عقل و احساس زنها(آیا مرد از زن برتره؟)کاربران یاری کنند.

تب‌های اولیه

143 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
عقل و احساس زنها(آیا مرد از زن برتره؟)کاربران یاری کنند.

سلام دوستان

در ابتدا قبل از اغاز بحث توجه شما را به ایاتی از کلام الله جلب می کنم

وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يكُونَ لَهُمُ الْخِيرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَنْ يعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُبِينًا(الأحزاب/36)
هيچ مرد و زن با ايماني حق ندارد هنگامي که خدا و پيامبرش امري را لازم بدانند، اختياري (در برابر فرمان خدا) داشته باشد؛ و هر کس نافرماني خدا و رسولش را کند، به گمراهي آشکاري گرفتار شده است!

دوستان از شما می خواهم که حدود الهی را در بحث رعایت کرده و حواستان باشد که گمراه نشوید

و از دایره حکم خدا خارج نشوید

و من از کارشناسان مختلف تقضی دارم تذکرات لازم را بدهند و در صورت بی حرمتی به جنس مقابل
(کاملا عادلانه و بدون تعصب جنسیتی) اقدام به اصلاح و یا حذف پست موضوع بدهند

خلاصه این بحث برای نشست صمیمی است نه جنگ و دلخوری پس من مسئولیتی در مورد جنگ و دعوا ها ی احتمالی نمی پذیرم حواستان را خوب جمع کنید:ok::Sham::khandeh!:

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

سوال عقل برتره یا احساس؟(دیدگاه فلسفی):Gig::Sham:

عقل و احساس مرز مشخصی ندارن

مثلا میگن زنا احساسشون بیشتر از عقلشونه!!!
میگن مادر احساسش بیشتر از عقلشه و به بچش احساس زیادی داره به خاطر اینه که بهش شیر میده!

اما اینطور نیست،شیر دادن به بچه و محبت بهش عین عقله
این احساس متضاد عقل نیست که میگن زنا ناقص العقلن!
دقیقا برعکسه

این بحث ادامه بحث زیره ولی از لحاظ فلسفی:
http://www.askdin.com/showthread.php?t=11602&page=13

سلام
به نظرم عقل و احساس مکمل هم هستند

mkk1369;105726 نوشت:
فلسفه عقل و احساس(ایا مرد از زن برتره؟)

سلام
جوابش خیلی ساده است .
در روایت است که :
اول ما خلق الله العقل : اولین چیزی که خدا خلق کرد عقل بود . بعد می فرماید : خداوند به عقل فرمود پشت کن و برو و بعد فرمود برگرد . سپس فرمود : به عزت و جلالم قسم که بوسیله تو پاداش می دهم و بوسیله تو عقاب می کنم .
هیچ چیز جز شبهه باعث نمی شود که کسی برتری عقل و صاحب آن را نپذیرد . البته عقل در مرد قویتره و در زن ضعیفتر . قرار هم نیست عاطفه کارایی و اثری نداشته باشه برعکس . اما عاطفه در مرد هم هست . اما کنترل شده چون عقل عقال عاطفه مرده . اگر به زن و مرد با هم نگاه کنیم یک مجموعه کامل و متناسبند به لحاظ آثاری که باید داشته باشند اما هرجا نگاه جدا کردیم هیچ راهی نداریم جز اینکه امتیازات رو لحاظ کنیم .
موفق باشید

نقل قول:
ول ما خلق الله العقل : اولین چیزی که خدا خلق کرد عقل بود . بعد می فرماید : خداوند به عقل فرمود پشت کن و برو و بعد فرمود برگرد . سپس فرمود : به عزت و جلالم قسم که بوسیله تو پاداش می دهم و بوسیله تو عقاب می کنم .

این عقل ،ایمانه،نه عقل معاش اصلا اسم عقل معاش عقل نیست،تدبیره
امام علی :عقل سه نوع است...
ازکجا معلوم این عقل اونیه که شما میگین؟؟(تازه به فرض اثبات برتری اون نوع عقل مدیریتی در مرد)
تفسیر به رای ممنوع!
http://www.askdin.com/showpost.php?p=13474&postcount=1
http://www.askdin.com/showthread.php?t=6478

منتقد;105818 نوشت:
این عقل ،ایمانه،نه عقل معاش اصلا اسم عقل معاش عقل نیست،تدبیره امام علی :عقل سه نوع است... ازکجا معلوم این عقل اونیه که شما میگین؟؟(تازه به فرض اثبات برتری اون نوع عقل مدیریتی در مرد)

سلام
به بحث دامنه داری وارد شدید چون اثبات تفاوت عنوان عقل در روایت مذکور و در آیات و روایات به گردنتون می افته . یا علی این گوی و این میدان شما اثبات کنید ما نقدش می کنیم . ما معتقدیم عقل هرجا باشه عقله یعنی مدیر و مدبره چه عقل کلی که یک عالم رو تدبیر می کنه چه عقل معاش که زندگی یک فرد یا خانواده رو تدبیر می کنه . این عقل معاش تجلی و ظهور همان عقل کلی است که در یک شان جزئی در حال تدبیره .
موفق باشید

نقل قول:
شما اثبات کنید ما نقدش می کنیم
[=times new roman]شما اول ادعایتان را اثبات کنید بعد،معلومست که این عقل با عقل مدیریت جنگ و .. یکی نیست،تازه هنوز اثبات نشده این عقل در زنان کمتره چون اون احادیث ضعیفن و کلی مشکل دیگه دارن
شما اثبات کنید عقل در این حدیث ،عقلیست که مد نظر شماست.
ما شنیدیم اولین چیزی که خدا خلق کرد پیامبر بود که همان عقل و ایمانست.
شما دارید احادیث دیگر که میگویند عقل واقعی ،ایمانست را خط بطلان میکشید.حرف ما اثبات شده ،شما بفرمایید خلافش را اثبات کنید.

اینجا رو هم نگاه کنید:

عقل (آزمون سنجش عقل ) عمومی
http://www.askdin.com/showthread.php?t=11686

[=times new roman]گرحکم شود که مست گیرند درشهرهرآنچه هست گیرند

منتقد;105830 نوشت:
شما اول ادعایتان را اثبات کنید بعد،معلومست که این عقل با عقل مدیریت جنگ و .. یکی نیست،تازه هنوز اثبات نشده این عقل در زنان کمتره چون اون احادیث ضعیفن و کلی مشکل دیگه دارن شما اثبات کنید عقل در این حدیث ،عقلیست که مد نظر شماست. ما شنیدیم اولین چیزی که خدا خلق کرد پیامبر بود که همان عقل و ایمانست. شما دارید احادیث دیگر که میگویند عقل واقعی ،ایمانست را خط بطلان میکشید.حرف ما اثبات شده ،شما بفرمایید خلافش را اثبات کنید.

سلام
ما بارها و بارها تو همین مباحث از خود خواهران محترمه شنیدیم که عاطفه زنها عامل تضعیف عقل زنهاست بعد هم روی ارزشمند بودن عاطفه مانور دادن . حالا که ما بحث ضعف عقل حضرات رو مطرح می کنیم می زنن زیرش که نه روایت ضعیفن و .... مشکل ما در این مباحث اینه که با خانومها طرفیم و خانومها هم اصلا منطقی بحث نمی کنن و یک موضع ثابت ندارن یک حرفی که روش وایسن ندارن .
اصلا بی خیال . ما تو همون تاپیک خودمون به اندازه کافی مشکل داریم . این تاپیک به خالق اولیش حواله باشه .
موفق باشید

نقل قول:
ما بارها و بارها تو همین مباحث از خود خواهران محترمه شنیدیم که عاطفه زنها عامل تضعیف عقل زنهاست بعد هم روی ارزشمند بودن عاطفه مانور دادن . حالا که ما بحث ضعف عقل حضرات رو مطرح می کنیم می زنن زیرش که نه روایت ضعیفن و .... مشکل ما در این مباحث اینه که با خانومها طرفیم و خانومها هم اصلا منطقی بحث نمی کنن و یک موضع ثابت ندارن یک حرفی که روش وایسن ندارن .
شما خیلی منطقی تشریف دارین!
معلومه:
من در هیچکدام از نظرام چنین چیزی نگفتم
خانمهای دیگه هم بمن مربوط نمیشن!

مشکل من اینه که طرف بحثم فvدیه که کوچکترین منطقی برای طرف مقابل قائل نیست و اصلا نمیخواد در نظراتش عمیق بشه!برای همین من مجبور به تکرار و تکرار تکرار هستم!
شما اصلا نمیخواین بفهمین من چی میگم!
اصلا نمیخواین به دید یه نظر بهش نگاه کنین!

منتقد;105846 نوشت:
شما اصلا نمیخواین بفهمین من چی میگم! اصلا نمیخواین به دید یه نظر بهش نگاه کنین!

