گام به گام با شيطان

تب‌های اولیه

23 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
گام به گام با شيطان

[="red"]استرات‍‍‍ژی فریب[/]
فریب ؛ لازمه استراتژی شیطان بود و هنوز هم است .اما گاهی انسان را مستقیم و گاهی بوسیله دیگری
یكی از ویژگی های فریب آن است كه هیچگاه خود را بد نشان نمی دهد .و اكثر ما آنچنان خود را در معرض آن قرار می دهیم كه هیچ موقع احساس نمی كنیم داریم فریب می خوریم.
ویژگی دیگر فریب این است كه چشم ما را بر روی حقیقت می بندد.
بسیاری از شیوه های زندگی ما ریشه در تفكراتی دارد كه اصلا حقیقت ندارد ؛ در نتیجه زندگی ما مانند بنا كردن خانه ایی بر روی شن های روان می باشد .یك دروغ منجر به دروغ دیگر و دروغی دیگر و به همین ترتیب دروغهای دیگر خواهد شد.
متاسفانه اكثر ما آنچه را كه می بینیم و می شنویم بدون هیچ میزانی می پذیریم .
موسیقی &كتاب مجله فیلم و هزاران نوع آگهی جورواجور.
اگر آدم و حوا می توانستند نتایج دردناك انتخاب خود را تصور كنند ؛ آیا گمان می كنید كه به حرف شیطان گوش می كردند.
به طور خلاصه ما انسانها یك شبه اسیر دروغ های شیطان نمی شویم ؛ بلكه این روند با طی مراحلی انجام می گیرد.
1- به نظر شما اگر آدم و حوا می دانستند كه پیامد این گوش دادن چقدر برای خود و اولادشان خطرناك است ؛ آیا باز هم گوش می دادند؟
من نمی گویم صرف گوش دادن ایرادی دارد ؛ اما گوش دادن به كلامی كه مخالف حقیقت است (مثلا در قصه آدم و هوا؛ كلام خدا) انسان را به سوی اسارت و گمراهی سوق می دهد.
شما روزانه هزاران پیام از كتاب مجله تلوزیون رادیو اینترنت و...گوش می دهید؛ این رژیم متنوع و دائم حتما می تواند ذهنیت ما را نسبت به ارزش ها ؛ زیبایی ها و اولویت های زندگی شكل دهد.
حالا من از شما سوال می كنم آیا این ارزش های معرفی شده مطابق با حقیقت هم هستند یا مخلوط با دروغ ؟ آیا آنهایی كه این ارزش ها را از طریق انواع رسانه به شما انتقال كردند قصد خیر داشتند یا خواستند شما رو فریب بدهند.
نمونه اش انواع آگهی كالاهی تبلیغاتی
اولین اشتباه آدم و حوا خوردن میوه ممنوعه نبود ؛ بلكه گوش دادن به سخنان شیطان بود.
2- شما برای رشد یك گیاه اول خاك را شخم زده و زیرورو می كنیم بعد ان را در دل خاك قرار می دهیم و بعد آبیاری می كنیم.ایا گیاه نباید خود به خود رشد كند.
ما نیز با باز گذاشتن ذهن و حواسمان آماده زیر و رو كردن ذهن خود توسط آن كلام باطل می شویم ؛ بعد با گوش دادن آن را در دل ذهن خود قرار می دهیم و سپس با فكر و سبك سنگین كردن و شرح و بسط دادن آن ؛ آن دروغ را پرورش می دهیم
آیا نباید آن دروغ ذهن ما را به خودش مشغول كند
3- وقتی گیاه رشد كرد همه اون را دیده و باور می كنند.دروغ در ذهن ما نیز رشد كرده و ما او را تائید و باور می كنیم
4- و بالاخره شما با باور كردن آن دیریا زود به آن عمل خواهید كرد

[="Red"]چرا ما فریب می خوریم [/]

هرمشکلی که ما در این دنیا داریم؛ میوه و محصول فریب خوردن ما از معادلات ذهنی نادرست و نتیجه باور آن چیزی است که حقیقت ندارد
.
منشاء خطای ذهن درانسان

اگر بخواهیم مبدء و منشاءی را برای خطای ذهن و تفکر نادرست , در انسان پیدا کنیم؛ باید به سراغ خود اولین انسانها رفت ودید که چه چیزی باعث شد تا آنها دچار انحراف در تفکر و دوری از حقیقت شوند.

