نقد و بررسی نظریه تکامل داروین

تب‌های اولیه

478 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

anoushiravan;233488 نوشت:
بنده در مورد نظر اسلام پیرامون قدمت انسان به سایت اسلام پدیا مراجعه نمودم که پاسخ آن به این گونه بود " در باره عمر نوع انسان از روزى که در زمین خلق شده تا کنون، مطلب صریحی در قرآن وجود ندارد. علامه طباطبائی در تفسیر المیزان می گوید: در تاریخ یهود آمده است که عمر نوع بشر از روزى که در زمین خلق شده تا کنون، بیش از حدود هفت هزار سال نیست، " که در آدرس زیر قابل دسترسی است http://islampedia.ir/fa/tag/%d9%82%d...3%d8%a7%d9%86/ سپاسگزار خواهم شد که در صورتی که اطلاعات دیگری دارید، استفاده کنیم

باسمه تعالی، سلام بر شما

جناب انوشیروان، بنده خدمت شما عرض کردم که ما از دیدگاه اسلام بحث می کنم، آیا علامه طباطبایی این تاریخ را پذیرفته است؟ از نظر اسلام عمر عالم و انسان، چه قدر است؟ بنده جایی ندیده ام، حدی در این خصوص بیان شده باشد، الا اینکه، در احادیثی به دوره های زیادی از خلقت انسان اشاره شده است، چنانکه در همان آدرس خودتان تا حدی توضیح داده شده است.

در خصوص آغاز خلق جهان، می توان دو دیدگاه، از ناحیه حکماء و متکلمین، مطرح نمود؛ حکماء، عالم را قدیم دانسته و متکلمین عالم را حادث زمانی می دانند بدون اینکه زمان آن مشخص باشد.

anoushiravan;233488 نوشت:
تمام سگ ها canis lupus هستند. نژاد قابل مقایسه با گونه نیست. در مقام مقایسه نژادهای انسانی همه انسانند و نژادهای سگ همه سگ! گونه مرتبه ای بالاتر از نژاد است. در مثال زده شده، گندم ها از گونه های وحشی بودند و به طور طبیعی امکان تلاقی این کرن(یکی از والدین) بانتیجه نهایی (t. Aestivum) وجود ندارد، ولی نژادهای مختلف انسانی قابل تلاقی با یکدیگر و ایجاد فرزندان بارور هستند... در مثال زده شده گونه گندم ها با هم متفاوت است. در مورد انسان مسئله این است که قابل آزمودن سریع نیست.یعنی برای بالغ شدن یک انسان شما نیاز به 15 سال دارید و فرزندش نیز 16 سال بعد بالغ می شود (با احتساب دوره بارداری) و نسل بعد ... که کاری طولانی است. ولی می توان تا 4 نسل گندم را در یک سال برداشت نمود.

شما می فرمایید، انتقالی که در مثال شما اتفاق افتاده است، از سنخ انتقال میمون به انسان است؟ می توانید، اثبات کنید که از سنخ تکامل صورت نوعی نیست؟ آیا ممکن است شفاف به گونه ای که قابل فهم باشد، بفرمایید، چگونه انتقال گندم، از گونه ای به گونه دیگر است، نه انتقال و تکامل در یک نوع؟ در خصوص انتقال در گندم از گونه ای به گونه دیگر، شما ادعا می فرمایید که امکان تلاقی با گندم نژاد دیگر وجود ندارد، بنده ادعا می کنم که قطعا از جهت عقلی این قابلیت تغییر، در نژاد آن گندم وجود داشته است که به گونه گندم دیگر، تبدیل شده است، از دید عقلی و فلسفی هم، جهش و صدفه و اتفاق محال است، جهش و اتفاق، قطعا به جهت عدم آگاهی ما است.

دوست عزیز، فهم بنده از نوشته های شما این است که، اولا، اینکه در خصوص گندم، انتقال از گونه ای به گونه دیگر اتفاق بیافتد، به جهت قابلیت انتقال در خود گندم است، خود این مطلب دلالت می کند که این نوع قابلیت تکاملی در نوع گندم وجود دارد.

ثانیا، اینکه انتقال از یک گونه به گونه دیگر در خصوص گونه های گندم، اتفاق بیافتد، چه ارتباطی به این دارد که این گونه انسان در گذشته، از گونه دیگری بوده است؟

شما می گویید، در خصوص انسان، قابلیت آزمون سریع وجود ندارد، آیا قابلیت آزمایش کند وجود دارد؟

anoushiravan;233488 نوشت:
دوست عزیز سقراط در قرون 20 و 21 زندگی نمی کرد برای تایید و یا رد نظریه ای شما ناگزیر به نوشتن مقاله ای علمی و قبول مسئولیت های حقوقی آن و پاسخ منتقدین و مخالفین هستید....

بنده در این سایت عمومی، در ملأ عام، مطلب می نویسم، هر کسی هم می تواند ببیند، اکنون باید چه مسولیتی را در قبال مطالبم داشته باشم؟ به هر حال، در این سایت عمومی، که همه هم می توانند، مطالب بنده را ببینند، ادعا می کنم که تا به حال نظریه داروین اثبات نشده است، و با اما و اگرهای بسیاری روبرو است، و اگر شواهد، از همین نوع شواهدی باشد که شما می فرمایید، ربطی به ادعای مطرح شده از نوع داروین، در خصوص تمام موجودات و علی الخصوص انسان ندارد.
anoushiravan;233488 نوشت:
احتمالا معنی گونه از نظر ما و شما فرق می کند وگر نه چنانچه هر دو دارای تعریفی یکسان از گونه باشیم نشان دهنده پذیرفتن حرف ما توسط شماست گونه‌های سردهٔ انسان از قرار زیر است: انسان رودولفی انسان کارورز انسان گرجی انسان راست‌قامت انسان هایدلبرگی انسان نئاندرتال انسان خردمند: آدمی امروزی. این ها همان بندگان خدایی هستند که ما بر سرشان بحث می نمودیم...

دوست عزیز، ما نزاع لفظی نداریم، گونه یا نژاد یا...، مقصود بنده از صورت نوعی، این است که هر موجود جانداری، یک صورتی دارد که قلمرو تغییرات آن موجود، بسته به میزان قابلیت انعطاف پذیری در صورت نوعی خودش دارد، مادامی که اثبات بشود که تغییر و تکاملی در یک موجود، رخ داده است، این می تواند، علامتی باشد که قابلیت تغییر نوعی، در آن محدوده، در خصوص همان موجود مشخص، وجود دارد، لاغیر.

سلام بر شما دوست بزرگوار و سایر عزیزان

هشام;233833 نوشت:

شما می گویید، در خصوص انسان، قابلیت آزمون سریع وجود ندارد، آیا قابلیت آزمایش کند وجود دارد؟

اینحا اشتباهم را می پذیرم


مشکلی که در مورد انسان در حال حاضر وجود دارد انقراض سایر گونه های سر رده ماست
یعنی ما گونه زنده ای نداریم که برای تلاقی با انسان استفاده کنیم
در صورتی هم که داشتیم از منظر اخلاقی با مشکلاتی مواجه می شدیم
در حال حاضر هم دانشمندان موجوداتی را از تلاقی موش و انسان و سایر حیوانات تولید می کنند
تا آنجایی گه به خاطر دارم در این موارد هم چند درصد ژنوم موجود نهایی متعلق به انسان و بقیه متعلق به موش است و مشکلات بسیاری در زمینه اخلاقی وجود دارد...
اما با توجه به آزمون هایی که بر روی اسکلت نئاندرتال ها انجام شده است مشخص شد که
برخی ژن‌ها میان نئاندرتال‌ها و انسان امروزی مشترک است. این به آن دلیل است که نئاندرتال‌ها و اجداد انسان مدرن زمانیکه ابتدا شروع به مهاجرت از آفریقا به نقاط دیگر جهان کردند، با یکدیگر آمیزش داشتند.

بر اساس مطالعات سال ۲۰۰۱، برخی صاحبنظران عنوان کردند که نئاندرتال‌ها

قرمز رنگ بوده و برخی انسان‌های مو قرمز و کک مکی امروزی دارای مقداری از ژنوم نئاندرتال ها هستند.

با وجود این که یافته‌های بسیاری دربارهٔ

تدفین مردگان در میان نئاندرتال‌ها به دست آمده، شیوه‌های تدفین آنها بسیار ساده تر از انسان‌هایی است که از نظر آناتومی، مدرن به شمار می‌روند. تعبیر و تفسیر تدفین‌های شنیدار IV، که گویای وجود گل در محل تدفین است، و بنابر این نشان می‌دهد که با یک تدفین آیینی روبرو هستیم، از سوی دیگر، گمان می‌رود ۵ یا ۶ دانهٔ گلی که همراه با شنیدار IV پیدا شده‌اند، حتی در میان جوامع نسبتا متاخرتر «مدرن»، مصارف دارویی «سنتی» داشته باشند. در برخی موارد، در تدفین‌های نئاندرتال‌ها اشیای داخل گور، از جمله استخوان‌های نوعی گاو میش کوهان دار و گاو نر، تعدادی ابزار، ورنگدانه های اخرایی نیز دیده می‌شود.
نئاندرتال به انجام کارهای پیچیده‌ای می‌پرداخته‌اند، که معمولاً مختص انسان است. به عنوان نمونه،
سرپناه‌های پیچیده‌ای ساختند، موفق به کنترل آتش شدند، و توانستند پوست حیوانات را بکنند. از همه جالب تر، یک استخوان ران خرس است، که داخل آن خالی شده، و چهار سوراخ دارد که به شکلی شبیه چهار سوراخ گام دیاتونیک تعبیه شده اند؛ بسیاری عقیده دارند که این سوراخ‌ها عامدانه ایجاد شده‌اند. این استخوان در غرب اسلوونی در سال ۱۹۹۵، و در نزدیکی اجاقی که مورد استفاده نئاندرتال‌ها بوده، پیدا شد

خوب شما چه توجیهی داریدکه نئاندرتال ها انسان نبوده اند و ما صرفا انسان هستیم؟

هشام;233833 نوشت:

دوست عزیز، ما نزاع لفظی نداریم، گونه یا نژاد یا...،


دوست گرانقدر
از نظر زیست شناسی میان نژاد و گونه تفاوت وجود دارد
گونه (به انگلیسی: Species) در تقسیم‌بندی زیست‌شناختی بعد از سرده قرار دارد. گونه شامل گروهی از موجودات زنده‌‌ است که می‌توانند با هم تولید مثل کنند و فرزندان آن‌ها در آینده قدرت باروری خواهند داشت.
گونه خود نیز به زیرگونه‌، نژاد یا واریته و نوع تقسیم می‌شود. نژادهای پرورش یافته را رقم می‌نامند.

