خدا شکاک نیست! چرا ما باشیم؟ ( شك همسران+داستان محمد و زهرا ) + نقد داستان

تب‌های اولیه

33 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
خدا شکاک نیست! چرا ما باشیم؟ ( شك همسران+داستان محمد و زهرا ) + نقد داستان


موضوع اين تاپيك برگرفته از وبلاگ «
من و زهراي خوبم» مي‌باشد.

كه در ادامه تاپيك: (پست 27 به بعد) نقدي بر اين موضوع ارائه شده كه مطالعه‌ي آن را به خوانندگان محترم اين تاپيك توصيه مي‌كنم.

اين نكته بعدا اضافه شد.

اول زیر چشمی همدیگه رو میپاییم؟

بعد کم کم خاطر خواه میشیم ؟

بعد به هم بله میگیم.

بعد هم تا یه مدت با ناشناخته های همدیگه سرگرمیم

و بعد که همه چیز عادی میشه و عشقمون(همون کنجکاوی بگیم بهتره)فروکش میکنه تازه وقت اضافی پیدا میکنیم بهم مشکوک بشیم و این اول گرفتاریه ...
پدر من یه مدتی تو یکی از شهرستانها مسئول دادگاه خانواده بود اون موقعی که من علی الظاهر ۲ سال داشتم .

موارد عجیب غریب مثل خیانت همسران - مکالمات مشکوک -دخالت های خانواده ها و مواردی از این قبیل رو بررسی میکرده که به فراخور احوالات مختلف، پدرم بعضی از این کیس ها رو برام تعریف کرده

که عمده این خاطرات رو ایشون خوشبختانه تو همین یک سال عقد من برام تعریف فرمودند٬

حالا مقصود حضرت پدر ما چی بوده مهم نیست مهم اینه که هرروز تو روزنامه های مختلف تو سایت های گوناگون از این قبیل حوادث نا خوشایند زیاد میبینیم ٬حالا عکس العمل ما چه باید باشد ؟!!!

آیا ما همه مستعد خیانتیم؟

آیا این که من قبلا خاطرخواه فرد دیگری بوده ام من خائنم؟

آیا من مثلا از صدای این خواننده خوشم می آید من خائنم؟

آیا اینکه من احساس می کنم همسرم همه چیز را برای من بازگو نمیکند او پنهانکار است؟

اگر همسر من یه مواقعی بی جهت سر وقت موبایل من میرود او به من مشکوک است؟

آیا خوش و بش همسرم با جوانان از اقوام یا نزدیکان در هر صورت محکوم به علاقه به اوست؟

و هزاران اما و اگر های اینچنین؟

ادامه دارد ...

از خودم و همسرم زهرا شروع میکنم ...

تو ایام عقدمون با زهرا رفته بودیم پارک جمشیدیه و حسابی خوش گذروندیم .

طرفای عصر وقتی از پارک داشتیم خارج می شدیم زهرا شروع کرد به تعریف یه داستان:

که بله من و خواهرام با پدر مادرم زیاد پارک میرفتیم با هم و خاطرات خوشی هم دارم از این بیرون رفتنا

مثلا یه بار که داشتیم تو جمشیدیه قدم میزدیم یه خونواده با پسرشون از من خواستگاری کردن و مادر پسره همینجور دنبال ما راه افتاده بود و به جوابای مامانم که میگفت دختره ما هنوز دبیرستانیه اعتنا نمیکرد و ...

از اینجا به بعد داستان رو اصلا من یادم نمی یاد چون بقدری ناراحت شدم که نگو و باورتون نمیشه اگه بگم که هنوز از اون روسری آبی که زهرا اونروز موقع گفتن اون خاطره زیر چادرش سر کرده بود بدم میاد. (فعلان سرزنشم نکنید تا بهتون بگم.)

زهرا متوجه ناراحتی من نشد و اونروز هر طوری بود گذشت و من صبر کردم.

ادامه دارد ...

دوباره چند وقت بعد زهرا خانم قصه ما موقعی که داشت آلبوم عکسشو نشونم می داد

برام تعریف کرد که این پسره تو عکسه پسر همسایمون امیره٬ما دوتا خیلی با هم عیاق بودیمو از این حرفا و دوباره من صبر کردم...

******

بازهم چند وقت بعد زهرا ازم پرسید که فلان پسر رو تو محل میشناسی ؟

که گفتم آره یه کمی میشناسمش(در حالیکه خیلی میشناختمش)

گفت که آره مامانش تو مسجد از من خواستگاری کرده بود و اصلا میخواستن بیان خونمون و ...

باز هم من چیزی نمیشنیدم و بیشتر به فکر فرو رفتم تا اینکه به چاره ای برسم.