لذا در این میان گفتن قصه خداو انسان و شیطان به عنوان سه حقیقت هستی لازم به نظر می رسد.

نزاع شیطان و خدا اگرچه با خلقت انسان بوجود آمد و او محل این نزاع قرار گرفت - همانطور که خدا به انسان گفت : من بخاطر تو شیطان را که منکر منزلت و عظمت تو بود از خودم راندم - ولی هیچ موقع انسان مستقیما طرف این نزاع قرار نگرفت ؛ بلکه انسان با انتخاب جبهه خدا یا شیطان وارد این نزاع شد.

نزاعی با دو فرماندهی متفاوت که لشکر این دو فرمانده را انسانها تشکیل میدهند.

البته این نکته باید مد نظر گرفت که خلقت انسانها چه فطرتا و چه تکوینا بر پاک بودن استوار است , به این معنا که میل و گرایش انسان به عدالت و نیکی در سرشت او به ودیعه گذاشته شده است

و نیز همین نکته است که در این عالم ماده - که شهود و درک اشیاء بیشتر توسط عالم ماده است تا ماوراء ماده - به انسان در درک حقائق متافیزیک و میل به آنها کمک می کند.

چنانچه که وقتی می بینیند پیام آوری از جانب خداوند آنها را به سعادت و عدالت رهنمود می سازد , انسانهایی که فطرتشان هنوز پایمال هوی و هوس دنیوی نشده ؛ این دعوت را لبیک گفته و تا پای جان و مال و ناموس نیز قدم بر میدارند.

که واقیت تاریخ بشر , خود گواه این حقیقت بشری است.

همچنین همین نکته است که شیطان را وادار به نیرنگ و حیله و فریب و دگرگون نشان دان ظواهر برای بشر کرده است ؛ و این دگرگونی خود یکی از علل ایجاد خطاء در ذهن و تفکر انسان محسوب می شود.

در واقع هدف شیطان ایجاد فاصله بین خداوند و مخلوقاتش است , او می دانست که زن ومرد را نمی تواند مستقیما به راهی که علیه خداست بکشاند(بخاطر همان نکته که گفته شد)

لذا منظور خود را با ارائه سخنان ظاهرا مطلوب و معقول و نه کاملا ضد خدا ارائه کرد.

طوریکه که با کاشتن دانه های شک و تردید در ذهن او نسبت به خداوند , در قدم اول و به ظاهر کشاندن نادرست ظواهر و جلوه ها در قدم دوم ؛ انسان را که در حالت شک و تردید معلق است را به سمت خود می کشاند.(لذا گفتند سعی کنید هرچه زودتر از حالت شک و تردید و کلا معلق بودن بیرون آیید , چرا که این حالت بهترین فرصت برای سوء استفاده کنندگان از جمله شیطان است ؛ چر که انسان خود نیز از شک و معلق بودن , می هراسد و همین ترس او باعث می شود که به اولین پیشنهاد گوش داده و سعی کند خود را از حالت تعلیق خارج سازد)

در قصه انسان و شیطان هم می بینید که شیطان انسان را با جملاتی از قبیل اینکه آیا واقعا خدا می خواهد آزادی شما را محدود کند ؟

پس به نظر می رسد خدا نمی خواهد شما خوشبخت باشید ؛ انسان را اغوا کرد.

حال آنکه حقیقت این بود که خداوند به انسان گفته بود که آزادید در این باغ از هرچه دوست دارید بخورید و بیاشامید و این بخشندگی و مهربانی خدا را می رساند , نه آنچه شیطان جلوه نمود.

و در خصوص درخت ممنوعه هم خداوند به خاطر آنچه می دانست از این درخت و انسان نسبت به آن جاهل بود , انسان را از نزدیک شدن به آن منع کرده بود.

