جمع بندی ورزش كردن بانوان!
تبهای اولیه
ورزش كردن بانوان!
سلام وقت بخیر
من میخام بدونم که چرا ورزش کردن برای زنها مشکل داره ؟ آیا انجام تمارین نرمشی گروهی در پارک هم مشکل دارد ؟
برچسب:
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و احترام
من میخام بدونم که چرا ورزش کردن برای زنها مشکل داره ؟ آیا انجام تمارین نرمشی گروهی در پارک هم مشکل دارد ؟هیچ کدام از علما و مراجع با ورزش کردن زنان مخالف نبوده، و نگفته اند که ورزش کردن برای بانوان مشکل دارد، آنچه که از آن نهی شده است ورزش کردن در پیش نگاه نامحرم است. حکمت آن هم روشن است، خوف از تحریک. ببینید مهمترین عامل در شکل گیری شبهات حقوقی میان زن و مرد این است که زن و مرد می خواهند از شناخت خودشان به شناخت جنس مخالف پی ببرند و این مقایسه ی اشتباه کار را خراب می کند. به عنوان نمونه زنان کمتر با نگاه تحریک می شوند یا اصلا نمی بینیم که به کسی تجاوز کرده و او را به قتل برسانند، اما برعکسِ این مسئله را هر روز در روزنامه های حوادث و در تمام دنیا می بینیم. خب این نشان میدهد سنخ تحریک و سرعت و شدت آن در میان زنان و مردان متفاوت است. آنچه در نگاه زنان اصلا تحریک کننده نیست، ممکن است در نگاه مردان بسیار تحریک کننده باشد، چون عامل تحریک در مردان اصلا ارتباطات عاطفی نیست، مردان میتوانند حتی از زنی که از او متنفر هستند لذت ببرند در حالی که این برای زنان چندش آور است و رابطه با مردی که با او پیوند عاطفی ندارند در حکم تجاوز است. نگاه مهمترین عامل تحریک در مردان است. البته نمی خواهم بگویم همه مردان دنبال دیدن و تحریک شدن هستند اما بالاخره تعداد قابل توجهی اهل تقوا نیستند، بنابراین همین که خوف و ترس به گناه انداختن دیگران در میان باشد باید از ورزش کردن در محافل عمومی پرهیز کرد. جنس مرد اگر بخواهد نگاه کند اصلا توجهی به این ندارد که اسم این کار ورزش است یا رقص، هر حرکت موزونی از سوی زنان برای مرد ممکن است تحریک کننده باشد، چه ما اسمش را بگذاری رقص، و چه بگذاریم ورزش و نرمش. بنابراین اصلا اسم آن رفتار مهم نیست، تحریک کنندگی اش مهم است، اگر ورزش کردن مانند پیاده روی باشد که چنین رنگ و بویی به خودش نگیرد خب طبیعتا اشکالی ندارد. البته بخشی از این امر هم برمی گردد به مسئولین که باید مکان های ورزشی و پارک هایی اختصاصی برای ورزش کردن بانوان ایجاد کنند.