سلام
من معتقدم خوانندگان خودشون می تونن قضوت کنن . لذا نیازی به جواب نیست
موفق در صواب

با سلام

و تشکر از نظرات دوستان

خواهش میکنم قوائد ذکر شده در اغاز بحث را رعایت کنید:ok:

و اما یک سوال

عقل احساس است یا احساس عقل؟

عقل چیست؟ ایا مغز همان عقل است؟

احساس چیست؟ ایا احساس همان عقل است؟:Gig::Gol:

mkk1369;105926 نوشت:
عقل احساس است یا احساس عقل؟ عقل چیست؟ ایا مغز همان عقل است؟

سلام
عقل و احساس به لحاظی متقابلین هستند . عقل قوه دراکه انسان است . درک و علم هم جز به امتیاز ممکن نیست لذا کار عقل محدود سازی مقام قلب است تا ظهور یابد و متجلی شود . وقتی از مقام کنترل گر عقل تنزل می کنیم نوعی عصیانگری تحقق یافته و وهم و خیال را موجب می شود . این دو هم قوای دراکه اند که محدودیتها را بسیار زیاد می کنند این تکثر بیش از حد که همراه با تحدید است نوعی بحران وجودی محسوب می شود مانند فشرده ساختن یک ماده گازی در یک فضای بسیار کوچک . این در سیر نزولی وجود است .
انسان پس از وجود جسمانی از همین مقام خیال و وهم آغاز می شود . در این مقام احساس و عاطفه قویتر است اما با توجه به میل موجود عقلانی تر به اصل خویش جنس مرد آثار کنترل کنندگی بیشتری نسبت به خیال و وهم خود دارد لذا احساسات در او کنترل شده ترند . این میل بیشتر به مقام عقل هم باعث می شود او زودتر به این مقام برسد و این خود رمزی در کمال جنس مرد است . اما وصول به مقام قلب که مقام مافوق مقام عقل است نه مادون آن باز برای موجودی فراهمتر است که به این مقام یعنی عقل نزیکتر باشد و پس از رسیدن بدان راهش را بسوی مقام قلب ادامه دهد .
شباهتی مابین مقام خیال و مقام قلب است و آن میل به رهیدگی از کنترل کنندگی عقلانی است . اما علت هریک با دیگری فرق دارد . مقام قلب از مقام عقل گریزان است چون می خواهد اسیر تحدیدهای آن نشود اما مقام خیال و وهم از این جهت از عقل گریزانند که نمی خواهند به اطلاق عقل برسند چه اینکه با رسیدن به این اطلاق هویت خود را از دست می دهند . لذا کارکرد مقام خیال و وهم با مقام قلب هرچند شبیه است اما جهات آن کاملا با هم تفاوت دارند .
موفق باشید

سلام و درود:Gol:

بزرگواران خانم و آقا!:Gol:

الان چند هفته ای میشه تاپیک هایی با امثال این عناوین در سایت مطرح میشه

که گاها هم به خاطر بی نتیجه ماندن و کل کل ها ی بی مورد قفل میشوند

این اصلا درست نیست که دو گروه همدیگر را می کوبند!!!

مرد و زن مکمل هم اند:Gol:

مرد بدون زن و زن بدون مرد معنا نداره:ok:

به قول استادی قرن ها سیاست دنیا در دست مردان بود جز خشونت چیزی ندیدیم

شاید اگر دست زنان و احساسات آنها بود دنیا زیباتر بود!!!

به هر حال لطف کنید مراعات کنید!!!

منظورم هم به شخص و پست خاصی نیست:Gol:

علی یارتان:Gol:

سلامی گرم به همه اسک دینی ها
در مدت اخیر تاپیک هایی درباره عقل و احساس زنان و بعد از آن مردان ایجاد شد.بحث و گفتگوها بین صنف خانم ها و صنف آقایون واقعا دیدنی بود، ...... چرا؟
چون که مشخص شده چه کسانی حاضر به بحث علمی و منطقی هستند و جانب دارانه حرف نمی زنند.
و چه کسانی نگاهی جامع و ارزشمند به سطح جامعه دارند و مطالب رو عمیق نگاه میکنند و چه کسانی هم نگاهی به چند مرد و زن اطرافشون دارند و به همه تسری میدند و نقطه ای نگاه میکنند.
و دیگه اینکه ما چقدر دین رو شناختیم و کلام نبی و امامانمان رو فهمیدیم و ....
برای جمع بندی این نوع تاپیک های خوب این تاپیک در انجمن اخلاق مناسبه و
بنده از همه افراد سایت دعوت به همکاری در این موضوع میکنم.

*
ادب و احترام

علمیت مطالب
انصاف
جامع نگری
رعایت نظم در بحث و پراکنده ننمودن موضوع

*
از شرائط این تاپیک هست حتی برای شما دوست عزیز

عرفان;106094 نوشت:

ادب و احترام

علمیت مطالب
انصاف
جامع نگری
رعایت نظم در بحث و پراکنده ننمودن موضوع

*
از شرائط این تاپیک هست حتی برای شما دوست عزیز

استاد اون موقع که بعضی ها دست در دست هم داده بودن و به ما میگفتن اگه ظرفیت....

نیان توی این تایپیک

چرا اون موقع اینارو نفرمودین

guest;106226 نوشت:
استاد اون موقع که بعضی ها دست در دست هم داده بودن و به ما میگفتن اگه ظرفیت....

نیان توی این تایپیک

چرا اون موقع اینارو نفرمودین

سلام
نگفتم بهتر شد
-------->
چون ما حدّ و ظرف وجودیمون رو شناختیم.
سطح علمیمون رو محک زدیم.
دیگران هم خودشون رو نشون دادند.
در ضمن با اینکه با دقت پیگیری میکردم اما بحث بی ادبانه دنبال میشد بی اعتنایی بنده نشان دهنده اعتراض به نحوه گفتگو بود.
این خودش یک تلنگر برای مراقبه بیشتر به ما میزنه.

سلام

با تشکر از حامد گرامی

به نظرتان ایا اینکه احساس شیره ای از عقل

و عقل شیره ای از احساس است درس می تونه باشد؟

شیره=عصاره درون مایه یا زاده:Gol:

درسته که خانم ها نسبت به مردها عاطفی ترند ولی این دلیل بر کمتر بودن از نظرعقلی نیست. در خیلی از مسایل خانم ها خیلی منطقی تر و عقلانی تر از اقایون کار میکنند.

mkk1369;106244 نوشت:
به نظرتان ایا اینکه احساس شیره ای از عقل و عقل شیره ای از احساس است درس می تونه باشد؟

سلام
عقل و عاطفه هریک شانی از شوون نفس انسانی هستند که در مراتب وجودی او قرار دارند .
توضیح مطلب اینکه :
مقام قلب یا همان مقام عشق مقام به هم پیوستگی بحت و بسیط است که تفکیک حقایق در آن وجود ندارد مقام عشق مقام رها از قید و بند است . این حقیقت در مرتبه پائینتر به نحو حقیقت عقل ظهور می کند لذا عقل اولین حد مقام قلب است . این تحدید وجودی در مرتبه وهم افزایش می یابد و حدودات حقایق زیاد می شود تا اینکه در مقام خیال به حد بالاتر و در مقام ماده و جسمانیات به حداعلای تحدید و تکثر می رسد .
این در سیر نزولی وجود است .
حال انسانی داریم که سازنده سیر صعودی وجود است . او از جسمانیات آغاز می شود و به خیال و وهم ترقی می یابد و اگر توفیق یار شود به مقام عقل بار یافته و از آنجا به مقام عشق می رسد .
زن و مرد در توجه به مراتب اختلاف دارند . و این از عجایب است . مرد به مقام عقل میل دارد لذا مرد کلی نگر است و با جزئیات میانه خوبی ندارد . زن به جزئیات توجه دارد و بدان میل نشان می دهد و از کلی نگری عقل خیلی خوشش نمی آید اما در وجود او اثر مقام عشق جلوه ای بیشتر دارد . این ویژگی خیال و وهم است که مانند مقام عشق عقل گریزند . عشق از عقل بواسطه رهایی اش گریزان است و مقام خیال بواسطه فرار از کنترل شدن عقل گریز است . لذا اگر ترکیب شایسته ای از عقل و عاطفه در زن محقق شود کثرتش به کوثر مبدل می شود . در حالیکه مرد از امور متکثر گریزان است و نمی تواند بین کثرات بسیار را ائتلاف دهد اما زن با ویژگی عاطفه آنها را به هم پیوند می زند و در مقام کثرت کوثری می سازد . البته باید توجه شود که جزئی نگری در هردو جنس مرد و زن موجود است اما جزئی نگری مرد نسبت به زن یک کلی نگری است لذا کوثر مرد در مقامات بالاتری محقق می شود .
پس حقیقت عقل عشق و رقیقت عشق عقل است . تفاوت این دو در مرتبه است . ظهور آثار این دو در نوع انسانی به این نحو است که زن حامل آثارگوهر عشق است و مرد حامل آثارگوهر عقل . ترکیبی شایسته از این دو در جامعه بشری و در تک تک افراد بشر آنرا به بهشتی دلپسند مبدل می سازد اما چه شد ؟
زن در جزئی نگری خود اسیر کثرات گشت و در دوری از دین بجای ساختن کوثر از کثرات هاویه هوس را برافروخت و مرد در کلی گرایی خود به مظالم بزرگ روی آورد .
پس علت توفیق بیشتر مرد در میدان تکامل چیست ؟
علت توفیقش آنستکه در مقام کثرات ، حقیقت کنترلگر عقل تکامل بخش تر از حقیقت رها ساز عشق است . عقل نظم و انضباط می دهد و نظم عامل هر کمالی در کثرات است درحالیکه عاطفه به واسطه خاصیت رهایی از قید و بند که ویژگی اصل آن یعنی مقام عشق است بر هم زننده نظامات و کنترلهاست پس برای زن بی تقوی و بی دین کمالی جز دنیاطلبی بیش از پیش و هوسرانی نمی ماند .
موفق باشید

