بررسی "یک دلیل عقلی" در ""برتری تکوینی مردان""

تب‌های اولیه

160 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

[="tahoma"]با سلام و احترام
در سفر تکوین تورات می گوید:زن از دنده چپ مرد آفریده شده است. خداي سبحان با كشيدن خط بطلان بر اين انديشه كه در تورات نفوذ كرده مي‏ فرماید:
[="darkgreen"]يا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْها زَوْجَها وَ بَثَّ مِنْهُما رِجالاً كَثِيراً وَ نِساء[/]
"اي مردم، بترسيد از پروردگار خود! آن خدايي كه همه شما را از يك تن بيافريد و هم از آن، جفت او را خلق كرد و از آن دو تن، خلقي بسيار در اطراف عالم از مرد و زن بر انگيخت".(نساء/1)
"نفس واحده" كه در آيه اوّل سوره نساء آمده، آدم و حوا است كه نسل جوامع انساني به آن دو مي رسد. معناي "خلق منها" اين است كه از جنس آن آفريد، يعني از همان حقيقتي كه مرد آفريده شده، زن نيز آفريده شد، چنان كه "الخاتم من فضة" يعني انگشتري از جنس نقره است. بنابراين زن و مرد همسانند و اگر همساني نبود، زندگي انساني پا نمي‏گرفت.
از آيات چنين نتيجه مي توان گرفت كه هر يك از زن و مرد انساني كامل است و در اين مورد هيچ كاستي در انسانيت زن وجود ندارد. در همه آيات هر جا از ارزش‏هاي انساني، سخني به ميان آمده، خطاب به هر دو است و اختصاص به يك جنس ندارد.
در پرتو اين نكته، جدايي افكندن ميان آن دو بر هيچ پايه درستي استوار نيست.
بنابراين زن و مرد از يك ذات و گوهر خلق شده‏اند و زن فرع بر مرد نيست، بلكه خداوند اوّلين زن را از ذات و اصلي آفريد كه همه مردها را از همان اصل خلق كرد.
قرآن کریم نیز در سیر کمال انسانی می فرماید:
[="rgb(0, 100, 0)"][="darkgreen"]فَاسْتَجابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لا أُضِيعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنْكُمْ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثی[/][/](آل عمران 195)
خداوند درخواست آنها را پذیرفت. همانا من اجر هیچکدام از شما را چه مرد چه زن ضایع نمی کنم.طبیعی است کمال زن در رسیدن به اقتضائات وجودی خویش و کمال مرد نیز در اقتضائات خود است.
[/]

seyedziya;105338 نوشت:

سرکار توبه به نظرم شما در توجیه بعضی واقعیت ها گرفتار تکلف محیط گرایی افراطی شدین، حقیر پیش از این در آخرین پستم در تاپیک قفل شده ی «من کدومو باور کنم ؟!! لطفا کارشناسا راهنماییم کنن .»(که شبیه اون تاپیک بدون هیچ مقدمه ای قفل شد) در پاسخ به سرکار منتقد اجمالا اشاره کردم که:

سلام ، اگر دقت کرده باشید ، بنده اشاره کردم که علتهای متعددی دارد ، و در ادامه به دو علت محیطی و روانی-تربیتی اشاره نمودم. البته به نظر بنده و طبق شواهد ، علتهای محیطی بیشترین تاثیر را دارند و موید آن بالا رفتن قدرت تفکر و تعقل بانوان در طی زمان و بهبود شرایط محیطی می باشد. که اگر تکوینی بود و یا تاثیر عوامل محیطی کم بود، شاهد این ارتقاء نبودیم.

seyedziya;105468 نوشت:
برتری تشریعی مورد نظر شما همون برتری تکوینی از حیث اخلاقیه، آنچه مناط ارزش اخلاقی انسان و مبنای اصلی سعادت اونه هم همینه...

سلام
داخل کردن یک بحث حاشیه ای در برهان و سپس سنجیدن جایگاه آن کمی از نحوه استدلال و اشکال دور است . همچنانکه می بینید ملاک ما در برتری ، برتری از حیث آثار است . خوب اگر بیاییم و تقوی را معنا کنیم عبارتست از فعلیت انسان در جهاتی خاص که عمدتا جنبه اخلاقی و معرفتی داره خوب این تقوی می تونه بخشی از معیار ما به عنوان نشانه های برتری باشه که اتفاقا با ذکر مثال انبیاء و اوصیاء به آن توجه شده است اما تقوی همه ابعاد برتری را نشان نمی دهد . برتری در هنر برتری در دانشهای تجربی برتری در فعالیتهای اجتماعی و آثار اجتماعی . پس تقوی به لحاظ مناط بودن اخص از ملاک ماست به همین خاطر است که ما آنرا ملاک تشریعی گرفتیم ضمن اینکه اساسا تقوی برای قیاس افراد با یکدیگر است نه قیاس دو جنس مگر اینکه بخواهیم برآیند برتریهای افراد دو مجموعه را از لحاظ تقوی در نظر بگیریم که باز همان مساله اخص بودن ملاک تقوی سرجای خودش باقی می ماند .

seyedziya;105468 نوشت:
در ادامه ی مطالب قبلی، همونطور که پیش از این گذشت مرد بر زن برتری تکوینی نداره، در برتری تکوینی یه چیز بر چیز دیگه، وقتی تخصیص به جهت یا جهات خاصی مطرح نباشه، همچنانکه در کلام جناب حامد اینطوره و بدون تفصیل و تخصیص صرفا صحبت از برتری تکوینی شده، اون چیز اول باید در همه ی جهات کمالی از چیز دوم برتر باشه و همه ی کمالات چیز دوم رو به نحو اتم و اکمل داشته باشه

خیر شما به ملاک برتری دقت بفرمایید . ما ملاک را آثار برتر و بیشتر گرفته ایم و این به معنای برتری مطلق در تمام آثار نیست . مثلا در ملاک برتر ما نبوت و رسالت را داریم که زنان حائز آن نیستند . در سایر آثار هم مردان برتری کمی قابل ملاحظه ای دارند . همه اینها نشان دهنده آنستکه ساختار وجودی مرد نحوی امتیاز نسبت به زن دارد که هم به مراتب بالاتری می رسد و هم تعداد ایشان در آثار مشترک بسیار بیشتر است . این برتری یک برتری در ساختار وجودی مرد است که از آن به ساختار تکوینی یا آفرینش مرد تعبیر می کنیم .
seyedziya;105468 نوشت:
مردان در جهاتی خاص بطور کلی از زنان برترند و زنان هم در جهاتی خاص بطور کلی از مردان برترند، اینها مکمل هم هستند،

ما برای برتریهای مرد بر زن دهها مثال زدیم و اینجا شما به یک نکته از عوامل گرایش زن و مرد به همدیگر نام برده اید که به نظرم نامگذاری آن به نام برتری جای تامل دارد
seyedziya;105468 نوشت:
یه نکته ی دیگه اینکه به نظرم آنچه باید بیشتر برای ما موضوعیت داشته باشه کمالات تکوینی از حیث اخلاقیه، کمالات تکوینی که فی نفسه حیث اخلاقی ندارند،

این نکته رو هم که قبلا جواب دادیم و اینجا باز می گوییم : اخلاق برتر و تقوی به عنوان ملاک شکوفایی معنوی انسان داخل در ملاکهای ما می تواند باشد اما نه بعنوان ملاک انحصاری چون اثار برتر و بیشتر شامل موارد متعدد دیگری هم هست که ملاک اخلاق و تقوی شامل آنها نمی شود .
انتظار بنده این است که خود برهان مورد نقد قرار گیرد یعنی همان چند جمله قرمز رنگ پست اول
موفق باشید

هادي;105507 نوشت:
"نفس واحده" كه در آيه اوّل سوره نساء آمده، آدم و حوا است كه نسل جوامع انساني به آن دو مي رسد. معناي "خلق منها" اين است كه از جنس آن آفريد، يعني از همان حقيقتي كه مرد آفريده شده، زن نيز آفريده شد، چنان كه "الخاتم من فضة" يعني انگشتري از جنس نقره است. بنابراين زن و مرد همسانند و اگر همساني نبود، زندگي انساني پا نمي‏گرفت.

سلام
ظاهرا استدلال بعدی شما بر مبنای این مطلب است اما این مطلب از آیه قابل برداشت نیست چرا ؟
معنا کردن نفس واحده به جنس مشترک مبنایی ندارد . نفس واحده یعنی یک فرد انسانی که جمع آن نفوس است به معنای افراد .
اینکه بعد از خلقکم من نفس واحده جمله و خلق منها زوجها آمده است برای پاسخ به سوال مقدری است که به ذهن خواننده بعد از خلقکم من نفس واحده می رسد . که چطور ما را از یک نفر آفریده شده ایم درحالیکه زنان و مردان هر یک از پدر و مادری متولد می شوند پس فرمود وخلق منها زوجها به این معنا که شما هم از آن نفس واحده و همسرش آفریده شده اید اما حوا خود از آدم آفریده شده است پس رجوع تمام شما به یک نفر یعنی خود حضرت آدم است .
دیگر اینکه من در اینجا نمی تواند من جنس باشد چرا که من بیان جنس برای رفع ابهام در جنس می آید در حالیکه در جنس حوا ابهامی نیست تا بخواهد با من بیان جنس آنرا بر طرف سازد . پس من در اینجا من نشویه است نه من بیان جنس .
دیگر اینکه ممکن است نوع تعبیر تورات ( از دنده چپ آفریده شدن ) غلط باشد و نفیهای آیات و روایات ناظر به این جهت باشد
و آخر اینکه در تمام آیات خلقت انسان ، خلقت آدم ع مطرح است بخصوص آیات سوره بقره که در آن هیچ ذکری از حوا نیست هیچ نص دیگری هم در خصوص خلقت مستقل حوا نداریم . این آیاتی که شما مورد استناد قرار می دهید هم خالی از تصریح به خلقت مستقل است بلکه ظهور در خلقت غیر مستقل دارد .

هادي;105507 نوشت:
از آيات چنين نتيجه مي توان گرفت كه هر يك از زن و مرد انساني كامل است و در اين مورد هيچ كاستي در انسانيت زن وجود ندارد. در همه آيات هر جا از ارزش‏هاي انساني، سخني به ميان آمده، خطاب به هر دو است و اختصاص به يك جنس ندارد.

قائل شدن به مراتب در برخورداری از کمال در یک جنس اصلا به معنای برخورداری یکی و عدم برخورداری دیگری نیست . ضمن اینکه اگر آفریده شدن از یک جنس به معنای برابری در انسانیت باشد پس نعوذ بالله محمد ص با ابوجهل یکسانند .
هادي;105507 نوشت:
بلكه خداوند اوّلين زن را از ذات و اصلي آفريد كه همه مردها را از همان اصل خلق كرد.

بله ما هم قبول داریم هردو در نوع انسانی برابرند اما این به معنای یکسانی آنها در برخورداری از استعدادها و در نتیجه کمالات نوع نیست .
دیگر اینکه شما هیچ نص دینی یا مدرک دیگری ارائه نکردید که خلقت مستقل زن را نشان دهد .
موفق باشید

باران رحمت;105442 نوشت:
برای من که مهم نیست که از لحاظ تکوینی مرد ها برترند یا زن ها مهم این است که هرکس وظیفه ی خودش را به خوبی انجام دهد

سلام
وقتی ما خواب بودیم خیلی افراد خیلی حرفها زدند و تاثیر گذاریها کردند و ما که آمدیم تو جامعه همان حرفها و تاثیرات را پذیرفتیم و تصور کردیم این باور ما از جنس باوری است که به وحی الهی و امثال آن داریم .
مثل خیلی افکار و اندیشه ها که افراد از جامعه خود می گیرند و فکر می کنند دست پخت تفکر اندیشمندان متدین جامعه ماست اما نمی دانند حداقل از هر ده فکر در جامعه ما پنج تاش در دین و آیین ما پایه ای ندارد .
اگر بروید دنبال آن وظیفه ای که فکر می کنید صرفا جنبه عملی دارد چند وقت بعد که بیایید می بینید از حق رای محروم شده اید . چرا ؟ چون وهابی ها بیش از عمل در صدد ترویج افکار افراطی خود هستند و تا چند وقت دیگر خدا می داند چه بشود .
یا می بینید مردم بجای سلام هی می گویند درود بر شما درود بر شما و شما هم فکر می کنید کار صدا و سیماست اما نمی دانید این کار ناسوینالیستهای زرتشتی است ووووو
نه خواهر ارجمند باید اول در فکر و اندیشه بیدار باشید بعد در عمل
موفق در پناه حق

نقل قول:
tobeh نوشت:

منتقد نوشت:
غالبا اینجوریه چون دخترا تو فکر لاک ناخن و فکر اینن که میرن سرکلاس اون پسره که میخواد جزوه بگیره ناخوناشو نگاه میکنه یا نه و از اینجور دیوونگیا


سلام :gol:
خب تنها این عامل نیست ،علتهای دیگری هم وجود داره ، از جمله اینکه انتظارات جامعه از اشخاص باعث بروز رفتارهای متفاوت هست ، جامعه از مرد انتظار داره که منطقی باشه ، به دور از احساسات باشه ، در ریاضی و فیزیک و فلسفه و کلا علومی که عقلی هستند برتر باشه ، براساس همین انتظارات اشخاص ناخودآگاه خود را با آنها تطبیق می دهند. این علت جامعه شناختی بود و اما علت روانشناختی ، در کل اگر شما دو فرزند داشته باشید یکی را مدام تشویق کنید که تو می تونی ، تو باهوشی ، تو قوی هستی و ..... در مقابل یکی را دائم سرزنش کنی که تو نمی تونی ، تو ضعیفی ، تو عقلت ناقصه و ........... به نظرتون عملکرد کدوم بهتره ؟
[=&quot]
[/]سرکار توبه به نظرم شما در توجیه بعضی واقعیت ها گرفتار تکلف محیط گرایی افراطی شدین، حقیر پیش از این در آخرین پستم در تاپیک قفل شده ی «من کدومو باور کنم ؟!! لطفا کارشناسا راهنماییم کنن .»(که شبیه اون تاپیک بدون هیچ مقدمه ای قفل شد) در پاسخ به سرکار منتقد اجمالا اشاره کردم که:
نقل قول:
حقیر منکر تاثیر زمینه های جامعه شناختی نیستم اما نباید از تفاوت های خاصی که به طبیعت این دو برمی گرده و ریشه در مسائلی مثل تفاوت های زیست شناختی اونا داره غفلت کرد، گذشته از اینکه خود این زمینه های جامعه شناختی هم در بسیاری موارد متاثر از همین تفاوت طبایع هستن...
tobeh;105508 نوشت:
اگر دقت کرده باشید ، بنده اشاره کردم که علتهای متعددی دارد ، و در ادامه به دو علت محیطی و روانی-تربیتی اشاره نمودم. البته به نظر بنده و طبق شواهد ، علتهای محیطی بیشترین تاثیر را دارند و موید آن بالا رفتن قدرت تفکر و تعقل بانوان در طی زمان و بهبود شرایط محیطی می باشد. که اگر تکوینی بود و یا تاثیر عوامل محیطی کم بود، شاهد این ارتقاء نبودیم.

سرکار توبه حقیر نمی گم شما منکر تاثیر طبایع هستین، همچنانکه حقیر هم منکر تاثیر محیط به معنای خاص نیستم، اما شما و بعضی دیگه از خانم ها در ارجاع تفاوت ها به محیط به معنای خاص افراط می کنین...

حامد;105509 نوشت:
سلام
داخل کردن یک بحث حاشیه ای در برهان و سپس سنجیدن جایگاه آن کمی از نحوه استدلال و اشکال دور است . همچنانکه می بینید ملاک ما در برتری ، برتری از حیث آثار است . خوب اگر بیاییم و تقوی را معنا کنیم عبارتست از فعلیت انسان در جهاتی خاص که عمدتا جنبه اخلاقی و معرفتی داره خوب این تقوی می تونه بخشی از معیار ما به عنوان نشانه های برتری باشه که اتفاقا با ذکر مثال انبیاء و اوصیاء به آن توجه شده است اما تقوی همه ابعاد برتری را نشان نمی دهد . برتری در هنر برتری در دانشهای تجربی برتری در فعالیتهای اجتماعی و آثار اجتماعی . پس تقوی به لحاظ مناط بودن اخص از ملاک ماست به همین خاطر است که ما آنرا ملاک تشریعی گرفتیم ضمن اینکه اساسا تقوی برای قیاس افراد با یکدیگر است نه قیاس دو جنس مگر اینکه بخواهیم برآیند برتریهای افراد دو مجموعه را از لحاظ تقوی در نظر بگیریم که باز همان مساله اخص بودن ملاک تقوی سرجای خودش باقی می ماند .

خیر شما به ملاک برتری دقت بفرمایید . ما ملاک را آثار برتر و بیشتر گرفته ایم و این به معنای برتری مطلق در تمام آثار نیست . مثلا در ملاک برتر ما نبوت و رسالت را داریم که زنان حائز آن نیستند . در سایر آثار هم مردان برتری کمی قابل ملاحظه ای دارند . همه اینها نشان دهنده آنستکه ساختار وجودی مرد نحوی امتیاز نسبت به زن دارد که هم به مراتب بالاتری می رسد و هم تعداد ایشان در آثار مشترک بسیار بیشتر است . این برتری یک برتری در ساختار وجودی مرد است که از آن به ساختار تکوینی یا آفرینش مرد تعبیر می کنیم .

ما برای برتریهای مرد بر زن دهها مثال زدیم و اینجا شما به یک نکته از عوامل گرایش زن و مرد به همدیگر نام برده اید که به نظرم نامگذاری آن به نام برتری جای تامل دارد

این نکته رو هم که قبلا جواب دادیم و اینجا باز می گوییم : اخلاق برتر و تقوی به عنوان ملاک شکوفایی معنوی انسان داخل در ملاکهای ما می تواند باشد اما نه بعنوان ملاک انحصاری چون اثار برتر و بیشتر شامل موارد متعدد دیگری هم هست که ملاک اخلاق و تقوی شامل آنها نمی شود .
انتظار بنده این است که خود برهان مورد نقد قرار گیرد یعنی همان چند جمله قرمز رنگ پست اول
موفق باشید


با سلام

اینکه حقیر در نقد شما بحث از تقوا رو مطرح کردم در راستای پاسخ شما به سرکار هدی بود که بدون اینکه هیچ قیدی رو مطرح کنین فرمودین تقوا ملاک برتری افراد بر یکدیگر است، حقیر در مماشات با این پاسخ شما تذکر دادم که بین ملاک برتری افراد و ملاک برتری طبایع هیچ تفاوتی نیست و این روشنه، پس بنا به پاسخ شما به سرکار هدی در قبول تقوا به عنوان ملاک برتری تکوینی عام افراد، در بحث از برتری تکوینی عام طبایع هم باید ملزم به همین مبنا باشین...

تا اینجا از باب مماشات با شما بود اما همچنین تذکر دادم که تقوا ملاک برتری تکوینی عام افراد و طبایع نیست بلکه ملاک برتری تکوینی افراد و طبایع از حیث اخلاقیه...

اما چیزی که شما به اون هنوز پاسخ ندادین اینه که اگه صحبت از برتری طبیعت مردانه بر طبیعت زنانه کردین باید همه ی افراد طبیعت مردانه از این حیث که مرد هستند بر همه ی افراد طبیعت زنانه از این حیث که زن هستند برتر باشند، و این واضح البطلانه، نحوه ی برون رفت از این اشکال رو هم خدمتتون عرض کردم...

از طرف دیگه تذکر دادم که وقتی شما از سطوح تراز اول یه جهت خاص استفاده می کنین، مثلا در اینجا که دارین از انبیا و اوصیا برای سطوح تراز اول معنویت استفاده می کنین، باید قید برتری کلی در سطوح تراز اول رو بیارین وگرنه دلیلتون اخص از مدعاست، مگر اینکه بتونین بین برتری کلی یه طبیعت خاص در سطوح تراز اول یه جهت خاص و برتری کلی اون طبیعت در اون جهت خاص ارتباطی برقرار کنید که در اینصورت به اندازه ی همون ربط و نسبت می تونین از برتری کلی یه طبیعت خاص در سطوح تراز اول یه جهت خاص برای تقویت ادعای برتری کلی اون طبیعت در اون جهت خاص استفاده کنین، اما به نظرم چنین کاری در مورد معنویت به معنای خاص مردوده...

جناب حامد وقتی شما صحبت از برتری می کنین و هیچ قید خاصی نمی زنین روشنه که این برتری باید در همه ی جهات کمالی باشه، شما می گین آثار برتر و بیشتر، این اجمالا قبول، اما این آثار برتر و بیشتر مربوط به جهات خاصیه، شما نمی تونین از این آثار برتر و بیشتر در جهاتی خاص به برتری عام برسین، اخص بودن دلیل شما از مدعاتون روشنه، شما احتمالا باید بدونین چقدر از بی دقتی ها و مشکلات علمی بخاطر همین لحاظ نکردن جهات و حیثیات و قیود مختلفه...

اشاره ی حقیر به دخیل بودن تفاوت ها در فراهم کردن نوعی جذابیت خاص برای جنس مخالف هم استطرادی و برای تکمیل بحث بود و از سیاق کلام حقیر روشنه که حقیر نمی خواستم از صرف این برای برتری هر یک از مرد و زن در جهاتی خاص استفاده کنم...

هدف حقیر از این بحث ها از جمله یکی تبیین برخی مبانی انسان شناختی برخی احکام اسلامی بود، مثلا برخی شئون مدیریتی خاص مرد، اگر چه کلامم بعضی جاها مثلا بحث عقلانیت مقداری رادیکال شده، و دیگری تبیین نگاه اخلاقی جامع اسلام به مرد و زن، اینکه هر یک از مرد و زن صرف نظر از کمالات انسانی مشترک باید در پی کمالات خاص جنس خودش باشه نه تشبه به جنس مخالف، به نظرم این بحث ها هم باید روی این قبیل جهات تمرکز داشته باشه وگرنه بیشتر حالت کل کل و مجادله ی سطحی و کم فایده می گیره...

