گاهی اگر با ماه صحبت کرده باشی
از ما اگر پیشش شکایت کرده باشی
گاهی اگر در چاه مانند پدر ، آه
اندوه مادر را حکایت کرده باشی
گاهی اگر زیر درختان مدینه
بعد از زیارت استراحت کرده باشی
گاهی اگربعد از وضو مکثی کنی تا
آیینه ای را غرق حیرت کرده باشی
در سالهای سال دوری وصبوری
چشم انتظاری را شفاعت کرده باشی
حتی اگر بی آنکه مشتاقان بدانند
گاهی نمازی را امامت کرده باشی
یادر لباس ناشناسی در شب قدر
ازخود حدیثی را روایت کرده باشی
یا درمیان کوچه های سرد وتاریک
نان وپنیر وعشق قسمت کرده باشی
پس بوده ای و هستی و می آیی از راه
تاحق دلها را رعایت کرده باشی
پس مردمکهای نگاه ما عقیمند
تو بوده ای بی آنکه غیبت کرده باشی!
با سلام بنده بارها گفته ام که ترجمه مطالب خود مطالب را نمی رساند برخی واژها هستند که در ترکی هم قافیه اند ولی وقتی ترجمه شوند لذت و هم قافیه ای ترکی را ندارند ولی فکر کنم اصل مطلب را رسانده ام در این ترجمه دست و پا شکسته ناله ظلم از کوهی به کوهی افتاده ذوالفقار علی بر روی خاک افتاده عدالت در جهان مرده است اقا جان یکی جا برای خواب پیدا نمی کند و یکی گوشت می خرد برای سک خود سینه زار شد از این تبعیض ها بیا انسان دل و جانش را از دست داده دامن خود را به لکه ننک گشانده بشر راه عرفانی خود را کم کرده به خاطر شکم خود ایمانش را می فروشد بشر ببین چطور جیره خوار شده عده ای بر عالم زلزله انداخته اند عده ای برتر از حرمله شده اند دروغ می گویند که ای کاش اقا بیاید ولی هرکجا فرصت بدست می اورند در صف اول نماز می ایستند برخی بشرها صد صورت در دهر دارند خدا می داند که در قلب چه نیتی دارند یه روز به طرف جبهه شیطان است یه روز به طرف شاه شهیدان است یه روز تابع کفر و نفاق است یک روز از سر تا پا سیاه پوشیده یک روز سنک به قبر شهید می برد یک روز سنک به کاخ یزید می برد دو رکعت نماز هفته به هفته نمی خواند در صف اول نماز جمعه می ایستد انسانی که هزار رنک باشد انسان نمی شود گفت انسانی که هزار رنک باشد مسلمان نمی شود گفت لعنت شود بر شخصی که بنیاد وجودش در ظاهر مسلمان و در باطن یهودی باشد اه ای کسی که شیعه علی هستی به هزار راه نرو دامن شخصیت خود را لکه دار نکن به خاطر خدا سعی کن نه به خاطر بنده احسان می دهی که اسمت به زبانها بیفتد آوازه دارایی ات به محافل بیفتد اما کسی که بداند آذوقه همسایه کم است والله احسان او ستم به اسلام است تشریح کن انگیزه احسان در تو چیست این بخشش و بذل فراوان در تو چیست سعی می کنی مهر حسین به قهر تبدیل نشود یا ثروت خود را مردم شهر نشان می دهی اما این را بدان کسی که یار شد اغیار را دوست ندارد فرزند زهرا شخص ریاکار را دوست ندارد صدبار اگر از پول ربا به مکه بروی هزار بار مروه و صفا را طی کنی احرام را به قامت ات ببندی صدبار در بقیع بشینی و گریه کنی چون نور عملت به قلب ات تابش ندارد والله این حج ذره ای ارزش ندارد زمانی که خورشید است حاجتی به فانوس نیست انسان خودش کعبه ای است اگر اعمالش درست باشد هر قلبی که پاک باشد خودش قبله نماست یه نیمه اش صفا و نیمه دیگرش مروه است در هر قلبی که مثل ائینه لکه نباشد اگر درست بگردی کعبه همانجاست
سلام
بهترین لحضه ام خواهد بود اونقدر زجر کشیدم تا طعم انتظار را بکشم و اونجاست که حجت بازم در زمان ظهور اتمام میشود راستی کجا نوشتن یا گفتن سیصدو سیزده نفر همشون مرد هستن ؟ از کجا میدونین زن هم نباشن؟:Gol:
عیب از کجاست؟ غیبت او بی‌دلیل نیست چون ذاتا آفتاب ، به مردم بخیل نیست ما فرع خاک پای تو هستیم ، ای حبیب! خاکی که سر به سجده نیارد ، اصیل نیست باید میان کوره بسوزد که گُل کند دل تا میان شعله نیفتد ، خلیل نیست جایی که جای پای عروج محمّد(ص) است راهی برای پر زدن جبرئیل نیست بعد از دو نیم کردن دل، پا بر آن گذار این سینه کمتر از وسط رود نیل نیست
شايد فقط اشك بريزم و زار زار گريه كنم... واز آقام امام حسين عليه السلام بخواهم كه يه عابروي به من گناه كارو بدهند، تا در محضر صاحب الزمان عليه السلام از شرمندگي نميرم. و شايدم هم توفيق اينو داشته باشم كه سجده شكر به جا بيارم. اللهم صل علي محمد آل محمد والعجل فرجهم
