با پدر و مادرم چکار کنم؟(راهکارهای ارتباط صحیح با والدین)

تب‌های اولیه

88 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
با پدر و مادرم چکار کنم؟(راهکارهای ارتباط صحیح با والدین)

سلام و عرض ادب و احترام به شما دوستان و کارشناسان گرامی؛به کمک نیاز دارم؛:Gol::please:
من در خونه ی پدرم،اصلا از نظر فکری و روانی آرامشی ندارم،همش یا غیبت هست،یا حرف زور که باید قبولش کنم{به ناچار} یا کفر یا....و اینکه پدرم وقتی حرف زوری رو میخواهد به من و دیگر اعضای خانواده بقبولونه،من نمیتونم تحمل کنم و عصبانی میشم و میترسم بی احترامی بشه،با اینکه من خودم میدونم حرف من درسته و حق میگم؛؛امنیت روانی من ندارم؛به خودم میگم ای کاش میمردم و از همه ی اینها خلاص میشدم.:Ghamgin::geristan::Ghamgin::ghati::ghati:
«یا علی مدد»
*التماس دعا*

:Bye::Bye::Bye:

سلام دوست عزيز:

خواهش ميكنم كمي بيشترموضوع روباز كنيد..

پدرتون چه جوردستوراتي مي دهند؟

آيا ايشان وسايرخانواده ازنظرعقيده فكرومذهب باشما متفاوتند؟

رابطه سايرين باشما؟كلا چقدرتوي خونه صميمي هستين باهم؟باچه كسي بيشتر؟

خواهش ميكنم جزئياتو بگيد...بايدحتما براي رفع موضوع ريشه يابي كنيم.

متشكرم.

سبزينه ظهور;191845 نوشت:

پدرتون چه جوردستوراتي مي دهند؟

خدمتتون عرض کنم که،در تصمیم گرفتن در کار ها،هرچند که من روش بهتری رو بگم؛
سبزينه ظهور;191845 نوشت:

آيا ايشان وسايرخانواده ازنظرعقيده فكرومذهب باشما متفاوتند؟

بله،به نظر خودم من بیشتر از اونا از مذهب میدونم،ولی اونا(به جز مادرم)از غیبت گفتن گرفته تا چیز های دیگه مثل نگاه به نا محرم و انگار نه انگار و و و و
سبزينه ظهور;191845 نوشت:

رابطه سايرين باشما؟كلا چقدرتوي خونه صميمي هستين باهم؟باچه كسي بيشتر؟

من با پدرم رابطم خیلی زیاد نیست یعنی زیاد صحبت نمیکنم ولی با اعضای دیگر خوبه؛بیشتر با مادرم صمیمی تر هستم؛
ممنون از همدردی شما دوست گرامی سبزينه ظهور
؛:hamdel::hamdel::Gol::Gol:
یا علی مدد
*التماس دعا*

رضوی;191830 نوشت:
سلام و عرض ادب و احترام به شما دوستان و کارشناسان گرامی؛به کمک نیاز دارم؛:Gol::please:
من در خونه ی پدرم،اصلا از نظر فکری و روانی آرامشی ندارم،همش یا غیبت هست،یا حرف زور که باید قبولش کنم{به ناچار} یا کفر یا....و اینکه پدرم وقتی حرف زوری رو میخواهد به من و دیگر اعضای خانواده بقبولونه،من نمیتونم تحمل کنم و عصبانی میشم و میترسم بی احترامی بشه،با اینکه من خودم میدونم حرف من درسته و حق میگم؛؛امنیت روانی من ندارم؛به خودم میگم ای کاش میمردم و از همه ی اینها خلاص میشدم.:Ghamgin::geristan::Ghamgin::ghati::ghati:
«یا علی مدد»
*التماس دعا*

:Bye::Bye::Bye:

سلام. این چیزایی که میگید خیلی طبیعیه. غیبت که در اکثر خونه ها هست مگر تعداد معدودی. حرف زور هم هست یا از طرف والدین یا برادر و خواهرهای کوچکتر یا بزرگتر. یک چیزی رو بهتون بگم. باباها اصولا اصلا نمی خوان واقعیت رو بپذیرند حتی اگه براشون ثابت بشه:Nishkhand:واسه همین زیاد سخت نگیر. با پدرت هم یکی بدو نکن حتی اگه زور بگه. بی خیال باش حتی اگه حق با شما باشه. نمی تونی اخلاق پدرتو عوض کنی پس سعی کن بسوزی و بسازی چون بزرگتره. کم کم عادت میکنی.:ok:
منظورت از امنیت روانی دیگه چیه؟:Gig:
اینا مسائلی نیست که بخاطرشون بخوای آرزوی مرگ کنی. شما هم اولین و آخرین کسی نیستی که این مشکل رو داری. سعی کن خودت مدیریت کنی زیاد سخت نیست. هر چی پدرت میگه بگو شما حق میگی . یواش یواش دل ایشون هم نرم میشه.

سلام به شما دوست گرامي
اطلاعاتي كه داديد زياد كامل نبود، البته هر چقدر هم كه شما توضيح بديد باز هم يك طرفه به قاضي رفتن مي شود.
آن چيزي كه من متوجه شدم اين بود كه شما در كنار مشكلاتتون دغدغه هاي مذهبي داريد و درتكاپوي رشد معنوي هستيد، و اين خيلي خوب و مقدس است، خوب چرا ازين موقعيت به نحو احسنت استفاده نكنيد؟؟؟ شما با پدرت مهربان باش و اگر هم حرف نا حقي مي زنند به خاطر جايگاهشون احترامشون تمام و كمال حفظ كن و توي بحث كردن ها حقو (حتي به ظاهر) بدهيد به ايشون كلي رشد معنوي براتون ايجاد مي شود.‌بزرگان در زمينه ي پيشرفت معنوي به سه نكته اشاره دارند:1-نيكي كردن، مخصوصآبه والدين 2-نماز اول وقت3 -توجه و عنايت به اهل بيت عليهم السلام
شايد خداوند رشد و پيشرفت شمارا توي همين موضوع قرار داده...
در رابطه با غيبت كردن توي محيط زنگيتون هم،‌اگر شرايطش هست تذكر بدهيد و اگر هم نه فضا را ترك كنيد، در كنار همه ي اينها توكل به خداوند كنيد ، به نظر من اگر خالصانه توكل كنيد، خداوند از جايي كه گمان نمي كنيد، كمكتون مي كند.
موفق باشيد و التماس دعا:Gol:

*تسنیم*;191987 نوشت:

اگر شرايطش هست تذكر بدهيد و اگر هم نه، فضا را ترك كنيد،

سلام و عرض ادب و احترام؛ممنون از راهنمایی های شما؛:Gol::Mohabbat:
خب شاید، اگه موقع صحبت کردن{غیبت کردن}،فضا را ترک کنم،ناراحت بشه،نه؟:Gig::Gig:
*تسنیم*;191987 نوشت:

در كنار همه ي اينها توكل به خداوند كنيد ، به نظر من اگر خالصانه توكل كنيد، خداوند از جايي كه گمان نمي كنيد، كمكتون مي كند.

میشه بیشتر توضیح بدین که توکل کردن به چه منظور{برای چه هدفی}؟:Gig:
متشکرم
یا علی مدد:Gol:
*التماس دعا*
:Gol:

سادات;191970 نوشت:
غیبت که در اکثر خونه ها هست مگر تعداد معدودی.