شاید براتون جالب باشه تلقی عارف تراز اولی مثل ابن عربی رو در باب جایگاه معنوی زنان بدونین:Gol::

مقام زن در عرفان ابن عربی در حدود شریعت

seyedziya;105535 نوشت:
این اجمالا قبول، اما این آثار برتر و بیشتر مربوط به جهات خاصیه، شما نمی تونین از این آثار برتر و بیشتر در جهاتی خاص به برتری عام برسین، اخص بودن دلیل شما از مدعاتون روشنه، شما احتمالا باید بدونین چقدر از بی دقتی ها و مشکلات علمی بخاطر همین لحاظ نکردن جهات و حیثیات و قیود مختلفه...

سلام
آن جهات کمالی که برای نوع انسان شمرده می شود همه میدان ظهور برتریهای مردان بوده است در جهات مشترک دیگر هم زن خصوصیتی نداشته است پس نتیجه اینکه برآیند خصوصیتهای کمالی در جنس مرد قرار دارد . خوب حال بر مبنای ملاک برتری دلیل ما ، چطور دلیل اخص از مدعاست ؟
مدعا : برتری تکوینی جنس مرد
دلیل : آثار برتر و بیشتر
مصادیق دلیل : تمام جهات کمالی مورد اتفاق در نوع انسان حتی در عاطفه با آن بیانی که ما داشتیم
موفق باشید

نقل قول:
آن جهات کمالی که برای نوع انسان شمرده می شود همه میدان ظهور برتریهای مردان بوده است در جهات مشترک دیگر هم زن خصوصیتی نداشته است

پس مسئله بنی اسرائیل یادتون رفت؟

بیشتر پیامبرا از بنی اسرائیل بودن،همه برتریا از اوناست،مگه میشه گفت اونا برترن؟؟ برتری تکوینی دارن؟ تو قرآن هم گفته که بنی اسرائیل رو بر عالم برتری دادیم،یعنی از مسلمونا هم برترن؟

تازه مگه تو قرآن بنی اسرائیل کلی سرزنش نشدن؟ مگه میشه گفت که منظورش پیامبرای بنی اسرائیل که از خودشون بوده هست؟
منظورش اکثرشونه نه همشون

حامد;105565 نوشت:
سلام
آن جهات کمالی که برای نوع انسان شمرده می شود همه میدان ظهور برتریهای مردان بوده است در جهات مشترک دیگر هم زن خصوصیتی نداشته است پس نتیجه اینکه برآیند خصوصیتهای کمالی در جنس مرد قرار دارد . خوب حال بر مبنای ملاک برتری دلیل ما ، چطور دلیل اخص از مدعاست ؟
مدعا : برتری تکوینی جنس مرد
دلیل : آثار برتر و بیشتر
مصادیق دلیل : تمام جهات کمالی مورد اتفاق در نوع انسان حتی در عاطفه با آن بیانی که ما داشتیم
موفق باشید

با سلام

حقیر بنا رو بر این می ذارم که شما لزوم بررسی تفصیلی برتری مرد یا زن در تک تک جهات کمالی قابل طرح رو پذیرفتین و حالا ادعای شما اینه که در تک تک جهات کمالی قابل طرح مرد بر زن برتره و لذا مرد بطور عام و مطلق در همه ی جهات کمالی قابل طرح بر زن برتره...

از طرف دیگه بنا رو بر این می ذارم که با توجه به اشکال وارد به ادعای برتری طبیعت مردانه بر طبیعت زنانه در یه جهت خاص(اینکه در اینصورت باید همه ی افراد طبیعت مردانه از این جهت که مرد هستند در اون جهت خاص بر همه ی افراد طبیعت زنانه از این جهت که زن هستند برتر باشند)، پذیرفتین که نباید حرف از برتری یه طبیعت بر یه طبیعت دیگه در یه جهت خاص زد بلکه حداکثر باید حرف از برتری کلی افراد یه طبیعت بر افراد یه طبیعت دیگه در بعضی از جهات یا همه ی جهات زد، منظور از تعبیر «کلی» هم یعنی بطور کلی...

همینطور بنا رو بر این می ذارم که پذیرفتین که در صورتی که از سطوح تراز اول یه جهت خاص استفاده می کنین، باید قید برتری کلی در سطوح تراز اول اون جهت خاص رو هم بیارین، وگرنه دلیلتون اخص از مدعا خواهد بود، مگر اینکه بتونین بین برتری کلی یه طبیعت خاص در سطوح تراز اول یه جهت خاص و برتری کلی اون طبیعت در اون جهت خاص ارتباطی معقول برقرار کنید که در اینصورت به اندازه ی همون ربط و نسبت می تونین از برتری کلی یه طبیعت خاص در سطوح تراز اول یه جهت خاص برای تقویت ادعای برتری کلی اون طبیعت در اون جهت خاص استفاده کنین...

اگه این دقتها مورد توافق شماست تا بحث رو ادامه بدیم، اگه اینطور باشه فک می کنم بحث به جای خوبی رسیده و رو ریلی که باید افتاده...

منتقد;105571 نوشت:
پس مسئله بنی اسرائیل یادتون رفت؟ بیشتر پیامبرا از بنی اسرائیل بودن،همه برتریا از اوناست،مگه میشه گفت اونا برترن؟؟ برتری تکوینی دارن؟ تو قرآن هم گفته که بنی اسرائیل رو بر عالم برتری دادیم،یعنی از مسلمونا هم برترن؟ تازه مگه تو قرآن بنی اسرائیل کلی سرزنش نشدن؟ مگه میشه گفت که منظورش پیامبرای بنی اسرائیل که از خودشون بوده هست؟ منظورش اکثرشونه نه همشون

سلام
بر مبنای ملاک ما بنی اسرائیل از بنی اسماعیل برتر نیستند چرا ؟
چون پیامبر اسلام هرچند فقط یک پیامبر از بنی اسماعیل است اما حدیث : علماء امتی کانبیاء بنی اسرائیل بنی اسرائیل را ما دون این امت قرار می دهد ضمن اینکه محمد ص خود به تنهایی برای برتری بنی اسماعیل بر کل بنی اسرائیل کافی است ( اگر بنابر مقایسه این دو باشد ) چرا که مقام محمد ص از مقام تمام انبیاء بنی اسرائیل برتر است و ملاک برتر در دلیل ما مقدم بود چون ملاک کیفی بود .
تصریح قرآن به برتری گذشته بنی اسرائیل هم بی حساب نیست . اینکه از میان یک قوم دهها پیامبر ظهور کند نشانه ویژگی خاص آن قوم است هرچند معتقدیم قضیه انبیاء قضیه قوم نبوده بلکه قضیه خانواده بوده است چون قرآن می فرماید : بعضهم من بعض که نشان دهنده وجود شجره و خاندان خاص در سلسله انبیاء است .
موفق باشید

seyedziya;105582 نوشت:
بلکه حداکثر باید حرف از برتری کلی افراد یه طبیعت بر افراد یه طبیعت دیگه در بعضی از جهات یا همه ی جهات زد، منظور از تعبیر «کلی» هم یعنی بطور کلی...

سلام
بله از اول هم منظور ما این بوده است
موفق باشید

حامد;105584 نوشت:
نقل قول:
بلکه حداکثر باید حرف از برتری کلی افراد یه طبیعت بر افراد یه طبیعت دیگه در بعضی از جهات یا همه ی جهات زد، منظور از تعبیر «کلی» هم یعنی بطور کلی...
سلام
بله از اول هم منظور ما این بوده است
موفق باشید

سلام مجدد
لطفا نظرتون رو راجع به همه ی این مطلب بفرمایید، برای پیگیری بحث توافق راجع به همه ی این مطلب لازمه:
seyedziya;105582 نوشت:

با سلام

حقیر بنا رو بر این می ذارم که شما لزوم بررسی تفصیلی برتری مرد یا زن در تک تک جهات کمالی قابل طرح رو پذیرفتین و حالا ادعای شما اینه که در تک تک جهات کمالی قابل طرح مرد بر زن برتره و لذا مرد بطور عام و مطلق در همه ی جهات کمالی قابل طرح بر زن برتره...

از طرف دیگه بنا رو بر این می ذارم که با توجه به اشکال وارد به ادعای برتری طبیعت مردانه بر طبیعت زنانه در یه جهت خاص(اینکه در اینصورت باید همه ی افراد طبیعت مردانه از این جهت که مرد هستند در اون جهت خاص بر همه ی افراد طبیعت زنانه از این جهت که زن هستند برتر باشند)، پذیرفتین که نباید حرف از برتری یه طبیعت بر یه طبیعت دیگه در یه جهت خاص زد بلکه حداکثر باید حرف از برتری کلی افراد یه طبیعت بر افراد یه طبیعت دیگه در بعضی از جهات یا همه ی جهات زد، منظور از تعبیر «کلی» هم یعنی بطور کلی...

همینطور بنا رو بر این می ذارم که پذیرفتین که در صورتی که از سطوح تراز اول یه جهت خاص استفاده می کنین، باید قید برتری کلی در سطوح تراز اول اون جهت خاص رو هم بیارین، وگرنه دلیلتون اخص از مدعا خواهد بود، مگر اینکه بتونین بین برتری کلی یه طبیعت خاص در سطوح تراز اول یه جهت خاص و برتری کلی اون طبیعت در اون جهت خاص ارتباطی معقول برقرار کنید که در اینصورت به اندازه ی همون ربط و نسبت می تونین از برتری کلی یه طبیعت خاص در سطوح تراز اول یه جهت خاص برای تقویت ادعای برتری کلی اون طبیعت در اون جهت خاص استفاده کنین...

اگه این دقتها مورد توافق شماست تا بحث رو ادامه بدیم، اگه اینطور باشه فک می کنم بحث به جای خوبی رسیده و رو ریلی که باید افتاده...


seyedziya;105588 نوشت:
مرد بطور عام و مطلق در همه ی جهات کمالی قابل طرح بر زن برتره...

سلام
جنس مرد در همه جهات کمالی بر جنس زن برتره به این معنا که شما هر جهت کمالی که در نوع انسان بیان کنید جنس مرد از حیث معیار برتری و بیشتری در سطح بالاتری قرار میگیره

seyedziya;105588 نوشت:
(اینکه در اینصورت باید همه ی افراد طبیعت مردانه از این جهت که مرد هستند در اون جهت خاص بر همه ی افراد طبیعت زنانه از این جهت که زن هستند برتر باشند)،

اگر همه افراد جنس مرد از لحاظ برخورداری از استعداد کمال خاص یکسان بودند همه آنها بر همه زنان برتر بودند اما اینگونه نیست فلذا ما این برتری را در جنس می دانیم نه در تک تک افراد با قیاس به تک تک افراد زن
seyedziya;105588 نوشت:
باید حرف از برتری کلی افراد یه طبیعت بر افراد یه طبیعت دیگه در بعضی از جهات یا همه ی جهات زد، منظور از تعبیر «کلی» هم یعنی بطور کلی...

این همان مقصود ماست یعنی جنس مرد به لحاظ کمالات بطور کلی بر جنس زن برتری دارد
seyedziya;105588 نوشت:
همینطور بنا رو بر این می ذارم که پذیرفتین که در صورتی که از سطوح تراز اول یه جهت خاص استفاده می کنین، باید قید برتری کلی در سطوح تراز اول اون جهت خاص رو هم بیارین

بیان مصادیق معیار برتری مجموعی است نه تک تک که نیاز به لحاظ قید تراز اول باشد . یعنی ما به همه برتریهای جنس مرد در مصادیقش نگاهی جمعی داریم . حال اگر نیاز به بررسی یک ویژگی مثل وجود انبیاء و پیامبران در جنس مرد باشد اول به جهت کمال آنها اشاره می کنیم و سپس برتری یا بیشتری را اثبات می کنیم . مثلا می گوییم : اخذ رسالت از خدای متعال معیار کمال است و به شهادت تاریخ و دین همه انبیاء از مردان بوده اند پس مرد بر زن از این جهت برتر است . البته جهات دیگری نیز در کمال انبیاء قابل لحاظ است مثل تاثیر گذاری معنوی بر جامعه بشری . اما حکم ما بر برتری کلی مرد بر زن باید در سایر موارد کمال انسانی هم بررسی شود و وقتی برتری مرد را در تمام یا حداقل اکثر جهات ثابت کردیم با توجه به معیار ، برتری کلی مرد بر زن هم ثابت می شود . خلاصه اینکه اثبات مقدمه "مردان نسبت به زنان اثر برتر و بیشتری داشته و دارند" استقرائی است .
موفق باشید

نقل قول:
مقام محمد ص از مقام تمام انبیاء بنی اسرائیل برتر است و ملاک برتر در دلیل ما مقدم بود چون ملاک کیفی بود .
اگر حضرت زهرا نبود،پیامبر و امام علی آفریده نمیشدن(اینا رو تو حدیث قدسی خوندم)

پس حضرت زهرا به تنهایی برای اثبات برتری زنان بر مردان کافیست.

نقل قول:
جنس مرد در همه جهات کمالی بر جنس زن برتره به این معنا که شما هر جهت کمالی که در نوع انسان بیان کنید جنس مرد از حیث معیار برتری و بیشتری در سطح بالاتری قرار میگیره
همون قضیه حضرت زهرا رو پیگیری کنین تا این حرفها رو پس بگیرین
چون همش عکس میشه
بقیه چیزایی که گفتین همش در طول تاریخ به خاطر ظلمیه که به زنا میشده،از نظر شخصی بررسی کنیم برعکس میشه
اگه ملاک فقط پیامبریه،من اون داستان حضرت موسی رو قبول دارم که میگه زنی هم طراز با پیامبرا بود اگر مرد بود پیامبر میشد،پیامبری یک سمت اجتماعی داره یه مقام معنوی، حضرت زهرا فقط سمت اجتماعی رو نداشتند مثل خیلی از زنای دیگه که هم شان با پیامبرای بنی اسرائیل بودن:ok:

:ok:

منتقد;105603 نوشت:
اگر حضرت زهرا نبود،پیامبر و امام علی آفریده نمیشدن(اینا رو تو حدیث قدسی خوندم) پس حضرت زهرا به تنهایی برای اثبات برتری زنان بر مردان کافیست.

سلام
نه تنها شیعیان بلکه تمام مسلمین قائل به این نیستند که کسی در امت اسلام برتر از پیامبر اکرم ص باشه .
روایت رو هم درست متوجه نشدید
روایت نمی گوید فاطمه زهرا س از پیامبر ص برتر است بلکه می گوید خلقت پیامبر ص و علی ع مقدمه خلقت فاطمه است چه اینکه قبلش می فرماید اگر علی نبود تورا خلق نمی کردم پس بفرمایید علی ع هم از پیامبر ص برتر است .روایت در صدد بیان سیر نزولی وجود است که تا مراتب بالاتر نباشند مراتب پایینتر به وجود نمی آیند پس روایت دارد بیان علت غایی می کند نه علت فاعلی یا غیر آن . توجه بفرمایید

منتقد;105603 نوشت:
همون قضیه حضرت زهرا رو پیگیری کنین تا این حرفها رو پس بگیرین چون همش عکس میشه بقیه چیزایی که گفتین همش در طول تاریخ به خاطر ظلمیه که به زنا میشده،از نظر شخصی بررسی کنیم برعکس میشه اگه ملاک فقط پیامبریه،من اون داستان حضرت موسی رو قبول دارم که میگه زنی هم طراز با پیامبرا بود اگر مرد بود پیامبر میشد،پیامبری یک سمت اجتماعی داره یه مقام معنوی، حضرت زهرا فقط سمت اجتماعی رو نداشتند مثل خیلی از زنای دیگه که هم شان با پیامبرای بنی اسرائیل بودن

البته چنان برداشت نادرستی از روایت اختصاص به شما ندارد بلکه بنده خودم شنیده ام بعضی اهل علم جوری حرف می زنند که موهم این معناست در حالیکه روایت داریم پیامبر هر امتی از تمام افراد امت خود برتر است
امیدوام دقت کافی بفرمایید
موفق باشید

نقل قول:
البته چنان برداشت نادرستی از روایت اختصاص به شما ندارد بلکه بنده خودم شنیده ام بعضی اهل علم جوری حرف می زنند که موهم این معناست در حالیکه روایت داریم پیامبر هر امتی از تمام افراد امت خود برتر است
امیدوام دقت کافی بفرمایید
موفق باشید

اصلا مقایسه اولیه شما اشتباه بود،اگه حساب 14 معصوم و بعضی از پیامبرای اولوالعزمو جدا کنیم،بقیه آدما چه زن چه مرد مساوی هستن
این ثابت شد،قبلا هم سرش صحبت داشتیم

سلام

دوستان شرمنده من تمام مطالب را نخواندم

ولی یک تایپیک می زنم اونجا به بررسی فلسفی می پردازیم

حامد;105597 نوشت:
سلام
جنس مرد در همه جهات کمالی بر جنس زن برتره به این معنا که شما هر جهت کمالی که در نوع انسان بیان کنید جنس مرد از حیث معیار برتری و بیشتری در سطح بالاتری قرار میگیره

اگر همه افراد جنس مرد از لحاظ برخورداری از استعداد کمال خاص یکسان بودند همه آنها بر همه زنان برتر بودند اما اینگونه نیست فلذا ما این برتری را در جنس می دانیم نه در تک تک افراد با قیاس به تک تک افراد زن

این همان مقصود ماست یعنی جنس مرد به لحاظ کمالات بطور کلی بر جنس زن برتری دارد

بیان مصادیق معیار برتری مجموعی است نه تک تک که نیاز به لحاظ قید تراز اول باشد . یعنی ما به همه برتریهای جنس مرد در مصادیقش نگاهی جمعی داریم . حال اگر نیاز به بررسی یک ویژگی مثل وجود انبیاء و پیامبران در جنس مرد باشد اول به جهت کمال آنها اشاره می کنیم و سپس برتری یا بیشتری را اثبات می کنیم . مثلا می گوییم : اخذ رسالت از خدای متعال معیار کمال است و به شهادت تاریخ و دین همه انبیاء از مردان بوده اند پس مرد بر زن از این جهت برتر است . البته جهات دیگری نیز در کمال انبیاء قابل لحاظ است مثل تاثیر گذاری معنوی بر جامعه بشری . اما حکم ما بر برتری کلی مرد بر زن باید در سایر موارد کمال انسانی هم بررسی شود و وقتی برتری مرد را در تمام یا حداقل اکثر جهات ثابت کردیم با توجه به معیار ، برتری کلی مرد بر زن هم ثابت می شود . خلاصه اینکه اثبات مقدمه "مردان نسبت به زنان اثر برتر و بیشتری داشته و دارند" استقرائی است .
موفق باشید


با سلام

قبل از شروع بحث یه تقاضا دارم و اون اینکه مطالب رو کامل نقل قول بفرمایید و سعی کنین به همه ی محورهای مهم اون که باید پاسخ داده بشه با دقت پاسخ بدین...

همونطور که پیش از این گفتم شما نباید برتری رو بالاصاله روی طبیعت مردانه بیارین وگرنه لازمه اش اینه که همه ی افراد طبیعت مردانه از این حیث که فرد طبیعت مردانه هستند بر همه ی افراد طبیعت زنانه از این حیث که فرد طبیعت زنانه هستند برتری داشته باشند...

اما اینکه می گین جنس مرد بطور کلی بر جنس زن برتره ناخودآگاه روی سخن رو از جنس مردانه و زنانه به سمت افراد اونا بردین، چون جنس مردانه یا زنانه بطور کلی نمی شناسه، بلکه یا میشه حرف از برتری طبیعت مردانه بر زنانه در جهتی خاص زد یا نمیشه، اگه بشه، همونطور که گذشت، همه ی افراد طبیعت مردانه باید از این جهت که مرد هستند در اون جهت خاص بر همه ی افراد طبیعت زنانه از این جهت که زن هستند برتر باشند، اما این واضح البطلانه، پس نمیشه حرف از برتری طبیعت مردانه بر طبیعت زنانه در جهتی خاص زد...

فرمودین تمسک به سطوح تراز اول برای برتری مجموعیه، نمی دونم منظورتون از برتری مجموعی دقیقا چیه اما ظاهرا منظورتون جمع زدن آثار افراد طبیعت مردانه و بعد مقایسه ی اون با مجموع آثار طبیعت زنانه است!، از باب مماشات با شما، در همین جا هم باید برای جهات مختلف تفصیل بدین، مثلا در فلان جهت خاص مجموع آثار مردان بیشتره در فلان جهت خاص مجموع آثار زنان بیشتره و...، اما با فرض چنین چیزی، صرف این به چه کار می یاد؟ آیا قراره مسائلی مثل برخی مبانی انسان شناختی برخی احکام اسلامی در باب مرد و زن رو تبیین می کنه؟ آیا صرف این، بجز برای کل کل های سطحی بکاری می یاد؟...

اما صحبت از جمع زدن! مجموع آثار افراد مختلف طبیعت مردانه در همه ی جهات کمالی قابل طرح و بعد مقایسه ی اون با مجموع آثار افراد مختلف طبیعت زنانه در همه ی جهات کمالی قابل طرح هم حرف مضحکیه که حرف زدن راجع به اون بیشتر اتلاف وقته...

اما در همین جمع زدن مجموع آثار افراد مختلف یه طبیعت خاص در یه جهت خاص، روشنه که صرف این به درد ادعای برتری کلی افراد اون طبیعت در اون جهت خاص نمی خوره...

مطلب شما در ابتدای تاپیک بر خلاف ادعای شما در برتری مردان در همه ی جهات کمالی قابل طرح، تنها ناظر به جهات کمالی خاصیه و این روشنه، گذشته از اینکه شما باید بالاخره تکلیف خودتون رو معلوم کنین که دنبال برتری کلی افراد طبیعت مردانه در همه ی جهات کمالی هستین یا برتری مجموعی اونا در همه ی جهات کمالی یا هر دو، همونطور که گفتم صحبت از برتری مجموعی در همه ی جهات کمالی حرف مضحکیه و وقت تلف کردنه، اما در بحث از برتری کلی افراد طبیعت مردانه بر افراد طبیعت زنانه هم باید برای تک تک جهات کمالی قابل طرح تفصیل بدین و برای تک تک این جهات کمالی قابل طرح استدلال کنین، نه اینکه بدون لحاظ جهات و قیود لازم یه مطلب مبهم رو طرح کنین تا بعد اگه بهتون اشکال شد مثل الان مجال جاخالی دادن داشته باشین!...

