با سلام و عرض ادب خدمت همه ی شما بزرگواران شايد سؤالاتى از قبيل: چرا اوضاع ما چنين شده است؟ چرا من شغل مناسبى ندارم؟ چرا درس بخوانم؟ چرا آينده من نامعلوم است؟ چرا اين قدر بدبختم؟ چرا درآمد مكفى ندارم؟ و ... را از خود پرسيده و يا با دوستان خود در ميان گذاشته باشيد.
با سلام و عرض ادب خدمت همه ی شما بزرگواران
شايد سؤالاتى از قبيل: چرا اوضاع ما چنين شده است؟ چرا من شغل مناسبى ندارم؟ چرا درس بخوانم؟ چرا آينده من نامعلوم است؟ چرا اين قدر بدبختم؟ چرا درآمد مكفى ندارم؟ و ... را از خود پرسيده و يا با دوستان خود در ميان گذاشته باشيد.
البته درست است كه اين مسائل و پديدهها دلايل و عوامل بيرونى نيز دارند كه نقش آنها را در ايجاد چنين وضعى نمىتوان ناديده گرفت؛
امّا ريشه بيشتر اين مشكلات و سؤالات را مىتوان در درون هر شخص يافت و با پى بردن به منشأ و علّت آنها مىتوان براى تغيير يا حلّشان راه پايانى يافت.
حال به نظر شما چه کارهایی می توانیم انجام دهیم تا بر اوضاع مسلط شویم و بتوانیم تغییرات درونی مطلوب در خود ایجاد کنیم
منتظر نظرات شما بزرگواران هستیم
دوستى با خداوند ذكر نام و ياد خداوند، به انسان، چنان آرامش و اطمينانى مى بخشد كه در پرتو آن، انسان، قدرت خاصى به دست مى آورد. به تعبير قرآن: «دل، با ياد خداوند آرام مى گيرد». البته ذكر خداوند، نعمتى است كه بندگان خاص خداوند دارند؛ زيرا هرگاه شما ياد خدا كرديد، معلوم مى شود اوّل خدا به ياد شما بوده و به شما توفيق چنين كارى را عطا نموده است و برعكس، كسانى كه از خدا روى گردان اند و از ياد و نام خدا غافل و در تمام عمر نخواسته اند كه به اين موضوع بپردازند، زندگى شان با مشكلات و معضلات فراوانى مواجه مى شود كه به بيان قرآن: «هر كه از ياد من روى گرداند، زندگى دشوارى خواهد داشت» و بعد در جاى ديگر به دنبال علت آن هستند.
دوستى با خداوند
ذكر نام و ياد خداوند، به انسان، چنان آرامش و اطمينانى مى بخشد كه در پرتو آن، انسان، قدرت خاصى به دست مى آورد. به تعبير قرآن: «دل، با ياد خداوند آرام مى گيرد».
البته ذكر خداوند، نعمتى است كه بندگان خاص خداوند دارند؛
زيرا هرگاه شما ياد خدا كرديد، معلوم مى شود اوّل خدا به ياد شما بوده و به شما توفيق چنين كارى را عطا نموده است و برعكس، كسانى كه از خدا روى گردان اند و از ياد و نام خدا غافل و در تمام عمر نخواسته اند كه به اين موضوع بپردازند، زندگى شان با مشكلات و معضلات فراوانى مواجه مى شود كه به بيان قرآن:
«هر كه از ياد من روى گرداند، زندگى دشوارى خواهد داشت»
و بعد در جاى ديگر به دنبال علت آن هستند.
شروع كردن از خود و پرداختن به خويش در اين خصوص، اعتقاد بر اين است كه انسان بايد ابتدا از خودش شروع كند؛ چرا كه انسان، خليفةالله است و قدرت خلق و تغيير به او عطا شده است. جمله معروفى است كه شما نيز شايد شنيده يا خوانده باشيد كه: «انسانها معمولاً همان مىشوند كه مىانديشند». تصور انسان از خودش و از جهان پيرامونش راه و هدف او را تعيين مىكند. كسى كه خود را بدشانس، بدبخت و ناتوانْ خطاب و احساس كند، نبايد انتظار داشته باشد كه ديگران به خوشبختى او كمك كنند. پرداختن به خود و تسلط يافتن بر نفس خويش مىتواند در انجام دادن درست كارها به انسان كمك كند؛ چرا كه انسان هميشه در حال نبرد با دو قدرت و دشمن است: يكى مشكلات و موانع بيرونى و ديگرى وسوسهها و هجومهاى درونى. مقابله با اولى، دورى از تنبلى و تنپرورى و سستى و خُمود و البته كار و تلاش دائم را مىطلبد و مقابله با دومى، جرئت و جسارت و ايمان و شجاعت لازم دارد كه البته برترين فضائلاند و به همان اندازه به دست آوردنشان هم دشوارتر. اينها براى مقابله با دشمن درونى، لازماند.
