توسعه سياسي از ديدگاه حضرت علي (ع)

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
توسعه سياسي از ديدگاه حضرت علي (ع)

توسعه سياسي از ديدگاه حضرت علي (ع) چه معني و مفهومي دارد؟

با سلام
توسعه سیاسی مولفه های مختلفی دارد نظیر کرامت قائل شدن برای انسان، مشارکت سیاسی و اجتماعی مردم، عدالت ورزی و …

اولین شاخص توسعه سیاسی در جامعه را می توان اهمیت دادن و ارزش قائل شدن برای انسان ها دانست.
در اندیشه امام علی (ع) توسعه انسانی مهم ترین جایگاه را دارد و تمام اقدامات و سیاست گذاری های ایشان برای رشد و تعالی کمال انسان تنظیم و اجرا می شد.

▪ ایشان انسان را چگونه توصیف می کنند؟
ـ از دیدگاه امام علی (ع) انسان سرشتی دوگانه دارد.
جنبه خاکی و جنبه ملکوتی که بیانگر ناطق بودن، اراده، خلاقیت، معنویت و عقل است.
بر این اساس انسان دارای دو جنبه مادی و الهی است.
جنبه مادی بیانگر غرایز و تمایلات طبیعی و شهوانی و نیازها و خواسته های مادی است و جنبه معنوی و روحی انسان نیز بیانگر عقل و عظمت معنوی است و اساسی ترین بعد روحی انسان همان نطق و عقل اوست.

انسان به دلیل دو بعدی بودن در بی نهایت قرار دارد و میدان حرکت از هر سو برای او باز و گسترده است، به گونه ای که می تواند به جایی برسد که به جز خدا نبیند یا به جایی برسد که از چهارپایان هم پست تر باشد.
امام علی (ع) انسانیت انسان و کمال ارزش موجودی انسان را به عقل او متکی می داند و معتقد است، عقل سرچشمه خوبی ها و نیکی هاست و اصلاح کننده تمام امور و ابزار هر کاری می باشد لذا مصلحت مردم و جامعه را در عقل گرایی است.
زیرا عقل قاطع ترین مرجع برای حل مشکلات و اختلافات خواهد بود.

امام علی (ع) عقل را زمینه ساز توسعه می دانند و از دیدگاه ایشان خصوصیات عقل عبارت است از: نظم گرا، حل کننده مشکلات و اختلافات، کمتر مرتکب شدن خطا و هدایت گری؛ این خصوصیات در سراسر کلام امام قابل مشاهده است.
عقل در نگاه حضرت علی (ع) با مبانی معرفتی اومانیسم غربی که در واقع اصالت عقل نوین می باشد چه نسبتی دارد؟
ـ اومانیسم اصل بنیادینی است که سایر اصول مدرنیته از جمله عقلانیت از آن نشات گرفته است.
با ظهور رنسانس، بشر امروز اصالت پیدا کرده و دائر مدار امور کائنات شده است.
در دنیای جدید انسان از حقیقت دین دور می شد و آنچه از عقل اراده می کردند، عقلانیت بدون وحی بود و متفکران غربی آن را از لوازم توسعه سیاسی عقل می دانستند که مرادشان عقلانیت بدون وحی و دین بود.
در حالی که امام علی (ع) با عنوان امام و مرجعی دینی و عارف الهی با جهان بینی توحیدی و برخاسته از مکتب اسلام، نگرشی خاص به انسان دارد که با اومانیسم کاملا متفاوت است.
زیرا در اومانیسم از بسیاری از ابعاد وجودی انسان غفلت می شود. در بینش ایشان که متاثر از تفکر قرآنی می باشد، انسان خلیفه خدا روی زمین است. بر این اساس انسان دارای فطرتی خدا آشناست و در عمق وجود خود به خدای خویش آگاهی دارد.
همان طوری که قبلا گفتیم انسان ترکیبی از ماده و معنی جسم و جان فرض می شود و چنین انسانی جز در راه پرستش خدای خویش و جز با یاد او خود را نمی یابد و شرط اصلی وصول انسان به کمالاتی که بالقوه داراست، برخورداری از ایمان می باشد که از آن تقوی و عمل صالح برمی خیزد و انسان منهای ایمان، در واقع انسانی کاستی گرفته، ناقص، حریص، خون ریز، حیوان و حتی از حیوان پست تر خواهد بود.
لذا از دیدگاه امام علی (ع) برای فهم تمام حقایق جهان هستی، عقل باید به وحی و هدایت الهی ضمیمه شود و دینی که پذیرش آن مبنای عقلانی نداشته باشد، ارزشی ندارد و دین و ایمان واقعی، نتیجه عقل بوده و کسی که بدون تعقل و تفکر دین را بپذیرد مثل این است که دین ندارد.