(1)
تقسیم بندی

اجازه بدید بحث رو به دو تقسیم کنم:
الف) بررسی آنچه که هست(بررسی آزمایشگاهی جامعه و حال حاضر).
ب) بررسی آنچه که باید باشد(بررسی آنچه که درست است و نگاهی علمی به قضیه).
سوال میشه چرا به این شکل تقسیم ؟
جواب اینکه: چون همیشه آنچه که در حال حاضر هست با آنچه که باید باشد مطابق نیست، شاید بعضی از افرادی که اعتقاد دارند زن ها ناقص العقل اند
نگاه به بعضی از آنچه که هست دارند.
بعضیها هم که زن رو کامل و مساوی با مرد میدانند و هیچ فرقی قائل نیستند
نگاه تک بُعدی به پیرامون دارند.
بگذارید همین اول تکلیف مورد الف را مشخص کنم که چون به آنچه که هست
می رسیم، به یک تحقیق میدانی و بسیار وسیع و پر کار نیاز داریم ،موقتا
بررسی اش نمیکنیم.

گوهر وجودی زن و مرد یکی است، هر دو انسانند و طبیعتاً با یکدیگر شباهت های بسیار دارند، ضمن آنکه در مواردی با یکدیگر تفاوت دارند.
اگر به توصیف آفرینش زن و مرد در قرآن مراجعه کنیم، درخواهیم یافت که تفاوتی در ماهیت و سرشت زن و مرد وجود ندارد.بنابراین آنچه که به عنوان تفاوت بین زن ومرد مطرح می شودتفاوت درویژگیها وخصوصیات روحی وجسمی زن ومرد است ،که وجود این تفاوتها باعث کامل شدن این دوعنصر می شود.

شهید مطهری در کتاب نظام حقوق زن در اسلام می فرمایند:
اگر زن دارای جسم و جان و خلق و خوی مردانه بود محال بود که بتواند مرد را به خدمت خود وادارد و مرد را شیفته وصال خود نماید، و اگر مرد همان صفات جسمی و روانی زن را می داشت ممکن نبود زن، او را قهرمان زندگی خود حساب کند و عالی ترین هنر خود را صید و شکار و تسخیر قلب او به حساب آورد. مرد جهانگیر و زن مردگیر آفریده شده است.
قانون خلقت زن و مرد را طالب و علاقه مند به یکدیگر قرار داده است، اما نه از نوع علاقه ای که به اشیاء دارند. علاقه ای که انسان به اشیاء دارد از خودخواهی او ناشی می شود، یعنی انسان اشیاء را برای خود می خواهد، به چشم ابزار به آنها نگاه می کند، می خواهد آنها را فدای خود و آسایش خود کند، اما علاقه زوجیت به این شکل است که هر یک از آنها سعادت و آسایش دیگری را می خواهد، از گذشت و فداکاری درباره دیگری لذت می برد.

حامد;106342 نوشت:
سلام
ن و مرد در توجه به مراتب اختلاف دارند . و این از عجایب است . مرد به مقام عقل میل دارد لذا مرد کلی نگر است و با جزئیات میانه خوبی ندارد . زن به جزئیات توجه دارد و بدان میل نشان می دهد و از کلی نگری عقل خیلی خوشش نمی آید

سلام ، نقل قولی از جناب طارق :


با او

عرض سلام و ادب ؛


به طور کلی هر نگرشی چه جزئی و چه کلی به قوه ی ادراک و در واقع عقل انسان بر می گردد. پس این کلام مطرح شده در اینجا هم متکی بر تفاوت در عقل زن و مرد است. و اگر نگرش جزئی را به عقل عملی برگردانیم و نگرش کلی را به عقل نظری که آن را مُدرِک کلیّات می نامند ، پس دوباره همان بحثی که در تاپیک تفاوت زن و مرد در قدرت تعقل مطرح شد با بیانی دیگر تکرار شده است.


پس مهم است که بدانیم عقل به چه معنی مد نظر بوده و تعابیر مختلفش را متمایز کنیم. عقل به معنی «ما به الادراک» مَقسَم عقل نظری و عقل عملی است ولی عقل به معنی «مُدرِک کلّیات» همان عقل نظری است که قِسم عقل به معنای قبلی بوده و قَسیم عقل عملی است.

***********************************************

اما نکته ی دیگراین است که به هیچ وجه با بررسی بعضی مصادیق و استقراء ناقص در مورد مردان و زنان نمی توان ادعایی را در ساختار وجودی و بُعد انسان شناختی آنها مطرح کرد ، بلکه چنین اظهار نظری باید با روال دقیق علمی و از مسیر برهان عقلی یا استناد محکم و بدون تاویل به متون دست اول نقلی بگذرد.
و اصولا وقتی می خواهید در مورد نفس و عقل زن و مرد صحبت کنید ، که حقایقی غیر مادی و خیر محسوس هستند ، نمی توان صرفا متکی به مشاهدات و محسوسات و تجربیات نظر داد.


***********************************************

و از آن هم گذشته ، اگر همه ی زنان ایرانی یا اکثریت آنها را هم بررسی کنید ، باز هم نمی توان چنین ادعا کرد ، شاید این به خاطر بستر اجتماعی و تربیتی ایران است و اتفاقا در ملل دیگر ما برعکس این را مکرر می بینیم که مثلا خانم هایی قاضی،پلیس و دارای مسئولیت های دیگر هستند و دید کلی و بسیاری خوبی دارند و به خوبی میان کلی نگری و جزئی نگری تمییز قائل می شوند.

***********************************************

و همین مطالب که عرض شد در نقد اصل حرف شما و نوع اثبات حرفتان کافی است و من وارد حوزه های دیگر نمی شوم که مثلا : واقعا یک خانمی با دیدن هزاران قتل و جنایت و توهین ها و ظلم ها ، تمام این جزئیات را در سرزمین کردبلا ندیده و با آن دید وسیع و کلی و خدابین می گوید : «ما رأیت الّا جمیلا» ، چنین جمله ای از دید کلی نگر ناشی می شود یا جزئی نگر؟!!!

مگر اینکه یا خانم بودن حضرت زینب(س) را زیر سوال ببرید که محال است و یا به کلام خود تخصیص بزنید که آنوقت دیگر این قاعده ی کلی تان راجع به خانم ها از کلیت می افتد و قانون لازم الصدقی نخواهد بود.پس لزوما قطعیت نخواهد داشت که این همان مدعای ماست که ثابت می شود.

لذا کلی نگری و جزئی نگری به مرتب کمال انسانی و میزان روحیه و دید کثرت گرا یا وحدت گرای او بر میگردد و نه به جنسیت او.

احساسات مرد نسبت به زن، طالبانه و نیاز آمیز و احساسات زن نسبت به مرد، مطلوبانه است. مرد مظهر طلب و زن مظهر مطلوب است. بر همین اساس عالی ترین هنر زن همواره این بوده است که قلب همسر خود را تسخیر کند و او را شیفته ی خود سازد. دستگاه آفرینش نیز توانایی جسمی و روحی لازم را برای این دلربایی در اختیار نیز قرار داده است تا بتواند مرد را در دام عشق و محبت خود اسیر سازد و با تدابیر ظریف در وجود او نفوذ کند و او را به خدمت در آورد .
قانون خلقت اين تفاوتها را به اين منظور ايجاد كرده است كه بدست خود حقوق و وظائف خانوادگی را ميان زن و مرد تقسيم كند.

