نماز شب

تب‌های اولیه

39 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نماز شب

بدان که اول وقت نافله ی شب ، بعد از گذشتن نیمی از شب است ، و آخر آن طلوع فجر دوم است ، که صبح صادق باشد ، و آن سفیدی و روشنایی است که در کنار آسمان در سمت مشرق ظاهر می شود ، و هر چه به او نگاه کنی روشنائی او زیاد تر می شود ، و مشهور است بلکه این است بلکه نقل اتّفاق علماء شده که هر چه به طلوع فجر نزدیکتر باشد افضل است . اما زیاد تأخیر نیندازد ، که به عجله به جا آورده شود .


و هر گاه شخص عذری داشته باشد از به جا آوردن نماز شب در وقت آن ، مثل آن که مسافر باشد یا پیر باشد ، که آخر شب بر او مشقّت داشته باشد ، یا آن که خوف بیدار نشدن آخر شب را داشته باشد ، چنان چه در شبهای تابستان بسیار اتفاق می افتد ، یا آن که جوان است و خوابش زیاد می باشد ، می ترسد بیدار نشود ، یا آن که هوا خیلی سرد باشد ، که مشقّت و صدمه برایش داشته باشد ، یا آن که ترس از محتلم شدن داشته باشد ، یا اراده جماع داشته باشد و صبر کردن برایش دشوار باشد ، و مانند این ها در جمیع این صورت ها ، جایز است که نافله ی شب را پیش از نصف شب ، بعد از نماز مغرب و عشاء به جا آورد به نیت تقدیم ، یعنی پیش انداختن1 ، اما خوب نیست که این را عادت خود قرار دهد ، بلکه تا ممکن باشد خوب است که نماز را در وقت فضیلت آن به جا آورد .


و اگر نافله ی شب از او فوت شد ، مستحب مؤکد است که روز ، قضای آن را به جا آورد ، و اگر آن روز نشد ، وقت دیگری قضایش را به جا آورد . و وقت نماز شفع و وتر بعد از هشت رکعت نافله ی شب است ، و وقت فضیلت آن وقتی است که صبح کاذب ، که او را عوام ( دمگرگی ) می گویند طلوع می کند و آن سفیدی است که تخمیناَ نیم ساعت پیش از طلوع صبح صادق ظاهر می شود در مشرق و طول او رو به میان آسمان است ، و هر چه به او نگاه می کنی روشنائیش کمتر می شود .2

پی نوشت :
1 – بحار الانوار ج87ص206 و ذیل آن .
2 – سراج القبور مرحوم آیت الله سید محمد تقی موسوی اصفهانی صاحب کتاب شریف مکیال المکارم .

[="DarkGreen"]فایل تصویری نحوه نمازشب

[="Purple"]نحوه نمازشب +عکس[/]

http://www.askdin.com/showthread.php?p=31391#post31391[/]

اگر انسان بخواهد نماز شب بخواند به درس روز لطمه وارد نمي‌شود به شرط ‏اين‌كه شب‌ها يك مقدار زود بخوابد و شام را سبك‌تر ميل كند. شام را هرچه سبك‌تر ميل ‏كنيد بهتر است. شما مستحضريد بدن دو وعده غذا بيشتر احتياج ندارد. به ما گفته‌اند ‏اگر سير هستيد غذا نخوريد، در روايات آمده است در حال سيري غذا خوردن استعداد را ‏كم مي‌كند.

يكي از بيانات نوراني حضرت امير اين است كه لَمْ تَجْتَمِعَ الْفِطْنَةُ والْبِطْنَة ‏يعني فطانت و هوشمندي با پرخوري جمع نمي‌شود. پُرخور هرگز خردمند نمي‌شود، ‏چرا؟ براي اين‌كه تمام تلاش و كوشش روح اين است كه اين غذاها را هضم كند و ديگر ‏فرصت انديشيدن ندارد. درست مثل آن است كه شما يك انسان متخصص دانشمند را ‏رفتگر كوي و برزن كنيد كه زباله‌ها را جمع كند.‏ اگر كسي بتواند استاد باشد چرا او را به رفتگري وادار كنيم.

روح انسان مي‌تواند ‏استاد و مربي خوبي باشد، حيف است او را رفتگر جسم كنيم، بگوييم زباله‌ها را جمع ‏كن.‎ غذايي كه مي‌خوريم تا به مواد دفعي و زباله تبديل شود طول مي‌كشد. اين كار را ‏كه بدن انجام نمي‌دهد؛ اين روح است كه با واسطه بدن اين‌كارها را انجام مي‌دهد. روح ‏يك سلسله قواي ادراكي دارد يك سلسله قواي تحريكي. قواي تحريكي روح هم يك ‏سري ابزار فيزيكي دارد مثل معده و روده و قلب، آن‌كه غذا را به صورت خون در مي‌آورد و ‏عادلانه بين مو و ناخن و گوش و چشم و مژه چشم تقسيم مي‌كند، نفس انسان است، ‏روح آدم است.‏ خلاصه حيف است انسان روح خود را به رفتگري وادار كند.

وجود مبارك ‏اميرالمؤمنين(عليه السّلام) فرمود: لاتَجْتَمِعُ عَزِيَمَةٌ وَوَليمَةٌ (١).
يك وقت انسان اهل ‏سورچراني است، مي‌خواهد اين‌جا سور بخورد و آنجا سور بخورد و هر روز يك جا ‏ميهمان باشد. آدم سورچران اهل عزم نيست انسان تا مي‌تواند بهتر است دستش كنار ‏سفره خودش باشد.

اگر كسي بخواهد اهل عزيمت و جزء وارثان اولو العزم باشد، در ‏همان رفت و آمد با ارحام هم مراقب است.‏ گاهي ميهماني‌هايي پيش مي‌آيد كه عيبي ندارد انسان برود، اما اين‌كه ‏سورچران باشد با اهل عزم بودن سازگار نيست. پس نماز شب انسان را از كار روز باز ‏نمي‌دارد، به شرط آن‌كه انسان مراقب مسائل جنبي باشد.‎ خيلي از برنامه‌هاي تلويزيون است كه انسان مي‌تواند نگاه نكند، همه‎ ‎سريال‌ها ‏كه سودمند نيست. خيلي از جلسات و گفتن‌ها و شنيدن‌ها سودمند نيست.

حضرت ‏امير(عليه السّلام) به فرزندش فرمود: جوان! مبادا كاري كني‎ ‎يا حرفي بزني كه ديگران ‏به تو بخندند. اين كار، تو را كوچك مي‌كند. اگر نيم ساعت به اذان صبح بلند شويد هم به ‏نماز شب مي‌رسيد هم به نماز اول وقت؛ بعد هم كمي استراحت مي‌كنيد و به درس ‏روز هم لطمه‌اي وارد نمي‌شود .


پی نوشت :

‏(١) نهج البلاغه، خطبه ٢٤١.‏

پاسخگو : حضرت آیت الله جوادی آملی حفظه الله

چطور می شه که نماز شب بخونی و صبح زود هم بتونی از خواب پاشی بدون اینکه هیچ اثری از خواب آلودگی در تو دیده شه؟؟؟؟!!!!:Gig:
اصلا اگه شب بیداری خیلی با ارزشه {که حتما همینطوره} پس چرا دانشمندان میگن 8ساعت خواب در شب لازم و ضروریه و بدن بهش نیاز داره؟؟ کسانی که شبها رو به عبادت خدا می پردازن چطور بدون این 8ساعت خواب مورد نیاز بدن سرحال تر و شاداب تر و حتی نورانی تر از بقیه هستن؟؟ در حالیکه دانشمندان گفتن با خواب کافی در شبه که به این خصوصیات {شادابی پوست.زیبایی.روحیه شاد و ... } خواهیم رسید!!! واقعا سر این شب بیداری با اندکی خواب و همچنین خواب آلود نبودن در روز چیه؟؟؟؟!!!!!
با تشکر:Gol:

با عرض سلام خدمت شما دوست گرامی

یادمه یکی از اساتید می فرمودند خواب شبانه روزی به نسبت نیاز افراد مختلف ، متفاوت است از 6 ساعت تا 7 ساعت و نیم.

خوب حالا با یه تقسیم بندی خیلی ساده می خواییم به این نتیجه برسیم که آیا میشه اینقدر خوابید و به نماز شب رسید یا خیر؟

خوب فرض میگیریم که وقت اذان ساعت 5 صبح است. و ما می خواییم یک ساعت قبل از اذان برخیزیم.

