حکایتی عجیب از امیرالمونین (ع)!

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
حکایتی عجیب از امیرالمونین (ع)!




شخصى خدمت اميرالمؤمنين عليه السلام رسيد، عرض كرد: على جان! هزار دينار در اين شهر نزد فلان شخص گذاشتم و به مدينه آمدم، اكنون مى‏گويند كه او مرده است. به پسرش مراجعه كردم، گفتم: من نزد پدر شما هزار دينار امانت گذاشتم، آمده‏ام بگيرم. پسرش گفت: والله پدر ما در هيچ كجا، نه در دفترى و نه در وصيتش، چيزى نگفته است.
طلبكار گفت: على جان! من واقعاً به اين پول نياز دارم، چه كنم؟ حضرت فرمودند: من نمى‏گذارم كه حق تو پايمال شود. به پسر بدهكار فرمود: بيرون مدينه، پشت تپه‏اى مى‏روى و آنجا مى‏ايستى، تعداد سگ مى‏آيند كه يكى از سگها از همه زشت‏تر و بدتركيب‏تر است، به او بگو: چنين كسى آمده و مى‏گويد كه من هزار دينار نزد تو امانت گذاشته‏ام، آن را كجا گذاشته‏اى؟
اميرالمؤمنين عليه السلام اين قدرت را دارد كه گوشه پرده برزخ را كنار بزند و به پسر ميّت بگويد كه پدرت را ببين. نه اين كه حضرت آنها را به دنيا آورده باشد، چون عالم برزخ، عالمى بين دنيا و آخرت است.
سند وجود برزخ بين دنيا و آخرت در قرآن است: «وَ مِن وَرَائِهِم بَرْزَخٌ إِلَى‏ يَوْمِ يُبْعَثُونَ»
يعنى شما چهار دنيا را بايد طى كنيد؛ رحم مادر، دنيا، برزخ و قيامت. قيامت آخرين مرز است كه ديگر بعد از آن دنيايى وجود ندارد.
نه اين كه اميرالمؤمنين عليه السلام آنها را از برزخ به دنيا آورده باشند، بلكه پسر را فرستاد و گوشه پرده را كنار زد كه آن دنياى برزخ را ببيند.
پسر رفت، بين آن چند سگ، به سگى كه از همه سياه‏تر، بدتر و زشت‏تر بود، گفت: پدر! چنين داستانى است، آيا اين طلبكار راست مى‏گويد؟ گفت: اين هزار دينارش، در خانه و زير فلان ديوار است. آدرس داد، گفت: برو بردار و به او بده. اى پسر! اين را نيز به تو بگويم كه تنها راهى كه در اين عالم درست است، راه على عليه السلام است و ما بى‏راهه رفتيم و گرفتار شديم. اين راه ما راه على عليه السلام نيست، بلكه راه ضدّ على عليه السلام است و روندگان در راه ضدّ على عليه السلام، بعد از مرگ، به همين صورت محشور مى‏شوند.
در قرآن مى‏خوانيد: «وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ»
خدا حيوان‏ها را نيز محشور مى‏كند، يعنى همين حيوان‏ها، والّا پروردگار كه حيوان ديگرى را در قيامت نمى‏آورد. آنهايى كه انسان آفريده شدند، ولى‏ «فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ»
سگ هار شدند و به همه مى‏پرند اگر چه شكل فعلى او شكل انسان دو پا است، ولى در قيامت مانند چهار پا محشور مى‏شوند.
گفت: پسرم! ما كه ديگر تمام دربها به رويمان بسته شده است. ولى به تو بگويم كه راه سالم فقط راه على عليه السلام است. جالب اين است كه علماى اهل تسنن نيز اين معنا را مى‏دانند، نه عوام آنان.
برچسب: 

سلام علیکم
منبع این حکایت رو ذکر میکنید؟
با تشکر

سلام.

منبع:http://www.erfan.ir/39970.html

موضوع قفل شده است