سلام و عرض ادب و احترام؛ممنون از راهنماییهاتون؛:hamdel::Gol::Mohabbat:
حجت الاسلام قرائتی یک مرتبه میگفت که اگر در کشتی باشی،یک نفر کشتی رو سوراخ کند،نه تنها خود طرف ،بلکه همه غرق میشن،و حالا اگر در خونه ای هم گناه بشه همه مسئولند،خب حالا من که نمیتونم به اهل خونه بقبولونم که این کار خوب نیست،پس یعنی من هم دارم در آتش تر و خشک میسوزم و نمیتونم کاری بکنم؟:Ghamgin:
تشکر:Gol:
«یا علی مدد»
:Sham:*التماس دعا*
:Sham:
سادات;191970 نوشت:

منظورت از امنیت روانی دیگه چیه؟:Gig:

چون من از نظر روان و اعصاب،ضعیف هستم{به دلایلی:ok:}،به این خاطر گفتم که هر موقع بحثی یا همین مطالبی که در بالا خدمتتون عرض شد پیش میاد،روانم ناراحت میشه و نمیتونم تحمل کنم؛:Sham:
یا علی مدد
*التماس دعا*

سلام و تشكر از لطفتون
شما توي حرفهاتون از نداشتن آرامش رواني شكايت كرديد، من هم عرض كردم توكل كنيد،‌خود توكل و عبادت كردن براي انسان آرامش رواني ايجاد مي كنه،‌همون چيزي كه دنبالش هستيد،‌گاهي اوقات ما فقط يك علت معلولو مي بينيم ،‌مثلآ شما عدم آرامش روانيتونو فقط تو بد رفتاري پدر مي دونيد،‌شايد اگه به خاطر خداوند بهشون محبت كنيد و خالصانه تر با خداوند صحبت كنيد ، ديدگاه شما عوض بشه و زود عصباني نشيد و صبورتر بشيد و اصلآ‌هم نگيد كاش مي مردم،و...
در رابطه با اينكه فرموديد اگه هنگام غيبت كردن محيطو عوض كنم ناراحت ميشن؟ ديگه اين هنر خودتونه يه طوري رفتار كنيد ناراحت نشن،‌نگران نباشيد اگر دو سه بار ترك كنيد ،البته با روي خوش و اخلاق خوب خداوند هم كمكتون مي كنه ديگه ازتون ناراحت نميشن و چه بسا كم كم غيبت كردنو كنار بذارند،‌براي رسيدن به هدفتون تلاش كنيد كه خدا هواي شمارو دارد.

سلام
یکی از دوستان من هم چنین مشکلی داشت،خیلی وضع روحی خرابی داشت..
میگفت علی رغم این که خیلی پدرش مهربونه اما بسیار لج باز و زورگو هست..
پدرش شراب هم میخورد و پسره خیلی اذیت بود و از این که توی اون خونه بود اصلا حس خوبی نداشت...
پدرش شکاک بود و مرتب به مادرش تهمت های خیلی بد میزد..
میگفت حتی رشته تحصیلی اش روکه اصلا علاقه نداره پدرش انتخاب کرده و هیچ اختیاری ندارن،حتی خواستگارای خواهرش رو پدرش بدون مشورت رد میکنه فقط به این دلیل که غریبه هستن و..
میگفت بارها خواستم از خونه برم اما فقط به خاطر مادرم موندم چون مادرش گفته بود اگر بری منم میرم و همه زندگی به هم میریزه و دلش برای تنها موندن پدرش هم میسوزه...اونم فقط بخاطربقیه تحمل میکنه...
زیاد دیدم از این مشکلات داشته باشن و خب فکر میکنم کاری جز تحمل نشه کرد،باید صبر داشت و توکل به خدا داشت..

متشکرم از همه ی دوستان به خاطر کمک هایتون؛إن شاء الله که زیر سایه حضرت مهدی (عج) موفق ومؤید و پیروز باشیم؛:hamdel:
«یا علی مدد»
:Sham:*التماس دعا*
:Sham:

سلام
گفتنیها را دوستان گفتند.
فقط من دو فایل پور پوینت داشتم، گفتم شاید براتون قابل استفاده باشه.

رضوی;191830 نوشت:
سلام و عرض ادب و احترام به شما دوستان و کارشناسان گرامی؛به کمک نیاز دارم؛:gol::please:
من در خونه ی پدرم،اصلا از نظر فکری و روانی آرامشی ندارم،همش یا غیبت هست،یا حرف زور که باید قبولش کنم{به ناچار} یا کفر یا....و اینکه پدرم وقتی حرف زوری رو میخواهد به من و دیگر اعضای خانواده بقبولونه،من نمیتونم تحمل کنم و عصبانی میشم و میترسم بی احترامی بشه،با اینکه من خودم میدونم حرف من درسته و حق میگم؛؛امنیت روانی من ندارم؛به خودم میگم ای کاش میمردم و از همه ی اینها خلاص میشدم.:ghamgin::geristan::ghamgin::ghati::ghati:
«یا علی مدد»
*التماس دعا*

:bye::bye::bye:


سلام به رضوی گرامی و دوستان دلسوز و باصفا


این مشکلی که مطرح فرمودید در بین خانواده ها بسیار شایع و رایج است و مسئله ی مهمی می باشد چرا که به آینده فرزندان و خانواده در ارتباط است.
به نظر شما چطور میتوان با این را حل نمود؟

ما در چند محور باید به این موضوع رسیدیگی کنیم - دقت فرمایید - :

1-
نوع نگرش ما به جایگاه پدر و مادر : (ما به پدر و مادر به چه دیدی نگاه کنیم؟)

2-

شناخت ما از پدر و مادرمان : (پدر و مادر من چه خصلت هایی دارند؟)

3-

بررسی جایگاه خود در خانواده و شرائط اختصاصی مربوط به خود : (از لحاظ اجتماعی ، من در خانواده چه جایگاهی دارم؟ و موقعیت فردی من چیست؟)

4-

ریشه یابی احساس ناراحتی و کم تحملی در برابر حق و ناحق : (چه چیزی باعث میشود تا من احساس کنم پدرم یا مادرم زور گوست؟ ، حال اگر زور گویی کردند چقدر تحمل کنم و دم نزنم؟)

از دوستان دعوت میکنم برای ادامه بحث در چهارچوب این محور ها پست بزنند.

ازدواج کنید. تعجب نکنید.شوخی نمی کنما.
من هم با ازدواج با یک فرد کفو خودم از دست محیط نه چندان مناسب خانواده رها شدم اکنون با خانواده ام هم مهربان شده ام وتوانستم بدون بی احترامی یا پذیرش کارهای بدشان باها شون کنار بیام

[=Arial Black]دوستان سلام
با کسب اجازه از جناب عرفان
بنده با نظر شما کاملا موافقم .
جناب رضوان اگه میخواید مشکلتون حل بشه اون کاری رو بکنید که خدا گفته چون در اینصورت خیالتون کاملا راحته که به خطا نرفتید و مرتکب گناهی نشدید .

نقل قول:
نوع نگرش ما به جایگاه پدر و مادر : (ما به پدر و مادر به چه دیدی نگاه کنیم؟)

[=Arial Black]خداوند در قرآن کریم میفرماید :
« وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلَا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا ... إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ مَنْ كَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا » ( سوره مبارکه نساء / آیه کریمه 36 )
و خداي يکتا را پرستيد و هيچ چيزي را شريک وي نگيريد و نسبت به پدر و مادر و خويشان ... نيکي کنيد، که خدا مردم متکبّر خودپسند را دوست ندارد.

خداوند در این آیه بعد از فرمان به توحید بلافاصله به جای دستور به پذیرش معاد و نبوت و ... به نیکی به والدین توصیه می کند .
یعنی نیکی و اطاعت از والدین از اهمیت فوق العاده ای برخورداره .
پس شما باید در تمام امور ( غیر از جایی که شما رو امر به فعل حرام کنند ) از اونها اطاعت کنید .
حالا چه اشکال داره اگه حرف شما بهتر باشه ولی بهش عمل نشه .
هیچ میدونید بزرگانی مثل مرحوم آیة الله بهجت ( رحمه الله ) و امام خامنه ای ( دامة ظلّه ) با پا گذاشتن روی تمایلات خودشون به خاطر خواسته پدران بزرگوارشون به این جا رسیدند .
یادتون باشه طوری رفتار کنید که به احساس بزرگیشون خدشه ای وارد نشه .
ان شاء الله هر وقت وارد زندگی مشترک بشید و پدر بشید میتونید احساس الان پدرتون رو درک کنید .