خوب اگر ما ساعت 11 شب بخوابیم و ساعت 4 صبح که میشه یک ساعت قبل از اذان برخیزیم .انگار چند ساعت خوابیدیم؟
5 ساعت درسته؟

خوب نیم ساعت هم میذاریم برای نماز صبح و تعقیبات اون.یعنی میتونیم دوباره ساعت 5.30 بخوابیم .
درسته؟
و اگر بخواییم ساعت
6.30 هم از خواب بلند بشیم.انگار یک ساعت دیگه هم خوابیدیم.

که تا الان جمعا شد چند ساعت خواب؟

6 ساعت درسته؟

که البته ما توی این برنامه ریزی حداکثر زمانها رو برای عبادت در نظر گرفتیم که به نسبت توان هر فرد می تونه تغییر کنه.



.
ولی اساتید محترم اخلاق سفارششون اینه که اگر تازه می خوایید اهل نماز شب بشید سعی کنید پله پله جلو برید مثلا شبهای اول فقط چند دقیقه قبل از اذان برخیزید فقط با خدا صحبت کنید و راز و نیاز کنید و بعد از مدتی کمی زمان رو بیشتر کنید و به خواندن قرآن بپردازید و بعد از مدتی دوباره کمی زمان رو بیشتر کنید و فقط به خواندن نماز های شفع و وتر اکتفا کنید و بعد از مدتی دوباره زمان رو بیشتر کنید و نافله های شب رو هم اضاف کنید و باز هم می تونید زمان رو بیشتر کنید قبل یا بعداز نماز کمی هم قرآن بخوانید.

ولی باید نکاتی رو خدمت شمادوست عزیز عرض کنم که کسی که توفیق خواندن نماز شب رو پیدا میکنه مطمئنن در طول روز یا گناه نکرده یا اینکه اگر هم گناهی از او سرزده خیلی گناه بزرگ و بدی نبوده.
یه چیزی خدمت شما عرض کنم که دلایل علمیش رو نمی دونم ولی از نظر تجربی مشخص شده که گناه خستگی آور است.
مثلا شما سعی کنید مدتی رو اصلا گناه نکنید و اگر بعد از مدتی ، گناهی از شما سربزنه اون روز رو هر چقدر هم بخوابید سیر نمیشید.
ولی اگر شما دیگه اصلا اهل گناه نباشید باور کنید کمترین خوابها و خوراکها شما رو کفایت میکنه.
اگر شما میبینید افرادی که اهل تهجد هستند همیشه بشاش و سرزنده اند . مهمترین دلیلش گناه نکردن هست.گناه هست که انسان رو خسته میکنه گناه هست که انسان رو از خدا و و خوشی های واقعی دور میکنه. گناه هست که باعث مسخ ظاهری و باطنی انسان میشود .که بیشتر ما شاهد مسخ باطنی اون در افراد مختلف هستیم.

فکر کنم با تمام این صحبت ها بشه به این نتیجه رسید که اگه ما نمی تونیم جزء متهجدین باشیم یکیش اینه که در طول روز خیلی گناه میکنیم و دلیل دیگر اینکه خودمون رو با دلایل الکی گول میزنیم که اگر شب بلند شیم دیگه در طول روز نمی تونیم به کار های واجبمون برسیم که این حرف شیطونه که از تنبلیه ما سوء استفاده میکنه.

در ضمن عرایض حقیر برگرفته از فرمایش بزرگان است.



سلام خدمت سایه خورشید گرامی
ممنون از پاسخ جامع و کامل شما دوست عزیز.یک سوالی برام پیش اومده شنیده بودم جوون اگه می دونه ممکنه که 1ساعت قبل نماز صبح برای نماز شب بلند نشه می تونه قبل از خوابش نماز شبش رو بجا بیاره. اما اگه این کارو انجام بده و برای نماز صبح خواب بمونه باز هم اینجا بیدار نشدنش برای نماز صبح بدلیل گناه می تونسته باشه؟ اگه اینطوره پس چطور توفیق نماز شب رو داشته اما توفیق نماز واجب صبحشو نداشته؟؟ در واقع می خوام بدونم نقش شیطون در این حالت کجای قضیه می تونسته باشه؟؟ بازم به همون اعمال ناشی از گناه برمی گرده؟؟

ببخشید من از راه نیومده دارم جواب میدم

فقط میخاستم 2 تا روایت رو براتون نقل کنم که هم یک جواب برای سوال اولتون که (واقعا سر این شب بیداری با اندکی خواب و همچنین خواب آلود نبودن در روز چیه؟؟؟؟!!!!!) داده باشم . یک روایت برای این سوال دوم .

روایت اول : علی علیه السلام فرمودند :

کاری که نیت بر آن قوی باشد جسم از ان خسته نمیشود .

فتامل (رازش اینه)

روایت دوم : علی علیه السلام فرمودند :
عمل مستحبی که آسیب به واجب بزند را ترک کن .

در نتیجه به این توفیق گفته نمیشود اگر شما بخاطر مستحبی واجب را از دست بدهید و یکی از دلایل اینکه میگن هر چی به اذان صبح نزدیک تر باشه این 11 رکعت نماز شب به همین دلیل هست .

در ميان نوافل، «نماز شب‏» جايگاه خاصى دارد و تاكيد فراوانى كه‏ در آيات قرآن و احاديث درباره آنست،به مراتب بيش از نمازهاى ديگر مستحب است و به همين جهت، اولياء خدا بر آن مداومت و مواظبت‏ داشتند و به تهجد و عبادت نيمه شب مى‏پرداختند.
البته میزان نیازمندی جسم انسان به خواب، بین 6تا8 ساعت است که در بین افراد ،متفاوت می باشد.كارهاي روزانه، باعث خستگي بدن و روح انسان مي‌شود و قواي انسان در پايان روز تقريباً رو به اتمام است و خستگي ناشي از كار و فعاليت بر وجود انسان چيره شده است. استراحت و خواب شبانه فرصت منحصر بفردي براي استراحت جسمي و روحي انسانها و تجديد قواي بشر است. در قرآن هم اشاره شده كه شب مناسبترين زمان براي آسايش و استراحت انسانها است.

با توجه به تأکید فراوان بر نماز شب،با یک برنامه ریزی منظم ما می توانیم توفیق شب زنده داری ونماز شب داشته باشیم بدون اینکه در روز کسالتی سراغ ما بیاید.ضمن این که خود نماز شب بسیار نشاط آور است.

پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله ساعات اولیه شب را به استراحت می پرداختند تا قوای لازم برای عبادت شبانه را بدست آورند این دقیقا همان مسأله ای است که ما کمتر به آن توجه می کنیم واکثر شبها یا به دلیل مهمانی ها ویا تماشای تلویزیون ویاگپ وگفتهای دوستی وفامیلی تا دیر وقت بیداریم بدون این که توجه داشته باشیم ممکن است نماز صبحمان هم قضاء شود چه رسد به این که نماز شب بخوانیم.

بنابراین اولین گام برای این برنامه ریزی استفاده از ساعات اولیه شب برای خواب است.این امر باعث می شود که هنگام سحرراحت تر بیدار شویم.در سحر، آمادگى فكرى و روحى و امكان ارتباط با خدا بيشتراست ضمن این که هر چه نماز شب به طلوع فجر نزديكتر باشد، ثواب بيشتري دارد.


گناه نکردن در طول روز باعث بدست آوردن این توفیق است وخواندن نماز شب باعث افزایش میزان معرفت.

البنه ناگفته نماند که اعمال مستحبه و نوافل در صورتی مفید و مؤثر است كه استمرار و تداوم داشته باشد.


این را هم باید بدانیم که هیچ گاه برای انجام مستحبات نباید جسم خود را به حدی خسته کنیم که لذت عبادت را نچشیم .بهترین روش این است که از مقدار کم شروع کنیم وبه مرور، بر زمان آن اضافه نماییم. مقصود از التزام به نوافل و مستحبات آن نیست كه انسان تمام مستحبات را بجا آورد كه چنین چیزی نه ممكن است و نه جایز، زیرا نه امكانات اجازه می دهد و نه سایر تكالیف و مسئولیتها برای انسان این همه وقت باقی می گذارد بلكه مقصود آن است كه انسان در حدود شرایط و امكانات فردی و اجتماعی ، ملتزم به انجام آن باشد.