سلام

tobeh;106486 نوشت:
پس این کلام مطرح شده در اینجا هم متکی بر تفاوت در عقل زن و مرد است. و اگر نگرش جزئی را به عقل عملی برگردانیم و نگرش کلی را به عقل نظری که آن را مُدرِک کلیّات می نامند ، پس دوباره همان بحثی که در تاپیک تفاوت زن و مرد در قدرت تعقل مطرح شد با بیانی دیگر تکرار شده است.

شما عقل را در انسانها بالفعل دانسته اید و به تقسیم بندی آن اقدام نموده اید اما ما اکثر قریب به اتفاق انسانها را دارای آثاری از مقام عقل ( مردان ) ودارای آثاری از مقام مقام عشق ( زنان ) می دانیم . چه اینکه انسانها از قوه خیال حیات معنویشان را آغاز می کنند و به وهم راه می یابند اما تعداد کم شماری از آنها مقام عقل و عشق را در حیات دنیوی تجربه می کنند . این نکته ظریفی است که بعدا مشکلاتی را حل می کند مثل اینکه اگر مردان عاقلند پس چرا این همه خطا و اشتباه و انحراف دارند . این سوال بجایی است اما مبنایش غلط است . مبنای این تفکر فعلیت عقل در مردان است در حالیکه واقعیت خارجی وجود آثاری از مقام عقل در مرد یعنی همان کلی نگری است . پس ایراد وارد نیست چون عقل در تعداد کمی از مردان فعلیت دارد .
tobeh;106486 نوشت:
اما نکته ی دیگراین است که به هیچ وجه با بررسی بعضی مصادیق و استقراء ناقص در مورد مردان و زنان نمی توان ادعایی را در ساختار وجودی و بُعد انسان شناختی آنها مطرح کرد ،

درست است که ارزش استقراء به اندازه قیاس نیست اما اخراج آن از دایره ادله نتیجه بخش صحیح نمی باشد . اکنون بسیاری از علوم تجربی بر پایه استقراء هستند همان علوم تجربی که حیات مادی را اکنون اداره می کنند .
tobeh;106486 نوشت:
اصولا وقتی می خواهید در مورد نفس و عقل زن و مرد صحبت کنید ، که حقایقی غیر مادی و خیر محسوس هستند ، نمی توان صرفا متکی به مشاهدات و محسوسات و تجربیات نظر داد.

قیاس مواد خود را از امثال مشاهده بدست میآورد بلکه اقسامی از مشاهده مثل مشاهده باطنی پایه محکمی برای علوم می توانند باشند . دین و وحی هم از جنس شهود باطنی اند .
mona110;106491 نوشت:
اگر همه ی زنان ایرانی یا اکثریت آنها را هم بررسی کنید ، باز هم نمی توان چنین ادعا کرد ، شاید این به خاطر بستر اجتماعی و تربیتی ایران است و اتفاقا در ملل دیگر ما برعکس این را مکرر می بینیم که مثلا خانم هایی قاضی،پلیس و دارای مسئولیت های دیگر هستند و دید کلی و بسیاری خوبی دارند و به خوبی میان کلی نگری و جزئی نگری تمییز قائل می شوند.

وقتی مشاهده زنان نتیجه بخش نباشد شنیدن ادعاهای دنیای غرب بی تعهد به اخلاق چقدر ارزش دارد ؟ البته کسی انکار توان زنان را نمی کند بلکه بحث در میزان توانایی او سبت به مردان است .
tobeh;106486 نوشت:
عرض شد در نقد اصل حرف شما و نوع اثبات حرفتان کافی است و من وارد حوزه های دیگر نمی شوم که مثلا : واقعا یک خانمی با دیدن هزاران قتل و جنایت و توهین ها و ظلم ها ، تمام این جزئیات را در سرزمین کردبلا ندیده و با آن دید وسیع و کلی و خدابین می گوید : «ما رأیت الّا جمیلا» ، چنین جمله ای از دید کلی نگر ناشی می شود یا جزئی نگر؟!!!

جایی که شما استقراء ناقص را بی اعتبار می دانید تکیه بر یک مورد شخصی چقدر ارزش علمی دارد ؟
این کلام عرشی حضرت زینب نشانه ارتقاء او به مقام شهود باطنی حقایق کربلاست و اتفاقا این یعنی مشاهده وحدت در کثرتی که جایگاه اصلی ایشان است . این شهودی است که کثرت را کوثر کرده است .

mona110;106491 نوشت:
یا خانم بودن حضرت زینب(س) را زیر سوال ببرید که محال است و یا به کلام خود تخصیص بزنید که آنوقت دیگر این قاعده ی کلی تان راجع به خانم ها از کلیت می افتد و قانون لازم الصدقی نخواهد بود.پس لزوما قطعیت نخواهد داشت که این همان مدعای ماست که ثابت می شود.

وقتی کلام در برتری جنس نسبت به جنس دیگر باشد نه فرد نسب به فرد دیگر دلیل مخدوش نمی شود
tobeh;106486 نوشت:
کلی نگری و جزئی نگری به مرتب کمال انسانی و میزان روحیه و دید کثرت گرا یا وحدت گرای او بر میگردد و نه به جنسیت او.

البته شما استقراء را کنار گذاشتید و عجیب نیست که چنین نتیجه گیری کنید . این کار شما یعنی نادیده گرفتن حقایق خارجیه در حالی خرومندان از ظواهر به بواطن راه می یابند .
موفق باشید

با سلام

احساس عقلی چه طور

ایا احساسات عقل است؟

یعنی می شود احساسات زنانه را نشان تدبیر زنانه عقل سرشارشان دانست

لطفا در جواب دقت کنید چون تاریخ را هم بخواهیم بررسی کنیم

زنانی بوده اند که علاوه بر حس زنانه دارای عقل و تدبیر شایسته و بالایی بودند:Gol:

مردان با توجه به مسووليت و وظايفي که بر عهده دارند و زنان متناسب با مسووليت خود، يکي از تعقل و ديگري از احساسات پاک و خدادادي بايد استفاده کنند. در قرآن و احاديث ائمه اطهار(ع) هيچ کدام را بر ديگري رجحان نداده اند و مساله برتري همان تقوي است که لا زمه تقوي هم عقل و هم احساس است.خداوند نظام خلقت را بدون هیچ نقص و عیب آفریده و به انسان ها عقل و شعور و حس عطا کرده، همین طور هم در زن و مرد مشترکا عقل و احساس را قرار داده با این تفاوت که در مرد قوه تعقل و در زن قوه حس و ادراک حسی را رجحان بخشیده و این به دلیل هماهنگی و نظم بیشتر و پر کردن نقاط خالی به وسیله یکدیگر است.
عقل بی عاطفه خطرناک است وعاطفه بدون عقل قابل اعتماد نیست،آدم کامل آن است که هم عقل دارد وهم عاطفه.

mkk1369;106514 نوشت:
احساس عقلی چه طور ایا احساسات عقل است؟ یعنی می شود احساسات زنانه را نشان تدبیر زنانه عقل سرشارشان دانست لطفا در جواب دقت کنید چون تاریخ را هم بخواهیم بررسی کنیم زنانی بوده اند که علاوه بر حس زنانه دارای عقل و تدبیر شایسته و بالایی بودند

سلام
انسان یک حقیقت ذو مراتب واحد است . ظهور احساس در عقل ، کنترل شده و زیباست و لازمه عمده مقامات انسانی اما عشق بی عقل یعنی رها از کنترل در مقام مافوق عقل و به ندرت برای کاملان و در مقام خیال افسار گسیخته و به کثرت برای ابناء بشر پیش می آید .
همانطور که گفته شد عاطفه اثر میل به مقام عشق در عالم کثرت است لذا به حسب اصل مطلوبش یعنی مقام عشق ایجاد ائتلاف می کند و این اگر در تحت عقل صورت گیرد از فساد در امان است وگرنه بیش از اینکه مطلوب باشد مخرب است
پس ما در تکامل انسانی همیشه نیازمند ویژگی کنترل کنندگی عقل هستیم که اگر حاصل شود مطلوب است وگرنه مشکل آفرین خواهد بود چه در مرد چه در زن البته با تفاوتی که در میل ایندو به مقام عقل و عشق است
ما مباحث را کلی مطرح می کنیم و نظر به مورد خاص نداریم
موفق باشید

حامد;106672 نوشت:
ما مباحث را کلی مطرح می کنیم و نظر به مورد خاص نداریم موفق باشید

سلام

درمورد خاص بستگی دارد چه شخصی باشد

مثلا حضرت زهرا(س) و خطبه ای که بعد از رحلت رسول الله خواندند

ایا این خطبه از سر احساس زنانه بود یا از عقل با کمالات ان بانوی معصوم؟

حضرت زهرا(س) به عنوان یک زن و بانوی دو عالم یک الگوی خوب و کامل برای زنان هستند که خود را باید با رفتار و کردار ایشان محک بزنند
البته اگر خواهان زندگی خوب و سعادت مند باشند
قابل ذکر است که یک شبه اینجا مطرح است که بنابه دلایلی بیان نکردم
اگر خودتان متوجه نشید در پیام خصوصی به شما می گویم
ولی فکر کنم مشخص باشد:Gig::Gol:

فقط جناب حامد گرامی لطفا نوشته ها را با سایز بزرگ تایپ کنید چون چشم ادم

خسته می شود:Gol:

mkk1369;106688 نوشت:
مثلا حضرت زهرا(س) و خطبه ای که بعد از رحلت رسول الله خواندند ایا این خطبه از سر احساس زنانه بود یا از عقل با کمالات ان بانوی معصوم؟

سلام
ما که در بحثهایمان گفتیم وقتی عقل ، احساس زنانه را کنترل می کند می تواند کثرت را به کوثر مبدل سازد و در راس این زنان بزرگ فاطمه زهرا س هستند .
موفق باشید

سلام به همه دوستان جویای علم
به نظر شما بی ادبیست که عرض کنم اجازه بدید در این تاپیک پرس و سوال ها فقط پیرامون پست های بنده باشد؟
برای اینکه دوباره تاپیک بدون جمع بندی رها نشود و نتیجه علمی حاصل شود و دو بحثی در تاپیک بوجود نیاید و تاپیک کوتاه باشد و موازی کاری نشود و هزار دلیل دیگر ،
گرچه خوب نیست اما از دوستان می خواهم بحث را دقیقا حول پست های بنده بگردانند.:Gol:

عرفان;106427 نوشت:
(1)
تقسیم بندی

اجازه بدید بحث رو به دو تقسیم کنم:
الف) بررسی آنچه که هست(بررسی آزمایشگاهی جامعه و حال حاضر).
ب) بررسی آنچه که باید باشد(بررسی آنچه که درست است و نگاهی علمی به قضیه).
سوال میشه چرا به این شکل تقسیم ؟
جواب اینکه: چون همیشه آنچه که در حال حاضر هست با آنچه که باید باشد مطابق نیست، شاید بعضی از افرادی که اعتقاد دارند زن ها ناقص العقل اند
نگاه به بعضی از آنچه که هست دارند.
بعضیها هم که زن رو کامل و مساوی با مرد میدانند و هیچ فرقی قائل نیستند
نگاه تک بُعدی به پیرامون دارند.
بگذارید همین اول تکلیف مورد الف را مشخص کنم که چون به آنچه که هست
می رسیم، به یک تحقیق میدانی و بسیار وسیع و پر کار نیاز داریم ،موقتا
بررسی اش نمیکنیم.



(2)
ب) بررسی آنچه که ...


باز هم قصد دارم تقسیم کنم:
آنچه که باید باشد تقسیمی دوباره دارد:
الف) بحث ممکن است درباره بهره هوشی iq و eq و حافظه باشد.
ب) بحث مطرح شده درباره ویژگیهای عقل و احساس به شکل جامع و کامل بحث میکنیم.
حتما میدانید مورد (الف) در روانشناسی تکلیفش مشخص است و با اینکه رشته دانشگاهی بنده روانشناسیست، ادامه این قسم رو به اساتید مربوطه محول میکنم.
البته بطور اجمال عرض کنم در iq , eq و حافظه ، زنها و مردها تفاوت آنچنانی ندارند که باعث شود حکم کنیم زنها ناقص العقل اند یا ضعیفتر از مردان و قطعا منظور نبی گرامی صلی الله علیه و آله هم این نبوده.

با سلام

هر چیز بجای خویش نیکوست ؛ اما نقص عقل یعنی فزونی احساسات بر منطق و مرد هم در احساسات ناقص است ، عقل از عقال به معنی زانو بند شتر چموش جهت مهار کردن است.


3-وعَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ قَالَ : خَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّه عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فِي أَضْحَى أَوْ فِطْرٍ إِلَى الْمُصَلَّى فَمَرَّ عَلَى النِّسَاءِ فَقَالَ : ( يَا مَعْشَرَ النِّسَاءِ تَصَدَّقْنَ فَإِنِّي أُرِيتُكُنَّ أَكْثَرَ أَهْلِ النَّارِ ) فَقُلْنَ : وَبِمَ يَا رَسُولَ اللَّهِ ؟ قَالَ: ( تُكْثِرْنَ اللَّعْنَ وَتَكْفُرْنَ الْعَشِير مَا رَأَيْتُ مِنْ نَاقِصَاتِ عَقْلٍ وَدِينٍ أَذْهَبَ لِلُبِّ الرَّجُلِ الْحَازِمِ مِنْ إِحْدَاكُنَّ ) قُلْنَ : وَمَا نُقْصَانُ دِينِنَا وَعَقْلِنَا يَا رَسُولَ اللَّهِ ؟ قَالَ : ( أَلَيْسَ شَهَادَةُ الْمَرْأَةِ مِثْلَ نِصْفِ شَهَادَةِ الرَّجُلِ ) قُلْنَ : بَلَى ، قَالَ : ( فَذَلِكِ مِنْ نُقْصَانِ عَقْلِهَا أَلَيْسَ إِذَا حَاضَتْ لَمْ تُصَلِّ وَلَمْ تَصُمْ ) قُلْن َ: بَلَى ، قَالَ : ( فَذَلِكِ مِنْ نُقْصَانِ دِينِهَا ) رواه البخاري 304 .

ابو سعيد خدري مي‌گويد: رسول الله صلى الله عليه وأله سلم روز عيد قربان يا عيد فطر بسوي مصلا رفت. در آنجا، سري به زنان زد و خطاب به آنان فرمود: «اي گروه زنان ! صدقه دهيد. زيرا شما را بيشترين اهل دوزخ ديدم». پرسيدند: چرا؟ اي رسول خدا پيامبر اكرم صلى الله عليه وأله سلم فرمود: «بخاطر اينكه شما بكثرت نفرين مي‌كنيد و از شوهرانتان نافرماني نموده و ناسپاسي مي‌كنيد و هيچ ناقص عقل و ديني نمي‌تواند مانند شما، مردان عاقل را فريب بدهد». عرض كردند: اي رسول خدا نقصان عقل و دين ما چيست؟ فرمود: «مگر نه اين است كه گواهي يك زن، نصف گواهي مرد محسوب مي‌شود»؟ گفتند: بلي. رسول خدا صلى الله عليه وسلم، فرمود: «اين خود، نشانگر نقص عقل شما است». آنحضرت صلى الله عليه وسلم باز فرمود: «مگر نه اينكه در ايام حيض و قاعدگي، نماز نمي‌خوانيد و روزه نمي‌گيريد»؟ عرض كردند: بلي . رسول الله صلى الله عليه وأله سلم فرمود: «اين هم دليل بر نقص دين شماست».

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ جَعْفَرٍ الْجَعْفَرِيِّ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَا رَأَيْتُ مِنْ ضَعِيفَاتِ الدِّينِ وَ نَاقِصَاتِ الْعُقُولِ أَسْلَبَ لِذِي لُبٍّ مِنْكُنَّ
وَ رَوَاهُ الشَّيْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَعْقُوبَ وسائل‏الشيعة ج : 20 ص : 25
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا

رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود:
سست دین‏تر و کم خردترینی که عقل دزدتر از شما زنان باشد ندیده‏ام .


مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ قَالَ مَرَّ رَسُولُ اللَّهِ ص عَلَى نِسْوَةٍ فَوَقَفَ عَلَيْهِنَّ ثُمَّ قَالَ يَا مَعْشَرَ النِّسَاءِ مَا رَأَيْتُ نَوَاقِصَ عُقُولٍ وَ دِينٍ أَذْهَبَ بِعُقُولِ ذَوِي الْأَلْبَابِ مِنْكُنَّ إِنِّي قَدْ رَأَيْتُ أَنَّكُنَّ أَكْثَرُ أَهْلِ النَّارِ (عَذَاباً) فَتَقَرَّبْنَ إِلَى اللَّهِ مَا اسْتَطَعْتُنَّ فَقَالَتِ امْرَأَةٌ مِنْهُنَّ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا نُقْصَانُ دِينِنَا وَ عُقُولِنَا فَقَالَ أَمَّا نُقْصَانُ دِينِكُنَّ فَالْحَيْضُ الَّذِي يُصِيبُكُنَّ فَتَمْكُثُ إِحْدَاكُنَّ مَا شَاءَ اللَّهُ لَا تُصَلِّي وَ لَا تَصُومُ وَ أَمَّا نُقْصَانُ عُقُولِكُنَّ فَشَهَادَتُكُنَّ إِنَّمَا شَهَادَةُ الْمَرْأَةِ نِصْفُ شَهَادَةِ الرَّجُلِ.


البته اگر در یکجا چنین مساله ای بضرر زنان است در جای دیگر بنفع زنهاست چون اگر زنی مرتد شود ( ظاهرا بعلت نقص عقل است که ) اعدامش نمیکنند !