یا علی:Gol:

جوادی;192444 نوشت:
ازدواج کنید. تعجب نکنید.شوخی نمی کنما.
من هم با ازدواج با یک فرد کفو خودم از دست محیط نه چندان مناسب خانواده رها شدم اکنون با خانواده ام هم مهربان شده ام وتوانستم بدون بی احترامی یا پذیرش کارهای بدشان باها شون کنار بیام

سلام خدمت شما؛:Gol:
این راه حل را هم نمیتونم انجام بدم چون،دو تا برادر بزرگتر از من هستند که پدر و مادرم میگن تا موقعی که اونا ازدواج میکنند،تو برو تو فریزر
:khaneh::khaneh::khandeh!:،اول اونا باید.....؛
ممنون از شما؛
یا علی مدد
*التماس دعا*

رضوی;192541 نوشت:
سلام خدمت شما؛ این راه حل را هم نمیتونم انجام بدم چون،دو تا برادر بزرگتر از من هستند که پدر و مادرم میگن تا موقعی که اونا ازدواج میکنند،تو برو تو فریزر،اول اونا باید.....؛ ممنون از شما؛ یا علی مدد

شرعا نمی توانند مانع ازدواج شما شوند.اطاعت از آنها در اینجا (فکرکنم) واجب نیست.از علما بپرسید.اگر مخالفت جایز بود تعلل نکنید که باعث نجات شما وبه احتمال زیاد بهبود روابط می شود.بالاخره هر چیزی حدی دارد.

سلام به بزرگواران
دوستاني كه كاربر محترم رضوي را تشويق به ازدواج مي كنند، بايد به يه نكته توجه داشته باشيم، گاهي اوقات شرايط ازدواج فراهم نيست،‌و واقعآ فرد نمي تونه ازدواج كنه، توي اين موقعيت به او راهنمايي بشه كه ازدواج كن تا مشكلت حل شه، امكان داره يه بار منفي رواني ديگه به فرد وارد بشه، كه براي رهايي از مشكلات بايد ازدواج كنم و چون شرايطشو ندارم پس همه ي درها به روي من بسته است، همه ي مشكلات خانه ي پدر با ازدواج حل نمي شه كه!گاهي اوقات مشكلاتي پيش مياد كه باعث رشد ميشه، آدم اگه بتونه با پدرش كه بد رفتاري داره و مدام با هم در ارتباط هستن، مدارا كنه و صبور باشه و در قبال بدي خوبي كنه(البته اين نياز به تحمل و ظرفيت بالايي داره)، قطعآ باعث پيشرفت خودش ميشه، هم پخته تر ميشه و تجربه اش بيشتر ميشه، و هم از لحاظ معنوي پيشرفت ميكنه، بنده مطمئن هستم كه از لحاظ معنوي پبشرفت چشم گيري در فرد پيدا ميشه.:Gol:

با سلام خدمت شما
اولا این رو بدونید که اگر شما توی گناه های اونها مقصر نیستی و نمیتونی اصلاحشون کنی پس گناهی هم نداری. درسته آقای قرائتی اینطوری گفته اما این در مورد شخصی است که قدرت دارد اصلاح کند اما سکوت میکند. (خیلی حرص نخور، خودتو بزن به بیخیالی)
به نظر من سعی کن اکثر وقتت را با رفتن به مراکز آموزشی و کتابخانه پر کنی، تا حتی الامکان از خونه دور باشی. یا یه شغلی داشته باشی که توی خونه زیاد نباشی.
از آمدن بهار و از رفتن دی...........اوراق وجود ما همی گردد طی
می خور، مخور اندوه که فرمود حکیم.........غم های جهان چو زهر و تریاقش می

جوادی;192444 نوشت:
ازدواج کنید. تعجب نکنید.شوخی نمی کنما.
من هم با ازدواج با یک فرد کفو خودم از دست محیط نه چندان مناسب خانواده رها شدم اکنون با خانواده ام هم مهربان شده ام وتوانستم بدون بی احترامی یا پذیرش کارهای بدشان باها شون کنار بیام

سلام به جوادی
بله موافقم و درسته اما با اینکه راهکار شما خوبه، مناسب نیست چون شامل همه افراد نمی شه و دست پیدا کردن بهش احتیاج به انرژی زیادی داره و برای خیلی ها کار ساز نیست.
باید کامل تر و عملیاتی تر از اینها ارائه راهکار کرد.


جوادی;192608 نوشت:
شرعا نمی توانند مانع ازدواج شما شوند.اطاعت از آنها در اینجا (فکرکنم) واجب نیست.از علما بپرسید.اگر مخالفت جایز بود تعلل نکنید که باعث نجات شما وبه احتمال زیاد بهبود روابط می شود.بالاخره هر چیزی حدی دارد.

جوادی عزیز و دلسوز!
از اینکه در بحث شرکت می کنید مسرورم.
این نکته شما از نگاه فقه درست اما از دیدگاه اسلام اشتباس.
چراکه اسلام مجموعه فقه و اخلاق است و نمی شود تنها با فقه زندگی کرد و اخلاق لازمه زندگیست.
اخلاق اطاعت و احترام محض را از فرزند می خواهد و این حرف شما کمی بی ادبی به والدین رو به دنبال داره.


muhammad-aga;192720 نوشت:
با سلام خدمت شما
اولا این رو بدونید که اگر شما توی گناه های اونها مقصر نیستی و نمیتونی اصلاحشون کنی پس گناهی هم نداری. درسته آقای قرائتی اینطوری گفته اما این در مورد شخصی است که قدرت دارد اصلاح کند اما سکوت میکند. (خیلی حرص نخور، خودتو بزن به بیخیالی)
به نظر من سعی کن اکثر وقتت را با رفتن به مراکز آموزشی و کتابخانه پر کنی، تا حتی الامکان از خونه دور باشی. یا یه شغلی داشته باشی که توی خونه زیاد نباشی.
از آمدن بهار و از رفتن دی...........اوراق وجود ما همی گردد طی
می خور، مخور اندوه که فرمود حکیم.........غم های جهان چو زهر و تریاقش می

خوب
این حرف شما درست اما این بنده خدا تا کی و چقدر بره بیرون و به شکلی غیر مستقیم از مشکل فرار کنه؟
در دری میشه ها !
راهکار شما خوب اما ناقص به نظر میرسه چون بالاخره در موضوعی با پدر برخورد داره دیگه!
تو بیابون زندگی نمیکنه که، تو خونس.
کاملش کنید.


muhammad-aga;192720 نوشت:

سعی کن اکثر وقتت را با رفتن به مراکز آموزشی و کتابخانه پر کنی، تا حتی الامکان از خونه دور باشی. یا یه شغلی داشته باشی که توی خونه زیاد نباشی.

سلامی محترمانه خدمت شما جناب muhammad-aga عزیز:Gol: و همه ی دوستان اسک دین؛:hamdel:
با این روشی که شما ذکر کردین،دیگه اون رابطه ی خوبی که در اسلام سفارش شده با پدر و مادر داشته باشیم،پایمال میشه؛(چون با این برنامه، کمتر زمانی پیش میاد که به والدین نیکی و کمک کنیم:ok:)
لطفا قبل از نظر دادن،نظرتون را با گفته ی دین اسلام،مطابقت دهید،بعد از بررسی،نظر خوبتون را بفرمایید تا همه استفاده کنند:ok::ok:
«یا علی مدد»:Gol:
:Sham:*التماس دعا*
:Sham:

سلام به دوستان
در خیلی از موارد اینچنینی قلق (یا غلق یا قلغ)شناسی جواب میده...
باید ببینید قلق پدر و مادر چی هست!!!زن های قدیم خوب سیاستی داشتند و قلق های شوهر ها رو بلد بودند ،مثلا وقتی میخواستن چیزی بخوان از شوهرشون بهترین غذا رو میپختند و بهترین لباس رو میپوشیدند و از راهش وارد میشدند و رضایت همسرشون رو جلب میکردند(نه مثل الان با لج و لجبازی و داد و بیداد)..
باید دید قلق پدر و مادر چیست،بنابراین نمیشه نسخه کلی پیچید که شما اگر این کار رو انجام بدی قطعا جواب میگیری...باید راه زندگی در چنین مکانی رو یاد بگیرید و به جای انزوا و این که خودتون رو اذیت کنید ببینید چطور میتونید با این شرایط کنار بیاید..
یکی با بابا جون گفتن وچایی اوردن برای پدر و ماساژ دادن پاهای پدر به این مهم میرسه..
یکی با لوس کردن خودش برای بابا..
یکی با قهر و آشتی کردن و یکی هم با حرف زدن منطقی با پدرش..
فقط بدونید با لجبازی کردن و ناراحتی کردن هیچ کاری پیش نمیره..
----------------------------------------------------------
در مورد غیبت کردن هم تا اونجایی که میتونید ترک کنید یا یه بهونه جور کنید که بلند بشید و اگر دیگه واقعا نشد وانمود کنید گوش میدید اما حواستون رو پرت جای دیگه ای بکنید
---------------------------------------------
این رو هم بدونید که بد اخلاقی پدر و مادر کفاره گناهان میشه،به قول یکی از بزرگان اینطوری خدا داره شما رو میچرونه و گناهانتون میریزه...
دنبال دلتون هم نیفتید ،باور کنید خیلی جاها آدم باید به بی خیالی بزنه،باور کنید توی خیلی از زندگی ها این مسایل هست و بعضی ها حتی کتک میخورند،آدم باید بریزه توی خودش و وقتی میشینه پای سجاده حسابی خودشو خالی کنه..نماز شب خیلی بهتون کمک میکنه...
هر شب با خدا حرف بزنید قبل از خواب،باهاش درد دل کنید،مطمین باشید خدا میدونه و میبینه...
خودش گفته از رگ گردن به شما نزدیک ترم،پس خودتون رو دستش بسپارید،تحت هر شرایطی به پدر و مادر احترام بذارید و صبر پیشه کنید که پایان شب سیه سپید است
..و الله مع الصابرین