شیطان حتی از این فراتر رفته بود و پیامد های سرپیچی از دستورات خدا را در نظر انسان , به گونه ایی جلوه داد , که قباحت آن را توجیه پذیر می کرد.

خداوند به انسان گفته بود که اگر از آن درخت بخورید از ظالمان به نفس خویش خواهید بود .

اما شیطان با ذکر فوائد بسیاری که از خوردن آن حاصل میشد ؛ انسان را توجیه کرد که ظلمی در کار نیست!

در واقع شیطان با پیش کشیدن حیات جاودانه که برای انسان مهم و حیاتی جلوه کرده بود , اورا تا سر حد شک به خدایی که آنها را خلق کرده بود و نعمتهای فراوانی ارزانی داشته بود , کشاند.

تا اینکه انسان از درخت ممنوعه خورد و دید نتیجه ظلمی که بر نفس خود کرد , درد و رنج و تلخی .

از آن لحظه تا به حال شیطان با فریب بر انسانها مسلط می شود , در مسیر انتخاب ما قرار می گیرد , آنها را تغییر می دهد و سرانجام زندگی ما را نابود می سازد

سلام
بعد ار كلي كلنجار بالاخره تصميم گرفتم مطرح كنم.
من قصد بي احترامي به كسي ندارم!
ولي خوب با خودمون كه رودربايسي نداريم.
از باب تذكرة للاولياء بشنويد! تو رو خدا
مي خوام بگم شيطان خيلي زرنگ تر از ماست! واقعا بايد به خدا پناه برد تا او ما رو حفظ كنه!
خدا رو شكر سايت خوبمون صد درصد اسلامي و معنوي است!
ولي خوب هم خواهران حضور فعالي دارند هم برادران! و صد البت كه عاليه و بايد هم بهتر و لهتر بشه!
خدا رو شكر هم برادران و هم خواهران از تدين و نزاكت بالايي برخوردارند! و اين باعث افزايش معنويت محيط ميشه!
ولي !! بعضي موقع ها فكر مي كنيم با گفتن برادر و خواهر ديگه مشكلي حله و همينطور كه صميميت زياد ميشه! آهسته آهسته فكر مي كنيم.. خوب اين رو حساب همون خواهر و برادريه!
بابا وقتي شيطون تونست ال او بهشت خودشو بكشونه! اينجا با همه خوبيهاش! واسش سهله!
مواظب همديگه باشيم!
آخيش....

الهى از شياطين جن بريدن دشوار نيست با شياطين انس چه بايد كرد.

ashkan62;105384 نوشت:
بابا وقتي شيطون تونست ال او بهشت خودشو بكشونه! اينجا با همه خوبيهاش! واسش سهله!

متوجه نشدم!

با عرض سلام
قبلا هر چیز باسد بدانیم که شیطان قدرت مستقیم برای انحراف انسان ندارد و فقط وسوسه کنند است حال باید ببینیم که چه چیزی یا چطور وسوسه میکند
انسان از راه تکامل به این موقیعت رسیده به این معنا که در اول از عالم جماد به عالم نبات و بعد عالم حیوان وبعد عالم انسان رسیده
و در این عالمها از نفسی به نفس دیگر تکامل یافته به این معنا که در عالم جماد با نفس اماره و با روح حیات به عالم نبات با روح شهوت و نفس لوامه و در عالم حیوان با روح تسلط با نفس عاقله وارد عالم انسان با روح تعقل شده در طول این تکامل نفسها و روحها را با خود همراه کرده پس انسان داری چهار نفس و روح است که کار شیطان وسوسه کردن ان نفسها است و چون ان نفسها به طور خودکار خواهان دنباله روی از روح خود هستند انسان اسیر هر کدام که شود تا ان مقام سقوط میکند البته ان نفسها و روحا قبل از انسان به علت اینکه در جبر به وظیفه خود عمل میکنند توان عدول از فطرت خود را ندارند بنابر این قدرت انجام گناه را ندارند ولی چون انسان داری اختیار است میتواند انها را از وظیفه و فطرت خود عدول دهد و باعث گناه میشود