اما اگه بخواین دقیق و سنجیده صحبت کنین و برای تک تک جهات کمالی قابل طرح تفصیل بدین، با عرض معذرت باید بگم که ادعای برتری کلی افراد طبیعت مردانه بر افراد طبیعت زنانه در همه ی جهات کمالی قابل طرح، واقعا ادعای گزافیه...

seyedziya;105731 نوشت:
همونطور که پیش از این گفتم شما نباید برتری رو بالاصاله روی طبیعت مردانه بیارین وگرنه لازمه اش اینه که همه ی افراد طبیعت مردانه از این حیث که فرد طبیعت مردانه هستند بر همه ی افراد طبیعت زنانه از این حیث که فرد طبیعت زنانه هستند برتری داشته باشند...

سلام
چنین نیست . برتری یک نوع بر نوع دیگر مستلزم برتری در تمام جهات و در همه افراد نیست . بلکه فقط باید در مناط برتری داشته باشه . مناطی هم که تعیین کردیم شامل تمام جهات کمال در نوع انسانی میشه لذا برتری کلی جنس مرد بر زن در این کمالات برای برتری او کافی است .
اگر ادعای برتری یک طبیعت بر طبیعت دیگر مستلزم برتری در تمام جهات و در همه افراد باشه باید نوع انسان که نوع برتر در میان حیوانات است در تمام جهت و در تمام افراد بر انواع دیگر حیوان برتری داشته باشه در حالی که چنین نیست . بلکه هر نوع حیوانی ممکنه امتیازی داشته باشه که از جهت آن امتیاز بر تمام افراد انسانی برتری داشته باشه مثلا پرندگان قادر به پریدن هستند در حالیکه انسان نمی تواند بپرد پس در این جهت پرندگان از انسان برترند اما کسی قائل نیست که پرندگان از نوع انسان برترند . دقت بفرمایید

seyedziya;105731 نوشت:
اما اینکه می گین جنس مرد بطور کلی بر جنس زن برتره ناخودآگاه روی سخن رو از جنس مردانه و زنانه به سمت افراد اونا بردین، چون جنس مردانه یا زنانه بطور کلی نمی شناسه، بلکه یا میشه حرف از برتری طبیعت مردانه بر زنانه در جهتی خاص زد یا نمیشه، اگه بشه، همونطور که گذشت، همه ی افراد طبیعت مردانه باید از این جهت که مرد هستند در اون جهت خاص بر همه ی افراد طبیعت زنانه از این جهت که زن هستند برتر باشند، اما این واضح البطلانه، پس نمیشه حرف از برتری طبیعت مردانه بر طبیعت زنانه در جهتی خاص زد...

خیر چنین نیست . می توان هر دو مجموعه ای را با معیارهای متعدد سنجید یا اینکه به تمام معیارهای قابل تصور توجه کرد و برآیند آنها را معیار برتری گرفت و ما در اینجا کار دوم را کرده ایم یعنی گفته ایم جنس مرد از لحاظ تمام کمالات انسانی بر جنس زن برتری داره بعد هم این برتری را با دو معیار اثر برتر و بیشتر ثابت دانستیم .
seyedziya;105731 نوشت:
اما با فرض چنین چیزی، صرف این به چه کار می یاد؟ آیا قراره مسائلی مثل برخی مبانی انسان شناختی برخی احکام اسلامی در باب مرد و زن رو تبیین می کنه؟ آیا صرف این، بجز برای کل کل های سطحی بکاری می یاد؟...

فیمینیست ها با ادعای برتری زن در فلان ویژگی و فلان ویژگی به دنبال چه هستند ؟ ما به دنبال عکس نتیجه گیری آنها هستیم . بله هیچ اشکالی نداره وقتی در علت تفضیلات شرعی مرد بر زن می مونیم فراموش نکنیم که عقل ، برتری جنس مرد را بر زن ثابت کرده و اونوقت مبنای محکمی برای پذیرش اون داریم ضمن اینکه خدای متعال در قرآن فرمود : ولا تنسوالفضل بینکم و این یک فرمان حکیمانه است . مثلا ما شیعه ها در بحث خلافت یکی ادله قویمون برتری علی ع نسبت به سایرین است که کاملا منطقی است .
وقتی در احکام می خوانیم : زن جلوتر از مرد راه نرود ، زن امام جماعت مردان نشود ووووو چه اشکالی دارد که این مبنای عقلی را حکمت این احکام بگیریم .

seyedziya;105731 نوشت:
فرمودین تمسک به سطوح تراز اول برای برتری مجموعیه، نمی دونم منظورتون از برتری مجموعی دقیقا چیه اما ظاهرا منظورتون جمع زدن آثار افراد طبیعت مردانه و بعد مقایسه ی اون با مجموع آثار طبیعت زنانه است!، از باب مماشات با شما، در همین جا هم باید برای جهات مختلف تفصیل بدین، مثلا در فلان جهت خاص مجموع آثار مردان بیشتره در فلان جهت خاص مجموع آثار زنان بیشتره و...

تراز اول معیار کیفی است اما معیار کیفی کافی نیست در بررسی کمالات ممکن است ما در تراز اول فقط مردان را نداشته باشیم اما وقتی به مجموع افراد دو جنس نگاه می کنیم می بینیم مثلا مردان از لحاظ کمیت برتری دارند . بطور مثال اگر نویسندگان جهان را در سطوح مختلف در نظر بگیریم زنان و مردان در تمام سطوح حضور دارند حتی تراز اول اما وقتی دقت می کنیم و می بینیم مردان از لحاظ کمی برتری قابل ملاحظه ای دارند می توانیم باز به برتری مردان حکم کنیم . چون حضور تعداد بیشتر مردان به معنای ظهور استعداد بیشتر مردان در این ویژگی است .
seyedziya;105731 نوشت:
اما صحبت از جمع زدن! مجموع آثار افراد مختلف طبیعت مردانه در همه ی جهات کمالی قابل طرح و بعد مقایسه ی اون با مجموع آثار افراد مختلف طبیعت زنانه در همه ی جهات کمالی قابل طرح هم حرف مضحکیه که حرف زدن راجع به اون بیشتر اتلاف وقته...

نمی دونم چرا مضحکه . مقایسه مجموعه ها همیشه اینطوریه .
seyedziya;105731 نوشت:
اما در همین جمع زدن مجموع آثار افراد مختلف یه طبیعت خاص در یه جهت خاص، روشنه که صرف این به درد ادعای برتری کلی افراد اون طبیعت در اون جهت خاص نمی خوره...

ما هم نگفتیم برآیند امتیازات در یک ویژگی بلکه برآیند امتیازات در مجموعه کمالات .
بنده متعجم این امر ساده بخاطر چه شبهه ای برای شما مشکل شده . شما اگر بخواهید دو کلاس را با همه مقایسه کنید چطور برتری یکی بر دیگری را مشخص می کنید .
ظاهرا ساده است . از لحاظ سیستم آموزشی جمع کل نمرات یا معدل کل هر دو کلاس معیار برتری است . خوب در کارنامه هر دانش آموز هم نمره درسها مشخص شده هم نمره ورزش هم نمره انضباط و هم نمره کار عملی . هر یک از اینها هم خود یک معیار است . شما در دو جنس زن و مرد هم همین کار را می کنید اما به جهت عدم امکان بررسی همه افراد به سطوح مختلف برترینها نگاه می کنید . مثلا نگاه می کنید ببینید جمع مخترعین در سطوح مختلف چه تعداد زن هستند و چه تعداد مرد . وقتی بدست آمد که مثلا تعداد مردان 5 برابر زنان است نتیجه منطقی که می توانید بگیرید برتری مرد در این جهت است . اما موارد کمالات نوع انسانی که ما مطرح کردیم حتی بدون بررسی خود نشان می دهند که مردها در همه این موارد چه از لحاظ مراتب کمال و چه از لحاظ تعداد افراد برترند .

seyedziya;105731 نوشت:
مطلب شما در ابتدای تاپیک بر خلاف ادعای شما در برتری مردان در همه ی جهات کمالی قابل طرح، تنها ناظر به جهات کمالی خاصیه و این روشنه، گذشته از اینکه شما باید بالاخره تکلیف خودتون رو معلوم کنین که دنبال برتری کلی افراد طبیعت مردانه در همه ی جهات کمالی هستین یا برتری مجموعی اونا در همه ی جهات کمالی یا هر دو، همونطور که گفتم صحبت از برتری مجموعی در همه ی جهات کمالی حرف مضحکیه و وقت تلف کردنه، اما در بحث از برتری کلی افراد طبیعت مردانه بر افراد طبیعت زنانه هم باید برای تک تک جهات کمالی قابل طرح تفصیل بدین و برای تک تک این جهات کمالی قابل طرح استدلال کنین، نه اینکه بدون لحاظ جهات و قیود لازم یه مطلب مبهم رو طرح کنین تا بعد اگه بهتون اشکال شد مثل الان مجال جاخالی دادن داشته باشین!...

ظاهرا شما انتظار دارید ما برای اثبات هر مقدمه برهان یک کتاب بنویسیم . اما لازم نیست . همه می دانند در تمام جهات کمال انسانی قابل تصور ، مردان از جهت مراتب و تعداد از زنان جلوترند .
موفق باشید

حامد;105776 نوشت:
سلام
چنین نیست . برتری یک نوع بر نوع دیگر مستلزم برتری در تمام جهات و در همه افراد نیست . بلکه فقط باید در مناط برتری داشته باشه . مناطی هم که تعیین کردیم شامل تمام جهات کمال در نوع انسانی میشه لذا برتری کلی جنس مرد بر زن در این کمالات برای برتری او کافی است .
اگر ادعای برتری یک طبیعت بر طبیعت دیگر مستلزم برتری در تمام جهات و در همه افراد باشه باید نوع انسان که نوع برتر در میان حیوانات است در تمام جهت و در تمام افراد بر انواع دیگر حیوان برتری داشته باشه در حالی که چنین نیست . بلکه هر نوع حیوانی ممکنه امتیازی داشته باشه که از جهت آن امتیاز بر تمام افراد انسانی برتری داشته باشه مثلا پرندگان قادر به پریدن هستند در حالیکه انسان نمی تواند بپرد پس در این جهت پرندگان از انسان برترند اما کسی قائل نیست که پرندگان از نوع انسان برترند . دقت بفرمایید

خیر چنین نیست . می توان هر دو مجموعه ای را با معیارهای متعدد سنجید یا اینکه به تمام معیارهای قابل تصور توجه کرد و برآیند آنها را معیار برتری گرفت و ما در اینجا کار دوم را کرده ایم یعنی گفته ایم جنس مرد از لحاظ تمام کمالات انسانی بر جنس زن برتری داره بعد هم این برتری را با دو معیار اثر برتر و بیشتر ثابت دانستیم .

فیمینیست ها با ادعای برتری زن در فلان ویژگی و فلان ویژگی به دنبال چه هستند ؟ ما به دنبال عکس نتیجه گیری آنها هستیم . بله هیچ اشکالی نداره وقتی در علت تفضیلات شرعی مرد بر زن می مونیم فراموش نکنیم که عقل ، برتری جنس مرد را بر زن ثابت کرده و اونوقت مبنای محکمی برای پذیرش اون داریم ضمن اینکه خدای متعال در قرآن فرمود : ولا تنسوالفضل بینکم و این یک فرمان حکیمانه است . مثلا ما شیعه ها در بحث خلافت یکی ادله قویمون برتری علی ع نسبت به سایرین است که کاملا منطقی است .
وقتی در احکام می خوانیم : زن جلوتر از مرد راه نرود ، زن امام جماعت مردان نشود ووووو چه اشکالی دارد که این مبنای عقلی را حکمت این احکام بگیریم .

تراز اول معیار کیفی است اما معیار کیفی کافی نیست در بررسی کمالات ممکن است ما در تراز اول فقط مردان را نداشته باشیم اما وقتی به مجموع افراد دو جنس نگاه می کنیم می بینیم مثلا مردان از لحاظ کمیت برتری دارند . بطور مثال اگر نویسندگان جهان را در سطوح مختلف در نظر بگیریم زنان و مردان در تمام سطوح حضور دارند حتی تراز اول اما وقتی دقت می کنیم و می بینیم مردان از لحاظ کمی برتری قابل ملاحظه ای دارند می توانیم باز به برتری مردان حکم کنیم . چون حضور تعداد بیشتر مردان به معنای ظهور استعداد بیشتر مردان در این ویژگی است .

نمی دونم چرا مضحکه . مقایسه مجموعه ها همیشه اینطوریه .

ما هم نگفتیم برآیند امتیازات در یک ویژگی بلکه برآیند امتیازات در مجموعه کمالات .
بنده متعجم این امر ساده بخاطر چه شبهه ای برای شما مشکل شده . شما اگر بخواهید دو کلاس را با همه مقایسه کنید چطور برتری یکی بر دیگری را مشخص می کنید .
ظاهرا ساده است . از لحاظ سیستم آموزشی جمع کل نمرات یا معدل کل هر دو کلاس معیار برتری است . خوب در کارنامه هر دانش آموز هم نمره درسها مشخص شده هم نمره ورزش هم نمره انضباط و هم نمره کار عملی . هر یک از اینها هم خود یک معیار است . شما در دو جنس زن و مرد هم همین کار را می کنید اما به جهت عدم امکان بررسی همه افراد به سطوح مختلف برترینها نگاه می کنید . مثلا نگاه می کنید ببینید جمع مخترعین در سطوح مختلف چه تعداد زن هستند و چه تعداد مرد . وقتی بدست آمد که مثلا تعداد مردان 5 برابر زنان است نتیجه منطقی که می توانید بگیرید برتری مرد در این جهت است . اما موارد کمالات نوع انسانی که ما مطرح کردیم حتی بدون بررسی خود نشان می دهند که مردها در همه این موارد چه از لحاظ مراتب کمال و چه از لحاظ تعداد افراد برترند .

ظاهرا شما انتظار دارید ما برای اثبات هر مقدمه برهان یک کتاب بنویسیم . اما لازم نیست . همه می دانند در تمام جهات کمال انسانی قابل تصور ، مردان از جهت مراتب و تعداد از زنان جلوترند .
موفق باشید


با سلام

آنچه به عنوان برخی مبانی انسان شناختی برخی احکام اسلامی در باب مرد و زن مطرحه برتری کلی افراد اون طبیعت در جهت یا جهات خاصیه، مثلا شئون مدیریتی خاصی که اسلام برای مرد قائله مستلزم برتری کلی افراد طبیعت مردانه در یه نوع عقلانیت خاصیه، عقلانیتی که ملازم با اون شئون مدیریتیه...

برتری مجموعی در یه جهت خاص هیچ موضوعیتی برای این بحث مبانی این قبیل احکام اسلامی نداره، همینطور صرف برتری مجموعی در یه جهت خاص هم بکار برتری کلی افراد یه طبیعت خاص در اون جهت خاص نمی یاد، و اینها روشنه...

وقتی برتری رو بالاصاله ببرین روی طبیعت، اون تالی فاسدها مطرح میشه، اینکه در عرف این کار چنین دلالتی نداره به این دلیله که اون جهات و قیودی که ما تذکر دادیم بطور تلویحی ملحوظه و یا به تعبیر بهتر باید چنین باشه...

ادعای شما مبنی بر برتری مرد بر زن در همه ی جهات کمالی قابل طرح هم صرفا یه ادعای بدون دلیله و مثلا برهان عقلی شما در ابتدای تاپیک به هیچ وجه نمی تونه اون رو توجیه کنه...

آنچه ما گفتیم اقتضای سخن دقیق و سنجیده بود، در مطالبی که در عرف رد و بدل میشه هم این جهات و قیود باید ولو به نحو مضمر و تلویحی لحاظ شده باشه، در عرف از جمله برای پرهیز از اطاله ی کلام و ملال آور شدن اون گاهی بعضی از این جهات و قیود ذکر نمیشه، اما وقتی شما ادعا می کنین دارین حرف «برهانی» می زنین نمی تونین همینطور رو هوا و بدون لحاظ جهات و قیود مختلف حرف بزنین، اونهم بعد از اینهمه تذکر حقیر...

شما اول الف و اثبات کن
با فرض اثبات الف تا ی رفتین!
چک و چونه زدن موقوف!

برتری مرد در هیچ چیز ثابت نشد

حساب ائمه رو جدا میکنیم میبینیم زنانی که به منزلت انبیا رسیده بودن زیاد بودن(با بدبینانه ترین حالت)
معلوم شد اگر جایی زنان معروف نبودند به چند دلیل بود:
1) مردان در گذشته آزادی بیشتری داشتند و زنان به علت حبس و ظلم استعدادهایشان شکوفا نشد،امروزه نمونه های بیشماری از زنان موفق دیده میشوند درضمن در همان گذشته نیز زنان موفق زیاد بوده اند (با وجود فشار و ظلم و تبعیض) این به معنای برتری زن بر مرد هست که تعداد زنانی که تحت فشار و تبعیض به کمالات رسیدند از مردانی که تحت فشار به موفقیت رسیدند کمتر است.
2)غیر از نخبگان هرچقدر بیشتر تفکر و کندو کاو کنیم،میبینیم مردان هم مانند زنان بودند،زن درخانه آشپزی و نظافت و بچه داری، مرد در بیرون کشاورزی و ... .
فکر نمیکنم جز تعدادی در گذشته برتری ای نسبت به زنان داشته بودند(با وجود این همه تبعیض و نبود برابری)

اثبات شد که زنان بر ترند!

نقل قول:

دوستان شرمنده من تمام مطالب را نخواندم

ولی یک تایپیک می زنم اونجا به بررسی فلسفی می پردازیم


http://www.askdin.com/showthread.php?t=11689

seyedziya;105799 نوشت:
آنچه به عنوان برخی مبانی انسان شناختی برخی احکام اسلامی در باب مرد و زن مطرحه برتری کلی افراد اون طبیعت در جهت یا جهات خاصیه، مثلا شئون مدیریتی خاصی که اسلام برای مرد قائله مستلزم برتری کلی افراد طبیعت مردانه در یه نوع عقلانیت خاصیه، عقلانیتی که ملازم با اون شئون مدیریتیه...

سلام
دین و زندگی چیزی جز یک مدیریت صحیح نرم افزاری و سخت افزاری نیست لذا هرکس در این مدیریت موفقتره برتره و چون اسباب این مدیریت عقله صاحب عقل برتر صاحب برتریست . تعاریف دین از عقل و جایگاه آن هم این موضوع را کاملا روشن می کند .

seyedziya;105799 نوشت:
برتری مجموعی در یه جهت خاص هیچ موضوعیتی برای این بحث مبانی این قبیل احکام اسلامی نداره، همینطور صرف برتری مجموعی در یه جهت خاص هم بکار برتری کلی افراد یه طبیعت خاص در اون جهت خاص نمی یاد، و اینها روشنه...

بنده نمی دانم این جهت خاص را از کجای کلام ما در آورده اید در حالیکه بارها ما گفته ایم : منظور ما برتری در تمام جهات کمال انسانی است
seyedziya;105799 نوشت:
وقتی برتری رو بالاصاله ببرین روی طبیعت، اون تالی فاسدها مطرح میشه، اینکه در عرف این کار چنین دلالتی نداره به این دلیله که اون جهات و قیودی که ما تذکر دادیم بطور تلویحی ملحوظه و یا به تعبیر بهتر باید چنین باشه...

جواب داده شد . ما در معیار خودمان هم مناط کیفی ( برتر ) و هم مناط کمی ( بیشتر ) گذاشتیم تا جای اشکالی نمونه
seyedziya;105799 نوشت:
ادعای شما مبنی بر برتری مرد بر زن در همه ی جهات کمالی قابل طرح هم صرفا یه ادعای بدون دلیله و مثلا برهان عقلی شما در ابتدای تاپیک به هیچ وجه نمی تونه اون رو توجیه کنه...

این هم خود یک ادعایی است
seyedziya;105799 نوشت:
آنچه ما گفتیم اقتضای سخن دقیق و سنجیده بود، در مطالبی که در عرف رد و بدل میشه هم این جهات و قیود باید ولو به نحو مضمر و تلویحی لحاظ شده باشه، در عرف از جمله برای پرهیز از اطاله ی کلام و ملال آور شدن اون گاهی بعضی از این جهات و قیود ذکر نمیشه، اما وقتی شما ادعا می کنین دارین حرف «برهانی» می زنین نمی تونین همینطور رو هوا و بدون لحاظ جهات و قیود مختلف حرف بزنین، اونهم بعد از اینهمه تذکر حقیر...

من فکر می کنم ما با دو زبان از یک چیز حرف می زنیم . شما می گید تراز اول من می گم ملاک برتر . هردو اینها به یک چیز برمی گردن و اون ملاک کیفی در تعیین جنس برتره .
منتقد;105817 نوشت:
شما اول الف و اثبات کن با فرض اثبات الف تا ی رفتین! چک و چونه زدن موقوف!

با استناد به کدام دلیلتون حرفهای ما رو چک و چونه می دونید من که تا اینجا حتی یک دلیل قابل ملاحظه از شما ندیدم فقط چند مورد اشاره به مسائل جزئی فرمودید همین
منتقد;105817 نوشت:
حساب ائمه رو جدا میکنیم میبینیم زنانی که به منزلت انبیا رسیده بودن زیاد بودن(با بدبینانه ترین حالت)

ظاهرا شما از پیغمبر هم داناترید چون در روایت مشهور از پیامبر ص نقل شده که : از میان مردان تعداد زیادی به کمال رسیدند اما از میان زنان فقط چهار نفر به کمال رسیدند : خدیجه ع فاطمه ع مریم ع و آسیه ع
خوب دلیل و مدرک برابری تعداد زنان با کمال با انبیاء و اوصیاء آنها چیست ؟

منتقد;105817 نوشت:
این به معنای برتری زن بر مرد هست

ها . دیدین . اینه اوج منطقی بودن زنان که هنوز تساویشون ثابت نشده مدعی برتری میشن بعد معلوم نیست خدا به چه حساب از جنس برتر یعنی زن سفرای خودش رو تعیین نکرده . شاید با خانم منتقد مشورت نکرده .
منتقد;105817 نوشت:
غیر از نخبگان هرچقدر بیشتر تفکر و کندو

حتما این غیر جنس سوم هستند نه ؟
منتقد;105817 نوشت:
اثبات شد که زنان بر ترند!