رضوی;191830 نوشت:
سلام و عرض ادب و احترام به شما دوستان و کارشناسان گرامی؛به کمک نیاز دارم؛:gol::please:
من در خونه ی پدرم،اصلا از نظر فکری و روانی آرامشی ندارم،همش یا غیبت هست،یا حرف زور که باید قبولش کنم{به ناچار} یا کفر یا....و اینکه پدرم وقتی حرف زوری رو میخواهد به من و دیگر اعضای خانواده بقبولونه،من نمیتونم تحمل کنم و عصبانی میشم و میترسم بی احترامی بشه،با اینکه من خودم میدونم حرف من درسته و حق میگم؛؛امنیت روانی من ندارم؛به خودم میگم ای کاش میمردم و از همه ی اینها خلاص میشدم.:ghamgin::geristan::ghamgin::ghati::ghati:
«یا علی مدد»
*التماس دعا*

:bye::bye::bye:

با سلام و احترام به دوست گرامی
به نظر حقیر شما یک مدتی خیلی وقت ها میشه پدر های خانواده با توجه به اینکه تمام مشکلات یک خانواده رو به دوش میکشند کمتر به نیاز روحی فرزندان خودشون رسیدگی میکنند ولی میتونم به جرات بگم که هر چقدر هم که ناملایمتی کنند بازهم چون پدر هستند هیچ کس به اندازه پدر فرزندش رو دوست نخواهد داشت و همینطور کلا خانواده.و چند باری هم در مقابل ناملایمتی فقط سکوت شود کم کم پدر خانواده به رفتار خودش رجوع میکنه و متوجه اشتباهشون میشن..
پس بجای اینکه یکطرفه به قضاوت بشینیم ببینیم چی باعث مخالفت پدر شده عامل اصلی ایشون چی هست و اینکه خواسته های خودتون رو
با نرمی و در وقت مناسب و هنگامی که آرامش فکری دارند مطرح کنید ...
دوست عزیز خیلی وقت ها پدر شما اصلا خودش هم راضی به مخالفت با شما نیست ولی فشار های فکری ایشون باعث میشه که حتی از کسی غیبت کنه اگر ما فرزندها این رو درک کنیم که اگر من جای پدرم بودم و با اون شرایط چه رفتاری داشتم شاید اینطور قضاوت نمی کردیم از رفتارشون...
ویک نکته دیگر اینکه اصلا با لحنی که حتی کاملا مطلب خدا پسندانه هم باشه درست بیان میکنم که پدر بنده هم در مقابلش جبهه نگیره؟؟؟
و سر دوست عزیزم رو درد نمیارم و عرض میکنم در آخر که زندگی انسان یک نعمت هست و با آرزوی مرگ داریم کفران نعمت میکنیم و دوست گلم پدر و مادر نعمتی هستند که هرگز هیچ کس نمیتونه آنها باشند...و در مورد غیبت هم اگر شما چند بار به آرامی و نرمی و به طور غیر مستقیم نه فقط پدر خانواده رو مخاطب قرار بدین بلکه همه ی افراد رو که درست نیست و متوجه گناه آن بکنید حتما رفته رفته کم میشه...حتی در دیگر موارد اخلاقی...
بنده هم یک همچنین تفکری داشتم ولی وقتی عوض شد باور کنید رفتار های متقابل هم عوض شد...

عرفان;192795 نوشت:
اخلاق اطاعت و احترام محض را از فرزند می خواهد و این حرف شما کمی بی ادبی به والدین رو به دنبال داره[/quote][quote=*تسنیم*;192715]همه ي مشكلات خانه ي پدر با ازدواج حل نمي شه كه

با عرض ادب خدمت کارشناسان محترم.
بنده هم اطلاعات روانشناسی دارم وهم تجربه! همه مشکلات من با اینکار حل شد!!! زندگی من عوض که چه عرض کنم زیر ورو شد! نه فقط زندگی خانودگی بلکه حتی اجتماعی.البته خودم هم همت کردم.اتفاقا خانواده همسرم هم آدمهای خیلی عادی ولی هم عقیده من بودند.
تا محیط زندگی انسان عوض نشود و وارد یک خانواده نرمال نشود روحش آرام نمی شود.حتی اگر خیلی هم تمرینات وآموزشهای کسب آرامش وارتباط موثر واخلاق اسلامی را هم بگذراند باز تحت فشار عصبی خواهد بود.پدر ومادر با توجه به سنشان نسبت به فرزند تقریبا هرگزعوض نمی شوند.به قول معروف همین است که هست! این حرفها هم که صبر کن و توکل کن وبه خدا پناه ببر و..... از این جور شعارها هم بالاخره یک جایی تمام می شود.ما انسانهای عادی هستیم نه ابر انسان! ادامه این زندگی به این نحو فقط فشار ساده عصبی نیست.لطمه روحی همه جانبه وکاهش عزت نفس وعوارض زیاد دیگر که اینجا جای بحثش نیست وارد می کند که لطمات وارده تا سالیان سال قابل جبران نیست واحتمالا همین الان هم اثرش را گذاشته.پس نظر من قطعا وحتما ترک این محیط است.
اگر کاربر محترم آقا هستند که کار راحت است.اگر شرایط مادی ازدواج را آسان بگیرند چرا شدنی نباشد؟ یا حداقل تا فراهم شدن شرایط مادی مجردی زندگی کنند به نظر من بهتر است.الان خیلی هم اینکار رایج شده! وخلاف عرف هم نیست!
اما اینکه نباید پدر ومادر ناراحت شوند نیز درست است. باید با لطایف الحیل
قانعشان کنند.البته قاطعیت هم لازم دارد که معنای آن به هیچ وجه بی احترامی نیست.
اما آیا اخلاق اسلامی به نابودی روح وروان ودین ومذهب یک فرد راضی است؟
حالا من این دوستمان را عرض نمی کنم.اما تحقیقات دانشمندان روانشناس ثابت کرده که اثر یک خانواده بد چیزی در حد(جنایت) است!

رضوی;192808 نوشت:
با این روشی که شما ذکر کردین،دیگه اون رابطه ی خوبی که در اسلام سفارش شده با پدر و مادر داشته باشیم،پایمال میشه؛

با سلام خدمت شما دوست عزیز و تشکر از نقد خوب شما
اگر پدر و مادر در سنی هستند که احتیاج ضروری به فرزند دارن، حرف شما درسته. اما اگر نیاز خاصی بهش ندارن چه لزومی پسری که ازدواج نکرده بشینه ور دل پدر و مادر. مرد باید صبح بره بیرون شب بیاد خونه. و این مسئله مربوط به قبل و بعد از ازدواج نیست. اما من دلم برای دخترا میسوزه چون اگر پدر و مادرشون بد باشن، خیلی نمیتونن بیرون برن. اما باز میتونن با نظارت پدر و مادر وقتشون رو تو کتابخونه بگذرونن.
نکته بعدی اینکه اگر حرف شما درست باشه، پس بچه نباید ازدواج کنه چون کمتر برای پدر و مادر میتونه وقت بزاره.
عرفان;192797 نوشت:
این حرف شما درست اما این بنده خدا تا کی و چقدر بره بیرون و به شکلی غیر مستقیم از مشکل فرار کنه؟ در دری میشه ها !

