محرم و نامحرم-----------سوال فقهي

تب‌های اولیه

34 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
محرم و نامحرم-----------سوال فقهي

با سلام
چند سوال از کارشناسان احکام داشتم :
خانمی از همسر سابقش پسری دارد
آیا همسر پسرش (یعنی عروسش) با شوهرش محرم است ؟
این خانواده (پسر و عروس) دختری دارند ، آیا این دختر بر این آقا محرم است؟
به عبارتی دیگر نوه زن با شوهر زن محرم است ؟

صلوات;78852 نوشت:
با سلام چند سوال از کارشناسان احکام داشتم : خانمی از همسر سابقش پسری دارد آیا همسر پسرش (یعنی عروسش) با شوهرش محرم است ؟
ضمن عرض سلام و تشكر از سوال شما
ابتدا از تاخير در جواب از شما عذر خواهي مي كنيم و بايد عرض كنيم متوجه سوال نشديم
در جواب سوال اول بايد بگويم محرم نيست.

صلوات;78852 نوشت:
این خانواده (پسر و عروس) دختری دارند ، آیا این دختر بر این آقا محرم است؟ به عبارتی دیگر نوه زن با شوهر زن محرم است ؟

بله به اين دختر محرم هست.
رساله امام /2386 عده اي كه ازدواج با انها حرام است

با تشکر از پاسخ شما
محرمیت نوه را بعد از تحقیقات فراوان خودم پیدا کردم لطف کنید بفرمایید چطور میشه عروس را به این اقا محرم کرد ؟

صلوات;81227 نوشت:
با تشکر از پاسخ شما محرمیت نوه را بعد از تحقیقات فراوان خودم پیدا کردم لطف کنید بفرمایید چطور میشه عروس را به این اقا محرم کرد ؟

با سلام مجدد وتشکر از پی گیری شما
در مورد سوال شماتنها راه موجود این است که:
این زن بچه ای رابه فرزند خواندگی قبول کند وبه این بچه شیر دهد و فرزند رضاعی او شود واین اقا با این بچه ازدواج موقت کند واین زن مادر خانم ان اقا می شود.

تبصره :1-محرمیت به وسیله رضاع شرا ئطی دارد (به تحریر ج =2 القول فی الرضاع که 14 شرط را ذکر کرده است از جمله اینکه :15 مرتبه از این خانم شیر بخورد ودر بینش تغذیه دیگر( چه شیر کس دیگر ویا غیر شیر)، نشده باشد...)

سلام آقا اسراء

سوالم رو اینجا مطرح میکنم چون مربوط به این پست میشود در مورد محرم و نامحرم است

طبق آیه 31 نور که فرمود و قل للمومنات ..... و لا یبدین زینتهن الا لبعولتهن او ابائهن او اباء بعولتهن او ابنائهن او ابناء بعولتهن او اخوانهن او بنی اخوانهن او بنی اخواتهن او نسائهن او ما ملکت ایمانهن او التابعین غیر اولی الاربة من الرجال او الطفل الذین لم یظهروا علی عورات النساء

یعنی به زنان مومن بگو ........ و آشکار نسازند زینت (باطنی) خود را مگر برای شوهرهاشان یا پدرانشان(شامل پدر بزرگ تا جد و.....) یا پدران شوهرانشان(همچنین) یا پسرانشان( نوه نتیجه و.....) یا پسران شوهرانشان(همچنین) یا برادرانشان( چه پدری چه مادری چه پدر و مادری) یا پسران برادرانشان (هردو یعنی نوه .... و پدری .....) یا پسران خواهرانشان (همچنین) یا زنانشان(زنان مسلمان) یا آنچه به ملک یمینشان باشد(کنیز ....) یا مردانی که دارای قوه ی ریبه(شهوانی) نیستند و در جمع زنان تابع (به حساب میآیند به همین جهت)، یا پسر بچه هایی که ( گرچه قوه ی شهوانیشان به کار خواهد افتاد اما) قاهر ( ومسلط) به عورات زنان نیستند

طبق این آیه دایی و عمو و داماد برای زن محرم نیستند درست است؟؟

محرم بودن دايي و عمو به دختر ،هم از اين آيه و هم از روايات استنباط مي شود.
اگر چه ظاهرا در ايه سخن از دايي و عمو نيست اما قرآن مى‏خواهد نهايت فصاحت و بلاغت را در بيان مطالب به كار گيرد و حتى يك كلمه اضافى نيز نگويد، از آنجا كه استثناى" پسر برادر" و" پسر خواهر" نشان مى‏دهد كه" عمه" و" خاله" انسان نسبت به او محرمند روشن مى‏شود كه عمو و دايى يك زن نيز بر او محرم مى‏باشند و به تعبير روشنتر محرميت دو جانبه است، هنگامى كه از يك سو فرزندان خواهر و برادر انسان بر او محرم شدند، طبيعى است كه از سوى ديگر و در طرف مقابل عمو و دايى نيز محرم باشند (تفسير نمونه).