سلام
سركار خانم خاتون مهر
بزرگان ما از دست حشرات موذي هم به خدا پناه مي بردند! (من كل شر احاط به علمك)
نفرماييد كار اساني است

سلام
خیلی‌ خوب بود
ما همیشه شیطان دس کم میگیریم
همش اندازهٔ چند انگشت باهامون فاصله داره

آ[="red"]يا واقعا خدا خوب است![/]
هيچ كس في البدائة نمي گويد خدا خوب نيست!چون از نظر عقلي،خوب مي دانيم كه خدا خوب است و عادل!
اما در شرايطي درعمق قلبمان اين ترديد وجود دارد كه واقعا خدا چندان خوب نيست!يا حداقل با من خوب نيست!
اين يكي از بدترين فريب هاي شيطان محسوب مي شود!
وقتي نا اميدي درد و يا حادثه ناگواري در زندگي مان ايجاد مي شود!وقتي به اوني كه دوستش داري !نميرسي!وقتي مي بيني يكي راه مي رود واسه هضم غذا، تو راه مي روي واسه كسب غذا!وقتي چشمان منتظر بچه ايي تو رو ساعت ها پشت در نگه ميداره تا بخوابه!
شيطان مياد در گوشمان مي گويد: هنوز هم فكر مي كني خدا خوبه!؟ اگه خوب بود پس چرا تنهات گذاشت!واسه اونكه كاري نداشت چرا نگداشت به حبيبت برسي!؟...
اگه اين فريب شيطان رو بخوري و فقط به خدا غر بزني مشكلي نيست!يه خورده غر و گريه و بعد آرام ميشي!
ولي خدا نكنه شيطان هسته قلب و فكرتو با هم نشون بگيره! معاذالله
همين كه در مورد خوب بودن خدا شك كني و بعد ترتيب اثر بدي!
يعني احساس كني [="#ff0000"]بايد اراده خدا رو كنار زد!وتصميمات خوب و بد زندگي رو خودمان بگيريم.[/]
اومانيسم از همين جا شروع شد!فرياد بلند نيچه كه خدا مرد و انسان خداشد.
نفي دين!نفي كارآمدي دين دربهبود بخشيدن امورزندگي!
اما حقيقت اين است كه خدا خوب است!چه شرايط زندگي رو با ديد خوب ببينيم چه با ديد بد!او خوب است!
او خوب است فقط به يك دليل! ما نعمت وجود، نعمت ديدن!خنديدن،گريه،و... رو از او داريم.
خدا نه به خاطر اينكه دوستش داشته باشيم!نه به خاطر اينكه خوشحالش كنيم!ونه به خاطر اينكه در همايش ها حرفش را بياريم!ما را دوست دارد!
او ما را دوست دارد، چون وجودش منشاء عشق است.
د[="#ff0000"]ر اينجا ازكارشناسان محترم اخلاق و عقائد مي خوام!يك استراتژي مناسبي رو جهت مقابله با اين فريب شيطان تشريح كنند.
[/]