نمیخواستم بنویسم . اما چه کنم دلم گرفته است .بالاخره باید بنویسم . آخر باید هرچه بغض در گلو دارم را روی صفحه کاغذ بریزم . اما مگر میشود ؟! مگر میشود آتش دل را با جند حرف و جند جمله انتقال داد ؟! نه نمیشود . هیچ وقت نشده و نمیشود که سوز دل را در جمله ها ریخت . اما امیدوارم تا با خواندن این کلمات خدایی که سوز دل را خلق کرد به خواننده این چند سطرهم سوزدل بدهد .میخواستم شروع کنم به نوشتن . آخر چگونه شروع کنم ؟!چند واژه را در پیش چشمانم روی کاغذ نوشتم بلکه این کلمات را به هم ربطی دهم تا جملاتی شود . شروع کردم ، دشت بلا، عطش ، غربت ، انسانی کریم و بخشنده ، سربریدن ، یتیمی ، تیغ و نیزه ، خون ، کودکان ، سیلی ، تازیانه ، فرزند رسول خدا، بغض گلو ، اشک ، آه ، علم ، عمود آهنین ، دست بریده ، کمر شکسته ، قد خمیده ... . اما این واژه ها تمام نمیشود . دیگر بس است . چگونه این کلمات را به هم ربط بدهم ؟!! شروع کردم ،انسان کریم و بخشنده وغریت . آخر این دو کلمه چه ربطی به هم دارد . مگر انسان کریم در بیابان غریب میماند . مگر کمر او شکسته میشود ؟! مگر خون او ریخته میشود ؟! مگر فرزند رسول خدا را میکشند ؟!!! عطش ، خون ، آخر این دو کلمه نیز به هم ربطی ندارد . آخر چه کسی دیده خون انسان تشنه را بریزند . مگر ما مسلمان نیستیم . ما میگوییم حتی حیوانات را هم نباید لب تشنه سربرید . تیغ و نیزه ، کودکان ، بغض گلو ، نمیدانم این کلمات چیست که بر دفتر همینطور پشت سر هم میاید !! مگر جلوی کودکانی که بغض در گلو دارند بر روی پدرشان تیغ میکشند !! آخر کدام انسان چنین کاری میکند . راستش اصلا نمیفهمم . یتیمی ، تازیانه . این دو کلمه هم به هم نمآید . اصلا در یک جمله قرار نمیگیرند . کدام یتیمی را دیده اید که تازیانه اش بزنند . مهربان رسول خدا یتیمان را نوازش اما چطور با یتیمانش اینچنین میکنند .!! چطور بر پیکر خسنه و رنجورشان تازیانه میزنند . نمیدانم . آهای نامردمان ، آخر پدرشان را که در پیش چشمهای معصومشان سربریدید دیگر چه کار به گوشواره هایشان دارید . قدری صبر کن . او خود گوشواره را به تو میدهد. چرا دیگر گوشش را پاره میکنی !! بغ گلویم را گرفته . این کلمات هیچ ربطی به هم ندارد . اما برای تو دارد . ایکاش سرت را ازقفا نمیبریدند. ایکاش آبت میدادند . ایکاش یتیمانت را نمیزدند . و ایکاش ... ایکاش... . و ایکاش زودتر بیاید روزی که فرزندت برایت خونخواهی کند . و ایکاش من نیز آنجا باشم .
سلام و درود خدا بر بندگان صالحش ما برای امام زمان جایی نداریم.ما اماده ی ظهور نیستیم.ما اهل کوفه ایم و شاید بدتر از ان.امام زمان کجا بیاید؟میان ما؟من یاورش خواهم بود؟؟امام زمان نیا که ما هنوز بالغ نشده ایم.اماده نیستیم. نیا که تحمل کربلایی دیگر را نداریم.ما اهل کوفه ایم ...
ديدگانت را بشوي!حضورش رااحساس مي كني، گوشهايت را بازكن!صداي آمدنش را مي شنوي،دستانت را درازكن! عطايش را مي يابي اورا بخوان پاسخش را مي شنوي،پس درنگ مكن و بخوان: السلام عليك يا مولاي يا صاحب الزمان(عج)
مي زنم باز قدم در كوچه هاي بي كسي، تا خبر آيد زتو؛از اين همه دل واپسي. مانده ام تنهاي تنها،توي اين ديار غربت، نه نشوني؛نه پيامي،دارم از بوي وصالت سوختم از شوق عشقت، كي ميدي به من نشاني؟ قَسَمت بدم به مولا؟؟ كه بياي يه شب به خوابم. آخه مُردَم از جدايي!؟ ديگه بَسه بي قراري...
من در انتظارم ،
من در تب و تابم از فرط انتظار
من در انتظارم ،
من در التهابـــــم از فرط انتظار
چند روز نمی دانم تـــــــــــا آمدنت مانده ؟
ديگر طاقتی ...
ديگر فرصتی نيست ...
من به انتها رسيده ام از فرط انتظار
کاش دستانم را بگيری
کاش بر دلم و قلبم بنشينی
چيزی تا غروب نمانده ،
عطر نيايش در همه جا پيچيده ،
فرشته ها از آسمان تا زمين صف کشيده اند ،
صدای بالهايشان در اضطرابم ميکند ،
چه کسی می داند در گوشه دلم چه خبر است ؟!
من ،
باز ،
توبه شکسته ام
تـوبـــه عــــاشقـی دل را ،
باز هم ،
شکسته ام
چگونه نشکنم ، حال آنکه امواج عاشقی ، ديگر چيزی از ساحل
صبر بر جای نگذاشته ؟!
می دانی ...
هيچ می دانی وقتی هر جمعه می گذرد چـه بـر سـر دل تنهـايیـم می آوری ؟!
می دانی وقتی عشق آمدنت را قطـره قطـره در وجودم جاری ميکنی دلـم چـه مـيکشد ؟!
بی قرارم می کند ...
مجنونم مـيشوم ...
خوب نگاهم کن و ببین ...
ليلايی که مجنون شده است برا آمدن آقایش ديدنيست
ای گل نرگس ما این جمعه هم نیامدی ؟!
ای گل نرگس ما پس کی میایی؟
دانشگاه انتظار بعد از 1300 سال همچنان دانشجو میپذیرد!
متاسفانه این دانشگاه هنوز 313 فارغ التحصیل هم نداشته است....
این دانشگاه در تمام شبانه روز از شما آزمون به عمل می آورد!
