جمع بندی بی انگیرگی برای کنکور!

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بی انگیرگی برای کنکور!
عرض سلام  و خدا قوت  پیشاپیش ممنونم از اینکه متن منو می تونید و بهم راهنمایی میکنید ... آخرتون با خدا شاید مشکلم بنظر ساده بیاد ولی خیلی اذیتم میکنه ، لطفا کمک کنید  اگر ممکنه زودتر پاسخ بدید  دختری 18 ساله هستم و طبیعتا امسال کنکور دارم ، پیش از این من اهداف بزرگی داشتم و زیاد مطالعه میکردم طوری که اطرافیان و بزرگتر ها می گفتند اینقدر خودت رو مشغول نکن ، ماهم مثل تو درس خوندیم و الان به هیچ جا نرسیدم و... با شنیدن این حرف ها کمی سست شده بودم و دو سال گذشته رو فقط برای نمره گرفتن درس میخوندم ولی امسال دیگه به طرز عجیبی همه چیز بهم ریخته ... امسال که همه تلاش میکنند من اصلا درس نمی خونم ، نه تنها درس انگیزه هیچ کاری هم ندارم ، صبح ها به زور از خواب بلند میشم ، سر کلاس ها - که مجازی هستند - دائما در اینترنت می چرخم ، حتی دیگه اینترنت و تلویزیون هم برام جذابیت نداره و حوصله ادامه دادن ندارم ، سراغ هر کدوم از علایق قبلی هم میرم به لحظه ی انجام دادم می رسه دست می کشم ، حتی دیگه انگیزه کار های شخصی رو ندارم ...  هر بار قرآن باز می کنم دعا میکنم و کلی درد دل و گریه ... برنامه می نویسم برای درسام و سایر کار ها اما باز روز از نو روزی از نو ، هیچ کدام رو انجام نمیدم ، حتی دیگه نمازهام رو یکی در میون و آخر وقت میخونم ، تمام وقتم رو در اتاق میشینم یا رویا پردازی میکنم ، یا برنامه می نویسم و یا غصه می خورم ، فکر های بیخوده و حتی تصور خودم در موقعیت های گناه و... از یک طرف اصلا دوست ندارم اینطوری باشم و عمرمو تلف کنم ، از طرف دیگه برای امسال خانواده کلی سرمایه گذاشتن و انتظار دارن و من خجالت می کشم که دارم زحماتشون رو به باد میدم ... به کم هم راضی نمیشم ، الان تا کنکور 6 ماه مونده و من هیچی نخواندم ولی به فکر رشته و دانشگاه تاپم و فکر کم تر از اون اذیتم میکنه میگن اگه امسال تلاش نکنم ، امسال عوض نشن و تنبلی رو کنار نذارم دیگه درست نمیشه و هیچ وقت این روزای جوونی بر نمی گرده ، این حرفا رو که میشنوم می ترسم اما باز هم سراغ انجام یه کار نمی رم  شب ها خوابم نمیبره از فکر اینکه روزمو حیف کردم و صبح ها دلم نمی خواد بلند شم و کاری انجام بدم ، اصلا دلم میخواد. بمیرم و تمام ... اما می ترسم ار کوله باری که جز گناه چیزی توش نیست  همش بهم میگن تنبلی نکن ... خودمم میخوام ولی نمیدونم چم شده که هیچ کاری نمی کنم ، حس میکنم خدا هم به خاطر اینکه از نعمت هایی که بهم داده استفاده نمیکنم ، استعدادامو ازم میگیره  خواهش میکنم بهم یه راهکار بدید از این وضع در ام  تشکر  
با نام و یاد دوست           کارشناس بحث: استاد همدل
با توصیفی که از خودتان بیان کردید و از برخی عبارات متن شما کاملاً پیداست (اهداف بزرگی داشتم و زیاد مطالعه می کردم؛ به کم هم راضی نمیشم) این احتمال وجود دارد که شما دارای ویژگی های یک انسان کمال خواه، تمام خواه و ایده آل نگر می باشید و مشکل اصلی شما کمالگرایی و تمام خواهی(perfectionism) است که همین مسئله باعث می شود که بسیار بلندپروازانه و ایده آل گرایانه فکر کنید و چون در عمل نمی توانید به آن برسید و موانعی سر راه تان قرار می گیرد، به تدریج انگیزه تان را از دست می دهید و خسته و فرسوده می شوید.   کمالگرایی منفی و تمام خواهی افراطی یکی از اختلالات روانشناختی و یکی از رذائل اخلاقی است که دارندۀ آن به دنبال تمام و کامل همه چیز در زندگی است؛ این گونه افراد چون به دنبال کامل و تمام هر چیزند، همیشه احساس شکست و ناکامی در زندگی دارند و چون فقط رسیدن صدرصد را موفقیت می دانند دستاورهای هشتاد و نود درصدی خود را بی اهمیت و مایۀ دق می انگارند.