هشام;233833 نوشت:

مادامی که اثبات بشود که تغییر و تکاملی در یک موجود، رخ داده است، این می تواند، علامتی باشد که قابلیت تغییر نوعی، در آن محدوده، در خصوص همان موجود مشخص، وجود دارد، لاغیر.

دوست گرامی
سپاسگزار خواهم شد آن را اثبات بفرمائید

سوال دیگر من چگونگی آفرینش موجودات است
یعنی شما می فرمایید 130000 سال پیش ناگهان یک جفت نئاندرتال بر روی زمین ظاهر شدند و تکثیر گردیدند؟

anoushiravan;233834 نوشت:
مشکلی که در مورد انسان در حال حاضر وجود دارد انقراض سایر گونه های سر رده ماست یعنی ما گونه زنده ای نداریم که برای تلاقی با انسان استفاده کنیم در صورتی هم که داشتیم از منظر اخلاقی با مشکلاتی مواجه می شدیم

باسمه تعالی، سلام بر شما

اعیاد شعبانیه را به تمام دوستان تبریک عرض می نمایم.

بسیار خوب جناب انوشیروان، بنده متوجه نشدم که چگونه از یک طرف گونه های سررده انسان منقرض شده اند، و از طرف دیگر نیای انسان امروزی هستند، اگر منقرض شده اند، یعنی نیای انسان نیستند؛ لطفا بیشتر توضیح دهید.

حال که گونه زنده ای وجود ندارد، و آزمون تلاقی بین انسان و آنها امکان ندارد، پس ظاهرا (بنا بر گفته شما)، این مطلب می تواند یک مشکل اساسی برای اثبات نظریه باشد.

سوال، اگر بر فرض این موجودات زنده بودند، و برای تلاقی استفاده می شدند، از تلاقی بین انسان و آنها می توانستید، چه نتیجه ای بگیرید؟

ظاهرا، ابهامی که در نتیجه بین تلاقی انسان و آن موجودات وجود دارد، منطقا، فرضیات متفاوت و مبهمی را می تواند به دنبال داشته باشد، درست است جناب انوشیروان؟

anoushiravan;233834 نوشت:
در حال حاضر هم دانشمندان موجوداتی را از تلاقی موش و انسان و سایر حیوانات تولید می کنند تا آنجایی گه به خاطر دارم در این موارد هم چند درصد ژنوم موجود نهایی متعلق به انسان و بقیه متعلق به موش است و مشکلات بسیاری در زمینه اخلاقی وجود دارد...

خوب، چند درصد ژنوم نهایی متعلق به انسان است.

اما آن موجود نهایی انسان است؟ موش است؟ چگونه موجودی است؟

anoushiravan;233834 نوشت:
اما با توجه به آزمون هایی که بر روی اسکلت نئاندرتال ها انجام شده است مشخص شد که برخی ژن‌ها میان نئاندرتال‌ها و انسان امروزی مشترک است. این به آن دلیل است که نئاندرتال‌ها و اجداد انسان مدرن زمانیکه ابتدا شروع به مهاجرت از آفریقا به نقاط دیگر جهان کردند، با یکدیگر آمیزش داشتند.

آزمون بر روی اسکلت نیاندرتال صورت گرفته و بعد ژنهای آن موجوداتی که اسکلتشان(فسیلشان)آزمایش شده،با ژنهای انسان امروزی مشترک است، آیا می توان چنین آزمونی را بر روی فسیل انجام داد و به نتیجه قطعی رسید؟ بر فرض که اثبات بشود که این شباهت وجود دارد، این شباهتی که در برخی ژنها وجود دارد، می تواند ما را به چه نتیجه ای برساند؟
anoushiravan;233834 نوشت:
بر اساس مطالعات سال ۲۰۰۱، برخی صاحبنظران عنوان کردند که نئاندرتال‌ها قرمز رنگ بوده و برخی انسان‌های مو قرمز و کک مکی امروزی دارای مقداری از ژنوم نئاندرتال ها هستند.

آیا نتیجه آزمایش قطعی است؟ بر فرض اثبات، به چه نتیجه می توان رسید؟
anoushiravan;233834 نوشت:
با وجود این که یافته‌های بسیاری دربارهٔ تدفین مردگان در میان نئاندرتال‌ها به دست آمده، شیوه‌های تدفین آنها بسیار ساده تر از انسان‌هایی است که از نظر آناتومی، مدرن به شمار می‌روند. تعبیر و تفسیر تدفین‌های شنیدار iv، که گویای وجود گل در محل تدفین است، و بنابر این نشان می‌دهد که با یک تدفین آیینی روبرو هستیم، از سوی دیگر، گمان می‌رود ۵ یا ۶ دانهٔ گلی که همراه با شنیدار iv پیدا شده‌اند، حتی در میان جوامع نسبتا متاخرتر «مدرن»، مصارف دارویی «سنتی» داشته باشند. در برخی موارد، در تدفین‌های نئاندرتال‌ها اشیای داخل گور، از جمله استخوان‌های نوعی گاو میش کوهان دار و گاو نر، تعدادی ابزار، ورنگدانه های اخرایی نیز دیده می‌شود. نئاندرتال به انجام کارهای پیچیده‌ای می‌پرداخته‌اند، که معمولاً مختص انسان است. به عنوان نمونه، سرپناه‌های پیچیده‌ای ساختند، موفق به کنترل آتش شدند، و توانستند پوست حیوانات را بکنند. از همه جالب تر، یک استخوان ران خرس است، که داخل آن خالی شده، و چهار سوراخ دارد که به شکلی شبیه چهار سوراخ گام دیاتونیک تعبیه شده اند؛ بسیاری عقیده دارند که این سوراخ‌ها عامدانه ایجاد شده‌اند. این استخوان در غرب اسلوونی در سال ۱۹۹۵، و در نزدیکی اجاقی که مورد استفاده نئاندرتال‌ها بوده، پیدا شد

دوست عزیز، ظاهرا خود این کشفیات، جزو ظنیات و برداشت های ما از علامتها و نشانه های موجود است. به هر حال، این کشفیات می تواند، چه نتیجه ای به دنبال داشته باشد؟

ظاهرا نتیجه کاملا مبهم است و با اما و اگرهای بسیاری در خصوص اثبات نظریه روبرو است.
anoushiravan;233834 نوشت:
خوب شما چه توجیهی داریدکه نئاندرتال ها انسان نبوده اند و ما صرفا انسان هستیم؟

آنها انسان بوده اند و در عین حال، شبهاتشان به انسان در حد یک شامپانزه یا...بوده است.

خوب، توجیه بنده مشخص است، آنها ظاهرا نیای همین گونه ای هستند که شبیه آن، هم اکنون وجود دارد؛ زیرا ما در زمان کنونی گونه های متفاوتی داریم که شبهاتشان به انسان در حد شباهت همان موجودات به انسان هستند، در زمان فعلی این موجودات، به نسبت انسان دو گونه هستند، پس در آن زمان هم دو گونه بوده اند.
anoushiravan;233834 نوشت:
دوست گرانقدر از نظر زیست شناسی میان نژاد و گونه تفاوت وجود دارد گونه (به انگلیسی: Species) در تقسیم‌بندی زیست‌شناختی بعد از سرده قرار دارد. گونه شامل گروهی از موجودات زنده‌‌ است که می‌توانند با هم تولید مثل کنند و فرزندان آن‌ها در آینده قدرت باروری خواهند داشت. گونه خود نیز به زیرگونه‌، نژاد یا واریته و نوع تقسیم می‌شود. نژادهای پرورش یافته را رقم می‌نامند.

دوست بزرگوار،چرا دقت نمی کنید، اصل مطلب ما ناظر به بحث بین تفاوت بین گونه و نژاد نبوده است، اصل بحث این بوده است که از کجا شما تفاوت بین دو نژاد را از تفاوت بین دو گونه بازشناسی می کنید، شما در پاسخ، یکی از علایم را عدم قابلیت تولید مثل و لقاح در گونه و قابلیت تولید مثل و لقاح در نژاد دانستید، بنده در این خصوص بحثی ندارم، فرضا که چنین باشد، می تواند به جهت قابلیت این گونه برای آن نتیجه باشد نه اینکه این نوع قابلیت در تمام گونه های دیگر هم، قابل جریان باشد، اساسا طبق قاعده یا باید در یک مورد خاص قایل به استثناء بشویم؛ (مثل اینکه در یک مورد استثنایی دیده بشود که از انسانی، یک موجودی شبیه میمون متولد شده است)؛ یا اگر این مطلب بخواهد به عنوان قاعده و قانون باشد، باید در همان گونه این آزمون به اثبات برسد.

حال اگر این تبدیل به نحو یک قاعده در آن گونه خاص به اثبات رسید، طبق اصل تعریف از گونه و نژاد، منطقا به این نتیجه خواهیم رسید که، اینها دو گونه نبوده اند، بلکه ما اینها را دو گونه پنداشته ایم.

anoushiravan;233834 نوشت:
دوست گرامی سپاسگزار خواهم شد آن را اثبات بفرمائید سوال دیگر من چگونگی آفرینش موجودات است یعنی شما می فرمایید 130000 سال پیش ناگهان یک جفت نئاندرتال بر روی زمین ظاهر شدند و تکثیر گردیدند؟

دوست عزیز، کجا چنین گفته ام؟ نظر بنده چنانکه بارها تکرار شده است، بر این بوده است که انواع موجودات مسیر خلقت خودشان را به تدریج طی نموده اند نه اینکه از انواع دیگر، به نحو داروینی برآمده باشند.

جناب انوشیروان، ادعا و دلیل را آورده ایم؛ یعنی از راه اثبات تغییر در نوع و گونه موجود، قابلیت تغییرات در همان نوع موجود به اثبات می رسد؛ زیرا خود تغییر در نوع مشخص، به عنوان علامت و نشانه قابلیت انعطاف تغییر در همان نوع را به اثبات می رساند، به عبارت دیگر، اگر تغییر در گونه ای اثبات بشود، قابلیت تغییر در ژن همان نوع هم، منطقا به اثبات می رسد، زیرا تغییر در گونه به جهت قابلیت تغییر در ژنوم صورت می گیرد.(دقت کنید)

سلام بر شما و تمامی بزرگواران

اعیاد شعبانیه بر تمامی شیعیان امیرالمومنین مبارک

هشام;234173 نوشت:
اگر منقرض شده اند، یعنی نیای انسان نیستند؛ لطفا بیشتر توضیح دهید.

