راهنمایی در خصوص تربیت فرزند---- آینده فرزندم چی میشه ؟؟

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
راهنمایی در خصوص تربیت فرزند---- آینده فرزندم چی میشه ؟؟

سلام خدمت دوستان عزیز خصوصا مشاورین گرامی

بنده یه مشکلی دارم دلم میخواد منطقی حلش کنم ...

پسری دارم 7 ساله از مهدکودک ایشون رو در مدرسه خصوصی ثبت نام کردم ...الان کلاس دوم دبستان هستش ...و هنوز توی همون مدرسه داره درس میخونه ..اینم بگم که بچه بسیار مودب و ارومی هست ...توی درساش هم ممتاز ....معلمین هم ازش راضی هستن ...

خب حالا هدف من !!

هدف بنده از بردن پسرم به این مدرسه این بود که از بچه های محلمون دور باشه ...بعد از یک سال که پسرم توی مدرسه بود خواهر شوهرم هر دو بچه اش رو نمیدونم به چه دلیل به این مدرسه منتقل کرد ...اونا دولتی بودن ..

الان هم به خاطر پسرم حال خوشی ندارم ..هر روز یه چیزی از خانواده شوهرم میشنوم ...بیچاره پسرم همه نمراتش کامل هست اما اینا ضد میگیرن باهاش میگن دروغ میگید و .........
دومین چیز اینکه پسرم رو با فرزند خودشون مقایسه میکنن ..خدا نکنه پسرم بر اثر مریضی نمره اش کم بشه ...دیگه تا اخر سال یادشون نمیره ..هر روز میگن !!!

دوست دارم پسرم رو از این مدرسه بیرون بیارم ....و ایشون به یه مدرسه دیگه ببرم ..ولی چند تا دلیل داره که میترسم انتقالش بدم ..

یکی اینکه میترسم مدرسه ای که انتخاب کردم خوب نباشه از لحاظ تعلیمی و معلمین ..!!
دیگه اینکه میترسم اگه بیرونش بیارم پشیمون بشم ....و بعدها به خاطر خواهر شوهرم و بچه هاش اینده پسرم رو خراب کنم ...

نظر شما چیه ؟؟؟ منو راهنمایی کنید ..دارم میمیرم ..!!!خسته شدم ازشون ...

یه چیز دیگه اینکه ..این مدرسه از مهد کودک تا دانشگاه پسر و دختر با هم هستند ...بنده اصلا راضی نیستم دلم میخواد بچه ام رو بیرون بیارم ولی شوهرم راضی نیست ...اخه این مدرسه فقط انگلیسی بچه رو خوب میکنه ..کل کتاباشون انگلیسی هست ....

[="darkgreen"]انشاءالله که مشکل همکارمون با بررسی کارشناسان حل بشه.[/]

با سلام

ان شاء الله از مشاوره کارشناسان بیشتر و بهتر استفاده می کنیم

اما انچه به نظر بنده می رسد این که:

شما هر مشکل خود را روی کاغذی بیاورید و در طرفی دیگر راه حل هایی که برای حل مشکل در نظر دارید را طرح کنید

به مشکلاتی که دارید و در ذیل مشکل بزرگ هستند نمره دهید.

مثلا مشکل بزرگ بودن بچه های فامیل در مدرسه پسرم

مشکلات دیکر

حرف در ارودن فامیل-----------؟؟؟

مقایسه با فرزندان خود----------؟؟؟

و.......

از طرفی راه حل هایی که به نظر تان می رسد را یادداشت کنید و بدانها هم نمره دهید

مثلا

بردن به مدرسه دیکر ----------؟؟

حل کردن مشکل مقایسه----------؟؟

در انتخاب راه حل محدودیت نداشته نباشید هر راه حل به نظر تان می رسد را یادداشت کنید و نمره حل ان را بدهید

چند نکته!!!!

در نظر داشته باشید که فراراز مشکل تنها راه حل نیست

مبارزه با مشکلات و حل مسالمت امیز ان هم می تواند راه حل باشد

مجهز کردن خود و پسر خود به اموزش هایی برای مقابله در صورت حل مشکل در ماندن پسرتان در مدرسه

با همسر خود باید در حل مشکل متحد شوید

همکاری با معلم و مدیر مدرسه

و......