ادامه دارد ...


تو همون ایام بود ٬ یه روز صبح که مرخصی بودم واسه کاری اتفاقاً زهرا هم رفته بود کلاس .

چشمم افتاد به برنامه خانوادگی شبکه ۲ که آقای راشد یزدی داشت راجع به مسئله شک همسران به هم صحبت میکرد و تماس تلفنی یه خانمی رو پخش کرد که از شکاکیت مردش مینالید .

اونوقت بود که اون جمله گوهر بار از دهان آقای راشد یزدی خارج شد با همون لهجه ی بامزش گفت که :

( آقایون بدونن که صندوقچه دل زنها فقط یک مرد درونش جا میشه ولی دل مردا میتونه هزاران زن !!! رو تو خودش جا بده و شما حق ندارید با شک و گمان بیخودی به زنها اونارو آزار بدید )

ادامه دارد ...

آذر بانو;109785 نوشت:

( آقایون بدونن که صندوقچه دل زنها فقط یک مرد درونش جا میشه ولی دل مردا میتونه هزاران زن !!! رو تو خودش جا بده و شما حق ندارید با شک و گمان بیخودی به زنها اونارو آزار بدید )

این کلام ایشون خیلی به دلم نشست و اصلا بقیه ساعات اون مرخصی برام حکم یه معجزه داشت .

تو این مدت با توجه به فرض بالا به نتایجي رسیدم که بعدها تو ماه های بعد این نتایج برام یقینی شد:

:ok!: اینکه زهرام داره از خواستگار هاش برام میگه اونم تو شرایطی که با هم تو اوج خوشی و همدلی هستیم نشونه علاقه و اعتماد سرشارش به منه و اصولا من اینقدر قابل اعتماد فرض کرده که برام از این موارد بگه .

:ok!: اینکه زهرام داره از خاطرات بچه گی هاش برام میگه ...
خوب نامرد اگه این خاطرات رو به تو یعنی تنها مرد زندگیش نگه پس به کی بگه؟!
بره به باباش بگه بیا آلبو عکسمو ببین یا داداشش؟

:ok!: اینکه زنها از همه کس و همه جا تعریف میکنن از رو صداقتشونه ٬از رو صفای دلشونه نه از بدیشون.

:ok!: بعد هم مردها خیلی نامردن خدائیش(نه همه مردا )
خودشون دلشون پیش هر کس و ناکسی میره یا رفته ، هرچند برگشته اما برای زن حتی قید جایز الخطا بودن رو روا نمی دونن!!
و به این میگن خودخاهی محض. دِ آخه بابا تو به درگاه خدا چه فرقی با زن میکنی؟

(البته اینو نباید فراموش کرد که مردها حس تمامیت خواهی بیشتری نسبت به خانم ها دارند که اینو نباید ندیده گرفت)

ادامه دارد ...

سلام به اذذذذذذذذذذذذرررر بانوی عزیز

خوبه مث د استانای جناب حامی‌ آخرش تلخ نشد

ممنون بازم ادامه بده:fekr:


بعد به این نتیجه رسیدم که بشینم با زهرام با صمیمیت راجع به این موضوع صحبت کنم . :Kaf:

و این کار رو کردم و جالب اینجا بود که زهرا هم متوجه این حساسیت مردانه شده بود و تصمیم گرفته بود که بیشتر در کلامش دقت کنه.

البته من هم خواستگاری زیاد رفته بودم که حتی بعضیهاش هم تا مرز آزمایش و قرار عقد پیش رفته بود که ختم به خیر شد .

اما خواهر من هم گاهی از روی سادگی از ماجراهای خواستگاری من جلوی زهرا تعریف میکرد که زهرا یه کم ناراحت میشد اما منو محکوم به پنهان کاری نمیکرد چون بهش گفته بودم که تو خاطرات خواستگاری یا آنچه از نوجوانی من گذشته خیری نیست که برات تعریف کنم .

اما یه مسئله مهمی هست که فاجعه به بار میاره اینه که خانم یا آقای خونه از روی عصبانیت و برای لجبازی بخواد خواستگارهاشو یا کیس های خواستگاریشو به رخ همسرش بکشه.

اگه کسی این کارو کرد از همسرش انتظار نداشته باشه مثل سابق دوسش داشته باشه.

در ضمن از قدیم گفتن جز راست نبايد گفت ، هر راست نشاید گفت.

خوب اصلا این حرفا و خاطرات چه خاصیتی واسه زندگی هامون داره.

