میزان و ملاک در تشخیص شأن افراد چیست؟

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
میزان و ملاک در تشخیص شأن افراد چیست؟

به نام خدا
سلام
در خیلی از مسایل دینی ، انسان با مفهوم « شأن » مواجه می شود. در برخی جاها برخی علماء فرموده اند: ممکن است شأن کسی این باشد که هر یک از فرزندانش یک ماشین برای خودشان داشته باشند. در اینصورت، این امر برای این شخص اسراف یا تجمل یا... نیست. یا: انسان باید خانه ای داشته باشد که در شأن اش باشد. بر این اساس: خانه یک پزشک با خانه یک کارگر باید متفاوت باشد و نمی توان گفت که آن پزشک نجمل گرایی یا اسراف کرده، چون شأنش این است.

من همواره این سئوال برایم مطرح بوده که: شأن دقیقاً چه معنی دارد و چگونه بفهمیم شأن ما چیست؟ و آیا اگر در زندگی، پائین تر از شأن خود باشیم، اشکال شرعی یا عقلی دارد؟ و ...

با سلام و عرض ادب

گرچه تعریف دقیقی از شان، بیان نشده است، ولی ظاهرا چنین فهمیده می شود که وضعیت یک نفر با فرد دیگری که از لحاظ موقعیت اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی در یک ردیف باشند، مقایسه شود. به هر حال ساده زیستی و دوری از تجملات از دستورات اکید در دین اسلام می باشد ، چنانکه بزرگان ما نیز چنین بوده اند، لذا منعی در پایین تر از شان بودن وجود ندارد.




منبع:استفتائات از دفتر مقام معظم رهبری

سلام.
ممنون از توضیحاتتون.
اما این مسأله فقط در موارد اقتصادی و تجملات و ... منحصر نمیشه.
در نظر بگیرید یک فردی ، پزشک است. خوب جامعه به خاطر شأن او ، از او انتظار دارد که با افرادی هم شأن خود دوستی و رفاقت نماید و مراوده داشته باشد. حال اگر طیف دوستان این آدم، اکثراً افراد زیر دیپلم باشند، اشکالی از نظر عرف و جامعه و شأن پیش می آید؟

منظورم این نیست که یک دکتر ، با افراد کم سوادتر از خودش، برخورد خوبی نداشته باشد یا نسبت به آنها تکبر کند و ... . نه. اتفاقاً خیلی هم متواضعانه باید برخورد کند. اما اینکه ، یک پزشک، به جای اینکه با افرادی همسطح خودش دمخور باشد با افراد زیر دیپلم دمخور باشد و رفاقت داشته باشد، امری است که در شأن پزشک نیست.

نقل قول:
اما اینکه ، یک پزشک، به جای اینکه با افرادی همسطح خودش دمخور باشد با افراد زیر دیپلم دمخور باشد و رفاقت داشته باشد، امری است که در شأن پزشک نیست.

همه آدمایی که زیردیپلمن نفهمن؟؟
سواد واقعی به مدرک نیست.
اتفاقا خیلی خوبه که شان و ارزش انسانها به آدم بودنشون باشه نه مدرک
شعور با تحصیلات بدست نمیاد
:Kaf:
بعضی آدما تحصیلات دارن اما شعور ندارن

یاقوت احمر;109447 نوشت:
ال اگر طیف دوستان این آدم، اکثراً افراد زیر دیپلم باشند، اشکالی از نظر عرف و جامعه و شأن پیش می آید؟[/quot
با سلام
از نظر شرعی اشکالی ندارد ،اما در عرف واجتماع امر پسندیده ای نیست، مگر به دلیلی رجحان داشته باشد .مثل این که متصدی فرهنگی آنان باشد.

عدم رعایت شانیت حتی گاهی باعث ارتکاب به گناهان صغیره میشود که البته مبادرت به ارتکاب گناهان صغیره مقدمه ایی برای انجام گناهان کبیره نیز میشود