ashkan62;105224 نوشت:
استرات‍‍‍ژی فریب
فریب ؛ لازمه استراتژی شیطان بود و هنوز هم است .اما گاهی انسان را مستقیم و گاهی بوسیله دیگری
یكی از ویژگی های فریب آن است كه هیچگاه خود را بد نشان نمی دهد .و اكثر ما آنچنان خود را در معرض آن قرار می دهیم كه هیچ موقع احساس نمی كنیم داریم فریب می خوریم.
ویژگی دیگر فریب این است كه چشم ما را بر روی حقیقت می بندد.
بسیاری از شیوه های زندگی ما ریشه در تفكراتی دارد كه اصلا حقیقت ندارد ؛ در نتیجه زندگی ما مانند بنا كردن خانه ایی بر روی شن های روان می باشد .یك دروغ منجر به دروغ دیگر و دروغی دیگر و به همین ترتیب دروغهای دیگر خواهد شد.
متاسفانه اكثر ما آنچه را كه می بینیم و می شنویم بدون هیچ میزانی می پذیریم .
موسیقی &كتاب مجله فیلم و هزاران نوع آگهی جورواجور.
اگر آدم و حوا می توانستند نتایج دردناك انتخاب خود را تصور كنند ؛ آیا گمان می كنید كه به حرف شیطان گوش می كردند.
به طور خلاصه ما انسانها یك شبه اسیر دروغ های شیطان نمی شویم ؛ بلكه این روند با طی مراحلی انجام می گیرد.
1- به نظر شما اگر آدم و حوا می دانستند كه پیامد این گوش دادن چقدر برای خود و اولادشان خطرناك است ؛ آیا باز هم گوش می دادند؟
من نمی گویم صرف گوش دادن ایرادی دارد ؛ اما گوش دادن به كلامی كه مخالف حقیقت است (مثلا در قصه آدم و هوا؛ كلام خدا) انسان را به سوی اسارت و گمراهی سوق می دهد.
شما روزانه هزاران پیام از كتاب مجله تلوزیون رادیو اینترنت و...گوش می دهید؛ این رژیم متنوع و دائم حتما می تواند ذهنیت ما را نسبت به ارزش ها ؛ زیبایی ها و اولویت های زندگی شكل دهد.
حالا من از شما سوال می كنم آیا این ارزش های معرفی شده مطابق با حقیقت هم هستند یا مخلوط با دروغ ؟ آیا آنهایی كه این ارزش ها را از طریق انواع رسانه به شما انتقال كردند قصد خیر داشتند یا خواستند شما رو فریب بدهند.
نمونه اش انواع آگهی كالاهی تبلیغاتی
اولین اشتباه آدم و حوا خوردن میوه ممنوعه نبود ؛ بلكه گوش دادن به سخنان شیطان بود.
2- شما برای رشد یك گیاه اول خاك را شخم زده و زیرورو می كنیم بعد ان را در دل خاك قرار می دهیم و بعد آبیاری می كنیم.ایا گیاه نباید خود به خود رشد كند.
ما نیز با باز گذاشتن ذهن و حواسمان آماده زیر و رو كردن ذهن خود توسط آن كلام باطل می شویم ؛ بعد با گوش دادن آن را در دل ذهن خود قرار می دهیم و سپس با فكر و سبك سنگین كردن و شرح و بسط دادن آن ؛ آن دروغ را پرورش می دهیم
آیا نباید آن دروغ ذهن ما را به خودش مشغول كند
3- وقتی گیاه رشد كرد همه اون را دیده و باور می كنند.دروغ در ذهن ما نیز رشد كرده و ما او را تائید و باور می كنیم
4- و بالاخره شما با باور كردن آن دیریا زود به آن عمل خواهید كرد

سلام به اشکان عزیز
به نظر با اینکه اصل قضیه آدم وحوا علیهما السلام قابل بررسی است اما این مدل سوال نمودن غیر علمیست، چرا که دون شان آدم نبی الله است و نشان از این است که شما توجهی به جایگاه و مقام ایشان ندارید.
ضمنا درست است که ما باید آگاه باشیم تا تهاجم فرهنگی از پای درمان نیاورد و با آن مبارزه کنیم اما این سوظن مطلق از دیدگاه اخلاق کاملا مردود است.
از کارشناسان عقاید دعوت میکنم تا در باب شناخت حضرت آدم علیه السلام پستی بزنند.

سلام
دوست عزيزم
اولا بررسي مجدد واقعه ايي كه نص صريح قران است، و عبرت گرفتن از آن كجاش ايراد دارد.
در ثاني بنده كجا به مقام حضرت آدم جسارت كردم.
در ثالث علمي بودن از منظر شما و من تبعك حتما استعمال الفاظ قلمبه سلمبه و صغري كبري كردن است كه فقط خودتون و شايد مديريت شركت كنند.
دوست عزيزم اصلا از شما انتظار چنين واكنش عوامانه ايي نداشتم! هركس جز شما فرياد وا آدما را سر مي داد! بي تفاوت مي گذشتم.
مواظب قلم و موقعيت خود باشيد! خيلي ها به آنها چشم داشت دارند.