مدارک لازم جهت ثبت نام:
1- نماز اول وقت
2- ولایت مداری
3- دائم الوضو بودن
4- برگه تسویه حساب حق الناس
5- قلبی آکنده از یاد خدا
.
.
.
به امید عدم مشروطی در این دانشگاه!!!
منتظرم ولی آماده نیستم.................38نفر......65.52%
کمتر از50 درصد .............................7نفر.......12.07%
بیش از50 درصد ............................7نفر........12.07% 100 درصد.....................................6نفر.......10.34%
این نتایج نظر سنجی بوده تا الان!یعنی چی آماده نیستم!!!!!!!یا 50 درصد کمتر و بیشتر آماده ایم!!!
آقا یار اینطوری نمیخواد ها،آقا اینطوری نمیاد ها.....
اینجا توی سایت مذهبی که این باشه آمار وای به حال ماست!!! آقا بیا آقا بیا اینطوری بیان آقا؟
گناهکار بودن ربطی به آماده بودن نداره!منم گناهکارم اما صد در صد آماده ام آقام بیاد،به چه چیز این دنیا دل بستیم که آماده نیستیم؟؟تا کی میخوایم انقدر ظلم و سختی و جنایت ببینیم که آماده نیستیم؟؟اصلا هدف ما از زندگی چیه!!!
یکی از شرایط ظهور آماده گی مردم هست...مگه میشه آدم منتظر باشه اما آماده نباشه!!!اونم منتظر امام زمان!!!اون انتظار نیست شعاره،ادای انتظاره!!!تو رو خدا به خودمون بیایم،آقامون خیلی غریبه..
انقدر که برای شب کنکور گزارش و فیلم و این همه آماده گی و انتظار و اضطراب داریم برای امام زمانمون داریم؟خدایا نتیجه کنکور چی میشه!!!همه فکرمون مشغولش میشه خدایا قبول بشم.. اینطوری برای امام زمان نگران هستیم؟اینطوری میخوایم از خدا که خدایا امام مهدی ظهور کنه...
فاطمه
مادر
کوچه
آتش
سیلی
پهلوی شکسته
محسن
فرق شکافته
جگر پاره
گلوی بریده بغض قاتلین رو ندارید؟؟؟ آتیش نمیگیرید با شنیدن این کلامات؟؟بهم نمیریزید؟
اگر بغض ندارید و با شنیدن این کلامات حالتون عوض نمیشه باید به شیعه بودن خودتون شک کنید...
شیعه یعنی بغض و کینه قاتلین...بغضی که باعث میشه پشت پیراهنش بنویسه میروم تا انتقام سیلی زهرا بگیرم،چشمش رو میبنده و روی مین میره ...
یه بزرگی میگفت اگر میخوای شیعیان ما رو بشناسی چند بار بهشون بگو حسین حسین حسین حسین....اگر اشکشون در اومد بدون شیعه ما هستن... اگر شیعه هستیم پس باید آماده باشیم...اگر آماده نیستیم یعنی شیعه نیستیم... شیعه یعنی توی قبر هم باشی بلند میشی برای انتقام..
یک گوشه میان اشک ها،مادرها یک گوشه،وداع دختران با سرها ای غزه تکان نخور که در آغوشت خواب اند تمام علی اصغرها هرچند به جای آب، آتش بدهید هرگز نتوانید به بادش بدهید در خاک هزار لاله دارد،غزه چشمش نزنید! و ان یکادش بدهید شاید به نظر شماها این اشعار ربطی به آقامهدی(عج)نداشته باشه ولی به نظرمن ربط داشت اگه به نظرتون بی ربط بود میتونید حذفش کنین
[=Garamond]ای گل نرگس کاش می آمدی
[=Garamond]بی تو ای دوست چه گویم که چه آمد به سرم
[=Garamond]راه گم کرده،در کوچه دل در به درم
[=Garamond]شمع عمر من مهجور به سوسو افتاد
[=Garamond]شب ظلمانی ام و چشم به راه سحرم
[=Garamond]********************************* [=Lucida Sans Unicode]کی شود در ندبه های جمعه پیدایت کنم [=Lucida Sans Unicode]گوشه ای تنها نشینم تا تماشایت کنم [=Lucida Sans Unicode]مینویسم روی هر گل نام زیبای تو را [=Lucida Sans Unicode]تا که شاید این شب جمعه ملاقاتت کنم
:hamdel::hamdel::Gol::hamdel::hamdel::Gol::hamdel::hamdel:
[=System]آخر نیامدی و من پیر شدم
[=System]در جوانی از غمت زمینگیر شدم
[=System]مشکل نبود مردن در ره عشق
[=System]آقا بیا که منم رفتنی شدم
:Sham::Gol::Sham::Gol::Sham::Gol:
[=System]بغضی از جنس گناه
[=System]انگار بسته جاده را
[=System]زود بگشا با عبورت جاده ی مسدود را
[=System]جمعه ها،هربار می گویند:می آیی بگو.
[=System]کی تبرک میکنی آن جمعه موعود را
[=System]:Doaa:یا الله یا رحمن یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلب علی دینک
[=System](دعای غریق)
[="darkorchid"]چشمهایم از دلم رنجیده اند
هرچه را دل خواست آنها دیده اند !
