کشیدن دست به صورت هنگام اتمام دعا و.(کارشناس :مجید)

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
کشیدن دست به صورت هنگام اتمام دعا و.(کارشناس :مجید)

[="arial"][="dimgray"]سلام علیکم

لطفا حدیث و سندی که برای این سه مطلب هست رو ذکر بفرمایید:

1.هنگام اتمام دعا دست های خود را به صورت بکشید.تا جایی که یادمه گفت شد این روایتی از امام حسن عسکری(علیه السلام) هست.

2.هنگام ذکر نام قائم آل محمد باید ایستاد

3.از منظر اهل بیت امیدوار کننده ترین آیه قران کدام هست؟[/][/]

با سلام

محمد بن يعقوب، عن عدة من أصحابنا، عن سهل بن زياد، عن جعفر بن محمد الأشعري، عن ابن القداح، عن أبي عبدالله (عليه السلام) قال: ما أبرز عبد يده إلى الله العزيز الجبار إلا استحيى الله عز وجل أن يردها صفرا حتى يجعل فيها من فضل رحمته ما يشاء، فاذا دعا أحدكم فلا يرد يده حتى يمسح على وجهه ورأسه .هیچ بنده‏ای دستش را به سوی خدا نگشاید مگر این که خدا را شرم آید که آن را تهی برگرداند، پس هنگامی که یکی از شما دعا می‏کند دست‏خود را بر نگرداند مگر اینکه بر سر و روی خود بکشد.»کافی



اما مرحوم مجلسی در شرحش از قول حضرت مهدی ارواحنا فداه از احتجاج آورده :

وسأله عن القنوت في الفريضة إذا فرغ من دعائه أن يرد يديه على وجهه و صدره للحديث الذي روي أن الله عزوجل أجل من أن يرد يدي عبده صفرا بل يملاها من رحمته أم لا يجوز ؟ فان بعض أصحابنا ذكر أنه عمل في الصلاة. فأجاب عليه السلام رد اليدين من القنوت على الرأس والوجه غير جائز في الفرائض والذي عليه العمل فيه إذا رفع يده في قنوت الفريضة، وفرغ من الدعاء أن يرد بطن راحتيه مع صدره تلقاء ركبتيه على تمهل، ويكبر ويركع، والخبر صحيح وهو في نوافل النهار والليل، دون الفرائض، والعمل به فيها أفضل.


واز قنوت در نماز واجب از او پرسيد كه وقتى شخصى از دعاى خود فارغ مى شود آيا جايز است دستهايش را بر صورت وسينه اش برگرداند ، چون حديثى در اين زمينه وارد شده است كه : خداى عزوجل برتر از آن است كه دست بنده اش را خالى برگرداند ، بلكه آنرا سرشار از رحمت مى كند ، يا جايز نيست ؟ زيرا برخى از اصحاب ما گفته اند كه اين نوعى كار در نماز است . امام ( ع ) پاسخ داد : در نمازهاى واجب برگرداندن دستان بر سر وصورت جايز نيست ، آنچه به آن عمل شده اين است كه بايد هنگاميكه در قنوت نماز واجب دستش را بر گرداند ، ودعايش كه تمام شد ، كف دستهايش ، با سينه اش را با آرامى برابر زانوهايش قرار دهد وتكبير بگويد وبه ركوع رود ، اين روايت صحيح است ودرنافله هاى روز وشب وارد شده است ، نه نمازهاى واجب وعمل به آن بهتر است .



مرحوم نمازی در مستدرک سفينه البحار گفته:
وروي أيضاً عن مولانا الرّضا (عليه السلام) في مجلسه بخراسان، قام عند ذكر لفظة القائم ووضع يديه في رأسه الشريف وقال: اللّهمّ عجّل فرجه وسهّل مخرجه.
وذكر المحدّث النوري في كتابه النجم الثاقب ما ترجمته بالعربيّة: هذا القيام والتعظيم سيرة تمام أبناء الشيعة في كلّ البلاد الخ.