ashkan62;105224 نوشت:
استرات‍‍‍ژی فریب
فریب ؛ لازمه استراتژی شیطان بود و هنوز هم است .اما گاهی انسان را مستقیم و گاهی بوسیله دیگری
یكی از ویژگی های فریب آن است كه هیچگاه خود را بد نشان نمی دهد .و اكثر ما آنچنان خود را در معرض آن قرار می دهیم كه هیچ موقع احساس نمی كنیم داریم فریب می خوریم.
ویژگی دیگر فریب این است كه چشم ما را بر روی حقیقت می بندد.
بسیاری از شیوه های زندگی ما ریشه در تفكراتی دارد كه اصلا حقیقت ندارد ؛ در نتیجه زندگی ما مانند بنا كردن خانه ایی بر روی شن های روان می باشد .یك دروغ منجر به دروغ دیگر و دروغی دیگر و به همین ترتیب دروغهای دیگر خواهد شد.
متاسفانه اكثر ما آنچه را كه می بینیم و می شنویم بدون هیچ میزانی می پذیریم .
موسیقی &كتاب مجله فیلم و هزاران نوع آگهی جورواجور.
اگر آدم و حوا می توانستند نتایج دردناك انتخاب خود را تصور كنند ؛ آیا گمان می كنید كه به حرف شیطان گوش می كردند.
به طور خلاصه ما انسانها یك شبه اسیر دروغ های شیطان نمی شویم ؛ بلكه این روند با طی مراحلی انجام می گیرد.
1- به نظر شما اگر آدم و حوا می دانستند كه پیامد این گوش دادن چقدر برای خود و اولادشان خطرناك است ؛ آیا باز هم گوش می دادند؟
من نمی گویم صرف گوش دادن ایرادی دارد ؛ اما گوش دادن به كلامی كه مخالف حقیقت است (مثلا در قصه آدم و هوا؛ كلام خدا) انسان را به سوی اسارت و گمراهی سوق می دهد.
شما روزانه هزاران پیام از كتاب مجله تلوزیون رادیو اینترنت و...گوش می دهید؛ این رژیم متنوع و دائم حتما می تواند ذهنیت ما را نسبت به ارزش ها ؛ زیبایی ها و اولویت های زندگی شكل دهد.
حالا من از شما سوال می كنم آیا این ارزش های معرفی شده مطابق با حقیقت هم هستند یا مخلوط با دروغ ؟ آیا آنهایی كه این ارزش ها را از طریق انواع رسانه به شما انتقال كردند قصد خیر داشتند یا خواستند شما رو فریب بدهند.
نمونه اش انواع آگهی كالاهی تبلیغاتی
اولین اشتباه آدم و حوا خوردن میوه ممنوعه نبود ؛ بلكه گوش دادن به سخنان شیطان بود.
2- شما برای رشد یك گیاه اول خاك را شخم زده و زیرورو می كنیم بعد ان را در دل خاك قرار می دهیم و بعد آبیاری می كنیم.ایا گیاه نباید خود به خود رشد كند.
ما نیز با باز گذاشتن ذهن و حواسمان آماده زیر و رو كردن ذهن خود توسط آن كلام باطل می شویم ؛ بعد با گوش دادن آن را در دل ذهن خود قرار می دهیم و سپس با فكر و سبك سنگین كردن و شرح و بسط دادن آن ؛ آن دروغ را پرورش می دهیم
آیا نباید آن دروغ ذهن ما را به خودش مشغول كند
3- وقتی گیاه رشد كرد همه اون را دیده و باور می كنند.دروغ در ذهن ما نیز رشد كرده و ما او را تائید و باور می كنیم
4- و بالاخره شما با باور كردن آن دیریا زود به آن عمل خواهید كرد


سلام به اشکان
شما میدانید که این کار برای حضرت آدم ترک اولی محسوب میشود؟
میدانید که فرزندان آدم قرار بود که به زمین منتقل شوند و مورد این امتحان سخت قرار بگیرند و معنا ندارد که بگوییم : اگر حضرت آدم میدانست پیامد کارش چیست، این کار را انجام نمیداد.
و ..... هزار یک مشکل دیگر که شما باید قدری بررسی و عبرت آموزیتان را علمی تر و دقیق تر مطرح نمایید.این بیان شما در ذهن خواننده این مطلب را تداعی میکند که اگر آدم علیه السلام این کار را نمی کرد ما از زمین آمدن مرخص بودیم و شیطانی نبود و .... یا حضرت آدم خدایی ناکرده گناهی مرتکب شدند.
بنده عرض کردم باید بررسی شود و قابل بررسی هم هست اما با توجه به آیات و روایات و برداشت علمی
.