بسیار ممنونم از پاسخ و دقت شما
بنده یک سوال کاملاً بدون غرض دارم ؛ دلیل فرموده شما "آنچه در نگاه زنان اصلا تحریک کننده نیست، ممکن است در نگاه مردان بسیار تحریک کننده باشد، " آیا آموزه های جامعه نیست ؟ شنیدن این جمله بارها و بارها و مکرراً که مردان با دیدن تحریک می شوند ؛ تا چه حد می تواند ذهن یک پسر را شرطی کند که به محض دیدن یک خانم تحریک شود
در مقابل درمورد یک دختر ، شنیدن همین جمله باعث شرطی شدن از نوع دیگر می شود. بنده به شرطی شدن ذهن ، تلقین ، و اثر آموزه های جامعه و اطرافیان بر تلقینات ذهن اشاره دارم. آیا تحقیقاتی در این مورد لازم هست صورت بگیرد ؟
بنده یک سوال کاملاً بدون غرض دارم ؛ دلیل فرموده شما "آنچه در نگاه زنان اصلا تحریک کننده نیست، ممکن است در نگاه مردان بسیار تحریک کننده باشد، " آیا آموزه های جامعه نیست ؟ شنیدن این جمله بارها و بارها و مکرراً که مردان با دیدن تحریک می شوند ؛ تا چه حد می تواند ذهن یک پسر را شرطی کند که به محض دیدن یک خانم تحریک شود در مقابل درمورد یک دختر ، شنیدن همین جمله باعث شرطی شدن از نوع دیگر می شود. بنده به شرطی شدن ذهن ، تلقین ، و اثر آموزه های جامعه و اطرافیان بر تلقینات ذهن اشاره دارم. آیا تحقیقاتی در این مورد لازم هست صورت بگیرد ؟من حرف شما را در مورد نقش تلقین کاملا قبول دارم، نقش تلقین در شرطی شدن ذهن حتی در روایات هم به صورت غیر مستقیم آمده است ؛ اما تشخیص اینکه تاثیر گذاری یک مطلب بر اثر تلقین است یا واقعا حقیقت عینی و واقعی دارد همانطور که اشاره فرمودید دقت مضاعفی می طلبد. یک زمانی جریان های فمنیستی تمامی تفاوت های زنان و مردان را انکار کرده و همه آنها را نشأت گرفته از نوع تربیت و تلقیناتی که به دتران و پسران میشد می پنداشتند اما طولی نگذشت که از این دیدگاه برگشتند و ود فمنیست ها هم امروز بر تفاوت جسمی و روانی میان زن و مرد تأکید دارند. من برای این جمله که «مردان با نگاه تحریک می شوند و زنان با شنیدن» اصالت قائل نیستم، آنچه که در برخی منابع روانشناسی خوانده ام، و حوادث اجتماعی، و همچنین تجربه مشاوره هایم از زبان مخاطبین در طول این سال ها حکایت از درستی آن دارد این است که در مردان نیازهای جنسی مقدم بر نیازهای عاطفی است، و در زنان نیازهای عاطفی مقدم بر نیازهای جنسی است، به همین خاطر مرد اگر از زنی متنفر هم باشد می تواند از او لذت جنسی ببرد، اما زن اینگونه نیست و رابطه با مردی که او را دوست ندارد برایش در حکم تجاوز است. از اینجاست که می گویند مرد با دیدن تحریک میشود، چون تحریک شدنش جنسی است و آنچه که بیشتر جنسیت را تحریک می کند دیدن است، اما زن از شنیدن، چون تحریک شدنش در گرو عاطفه است، و تحریک کنندگی انسان از راه شنیدن و ابراز محبت بیشتر است، وگرنه قطعا هم مرد و هم زن از هر دو طریق یعنی هم شنیدن و هم دیدن تحریک میشوند. پس این راه تحریک شدن کلیت ندارد، اما ریشه در یک حقیقت دارد، و آن تفاوتی های جنسی و عاطفی زن و مرد است.
ممنونم از پاسخ شما دوست عزیز ، و از وقتی که گذاشتید.
فرموده شما "من حرف شما را در مورد نقش تلقین کاملا قبول دارم " و "اینکه تاثیر گذاری یک مطلب بر اثر تلقین است یا واقعا حقیقت عینی و واقعی دارد همانطور که اشاره فرمودید دقت مضاعفی می طلبد." بسیار بنده رو خوشحال کرد. به این دلیل که شما با منطق پاسخ میدید و عقل رو نادیده نمیگیرید.
من هم تفاوت های بین زن و مرد و "فمنیست ها هم امروز بر تفاوت جسمی و روانی میان زن و مرد تأکید دارند." رو قبول دارم. قطعاً تفاوت هایی بین دو جنس و بین دو انسان از یک جنس و ... وجود دارد و در نهایت باید تفاوت های دیگران رو بپذیریم تا دنیا جای قشنگ تری باشه.