خواب قیلوله نیز که یکی از انواع خواب های معروف و کوتاه نیم روزی ومعمولاً قبل از غذای ظهر است خود یک نعمتی است بر بیداری و عبادت شب وما از طریق این خواب نیز می توانیم کمبود خواب شبانه را جبران نماییم.


چنین خوابی موجب تجدید قوا و بازیابی نیرو می شود.ناگفته نماند در اسلام خواب قیلوله مستحب است ولی باید کوتاه و اندک باشد.

مهدی فاطمه;141578 نوشت:

سلام خدمت سایه خورشید گرامی
ممنون از پاسخ جامع و کامل شما دوست عزیز.یک سوالی برام پیش اومده شنیده بودم جوون اگه می دونه ممکنه که 1ساعت قبل نماز صبح برای نماز شب بلند نشه می تونه قبل از خوابش نماز شبش رو بجا بیاره. اما اگه این کارو انجام بده و برای نماز صبح خواب بمونه باز هم اینجا بیدار نشدنش برای نماز صبح بدلیل گناه می تونسته باشه؟ اگه اینطوره پس چطور توفیق نماز شب رو داشته اما توفیق نماز واجب صبحشو نداشته؟؟ در واقع می خوام بدونم نقش شیطون در این حالت کجای قضیه می تونسته باشه؟؟ بازم به همون اعمال ناشی از گناه برمی گرده؟؟


با سلام خدمت شما دوست عزیز

یک بار سوالی مشابه سوال شما را از یکی از اساتید خوبم پرسیدم

اینجور فرمودند که فقط اعمال مستحبه هستند که ممکن است به علت گناه از ما سلب شوند و اگر نماز صبحمان قضا شد ناشی از کم خوابی است یا دلایلی از این قبیل و یا اینکه برای بزرگان جلوگیری از عجب می باشد.

سایه خورشید;141668 نوشت:

با سلام خدمت شما دوست عزیز

یک بار سوالی مشابه سوال شما را از یکی از اساتید خوبم پرسیدم

اینجور فرمودند که فقط اعمال مستحبه هستند که ممکن است به علت گناه از ما سلب شوند و اگر نماز صبحمان قضا شد ناشی از کم خوابی است و یا اینکه برای بزرگان جلوگیری از عجب می باشد

.

به نظر کارشناسا درست است؟
یعنی در قضای نماز صبح گناهان و اعمال ما سهیم نیست؟مثلا کسی که کاهل نمازه به دلیل اعمالش نیست؟

مسیحا;141888 نوشت:
به نظر کارشناسا درست است؟
یعنی در قضای نماز صبح گناهان و اعمال ما سهیم نیست؟مثلا کسی که کاهل نمازه به دلیل اعمالش نیست؟

اعمال و رفتاری که انسان در طی روز انجام می دهد نقش بسیار مهمی در توفیق انسان نسبت به عبادات دارد یعنی هر چه در طی روز کارهای شایسته از انسان سر بزند توفیقات انسان نیز برای اعمال خوب دیگر بیشتر فراهم می شود و هر چه به گناه آلوده شود توفیق اعمال خوب از وی سلب می گردد ؛ لذا باید نسبت به این مسأله بسیار حساس بود تا بواسطه گناه درک لذت سحرخیزی را از دست نداد . والبته این قضیه هم مربوط به واجبات است وهم مستحبات.

گناهان باعث سلب توفیق می شوند چه در رابطه با واجبات وچه در رابطه با مستحبات.

مثلا یکی از گناهان ،خوردن غذای حرام و شبهه‏ناک است که خود این قضیه انسان را از انجام بعضی واجبات محروم می کند.ارتکاب گناهان دیگر نیز(از قبیل غیبت، دروغ و جلسات لهو و لعب و ....)تأثیر نامطلوب خود را خواهد داشت.

عوامل سلب توفیق از واجبات ومستحبات به دو گروه عمده دسته بندی می شود بعضی از آن عوامل مادی می باشد وبعضی معنوی .

دیر خوابیدن ،دیر غذا خوردن و غذاهای سنگین در شب خوردن، عادت به خواب صبح، غفلت و گناه ، حضور در مجالس لهو و لعب و جلساتی که غفلت از خدا بر آن جلسات حاکم است ، خستگی زیاد و فشارهای عصبی، از جمله مواردی است که ممکن است توفیق نماز صبح را از انسان سلب ‏کند. پس باید مشکل را در خود جستجو کرد.

مَثَل فردي كه گناه‌ كند، ولو گناه كوچكي انجام دهد؛ همانند پرنده‌اي اي است كه قصد پرواز دارد، اما مشكل كوچكي در پر خود دارد كه قدرت پرواز را از او گرفته است؛ يعني گناه قدرت تعالي روح را از انسان مي‌گيرد.


سینا;141957 نوشت:

گناهان باعث سلب توفیق می شوند چه در رابطه با واجبات وچه در رابطه با مستحبات.



با سلام و تشکر از استاد سینای عزیز که جواب صحیح رو فرمودند.

ظاهرا استاد خوب ما اشتباه کردند

.

سایه خورشید;141970 نوشت:

با سلام و تشکر از استاد سینای عزیز که جواب صحیح رو فرمودند.

ظاهرا استاد خوب ما اشتباه کردند

.

آنچه که ایشون فرمودند در واقع فقط توجه کردن به عوامل مادی تأثیر گذار در این قضیه بوده وعوامل معنوی را منحصر در مستحبات دو نستند در حالی که عوامل مادی ومعنوی هم در توفیق واجبات وهم درتوفیق مستحبات تأثیر گذار هستند.

مهدی فاطمه;141578 نوشت:

ممنون از پاسخ جامع و کامل شما دوست عزیز.یک سوالی برام پیش اومده شنیده بودم جوون اگه می دونه ممکنه که 1ساعت قبل نماز صبح برای نماز شب بلند نشه می تونه قبل از خوابش نماز شبش رو بجا بیاره.

اساتید محترم منم همین سوال رو دارم
من برای صبح زود بیدار شدن مشکل دارم به خاطر همین نماز شب رو وقتی از ساعت 12 میگذریم شروع به خوندن میکنم
مشکلی که نداره ؟یعنی از فضیلتش کم میشه ؟

با سلام خدمت شما دوست عزیز

تا اونجایی که بنده اطلاع دارم

هر چقدر نماز شب رو نزدیکتر به اذان صبح بجا آوریم
از فضیلت بیشتری برخوردار می شویم.

باز هم منتظر جواب کامل و صحیح اساتید گرامی می مانیم.

*راحله*;154728 نوشت:
من برای صبح زود بیدار شدن مشکل دارم به خاطر همین نماز شب رو وقتی از ساعت 12 میگذریم شروع به خوندن میکنم مشکلی که نداره ؟یعنی از فضیلتش کم میشه ؟

با سلام و احترام
وقت خواندن نماز شب، بعد از نصف شب تا طلوع صبح صادق و هر چه به سحر و نزديك اذان صبح نزديكتر باشد، بهتر است. ولی با توجه به فضیلت بسیاری که نماز شب دارد و حتی توصیه به قضا نمودن آن هم شده است،اگر احتمال خواب ماندن میرود،می توان آن را زودتر و قبل از سحر خواند.
رساله مراجع،م773
التماس دعا

میشه نشسته خوند؟یا خوابیده؟

هست هستی;157558 نوشت:
میشه نشسته خوند؟یا خوابیده؟

چون نافله است می شود نشسته خواند.در رساله امام آمده است:

توضيح المسائل (امام خمينى)؛ ص: 172


مسأله 749. نشسته خواندن نمازهاى نافله‌
1- نمازهاى نافله را مى‌شود نشسته خواند.