دوست من گونه های مختلف انسانی (مانند سایر گونه های موجودات) دارای نیای مشترک هستند و پس از انشقاق هرکدام در طی مسیر تکاملی از هم جدا شدند و به راه خود رفتند

هشام;234173 نوشت:

آزمون بر روی اسکلت نیاندرتال صورت گرفته و بعد ژنهای آن موجوداتی که اسکلتشان(فسیلشان)آزمایش شده،با ژنهای انسان امروزی مشترک است، آیا می توان چنین آزمونی را بر روی فسیل انجام داد و به نتیجه قطعی رسید؟

سوانته پابو، محقق DNA بیش از ۷۰ نوع نئاندرتال را آزمایش کرده و به این نتجه رسید که تنها یک نوع از آن دارای DNA کافی برای نمونه برداری بوده‌است. DNA اولیه متعلق به یک تکه استخوان ۳۸۰۰۰ ساله یک استخوان ران که در سال ۱۹۸۰ در غار ویندیجا کرواسی کشف شده، نشان می‌دهد که ۵/۹۹٪ DNA نئاندرتالها و انسان عصر جدید مشترک است. این باور وجود دارد که این دو گونه حدودا ۵۰۰۰۰۰ سال پیش سلف واحدی داشته‌اند.

هشام;234173 نوشت:
بر فرض که اثبات بشود که این شباهت وجود دارد، این شباهتی که در برخی ژنها وجود دارد، می تواند ما را به چه نتیجه ای برساند؟

این دو گونه حدودا ۵۰۰۰۰۰ سال پیش سلف واحدی داشته‌اند.

هشام;234173 نوشت:

دوست عزیز، ظاهرا خود این کشفیات، جزو ظنیات و برداشت های ما از علامتها و نشانه های موجود است. به هر حال، این کشفیات می تواند، چه نتیجه ای به دنبال داشته باشد؟

ظاهرا نتیجه کاملا مبهم است و با اما و اگرهای بسیاری در خصوص اثبات نظریه روبرو است.

آنها انسان بوده اند و در عین حال، شبهاتشان به انسان در حد یک شامپانزه یا...بوده است.


دوست گرانقدر
در اینجا از مرحله شامپانزه عبور کرده ایم
هدف از آوردن این مطالب این است که این موجوداتی را که از نظر دانشمندان انسان هستند شما انسان می پندارید یا خیر؟
موجوداتی که سخن می گفتند (البته نه با مهارت ما)، مردگانشان را دفن می کردند، برای خود سرپناه فراهم می کردند و ابزار شکار می ساختند و ... را شما انسان می دانید یا حیوان؟
این ها از نظر ژنوم با انسان امروزی کمی تفاوت دارند (حدود نیم درصد) ولی رفتارهای انسانی را نشان می دهند، شما اینان را چه می دانید؟

هشام;234173 نوشت:

خوب، توجیه بنده مشخص است، آنها ظاهرا نیای همین گونه ای هستند که شبیه آن، هم اکنون وجود دارد؛ زیرا ما در زمان کنونی گونه های متفاوتی داریم که شبهاتشان به انسان در حد شباهت همان موجودات به انسان هستند، در زمان فعلی این موجودات، به نسبت انسان دو گونه هستند، پس در آن زمان هم دو گونه بوده اند.

نئاندرتال ها منقرض شده اند و الان هیچ گونه ای مانند ما شبیه آنها نیست

هشام;234173 نوشت:

حال اگر این تبدیل به نحو یک قاعده در آن گونه خاص به اثبات رسید، طبق اصل تعریف از گونه و نژاد، منطقا به این نتیجه خواهیم رسید که، اینها دو گونه نبوده اند، بلکه ما اینها را دو گونه پنداشته ایم.

دوست من به نکته خوبی اشاره کرده اید
اینطور نیست که یکباره از گونه ای گونه دیگری حاصل شود
ببینید
فرض کنید شما یک جمعیت همگن دارید از یک گونه که به دو گروه تقسیم می شود
یک گروه در این مکان می مانند و گروه دیگر به منطقه ای در 1000 کیلومتری می رود
به مرور زمان در هر جمعیت جهش هایی رخ می دهد و این جهش ها بدلیل تلاقی های داخلی تجمع می یابند
مثل سفید ها در اروپا و سیاهان در افریقا
با گذشت صدها هزار سال این تفاوت به حدی می رسد که امکان تلاقی و ایجاد فرزندان بارور میان دو جمعیت از بین می رود
یعنی افراد هر جمعیت می توانند با هم تلاقی یابند ولی با افراد جمعیت دیگر نمی توانند که در نتیجه دو گونه حاصل شده است
اینجاست که گفته می شود دو گونه دارای نیای مشترک بوده اند که مثلا در 500000 سال قبل از هم مشتق شده اند...
مثل اسب و خر که به دو گونه مشتق شده اند و می توانند با هم تلاقی یابند ولی فرزندشان عقیم است و یا فرزند ببر و شیر که آن هم عقیم است به دلیل همین تفاوت ها

هشام;234173 نوشت:

این شباهت وجود دارد، این شباهتی که در برخی ژنها وجود دارد، می تواند ما را به چه نتیجه ای برساند؟


انسان‌تبار دنیسووا نام جمعیتی از انسان‌تباران است که باقی‌ماندهٔ دو نفر از ایشان در غار دنیسووا در رشته‌کوه آلتایی سیبری جنوبی کشف شده است. پژوهشگران معتقدند، این نوع از انسان که حدود ۳۰٬۰۰۰ تا ۵۰٬۰۰۰ سال پیش، با انسان خردمند هم‌زیستی داشته است.

از آن‌جایی که در ۱۰۰ کیلومتری محل کشف استخوان، آثاری از انسان خردمند و انسان نئاندرتال کشف شده است، در ۳۰٬۰۰۰ تا ۴۰٬۰۰۰ سال پیش، شاهد هم‌زیستی این نوع انسان با دو گونهٔ دیگر انسان در کنار یک‌دیگر بوده‌ایم.

حرف من این است
در زمان ظهور انسان امروزی گونه های دیگری از انسان نیز وجود داشتند
آنها را چگونه توجیه می کنید؟ (البته از آیه اعتراض فرشتگان شاید بتوان توجیه کرد، ولی همانطور که می بینید سه گونه مختلف انسانی (از جمله ما) در یک زمان حضور داشتند، این مسئله با متون دینی قابل توجیه است؟)

anoushiravan;233608 نوشت:
سلام نظریه فرگشت به هیچ وجه انسان را کامل ترین موجود نمی داند. بر اساس این نظریه انسان همان مقدار تکامل یافته که پشه و نهنگ و قورباغه و هر موجود در مسیر تکاملی خود به پیش می رود از نگاه دینی انسان اشرف مخلوقات است نه دیدگاه فرگشتی


با سلام
اسم این سایت دینی است و ماهم از منظر دین درحال بررسی موضوع تکامل هستیم .اگر این مطلب که شما میفرمایید پس اصلا بحث دراینباره در این مکان از اول غلط است و رفتن به مشرق و مغرب .


نقل قول:

شما ناگزیر به کمی سازی هستید و نمی توانید بدون ارقام و اعداد چیزی را اثبات کنید
دانشمندان هر چیزی را بدون اثبات نمی پذیرند
مطمئن باشید رفتار حیوانات در حد خودشان درست است

حداقل مثل زیست شناسان نمیگوییم حدودا ، احتمالا ، ممکن است ....

هنوز نتوانسته اند تعداد دقیق ژنها وعمل آنها را مشخص کنند آنوقت اظهار نظر هم میکنند !!!!

اصلا مگر زیست شناسی ، قانون دارد ؟

براستی عجیب است اینهمه جهالت واینهمه ادعا از دانشمندان امروزی .

خیر البریه;234215 نوشت:

با سلام
اسم این سایت دینی است و ماهم از منظر دین درحال بررسی موضوع تکامل هستیم .اگر این مطلب که شما میفرمایید پس اصلا بحث دراینباره در این مکان از اول غلط است و رفتن به مشرق و مغرب .


حداقل مثل زیست شناسان نمیگوییم حدودا ، احتمالا ، ممکن است ....

هنوز نتوانسته اند تعداد دقیق ژنها وعمل آنها را مشخص کنند آنوقت اظهار نظر هم میکنند !!!!

اصلا مگر زیست شناسی ، قانون دارد ؟

براستی عجیب است اینهمه جهالت واینهمه ادعا از دانشمندان امروزی .

سلام بر همگی
دوست گرانقدر
هدف حل مشکل است
شما باید به زبانی سخن بگوئید که طرف مقابل بفهمد و قانع شود
وگرنه سخن گفتن برای عوام کاری ندارد

حرف شما قبول و زیست شناسی به هیچ دردی نمی خورد
لطفا هیچ غذایی نخورید و به هنگام بیماری هیچ دارویی مصرف نکنید که همه از کرامات این علم است...(حداقل در قرن 21)

خیر البریه;234215 نوشت:

براستی عجیب است اینهمه جهالت واینهمه ادعا از دانشمندان امروزی .

من از شما متعجبم که کتاب خدا را می خوانید و...

وَلاَ تَسُبُّواْ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ فَيَسُبُّواْ اللّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ كَذَلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِم مَّرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ

و آنهايى را كه جز خدا مى‏خوانند دشنام مدهيد كه آنان از روى دشمنى [و] به نادانى خدا را دشنام خواهند داد اين گونه براى هر امتى كردارشان را آراستيم آنگاه بازگشت آنان به سوى پروردگارشان خواهد بود و ايشان را از آنچه انجام مى‏دادند آگاه خواهد ساخت (انعام ۱۰۸)

با سلام و عرض ادب و تشكر از همه دوستان و كارشناس محترم جناب آقای هشام

به نظر حقیر بحث این تایپیک به درازا انجامیده و همچنان که مستحضرید آفت تایپیکها طولانی تکرار مطالب و ملال آمیز بودن آن خواهد بود.