در عوض یک کار مشکل خواستند
دیدن موعود از دل خواستند
چون نباشد دل پی دریای نور
بسته باشد دیده هنگام ظهور
مهدیا ! دل را خودت یاری بده
چشمهایم را تو دلداری بده...[/]
[=Arial Black]چه جمعه ها که یک به یک غروب شد نیامدی [=Arial Black]چه بغض ها که در گلو رسوب شد نیامدی [=Arial Black]خلیل آتش سخن ، تبر به دوش بت شکن [=Arial Black]خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی [=Arial Black]برای ما که خسته ایم و دل شکسته ایم نه [=Arial Black]ولی برای عده ای چه خوب شد نیامدی [=Arial Black]تمام طول هفته را در انتظار جمعه ایم [=Arial Black]دوباره صبح ، ظهر ، نه غروب شد نیامدی
اگرخودمان رامضطردریابیم اوبزودی زودخواهدآمد
اصلاً وظیفه ی امام این است
وقتی 10000نامه ی مهرزده شده به اباعبدالله الحسین علیه السلام فرستادند
اوخودخوب می دانست که کوفه اهل خیانت است
ولی درنامه هانوشته شده بودکه توامامی وماتورامی خواهیم واین وظیفه ی توست که بیایی
امام حسین علیه السلام بایدبه سمت کوفه می رفت چون اوراخواسته بودند
نشانه هاوعلامات ظهوراصلاً مهم نیست فقط اخلاص وزجه زدن های مامهم است
چون امکان داردخدابه خاطراصرارزیادمردم یک بدابزندوقبل ازاینکه نشانه هابه وقوع بپیونددظهورحاصل شود
من همیشه این رامی گویم که
بنی اسرائیل هیچ کدام ازنشانه های ظهورمنجیشان راندیدند
چون منجیشان نزدیک دوقرن زودتربه آنهارسید
فقط وفقط به خاطراخلاص وزجه زدن هایشان
کاربر مهمان خوش آمدید
یا مهدی جان
خیلی خیلی دوست دارم فداتون بشم آقا، بی صبرانه منتظرتیم:Gol::Gol:
بسم الله الرحمن الرحیم
دلتنگی ام زآمدنت چاره میشود
هر غصه ای زشهر دل آواره میشود
یاد تو میبَرد غم دل های خسته را
وا میکند تمامی درهای بسته را
از عطر سبز عاطفه سرشار میشوم
مست زلال لحظه دیدار میشوم
آبیتر از تمامی این آسمان تویی
زیباترین بهار گلافشان جان، تویی
تو راز سر به مُهر فلک، گنج سرمدی
فرزند فاطمه (علیها السلام) گل باغ محمدی (صلی الله علیه وآله وسلم)
میآیی ای غزال غزل های انتظار!
ای آخرین نشانه و ای آخرین بهار!
اللهم عجل فی فرج مولانا صاحب الزمان
ممنون
به علت طولانی بودن دو قسمت شد
باسلام
گاهی اگر با ماه صحبت کرده باشی
از ما اگر پیشش شکایت کرده باشی
گاهی اگر در چاه مانند پدر ، آه
اندوه مادر را حکایت کرده باشی
گاهی اگر زیر درختان مدینه
بعد از زیارت استراحت کرده باشی
گاهی اگربعد از وضو مکثی کنی تا
آیینه ای را غرق حیرت کرده باشی
در سالهای سال دوری وصبوری
چشم انتظاری را شفاعت کرده باشی
حتی اگر بی آنکه مشتاقان بدانند
گاهی نمازی را امامت کرده باشی
یادر لباس ناشناسی در شب قدر
ازخود حدیثی را روایت کرده باشی
یا درمیان کوچه های سرد وتاریک
نان وپنیر وعشق قسمت کرده باشی
پس بوده ای و هستی و می آیی از راه
تاحق دلها را رعایت کرده باشی
پس مردمکهای نگاه ما عقیمند
تو بوده ای بی آنکه غیبت کرده باشی!
درد دل آقامون (عج) با شیعیان
باسلام
جناب طاها ممنون میشم اگر ترجمه بفرمایید
:Gol:یا رب الحسین بحق الحسین اشف صدر الحسین بظهور الحجه:Gol:
با سلام
بنده بارها گفته ام که ترجمه مطالب خود مطالب را نمی رساند
برخی واژها هستند که در ترکی هم قافیه اند ولی وقتی ترجمه شوند لذت و هم قافیه ای ترکی را ندارند
ولی فکر کنم اصل مطلب را رسانده ام در این ترجمه دست و پا شکسته
ناله ظلم از کوهی به کوهی افتاده
ذوالفقار علی بر روی خاک افتاده
عدالت در جهان مرده است اقا جان
یکی جا برای خواب پیدا نمی کند
و یکی گوشت می خرد برای سک خود
سینه زار شد از این تبعیض ها بیا
انسان دل و جانش را از دست داده
دامن خود را به لکه ننک گشانده
بشر راه عرفانی خود را کم کرده
به خاطر شکم خود ایمانش را می فروشد
بشر ببین چطور جیره خوار شده
عده ای بر عالم زلزله انداخته اند
عده ای برتر از حرمله شده اند
دروغ می گویند که ای کاش اقا بیاید
ولی هرکجا فرصت بدست می اورند
در صف اول نماز می ایستند
برخی بشرها صد صورت در دهر دارند
خدا می داند که در قلب چه نیتی دارند
یه روز به طرف جبهه شیطان است
یه روز به طرف شاه شهیدان است
یه روز تابع کفر و نفاق است
یک روز از سر تا پا سیاه پوشیده
یک روز سنک به قبر شهید می برد
یک روز سنک به کاخ یزید می برد
دو رکعت نماز هفته به هفته نمی خواند
در صف اول نماز جمعه می ایستد
انسانی که هزار رنک باشد انسان نمی شود گفت
انسانی که هزار رنک باشد مسلمان نمی شود گفت
لعنت شود بر شخصی که
بنیاد وجودش در ظاهر مسلمان و در باطن یهودی باشد
اه ای کسی که شیعه علی هستی
به هزار راه نرو
دامن شخصیت خود را لکه دار نکن