این اوج اشتباهه که من و شما هر وقت ناراحت میشیم سریع با خودمون میگیم که ...
اگه همون موقع جواب بله به فلانی داده بودم الان شاید وضعم این نبود یا هزار اما و شاید دیگه که حتی فکر به این موضوعات انسانو از زندگی دلسرد میکنه .

البته موارد نادری هم وجود داره که زن و شوهر به جهاتی به فکر دیگران می افتند که اصلا موضوع بحث ما نیست

و در آخر فقط باید گفت پناه میبریم به خدای مهربون از شر وسوسه های شیطان.

منبع : وبلاگ من و زهراي خوبم

نقل قول:
اینکه زهرام داره از خواستگار هاش برام میگه اونم تو شرایطی که با هم تو اوج خوشی و همدلی هستیم نشونه علاقه و اعتماد سرشارش به منه و اصولا من اینقدر قابل اعتماد فرض کرده که برام از این موارد بگه .
میخواسته بگه: (من از بین تموم اونا تو رو پسند کردم!
پس قدر منو که این همه خواستگار و خاطرخواه داشتم بدون
من کم ادمی نیستم)

بعضی مردا چرا اینقدر دیر میگیرن و کج خیالن؟

آذر بانو;109762 نوشت:
خدا شکاک نیست! چرا ما باشیم؟ ( شك همسران +داستان محمد و زهرا )

سلام
شک در مورد خدای متعال ممتنع است لذا این دلیل خوبی برای شکاک نبودن نیست بلکه به ملاحظات مختلف خوب است انسان هوشیار و زیرک باشد
موفق باشید

سلامممم

آذر بانوي عزيزممم بابت مطالب مفيدت واقعا ممنون.

ولي اين مطالب بيشتر مخصوص اقايون بوداا

ميشه يكم درمورد حساسيت خانمها صحبت كنيد و راه هاي بر طرف كردن ان.

پيشاپيش سپاسگذارممم..:Gol:

ستايش;109916 نوشت:

ولي اين مطالب بيشتر مخصوص اقايون بوداا

ميشه يكم درمورد حساسيت خانمها صحبت كنيد و راه هاي بر طرف كردن ان.



با سلام و احترام

خواهش مي كنم ، ممنونم از لطف تون :Gol:

اين داستان يه جورايي مربوط به هر دو طرف بود .

هم آقايون، كه سوءظن بيهوده نداشته باشند و روحيات خانمها رو بهتر بشناسن، و هم خانم ها، كه دقت كنند بعد از ازدواج در اين موارد خيلي گفتگو نكنند .

در مورد حساسيت خانمها انشاالله اگر بشه در آينده به صورت تاپيكي مجزا مطرح مي كنيم .

موفق و پيروز باشيد .

آذر بانو;109785 نوشت:
آقایون بدونن که صندوقچه دل زنها فقط یک مرد درونش جا میشه ولی دل مردا میتونه هزاران زن !!! رو تو خودش جا بده و شما حق ندارید با شک و گمان بیخودی به زنها اونارو آزار بدید

این کمال بی انصافی است

هستن زنهائی که صندوقچه ببخشید گاوصندوق دلشون جای هزاران نفره الا شوهرشون
وفاداری مخصوص مرد یا زن نیست

مرغ عشق را طوری توی دستات بگیر که نه خفه بشه و نه فرار کنه

*طاها*;110047 نوشت:

این کمال بی انصافی است

هستن زنهائی که صندوقچه ببخشید گاوصندوق دلشون جای هزاران نفره الا شوهرشون
وفاداری مخصوص مرد یا زن نیست

مرغ عشق را طوری توی دستات بگیر که نه خفه بشه و نه فرار کنه

با سلام و احترام

بله در جامعه فعلی متاسفانه چنین چیزی رو انکار نمی کنیم، ولی در اقلیت هستند.

(همون خانمهایی هم که خدای ناکرده گاهی به همسرشون خیانت می کنند، باز هم در عمق قلب شون فقط یکی رو دوست دارن.)

ولی در یک نگاه جامع و کلی زن نمی تونه بیشتر از یک مرد رو به طور کامل در صندوقچه ی قلبش دوست داشته باشه. ولی آقایون می تونن.

چون خدا این قابلیت رو به مرد داده, برای همین مرد میتونه بیش از یک زن بگیره و به همشون هم محبت کنه ...