توسعه سیاسی چه شاخصه های دیگری دارد؟
ـ مساله آموزش و پرورش از دیگر شاخص هاست. امروزه مساله آموزش در توسعه و تکامل بشری نقش اساسی و انکارناپذیری دارد. علمای علم توسعه یکی از معیارهای مهم برای ارزیابی کشورها و جامعه ای که به حد توسعه رسیده باشد، مساله آموزش و پرورش می دانند.
در اندیشه های امام علی (ع) هم توجه فراوانی به علم و دانش مربیان اهمیت آن و لزوم وارد کردن آن در زندگی فردی و اجتماعی شده است.
از دیدگاه ایشان، دانش و آگاهی، مهم ترین شاخص برتری در تمامی زمینه ها خواهد بود و ایشان صریحا ملاک ارزش و برتری افراد را علم می دانند و معتقدند که ارزش و اهمیت دانش هنگامی متجلی می شود که به زندگی انسان ها راه پیدا کند و زندگی بشر را جهت بخشد و زمانی علم در زندگی فرد تاثیرگذار خواهد بود که در تمام ابعاد فردی، اجتماعی بشر نفوذ کرده باشد.
در این زمان است که آموزش نقش نگهدارنده انسان را ایفا خواهد نمود و در نهایت انسان را رستگار خواهد کرد.
به هر حال امام (ع) نیاز مردم به دانش و تحصیل اخلاق شایسته را بیش از نیازهای اقتصادی آنها می دانستند؛ مردم به کسب ادب بیش از کسب زر و سیم محتاج اند.

حضرت علی (ع) چه نقشی برای مشارکت اجتماعی مردم قائل بودند؟
ـ از دیگر شاخص های مهم در امر توسعه سیاسی، تشویق مردم به انجام کارهای جمعی و مشارکت افراد جامعه در امور اجتماعی است.
زیرا در جامعه ،وحدت، اتحاد و یکدلی ایجاد می کند. این وحدت هنگامی در جامعه ایجاد می شود که قانون و قانون پذیری در جامعه به صورت یک ارزش و فرهنگ درآید، زیرا در غیر این صورت هرج و مرج پدید می آید.
ایشان معتقد بودند که هیچ کس فراتر از قانون نیست و هیچ کس نمی تواند و نباید مانع اجرای قانون الهی گردد.

از طرف دیگر امام علی (ع) اتحاد را ضامن بقای حکومت ها و اختلاف را عامل سقوط دولت ها و جوامع می دانستند و معتقد بودند که اختلاف امت، پیروزی طرفداران باطل را به دنبال خواهد داشت.
موضوع وحدت کلمه امت اسلام تا آنجا برای امام اهمیت داشت که دستگاه قضایی حکومت وی موظف بود اگر عمل به قوانین اسلامی اختلاف انگیز باشد بدان عمل نکنند.


امام علی (ع) چه نظری درباره مشروعیت نظام سیاسی داشتند؟
میزان مشروعیت نظام و اعتماد مردم به دولتمردان از دیگر شاخص های توسعه سیاسی است.
مشروعیت عامل عقلانی توجیه اعمال قدرت سیاسی است که به عبارت دیگر قدرت را به اقتدار تبدیل می کند.

