هدایت بی نماز

تب‌های اولیه

13 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
هدایت بی نماز

با سلام
یه موردی برام پیش اومده و به کمک شما دوستای خوبم و کارشناسای محترم احتیاج دارم:Gol:
قضیه اینه که :
یه سری از اقوام ما متاسفانه اعتقاداتشون خیلی خیلی سسته، آزادی زیادی دارن یعنی تقریباً برا هیچی محدودیتی ندارن، نماز خوندن و واجبات و مستحبات تعطیل(به قول خودشون باز خرید شدن) کلا به سبک اروپایی ها زندگی میکنن.مثلا اگه مهمونی داشته باشن بچه هاشون از 18 سال به بالا با دوست دختر یا دوست پسراشون میان.مشروب و اینجور چیزا عادی ، مسافرت برا زیارت اصلا ندارن کشورهای خارجی میرن اما مشهد و تا حالا ندیدن.
ما با اینا رفت و آمد آنچنانی نداریم.فقط سالی یه بار تو مراسم خاصی در حد چند ساعت بزرگترا رو میبینیم و بچه هاشون و نمیبینیم چون کلا از ما خوششون نمیاد.

یکی از بچه های اینا که دختره و از همشون پولدارترن،ظاهرا از همشون بی ایمان تره و واقعا آزادتره (البته خودشون میگن و از عکس هایی که تو فیس بوک گذاشته میشه حدس زد) من از بچگی ندیده بودمش.خودش انگار علاقه ای به دیدن ما نداره و چون ما مذهبی هستیم کلا بچه هاشون از ما فرارین و اصلا خوششون نمیاد.من این دختر و چند بار تو خواب دیده بودم اون هم تو جاهای مذهبی و تو خواب طرز نگاهش طوری بود که وقتی بیدار میشدم همش یادم بود و برام سوال بود که این که از همه بی دین تره چرا اینو من انقدر تو جاهای مذهبی میبینم؟!حتی یه بار خواب دیدم من خادم حرم امام رضام و با کمال تعجب دیدم ایشون هم اومدن.

امسال اعتکاف قسمتم شد و موقع نماز شب، چون طرز نگاهای ایشون تو خواب یادم بود برای ایشون با حالت عجیبی استغفار کردم+ برا اقوامش و اطرافیانشون و اموات.شبش پدربزرگ ایشون رو تو خواب دیدم که گفتن خدا بعد این همه سال بخشیدتش.این خواب و از طریق بزرگترا بهشون گفته بودن.حدود 1 هفته بعد توی مراسم ختمی این دختر خانوم هم اومدن و ایشون که انقدر از مذهبی ها بدش میومد واقعا شاخ درآوردم.،اومد منو کلی بغل کرد گریه کرد و ازم تشکر کرد که براش دعا کردم.حدود 20دیقه با هم بودیم واقعا تعجب کردم که این همه به خدا علاقه داره.وقتی از خدا براش میگفتم گریه میکرد.وقتی خوابام رو براش گفتم فقط گریه میکرد.نماز اول وقت نمیدونست یعنی چی.نمیدونست باید 3 بار نماز بخونه.من تو اون چند دقیقه سعی کردم که حرفهای تاثیرگذار بگم و تشویقش کنم بره مشهد.این تمام 20 دقیقه دستای منو گرفته بود و وقتی براش میگفتم که سمت خدا باید بره و اگه خدا تو زندگی آدم نباشه خوشی معنی نداره ... این فقط گریه میکرد.
خیلی جالبه وقتی بهش گفتم تو حرم امام رضا دیدمش انگار برق گرفتتش کلی گریه کرد که امام رضا رو خیلی دوست داره.
من مدتیه صحبت های حاج آقا عالی رو گوش میدم، رو خودم خیلی تاثیر گذاشته و به کمک خدا با مطالبی که از ایشون یاد گرفتم،تونستم تو اون چند دقیقه حرفای تاثیزگذار بزنم.از طرفی من خودم از معنویات خیلی دور افتاده بودم و تقریبا از عاشورا کلا زدم تو خط معنویات و اعثقاداتم و اطلاعات دینی ام زیاد شده.
جالب اینجاس که ایشون اخیراً صفحه فیس بوکش که پر از عکساشه بسته.شمارمو ازم گرفت که تو حرم بهم زنگ بزنه.