همچنین مرحوم شیخ عباس قمی در منتهی الامال نوشته :

فقير گـويد: كه اين بود كلام شيخ ما در ( نجم ثاقب ) لكن عالم محدث جليل و فاضل ماهر متبحر نبيل سيدنا لاجل آقا سيد حسن موسى كاظمى ـ ( اَدامَ اللّهُ بَقاءُهُ ) در ( تكمله امل الا مل ) فرموده آنچه كه حاصلش اين است : يكى از علماء اماميه عبدالرضا ابن محمّد كه از اولاد متوكل است كتابى نوشته در وفات حضرت امام رضا عليه السلام موسوم به ( تاجيج نيران الا حزان فى وفات سلطان خراسان ) و از متفردات آن كتاب اين است كه فرموده روايت شده كه دعبل خزاعى وقتى كه انشاد كرد قصيده تائيه خود را براى حضرت رضا عليه السلام چـون رسيد به اين شعر: ( خُروُجُ اِمامٍ لامُحالَةَ خارِجٌ يَقُومُ عَلَى اسْمِ اللّهِ بِالْبَرَكاتِ ) .

حضرت امام رضا عليه السلام برخاست و بر روى پاهاى مبارك خود ايستاد و سر نازنين خود را خم كرد به سوى زمين پس از آنكه كف دست راست خود را بر سر گذاشته بود و گفت : ( اَللّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ مَخْرَجَهُ وَانْصُرْنا بِهِ نَصْرَا عَزيزا، انتهى ) .

برخاستن از براى تعظيم [هنگام ] شنيدن اسم مبارك آن حضرت خصوص اگر اسم مبارك قائم عليه السلام باشد چنانچه سيرت تمام اصناف اماميه ـ كثرهم اللّه تعالى ـ بر آن مستقر شده در جميع بلاد از عرب و عجم و ترك و هند و ديلم ، و اين خود كاشف باشد از وجود ماءخذ و اصلى براى اين عمل اگر چه تاكنون به نظر نرسيده و لكن از چند نفر از علما و اهل اطلاع مسموع شده كه ايشان ديدند خبر در اين باب بعضى از علما نقل كرده كه اين مطلب را سؤ ال كردند از عالم متبحر جليل سيد عبداللّه سبط محدث جزايرى و آن مرحوم در بعضى از تصانيف خود جواب دادند كه خبرى ديدند كه مضمون آن اين است روزى در مجلس حضرت صادق عليه السلام اسم مبارك آن جناب برده شد پس حضرت به جهت تعظيم و احترام آن برخاست .