  در حقیقت، افراد کمالگرا تفکر «همه یا هیچ» و «صد یا صفر» دارد؛ لذا اصلاً به خوشبختی های کوچک توجه نمی کند و یا اصلاً آنها را خوشبختی نمی داند، لذا همیشه از زندگی ناراضی هستند و ناراضی هم می مانند؛ زیرا هرگز آنچه از خوشبختی تام و تمام در ذهن آنهاست، تحقق نمی یابد؛ از این روی افراد کمالگرا کم کم دچار یأس، ناامیدی و افسردگی می شوند و انگیزه و اعتماد به نفس خویش را از دست می دهید و در نهایت دست از کار و فعالیت بر می دارند.   خوشبختانه اگر افراد کمالگرا سبک زندگی خود را عوض نمایند و عینک کمالگرایی را از چشم بردارند دنیا را بسیار زیبا خواهند دید و طعم لذائذ و خوشبختی های زندگی را خواهند چشید. در نگرش اسلامی نیز چه در مسائل اخلاقی و سلوک و چه در احکام و قوانین، نگرش «همه یا هیچ» و «صد یا صفر»، محکوم است.  
همان طور که خدمت تان عرض شد اهمالکاری، به تعویق انداختن کارها، تسوّف و امروز و فردا کردن ریشه در کمالگرایی، کامل خواهی و تمام طلبی(perfectionism) دارد. برخی افراد تمایل شدیدی دارند که کارشان را کامل و تمام و بی عیب و نقص انجام دهند. در نتیجه چون هراس این را دارند که نتوانند کارشان را بی عیب و نقص انجام دهند جرئت شروع آن را پیدا نمی ‌کنند و دائماً آنرا به عقب می اندازند؛ بنابراین اگر شما انتظارات خویش را مقداری تعدیل کنید و کمالگرایی را کنار بگذارید به راحتی می توانید بر مشکلات تان غلبه کنید و از وقت و عمرتان به درستی در جهت نیل به اهداف متعالی زندگی استفاده کنید.
  علت تمام خواهی و کمالگرایی ریشه در دوران کودکی دارد؛ چراکه وقتی کودکان یاد می گیرند که دیگران با توجه به میزان کارهایشان به آنها بها دهند، بنابراین اعتماد به نفسشان به شدت براساس معیارهای خارجی و بیرونی پایه ریزی شده و همین امر می تواند آنها را نسبت به نقطه نظرات و انتقادات دیگران آسیب پذیر و به شدت حساس سازد. در نتیجه برای حمایت از خود و رهایی از اینگونه انتقادات، کامل بودن را تنها راه دفاع از خود می دانند و یا اگر در صورتی که دیگران شاهد نقایص و عیب هایشان باشند غالباً به دلیل ترس عدم پذیرش از سوی آنان دچار وحشت می گردند. تلاش برای کامل بودن، در واقع روشی جهت حمایت گرفتن از دیگران به جای طرد شدن، انتقاد و یا نارضایتی است.   نکتۀ دیگری که در اینجا وجود دارد این است که تمام خواهی و کمالگرایی روی دیگر سکۀ وسواس است و وسواس در روانشناسی از اختلالات اضطرابی به شمار می آید؛ لذا ریشۀ کمالگرایی به اضطراب باز می گردد و هر چیز که به اضطراب دامن بزند موجب تشدید کمالگرایی می شود و بر عکس هر چیز که آرامش زا و تنش زدا باشد موجب تخفیف آن می گردد.