با سلام

نقل قول:
وسلم باز فرمود: «مگر نه اينكه در ايام حيض و قاعدگي، نماز نمي‌خوانيد و روزه نمي‌گيريد»؟ عرض كردند: بلي . رسول الله صلى الله عليه وأله سلم فرمود: «اين هم دليل بر نقص دين شماست».

چطور نقص دین در حالیکه زنان 6 سال زودتر از مردان مکلف میشوند و بحث روزه نیز متفاوت است و بسیاری از مردم در اثر بیماری نیز مجاز به روزه نیستن در شرایطی و وجوبش سلب میشود و نیز قابل جبران است پس چگونه نقص دین باز هم در اثر خصوصیات ذاتی نه اکتسابی!!!!!!!

خیر البریه;106815 نوشت:

هيچ ناقص عقل و ديني نمي‌تواند مانند شما، مردان عاقل را فريب بدهد

خیر البریه;106815 نوشت:

رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود:
سست دین‏تر و کم خردترینی که عقل دزدتر از شما زنان باشد ندیده‏ام .

با سلام و احترام

بنده فکر می کنم این موارد برمیگرده به مکر و سیاست زنان :Narahat az:

به طور کلی خداوند متعال در وجود زن مکر و سیاستی خاص قرار داده که اگر بکار ببندند, عقل عاقل ترین مرد در اینجا از سرش میپره.

نمیدونم آیا با تفاسیر و معانی عمیق و زیادی که در روایات در مورد عقل هست آیا میشه مکر و سیاست های زنانه ی خانمها رو جزء عقل حساب کرد ؟

با تشکر

"بسیاری از سخنان اسلامستیزان برمبنای احادیث جعلی است. برای مثال این حدیث را ببینید:

"رسول خدا بر گروهی از زنان عبور کرد. فرمود: ای زنان صدقه بدهید، بدرستی که بسیاری از اهل دوزخ زن هستند. پرسیدند: چرا ای پیامبر خدا؟ فرمود: زیرا دین زنان ناقص است. پرسیدند: چرا ای پیامبر خدا؟ فرمود: بخاطر ایام حیض "!!!

اسلامستیزان سعی میکنند با نمایش این حدیث تلقین کنند که از دید اسلام زن ذاتا دین کاملی ندارد! اما آیا واقعا این سخن از دهان رسول خدا(ص) خارج شده است؟ میدانیم که احادیث جعلی را از راههای مختلف میتوان تشخیص داد. یکی از این راهها تضاد حدیث با قرآن است؛ این حدیث با قرآن در تعارض است، زیرا اگر دین زنان ، ناقص است، چگونه قران برای مؤمنین یک زن را مثال میزند؟(تحریم:11) همچنین قرآن میفرماید که هر کس را به اندازه وسعش مکلّف میکند(بقره 286) پس اگر زنان ذاتا دین ناقصی داشته باشند هم باید تکالیف کمتری داشته باشند تا اکثرشان جهنمی نباشند. نکته دیگر سخن غیرعقلانی آخر حدیث است یعنی اینکه دلیل نقص دین زنان بخاطر ایام حیض است؛ حال آنکه حیض یکی از مسائل زنان است که خدا در آنها ایجاد کرده است و به هیچوجه نمیتواند باعث نقص دین شود!

به لحاظ سلسله روایان نیز، این حدیث را ابوهریره از پیامبر نقل کرده است که از دیدگاه شیعه ،بنا به دلایلی، این فرد یک مسلمان واقعی نبوده است و به احادیث او هم نمیتوان اعتماد کرد.

پس این حدیث جعلی است"



لطفا کارشناسان حدیث نظر خود را در مورد این مطلب بیان کنن !!!!

تشکر

رابعه عدویه درباره فضیلت زنان بر مردان می گوید:

زنان را چند فضیلت است که مردان را نیست: "آن که همه انبیاء و صدیقان و شهیدان و صالحان، در شکم زنان پرورش یافته اند و در کنار ایشان بزرگ شده اند و دیگر آن که هیچ زنی، دعوی خدایی نکرده و این جرات بی ادبی از مردان سرزده است."

بی دل;106887 نوشت:

همه انبیاء و صدیقان و شهیدان و صالحان، در شکم زنان پرورش یافته اند و در کنار ایشان بزرگ شده اند

اگر چه اینجا جاش نیست ولی با این جملات به یاد اشعار پروین اعتصامی افتادم :

فرشته بود زن آن ساعتى كه چِهره نُمود
فرشته بين كه بَرو طعنه مى‏زند شيطان

اگر فَلاطُن و سُقراط بوده‏اند بُزرگ


بُزرگ بوده پرستارِ خُردىِ ايشان

به گاهواره مادر به كودكى بَس خُفت


سِپس به مكتبِ حكمت حكيم شد لُقمان

چِه پهلوان و چه سالك چه زاهد و چه فقيه


شُدند يكسره شاگردِ اين دبيرستان

...

عرفان;106811 نوشت:
ب) بحث مطرح شده درباره ویژگیهای عقل و احساس به شکل جامع و کامل بحث میکنیم.

با سلام.

مشتاقانه منتظریم.:Gol:
انشالله که جوابی برای حقیقت جویان خواهد بود.:Gol:

تشکر.

با او

عرض سلام و ادب ؛

یکی از دوستان پیامی دادند و بنده رو از این تاپیک مطلع کردند و در صفحات قبل هم یکی از دیگر از دوستان ، آیدی محترم توبه مطالبی رو از بنده نقل کردند در اینجا ، بنظرم رسید نکاتی دیگر را هم نقل کرده و گزاره های لازم برای به نتیجه رسیدن دوستان در این موضوع را فراهم آوردم ؛

اولا هیچ دلیل عقلی (که صورت و ماده ی استدلال قطعی و صحیح باشد.) یا دلیل نقلی قطعی که دالّ بر ضعف عقل خانم ها نسبت به آقایان باشد (عقل به هر معنایی) ، وجود ندارد. فقط تعدادی از نوادر اخبار ضعیف السند هست که به چنین مضامینی اشاره دارد که یکی از معروف ترین هایش همان عبارت «النساء نواقص العقول و.....» است که در نهج البلاغه آمده که بنده در اینجا(نقد محتوایی) و اینجا(نقد سند) مفصل ثابت کرده ام که این عبارت هم از نظر محتوا دارای مغالطه بوده و خلاف کلام شیعی است و هم از نظر سند ، اسنادش را بررسی کرده و ضعفش را آشکار ساخته ام.و بعد از رد این اخبار جعلی ، می ماند بررسی ها و استقراء های شخصی که اعتباری ندارد.

اما دوستانی که اشاره به ارزش استقراء در علوم تجربی می کنند ، لازم به تذکر است که اولا این موضوعی که در موردش صحبت می کنیم ، موضوع علم تجربی نیست ، بلکه موضوع علوم انسانی است. ثانیا آن استقرائی که در علوم تجربی اعتبار دارد ، استقراء ناقص که در این بحث استفاده شده نیست ، بلکه استقرائی است که منجر به کشف یک رابطه ی علّی شود که در علوم تجربی در آزمایشگاه ها و میان اعداد و ارقام حاصل می شود نه در استقراء های شخصی در حیطه های علوم انسانی.

یک نکته ای هم در آخر عرض کنم که لازم نیست در این بحث ها ، حتما فردی که نظر مخالف شما دارد را قانع کنید ، شما دیدگاه خود را مستدل و قوی بیان کنید ، اون هم بیان می کند ، دیگران خود قضاوت خواهند کرد که کدام نظر درست تر و واقع بینانه تر است.و نهایتا باید گفت : لکم نظرکم و لِیَ نظر

--------------------------------------------------------------

بخش هایی از کتاب زن در آینه ی جلال و جمال آیت الله جوادی آملی را نقل می کنم که به تکمیل گزاره های دوستان در این بحث کمک کند ؛ (توصیه می کنم حتما بخوانید.)