به خاطر خدا سعی کن نه به خاطر بنده
احسان می دهی که اسمت به زبانها بیفتد
آوازه دارایی ات به محافل بیفتد
اما کسی که بداند آذوقه همسایه کم است
والله احسان او ستم به اسلام است
تشریح کن انگیزه احسان در تو چیست
این بخشش و بذل فراوان در تو چیست
سعی می کنی مهر حسین به قهر تبدیل نشود
یا ثروت خود را مردم شهر نشان می دهی
اما این را بدان
کسی که یار شد اغیار را دوست ندارد
فرزند زهرا شخص ریاکار را دوست ندارد
صدبار اگر از پول ربا به مکه بروی
هزار بار مروه و صفا را طی کنی
احرام را به قامت ات ببندی
صدبار در بقیع بشینی و گریه کنی
چون نور عملت به قلب ات تابش ندارد
والله این حج ذره ای ارزش ندارد
زمانی که خورشید است حاجتی به فانوس نیست
انسان خودش کعبه ای است اگر اعمالش درست باشد
هر قلبی که پاک باشد خودش قبله نماست
یه نیمه اش صفا و نیمه دیگرش مروه است
در هر قلبی که مثل ائینه لکه نباشد
اگر درست بگردی کعبه همانجاست
سلام
سپاسگذارم
بسم الله الرحمن الرحیم
شیعیان! مهدی غریب و بی کس است
جان مولا معصیت دیگر بس است
سید و مولای ما دعا کن برای ما
هر شب یتیم توست دل جمکرانی ام
جانم به لب رسیده بیا یار جانی ام
از باد ها نشانی تان را گرفته ام
عمری است عاجزانه پی آن نشانی ام
طی شد جوانی من و رؤیت نشد رخت
شرمنده جوانی از این زندگانیم
با من بگو که خیمه کجا می کنی به پا
آخر چرا به خاک سیه می نشانی ام
در این دهه اگر چه صدایت گرفته است
یک شب بخوان به صوت خوش آسمانی ام
در روضه احتمال حضورت قوی تر است
شاید به عشق نام عمویت بخوانی ام
هم پیر قد خمیدگی زینب توام
هم داغدار آن دو لب خیزرانی ام
این روزها که حال مرا درک می کنی
بگذار دست بر دل آتشفشانی ام
در به دری برای غلام تو خوب نیست
تأیید کن که نوکر صاحب زمانی ام
بسم الله الرحمن الرحیم
با دستی از شکوفه در انتظار هستیم
روزی که او بیاید گویی بهار هستیم
آن روز، آخرین روز از عمر انتظار است
پایان فصل سرما آغاز نوبهار است
با سلام
میگم ....
آمدی جانم به قربانت چه هم خوش آمدی....
نمیشه گفت ولی یه حس عجیب...
فکر کنم 5و6 ساعت میشینم گریه می کنم...
یا علی:Sham:
سلام
بهترین لحضه ام خواهد بود اونقدر زجر کشیدم تا طعم انتظار را بکشم و اونجاست که حجت بازم در زمان ظهور اتمام میشود راستی کجا نوشتن یا گفتن سیصدو سیزده نفر همشون مرد هستن ؟ از کجا میدونین زن هم نباشن؟:Gol:
به قد هر دو عالم بی قراری
به این شوق فراهم بی قراری
تو با ما فرق داری ، ما فقط غم
تو هم غم داری و هم بی قراری
تو کی می آیی ؟ آخر چشمه تشنه است
دل هر برکه و هر چشمه ، تشنه است
جهان ، بی تو اسیر خشک سالی است
همیشه باغ ، بی سرچشمه ، تشنه است
جهان گم کرده دیگر چشمه ها را
تو برگرد و بیاور چشمه ها را
بیا و بین این دلهای تشنه
خودت تقسیم کن سرچشمه ها را
تو پنهان مانده ای تا تشنه باشیم
تمام روزها را تشنه باشیم
دلت می آید آیا این همه سال
تو جاری باشی و ما تشنه باشیم؟
دلیل عشقِ مادر زادی ما !
بیا تا جان بگیرد شادی ما
بجوشد رشته رشته از دل خاک
قنات تشنه آبادی ما
عیب از کجاست؟ غیبت او بی‌دلیل نیست
چون ذاتا آفتاب ، به مردم بخیل نیست
ما فرع خاک پای تو هستیم ، ای حبیب!
خاکی که سر به سجده نیارد ، اصیل نیست
باید میان کوره بسوزد که گُل کند
دل تا میان شعله نیفتد ، خلیل نیست
جایی که جای پای عروج محمّد(ص) است
راهی برای پر زدن جبرئیل نیست
بعد از دو نیم کردن دل، پا بر آن گذار
این سینه کمتر از وسط رود نیل نیست
شايد فقط اشك بريزم و زار زار گريه كنم...
واز آقام امام حسين عليه السلام بخواهم كه يه عابروي به من گناه كارو بدهند، تا در محضر صاحب الزمان عليه السلام از شرمندگي نميرم.
و شايدم هم توفيق اينو داشته باشم كه سجده شكر به جا بيارم.
اللهم صل علي محمد آل محمد والعجل فرجهم
او می آید اگر حجابهای گناه را کنار بزنیم و با حضور قلب برای ظهورش دعا کنیم
دوباره دیر شد ، باران نبارید
دلم تبخیر شد ، باران نبارید
به چشم آسمان ها خیره ماندم
نگاهم پیر شد باران نبارید
غمی دارد صدایم ، غرق ابر است
دل بی ادعایم غرق ابر است
به سبک قله ها چشم انتظارم
همیشه شانه هایم غرق ابر است
نه تنها بی قراری کرده باشم
فقط چشم انتظاری کرده باشم
دل خود را شکستم، بلکه من هم
برای عشق کاری کرده باشم
بیا ای آفتاب ارزانی تو
شکوه بی حساب ارزانی تو
چه می ارزد دوبیتی گفتن من
هزران شعر ناب ارزانی تو
نمیخواستم بنویسم . اما چه کنم دلم گرفته است .بالاخره باید بنویسم . آخر باید هرچه بغض در گلو دارم را روی صفحه کاغذ بریزم . اما مگر میشود ؟! مگر میشود آتش دل را با جند حرف و جند جمله انتقال داد ؟!