لذا از دوستان محترمی که طرفدار این نظریه اند(در صورتی که مطلب جدیدی برای تکمیل بحثشان ندارند) می خواهم مجموع مطالب ارسالی خود را در قالب بندهایی ،خلاصه گیری و بیان بفرمایند ، تا در پایان کارشناس محترم نیز نتیجه گیری مطالب را با توجه به آن سخنان بیان بفرمایند.

موفق باشید.

سلام بر همگی دوستان

جناب صدرا، جناب صدیق در پست 57 فزمودند

صدیق;105890 نوشت:
با سلام و تشکر :gol:

از همه دوستانی که در فضای سایت و خصوصاً در این تایپیک به ارائه مطلب پرداخته اند.

از آنجائیکه تصمیم بر آن است که این تایپیک، مورد جمعبندی قرار گرفته و به آرشیو سؤال و جوابها منتقل گردد.

در صورتیکه در خصوص این تایپیک و موضوعات مرتبط با آن، سؤال جدیدی که قبلاً به ان پرداخته نشده در ذهن دارید و یا به مطالب برخی پست ها اشکالی را وارد می دانید، در اسرع وقت سؤال و یا اشکال تان را مطرح نمایید تا توسط کارشناسان محترم مورد بررسی قرار گیرد.

از حسن توجه و همکاری شما سپاسمندم.:gol:

ولی دوستان بحق توجه نفرمودند
ممکن است برای شما ملال آور باشد ولی برای ما نیست!!!

ممنون میشوم امکان ادامه بحث فراهم باشد

باسمه تعالی، سلام بر همه دوستان


با توجه به فرمایشات جناب صدرا و طولانی شدن تاپیک و ملال آور بودن خواندن چنین تاپیک های برای کاربران محترم، از دوستان محترم، تقاضا می شود که پست آخرشان را در چند بند جمع بندی کنند.


البته این به معنای اتمام مباحث نخواهد بود، ان شاالله مباحث باقی مانده را به تاپیک های جدید (متناسب با این موضوع) منتقل و به نحو شفاف و دقیقی، ادامه خواهیم داد.


بسیار خوب جناب انوشیروان، بنده در پاسخ پست آخر شما مطالبی را به عرضتان می رسانم و در نهایت به یاری الهی در چند بند، مباحث را جمع بندی کرده و در صورت نیاز می توانیم ادامه مباحث را به تاپیک مشابه، منتقل کنیم.

Anoushiravan;234174 نوشت:
دوست من گونه های مختلف انسانی (مانند سایر گونه های موجودات) دارای نیای مشترک هستند و پس از انشقاق هرکدام در طی مسیر تکاملی از هم جدا شدند و به راه خود رفتند

جناب انوشیروان، این همان ادعایی است که هنوز اثبات نشده است، اگر نقشه شما دلیلی بر اثبات این ادعا بوده است، بنده به هیچ وجه ادله و مسیر اثبات این مطلب شما را متوجه نشدم.


اگر مطلب شما در پاسخ بنده همان مطالب گذشته است، مطالب ما هم بدون کم و کاست همان مطالب است، اگر در نقطه ای، ابهام و مطلب حل نشده ای وجود دارد، لطفا مشخصا به همان مورد، اشاره بفرمایید.
Anoushiravan;234174 نوشت:
سوانته پابو، محقق DNA بیش از ۷۰ نوع نئاندرتال را آزمایش کرده و به این نتجه رسید که تنها یک نوع از آن دارای DNA کافی برای نمونه برداری بوده‌است. DNA اولیه متعلق به یک تکه استخوان ۳۸۰۰۰ ساله یک استخوان ران که در سال ۱۹۸۰ در غار ویندیجا کرواسی کشف شده، نشان می‌دهد که ۵/۹۹٪ DNA نئاندرتالها و انسان عصر جدید مشترک است. این باور وجود دارد که این دو گونه حدودا ۵۰۰۰۰۰ سال پیش سلف واحدی داشته‌اند.

دوست من، سوانته پابو، یک شخص است که ممکن است به نتایجی رسیده باشد، آیا نتایج شخصی چنین افرادی، به مرحله اثبات علمی هم رسیده است؟


پس، از کجا و به چه دلیلی، این باور وجود دارد که این دو گونه حدودا ۵۰۰۰۰۰ سال پیش سلف واحدی داشته‌اند؟


با توجه به اینکه ظاهرا شما هم تصدیق بنمایید که در مقابل شباهت موجود، اختلاف و عدم شباهتی هم که بین انسان ها و نئاندرتالها وجود دارد، کفایت می کند برای اینکه انسان ها و نئاندرتالها دو گونه باشند و الا اگر این تفاوت برای دو گونه بودن کفایت نکند، اساسا چنین بحثی منتفی می شود و اثبات می شود که نئاندرتالها خود انسان هستند.
Anoushiravan;234174 نوشت:
این دو گونه حدودا ۵۰۰۰۰۰ سال پیش سلف واحدی داشته‌اند.

جناب انوشیروان، چه رابطه ای بین کشف شباهت ژن های دو موجود و یک گونه بودن آن وجود دارد، شما که در این خصوص، شبهات های ژنوم بسیار زیاد بین انسان و موش و میمون هم دارید و در عین حال، در گونه های مختلف بودن آنها، تردیدی ندارید، با توجه به پیچیدگیهای بسیار عمیق و زیاد عالم خلقت از کجا چنین نتیجه ای به دست می آید؟؟؟؟

حد و مرز مشخصی برای میزان این مسأله وجود دارد؟
Anoushiravan;234174 نوشت:
دوست گرانقدر در اینجا از مرحله شامپانزه عبور کرده ایم هدف از آوردن این مطالب این است که این موجوداتی را که از نظر دانشمندان انسان هستند شما انسان می پندارید یا خیر؟ موجوداتی که سخن می گفتند (البته نه با مهارت ما)، مردگانشان را دفن می کردند، برای خود سرپناه فراهم می کردند و ابزار شکار می ساختند و ... را شما انسان می دانید یا حیوان؟ این ها از نظر ژنوم با انسان امروزی کمی تفاوت دارند (حدود نیم درصد) ولی رفتارهای انسانی را نشان می دهند، شما اینان را چه می دانید؟

Anoushiravan;234174 نوشت:
نئاندرتال ها منقرض شده اند و الان هیچ گونه ای مانند ما شبیه آنها نیست

بسیار خوب، جواب سوال شما، کاملا مشخص است، اگر همین موجودات منقرض نشده بودند، آیا حقیقتا ما اینها را از گونه های انسانی به حساب می آوردیم؟ اگر به حساب می آوردیم، انسان بودند، والا دو گونه بودند.(اتفاقا طبق گفته شما، همین اما و اگرها، مطرح می شود؛ زیرا امکان تلاقی اینها وجود ندارد.)

اینها جزو جنیان نبوده اند؟:Gig:

Anoushiravan;234174 نوشت:
دوست من به نکته خوبی اشاره کرده اید اینطور نیست که یکباره از گونه ای گونه دیگری حاصل شود ببینید فرض کنید شما یک جمعیت همگن دارید از یک گونه که به دو گروه تقسیم می شود یک گروه در این مکان می مانند و گروه دیگر به منطقه ای در 1000 کیلومتری می رود به مرور زمان در هر جمعیت جهش هایی رخ می دهد و این جهش ها بدلیل تلاقی های داخلی تجمع می یابند مثل سفید ها در اروپا و سیاهان در افریقا با گذشت صدها هزار سال این تفاوت به حدی می رسد که امکان تلاقی و ایجاد فرزندان بارور میان دو جمعیت از بین می رود یعنی افراد هر جمعیت می توانند با هم تلاقی یابند ولی با افراد جمعیت دیگر نمی توانند که در نتیجه دو گونه حاصل شده است اینجاست که گفته می شود دو گونه دارای نیای مشترک بوده اند که مثلا در 500000 سال قبل از هم مشتق شده اند... مثل اسب و خر که به دو گونه مشتق شده اند و می توانند با هم تلاقی یابند ولی فرزندشان عقیم است و یا فرزند ببر و شیر که آن هم عقیم است به دلیل همین تفاوت ها

دوست عزیز، تمام این گفته ها در مقام فرض مطرح می شود، فرض اشکالی ندارد، اثباتی برای این فرضیات تا به حال مطرح نشده است؛ خوب، اسب و خر، هم اکنون دو گونه اند، اما اینکه اینها نیای مشترکی دارند، در مقام فرضی است که هنوز به اثبات نرسیده است.

Anoushiravan;234174 نوشت:
انسان‌تبار دنیسووا نام جمعیتی از انسان‌تباران است که باقی‌ماندهٔ دو نفر از ایشان در غار دنیسووا در رشته‌کوه آلتایی سیبری جنوبی کشف شده است. پژوهشگران معتقدند، این نوع از انسان که حدود ۳۰٬۰۰۰ تا ۵۰٬۰۰۰ سال پیش، با انسان خردمند هم‌زیستی داشته است. از آن‌جایی که در ۱۰۰ کیلومتری محل کشف استخوان، آثاری از انسان خردمند و انسان نئاندرتال کشف شده است، در ۳۰٬۰۰۰ تا ۴۰٬۰۰۰ سال پیش، شاهد هم‌زیستی این نوع انسان با دو گونهٔ دیگر انسان در کنار یک‌دیگر بوده‌ایم.

جناب انوشیروان، تنها دلیل در اثبات فرضیات شما(در این جملات)، همین نوشته خودتان است که به رنگ سبز، مشخص شده است. اگر دلیل دیگری آمده است که بنده ندیده ام، متذکر بشوید.

خوب، بنده از دلیل ارایه شده، به هیچ وجه، نمی توانم، منطقا به اثبات فرضیات مطرح شده شما برسم.

Anoushiravan;234174 نوشت:
حرف من این است در زمان ظهور انسان امروزی گونه های دیگری از انسان نیز وجود داشتند آنها را چگونه توجیه می کنید؟ (البته از آیه اعتراض فرشتگان شاید بتوان توجیه کرد، ولی همانطور که می بینید سه گونه مختلف انسانی (از جمله ما) در یک زمان حضور داشتند، این مسئله با متون دینی قابل توجیه است؟)

دوست عزیز، اگر گونه دیگری باشند که دیگر انسان نیستند(مانند دو گونه انسان و میمون که میمون، حقیقتا انسان نیست، گرچه در علم زیست شناسی اینها را جزو گونه های انسانی به حساب بیاورند).