موفق باشید؛

سلام مطالبتون برای من که هنوز متاهل نشدم خیلی جالب وزیبا بود:khejalat:

چه خوب میشد که برای زوجهای جوون کلاسهای بذارن که این مطالب توش گفته بشه

سلام دوستان
متاسفانه من هم توی زندگیم زیاد مشکوک به همسرم شدم چون قبلا مزاحم تلفنی داشته ومن هم متوجه شدم و اون توبه کرده ومن هم اون را بخشیدم ولی من از اون موقع خیلی به او شکاک شدم چکار کنم اون واقعا توبه کرده اما من هنوز به اون شک دارم زیاد قران و دعا می خوانم ولی بازم شکاک هستم کسی دلیلش را می داند یاری کنید که خداوند یاری کنند گان را دوست دارد

آذر بانو;112056 نوشت:

ولی در یک نگاه جامع و کلی زن نمی تونه بیشتر از یک مرد رو به طور کامل در صندوقچه ی قلبش دوست داشته باشه. ولی آقایون می تونن.

چون خدا این قابلیت رو به مرد داده, برای همین مرد میتونه بیش از یک زن بگیره و به همشون هم محبت کنه ...

؛


سلام خدمت دوستان و یه سلام مخصوص به آذر بانوی عزیز و ممنون از تایپیک مفیدشون:Gol::Kaf:
اینکه میرمایید خانومها فقط یک مرد تو صندوقچه دلشون هست و...ولی مردا نه!!! پس چرا پس خیلی از پسرا وقتی عاشق میشن نمیتونن فراموشش کنن؟ و براشون همیشه ماندگاره؟ و تازه است؟ولی خانوما نه؟:ok::Gig:
من خیلی از موارد رو دیدم که اقا بخاطر عشقش ازدواج نکرده خیلی زیاد بودن این موارد !!
و خانومایی که خیلی راحت تونستن عشقشون رو فراموش کنن و از زندگیشون هم راضی بودن و با تمام وجودشون به همسرشون وفادار موندن؟!!!!!
:Gig:

نقل قول:
ولی بازم شکاک هستم کسی دلیلش را می داند

وسوسه شیطان
وسواس

ای اهل ایمان بدانید که براستی بعضی از گمانها گناه هستند(قرآن)

شک و غیرت بیجا باعث میشه خانوم شما براه نادرست کشیده بشه، اگه از شما محبت نبینه و بجاش سایه شک و تردید رو زندگیتون به نظرش بیاد، احتمال اینکه به سمت خطا بره بیشتره


با سلام خدمت تمامي اعضاي گرامي و همچنين سركار 121 عزيز

اين مورد نظر شخصي خودم بود و براي اينكه نظر كارشناسان بزرگوار و باتجربه رو هم بدونيم از دكتر حامي گرامي هم درخواست مي كنم كه نظرشون رو در اين مورد بفرمايند و همچنين جناب bhe رو د موردر مشكل شون راهنمايي كنند ان شاءالله. :ok:

ممنونم از نظرات و همراهي دوستان.:Gol:

آذر بانو;109785 نوشت:
اونوقت بود که اون جمله گوهر بار از دهان آقای راشد یزدی خارج شد با همون لهجه ی بامزش گفت که : ( آقایون بدونن که صندوقچه دل زنها فقط یک مرد درونش جا میشه ولی دل مردا میتونه هزاران زن !!! رو تو خودش جا بده و شما حق ندارید با شک و گمان بیخودی به زنها اونارو آزار بدید )

زنهای سالم بله. ولی این حالت می تواند در اثر بیماریها و مرض های روحی تغییر یابد و دیگر.... اینگونه نباشد.
حاج آقا راشد حالت طبیعی زن را بیان فرموده اند نه حالت پاتولوژیک او را.
بنابر این صرف شنیدن این سخن از یک عالم، نمی تواند شکاکیت مرد را رفع سازد. مرد باید با خود بیندیشد که: شاید زن او، حالت طبیعی نداشته باشد. انما یعرف عقل الرجال بکثره محتملاته.

اصلاً این روزها "آدم سالم" خیلی نایاب است.

اصولا عنوان این تاپیک، درست و منطقی نیست.
خداوند خیلی صفات را ندارد در حالیکه آن صفات برای ما لازم است:
خداوند خوراک نمی خورد، چرا ما بخوریم؟؟!!
خداوند راه نمی رود، چرا ما راه برویم؟؟!!

آیا "شک" در زندگی انسان نباید اصلاً باشد؟
حود "شک" باعث حرکت انسان به سوی کسب علم و رسیدن به یقین می شود.
حتی در روابط اجتماعی... اگر شک نباشد و ما بخواهیم شک نکنیم، آدم ساده لوحی خواهیم شد که به راحتی فریب این و آن ا می خورد و بازیچه این و آن می شود.
پس شک کردن امری لازم است گرچه از خداوند صادر نمی شود.

در بحث همسران:
مگر نفرموده اند: از زنان بد بپرهيزيد و مراقب نيكان آنها باشيد...
این "مراقبت" اگر ملازمت با "شک" نداشته باشد که اصلاً موضوعیت پیدا نمی کند.