  درمان تمام خواهی و کمالگرایی1 روانشناسان و روان درمانگران برای درمان کمالگرایی از تکنیک های مختلفی استفاده می کنند که یکی از بهترین آنها تکنیک «ناقص سازی» است به این ترتیب که زمینۀ تمام خواهی های بارز فرد را مشخص می کنند و فرد را مکلف می کنند که عمداً آن کارها را به صورت ناقص انجام دهد.   بر فرض مثال، به خانمی که در چیدن سفره برای مهمانان دارای این روحیه است و می خواهد همه چیز به جا و به صورت کامل باشد، می گویند که شما باید برای مدتی سفره هایت را ناقص بچینی مثلاً نمک و آب سر سفره نیاوری! غذایت را بی نمک و یا شور درست کنی، برنجت باید خمیر باشد و یا کاملاً دم نکشد و باید عمداً کاری کنی که مورد انتقاد قرار بگیری!
  درمان تمام خواهی و کمالگرایی2 گاهی روانشناسان و درمانگران برای درمان کمالگرایی از تکنیک شرطی سازی پنهان (Covert Conditioning) یا شرطی سازی متضاد کمک می گیرند.  بر فرض مثال، فرد در جای راحت و خلوتی می نشیند و چشمان خود را می بندد و با تصویرسازی ذهنی در ذهن خود تصور می کند که کاری از او خواسته شده مثل مرتب و جمع و جور کردن خانه و او این کار را بسیار شلخته و نامنظم و درهم و برهم و ناقص انجام می دهد و وقتی که پدر مادر او باز می گردند و این صحنه را می بینند، می خندند. در این تکنیک سیستم روانی فرد کم کم می آموزد که ناقص انجام دادن کارها و امور چندان زجرآور و نامطلوب هم نیست و می شود کارها را ناقص انجام داد و در عین حال هم خندید و خوش بود.   البته در این تکنیک های بالا ممکن است مقداری اضطراب فرد کمالگرا بالا برود که می توان همزمان از تکنیک تنش زدایی، تن‌ آرامی یا ریلکسیشن (Relaxation) برای کاهش اضطراب استفاده کرد.
جمع بندی پرسش: دختری 18 ساله هستم و امسال کنکور دارم؛ قبلاً اهداف بزرگی داشتم و زیاد مطالعه می کردم طوری که اطرافیان می گفتند اینقدر خودت رو مشغول نکن، ما هم مثل تو درس خوندیم و الان به هیچ جا نرسیدم و... با شنیدن این حرف ها کمی سست شده بودم و دو سال گذشته رو فقط برای نمره گرفتن درس می خوندم. امسال که همه برای کنکور تلاش می کنند من اصلاً درس نمی خونم، انگیزه هیچ کاری هم ندارم، صبح ها به زور از خواب بلند می شوم، حتی دیگه انگیزه انجام کارهای شخصی رو ندارم ... تمام وقتم رو در اتاق میشینم یا رؤیاپردازی می کنم، یا برنامه می نویسم و یا غصه می خورم، فکرهای بیخوده و... از طرفی اصلاً دوست ندارم اینطوری باشم و عمرم رو تلف کنم، از طرف دیگه برای امسال خانواده کلی سرمایه گذاشتن و انتظار دارن و من خجالت می کشم که دارم زحماتشون رو به باد میدم ... به کم هم راضی نمیشم، الان تا کنکور 6 ماه مونده و من هیچی نخواندم، ولی به فکر رشته و دانشگاه خیلی خوبم و فکر کمتر از اون اذیتم میکنه. شب ها خوابم نمی بره از فکر اینکه روزم رو حیف کردم و صبح ها دلم نمی خواد بلند شوم و کاری انجام بدم، اصلا دلم میخواد، بمیرم. لطفاً راهنمایی کنید از این وضعیت خارج شوم؟ پاسخ: این احتمال وجود دارد که شما دارای ویژگی های یک انسان کمال خواه، تمام خواه و ایده آل نگر می باشید و مشکل اصلی شما کمالگرایی و تمام خواهی(perfectionism) است؛ همین مسئله باعث می شود که بسیار بلندپروازانه و ایده آل گرایانه فکر کنید و چون در عمل نمی توانید به آن برسید و موانعی سر راه تان قرار می گیرد، به تدریج انگیزه تان را از دست می دهید و خسته و فرسوده می شوید و اعتماد به نفس تان را از دست می دهید. کمالگرایی منفی و تمام خواهی افراطی یکی از اختلالات روانشناختی و یکی از رذائل اخلاقی است که دارندۀ آن به دنبال تمام و کامل همه چیز در زندگی است؛ این گونه افراد چون به دنبال کامل و تمام هر چیزند، همیشه احساس شکست و ناکامی در زندگی دارند و چون فقط رسیدن صددرصد را موفقیت می دانند دستاورهای هشتاد و نود درصدی خود را بی اهمیت و مایۀ دق می انگارند. در حقیقت، افراد کمالگرا تفکر «همه یا هیچ» و «صد یا صفر» دارد؛ لذا اصلاً به خوشبختی های کوچک توجه نمی کند و یا اصلاً آنها را خوشبختی نمی داند، لذا همیشه از زندگی ناراضی هستند و ناراضی هم می مانند؛ زیرا هرگز آنچه از خوشبختی تام و تمام در ذهن آنهاست، تحقق نمی یابد؛ از این روی افراد کمالگرا کم کم دچار یأس، ناامیدی و افسردگی می شوند و انگیزه و اعتماد به نفس خویش را از دست می دهند و در نهایت دست از کار و فعالیت می کِشند و در زندگی دچار اهمالکاری، به تعویق انداختن کارها، تسوّف و امروز و فردا کردن می شوند. خوشبختانه اگر افراد کمالگرا سبک زندگی خود را عوض نمایند و عینک کمالگرایی را از چشم بردارند دنیا را بسیار زیبا خواهند دید و طعم لذائذ و خوشبختی های زندگی را خواهند چشید. به هر حال، اگر شما انتظارات خویش را مقداری تعدیل کنید و کمالگرایی را کنار بگذارید به راحتی می توانید بر مشکلات تان غلبه کنید، گذشته را جذران نمایید و از وقت و عمرتان به درستی در جهت نیل به اهداف متعالی زندگی استفاده کنید. درمان تمام خواهی و کمالگرایی روانشناسان و روان درمانگران برای درمان کمالگرایی از تکنیک های مختلفی استفاده می کنند که یکی از بهترین آنها تکنیک «ناقص سازی» است به این ترتیب که زمینۀ تمام خواهی های بارز فرد را مشخص می کنند و فرد را مکلف می کنند که عمداً آن کارها را به صورت ناقص انجام دهد. بر فرض مثال، به خانمی که در چیدن سفره برای مهمانان دارای این روحیه است و می خواهد همه چیز به جا و به صورت کامل باشد، می گویند که شما باید برای مدتی سفره هایت را ناقص بچینی مثلاً نمک و آب سر سفره نیاوری! غذایت را بی نمک و یا شور درست کنی، برنجت باید خمیر باشد و یا کاملاً دم نکشد و باید عمداً کاری کنی که مورد انتقاد قرار بگیری! گاهی روانشناسان و درمانگران برای درمان کمالگرایی از تکنیک شرطی سازی پنهان (Covert Conditioning) یا شرطی سازی متضاد کمک می گیرند.  بر فرض مثال، فرد در جای راحت و خلوتی می نشیند و چشمان خود را می بندد و با تصویرسازی ذهنی در ذهن خود تصور می کند که کاری از او خواسته شده مثل مرتب و جمع و جور کردن خانه و او این کار را بسیار شلخته و نامنظم و درهم و برهم و ناقص انجام می دهد و وقتی که پدر مادر او باز می گردند و این صحنه را می بینند، می خندند. در این تکنیک سیستم روانی فرد کم کم می آموزد که ناقص انجام دادن کارها و امور چندان زجرآور و نامطلوب هم نیست و می شود کارها را ناقص انجام داد و در عین حال هم خندید و خوش بود. البته در این تکنیک های بالا ممکن است مقداری اضطراب فرد بالا برود که می توان همزمان از تکنیک تنش زدایی یا تن‌ آرامی (Relaxation) برای کاهش اضطراب استفاده کرد. در پایان، می توانید با مراکز مشاوره ای و خدمات روانشناختی معتبر در ارتباط باشید تا درمان کمالگرایی تان تسریع گردد.  
موضوع قفل شده است