نه نمیشود . هیچ وقت نشده و نمیشود که سوز دل را در جمله ها ریخت . اما امیدوارم تا با خواندن این کلمات خدایی که سوز دل را خلق کرد به خواننده این چند سطرهم سوزدل بدهد .میخواستم شروع کنم به نوشتن . آخر چگونه شروع کنم ؟!چند واژه را در پیش چشمانم روی کاغذ نوشتم بلکه این کلمات را به هم ربطی دهم تا جملاتی شود . شروع کردم ، دشت بلا، عطش ، غربت ، انسانی کریم و بخشنده ، سربریدن ، یتیمی ، تیغ و نیزه ، خون ، کودکان ، سیلی ، تازیانه ، فرزند رسول خدا، بغض گلو ، اشک ، آه ، علم ، عمود آهنین ، دست بریده ، کمر شکسته ، قد خمیده ... . اما این واژه ها تمام نمیشود . دیگر بس است . چگونه این کلمات را به هم ربط بدهم ؟!! شروع کردم ،انسان کریم و بخشنده وغریت . آخر این دو کلمه چه ربطی به هم دارد . مگر انسان کریم در بیابان غریب میماند . مگر کمر او شکسته میشود ؟! مگر خون او ریخته میشود ؟! مگر فرزند رسول خدا را میکشند ؟!!!
عطش ، خون ، آخر این دو کلمه نیز به هم ربطی ندارد . آخر چه کسی دیده خون انسان تشنه را بریزند . مگر ما مسلمان نیستیم . ما میگوییم حتی حیوانات را هم نباید لب تشنه سربرید .
تیغ و نیزه ، کودکان ، بغض گلو ، نمیدانم این کلمات چیست که بر دفتر همینطور پشت سر هم میاید !! مگر جلوی کودکانی که بغض در گلو دارند بر روی پدرشان تیغ میکشند !! آخر کدام انسان چنین کاری میکند . راستش اصلا نمیفهمم .
یتیمی ، تازیانه . این دو کلمه هم به هم نمآید . اصلا در یک جمله قرار نمیگیرند . کدام یتیمی را دیده اید که تازیانه اش بزنند . مهربان رسول خدا یتیمان را نوازش اما چطور با یتیمانش اینچنین میکنند .!! چطور بر پیکر خسنه و رنجورشان تازیانه میزنند . نمیدانم . آهای نامردمان ، آخر پدرشان را که در پیش چشمهای معصومشان سربریدید دیگر چه کار به گوشواره هایشان دارید . قدری صبر کن . او خود گوشواره را به تو میدهد. چرا دیگر گوشش را پاره میکنی !!
بغ گلویم را گرفته . این کلمات هیچ ربطی به هم ندارد . اما برای تو دارد .
ایکاش سرت را ازقفا نمیبریدند. ایکاش آبت میدادند . ایکاش یتیمانت را نمیزدند . و ایکاش ... ایکاش... .
و ایکاش زودتر بیاید روزی که فرزندت برایت خونخواهی کند . و ایکاش من نیز آنجا باشم .
چـرا بــه خاطـر من گریه می کنی آقا
منـی کـه مایه ی ننگم برای مثل شما
فدای قلب رئوفت که نیمه شب تا صبح
بـرای عـفـو گـنـاهـم تو می کنی نجوا
منی که مایه ی ننگم بـرایتان یک عمر
اســیــر بــار گـنــاه و لـذایـذ دنـیــا
شـنـیده ام شب جمعه تو بی قرار منی
و غـافل از همه جا من اسیر خواب اما
اگـر چه مایه ی ننگم اگر چه بد هستم
همیـن که نام تـو را می برند در هر جا
دلم هوای تـو را مـی کنـد، نمی دانـم
کـدام گـوشـه بـرم ایـن دل خرابم را؟
اگــر کـه لایـق درگاهتان نخواهم شد
سلام و درود خدا بر بندگان صالحش
ما برای امام زمان جایی نداریم.ما اماده ی ظهور نیستیم.ما اهل کوفه ایم و شاید بدتر از ان.امام زمان کجا بیاید؟میان ما؟من یاورش خواهم بود؟؟امام زمان نیا که ما هنوز بالغ نشده ایم.اماده نیستیم.
نیا که تحمل کربلایی دیگر را نداریم.ما اهل کوفه ایم ...
در عبور لحظه های بیشمار مانده چشم ما در انتظار یار
ای خوشا دمی که آید از سفر، تک سواری از سلاله ی بهار
رفـیـق حادثـه‌هـایی بـه رنگ تـقـدیــری
اسیـر ثـانـیــه‌هـایی شبـیـهِ زنـجـیـــری
در ایـن رسـانـه‌ی دنیــا میـان بـرفـک‌هـا
نه مانده از تو صدایی، نه مانده تصویری
رسیـده سـن حضـورت بـه سـن نوح اما
شمـار مـردم کـشـتی نـکــرده تغـییـری
هـزار جمعـه‌ی بی‌تـو گذشتـه از عمـرم
هـــزار ســـال پـیــاپی دچــار تــأخیــری
شبیه کـودک زاری شـدم که در بـازار...
تو دست گمشده‌ها را مگر نمی‌گیری؟
نامه ای از یک ریاضی دان به صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه شریف
ديدگانت را بشوي!حضورش رااحساس مي كني،
گوشهايت را بازكن!صداي آمدنش را مي شنوي،دستانت را درازكن!
عطايش را مي يابي
اورا بخوان پاسخش را مي شنوي،پس درنگ مكن و بخوان:
السلام عليك يا مولاي يا صاحب الزمان(عج)
تا خبر آيد زتو؛از اين همه دل واپسي.
مانده ام تنهاي تنها،توي اين ديار غربت،
نه نشوني؛نه پيامي،دارم از بوي وصالت
سوختم از شوق عشقت،
كي ميدي به من نشاني؟
قَسَمت بدم به مولا؟؟
كه بياي يه شب به خوابم.
آخه مُردَم از جدايي!؟
ديگه بَسه بي قراري...
