بیایید در سال تولید ملی یک کاری بکنیم *** همراه دولت برای تحقق این شعار کاری بکنیم
تحت لوا حضرت امام خامنه ای *** بیایید از این بعد کالای ایرانی بخرییم
سلام
عید شما هم مبارک:Gol:
من موافقم
هستم
فقط نمیدونم چرا یه وقتایی میرم بازار مثلا سیر تازه بخرم میگن فقط چینیش هست .:Gig: میشه اجناس چینی رو هم ایرانی حساب کنیم ؟
وگر نه کم کم نباید میوه هم بخوریم
میترسم تا چند وقت دیگه نونامونم بشن چینی ؟:Nishkhand:
بابا این اسمارتیزا اعتیاد داره یکیشو بخوری دیگه ول کنش نمیشی تا تمومش کنی
سلام دوستان
یه پیشنهاد
فردای روزگار اگه سوار هواپیما شدید خلبان خودشو معرفی کرد گفت :خلبان کوچولو هستم
همه پیاده بشید. احتمالا خلبان داره اسمارتیز میخوره حواسش به پرواز نیست احتمال سقوط زیاده:khandeh!:
دوستان عزیز چرا به تاپیک حرم امام رضا سر نمیزنید؟:Moteajeb!:
نگید از معماری خوشمون نمیاد که ناراحت میشم:Ghamgin:
نگید اینارو میدونستیم که نمیدونستید:Nishkhand:
البته بقیه ش مونده ,خیلی زیاده:Cheshmak:
قرآن کتابی است که نام بیش از 70 سوره اش از مسائل انسانی گرفته شده است و بیش از 30 سوره اش از پدیده های مادی و تنها 2 سوره اش از عبادات! آن هم حج و نماز ! کتابی است که شماره آیات جهادش با آیات عبادتش قابل قیاس نیست... این کتاب از آن روزی که به حیله دشمن و به جهل دوست لایش را بستند، لایه اش مصرف پیدا کرد و وقتی متنش متروک شد، جلدش رواج یافت و از آن هنگام که این کتاب را ــ که خواندنی نام دارد ــ دیگر نخواندند و برای تقدیس و تبرک و اسباب کشی بکار رفت، از وقتی که دیگر درمان دردهای فکری و روحی و اجتماعی را از او نخواستند، وسیله شفای امراض جسمی چون درد کمر و باد شانه و ... شد و چون در بیداری رهایش کردند، بالای سر در خواب گذاشتند وبالاخره، اینکه می بینی؛ اکنون در خدمت اموات قرارش داده اند و نثار روح ارواح گذشتگانش و ندایش از قبرستان های ما به گوش می رسد.
قرآن ! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند می شود همه از هم می پرسند " چه کس مرده است؟ "
چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا ترا برای مردگان ما نازل کرده است .
قرآن ! من شرمنده توام اگر ترا از یک نسخه عملی به یک افسانه موزه نشین مبدل کرده ام .
یکی ذوق می کند که ترا بر روی برنج نوشته، یکی ذوق میکند که ترا فرش کرده ،یکی ذوق می کند که ترابا طلا نوشته ، یکی به خود می بالد که ترا در کوچک ترین قطع ممکن منتشر کرده و … آیا واقعا خدا ترا فرستاده تا موزه سازی کنیم ؟
قرآن! من شرمنده توام اگر حتی آنان که تو را می خوانند و ترا می شنوند ، آن چنان به پایت می نشینند که خلایق به پای موسیقی های روزمره می نشینند .. اگر چند آیه از تو را به یک نفس بخوانند مستمعین فریاد می زنند ” احسنت …! ” گویی مسابقه نفس است …
قرآن ! من شرمنده توام اگر به یک فستیوال مبدل شده ای حفظ کردن تو با شماره صفحه خواندن تو آز آخر به اول ،یک معرفت است یا یک رکورد گیری؟ ای کاش آنان که ترا حفظ کرده اند ، حفظ کنی ، تا این چنین ترا اسباب مسابقات هوش نکنند .
خوشا به حال هر کسی که دلش رحلی است برای تو .
آنان که وقتی ترا می خوانند چنان حظ می کنند ، گویی که قرآن همین الان به ایشان نازل شده است. آنچه ما با قرآن کرده ایم تنها بخشی از اسلامی است که به صلیب جهالت کشیدیم.
من که برام عادت شده :Nishkhand:
شاید واگیر داره ، از من گرفتین:Gig::khandeh!:
mahdiya;235202 نوشت:
ببخشید نمیشه بچه های اسک دین برا اسباب کشی بیان کمک ؟؟!!! جناب حامی هم با خیال راحت مشاوره اشونو انجام بدن همه چی رو میچینیم سر جاش.هیچی هم نمیذاریم بشکنه ببخشید من از طرف همه نظر دادم.هر کی نخواست نیاد
نظر خوبیه هااا :ok:
[SPOILER]بچه های مردم توی صف هستند. بنده خداها گناه دارن :please::cry:[/SPOILER][/]
گلدسته ات
كهكشانى است
كه سياهى شهر را تكذيب مى كند
پيرامون تو همه چيز بوى ملكوت مى دهد:
كاشى هاى ايوانت
و اين سؤال هميشه
كه چگونه مى توان آسمانها را
در مربعى كوچك خلاصه كرد.
و پنجره فولاد
التماسهاى گره خورده
و بغضهايى كه پيش پاى تو باز مى شوند...
لا حول و لا قوة الا بالله
اميدوارم بجاي حذف اين پست اونو جدي بگيرن
نقل قول:
بیایید در سال تولید ملی یک کاری بکنیم *** همراه دولت برای تحقق این شعار کاری بکنیم
هشدار هشدار خيلي مهم
تا بحال همچين اتفاقي نيفتاده بود فقط اميدوارم به خير بگذره يه بوهايي داره مياد
اين همون آتش زير خاكستر هست
در سال حمايت از سرمايه ايراني http://forum.talarebourse.com/f39/t112083.html
به نظر شما من به اين بندگان خدا چه جوابي بدم كه هم خدا رو خوش بياد هم خلق خدا رو؟
ای بابا...........