اما در خصوص جریان اعتراض ملایکه، مطالب مختلفی گفته شده است، که یک تفسیر آن بر می گردد به وجود انسان های گذشته،(البته، ما احادیثی هم داریم که انسان هایی قبل از این انسان بوده اند و....، بحث این است که این انسان ها، همین نئاندرتال ها بوده اند، یا خیر؟ به نظر در این جهت، شاید بشود، تطبیقات احتمالی برای توضیح این احادیث، مطرح نمود.)

به هر حال، با توجه به طولانی شدن تاپیک، می توان جهت شفاف نمودن ابهامات، مباحث را به تاپیک دیگری، انتقال بدهیم.

سلام و عرض ادب
بر خلاف آنچه انتظار میرفت دلیل علمی و دانش پذیر بر رد نظریه فرگشت در این تاپیک ارائه نشد

باز هم یادآور میشویم که نظریه علمی فرضیه ای است که تابحال شاهد یا مدرک مستند و یا آزمایشی علیه آن ارائه نشده باشد و فرگشت تا به امروز استحکام یک نظریه علمی را داراست

فرگشت تنها نظریه پذیرفته و باور پذیر است که توجیه کننده شباهتها و تفاوتهای جانداران مختلف بر عرصه حیات است

فرگشت امروزین عنوان میکند که جهشهایی در هنگام تولید مثل جنسی جانوران به وقوع میپیوندد
این جهشها مولد صفاتی غالب یا مغلوب در نسل بعدی جانداران میشود
امکان دارد شرایط محیطی تازه ای برای یک گونه پدید بیاید که تنها نسلی از آن جاندار باقی بماند که واجد آن جهش بوده
در طول زمان و گذر بسیار زیاد نسلهای مختلف سبب میشود که گونه های مختلف حیات تطور پیدا کنند
جهشها اکثراً کشنده هستند و با حیات مغایرت دارند ولی گذر بسیار زیاد زمان احتمال و قوع جهشهایی را که قابلیتهای متناسب و بهتری با شرایط محیط را فراهم بکند ناممکن و غیر قابل باور نمی کند

فرگشت تنها با ارائه مدارک علمی میتواند مردود شود
هیچ نوضیح و توجیه دیگری جایگزین فرگشت برای تبیین شباهتها و تفاوتهای جانداران موجود نیست

نقل قول:

به نقل از in search of truth در سایت آسک قرآن http://www.askquran.ir/thread10422.html#post552862
چندی پیش کلیپ جالبی دیدم از کتاب صوتی کارل سیگن به نام نقطه آبی کمرنگ که با دیدن کلیپ شما یاد آن افتادم.شاید ارتباط زیادی با بحث و کلیپ شما نداشته باشد اما آن را آپلود کردم تا همه امکان دیدنش را داشته باشند.
فايل هاي پيوست شده

موفق باشید


با سلام وتشکر از همه دوستانیکه در بحث شرکت کردند .

خلاصه برداشتی که اینجانب از فرگشت یا تکامل دارم اینست که هرچند شباهتهاو تفاوتهایی بین موجودات ( فنوتیپ و ژنوتیپ ) آنها وجود دارد اما این تنها دلیل برای نیای مشترک نمیباشد مگر اینکه دست باشعوری را در هدایت وکنترل فرگشت دخیل بدانیم .


مثلا ژنوتیپ باعث فنوتیپ میشود یا بعکس ؟!


بعقیده دانشمندان ناشناخته ها ومجهولات بسیاری در جلو داریم شاید هم مجهولات بیشتری در راه باشد .

وجمله آخر : تابشر بخواهد به راز خلقت برسد به گونه دیگری تبدیل شده است و روز از نو .

موفق در شناخت حقیقت .

bina88;140954 نوشت:
این تئوری تنها با پشتوانه سیاسی زنده بود و ادامه حیات داد والا این تئوری که بر پایه تغئیر تعداد کروموزومها در هر حیوان استوار گردیده حتی از لحاظ بیولوژیستها جنبه طنزگونه داشت.

تحلیل ارائه شده از طرف اسلام بر عکس آنچه که ذکر کردید پاسخگوی نیازهای مادی و معنوی ابناء بشر بوده وهست .
بشری که وقتی می شنود اجدادش میمون و کوالا بوده اند و... چه پاسخی گرفته که او را از نهیلیسم باز دارد و به زندگیش معنی ببخشد؟

همانطوریکه ذکر شد این تئوری از تائید همه جانبه و نفوذ سیاسیون در غرب به قوت خود باقی ماند همانطوریکه تئوریهای فروید چنین دوران طلائی ای را گذراند والا خود داروین میدانست که اگر تنها چند ژن از یک کروموزومش جابجا میشد حسرت هم نژاد شدن با میمونها برایش آرزو میشد و در این حال این شخص می آید نظریه تغئیر تعداد کروموزوم را میدهد تا سیاست سیاسیون مسیر لازم را طی نماید!!
والسلام
یاحق


بسیار با شما موافقم، حرف دل منو زدید

سلام بر تمامی دوستان گرامی

هشام;235191 نوشت:

جناب انوشیروان، این همان ادعایی است که هنوز اثبات نشده است، اگر نقشه شما دلیلی بر اثبات این ادعا بوده است، بنده به هیچ وجه ادله و مسیر اثبات این مطلب شما را متوجه نشدم.

دوست گرانقدر

همانگونه که در پست 439 گفتم برای این که ببینید نقشه فیلوژنتیکی چگونه رسم می شود و به چه دلیل گفته می شود که مثلا فلان گونه ها دارای نیای مشترک هستند باید دلایل دانشمندان را مطالعه بفرمایید
بنده برای برای مطالعه بیشتر در مورد درخت فیلوژنی به شما دو کتاب پیشنهاد کردم
فصول اول و هفتم کتاب بیوشیمی (2010) voet and voet که در آدرس زیر قابل دانلود هست
البته حجمش زیاد هست و حدود 120 مگ هست

http://gen.lib.rus.ec/get?nametype=orig&md5=BA21FACE437464F7201F8C3F547D47DB

و یا به کتاب Evolutionary Pathways in Nature به حجم 6 مگ در آدرس زیر مراجعه بفرمائید
http://free-books.sytes.net/get?name...D48E7EED4BF17D

دوست گرامی
شما می توانید دلایل و منطق دانشمندان را به صورت مستند ببینید و به پاسخ معمای ایجاد شده برایتان پی ببرید
خلاصه کردن این کتاب ها را از من نخواهید که کتاب اول بیش از 1700 صفحه است و کتاب دوم 300 صفحه
مخصوصا با مطالعه کتاب دوم پاسخ سوالاتتان را خواهید یافت. البته انگلیسی هستند...

هشام;235191 نوشت:

دوست من، سوانته پابو، یک شخص است که ممکن است به نتایجی رسیده باشد، آیا نتایج شخصی چنین افرادی، به مرحله اثبات علمی هم رسیده است؟

پس، از کجا و به چه دلیلی، این باور وجود دارد که این دو گونه حدودا ۵۰۰۰۰۰ سال پیش سلف واحدی داشته‌اند؟

با توجه به اینکه ظاهرا شما هم تصدیق بنمایید که در مقابل شباهت موجود، اختلاف و عدم شباهتی هم که بین انسان ها و نئاندرتالها وجود دارد، کفایت می کند برای اینکه انسان ها و نئاندرتالها دو گونه باشند و الا اگر این تفاوت برای دو گونه بودن کفایت نکند، اساسا چنین بحثی منتفی می شود و اثبات می شود که نئاندرتالها خود انسان هستند.


پاسخ این سوالات شما هم مطالبی است که در بالا به عرض رسید

دوست گرامی


ما هم از ابتدا اعلام کردیم که نئاندرتال ها گونه ای دیگر هستند و با ما تفاوت هایی دارند
مسئله این است که به هنگام ظهور انسان امروزی دو گونه انسانی دیگر نیز بر روی زمین وجود داشته اند، شما این مسئله را چگونه توجیه می کنید؟

من یک سوال از شما دارم


اگر شما تصاویر بالا را از نزدیک ببینید آنها را انسان می دانید یا حیوان؟

Anoushiravan;234174 نوشت:

دوست من به نکته خوبی اشاره کرده اید
اینطور نیست که یکباره از گونه ای گونه دیگری حاصل شود
ببینید
فرض کنید شما یک جمعیت همگن دارید از یک گونه که به دو گروه تقسیم می شود
یک گروه در این مکان می مانند و گروه دیگر به منطقه ای در 1000 کیلومتری می رود
به مرور زمان در هر جمعیت جهش هایی رخ می دهد و این جهش ها بدلیل تلاقی های داخلی تجمع می یابند
مثل سفید ها در اروپا و سیاهان در افریقا
با گذشت صدها هزار سال این تفاوت به حدی می رسد که امکان تلاقی و ایجاد فرزندان بارور میان دو جمعیت از بین می رود
یعنی افراد هر جمعیت می توانند با هم تلاقی یابند ولی با افراد جمعیت دیگر نمی توانند که در نتیجه دو گونه حاصل شده است
اینجاست که گفته می شود دو گونه دارای نیای مشترک بوده اند که مثلا در 500000 سال قبل از هم مشتق شده اند...
مثل اسب و خر که به دو گونه مشتق شده اند و می توانند با هم تلاقی یابند ولی فرزندشان عقیم است و یا فرزند ببر و شیر که آن هم عقیم است به دلیل همین تفاوت ها

هشام;235191 نوشت:

دوست عزیز، تمام این گفته ها در مقام فرض مطرح می شود، فرض اشکالی ندارد، اثباتی برای این فرضیات تا به حال مطرح نشده است؛

دوست گرامی


کار از فرض گذشته است
کار هر روز من هست!!!

هشام;235191 نوشت:

بسیار خوب، جواب سوال شما، کاملا مشخص است، اگر همین موجودات منقرض نشده بودند، آیا حقیقتا ما اینها را از گونه های انسانی به حساب می آوردیم؟ اگر به حساب می آوردیم، انسان بودند، والا دو گونه بودند.(اتفاقا طبق گفته شما، همین اما و اگرها، مطرح می شود؛ زیرا امکان تلاقی اینها وجود ندارد.)