اما "شکاک" که صفت مبالغه است و به معنی "زیاد شک کننده" است، این صحیح نیست. آدم نباید شکاک باشد.

نتیجه: ساده لوح نباشید که از کنار "علائم خطر" بی توجه عبور کنید و شک شما برانگیخته نشود.... اما "شکاک" هم نباشید.
نباید به خاطر "مبارزه با شکاکیت" به ورطه "ساده لوحی و عدم مراقبت" افتاد.

باید حد و مرز را تعیین کرد. یعنی مسأله این خواهد بود که: چه علائمی منطقاً دلالت بر خطر دارند و شک ما باید برانگیخته شود؛ و چه علائمی منطقاً دلالتی بر خطر ندارند و آنجا جای شک نیست.

نقل قول:
مگر نفرموده اند: از زنان بد بپرهيزيد و مراقب نيكان آنها باشيد...

چنین حدیثی ینداریم اونی که منظورتونه اینه:
زن شر است، از نیکانشان هم برحذر باشید!!!

کجاش معنی شک داره؟؟؟؟؟؟

تمام چیزی که از اون حدیث فهمیده میشه اینه:


::::هر مردی که خودشو مقید میدونه نباید حتی با خانومهای خوب هم صمیمی بشه چون ذاتش رو هوا و هوس بنا شده و احتمال اینکه به خطا بیفته زیاده:::::

سندشو نمیدونم چون توهین به زنه باید جعلی باشه
چون امام معصوم اینجوری حرف نمیزنه

منتقد;123692 نوشت:
ون ذاتش رو هوا و هوس بنا شده و احتمال اینکه به خطا بیفته زیاده:::::
این توهین به مرد نیست؟ اسلام و امام معصوم اینجوری درباره مرد حرف میزنه؟ امام معصوم فقط درباره زنها اینطوری حرف نمیزنه؟
تازه، قرآن که می فرماید الرجال قوامون علی النساء، پس یعنی خدا اختیار زن رو داده به موجودی که ذاتش روهوا و هوس بنا شده؟
منتقد;123692 نوشت:
سندشو نمیدونم چون توهین به زنه باید جعلی باشه چون امام معصوم اینجوری حرف نمیزنه

همین جاست:


امیرالمومنین علی‌علیه‌السّلام فرمودند

ایّاک و التّغایر فی غیر موضع الغیرة فانّ ذلک یدعو الصّحیحة منهنّ الی السّقم و البریئة الی الریب.

از غیرت بیجا (سخت‌گیری و سوءظن نامعقول) بپرهیز، زیرا این کار زن سالم را به بیماری (نادرستی) می کشاند و زن پاکدامن را به آلودگی و گناه گرایش می‌‌دهد.

نهج البلاغه / نامه 31

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم

یاقوت احمر;123690 نوشت:
مگر نفرموده اند: از زنان بد بپرهيزيد و مراقب نيكان آنها باشيد...
این "مراقبت" اگر ملازمت با "شک" نداشته باشد که اصلاً موضوعیت پیدا نمی کند.

اولا چه کسی فرمودند؟؟
دوما چرا برداشت منفی از این جمله می کنید و همچنین چرا این برداشت رو نمی کنید: مراقب باشید که براشون کم نزارید مراقب باشید که شما باعث گمراهی و ضلالتشون نشید و ...

منزه;134679 نوشت:

اولا چه کسی فرمودند؟؟


با سلام و احترام

متن اصلي روايت :


اميرالمومنين عليه السلام در وصيت شان به فرزند دلبندشان امام حسن مجتبي عليهم السلام فرمودند:

فَاتَّقُوا شِرَارَ النِّسَاءِ وَ كُونُوا مِنْ خِيَارِهِنَّ عَلَى حَذَرٍ وَ لَا تُطِيعُوهُنَّ فِي الْمَعْرُوفِ حَتَّى لَا يَطْمَعْنَ فِي الْمُنْكَرِ (نامه 31- نهج البلاغه)

پس، از زنان بد، بپرهيزيد و مراقب نيكانشان باشيد، در خواسته‏هاى نيكو، همواره فرمانبردارشان نباشيد تا در انجام منكرات طمع ورزند.

موفق باشيد در پناه حق؛

پناه می بریم به خدای زهرای عفیف سلام ا...علیها از شر شیاطین انسی و جنی.

جناب یاقوت احمر به زیبایی فرمودند که اسم تاپیک بسیار ناصحیح است خداوند چرا باید شکاک باشد؟!