با سلام و تشکر از نقد شما و اظهار لطف شما
گاهی اوقات فرار کردن از مشکلات بهترین راه است. من اگر دو روز قبل فرار کرده بودم الان صورتم زخمی نشده بود.:khaneh:
دردری شدن هم مشکلی نداره. خوب دردری بشه، مگه من گفتم بره تو پارک بشینه. آدم در راه علم و اشتغال دردری بشه مشکلی نداره.
البته اگر پدر و مادر ازش کاری خواستند باید انجام بده، اما لازم نیست تو همه تصمیم گیری ها نظر بده. وقتی میبینه پدر لجبازی میکنه، سعی کنه تا جایی که ممکنه توی تصمیم گیری نظر نده و مشارکت خودش رو در کارهای خانواده کاهش بده. مگر در صورتی که پدر و مادر بهش نیاز داشته باشن.
جوادی;192924 نوشت:
اگر کاربر محترم آقا هستند که کار راحت است.اگر شرایط مادی ازدواج را آسان بگیرند چرا شدنی نباشد؟ یا حداقل تا فراهم شدن شرایط مادی مجردی زندگی کنند به نظر من بهتر است.الان خیلی هم اینکار رایج شده! وخلاف عرف هم نیست! اما اینکه نباید پدر ومادر ناراحت شوند نیز درست است. باید با لطایف الحیل قانعشان کنند.البته قاطعیت هم لازم دارد که معنای آن به هیچ وجه بی احترامی نیست.

با سلام
احسنت بر شما دوست عزیز، به نظر من حرف شما خیلی خوبه. ازدواج هم میتونه بهانه ای برای دور شدن از محیط خانواده باشه. همچنین انسان موقعی که تنهاست، اگر در یک مسئله دچار مشکل بشه، اگر مجرد باشه یا باید دردش رو به دوستش بگه یا به کسی نگه. که هر دو کار اثرات منفی دارد. اما همسر میتونه انسان را در تحمل مشکلات کمک کنه.
اما اینکه دو تا برادر بزرگتر دارن من واقعا بهشون تسلیت میگم:khaneh:اما به نظر من اگر واقعا به خدا توکل کنند حتی زودتر از اونها میتونن ازدواج کنن. به نظر من باید دختر مورد نظر رو بپسندن بعد پدر و مادر رو در مقابل کار انجام شده بزارن. اگر با پدر و مادر و برادر ها منطقی صحبت کنن حتما راضی میشن. بهشون بگن که اگر ازدواج نکنم به گناه میافتم و همه گناه ها هم میافته گردن پدر و مادر و برادر های دیگه.:Narahat az:

جوادی;192924 نوشت:

اگر کاربر محترم آقا هستند

با سلام خدمت دوستان؛
مثل اینکه اسمم غلط اندازه که شک کردین آقام یا خانوم!!:Gig::Gig::Nishkhand:
*یا علی مدد*
:Gol:*التماس دعا*
:Gol:

muhammad-aga;192929 نوشت:

اگر حرف شما درست باشه، پس بچه نباید ازدواج کنه چون کمتر برای پدر و مادر میتونه وقت بزاره.

خدمت شما عرض کنم منظورم از اینکه گفتم وقت برای کمک و نیکی کردن به پدر و مادر دیگه نیست،این بود که،با کارهایی که پیشنهاد کردین{سعی کن اکثر وقتت را با رفتن به مراکز آموزشی و کتابخانه پر کنی، تا حتی الامکان از خونه دور باشی} این حرف رو زدم نه اینکه وقتی ازدواج کردیم وقتی برای نیکی کردن نیست؛دقت کنید!!!!:ok:؛شغل و ازدواج که بحثشون جداست و مورد بحث من نیستند؛:Kaf:
یا علی:Gol:

muhammad-aga;192929 نوشت:

اما اینکه دو تا برادر بزرگتر دارن من واقعا بهشون تسلیت میگم:khaneh:

دستتون درد نکند،چرا دیگه تسلیت!!!!!؟؟؟؟؟:Gig::Gig:
:Sham:*التماس دعا*
:Sham:

در هر صورت من نظر وتجربه شخصی خودمو دادم وهیچ اصراری هم ندارم کسی بپذیره.قطعا مشاوره حضوری لازمه.ولی معتقدم این راه خیلی عملی تر از راههای دیگراست ولی شاید واقعا به درد همه نخوره.انتخاب با سوال کننده محترم است

متشکرم از همه ی دوستان به خاطر نظرهای خوبشون که من را یاری کردند؛:hamdel::Gol:
إن شاءالله که همیشه در سایه حضرت مهدی (عج) موفق و مؤید و پیروز باشیم؛:Doaa:
یا علی مدد
:Sham:*التماس دعا*
:Sham:

رضوی;192960 نوشت:
دستتون درد نکند،چرا دیگه تسلیت!!!!!؟؟؟؟؟

نه منظورم از تسلیت این بود که حالا حالا ها باید منتظر باشی تا اونا ازدواج کنن.
رضوی;193001 نوشت:
متشکرم از همه ی دوستان به خاطر نظرهای خوبشون که من را یاری کردند؛

قابلی نداشت. ایشالله که مشکلت حل بشه.

رضوی;193001 نوشت:
متشکرم از همه ی دوستان به خاطر نظرهای خوبشون که من را یاری کردند؛:hamdel::Gol:
إن شاءالله که همیشه در سایه حضرت مهدی (عج) موفق و مؤید و پیروز باشیم؛:Doaa:
یا علی مدد
:Sham:*التماس دعا*
:Sham:

در پناه صاحب الزمان(عج):hamdel:
انشا الله که همیشه در آرامش باشید و هیچ وقت آروزی از دست دادن نعمت زندگی رو نکنید دوست عزیز...:hamdel:

كاربر محترم رضوي
اگر امكانش داريد ما را در جريان احوالاتتون قرار بدهيد

عرفان;192426 نوشت:

سلام به رضوی گرامی و دوستان دلسوز و باصفا


این مشکلی که مطرح فرمودید در بین خانواده ها بسیار شایع و رایج است و مسئله ی مهمی می باشد چرا که به آینده فرزندان و خانواده در ارتباط است.
به نظر شما چطور میتوان با این را حل نمود؟

ما در چند محور باید به این موضوع رسیدیگی کنیم - دقت فرمایید - :

1-
نوع نگرش ما به جایگاه پدر و مادر : (ما به پدر و مادر به چه دیدی نگاه کنیم؟)


دوستان اجازه بدن؟

اگر همراهی کنید از مورد اول شروع می کنیم:

در اسلام پدر ومادر جایگاه بسیار والایی دارند.در روایات زیادی آمده که اگر پدر و مادر غیر مسلمانی دارید در راستای دستورات دین اسلام، اطاعتشان کنید.
و آثار زیادی در نیکی به ایشان گفته شده و امتیازات فراوانی برای نیکی کننده به پدر و مادر از جانب خدا عطا شده.

http://www.maarefquran.org/index.php/page,viewArticle/LinkID,4213?PHPSESSID=8216403e76c4233f1ac423279305e1a4

http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=36961

نگاه اخلاق به پدر و مادر نگاهی زیباست.
اخلاق می گوید: به آنها به چشم یه رودخانه پر آب و خروشان و پر برکت و با منظره ای زیبا بنگرید.
پدر و مادر سکوی صعود به سمت خدا می باشند و اگر ما مطیع خدا باشیم و به آن دو به چشم رودخانه زلال سعادت نگاه می کنیم که فرقی ندارد چند درخت پای این رودخانه رشد کرده و یا چقدر عرض و طول دارد و یا .... ما در رسیدن به سعادت از آن بهره خواهیم برد.

* حال برای شما فرقی دارد سکوی پیشرفت تان سیمانی باشد یا چوبی و یا فلزی؟!!!!!!!


در روایتی هست که:
به پدر و مادرت نیکی کن حتی اگر به تو ظلم کرده باشند.

* پس اگر خودت را دوست داری و یا دوست خدا هستی اطاعتشان کن و بدیهایشان را تحمل نما.

http://www.aviny.com/hadis-mozooee/ejtemai/valedeyn.aspx

http://www.hawzah.net/fa/MagArt.html?MagazineArticleID=37721&MagazineNumberID=4723

http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=6337

پست نزنید ادامه دارد...

پدر و مادرم

پدر و مادر سایبان رحمت خدا هستند

پدر و مادرم طلوع از جانب خدا خورشید بندگی در زندگی ام هستند

پدر و مادرم آستانه درگاه خدا هستند

پدر و مادرم چشمه زلال محبت اند.