امیدوارم که تحقیقاتی که بنده عرض کردم و جنابعالی تایید فرمودید ، سریعتر انجام بگیرد تا نقش مباحث روانشناختی و تربیتی در این مسائل محرز بشه.
یک دنیا ممنونم و موفق باشید
سلام
گرچه استدلالهای استاد متقن نبوده و تابع شرایط هستند ولی اگر با اغماض بپذیریم آیا ورود بانوان به ورزشگاهها هم محرک مردان است اگر اینطور باشد مردان در گذشته حق داشتند زنان خود را در خانه محبوس میکردند و اگر ضرورتی پیش میآمد با روبنده بیرون میآوردند و زنان مجبور بودند هنگام صحبت با نامحرم انگشتان خود را در دهان کنند تا صدایشان محرک نباشد امروز که مسئله صدا حل و از اعتبار تحریک ساقط شده مردان باید علیه آلودگی هوا متحد شوند.
سلام
مردی در خیابون یه شمع دستش بود هر کس میخواست سیگار روشن کنه میرفت جلوش اول با فندک شمعو روشن میکرد بعد با شمع سیگارو روشن میکرد چند بار که این کارو تکرار کرد مردم بهش گفتن دیوونه چرا با همون فندک سیگارو روشن نمیکنی؟ بنده خدا یه کم فکر کرد گفت : "اینم میشه" حالا داستان مهار شهوتهاست فقط باید منتظر موند و دید کدوم مسئول میگه : " اینم میشه !"
بابک ش said in سلام
اگر اینطور باشد مردان در گذشته حق داشتند زنان خود را در خانه محبوس میکردند و اگر ضرورتی پیش میآمد با روبنده بیرون میآوردندسلام الان هم مردان چنین حقی دارند. حتی مرد میتواند بابت اینکه به زن اجازه خروج از منزل میدهد، پول مطالبه کند. فقط در امور واجب و ضروریات، مرد حقی ندارد. و الا در باقی موارد نه تنها حق دارد بلکه میتواند از این را درامد زایی کند. یا حق
سلام
خدارو شکر مردها بعضی موقع هم حق ندارند مث واجبات و..
ولی فکنم مردها این حق رو اطلاعی نداشتند...بعضی ها هم که جراتشو ندارند..
بیت المعمور said in اگر اینطور باشد مردان در
بابک ش said in سلامسلام جناب بیت المعمور منظورم از "حق" اشاره به حق شرعی و قانونی نبود در این متن حق به معنای عمل صحیح و کار عاقلانه بکار برده شده یعنی رفتار مردان در قدیم درست و عاقلانه بوده که زنان خود را در خانه حبس میکردند و البته زنان هم ظاهرا شکایتی از مردان نداشتند.اگر اینطور باشد مردان در گذشته حق داشتند زنان خود را در خانه محبوس میکردند و اگر ضرورتی پیش میآمد با روبنده بیرون میآوردندسلام الان هم مردان چنین حقی دارند. حتی مرد میتواند بابت اینکه به زن اجازه خروج از منزل میدهد، پول مطالبه کند. فقط در امور واجب و ضروریات، مرد حقی ندارد. و الا در باقی موارد نه تنها حق دارد بلکه میتواند از این را درامد زایی کند. یا حق
سلام
خانمها شاید احساس کنند قانون از مردان بیشتر جانبداری میکنه در عوض افتخار شکستن غرور مردان به بانوان محترم داده شده است !