خوشم اومده از آمدنتان سلام رحمان جان

این حرف ایشونو براشون نقد کردم تو سایتشون جوابی نتونستن بدن که قانع کننده باشه

حالا برا شما میگم ببینید نظرتون چیه؟

زیرا استدلال معظم له در تفسیر به خلاصه گویی در این آیه بوده که قطعا مردود میباشد چون اولا آیه در مقام بیان احکام عملی است و خلاصه گویی در این کتاب جاودان هدایت بشری نه تنها بر اساس فصاحت نخواهد بود بلکه نهایت فضاحت در کلام است و اگر این خلاصه گویی از بلاغت است پس جادارد معظم له نیز در رساله عملیه خود نیز این بلاغت را بجا بیاورند. ثانیا چرا خدا در آیات دیگری چون 23 سوره نساء و 61 سوره نور این خلاصه گویی را انجام نداده؟

بین این دو چه تقابلی است؟؟ تازه اگه تقابلی باشه که هیچوقت شیء مقابل خودشو اثبات نمیکنه میکنه؟ زمانی میتونه اثبات کنه که تقابل نباشه نه این که باشه

گفته ايد:اولا آیه در مقام بیان احکام عملی است و خلاصه گویی در این کتاب جاودان هدایت بشری نه تنها بر اساس فصاحت نخواهد بود بلکه نهایت فضاحت در کلام است و اگر این خلاصه گویی از بلاغت است پس جادارد معظم له نیز در رساله عملیه خود نیز این بلاغت را بجا بیاورند. ثانیا چرا خدا در آیات دیگری چون 23 سوره نساء و 61 سوره نور این خلاصه گویی را انجام نداده؟
در جواب بايد به موارد ذيل توجه داشت:
1-همانطور كه در كتب علوم قرآني و بلاغي تصريح شده است فن ايجاز از فنون فصاحت و بلاغت بوده و قران كريم نيز از آن استفاده كرده است.(اين موضوع آنقدر واضح است كه قابل ترديد نيست.رجوع كنيد به الاتقان سيوطي و علوم قرآني آيه الله معرفت و ديگر كتب بلاغي).بنابراين ايجاز به اجماع اهل بلاغت و مفسرين خلاف فصاحت نيست.اگر چه قرآن در مواردي متناسب با مقام سخن از فن اطناب نيز بهره برده است كه موارد و شرايط آن در كتب فوق الذكر ثبت شده است.
2- در احكام عملي نيز با توجه به اينكه حدود 500 آيه فقهي بيشتر نداريم جزييات بسياري از احكام ذكر نشده است و تبيين آن به عهده رسول الله (ص) گذاشته شده است( وانزلنا اليك الذكر لتبين للناس ما نزل اليهم).نقش روايات معصومين در تبيين قرآن بخصوص آيات فقهي قرآن را نبايد ناديده گرفت.(اين موضوع نيز از مسلمات است جنانكه برخي مفسرين تفصيل انها را بيان كرده و برخي ديگر همچون علامه طباطبايي معمولا انها را به كتب فقهي ارجاع مي دهد)
3- در همان آيه 23 نساء نيز به بعصي از محارم اشاره صريح نشده است در اين آيه خداوند
مى‏فرمايد: وَ أُمَّهاتُكُمُ اللَّاتِي أَرْضَعْنَكُمْ وَ أَخَواتُكُمْ مِنَ الرَّضاعَةِ:" و مادرانى كه شما را شير مى‏دهند و خواهران رضاعى شما بر شما حرامند".
گرچه قرآن در اين قسمت از آيه تنها به دو دسته يعنى خواهران و مادران رضاعى اشاره كرده ولى طبق روايات فراوانى كه در دست است، محارم رضاعى منحصر به اينها نيستند، بلكه طبق حديث معروف كه از پيغمبر اكرم ص نقل شده‏
" يحرم من الرضاع ما يحرم من النسب‏
":" تمام كسانى كه از نظر ارتباط نسبى حرامند از نظر شيرخوارگى نيز حرام مى‏شوند".
البته مقدار شيرخوارگى كه تاثير در محرميت مى‏كند و همچنين شرائط و كيفيت آن، ريزه‏كاريهاى فراوانى دارد كه در كتابهاى فقهى آمده است.
4- در آيه 61 نور نيز جزييات زيادي وجود دارد كه در كتب روايي و فقهي مطرح شده است. در اين ايه خداوند اجازه داده است كه انسان از خانه‏هاى بستگان نزديك و بعضى از دوستان و مانند آنها- كه مجموعا يازده مورد مى‏شود- غذا بخورد اما از خانه فرزندان صراحتا نامي به ميان نيامده است يا درباره اجازه گرفتن يا نگرفتن يا درياره كميت و كيفيت غذا(كه در روايات به آن اشاره شده است)تصريحي ندارد.
5-رساله هاي عمليه مراجع بيان تفصيلات معصومين درباره احكام الهي است

سلام علیکم رحمان جان

رحمان;151313 نوشت:
1-همانطور كه در كتب علوم قرآني و بلاغي تصريح شده است فن ايجاز از فنون فصاحت و بلاغت بوده و قران كريم نيز از آن استفاده كرده است.(اين موضوع آنقدر واضح است كه قابل ترديد نيست.رجوع كنيد به الاتقان سيوطي و علوم قرآني آيه الله معرفت و ديگر كتب بلاغي).بنابراين ايجاز به اجماع اهل بلاغت و مفسرين خلاف فصاحت نيست.اگر چه قرآن در مواردي متناسب با مقام سخن از فن اطناب نيز بهره برده است كه موارد و شرايط آن در كتب فوق الذكر ثبت شده است.