اینها چکیده آموزه های دینی اند

http://www.tebyan-ardebil.ir/description.aspx?id=21488


---> به نظر شما حاصل این نوع نگاه و تفکر چیست؟

*تسنیم*;193156 نوشت:
كاربر محترم رضوي
اگر امكانش داريد ما را در جريان احوالاتتون قرار بدهيد

به روی چشمم،حتما؛ممنون از همه؛:hamdel::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::hamdel:
به کمک شما دوستان خوبم،تونستم خودمو تغییر بدم و رفتارمو با پدر بهبود ببخشم، و سعی کنم که دیگه با عصبانیت با ایشون صحبت نکنم
:Hedye:اجرکم عند الله:Hedye:
یا علی مدد:Gol:

*التماس دعا*
:Gol:

رضوی;193250 نوشت:
به روی چشمم،حتما؛ممنون از همه؛:hamdel::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::hamdel:
به کمک شما دوستان خوبم،تونستم خودمو تغییر بدم و رفتارمو با پدر بهبود ببخشم، و سعی کنم که دیگه با عصبانیت با ایشون صحبت نکنم
:Hedye:اجرکم عند الله:Hedye:
یا علی مدد:Gol:

*التماس دعا*
:Gol:

سلام به شما بزرگوار
خيلي خوشحال شدم؛ قدر پدر گراميتون بدونيد، از فرمايشات استادعرفان هم بهره ببريد اين صحبتها در رابطه با جايگاه بزرگ پدر و مادر تو رفتار ما ها خيلي تآثير ميذاره؛ البته كه دل اونهاييو كه ازين نعمت بي بهره هستندو به درد مياره،انشاالله خداوند همه ي پدر مادر هاي سفر كرده را بيامرزد:Gol:

رضوی;193250 نوشت:
به روی چشمم،حتما؛ممنون از همه؛:hamdel::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::hamdel:
به کمک شما دوستان خوبم،تونستم خودمو تغییر بدم و رفتارمو با پدر بهبود ببخشم، و سعی کنم که دیگه با عصبانیت با ایشون صحبت نکنم
:Hedye:اجرکم عند الله:Hedye:
یا علی مدد:Gol:

*التماس دعا*
:Gol:

بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین


سلام بر حضرت ولیعصر (عج) و منتظرانش

خیلی خوشحالیم که شما در این راه موفق شدید ، الان پدر شما از این تغییر رفتار شما دچار شگفتی خواهند شد ، هر چند که به روی خودشون نخواهند آورد، ولی در درون به شما احترام خاصی قائل خواهند شد. چون شما کار خدا را عزیز داشتید (احترام به والدین در هر شرایطی) خدا نیز شما و کارتون را عزیز خواهد داشت.


نقش دعوت عملی در سازندگی فرد و جامعه، بسیار مهم و مؤثر است، تا آنجا که حضرت صادق(ع)می ­فرماید:
کونوا دعاة الناس بغیر ألسنتکم؛
با غیر زبان هآیتان مردم را دعوت کنید.


و از حضرت امام علی(ع)چنین حکآیت شده است:
هر کس خویش را پیشوای دیگران قرار داد، باید اصلاح خویش را بر اصلاح دیگران مقدم بدارد و پیش از آن که مردم را با زبان خود دعوت نماید، با سیرت و رفتار خود دعوت کند. کسی که معلم و ادب کننده خویشتن است، به احترام سزاوارتر است از کسی که معلم و مربی مردم است.


به امید تاثیرگذاری مثبت شما در خانواده با کمک خداوند تبارک و تعالی.

التماس دعا

رضوی;193250 نوشت:
به روی چشمم،حتما؛ممنون از همه؛:hamdel::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::hamdel:
به کمک شما دوستان خوبم،تونستم خودمو تغییر بدم و رفتارمو با پدر بهبود ببخشم، و سعی کنم که دیگه با عصبانیت با ایشون صحبت نکنم
:Hedye:اجرکم عند الله:Hedye:
یا علی مدد:Gol:

*التماس دعا*
:Gol:

احسنت والله:Kaf::Kaf::Kaf::Kaf::Kaf:
در پناه حق:Gol:

عرفان;193194 نوشت:
پدر و مادرم

پدر و مادر سایبان رحمت خدا هستند

پدر و مادرم طلوع از جانب خدا خورشید بندگی در زندگی ام هستند

پدر و مادرم آستانه درگاه خدا هستند

پدر و مادرم چشمه زلال محبت اند.

اینها چکیده آموزه های دینی اند

http://www.tebyan-ardebil.ir/description.aspx?id=21488


---> به نظر شما حاصل این نوع نگاه و تفکر چیست؟


---> به نظر شما حاصل این نوع نگاه و تفکر چیست؟

کار خوبیه که دوستان آفرین و بارک الله برای رضوی عزیز بزنن ولی سایت برای بحث علمیه و پستاش باید علمی :Graphic (37):هم باشه.

دوستان نظر بدن

عرفان;193355 نوشت:
---> به نظر شما حاصل این نوع نگاه و تفکر چیست؟

بزرگوار منظورتون کدام نگاه و نگرش است ؟احترام به پدر و مادر؟
البته یک چیزی هم حقیر عرض کنم خیلی و قتها و خیلی از بزرگواران اهل فن سوال کردم و پاسخ خوبی نگرفتم اینکه همان خداوندی که در قرآن فرموده است:" و بالوالدین احسانا" همان خدای باری تعالی گفته که پدر مادر هم حقی به گردن فرزندان دارند و فرزندان هم حقی به گردن آنها و همین طور این مطلب رو هم بیان کرده است... و احترام به یکدیگر رو هم سفارش کرده و باید بگوییم که بعضی از پدر مادران هم کم کوتاهی نمی کنند چون فکر میکنند که فقط به آنها باید احسان شود...

ashr;193387 نوشت:
بزرگوار منظورتون کدام نگاه و نگرش است ؟احترام به پدر و مادر؟
البته یک چیزی هم حقیر عرض کنم خیلی و قتها و خیلی از بزرگواران اهل فن سوال کردم و پاسخ خوبی نگرفتم اینکه همان خداوندی که در قرآن فرموده است:" و بالوالدین احسانا" همان خدای باری تعالی گفته که پدر مادر هم حقی به گردن فرزندان دارند و فرزندان هم حقی به گردن آنها و همین طور این مطلب رو هم بیان کرده است... و احترام به یکدیگر رو هم سفارش کرده و باید بگوییم که بعضی از پدر مادران هم کم کوتاهی نمی کنند چون فکر میکنند که فقط به آنها باید احسان شود...

با جناب ashr موافقم،واقعا گاهی اوقات اینجوری هم میشه؛حالا تکلیف چیست؟:Gig::Gig:
*التماس دعا*

با سلام و اجازه از اساتید

نکات خوبی گفته شد.مخصوصا دوست عزیز ashr به نکته های خوبی اشاره فرمودن.

همه نکات اخلاقی و مواردی که در مذهب اشاره شده شکی درشون نیست.مخصوصا در رابطه با احترام به والدین.اینکه باید تمرین کنیم وهنر آروم کردن و قانع کردن دیگران رو بلد باشیم.

اما موردی که به نظرم از همه مهمتره و بیشتر باید بهش توجه کرد این هست که دوست عزیز"رضوی"، از گفته هاتون کاملا مشخصه که آستانه تحملتون پایینه.و البته خودتون هم به درستی گفتید که از نظر اعصاب و روان ضعیف هستید.که اینرو دقیقا نگفتید چرا؟
اما عوامل متعددی میتونه باعث پایین اومدن این آستانه تحمل بشه.1عامل ضعف بدنی باشه که اینو شاید به راحتی نشه از رو ظاهر تشخیص داد.(شاید شنیده باشین گاهی میگن طرف فقط هیکل داره:Cheshmak:)مثل کم خونی یا کمبود بعضی ویتامین ها.

برا درمان، علاوه بر تغییر نحوه خورد و خوراک یا مصرف بعضی ویتامین ها و میوه و 4مغز،ورزش خیلی موثره.مخصوصا ورزشهای باشگاهی و شنا.کلا ورزشهای هوازی که اکسیژن زیاد مصرف میشه.