اینها جزو جنیان نبوده اند؟:Gig:

بله دوست گرامی


این ها جزو گونه های سررده ما بودند...
باز هم تکرار می کنم نئاندرتال ها گونه ای متفاوت از ما بودند ولی انسان هم بودند!!!

هشام;235191 نوشت:

دوست عزیز، اگر گونه دیگری باشند که دیگر انسان نیستند(مانند دو گونه انسان و میمون که میمون، حقیقتا انسان نیست، گرچه در علم زیست شناسی اینها را جزو گونه های انسانی به حساب بیاورند).

الله الله


من مانده ام که شما چطور می اندیشید و اصلا من چرا با شما بحث می کنم
چه کسی گفته میمون جزو گونه های انسانی است؟
نمی دانم چقدر با طبقه بندی علمی موجودات آشنایی دارید
من طبقه بندی علمی میمون سرخ و انسان امروزی (خودمان) را آورده ام
شما گونه های ما را یکسان می دانید؟

میمون سرخ

فرمانرو:

جانوران شاخه: طنابداران رده: پستانداران راسته: نخستی‌ها تیره: سرکوپیتسیدا[۱] زیرخانواده: Colobinae سرده: Piliocolobus
گونه: Piliocolobus badius

انسان
فرمانرو: جانوران شاخه: طنابداران رده: پستانداران راسته: نخستی‌سانان تیره: انسان‌سایان تبار: انسان‌تباران سرده: انسان گونه: انسان دانا زیرگونه: انسان دانای دانا

anoushiravan;235666 نوشت:
الله الله من مانده ام که شما چطور می اندیشید و اصلا من چرا با شما بحث می کنم چه کسی گفته میمون جزو گونه های انسانی است؟ نمی دانم چقدر با طبقه بندی علمی موجودات آشنایی دارید من طبقه بندی علمی میمون سرخ و انسان امروزی (خودمان) را آورده ام شما گونه های ما را یکسان می دانید؟

باسمه تعالی، سلام بر شما دوست عزیز

جناب انوشیروان، شما نوشته بودید:

حرف من این است در زمان ظهور انسان امروزی گونه های دیگری از انسان نیز وجود داشتند آنها را چگونه توجیه می کنید؟

بنده هم در پاسخ نوشتم:

هشام;235191 نوشت:
دوست عزیز، اگر گونه دیگری باشند که دیگر انسان نیستند(مانند دو گونه انسان و میمون که میمون، حقیقتا انسان نیست، گرچه در علم زیست شناسی اینها را جزو گونه های انسانی به حساب بیاورند).

یعنی اگر در زمان ظهور انسان امروزی گونه های دیگری از انسان وجود داشته باشند، دیگر گونه دیگر از انسان نمی شود، بلکه مانند انسان و میمون، که دو گونه هستند، آنها هم دو گونه می شوند، (یعنی گونه دیگر انسان انسان نیست).

پس، جمله بنده در خصوص گونه های دیگری از انسان بوده است، که گفتم اگر اینهایی را که شما انسان می دانید(گونه های دیگری از انسان)، و ادعا می کنید گونه های دیگر از انسان هستند، مانند انسان و میمون می شوند، نه انسان و گونه دیگری از انسان.

نکته دیگر اینکه، بنده زبان انگلیسی را خوب، نمی دانم، البته زبان تخصصی مطابق با رشته خودم را در دانشگاه گذرانده ام، البته به جهت عدم تکرار و تمرین، ظاهرا فراموش شده باشد، پس، کتاب های انگلیسی، ارجاع ندهید؛ زیرا تسلط لازم ندارم.

نکته دیگر اینکه، این عکس هایی که از انسان ها آورده اید، اگر از گروه جنیان نباشند، ظاهرا جزو گروه انسان ها هستند.

به هر حال، می توانید، در نهایت، مطالب خودتان را جمع بندی بنمایید.

بنده هم چیزی جز ادعاها و شواهدی که حقا از حد فرض عبور نمی کند و مدعا را به اثبات نمی رساند، (با توجه به گونه های بسیار زیاد و پیچیدگیهای موجودات)، چیزی از ناحیه شما دریافت نکردم.

هشام;235676 نوشت:
باسمه تعالی، سلام بر شما دوست عزیز

جناب انوشیروان، جمله بنده در خصوص گونه های دیگری از انسان بوده است، که گفتم اگر اینهایی را که شما انسان می دانید(گونه های دیگری از انسان)، و ادعا می کنید گونه های دیگر از انسان هستند، مانند انسان و میمون می شوند، نه انسان و گونه دیگری از انسان.

چرا شما دقت نمی کنید، بنده نگفتم که در علم زیست شناسی انسان و میمون را انسان حساب می کنند، جمله بنده ناظر به گونه های دیگر انسان بوده است.

نکته دیگر اینکه، بنده زبان انگلیسی را خوب، نمی دانم، البته زبان تخصصی مطابق با رشته خودم را در دانشگاه گذرانده ام، البته به جهت عدم تکرار و تمرین، ظاهرا فراموش شده باشد، پس، کتاب های انگلیسی، ارجاع ندهید؛ زیرا تسلط لازم ندارم.

نکته دیگر اینکه، این عکس هایی که از انسان ها آورده اید، اگر از گروه جنیان نباشند، ظاهرا جزو گروه انسان ها هستند.

به هر حال، می توانید، در نهایت، مطالب خودتان را جمع بندی بنمایید.

بنده هم چیزی جز ادعاها و شواهدی که حقا از حد فرض عبور نمی کند و مدعا را به اثبات نمی رساند، (با توجه به گونه های بسیار زیاد و پیچیدگیهای موجودات)، چیزی از ناحیه شما دریافت نکردم.

سلام بر همه دوستان و علی الخصوص جناب هشام

در مورد مثالی که زدم
تا آنجایی که بنده می دانم دو گونه بالا از تیره به بعد با هم کاملا متفاوتند و ...
توضیح شما گیج کننده بود و من متوجه نشدم
ولی میمون به هیچ وجه گونه دیگر انسان حساب نمی شود...

عکس های بالا مربوط به نئاندرتال هاست!!!
شما اینجا جن از کجا کشف کردید الله اعلم!
دوست من مشکل بزرگ من نبود کتاب به فارسی قابل دانلود است
اگر بود دریغ نمی کردم

در مورد پیچیدگی های بسیار زیاد موجودات با شما موافقم «لَخَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَكْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ»

وقتی شما کتابها را نمی خوانید من چه می توانم بگویم؟
مستندات تک تک مسائلی که مطرح می شود در کتاب ها با ذکر جزئیات هست
این نظریه اشکالاتی هم دارد که دوستان معمولا اشاره نمی کردند:khandeh!:
(ایرادات گرفته شده توسط دوستان از نظر من بیشتر بنی اسرائیلی بود و خود غربی ها ایرادات بهتری به این قضیه گرفتند که جای تامل داشت و البته پاسخ ها هم معمولا توسط همقطارانشون داده شده)
در حال حاضر بهترین (شاید تنها توجیه منطقی) هست

موفق باشید

+++++++++++
بعدا نوشت...

با توجه به اصلاحیه شما

هشام;235676 نوشت:

جناب انوشیروان، شما نوشته بودید:

حرف من این است در زمان ظهور انسان امروزی گونه های دیگری از انسان نیز وجود داشتند آنها را چگونه توجیه می کنید؟

بنده هم در پاسخ نوشتم:

یعنی اگر در زمان ظهور انسان امروزی گونه های دیگری از انسان وجود داشته باشند، دیگر گونه دیگر از انسان نمی شود، بلکه مانند انسان و میمون، که دو گونه هستند، آنها هم دو گونه می شوند، (یعنی گونه دیگر انسان انسان نیست).

پس، جمله بنده در خصوص گونه های دیگری از انسان بوده است، که گفتم اگر اینهایی را که شما انسان می دانید(گونه های دیگری از انسان)، و ادعا می کنید گونه های دیگر از انسان هستند، مانند انسان و میمون می شوند، نه انسان و گونه دیگری از انسان.

دوست گرامی


یک سررده در یک زمان می تواند گونه های مختلف داشته باشد
به عبارت دیگر وجود گونه های مختلف از یک جاندار در یک زمان امکان پذیر است
یعنی گونه های مختلف میمون و یا انسان می توانند با هم وجود داشته باشند
اما با توجه به قضیه خلق الساعه بودن، چه لزومی به این کار از طرف خداوند بوده است؟
گونه های دیگر انسان نیز پیامبر داشتند؟ (با توجه به دفن مردگان و آئین هایی که اجرا می نمودند و ...)
چرا انسان های امروزی نئاندرتال ها را قتل عام می نمودند و منقرضشان کردند و ...
اصولا در مسائل دینی به آنها اشاره ای شده است؟
و مسائلی از این دست که فکر کنم وارد آنها نشویم و تاپیک بسته شود بهتر است
*******

به هر حال این بحث به جایی نرسید و فکر نمی کنم جمع بندی از طرف من لزومی داشته باشه....

از تمام دوستانی که در این مدت اذیتشون کردم و توهین یا بداخلاقی از طرف من دیدن مخصوصا جناب هشام عذر خواهی می کنم و امیدوارم حلالم کنند

همچنین از همه عزیزان به خاطر این که وقتشونو گرفتم، وقتی که می تونستن صرف تحصیل یا تهذیب کنند پوزش می طلبم و امیدوارم به بزرگی خودشون این حقیر رو ببخشند

موفق باشید و التماس دعا

[="Tahoma"][="Green"]بنام خدا.
سلام.

Anoushiravan;235666 نوشت:
اگر شما تصاویر بالا را از نزدیک ببینید آنها را انسان می دانید یا حیوان؟

آقا درست صحبت کن.
این یعنی چی؟
خوب معلومه که انسانه.
شما احیاناً توی تهران زندگی میکنی درسته؟
ما اینجا توی روستا از این آدما زیاد داریم کیلو کیلو که به سرو وضع خودشون نمیرسن.
شما هم اگه یه روز لباس اینارو بپوشی و موهاتو شبیه اونا کنی به قول خودت غیر عادی به نظر میرسی.
Anoushiravan;235666 نوشت:
باز هم تکرار می کنم نئاندرتال ها گونه ای متفاوت از ما بودند ولی انسان هم بودند!!!