درست است ما هم نمیگیم ایجاز کلا از بلاغت کلام رو دور میکنه اما هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد

یه وقتی شما میگید مثلا حسن و حسین نامحرمن خوب این اشکالی ندارد روایت می آید میگوید اصغر و علی هم نامحرم

اما اینجا خداوند منع کرده از نمایش زینت باطنی به غیر اینهایی که در این آیه آمده و این حصر حتی زنان را شامل میشود یعنی کل ذوی العقول چون نسائهن آورده

در ضمن آیه کاملا در مقام بیان است زمانی ایجاز صحیح است که آیه مفهوم را درست و کامل برساند نه این که نصف را نگوید بعد هم حصر کند نه این که سر سی دی رو باز بذاره که اگه کسی خواست بهش اضافه کنه بلکه ببنده سی دی رو اونوق آیا میشه به اون سی دی چیزی اضافه کرد؟؟ به بهانه ایجاز؟ که بلاغت رو به دلایلی که گفتم زیر سوال میبرد نه این که خود ایجاز مخل در بلاغت باشه

رحمان;151313 نوشت:
2- در احكام عملي نيز با توجه به اينكه حدود 500 آيه فقهي بيشتر نداريم جزييات بسياري از احكام ذكر نشده است و تبيين آن به عهده رسول الله (ص) گذاشته شده است( وانزلنا اليك الذكر لتبين للناس ما نزل اليهم).نقش روايات معصومين در تبيين قرآن بخصوص آيات فقهي قرآن را نبايد ناديده گرفت.(اين موضوع نيز از مسلمات است جنانكه برخي مفسرين تفصيل انها را بيان كرده و برخي ديگر همچون علامه طباطبايي معمولا انها را به كتب فقهي ارجاع مي دهد)

خوب این دلیل را هم در دلیل قبلی رد کردم چون اینجا باز گذاشته نشده قابلیت اضافه شدن نداره

اما گفته شده اقیموا الصلاة نفرموده کدام نماز! چه شکلیه این نماز؟ تو اینا باید به روایت رجوع کرد که اونا هم با تکیه بر حروف رمزی قرآن مثل الم و باقی حروف قرآن که برای ایشان رمزی است مثل باء بسم الله الرحمن الرحیم تبیین میکنن بالبینات و الزبر که بینات دلایل و زبر هم در مورد پیامبر قرآن است یعنی ذکر

اما اینجا این حرف راه ندارد دادا

رحمان;151313 نوشت:
3- در همان آيه 23 نساء نيز به بعصي از محارم اشاره صريح نشده است در اين آيه خداوند مى‏فرمايد: وَ أُمَّهاتُكُمُ اللَّاتِي أَرْضَعْنَكُمْ وَ أَخَواتُكُمْ مِنَ الرَّضاعَةِ:" و مادرانى كه شما را شير مى‏دهند و خواهران رضاعى شما بر شما حرامند". گرچه قرآن در اين قسمت از آيه تنها به دو دسته يعنى خواهران و مادران رضاعى اشاره كرده ولى طبق روايات فراوانى كه در دست است، محارم رضاعى منحصر به اينها نيستند، بلكه طبق حديث معروف كه از پيغمبر اكرم ص نقل شده‏ " يحرم من الرضاع ما يحرم من النسب‏ ":" تمام كسانى كه از نظر ارتباط نسبى حرامند از نظر شيرخوارگى نيز حرام مى‏شوند". البته مقدار شيرخوارگى كه تاثير در محرميت مى‏كند و همچنين شرائط و كيفيت آن، ريزه‏كاريهاى فراوانى دارد كه در كتابهاى فقهى آمده است.

ببخشید پیشنهاد میکنم برای حرمت ازدواج به این آدرس بروید و آنجا بحث کنید
http://www.askdin.com/showthread.php?t=14341

در کل این حرف هم درست نیست چون نص در احل لکم ماوراء ذلکم آمده این که دیگه خیلی نصه نص نصه نص اندر نصه

رحمان;151313 نوشت:
در آيه 61 نور نيز جزييات زيادي وجود دارد كه در كتب روايي و فقهي مطرح شده است. در اين ايه خداوند اجازه داده است كه انسان از خانه‏هاى بستگان نزديك و بعضى از دوستان و مانند آنها- كه مجموعا يازده مورد مى‏شود- غذا بخورد اما از خانه فرزندان صراحتا نامي به ميان نيامده است يا درباره اجازه گرفتن يا نگرفتن يا درياره كميت و كيفيت غذا(كه در روايات به آن اشاره شده است)تصريحي ندارد

خوب ما هم ادعا نکردیم آیات خدا همه چیز را یکجا بیان میکنن گفتیم چیزی را که دارد بیان میکند درست بیان میکند نه غلط و غلوط که ائمه بیان غلط قرآن رو بگیرن

نه بلکه خود ائمه دستور عرضه احادیث به قرآن رو دادن چون قرآن روشن بیان کرده چیزی رو که بیان کرده

ما مدعی نشدیم بیان همه چی تو قرآن اومده شدیم؟؟

رحمان;151313 نوشت:
5-رساله هاي عمليه مراجع بيان تفصيلات معصومين درباره احكام الهي است

آیا معصومین با هم متناقض حرف میزنن؟ آیا ما نمیگیم اگه امام حسن در موقعیت امام حسین بود قیام میکرد و هر کدام در موقعیت دیگری همان را میکردند که او کرد؟