بابک ش said in سلام
سلام خانمها شاید احساس کنند قانون از مردان بیشتر جانبداری میکنه در عوض افتخار شکستن غرور مردان به بانوان محترم داده شده است !ببخشید من منظورتون رو متوجه نمیشم اما با اجازتون برداشت خودمو و نگاه خودمو می گم اگر زنی توسط مردی تحقیر شد مساوی میشه با تحقیر خود اون مرد... اگه مردها کوتا میان و چیزی نمیگن دلیلی بر شکستن غرورشون نیست..دلیل بر مردانگیشونه که چون مرد هستند چیزی نمیگن و الا که... البته من در تکمیل پست قبلیم اینو گفتم که یه وقت برداشت نادرست نشه
guest said in سلام
بابک ش said in سلامسلام guest گرامی سلام نمیتونم راجب مطلب شما نظر بدم چون متوجه منظورتون نشدم اما منظور از پست قبل این بود که بانوان محترم ابزارهای کارآمدی برای تثبیت شخصیت و احقاق حق در اختیار دارند.سلام خانمها شاید احساس کنند قانون از مردان بیشتر جانبداری میکنه در عوض افتخار شکستن غرور مردان به بانوان محترم داده شده است !ببخشید من منظورتون رو متوجه نمیشم اما با اجازتون برداشت خودمو و نگاه خودمو می گم اگر زنی توسط مردی تحقیر شد مساوی میشه با تحقیر خود اون مرد... اگه مردها کوتا میان و چیزی نمیگن دلیلی بر شکستن غرورشون نیست..دلیل بر مردانگیشونه که چون مرد هستند چیزی نمیگن و الا که... البته من در تکمیل پست قبلیم اینو گفتم که یه وقت برداشت نادرست نشه
چه ابزار کار آمدی....؟
خب شما جمع بستی و فرمودی همه بانوان ابزار کارامدی...
اگه چنین چیزی صحت داشته باشه که این همه خیانت و طلاق که نباید وجود داشت...
با ارادت
guest گرامی حق با شماست ولی در نظر داشته باشید وجود ابزار لزوما به معنای استفاده صحیح از آنها نیست چه بسیار بانوانی که بدلیل عدم شناخت از توانایی و قدرت های خود قادر به استفاده بجا و صحیح از آنها در تعاملات خود نیستند و قدم در راهی میگذارند که به تلخی و ناکامی ختم میشود ممنون.
گرچه استدلالهای استاد متقن نبوده و تابع شرایط هستند ولی اگر با اغماض بپذیریم آیا ورود بانوان به ورزشگاهها هم محرک مردان است اگر اینطور باشد مردان در گذشته حق داشتند زنان خود را در خانه محبوس میکردند و اگر ضرورتی پیش میآمد با روبنده بیرون میآوردند و زنان مجبور بودند هنگام صحبت با نامحرم انگشتان خود را در دهان کنند تا صدایشان محرک نباشد امروز که مسئله صدا حل و از اعتبار تحریک ساقط شده مردان باید علیه آلودگی هوا متحد شوند.ممنونم از شما بابک عزیز اما نه من متوجه اشکال شما به دلیل خودم شدم، و نه متوجه دلیلی که برای سخن خود دارید.
مسلم said in گرچه استدلالهای استاد متقن
ممنونم از شما بابک عزیز اما نه من متوجه اشکال شما به دلیل خودم شدم، و نه متوجه دلیلی که برای سخن خود دارید.سلام بر استاد مسلم گرامی من ممنونم که راهنمای ما هستید سابقه' جنابعالی در درک معانی و حتی جزئیات نشاندهنده' تواضع شما در این مطلب است ولی حسب دستور انجام وظیفه میکنم. استاد نمیتوان در بحث تحریک مردان حکم قطعی صادر کرد شاید صحنه ای که برای عده ای محرک است جذابیتی برای مردان دیگر نداشته باشد که از ذکر دلایل آن صرف نظر میکنیم سوال این است حتی اگر بپذیریم ورزش بانوان با لباس مصوب فدراسیونها موجب تحریک مردان میشود (که البته جای بحث دارد) چرا از ورود زنان و دختران این سرزمین به ورزشگاهها ممانعت بعمل میآید اگر حقیقتا حضور بانوان در محیط های ورزشی محرک مردان است بهتر نیست کلا خروج جنس مونث ازخانه بدون چادر و روبنده ممنوع شود چون در ترددهای روزمره گاه صحنه هایی دیده میشود که در محیط های عمومی قابل مشاهده نیست سوال بعد اینکه اگر انگشت در دهان کردن توسط بانوان هنگام صحبت با نامحرم بمنظور جلوگیری از تحریک شنونده امروزه منسوخ و صدای زنان از اعتبار تحریک ساقط شده چه دلیلی وجود دارد که مثلا ورزش بانوان در صورت طی کردن مسیر صدا روزی فاقد جلوه های تحریک کننده نگردد آیا تصمیم های سلیقه ای در مصون نگهداشتن جامعه از انحراف اساسا کاربرد دارند؟ ممنون.