و + توی طب گیاهی براتقویت اعصاب روش های ساده اما واقعا معجزه آسایی وجود داره.مثلا من خودم تحملم پایین بود کلی ناراحتی معده و اعصاب پیدا کردم.بعد کلی تحقیق و سراغ این دکتر اون دکتر متوجه شدم سرد مزاجم(اکثراً سرد مزاج ها اینطورن)
ولی خوب شما جو خونتون هم به ناراحتی اعصابتون کمک میکنه که با همین داروهای ساده گیاهی خیلی خوب میتونید تقویت کنید.

کلا هرکی اعصابش ناراحته حتی افسردگی داره باید ورزش مداوم تقویت و داروهای گیاهی رو با هم بکارببره تا بهبود پیدا کنه

ادامه داره...

mahdiya;193633 نوشت:
با سلام و اجازه از اساتید

نکات خوبی گفته شد.مخصوصا دوست عزیز ashr به نکته های خوبی اشاره فرمودن.

همه نکات اخلاقی و مواردی که در مذهب اشاره شده شکی درشون نیست.مخصوصا در رابطه با احترام به والدین.اینکه باید تمرین کنیم وهنر آروم کردن و قانع کردن دیگران رو بلد باشیم.

اما موردی که به نظرم از همه مهمتره و بیشتر باید بهش توجه کرد این هست که دوست عزیز"رضوی"، از گفته هاتون کاملا مشخصه که آستانه تحملتون پایینه.و البته خودتون هم به درستی گفتید که از نظر اعصاب و روان ضعیف هستید.که اینرو دقیقا نگفتید چرا؟
اما عوامل متعددی میتونه باعث پایین اومدن این آستانه تحمل بشه.1عامل ضعف بدنی باشه که اینو شاید به راحتی نشه از رو ظاهر تشخیص داد.(شاید شنیده باشین گاهی میگن طرف فقط هیکل داره:cheshmak:)مثل کم خونی یا کمبود بعضی ویتامین ها.

برا درمان، علاوه بر تغییر نحوه خورد و خوراک یا مصرف بعضی ویتامین ها و میوه و 4مغز،ورزش خیلی موثره.مخصوصا ورزشهای باشگاهی و شنا.کلا ورزشهای هوازی که اکسیژن زیاد مصرف میشه.

و + توی طب گیاهی براتقویت اعصاب روش های ساده اما واقعا معجزه آسایی وجود داره.مثلا من خودم تحملم پایین بود کلی ناراحتی معده و اعصاب پیدا کردم.بعد کلی تحقیق و سراغ این دکتر اون دکتر متوجه شدم سرد مزاجم(اکثراً سرد مزاج ها اینطورن)
ولی خوب شما جو خونتون هم به ناراحتی اعصابتون کمک میکنه که با همین داروهای ساده گیاهی خیلی خوب میتونید تقویت کنید.

کلا هرکی اعصابش ناراحته حتی افسردگی داره باید ورزش مداوم تقویت و داروهای گیاهی رو با هم بکارببره تا بهبود پیدا کنه

ادامه داره...

بنده هم با تمام فرمایشات شما بزرگوار موافق هستم چراکه وقتی قوای جسمی بالا میرود که نقش قالب روح را بازی میکند می تواند روح و روانی با آرامش بالا تری داشته باشیم و قدرت پذیرش حرفها و مشکلات رو هم داشته باشیم...

ولی بازهم در رابطه با معقوله ی پست قبلی ام از جناب عرفان میخواهم که جواب حقیر را هم بدهند...

رضوی;193410 نوشت:
با جناب ashr موافقم،واقعا گاهی اوقات اینجوری هم میشه؛حالا تکلیف چیست؟:gig::gig:
*التماس دعا*

ashr;193387 نوشت:
بزرگوار منظورتون کدام نگاه و نگرش است ؟احترام به پدر و مادر؟
البته یک چیزی هم حقیر عرض کنم خیلی و قتها و خیلی از بزرگواران اهل فن سوال کردم و پاسخ خوبی نگرفتم اینکه همان خداوندی که در قرآن فرموده است:" و بالوالدین احسانا" همان خدای باری تعالی گفته که پدر مادر هم حقی به گردن فرزندان دارند و فرزندان هم حقی به گردن آنها و همین طور این مطلب رو هم بیان کرده است... و احترام به یکدیگر رو هم سفارش کرده و باید بگوییم که بعضی از پدر مادران هم کم کوتاهی نمی کنند چون فکر میکنند که فقط به آنها باید احسان شود...

بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین

سلام بر حضرت ولیعصر (عج) و منتظرانش

در اسلام آموزه های فراوانی درمورد حقوق فرزندان وجود دارد ، در رساله حقوق امام سجاد (ع) این حق بیان شده است:

وَ أَمّا حَقّ وَلَدِكَ فَتَعْلَمُ أَنّهُ مِنْكَ وَ مُضَافٌ إِلَيْكَ فِي عَاجِلِ الدّنْيَا بِخَيْرِهِ وَ شَرّهِ وَ أَنّكَ مَسْئُولٌ عَمّا وُلّيتَهُ مِنْ حُسْنِ الْأَدَبِ وَ الدّلَالَةِ عَلَى رَبّهِ وَ الْمَعُونَةِ لَهُ عَلَى طَاعَتِهِ فِيكَ وَ فِي نَفْسِهِ فَمُثَابٌ عَلَى ذَلِكَ وَ مُعَاقَبٌ فَاعْمَلْ فِي أَمْرِهِ عَمَلَ الْمُتَزَيّنِ بِحُسْنِ أَثَرِهِ عَلَيْهِ فِي عَاجِلِ الدّنْيَا الْمُعَذّرِ إِلَى رَبّهِ فِيمَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ بِحُسْنِ الْقِيَامِ عَلَيْهِ وَ الْأَخْذِ لَهُ مِنْهُ وَ لا قُوّةَ إِلّا بِاللّهِ

و اما حق فرزندت (اين است كه) بدانى او از توست و در اين جهان به نيك و بد خويش وابسته به توست و تو با پرورش خوب و رهنمايى او به راه پروردگارش و كمك به او در فرمانبردارى وى (هم) درباره خودت و (هم) در حق او مسؤول هستى و بر (اساس) اين مسؤوليت پاداش برى و كيفر بينى، پس در كار فرزند، چنان كسى عمل كن كه كارش را در اين دنيا به حسن اثر بيارايد و تو به سبب حسن رابطه فيمابين و سرپرستى خوبى كه از او كرده‏اى و نتيجه‏اى الهى كه از او گرفته‏اى نزد پروردگارت معذور باشى. و لا قوة الا بالله (و نيرويى جز به خداوند نيست.)

پيامبر اكرم(ص) فرمودند:
اكرموا اولادكم و احسنوا آدابهم؛ بحارالانوار، ج ۱۰۴، ص ۹۵
فرزندانتان را بزرگ داريد و با آنان رفتارى نيكو كنيد.

پس همین که والدین در قبال خیر و شر فرزندانش در پیشگاه خداوند مسئولند و در این راه پاداش و کیفر می بینند ، خود نشان دهنده اهمیت حق فرزند می باشد. اینکه از این حق چرا سخنی به میان نمی آید شاید طی سالیان متمادی جامعه سنتی ما اجازه مطرح شدن چنین موضوعی را نداده. و کوتاهی والدین بر عهده خود آنهاست و در پیشگاه خداوند مسئول هستند.

البته یکی از بازتابهای احسان به والدین دریافت احسان و احترام و اکرام ازطرف آنهاست.

ashr;193387 نوشت:
بزرگوار منظورتون کدام نگاه و نگرش است ؟احترام به پدر و مادر؟
البته یک چیزی هم حقیر عرض کنم خیلی و قتها و خیلی از بزرگواران اهل فن سوال کردم و پاسخ خوبی نگرفتم اینکه همان خداوندی که در قرآن فرموده است:" و بالوالدین احسانا" همان خدای باری تعالی گفته که پدر مادر هم حقی به گردن فرزندان دارند و فرزندان هم حقی به گردن آنها و همین طور این مطلب رو هم بیان کرده است... و احترام به یکدیگر رو هم سفارش کرده و باید بگوییم که بعضی از پدر مادران هم کم کوتاهی نمی کنند چون فکر میکنند که فقط به آنها باید احسان شود...