به طور کلی در مورد مشروعیت حکومت سه دیدگاه در میان اندیشمندان بزرگ وجود دارد؛
۱) مشروعیت شرعی: در این نوع حکومت از جانب شرع و اسلام بدون دخالت رای و نظر مردم مشروعیت خود را کسب کرده است. چنین مشروعیتی فقط در مورد حکومت معصوم (ع) مصداق دارد و بس.
۲) مشروعیت مستقیم مردمی: در چنین حکومتی مبنای مشروعیت را رای و نظر و مردم که طبق همه پرسی و رفراندوم و انتخابات اعمال می گردد، تشکیل می دهد.
۳) مشروعیت دوگانه شرعی ـ مردمی: در اینجا حکومت هم مبنای مشروعیت مکتبی و هم دارای اساس مشروعیت مردمی انتخاب، رفراندوم و اعمال نظر مردم در حکومت می باشد.
به همین لحاظ حکومت از سویی در برابر اسلام مسوول است و باید ضامن مصالح و قوانین اسلام باشد و از سوی دیگر در برابر مردم مسوول است و اگر از حدود مرزهای مشروعیت خارج شود، قابل عزل می باشد و مردم نیز حق دارند در برابر آن انقلاب کنند و سرنگونش سازند.
بنابراین طبق مبنای مشروعیت الهی، خواه انتخاب و اقبال مردم باشد و خواه نباشد، ولایت برای حضرت فعلیت داشت، مشروعیت اعمال ولایت و تصدی آن به رضایت مردم وابسته بود، اگر مردم نمی پذیرفتند، موضوع اعمال ولایت تحقق نمی یافت و با تحقق نیافتن موضوع و خطر هرج و مرج و لرزانده شدن پایه های اسلام، وظیفه حکومت بود، اما وقتی مردم اقبال نشان دادند، حجت تمام می شود و امام موظف به قبول تصدی می گردد.
به هر حال امام علی (ع) مشروعیت سیاسی خود را به انتصاب الهی منسوب می کند، هر چند از لحاظ تاریخی در مقام آن است که مشروعیت و خاستگاه قانونی مورد پذیرش جامعه آن روز را درباره حکومت خویش به اثبات رسانده است، هر چند خود آن حضرت آن قانون حاکم را و آن مبدا مشروعیت حقوقی را صواب و صحیح نمی دانست، زیرا آن حضرت در مواقعی نظیر عبارات مختلف شقیقه، حق خویش را غصب شده و به تاراج رفته اعلام می کند.
بنابراین باید دو مرحله را از یکدیگر تفکیک کرد؛ یکی مرحله ثبوت ولایت و دیگری مرحله اعمال ولایت یا تولی و تصدی امور مسلمین می باشد.
در مرحله اول رای مردم هیچ دخالتی ندارد چرا که ولایت از آنان سرچشمه نمی گیرد، لذا به اراده آنان نیز قابل اعطا یا سلب نمی باشد، اما در مرحله دوم رای مردم، عنصر اصلی است، زیرا بدون احراز رای مثبت آنان، زمامدار شرعی مجاز به اعمال قدرت بر آنها نخواهد بود.


نظر امام(ع) درباره مشارکت سیاسی مردم چه بود؟
ـ از دیگر ملاک های توسعه سیاسی، مساله مشارکت سیاسی است. از دیدگاه امام علی (ع) مشارکت مردم در امور سیاسی اجتماعی و تاثیرگذاری آنان بر سیاست و حکومت، عبارتند از:
۱) تعیین رهبران و حاکمان: هرگاه حضرت علی (ع) فرماندار یا استانداری را برای ایالتی می فرستاد، نامه ای برای معرفی وکلای وی می نوشت تا در میان مردم بخواند، سپس می فرمودند: اگر مردم تو را پذیرفتند، مشغول به کار شو و اگر نپذیرفتند یا اختلاف کردند، آنها را واگذار و برگردد.
۲) نظارت مردم بر حکومت
۳) نصیحت و بیان حقایق تلخ: حضرت علی (ع) یکی از حقوق واجب رهبر بر مردم را نصیحت او در آشکار و نهان می داند و از مردم می خواهد با نصیحت عاری از دغل و دورویی، او را یاد می کنند.
۴) بازخواست و استیضاح و مخالفت کردن مردم: به اعتقاد حضرت علی (ع) یکی دیگر از حقوق سیاست مردم در امر مشارکت در حکومت، سوال کردن مردم از نخبگان جامعه می باشد زیرا گاهی در ذهن مردم نسبت به عملکرد رهبران و مدیران سوءظن ایجاد می شود.
اگر مردم حق پرسش داشته باشند و رهبران نیز خود را موظف به پاسخگویی بدانند، به آسانی ظن و گمان سوء آنها برطرف می شود و علاقه و محبت مردم نسبت به حکومت و رهبران خود باقی می ماند.

