پيامبر اكرم(ص) در كلام اهل بيت (ع)

تب‌های اولیه

4 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
پيامبر اكرم(ص) در كلام اهل بيت (ع)

گواهى مى‏ دهم كه پدرم محمد(ص) بنده و فرستاده او است، پيش از آنكه او را بفرستد برگزيد، و پيش از آنكه او را بيافريند، براى اين مقام نامزد فرمود، و قبل ار بعثتش او را انتخاب نمود.

در آن روز كه بندگان در عالم غيب پنهان بودند، و در پشت پرده‏هاى هول‏انگيز نيستى پوشيده و به آخرين سرحد عدم مقرون بودند.


اين به خاطر آن صورت گرفت كه خداوند از آينده آگاه بود، و به حوادث جهان احاطه داشت، و مقدارت را به خوبى مى‏دانست.


او را مبعوث كرد تا فرمانش را تكميل كند، و حكمش را اجرا نمايد و مقدرات حتمى اش را نفوذ بخشد.


هنگامى كه مبعوث شد، امتها را مشاهده كرد كه مذاهب پراكنده‏اى را برگزيده‏اند، گروهى بر گرد آتش طواف مى‏كنند، و گروهى در برابر بتها سر تعظيم فرود آورده‏اند،
و با اينكه با قلب خود خدا را شناخته‏اند، او را انكار مى‏كنند.


خداوند به نور محمد(ص) ظلمتها را برچيد، و پرده‏هاى ظلمت را از دلها كنار زد، و ابرهاى تيره و تار را از مقابل چشمها برطرف ساخت.


او براى هدايت مردم قيام كرد، و آن‏ها را از گمراهى و غوايت رهائى بخشيد، و چشمهايشان را بينا ساخت، و به آئين محكم و پابرجاى اسلام رهنمون گشت، و آن‏ها را به راه راست دعوت فرمود.


سپس خداوند او را با نهايت محبت و اختيار خود و از روى رغبت و ايثار قبض روح كرد، سرانجام او از رنج اين جهان آسوده شد و هم اكنون در ميان فرشتگان، و خشنودى پرودرگار غفار و در جوار قرب خداوند جبار قرار داد.


درود خدا بر پدرم پيامبر(ص) امين وحى، و برگزيده او از ميان خلائق باد، و سلام بر او و رحمت خدا و بركاتش(سخن حضرت زهرا(س) در خطبه فدك)

محمد(ص) امام رحمت و واسطه ى فيض و پيشواى خيرات و اصلاحات و كليد بركت و نعمت بود.

محمد(ص) دين مقدس تو را در زمين آن چنان كه سزاوار بود با علو و عظمت جلوه گر ساخت.

آن چنان كه جان عزيز خود را به رضاى تو در راه جهاد مقدس خويش بر كف گذاشت; تن نازنين خود را نيز به خاطر تو در طوفان حوادث به مشقت ها و رنج ها تسليم فرمود.

پيشانى بندگى در پيشگاه عظمت تو بر خاك نهاد و دست التجا و تضرع به درگاه تو برافراشت.
دودمان خويش را براى اعتلا و عظمت كلمه توحيد به قربانگاه گسيل كرد و بر خويشاوندان خود كه هم چنان به مكابره و عناد ادامه مى دادند و از انحراف به استقامت نمى گراييدند, حمله برد و رشته ى رحامت را با دم شمشير ببريد.
بيگانگان مومن و صالح را به خويشتن نزديك ساخت و خويشان ملحد و منافق را به جرم الحاد و نفاق, بيگانه شمرد و از جوار خويش طردشان كرد.

محمد(ص) در راه رضاى تو, سياه را بر سفيد و درويش را بر توانگر و بيگانه را بر خويش و دور را بر نزديك, برگزيد و عاشقانه به تبليغ وحى تو و اعلاى قانون تو و تعظيم قرآن تو پرداخت.
تا آن جا كه از شهر و ديار خود آواره ماند و خاك ((بطحا)) را به اميد آن كه در ادامه ى تبليغ آزادتر و قوىتر گردد, ترك گفت و رو به جانب ((يثرب)) گذاشت.

محمد(ص) از مكه كه زادگاه و معبد و مسجد و خانه ى آبإ و امهاتش بود, به مدينه ى غريب و ناشناس هجرت كرد تا قرآن مجيد را هم چون خورشيد تابان بر آسمان حيات بشرى بركشد و جهان را از فروغ اين چراغ آسمانى گرم و روشن بدارد.

محمد(ص) در اين فداكارى عظيم جز اعظام دين تو و اعلاى كلمه تو و سركوبى دشمنان تو, هدف ديگرى نداشت.

و بدين ترتيب در خانه ى هجرت به تجهيزات و تسليحات مسلمانان همت گماشت و از آن جا به اميد اين كه درخت كفر را از ريشه بركند و بر جايش نهال بارور راستى و درستى بنشاند, برضد بت خانه ها به جنگ برخاست.

همه جا دست تواناى تو پشتيبان او بود و لواى ظفر و سعادت از آسمان ها بر فرق گرامش سايه مى انداخت.