برای شما که ثابته اما برای اهل دلیل و برهان نمی دونم . من که در حرفهاتون چیزی جز تعصب و کم دقتی ندیدم
موفق در صواب


جناب حامد بحث ما قفل شده برادر، ادامه اش بیشتر تکرار مکرره:Gol:...

قابل توجه بعضی خانم ها، دفاع بد خودش یه نوع حمله است:Cheshmak:...

نقل قول:
ظاهرا شما از پیغمبر هم داناترید چون در روایت مشهور از پیامبر ص نقل شده که : از میان مردان تعداد زیادی به کمال رسیدند اما از میان زنان فقط چهار نفر به کمال رسیدند : خدیجه ع فاطمه ع مریم ع و آسیه ع
خوب دلیل و مدرک برابری تعداد زنان با کمال با انبیاء و اوصیاء آنها چیست ؟
سند حدیث مهمه
اگه قرار باشه با این چیزا نتیجه گیری کنیم،منم تو آستینم از این حدیثا زیاد دارم.امام علی اشاره میکنند که تنها منبعی که کاملا تحریف نشده و هیچ جاش تکون نمیخوره قرآنه ،ملاک قرآنه هرچی باهاش مخالف بود میندازیم دور!
شیرفهم شد؟
بعدش عقله،با عقل نساخت میندازیم دور
سوم میشه متن حدیثو بذارین؟
مطمئنم که برداشت و تفسیر خودتونو گذاشتین
من درباره چهارزن بهشتی این حدیثو شنیدم:
چهار زن بهشتی!(انگار زنای دیگه جهنمین!! و دیگه جز این چهارتا کسی بهشت نمیره!!) اینان:
خدیجه،آسیه،زن حضرت ابراهیم(سیاه پوسته)،ساره
تازه تو منابع مختلف،فرق دارن!
یعنی تو بعضیاش اسم حضرت زهرا نیست!!!

دیگه ندیدم گفته باشه فقط ای چهارزن کامل شدن!!
به نظرم حضرت معصومه باید برتر باشه
یا حضرت زینب از حضرت خدیجه برتره

شما که با یه حدیث کوچیک زودنتیجه گیری میکنین منطقتونو خوب نشون دادین!
اصلا تاحالا تهمتایی که با حدیثا و شان نزول آیه های قرآن به پیامبر میزنن خوندی؟
نتیجه گیری اوناهم مثل شماست
منم میتونم اینا رو کنار هم بذارم نتیجه گیری کنم ولی چون سندشون خیلی مهم و تعیین کننده است،اونارم در نظر میگیرم.

امیدوارم متوجه شده باشین حرفاتون چقدر تناقض داره و چه پیامدهای غیرمنطقی میتونه درپیش داشته باشه

نقل قول:
حتما این غیر جنس سوم هستند نه ؟
یعنی همه چیو باید برای شما توضیح بدم!؟
اشاره کردم این قشر که زنان زیادی هم جزوش بودن،فقط و فقط محصول تبعیض تاریخی برضد زنا بودن
بقیه مردم فرقی باهم نداشتن
نتیجه گیری شما از پایه یاراد داره
نقل قول:
ها . دیدین . اینه اوج منطقی بودن زنان که هنوز تساویشون ثابت نشده مدعی برتری میشن بعد معلوم نیست خدا به چه حساب از جنس برتر یعنی زن سفرای خودش رو تعیین نکرده . شاید با خانم منتقد مشورت نکرده .
مرغ یه پا داره!
شما اینجوری نتیجه گیری میکنین منم اونجوری تا باهم برابر! باشیم!
من خلاصش کردم شما با تفصیل بیشتری نوشتین!
از نظر منطق یکین!

نقل قول:
قابل توجه بعضی از خانم ها، دفاع بد خودش یه حمله است:cheshmak:...

حالا فهمیدین که تو اون نظرم داشتم نظرات بعضیا رو مسخره میکردم؟؟
افتاد الان؟
شما دونفر(حامد و سیدضیا) متوجه تمسخر من نشدین!با اینکه خیلی واضح بود!
کی ..عقله؟

سلام
نحوه بیان شما نشانه عصبانیت ناشی از عجزه . متاسفم که با یک خانوم فرهیخته طرف نیستم . اگه شما مدافع زنان باشین تکلیف اونا روشنه .
من از همان اول به استاد سجاد هم گفتم در بحثی که زنها طرف ما باشن مباحث علمی و منطقی پیش نمیره چون خانومها احساسی برخورد می کنن . تا حالا هم از شما چیزی جز همین ندیدیم .

منتقد;105850 نوشت:
سند حدیث مهمه

سندش تفسیر مجمع البیان ذیل آیه 12 سوره تحریم
حالا هم هرجا یک موضوعی با عقیده تون نمی خوند هی بگین این روایت ضعیفه خلاف قرآنه خلاف عقله . کجای قرآن گفته زن برتر از مرده . تمام زنهایی که تو قرآن ازشون اسم برده شده چندتان ؟ تازه جمله : بما فضل الله بعضهم علی بعض در آیه الرجال قوامون علی النساء به روشنی برتری مرد بر زن رو بیان می کنه اما یک کج بینی ناشی از غرور باعث میشه این نص رو شما نبینید . درباره عقل هم که تا اینجا همین یک دلیل ساده برای برتری مرد برزن کافیه . البته ما بیش از ده دلیل عقلی و نقلی می تونیم برای این مطلب بیاریم ولی چون دین بعضیها ضعیفه از آوردن ادله نقلی معذوریم چون می ترسیم همین مقدار دینشون هم از دست بره .

منتقد;105850 نوشت:
اگه قرار باشه با این چیزا نتیجه گیری کنیم،منم تو آستینم از این حدیثا زیاد دارم.امام علی اشاره میکنند که تنها منبعی که کاملا تحریف نشده و هیچ جاش تکون نمیخوره قرآنه ،ملاک قرآنه هرچی باهاش مخالف بود میندازیم دور!

روایت با امثال آیه : بما فضل الله بعضهم علی بعضی انطباق کامل داره و شما نمی تونید این روایت را بندازین دور ضمن اینکه تطبیق روایات بر آیات کار هرکسی نیست بلکه یک کار تخصصی عالمانه است نه هرکه سر بتراشد قلندری داند
منتقد;105850 نوشت:
مطمئنم که برداشت و تفسیر خودتونو گذاشتین

امثال این بی تقواییها را در چند وقت اخیر زیاد از شما دیدم که توهمات خودتون رو افترائا به دیگران نسبت می دهید
منتقد;105850 نوشت:
دیگه ندیدم گفته باشه فقط ای چهارزن کامل شدن!!

اگه ندیدین پس انکار نکنید . حالا چه فرقی داره من سند رو هم ذکر کردم می ری و می بینی ولی وقتی نذر کردی که هیچ حرفی رو در این زمینه قبول نکنی چه فایده ؟ شما دنبال حقیقت نیستید .
منتقد;105850 نوشت:
به نظرم حضرت معصومه باید برتر باشه یا حضرت زینب از حضرت خدیجه برتره

اینو من و شما نمی تونیم تعیین کنیم بلکه کلام معصوم تعیین می کنه ضمن اینکه روایت زنان کامل تا زمان صدور روایت را ذکر می کنه چه اینکه فعل ماضی است .
منتقد;105850 نوشت:
شما که با یه حدیث کوچیک زودنتیجه گیری میکنین منطقتونو خوب نشون دادین!

حدیث کوچیک و بزرگ نداریم ضمن اینکه مرد بودن تمام انبیاء و اوصیاء از واضحاته که تاریخ هم تایید می کنه . خوب البته اگر غیر ما هم برای شما دلیل بیاره میگید دلیل کوچیکیه .
منتقد;105850 نوشت:
امیدوارم متوجه شده باشین حرفاتون چقدر تناقض داره و چه پیامدهای غیرمنطقی میتونه درپیش داشته باشه

اگر بتونی چندتا از این تناقضات رو بیاری هم نشون دادی منطقی هستی هم نشون دادی حرفها رو فهمیدی هم نشون دادی ما اشتباه کردیم اونوقت من ازتون ممنون میشم
منتقد;105850 نوشت:
نتیجه گیری شما از پایه یاراد داره

نه بگو همین غیر از چه جنسی بودن مرد یا زن یا جنس سوم . خوب کم هم که نیستن حتما در نتیجه گیری خیلی تاثیر دارن که با یک جمله اونا رو کنار گذاشتین .
منتقد;105850 نوشت:
مرغ یه پا داره! شما اینجوری نتیجه گیری میکنین منم اونجوری تا باهم برابر! باشیم! من خلاصش کردم شما با تفصیل بیشتری نوشتین! از نظر منطق یکین!

پس حداقل این برهان خودتون رو تو یک قیاس اقترانی یا شرطی چیزی بیان کنید تا آبرودار بشه نه اینکه مجموعه حرفهای پراکنده بی ارتباط رو دلیل خودتون میگیرید . کدوم دلیل کدوم ...
منتقد;105850 نوشت:
حالا فهمیدین که تو اون نظرم داشتم نظرات بعضیا رو مسخره میکردم؟؟ افتاد الان؟ شما دونفر(حامد و سیدضیا) متوجه تمسخر من نشدین!با اینکه خیلی واضح بود!

من از همان اول به استاد سجاد هم گفتم در بحثی که زنها طرف ما باشن مباحث ، علمی و منطقی پیش نمیره چون خانومها احساسی برخورد میکنن . تا حالا هم از شما چیزی جز همین ندیدیم .
لطفا اجازه بدهید افرادی که معتقد به بحث منطقی هستن بیان بحث کنن . شما نشون دادین که فقط می خواهید با شلوغ بازی مانع پیشرفت بحث بشید .
موفق در صواب

سلام بر دوستان عزیزم:Gol:

حامد;105396 نوشت:
اگر دقت کرده باشید بنده گفته ام نتایج غیر منطقی است . لذا نتایج غیر منطقی از مصادیق نتیجه کلی محسوب نمی شن

شما نتیجه ی کلی منطقی خودتان را فرمودین و من هم نتایجی گرفتم که کاملا با دستور العمل کلی شما قابله انطباق بود, اگر فکر میکنید غیر از این است بفرمایید کدوم قسمت نتایجم بر خلافه نتیجه ی شما بود؟؟
وقتی شما اعتقاد دارید دیکتاتوری برتریه تکوینیه پس همه ی دیکتاتوری ها از یک جهت برتریه!!!!

حامد;105396 نوشت:
منظور از مسائل اخلاقی ملاحظات اخلاقی در حین مباحث میباشد

جناب حامد در بعضی مسایل اگر ملاحظات اخلاقی وارد نشود نمیشه به حق و باطل پی برد

مثلا شما میتونید برای یک آدم آهنی حق بودن واقعه ی عاشورا را بدونه در نظر گرفتنه این مسایل توجیه کنید؟
خیر...
از دیدگاهه آن فرده آدم آهنی واقعه ی عاشورا هم ماننده بقیه ی جنگ هاست که در آن هر کس که زورش بیشتر بود به حقش یعنی پیروزی رسید...

حامد;105396 نوشت:
این همون احساسی شدنی است که ما از اول اونو منع کردیم


اگر من بگم بر خلافه شما مطمئنم عمر لعنت الله هیچ برتریه تکوینی ای نداشته است احساسی شده ام؟؟؟!!!

جناب حامد گاهی اوقات در مباحث پایه اعتقاداته ما به وسط می آید که نمیشه از انها چشم پوشی کرد...
شما نسخه ای کلی پیچیده اید!!!

حامد;105396 نوشت:
اگر دقت کردهباشید ما برهان را بر مبنای آثار برتر و بیشتر قرار دادیم نه داشتن آثار ونداشتن آن

جناب حامد یک مثال میزنم:
جناب حامد تا حالا دقت کرده اید که انقدر که اهل سنت قاریان تراز اول دارند شیعیان ندارند؟؟!!


آیا این را به معنیه برتریه آنها میگذارید؟!؟!
اگر سطحی نگر باشید بله!
اگر هم نباشید با کمی پیگیری متوجه میشوید که شیعیان در این مسابقات تقریبا جایی ندارند!
خبر دار شده اید که عربستان حتی قاریانه ایرانی را به کشورشان برای مسابقات راه ندادند؟؟!!!
این برتریه آنهاست؟؟!!

حامد;105396 نوشت:
دانشمند منصف کسی است که در مورد نتیجه عقلانی بحث هیچ موضعی نداشته باشد

واقعا گل گفتید!

حامد;105396 نوشت:
پیامبران علیهم السلام را در مجموعه قابل توجهی ازمردان ذکر کردیم که آثار گسترده خود را نشان داده اند

زنانه هم تراز از لحاظ اعتقادات و تقوا هم زیاد بوده و هست...


شما نمیشناسین تقصیره منه حقیر نیست!
اما به دلیله مسایلی نمیشد به عنوانه پیامبر انتخاب شوند
اگر این زنان برتر را هم بر شمارید کفه ی ترازو در طرفه خانم ها سنگین میشود اما متاسفانه شما فقط مردان را میبینید!

سلام

hedi;105113 نوشت:
دیکتاتوری = برتری تکوینی!!!

شما اصلی که ما بیان کردیم به این اصل تغییر دادید و برای آن امثله ای ذکر کردید . لذا بحث شما شد یک بحث صرفا اخلاقی . ما گفتیم : اگر مرد در طول تاریخ بر زن حاکم شده با برتری خود حاکم شده اما شما با ذکر جهات منفی اخلاقی این حاکمیت بحث رو از برتری تکوینی به حوزه مباحث اخلاقی کشاندید و این درست نیست .
بنده در مثال کشتی و زمین زدن بطور واضح تفاوت بحث برتری با مباحث اخلاقی را بیان کردم . دوباره مراجعه بفرمایید .

hedi;105982 نوشت:
جناب حامد در بعضی مسایل اگر ملاحظات اخلاقی وارد نشود نمیشه به حق و باطل پی برد مثلا شما میتونید برای یک آدم آهنی حق بودن واقعه ی عاشورا را بدونه در نظر گرفتنه این مسایل توجیه کنید؟ خیر... از دیدگاهه آن فرده آدم آهنی واقعه ی عاشورا هم ماننده بقیه ی جنگ هاست که در آن هر کس که زورش بیشتر بود به حقش یعنی پیروزی رسید...

قدرت تفکیک یک نعمت الهی است و باید آنرا تقویت کرد . در مثل بحث عاشورا یک انسان خردمند برتری نظامی را از بحث حقانیت جدا می کند چراکه برتری نظامی هیچگاه معیار حقانیت نبوده و نیست . لذا برای او ساده است که برتری نظامی لشکر عمر سعد را بپذیرد اما حقانیت اورا نپذیرد چون حقانیت یک معیار دیگری دارد .
hedi;105982 نوشت:
اگر من بگم بر خلافه شما مطمئنم عمر لعنت الله هیچ برتریه تکوینی ای نداشته است احساسی شده ام؟؟؟!!! جناب حامد گاهی اوقات در مباحث پایه اعتقاداته ما به وسط می آید که نمیشه از انها چشم پوشی کرد... شما نسخه ای کلی پیچیده اید!!!

باز هم توصیه می کنم که از احساسی شدن پرهیز کنید . مساله خلافت و غلبه عمر ، از اختلاف حضرت امیر ع با شخص عمر خیلی بالاتر است . همچنانکه خود حضرت امیر ع در علت عدم قیامشان فرمودند اقدام ایشان موجب از بین رفتن نهال اسلام می شد این کلام برای اهل دقت یعنی اینکه در مقابل قیام امام ع تعداد قابل توجهی قرار می گرفتند و جریان کربلا خیلی زودتر اتفاق می افتاد و چه بسا اهل بیت از میان میرفتند و نام و نشانی از اسلام حقیقی نمی ماند . پس علی ع نه با شخص عمر بلکه با یک جریان پر تعداد روبرو بودند . کمی دقت بفرمایید
hedi;105982 نوشت:
جناب حامد یک مثال میزنم: جناب حامد تا حالا دقت کرده اید که انقدر که اهل سنت قاریان تراز اول دارند شیعیان ندارند؟؟!! آیا این را به معنیه برتریه آنها میگذارید؟!؟! اگر سطحی نگر باشید بله! اگر هم نباشید با کمی پیگیری متوجه میشوید که شیعیان در این مسابقات تقریبا جایی ندارند! خبر دار شده اید که عربستان حتی قاریانه ایرانی را به کشورشان برای مسابقات راه ندادند؟؟!!! این برتریه آنهاست؟؟!!

تا جایی که ما اخبار مسابقات قرآنی را شنیده ایم همیشه قاریان ایرانی در رتبه های اول قرار داشته اند . اما نکته اساسی که شما از دقت به آن خودداری می کنید سنجیدن هرچیز با معیار خاص خویش است .
من یک مثال ساده بزنم :
اگر قرار باشد به سنگین وزن ترین فرد یک جمع یک جایزه بدهند و از میان جمع یک کافر ملحد بخاطر وزن بیشتر برنده شود شما اعتراض می کنید ؟ آیا کافر بودن ربطی به وزن بیشتر دارد ؟ آیا کسی که بر حق است باید در همه ویژگیها برتر باشد حتی در وزن ؟
مساله قرائت قرآن یا هر علم و فن دیگر هم همینطور است . هرکس سعی و تلاش بیشتر بکند واستعداد بهتر داشته باشد برتر است و ربطی به حق و باطل بودن عقیده ندارد .
شاید برایتان عجیب باشد که بدانید ابن ملجم ملعون جزو قاریان قرآنی بوده که تلاوت قرآنش رهگذران کوچه خانه اش را به ایستادن وادار می کرده است . خوب او در وزنه قرائت دلنشین قرآن خیلی بالا بوده اما در ملاک بصیرت دینی در پایینترین مرتبه بوده است . تفکیک مسائل را حتما داشته باشید

hedi;105982 نوشت:
زنانه هم تراز از لحاظ اعتقادات و تقوا هم زیاد بوده و هست... شما نمیشناسین تقصیره منه حقیر نیست! اما به دلیله مسایلی نمیشد به عنوانه پیامبر انتخاب شوند اگر این زنان برتر را هم بر شمارید کفه ی ترازو در طرفه خانم ها سنگین میشود اما متاسفانه شما فقط مردان را میبینید!

برای خانم منتقد هم نوشتم که در ذیل آیه خطاب به حضرت مریم : و کانت من القانتین(12 تحریم ) . روایتی از پیامبر ص نقل شده که مردان به کمال رسیده را بسیار و زنان به کمال رسیده را فقط چهار نفر می دانند . شکی نیست که زنان پرهیزکار زیاد بوده اند اما در خصوص کمالات عالیه مردان گوی سبقت را کاملا ربوده اند .
موفق باشید

حامد;105893 نوشت:
سلام

سلام برادر حامد
حامد;105893 نوشت:
نحوه بیان شما نشانه عصبانیت ناشی از عجزه. متاسفم که با یک خانوم فرهیخته طرف نیستم. اگه شما مدافع زنان باشین تکلیف اونا روشنه.


دوست عزیز، گویا ادبیات شما در کلام بالا نشان فرهیخته بودن شما است، اگر چنین است که انشاءالله هست، انتظار می رود حداقل در قواعد مباحثات، شما به حکم فرهیخته بودن، احترام و شأن طرف مقابل بحث تان را رعایت کنید. اگر از دیگران انتظار سعه صدر دارید، این رفتار از خودتان شایسته تر است.

حامد;105893 نوشت:
من از همان اول به استاد سجاد هم گفتم در بحثی که زنها طرف ما باشن مباحث علمی و منطقی پیش نمیره چون خانومها احساسی برخورد می کنن . تا حالا هم از شما چیزی جز همین ندیدیم .

این مطلب تان، نه تنها خلافت بداهت عقلی و ادب متقابل است، نوعی توهین به شأن و منزلت زنان است، و البته با رجوع به قرآن و کلام اهل بیت (ع) نیز چنین شیوه برخوردی نسبت به زنان صادر نشده است. لطفاً حرمت گذاشتن به انسان را که زن نیز از آن جمله است از قرآن بیاموزید:

«يا ايها الناس انا خلقناكم من ذكر و انثي و جعلناكم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اكرمكم عند الله اتقيكم ...»، تقوا و پرهیزکاری ملاک برتری است نه مرد بودن. بیشتر دقت کنید ...

ضمن آنکه می خواهید در بحثی جداگانه برای تان ثابت کنم که بی منطقی از خودناساختگی نشأت می گیرد و بسا زنانی که که بدلیل خودساختگی و تهذیب در مقام مباحثاتف منطقی اند و بسا مردانی که بدلیل عدم تهذیب، در مقام مباحثات غیر منطقی ...

وقتی انسان مهذب باشد می تواند احساساتش را هم مدیریت کرده و بر آفات آن، غلبه می کند، بسا مردانی که بدلیل ضعف نفس، در برابر حداقل احساسات و عواطفشان ضعیف و ناتوان و محکوم به شکست اند و بسا زنانی که بدلیل تقویت نفس، بر حداکثر احساسات و عواطف شان حاکم و غالب اند. و این حقیقتی است که ما در اطراف مان به وفور مصداق می یابیم.

وانگهی بنظر شما غلبه احساسات و عواطف زنان، خطر غیر منطقی بودن و عدم پذیرش حقیقت در خلال مباحث را افزایش می دهد یا غرور و تکبری که غالباً مردان با آن دست به گریبانند؟

حامد;105893 نوشت:
سندش تفسیر مجمع البیان ذیل آیه 12 سوره تحریم
حالا هم هرجا یک موضوعی با عقیده تون نمی خوند هی بگین این روایت ضعیفه خلاف قرآنه خلاف عقله . کجای قرآن گفته زن برتر از مرده . تمام زنهایی که تو قرآن ازشون اسم برده شده چندتان ؟ تازه جمله : بما فضل الله بعضهم علی بعض در آیه الرجال قوامون علی النساء به روشنی برتری مرد بر زن رو بیان می کنه اما یک کج بینی ناشی از غرور باعث میشه این نص رو شما نبینید . درباره عقل هم که تا اینجا همین یک دلیل ساده برای برتری مرد برزن کافیه . البته ما بیش از ده دلیل عقلی و نقلی می تونیم برای این مطلب بیاریم ولی چون دین بعضیها ضعیفه از آوردن ادله نقلی معذوریم چون می ترسیم همین مقدار دینشون هم از دست بره .