در این روزگار آمار خود آقایان فیلتر شده می گوید اوضاع بحرانی است آنوقت عده ای می گویند عقلت را بکوب و بگو من شکاک نیستم...بازی و مغلطه کلمات است دیگر!!!


چه کسی گفته است اعتنای دقیق به تعهدات اخلاقی مثل دوران زندگی زن!!! دال بر منفی نگری و شک مذموم است؟!



خانم آذر بانو لطف بفرمایید به جای قطعه قطعه کردن روایت کل سفارش امیرالمومنین سلام ا...علیه به سبط بزرگواراشان ارباب مظلوممان امام حسن مجتبی سلام ا...علیه را در مورد زنان بیاورید!! تا معیار و نظر ایشان اقلا مقداری معلوم شود...!


احاله اذهان به قرائتی مبهم و ساختگی از "غیرت بیجا" قطعا فساد ساز است و در راستای همان جنبش های بی غیرت سازی مردان است و البته با تاثیر بیشتر به جهت لعاب دین و سنتی و دینگرا بودن حامی و ناقل این نظر.

نقل قول:
آیا این که من قبلا خاطرخواه فرد دیگری بوده ام من خائنم؟

آیا من مثلا از صدای این خواننده خوشم می آید من خائنم؟

آیا اینکه من احساس می کنم همسرم همه چیز را برای من بازگو نمیکند او پنهانکار است؟

آیا خوش و بش همسرم با جوانان از اقوام یا نزدیکان در هر صورت محکوم به علاقه به اوست؟

و هزاران اما و اگر های اینچنین؟

خانم آذر بانو
روایات در مورد غیرت ورزی اهل البیت علیهم السلام را قطعا با توجه به برخی مواضعتان خودتان قبلا خوانده اید... حال می خواهم بدانم براستی با کدامین وجاهت شرعی ما می خواهیم این ها را ثابت کنیم که همسرمان هر چه خواست بکند و ما بگوییم ناراحتی در این موضع همان غیرت بیجایی است که امیرالمومنین سلام ا...علیه از آن نهی کرده؟!

عجیب است که برخی بظاهر عالمان!! نیز علی الظاهر نمی دانند شک از بدیهیات عجین شده با اعتقادات و احکام و در کل استنباطات اسلامی است و لذا "اصل شک" مورد رد اسلام نیست و این هم که گفتند خدا شکاک نیست و چرا ما شکاک باشیم مغالطه ای است آشکار... که دوستان فساد استدلالی آشکار این مغلطه را آشکارتر نمودند و مغلطه نقض گشت.خدا خیلی چیزهای دیگر هم نیست و نباید هم باشد ; غذا هم نمی خورد!!!

به ناچار جهت آگاهی از کاربرد و جواز شک در شریعت اسلام می توانید از سایت "ویکی فقه" نیز استفاده نمایید:
http://www.wikifeqh.ir/شک

دليل غيرة الرجل عفّة

نقل قول:

برام تعریف کرد که این پسره تو عکسه پسر همسایمون امیره٬ما دوتا خیلی با هم عیاق بودیم و از این حرفا و دوباره من صبر کردم...

بی تفاوتی و بی غیرتی چیزی است که مولای غیوران امیرالمومنین سلام ا...علیه در خصوصش داغ ها دیده است...

داغ ها از بی غیرتی مدعیان دین و یاری!!!

بی غیرتی مسلمین بود که مولای غیوران سلام ا...علیه آن مولایی که دوای کل دردهای خلقت الی الابد بود را چنان مظلومانه خانه نشین کرد و خود بشر را چنین گرفتار...

حضرت در مواجهه با بی تفاوتان در همین نهج البلاغه که مجمعی است ناقص از فرمایشات امیر بیان و عمل! بارها با تعابیر مختلفی بی تفاوتان بی غیرت را چنین با فریاد و ناله نفرین فرموده است:

-اف لکم

-قبحا لکم

-قاتلکم ا...

-لیتنی لم ارکم

آری چه سوزها از دست این جماعت مولا دارد که چنین لب بر سخن می گشوده....

نقل قول:

:ok!: اینکه زنها از همه کس و همه جا تعریف میکنن از رو صداقتشونه ٬از رو صفای دلشونه نه از بدیشون.

:ok!: بعد هم مردها خیلی نامردن خدائیش(نه همه مردا )
خودشون دلشون پیش هر کس و ناکسی میره یا رفته ، هرچند برگشته اما برای زن حتی قید جایز الخطا بودن رو روا نمی دونن!!
و به این میگن خودخاهی محض. دِ آخه بابا تو به درگاه خدا چه فرقی با زن میکنی؟

(البته اینو نباید فراموش کرد که مردها حس تمامیت خواهی بیشتری نسبت به خانم ها دارند که اینو نباید ندیده گرفت)

یکی به نعل یکی به میخ...