خسته شدم.... چرا کسی جوابگو نیست؟؟؟؟ تا کی باید منتظر بمونم؟؟؟؟؟
کاش............................................ فقط کاش.....
به ما گفتی صبوری کن صبوری
صبوری طرفه خاکی بر سرم کرد:Ghamgin:
هی روزگااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااار
خب این یعنی چی مثلا؟؟؟ رفتم تو پروفایلش درباره من رو حذف کرده... من از کجا بفهمم خانومی یا آقا؟؟ من از کجا بفهمم....؟؟ والا با این نوناتون. بعد میگن تو چرا هی فاز منفی میدی و انتقاد می کنی....
چه با صفا بود دعوا نبود بحث نبود قهر نبود همش شادی همش شور
نقل قول:
منم تو بد شرايطيم شنبه كنكور دارم
چشم حتما
موفق باشید
نقل قول:
کاملا موافقم:kaf:
ممنون ولی شما که خودتونم زیاد نیست عضو شدید چه میدونی؟
با یه اسم دیگه می اومدی؟
:Gol: :Gol: :Gol:
[=times new roman] [=times new roman] [=times new roman] [=times new roman] [=times new roman] [=times new roman] [=bookman old style] [=bookman old style] [=times new roman] [=times new roman] راز صومعه
اتومبيل مردي که به تنهايي سفر مي کرد در نزديکي صومعه اي خراب شد. مرد به سمت صومعه حرکت کرد و به رئيس صومعه گفت : «ماشين من خراب شده. آيا مي توانم شب را اينجا بمانم؟ » رئيس صومعه بلافاصله او را به صومعه دعوت کرد. شب به او شام دادند و حتي ماشين او را تعمير کردند. شب هنگام وقتي مرد مي خواست بخوابد صداي عجيبي شنيد. صداي که تا قبل از آن هرگز نشنيده بود . صبح فردا از راهبان صومعه پرسيد که صداي ديشب چه بوده اما آنها به وي گفتند:« ما نمي توانيم اين را به تو بگوييم . چون تو يک راهب نيستي» مرد با نا اميدي از آنها تشکر کرد و آنجا را ترک کرد. چند سال بعد ماشين همان مرد بازهم در مقابل همان صومعه خراب شد . راهبان صومعه بازهم وي را به صومعه دعوت کردند ، از وي پذيرايي کردند و ماشينش را تعمير کردند.. آن شب بازهم او آن صداي مبهوت کننده عجيب را که چند سال قبل شنيده بود ، شنيد. صبح فردا پرسيد که آن صدا چيست اما راهبان بازهم گفتند: « ما نمي توانيم اين را به تو بگوييم . چون تو يک راهب نيستي» اين بار مرد گفت «بسيار خوب ، بسيار خوب ،من حاضرم حتي زندگي ام را براي دانستن فدا کنم. اگر تنها راهي که من مي توانم پاسخ اين سوال را بدانم اين است که راهب باشم ، من حاضرم . بگوئيد چگونه مي توانم راهب بشوم؟» راهبان پاسخ دادند « تو بايد به تمام نقاط کره زمين سفر کني و به ما بگويي چه تعدادي برگ گياه روي زمين وجود دارد و همينطور بايد تعداد دقيق سنگ هاي روي زمين را به ما بگويي. وقتي توانستي پاسخ اين دو سوال را بدهي تو يک راهب خواهي شد.» مرد تصميمش را گرفته بود. مرد گفت :« من به تمام نقاط کرده زمين سفر کردم و عمر خودم را وقف کاري که از من خواسته بوديد کردم . تعداد برگ هاي گياه دنيا 371,145,236 , 284,232 عدد است. و 231,281,219,999,129,382 سنگ روي زمين وجود دارد»راهبان پاسخ دادند :« تبريک مي گوييم. پاسخ هاي تو کاملا صحيح است . اکنون تو يک راهب هستي. ما اکنون مي توانيم منبع آن صدا را به تو نشان بدهيم..» رئيس راهب هاي صومعه مرد را به سمت يک در چوبي راهنمايي کرد و به مرد گفت : «صدا از پشت آن در بود» مرد دستگيره در را چرخاند ولي در قفل بود . مرد گفت :« ممکن است کليد اين در را به من بدهيد؟» راهب ها کليد را به او دادند و او در را باز کرد. پشت در چوبي يک در سنگي بود .مرد درخواست کرد تا کليد در سنگي را هم به او بدهند.. راهب ها کليد را به او دادند و او در سنگي را هم باز کرد. پشت در سنگي هم دري از ياقوت سرخ قرار داشت.. او بازهم درخواست کليد کرد ....... پشت آن در نيز در ديگري از جنس ياقوت کبود قرار داشت. و همينطور پشت هر دري در ديگر از جنس زمرد سبز ، نقره ، ياقوت زرد و لعل بنفش قرار داشت. در نهايت رئيس راهب ها گفت: « اين کليد آخرين در است » . مرد که از در هاي بي پايان خلاص شده بود قدري تسلي يافت . او قفل در را باز کرد. دستگيره را چرخاند و در را باز کرد . وقتي پشت در را ديد و متوجه شد که منبع صدا چه بوده است متحير شد . چيزي که او ديد واقعا شگفت انگيزو باور نکردني بود. ........اما من نمي توانم بگويم او چه چیزی پشت در ديد.!!! ، چون شما راهب نيستيد ..... لطفا به من فحش نديد؛ خودمم دارم دنبال اون کسي که اينو براي من فرستاده مي گردم تا حقشو کف دستش بگذارم
ممنون ولی شما که خودتونم زیاد نیست عضو شدید چه میدونی؟
با یه اسم دیگه می اومدی؟
[=times new roman][=times new roman][=times new roman][=times new roman][=times new roman][=times new roman]
من خیلی وقته که اینجا عضو بودم ولی متاسفانه نام کاربری و پسوردم رو فراموش کردم. واسه همین دوباره عضو شدم. من از تیر 89 عضو بودم... اون موقع ها عالی بود!! البته الان هم عالیه منتها از یه لحاظ دیگه:khandeh!:
البته اکثر این آقایون میرن اروپا برای تبلیغ!