« با تحليل كوتاه و گذرايي كه درباره قضاي زن به عمل آمد، تحليل مرجعيّت وي آسان‏تر است؛ زيرا براي محذورهاي جنبي، علاجهاي جانبي نيز وجود دارد. البته اگر محذور شرعي بدون چاره در مرجعيت زن باشد، مرجعيت مزبور ممنوع است.
به ياد دارم يكي از مراجع گذشته شفاهاً چنين گفت: مرجعيت زن، مايه هتك اين مقام منيع است، ليكن گفتار مزبور ناشي از نشناختن هويّت انساني زن و نيز معرّفي ظالمانه نظام طغيان و تعدّي از او به عنوان كالاي غريزه و اقتصاد و همچنين محروم نگه‏داشتن اين قشر عظيم بزرگوار از ورود در معارف والا و منيع عقلي و نقلي و نيز ناباوري خود، براي خودِ زنان و نيز برخي از علل و عوامل مستور و مشهور ديگر بوده و هست.
»


و می فرمایند ؛

« جنبه عاطفي بودن زن، ذاتاً مانع تعديل قواي عقلي و فكري او نيست و تمام بحث در صورتي است كه زن چون مرد از اعتدال عقل نظري برخوردار باشد و جنبه خردورزي و فرزانگي معتبر در قضا و مرجعيت، مقهور عاطفه و احساس نگردد؛ زيرا گاهي خردورزي برخي از مردان، مقهور بعضي از شئون نفساني آنان مي‏شود و جنبه فرزانگي آنها تحت پوشش ديگر جنبه‏هاي نفساني قرار مي‏گيرد؛ كه در اين حال، چنين مرداني نيز واجد شرايط قضا يا مرجعيت نيستند.
ممكن است لزوم ارتياض و تمرين زنان براي تعديل عواطف، بيشتر از مردان باشد، ليكن اگر در پرتو تمرين، شرايط مساوي پديد آيد، دليلي بر محروميت زنان از سمتهاي ياد شده وجود ندارد. به ويژه كه مرجعيت سمت اجرايي است، اما پشتوانه مرجعيت و ريشه و بهاي آن به فقاهت و اجتهاد و عدالت است و در اين امور، ذكورت و انوثت شرط نيست. شايد زني در اوج فقاهت و عدالت قرار گيرد و همچون مرحوم صاحب جواهر و شيخ انصاري تحول عظيم فقهي ايجاد نموده، بتواند شاگرداني تربيت كند كه آنها مرجع تقليد شوند و اين هيچ محذوري ندارد، اما خودش به سبب محذور حشر و نشر با نامحرم مقام مرجعيت نداشته، كار اجرايي نپذيرد؛ گرچه در اين مورد نيز اگر محذور جانبي وجود نداشته باشد، اصالتاً منعي نيست. »
ص 304 و 305

و

« اگر زن به مقام شامخ اجتهاد برسد و داراي ملكه عدالت باشد و واجد شرايط ديگري گردد كه در قضا و اوصاف قاضي معتبر است و تصدّي قضاي زنان را عهده‏دار شود با نصب از طرف فقيه جامع الشرايط كه ولايت امر مسلمانان و رهبري جامعه اسلامي را به عهده دارد، از نظر بزرگاني چون مقدس اردبيلي مانعي ندارد. »

الحمد لله الذی جعلنا من المتسمکین بولایة امیرالمومنین
زیاده عرضی نیست.
التماس دعا
طارق

خیر البریه;106815 نوشت:
رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود: سست دین‏تر و کم خردترینی که عقل دزدتر از شما زنان باشد ندیده‏ام .

سلام
اگر امثال این روایت را به تعبیر نواقص العقل مرتبط سازیم و به این نکته هم توجه کنیم که ناقص در معنای متعدیش به معنای ایجاد کننده نقص است نتیجه این می شود که نواقص العقل جمع ناقص العقل و به معنای آسیب زننده به عقل است به همان معنایی که همین روایت بیان می فرماید البته معنای لازم ناقص هم قابل تامل است
موفق باشید

بی دل;106887 نوشت:
نان را چند فضیلت است که مردان را نیست: "آن که همه انبیاء و صدیقان و شهیدان و صالحان، در شکم زنان پرورش یافته اند و در کنار ایشان بزرگ شده اند و دیگر آن که هیچ زنی، دعوی خدایی نکرده و این جرات بی ادبی از مردان سرزده است."

سلام

این جمله همه جانبه نیست

مثل اینکه فراموش کردید حضرت ادم (ع) مادر نداشت!!!

نقل قول:
مثل اینکه فراموش کردید حضرت ادم (ع) مادر نداشت!!!

فقط همین یه نفرو گیر آوردین؟:god:
بقیه بشریت چی؟؟

این همه موارد نقض اون حدیثو نشون دادیم و بهمون گفتن چند تا مورد (حضرت زهرا و حضرت زینب و حضرت معصومه مهم نیست!!

mkk1369;106951 نوشت:
این جمله همه جانبه نیست

با سلام خدمت دوستان:Gol:
این همه پیامبر و صدیق و شهید و یک حضرت آدم (ع)
به این میگن ایراد بنی اسرائیلی!!!:Esteghfar::Cheshmak:

منتقد;106956 نوشت:
فقط همین یه نفرو گیر آوردین؟ بقیه بشریت چی؟؟ این همه موارد نقض اون حدیثو نشون دادیم و بهمون گفتن چند تا مورد (حضرت زهرا و حضرت زینب و حضرت معصومه مهم نیست!!

سلام

اصل ریشه است

منظورم این بود که بالاخره یکی بود که مادر نداشت
و اگر ادمم نبود هیچ فردی خلق نمی شد(البته اگر خدا می خواست می شد):Gol:

hedi;106961 نوشت:
به این میگن ایراد بنی اسرائیلی!!!

سلام

برای اینکه ناراحت نشوید و عدالت هم رعایت شود

حضرت ادم پدرم نداشت!!!

حضرت عیسی پدر نداشت!!!
و...:Gol:

نقل قول:
البته اگر در یکجا چنین مساله ای بضرر زنان است در جای دیگر بنفع زنهاست چون اگر زنی مرتد شود ( ظاهرا بعلت نقص عقل است که ) اعدامش نمیکنند !

مگه این حدیث از پیامبر نیست؟؟؟:
خداوند با زنان مهربانتر است

دلیل اینکه به زنها سخت نمیگیره اینه،چون روحیه لطیفتری دارن نه اینکه عقلشون ناقص باشه

تو اینجا یه تاپیک دیدم راجع به اینکه عمر ابن خطاب با زنها دشمن بود و خیلی احادیثو به پیامبر نسبت میداد و خیلی از حرفهایی که ضد زن گفته، با احادیث جعلی که از پیامبر درباره زن نقل شده،یکیه

اونجا برضد خلیفه دوم استفاده میکنن و اینجا ازش برضد زنها استفاده میکنن؟؟

خیر البریه;106815 نوشت:
با سلام

هر چیز بجای خویش نیکوست ؛ اما نقص عقل یعنی فزونی احساسات بر منطق و مرد هم در احساسات ناقص است ، عقل از عقال به معنی زانو بند شتر چموش جهت مهار کردن است.

3-وعَنْ أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ قَالَ : خَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّه عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فِي أَضْحَى أَوْ فِطْرٍ إِلَى الْمُصَلَّى فَمَرَّ عَلَى النِّسَاءِ فَقَالَ : ( يَا مَعْشَرَ النِّسَاءِ تَصَدَّقْنَ فَإِنِّي أُرِيتُكُنَّ أَكْثَرَ أَهْلِ النَّارِ ) فَقُلْنَ : وَبِمَ يَا رَسُولَ اللَّهِ ؟ قَالَ: ( تُكْثِرْنَ اللَّعْنَ وَتَكْفُرْنَ الْعَشِير مَا رَأَيْتُ مِنْ نَاقِصَاتِ عَقْلٍ وَدِينٍ أَذْهَبَ لِلُبِّ الرَّجُلِ الْحَازِمِ مِنْ إِحْدَاكُنَّ ) قُلْنَ : وَمَا نُقْصَانُ دِينِنَا وَعَقْلِنَا يَا رَسُولَ اللَّهِ ؟ قَالَ : ( أَلَيْسَ شَهَادَةُ الْمَرْأَةِ مِثْلَ نِصْفِ شَهَادَةِ الرَّجُلِ ) قُلْنَ : بَلَى ، قَالَ : ( فَذَلِكِ مِنْ نُقْصَانِ عَقْلِهَا أَلَيْسَ إِذَا حَاضَتْ لَمْ تُصَلِّ وَلَمْ تَصُمْ ) قُلْن َ: بَلَى ، قَالَ : ( فَذَلِكِ مِنْ نُقْصَانِ دِينِهَا ) رواه البخاري 304 .

ابو سعيد خدري مي‌گويد: رسول الله صلى الله عليه وأله سلم روز عيد قربان يا عيد فطر بسوي مصلا رفت. در آنجا، سري به زنان زد و خطاب به آنان فرمود: «اي گروه زنان ! صدقه دهيد. زيرا شما را بيشترين اهل دوزخ ديدم». پرسيدند: چرا؟ اي رسول خدا پيامبر اكرم صلى الله عليه وأله سلم فرمود: «بخاطر اينكه شما بكثرت نفرين مي‌كنيد و از شوهرانتان نافرماني نموده و ناسپاسي مي‌كنيد و هيچ ناقص عقل و ديني نمي‌تواند مانند شما، مردان عاقل را فريب بدهد». عرض كردند: اي رسول خدا نقصان عقل و دين ما چيست؟ فرمود: «مگر نه اين است كه گواهي يك زن، نصف گواهي مرد محسوب مي‌شود»؟ گفتند: بلي. رسول خدا صلى الله عليه وسلم، فرمود: «اين خود، نشانگر نقص عقل شما است». آنحضرت صلى الله عليه وسلم باز فرمود: «مگر نه اينكه در ايام حيض و قاعدگي، نماز نمي‌خوانيد و روزه نمي‌گيريد»؟ عرض كردند: بلي . رسول الله صلى الله عليه وأله سلم فرمود: «اين هم دليل بر نقص دين شماست».