که قطعا خودتان راه کارهای بهتری با قرار کرفتن در شرایط می توانید انتخاب کنید

همه مشکلات و راه حل ها را یادداشت کنید و نمره دهید هم برای مشکل و هم برای راه حل در اخر جمع بندی کنید و بسنجید که نمره کدام بیشتر است با نظر خواهی از فرزند و همسر و......

ببینید که کدام طرف بهترین نمره را دارد با کمک خدا و رای خانوادکی و تفکر و تامل می توانید به نتیجه برسید

فقط حتما روی کاغذ بنویسد مهم است

اساتید بنده در انجمن مشاوره جسارت بنده را ببخشید و اکر اشکالاتی دارد متذکر شوید

jahromi;17421 نوشت:
سلام خدمت دوستان عزیز خصوصا مشاورین گرامی

بنده یه مشکلی دارم دلم میخواد منطقی حلش کنم ...

پسری دارم 7 ساله از مهدکودک ایشون رو در مدرسه خصوصی ثبت نام کردم ...الان کلاس دوم دبستان هستش ...و هنوز توی همون مدرسه داره درس میخونه ..اینم بگم که بچه بسیار مودب و ارومی هست ...توی درساش هم ممتاز ....معلمین هم ازش راضی هستن ...

خب حالا هدف من !!

هدف بنده از بردن پسرم به این مدرسه این بود که از بچه های محلمون دور باشه ...بعد از یک سال که پسرم توی مدرسه بود خواهر شوهرم هر دو بچه اش رو نمیدونم به چه دلیل به این مدرسه منتقل کرد ...اونا دولتی بودن ..

الان هم به خاطر پسرم حال خوشی ندارم ..هر روز یه چیزی از خانواده شوهرم میشنوم ...بیچاره پسرم همه نمراتش کامل هست اما اینا ضد میگیرن باهاش میگن دروغ میگید و .........
دومین چیز اینکه پسرم رو با فرزند خودشون مقایسه میکنن ..خدا نکنه پسرم بر اثر مریضی نمره اش کم بشه ...دیگه تا اخر سال یادشون نمیره ..هر روز میگن !!!

دوست دارم پسرم رو از این مدرسه بیرون بیارم ....و ایشون به یه مدرسه دیگه ببرم ..ولی چند تا دلیل داره که میترسم انتقالش بدم ..

یکی اینکه میترسم مدرسه ای که انتخاب کردم خوب نباشه از لحاظ تعلیمی و معلمین ..!!
دیگه اینکه میترسم اگه بیرونش بیارم پشیمون بشم ....و بعدها به خاطر خواهر شوهرم و بچه هاش اینده پسرم رو خراب کنم ...

نظر شما چیه ؟؟؟ منو راهنمایی کنید ..دارم میمیرم ..!!!خسته شدم ازشون ...




سلام خدمت شما :Gol:
خواهر خوبم به نظر من هیچ مشکلی وجود نداره مگر اینکه شما نسبت به خواهر همسرتون حساس شدین و همین باعث این همه ناراحتی شما شده، مطمئن باشید اگر این مشکل هم حل بشود که انشاله می شود این حساسیت شما نسبت به خواهر همسر باعث میشه که از زندگی خوبتون لذت نبرید.
سعی کنید حساسیت خودتون را نسبت به ایشون پائین بیارید.

سلام این چه نوع مدرسه ای هست که پسر و دختر از مهدکودک تا دانشگاه با هم هستند!؟
من که تابحال چنین مدرسه ای تو ایران ندیدم
اگر بچه شما خیلی پاستوریزه بار بیاد وقتی یهو در جامعه قرار بگیره احتمال به خطا رفتنش خیلی بیشتر از زمانی است که واکسینه شده باشه منظورم اینه که فقط با محدود کردن نمیشه چیزی درست کرد
در مورد حرفهای دیگران هم بهتره بی اعتنا باشید چون نمیشه جلوی ذهن دیگران گرفت فقط باید مواظب باشید حرفهای دیگران روی فرزند شما تاثیر منفی نذاره منظورم اینه که باورهای فرزندتان نسبت به خودش نشکنه


باعرض سلام و تشکر از پرسشگر محترم و کارشناسان عزیز


یکی از موضوعاتی که در خانواده های امروزی مطرح است تربیت صحیح است و هدف در این تربیت این است فرزندان در مسیری کاملاً اخلاقی و در بعضی مواقع دینی قرار بگیرند و رفتارهایی مورد انتظار جامعه و والدین از آنها سربزند در حالی که با توجه به پژوهش های روان شناختی و منابع دینی سنین مختلف تربیت های متفاوتی لازم دارد .