از شاخص های توسعه سیاسی پاسخگویی دولت به نیازهای اولیه مردم است، در این زمینه نیز دیدگاه امام (ع) .
نیازهای اولیه انسان عبارتند از:
۱) تحقق عدالت و ایجاد آن در جامعه: از دیدگاه امام علی (ع) عدالت ورزی مایه روشنی چشم زمامداران و نفوذ محبت آنها در مردم و باعث استحکام حکومت می شود.
از نگاه ایشان خدای سبحان عدالت را مایه استواری انسان ها و ستون زندگی آنها و سبب پاکی از ستمکاری ها و روشنی چراغ اسلام می دانند. لذا یکی از نیازهای اولیه جامعه ایجاد عدالت است، زیرا اولا با عدالت مردمان اصلاح می شوند و ثانیا امور جامعه سامان می یابد و همگان لباس عافیت و سلامت و کرامت به تن می نمایند.

۲) تامین امنیت: امنیت مبتنی بر نظم و قانون الهی همواره مورد تاکید امام (ع) بوده، ایشان وجود نظم اجتماعی و قانونمندی و به دنبال آن برقراری امنیت را از اسارت انسان در چنگال حیوانی درنده بدتر می دانند.
۳) سومین نیاز اولیه جامعه، تامین رفاه عمومی است؛ فراهم آوردن رفاه و آسایش و تحقق کفاف در زندگی برای تمامی اقشار اجتماع از اهداف سیاسی حکومت علوی بود که زمینه ساز تعالی و بالندگی معنوی می باشد.
۴) کرامت انسانی و اهمیت دادن به مردم: مردم از نظر حضرت علی (ع) از مهم ترین جایگاه ممکن برخوردارند. توجه و اهمیتی که آن حضرت برای مردم و حقوق آنان قائل است، در لابه لای کلمات ایشان آشکار است.
نامه های علی (ع) به مالک اشتر، سراسر گوشزد کردن حقوق مردم و لزوم مراعات آنها، مسوولیت والی در قبال مردم، ضرورت جلب رضایت عامه، مدارا با مردم، جانبداری از توده مردم در برابر خواص و … است. از دید ایشان حق حیات و کرامت انسان ها می بایست نزد حکومت ها محفوظ بماند.
۵) وجود آزادی و حق آزادی انسان ها: حضرت علی (ع) به نکاتی در نسبت میان مردم و حکومت و نگاه حاکمان به قدرت اشاره کرده اند که حاصل آنها تحکیم مبانی آزادی سیاسی است و همین مبانی است که شیوه حکومت دارد و رفتار خاص و استثنایی آن حضرت را نیز توجیه می کند.

نظر امیرالمومنین (ع) درباره مساله اصلاح پذیری و اصلاح نگری در جامعه چیست؟
از دیگر شاخص های توسعه سیاسی، همین مساله است. اصلاح واژه ای عربی و مفرد ،واژه اصلاحات است که در لغت نامه های فارسی و عربی معنای متعددی برای آن ذکر شده است که از جمله آنها می توان به سر و سامان دادن، سازش دادن و آشتی نمودن، رفع عیب و فساد چیزی به صلاح آوردن و نیک و بهتر استوار کردن اشاره کرد.
اصلاح در قرآن مجید گاه به معنای از میان برداشتن تباهی و نادرستی در محیط اجتماعی و گاهی به معنای آشتی دادن مردم متخاصم آمده است.

امام علی (ع) یکی از دلایل قبول رعایت و تصدی حکومت را انجام اصلاحات در قلمرو اسلامی ذکر می فرمایند و این هدف مهم را در کنار اهداف مهم دیگری مانند بازگرداندن و اعاده دین، ایجاد امنیت برای مظلومان و اجرای مجدد حدود تعطیل شده ذکر می نمایند که می تواند این مقاصد را نیز اهداف اصلاحات از منظر علی (ع) به حساب آورد.
یکی از اصول اساسی اصلاحات از دیدگاه امام علی (ع)، اهمیت دادن به کرامت انسانی است و اگر امر بین اصلاح انسان و حفظ کرامت انسانی دایر شود، امام مورد دوم، یعنی اهمیت دادن به کرامت انسانی و ارزش های اسلامی را در اولویت قرار می دهد.
نگاه امام در مورد لیاقت و توانایی کارگزاران نظام سیاسی چه بود؟
ـ آخرین شاخص توسعه سیاسی از دیدگاه ایشان، انتخاب و انتصاب مجریان و کارگزاران براساس لیاقت و توانایی های افراد است. به عقیده حضرت علی (ع) مساله توان، لیاقت و شایستگی افراد در نظام سیاسی، مهم ترین اصل برای اداره جوامع بشری است.
حضرت برای پیاده کردن این اصل در جامعه، ابتدا از خودش شروع می کند و به این نکته می پردازد که آیا خودش لیاقت رهبری جامعه اسلامی را داراست؟
از طرف دیگر امام (ع) به همان اندازه که تاکید بر سپردن امور به دست افراد لایق و با کفایت دارد، نسبت به افراد نالایق هشدار می دهند. یکی از دلایل که امام علی (ع) مخالف در راس قرار گرفتن افراد نادان می باشند این است که معتقدند این عمل باعث هلاکت فقرا در جامعه می شود.
به اعتقاد ایشان حاکمیت بی خردان بیکار کردن پارسایان است. یعنی نتیجه حاکمیت افراد نالایق، جنگ با پارسایان و یاری کردن فاسقان را به همراه خواهد داشت.