اونا اختلاف نداشتن اما علما دارن ندارن؟

پس نمیشه گفت رساله بیان تفصیلات معصومینه برای بالا بردن علما ائمه رو نباید پایین آورد

خود علما هم همچین ادعایی ندارن اونا میگن ما اینطوری فهمیدیم نمیگن همین است و لا غیر میگن؟؟

حصراضافي(نسبي)مانع از ورود ديگران در حكم نيست .مگر قرآن در مواردي علم به غيب را منحصر در خداوند نمي داند(قُلْ لا يَعْلَمُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ الْغَيْبَ إِلاَّ اللَّه‏)اما در آيات و روايات ديگر علم به غيب براي غير خداوند نيز اثبات شده است(عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى‏ غَيْبِهِ أَحَداً إِلَّا مَنِ ارْتَضى‏ مِنْ رَسُول‏..). نيز آيات مربوط به شفاعت كه در جايي حصر و در جاي ديگر(آيات و روايات ديگر)افراد ديگري نيز شامل شده است.
وظيفه مفسر و كسي كه مي خواهد حكمي از قرآن استخراج كند بخصوص در احكام فقهي قرآن،رجوع به روايات است.روايات بخوبي بيان مي كنند كه آيات فقهي از جمله آيه مورد بحث،در مقام بيان همه جزييات نيست.(اين امر روشني در بين مفسران و فقيهان است).روايات شيعه و سني نيز متفقند كه عمو و دايي محرمند(اگر چه آيه محل بحث درباره ابداء زينت است و برخي مفسرين شيعه و سني آندو را در زمره اخوان يا آباء داخل مي دانند و حكمت نام نبردن از آندو را نيز ذكر كرده اند.
شعار حسبنا كتاب الله كه از سوي برخي منحرفين معلوم الحال در صدر اسلام بيان شد نيز مردود است.به توجه به حديث متواتر ثقلين،تمسك به قرآن و عترت است كه موجب نجات از گمراهي است.در تفسير هر آيه بايد به همه قرائن(تخصيصها،تقييدها،مقا م سخن و...بخصوص روايات)كه در كتب تفسير و علوم قراني تفصيلا درباره آنها بحث شده است توجه داشت.(ضمنا تكيه به حروف رمزي نيز مبنايي ندارد.
در تفسير اطيب البيان نيز آمده است:«در اين آيه شريفه بعضى از محارم را ذكر نفرموده مثل عمو و خالو و داماد كه شوهر دختر باشد و شوهر مادر كه باصطلاح ناپدرى باشد و مولاى كنيز كه شوهر نداشته باشد كه اماء مى‏گويند و لكن در موارد ديگر بيان شده در اخبار»

سلام خیلی ممنون از رحمان عزیز اما اگر اجازه بدید نقدی دارم:

رحمان;151602 نوشت:
حصراضافي(نسبي)مانع از ورود ديگران در حكم نيست .مگر قرآن در مواردي علم به غيب را منحصر در خداوند نمي داند(قُلْ لا يَعْلَمُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ الْغَيْبَ إِلاَّ اللَّه‏)اما در آيات و روايات ديگر علم به غيب براي غير خداوند نيز اثبات شده است(عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى‏ غَيْبِهِ أَحَداً إِلَّا مَنِ ارْتَضى‏ مِنْ رَسُول‏..). نيز آيات مربوط به شفاعت كه در جايي حصر و در جاي ديگر(آيات و روايات ديگر)افراد ديگري نيز شامل شده است.

حصر مربوطه در آیه مذکور هم حصر نسبی است نسبت به تمامی مومنات خوب اگر شما منظورتون غیر مومنات است ما حرفی نداریم اما استغراق این آیه برای تمامی مردان و زنان بودن به قرینه نسائهن کاملا بارز است یعنی این آیه نفی نشان دادن مومنات خود را به همه انسانها چه زن چه مرد چه بچه مگر آنچه ذکر میشود است پس نسبیت رو به ما نشون بدید کجاست؟ چون قرائن نشان دهنده عدم نسبیت است مگر نشان دادن مومنات برای غیر انسانها مثل جن یا .... که اگر روایتی بیاید جایز است انسان خودشو به همه جنها میتونه نشون بده ما حرفی نداریم

در مورد آیه ذکر شده بیاد بگم الغیب دلالت بر تمام غیب میکند که تمام غیب رو جز خدا نمیداند و در ادامه میفرماید پس آشکار نمیکند بر غیبش(نه همه غیوب که جمع مضاف دلالت بر آن میکند) کسی را .....

اما در مورد شفاعت باید بگم که ما مستفسریم نه مفسر یعنی آیات قرآن را با آیات قرآن تفسیر میکنیم بعد روایات را به قرآن عرضه میکنیم اگر موافق بود میپذیریم اگر مخالف بود نمیپذیریم

عدم قبول شفاعت در آیه الکرسی به دلیل بی اذنی بوده خطاب آیاتی که نفی شفاعت میکند با کسانی است که اذن شفاعت براشون صادر نشده یعنی وقتی به بنی اسرائیلی که خدا رو تکذیب کردن خطاب میکنه و اتقوا یوما لا تجزی نفس عن نفس شیئا و لا یقبل منها شفاعه و ......