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ جَعْفَرٍ الْجَعْفَرِيِّ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَا رَأَيْتُ مِنْ ضَعِيفَاتِ الدِّينِ وَ نَاقِصَاتِ الْعُقُولِ أَسْلَبَ لِذِي لُبٍّ مِنْكُنَّ
وَ رَوَاهُ الشَّيْخُ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَعْقُوبَ وسائل‏الشيعة ج : 20 ص : 25
وَ رَوَاهُ الصَّدُوقُ مُرْسَلًا

رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود:
سست دین‏تر و کم خردترینی که عقل دزدتر از شما زنان باشد ندیده‏ام .

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ قَالَ مَرَّ رَسُولُ اللَّهِ ص عَلَى نِسْوَةٍ فَوَقَفَ عَلَيْهِنَّ ثُمَّ قَالَ يَا مَعْشَرَ النِّسَاءِ مَا رَأَيْتُ نَوَاقِصَ عُقُولٍ وَ دِينٍ أَذْهَبَ بِعُقُولِ ذَوِي الْأَلْبَابِ مِنْكُنَّ إِنِّي قَدْ رَأَيْتُ أَنَّكُنَّ أَكْثَرُ أَهْلِ النَّارِ (عَذَاباً) فَتَقَرَّبْنَ إِلَى اللَّهِ مَا اسْتَطَعْتُنَّ فَقَالَتِ امْرَأَةٌ مِنْهُنَّ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا نُقْصَانُ دِينِنَا وَ عُقُولِنَا فَقَالَ أَمَّا نُقْصَانُ دِينِكُنَّ فَالْحَيْضُ الَّذِي يُصِيبُكُنَّ فَتَمْكُثُ إِحْدَاكُنَّ مَا شَاءَ اللَّهُ لَا تُصَلِّي وَ لَا تَصُومُ وَ أَمَّا نُقْصَانُ عُقُولِكُنَّ فَشَهَادَتُكُنَّ إِنَّمَا شَهَادَةُ الْمَرْأَةِ نِصْفُ شَهَادَةِ الرَّجُلِ.

البته اگر در یکجا چنین مساله ای بضرر زنان است در جای دیگر بنفع زنهاست چون اگر زنی مرتد شود ( ظاهرا بعلت نقص عقل است که ) اعدامش نمیکنند !

نکته ای ریز
چه بهتر اینکه نقل روایات و احادیث به همراه شرح باشد تا شبهه ایجاد نشود.
ضمن اینکه ما در پی تعیین ضرر یا نفع نیستیم که بگیم این احادیث به ضرر خانمها هست یا نیست.

بی دل;106865 نوشت:
با سلام
چطور نقص دین در حالیکه زنان 6 سال زودتر از مردان مکلف میشوند و بحث روزه نیز متفاوت است و بسیاری از مردم در اثر بیماری نیز مجاز به روزه نیستن در شرایطی و وجوبش سلب میشود و نیز قابل جبران است پس چگونه نقص دین باز هم در اثر خصوصیات ذاتی نه اکتسابی!!!!!!!

خدا بین زن و مرد از لحاظ معنوی فرق گذاشته؟

بی دل عزیز جا دارد برای شما و یا هر کس دیگر همچین سوالی ایجاد شود.
احادیثی که نقل شده ناظر به همه جنبه های عقلی و معنوی زن و مرد نیست.
بلکه به بررسی یک ضلع از ویژگیهای زنان است چرا که در یک کلام نمیشود به طور کامل شخصیت زنان و مردان رو بررسی نمود.
پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله درست میفرمایند: دین زنان ناقص است چرا که در ایام خواص نمی توانند عبادت کنند اما در خیلی از موارد خود ایشان فرمودند زن پیش می افتد؛ مثل اینکه وقتی یک خانم وضع حمل میکند، داریم مثل روز اولی که از مادر متولد شدند گناهانشان پاک میشود.
و یا وارد شده هر کس سبب هر امر خیر شود در نتیجه آن که رضایت خدا باشد شریک است و از طرف دیگر زنان در دامان خود بزرگانی را پرورانده اند که یقینا در جایگاه آنها شریک اند، بزرگانی همچون انبیاء الهی، اولیاء و اوصیاء ، علمایی مثل شیخ مفید که امام زمان برادر میخوانندش و ...... و در زمان ما مقام معظم رهبری که سرآمد اند.
از این موارد زیاد است و ای کاش فرصتی شود تا برایتان بگویم.
:Gol: حال به نظر شما این احادیث دور از واقعیت جلوه میکنند؟:Gol:

باسلام و تشکر از همه ژرف اندیشان


ببینید دوستان قبلا هم گفتم دوباره وچند باره تکرار میکنم که هدف ما از جمع شدن در چنین مکانهایی کسب علم و آگاهی است و قصد تحکمی هم در کار نیست ، متاسفانه بعضی از خواهران گرامی بدون دقت وتوجه کافی به مطالب سریعا موضعگیری میکنند که همین امر نشان از غلبه احساسات ایشان دارد. البته خالق حکیم به اقتضاء وظایف و عملکرد هر موجودی ، ابزار ووسایلی نیز در وجودشان به ودیعه گذاشته است که اگر برای مرد نقص باشد برای زن کمال است وبالعکس .


بنابراین زن زن است و مرد مرد . وهر کدام نیز میتوانند به اوج کمال انسانی برسند مثلا حضرت فاطمه سلام الله علیها بر همه ائمه حجت است بجز پدر و شوهرش که آنهم بعلت ولایت منصوص است.


اما اصل بحث بر سر تعداد غالب در هر جمعیت بود که دوستان نظراتی دادند و بعلت تعدد ملاک ومعیار به نتیجه واحدی نرسیدیم و بنظر اینجانب شرط اتحاد ؛ حرکت بر محور قرآن وسنت است بدون تحکم و تعصب .


نقل قول:
چطور نقص دین در حالیکه زنان 6 سال زودتر از مردان مکلف میشوند و بحث روزه نیز متفاوت است و بسیاری از مردم در اثر بیماری نیز مجاز به روزه نیستن در شرایطی و وجوبش سلب میشود و نیز قابل جبران است پس چگونه نقص دین باز هم در اثر خصوصیات ذاتی نه اکتسابی!!!!!!!


این دلیل شما ناقص است زیرا من هم میتوانم بگویم چرا خداوند مرا زن نیافرید تا مشمول تخفیف خداوند شوم وروزه و نماز م کم شود و... ؟!!

پس در بعضی موضوعات جبر است.

نقل قول:


اسلامستیزان سعی میکنند با نمایش این حدیث تلقین کنند که از دید اسلام زن ذاتا دین کاملی ندارد! اما آیا واقعا این سخن از دهان رسول خدا(ص) خارج شده است؟ میدانیم که احادیث جعلی را از راههای مختلف میتوان تشخیص داد. یکی از این راهها تضاد حدیث با قرآن است؛ این حدیث با قرآن در تعارض است، زیرا اگر دین زنان ، ناقص است، چگونه قران برای مؤمنین یک زن را مثال میزند؟(تحریم:11) همچنین قرآن میفرماید که هر کس را به اندازه وسعش مکلّف میکند(بقره 286) پس اگر زنان ذاتا دین ناقصی داشته باشند هم باید تکالیف کمتری داشته باشند تا اکثرشان جهنمی نباشند. نکته دیگر سخن غیرعقلانی آخر حدیث است یعنی اینکه دلیل نقص دین زنان بخاطر ایام حیض است؛ حال آنکه حیض یکی از مسائل زنان است که خدا در آنها ایجاد کرده است و به هیچوجه نمیتواند باعث نقص دین شود!




خواهر گرامی

1- خودتان جواب خودتان را دادید ! اگر خداوند به اندازه وُسع تکلیف میکند پس نقص و ضعف ذاتی زن علت نرسیدن به کمالش نیست.

2-اسلام ستیزان چه کسانی هستند ؟ اگر عقل ومنطق دارند ما قبول میکنیم و همه عقلا نیز میدانند که خالق حکیم وعادل هر موضوع و حقوقی را در جای خود و در مرتبه خویش قرار میدهد نه اینکه عده ای بزور ، قصد تساوی نامساویها را داشته باشند!

3- بارها تکرار کردیم که گستره این بحث ؛ نرمال جامعه است یعنی بالاتر از 70 درصد نه مستثنیات.

موضوع قفل شده است