حرف پایانی:
به نظر می رسد امام علی (ع) شاخصه های توسعه سیاسی را که متاثر از تفکر قرآنی و اسلامی می باشد، پذیرفته اند.
مثلا از دیدگاه ایشان عقل برای فهم تمام حقایق جهان هستی لازم است، اما باید به وحی و هدایت الهی ضمیمه شود ولذا امام علی (ع) معتقد است که جامعه برای شناخت مسایل و مشکلات و پیشبرد امور عرفی و مادی خود باید از متد علمی و عقلی برای اهداف عالی که اسلام تعیین نموده است، استفاده نماید. همچنین علم و تخصص و به تبع آن عالم و متخصص، کارشناس و دانشمند مورد حمایت قرار گیرد و در امور اجتماعی و اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، بر حسب مورد از افراد عالم و متخصص بهره گیری به عمل آید. هر چند این علم و تخصص الزاما باید توام با تعهد به اسلام و مصالح ملی باشد.

امام معتقد است که استقرار حکومت مشروع باید مبتنی بر قوانین اسلام باشد و مردم آن را حمایت کنند.
مردم باید در امور سیاسی و اجتماعی به طرق مختلف مشارکت و نظارت ورزند و کارگزاران حکومت باید خدمتگزار مردم باشند و باید تلاش و سعی کنند که رضایت در حمایت مردم را جلب نمایند.
از طرف دیگر همه انسان ها در برابر قانون مساوی هستند و ملاک برتری و امتیاز، تقوی و پرهیزگاری است.
نتیجه آن که امام (ع) توسعه سیاسی را می پذیرند که این توسعه مبتنی بر ارزش های اسلامی و برگرفته از معارف قرآنی و اسلامی باشد.

با سلام و عرض ادب و تشكر از جواب خوب جناب رضا

بنده هم با اجازه نكاتي عرض كنم و آن اينكه دوست عزيز کل جامعه به عنوان یک سیستم منسجم دارای زیر مجموعه‌ها و نهادهای اساسی کوچک‌تری است که به عقیده امام علی(ع) قوانین و قواعد نهادها و زیر مجموعه‌ها و کارکرد هر کدام باید به گونة تنظیم و سامان داده شود که هر چیز و هر کس در جای مناسب خویش قرار گیرد.

نهاد حکومت و نظام سیاسی که یکی از مؤثر‌ترین نهادهای اجتماعی است باید بر مبنای عدالت، شایسته‌سالاری و تخصص گرایی انتخاب شود، تا بتواند وظایف و کار‌ویژه‌های خود را «نظم و امنیت، توسعه سیاسی، اقتصادی، و ...» به صورت درست انجام دهد، و از این رهیافت جامعه بشری به توسعه، رشد و کمال انسانی خواهد رسید، و الا موجب انحطاط و سقوط جامعه خواهد شد.

مشارکت سیاسی مردم در تعیین سرنوشت خویش و برگزیدن نظام سیاسی و کارگزاران آن ضروری بوده و بعد از مشروعیت الهی، مقبولیت و رضایت مردمی یکی از ارکان نظام سیاسی به شمار می‌رود.

نکته مهم و اساسی این است که باید سطح فرهنگ، آگاهی و شناخت مردم را افزایش دهیم تا به دور از تأثیر تبلیغات و احساسات، با تدبر و اندیشه ادارة امور سیاسی و اجتماعی خویش را بدست بهترین، لایق‌ترین و مناسب‌ترین افراد بسپارند، اگر توصیه‌ای را که امام علی(ع) فرمودند در نظام سیاسی اجرا و عملی شوند قطعا جامعه به پیشرفت و توسعة همه جانبه از جمله توسعه سیاسی دست خواهد یافت.

.

موضوع قفل شده است