سلام
جون عرفان بي خيال شو!
اين هايي كه گفتي عزيز دلم چه ربطي به بحث داشت!

با بابای من درست صحبت کنیدها!!!!!:Narahat az:

پدرم آدم (ع) مثل ما ساده بود دیگه. گول شیطان رو خورد.
از حضرت امام صادق (ع) میپرسند که چطور شد آدم (ع) گول شیطان رو خورد حضرت می فرماید: شیطان به دروغ قسم به نام خدا خورد که اگر از این درخت بخوره خوبه. اون بیچاره هم که تازه وارد بود نمیدونست که ممکنه ملعونی پیدا شه قسم دروغ بده. خورد.

گناه هم نبوده. ترک اولی هم نبوده. چون قبل از عالم تکلیف این کار انجام شده.

سلام
ديدي عرفان جان
حمع شد

خدا به تنهايي كافي نسيت
اليس الله كاف بعبده
حتما همه شما اين تحربه رو تو زندگي تون داشتيد، كه يا خودتون يا آشنايي دچار مشكل حادي شده باشيد،بعد يا به عنوان گوينده يا به عنوان شنونده، اين حرف گفته شود(غم نخور خدا است)
واقعا آيا وقتي اين حرف گفته مي شود!از استرس و اضطراب خارج مي شويد.يا يه لحظه تامل مي كنيد، و بعد توي دلتون مي گوييد!از خدا هم كاري بر نمياد.
دليل بر اين مدعا اين است كه در چند درصد از مشكلات يا به طور كلي امور زندگي، اول سراغ خدا مي رويم بعد دنبال سبب!يا به عبارتي چقدر به نقش خدا در زندگي خود ايمان داريم!يا اصلا چقدر به خدا نقش مي دهيم!
گفتم لزومي نداره حتما دجار مشكل بشيم… در راه رسيدن به موفقيت كه بحث نون و آب دار روز است!چقدر خدا را عامل در رسيدن به آن مي دانيم.
اصلا مگه راز موفقيت چيه؟؟
..........
سلام
نظرات کارشناسان اخلاق راه گشا و کارگشاست.کارت دعوت بفرستیم.

سلام

ashkan62;110318 نوشت:
اصلا مگه راز موفقيت چيه؟؟

راز موفق یک راز است که فقط راز داران از اند مطلع اند:Gig::Gol:

با سلام
همهش از شیطان گفتید و از شیطان ترسیدید ! از خدا باید ترسید وبخودش پناه برد : أعوذ بك منك :خدایا از تو بخودت پناه میبرم !

أَفَأَمِنُواْ مَكْرَ اللّهِ فَلاَ يَأْمَنُ مَكْرَ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ {الأعراف/99}

مگر از مكر و تدبير خداى ايمن شده اند؟ كه جز گروه زيانكاران از مکر خداى ايمن نمى شوند .

وسرور عابدان (ع) فرمود : وَلاَ تَمْكُرْ بِي فِي حِيلَتِكَ .... وَلاَ تَمْكُرْ بِيَ فِيمَنْ تَمْكُرُ بِهِ ...خدایا به من مکر مکن !

ان هی الا فتنتک .

خیر البریه;110392 نوشت:
وسرور عابدان (ع) فرمود : وَلاَ تَمْكُرْ بِي فِي حِيلَتِكَ .... وَلاَ تَمْكُرْ بِيَ فِيمَنْ تَمْكُرُ بِهِ ...خدایا به من مکر مکن ! ان هی الا فتنتک .