با سلام

من فکر می کنم بحث شانیت را باید از دو جنبه بررسی کرد : یکی فقهی و یکی اجتماعی.
در مسائل فقهی اگر بحث شانیت پیش بیاید یا در مورد دارایی و اقتصاد است یا در مورد شرایط ازدواج. در مورد اقتصاد همطراز بودن با افراد همسطح از نظر فرهنگی و اقتصادی مطرح می شود تا حداکثر میزان صرف و خرج دارایی مشخص شود و نه حداقل! باید گفت اگر کسی بتواند از نظر افراد همسطح خود پایین تر هم زندگی کند بسیار پسندیده و مطلوب بوده و هیچ منع دینی ندارد. و تا جایی که من آموخته ام سفارش شده افراد با گروه پایین تر از خود مراوده داشته باشند تا روح ساده زیستی و قناعت و همدردی با محرومین را از دست ندهند و یادشان بماند شکر ایزد همیشه واجب است.
اگر در بحث ازدواج این مساله طرح شود یعنی شخص باید با همفکر و کفو خود (از جنبه های مختلف)، ازدواج کند وتا مسیر زندگی اش شیرین طی شود و باز عمل کردن بر خلاف مسیر گناهی را به دنبال ندارد ، هرچند چوب این اشتباه زندگی آدم را نشانه می رود ولی عذاب اخروی ندارد. حتی اگر کسی در مورد اول که مورد اقتصادی بود هم راه را به بی راهه رود از نظر شرعی گناهی مرتکب نشده مگر تا جایی که به اسراف کشیده شود و ملاک آن داشتن چیزهایی خارج از استفاده شخص و خلاف طبقه ای است که به آن تعلق دارد.
اما اینکه می فرمایید اگر پزشکی با زیر دیپلمی رفت و آمد داشته باشد بحث شانیت از دید اجتماعی است و ربطی به مباحث فقهی ندارد. مگر در خلال این معاشرت ها خلاف دینی صورت گیرد و گرنه صرف مراوده با افراد ربطی به موقعیت شخص ندارد. چه بسا شما همان پزشک باشید و کسی را بیابید که فرد متدین و عالمی است که از این مدارک چیزی در دست ندارد ولی بتوان از ارتباط با او هرچه بیشتر به خدا رسید! باید ملاک خود را در یافتن همنشین میزان ارتباط او با خدا دانست و اینکه تا چه حد می تواند به شما کمک کند و یا بالعکس شما تا چه حد می توانید به شخصی که از خدا دور شده در یافتن اصل خویش کمک کنید.
ضمنا ذهن جامعه را نسبت به خودتان، خودتان می سازید. اگر همه بدانند ملاک شما در همنشینی دین و ایمان است فقط به میزان دینداری فرد مقابل توجه می کنند و اگر ملاک شما فقط مدرک است مسلما تعجب خواهند کرد از وجود افرادی با مدارک پایین تر!!!
موفق باشید
این نظر شخصی اینجانب مبتنی بر اطلاعات محدود دینی من بود.اگر در نظر من اشکالی وجود داشت لطفا تذکر دهید. تشکر

البته همه مردم، در هر جائیگاه و شأنی که باشند، « بنده خدا » هستند و چه جایگاهی از این بالاتر است؟ چه احترام و منزلتی از این بالاتر که همه افراد « بنده خدا » و « مخلوق خدا » هستند و خداوند نسبت به آنها « مهربان » است؟
بقیه مسایل، شامل این آیه شریف می شوند که: ان هی الا اسما سمیتموها انتم و آباؤكم ما انزل اللّه بها من سلطان

اما گاهی مفهوم « شأن » مهم واقع می شود:
1- وقتی ازدواج کردی، باید برای همسرت، اسباب زندگی در حد شأن اجتماعی خودش فراهم کنی. حتی اگر بالاتر از شأن خودت باشد.

2- گاهی همسر آدم، سطح زندگی انسان را با دیگر افراد « همردیف » انسان (از نظر شغل و ... ) مقایسه می کند و اگر کفه ما پائین تر باشد، .... هر اتفاق کوچک و بزرگی ممکن است بیفتد.

3- در فقه هم احتمالاً چنین مطالبی هست: اگر چیزی را که خریده ای، در شأن خودت بوده، خمس ندارد. اگر بالاتر از شأن خودت بوده، خمس دارد.
و نیز :
اگر بالاتر از شأن خودت چیزی تهیه کنی (مدل ماشین، سطح منزل مسکونی ات، ... )، ممکن است اسراف کرده باشی. اما همین ها برای کسی که « شأنش » از تو بالاتر است، اشکالی ندارد.

یاقوت احمر;108196 نوشت:
من همواره این سئوال برایم مطرح بوده که: شأن دقیقاً چه معنی دارد و چگونه بفهمیم شأن ما چیست؟ و آیا اگر در زندگی، پائین تر از شأن خود باشیم، اشکال شرعی یا عقلی دارد؟

این سوال قبلا مطرح گردیده و پاسخ انرا جناب استاد سجاد بیان فرمودند :

سجاد;65495 نوشت:
شأن در لغت به معناي كار ، حال و حالت است (1) يعني وقتي مي گوييم شأن ما يعني كاري كه داريم انجامش مي دهيم و حالتي كه در آن بسر مي بريم . شأن در اصطلاح فقهي هم به صورت كلي به همان معناي لغوي است اما در هر بابي از فقه متناسب با مبحثي كه در آن مطرح مي شود ، قسم خاصي از كار يا حالت مد نظر است بگذاريد مثال هايي براي روشن تر شدن بحث بزنم : 1- گاهي شأن مالي و مادي مد نظر است مثل بحث خمس ، نفقه و ... به عنوان نمونه در مبحث خمس اگر فقيهي بگويد: لوازم زندگي شما بايد در شأن شما باشد و اگر فراتر از آن باشد بايد خمس مقدار زايد بر شأن پرداخت شود . در اينجا شأن به معناي موقعيت و نياز است كه در جوامع مختلف ، معاني متفاوتي دارد و معيار تشخيص آن هم عرف است يعني اين لوازم زندگي كه شما داريد آيا از نظر عرف منطقه شما براي شخصي در موقعيت و نياز شما ، داشتنش بي مورد و اسراف است؟ اگر بي مورد و اسراف باشد در شأن شما نيست وگر نه در شأن شما خواهد بود.(2) 2. گاهي شأن غير مادي مد نظر است مثل اينكه برخي از فقها در باب عدالت امام جماعت مي گويند : امام جماعت نبايد كاري خلاف شأن خود انجام دهد . كار خلاف شأن يعني كاري كه عرف منطقه اي آن كار را از جمله افعال پستي مي شمارد كه نبايد مانند او و هم صنفانش آنرا انجام دهند .

می توانید برای توضیح بیشتر به این آدرس مراجعه نمایید
http://www.askdin.com/showthread.php?t=4893&page=33

موضوع قفل شده است