این که چرا بین این همه نزدیکان و جوونای مذهبی اطرافم تو خواب من اومده کاملا برا خودم و خانوادم قابل توجیه و احساس میکنم خدا بیخودی سر راهم نذاشته ایشون رو و حس میکنم در قبال هدایت ایشون واقعا وظیفه ای دارم.
خیلی نگرانشم که این گریه کردانو و خدا خدا کردن ها رو از دست بده. مشکل اینجاس که نزدیکانش تا بزرگتراش بی ایمانن و نماز نمیخونن.و چون بهش نزدکترن راحت تر اثر میگذارن.
از طرفی من ساکن شهرستانم و ایشون تهران.و فقط شماره موبایلش رو دارم.
بعد این همه سرتون و درد آوردن، ازتون میخوام راهنماییم کنید که چطوری کمکش کنم؟:Ghamgin::Ghamgin:

سلام
من تعجب فوق العاده ی خودم از این موضوع رو اصلا نمی تونم انکار کنم. بی نهایت باور نکردنی است. و من فقط تو فیلما دیدم.
اولین جملات این متن رو که می خوندم ، به خودم می گفتم که برای پاسخ به شما ، می نویسم که برای خواب هاتون ارزشی قائل نشید. ولی وقتی ادامه ی متن رو دیدم کلی به شما غبطه خوردم.

خداوند می فرماید که کسی که یک نفر رو زنده کند مثل این هست که همه رو زنده کرده.

حقیقت این که برای سوال شما ، پاسخ آن چنانی در دست ندارم و بیش تر خواستم که حیرتم رو بیان کنم.

من خودم تجربیات تلخی از انجام کارهای بد دارم.
به هر حال و متاسفانه این احتمال شدیدا ً وجود داره که اون در راهی که پیش گرفته ، اشتباه کنه و دوباره به عقب برگرده . بعد به خودش بگه آیا بازم خدا من رو می پذیره؟
شاید جواب این سوال واسه شما ساده باشه ولی گاهی اوقات آدم با خودش می گه که من زنده ام واسه این که تا ته جهنم برم . یا این که خدا هم نمی تونه من رو دوست داشته باشه.

به نظر من برای چنین روز هایی آمادش کنین.

[="darkslategray"][="royalblue"]آها ، نحوه ی آماده سازی واسه چنین روزهایی رو خودم هم نمی دونم. دوستان اگر جوابی داشتند ، مرحمت کنند ، ممنون.[/][/]

واقعاً کسی راه حلی نداره؟
یعنی باید بیخیال شد؟ واینا همش فقط در حد اتفاق و تصادف بوده؟؟

با سلام

اول از همه منتظر پاسخ کارشناسان محترم هستیم.

ولی چند نکته را تجربتاَ عرض می کنم:

1- اگر این گریه کردن ها و خدا خدا کردن ها ( بیداری ) با پشتوانه عمیق اندیشه همراه بشود هیچ دور از تصور نیست که بعد ها ایشان در مسیر رسیدن به خدا از خیلی ها جلو بزنند.

2- در ابتدای کار سعی کنید یک رابطه دوستانه مستدام با ایشان برقرار کنید.( به شرط آنکه مطمئن باشید شما تاثیر نمی پذیرید.)
(بخاطر دوری مسافت می توانید تلفنی یا از طریق اینترنت با هم تماس داشته باشید.)

3- سعی کنید در این رابطه دوستانه، شما نقش مرشد و مراد را بازی نکنید یعنی فقط محبت و علاقه صادقانه خود را به ایشان منتقل کنید و به هیچ وجه به او القا نکنید که از او بالاتر هستید.

4- پس از مستحکم تر شدن ارتباطتان اگر علاقه خود را به معارف اسلامی و چیز هایی شبیه به این را بروز داد، باید با احتیاط و کم کم مطالب و منابع و ... را در اختیار او بگذارید. ولی اگر اظهار علاقه نکرد؛ به طوری که موضع نگیرد، نکات و مطالب جذاب و در عین حال پر مغز اسلامی را به او بدهید.

5- بعد از این مرحله باید با توجه به بازخورد او پیش بروید. یعنی اگر جبهه گیری نکرد ادامه بدهید و اگرنه...