((چرا از ورود زنان و دختران این سرزمین به ورزشگاهها ممانعت بعمل میآید اگر حقیقتا حضور بانوان در محیط های ورزشی محرک مردان است))
سلام
داستان به لحاظ شرعی و قضایی ( که برگرفته از شرع است ) بالعکس است.
یعنی اگر دخترها با چادر و روبند وارد ورزشگاه شوند یا وارد سالن کشتی شوند، مشکل بابت نگاه خانم ها است نه تحریک شدن مردها.
چون دخترها نباید به بدن مردها نگاه کنند. حتی بدون شهوت.
این مسئله در فتاوی مراجع نیز مشهود است.
حتی زمانی به این مسئله اشاره شد ( فکر کنم توسط دادستان ) و مایه طنز کاربران در فضای مجازی قرار گرفت و با فتوشاپ برای فوتبالیست ها شلوار به جای شرت درست کردند.
تا جایی که یادم هست این مسئله درباره مسابقات کشتی نیز مورد سوال شرعی از مراجع قرار گرفته است.
لذا مشکل ، تحریک شدن مردان نیست.
=>> بلکه حرمت نگاه زن به اندام مرد است. حتی اگر با شهوت نباشد.
به لحاظ امنیتی و فساد هم مسائل مهمی مطرح است.
سلام
خدا شاهده در یک برنامه' مستند حیات وحش سینه های یک نوع میمون ماده شطرنجی شده بود برادر گرامی جناب بیت المعمور حذف محرک درمان غرایز نیست که اگر بود در این چهل سال مداوا شده بود استدلال شما برای ممانعت از ورود بانوان به ورزشگاه ها درست شبیه استدلالی است که زنان را در گذشته وادار میکرد هنگام صحبت انگشت در دهان کنند غریزه جنسی امری شخصی است که تنها میتوان با آموزش آنرا کنترل و به مسیر صحیح هدایت کرد ما بجای اینکه آثار مثبت و منفی بالقوه این غریزه را برای جوانان توضیح دهیم و مسیرهای انحراف را مسدود کنیم تلاش میکنیم دو جنس را از هم دور نگه داریم امری که نه ممکن است نه درمانگر. اگر چشمه ای میجوشد بجای اینکه سعی کنیم آنرا از سرچشمه ببندیم باید مسیر حرکت را هموار کنیم تا آب هرز نرود و به مقصدی که رضایت خدا و جامعه در آن است برسد اینگونه تصمیمات دگم و تنگ نظرانه حاصلی جز تخریب فرهنگ و چهره ایرانیان مسلمان و شرمساری دوستان و شاد شدن دشمنان ندارد.