بالاخره حرف حساب چیه؟!

اگر برای مرد بر خلاف زن بدلیل سرشتش جایز است تعدد زوجات... دیگر متهم شدن چیست؟!

اینکه زنی برخلاف سرشتش از همه کس!!! دائما تعریف کنه و بذل محبت عام بدون در نظر گرفتن محرم و نامحرم و اجنبی و شوهر!!! داشته باشه بخاطر صفای دل مشروع و کانالیزه شده است؟! یا بخاطر هرزگی توجهات؟!

همین مغالطات است بدبخت کرده مردم را...

همین صفای دل گزاف است که باعث می شود منجر به هرزگی های رفتاری مختلف شود...

زنان بسیاری هم بودند و شاید هم عده ای باشند که از دیدن مردی خوف داشتند چه برسد به توجه داشتن به آنها و چه برسد به تعریف کردن آنها و بذل محبت کردن برای عام دنیا...!!!!

فرمود: بهترين چيز براي يك زن آن است كه نه مردي او را ببيند و نه او مردي را ببيند.

.

عبدالنقی;227680 نوشت:

[=arial]خانم آذر بانو لطف بفرمایید به جای قطعه قطعه کردن روایت کل سفارش امیرالمومنین سلام ا...علیه به سبط بزرگواراشان ارباب مظلوممان امام حسن مجتبی سلام ا...علیه را در مورد زنان بیاورید!! تا معیار و نظر ایشان اقلا مقداری معلوم شود...!


بنده قصد قطعه قطعه كردن روايت رو نداشتم و بنا بر موضوع مطرح شده فقط بخش مورد نظر رو نوشتم.

به هرحال از نكات مفيد و روشنگرانه‌اي كه اشاره فرموديد متشكرم.

****************

و اما متن كامل توصيه اميرالمومنين عليه‌السلام به فرزند بزرگوارشان امام حسن مجتبي عليه السلام در مورد نحوه صحيح برخورد با همسر:


[=Arial Black]وَ اِيّاكَ وَ مُشاوَرَةَ النِّساءِ فَاِنَّ رَأْيَهُنَّ اِلى اَفْن، وَ عَزْمَهُنَّ اِلى وَهْن.
از مشورت با زنان اجتناب كن، زيرا رأيشان ضعيف، و عزمشان سست است.

[=Arial Black]وَاكْفُفْ عَلَيْهِنَّ مِنْ اَبْصارِهِنَّ بِحِجابِكَ اِيّاهُنَّ، فَاِنَّ شِدَّةَ الْحِجابِ
با پوششى كه بر آنان قرار مى دهى ديده آنان را از ديدن مردمان بازدار، زيرا سختى حجابْ آنان را

[=Arial Black]اَبْقى عَلَيْهِنَّ، وَ لَيْسَ خُرُوجُهُنَّ بِاَشَدَّ مِنْ اِدْخالِكَ مَنْ لايُوثَقُ بِهِ
پاك تر نگاه مى دارد، و بيرون رفتن زنان از خانه بدتر از اين نيست كه افراد غيرمطمئن را بر آنان

[=Arial Black]عَلَيْهِنَّ، وَ اِنِ اسْتَطَعْتَ اَنْ لايَعْرِفْنَ غَيْرَكَ فَافْعَلْ. وَ لاتُمَلِّكِ الْمَرْاَةَ
درآورى، و اگر بتوانى چنان كن كه غير تو را نشناسند. امورى كه درخور

[=Arial Black]مِنْ اَمْرِها ما جاوَزَ نَفْسَها، فَاِنَّ الْمَرْاَةَ رَيْحانَةٌ وَ لَيْسَتْ بِقَهْرَمانَة.
توان زنان نيست به دستشان مسپار، زيرا زن گلى است ظريف نه خادم و كارپرداز.

[=Arial Black]وَ لاتَعْدُ بِكَرامَتِها نَفْسَها، وَ لاتُطْمِعْها فى اَنْ تَشْفَعَ لِغَيْرِها. وَ اِيّاكَ
احترامش را در حدّ خودش مراعات كن، و او را به طمع ميانجى گرى در حق غير مينداز. آنجا كه

[=Arial Black]وَ التَّغايُرَ فى غَيْرِ مَوْضِعِ غَيْرَة، فَاِنَّ ذلِكَ يَدْعُو الصَّحيحَةَ اِلَى
جاى غيرت نيست از غيرت بپرهيز، چرا كه اين روش افراطى سالم را به

[=Arial Black]السَّقَمِ، وَ الْبَريئَةَ اِلَى الرَّيْبِ. وَاجْعَلْ لِكُلِّ اِنْسان مِنْ خَدَمِكَ
بيمارى، و پاكدامن را به آلودگى دچار مى كند. براى هريك از خدمتگزارانت كارى مربوط به او قرار ده

[=Arial Black]عَمَلاً تَأْخُذُهُ بِهِ، فَاِنَّهُ اَحْرى اَنْ لايَتَواكَلُوا فى خِدْمَتِكَ.
و او را نسبت به همان كاربازخواست نما،كه اين كارآنها رابهتر وامى دارد تا در خدمتت كار را به يكديگروانگذارند.