جاهای خوش آب و هوا...
تو جزیره ی خارک و جاسک که تسنن داره بی داد میکنه ، هوا کمی گرمه!
هیچ کسی نمیره! اللهم عجل لولیک الفرج
خیلی خیلی ممنون زیبا بود خدا اجرشون بده :Gol:
برای من واقعا جالب بود اصلا فکر نمیکردم روحانیا به این محیطا برن و توی این شرایط سختم تبلیغ کنن خیلی خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم :Ghamgin:
کاش لینک دانلود کل مستند هم بود خیلی دوست دارم کل مستندو ببینم
اومدم تو تاپیکخیلی احساس دلتنگی می کنم!!!!!! نظر بدم...
به ما که رسید، آسمون تپید...:khandeh!:
تاپیک قفل شد!!!!:vamonde:
بابا داشتم کارشناسانه عمل میکردم.نظر همه رو خوندم باز بود...آخرین نفر که رسیدم.ارسال پاسخ که زدم، دیدم قفله!!!:fekr::fekr:
[SPOILER]گفتم نتونستیم برا اسباب کشی بریم کمک جناب حامی، عوضش بجای ایشون من مشاوره بدم:khandeh!:خوب کمک کمکه دیگه:khandeh!::khejalati:[/SPOILER]
[="Tahoma"][="Black"]لا حول و لا قوة الا بالله
جاتون خالي ديشب يه هيئتي بودم مزين به نام مبارك علي ابن موسي الرضا ، هيئت مكتب الرضا
فردا ميرن مشهد :Ghamgin:
يادش بخير قبلنا از 6 ماه قبل براي اردو برنامه ميرختم ، حتي ميرفتم با خانواده هايي كه نميذاشتن بچه هاشون بيان صحبت ميكردم و اجازشونو ميگرفتم اما الآن بچه ها ميرن و من نگا ميكنم :Ghamgin:
بهترين اردوهايي كه رفتم با اين بچه ها بوده ، صفا و معنويتي كه اين بچه ها دارن رو تو هيچ جاي ديگه نديدم ، اردو داشتيم كه نون خالي نداشتيم بديم به بچه ها ولي تا دلتون بخواد معنويت داشت .
جمعه هفته پيش به يه بچه 14-13 ساله حسادت كردم ، احساس كردم جلوش كم آوردم بدم كم آوردم
جلسه مسئولين طرح تابستونه با خانواده ها بود ، خانومي بلند شدن گفتن من مادر امير حسينم ، بخاطر شغل من و پدرش اميرحسين بايد تابستون بره خارج از كشور خيلي هم طول كشيد تا كاراي خروجش رو درست كرديم ولي الآن يك ماهه كه شب و روز گريه و التماس ميكنه كه من ميخوام نهم برم اردوي مشهد
خيلي احساس حقارت كردم ، اصلاً چرا اسم من شده كبوتر ؟ كبوتر واقعي اون بچه 14-13 ساله هست
اون بين آلمان با تمام امكاناتش و مشهد با خوابيدن روي فرش تو يه حسينيه دومي رو انتخاب كرد و از خير اولي گذشت ، من از خير چي گذشتم ؟ :Ghamgin:
پرم شكسته خيلي بدم شكسته
پرواز را ز بام تو آغاز كرده ام
سنگم نزن به حريمت كبوترم
[/]
سلام
عرض ادب و احترام
دوستان الان موقع جشن بزرگ شعیه است ناراحتی را بذارید برای بعد:ok:
تو این یه هفته باید هر کاری می تونیم بکنیم جشن میلاد حضرت ولی عصر خوب برگزار بشود:ok:
دوستان گرامی برای تهییه یکی از از نرم افزار ها احتیاج به کمک داریم
به تخصص خاصی احتیاج نیست فقط باید یک سری فایل صوتی لیست کنیم
هر کس تمایل به همکاری داره با پیام خصوصی اعلام کند
کار بسیار ساده ای است
منتظر پیامتون هستم:ok:
با تشکر [b]content[/b]
به نام خدا. سلام. آقا یکی نیست به درد ما برسه؟ با تشکر ، ستایشگر
سلام
عرض ادب و احترام
هر مشکلی هست بفرمایید در خدمتم هستیم :ok:
سرکار سیده رقیه چرا ناراحت هستید ایشون تاپیک خودشون را اومدن اینجا تبلیغ کردن منظورشون این است که از اخرین پست ایشون در اون تاپیک بازدید کنید:ok: از همه دوستانی که برای همکاری پیام دادن صمیمانه تشکر می کنم و همچنان منتظر همکاری بیشتر شما عزیزان هستیم:ok::ok: با تشکر
سلام
عرض ادب و احترام
هر مشکلی هست بفرمایید در خدمتم هستیم :ok:
سرکار سیده رقیه چرا ناراحت هستید ایشون تاپیک خودشون را اومدن اینجا تبلیغ کردن منظورشون این است که از اخرین پست ایشون در اون تاپیک بازدید کنید
:ok: از همه دوستانی که برای همکاری پیام دادن صمیمانه تشکر می کنم و همچنان منتظر همکاری بیشتر شما عزیزان هستیم:ok::ok: با تشکر
[=Times New Roman]با سلام و احترام به جناب مهدی[=Times New Roman]
بزرگوار حقیر فقط قصدم برای اطلاع رسانی دوستان بود ...
