((( (( تاریک ترین زمان شب،نزدیکترین زمان به سپیده صبح است.)) این جمله را بخاطر بسپارید و با کوچکترین ناملایمات از تلاش خود دست برندارید و به سادگی خود را بازنده تلقی نکنید.))))
*اَلصَّدَقَةُ عَلى وَجهِها وَاصطِناعُ المَعروفِ وَ بِرُّ الوالِدَينِ وَصِلَةُ الرَّحِمِ تُحَوِّلُ الشِّقاءَ سَعادَةً وَتَزيدُ فِى العُمرِ وَ تَقى مَصارِ عَ السُّوءِ؛ صدقه بجا، نيكوكارى، نيكى به پدر و مادر و صله رحم، بدبختى را به خوشبختى تبديل و عمر را زياد و از پيشامدهاى بد جلوگيرى مىكند.
تاشاید یادت بیافتد به روز جدایی مان.... که قبل ازآن که فرود بیایی خواستم مرا فراموش نکنی و تو با چشمان زیبایت وخوشحالی های بندگیت از من جدا شدی تا دنیای جدید را تجربه کنی ومن با تمام حسرت خداحافظی تو را تماشا می کردم و.... الان برایت با تمام سوز و آه بیش از25بارتکرار کردم که کدامین نعمت های مرا انکار می کنی؟وتمام نعمت هایم را برایت برشمردم،نام هایم را یکایک برایت خواندم تا شاید یادت بیافتد به روز جدایی مان.... از طرف خدای تنها و منتظرت....سوره رحمن آیه 1تا78
من ازبین هفت آسمان،آسمان آخر را با زیور ستارگان بیاراستم واز ورود امواج منفی وکوته شیطان به آسمانهای برتر جلوگیری کردم تا سخنان فرشتگان مرا نشنوند.... واگر توبتوانی امواجت را متعالی وبلند کنی و از دیو سرکش بگذری...من عالم مثال منفصل رانشانت خواهم داد... تمام این پارچه های هفت آسمان به سلیقه چشمان برتر تو دوخته شده اند.... از طرف بزرگترین خیاط جهان سوره صافات آیه1تا8...
*می خواهم برگردم به روزهای کودکی آن زمان ها که : پدر تنها قهرمان بود .* * عشــق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه میشد * *بالاترین نــقطه ى زمین، شــانه های پـدر بــود ... * *بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادر های خودم بودند . * *تنــها دردم، زانو های زخمـی ام بودند. * *تنـها چیزی که میشکست، اسباب بـازیهایم بـود * *و معنای خداحافـظ، تا فردا بود...!*
یک روز یک آقایی که مسلمون نبود چادر حضرت زهرا رو از اماممون امانت گرفت.
بعد توی انباری خونه شون وصلش کرد به میخ.
شب که شد دید از چادر حضرت زهرا نور میاد . همینجوری نور میاد، نور میاد.
بعد همه جا روشن شد.
خدایا!دلتنگ شده ام به اندازه ی آسمانت!
دیروز آرزو داشتم می توانستم دست اتفاق را بگیرم تا نیفتد،
اما امروز فهمیدم اتفاق هم که بیفتد،باز من زندگی خواهم کرد چون تو می خواهی!
[=tahoma, verdana, arial, helvetica, sans-serif]بنده ای خدا را گفت: [=tahoma, verdana, arial, helvetica, sans-serif]اگر سرنوشت مرا تو نوشته ای پس چرا دعا کنم؟ [=tahoma, verdana, arial, helvetica, sans-serif]خدا گفت: [=tahoma, verdana, arial, helvetica, sans-serif]شاید نوشته باشم هر چه دعا کند …
چهتلخ محاکمه می شوند پاییز و زمستان
که برای جان دادن به درخت
جــــــــــــــــــــــــــــــــان می دهند
و چه ناعادلانه کمی آن طرف تر
همه چیز به نامبــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــهارتمام می شود...!
از استثنائـات است که کسی را بـه خاطر آنچه که هست دوست بدارند . اکثر آدمها چیزی را در دیگران دوست دارند که خود به آنها امانت می دهند : یعنی خودشان را و تفسیر و برداشت خودشان را از او ...
گوته
حقیقت را با بی طرفی مطلق و با روحی آزاد از هرگونه تعصب جستجو کنید.
دکارت
کاربر مهمان خوش آمدید
((( (( تاریک ترین زمان شب،نزدیکترین زمان به سپیده صبح است.))
این جمله را بخاطر بسپارید و با کوچکترین ناملایمات از تلاش خود دست
برندارید و به سادگی خود را بازنده تلقی نکنید.))))
صدقه بجا، نيكوكارى، نيكى به پدر و مادر و صله رحم، بدبختى را به خوشبختى تبديل و عمر را زياد و از پيشامدهاى بد جلوگيرى مىكند.
تاشاید یادت بیافتد به روز جدایی مان....
که قبل ازآن که فرود بیایی خواستم مرا فراموش نکنی و تو با چشمان زیبایت
وخوشحالی های بندگیت از من جدا شدی تا دنیای جدید را تجربه کنی ومن با تمام
حسرت خداحافظی تو را تماشا می کردم و....