روایت با امثال آیه : بما فضل الله بعضهم علی بعضی انطباق کامل داره و شما نمی تونید این روایت را بندازین دور ضمن اینکه تطبیق روایات بر آیات کار هرکسی نیست بلکه یک کار تخصصی عالمانه است نه هرکه سر بتراشد قلندری داند
موفق در صواب

انتظار ما از طرفین بحث انست که در دفاع از حقیقت و پیگیری روند مباحث، دفاع عقلانی باشد نه تابع احساسات.

البته حول این مطلب، که مقصود از "الرجال قوامون علی النساء" برتری مردان بر زنان نیست و نیز به معنای سلطه، زورگویی و اجحاف مردان نسبت به زنان نیست، بسیار سخن گفته شده؛ بلکه همان گونه که لغت شناسان و به تبع آنان بیشتر مفسران گفته اند، واژه ی "قوام" به معنای سرپرستی، تکیه گاه، کارپردازی و نگهبانی است.

در این زمینه گفتنی است: از آن جا که خانواده یک واحد کوچک اجتماعی است، طبیعی است که – مانند یک اجتماع بزرگ – رهبری و سرپرستی واحدی را می طلبد. بنابراین، این مسئولیت به جهاتی و به لحاظ خصوصیاتی که در صورت کلی، در مردان نسبت به زنان غلبه بیشتری دارد، نظیر:

1. غلبه ی قدرت تفکر مرد بر نیروی عاطفه و احساساتش،

2. داشتن بنیه و نیروی جسمی بیشتر در جهت دفاع از حریم خانواده،

3. تعهد مالی در برابر زن و فرزندان نسبت به پرداخت هزینه های زندگی،

به عهده ی مرد گذاشته شده است.

قرآن کریم، قوامیت(سرپرستی و تکیه گاه بودن) را تنها در دایره ی عدالت و رضای خدا مجاز می داند و در پیشگاه خدای متعال، تنها ملاک و معیار برتری تقواست، نه جنسیت.

در فرهنگ قرآن، قوامیت مرد، کوچک ترین زمینه ای را برای تسلط، استبداد و تعدی باقی نمی گذارد. این توهم که آیه ی فوق، بع معنای برتری است و یا زمینه ی تعدی و تسلط مردان بر زنان را باعث می شود، شاید به جهت عدم تبیین معنای قِوام در تحقیقات و پژوهش های قرآنی باشد.

موفق باشید ...:Gol:

صدیق;106096 نوشت:
دوست عزیز، گویا ادبیات شما در کلام بالا نشان فرهیخته بودن شما است، اگر چنین است که انشاءالله هست، انتظار می رود حداقل در قواعد مباحثات، شما به حکم فرهیخته بودن، احترام و شأن طرف مقابل بحث تان را رعایت کنید

سلام
سعه صدر زیاد موجب تعدی طرف مقابل از حدود می شود لذا اعتدال بهتر از سعه صدر مستمر است . دیدن همه پستها سبب قضاوت شایسته تر است

صدیق;106096 نوشت:
این مطلب تان، نه تنها خلافت بداهت عقلی و ادب متقابل است، نوعی توهین به شأن و منزلت زنان است، و البته با رجوع به قرآن و کلام اهل بیت (ع) نیز چنین شیوه برخوردی نسبت به زنان صادر نشده است.

مطلب در خصوص مباحث زن در این سایت است که تجربه احساسی شدن خانومها را حاصل کرده است . تعمیم شما به خارج از سایت منظور ما نبوده است .
صدیق;106096 نوشت:
لطفاً حرمت گذاشتن به انسان را که زن نیز از آن جمله است از قرآن بیاموزید: «يا ايها الناس انا خلقناكم من ذكر و انثي و جعلناكم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اكرمكم عند الله اتقيكم ...»، تقوا و پرهیزکاری ملاک برتری است نه مرد بودن. بیشتر دقت کنید ...

اگر تقوی هم ملاک حرمت گذاری باشد فرد بی تقوی حرمتی ندارد . این نتیجه منطقی معیار تقوی است .
صدیق;106096 نوشت:
ضمن آنکه می خواهید در بحثی جداگانه برای تان ثابت کنم که بی منطقی از خودناساختگی نشأت می گیرد و بسا زنانی که که بدلیل خودساختگی و تهذیب در مقام مباحثاتف منطقی اند و بسا مردانی که بدلیل عدم تهذیب، در مقام مباحثات غیر منطقی ... وقتی انسان مهذب باشد می تواند احساساتش را هم مدیریت کرده و بر آفات آن، غلبه می کند، بسا مردانی که بدلیل ضعف نفس، در برابر حداقل احساسات و عواطفشان ضعیف و ناتوان و محکوم به شکست اند و بسا زنانی که بدلیل تقویت نفس، بر حداکثر احساسات و عواطف شان حاکم و غالب اند. و این حقیقتی است که ما در اطراف مان به وفور مصداق می یابیم.

بحث ما در خصوص فرد یا افراد خاص نیست بلکه در مورد تمام افراد جنس مرد یک طرف و تمام افراد زن در طرف دیگر است به دلیل عقلی در پست اول مراجعه فرمایید
صدیق;106096 نوشت:
وانگهی بنظر شما غلبه احساسات و عواطف زنان، خطر غیر منطقی بودن و عدم پذیرش حقیقت در خلال مباحث را افزایش می دهد یا غرور و تکبری که غالباً مردان با آن دست به گریبانند؟

تا ببینیم تجربه چه را نشان می دهد
صدیق;106096 نوشت:
البته حول این مطلب، که مقصود از "الرجال قوامون علی النساء" برتری مردان بر زنان نیست و نیز به معنای سلطه، زورگویی و اجحاف مردان نسبت به زنان نیست، بسیار سخن گفته شده؛ بلکه همان گونه که لغت شناسان و به تبع آنان بیشتر مفسران گفته اند، واژه ی "قوام" به معنای سرپرستی، تکیه گاه، کارپردازی و نگهبانی است. در این زمینه گفتنی است: از آن جا که خانواده یک واحد کوچک اجتماعی است، طبیعی است که – مانند یک اجتماع بزرگ – رهبری و سرپرستی واحدی را می طلبد. بنابراین، این مسئولیت به جهاتی و به لحاظ خصوصیاتی که در صورت کلی، در مردان نسبت به زنان غلبه بیشتری دارد، نظیر:

بحث ما در خصوص امکان طرد روایت مشعر به برتری مرد است که امثال ظهور بما فضل الله بعضهم علی بعض مانع طرد است . ما هم از آوردن ادله نقلی ابا داریم چون می خواهیم اگر کسی از نتیجه خوشش نیامد به ما بدبین شود نه به دین .
موفق باشید

به نام خدا

سلام خدمت دوستان عزیز:Gol:
حامد;105992 نوشت:
اگر مرد در طول تاریخ بر زن حاکم شده با برتری خود حاکم شده

خیر شما فرمودین:

نقل قول:

نقل قول:
اگر فرض بگیریم که مردان با توانایی های جسمی و روحی خود زنان را از رشد و شکوفایی بازداشتند همین خود به معنای برتری اوست

این دیکتاتوری نه تنها به معنای برتری نیست بلکه به معنای ضعف است

حامد;105992 نوشت:
قدرت تفکیک یک نعمت الهی است و باید آنرا تقویت کرد

انشاء الله خداوند توفیق دهد!

حامد;105992 نوشت:
در مثل بحث عاشورا یک انسان خردمند برتری نظامی را از بحث حقانیت جدا می کند چراکه برتری نظامی هیچگاه معیار حقانیت نبوده و نیست

دقیقا


خوش حالم به حقانیت اعتقاد پیدا کردید!
مردان هم اگر در طول تاریخ با بد رفتاری و زور و دیکتاتوری مانع پیشرفت زنان شده اند آیا به معنیه حقانیت آنها است که باعث برتریه تکوینی شون بشه؟؟!!
خیر... فقط به معنای برتریه آنها در زور بازوی آنهاست و اگر شما آن را برتریه تکوینی میدانید باید بگم از مرد ها قوی تر هم وجود دارد!!! (بلا نسبت شیر و خرس و...!!!)
پس این به معنیه برتریه آنها نیست
و انشاء الله انسان های خردمند این مساله را درک میکنند!

حامد;105992 نوشت:
باز هم توصیه می کنم که از احساسی شدن پرهیز کنید . مساله خلافت و غلبه عمر ، از اختلاف حضرت امیر ع با شخص عمر خیلی بالاتر است . همچنانکه خود حضرت امیر ع در علت عدم قیامشان فرمودند اقدام ایشان موجب از بین رفتن نهال اسلام می شد این کلام برای اهل دقت یعنی اینکه در مقابل قیام امام ع تعداد قابل توجهی قرار می گرفتند و جریان کربلا خیلی زودتر اتفاق می افتاد و چه بسا اهل بیت از میان میرفتند و نام و نشانی از اسلام حقیقی نمی ماند . پس علی ع نه با شخص عمر بلکه با یک جریان پر تعداد روبرو بودند

جناب حامد بحث شما باز داشتن زنان از پیشرفت و عرض اندام کردن زنان در تاریخ بود و آن را برتری و افتخار مردان دانستید من هم مثالی ساده زدم که این نسخه ی شما کلی است و بیشتر جاها عمل نمیکنه و با این کار خواستم فکری به حاله نسخه تان بکنید که متاسفانه شما آن را باز هم با مسایل دیگر قاطی کردین و احساسی شدین!!!

حامد;105992 نوشت:
بنده در مثال کشتی و زمین زدن بطور واضح تفاوت بحث برتری با مباحث اخلاقی را بیان کردم

حقانیت هم جزء مسایل اخلاقی است که شما آن را در مثال عاشورا بیان کردین پس حقانیت چیزی نیست که بشود در این بحث از آن چشم پوشی کرد


مثال کشتی گیر را به راحتی میتوان به واقعه ی عاشورا انطباق داد و ملاک را فقط برد و باخت دانست و از چگونه برنده شدن و حقانیت چشم پوشی کرد
حامد;105992 نوشت:
تا جایی که ما اخبار مسابقات قرآنی را شنیده ایم همیشه قاریان ایرانی در رتبه های اول قرار داشته اند

الحمد لله
فقط نمیدانم من این اخباره دسته اول را از کجا پیدا میکنم!

حامد;105992 نوشت:
مساله قرائت قرآن یا هر علم و فن دیگر هم همینطور است . هرکس سعی و تلاش بیشتر بکند واستعداد بهتر داشته باشد برتر است و ربطی به حق و باطل بودن عقیده ندارد .

جناب حامد من نگفتم چون سنی هستند حق برنده شدن ندارند


اگر با دقت میخواندید نوشتم که چون شیعیان تقریبا در مسابقات بین المللی قرائت جایی ندارند نمیشه قضاوت کرد که کی برتر است
دقیقا مانند بحث پیشرفت زنان و مردان
در گذشته وقتی انگشت شمار بودند تعداد زنان تحصیل کرده پس توقع بی جایی نیست که تعداد مخترعین زن هم انگشت شمار باشند

حامد;105992 نوشت:
تفکیک مسائل را حتما داشته باشید

اگر شما هم با دقت مطالعه کنید منظور مرا میفهمید و دیگر لازم نیست در پست های بعدی توضیح دهم

حامد;105992 نوشت:
روایتی از پیامبر ص نقل شده که مردان به کمال رسیده را بسیار و زنان به کمال رسیده را فقط چهار نفر می دانند

پیامبر (ص):


بـهـتـريـن سـخـنان اينهاست : سبحان اللّه والحمدللّه ولااله الااللّه واللّه اكبر هر كس پس از هـرنـمازى اين چهار جمله را بگويد، خداوند براى او ده حسنه بنويسد و ده گناه او را پاك كند و ده درجه او را بالا برد.
و بهترين فرشتگان : جبرئيل ، ميكائيل ، اسرافيل و عزرائيل هستند.
و بـهـتـرين پيامبران : خداوند ابراهيم را خليل خود برگزيد و موسى را كليم (و همسخن خود)و عيسى را روح (خود) و محمد را حبيب (خود).
و بهترين صديقان : يوسف صديق ، حبيب نجار و على بن ابى طالب هستند .
و بهترين شهيدان : يحيى بن زكريا ، جرجيس پبامبر ، حمزة بن عبدالمطلب و جعفر طيارهستند.
و ب
ـهـتـريـن زنان : مريم دختر عمران ، آسيه دختر مزاحم و همسر فرعون ، فاطمه زهرا وخديجه دخت خويلد هستند.
و بهترين ماهها : رجب ، ذوالقعده ، ذوالحجه و محرم كه چهار ماه حرامند.
بـهترين روزها : روز عيد فطر ، روز عرفه ، روز عيد قربان و روز جمعه است كه در كوفه آب از تنور فوران كرد .نماز خواندن در مكه برابر با صد هزار نماز است و در مدينه برابر با هفتاد و پنج هزار نماز ودر بيت المقدس برابر با پنجاه هزار نماز و در كوفه برابر با بيست و پنج هزار نماز.

آیا این سخن باعث میشه که ما بگوییم فقط 4 زن به کمال رسیده اند و فقط 4 پیامبر به کمال رسیدند و فقط 4 شهید بهترین هستند؟؟؟!!!!

متاسفانه تا زمانی که ما شان نزول روایات را ندونیم باعث میشه از این روایات سوء استفاده کنیم

سلام به همه ی دوستان

پیش از این مطلبی رو ذیل بحث از برتری کلی مردان بر زنان در حیث عقلانیت در دو جهت نظری و عملی آوردم، در اینجا لازمه تفصیلی بدم و توضیحی رو اضافه کنم...

آنچه از عقل عملی منظور نظر حقیره اون وجه عقل عملیه که با شئون مدیریتی خاصی پیوند خورده، شئون مدیریتی خاصی که با روحیه ی لطیف زنانه کمتر سازگاره، آنچه ما برای تبیین برخی احکام اسلامی که شئون مدیریتی خاصی برای مرد قائلن لازم داریم تنها همینه...

اما در بقیه ی شئون عقل عملی، هر یک از مرد و زن احساساتی دارن که به نوبه ی خودشون می تونن پرده رو عقلشون بندازن، در این احساسات هم باز میشه حرف از اشتراکات و افتراقات زد، مثلا به نظر می یاد که مردان بطور کلی بیشتر در معرض خشم هستند، و زنان بطور کلی بیشتر در معرض ترس هستند و...، یکی از وجوه تقوای هر یک از مرد و زن هم همینه که متناسب با اقتضائات طبیعت خاص خودشون این احساسات رو مدیریت عقلانی کنن...

seyedziya;106165 نوشت:
سلام به همه ی دوستان

پیش از این مطلبی رو ذیل بحث از برتری کلی مردان بر زنان در حیث عقلانیت در دو جهت نظری و عملی آوردم، در اینجا لازمه تفصیلی بدم و توضیحی رو اضافه کنم...

آنچه از عقل عملی منظور نظر حقیره اون وجه عقل عملیه که با شئون مدیریتی خاصی پیوند خورده، شئون مدیریتی خاصی که با روحیه ی لطیف زنانه کمتر سازگاره، آنچه ما برای تبیین برخی احکام اسلامی که شئون مدیریتی خاصی برای مرد قائلن لازم داریم تنها همینه...


سلام

مهم ترین علل عدم ارتقا زنان در بخش مدیریتی
با عنايت به عدم وجود موانع قانوني مهم‌ترين علل عدم ارتقاء زنان در سطوح مديريتي با توجه به مطالعات به عمل آمده در ايران عبارتند از

الف ) عوامل اجتماعی

1- اجتماعي
- حاكميت روابط به جاي ضوابط
- نابرابري در تخصيص امكانات
- ضعف حمايت تشكيلاتي از زنان
- عدم تمهيد امكانات ويژه براي مديران زن متناسب به نقش حساس آنها درخانواده
- عدم پذيرش مديريت زنان در بدنه دستگاه
- تعدد نقشها و وظايف زنان و گاه تداخل وظايف

2- فرهنگي – مذهبي
- حاكميت فرهنگ مردسالاري
- نگرش فرهنگي نادرست در خصوص حضور فعال زنان
- عدم تشويق و ترغيب خانواده به پذيرش پست‌هاي مديريتي توسط زنان
- بارزهاي قالبي در خصوص كاستي‌هاي زنان
- انحصار طلبي مردان
- عدم پذيرش زنان به عنوان افراد داراي اعتماد به نفس و توانمند
- سليقه‌اي برخورد كردن مديران
- تقليل‌گرايي در برخورد با توانايي‌هاي زنان
- تعابير جزم انديشانه از دين

3- تاريخي – ساختاري
- تسلط ساختار سنتي مديريت مرد سالارانه علي‌رغم تحولات مديريتي
- سوابق عدم اثبات كفايت زنان به دليل غلبه جنبه‌هاي فيزيكي در انجام امور
- فقدان مدل‌هاي مديريتي مناسب براي الگوبرداري زنان (1)‌
- ترجيح در واگذاري امور به مردان
- انعطاف ناپذيري سيستم اداري در برخورد با مسايل خاص مديران زن
- عدم امكان كار شناور در ساعات كار مديران زن ( باتوجه به مسؤوليت‌ خانوادگي آنان )

ب ) عوامل فردي

1- شخصيتي
- پايين بودن اعتماد به نفس
- پايين بودن ريسك‌پذيري
- برخورد احساسي در مقابل حوادث احتمالي
- پذيرش شرايط موجود به عنوان وضعيت غايي
- توجه و نكته‌سنجي
- عدم توانايي در انجام كارهاي فيزيكي سخت
- توجه به افكار و تأييدات زيردستان
- تمركزگرايي و عدم علاقه به تفويض اختيار

2- روابط بين فردي
- محدوديت در ارتباط با همكاران مرد
- فقدان شبكه‌هاي ارتباطي غيرسازماني گسترده
- فقدان حمايت‌هاي غيررسمي براي دستيابي به فرصت‌هاي مديريتي
- عدم همكاري بين زنان و تسلط روحيه فردگرايي
- ترديد در ارجاع كار به زيردستان

3-تخصص و تبحر
- پايين بودن سطح آگاهي‌هاي تخصصي زنان به دليل پايين بودن سطح هزينه‌كرد سازمان براي آموزش آنان
- محدوديت بهره‌مندي از فرصت‌هاي مطالعاتي به دليل تعدد نقش‌ها ورويكرد سنتي جامعه به اين نقش‌ها
- محدوديت امكان حضور در سمينارها‌ ، كارگروه‌ها و برنامه آموزشي مختلف‌( به نسبت مسؤوليت‌هاي خانوادگي )
- كمبود تجربه وسيع و كافي

tobeh;106175 نوشت:
سلام

مهم ترین علل عدم ارتقا زنان در بخش مدیریتی
با عنايت به عدم وجود موانع قانوني مهم‌ترين علل عدم ارتقاء زنان در سطوح مديريتي با توجه به مطالعات به عمل آمده در ايران عبارتند از

الف ) عوامل اجتماعی

1- اجتماعي
- حاكميت روابط به جاي ضوابط
- نابرابري در تخصيص امكانات
- ضعف حمايت تشكيلاتي از زنان
- عدم تمهيد امكانات ويژه براي مديران زن متناسب به نقش حساس آنها درخانواده
- عدم پذيرش مديريت زنان در بدنه دستگاه
- تعدد نقشها و وظايف زنان و گاه تداخل وظايف

2- فرهنگي – مذهبي
- حاكميت فرهنگ مردسالاري
- نگرش فرهنگي نادرست در خصوص حضور فعال زنان
- عدم تشويق و ترغيب خانواده به پذيرش پست‌هاي مديريتي توسط زنان
- بارزهاي قالبي در خصوص كاستي‌هاي زنان
- انحصار طلبي مردان
- عدم پذيرش زنان به عنوان افراد داراي اعتماد به نفس و توانمند
- سليقه‌اي برخورد كردن مديران
- تقليل‌گرايي در برخورد با توانايي‌هاي زنان
- تعابير جزم انديشانه از دين

3- تاريخي – ساختاري
- تسلط ساختار سنتي مديريت مرد سالارانه علي‌رغم تحولات مديريتي
- سوابق عدم اثبات كفايت زنان به دليل غلبه جنبه‌هاي فيزيكي در انجام امور
- فقدان مدل‌هاي مديريتي مناسب براي الگوبرداري زنان (1)‌
- ترجيح در واگذاري امور به مردان
- انعطاف ناپذيري سيستم اداري در برخورد با مسايل خاص مديران زن
- عدم امكان كار شناور در ساعات كار مديران زن ( باتوجه به مسؤوليت‌ خانوادگي آنان )

ب ) عوامل فردي

1- شخصيتي
- پايين بودن اعتماد به نفس
- پايين بودن ريسك‌پذيري
- برخورد احساسي در مقابل حوادث احتمالي
- پذيرش شرايط موجود به عنوان وضعيت غايي
- توجه و نكته‌سنجي
- عدم توانايي در انجام كارهاي فيزيكي سخت
- توجه به افكار و تأييدات زيردستان
- تمركزگرايي و عدم علاقه به تفويض اختيار

2- روابط بين فردي
- محدوديت در ارتباط با همكاران مرد
- فقدان شبكه‌هاي ارتباطي غيرسازماني گسترده
- فقدان حمايت‌هاي غيررسمي براي دستيابي به فرصت‌هاي مديريتي
- عدم همكاري بين زنان و تسلط روحيه فردگرايي
- ترديد در ارجاع كار به زيردستان

3-تخصص و تبحر
- پايين بودن سطح آگاهي‌هاي تخصصي زنان به دليل پايين بودن سطح هزينه‌كرد سازمان براي آموزش آنان
- محدوديت بهره‌مندي از فرصت‌هاي مطالعاتي به دليل تعدد نقش‌ها ورويكرد سنتي جامعه به اين نقش‌ها
- محدوديت امكان حضور در سمينارها‌ ، كارگروه‌ها و برنامه آموزشي مختلف‌( به نسبت مسؤوليت‌هاي خانوادگي )
- كمبود تجربه وسيع و كافي


با سلام و تشکر:Gol:

بر بحثی که ارائه فرموده اید اشکالات متعددی وارد است، و اصولاً کلی گویی معمولاً این مشکل را به همراه دارد. منطقی نیست در جائی که شما فهرست وار و بصورت کلی مطالبی را ذکر کرده اید بنده به تفصیل، مطالب تان را نقد کنم.