اگه منظورت این عکسهاست که بیا توی روستای محل ما ببرمت اینجا پیرایشگاه یه جور شبیه نئاندرتات کنه که رفیقت متحیر بیاد عکستو بزنه اینجا:khaneh:(البته مزاح بود)

لطفاً دلایل منتطقی بیارید.
بنظر منم استاد صدر درست گفتند اینجا درش باید تخته بشه.وگرنه فردا عکس منو میزنن اینجا میگن اینم یه توع نئاندرتال که فسیل شده:Khandidan!:.

Anoushiravan;235677 نوشت:
عکس های بالا مربوط به نئاندرتال هاست!!! شما اینجا جن از کجا کشف کردید الله اعلم!

شما عکس آدم گذاشتی خوب استاد هم با شما شوخی کرده شما هم چه زود باوری عزیزم:Khandidan!:.

درضمن من از این آدما توی بهزیستی هم زیاد دیدم.عکسهات که شبیه انسان عاقل نیست.
با اینکارت بنظرم ثابت کردی که عمر این تاپیک تمومه.
موفق باشید.[/]

عــــلی;235693 نوشت:
بنام خدا.
سلام.

آقا درست صحبت کن.
این یعنی چی؟
خوب معلومه که انسانه.
شما احیاناً توی تهران زندگی میکنی درسته؟
ما اینجا توی روستا از این آدما زیاد داریم کیلو کیلو که به سرو وضع خودشون نمیرسن.
شما هم اگه یه روز لباس اینارو بپوشی و موهاتو شبیه اونا کنی به قول خودت غیر عادی به نظر میرسی.

اگه منظورت این عکسهاست که بیا توی روستای محل ما ببرمت اینجا پیرایشگاه یه جور شبیه نئاندرتات کنه که رفیقت متحیر بیاد عکستو بزنه اینجا:khaneh:(البته مزاح بود)

لطفاً دلایل منتطقی بیارید.
بنظر منم استاد صدر درست گفتند اینجا درش باید تخته بشه.وگرنه فردا عکس منو میزنن اینجا میگن اینم یه توع نئاندرتال که فسیل شده:khandidan!:.

شما عکس آدم گذاشتی خوب استاد هم با شما شوخی کرده شما هم چه زود باوری عزیزم:khandidan!:.

درضمن من از این آدما توی بهزیستی هم زیاد دیدم.عکسهات که شبیه انسان عاقل نیست.
با اینکارت بنظرم ثابت کردی که عمر این تاپیک تمومه.
موفق باشید.


دوست گرامی
مخاطب اون تاپیک شخص دیگه ای بودند که پاسخ هم دادند

اما این که شما به اون تصاویر علاقمند شدید
دوست محترم

این ها واقعا نئاندرتال هستند!!!

تصویر انسان های منقرض شده هست!!!

ما هم همینو میگیم!

میگیم این بدبخت ها هم انسان بودند
شما می فرمائید خیر
و ما تافته جدا بافته هستیم!
ظاهرا باید برای اثبات به منکرین فرگشت تشریف بیاریم طرفای شما
من تصور میکردم طلبه علوم دینیه تشریف دارید...

علی آقا
به خاطر کسی که شما همنامش هستید من توهین به شما رو مجاز نمی دونم ولی نمی دونم چرا شما منو یاد بوسهل زوزنی میندازین
"این بوسهل مردی امامزاده و محتشم و فاضل و ادیب بود، اما شرارت و زعارتی درطبع وی مؤكد شد و بآن شرارت دلسوزی نداشت و همیشه چشم نهاده بودی، تا پادشاهی بزرگ و جبار بر چاكری خشم گرفتی و آن چاكر را لت زدی و فرو گرفتی، این مرد از كرانه بجستی و فرصتی جستی و تضریب كردی و المی بزرگ بدین چاكر رسانیدی و آنگاه لاف زدی كه: فلان را من فرو گرفتم. و اگر چنین كارها كرد كیفر دید و چشید و خردمندان دانستندی كه نه چنانست و سری می‌جنبانیدندی و پوشیده خنده می‌زدندی كه نه چنانست..."
تاریخ بیهقی

به هر حال اگر بدی خوبی دیدین به بزرگواری خودتون ببخشید و حلال کنید
امیدوارم الله جل جلاله از همه گناهان ما درگذرد و ما را به راه راست هدایت بفرماید

يا اِلهى وَ سَيِّدى وَ مَوْلاىَ وَ مالِكَ رِقّى يا مَنْ بِيَدِهِ ناصِيَتى يا عَليماً بِضُرّى وَ مَسْكَنَتى يا خَبيراً بِفَقْرى وَ فاقَتى يا رَبِّ يا رَبِّ يا رَبِّ اَسْئَلُكَ بِحَقِّكَ وَ قُدْسِكَ وَ اَعْظَمِ صِفاتِكَ وَ اَسْماَّئِكَ اَنْ تَجْعَلَ اَوْقاتى مِنَ اللَّيْلِ وَالنَّهارِ بِذِكْرِكَ مَعْمُورَةً وَ بِخِدْمَتِكَ مَوْصُولَةً وَ اَعْمالى عِنْدَكَ مَقْبُولَةً حَتّى تَكُونَ اَعْمالى وَ اَوْرادى كُلُّها وِرْداً واحِداً وَ حالى فى خِدْمَتِكَ سَرْمَداً يا سَيِّدى يا مَنْ عَلَيْهِ مُعَوَّلى يا مَنْ اِلَيْهِ شَكَوْتُ اَحْوالى يا رَبِّ يا رَبِّ يا رَبِّ قَوِّ عَلى خِدْمَتِكَ جَوارِحى وَاشْدُدْ عَلَى الْعَزيمَةِ جَوانِحى وَ هَبْ لِىَ الْجِدَّ فى خَشْيَتِكَ وَالدَّوامَ فِى الاِْتِّصالِ بِخِدْمَتِكَ حَتّى اَسْرَحَ اِلَيْكَ فى مَيادينِ السّابِقينَ وَ اُسْرِعَ اِلَيْكَ فِى الْبارِزينَ وَ اَشْتاقَ اِلى قُرْبِكَ فِى الْمُشْتاقينَ وَ اَدْنُوَ مِنْكَ دُنُوَّ الْمُخْلِصينَ وَ اَخافَكَ مَخافَةَ الْمُوقِنينَ وَ اَجْتَمِعَ فى جِوارِكَ مَعَ الْمُؤْمِنينَ اَللّهُمَّ وَ مَنْ اَرادَنى بِسُوَّءٍ فَاَرِدْهُ وَ مَنْ كادَنى فَكِدْهُ وَاجْعَلْنى مِنْ اَحْسَنِ عَبيدِكَ نَصيباً عِنْدَكَ وَ اَقْرَبِهِمْ مَنْزِلَةً مِنْكَ وَ اَخَصِّهِمْ زُلْفَةً لَدَيْكَ فَاِنَّهُ لا يُنالُ ذلِكَ اِلاّ بِفَضْلِكَ وَ جُدْلى بِجُودِكَ وَاعْطِفْ عَلَىَّ بِمَجْدِكَ وَاحْفَظْنى بِرَحْمَتِكَ وَاجْعَلْ لِسانى بِذِكْرِكَ لَهِجاً وَ قَلْبى بِحُبِّكَ مُتَيَّماً وَ مُنَّ عَلَىَّ بِحُسْنِ اِجابَتِكَ وَ اَقِلْنى عَثْرَتى وَاغْفِرْ زَلَّتى فَاِنَّكَ قَضَيْتَ عَلى عِبادِكَ بِعِبادَتِكَ وَ اَمَرْتَهُمْ بِدُعاَّئِكَ وَ ضَمِنْتَ لَهُمُ الاِْجابَةَ فَاِلَيْكَ يا رَبِّ نَصَبْتُ وَجْهى وَ اِلَيْكَ يا رَبِّ مَدَدْتُ يَدى فَبِعِزَّتِكَ اسْتَجِبْ لى دُعاَّئى وَ بَلِّغْنى مُناىَ وَ لا تَقْطَعْ مِنْ فَضْلِكَ رَجاَّئى وَاكْفِنى شَرَّ الْجِنِّ وَالاِْنْسِ مِنْ اَعْدآئى ، يا سَريعَ الرِّضا اِغْفِرْ لِمَنْ لا يَمْلِكُ اِلا الدُّعاَّءَ فَاِنَّكَ فَعّالٌ لِما تَشاَّءُ يا مَنِ اسْمُهُ دَوآءٌ وَ ذِكْرُهُ شِفاَّءٌ وَ طاعَتُهُ غِنىً اِرْحَمْ مَنْ رَأسُ مالِهِ الرَّجاَّءُ وَ سِلاحُهُ الْبُكاَّءُ يا سابِغَ النِّعَمِ يا دافِعَ النِّقَمِ يا نُورَ الْمُسْتَوْحِشينَ فِى الظُّلَمِ يا عالِماً لا يُعَلَّمُ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَافْعَلْ بى ما اَنْتَ اَهْلُهُ وَ صَلَّى اللّهُ عَلى رَسُولِهِ وَالاْئِمَّةِ الْمَيامينَ مِنْ الِهِ وَ سَلَّمَ تَسْليماً كَثيراً

بنام خدا.
سلام.

Anoushiravan;235694 نوشت:
به خاطر کسی که شما همنامش هستید من توهین به شما رو مجاز نمی دونم ولی نمی دونم چرا شما منو یاد بوسهل زوزنی میندازین

Anoushiravan;235694 نوشت:
به هر حال اگر بدی خوبی دیدین به بزرگواری خودتون ببخشید و حلال کنید امیدوارم الله جل جلاله از همه گناهان ما درگذرد و ما را به راه راست هدایت بفرماید

چه بگویم که اشکت در نیاید برادر:ok:.
شما اومدی توی این سایت داری چیزایی میگی که اصلاً به مزاج بنده نمیخوره.عکس یه انسان رو میاری و میگی انسان نیست.
اگرم این حرفارو بهتون میزنم دلیل بر این نیست که جلوی خودمو میگیرم.فقط به خاطر قوانین این سایت هست و بخاطر احترامی که به این سایت قائل هستم.
اسم منو بهونه برای پاسخ نکنید که دوستاتون دلشون واستون بسوزه و کسی بهتون حق بده.
همچنین قران و دعا و داستان برای من نیارید.بنده قران و دعا رو از زبان و دل کسی میشنوم که جز نام خدا رو بر زبان نیاره و جز نام خدا از دلش نگذره.
اگه اهل بحث منطقی هستید و انسان عادل و عاقلی هستید سعی کنید در پست هاتون هرچیزی رو بیان نکنید.
عکس یه پیر مرد چینی و یه آدم که از بهزیستی آوردین رو گذاشتین اینجا و میگین اینا انسان های اولیه هستند.
یا از ما سوال میکنید آیا به نظر شما اینا انسان هستند؟
اگه یه خورده به حرف اون استادای نماز شب خونت گوش میکردی الان به این فکر میکردی که اگه یه وقت فردای قیامت اون آقایی که عکسشو گذاشتی یقتو گرفت و گفت توی سایت اسک دین چی گفتی؟اون وقت از چهرت معلوم میشه سینه سپر میکنی و میگی شما انسان نیستی یا نه سرتو میندازی پایین و ....!!!!