میفرماید شفاعه لکم در واقع نه این که برای همه باشد به دلالت آیه الکرسی

رحمان;151602 نوشت:
وظيفه مفسر و كسي كه مي خواهد حكمي از قرآن استخراج كند بخصوص در احكام فقهي قرآن،رجوع به روايات است.روايات بخوبي بيان مي كنند كه آيات فقهي از جمله آيه مورد بحث،در مقام بيان همه جزييات نيست.(اين امر روشني در بين مفسران و فقيهان است).روايات شيعه و سني نيز متفقند كه عمو و دايي محرمند(اگر چه آيه محل بحث درباره ابداء زينت است و برخي مفسرين شيعه و سني آندو را در زمره اخوان يا آباء داخل مي دانند و حكمت نام نبردن از آندو را نيز ذكر كرده اند.

اما این که قران در کلش در ظهورش در مقام بیان تمامی جزئیات نیست ما هم حرفی نداریم حتی خودمان هم مثال میزنیم که جزئیات نماز در قرآن ذکر نشده ولی این ارتباطی به آیه مذکور ندارد در ضمن اگر میشود بفرمایید کدام مفسر است اگر هم مفسری بگوید خیلی دور از مطلب است چون در آیه 61 نساء عمو و دایی ذکر شده اگر بر آن دلالت داشت مقتضای بلاغت آن بود که در آنجا هم نفرماید که خلاصه باشد اما اگر نیست که نیست چون هیچ کتاب ادبیاتی این رو تایید نمیکنه پس تحمیل آن به قرآن درست نیست!!

روایات شیعه و سنی هم مخالف قرآن است و قابل قبول نیست!!

رحمان;151602 نوشت:
شعار حسبنا كتاب الله كه از سوي برخي منحرفين معلوم الحال در صدر اسلام بيان شد نيز مردود است.به توجه به حديث متواتر ثقلين،تمسك به قرآن و عترت است كه موجب نجات از گمراهي است.در تفسير هر آيه بايد به همه قرائن(تخصيصها،تقييدها،مقا م سخن و...بخصوص روايات)كه در كتب تفسير و علوم قراني تفصيلا درباره آنها بحث شده است توجه داشت.(ضمنا تكيه به حروف رمزي نيز مبنايي ندارد.

بنده کجا مدعی شدم حسبنا کتاب الله ؟؟ نشان دهید

افترا زدن اصلا خوب نیست داداش رحمان اصلا خوب نیست اصلا...

اما این که تکیه به حروف رمزی مبنایی ندارد باید بگم خیلی هم مبنا دارد ای کاش به جای این حرف میپرسیدید مبنای حرفتون چیه اما چون نپرسیدید منم نمیگم

در ضمن روایت قابلیت تخصیص آیه رو نداره. ودر جاهایی هم که میبینید به نظر شما تخصیص خورده در خود قرآن قرائنی برای تخصیص خوردن براش بوده
مثلا وقتی کلیت ارث در مورد قاتل مورث حذف شده به دلیل آیه11 نساء است که میفرماید لا تدرون ایهم اقرب لکم نفعا که نشان میدهد جایی که نمیدانید اینها است اما جایی که یقین دارید طرف نزدیک به شما نیست از جهت نفع بلکه مضر هم هست مثل قاتل دیگر ارث ثابت نمیماند

رحمان;151602 نوشت:
«در اين آيه شريفه بعضى از محارم را ذكر نفرموده مثل عمو و خالو و داماد كه شوهر دختر باشد و شوهر مادر كه باصطلاح ناپدرى باشد و مولاى كنيز كه شوهر نداشته باشد كه اماء مى‏گويند و لكن در موارد ديگر بيان شده در اخبار»

در مورد عمو و دایی و داماد که مشخص است محرم نیست.
در مورد شوهر مادر هم حرمت ازدواجش منوط به تربیت شده بودن توسط شوهر مادر است و خود تربیت شدن در آیه ابراهیم در مورد آذر بیان اب را بلا مانع میداند در لغات هم اب به تربیت کننده اطلاق دارد پس اگر شوهر مادر تربیت کننده دختر باشد با او محرم میشود اما اگر نباشد محرم نیست
در مورد مولای کنیز هم چون خطاب آیه به مومنات است اگر کنیز مومن باشد حق ندارد خود را به مولای خود نشان دهد(اگر به ازدواج دیگری در آمده) اما اگر مولا با او وطی میکند مشخص است که به آن مولا محرم است و این از آیه 6 سوره مومنون واضح میشود.

با سلام و احترام

در مورد مسائل محرم و نامحرم
نامحرم اگه میت باشه باز هم حکم نامحرم رو داره ؟
مثلا دست زدن به نامحرمی که مرده باشه اشکال داره ؟
یا نگاه کردن مرد به موی زنی که فوت شده

با تشکر و آرزوی موفقیت


سلام علیکم

تا اونجایی که من میدونم این قاعده در مورد میت ها هم صادق است مگر آن که ضرورت ایجاب کند مثلا کسی نباشد که میت را دفن کند شما ماندید و میت که با شما نا محرمه اونوقت بر شما نه تنها جایز بلکه واجب است که اون رو دفن کنید اما در غیر ضرورت تا اونجایی که من میدانم حرام است نظر به عورت و لمس و ......(البته تمام بدن زن برای مرد نامحرم عورت است مگر صورت و کفین)