2- بهتر است دو ركعت نماز نافلۀ نشسته، يك ركعت حساب شود، مثلًا كسى كه مى‌خواهد نافلۀ ظهر را كه هشت ركعت است، نشسته بخواند، بهتر است آن‌را به شانزده ركعت بخواند و اگر مى‌خواهد نماز وتر را نشسته بخواند، دو نماز يك ركعتى در حالت نشسته بخواند

بسم الله
با تشکر از بزرگوارانی که در موضوع شرکت نمودند و مطالب مفیدی بیان کردند.
شکی نیست که گناه باعث عدم توفیق نمازشب و اعمال عبادی دیگر می شود.
اما عوامل دیگری نیز در این مسئله دخیل است از جمله اینکه بدن ما مَرکب روح ماست.
و هر قدر این مرکب رو به راه باشد بهتر می تواند ما را به مقصد برساند.فرض بفرمایید راننده ای که بسیار در امر رانندگی متبحر است اگر ماشین مناسبی نداشته باشد نمیتواند به خوبی طی طریق نماید.
مثلا در مورد طب اسلامی و سنتی داریم اگر کسی غلبه بلغم داشته باشد اصلا نمی تواند برای نماز شب برخیزد اصلا بیدار نمی شود هر چند ساعت کوک نماید.یا اگر کسی غلبه دم داشته باشد خوابش سنگین می شود.ببینید تا در بدن عنصری ما تعادل مزاجی درستی نباشد این مَرکب بخوبی کار نمی کند هر چند شما مسائل معنوی و امورات آن را به خوبی انجام داده باشید.پس باید تعادل مزاج داشته باشیم.
برای حل این مشکل باید به یکی از مراکز طبابت طب سنتی و اسلامی یا افراد خبره در این امور مراجعه کنیم و طبع خود را ( سودا،دم، بلغم، صفرا) مشخص نماییم و همچنین اگر غلبه ای در این امور داریم با مشورت از آن افراد خبره تعیین گردد و تغذیه خود را در جهت تعادل مزاجی تغییر دهیم.تا بتواین در کنار روحی الهی و سالم بدن و مَرکب مناسبی در اختیار داشته باشیم.التماس دعا

توحید صمدی;157720 نوشت:
بسم الله
مثلا در مورد طب اسلامی و سنتی داریم اگر کسی غلبه بلغم داشته باشد اصلا نمی تواند برای نماز شب برخیزد اصلا بیدار نمی شود هر چند ساعت کوک نماید.یا اگر کسی غلبه دم داشته باشد خوابش سنگین می شود.ببینید تا در بدن عنصری ما تعادل مزاجی درستی نباشد این مَرکب بخوبی کار نمی کند هر چند شما مسائل معنوی و امورات آن را به خوبی انجام داده باشید.پس باید تعادل مزاج داشته باشیم.
برای حل این مشکل باید به یکی از مراکز طبابت طب سنتی و اسلامی یا افراد خبره در این امور مراجعه کنیم و طبع خود را ( سودا،دم، بلغم، صفرا) مشخص نماییم

با تشکر از شما دوست عزیز...
می شه از شما یا کارشناسان محترم خواهش کنم که کمی این مطلب رو برام بازش کنن و انواع طبع رو توضیح بدن
یا علی...

3erat.com;141583 نوشت:
ببخشید من از راه نیومده دارم جواب میدم

فقط میخاستم 2 تا روایت رو براتون نقل کنم که هم یک جواب برای سوال اولتون که (واقعا سر این شب بیداری با اندکی خواب و همچنین خواب آلود نبودن در روز چیه؟؟؟؟!!!!!) داده باشم . یک روایت برای این سوال دوم .

روایت اول : علی علیه السلام فرمودند :

کاری که نیت بر آن قوی باشد جسم از ان خسته نمیشود .

فتامل (رازش اینه)

روایت دوم : علی علیه السلام فرمودند :
عمل مستحبی که آسیب به واجب بزند را ترک کن .

در نتیجه به این توفیق گفته نمیشود اگر شما بخاطر مستحبی واجب را از دست بدهید و یکی از دلایل اینکه میگن هر چی به اذان صبح نزدیک تر باشه این 11 رکعت نماز شب به همین دلیل هست .


حدیثی را که دوست عزیز نوشته اند از امام صادق(ع)است
رجوع شود به من لایحضرالفقیه جلد4 ص 400 حدیث5859

مهدی فاطمه;160560 نوشت:
با تشکر از شما دوست عزیز...
می شه از شما یا کارشناسان محترم خواهش کنم که کمی این مطلب رو برام بازش کنن و انواع طبع رو توضیح بدن
یا علی...

با سلام
البته بنده کارشناس نیستم ولی قبلا در این باب مطالعاتی داشتم و تا حد ممکن در این زمینه راهنمایی‌تون می‌کنم ان شاءالله.

با توجه به عنوان تاپیک و موضوعی که جناب توحید صمدی مطرح کردند باید عرض کنم برای شناخت طبایع اگر میخواین دقیق‌تر اطلاع پیدا کنید یک دوره سخنرانی لینک زیر رو گوش کنید:

۩۞۩ دانلود دوره آموزشی مزاج شناسی ۩۞۩ ► صفرا • دم • بلغم • سودا ◄

حدود 12ساعت بیشتر نیست ولی آگاهی بسیار مفیدی و مختلفی نسبت به زندگی و کل جهان هستی پیدا می‌کنید که در لحظه لحظه زندگی بسیار براتون کاربرد داره.

موفق باشید

مهدی فاطمه;141050 نوشت:
اصلا اگه شب بیداری خیلی با ارزشه {که حتما همینطوره} پس چرا دانشمندان میگن 8ساعت خواب در شب لازم و ضروریه و بدن بهش نیاز داره؟؟ کسانی که شبها رو به عبادت خدا می پردازن چطور بدون این 8ساعت خواب مورد نیاز بدن سرحال تر و شاداب تر و حتی نورانی تر از بقیه هستن؟؟ در حالیکه دانشمندان گفتن با خواب کافی در شبه که به این خصوصیات {شادابی پوست.زیبایی.روحیه شاد و ... } خواهیم رسید!!! واقعا سر این شب بیداری با اندکی خواب و همچنین خواب آلود نبودن در روز چیه؟؟؟؟!!!!!

من اصلا به این موضوع که باید 8 ساعت خواب داشته باشیم شک دارم به نظرم اگه عادت کنی 2 ساعت کافیه

مهدی فاطمه;160560 نوشت:
با تشکر از شما دوست عزیز...
می شه از شما یا کارشناسان محترم خواهش کنم که کمی این مطلب رو برام بازش کنن و انواع طبع رو توضیح بدن
یا علی...

[="arial black"][="navy"]با عرض سلام و ادب خدمت همه دوستان خوبم
[="darkred"]بچه ها اگه موافق باشین میخوام براتون نشانه های صاحبان مزاج مختلف رو به اختصار بگم چون حقیر توفیق داشتم که چند سالی بعضی از کتب طب سنتی مثل قانونچه و کلیات قانون و منصوری رو بخونم مطالبی رو که اینجا میگم مختصریه از مطالب همون کتابهائه[/].
[="darkgreen"]نشانه های بلغمی مزاجها[/]:
رنگ لبها روشن بوده و خیلی کم قرمز می شود، معمولاً موی سرشان خرمایی روشن ، و یا بور و لخت و صاف می باشد ، گوشت بدنشان نرم و شل بوده و عضلانی نیستند .‌ دست و پایشان سرد بوده و حرارت کمی دارد، تمایل به ترشی ندارند و بیشتر مایل به شیرینی ها هستند . همچنین تمایل به غذاهای سرد مزاج نداشته و غذاهای گرم مزاج را بیشتر دوست دارند، رطوبت دهان زیاد است و دچار آب ریزش از دهان می باشند بخصوص شبها آب از دهان جاری می شود، توان هضم غذا در معده بعلت سردی معده کم بوده و دچار نفخ شکم ، آروغ و گاهی یبوست می شوند.
نفخ معده در این افراد بعلت سردی معده است (معده برای اینکه بتواند غذا را هضم کند نیاز به گرمی و حرارت دارد . این افراد با خوردن میوه ، غذاهای سرد مزاج یا غذاهای نفاخ (مثل آش و حبوبات) دچار احساس ورم و پری معده می شوند که گاه با درد همراه است . اشتهای زیاد داشته و تحمل گرسنگی را ندارند
نبضشان ضعیف است و گاهی به زحمت لمس می شود ،زیاد می خوابند و خواب آلودگی دارند ولی خواب سبک است و وارد خواب عمیق نمی شوند به این خاطر خستگی بدنشان رفع نمی شود و وقتی بیدار می شوند خسته و کوفته و بداخلاق هستند
حرکات آرام دارند و گذشته نگر می باشند . درون گرا، خودخور و منفی باف می باشند . افکار منفی زیاد آزارشان می دهد و در انجام کارها به نکات منفی بیشتر اهمیت می دهند ،تحمل سرما را ندارند، میل جنسیشان کم می باشد .
لازم به ذکر است علائمی که برای مزاج گفته می شود بطور کلی است و اینطور نیست که کسی تمام این علائم را داشته و ممکن است فقط چند تا از این علائم وجود داشته باشد . بنابراین در تشخیص مزاج به این نکته باید توجه داشته باشیم و همچنین ممکن است مزاج ترکیبی و مخلوطی از چند مزاج با هم وجود داشته باشد .
ادامه دارد...