تا آن كه بت پرستان قريش را در خانه هايشان از پاى درآورد و بت خانه ها را بر سرشان ويران ساخت و فرمان گرانمايه ى تو را جبرا و قهرا بر زندگى ننگين و نكبت گرفته ى آنان تحميل كرد.

پروردگارا! روح مقدس محمد(ص) را در اعلى عليين به جوار خويش بپذير و به پاداش رنج ها و زحمت هايى كه آن روح مقدس در راه رضاى تو و سعادت بندگان تو به خود پذيرفته, قرين رضا و مسرتش فرماى.

آن چنان بر منزلت و مرتبتش بيفزاى كه از آفريدگان تو, كس هم سنگ و هم وزن وى نباشد و بر فرشتگان مقرب و پيامبران مرسل تو برترى و مهترى گيرد.

و هم چنان فرزندان صالح و پيروان صادق او را از شفاعت و محبتش بهره مند ساز و بيش از آنچه ما را به اكرام و انعام وعده فرموده اى, انعام و اكرام فرماى.

خداوندا! اى تو كه بندگانت را به وفادارى فرمان داده اى.

اى تو كه از هر وفادار, وفادارترى و از هر بخشنده, افزون تر و مطلوب تر همى بخشى.

تو كه اگر بخواهى بر دفتر كردار بندگانت به جاى گناه, ثواب بنويسى و عوض كيفر, پاداش فراوان فرستى.(صحيفه ى كامله ى سجاديه, ترجمه جواد فاضل, ص 64-68, امير كبير, تهران, چاپ شانزدهم, 1372)

براى تو كافى است كه راه و رسم زندگى پيامبر اسلام (صلى اللّه عليه و آله و سلّم) را اطاعت نمايى، تا رهنماى خوبى براى تو در شناخت بدي‏ها و عيب‏هاى دنيا و رسوايي ‏ها و زشتى ‏هاى آن باشد، چه اينكه دنيا از هر سو بر پيامبر(صلى اللّه عليه و آله و سلّم) باز داشته و براى غير او گسترانده شد، از پستان دنيا شير نخورد، و از زيورهاى آن فاصله گرفت.(نهج البلاغه، محمد دشتى، نشر پارسايان، خطبه 160، ص 298)

در ادامه همين خطبه درباره اسوه بودن آن حضرت و لزوم اقتدا به او مى ‏فرمايد:

پس به پيامبر پاكيزه و پاكت اقتدا كن، كه در (راه و رسم) او الگويى است براى الگو طلبان و مايه فخر و بزرگى است براى كسى كه خواهان بزرگوارى باشد، محبوب‏ترين بنده نزد خدا كسى است كه از پيامبرش پيروى كند و گام بر جايگاه قدم او نهد .(نهج البلاغه، محمد دشتى، نشر پارسايان، خطبه 160، ص 300)؛

امام صادق(ع) به نقل از سلمان فارسى فرمود: پيامبر اكرم(ص)فرمود: خداوند متعال مرا از درخشندگى نور خودش آفريد (مصباح الشريعه، ترجمه زين العابدين كاظمى، ص‏126.«خلقنى‏الله من صفوه نوره...») نيز امام صادق(ع) فرمود: خداوند متعال خطاب به رسول اكرم(ص)فرمود: «اى محمد! قبل از اين كه آسمان‏ها، زمين، عرش و دريا راخلق كنم. نور تو و على را آفريدم...». (جلاء العيون. ص 11)


جلوه نام محمد(ص) براى امام صادق(ع) به گونه ‏اى بود كه هر گاه‏ نام مبارك حضرت محمد(ص) به ميان مى ‏آمد، عظمت و كمال رسول‏ خدا(ص) چنان در وى تاثير مى ‏گذاشت، كه رنگ چهره‏ اش گاهى سبز وگاهى زرد مى ‏شد، به طورى كه آن حضرت در آن حال، براى دوستان نيزنا آشنا مى ‏نمود. (سفينه البحار، ج 1، ص‏433)


امام صادق(ع) گاهى بعد از شنيدن نام پيامبر(ص) مى‏ فرمود: جانم‏ به فدايش.
ابا هارون مى ‏گويد: روزى به حضور امام صادق(ع) شرفياب‏ شدم. آن حضرت فرمود: اباهارون! چند روزى است كه تو را نديده ام.

عرض كردم: خداوند متعال به من پسرى عطا فرمود. آن حضرت فرمود:

خدا او را براى تو مبارك گرداند چه نامى براى او انتخاب‏ كرده‏ اى؟ گفتم: او را محمد ناميده ‏ام.

امام صادق(ع) تا نام محمد را شنيد (به احترام آن حضرت) صورت‏ مباركش را به طرف زمين خم كرد، نزديك بود گونه هاى مباركش به‏ زمين بخورد.

آن حضرت زيرلب گفت: محمد، محمد، محمد. سپس فرمود: جان خودم،فرزندانم، پدرم و جميع اهل زمين فداى رسول خدا(ص)باد! او را دشنام مده! كتك نزن! بدى به او نرسان! بدان! در روى زمين‏ خانه‏ اى نيست كه در آن نام محمد وجود داشته باشد، مگر اين كه آن‏ خانه در تمام ايام مبارك خواهد بود.(بحار الانوار، ج‏17، ص 30)
موضوع قفل شده است