الان برایت با تمام سوز و آه بیش از25بارتکرار کردم که کدامین نعمت های مرا انکار می
کنی؟وتمام نعمت هایم را برایت برشمردم،نام هایم را یکایک برایت خواندم تا شاید یادت
بیافتد به روز جدایی مان....
از طرف خدای تنها و منتظرت....سوره رحمن آیه 1تا78
من ازبین هفت آسمان،آسمان آخر را با زیور ستارگان بیاراستم واز ورود امواج منفی
وکوته شیطان به آسمانهای برتر جلوگیری کردم تا سخنان فرشتگان مرا نشنوند....
واگر توبتوانی امواجت را متعالی وبلند کنی و از دیو سرکش بگذری...من عالم مثال
منفصل رانشانت خواهم داد...
تمام این پارچه های هفت آسمان به سلیقه چشمان برتر تو دوخته شده اند....
از طرف بزرگترین خیاط جهان سوره صافات آیه1تا8...
* عشــق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه میشد *
*بالاترین نــقطه ى زمین، شــانه های پـدر بــود ... *
*بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادر های خودم بودند . *
*تنــها دردم، زانو های زخمـی ام بودند. *
*تنـها چیزی که میشکست، اسباب بـازیهایم بـود *
*و معنای خداحافـظ، تا فردا بود...!*
از دی که گذشت دگر از او یاد مکن
فردا که نیامده است فریاد مکن
بر نامده و گذشته بنیاد مکن
حالی خوش باش و عمر بر باد مکن
(خیام)
اگر سخن نقره است خاموشی طلاست
آسمان هفتم = کاربر منتخب فروردین
مدیران بر حسب فعالیت و پست ها تصمیم گرفتند
اما ای آسمان هفتم
تو فروردین چند تا دل را خوشحال کردی؟
تو فروردین چند تا کار خیر کردی؟
تو فروردین چند تا نیت خیر کردی؟
تو فروردین چند تا..................؟؟؟؟؟
حالا راستش را بگو........ فقط یک دنیا شرمندگی و...............
چند تا غیبت چند تا دروغ چند تا سوءظن چند تا نماز قضاء شده چند تا ........................
وای خدای من چقدر ستار العیوبی و چقدر .......................
ای کاش تو انجمن تقوی هم برتر باشیم
و ای کاش هر روز و شاید هم هر ماه اعمال خودمان را سنجش می کردیم
و......................
همه برايم دست تكان دادند:Kaf:
اما كم بودند دستاني كه تكانم دادند.
ما و مجنون
درس عشق از یک ادیب آموختیم
اوبه ظاهر گشت عاشق
ما به معنا سوختیم..........
به راستي ماهي ها
چرا اينقدر اشتباه مي كنند؟
مگر قلاب
علامت كدامين سؤال است كه به آن جواب مي دهند
از وقتي پرنده‌ها بجاي درخت روي سيم‌هاي برق مي‌نشينند
صدايشان نويز برداشته؛
اینم از اين تكنولوژي
من با بنده ام چنانم که گویی تنها همان یک بنده را دارم
ولی او با من چنانست که گویی همه کس خدای اوست جز من.
(حدیث قدسی)
خداوندا،
در برابر هر آنچه که انسانیت مرا به تباهی میکشاند، با نداشتن و نخواستن، رویین تنم گردان.
مهربانی را اگر قسمت کنیم
من یقین دارم به ما هم میرسد،
آدمی گر ایستد بر بام عشق
دستهایش تا خدا هم میرسد،
نماز، پیشانی مُهرگرفته نمی‌خواهد. دل مِهرگرفته می‌خواهد!
هر چــــــــــــــــــــه باشد من نمک پرورده ام
دل به عـــــشق فاطمه(س) خوش کرده ام
حج من بی فاطـــــــــــمه بی حاصل است
فاطمه حلال صدها مشـــــــــــــــکل است
آنروز تمام آســـــــــــــــمان نیلی بود
بردوش عــــــــلی بیعت تحمیلی بود
وقتی ثمر باغ فـــــــــــدک حاصل شد
ای وای که سهم فاطمه سیلی بود
دیگر آن خنده به لب مـــــــــــــــــــــــــــولا نیست
همه هستند ولی هیچ کسی زهـــــــرا نیست
قطره اشـــــــــــــــک علی تا به ته چاه رسید
چاه فهمید کسی چون عـــــــــلی تنها نیست
آتش زدن به خانه مولا بهانه بود.
مقصود خصم، کشتن بانوی خانه بود
با آن همه سفارش پیغمبر خدا
پاداش دوستی علی تازیانه بود
آنشب قوی ترین سند غربت علی
تشییع مخفیانه و دفن شبانه بود...
از توی یک کتاب قصه بابا برام خوند که:
یک روز یک آقایی که مسلمون نبود چادر حضرت زهرا رو از اماممون امانت گرفت.
بعد توی انباری خونه شون وصلش کرد به میخ.
شب که شد دید از چادر حضرت زهرا نور میاد . همینجوری نور میاد، نور میاد.
بعد همه جا روشن شد.