[/]

[/]

مهدی فاطمه;160560 نوشت:
با تشکر از شما دوست عزیز...
می شه از شما یا کارشناسان محترم خواهش کنم که کمی این مطلب رو برام بازش کنن و انواع طبع رو توضیح بدن
یا علی...

[="arial black"][="darkred"]علائم مزاج گرم و تر (دموی[[/]color="navy"])
ا[="navy"]فراد با این مزاج پوست نرم، مرطوب و گرمي دارند، منافذ پوستي درشتي دارند كه از علايم منافذ درشت خوب عرق كردن است. رگهاي دست آشكار و برجسته است، رنگ پوست گندم‌گون يا گلگون است رنگ چشم (سفيدي) با گرايش قرمز است ،رنگ مردمك ميشي تيره و سياه است موي سر: درشت و قابل انعطاف و داراي پيچ درشت است، رنگ مو: سياه خرمايي تيره و روشن و معمولاً پر مو هستند.
مزه دهان،‌ شيريني صبحگاهي است، دهانشان كم رطوبت است و كم تشنه مي‌شوند. اشتهاي زياد و خوراك خوبي دارند، توان هضم غذا بسيار بالاست نفخ معده ندارند، يبوست ندارند، گرايش به شيريني كم دارند و گرايش به شوري هم بسيار اندك است. گرايش به ترشي كم دارند. بوي بد دهان ندارند، بوي بد مدفوع ندارند، قار و قور شكم ندارند تمايل به سردي‌ها ندارند ولي تمايل به گرمي‌ها اندكي دارند.
افراد دموي بايد غذاهاي خنک و سردي مثل آش انار، آش آلو، آب زرشك خيار، مركبات و ماست و... مصرف كننده تا حرارت بدن تعديل شود. اگر فرد دموي همراه با غذاي گرم مثل شيريني‌جات از مواد و اغذيه سرد استفاده نكند دچار جوش و خارش بدن، گر گرفتگي، بيقراري، كهير، سوزش ادرار، سوزش سر دل، و آفت دهان خواهد شد[/].

[/]

[/]

[="arial black"][="darkred"]علائم مزاج گرم و خشک (صفراوی)[/]
[="navy"]
افراد با این مزاج دارای پوستي خشك و بدون رطوبت، داراي منافذ پوستي درشت، رگهاي دست گاهي آشكار و گاهي پنهان هستند، رنگ پوست گرايش به زردي دارد، سفيدي چشم سفيد با گرايش زرد است، مردمك چشم ميشي روشن است، موي سر، خشك و ضخيم و برجسته است، رنگ مو، سياه و خرمايي است و صفراوي‌ها غالباً كم‌مو هستند.
مزة دهان تلخ صبحگاهي است، غالباً دهان خشك و تشنه است، افراد صفراوي كم اشتها هستند، توان هضم غذا بالاست، نفخ معده ندارند، يبوست ندارند، گرايش به شيريني و شوري هم ندارند. افراد صفراوي غالباً گرايش به ترشي دارند، بوي بد دهان ندارند، بوي بد مدفوع ندارند، قار و قور شكم ندارند، تمايل به سردي‌ها دارند و از گرمي‌ها گريزانند.
افراد صفراوي غالباً در اثر حجامت تعديل مزاج يافته و رنگ و رويي به مراتب روشن‌تر از قبل خواهند داشت، اشتهاي آنان با حجامت افزايش مي‌يابد و در صورت تكرار حجامت فربه و چاق خواهند شد[/].
[/]

[="arial black"][="darkred"]علائم مزاج سرد و خشک (سوداوی)[/]
[="navy"]افراد با این مزاج پوست خشک و بدون رطوبت و داراي منافذ متوسط، رگ هاي دست پنهان هستند، رنگ پوست تيره است، رنگ چشم (سفيدي) سفيد تيره است. رنگ مردمک ميشي و قهوه‌اي است. موي سر، خشک و ضخيم يا مجعد است، رنگ مو، سياه مات و جوگندمي است و فرد سوداوي معمولاً كم مو است

مزه دهان صبحگاهان شور مزه است و دهان، خشك و كم آب است، اشتها زياد، ولي خوراک كم است، توان هضم غذا بسيار كم است، نفخ معده فراوان دارند، يبوست دارند، گرايش به شوري و شيريني دارند، گرايش به ترشيي ندارند، بوي بد دهان ندارند، بوي بد مدفوع، ندارند، قار و قور شكم دارند، تمايل به سردي‌ها ندارند و تمايل به گرمي‌ها دارند.
سودا چون سرد و خشک است افراد سوداوي بايد از غذاهاي سرد و خشك پرهيز كنند و در عوض از غذاهاي گرم و تر مثل عسل استفاده نمايند. غذاهاي سرد و خشك مثل برنج كه بدن را با افت رطوبت مواجه مي‌كند، مهم ترين عامل يبوست است (به خاطر دفع رطوبت).
در کتاب هاي طبي قديمي چنين آمده است:«اگر طبيب بتواند شخص سوداوي مزاج را راضي کند هنر کرده است!»
سایر مزاج‌ها
علائم سایر مزاج‌ها ترکیبی از علائم بالاست. مثلا علائم مزاج سرد برآیندی از علائم مزاج «سرد و خشک» و مزاج «سرد و تر» است[/]
[/]

[="tahoma"][="blue"]با تشکر از جناب ققنوس19 که مطالب مفیدی در مورد شناخت مزاجها برامون نقل کردن
خوشبختانه من هم کتابهایی رو از طب سنتی در خدمت اساتیدی خوندم و مطالبی که در شناخت مزاجها گفته شد مطابق با همون مبانی طبی در کتابهای اندیشمندانی چون بوعلی سینا و زکریای رازی بود.
[/][/]


آیت‌الله مجتبی تهرانی با اشاره به توصیه امام رضا(ع) به اباصلت در هفته پایانی ماه شعبان گفت: حضرت بر گفتن ذکر «اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکُنْ قَدْ غَفَرْتَ لَنَا فِی مَا مَضَى مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِیَ مِنْهُ» تأکید دارند
فارس: به مناسبت فرا رسیدن هفته پایانی شعبان المعظم، گفتاری از آیت‌الله مجتبی تهرانی که در آخرین روز ماه شعبان دو سال پیش در مسجد جامع بازار تهران بیان شده است، در پی می‌آید:

رُوِیَ عَنْ ابی الحَسن الرِّضا(علیه السلام) قال: قال رسُول الله(صلّی الله علیه و آله وسلّم): رَجَبٌ شَهْرُ اللَّهِ الْأَصَبُّ وَ شَهْرُ شَعْبَانَ تَتَشَعَّبُ فِیهِ الْخَیْرَاتُ وَ فِی أَوَّلِ یَوْمٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ تُغَلُّ الْمَرَدَةُ مِنَ الشَّیَاطِینِ وَ یُغْفَرُ فِی کُلِّ لَیْلَةٍ لِسَبْعِینَ أَلْفاً. (وسائل الشیعة، جلد10، صفحه 315)

از حضرت علی بن موسی‏ الرضا(علیه السلام) روایت شده که فرمودند: پیغمبر اکرم(صلّی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم) فرموده است ماه رجب ماه خداوند است که رحمت الهی در آن ریزش می‌کند؛ و ماه شعبان ماهی است که در آن خیرات منشعب و پراکنده می‌شود و شیوع می‌یابد؛ و در روز اوّل ماه رمضان شیاطین در غل و زنجیر کشیده می‌شوند و در هر شب ماه مبارک رمضان هفتاد هزار نفر از بندگان (گناهکار) خدا آمرزیده می‌شوند.

شرح حدیث

امام هشتم (علیه السلام) از رسول خدا نقل کردند که آن حضرت فرمودند: ماه رجب ماه خدا است، که در آن رحمت الهی بر بندگانش ریزش می‌کند. و ماه شعبان ماهی است که خیرات در آن پراکنده می‏شود. و در اوّلین روز ماه مبارک رمضان، گمراه‏کنندگان از شیاطین ‌به غل و زنجیر بسته می‌شوند. مغلول کردن یعنی قفل زدن. خداوند گمراه‏کنندگان از شیاطین را مهار می‌کند. یعنی خداوند جلوی مانع ایجاد کردن شیاطین را در ماه مبارک رمضان می‌گیرد. این برای روز بود. در شب چه‏طور؟ خداوند هر شب هفتاد هزار نفر را مورد آمرزش قرار می‌دهد.