بزرگترین اشکالی که می شود به لیست بلند بالای شما وارد ساخت، نفی و اثبات مطلق، (بدون توجه به اقتضاءات، شرایط، دلایل، موارد استثناء، فرهنگ جامعه و ...) است. که شما در بیان عوامل عدم ارتقاء زنان، تحت عنوان "

مهم ترین علل عدم ارتقا زنان در بخش مدیریتی" ذکر کرده و از این طریق اقامه دعوا نموده و به دفاع از حقوق زنان پرداخته اید.

توجه داشته باشید که ممکن است مصادیقی که نفیاً یا اثباتاً اشاره کردید بطور نسبی در جامعه ما وجود داشته باشد اما هیچگاه کلیت و عمومیت و اطلاق ندارد، ضمن انکه نباید از شرایط و دلایل و عوامل و محدودیت هایی که به این امر منجر شده غافل بود.

از اینرو این یک بررسی دقیق و موشکافانه می طلبد، و فهرست کردن یکدسته عنوان کلی و مطلق دردی را دوا نخواهد کرد.

موفق باشید ...:Gol:

آقای حامد میخواد از تجربه تاریخی برای اثبات مدعای خودش استفاده کنه! یعنی از چیزی که محصول تبعیض بوده ،که با این حال خیلی از زنا از مردا برتر بودن و تبعیض رو هم پشت سر گذاشتن
الان روز به روز بر زنان دانشمند افزوده میشه،و با از بین رفتن تبعیض زنها خودشون رو اثبات کردن

وقتی حرفای حامد رو نقض میکنیم و دلیل برای ردش میاریم،دست به دامن احادیث ضعیف و قوی و قره قاطی میشه،حق و باطل رو بهم میامیزه از احادیث اسرائیلی برای تفسیر قران استفاده میکنه،خوب شد برضد این احادیث اسرائیلی ،از امام باقر و امام صادق حدیث داریم وگرنه معلوم نبود تاکی باید سر اثبات غیرعقلانی و شرک امیز بودن اونها بحث کنیم!!
یعنی هیچ وقت نباید از عقل استفاده کرد ؟؟؟

من گفتم که برای تهمت زدن به پیامبر هم سناریو میسازن پس قبل هرچیز باید احادیث رو از نظر سند و عقلانیت و بعد همگامی با قرآن بررسی کنیم.
گفتم که برضد پیامبر مثلا یه ایه ای رو میارن و یه داستانی نوشتن که عصمت پیامبرو زیر سوال میبره،تو اون روایتا هم اختلاف زیاده، این حدیثها هم حکم همون روایتا رو داره
تفسیر به رای و مغلطه دست مایه حامده.

حامد!

یا از حدیثا استفاده کن،یا تجربه
وقتی از نظر تجربه تاریخ دلیلت زیر سوال میره،دست به دامن احادیث میشین و وقتی از نظر احادیث و دین نظرتون زیر سوال میره میخواین با تجربه تاریخ ایرادها و رخنه های استدلالیتونو پر کنین

اصلا خودتون متوجه هستین دارین سفسطه میکنین؟؟

سلام

hedi;106152 نوشت:
این دیکتاتوری نه تنها به معنای برتری نیست بلکه به معنای ضعف است

بازداشتن نیازمند برتری است و ما به جنبه اخلاقی موضوع توجه نداریم به عنوان بازداشتن توجه فرمایید نه به آثار اخلاقی و وو دیگر
hedi;106152 نوشت:
خوش حالم به حقانیت اعتقاد پیدا کردید! مردان هم اگر در طول تاریخ با بد رفتاری و زور و دیکتاتوری مانع پیشرفت زنان شده اند آیا به معنیه حقانیت آنها است که باعث برتریه تکوینی شون بشه؟؟!!

با همان معیار این موضوع را باید اینطور دید که : بازداشتن به معنای حاکمیت و غلبه او بوده است اما از این غلبه به حسب اخلاقی نادرست استفاده کرده است . مثل قدرت نظامی یزید که از این نظر برتر بوده اما از آن در یک جنایت استفاده کرده است اما برتری نظامیش که مورد انکار نیست پس غلبه و سلطه مرد هم مورد انکار واقع نمی شود
hedi;106152 نوشت:
برتری و افتخار

امثال این عبارات نشان می دهد که شما فکر می کنید ما می خواهیم افتخاری از این دلیل برای خودمان کسب کنیم . البته باید پاسخگوی این ظن و گمان خود در پیشگاه حقیقت باشید . ما هیچ منظوری جز بررسی علمی یک مساله نداریم اما شما و بعضی دوستان بدگمان به همه ، هی حرف از افتخار و اجحاف و ظلم و چه و چه می زنید .
hedi;106152 نوشت:
مثال کشتی گیر را به راحتی میتوان به واقعه ی عاشورا انطباق داد و ملاک را فقط برد و باخت دانست و از چگونه برنده شدن و حقانیت چشم پوشی کرد

پس در مساله برتری و غلبه و حاکمیت هم لطف کنید از توجه به جنبه اخلاقی صرف نظر کنید و این دو مساله را جدا از هم ببینید
hedi;106152 نوشت:
نمیشه قضاوت کرد که کی برتر است دقیقا مانند بحث پیشرفت زنان و مردان در گذشته وقتی انگشت شمار بودند تعداد زنان تحصیل کرده پس توقع بی جایی نیست که تعداد مخترعین زن هم انگشت شمار باشند

مثال شما با موضوع تناسبی نداشت ضمن اینکه عرصه چندین هزار ساله رقابت زن و مرد با عرصه چندساله بعضی مسائل تفاوت بسیار دارد
hedi;106152 نوشت:
آیا این سخن باعث میشه که ما بگوییم فقط 4 زن به کمال رسیده اند و فقط 4 پیامبر به کمال رسیدند و فقط 4 شهید بهترین هستند؟؟؟!!!! متاسفانه تا زمانی که ما شان نزول روایات را ندونیم باعث میشه از این روایات سوء استفاده کنیم

روایت مورد استناد شما متفاوت است . لطفا به روایت ذیل آیه 12 سوره تحریم در تفسیر مجمع البیان مراجعه فرمایید بعد قضاوت کنید .
seyedziya;106165 نوشت:
اما در بقیه ی شئون عقل عملی، هر یک از مرد و زن احساساتی دارن که به نوبه ی خودشون می تونن پرده رو عقلشون بندازن، در این احساسات هم باز میشه حرف از اشتراکات و افتراقات زد، مثلا به نظر می یاد که مردان بطور کلی بیشتر در معرض خشم هستند، و زنان بطور کلی بیشتر در معرض ترس هستند و...، یکی از وجوه تقوای هر یک از مرد و زن هم همینه که متناسب با اقتضائات طبیعت خاص خودشون این احساسات رو مدیریت عقلانی کنن...

بررسی ذهنی یک موضوع ممکنه با واقعیت خارجی مطابق یا غیر مطابق باشه . زن و مرد هر طور که باشند آثار خارجی آنها نشان دهنده سبقت مرد در کمالات از زن هست .
منتقد;106194 نوشت:
آقای حامد میخواد از تجربه تاریخی برای اثبات مدعای خودش استفاده کنه! یعنی از چیزی که محصول تبعیض بوده ،که با این حال خیلی از زنا از مردا برتر بودن و تبعیض رو هم پشت سر گذاشتن الان روز به روز بر زنان دانشمند افزوده میشه،و با از بین رفتن تبعیض زنها خودشون رو اثبات کردن

من قبلا جواب این اشکال رو دادم و گفتم که تاریخ عرصه رقابت زن و مرده حال اگر مرد حاکم و غالب شده و بعد به ناحق زن رو محدود کرده اصل برتری او ثابت می شه الا اینکه او برتر ظالمی بوده است .
منتقد;106194 نوشت:
وقتی حرفای حامد رو نقض میکنیم و دلیل برای ردش میاریم،دست به دامن احادیث ضعیف و قوی و قره قاطی میشه،حق و باطل رو بهم میامیزه از احادیث اسرائیلی برای تفسیر قران استفاده میکنه،خوب شد برضد این احادیث اسرائیلی ،از امام باقر و امام صادق حدیث داریم وگرنه معلوم نبود تاکی باید سر اثبات غیرعقلانی و شرک امیز بودن اونها بحث کنیم!! یعنی هیچ وقت نباید از عقل استفاده کرد ؟؟؟

شما تا اینجا یک دلیل بیشتر نداشتین و اون وجود مقدس چند زن با کمال مثل فاطمه زهراست . که جوابش واضحه . اگر چند زن دلیل بر کمال زنانند پس مردان برتر از این بزرگواران و مردان پر شماری که در حد و حدود ایشان حائز کمالات بوده اند نشانه برتری مرد است
منتقد;106194 نوشت:
من گفتم که برای تهمت زدن به پیامبر هم سناریو میسازن پس قبل هرچیز باید احادیث رو از نظر سند و عقلانیت و بعد همگامی با قرآن بررسی کنیم. گفتم که برضد پیامبر مثلا یه ایه ای رو میارن و یه داستانی نوشتن که عصمت پیامبرو زیر سوال میبره،تو اون روایتا هم اختلاف زیاده، این حدیثها هم حکم همون روایتا رو داره تفسیر به رای و مغلطه دست مایه حامده.

متاسفم خیلی متاسفم که شما به مبناهای حرف خود اصلا توجه ندارید چرا ؟
چون تا چندی قبل مساله برتری مرد بر زن جزء واضحات فرهنگ جامعه اسلامی ما بوده است و هر چه شما بروید عقب تر این تفکر محکمتر است لذا هیچ دلیلی برای ساختن روایت اسرائیلی در خصوص برتری مردان وجود نداشته است .

منتقد;106194 نوشت:
حامد! یا از حدیثا استفاده کن،یا تجربه وقتی از نظر تجربه تاریخ دلیلت زیر سوال میره،دست به دامن احادیث میشین و وقتی از نظر احادیث و دین نظرتون زیر سوال میره میخواین با تجربه تاریخ ایرادها و رخنه های استدلالیتونو پر کنین اصلا خودتون متوجه هستین دارین سفسطه میکنین؟؟

احادیث هم مستندات تاریخی اند بلکه مطمئنتر از بقیه آنهاست . مثلا درباره حضرت عیسی ع چه مستند تاریخی معتبرتر از قرآن ؟
موفق باشید

آقا حامد
تصمیم گرفتم اساسی جوابتونو بدم:

اولش شما اومدی گفتی:

نقل قول:
سلام :Gol:
یک آقایی رو دیدم که می گفت : مرد از لحاظ تکوینی بر زن برتری داره . گفتم : آقا این حرفها چیه ؟ این حرفها رو نزن خانومها حساس هستند ناراحت میشن .
گفت : من احساس ندارم من فقط عقل دارم لذا حرف شما رو متوجه نمی شم .
گفتم :خوب آقای عقل دلیلت چیه ؟
گفت: دلیل دارم :...
دوستان عزیز:hamdel: میخوام طوری جوابشو بدین که بره هیچوقت پیداش نشه ها
البته عجله نکنید
یکی یکی و خیلی محکم و منطقی
چطور با حیله گری و دروغ بحثو شروع کردین!!

ما دلیل آوردیم که محرومیت تاریخی زن عامل اصلی ،عقلی،تجربی ،علمی،معرفتی،فلسفی عدم تکامل معرفتی خانمها بوده، خانم (استاد) هم بعد از اون گفتند که این ادعاهای شما ،حرف دین نیست و صرفا ادعای شماست .شما جواب دادین:

نقل قول:
اما خواهشمندم از تکرار مجادلات قبلی در این تاپیک و طرح مباحث غیر مربوط پرهیز فرمایید
اینجا ادعا شده که یک برهان عقلی وجود داره
لطفا به نقد و بررسی همین برهان بپردازید
چطور شد؟؟؟
مگه همون موقع نگفتین از نظر عقلی و تجربی و علمی میخواین بحث کنین نه از و منظر دین؟؟؟؟
برای همین بود که گفتم دارید سفسطه میکنید تو این بحث کم آوردید و برخلاف قولتون دست به دامن احادیث اسرائیلی شدید.
بعد شما جواب دادید:

نقل قول:
احادیث هم مستندات تاریخی اند بلکه مطمئنتر از بقیه آنهاست . مثلا درباره حضرت عیسی ع چه مستند تاریخی معتبرتر از قرآن ؟
خودتون متوجه شدید که جواب حرف من این نبود؟ با سفسطه طوری بحثو منحرف کردید تا منظور اصلی من فراموش بشه کاری که بارها طی این بحث برای جواب دادن به نظرات مخافلین ازش استفاده کردید.
نکته حرف من اینه بود که شما در هربحثی باید از راه خودش وارد شید،مثلا وقتی برای اثبات علمی یکی از احکام دین کم میارید،نباید دست به دامن احادیث (حتی قوی) بشید چون اون بحث صرفا عقلی و علمیه

در اینجای بحث آقای سیدضیا از چنتا مفسر و عالم دینی حرفایی آوردند که نشون میداد در نظر این علما زن با مرد برابر نیست و از حیثی نواقصی در وجودش نهادینه شده!!(ایرادگیری به خلقت خدا!! و پارا فراتر نهادن برای حیوان خواندن زن!)
اول اینکه حرفهای این علما ملک نیست اصلا مهم نیست چون ممکنه شرایط و جو تبعیض آمیزی که باعث شده بود زنها در زمان این علما فرهیخته نباشند،روشون تاثیر گذاشته باشه و نگاهشون به اطرافیان خودشون بوده باشه خصوصا اینکه خودشون عالم بودن و دیگران رو با خودشون مقایسه میکردند و یک مقدار تکبر و خودبرتربینی هم داشتند.

نکته دیگه استفاده از احادیث اسرائیلیه،اشتباهی که سبیاری علما انجام دادند در طول تاریخ،و علمای بزرگ به قدیمیها گاهی ایراد هم میگرفتند،مثلا احادیث کتاب اصول کافی کاملا معتبر نیست،توش برای قمه زنی هم حدیث هست!! ولی بعضی از حوزویون دچار سفسطه ذهنی شدند و به محض شنیدن اینکه یک حدیث در کتاب اصول کافیه،دربست قبولش میکنن!!حتی اگه ابوهریره و ... راوی اون حدیثا باشند!!
http://www.askdin.com/showpost.php?p=104809&postcount=52

دید آقایون و حتی خانمها نسبت به عقل یک خانم و یا علمشونه،یعنی به علم یک دکتر خانوم کمتر اعتماد میکنند تا یک آقا!
این تو جامعه ما زیاده اما در جوامع پیشرفته که دکترین زن برتری خودشونو د ر بسیاری رشته ها نشون دادند دیده نمیشه یا کمتر دیده میشه.
هرچه بیشتر میگذره این تبعیض ها محو میشن و زنان برابری و برتری خودشونو بیشتر نشون میدن
اون وقت اقا حامد قصه ما قبولا ندارن که این برتری چندساله خانمها در بریخ رشته ها با وجود تبعیض دلیل رد مدعای ایشون باشه:

نقل قول:

مثال شما با موضوع تناسبی نداشت ضمن اینکه عرصه چندین هزار ساله رقابت زن و مرد با عرصه چندساله بعضی مسائل تفاوت بسیار دارد
خودتون فکر کنید!
تاریخ نشون داده که تبعیض بوده،برداشته شدن تبعیض نشون د اد که زنها از مردان هم جلو زدند، اما درک این نتیجه ساده که یک کودک پنج ساله هم متوجه میشه،برای آقا حامد سخته!!
ایشون با وجود عوض شدن وضعیت جهانی همچنان اصرار دارند تا این تبعیض تاریخی رو دلیل برتیر مردان نشون بدند!!

نمردیم و فهمیدیم بررسی عقلانی برتری مرد بر زن چیست!!

سرکار استاد تجربه شخصیشون از زمان مخفی ماندن و اشکار شدن حنسیتشونو اینطور تعریف کردند:
http://www.askdin.com/showpost.php?p=104202&postcount=16
وخانمها در عالم واقعیت از همان مقدار عقل(که البته در مورد مقدارش توافق نداریم ) استفاده ی بهینه را میبرند وعقل آقایان را هم در خدمت خودشان میگیرند و دارای عقل مضاعف میشوند آیا غیر از این است

نشون دادیم که اگه دلیل کم عقلی زن با فرض صحت مغلطه آن حدیث ،حیض باشد! ،دلیل برای کم عقلی مردان نیز بیشمار است و امام علی بارها مردان را هم مشمول قاعده کم عقلی دانشته اند،به اندازه ای که زن نکوهش شده مردان نیز نکوهش شدند اما امان از دست مردسالاری و اینکه فقیهان تنها از بین مردان هستند!
گر حکم شود که مست گیرند
در شهر هرانچه هست گیرند
عقل (آزمون سنجش عقل ) عمومی
http://www.askdin.com/showthread.php?t=11686

در خلال بحث صدبار اثبات کردیم که اگر در عقل عملی یا مادی نیز زنان کمتر باشند،زنان از حیث دیگر برتری دارند:
http://www.askdin.com/showpost.php?p=104328&postcount=26

اما کو گوش شنوا؟؟
ایشان مهر و محبت مادری را دلیل غلبه احساسات و نه عقل! میدانند و درعین حال مردان را از حیث احساس نیز برتر میپندارند!!
یعنی عمل مادر خلاف عقل است و تنها ناشی از غلبه احساس یا غریزه است!!!

نقل قول:
پس مردان هرچند از لحاظ کمیت عاطفه پایینترند اما از لحاظ کیفیت برترند .
اینجا هم شما کلا نقش مادرو یزرسوال میبرین و اهمیتی که تو قرآن و روایات بهش داده شده رو نادیده میگیرید و نقشش رو حتی کمتر از نقش پدر گرفتید:
نقل قول:
خوب اگر ظن و گمان است این گوی و این میدان مطرح بفرمایید
و اما در تکامل انسان چهار عامل مهم دخیلند :
1- نطفه 2- والدین 3- دوستان 4- مربیان
خوب مادر عزیز تمام اینهاست یا بخشی از آن ؟
اصلا دلیل این بحث چیست؟ شما (حامد) تلاش کردید تا اثبات کنید اگر برتری مرد بر زن اثبات شود،پذیرش حق و حقوق و در اصل خفه شدن زن! راحت تر صورت میگیرد! غافل از اینکه دارید هم چشم را کور میکنید و هم ابرو را خراب!
کسی با خواندن این ادعاها! تسلیم نمیشود و اسلام نمیاورد
بلکه بعکس اسلام را کنار میگذارد
این بحثها دل زنان را که بارها در احادیث به مدارا با انها سفارش شده خنجر میکشد و تا مدتها زخم آن بر دلشان خواهد ماند،
شما که قبول دارید زنان نالقص العقلند و طبق احادیث باید مراعات کم عقلی و عدم درکشان را کرد،برای چه این بحث را شروع کردید؟

خودتان را نقض میکنید این توصیه ها در احادیث بسیار امده،شما اگر میخواهید همسر اینده اتان را مطیع خود کنید،با یک شاخه گل یا یک محبت خشک خالی میتوانید دلش را بدست بیاورید با این حرفها برای خودتان دشمن تراشی میکنید.
و کینه ای در دلش ایجاد خواهید کرد که سر فرصت سرباز خواهد کرد.

در خلال بحث سیصدبار بلکه بیشتر کارشناسان باسوادتر از حامد تاکید کردند که حق وحقوق به خاطر جایگاه نیست بلکه تناسب وظیفه و تکلیف و حق است و صنع خدای متعال است که زن و مرد را مکمل یکدیگر آفریده.
هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُن‏
اما کو گوش شنوا؟
کارشناسان محترم مهتم به تحت تاثیر جو فمینیستی قرار گرفتن،شدند!!

از من که گذشت،اما بار دیگر اگر این حرفها پیش آمد برزای پیش بردن حرفتان از ایمان و اسلام مایه نگذارید!
جوری رفتار نکنید که بپندارند طلب حق و حقوق ساده زنان و خواستن جایگاه و ارزش برابر در اسلام که دین رحمت است! ،جایگاهی ندارد!
ما خوانده بودیم که اسلام به زنها بها داد و زنها در زمان پیامبر به حق و حقوقشان اعتراض میکردند و سوال میپرسیدند و جواب میگرفتند.
اما نمیدانستیم که بعضی پا را فراتر نهاده و از خدا و پیامبر هم جلوتر میزنند!!
شنیده بودیم کسی که از پیامبر خدا بخواهد جلو بزند از دین خارج است.
این تعابیری که شما استفاده میکنید در کلام پیامبر پیدا نمیشود.

دوباره بحثو عوض کردی و گفتی که معیارت برهانه!! نه حق نه تکلیف!:

نقل قول:
این بحث در این تاپیک جایی ندارد چون مبنای برهان ما نه حقوق بوده و نه تکلیف .
ما از هر نوعی دلیل بیاوریم شما نمیپذیرید!!و باز میگویید از این لحاظ نه ازون لحاظ!!

شما زن و شیطان را باهم مقایسه کردی!! و گفتی شیطان نخواست بپذیره کمتر از آدمه!! در داستان سجده آدم اختلاف هستو معلوم ینست برتری به چهمعناست،بلکه دلیل راند ه شدن شیطان سرپیچی از دستور خداوند بدون چک و چونه بود،اما شما این رو نفهمیدی و نفهمیدی که قرآن میگه حوا هم مانند آدم از جنس نفس خودش و نه از جنس آتش شیطان بود!!
تفسیر به رای هم میکنی:

نقل قول:
مطلب این است که شیطان فهمید مبنای این تکلیف خاص یعنی سجده به معنای برتری آدم بر اوست . لذا برداشت برتری از بعضی تکالیف غیر عقلانی نیست
کارشناسان محترم در اینجای بحث فرمودند که اگر شرایط یا همان ظرفیت را خدا قرار نداده باشد،بازم نمیتوان نتیجه را بر برتری مرد برزن قرار داد! چون شرایط یکی نیست و امکان یکسان برای کمال وجود نداشته.