سلام

چه طور می شود از خدایی ترسید که چشمه ی رحمت است؟:Gig::Gol:

سلام

mkk1369;110390 نوشت:
راز موفق یک راز است که فقط راز داران از اند مطلع اند

يعني دست نيافتني است

mkk1369;110411 نوشت:
سلام

چه طور می شود از خدایی ترسید که چشمه ی رحمت است؟

:gig::gol:

بال پرواز
این حرف درسته اما این نکته هم باید مد نظر باشه تا به افراط و تفریط نیفتیم.
امام صادق علیه السلام میفرمایند : مومن دو بال خوف و رجا دارد و ....(ینابیع الحکمة باب خوف و رجا)
به این معناست که نیمی امید به بخشش و رحمت خدا برای امید به ادامه راه و نیمی ترس از سخط خدا برای مراقبه بیشتر باید در دل داشته باشیم.

mkk1369;110411 نوشت:

[=Arial Narrow]سلام چه طور می شود از خدایی ترسید که چشمه ی رحمت است؟


[=Arial Narrow]با سلام
[=Arial Narrow]:Rose:

[=Arial Narrow]ترس از خدا به معناى ترس از مسئولیت هایى است که انسان در برابر وى دارد.
[=Arial Narrow]ترس از این که در مقام انجام تکالیف الهى کوتاهى کرده و از عهده تکلیف به خوبى بر نیاید. به
[=Arial Narrow]عبارت دیگر ترس از کم کارى‏ها، گناهان و کوتاهى‏ها در مقابل تکالیف الهى است.
[=Arial Narrow]ترس از انجام ندادن مسئولیت انسانى و ارزش‏هاى عالى، ترس از این که به هدفى که براى آن
[=Arial Narrow]آفریده شده دست نیابد.
[=Arial Narrow]مولاى متقیان(ع) مى فرماید: »هیچ یک از شما ترس نداشته باشید مگر از گناه خویش نهج حکمت 82
[INDENT][=Arial Narrow]درست مثل کسی که از کنکور می ترسد درحالی که کنکور بخودی خود ترسناک نیست وترس او از امکان عدم انجام توانایی خودش است. وترس از دست دادن امتیازات لازمی که باید در این امتحان بگیرد.
[/INDENT]

با سلام

ما لكم لا ترجون لله وقارا ...چرا شما الله را بعظمت و وقار ياد نميكنيد ؟

واقعا خدا ترس نداره ؟!

انسان اگر به ضعف خود وقدرت عجيب و عظمت بي نهايت خداي متعال دقت كند خود بخود خاضع ميشود .

آن خدايي كه غايت قدرتش را نميتوان در خيال هم تصور كرد ، امروزه سازمانهاي فضانوردي گوشه اي از عظمت بيكران كهكشانها و نيروي مرموز سياه چاله ها و... را كشف كرده اند كه انسان مبهوت ميشود ....

آخه خالق اينهمه بزرگي و شكوه ترس نداره ؟!‌ شايد هم ما انسانها خيلي ضعيفيم !

البته در معني ترس هم بايد توجه كرد ، شايد هم چون هنوز درست نميشناسيمش .همچنانكه رحمتش هم بي انتهاست اما در هر حال خداشناس ترين افراد ، خداترس ترينشان بوده اند .

بالاخره اينكه وجود عجيبيست ‌الله جل جلاله وعظمت شانه و افعالش.


بقول مولاي عارفان علي عليه السلام

مردم ! اگر شما همانند من از آنچه بر شما پنهان است با خبر بودید، از خانه ها کوچ می کردید ، در بیابان ها سرگردان می شدید
بر اعمال خويش گريه مى كرديد و بر سر و صورت مى زديد !

وَلَوْ تَعْلَمُونَ مَا أَعْلَمُ مِمَّا طُوِيَ عَنْكُمْ غَيْبُهُ، إذاً لَخَرَجْتُمْ إلَى الصُّعُدَاتِ تَبْكُونَ عَلَى أَعْمَالِكُمْ، وَتَلْتَدِمُونَ عَلَى أَنْفُسِكُمْ.

موضوع قفل شده است