بسیاری از والدین از فرزند سه ساله انتظار دارند که در اجتماعات سلام کند ، از الفاظ زشت و رکیک استفاده نکند و رفتارهایی مانند نماز خواندن قبل از بلوغ در دختران و پسران توسط والدین با فشارها مستقیم و غیر مستقیم اعمال می شود. خیلی از پدران و مادران از استفاده کردن الفاظ رکیک و زشت توسط کودکشان رنج می برند و آنها را باخشونت و تنبیه سعی دارند از این رفتارها بر حذر دارند غافل از اینکه :

رفتارهایی مانند سلام کردن و یا فحش دادن و ... در نظر کودک هیچ تفاوتی ندارد کودک به دلیل زیستن در مرحله تفلید الگوهای ارتباطی دیگران را در ذهن خود ثبت کرده و در موقع لزوم بنا به تشخیص خود از آنها استفاده می کند بنابراین به سطحی از رشد عقلانی و شناختی نرسیده است که مثلا وقتی سلام می کند چه اتفاقی در ذهن طرف مقابل نسبت به سلام کردنش ایجاد می کند یا وقتی که فحش و ناسزا می گوید چه فکر در باره اش توسط دیگران می شود. به همین خاطر در متون اسلامی ما هم دوره پادشاهی و وزیر و... موید این موضوع هست .

آمار استفاده از فحش ، الفاظ رکیک در کودکان از یک سیر سعودی برخوردار بوده که از دو سالگی شروع شده و بستگی به فرهنگ و محیط زندگی و الگوهای ارتباطی پدر و مادر تا 5یا 6 سالگی ادامه داشته و به تدریج از سیر نزولی پیدا کرده کم می شود بنابراین ما نباید کودک را مجبور به انجام و یا ترک یک رفتار کنیم زیرا باعث می شود که رفتارهای ناشایست حذف نشده و بلکه زیر زمینی شده و مخفیانه اتفاق بیافتد مثلا کشف نقاط جنسی و لذت بخش در پسران در سن سه سالگی با دست ورزی آلت تناسلی شروع می شود و اگر مادر یا پدر با توپ و تشر مانع این دست ورزی طبیعی شوند فعالیت این فرد به صورت مخفیانه در آمده و سیر طبیعی آن که منجر به گذشت از این دوره و فراموش شدن این رفتار بود طی نمی شود و کودک به بلوغ زود رس مبتلا می شود در حالی با تکنیک های ظریف مانند مشغول نگه داشتن دست بچه و... می توانند با صبر و تحمل داشته باشند تا کودک از این مرحله به سلامت عبور کند



اما موضوع اصلی ::ok:

اینکه ما کودک خود را از ارتباط با اجتماع منع کنیم به دلیل رفتارها نامناسب بجه های محل و فحش ها و رفتارهایی که انجام می دهند کار صحیحی نیست زیرا خواه ناخواه این الفاط در راه مدرسه توسط افراد بزرگ سال و یا هنگام ورود و خروج از خانه به گوش کودک می خورد از طرفی ممکن است این انحصار اطلاعاتی باعث ساده لوحی و عدم پیچیدگی رفتار اجتماعی کودکمان شود زیرا کودک وقتی در فضای دوستی و بازی متوجه می شود که چگونه دو دوست خودش نسبت به هم ارتباط دارند و یا کلاه برداری از هم می کنند ذهنش فعال شده و به صورت یادگیری پنهان مواظب اعمال رفتار مشابه دیگران نسبت به خودش می شود و در بزرگسالی تبدیل به فرد خام و ساده لوح که زود گول بخورد نمی شود دقیقا مانند این است کودک با کمی الودگی در سطحی بتواند تحمل کنند و مسلط برای میکرب باشد اگر سرکار داشته باشد در آینده با اندک آلودگی از پای درنیامده و سیستم ایمنی بدنش قوی می شود برعکس کسانی که استریلیزه و پاستوریزه بار می آیند با اندک ورود میکروب از پای در آمده و مغلوب میشوند