نقل قول:
شما خوب می دانید اگر اثبات نفرمایید که عرصه ابراز وجود زن و مرد یکسان بوده نتیجه هم که بر آن استوار کرده اید یعنی برتری تکوینی مرد بر زن هم ثابت نخواهد شد !! چرا که برتری تکوینی مرد بر زن بدون داشتن شرایط مساوی در ابراز وجود قابلیت اثبات ندارد .
آقا حامد در اقدامی بی سابقه تفسیر به رای کردند و گفتند ملاک تقوا که درقرآن امده،بین زن و مرد نیست!
مردان کلا بر زنان از لحاظ تقوا هم برتری داشته و دارند و فقط! چندنفر مثل حضرت زهرا و .. از این قائه مستثنی هستند.

نگاه کنین به نمونه استدلالی از حامد:

نقل قول:
جود کاملان در یک جنس نشانه کمال آن جنس است

بعد نتیجه میگیره که به خاطر وجود پیامبر در جنس مرد،مردا برترن!!!

این آقا حامد قصه ما به جای اثبات فقط ادعا میکنه! بعد به من ایراد میگیره و میگه تا حالا دلیل درست حسابی ازت ندیدم!!!
ایناها ،فقط داره تکرار میکنه که مرذد برتره! ،یک کلام عقلی از ایشون نشنیدم،میگه مرد عقلانی تره و برتره و تو تاریخم اثبات شده ولی دلیلی براش نمیاره! فقط ادعا میکنه!:

نقل قول:
همین که عقل در زن ظهور کمتری داره برای نتیجه گیری نازلتر بودن عقلش نسبت به مردان کافی است حالا هر دلیلی می خواد داشته باشه چون این دلیل خارج از وجود خودش نیست مثلا همین عاطفه . عاطفه که از وجود زن خارج نیست
اولش عوامل بیرونی مثل تبعیض مانع شکوفایی استعدادهای زنان بوده دوما اینجا رو باش:
بعد اینجا که خانم سامیه سلطانی میگه :دخترا از پسرا تو کنکور موفق ترن ،میگه:
نقل قول:
عقل با علم فرق دارند . عقل مدیر علومه نه خود علوم لذا قبولی کنکور نشانه استعداد علمی است نه برتری عقلانی .
چطور شد؟؟؟
تا الان که تعداد دانشمندای مرد و علمشون دلیل برتری مرد بر زن بود! حالا چطور شد؟
مگه قرار نبود تو همه عرصه ها مرد برتر باشه؟؟؟
چطور شد که اینجا رو فراموش میکنین و بعدشم دوباره تکرار میکنین که مردا تو همه زمینه ها!! از زنا برترن؟؟؟
اینجاهم خودتونو نقض کردین:
نقل قول:
استعداد علمی زنان از مردان بیشتر نیست . شاهدش هم تاریخه . ببینید چه تعداد مردان دانشمند و چه تعداد زنان دانشمند داریم . برتری قابل مقایسه نیست .

چند نمونه استدلالی از پدر عروس؛اقا حامد:
نقل قول:
من معتقدم در هر ویژگی حتی اون ویژگیهای اختصاصی زنان هم مردان برترند یعنی اگر مردان وارد شوند برترند مثل همین آشپزی که میگن زنها در اون برترند . همه می دونن که بهترین آشپزهای دنیا مردند .
حالا هر ویژگی که می خواهید بیاورید و خودتان دقت کنید ببینید برترینهای همین ویژگیها زن اند یا مرد
نقل قول:
اجتماع چیزی جز جمع زنان و مردان نیست . تاثیرپذیری دو جنس از انتظارات خود باز نشانگر ویژگیهای فطری آنهاست
منم جوابتونو کامل دادم ولی نگرفتین ،چون اشتباه کردم جنسیتمو مشخص کردم ،سرنوشت خانم استاد برای منم تکرار شده ولی چون زن هستم نمیخواین تو حرفام عمیق بشین
نقل قول:
سفیدپوستا با تمام قوایشان بر دنیا حاکم شده اند
سیاه پوستای بیچاره هیچکارن آفریقای بیچاره:Ghamgin:

اون وقت یهودیا 99 درصد رسانه های جهان تو دستشونه، 80 یا 90درصد ثروت جهان تازه کلی دانشمند دادن بیرون تازه خیلی وقتاهم دروغ میگن و کارای بدو از خودشون رد میکنن کارای خوبو به خودشون میچسبونن
قبل از اختراع ادیسون کسای دیگه ای هم بودن که این کارو کردن یا دانشمند دیگه ای بوده که تلفن اختراع کرد ولی گراهام بل معروف شده خیلی چیزای دیگه که ما نمیدونیم

تازه خیلی از شغلای سیاسی و ریاستی دست اوناست

جمعیتشون کلا شونزده میلیون نفره
یعنی برترن؟باید ازشون اطاعت کنیم و حقوققشون از ما بیشتر باشه؟!

اما شما گفتین:
نقل قول:
اگر شرایط را موجود سومی برای آنها فراهم می کرد می توانستیم بگوییم بی عدالتی است اما چون ملتها خود اسباب رشدشان را فراهم می آورند پس اگر ملتی از ملت دیگر عقب افتاد فقط و فقط در همان جهت عقب ماندگی عقب است البته این بحث از بحث جنسیتی ما دور است
من الان میتونم بگم که شما از هیتلر بدترین!
ازدواج با شما خطر بزرگیه

تا اینجا فقط تا صفحه 10 رو بازبینی کردم،بعد اون جالبترم میشه

صفحه ده به بعد

دو کلام از پدرعروس:

نقل قول:
من قبلا جواب این اشکال رو دادم و گفتم که تاریخ عرصه رقابت زن و مرده حال اگر مرد حاکم و غالب شده و بعد به ناحق زن رو محدود کرده اصل برتری او ثابت می شه الا اینکه او برتر ظالمی بوده است .
مثل برتری سفیدپوستا بر سیاه پوستا
نقل قول:
در قضیه ممانعت مرد از رشد زن هم ما باید ببینیم این ممانعت بدون برتری وجودی و تکوینی امکان پذیر است ؟ آیا ممکن است موجود ضعیفتر ( من حیث المجموع و با یکی دیدن تمام ویژگیهای ظاهری و باطنی ) یا مساوی بر موجود قویتر یا مساوی خودش برتری یابد ؟
اینم مثل این میمونه که استعمارگرا میگن ما میتونیم پس برتریم،سیاه پوستا که تاحالا نتونستن دلیل ضعف خودشون بوده!
مگه میشه این همه ظلمی که بهشون شده به خاطر پستیخودشون بوده باشه؟
پس خودشون پستن،سفیدپوستا هم ازاونا برترن چون پیامبر سیاه پوست تاحالا نداشتیم!

شما ادعا میکنین مردا همیشه برتر بودن! خب منم میگم سفیدپوستا برترن چون تاحالا آدم خاصی ازشون ندیدم اگه بوده کم بوده! تازه پیامبر هم ندشتن چون من ندیدم و نشنیدم!
شما تو کل تاریخ شاهد همه چیز بودین که ادعای میکنین همیشه اینطور بوده؟

دوره مادرسالاری و زن سالاری که زنها رئیس قبیله بودن چی؟ اون دوره تو تاریخ چی؟؟

نقل قول:
ما برای برتریهای مرد بر زن دهها مثال زدیم
ولی هیچ کدومو اثبات نکردین!
مثل این:
نقل قول:
آن جهات کمالی که برای نوع انسان شمرده می شود همه میدان ظهور برتریهای مردان بوده است در جهات مشترک دیگر هم زن خصوصیتی نداشته است پس نتیجه اینکه برآیند خصوصیتهای کمالی در جنس مرد قرار دارد . خوب حال بر مبنای ملاک برتری دلیل ما ، چطور دلیل اخص از مدعاست ؟
مدعا : برتری تکوینی جنس مرد
دلیل : آثار برتر و بیشتر
مصادیق دلیل : تمام جهات کمالی مورد اتفاق در نوع انسان حتی در عاطفه با آن بیانی که ما داشتیم
نقل قول:
وقتی در احکام می خوانیم : زن جلوتر از مرد راه نرود ، زن امام جماعت مردان نشود ووووو چه اشکالی دارد که این مبنای عقلی را حکمت این احکام بگیریم .
شما میخوای بگی دلیل برتری مرد بر زن یکیش اینه که تو دین گفته شده زن امام جماعت نشه!!!
این دلیل درستیه؟؟
زن امام جماعت نمیشه چون حیض میشه،
شما گفتی مرد از زن برتره چون تو دین گفته زن نباید جلوتر از مرد راه بره!!
رعایت نامحرم و محرم رو دلیل برتری مرد میدونین؟؟
دلیلش غیرت و عفته، شما تا این حدهم نمفهمین؟؟

شما دین رو درست نفهمیدی ،برا همین این حرفارو میزنی و تفسیر به رای میکنی

کدوم بچه چهارساله ای میگه مرد چون برتره باید جلوتر راه بره؟؟
برتری مرد بر زن که شما میخواین نتیجه بگیرین یعنی اینکه زن در خدمت مرده و مثل یک حاکم و استاد و مراد،مریدش باشه و بهش احترام بذاره!!!

اینجا شما تمام حرفای خودتونو دوباره نقض میکنین،مگه قرار نبود دلیل برتری کمال همه جانبه اکثریت جنس مرد باشه؟؟؟:

نقل قول:
تا جایی که ما اخبار مسابقات قرآنی را شنیده ایم همیشه قاریان ایرانی در رتبه های اول قرار داشته اند . اما نکته اساسی که شما از دقت به آن خودداری می کنید سنجیدن هرچیز با معیار خاص خویش است .
من یک مثال ساده بزنم :

اگر قرار باشد به سنگین وزن ترین فرد یک جمع یک جایزه بدهند و از میان جمع یک کافر ملحد بخاطر وزن بیشتر برنده شود شما اعتراض می کنید ؟ آیا کافر بودن ربطی به وزن بیشتر دارد ؟ آیا کسی که بر حق است باید در همه ویژگیها برتر باشد حتی در وزن ؟
مساله قرائت قرآن یا هر علم و فن دیگر هم همینطور است . هرکس سعی و تلاش بیشتر بکند واستعداد بهتر داشته باشد برتر است و ربطی به حق و باطل بودن عقیده ندارد .
خودت ایراد داری و قیاس اشتباه میکنی اون وقت به ما گیر میدی!!

اینجا میگی چه چیزی بهتر از حدیث:

نقل قول:
احادیث هم مستندات تاریخی اند بلکه مطمئنتر از بقیه آنهاست
ولی قبلش گفتی:
نقل قول:
ما هیچ منظوری جز بررسی علمی یک مساله نداریم
حدیث بررسی دینیه نه تاریخی!!
بفهم اینو آقا حامد!
حدیث خودش میتونه جعل بشه هیچ چیزی هم جز تعیین حدود نداره،توش تاریخ نننوشتن! اینو درک کن! که جواب من این نبود،شما سفسطه کردین منحرف کردین تا اشکال اصلی که من گرفتم پنهان بشه!

شما خودت گفتی که وجود نمونه کامل در یک جنس یا به کمال رسیدن عرصه های وجودی در یک جنس دلیل کامل بودنشه! پس چون پیامبر از همه برتر بوده،جنس مرد برتره!! بعدش که از جنس خودت دلیل میارم میگی:

نقل قول:
شما تا اینجا یک دلیل بیشتر نداشتین و اون وجود مقدس چند زن با کمال مثل فاطمه زهراست . که جوابش واضحه . اگر چند زن دلیل بر کمال زنانند پس مردان برتر از این بزرگواران و مردان پر شماری که در حد و حدود ایشان حائز کمالات بوده اند نشانه برتری مرد است
بعد هی گفتم که حساب ائمه و چنتا پیامبر اوالعزمو جدا کن و گرنه بقیه آدما در یک سطحن ولی باز حرف خودتو میزنی
از هرجا کم میاری از اون یکی مایه میذاری!!
نقل قول:
چون تا چندی قبل مساله برتری مرد بر زن جزء واضحات فرهنگ جامعه اسلامی ما بوده است و هر چه شما بروید عقب تر این تفکر محکمتر است لذا هیچ دلیلی برای ساختن روایت اسرائیلی در خصوص برتری مردان وجود نداشته است .
بوده ولی فهم شما در حد درکش نیست.
دلیلش اینکه یهودیایی که مسلمون شده بودن چیزایی که قبلا بهش اعتقاد داشتن،وارد کردن،چطوره که امام باقر و امام صادق به این حدیثا اعتراض میکنن؟
یعنی دروغ میگفتن و این حدیثا جعلی نبودن؟؟
علما هم همینو میگن،همشون با غرض جعل نشده بودن
ازت خواهش میکنم در حد یک انسان بزرگسال درک داشته باشی

برای من از روز روشنتره که بعضی مردان از بچه چهارساله کم هوش ترن

ادعا کردی تا قرن پیش همه علما معتقد به برتری کرد بر زن بودند،یک ادعاست که باید اثبات بشه

ابن عربی و خیلی بزرگای دیگه زن رو حتی برتر از مرد میدونستند.
http://www.askdin.com/showthread.php?t=7813

بین علما هم عوام هست و خواص،خواص مثل آیت الله بروجردی و ..
عوام مثل روحانی مسجد محله!

کدوم تعدادشون بیشتره؟
تعداد مهم تره یا علم؟خودت میگی کمیت مهم نیست کیفیت مهمه!! سیصدبار خودتو نقض کردی و گفتی مردا بیشتر از جهت کمیت موثرتر بودن!! از این حرفت میگذریم

حالا روحانیا اشتباه کرده باشنم مهم نیست،معصوم که نیستن
خیلی چیزا تو اسلام تحریف شده یا خیلی موقعها خیلی ها اشتباه کردن
اینا دلیل نیست

قرآن مهمه که مهم ترین منبعه

سلام

منتقد;106268 نوشت:
ادعا کردی تا قرن پیش همه علما معتقد به برتری کرد بر زن بودند،یک ادعاست که باید اثبات بشه

خانم منتقد خیلی خوب آسمان و ریسمان را به هم بافتند و با تفکیک مباحث از هم و زدن صدر و ذیل مطالب ما را حیله گر نشون دادن اما بنده برای جواب به کل این توهمات فقط همین یک جمله رو بعنوان مشت نمونه خروار نقد میکنم تا خوانندگان عزیز خود دقت طرفین را در برداشت از مطالب و انصاف در بحث را متوجه شوند .
حامد;106220 نوشت:
منتقد: من گفتم که برای تهمت زدن به پیامبر هم سناریو میسازن پس قبل هرچیز باید احادیث رو از نظر سند و عقلانیت و بعد همگامی با قرآن بررسی کنیم. گفتم که برضد پیامبر مثلا یه ایه ای رو میارن و یه داستانی نوشتن که عصمت پیامبرو زیر سوال میبره،تو اون روایتا هم اختلاف زیاده، این حدیثها هم حکم همون روایتا رو داره تفسیر به رای و مغلطه دست مایه حامده.
حامد : متاسفم خیلی متاسفم که شما به مبناهای حرف خود اصلا توجه ندارید چرا ؟ چون تا چندی قبل مساله برتری مرد بر زن جزء واضحات فرهنگ جامعه اسلامی ما بوده است و هر چه شما بروید عقب تر این تفکر محکمتر است لذا هیچ دلیلی برای ساختن روایت اسرائیلی در خصوص برتری مردان وجود نداشته است .

خوب مطلب ما کجا و ادعای خانم منتقد کجا .
ما گفتیم تا چندی پیش در فرهنگ جامعه اسلامی برتری مرد نسبت به زن از واضحات بوده یعنی همه مردم اونو قبول داشتن و هرچه عقب تر می روید این فرهنگ محکمتر میشه یعنی یک باور قوی در نزد مردم بوده است .
پس بحث نه از علماء بوده و نه از عوام بلکه بحث فرهنگ بوده .
خوب در چنین فضایی یک جاعل حدیث چه انگیزه ای دارد که برای برتری مرد بر زن حدیث جعل کند ؟ انگیزه جعل حدیث چیست ؟ این که تحصیل حاصل است و هیچکس مرتکب آن نمی شود .
خوب اگر بقیه پست خانم منتقد را بخوانید متوجه اشتباه و سوء برداشت ایشان از مطلب ما می شوید . همان چیزی که در دو پست عریض و طویل قبلی خود آنرا به اوج رساندند .
خانم منتقد با نگاه سوئی که از ابتدا به مطالب ما داشتند و با یک فریفتگی به فضای فرهنگی جهان امروز که ناشی از تفکرات فیمینیستی است دارند با تکثیر کلام فقط وقت ما را در این تاپیک تلف می کنند . لذا بنده از ایشان خواهش می کنم افکار و عقاید خودشون رو در جای دیگری مطرح بفرمایند چون حرف جدیدی برای زدن ندارند . جدیدترین حرفشان فقط و فقط نافرهیختگی ایشان را ثابت کرد .
موفق باشید

نقل قول:
پس بحث نه از علماء بوده و نه از عوام بلکه بحث فرهنگ بوده .
طبقه سومی موجوده؟
فرهنگ جامعه اسلامیو علما و مردم میسازن،کس دیگه ای هست که تو این زمره نباشه؟؟؟
شما چی گفتی من چی جوابتونو دادم؟
تو رو خدا یه بار ذیگه بخون،با وجدانت تنهات میذارم
نقل قول:
خوب در چنین فضایی یک جاعل حدیث چه انگیزه ای دارد که برای برتری مرد بر زن حدیث جعل کند ؟ انگیزه جعل حدیث چیست ؟
گفتم،چشماتونو بازمیکردین
اثبات شد که نظرمو حتی کامل نخوندین!

سلام بر اهل انصاف

منتقد;106268 نوشت:
ادعا کردی تا قرن پیش همه علما معتقد به برتری کرد بر زن بودند،یک ادعاست که باید اثبات بشه

این نسبت شما به ما و این هم حرف ما که شما آنرا ادعا می دانید :

حامد;106220 نوشت:
متاسفم خیلی متاسفم که شما به مبناهای حرف خود اصلا توجه ندارید چرا ؟ چون تا چندی قبل مساله برتری مرد بر زن جزء واضحات فرهنگ جامعه اسلامی ما بوده است و هر چه شما بروید عقب تر این تفکر محکمتر است لذا هیچ دلیلی برای ساختن روایت اسرائیلی در خصوص برتری مردان وجود نداشته است .

کجای این جملات کلمه عوام و خواص و علماء هست . ما از فرهنگ حرف زدیم و گفتیم با وجود چنان فرهنگی کسی انگیزه جعل حدیث در خصوص برتری مرد بر زن را ندارد
خانم منتقد لطفا بارتان را از این که هست سنگینتر نکنید . من اگر در ادعایم خطا کرده باشم به کسی بدهکار نیستم چه اینکه فقط اظهار نظر می کنم اما شما که این همه به ما افترا زدید خیلی مشغول الذمه شده اید . تازه به ادعای خودتان اینجا برای کمک آمده اید پس این همه ادعا برای چیست ؟
موفق در صواب

tobeh;106175 نوشت:
سلام

مهم ترین علل عدم ارتقا زنان در بخش مدیریتی
با عنايت به عدم وجود موانع قانوني مهم‌ترين علل عدم ارتقاء زنان در سطوح مديريتي با توجه به مطالعات به عمل آمده در ايران عبارتند از

الف ) عوامل اجتماعی

1- اجتماعي
- حاكميت روابط به جاي ضوابط
- نابرابري در تخصيص امكانات
- ضعف حمايت تشكيلاتي از زنان
- عدم تمهيد امكانات ويژه براي مديران زن متناسب به نقش حساس آنها درخانواده
- عدم پذيرش مديريت زنان در بدنه دستگاه
- تعدد نقشها و وظايف زنان و گاه تداخل وظايف

2- فرهنگي – مذهبي
- حاكميت فرهنگ مردسالاري
- نگرش فرهنگي نادرست در خصوص حضور فعال زنان
- عدم تشويق و ترغيب خانواده به پذيرش پست‌هاي مديريتي توسط زنان
- بارزهاي قالبي در خصوص كاستي‌هاي زنان
- انحصار طلبي مردان
- عدم پذيرش زنان به عنوان افراد داراي اعتماد به نفس و توانمند
- سليقه‌اي برخورد كردن مديران
- تقليل‌گرايي در برخورد با توانايي‌هاي زنان
- تعابير جزم انديشانه از دين

3- تاريخي – ساختاري
- تسلط ساختار سنتي مديريت مرد سالارانه علي‌رغم تحولات مديريتي
- سوابق عدم اثبات كفايت زنان به دليل غلبه جنبه‌هاي فيزيكي در انجام امور
- فقدان مدل‌هاي مديريتي مناسب براي الگوبرداري زنان (1)‌
- ترجيح در واگذاري امور به مردان
- انعطاف ناپذيري سيستم اداري در برخورد با مسايل خاص مديران زن
- عدم امكان كار شناور در ساعات كار مديران زن ( باتوجه به مسؤوليت‌ خانوادگي آنان )

ب ) عوامل فردي

1- شخصيتي
- پايين بودن اعتماد به نفس
- پايين بودن ريسك‌پذيري
- برخورد احساسي در مقابل حوادث احتمالي
- پذيرش شرايط موجود به عنوان وضعيت غايي
- توجه و نكته‌سنجي
- عدم توانايي در انجام كارهاي فيزيكي سخت
- توجه به افكار و تأييدات زيردستان
- تمركزگرايي و عدم علاقه به تفويض اختيار

2- روابط بين فردي
- محدوديت در ارتباط با همكاران مرد
- فقدان شبكه‌هاي ارتباطي غيرسازماني گسترده
- فقدان حمايت‌هاي غيررسمي براي دستيابي به فرصت‌هاي مديريتي
- عدم همكاري بين زنان و تسلط روحيه فردگرايي
- ترديد در ارجاع كار به زيردستان

3-تخصص و تبحر
- پايين بودن سطح آگاهي‌هاي تخصصي زنان به دليل پايين بودن سطح هزينه‌كرد سازمان براي آموزش آنان
- محدوديت بهره‌مندي از فرصت‌هاي مطالعاتي به دليل تعدد نقش‌ها ورويكرد سنتي جامعه به اين نقش‌ها
- محدوديت امكان حضور در سمينارها‌ ، كارگروه‌ها و برنامه آموزشي مختلف‌( به نسبت مسؤوليت‌هاي خانوادگي )
- كمبود تجربه وسيع و كافي

صدیق;106192 نوشت:
با سلام و تشکر:gol:

بر بحثی که ارائه فرموده اید اشکالات متعددی وارد است، و اصولاً کلی گویی معمولاً این مشکل را به همراه دارد. منطقی نیست در جائی که شما فهرست وار و بصورت کلی مطالبی را ذکر کرده اید بنده به تفصیل، مطالب تان را نقد کنم.