از نو شکفت نرگس چشم انتظاری ام
گل کرد خار خار شب بی قراری ام
تا شد هزار پاره دل از یک نگاه تو
دیدم هزار چشم در آیینه کاری ام
گرمن به شوق دیدنت از خویش می روم
از خویش می روم که تو با خود بیاری ام
بود ونبود من همه از دست رفته است
باری مگر تو دست برآری به یاری ام
کاری به کار غیر ندارم که عاقبت
مرهم نهاد نام تو بر زخم کاری ام
تا ساحل قرار تو چون موج بیقرار
با رود رو به سوی تو دارم که جاری ام
با ناخنم به سنگ نوشتم : بیا بیا
زان پیشتر که پاک شود یادگاری ام
(قیصر امین پور)
من در انتظارم ،
من در تب و تابم از فرط انتظار
من در انتظارم ،
من در التهابـــــم از فرط انتظار
چند روز نمی دانم تـــــــــــا آمدنت مانده ؟
ديگر طاقتی ...
ديگر فرصتی نيست ...
من به انتها رسيده ام از فرط انتظار
کاش دستانم را بگيری
کاش بر دلم و قلبم بنشينی
چيزی تا غروب نمانده ،
عطر نيايش در همه جا پيچيده ،
فرشته ها از آسمان تا زمين صف کشيده اند ،
صدای بالهايشان در اضطرابم ميکند ،
چه کسی می داند در گوشه دلم چه خبر است ؟!
من ،
باز ،
توبه شکسته ام
تـوبـــه عــــاشقـی دل را ،
باز هم ،
شکسته ام
چگونه نشکنم ، حال آنکه امواج عاشقی ، ديگر چيزی از ساحل
صبر بر جای نگذاشته ؟!
می دانی ...
هيچ می دانی وقتی هر جمعه می گذرد چـه بـر سـر دل تنهـايیـم می آوری ؟!
می دانی وقتی عشق آمدنت را قطـره قطـره در وجودم جاری ميکنی دلـم چـه مـيکشد ؟!
بی قرارم می کند ...
مجنونم مـيشوم ...
خوب نگاهم کن و ببین ...
ليلايی که مجنون شده است برا آمدن آقایش ديدنيست
ای گل نرگس ما این جمعه هم نیامدی ؟!
ای گل نرگس ما پس کی میایی؟
دانشگاه انتظار بعد از 1300 سال همچنان دانشجو میپذیرد!
متاسفانه این دانشگاه هنوز 313 فارغ التحصیل هم نداشته است....
این دانشگاه در تمام شبانه روز از شما آزمون به عمل می آورد!
مدارک لازم جهت ثبت نام:
1- نماز اول وقت
2- ولایت مداری
3- دائم الوضو بودن
4- برگه تسویه حساب حق الناس
5- قلبی آکنده از یاد خدا
.
.
.
به امید عدم مشروطی در این دانشگاه!!!
التماس دعای فرج...
(اللهم عجل الولیک الفرج)
یا اباصالح سر و جونم فدات :roz::taghdim::Graphic (16):
ساعت به وقت شرعی زهرا (س) ؛دوازده!
من حقم است هشت گرفتم چرا که من
یک جمله هم نساخته ام با دوازده!
با چند نمره باشد اگر رد نمی شوی
یک، دو، سه... هفت، هشت، نه آقا دوازده
بی تو تمام اهل قیامت رفوزه اند
ای نمره ی قبولی دنیا، دوازده!
ثانیه های کند توسل می آورند
یا صاحب الزمان خدا، یا دوازده!
حالا که ساعت تو چشم خدا یکی است
آقا چقدر مانده زمان تا دوازده؟
حالا اگر نشد ولی یک روز می شود
ساعت به وقت شرعی زهرا(س)، دوازده!
اللهم عجل لولیك الفرج
منتظرم ولی آماده نیستم.................38نفر......65.52%
کمتر از50 درصد .............................7نفر.......12.07%
بیش از50 درصد ............................7نفر........12.07%
100 درصد.....................................6نفر.......10.34%
این نتایج نظر سنجی بوده تا الان!یعنی چی آماده نیستم!!!!!!!یا 50 درصد کمتر و بیشتر آماده ایم!!!
آقا یار اینطوری نمیخواد ها،آقا اینطوری نمیاد ها.....
اینجا توی سایت مذهبی که این باشه آمار وای به حال ماست!!!
آقا بیا آقا بیا اینطوری بیان آقا؟
گناهکار بودن ربطی به آماده بودن نداره!منم گناهکارم اما صد در صد آماده ام آقام بیاد،به چه چیز این دنیا دل بستیم که آماده نیستیم؟؟تا کی میخوایم انقدر ظلم و سختی و جنایت ببینیم که آماده نیستیم؟؟اصلا هدف ما از زندگی چیه!!!
یکی از شرایط ظهور آماده گی مردم هست...مگه میشه آدم منتظر باشه اما آماده نباشه!!!اونم منتظر امام زمان!!!اون انتظار نیست شعاره،ادای انتظاره!!!تو رو خدا به خودمون بیایم،آقامون خیلی غریبه..
انقدر که برای شب کنکور گزارش و فیلم و این همه آماده گی و انتظار و اضطراب داریم برای امام زمانمون داریم؟خدایا نتیجه کنکور چی میشه!!!همه فکرمون مشغولش میشه خدایا قبول بشم..
اینطوری برای امام زمان نگران هستیم؟اینطوری میخوایم از خدا که خدایا امام مهدی ظهور کنه...
ما رو ببخشید آقا نمیفهمیم...
فاطمه
مادر
کوچه
آتش
سیلی
پهلوی شکسته
محسن
فرق شکافته
جگر پاره
گلوی بریده
بغض قاتلین رو ندارید؟؟؟ آتیش نمیگیرید با شنیدن این کلامات؟؟بهم نمیریزید؟
اگر بغض ندارید و با شنیدن این کلامات حالتون عوض نمیشه باید به شیعه بودن خودتون شک کنید...