داشتن هدف و برنامه روزانه زندگى بى برنامگى و بى هدفى، آدمي را به روزمرّگى مى كشاند و كسى كه دچار روزمرگى شود، به دام افسردگى و احساس بيهودگى در زندگى نيز خواهد افتاد. نتيجه روزمره زندگى كردن، اين است كه: انسان، هر چه برايش پيش مى آيد، انجام مى دهد، نه هر چه پيشبينى كند. يعنى منتظر بخت و شانس و اقبال و ... بودن؛ يعنى متوقف شدن و تكرارى زندگى كردن. كمترين خطر اينگونه زندگى كردن، اين است كه از مردن نيز بدتر است. داشتن هدف و برنامه، آدمى را به تفكّر و تلاش مستمر وا مى دارد كه حاصل آن، حركت و تغيير و رشد و موفقيت و جارى شدن است. كه: «هستم اگر مى روم. اگر نروم، نيستم!».
ايجاد تغيير در نظام باورها نظام باورها و نحوه تلقّى هر كس از خود و جهان پيرامونش، نوع نگاه، اهداف، برنامهها و كلاً همه هستى او را تحتالشعاع خود قرار مىدهد. پس بايد نظام باورهاى خود را نسبت به هستى و جهان، بهگونهاى تغيير داد كه از بدبينى، كجانديشى و افكار ويرانگر و مأيوسكننده خالى شود. چرا كه اينگونه انديشيدنها نه تنها در شكلگيرى شخصيت و منش آدمى مؤثر است، بلكه در دستيابى يا عدم دستيابى انسان به كليدهاى فائق آمدن بر مشكلات نيز تأثير دارد. نوع پيامها به ضمير ناخودآگاه انسان در جاى خود، تأثيرات و تغييراتى در درون آدمى ايجاد مىكنند. لذا در اين خصوص، عمل كردن به نكات ذيل براى شما سودمند خواهد بود:
-رها شدن از عادتهاى فكرى بد. 2- عدم قضاوت درباره ديگران و سخن گفتن درباره چيزى بدون علم از آن. 3-احساس توانايى در دستيابى به اهداف. 4- عادت كردن به تكرار جملات مثبت و كوتاه براى ارسال به ضمير ناخودآگاه، مثل: آدم موفقى خواهى شد. تكرار هميشگى و هر روزه جملات مثبت مىتواند انسان را به يك فرد شاداب، و پر انرژى و هدفمند، جهت رسيدن به رفاه و افتخار، يارى دهد. 5- داشتن آرزوهاى ممكن و خيالهاى مثبت: آرزو داشتن و خيالپردازى، تا زمانى كه حالت افراط به خود نگرفته و از واقعيتْ دور نشده باشد، مىتواند مفيد باشد. آرزو، حركت و انگيزه و اميد لازم را براى رسيدن به هدف در آدمى ايجاد مىكند و چنان نيروى قوىاى است كه مىتواند آدمى را به هدف برساند. پس خيلى مواقع، خيالها به واقعيتْ تبديل مىشوند. 6. تلاش و كوشش و اعتماد به نفس: در مقابل اراده آهنين آدمى همه چيز امكانپذير است و اگر انسان به چيزى علاقهمند شد و براى رسيدن به آن تلاش مستمر داشت قطعاً بدان دست مىيابد. به قول دكتر على شريعتى: «آنجا كه عشق فرمان دهد، مُحال، سر تعظيم فرود مىآورد». به تعبير قرآن: «تنها آنچه انسان با سعى كوشش به دست مىآورد، براى او مىماند» و يافتن و رسيدن، راهى جز كوشش و خواستن ندارد و البته در اين راه، اراده نيز لازم است. امّا نبايد فراموش كرد كه انعطافپذيرى و تطبيق و وفق دادن خود با شرايط نيز لازم است. البته اين موضوع نبايد به معناى عقبنشينى، منفعل بودن، دائم اثر پذيرفتن يا هميشه همرنگ جماعت شدن و ... باشد.