و اما اينكه آيه (و لسوف يعطيك ربك فترضى )، اميدوار كننده ترين آيه قرآن باشد، و حتى از آيه : (يا عبادى الذين اسرفوا على انفسهم لا تقنطوا) الخ ، هم اميدوار كننده تر باشد، علتش اين است كه نهى از نوميدى در آيه دوم ، نهيى است كه هر چند در قرآن شريف مكرر آمده ، مثلا از ابراهيم عليه السلام حكايت كرده كه گفت : (و من يقنط من رحمة ربه الا الضالون )، (از رحمت خدا نوميد نميشوند، مگر مردم گمراه )، و از يعقوب عليه السلام حكايت كرده كه گفت : (انه لا يياس من روح اللّه ، الا القوم الكافرون )، (بدرستيكه از رحمت خدا ماءيوس نميشوند مگر مردم كافر). ولكن در هر دو مورد اين نهى ناظر به نوميدى از رحمت تكوينى است ، همچنانكه مورد دو آيه بدان شهادت ميدهد.
و اما آيه (قل يا عبادى الذين اسرفوا على انفسهم لا تقنطوا من رحمه اللّه ، ان اللّه يغفر الذنوب جميعا، انه هو الغفور الرحيم ، و انيبوا الى ربكم )، تا آخر آيات بعدش ، هر چند كه نهى از نوميدى از رحمت تشريعى خداست ، بقرينه جمله (اسرفوا على انفسهم )، كه بروشنى مى فهماند قنوط و نوميدى در آيه راجع برحمت تشريعى ، و از جهت معصيت است ، و بهمين جهت خداى سبحان وعده آمرزش گناهان را بطور عموم ، و بدون استثناء آورد.
ولكن دنبال آيه جمله : (و انيبوا الى ربكم ، و جملات بعدى ) را آورده كه به توبه و اسلام و عمل به پيروى امر مى كند، و مى فهماند كه منظور آيه اين است كه بنده ايكه بخود ستم كرده ، نبايد از رحمت خدا نوميد شود، مادام كه ميتواند توبه كند، و اسلام آورد، و عمل صالح كند، از اين راه هاى نجات استفاده كند. پس در آيه نامبرده رحمت خدا مقيد بقيود نامبرده شد، و مردم را امر مى كند كه باين رحمت مقيد خدا، دست بياويزند، و خود را نجات دهند، و معلوم است كه اميد رحمت مقيد مانند اميد رحمت مطلق و عام نيست ، و آن رحمتى كه خدا به پيامبرش وعده داده ، رحمت عمومى و مطلق است ، چون آنجناب را (رحمة للعالمين ) خوانده ، و اين وعده مطلق را در آيه : (و لسوف يعطيك ربك فترضى )، به پيامبر گراميش داده ، تا او را دلخوش و شادمان كند.المیزان

البته در بعضی اخبار :

غوالى اللئالى ومجمع البيان والعياشي: عن أبي حمزة الثمالي قال: سمعت
أحدهما عليهما السلام يقول: إن عليا عليه السلام أقبل على الناس فقال: أية آية في
كتاب الله أرجى عندكم ؟ فقال بعضهم: " إن الله لا يغفر أن يشرك به ويغفر ما دون ذلك.

همچنین در تفسير فرات کوفی از محمد بن قاسم بن عبيد، با ذكر يك يك راويان، از بشر بن شريح بصرى، روايت آورده، كه گفت: من به محمد بن على (علیه السلام) عرضه داشتم: كدام يك از آيات قرآن اميدواركننده‏تر است؟ فرمود: قوم تو در اين باره چه مي گويند؟ عرضه داشتم: مي گويند: آيه: «قُلْ يا عِبادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ، لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ؛ بگو اى كسانى كه در حق خود زياده‏روى و ستم كرديد، از رحمت خدا نوميد مشويد» است، فرمود: و لكن ما اهل بيت اين را نمي گوئيم، پرسيدم: پس شما كدام آيه را اميدواركننده‏تر مي دانيد؟ فرمود: آيه « وَ لَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضى‏» ؛ بخدا سوگند شفاعت، بخدا سوگند شفاعت، بخدا سوگند شفاعت.

بسم الله الرحمن الرحيم

در زمينه کشيدن دستها به روي صورت چون فرموده اند که رحمت الهي بر دستهاي دعا کننده جاري مي شود آن دستها مبارک است و کشيدن آن به صورت نيز باعث نورانيت صورت مي شود.

در زمينه اميد بخش ترين ايات مولا علي عليه السلام ان الحسنات يذهبن السيئات را اميدبخش ترين ايه معرفي فرموده اند

يا علي

[="arial"][="dimgray"]سلام علیکم
ممنوت از جناب خیرالبریة که کامل پاسخ فرمودند[/]
[/]

**عبدالله**;167479 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحيم

در زمينه کشيدن دستها به روي صورت چون فرموده اند که رحمت الهي بر دستهاي دعا کننده جاري مي شود آن دستها مبارک است و کشيدن آن به صورت نيز باعث نورانيت صورت مي شود.