بعد بخاطر همین مسلمون شد.
منبع
وقتی که زندگی برات خیلی سخت شد، یادت باشه که: دریای آروم، ناخدای قهرمان نمی‌سازه ...
عن الصادق عليه السّلام قال: إنّ اللَّه غيور يحبّ كلّ غيورو لغيرته حرّم الفواحش ظاهرها و باطنها.
تفسير نور الثقلين 1/ 777 الكافي 5/ 535
خدایا!دلتنگ شده ام به اندازه ی آسمانت!
دیروز آرزو داشتم می توانستم دست اتفاق را بگیرم تا نیفتد،
اما امروز فهمیدم اتفاق هم که بیفتد،باز من زندگی خواهم کرد چون تو می خواهی!
لحظه های گناه؛
لحظه های بی احترامی به خویشتن است؛
لحظه های ندامت، پشیمانی و توبه؛
لحظاتی است که ما خویشتن را در معرض آزمون خود قرار می دهیم ...
باران رحمت خدا همیشه می بارد
تقصیر ماست که کاسه هایمان را بر عکس گرفته ایم
پرنده آنچنان عاشق دیدن آسمان است
که روی آشیانهاش سقف نمیسازد...
هر صدفی لیاقت داشتن مروارید رو نداره ، یادت باشه واسه هر صدفی مروارید نشی
تا با غم عشق تو منو کار افتاد
بسیار فتاده بود اندر غم عشق
اما نه چنین زار که این بار افتاد
یک روز رسد غمی به اندازه کوه
یک روز رسد شادی به اندازه دشت
افسانه زندگی چنین است رفیق:
در سایه کوه باید از دشت گذشت.
ایمان دارم که قشنگترین عشق، نگاه مهربان خداوند به بندگانش است
سیاه پوستی که دلش سفید است؛
[=tahoma, verdana, arial, helvetica, sans-serif]بنده ای خدا را گفت:
[=tahoma, verdana, arial, helvetica, sans-serif]اگر سرنوشت مرا تو نوشته ای پس چرا دعا کنم؟
[=tahoma, verdana, arial, helvetica, sans-serif]خدا گفت:
[=tahoma, verdana, arial, helvetica, sans-serif]شاید نوشته باشم هر چه دعا کند …
امواج زندگی را با آغوش باز پذیرا باش؛
حتی اگر تو را به قعر دریا ببرد؛
آن ماهی که همیشه بر سطح آب می بینی، مرده است ...
چه تلخ محاکمه می شوند پاییز و زمستان
که برای جان دادن به درخت
جــــــــــــــــــــــــــــــــان می دهند
و چه ناعادلانه کمی آن طرف تر
همه چیز به نام بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــهار تمام می شود...!
نه دل در دست محبوبی گرفتار
نه سر در کوچه باغی بر سر دار
از این بیهوده چرخیدن چه حاصل ؟!
پیاده میشوم دنیا! نگه دار !!!
گرفتن آزادی از مردمی که نمی خواهند برده بمانند، سخت است. اما، دادن آزادی به مردمی که می خواهند برده بمانند، سخت تر است!
م. لوتر کینگ
مارک تواین
زندگی باید کرد..
گاه با یک گل سرخ
گاه با یک دل تنگ
گاه باید رویید، در پس یک باران
گاه باید خندید،
بر غمی بی پایان....
جواب داد :
” گذشتم ... “
از استثنائـات است که کسی را بـه خاطر آنچه که هست دوست بدارند . اکثر آدمها چیزی را در دیگران دوست دارند که خود به آنها امانت می دهند : یعنی خودشان را و تفسیر و برداشت خودشان را از او ...
گوته
حقیقت را با بی طرفی مطلق و با روحی آزاد از هرگونه تعصب جستجو کنید.
دکارت
آزادی و آزادگی در بی آرزوئی است.
بودا
هیچکس در دنیا گرسنه نیست.
حداقل اینکه مردم روزی چند وعده گول میخورند
مرد زندانی می‌خندید!
شاید به زندانی‌بودن خویش!
شاید به آزادی ما!
راستی کدام سوی میله‌ها زندان است؟
به ما درددل انشا کن، مداوا کردنش با من
******
اگر گم کرده ای ای دل کلید استجابت را
بیا یک لحظه با ما باش، پیدا کردنش با من
بیفشان قطره اشکی که من هستم خریدارش
بیاور قطره ای اخلاص، دریا کردنش با من
اگر درها به رویت بسته شد دل برمکن، باز آی
درِ این خانه دق الباب کن، واکردنش با من
به من گو حاجت خود را اجابت می کنم آنرا
طلب کن آنچه می خواهی مهیا کردنش با من
چو خوردی روزی امروز ما را شکر نعمت کن
غم فردا نخور، تأمین فردا کردنش با من
به قرآن آیه رحمت فراوان است ای انسان
بخوان این آیه را، تفسیر کردنش با من
اگر عمری گنه کردی، مشو نومید از رحمت
تو نام توبه را بنویس، امضاء کردنش با من
قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لاتقنطوا من رحمه الله، انّ الله یغفر الذنوب جمیعا .... (زمر/ 53)