هر چند تبلیغ برای حقیر نبود و تایپیک حقیر نیست هیئت برای سیدالشهداء(ع) است...
بازهم به هر حال تبلیغ برای سیدالشهداء(ع) و ائمه فکر نمیکن مشکلی داشته باشیم...
بزرگترین مشکل بنده ی حقیر هم همینه که فکر میکنم هیئت محبین سیدالشهداء(ع) جدا از سایت دینی اسک دین است...و هر چیزی که در تایپیک های اصلی سایت باشد اصل است ..:Sham:
در پناه سیدالشهداء(ع)
با سلام و احترام به جناب مهدی بزرگوار حقیر فقط قصدم برای اطلاع رسانی دوستان بود ... هر چند تبلیغ برای حقیر نبود و تایپیک حقیر نیست هیئت برای سیدالشهداء(ع) است... بازهم به هر حال تبلیغ برای سیدالشهداء(ع) و ائمه فکر نمیکن مشکلی داشته باشیم... بزرگترین مشکل بنده ی حقیر هم همینه که فکر میکنم هیئت محبین سیدالشهداء(ع) جدا از سایت دینی اسک دین است...و هر چیزی که در تایپیک های اصلی سایت باشد اصل است .. در پناه سیدالشهداء(ع)
سلام
عرض ادب و احترام
سرکار فکر کنم از پست من بد برداشت کردید من فقط خدمت سرکار سیده رقیه گفتم که منظورتون چی بوده وگرنه چه عیبی دارد که تبلیغ تاپیک بکنید من خودم بارها این کار را کردم :ok:
سرکار فکر کنم از پست من بد برداشت کردید من فقط خدمت سرکار سید رقیه گفتم که منظورتون چی بوده وگرنه چه عیبی دارد که تبلیغ تاپیک بکنید من خودم بارها این کار را کردم
سلام
این وسط فک کنم من باید جواب میدادم نشد.
من چون در جریان کار هیئت بودم که ایشون دلخور هستن از شرکت نکردن اعضا. پست ایشون و خوندم فهمیدم یه جورایی دارن خداحافظی می کنن از هیئت ناراحت شدم.
منم که غصه دار و حال خرابم این روزا آدمک غمگین زدم.
ببخشید اگه من غمگینم:Ghamgin:
یا علی[/]
من غمگین نیستم ولی خوبه که جایی داریم که میتونیم به دیگران بگیم غمگینیم . این انجمن شده محل زندگی مجازی ما .
دوستان لطفا از خدا بخاین که اگر به صلاحتون هست غمگین نباشین و وقتی دارین دعا میکنین که غمگین نباشین تو ذهنتون این جوری تجسم کنید که شادی به اذن خداوند روی دیوار خونتون منتظر دستور خدا هست.
مطمئن باشین اگر دعا کنید , خداوند به شادی دستور میده که به داخل خونه ما وارد بشه .
سلام
عید شما هم مبارک:Gol:
من موافقم
هستم
فقط نمیدونم چرا یه وقتایی میرم بازار مثلا سیر تازه بخرم میگن فقط چینیش هست .:Gig: میشه اجناس چینی رو هم ایرانی حساب کنیم ؟
وگر نه کم کم نباید میوه هم بخوریم
میترسم تا چند وقت دیگه نونامونم بشن چینی ؟:Nishkhand:
سلام:Gol:
اقا دوستان یادشون هست اسمارتیزای قدیمیرو که :Nishkhand:
به به الان دارم میزنم جاتون سبز :Khandidan!:
بابا این اسمارتیزا اعتیاد داره یکیشو بخوری دیگه ول کنش نمیشی تا تمومش کنی :Cheshmak:
[="Blue"]
سلام دوستان
یه پیشنهاد
فردای روزگار اگه سوار هواپیما شدید خلبان خودشو معرفی کرد گفت :خلبان کوچولو هستم
همه پیاده بشید. احتمالا خلبان داره اسمارتیز میخوره حواسش به پرواز نیست احتمال سقوط زیاده:khandeh!:
دوستان عزیز چرا به تاپیک حرم امام رضا سر نمیزنید؟:Moteajeb!:
نگید از معماری خوشمون نمیاد که ناراحت میشم:Ghamgin:
نگید اینارو میدونستیم که نمیدونستید:Nishkhand:
البته بقیه ش مونده ,خیلی زیاده:Cheshmak:
http://www.askdin.com/thread20142.html#post235166
[SPOILER]الانه که جناب مهدی بیان حذف کنن. بگن تبلیغات ممنوع:bastan:[/SPOILER]
یا علی [/]
سلام
خوبین
خوشین
مخلص همگی مخصوصا مدیر فرهنگی :Rose:
[SPOILER]
جدیدا غلط املاییم زیاد شده به نظرتون به خاطر چیه
[/SPOILER]
دلنوشته ای با قرآن ... دکتر شریعتی
قرآن کتابی است که نام بیش از 70 سوره اش از مسائل انسانی گرفته شده است و بیش از 30 سوره اش از پدیده های مادی و تنها 2 سوره اش از عبادات! آن هم حج و نماز ! کتابی است که شماره آیات جهادش با آیات عبادتش قابل قیاس نیست... این کتاب از آن روزی که به حیله دشمن و به جهل دوست لایش را بستند، لایه اش مصرف پیدا کرد و وقتی متنش متروک شد، جلدش رواج یافت و از آن هنگام که این کتاب را ــ که خواندنی نام دارد ــ دیگر نخواندند و برای تقدیس و تبرک و اسباب کشی بکار رفت، از وقتی که دیگر درمان دردهای فکری و روحی و اجتماعی را از او نخواستند، وسیله شفای امراض جسمی چون درد کمر و باد شانه و ... شد و چون در بیداری رهایش کردند، بالای سر در خواب گذاشتند وبالاخره، اینکه می بینی؛ اکنون در خدمت اموات قرارش داده اند و نثار روح ارواح گذشتگانش و ندایش از قبرستان های ما به گوش می رسد.