ناگفته نماند که رها کردن بی قید و شرط کودک در میان بچه های در و همسایه مناسب نبوده و حتی در صورت آلودگی بیش از حد گفتاری و رفتاری باید به سرعت ضدعفونی شده و آنتی بیوتیک مصرف شود مثلا ایجاد یک سیستم قضاوت اخلاقی صحیح با گفتگو با کودک نسبت به رفتارهای بچه های همسایه و رفتارهای خودش و استفاده از قصه درمانی و ایفای نقش برای تربیت صحیح که نقش آنتی بیوتیک ها را بازی می کند و کودک را واکسینه می کند.




اما موضوع اصلی اصلی ::ok:

اینکه اگر فرزندمان را به دلیل خدمات ویژه و یادگیری های مختلف و بهتر شکوفا شدن استعداش با هماهنگی همسر و ترسیم هدف و دلیل بردن فرزند به مکان با امکانات بالا بردیم طبیعتا تا زمانی که به هدفمان می رسیم و مشکلی در رسیدن به هدف نداریم نباید از مکان (مهد کودک) به مکانی دیگر منتقل کنیم زیرا باعث می شود که هزینه روانی مضاعف را فرزندمان برای وفق و سازگاری با محیط جدید صرف کند که به شخصیت و تحصیلش ضربه جبران ناپذیری خواهد زد.



اما موضوع اصلی اصلی اصلی :ok:

اما اینکه ما نباید زندگی خود را در ابعاد مختلف با دیگران تنظیم کنیم و در این موضوع هم ما هدفمان خوشحال کردن و یا بد حال کردن دیگران نیست و یا کاری به نظر غیر کارشناسانه دیگران نباید داشته باشیم و راه خود را با اعتماد به نفس دنبال کنیم چون در هر صورت حرف دیگران در باره ما وجود دارد و باید با مبارزه با افکار و منفی و ناامید کننده با توجه به احترامی که نسبت به خویشاوندان داریم به صراحت موضوع مقایسه در میان بگذاریم همانطور که ما اثر انگشتمان و رنگ پوست و ... متفاوت است توانایی ها و استعدادهایمان نیز متفاوت است و شرایط روحی و محیطی نیز در رفتار های ما دخیل هستند بنابراین مقایسه بسیار مخرب بوده و زندگی انسان های را به نابودی سوق می دهد


بنابراین به نتیجه می رسیم که :ok::ok::ok::ok:

که شما نباید پیش بینی منفی نسبت به آینده داشته باشید و افکار منفی و احساس نگرانی شما نسبت به آینده فرزندتان صرف احساس بوده و واقعیت ندارد زیرا شما هدف خود را در این مهد کودک پا برجا می بینید و سعی کنید زندگی خودتان را به خاطر حرف های دیگران نابود نکنید و با احترام کامل همراه با شوخ طبعی و مزاح به افرادی که حرف های غیر کارشناسی می زنند بفهمانید که زندگی هر شخصی به خودش مربطه است سرک کشیدن در زندگی دیگران ممنوع

اما در مورد اختلاط دختر و پسر ، شما نباید خداتر از خدا باشید یا به قول معروف پاپ تر از کاتولیک زیرا اختلاط دختر و پسر زمانی که مفسده داشته باشد ممنوع است و در خاطره ای هم خواندم که حضرت امام رحمت الله علیه وقتی شنیدند عده ای انقلابی و دلسوز در دانشگاه با استفاده از تخته نئوپان بین دختر و پسر را جدا کرده اند اعتراض کردند و دستور دادند که حایل و تخته را بردارند .


موفق باشید

از همه کسانی که در اینجا منو راهنمایی کردند بسیار متشکرم ....فقط یه چیزی پسر من الان مهد کودک نیست کلاس دوم ابتدائی هستش ...و ممتازه در مدرسه ..!! البته این امتیاز رو با کتک بسیار به دست اورده ..اخه نه اینکه مقایسه میکنن بنده هم دوست ندارم بچه ام سر شکسته بشه و مجبورش میکنم که امتیاز رو بیاره ...!!