در زمينه اميد بخش ترين ايات مولا علي عليه السلام ان الحسنات يذهبن السيئات را اميدبخش ترين ايه معرفي فرموده اند

يا علي

[="arial"][="dimgray"]ممنون جناب عبدالله ولی سند برای مطالبم درخواست کردم.اگر سندی دارید بفرمایید بهره مند بشیم[/][/]

به نام یگانه هستی بخش


با تشکر از دوستانی که در بحث شرکت کردند و مطالب جالبی بیان کردند.


در مورد امیدوار کننده ترین آیه قرآن روایت داریم: حارث بن شريح از محمّد بن على (ابن الحنفيه) روايت نموده كه او گفت اى اهل عراق شما گمان ميكنيد كه اميدوارترين آيه در كتاب خداى عزّ و جل آيه (يا عِبادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ ...) و ما خاندان رسالت و اهل نبوّت عليهم السلام مى‏گوييم ارجى و اميدوارترين آيه در كتاب خدا، آيه (وَ لَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضى‏) و آن قسم بخدا كه شفاعت است هر آينه آن را عطا فرمايد در اهل لا اله الّا اللَّه تا بگويد راضى شد.( مجمع البيان في تفسير القرآن، ج‏10، ص: 765).


در مورد کشیدن دست بر صورت بعد از دعا، در روایتی ذکر شد:

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَرِيِّ عَنِ ابْنِ الْقَدَّاحِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَا أَبْرَزَ عَبْدٌ يَدَهُ إِلَى اللَّهِ الْعَزِيزِ الْجَبَّارِ إِلَّا اسْتَحْيَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يَرُدَّهَا صِفْراً حَتَّى يَجْعَلَ فِيهَا مِنْ فَضْلِ رَحْمَتِهِ مَا يَشَاءُ فَإِذَا دَعَا أَحَدُكُمْ فَلَا يَرُدَّ يَدَهُ حَتَّى يَمْسَحَ عَلَى وَجْهِهِ وَ رَأْسِه‏.

حضرت صادق عليه السّلام فرمود: هيچ بنده‏اى دست بدرگاه خداى عزيز جبار نگشايد جز اينكه خداى عز و جل شرم كند كه آن را تهى بازگرداند تا اينكه از فضل رحمت خود در آن بنهد، پس هر گاه يكى از شماها دعا كرد دستش را برنگرداند تا آن را بسر و روى خود بكشد.( الكافي، ج‏2، ص: 471)



در مورد ایستادن هنگام ذکرنام مخصوص امام زمان(عج)، در روایت ذکر شد، هنگامی که دعبل خزایی در شعر خود به این بیت رسید:

إلى الحشر حتى يبعث الله قائما يفرج عنا الهم و الكربات‏

رنگ صورت امام رضا(ع) دگرگون شد و سرشان را به طرف زمین خم و دستش را باز و به آسمان نگاه کرد و فرمود: اللهم عجل فرجه و سهل مخرجه و انصرنا به و أهلك عدوه- سپس به دعبل فرمود او قائم ما است.( الذريعةإلى‏تصانيف‏الشيعة، ج‏23، ص247)
:Gol:
:Gol:

[=Arial Black]با سلام وعرض ادب خدمت شما
[=Arial Black]آدرس روایت مسح صورت خدمتتان ارسال می شود .
[=Arial Black]1-عدة الداعي و نجاح الساعي 210 الثاني أن يمسح الداعي بيديه وجهه ..... ص : 209
[=Arial Black]الثاني [أن يمسح الداعي بيديه وجهه‏]
[=Arial Black]من الآداب المتأخرة عن الدعاء أن يمسح الداعي بيديه وجهه.
[=Arial Black]رَوَى ابْنُ الْقَدَّاحِ عَنِ الصَّادِقِ ع قَالَ:« مَا أَبْرَزَ عَبْدٌ يَدَهُ إِلَى اللَّهِ الْعَزِيزِ الْجَبَّارِ إِلَّا اسْتَحْيَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يَرُدَّهَا صِفْراً فَإِذَا دَعَا أَحَدُكُمْ فَلَا يَرُدَّ يَدَهُ حَتَّى يَمْسَحَ عَلَى وَجْهِهِ وَ رَأْسِهِ.»
[=Arial Black]وَ عَنِ الْبَاقِرِ ع «مَا بَسَطَ عَبْدٌ يَدَهُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَّا اسْتَحْيَا اللَّهُ أَنْ يَرُدَّهَا صِفْراً حَتَّى يَجْعَلَ فِيهَا مِنْ فَضْلِهِ وَ رَحْمَتِهِ مَا يَشَاءُ فَإِذَا دَعَا أَحَدُكُمْ فَلَا يَرُدَّ يَدَهُ حَتَّى يَمْسَحَ بِهَا عَلَى رَأْسِهِ وَ وَجْهِهِ وَ فِي خَبَرٍ آخَرَ عَلَى وَجْهِهِ وَ صَدْرِهِ.
[=Arial Black]وَ فِي دُعَائِهِمْ ع وَ لَمْ تَرْجِعْ يَدٌ طَالِبَةٌ صِفْراً مِنْ عَطَائِكَ وَ لَا خَائِبَةً مِنْ نِحَلِ هِبَاتِكَ.
[=Arial Black]2-آيين بندگى و نيايش 345 ب - كشيدن دستها بر صورت: ..... ص : 345
[=Arial Black]كشيدن دستها بر صورت:
[=Arial Black](2) «ابن القداح» از امام صادق- عليه السّلام- روايت كرده است كه فرمود:
[=Arial Black]550-
[=Arial Black]«ما ابرز عبد يده الى اللَّه العزيز الجبّار الّا استحيى اللَّه عزّ و جلّ ان يردّها صفرا، فاذا دعا احدكم فلا يردّ يده حتّى يمسح على وجهه و رأسه»
[=Arial Black]. يعنى: «هيچ بنده‏اى دستش را به سوى خداوند عزيز و جبار آشكار نمى‏كند مگر آنكه خداوند عزيز و جليل، شرم دارد از اينكه آن را خالى برگرداند، پس هر يك از شما كه دعا كرد، دستش را بر صورت و سرش نكشيده، برنگرداند». (3) از حضرت باقر- عليه السّلام- روايت است كه فرمود:
[=Arial Black]551-
[=Arial Black]«ما بسط عبد يده الى اللَّه عزّ و جلّ الّا استحيى اللَّه ان يردّها صفرا حتّى يجعل فيها من فضله و رحمته ما يشاء، فاذا دعا احدكم فلا يردّ يده حتّى يمسح بها على رأسه و وجهه»
[=Arial Black]. يعنى: «هيچ بنده‏اى دستش را به سوى خداى عزيز و جليل نمى‏گشايد مگر آنكه ذات اقدس الهى شرم مى‏كند از اينكه آن را خالى برگرداند و قدرى از فضل و رحمتش- آن مقدار كه خود مى‏خواهد- در آن قرار ندهد، پس هر گاه يكى از شما دعا كرد، دستش را بر سر و صورتش نكشيده، بر نگرداند». (4) در خبر ديگر آمده است كه: «به صورت و سينه‏اش بكشد». (5) و در دعاى معصومين است- عليهم السّلام- آمده است كه:
[=Arial Black]552-
[=Arial Black]«و لم ترجع يد طالبة صفرا من عطائك و لا خائبة من نحل هباتك»
[=Arial Black]. يعنى: «دست هيچ طلب‏كننده‏اى، خالى از عطايت و نااميد از بخشش تو باز نگشت».
[=Arial Black]3-فلاح السائل و نجاح المسائل 30 الفصل الخامس فيما نذكره من أن الدعاء و مناجاة الرحمن أفضل من تلاوة كلام الله جل جلاله العظيم الشأن‏
[=Arial Black]رويناه بإسنادنا عن محمد بن يعقوب الكليني عن ابن القيداح عن أبي عبد الله ع قال ما أبرز عبد يده إلى الله العزيز الجبار إلا استحيا الله عز و جل أن يردها صفرا حتى يحصل فيها من فضل رحمته فإذا دعا أحدكم فلا يرد يده حتى يمسح على وجهه و رأسه‏
[=Arial Black]4- الكافي ج‏2 472 باب التقدم في الدعاء ..... ص : 472
[=Arial Black]بَابُ أَنَّ مَنْ دَعَا اسْتُجِيبَ لَهُ‏
[=Arial Black]1 مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَيْمُونٍ الْقَدَّاحِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ الدُّعَاءُ كَهْفُ الْإِجَابَةِ كَمَا أَنَّ السَّحَابَ كَهْفُ الْمَطَرِ
[=Arial Black]2 عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْأَشْعَرِيِّ عَنِ ابْنِ الْقَدَّاحِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَا أَبْرَزَ عَبْدٌ يَدَهُ إِلَى اللَّهِ الْعَزِيزِ الْجَبَّارِ إِلَّا اسْتَحْيَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يَرُدَّهَا صِفْراً حَتَّى يَجْعَلَ فِيهَا مِنْ فَضْلِ رَحْمَتِهِ مَا يَشَاءُ فَإِذَا دَعَا أَحَدُكُمْ فَلَا يَرُدَّ يَدَهُ حَتَّى يَمْسَحَ عَلَى وَجْهِهِ وَ رَأْسِهِ‏
[=Arial Black]5- مكارم الأخلاق 269 فيما جاء في فضل الدعاء ..... ص : 268
[=Arial Black]عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ الدُّعَاءُ يَرُدُّ الْقَضَاءَ بَعْدَ مَا أُبْرِمَ إِبْرَاماً فَأَكْثِرُوا مِنَ الدُّعَاءِ فَإِنَّهُ مِفْتَاحُ كُلِّ رَحْمَةٍ وَ نَجَاحُ كُلِّ حَاجَةٍ وَ لَا يُنَالُ مَا عِنْدَ اللَّهِ إِلَّا بِالدُّعَاءِ وَ لَيْسَ بَابٌ يُكْثَرُ قَرْعُهُ إِلَّا يُوشِكُ أَنْ يُفْتَحَ لِصَاحِبِهِ‏
[=Arial Black]عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مَيْمُونٍ الْقَدَّاحُ عَنْهُ ع قَالَ الدُّعَاءُ كَهْفُ الْإِجَابَةِ كَمَا أَنَّ السَّحَابَ كَهْفُ الْمَطَرِ
[=Arial Black]وَ عَنْهُ ع قَالَ مَا أَبْرَزَ عَبْدٌ يَدَهُ إِلَى اللَّهِ الْعَزِيزِ الْجَبَّارِ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَّا اسْتَحْيَا اللَّهُ عَزَّ اسْمُهُ أَنْ يَرُدَّهَا صِفْراً حَتَّى يَجْعَلَ فِيهَا مِنْ فَضْلِ رَحْمَتِهِ مَا يَشَاءُ فَإِذَا دَعَا أَحَدُكُمْ فَلَا يَرُدَّ يَدَهُ حَتَّى يَمْسَحَ عَلَى رَأْسِهِ وَ وَجْهِه‏.
[=Arial Black]:Gol::Gol::Gol::Gol::Gol:

[=Arial Black]باسلام وعرض احترام وصلوات بر محمد وآل محمد
[=Arial Black]جواب سؤال سوم شما دوست گرامی در مورد امید وار کننده ترین آیه قرآن
[=Arial Black]در آيه 5 سوره ضحی برترين نويد را خداوندبه پیامبر داده و مى‏افزايد: به زودى پروردگارت آن قدر به تو عطا مى‏كند كه خشنود شوى" (وَ لَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضى‏).
[=Arial Black]اين بالاترين اكرام و احترام پروردگار نسبت به بنده خاصش محمد ص است كه مى‏فرمايد: آن قدر به تو مى‏بخشيم كه راضى شوى، در دنيا بر دشمنان پيروز خواهى شد و آئين تو جهان گير خواهد گشت، و در آخرت نيز مشمول بزرگترين مواهب خواهى بود.
[=Arial Black]بدون شك پيغمبر اكرم ص به عنوان خاتم انبياء و رهبر عالم بشريت خشنوديش تنها در نجات خويش نيست، بلكه آن زمان راضى و خشنود مى‏شود كه شفاعتش در باره امتش نيز پذيرفته شود، به همين دليل در روايات آمده است كه اين آيه اميدبخش‏ترين آيات قرآن مجيد و دليل بر پذيرش شفاعت آن حضرت است.
[=Arial Black]در حديثى از امام باقر ع از پدرش زين العابدين ع از عمويش" محمد بن حنفيه" از پدرش امير مؤمنان ع مى‏خوانيم: رسول اللَّه فرمود: روز قيامت من در موقف شفاعت مى‏ايستم، و آن قدر گنهكاران را شفاعت كنم كه خداوند گويد: أ رضيت يا محمد؟!: آيا راضى شدى اى محمد"؟! من مى‏گويم:
[=Arial Black]رضيت، رضيت: راضى شدم، راضى شدم"! سپس امير مؤمنان ع رو به جمعى از اهل كوفه كرده و افزود شما معتقديد اميدبخش‏ترين آيات قرآن آيه" قُلْ يا عِبادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ" است (اى كسانى كه نسبت به خود زياده‏روى كرده‏ايد از رحمت خدا نوميد نشويد).
[=Arial Black]گفتند: آرى ما چنين مى‏گوئيم.
[=Arial Black]فرمود: ولى ما اهل بيت مى‏گوئيم اميدبخش‏ترين آيات قرآن آيه" وَ لَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضى‏" است .
[=Arial Black]ناگفته پيدا است كه شفاعت پيامبر ص شرائطى دارد، نه او براى هر كس شفاعت مى‏كند، و نه هر گنهكارى مى‏تواند چنين انتظارى را داشته باشد . (تفسير نمونه، ج‏27، ص: 100(
[=Arial Black]:Gol::Gol::Gol::Gol::Gol:
[=Arial Black]
[=Arial Black]