بابک ش said in سلام
سلام خدا شاهده در یک برنامه' مستند حیات وحش سینه های یک نوع میمون ماده شطرنجی شده بود برادر گرامی جناب بیت المعمور حذف محرک درمان غرایز نیست که اگر بود در این چهل سال مداوا شده بود استدلال شما برای ممانعت از ورود بانوان به ورزشگاه ها درست شبیه استدلالی است که زنان را در گذشته وادار میکرد هنگام صحبت انگشت در دهان کنند غریزه جنسی امری شخصی است که تنها میتوان با آموزش آنرا کنترل و به مسیر صحیح هدایت کرد ما بجای اینکه آثار مثبت و منفی بالقوه این غریزه را برای جوانان توضیح دهیم و مسیرهای انحراف را مسدود کنیم تلاش میکنیم دو جنس را از هم دور نگه داریم امری که نه ممکن است نه درمانگر. اگر چشمه ای میجوشد بجای اینکه سعی کنیم آنرا از سرچشمه ببندیم باید مسیر حرکت را هموار کنیم تا آب هرز نرود و به مقصدی که رضایت خدا و جامعه در آن است برسد اینگونه تصمیمات دگم و تنگ نظرانه حاصلی جز تخریب فرهنگ و چهره ایرانیان مسلمان و شرمساری دوستان و شاد شدن دشمنان ندارد.سلام نکته اول : برادر فکر میکنم شما متوجه صحبتم نشدید. چون عرض شد نگاه زن به اندام مرد، حتی بدون تحریک مشکل شرعی دارد. حالا نمیدانم چگونه مسئله را بردید روی تحریک؟! نکته دوم : حذف محرک درمان غرایز نیست اما جلوی شدت و غلیان آن را می گیرد. غریزه جنسی باید از طریق حلال ، تحریک شود. و از طریق حلال ارضا شود. اینکه بگوییم محرک ها آزاد باشد و باید مردها و زن ها خودشان را کنترل کنند و آموزش ببینند، کاملا حرف اشتباهی است. در واقع کسی که چنین چیزی می گوید خودش را فریب داده و فریب شیطان را خورده است. وقتی محرک ها آزاد باشند، طبیعتا قوای عقل، صرف کنترل غرایز میشود. و باز طبیعتا شکست های ما بیشتر میشود. لذا عقل سلیم در این است که همان اول، محرک ها را از قفس آزاد نکنیم تا غرایز به غلیان بیاید و بعد وقت و انرژی بگذاریم تا غرایز از کنترل خارج نشود. لذا هم باید محرک ها کنترل شود. و هم باید خودمان را تربیت کنیم و دیگران را آموزش دهیم.
بابک ش said in سلام
ما به جای اینکه.... مسیرهای انحراف را مسدود کنیم تلاش میکنیم دو جنس را از هم دور نگه داریم امری که نه ممکن است نه درمانگر.این حرف درست است که مسیرهای انحراف باید بسته شود. اما آزاد گذاشتن محرک ها، یعنی باز گذاشتن مسیر انحراف نه باز گذاشتن مسیر آشنایی... شما چرا به این مسئله توجه نمی کنید؟! این هم که گفتید ، دو جنس را از هم دور نگه می دارند، به چه معناست؟ اگر منظورتان این است که جلوی آشنایی دختر و پسر، مانع ایجاد کرده اند، بله صحیح است. اما اگر منظورتان این است که منع ورود زنان به ورزشگاه، یعنی ایجاد مانع برای آشنایی، اشتباه است. برادر عزیز مسائل را نباید با هم خلط کرد. هر چیزی سر جای خود.