قرآن ! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند می شود همه از هم می پرسند " چه کس مرده است؟ "
چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا ترا برای مردگان ما نازل کرده است .
یکی ذوق می کند که ترا بر روی برنج نوشته، یکی ذوق میکند که ترا فرش کرده ،یکی ذوق می کند که ترابا طلا نوشته ، یکی به خود می بالد که ترا در کوچک ترین قطع ممکن منتشر کرده و … آیا واقعا خدا ترا فرستاده تا موزه سازی کنیم ؟
قرآن! من شرمنده توام اگر حتی آنان که تو را می خوانند و ترا می شنوند ، آن چنان به پایت می نشینند که خلایق به پای موسیقی های روزمره می نشینند .. اگر چند آیه از تو را به یک نفس بخوانند مستمعین فریاد می زنند ” احسنت …! ” گویی مسابقه نفس است …
قرآن ! من شرمنده توام اگر به یک فستیوال مبدل شده ای حفظ کردن تو با شماره صفحه خواندن تو آز آخر به اول ،یک معرفت است یا یک رکورد گیری؟ ای کاش آنان که ترا حفظ کرده اند ، حفظ کنی ، تا این چنین ترا اسباب مسابقات هوش نکنند .
خوشا به حال هر کسی که دلش رحلی است برای تو .
آنان که وقتی ترا می خوانند چنان حظ می کنند ، گویی که قرآن همین الان به ایشان نازل شده است. آنچه ما با قرآن کرده ایم تنها بخشی از اسلامی است که به صلیب جهالت کشیدیم.
منبع http://lame.persianblog.ir/post/221/
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
[="Black"]يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ عَلَيْكُمْ أَنفُسَكُمْ
من که برام عادت شده :Nishkhand:
شاید واگیر داره ، از من گرفتین:Gig::khandeh!:
نظر خوبیه هااا :ok:
[SPOILER]بچه های مردم توی صف هستند. بنده خداها گناه دارن :please::cry:[/SPOILER][/]
[="Arial"][="DarkOrchid"]به نام خدا...
گلدسته ات
كهكشانى است
كه سياهى شهر را تكذيب مى كند
پيرامون تو همه چيز بوى ملكوت مى دهد:
كاشى هاى ايوانت
و اين سؤال هميشه
كه چگونه مى توان آسمانها را
در مربعى كوچك خلاصه كرد.
و پنجره فولاد
التماسهاى گره خورده
و بغضهايى كه پيش پاى تو باز مى شوند...
لا حول و لا قوة الا بالله
اميدوارم بجاي حذف اين پست اونو جدي بگيرن
خيلي مهم
تا بحال همچين اتفاقي نيفتاده بود فقط اميدوارم به خير بگذره يه بوهايي داره مياد
اين همون آتش زير خاكستر هست
در سال حمايت از سرمايه ايراني
http://forum.talarebourse.com/f39/t112083.html
به نظر شما من به اين بندگان خدا چه جوابي بدم كه هم خدا رو خوش بياد هم خلق خدا رو؟
ای بابا...........
خسته شدم.... چرا کسی جوابگو نیست؟؟؟؟ تا کی باید منتظر بمونم؟؟؟؟؟
کاش............................................ فقط کاش.....
به ما گفتی صبوری کن صبوری
صبوری طرفه خاکی بر سرم کرد:Ghamgin:
هی روزگااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااار
کسی میتونه کمک کنه؟؟؟ این شرح حال منه:
دلا از دست تنهایی به جونم
ز آه و ناله خود در فغونم
شبان تار از درد جدایی
کره فریاد، مغز استخونم
عزیزون از غم و درد جدایی
به چشمونم نمونده روشنایی
گرفتارم به دام غربت و درد
نه یار و همدمی، نه آشنایی
غم عشقت بیابان پرورم کرد
هوای بخت، بی بال و پرم کرد
به ما گفتی صبوری کن صبوری
صبوری، طرفه خاکی بر سرم کرد
فلک کی بشنوه آه و فغونم
به هر گردش زنه آتش به جونم
یک عمری بگذرونم با غم و درد
به کام دل نگرده آسمونم
نمیدونم دلم دیوونه کیست
اسیر نرگس مستونه کیست
نمیدونم دل سرگشته ما
کجا میگردد و در خونه کیست
مو که افسرده حالم، چون ننالم
شکسته پر و بالم، چون ننالم
همه گویند فلانی ناله کم کن
ته آیی در خیالم، چون ننالم
خوش آن ساعت که یار از در، در آیود
شب هجرون و روز غم سرآیود
ز دل بیرون کنم جان را به صد شوق
همی واجم که جایش دلبر آیود
مو آن آزرده بی خانمونم
مو آن محنت نصیب سخت جونم
مو آن سرگشته خارم در بیابون
که هر بادی وزد، پیشش دوونم
به صحرا بنگرم، صحرا ته بینم
به دریا بنگرم، دریا ته بینم
به هرجا بنگرم، کوه و در و دشت
نشان از قامت رعنا ته بینم
دلی دیرم که بهبودش نمیبو
نصیحت کردم و سودش نمیبو
به بادش میدهم، نش میبره باد
در آتش مینهم، دودش نمیبو
سری دیرم که سامونش نمیبو
غمی دیرم که پایانش نمیبو
اگر باور نداری سوی من آی
ببین دردی که درمانش نمیبو
بود درد مو و درمونم از دوست
بود وصل مو و هجرونم از دوست
اگر قصاب مستم واکره پوست
جدا هرگز نگرده جونم از دوست
نصیب کس مبو درد دل ما
که بسیاره غم بیحاصل ما
کسی بو از غم و دردم خبر داشت
که داره مشکلی چون مشکل ما
به آهی گنبد خضرا بسوزان
فلک را جمله سر تا پا بسوزان
بسوزم ورنه کارم را بسازی
چه فرمایی، بسازی یا بسوزم
مو کز سوتهدلانم چون ننالم
مو کز بیحاصلانم، چون ننالم
نشسته بلبلان با گل بنالند
مو که دور از گلانم، چون ننالم
سارا جان چرا نقدر آخ و ناله؟:Ghamgin:
من میتونم کمکت کنم؟؟:fekr:
[="Tahoma"][="Black"]
[/]
اسک دین هم اسک دین قدیم
یعنی کی !؟:khandeh!:
سلام دوستان
منم تو بد شرايطيم شنبه كنكور دارم
التماس دعابرام دعاكنيددددددددددددددددددددددد :Sham:
کاملا موافقم:Kaf:
خب این یعنی چی مثلا؟؟؟ رفتم تو پروفایلش درباره من رو حذف کرده... من از کجا بفهمم خانومی یا آقا؟؟ من از کجا بفهمم....؟؟ والا با این نوناتون. بعد میگن تو چرا هی فاز منفی میدی و انتقاد می کنی....