شیعه یعنی بغض و کینه قاتلین...بغضی که باعث میشه پشت پیراهنش بنویسه میروم تا انتقام سیلی زهرا بگیرم،چشمش رو میبنده و روی مین میره ...
یه بزرگی میگفت اگر میخوای شیعیان ما رو بشناسی چند بار بهشون بگو حسین حسین حسین حسین....اگر اشکشون در اومد بدون شیعه ما هستن...
اگر شیعه هستیم پس باید آماده باشیم...اگر آماده نیستیم یعنی شیعه نیستیم...
شیعه یعنی توی قبر هم باشی بلند میشی برای انتقام..
یک گوشه میان اشک ها،مادرها
یک گوشه،وداع دختران با سرها
ای غزه تکان نخور که در آغوشت
خواب اند تمام علی اصغرها
هرچند به جای آب، آتش بدهید
هرگز نتوانید به بادش بدهید
در خاک هزار لاله دارد،غزه
چشمش نزنید! و ان یکادش بدهید
شاید به نظر شماها این اشعار ربطی به آقامهدی(عج)نداشته باشه ولی به نظرمن ربط داشت اگه به نظرتون بی ربط بود میتونید حذفش کنین
[=Garamond]ای گل نرگس کاش می آمدی
[=Garamond]بی تو ای دوست چه گویم که چه آمد به سرم
[=Garamond]راه گم کرده،در کوچه دل در به درم
[=Garamond]شمع عمر من مهجور به سوسو افتاد
[=Garamond]شب ظلمانی ام و چشم به راه سحرم
[=Garamond]*********************************
[=Lucida Sans Unicode]کی شود در ندبه های جمعه پیدایت کنم
[=Lucida Sans Unicode]گوشه ای تنها نشینم تا تماشایت کنم
[=Lucida Sans Unicode]مینویسم روی هر گل نام زیبای تو را
[=Lucida Sans Unicode]تا که شاید این شب جمعه ملاقاتت کنم
:hamdel::hamdel::Gol::hamdel::hamdel::Gol::hamdel::hamdel:
[=System]آخر نیامدی و من پیر شدم
[=System]در جوانی از غمت زمینگیر شدم
[=System]مشکل نبود مردن در ره عشق
[=System]آقا بیا که منم رفتنی شدم
:Sham::Gol::Sham::Gol::Sham::Gol:
[=System]بغضی از جنس گناه
[=System]انگار بسته جاده را
[=System]زود بگشا با عبورت جاده ی مسدود را
[=System]جمعه ها،هربار می گویند:می آیی بگو.
[=System]کی تبرک میکنی آن جمعه موعود را
[=System]:Doaa:یا الله یا رحمن یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلب علی دینک
[=System](دعای غریق)
هوای قلب من از دوری تو دلگیر است
صفا بیار خودت با صفای آمدنت
تمام ترسم از این است بی شما بروم
خودت بگو كه كجایم ، كجای آمدنت؟
نگاه گرم زمین از فِراق بیمار است
خدا شفا دهدَش با دوای آمدنت
اللهم عجل لولیک الفرج
[="darkorchid"]چشمهایم از دلم رنجیده اند
هرچه را دل خواست آنها دیده اند !
در عوض یک کار مشکل خواستند
دیدن موعود از دل خواستند
چون نباشد دل پی دریای نور
بسته باشد دیده هنگام ظهور
مهدیا ! دل را خودت یاری بده
چشمهایم را تو دلداری بده...[/]
درود بر تو و منتظرانت!
با سلام و احترام
دوباره عصر جمعه شد و هنوز نیامدی...
این تاپیک رو برای درد و دل، گفتگو و راز و نیاز دوستان با امام زمان ارواحنا له الفداه زدم.
شاید! نه حتما آقا این نوشته ها رو میخونند...
تنها به یاد توست، جوش و خروش ما
ای مهدی عزیز، آی آخرین امید
ای آخرین امید
ای آخرین امید
ای آخرین امید
[=Arial Black]چه بغض ها که در گلو رسوب شد نیامدی
[=Arial Black]خلیل آتش سخن ، تبر به دوش بت شکن
[=Arial Black]خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی
[=Arial Black]برای ما که خسته ایم و دل شکسته ایم نه
[=Arial Black]ولی برای عده ای چه خوب شد نیامدی
[=Arial Black]تمام طول هفته را در انتظار جمعه ایم
[=Arial Black]دوباره صبح ، ظهر ، نه غروب شد نیامدی
[=Arial Black]...
اگرخودمان رامضطردریابیم اوبزودی زودخواهدآمد
اصلاً وظیفه ی امام این است
وقتی 10000نامه ی مهرزده شده به اباعبدالله الحسین علیه السلام فرستادند
اوخودخوب می دانست که کوفه اهل خیانت است
ولی درنامه هانوشته شده بودکه توامامی وماتورامی خواهیم واین وظیفه ی توست که بیایی
امام حسین علیه السلام بایدبه سمت کوفه می رفت چون اوراخواسته بودند
نشانه هاوعلامات ظهوراصلاً مهم نیست فقط اخلاص وزجه زدن های مامهم است
چون امکان داردخدابه خاطراصرارزیادمردم یک بدابزندوقبل ازاینکه نشانه هابه وقوع بپیونددظهورحاصل شود
من همیشه این رامی گویم که
بنی اسرائیل هیچ کدام ازنشانه های ظهورمنجیشان راندیدند
چون منجیشان نزدیک دوقرن زودتربه آنهارسید
فقط وفقط به خاطراخلاص وزجه زدن هایشان
اللهم العجل لولیک الفرج
[spoiler]
تورو خدا دعا کن مولا تا بتونم فردا خوب خادمی پدرت رو بکنم
دعا کن آقا جان
[/spoiler]
یقین دارم...
یقین دارم که چشمانت ز هرم واژه ها می سوخت...
اگر روزی برایت می نوشتم...
برایت می نوشتم...
التهابم را...
یا مهدی عج...