این سه ماه رجب، ‌شعبان و ‌رمضان مورد عنایت الهی هستند. به حسب ظاهر ما در آخرین لحظات ماه شعبان هستیم. روایت معروف دیگری از امام هشتم(علیه‏السلام) است [1] که دارد اباصلت در آخرین جمعه ماه شعبان، می‌رود خدمت حضرت امام رضا(علیه السلام). حضرت ابتدا به او می‌فرماید: اى اباصلت ماه شعبان بیشترش گذشت و این جمعه آخر آن است، پس آنچه از اعمال خیر که در این ماه در انجام آن کوتاهى کرده‏اى در این چند روزى که باقى مانده تدارک کن، و بر تو باد به انجام آنچه به حال تو مفید است و ترک آنچه براى تو فایده‏اى ندارد، و دعا و استغفار و تلاوت قرآن را افزون کن، و از گناهان و نافرمانی‌هایت به‏سوى خدا بازگرد و توبه نما، تا این ماه خدا به تو رو کرده باشد در حالى که تو با خدایت - عزّوجلّ- اخلاص ورزیده باشى، و امانتى بر گردن خود باقى مگذار مگر آنکه آن را ادا کنى، و نیز در دلت کینه هیچ مؤمنى نباشد مگر اینکه آن را از دل بیرون کنى، و هیچ گناهى را که مرتکب بوده‏اى وامگذار مگر آنکه آن را رها کرده و از آن دورى گزینى، و از خداوند پروا داشته باش، و در امور نهان و آشکارت بر او توکّل و اعتماد کن، و هر کس بر خدا توکّل کند همانا خداوند او را کافى است، زیرا خداوند کار خود را به انجام می‌رساند، و براى هر چیز اندازه‏اى قرار داده است، و در باقیمانده این ماه زیاد این ذکر را بگو: «اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکُنْ قَدْ غَفَرْتَ لَنَا فِی مَا مَضَى مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِیَ مِنْهُ»؛ پروردگارا! اگر تاکنون در این ماه ما را نبخشیده‏اى، پس از تو می‌خواهیم که در باقیمانده این ماه ما را ببخشى و بیامرزى! زیرا خداوند تبارک و تعالى در این ماه مردم بسیارى را به جهت احترام ماه مبارک رمضان از آتش آزاد مى‏کند.

حضرت به او گوشزد می‌کند که این ماه شعبان این همه برکات داشت، و چه بسا تو از آن غفلت کرده باشی. بیا از بقیه‏ای که از ماه شعبان مانده است استفاده کن. در مابقی ماه شعبان کوتاهی‏ات را جبران کن. بعد هم فرموده: «وَ أَکْثِرْ مِنَ الدُّعَاءِ وَ الِاسْتِغْفَارِ وَ تِلَاوَةِ الْقُرْآنِ». دعا، استغفار و تلاوت قرآن را زیاد انجام بده. این همانی است که پیغمبر اکرم فرمود: «وَ شَهْرُ شَعْبَانَ تَتَشَعَّبُ فِیهِ الْخَیْرَاتُ»؛ خدا خیرات را در ماه شعبان برای امتش پراکنده می‌کند. بیا فکر کن ببین در این ماه چه‏قدر از این خیرات نصیب تو شده است؟ من حرفم این است. امام هشتم(علیه‏السلام) می‌گوید خیلی از خیرات را از دست دادی؛ پس بیا در این بقیه ماه شعبان جبران کن.

دست آخر هم ‌می‌فرماید زیاد این دعا را در مابقی ماه شعبان زیاد بگو: «اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکُنْ قَدْ غَفَرْتَ لَنَا فِی مَا مَضَى مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِیَ مِنْهُ»؛ خدایا اگر در آنچه از ماه شعبان گذشت من را مورد مغفرتت قرار ندادی، ‌در این مابقی‏اش من را مورد آمرزش قرار بده. چرا باید این کار را بکنی؟ برای اینکه خودت را خالص کنی، ‌پاک کنی، ‌تر و تمیز کنی؛ چون می خواهی وارد بشوی در ماه رمضان. ماه رمضان ماه ضیافت الهی است. خدا تو را دعوتت کرده، ‌می‌خواهی بروی سر سفره‏اش بنشینی، ‌پس خودت را تطهیر کن.

انسان وقتی می‌خواهد برود مهمانی چه‏کار می‌کند؟ خودش را تر و تمیز می‌کند. اینجا میزبان خداست،‌ میهمان عبد است. باید عبد تطهیر و تزکیه کند. و آن تزکیه هم، ‌تزکیه نفس و درونی است. در این روایت هم امام هشتم (علیه السلام) فرمود که اگر عداوتی از کسی در دلت هست بیرون کن. همه اینها جنبه‌های درونی دارد. لذا می‌خواستم به دوستان سفارش کنم، این چند لحظه‏ای که از ماه شعبان باقی مانده این دعا را زیاد تکرار کنید. همین‏طور که داری از اینجا می‌روی بر این ذکر مداومت کن و بگو: «اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکُنْ قَدْ غَفَرْتَ لَنَا فِی مَا مَضَى مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِیَ مِنْهُ». تا شب نشده این را پشت سر هم بگو. شاید ان‏شاءالله خدا عنایتی کند و با یک روح باصفا و تطهیر شده و تزکیه شده، وارد ماه مبارک رمضان شوی.

پی‌نوشت:

1. متن کامل این روایت بدین شرح است: عَنْ عَبْدِ السَّلَامِ بْنِ صَالِحٍ الْهَرَوِیِّ قَالَ دَخَلْتُ عَلَى أَبِی الْحَسَنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا ع فِی آخِرِ جُمُعَةٍ مِنْ شَعْبَانَ فَقَالَ لِی یَا أَبَا الصَّلْتِ إِنَّ شَعْبَانَ قَدْ مَضَى أَکْثَرُهُ وَ هَذَا آخِرُ جُمُعَةٍ مِنْهُ فَتَدَارَکْ فِیمَا بَقِیَ مِنْهُ تَقْصِیرَکَ فِیمَا مَضَى مِنْهُ وَ عَلَیْکَ بِالْإِقْبَالِ عَلَى مَا یَعْنِیکَ وَ تَرْکِ مَا لَا یَعْنِیکَ وَ أَکْثِرْ مِنَ الدُّعَاءِ وَ الِاسْتِغْفَارِ وَ تِلَاوَةِ الْقُرْآنِ وَ تُبْ إِلَى اللَّهِ مِنْ ذُنُوبِکَ لِیُقْبِلَ شَهْرُ اللَّهِ إِلَیْکَ وَ أَنْتَ مُخْلِصٌ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَا تَدَعَنَّ أَمَانَةً فِی عُنُقِکَ إِلَّا أَدَّیْتَهَا وَ لَا فِی قَلْبِکَ حِقْداً عَلَى مُؤْمِنٍ إِلَّا نَزَعْتَهُ وَ لَا ذَنْباً أَنْتَ مُرْتَکِبُهُ إِلَّا قَلَعْتَ عَنْهُ وَ اتَّقِ اللَّهَ وَ تَوَکَّلْ عَلَیْهِ فِی سِرِّ أَمْرِکَ وَ عَلَانِیَتِکَ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدْراً وَ أَکْثِرْ مِنْ أَنْ تَقُولَ فِیمَا بَقِیَ مِنْ هَذَا الشَّهْرِ اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکُنْ قَدْ غَفَرْتَ لَنَا فِی مَا مَضَى مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِیَ مِنْهُ فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى یُعْتِقُ فِی هَذَا الشَّهْرِ رِقَاباً مِنَ النَّارِ لِحُرْمَةِ شَهْرِ رَمَضَان‏. «عیون اخبار الرضا، جلد2، صفحه 51»

reza1001;227981 نوشت:
من اصلا به این موضوع که باید 8 ساعت خواب داشته باشیم شک دارم به نظرم اگه عادت کنی 2 ساعت کافیه

سلام

به خاطر عادت حتی میشه نیم ساعت هم خوابید، ولی نیاز بدن 8 ساعت خوابه. ربطی به عادت کردن نداره

سلام

یک سوال

تعداد موردهایی که گفته شده برای نماز شب قابل تغییر هست یا نه؟

مثلا میشه تعداد مومنان رو از 40 تا بیشتر کرد؟

ممنون

جلو کلاس منتظر بودم استاد بیاد که چشمم افتاد به این متن رو دیوار...خدایی وقتی خوندم اشک اومد به چشمام.