ببخشید یه سوال دیگه هم داشتم

اینکه درباره نامحرم ها گفته میشه مفسده نداشته باشه میشه این اصطلاح یه خورده توضیح داده بشه
اینکه گفته میشه مفسده نداشته باشه یعنی برای چه کسی نداشته باشه ؟ خوب یه نفر از کجا باید بدونه برای طرف مقابلش مفسده داره یا نه ؟ اطمینان به مفسده نداشتن برای خود شخص کافیه برای رعایت کردن موارد ؟

یا مثلا درباره مواردی از پوشش گفته میشه مفسده ای نداشته باشه این مفسده نداشتن رو عرف باید تعیین کنه ؟

حالا ممکنه عرف یه جایی با چیزی مشکل نداشته باشن بعد یه نفر از یه جای دیگه بیاد که با اون چیز مشکل داشته باشه
بنابراین ظاهرا روی عرف نمیشه خیلی حساب باز کرد . و تشخیص اینکه برای دیگران مفسده ای داره یا نداره کار راحتی نیست .

اگر درباره مفسده نداشتن توضیح بفرمایید ممنون میشم


شاد و سربلند باشید

سلام ببخشید کی حرف از مفسده زدیم؟؟

اگه میشه موردی مطرح کنید من که یادم نمیاد حرف از مفسده زده باشم!!

چون در هر صورت چه مفسده داشته باشه چه نداشته باشه نباید اعضای بدن رو به نامحرم نشون داد

شما مصداق تعیین کنید تا من بفهمم منظورتون کجاست!

روشنا;154644 نوشت:
با سلام و احترام در مورد مسائل محرم و نامحرم نامحرم اگه میت باشه باز هم حکم نامحرم رو داره ؟ مثلا دست زدن به نامحرمی که مرده باشه اشکال داره ؟ یا نگاه کردن مرد به موی زنی که فوت شده با تشکر و آرزوی موفقیت

با عرض سلام و احترام خدمت سرکار روشنای گرانقدر

در مسائل محرم و نامحرم تفاوتی بین زنده و مرده نیست و نامحرم مرده همان احکام نامحرم زنده را دارد .(1)

در پناه حضرت حق باشید

پی نوشت:
1. امام خمینی ، توضیح المسائل م 2309 به بعد

سجاد;154892 نوشت:
در مسائل محرم و نامحرم تفاوتی بین زنده و مرده نیست و نامحرم مرده همان احکام نامحرم زنده را دارد .(1)

سلام

حتی اگر در خاک باشد؟

مثلا به خواهیم به قبر دست بزنیم؟

mkk1369;154901 نوشت:
حتی اگر در خاک باشد؟ مثلا به خواهیم به قبر دست بزنیم؟


با سلام و احترام

دست زدن به قبر یا خاک نامحرم اشکال ندارد.

استفتا شفاهی از دفتر مقام معظم رهبری

نقل قول:
سلام ببخشید کی حرف از مفسده زدیم؟؟

اگه میشه موردی مطرح کنید من که یادم نمیاد حرف از مفسده زده باشم!!

چون در هر صورت چه مفسده داشته باشه چه نداشته باشه نباید اعضای بدن رو به نامحرم نشون داد

شما مصداق تعیین کنید تا من بفهمم منظورتون کجاست!

با سلام و احترام

خوب وقتی حرفی از مفسده نزدید و سوال من راجع به مفسده اس چرا فکر می کنید از شما یا نوشته های شما سوال پرسیدم !!!!

اصل پوشش یا عدم پوشش قضیه اش مشخصه

مفسده در مورد نحوه پوشش رنگ و ... و نحوه ارتباط با نامحرم بیان میشه که توی رساله ها موارد زیاد است . و منظورم این است که وقتی گفته میشه مفسده نداشته باشه یعنی چی ؟
این مفسده نداشتن چه طور باید مشخص بشه ؟

سلام علیکم

mkk1369;154901 نوشت:
سلام حتی اگر در خاک باشد؟ مثلا به خواهیم به قبر دست بزنیم؟

در کل ارائه زینت ملاکه به گونه ای که زینت ارائه میشه مثلا داریم که پیامبر با زنان به وسیله تشت آب بیعت میکردند یعنی یه طرف دست پیامبر در آب و یه طرف دست زن در آب پشت پرده یا ....

اما دست زدن به قبر که ارائه زینت درش نیست چگونه میخواهد حرام باشد نه شما روی اون اثر میگذارید نه او روی شما!!

روشنا;154939 نوشت:
مفسده در مورد نحوه پوشش رنگ و ... و نحوه ارتباط با نامحرم بیان میشه که توی رساله ها موارد زیاد است . و منظورم این است که وقتی گفته میشه مفسده نداشته باشه یعنی چی ؟ این مفسده نداشتن چه طور باید مشخص بشه ؟ اینکه نوعی از پوشش مشروط میشه به مفسده نداشتنش

با سلام و احترام

برای مفسده معانی متفاوتی متصور است ،از جمله این که می تواند به معنای " هر امری که سبب گناه شود ویا زمینه گناه را فراهم آورد" بیان نمود و تشخیص آن به عهده خود فرد یا با مراجعه به عرف است.
برداشت از: مقام معظم رهبری ،اجوبة الاستفتائات ،با استفاده از احکام تعلیم وتعلم وبرخی از احکام پزشکی

نور;154951 نوشت:

تشخیص آن به عهده خود فرد یا با مراجعه به عرف است.