بابک ش said in سلام
اینگونه تصمیمات دگم و تنگ نظرانه حاصلی جز تخریب فرهنگ و چهره ایرانیان مسلمان و شرمساری دوستان و شاد شدن دشمنان ندارد.مشکل این است که مراجع تقلید حرام اعلام کردند و مسئولین قوه قضائیه دارند اجرا می کنند. شما یا باید به مراجع بگویید : نگاه زن به مرد حرام نیست. مقدمات فساد و... حرام نیست. بعد هم به مدیران قوه قضائیه بگویید : نگاه زن به مرد حرام نیست. ورود زنان به ورزشگاه مشکل فساد و اینها نخواهد داشت. به هر حال باید وجهی شرعی برای این بزرگواران پیدا کنید. البته بسیاری از مردم، از این حکم ناراحت هستند و دشمنان هم شاد هستند که بین مدیران و مردم اختلاف هست. و سخن شما به تعبیری، چماقی است که مسئولین را تحت فشار گذاشته است. لذا ممکن است خود مسئولین قوه قضائیه ، وجه شرعی برایش پیدا کنند و بگویند ورود خانم ها به ورزشگاه آزاد است. مثلا همین حالا هم ، مسئله نگاه زن به مرد در نگاه قوه قضائیه کمرنگ شده و ببشتر بحث امنیت و جو سالم ورزشگاه رو در نظر می گیرند. شاید روزی مجوزش صادر شد. اینکه چگونه، قوانین قوه قضائیه دچار دگردیسی و تحول میشود برایم جالب است. بنده از نقدهای شما به مراجع تقلید و مدیران قوه قضائیه استقبال می کنم. یا حق
بیت المعمور said in سلام
بابک ش said in سلامسلام جناب برادر تقاضا میکنم اگر نقدی به مطالب دارید ابتدا اصول آنرا بیاموزید نقد این نیست که هرچه به ذهن رسید بی ربط و با ربط تایپ کنیم و آسمون ریسمون ببافیم ما اینجا هستیم تا از هم یاد بگیریم نه ایراد ولی اگر مصر هستید اول الزامات نقد کردن را فرا بگیرید ! استاد دلیل حرمت نگاه به بدن نامحرم جلوگیری از تحریک است ولی چون جناب فقیه مانند شما قادر به تفکیک انواع نگاهها نبوده کلا حرام اعلام کرده است ضمنا شما از کدام بخش مطالب نتیجه گرفتید که باید محرکها آزاد باشند؟ شکی نیست که باید کنترل شود ولی انسان باید آموزش ببیند و راهنمایی شود تا کنترل خودش را بدست بگیرد و خوب عده ای هم ترجیح میدهند تا زمانیکه با چوب تر هدایت نشده اند به محرک ها پاسخ مثبت دهند !سلام خدا شاهده در یک برنامه' مستند حیات وحش سینه های یک نوع میمون ماده شطرنجی شده بود برادر گرامی جناب بیت المعمور حذف محرک درمان غرایز نیست که اگر بود در این چهل سال مداوا شده بود استدلال شما برای ممانعت از ورود بانوان به ورزشگاه ها درست شبیه استدلالی است که زنان را در گذشته وادار میکرد هنگام صحبت انگشت در دهان کنند غریزه جنسی امری شخصی است که تنها میتوان با آموزش آنرا کنترل و به مسیر صحیح هدایت کرد ما بجای اینکه آثار مثبت و منفی بالقوه این غریزه را برای جوانان توضیح دهیم و مسیرهای انحراف را مسدود کنیم تلاش میکنیم دو جنس را از هم دور نگه داریم امری که نه ممکن است نه درمانگر. اگر چشمه ای میجوشد بجای اینکه سعی کنیم آنرا از سرچشمه ببندیم باید مسیر حرکت را هموار کنیم تا آب هرز نرود و به مقصدی که رضایت خدا و جامعه در آن است برسد اینگونه تصمیمات دگم و تنگ نظرانه حاصلی جز تخریب فرهنگ و چهره ایرانیان مسلمان و شرمساری دوستان و شاد شدن دشمنان ندارد.سلام نکته اول : برادر فکر میکنم شما متوجه صحبتم نشدید. چون عرض شد نگاه زن به اندام مرد، حتی بدون تحریک مشکل شرعی دارد. حالا نمیدانم چگونه مسئله را بردید روی تحریک؟! نکته دوم : حذف محرک درمان غرایز نیست اما جلوی شدت و غلیان آن را می گیرد. غریزه جنسی باید از طریق حلال ، تحریک شود. و از طریق حلال ارضا شود. اینکه بگوییم محرک ها آزاد باشد و باید مردها و زن ها خودشان را کنترل کنند و آموزش ببینند، کاملا حرف اشتباهی است. در واقع کسی که چنین چیزی می گوید خودش را فریب داده و فریب شیطان را خورده است. وقتی محرک ها آزاد باشند، طبیعتا قوای عقل، صرف کنترل غرایز میشود. و باز طبیعتا شکست های ما بیشتر میشود. لذا عقل سلیم در این است که همان اول، محرک ها را از قفس آزاد نکنیم تا غرایز به غلیان بیاید و بعد وقت و انرژی بگذاریم تا غرایز از کنترل خارج نشود. لذا هم باید محرک ها کنترل شود. و هم باید خودمان را تربیت کنیم و دیگران را آموزش دهیم.