بنده ی من نماز شب بخوان و آن یازده رکعت است.
خدایا !خسته ام!نمی توانم.
بنده ی من، دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر بخوان.

خدایا !خسته ام برایم مشکل است نیمه شب بیدار شوم.
بنده ی من قبل از خواب این سه رکعت را بخوان

خدایا سه رکعت زیاد است
بنده ی من فقط یک رکعت نماز وتر بخوان

خدایا !امروز خیلی خسته ام!آیا راه دیگری ندارد؟

بنده ی من قبل از خواب وضو بگیر و رو به آسمان کن و بگو یا الله... خدایا!من در رختخواب هستم اگر بلند شوم خواب از سرم می پرد!
بنده ی من همانجا که دراز کشیده ای تیمم کن و بگو یا الله
خدایا هوا سرد است!نمی توانم دستانم را از زیر پتو در بیاورم
بنده ی من در دلت بگو یا الله ما نماز شب برایت حساب می کنیم
. بنده اعتنایی نمی کند و می خوابد... ملائکه ی من! ببینید من انقدر ساده گرفته ام اما او خوابیده است چیزی به اذان صبح نمانده، او را بیدار کنید دلم برایش تنگ شده است امشب با من حرف نزده... خداوندا! دوباره او را بیدار کردیم ،اما باز خوابید... ملائکه ی من در گوشش بگویید پروردگارت منتظر توست... پروردگارا! باز هم بیدار نمی شود، اذان صبح را می گویند هنگام طلوع آفتاب است... ای بنده ی من بیدار شو نماز صبحت قضا می شود خورشید از مشرق سر بر می آورد خداوندا نمی خواهی با او قهر کنی؟... او جز من کسی را ندارد...شاید توبه کرد...

سلام و عرض ادب
مطمئنا در شماره اذکار و هرچه که تعیین شده، حکمتی هست ولی چون در اصل همه آنها مستحب هستند، زیاد یا کم کردن آنها اشکالی ندارد.

anoushiravan;243625 نوشت:
مثلا میشه تعداد مومنان رو از 40 تا بیشتر کرد؟

بطور مثال میشه بنده ی نیازمند رو هم اضافه کنید تا بشه 40 مومن + یک ... غیر مومن
هیچ اشکالی ندارد.
التماس دعا

[="arial black"][="navy"]با عرض سلام و ادب
بعضي از شاگردان علامه طباطبايي (ره) مثل علامه حسن زاده آملي از ايشان نقل كرده اند كه ميشود بيشتر از اين تعداد را هم از مومنين در نماز شب نام برد.[/]
[/]

روايت است كه نماز مستحب را مي شود حتي روي اسب خواند

به نظر من بهتره خيلي در گير جزييات و تعداد و ... نشيم كه اصل عمل خسته كننده نشه . فقط اين قشنگه

كه به خاطر خدا ،‌فقط خدا بيدار بشيم و نماز بخونيم /عشق به خدا مهمه .

[=microsoft sans serif]پست جمعبندی:[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]سوال:[=microsoft sans serif]

چه زمانی ،زمان خواند ن نماز شب است؟[=microsoft sans serif]

[=microsoft sans serif]پاسخ:[=microsoft sans serif]

بدان که اول وقت نافله ی شب ، بعد از گذشتن نیمی از شب است ، و آخر آن طلوع فجر دوم است ، که صبح صادق باشد ، و آن سفیدی و روشنایی است که در کنار آسمان در سمت مشرق ظاهر می شود ، و هر چه به او نگاه کنی روشنائی او زیاد تر می شود ، و مشهور است بلکه این است بلکه نقل اتّفاق علماء شده که هر چه به طلوع فجر نزدیکتر باشد افضل است . اما زیاد تأخیر نیندازد ، که به عجله به جا آورده شود .و هر گاه شخص عذری داشته باشد از به جا آوردن نماز شب در وقت آن ، مثل آن که مسافر باشد یا پیر باشد ، که آخر شب بر او مشقّت داشته باشد ، یا آن که خوف بیدار نشدن آخر شب را داشته باشد ، چنان چه در شبهای تابستان بسیار اتفاق می افتد ، یا آن که جوان است و خوابش زیاد می باشد ، می ترسد بیدار نشود ، یا آن که هوا خیلی سرد باشد ، که مشقّت و صدمه برایش داشته باشد ، یا آن که ترس از محتلم شدن داشته باشد ، یا اراده جماع داشته باشد و صبر کردن برایش دشوار باشد ، و مانند این ها در جمیع این صورت ها ، جایز است که نافله ی شب را پیش از نصف شب ، بعد از نماز مغرب و عشاء به جا آورد به نیت تقدیم ، یعنی پیش انداختن1 ، اما خوب نیست که این را عادت خود قرار دهد ، بلکه تا ممکن باشد خوب است که نماز را در وقت فضیلت آن به جا آورد .و اگر نافله ی شب از او فوت شد ، مستحب مؤکد است که روز ، قضای آن را به جا آورد ، و اگر آن روز نشد ، وقت دیگری قضایش را به جا آورد . و وقت نماز شفع و وتر بعد از هشت رکعت نافله ی شب است ، و وقت فضیلت آن وقتی است که صبح کاذب ، که او را عوام ( دمگرگی ) می گویند طلوع می کند و آن سفیدی است که تخمیناَ نیم ساعت پیش از طلوع صبح صادق ظاهر می شود در مشرق و طول او رو به میان آسمان است ، و هر چه به او نگاه می کنی روشنائیش کمتر می شود .2

پی نوشت :
1 – بحار الانوار ج87ص206 و ذیل آن .
2 – سراج القبور مرحوم آیت الله سید محمد تقی موسوی اصفهانی صاحب کتاب شریف مکیال المکارم

[=microsoft sans serif][=microsoft sans serif]سوال:[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]
چگونه خود را به خواندن نماز شب عادت دهیم به گونه ای که بیداری شب باعث عقب ماندن کارهای روزانه نشود؟
[=microsoft sans serif]

[=microsoft sans serif]
پاسخ:
[=microsoft sans serif]
اگر انسان بخواهد نماز شب بخواند به درس روز لطمه وارد نمي‌شود به شرط ‏اين‌كه شب‌ها يك مقدار زود بخوابد و شام را سبك‌تر ميل كند. شام را هرچه سبك‌تر ميل ‏كنيد بهتر است. شما مستحضريد بدن دو وعده غذا بيشتر احتياج ندارد. به ما گفته‌اند ‏اگر سير هستيد غذا نخوريد، در روايات آمده است در حال سيري غذا خوردن استعداد را ‏كم مي‌ كند.
يكي از بيانات نوراني حضرت امير اين است كه لَمْ تَجْتَمِعَ الْفِطْنَةُ والْبِطْنَة ‏يعني فطانت و هوشمندي با پرخوري جمع نمي‌شود. پُرخور هرگز خردمند نمي‌ شود، ‏چرا؟ براي اين‌كه تمام تلاش و كوشش روح اين است كه اين غذاها را هضم كند و ديگر ‏فرصت انديشيدن ندارد. درست مثل آن است كه شما يك انسان متخصص دانشمند را ‏رفتگر كوي و برزن كنيد كه زباله‌ها را جمع كند.‏ اگر كسي بتواند استاد باشد چرا او را به رفتگري وادار كنيم.
روح انسان مي‌تواند ‏استاد و مربي خوبي باشد، حيف است او را رفتگر جسم كنيم، بگوييم زباله‌ها را جمع ‏كن‎.‎ غذايي كه مي‌خوريم تا به مواد دفعي و زباله تبديل شود طول مي‌كشد. اين كار را ‏كه بدن انجام نمي‌دهد؛ اين روح است كه با واسطه بدن اين‌كارها را انجام مي‌دهد. روح ‏يك سلسله قواي ادراكي دارد يك سلسله قواي تحريكي. قواي تحريكي روح هم يك ‏سري ابزار فيزيكي دارد مثل معده و روده و قلب، آن‌كه غذا را به صورت خون در مي‌آورد و ‏عادلانه بين مو و ناخن و گوش و چشم و مژه چشم تقسيم مي‌كند، نفس انسان است، ‏روح آدم است.‏ خلاصه حيف است انسان روح خود را به رفتگري وادار كند.