با سلام و تشکر از پاسخ استاد نور گرامی

ببخشید من مورد زیر رو متوجه نمیشم .

ممکنه خود فرد تشخیص بده برای دیگران مفسده ای نداره اما باعث مفسده در دیگران بشه
و
همینطور ممکنه عرف یه جایی با چیزی مشکل نداشته باشن بعد یه نفر از یه جای دیگه بیاد که مثلا نوع پوشش خانمی براش مفسده داشته باشه

حالا تکلیف و وظیفه این خانم اینه که فقط طبق نظر خودش یا عرف عمل کنه ؟

با تشکر از شما

با سلام و عرض ادب

تشخیص مفسده از طریق فرد یا عرف، منافاتی با هم ندارند چراکه مکلف نیز جز عرف شمرده می شود برای مثال در بحث پوشش و زینت،
منظور از جلب مفسده این است که مثلا یک خانم بفهمد نامحرمی با قصد لذت دارد به او نگاه می کند که از نظر برخی از مراجع لازم است خود را بپوشاند ، اما اگر متوجه جلب مفسده نشود،عمل یاد شده هم بر او واجب نیست .

سلام علیکم

در عرف اکثر ملاک اند نه اقل یعنی اکثر افراد یک جامعه حکم به چیزی میکنند مثلا اگر اصغر آقا از لبنان آمده و عادت کرده به یه پوشش خاصی در اونجا تقصیر ایرانی ها نیست که پوشش اسلامی دارند ولی برای اصغر که براش نو هست محرکه

بلکه اصغر باید قبلش با خودش کار کنه که وقتی میرم یه جا پوشش اونا با محل ما فرق فوکوله نباید به گناه بیفتما!! که جو نگیردش! پس اگه یه زن ایرانی در جایی که مرجع رجوع به عرف رو ملاک میدونه نه اشخاص طبق عرف عمل کرد اگه اصغر گناهی با خودش انجام بده گردن خودشه نه شما!!

اما در مورد فتاوایی که به اشخاص کار دارد مثلا میفرماید مفسده نداشته باشه بدون در نظر گرفتن عرف و عمل خاصی دور از عرف داره انجام میشه باید دقت کرد که شخص مقابل چه رفتار هایی از خودش بروز میده اگر متوجه قصد شومش شدید باید پرهیز کنید از رفتار هایی که حتی در عرف جایزه یا حتی در شرع

مثلا شرع میفرماید صورت نپوشاندنش جایز است اما وقتی دیدید اصغر(این یکی ایرانیه ها) با نگاه چپ داره بهتون نگاه میکنه یکی از مراحل نهی از منکر این است که صورت خودتون رو هم بپوشونید!! در حالی که به عنوان قاعده اصلی جواز بود اما.....

روشنا;154985 نوشت:

ممکنه عرف یه جایی با چیزی مشکل نداشته باشن بعد یه نفر از یه جای دیگه بیاد که مثلا نوع پوشش خانمی براش مفسده داشته باشه

با سلام و تشکر از توضیحات شما استاد گرامی

میشه این قسمت رو هم توضیح بفرمایید

چرا یه نظر نمی دن که واسه همه عرف ها بدرد بخوره و حدود رعایت بشه . که اگه کسی از یه عرفی رفت یه عرف دیگه ،
مفسده نداشته باشه .
من قضیه بوجود اومدن این مفهوم عرف رو متوجه نمیشم.

با تشکر از شما و موفق باشید

روشنا;155176 نوشت:
چرا یه نظر نمی دن که واسه همه عرف ها بدرد بخوره و حدود رعایت بشه . که اگه کسی از یه عرفی رفت یه عرف دیگه ، مفسده نداشته باشه . من قضیه بوجود اومدن این مفهوم عرف رو متوجه نمیشم.

چون شرع نمیخواد تو همه مسائل شخصا دخالت بکنه یعنی میخواد ساده بگیره مثلا میگه بهتره عرف باشه که لباس سفید بپوشن و عبا و عمامه با تحت الحنک اما مجبور نمیکنه فقط پیشنهاد میده شرع قرار نیست به مردم تو چیزای غیر لازم زور بگه!!
مثل شاهد در مورد ازدواج که شرع مستحب گذاشته!
در کل دین اسلام ساده گرفته و این هم از جهت ساده گرفتنش است!!

روشنا;155176 نوشت:
با سلام و تشکر از توضیحات شما استاد گرامی میشه این قسمت رو هم توضیح بفرمایید چرا یه نظر نمی دن که واسه همه عرف ها بدرد بخوره و حدود رعایت بشه . که اگه کسی از یه عرفی رفت یه عرف دیگه ، مفسده نداشته باشه . من قضیه بوجود اومدن این مفهوم عرف رو متوجه نمیشم.


عرض سلام و احترام و شکر از شما سرکار روشنای گرامی

از آنجا که در مسائلی که رجوع به عرف داده شده است، غالبا تشخیص موضوعات و مصادیق است،تشخیص آن به مکلفین واگذار شده است چراکه فقیه،تنها در مقام بیان احکام است و تطبیق آن برعهده مقلدین است که مطابق عرف همان مکان و تشخیص خودشان باید باشد و با توجه به فرهنگ ها و آداب و رسوم گوناگون ودلایل دیگر، عرف هم در جاهای مختلف، متفاوت می باشد، از این جهت از طرف مجتهد، حکم کلی بیان می شود و تشخیص موضوعات به مکلفین واگذار می گردد.