بزرگترین اشکالی که می شود به لیست بلند بالای شما وارد ساخت، نفی و اثبات مطلق، (بدون توجه به اقتضاءات، شرایط، دلایل، موارد استثناء، فرهنگ جامعه و ...) است. که شما در بیان عوامل عدم ارتقاء زنان، تحت عنوان "مهم ترین علل عدم ارتقا زنان در بخش مدیریتی" ذکر کرده و از این طریق اقامه دعوا نموده و به دفاع از حقوق زنان پرداخته اید.

توجه داشته باشید که ممکن است مصادیقی که نفیاً یا اثباتاً اشاره کردید بطور نسبی در جامعه ما وجود داشته باشد اما هیچگاه کلیت و عمومیت و اطلاق ندارد، ضمن انکه نباید از شرایط و دلایل و عوامل و محدودیت هایی که به این امر منجر شده غافل بود.

از اینرو این یک بررسی دقیق و موشکافانه می طلبد، و فهرست کردن یکدسته عنوان کلی و مطلق دردی را دوا نخواهد کرد.

موفق باشید ...:gol:

سلام علیکم ، تک تک مواردی که برشمردم طبق تحقیقات پژوهشگران علوم انسانی در سطح جامعه بدست آمده ، و می توان گفت که شامل جزئیات می باشد. هر کدام را که مایل بودید می توانیم تشریح نماییم. هر چند که موارد فوق در جامعه عمویت و عینیت دارد.

سلام:Gol:

حامد;106220 نوشت:
بازداشتن نیازمند برتری است

من هم تایید کردم دیکتاتوری هم برتری است و شکی در این مساله نیست!

حامد;106220 نوشت:
مثل قدرت نظامی یزید که از این نظر برتر بوده اما از آن در یک جنایت استفاده کرده است اما برتری نظامیش که مورد انکار نیست پس غلبه و سلطه مرد هم مورد انکار واقع نمی شود

من غلبه و سلطه ی مرد را انکار نکردم که هیچ...
بلکه لقب دیکتاتوری را هم به این دیکتاتوری دادم و در این بحث هم شکی نیست!

حامد;106220 نوشت:
امثال این عبارات نشان می دهد که شما فکر می کنید ما می خواهیم افتخاری از این دلیل برای خودمان کسب کنیم . البته باید پاسخگوی این ظن و گمان خود در پیشگاه حقیقت باشید . ما هیچ منظوری جز بررسی علمی یک مساله نداریم

بازداشتن از پیشرفت فقط و فقط از جنبه ی زور بازو برتری دارد و هیچ برتریه تکوینی در آن نیست
حالا اینکه شما نمیپذیرید که فقط از یک جنبه (همانند مثال لشگر عمر بن سعد لعنت الله) برتری دارد این بدین معناست که دنبال افتخار هستید
که من هم رد کردم و گفتم از مرد ها پر زور تر هم هست (بلا نسبت..!)

حامد;106220 نوشت:
اما شما و بعضی دوستان بدگمان به همه ، هی حرف از افتخار و اجحاف و ظلم و چه و چه می زنید .

:Labkhand::Labkhand::Labkhand:


حامد;106220 نوشت:
پس در مساله برتری و غلبه و حاکمیت هم لطف کنید از توجه به جنبه اخلاقی صرف نظر کنید و این دو مساله را جدا از هم ببینید

جناب حامد همانگونه که در مساله عاشورا هم کسی نمیتونه از کنار گذاشتن حقانیت صرف نظر کنه پس چگونه توقع دارید که در این بحث نسبت به حقانیت چشم پوشی کنیم؟؟!!
در اینجا پای یک انسان وسط است و شما دیکتاتوری را نسبت به آن برتری میدانید!!!
باز هم میگم که مردان در این قسمت از عقل خودشان هیچ استفاده ای نکردند و فقط از زوربازو استفاده کردند که فقط برتری از یک جنبه دارد

من گفتم:

نقل قول:
نمیشه قضاوت کرد که کی برتر است دقیقا مانند بحث پیشرفت زنان و مردان در گذشته وقتی انگشت شمار بودند تعداد زنان تحصیل کرده پس توقع بی جایی نیست که تعداد مخترعین زن هم انگشت شمار باشند

شما فرمودین:

حامد;106220 نوشت:
مثال شما با موضوع تناسبی نداشت ضمن اینکه عرصه چندین هزار ساله رقابت زن و مرد با عرصه چندساله بعضی مسائل تفاوت بسیار دارد

من متوجه جوابتون نشدم یا واضح تر صحبت کنید و یا سعی کنید مستقیم جواب بدهید تا بحث را به بیراه نکشانید چون این جواب جوابه من نبود

:Gol:منتقد عزیز جمع بندیه بسیار زیبایی داشتی و من هم به همه ی دوستان توصیه میکنم این جمع بندی را بخوانند:Kaf: فقط جناب حامد فرمودند:

نقل قول:

نقل قول:

وقتی در احکام می خوانیم : زن جلوتر از مرد راه نرود ، زن امام جماعت مردان نشود ووووو چه اشکالی دارد که این مبنای عقلی را حکمت این احکام بگیریم .

دلیل این احکام نه تنها برتریه مردان نیست بلکه نشان دهنده ی سست بودن مردان است!
اگر میگویند زن موقع نماز جلوتر از مرد نایستد به این دلیل است که مرد دیگر هیچی از نمازش را نمیفهمد...!!!
جلوتر از مرد هم راه نرفتن هم به همین دلیل است!
تعجب میکنم شما به عنوان یک مرد واقعیت در اینباره و اینکه این کارها باعث میشه مرد به گناه بیافتد را نمیبینید و میخواهید فکر میکنید که بخاطر برتری مردان این احکام آمده است!

tobeh;106490 نوشت:
با عنايت به عدم وجود موانع قانوني مهم‌ترين علل عدم ارتقاء زنان در سطوح مديريتي با توجه به مطالعات به عمل آمده در ايران عبارتند از

سلام
این نگاه جزئی است . ما به کل تاریخ و کل افراد دو جنس نگاه می کنیم و جهانی که عرصه رقابت این دو بوده است . حاکمیت مرد بر این عرصه خود یک شاهد بر برتری اوست .
مصادیق دلیل : آثار برتر و بیشتر در مردان ما شامل اموری می شود که اغلب شخصی است مثل نبوت و امامت و اختراع و اکتشاف و امثال آن . تنها بحث حکومت و سیاست جایگاه بحث مدیریت است که هرنتیجه ای در آن هم بگیرید باز حاصل رقابت این دو در این عرصه بوده است و حاکمیت و غلبه به معنای توانایی و برتری مرد است .
موفق باشید

نقل قول:
کجای این جملات کلمه عوام و خواص و علماء هست . ما از فرهنگ حرف زدیم و گفتیم با وجود چنان فرهنگی کسی انگیزه جعل حدیث در خصوص برتری مرد بر زن را ندارد
فرهنگو کی میسازه؟
عوام که مهم نستن چون میتونن تا قعر بی فرهنگی پیش برن، علما مهمن که مردم دنباله رو اونها هستن ،مگه اینا رو امام علی نگفتن؟؟؟

مگه شما اینو نیاوردین تا اثبات کنین که برتری مرد بر زن واضحات بوده؟؟
اینا دلیل داشته، به خاطر حدیثای جعلی این تفکراتو داشتن، مثلا حدیثایی مثل اون حدیثی که میگه زن از مرد کمتره چون اولین بار حوا گناه کرد!!!!!

اینا رو کی داده دست مردم؟ علمایی که قبولش کردن و این تفکرو گسترش دادن

نقل قول:
ین نگاه جزئی است . ما به کل تاریخ و کل افراد دو جنس نگاه می کنیم و جهانی که عرصه رقابت این دو بوده است
رقابت؟
یعنی اگه کسی باهوش تر هم باشه چون از نظر جسمی ضعیفتر بوده و چون نسل به نسل بهش ظلم شده،کمتربوده؟

رقابت نابرابر؟ برتری سخت افزاری(زور بازو) بر نرم افزار(قدرت فکر)؟

وقتی اجازه تحصیل به زنها داده نمیشد، وقتی میخواستن برن بیرون داداش قلدرش جلوشو میگرفت و نمیذاشت بره مدرسه ، کسی میتونه بگه عرصه رقابت بوده؟؟؟

اثبات شد که برتری فقط در فیزیک بوده(شما هم اذعان کردی) ،یعنی همونی که تو قرآن میگه

سلام

hedi;106498 نوشت:
لقب دیکتاتوری را هم به این دیکتاتوری دادم و در این بحث هم شکی نیست!

الفاظ و عبارات نشان دهنده نگاهتان به مساله خواهد بود لذا باز هم نشانه های برخورد احساسی موجود است
hedi;106498 نوشت:
بازداشتن از پیشرفت فقط و فقط از جنبه ی زور بازو برتری دارد و هیچ برتریه تکوینی در آن نیست حالا اینکه شما نمیپذیرید که فقط از یک جنبه (همانند مثال لشگر عمر بن سعد لعنت الله) برتری دارد این بدین معناست که دنبال افتخار هستید که من هم رد کردم و گفتم از مرد ها پر زور تر هم هست (بلا نسبت..!)

بحث غلبه و حاکمیت مردان بر جامعه بشری تنها یکی از مثالهای ما بود یعنی همان عنوان حاکمان و وزیران . که فقط یک مورد از موارد مساله است و البته خودتان به این به اصطلاح دیکتاتوری باور دارید
بنده در بحث با جناب سید ضیاء بارها تکرار کردم که مقدمه : آثار برتر و بیشتر در مردان مربوط به تمام کمالات نوع انسانی است و ما به مجموع برتریهای مردان در این خصوص توجه می کنیم و اگر در یک مورد از موارد هم بحث کنیم برای اثبات آن خواهد بود نه اینکه آن مورد را به تنهایی دلیل برتری تکوینی بگیریم

hedi;106498 نوشت:
جناب حامد همانگونه که در مساله عاشورا هم کسی نمیتونه از کنار گذاشتن حقانیت صرف نظر کنه پس چگونه توقع دارید که در این بحث نسبت به حقانیت چشم پوشی کنیم؟؟!!

چون بحث ما حقانیت نیست . چند بار بگویم مساله برتریهای تکوینی را ما با اخلاق قاطی نمی کنیم ما به مساله اخلاق به عنوان برتری معنوی در یک عنوان دیگر نگاه می کنیم .
hedi;106498 نوشت:
در اینجا پای یک انسان وسط است و شما دیکتاتوری را نسبت به آن برتری میدانید!!!

غلبه و حاکمیت فقط یک جنبه برتری است . البته مرد یا هر موجود دراکی در انجام افعال خود از ادراکش بهره می برد ولو اینکه قائل نیستم در ظلم و تعدی کسی از عقل خودش بهره برده باشد . اما عدم بهره گیری فرد از عقلش در برتریهای ظاهری دلیل بر عدم برتری در آن مجال نیست .
مثلا اگر یک زن زیبا از زیباییش برای فریفتن مردان استفاده کند کار عاقلانه نکرده اما این باعث نمی شود بگوییم صورت او زیبا نیست . این تفکیک مسائل از یکدیگر نعمتی است که باید از خدا طلبید .

hedi;106498 نوشت:
من متوجه جوابتون نشدم یا واضح تر صحبت کنید و یا سعی کنید مستقیم جواب بدهید تا بحث را به بیراه نکشانید چون این جواب جوابه من نبود

شما می گویید قاریان ایرانی با وجود شایستگی بخاطر منع از ورود به مسابقه جلوه نکرده اند پس : زنان هم بخاطر منع مردان فقط و فقط امکان ظهور نیافته اند وگرنه شایستگی دارند .
ما هم وجود شایستگی در زنان را قبول داریم اما در اینجا دو نکته وجود دارد :
1- صحنه چند هزار ساله تاریخ بشری صحنه رقابت زن و مرد است لذا تعمیم مثال قاریان ایرانی به این موضوع درست نیست . چندین هزار سال فرصت خیلی زیادی برای ظهور است
2- بالفرض که به زن امکان حضور داده شود باز هم نمی توانند مانند مردان در این عرصه خودنمایی کنند چون تواناییهای جسمی و روحی آنها نازلتر از مردان است

hedi;106498 نوشت:
دلیل این احکام نه تنها برتریه مردان نیست بلکه نشان دهنده ی سست بودن مردان است! اگر میگویند زن موقع نماز جلوتر از مرد نایستد به این دلیل است که مرد دیگر هیچی از نمازش را نمیفهمد...!!! جلوتر از مرد هم راه نرفتن هم به همین دلیل است! تعجب میکنم شما به عنوان یک مرد واقعیت در اینباره و اینکه این کارها باعث میشه مرد به گناه بیافتد را نمیبینید و میخواهید فکر میکنید که بخاطر برتری مردان این احکام آمده است!

اول اینکه ما برتری تکوینی را حکمت بعضی ادله می دانیم نه دلیل . تفاوت این دو برای اهلش واضح است
دوم اینکه اگر منع از راه رفتن زن در جلو مرد بخاطر سستی مرد است پس دلیل همین حکم در خصوص پدر و فرزند نیز سستی فرزند است .
در قضیه نماز جماعت هم ما قبلا جواب آنرا به بعضی خانومها دادیم و گفتیم علت این حکم این مساله نمی تواند باشد چون به راحتی قابل حل است و آن این است که امام جماعتی که زن است در سمت زنان بایستد همچنانکه امام جماعت مرد در سمت مردان می ایستد . دیگر اینکه اگر اینگونه تاثیر پذیریها مد نظر شارع بود امام جماعت را از سخن شیوا و زیبا منع می کرد چرا که زنان با کلام به مردان میل پیدا می کنند اما شارع مقدس مسجد و نماز و جماعت را محل عبادت شمرده نه محل هوسرانی که بخواهد بر آن مبنا احکام خاصش را تشریع بفرماید .

hedi;106498 نوشت:
منتقد عزیز جمع بندیه بسیار زیبایی داشتی و من هم به همه ی دوستان توصیه میکنم

این گونه موضعگیریها نشانه تخاصم است نه بحث علمی و نه سعی در جستجوی حقیقت . ما در مباحث کاملا مرتبط خود بارها مجبور به توضیح یک مطلب شده ایم آنوقت خانم منتقد سر ته مسائل را زده و کلافی در هم بافته و دلیل درست کرده است . البته ما با نقد فقط یک ادعای او نشان دادیم ایشان هم مثل شما فقط تخاصم دارند نه مباحثه علمی
موفق در صواب

سلام

منتقد;106518 نوشت:
فرهنگو کی میسازه؟ عوام که مهم نستن چون میتونن تا قعر بی فرهنگی پیش برن، علما مهمن که مردم دنباله رو اونها هستن ،مگه اینا رو امام علی نگفتن؟؟؟ مگه شما اینو نیاوردین تا اثبات کنین که برتری مرد بر زن واضحات بوده؟؟ اینا دلیل داشته، به خاطر حدیثای جعلی این تفکراتو داشتن، مثلا حدیثایی مثل اون حدیثی که میگه زن از مرد کمتره چون اولین بار حوا گناه کرد!!!!! اینا رو کی داده دست مردم؟ علمایی که قبولش کردن و این تفکرو گسترش دادن

فرهنگ مجموعه ای است که عوامل بسیار زیاد نرم افزاری و سخت افزاری بر آن تاثیر می گذارند تا جایی که نسبت دادن یک مساله فراگیر فرهنگی به یک قشر یا عامل خاص کاملا قابل تردید است
دیگر اینکه شما اصلا به این موضوع توجه ندارید که اسلام برعکس بسیاری از مکاتب در صدد بازگرداندن هویت زن به او بوده است لذا بطور طبیعی شما هر چه عقب تر بروید تفکر برتری مرد بر زن شدیدتر می شود تا جایی که در سالیانی چند قبل از بعثت رسول ص زن را مایه ننگ و شایسته گور می پنداشتند . پس این فضای فرهنگی بطور طبیعی موجود بوده است و جاعلان حدیث دلیلی برای جعل حدیث در خصوص آنچه که در فضای فرهنگ جامعه موج می زده است نداشته اند مگر اینکه بتوانید ثابت کنید در فضای فرهنگی جامعه آنروز حرکتهای فیمینیستی خطرناکی در حال ظهور بوده است که دشمنان قشر زن متوسل به جعل حدیث شده اند .

منتقد;106518 نوشت:
رقابت؟ یعنی اگه کسی باهوش تر هم باشه چون از نظر جسمی ضعیفتر بوده و چون نسل به نسل بهش ظلم شده،کمتربوده؟ رقابت نابرابر؟ برتری سخت افزاری(زور بازو) بر نرم افزار(قدرت فکر)؟ وقتی اجازه تحصیل به زنها داده نمیشد، وقتی میخواستن برن بیرون داداش قلدرش جلوشو میگرفت و نمیذاشت بره مدرسه ، کسی میتونه بگه عرصه رقابت بوده؟؟؟ اثبات شد که برتری فقط در فیزیک بوده(شما هم اذعان کردی) ،یعنی همونی که تو قرآن میگه

منحصر کردن برتری مرد بر زن در قدرت بازو نشان دهنده بی دقتی یا غرض ورزی است . من تعدادی از برتریهای روحی مرد را می گویم ببینیم کجایش جسمی است ؟
1- شجاعت و جرات بیشتر
2- کنجکاوی و جستجو گری بیشتر
3- جسارت و نداشتن روحیه محافظه کاری
4- تحلیل واقع بینانه تر
5- سرعت بالا در درک شرایط و عکس العمل سریعتر
6- ....
آیا برتری مرد بر زن در این امور فقط بخاطر جسم قویتر است ؟
دیگر اینکه :
جدا دیدن جسم مرد از روحش یک تفکر عامیانه است که ما بارها آنرا نقد کردیم . بر اساس اصول حکمت صدرایی که آیات قرآن هم موید آنست روح انسان از جسمش ناشی می شود . یعنی مبدا روح جسم است هرچند این روح کم کم استقلال وجودی و سپس استقلال عملی می یابد . لذا طبیعی است که در این نوع یعنی انسان روح قویتر مال جسم قویتر باشد . دیگر اینکه شما اصلا سنخیت را که از اصول است فراموش کرده اید . اصل سنخیت ماده معنا می گوید وِیژگیهای جسمی باید متناسب با ویژگیهای روحی باشد معنای این جمله آنست که جسم زنانه بدرد روح مردانه نمی خورد و بالعکس . پس اگر مرد از لحاظ جسمی قویتر است باید متناسب با تواناییها و قوتهای درونی او باشد نتیجه اینکه : جسم قویتر مرد نسبت به زن در نوع انسانی نشان از وجود روح قویتر در اوست .
موفق در تعمق

حامد;105514 نوشت:
[=navy]سلام

بله ما هم قبول داریم هردو در نوع انسانی برابرند اما این به معنای یکسانی آنها در برخورداری از استعدادها و در نتیجه کمالات نوع نیست .
دیگر اینکه شما هیچ نص دینی یا مدرک دیگری ارائه نکردید که خلقت مستقل زن را نشان دهد .
موفق باشید
[/QU
[="Tahoma"]با سلام و احترام
این مطلب که اظهر من الشمس است که استعدادهای زن و مرد یکسان نیست، آنچه مهم است این است که هر یک به کمال مطلوب خویش برسند، آیا این برای مرد نقص است که نمی تواند به طفل شیرخوار شیر بدهد!! مسلم نه ، چون وجودش چنین اقتضایی ندارد، اما این برای مرد نقص است که به دنبال معیشت نرود زیرا از او مطالبه می شود، به همین صورت شما نمی توانید بگویید مرد تکوینا در فلان موضوع برتری دارد که زن ندارد، برای زن نقصی نیست اگر در موضوعات وابسته به اقتضای وجودی مرد، ضعیف تر باشد چون اصولا از او این مطلب درخواست نشده و خدای متعال هم بر اساس همان طرفیت کمال را ترسیم نموده و ار او تکلیف می خواهد که لا یکلف الله نفسا الا وسعها
اما ادله با بررسی منصفانه آن ها

قرآن کریم در آیات متعددی این موضوع را مطرح کرده است; از جمله آیه 21 سوره روم، 27 نحل، 11 شوری، 49 ذاریات، و آیه 1 سوره نساء. از باب نمونه و رعایت اختصار، به تفسیر و توضیح آیه اول سوره نساء پرداخته و نظریات مختلف مفسران و دانشمندان را در این مورد، بررسی می‏نماییم:
یایها الناس اتقوا ربکم الذی خلقکم من نفس واحدة و خلق منها زوجها...»; تعدادی از مفسران و دانشمندان اهل تسنن اعتقاد دارند که زن از دنده چپ مرد آفریده شده است. از جلمه طبری پس از این‏که در تفسیر خود نظرات مختلف محدثین را در این مورد می‏آورد، به بررسی آن‏ها می‏پردازد. هرچند که در آخر نظر خود را بیان نمی‏دارد، اما آنچه از شواهد به دست می‏آید این است که او هم این نظریه را بیش‏تر قبول دارد و حتی در تاریخ خود (تاریخ طبری) این‏گونه می‏آورد: «.. خدا آدم را در بهشت قرار داد که در آن تنها همی رفت و همسری نداشت که بدو آرام گیرد لحظه‏ای بخفت و چون بیدار شد زنی را بالای سر خود دید که خدای از دنده او خلق کرده بود... به گفته اهل تورات و دیگر مطلعان، خوابی برای او [آدم] انداخت. آن‏گاه یک دنده او را از طرف چپ بگرفت و جای آن را از گوشت پرکرد و آدم هم‏چنان در خواب بود تا خدا از دنده وی حوا را بیافرید...» (1)

1- ترجمه تاریخ طبری، ج 1، ص 63

موضوع قفل شده است