من کلاً منصزف شدم.
کار من نیست.حوصله دردسر ندارم.
هر کسی خودش مسئول اعمال خودشه.

mahdiya;233818 نوشت:
من کلاً منصزف شدم.
کار من نیست.حوصله دردسر ندارم.
هر کسی خودش مسئول اعمال خودشه.

دوباره سلام.

" و هر کار خوبی برای خود از پیش فرستید ، نزد خدا آن را می یابید. "

این موقعیت بی بدیل رو از دست ندید . بعدا حسرتش رو می خوریدا.

mahdiya;233818 نوشت:
من کلاً منصزف شدم.

کار من نیست.حوصله دردسر ندارم.
هر کسی خودش مسئول اعمال خودشه.


سلام به شما دوست گرامی
آدم فرصت به این حساسی رو آخه از دست میده
آن دختر که از اقوامتون هستش فعلا تنها شما را فرشته نجاتش میبینه و دوست داره فعلا از شما راهکار بخواهد و باید از خدا ممنون باشید که این عنایت کشیدن یه نفر توی خط خدا و اهل بیت نصیب شما شده و این خیلی با ارزش هستش میدونم سخته ولی حتما خدای کریم چیزی در درون شما دیده که این هدایت اولیه این بنده خدا رو به شما داده و این توفیق کمی نیست وازش به بهترین نحو استفاده کنید و نگذارید دوباره به سمت اون گناهها برگردد
میدونم شاید شما بگین خوب من مگه عالم هستم که همه چیز رو بهش یاد بدم ولی شما در حد خودتون مثل : طریقه نماز خواندن ، آداب روزه گرفتن و آثار گناه و غیره رو که برای شروع کارتون هستش به ایشان بگویید و ازتون خواهش میکنم توی دوره زمونه که هیچ کس به این چیزها توجه نمیکنه ایشون به سمت اهل بیت و خدا بکشید مطمئن باشید و باز مطمئن باشید خداوند واهل بیت شما رو تنها نمیزارن
موفق و پیروز باشد
حی علی المهدی و الشهدا

mahdiya;232017 نوشت:

واقعا تعجب کردم که این همه به خدا علاقه داره.وقتی از خدا براش میگفتم گریه میکرد.وقتی خوابام رو براش گفتم فقط گریه میکرد.نماز اول وقت نمیدونست یعنی چی.نمیدونست باید 3 بار نماز بخونه.من تو اون چند دقیقه سعی کردم که حرفهای تاثیرگذار بگم و تشویقش کنم بره مشهد.این تمام 20 دقیقه دستای منو گرفته بود و وقتی براش میگفتم که سمت خدا باید بره و اگه خدا تو زندگی آدم نباشه خوشی معنی نداره ... این فقط گریه میکرد.
خیلی جالبه وقتی بهش گفتم تو حرم امام رضا دیدمش انگار برق گرفتتش کلی گریه کرد که امام رضا رو خیلی دوست داره.
من مدتیه صحبت های حاج آقا عالی رو گوش میدم، رو خودم خیلی تاثیر گذاشته و به کمک خدا با مطالبی که از ایشون یاد گرفتم،تونستم تو اون چند دقیقه حرفای تاثیزگذار بزنم.از طرفی من خودم از معنویات خیلی دور افتاده بودم و تقریبا از عاشورا کلا زدم تو خط معنویات و اعثقاداتم و اطلاعات دینی ام زیاد شده.
جالب اینجاس که ایشون اخیراً صفحه فیس بوکش که پر از عکساشه بسته.شمارمو ازم گرفت که تو حرم بهم زنگ بزنه.

این که چرا بین این همه نزدیکان و جوونای مذهبی اطرافم تو خواب من اومده کاملا برا خودم و خانوادم قابل توجیه و احساس میکنم خدا بیخودی سر راهم نذاشته ایشون رو و حس میکنم در قبال هدایت ایشون واقعا وظیفه ای دارم.
خیلی نگرانشم که این گریه کردانو و خدا خدا کردن ها رو از دست بده. مشکل اینجاس که نزدیکانش تا بزرگتراش بی ایمانن و نماز نمیخونن.و چون بهش نزدکترن راحت تر اثر میگذارن.
از طرفی من ساکن شهرستانم و ایشون تهران.و فقط شماره موبایلش رو دارم.
بعد این همه سرتون و درد آوردن، ازتون میخوام راهنماییم کنید که چطوری کمکش کنم؟:ghamgin::ghamgin:

سوره فاطر آیه 8
افمن زین له سوء عمله فرءاه حسنا فان الله یضل من یشاء و یهدى من یشاء فلا تذهب نفسك علیهم حسرت ان الله علیم بما یصنعون
آیا كسى كه عمل بدش براى او تزیین شده ، و آنرا خوب و زیبا میبیند (همانند كسى است كه واقع را آنچنان كه هست مییابد؟ (خداوند هر كس را بخواهد گمراه سازد، و هر كس را بخواهد هدایت میكند) بنا بر این جان خود را به خاطر شدت تاسف بر آنها از دست مده كه خداوند به آنچه انجام میدهند عالم است .

بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام
بنده خواهری دارم که نماز نمیخونه و 14 سالشه
میخواستم بپرسم از کارشناسان که چطوری میتونم بهش کمک کنم تا به نماز علاقه پیدا کنه؟
ممنون میشم
یا حق
التماس دعا:Gol:

بازگشته;282721 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام
بنده خواهری دارم که نماز نمیخونه و 14 سالشه
میخواستم بپرسم از کارشناسان که چطوری میتونم بهش کمک کنم تا به نماز علاقه پیدا کنه؟
ممنون میشم
یا حق
التماس دعا:gol:

سلام به شما خواهر گرامی
لطفا بفرمایید خانواده شما چقدر به نماز اهمیت میدن مثل Sad نماز می خوانن ، گاهی می خونن گاهی نمی خونن ، میخونن ولی سر وقت نه، اول وقت می خونن ، اول وقت میخونن آن هم با جماعت )
بعد شما خودتون چقدر به نماز اهمیت میدین ؟
دوستانی که ایشون دارند چی چقدر اهل نماز هستند ؟

به نام خداوند مهرگستر مهربان

به نظر من یک کم مشکل از شناخت ما و نوع معرفی ما نسبت به نماز است.
نزد یک نوجوان به هیچ وجه نباید درباره نماز شعار داد.
لینک صوتی زیر جواب سوال سرکار بازگشته و سوالتی نظیر این حتی برای خودمون است.

در روايت آمده:
روزى پيامبر عزيز اسلام صلى الله عليه و آله همراه جمعى از اصحاب از راهى مى ‏گذشتند،
ناگهان سگى شروع به پارس كرد.
حبيب خدا ايستاد تا سر و صداى آن حيوان تمام شد،
آن گاه روى مبارك به جانب ياران كرد و فرمود: دانستيد اين سگ چه گفت؟

عرضه داشتند: نه.
فرمود: اين حيوان گفت: يا رسول اللّه! من هميشه خداى مهربان را شكر مى‏ كنم كه بهره ‏ام از هستى، سگ شدن بود، اگر انسان بى‏ نماز بودم چه مى ‏كردم؟!

در كتاب «اللآلى» در باب نماز آمده:
يك كشتى با جمعى سرنشين در زمان انبياى بنى ‏اسرائيل بر درياى نيل در حركت بود،
ناگهان ماهيان دريا احساس حرارت و فشار كردند،
به درگاه حضرت حق ناليدند و عرضه داشتند: الهى! مگر قيامت رسيده؟
خطاب رسيد: نه، در ميان مسافران اين كشتى كه به روى آب در حركت است يك بى ‏نماز نشسته، دندان او درد گرفت و سپس از دهانش جدا شد و او آن دندان را در آب انداخت،
نحسى و نجسى دندان يك بى ‏نماز باعث شد كه بر شما هم فشار وارد شود!!

در حديثى از حضرت باقر عليه السلام آمده:
انَّ تارِكَ الْفَريضَةِ كافِرٌ:
به حق كه ترك كننده نماز واجب كافر است

تقديم به عاشقان نماز :Gol:
مرهم دل های پریشان نماز / پایه ی دین، مظهر ایمان نماز

بازترین پنجره ی آفتاب / در دل شب های زمستان نماز

روز فراخوانی آیینه ها / سنگ محک ، محور و میزان نماز

بال و پر اوج سحرگاه عشق / لحظه ی معراج مسلمان نماز

راه رهایی ز تباهی بود / معرفت و عزت انسان نماز

موضوع قفل شده است