چه با صفا بود دعوا نبود بحث نبود قهر نبود همش شادی همش شور
موفق باشید
با یه اسم دیگه می اومدی؟
:Gol: :Gol: :Gol:
[=times new roman] [=times new roman] [=times new roman] [=times new roman] [=times new roman] [=times new roman] [=bookman old style] [=bookman old style] [=times new roman] [=times new roman] راز صومعه
اتومبيل مردي که به تنهايي سفر مي کرد در نزديکي صومعه اي خراب شد. مرد به سمت صومعه حرکت کرد و به رئيس صومعه گفت : «ماشين من خراب شده. آيا مي توانم شب را اينجا بمانم؟ » رئيس صومعه بلافاصله او را به صومعه دعوت کرد. شب به او شام دادند و حتي ماشين او را تعمير کردند. شب هنگام وقتي مرد مي خواست بخوابد صداي عجيبي شنيد. صداي که تا قبل از آن هرگز نشنيده بود . صبح فردا از راهبان صومعه پرسيد که صداي ديشب چه بوده اما آنها به وي گفتند:« ما نمي توانيم اين را به تو بگوييم . چون تو يک راهب نيستي» مرد با نا اميدي از آنها تشکر کرد و آنجا را ترک کرد. چند سال بعد ماشين همان مرد بازهم در مقابل همان صومعه خراب شد . راهبان صومعه بازهم وي را به صومعه دعوت کردند ، از وي پذيرايي کردند و ماشينش را تعمير کردند.. آن شب بازهم او آن صداي مبهوت کننده عجيب را که چند سال قبل شنيده بود ، شنيد. صبح فردا پرسيد که آن صدا چيست اما راهبان بازهم گفتند: « ما نمي توانيم اين را به تو بگوييم . چون تو يک راهب نيستي» اين بار مرد گفت «بسيار خوب ، بسيار خوب ،من حاضرم حتي زندگي ام را براي دانستن فدا کنم. اگر تنها راهي که من مي توانم پاسخ اين سوال را بدانم اين است که راهب باشم ، من حاضرم . بگوئيد چگونه مي توانم راهب بشوم؟» راهبان پاسخ دادند « تو بايد به تمام نقاط کره زمين سفر کني و به ما بگويي چه تعدادي برگ گياه روي زمين وجود دارد و همينطور بايد تعداد دقيق سنگ هاي روي زمين را به ما بگويي. وقتي توانستي پاسخ اين دو سوال را بدهي تو يک راهب خواهي شد.» مرد تصميمش را گرفته بود. مرد گفت :« من به تمام نقاط کرده زمين سفر کردم و عمر خودم را وقف کاري که از من خواسته بوديد کردم . تعداد برگ هاي گياه دنيا 371,145,236 , 284,232 عدد است. و 231,281,219,999,129,382 سنگ روي زمين وجود دارد»راهبان پاسخ دادند :« تبريک مي گوييم. پاسخ هاي تو کاملا صحيح است . اکنون تو يک راهب هستي. ما اکنون مي توانيم منبع آن صدا را به تو نشان بدهيم..» رئيس راهب هاي صومعه مرد را به سمت يک در چوبي راهنمايي کرد و به مرد گفت : «صدا از پشت آن در بود» مرد دستگيره در را چرخاند ولي در قفل بود . مرد گفت :« ممکن است کليد اين در را به من بدهيد؟» راهب ها کليد را به او دادند و او در را باز کرد. پشت در چوبي يک در سنگي بود .مرد درخواست کرد تا کليد در سنگي را هم به او بدهند.. راهب ها کليد را به او دادند و او در سنگي را هم باز کرد. پشت در سنگي هم دري از ياقوت سرخ قرار داشت.. او بازهم درخواست کليد کرد ....... پشت آن در نيز در ديگري از جنس ياقوت کبود قرار داشت. و همينطور پشت هر دري در ديگر از جنس زمرد سبز ، نقره ، ياقوت زرد و لعل بنفش قرار داشت. در نهايت رئيس راهب ها گفت: « اين کليد آخرين در است » . مرد که از در هاي بي پايان خلاص شده بود قدري تسلي يافت . او قفل در را باز کرد. دستگيره را چرخاند و در را باز کرد . وقتي پشت در را ديد و متوجه شد که منبع صدا چه بوده است متحير شد . چيزي که او ديد واقعا شگفت انگيزو باور نکردني بود. ........اما من نمي توانم بگويم او چه چیزی پشت در ديد.!!! ، چون شما راهب نيستيد ..... لطفا به من فحش نديد؛ خودمم دارم دنبال اون کسي که اينو براي من فرستاده مي گردم تا حقشو کف دستش بگذارم
شاد باشید ودیگران رانیزشاد نمایید.