[=Arial Black]باسلام وعرض احترام وصلوات بر محمد وآل محمد
[=Arial Black] جواب سؤال سوم در مورد ایستادن در هنگام نام مبارک حضرت مهدی (عج)
[=Arial Black] این روایت از کتاب «الزام الناصب طبع سال 1351ص81 آمده که جناب ابراهیم امینی آن را در کتاب «دادگستر جهان » چاپ نوزدهم 1379،صفحه ی 125نقل کرده اند .
[=Arial Black] نقل شده از امام رضا (ع)در یکی از مجالس خراسان حضور داشت،کلمه ی «قائم »مذکور شد .پس آن جناب ایستاد ودست مبارکش را برسر نهاد و فرمود :«اللهم عجل فرجه وسهل مخرجه» این عمل در زمان امام صادق (ع)هم معمول بوده است خدمت آن حضرت عرض شد :علت چیست که در موقع ذکر «قائم »باید قیام کرد ؟حضرت فرمودند :«صاحب الامر غیبتی دارند بسیار طولانی واز کثرت لطف ومحبتی که به دوستانش دارد ،هر کس وی را به لقب قائم که مشعر است به دولت اوو اظهارتأثری است از غربت اویاد کند،آن جناب هم نظر لطفی به او خواهد نمود .چون در این حال ،مورد توجه امام واقع می شود سزاوار است از باب احترام به پا خیزد وتعجیل فرجش را از خدا بخواهد» .پس این رفتار شیعیان ،ریشه مذهبی دارد و اظهار ادب وشعار ی است ،گر چه وجوبش معلوم نیست .
:Gol::Gol::Gol::Gol::Gol:

موضوع قفل شده است