[=Arial Black]وَ اَكْرِمْ عَشيرَتَكَ، فَاِنَّهُمْ جَناحُكَ الَّذى بِهِ تَطيرُ، وَ اَصْلُكَ الَّذى اِلَيْهِ
اقوامت را احترام كن، زيرا آنان بال تواَند كه با آن پرواز مى كنى، و ريشه تواَند كه به آن

[=Arial Black]تَصيرُ، وَ يَدُكَ الَّتى بِها تَصُولُ. اَسْتَوْدِعُ اللّهَ دينَكَ وَ دُنياكَ،
بازمى گردى، و نيروى تواَند كه بهوسيله آنان به دشمن حمله مى برى. دين و دنيايت را به خدا مى سپارم،

[=Arial Black]وَ اَسْاَلُهُ خَيْرَ الْقَضاءِ لَكَ فِى الْعاجِلَةِ وَ الاْجِلَةِ، وَ الدُّنْيا وَ الاْخِرَةِ.
و از او بهترين سرنوشت را براى تو در امروز و فردا و دنيا و آخرت درخواست مى كنم.

[=traditional arabic][=Arial Black]وَالسَّلامُ.
والسّـــلام .

منبع: نامه حضرت علی به امام حسن در مورد همسر

نقل قول:

بنده قصد قطعه قطعه كردن روايت رو نداشتم و بنا بر موضوع مطرح شده فقط بخش مورد نظر رو نوشتم.

به هر حال بدیهی است که اقتضای بحث ملزم می کرد اگر غرض تبیین موضع غیرت و همسرداری بر طبق نامه مذکور حضرت است کامل آن را می آوردیم تا مفهوم سازی غلط از غیرت و همچنین تایید داستان و مقاله این تاپیک و نظرات و جنبش های رایج بی غیرت سازی مردم دیگر با لعاب شرعی و با چسباندن اینها به حضرت علی علیه السلام صورت نپذیرد...


این مسئله است که خیلی آزار می دهد.


و آزار دهنده تر است وقتی از لسان کسانی باشد که خود مخالف فضای بوجود آمده هستند چرا که در این صورت ویران کننده تر است!!! و حقیقتا آدمی را شوکه می کند...



مثلا بدیهی است فی الحال با در کنار هم قرار دادن آن نهی از "غیرت بیجا" با این فراز دیگر از نامه حضرت سلام ا...علیه :


نقل قول:
وَاكْفُفْ عَلَيْهِنَّ مِنْ اَبْصارِهِنَّ بِحِجابِكَ اِيّاهُنَّ، فَاِنَّ شِدَّةَ الْحِجابِ
با پوششى كه بر آنان قرار مى دهى ديده آنان را از ديدن مردمان بازدار، زيرا سختى حجابْ آنان را

اَبْقى عَلَيْهِنَّ، وَ لَيْسَ خُرُوجُهُنَّ بِاَشَدَّ مِنْ اِدْخالِكَ مَنْ لايُوثَقُ بِهِ
پاك تر نگاه مى دارد، و بيرون رفتن زنان از خانه بدتر از اين نيست كه افراد غيرمطمئن را بر آنان

عَلَيْهِنَّ، وَ اِنِ اسْتَطَعْتَ اَنْ لايَعْرِفْنَ غَيْرَكَ فَافْعَلْ. وَ لاتُمَلِّكِ الْمَرْاَةَ
درآورى، و اگر بتوانى چنان كن كه غير تو را نشناسند.

دیگر آن معنای ساختگی و ناصحیح از "غیرت بیجا" مثل القائیات فمنیست ها و زن زده ها و همین داستان این تاپیک دیگر اساسا تایید نخواهد داشت و چنین مفهوم شرعی ای را به حضرت علی علیه السلام نسبت نخواهند داد.

این "نسبت دادن غیر مستقیم یک نظری که از برای حضرت نیست" هست که شدیدا آزار دهنده است.لذا تندی ای اگر بود که باید هم می بود یک دلیلش همین بود.


موضوع قفل شده است