من خیلی وقته که اینجا عضو بودم ولی متاسفانه نام کاربری و پسوردم رو فراموش کردم. واسه همین دوباره عضو شدم. من از تیر 89 عضو بودم... اون موقع ها عالی بود!! البته الان هم عالیه منتها از یه لحاظ دیگه:khandeh!:
البته اکثر این آقایون میرن اروپا برای تبلیغ!
جاهای خوش آب و هوا...
تو جزیره ی خارک و جاسک که تسنن داره بی داد میکنه ، هوا کمی گرمه!
هیچ کسی نمیره!
اللهم عجل لولیک الفرج
:Nishkhand:
[SPOILER]تور تبلیغی اروپا سراغ داشتید برا ما هم جور کنید :ok:[/SPOILER]
اینجا که احیانا اروپا نیست؟
تصویر که واضح نیست
اروپا که گفتم مثاله
ولی قبول کنید که جاهای اینطوری هم نمی روند!
منظورم جاهای گرم و دور از تمدنه...
http://www.askdin.com/thread11780.html
[="DarkGreen"]سلام به همه دوستان :Gol:
خیلی خیلی ممنون زیبا بود خدا اجرشون بده :Gol:
برای من واقعا جالب بود اصلا فکر نمیکردم روحانیا به این محیطا برن و توی این شرایط سختم تبلیغ کنن خیلی خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم :Ghamgin:
کاش لینک دانلود کل مستند هم بود خیلی دوست دارم کل مستندو ببینم
التماس دعا :Sham:
:Gol:[/]
هی روزگااااااااااااااااااااااااااااار
:hey::crying:[/]
[="Tahoma"][="Black"]لا حول و لا قوة الا بالله
:Graphic (61):[/]
هی...
التماس دعا دارم:Gol:
سلام
دست رو دلم نزار که خونه .
من که دستی دستی دارم بدبخت میشم.
بقیه رو نمیدونم
التماس دعا
[="Navy"][/]
اومدم تو تاپیک خیلی احساس دلتنگی می کنم!!!!!! نظر بدم...
به ما که رسید، آسمون تپید...:khandeh!:
تاپیک قفل شد!!!!:vamonde:
بابا داشتم کارشناسانه عمل میکردم.نظر همه رو خوندم باز بود...آخرین نفر که رسیدم.ارسال پاسخ که زدم، دیدم قفله!!!:fekr::fekr:
[SPOILER]گفتم نتونستیم برا اسباب کشی بریم کمک جناب حامی، عوضش بجای ایشون من مشاوره بدم:khandeh!:خوب کمک کمکه دیگه:khandeh!::khejalati:[/SPOILER]
سیده رقیه چی شده؟؟
جناب کبوتر حرم شما دیگه چرا؟؟؟
چه خبره اینجا؟؟
[="Tahoma"][="Black"]لا حول و لا قوة الا بالله
:geristan::geryeh:
پرم شكستهههههههههههههههههههه
سلام
ساجده
اهل شمال
20 ساله
هستم
تو این سایت به عنوان مهمان میومدم ولی دیدم که نمیشه عضو نشد.
[="DarkGreen"][="rgb(0, 100, 0)"][="DarkGreen"] كبوتر حرم;236011 نوشت:
سلام
جانم من امروز یه امتحان دارم دعا کنید امروزو و دهم رو خوب بدم پرم نشکنه:geristan:
راستی منم پر شکسته بودم نبینم بگی پرت شکسته ها!!:no:[/]
خب شما دیدید نمی شه عضو شد گویا ما هم باید بگیم نمیشه عضو موند:khab:
هیییییییییییییی روزگاررررررررررررررررررررررررررررر:hey:[/][/]
[="Tahoma"][="Black"]لا حول و لا قوة الا بالله
جاتون خالي ديشب يه هيئتي بودم مزين به نام مبارك علي ابن موسي الرضا ، هيئت مكتب الرضا
فردا ميرن مشهد :Ghamgin:
يادش بخير قبلنا از 6 ماه قبل براي اردو برنامه ميرختم ، حتي ميرفتم با خانواده هايي كه نميذاشتن بچه هاشون بيان صحبت ميكردم و اجازشونو ميگرفتم اما الآن بچه ها ميرن و من نگا ميكنم :Ghamgin:
بهترين اردوهايي كه رفتم با اين بچه ها بوده ، صفا و معنويتي كه اين بچه ها دارن رو تو هيچ جاي ديگه نديدم ، اردو داشتيم كه نون خالي نداشتيم بديم به بچه ها ولي تا دلتون بخواد معنويت داشت .