پس از دیروز تا الان که نوشته های دوستان رو مطالعه کردم و مشورت با دیگر دوستان در خار ج از اسک دین تصمیمون اینه که پسرمون رو از اون مدرسه بیرون بیاریم و در یه مدرسه دیگه نام نویسی کنیم البته با رضایت خود فرزندم ...
من فکر میکنم اینجوری پسرم دیگه مقایسه نمیشه و کتک هم نمیخوره !! و با ارامش کامل به درس و زندگی مون میرسیم ...فکر نمیکنید اینطور باشه >؟

kiuhnmgtrdcv;17583 نوشت:
چه نوع مدرسه ای هست که پسر و دختر از مهدکودک تا دانشگاه با هم هستند!؟

بنده در ایران نیستم .!!

jahromi;17421 نوشت:
کی اینکه میترسم مدرسه ای که انتخاب کردم خوب نباشه از لحاظ تعلیمی و معلمین ..!!

من وقتی دوم راهنمایی بودم معلم ریاضی مون یه چیزایی درس میداد و اخرش به یکی دستور می داد که تخته رو پاک کنه برای من همیشه جای تعجب بود که چرا نمیذاره کسی چیزهایی رو که روی تخته نوشته یادداشت کنه بعدها فهمیدم که این کار میکرده تا کسی چیزی یاد نگیره و پیش خودش برن کلاس خصوصی!

برای همین من از اون موقع فهمیدم که نباید به معلم وابسته بود همین فکر باعث کلی پیشرفت من شد

jahromi;17660 نوشت:

البته این امتیاز رو با کتک بسیار به دست اورده ..اخه نه اینکه مقایسه میکنن بنده هم دوست ندارم بچه ام سر شکسته بشه و مجبورش میکنم که امتیاز رو بیاره ...!!

اگر فکر میکنید با تنبیه بدنی میشه کودک علاقه مند به درس کرد اشتباه میکنید
یا من عده ای میبینم که مثلا به بچشون میگن اگر نمرت خوب بشه برات دوچرخه میخریم
اینها اهرم های بیرونی است و برای مدتی کوتاه پاسخ گو است ولی نمیتوان به وسیله عامل بیرونی محرک درونی یا انگیزه درست کرد

برای اینکه کودک خود را علاقه مند به چیزی کنید باید فایده ان چیز به صورت عملی و عینی و ملموس به او بیاموزید و در این کار کمی ابتکار داشته باشید
مثلا میتونید بهش بگید که اگر نوشتن یاد بگیره میتونه برای کسی که دوست داره نامه بنویسه مثلا برای خاله یا عموش یا اگر نوشتن یاد بگیره میتونه برای کسی نامه سری بنویسه طوری که کسی جز خودش متوجه محتوای درون این نامه نشه
یا حساب کتابای خونه خودتون به او بدید تا برای شما اونا را محاسبه کنه
یا کتابای عکس داری براش بخرید و قصه یا داستان ان کتابها رو بهش نگید و بهش بگید اگر خواندن یاد بگیره میتونه خودش قصه یا داستان بخونه
یا ..
نوع کارها به ایده و ابتکار شما بستگی داره ولی نباید از عوامل بیرونی چه تنبیه چه تشویق برای کودک خود استفاده کنید

kiuhnmgtrdcv;17776 نوشت:
یا حساب کتابای خونه خودتون به او بدید تا برای شما اونا را محاسبه کنه یا کتابای عکس داری براش بخرید و قصه یا داستان ان کتابها رو بهش نگید و بهش بگید اگر خواندن یاد بگیره میتونه خودش قصه یا داستان بخونه یا ..

راهکارای جالبیه ...ممنونم از لطفتون!!

کتابای عکس داری که داستان اونا مشخص نباشه خودش یه پارادکس هست
منظور من کتابایی بود که پایینش یه متنی هم باشه ولی اون موقع فراموش کردم اینو بنویسم یا منظور من از حساب کتابای خونه خریدهای جزیی یا ... هست
ولی در کل امیدوارم منظورم رسونده باشم

موضوع قفل شده است