وجود مبارك ‏اميرالمؤمنين(عليه السّلام) فرمود:

لاتَجْتَمِعُ عَزِيَمَةٌ وَوَليمَةٌ (١).

يك وقت انسان اهل ‏سورچراني است، مي‌خواهد اين‌جا سور بخورد و آنجا سور بخورد و هر روز يك جا ‏ميهمان باشد. آدم سورچران اهل عزم نيست انسان تا مي‌تواند بهتر است دستش كنار ‏سفره خودش باشد.اگر كسي بخواهد اهل عزيمت و جزء وارثان اولو العزم باشد، در ‏همان رفت و آمد با ارحام هم مراقب است.‏ گاهي ميهماني‌هايي پيش مي‌آيد كه عيبي ندارد انسان برود، اما اين‌كه ‏سورچران باشد با اهل عزم بودن سازگار نيست. پس نماز شب انسان را از كار روز باز ‏نمي‌دارد، به شرط آن‌كه انسان مراقب مسائل جنبي باشد‎.‎ خيلي از برنامه‌هاي تلويزيون است كه انسان مي‌تواند نگاه نكند، همه‎ ‎سريال‌ها ‏كه سودمند نيست. خيلي از جلسات و گفتن‌ها و شنيدن‌ها سودمند نيست.حضرت ‏امير(عليه السّلام) به فرزندش فرمود: جوان! مبادا كاري كني‎ ‎يا حرفي بزني كه ديگران ‏به تو بخندند. اين كار، تو را كوچك مي‌كند. اگر نيم ساعت به اذان صبح بلند شويد هم به ‏نماز شب مي‌رسيد هم به نماز اول وقت؛ بعد هم كمي استراحت مي‌كنيد و به درس ‏روز هم لطمه‌اي وارد نمي‌شود .


پی نوشت :
‏(١) نهج البلاغه، خطبه ٢٤١.‏

پاسخگو : حضرت آیت الله جوادی آملی حفظه الله

[=microsoft sans serif]سوال:

با توجه به این که بدن انسان به میزان لازمی به خواب نیازمند است چگونه می توانیم نماز شب بخوانیم اما باخواب الودگی در روز مواجه نشویم؟

پاسخ:

در ميان نوافل، «نماز شب‏» جايگاه خاصى دارد و تاكيد فراوانى كه‏ در آيات قرآن و احاديث درباره آنست،به مراتب بيش از نمازهاى ديگر مستحب است و به همين جهت، اولياء خدا بر آن مداومت و مواظبت‏ داشتند و به تهجد و عبادت نيمه شب مى‏پرداختند.البته میزان نیازمندی جسم انسان به خواب، بین 6تا8 ساعت است که در بین افراد ،متفاوت می باشد.كارهاي روزانه، باعث خستگي بدن و روح انسان مي‌شود و قواي انسان در پايان روز تقريباً رو به اتمام است و خستگي ناشي از كار و فعاليت بر وجود انسان چيره شده است. استراحت و خواب شبانه فرصت منحصر بفردي براي استراحت جسمي و روحي انسانها و تجديد قواي بشر است. در قرآن هم اشاره شده كه شب مناسبترين زمان براي آسايش و استراحت انسانها است.با توجه به تأکید فراوان بر نماز شب،با یک برنامه ریزی منظم ما می توانیم توفیق شب زنده داری ونماز شب داشته باشیم بدون اینکه در روز کسالتی سراغ ما بیاید.ضمن این که خود نماز شب بسیار نشاط آور است.

پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله ساعات اولیه شب را به استراحت می پرداختند تا قوای لازم برای عبادت شبانه را بدست آورند این دقیقا همان مسأله ای است که ما کمتر به آن توجه می کنیم واکثر شبها یا به دلیل مهمانی ها ویا تماشای تلویزیون ویاگپ وگفتهای دوستی وفامیلی تا دیر وقت بیداریم بدون این که توجه داشته باشیم ممکن است نماز صبحمان هم قضاء شود چه رسد به این که نماز شب بخوانیم.بنابراین اولین گام برای این برنامه ریزی استفاده از ساعات اولیه شب برای خواب است.این امر باعث می شود که هنگام سحرراحت تر بیدار شویم.در سحر، آمادگى فكرى و روحى و امكان ارتباط با خدا بيشتراست ضمن این که هر چه نماز شب به طلوع فجر نزديكتر باشد، ثواب بيشتري دارد.گناه نکردن در طول روز باعث بدست آوردن این توفیق است وخواندن نماز شب باعث افزایش میزان معرفت.البته ناگفته نماند که اعمال مستحبه و نوافل در صورتی مفید و مؤثر است كه استمرار و تداوم داشته باشد.
این را هم باید بدانیم که هیچ گاه برای انجام مستحبات نباید جسم خود را به حدی خسته کنیم که لذت عبادت را نچشیم .بهترین روش این است که از مقدار کم شروع کنیم وبه مرور، بر زمان آن اضافه نماییم. مقصود از التزام به نوافل و مستحبات آن نیست كه انسان تمام مستحبات را بجا آورد كه چنین چیزی نه ممكن است و نه جایز، زیرا نه امكانات اجازه می دهد و نه سایر تكالیف و مسئولیتها برای انسان این همه وقت باقی می گذارد بلكه مقصود آن است كه انسان در حدود شرایط و امكانات فردی و اجتماعی ، ملتزم به انجام آن باشد.
خواب قیلوله نیز که یکی از انواع خواب های معروف و کوتاه نیم روزی ومعمولاً قبل از غذای ظهر است خود یک نعمتی است بر بیداری و عبادت شب وما از طریق این خواب نیز می توانیم کمبود خواب شبانه را جبران نماییم.چنین خوابی موجب تجدید قوا و بازیابی نیرو می شود.ناگفته نماند در اسلام خواب قیلوله مستحب است ولی باید کوتاه و اندک باشد.

[=microsoft sans serif]سوال:[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]
چه عاملی باعث سلب توفیق از نماز شب خواندن می شود؟
[=microsoft sans serif]
[=microsoft sans serif]پاسخ:[=microsoft sans serif]

اعمال و رفتاری که انسان در طی روز انجام می دهد نقش بسیار مهمی در توفیق انسان نسبت به عبادات دارد یعنی هر چه در طی روز کارهای شایسته از انسان سر بزند توفیقات انسان نیز برای اعمال خوب دیگر بیشتر فراهم می شود و هر چه به گناه آلوده شود توفیق اعمال خوب از وی سلب می گردد ؛ لذا باید نسبت به این مسأله بسیار حساس بود تا بواسطه گناه درک لذت سحرخیزی را از دست نداد . والبته این قضیه هم مربوط به واجبات است وهم مستحبات.گناهان باعث سلب توفیق می شوند چه در رابطه با واجبات وچه در رابطه با مستحبات.مثلا یکی از گناهان ،خوردن غذای حرام و شبهه ناک است که خود این قضیه انسان را از انجام بعضی واجبات محروم می کند.ارتکاب گناهان دیگر نیز(از قبیل غیبت، دروغ و جلسات لهو و لعب و ....)تأثیر نامطلوب خود را خواهد داشت.عوامل سلب توفیق از واجبات ومستحبات به دو گروه عمده دسته بندی می شود بعضی از آن عوامل مادی می باشد وبعضی معنوی .دیر خوابیدن ،دیر غذا خوردن و غذاهای سنگین در شب خوردن، عادت به خواب صبح، غفلت و گناه ، حضور در مجالس لهو و لعب و جلساتی که غفلت از خدا بر آن جلسات حاکم است ، خستگی زیاد و فشارهای عصبی، از جمله مواردی است که ممکن است توفیق نماز صبح را از انسان سلب ‏کند. پس باید مشکل را در خود جستجو کرد.
مَثَل فردي كه گناه‌ كند، ولو گناه كوچكي انجام دهد؛ همانند پرنده‌اي اي است كه قصد پرواز دارد، اما مشكل كوچكي در پر خود دارد كه قدرت پرواز را از او گرفته است؛ يعني گناه قدرت تعالي روح را از انسان مي‌گيرد

موضوع قفل شده است