جمعه هفته پيش به يه بچه 14-13 ساله حسادت كردم ، احساس كردم جلوش كم آوردم بدم كم آوردم
جلسه مسئولين طرح تابستونه با خانواده ها بود ، خانومي بلند شدن گفتن من مادر امير حسينم ، بخاطر شغل من و پدرش اميرحسين بايد تابستون بره خارج از كشور خيلي هم طول كشيد تا كاراي خروجش رو درست كرديم ولي الآن يك ماهه كه شب و روز گريه و التماس ميكنه كه من ميخوام نهم برم اردوي مشهد
خيلي احساس حقارت كردم ، اصلاً چرا اسم من شده كبوتر ؟ كبوتر واقعي اون بچه 14-13 ساله هست
اون بين آلمان با تمام امكاناتش و مشهد با خوابيدن روي فرش تو يه حسينيه دومي رو انتخاب كرد و از خير اولي گذشت ، من از خير چي گذشتم ؟ :Ghamgin:
پرم شكسته خيلي بدم شكسته
پرواز را ز بام تو آغاز كرده ام
سنگم نزن به حريمت كبوترم
[/]
:Ghamgin::geryeh:
سلام
خوش اومدین.:Gol:
یا علی
شبیه مرغک زاری کز آشیانه بیافتد
جدا ز دامن مادر، به دام دانه بیافتد
ز نازکی ز ندامت، ز بیم صبح قیامت
بدان نشان که شنیدی، سری به شانه بیافتد
به کار آنکه برون از بهشت گشته عجب نیست
که در جهنم غربت، به یاد خانه بیافتد
نشان گرفته دلم را، کمان ابروی ماهی
خدای را که مبادا، دل از نشانه بیافتد
دلم به کشتی کربت، به طوف لجّه غربت
چو از کرانهی تربت، به بیکرانه بیافتد
شوم چو ابر بهاران، ز جوش اشک چو باران
که دانه دانه برآید، که دانه دانه بیافتد
جهان دل است و تو جانی، نه بلکه جان جهانی
کم سکندر و دارا، کزین فسانه بیافتد
خیال کن که غزالم، بیا و ضامن من شو
بیا که آتش صیاد، از زبانه بیافتد
الا غریب خراسان، رضا مشو که بمیرد
اگر که مرغک زاری از آشیانه بیافتد[/]
سلام!!!
چرا همه اینقدر ناراحت؟! اینقدر دلشکسته؟! اینقدر تنها؟!
نبینم مومن باشید و نا امید....
سلام
عرض ادب و احترام
دوستان الان موقع جشن بزرگ شعیه است ناراحتی را بذارید برای بعد:ok:
تو این یه هفته باید هر کاری می تونیم بکنیم جشن میلاد حضرت ولی عصر خوب برگزار بشود:ok:
دوستان گرامی برای تهییه یکی از از نرم افزار ها احتیاج به کمک داریم
به تخصص خاصی احتیاج نیست فقط باید یک سری فایل صوتی لیست کنیم
هر کس تمایل به همکاری داره با پیام خصوصی اعلام کند
کار بسیار ساده ای است
منتظر پیامتون هستم:ok:
با تشکر
[b]content[/b]
[="Times New Roman"][="Black"]ashr :Sham:آخرین پست حقیر درتایپیک زیر...:Sham:
[/]
به نام خدا.
سلام. آقا یکی نیست به درد ما برسه؟
با تشکر ، ستایشگر :Gol:
:Ghamgin:
سلام
عرض ادب و احترام
هر مشکلی هست بفرمایید در خدمتم هستیم :ok:
سرکار سیده رقیه چرا ناراحت هستید ایشون تاپیک خودشون را اومدن اینجا تبلیغ کردن منظورشون این است که از اخرین پست ایشون در اون تاپیک بازدید کنید:ok:
از همه دوستانی که برای همکاری پیام دادن صمیمانه تشکر می کنم و همچنان منتظر همکاری بیشتر شما عزیزان هستیم:ok::ok:
با تشکر
[="blue"] ستايشگر;236175 نوشت:
سلام علیکم
خداقوت
در خدمتیم
اگه خصوصیه حتما پیغام خصوصی
التماس دعا[/]
[="Times New Roman"][="Black"] مـهـدی;236229 نوشت:
[=Times New Roman]با سلام و احترام به جناب مهدی[=Times New Roman]
بزرگوار حقیر فقط قصدم برای اطلاع رسانی دوستان بود ...
هر چند تبلیغ برای حقیر نبود و تایپیک حقیر نیست هیئت برای سیدالشهداء(ع) است...
بازهم به هر حال تبلیغ برای سیدالشهداء(ع) و ائمه فکر نمیکن مشکلی داشته باشیم...
بزرگترین مشکل بنده ی حقیر هم همینه که فکر میکنم هیئت محبین سیدالشهداء(ع) جدا از سایت دینی اسک دین است...و هر چیزی که در تایپیک های اصلی سایت باشد اصل است ..:Sham:
در پناه سیدالشهداء(ع)
سلام
عرض ادب و احترام
سرکار فکر کنم از پست من بد برداشت کردید من فقط خدمت سرکار سیده رقیه گفتم که منظورتون چی بوده وگرنه چه عیبی دارد که تبلیغ تاپیک بکنید من خودم بارها این کار را کردم :ok:
[="Blue"]
سلام
این وسط فک کنم من باید جواب میدادم نشد.
من چون در جریان کار هیئت بودم که ایشون دلخور هستن از شرکت نکردن اعضا. پست ایشون و خوندم فهمیدم یه جورایی دارن خداحافظی می کنن از هیئت ناراحت شدم.
منم که غصه دار و حال خرابم این روزا آدمک غمگین زدم.
ببخشید اگه من غمگینم:Ghamgin:
یا علی[/]
سلام و عرض ادب
خواهر کوچیکم صبح کنکور داره.دعا کنید سر کنکور آرامش داشته باشه.
و کنکورشو خوب بده
حداقل یه صلوات برا آرامشش بفرستید:Gol:
خیلی ممنون
به نام خدا
سلام
من غمگین نیستم ولی خوبه که جایی داریم که میتونیم به دیگران بگیم غمگینیم . این انجمن شده محل زندگی مجازی ما .
دوستان لطفا از خدا بخاین که اگر به صلاحتون هست غمگین نباشین و وقتی دارین دعا میکنین که غمگین نباشین تو ذهنتون این جوری تجسم کنید که شادی به اذن خداوند روی دیوار خونتون منتظر دستور خدا هست.
مطمئن باشین اگر دعا کنید , خداوند به شادی دستور میده که به داخل خونه ما وارد بشه .
یا حق