منطقی حرف بزن تا کسی مسخرت نکنه برادر.
البته بنده مسخره نکردم و دنبال این نیستم که خدایی نکرده به کسی توهین کنم یا کسی رو مسخره کنم.یه مزاح کردم.و یه سری حرف زدم که هوش باشی هرچیزی رو نباید به هرکسی بچسبونی و قبلش کاملاً همه جوانب رو در نظر بگیری که آیا این حرفی که میزنم منطق انسان قبولانه هست یا خیر.
یا علی.

عــــلی;235878 نوشت:
اگه یه وقت فردای قیامت اون آقایی که عکسشو گذاشتی یقتو گرفت و گفت توی سایت اسک دین چی گفتی؟اون وقت از چهرت معلوم میشه سینه سپر میکنی و میگی شما انسان نیستی یا نه سرتو میندازی پایین و ....!!!!

عــــلی;235878 نوشت:

عکس یه انسان رو میاری و میگی انسان نیست.

عکس یه پیر مرد چینی و یه آدم که از بهزیستی آوردین رو گذاشتین اینجا و میگین اینا انسان های اولیه هستند.

علی آقا
شما فکر می کنید اون عکسا مال یک پیرمرده زندست؟

این ها ماکت هستند
بر اساس اسکلت نئاندرتال ها ساخته شدند
اگر اشتباه نکنم اون پیرمرده نئاندرتال آلمانی هست و اون جوونه هم در موزه ای در کرمانشاه خودمون :Nishkhand:

دوست عزیزمون
ما اصلا بحثمون با شما همینه

ما با شما سر همین چیزا بحث داریم

این ها نئاندرتال هستند
یعنی از فرزندان جناب آدم نیستند!!!
حالا به نظر شما این ها چی هستند انسان یا حیوان؟
این ها مرده هاشونو دفن می کردند، مراسم های آیینی داشتند و ...
البته در حرف زدن به پای ما نمی رسیدند!!!

بقیه حرفاتون هم که ارزش پاسخ دادن نداشت

التماس دعا!!!

[="Tahoma"][="Green"]بنام خدا.
سلام.
داداش عکس ماکت آوردی اینجا مخ مارو کار میگیری؟
البته همونطور هم که گفتم من اینجور آدمارو هم دیدم.تو بهزیستی زیاده.
خوب حالا که ماکت آوردی خیالم راحت شد که سندت قلابی بود:khaneh:.
یا علی.
[/]

[="Tahoma"][="Green"]بنام خدا.
سلام.
راستی شرمنده اگه یکم تند رفتم.
خواهشاً از این به بعد ماکت و موکت و فرشو عروسک میذارید اینجا بگید اینا عروسکه و آدم نیست.
آخه شبیه آدم بودن.
دروغ نگم در نگاه اول احساس کردم هردوش ساخته دسته انسانه ولی خوب چون شما نگفتی ماکته من گفتم حتماً آدمه دیگه!
یا علی.
[/]

سلام

قرار بود این بحث رو بی خیال بشیم که شدیم

الان داشتم مقاله ای از نیچر می خوندم گفتم دوستان هم ببینن بد نیست! فقط برای اطلاعات عمومی

اگر فردی بخواد این مقالات رو بگیره فکر کنم برای هر کدوم حدود 60000 تومن پیاده میشه! گفتم حالا که ما داریم ملت استفاده کنن!!!

Initial impact of the sequencing of the human genome

http://uplod.ir/jih1ij9z0ezu/Nature_10_feb_2011.pdf.htm

یا

Nature_10_feb_2011.pdf - 383.1 Kb

عــــلی;235895 نوشت:
داداش عکس ماکت آوردی اینجا مخ مارو کار میگیری؟ البته همونطور هم که گفتم من اینجور آدمارو هم دیدم.تو بهزیستی زیاده. خوب حالا که ماکت آوردی خیالم راحت شد که سندت قلابی بود.

عــــلی;235914 نوشت:
خواهشاً از این به بعد ماکت و موکت و فرشو عروسک میذارید اینجا بگید اینا عروسکه و آدم نیست. آخه شبیه آدم بودن. دروغ نگم در نگاه اول احساس کردم هردوش ساخته دسته انسانه ولی خوب چون شما نگفتی ماکته من گفتم حتماً آدمه دیگه!

مستر با سواد این عکسا و ماکت ها با استفاده از علم آناتومی و اندام شناسی (حالا اسم دقیقش رو نمی دونم) ساخته شدن ( با توجه به استخوان ها و احتمالا بررسی dna ) . شاید می خوای بگی از دانشمندا بیشتر حالیته . حد اقل بگذاریم کسانی که به کارشون واردن کارشون رو بکنن .

لطفا منصف باشین . اون وقت فقط مخالفانتون رو متهم به عناد و جهل می کنید .

تمی دونم چرا بعضی نظرها رو می خونم به یاد این مسئله میافتم :

راسل در مقاله‌ای تحت عنوان آیا خدایی هست؟، که به سفارش مجله ایلوستریتد در سال ۱۹۵۲ نوشت و هرگز منتشر نشد، چنین نوشت:
اگر من مدعی می‌شدم که در منظومه شمسی میان زمین و مریخ یک قوری چینی دور خورشید می‌گردد، هیچ کس قادر نبود مدعای مرا رد کند، مشروط به آنکه حواسم می‌بود که در ادامه بگویم این قوری آنقدر کوچک است که حتی با قوی‌ترین تلسکوپ‌ها هم قابل رویت نیست. اما اگر تا آنجا پیش می‌رفتم که می‌گفتم چون مدعای من ابطال ناپذیراست جایز نیست عقل بشر به آن شک کند، به حق به یاوه گویی متهم می‌شدم. با این حال، اگر وجود این قوری در کتب قدما تایید شده بود و آن را حقیقتی قدسی شمرده و هر یکشنبه در کلیسا درباره آن به وعظ می‌پرداختند و در مدارس آن را به ذهن کودکان فرو می‌کردند، تردید در وجود آن نشانه نامتعارف بودن تلقی می‌شد و شخص شکاک را در عصر روشنگری به نزد روانپزشک و در دوره پیش از آن به دادگاه تفتیش عقاید می‌فرستادند

limbo;249192 نوشت:
مستر با سواد این عکسا و ماکت ها با استفاده از علم آناتومی و اندام شناسی (حالا اسم دقیقش رو نمی دونم) ساخته شدن ( با توجه به استخوان ها و احتمالا بررسی dna ) . شاید می خوای بگی از دانشمندا بیشتر حالیته . حد اقل بگذاریم کسانی که به کارشون واردن کارشون رو بکنن .

لطفا منصف باشین . اون وقت فقط مخالفانتون رو متهم به عناد و جهل می کنید .

تمی دونم چرا بعضی نظرها رو می خونم به یاد این مسئله میافتم :

راسل در مقاله‌ای تحت عنوان آیا خدایی هست؟، که به سفارش مجله ایلوستریتد در سال ۱۹۵۲ نوشت و هرگز منتشر نشد، چنین نوشت:
اگر من مدعی می‌شدم که در منظومه شمسی میان زمین و مریخ یک قوری چینی دور خورشید می‌گردد، هیچ کس قادر نبود مدعای مرا رد کند، مشروط به آنکه حواسم می‌بود که در ادامه بگویم این قوری آنقدر کوچک است که حتی با قوی‌ترین تلسکوپ‌ها هم قابل رویت نیست. اما اگر تا آنجا پیش می‌رفتم که می‌گفتم چون مدعای من ابطال ناپذیراست جایز نیست عقل بشر به آن شک کند، به حق به یاوه گویی متهم می‌شدم. با این حال، اگر وجود این قوری در کتب قدما تایید شده بود و آن را حقیقتی قدسی شمرده و هر یکشنبه در کلیسا درباره آن به وعظ می‌پرداختند و در مدارس آن را به ذهن کودکان فرو می‌کردند، تردید در وجود آن نشانه نامتعارف بودن تلقی می‌شد و شخص شکاک را در عصر روشنگری به نزد روانپزشک و در دوره پیش از آن به دادگاه تفتیش عقاید می‌فرستادند

به نام خدا.

اگر چایی که از اون قوری میاد قابل دیدن باشه چطور؟

با تشکر ، ستایشگر :Gol:

سلام بر دوستان
من امروز این بحث رو دیدم و جوابی برای رد نظریه ی داروین به ذهنم رسید،که نمی دونم درسته یا نه.من این جواب رو می نویسم،شما در باره ی اون قضاوت کنید.
به نظر من اگر نظریه ی داروین درست هم باشه،باز شامل انسان نمی شه و فقط موجودات دیگر رو شامل می شه.چون یک تفاوت بسیار بزرگ بین انسان و تمامی موجودات(منظور موجوداتی که در کره ی زمین زندگی می کنن،نه جن و فرشته و ...)وجود داره،اونم عقله.موجودات دیگه می تونن از تکامل همدیگه به وجود اومده باشن،ولی انسان نمی تونه،چون اونوقت اون موجودی که انسان از تکامل اون بوجود اومده هم باید عاقل باشه.

یه جواب دیگه هم به ذهنم رسید:
اگه موجودات به صورت اتفاقی از تکامل همدیگه بوجود اومدن،پس چرا همشون هم مذکر دارن هم مونث؟حتما داروین میگه مذکر ها از تکامل مذکر ها و مونث ها از تکامل مونث ها به وجود اومدن.مگه میشه این همه نظم و دقت به صورت تصادفی و با تکامل ایجاد شده باشه.
ممنون میشم اگه نظرتون رو نسبت به حرفای من مطرح کنید

abolfazl_atoo;186339 نوشت:

وافعا عالی و آموزنده بود ممنون.

موضوع قفل شده است