موفق و موید باشید.

[="Arial Black"][="DarkOrchid"]آیا دختر و پسری که از مادر یکی ولی پدرشون یکی نباشه به هم محرم هستن؟!
مرجع:وحید خراسانی
[/]

سر به راه;270972 نوشت:
آیا دختر و پسری که از مادر یکی ولی پدرشون یکی نباشه به هم محرم هستن؟

با سلام و احترام

درفرض سوال،خواهر و برادر بوده و محرم هستند.

استفتا از دفتر آیه الله وحید در قم

مهدی عباس زاده;150989 نوشت:
طبق آیه 31 نور که فرمود و قل للمومنات ..... و لا یبدین زینتهن الا لبعولتهن او ابائهن او اباء بعولتهن او ابنائهن او ابناء بعولتهن او اخوانهن او بنی اخوانهن او بنی اخواتهن او نسائهن او ما ملکت ایمانهن او التابعین غیر اولی الاربة من الرجال او الطفل الذین لم یظهروا علی عورات النساء
یعنی به زنان مومن بگو ........ و آشکار نسازند زینت (باطنی) خود را مگر برای شوهرهاشان یا پدرانشان(شامل پدر بزرگ تا جد و.....) یا پدران شوهرانشان(همچنین) یا پسرانشان( نوه نتیجه و.....) یا پسران شوهرانشان(همچنین) یا برادرانشان( چه پدری چه مادری چه پدر و مادری) یا پسران برادرانشان (هردو یعنی نوه .... و پدری .....) یا پسران خواهرانشان (همچنین) یا زنانشان(زنان مسلمان) یا آنچه به ملک یمینشان باشد(کنیز ....) یا مردانی که دارای قوه ی ریبه(شهوانی) نیستند و در جمع زنان تابع (به حساب میآیند به همین جهت)، یا پسر بچه هایی که ( گرچه قوه ی شهوانیشان به کار خواهد افتاد اما) قاهر ( ومسلط) به عورات زنان نیستند

مشخص است که چه پدر و مادری (یعنی هر دو از یک پدر و مادر باشند) و چه مادری فقط یا پدری فقط باشند محرم هستند.

سجاد;154892 نوشت:
با عرض سلام و احترام خدمت سرکار روشنای گرانقدر

در مسائل محرم و نامحرم تفاوتی بین زنده و مرده نیست و نامحرم مرده همان احکام نامحرم زنده را دارد .(1)

در پناه حضرت حق باشید

پی نوشت:
1. امام خمینی ، توضیح المسائل م 2309 به بعد

سلام

اگر فرقي بين نامحرم زنده و مرده نيست پس چرا ظهور فيلم وعكس نامحرم بدون رعايت حجاب اگر او را نشناسد جايز است و ايرادي نداره؟

[="Tahoma"][="Black"]

درستي;529214 نوشت:
سلام

اگر فرقي بين نامحرم زنده و مرده نيست پس چرا ظهور فيلم وعكس نامحرم بدون رعايت حجاب اگر او را نشناسد جايز است و ايرادي نداره؟

با عرض سلام و احترام و تشکر از سؤال شما

سؤال شما واضح نیست و ارتباط این دو مسئله به هم روشن نیست !

لطفا در این مورد توضیح بیشتری بفرمایید و البته توجه داشته باشید که مسائل فقهی و چرایی تفاوت بین آنها ، یک بحث تخصصی بوده و قطعا به صورت کامل قابل توضیح در اینجا نیست.

همیشه سلامت و موفق باشید[/]

سجاد;529338 نوشت:

با عرض سلام و احترام و تشکر از سؤال شما

سؤال شما واضح نیست و ارتباط این دو مسئله به هم روشن نیست !

لطفا در این مورد توضیح بیشتری بفرمایید و البته توجه داشته باشید که مسائل فقهی و چرایی تفاوت بین آنها ، یک بحث تخصصی بوده و قطعا به صورت کامل قابل توضیح در اینجا نیست.

همیشه سلامت و موفق باشید

سلام

گفته ميشه كه حجاب مقابل نامحرم ضروري هست و لازم خوب با اين مصداق زن هميشه بايد مقابل نامحرم حجابش رو رعايت كنه حالا خواه فاميل باشه و خواه مردم عادي ديگر

علت اينكه ميگن چاپ عكس نامحرم بدون حجاب اگر بدون لذت باشه جايز است پس حكم ضروري بودن حجاب كجا ميرود؟

[="Tahoma"][="Black"]

درستي;529348 نوشت:
سلام

گفته ميشه كه حجاب مقابل نامحرم ضروري هست و لازم خوب با اين مصداق زن هميشه بايد مقابل نامحرم حجابش رو رعايت كنه حالا خواه فاميل باشه و خواه مردم عادي ديگر

علت اينكه ميگن چاپ عكس نامحرم بدون حجاب اگر بدون لذت باشه جايز است پس حكم ضروري بودن حجاب كجا ميرود؟

با عرض سلام و احترام مجدد

در مورد این گونه سؤالات پاسخ اجمالی در آدرس زیر خدمتتان داده شده لطفا مراجعه فرمایید:

http://www.askdin.com/thread40320.html#post529788

همیشه سلامت و موفق باشید[/]

موضوع قفل شده است