دقیقا همین است
مثال و تشبیهی که حقیر به کار بردم همین نکته را می رساند که :
هر کسی موظف با انجام وظائف خود است و کوتاهی دیگری توجیه خوبی برای ترک وظیفه نیست.
خدای عالم احترام و اطاعت و مهر ورزی به والدین را بر ما واجب نموده است و ترک این وظائف را حرام نموده.
حال اگر این رودخانه ای که به خواست خدا مایه ی برکت زندگی ماست به علت بد اخلاقی درختان کمی داشته باشد یا ماهیان کوچک و یا آب کم عمق، باعث نمی شود که برکتی برای ما نداشته باشد.خدا آثارش را برای ما حفظ می کند.این است یاری خدا
.--->

إِذَا جَاء نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ﴿۱﴾؛چون يارى خدا و پيروزى فرا رسد.

ویا این آیه که دل را استحکام می بخشد:

كَانَ حَقًّا عَلَيْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ﴿۴۷/روم﴾؛ يارى‏ كردن مؤمنان بر ما فرض است.


و یا در مثال سکوی پرش به سمت خدا ، کوتاهی این سکوی پرش موجب این نمی گردد که ما نتوانیم به خدا برسیم.
این نکته ای که بنده عرض کردم به ما می گوید:

نگاهت به خدا باشد ، خواه دیگران(پدر و مادر) نگاه کنند یا نه.


باید به خاطر خدا کار کنید ، چه دیگران به خاطر خدا کاری کنند یا نه.


بندگان خدا! به وظیفه عمل کنید و به دنبال نتیجه نباشید که خدا خود آینده شما را تضمین می نماید:


وَوَصَّيْنَا الانسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلاثُونَ شَهْرًا حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَ عَلَى وَالِدَيَّ وَ أَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَ أَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَ إِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ﴿۱۵﴾أُوْلَئِكَ الَّذِينَ نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَنَتَجاوَزُ عَن سَيِّئَاتِهِمْ فِي أَصْحَابِ الْجَنَّةِ وَعْدَ الصِّدْقِ الَّذِي كَانُوا يُوعَدُونَ﴿۱۶﴾؛و انسان را [نسبت] به پدر و مادرش به احسان سفارش كرديم مادرش با تحمل رنج به او باردار شد و با تحمل رنج او را به دنيا آورد و باربرداشتن و از شيرگرفتن او سى ماه است تا آنگاه كه به رشد كامل خود برسد و به چهل سال برسد مى‏گويد پروردگارا بر دلم بيفكن تا نعمتى را كه به من و به پدر و مادرم ارزانى داشته‏اى سپاس گويم و كار شايسته‏اى انجام دهم كه آن را خوش دارى و فرزندانم را برايم شايسته گردان در حقيقت من به درگاه تو توبه آوردم و من از فرمان‏پذيرانم(۱۵)اينانند كسانى كه بهترين آنچه را انجام داده‏اند از ايشان خواهيم پذيرفت و از بديهايشان درخواهيم گذشت در [زمره] بهشتيانند [همان] وعده راستى كه بدانان وعده داده مى‏ شده است(۱۶).

نقل قول:
هر کسی موظف با انجام وظائف خود است و کوتاهی دیگری توجیه خوبی برای ترک وظیفه نیست.
خدای عالم احترام و اطاعت و مهر ورزی به والدین را بر ما واجب نموده است و ترک این وظائف را حرام نموده.
حال اگر این رودخانه ای که به خواست خدا مایه ی برکت زندگی ماست به علت بد اخلاقی درختان کمی داشته باشد یا ماهیان کوچک و یا آب کم عمق، باعث نمی شود که برکتی برای ما نداشته باشد.خدا آثارش را برای ما حفظ می کند.این است یاری خدا
.--->
إِذَا جَاء نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ﴿۱﴾؛چون يارى خدا و پيروزى فرا رسد.



حقیر هم بر همین باور هستم بزرگوار ولی بعضی از والدین این موضوع رو وسیله ای برای استعمار و استسمار فرزندان خودشون می دونند و احترام بیش از اندازه فرزندان به این استسمار کمک و مورد ظلم واقع میشه که خود مظلوم باعث ظالم پروری نمیشه؟

[=Microsoft Sans Serif]فکر می کنم اگر بخواهیم در رابطه با حقوق متقابل فرزندان ووالدین صحبت کنیم بهتره این تاپیک ها را مطالعه کنیم.

[=Microsoft Sans Serif]http://www.askdin.com/thread749.html[=Microsoft Sans Serif]

http://www.askdin.com/thread12290.html[=Microsoft Sans Serif]

ashr;194550 نوشت:

حقیر هم بر همین باور هستم بزرگوار ولی بعضی از والدین این موضوع رو وسیله ای برای استعمار و استسمار فرزندان خودشون می دونند و احترام بیش از اندازه فرزندان به این استسمار کمک و مورد ظلم واقع میشه که خود مظلوم باعث ظالم پروری نمیشه؟


جايگاه پدر ومادر در اسلام تا به كجاست؟
وظيفه ما به قدري در برابر آنها سنگين است كه امر شده گرچه به ما ظلم كردند نيكيشان كنيم و در راستاي اسلام اطاعتشان نماييم.
اجازه بدهيد براي اينكه جايگاه پدر و مادر روشن گردد يكي از احاديث گرانبهاي امام باقر را تقديم كنم:

« ان العبد لیکون بارا بوالدیه فی حیاتهما ثم یموتان فلایقضی عنهما دَینهما و لا یستغفر لهما فیکتبه الله عزوجل عاقا و انه لیکون عاقا لهما فی حیاتهما غیر بار فاذا ماتا قضی و استغفر لهما فیکتبه الله عزوجل بارا »

گاهی انسان در دوران حیات پدر و مادر به آنان احسان و نیکی می کند ولی پس از مرگ آنان را فراموش نموده، دین آنها را ادا نمی کند و برای آنها از خدا طلب آمرزش نمی کند. خداوند چنین کسی را عاق والدین ثبت می کند.

و گاهی انسان در دوران حیات پدر و مادر نسبت به آنان عاق شده و از هرگونه احسانی درباره آنان دریغ می ورزد. چون مرگ آنان فرا رسد، قرض آنها را ادا می کند و برای آنها از خداوند مغفرت می خواهد خداوند او را جز نیکوکاران به پدر و مادر ثبت می کند.

بحار ج 74 ص 59 به نقل از رساله حقوق امام سجاد علیه السلام شرح نراقی

ادامه دارد....





خداوند متعال می فرماید: رضایت من در رضایت والدین است!


با سلام و احترام
و عذرخواهی از استاد عرفان

فقط یک نکته عرض می کنم.
اگر میخواین مقام پدر و مادر رو درک کنید، دعای امام سجاد علیه السلام در مورد پدر و مادر، که در کتاب صحیفه سجادیه هست رو مطالعه کنید. (خصوصاً با ترجمه و شرح ملامحسن فیض کاشانی)

موفق باشید در راه ادب، اطاعت و احترام در مقابل والدین.

باعرض سلام و تشکر
به طور خلاصه شما می توانید :
1- در فضای مناسب و با لحن مناسب بدون هر گونه بی احترامی در صورت وجود ظرفیت و تحمل اعضای خانواده با آن ها نسبت به خواسته ها انتظارهایتان صحبت کنید.
2- سعی کنید به طور فعال جلسات گفت و گو را مدیریت کرده و سعی کنید با تغییر موضوع گفت و گو مانع غیبت آنها شوید.
3- ظرفیت خود را بالا ببرید بعضی وقت ما انسان به دلایل مختلف ظرفیت روانی مان کاهش پیدا می کند و دچار زود رنجی و تحریک پذیری و عدم تحمل دیگران می شویم و با برچسب هایی به ظاهر منطقی از جمع فاصله می گیریم .
4- سعی کنید برنامه های شخصی مانند کلاس، مطالعه و فعالیتی را برای خودتان در نظر بگیرید تا کمتر با محرک های آزار دهنده روبرو شوید
5- نگرش خودتان را در مورد انسان های تغییر دهید و بدانید که ماانسان ها غیر معصوم نقاط مثبت و منفی داریم اگر قرار شود انتظار داشته باشیم دیگران همانند ما باشند و اگر نباشند گناهکار و کافر هستند دیگران هم همین فکر را در باره ما خواهند داشت .
موفق باشید.

موضوع قفل شده است