بیت المعمور said in ولی چون جناب فقیه مانند شما
بابک ش said in سلامبرادر گرامی از کدام تفکیک سخن میگویید نگاه زن به بدن مرد نامحرم حرام است چه با قصد لذت باشد چه نباشد !ولی چون جناب فقیه مانند شما قادر به تفکیک انواع نگاهها نبوده کلا حرام اعلام کرده استاین تفکیک توسط خود فقها انجام شده و نه توسط بنده... به نظرم لازم است تحقیقات بیشتری داشته باشید. بدرود
سلام
برادر گرامی جناب بیت المعمور
خداوند را به شهادت میگیرم که تذکر و اصلاح را که اساس رشد است به تایید ترجیح میدهم اما پست های شما عمدتا فاقد جهت است اگر لازم میدانیم مطالب کاربری را نقد کنیم باید بگونه ای باشد که امکان دفاع به او داده شود در حالت کلی نظر ما در مورد یک مطلب یا موافق است یا مخالف و یا هیچکدام و صرفا نظر خود را مطرح میکنیم و پست های شما ترکیبی از همه است بدون اینکه مرزی بین آنها قائل شوید از باب مثال در مطالب بنده حتی یک کلمه در انتقاد از قوه قضائیه دیده نمیشود اما فرمودید از انتقاد به دستگاه قضا استقبال میکنید بدون اینکه اشاره ای به انتقاد صورت گرفته بکنید در ضمن برای اینکار لازم است ابتدا شخصیت حقوقی خود در قوه را معرفی و اثبات نمایید که مورد غفلت جنابعالی قرار گرفته است علیهذا چنانچه در مباحث خود رعایت الزامات را بفرمایید با خوشحالی پذیرای نقدهای شما خواهم بود ممنون.
سلام و احترام
من ممنونم که راهنمای ما هستید سابقه' جنابعالی در درک معانی و حتی جزئیات نشاندهنده' تواضع شما در این مطلب استخواهش می کنم بابک عزیز نظر لطف شماست
استاد نمیتوان در بحث تحریک مردان حکم قطعی صادر کرد شاید صحنه ای که برای عده ای محرک است جذابیتی برای مردان دیگر نداشته باشد که از ذکر دلایل آن صرف نظر میکنیم سوال این است حتی اگر بپذیریم ورزش بانوان با لباس مصوب فدراسیونها موجب تحریک مردان میشود (که البته جای بحث دارد) چرا از ورود زنان و دختران این سرزمین به ورزشگاهها ممانعت بعمل میآید اگر حقیقتا حضور بانوان در محیط های ورزشی محرک مردان است بهتر نیست کلا خروج جنس مونث ازخانه بدون چادر و روبنده ممنوع شود چون در ترددهای روزمره گاه صحنه هایی دیده میشود که در محیط های عمومی قابل مشاهده نیستحرف شما درست است بابک عزیز، هرگز نمی شود نسخه واحدی برای تمام مردان پیچید و گفت مثلا این صحنه برای همه مردان تحریک کننده است، همانطور که نمیتوان گفت برای هیچ مردی تحریک کننده نیست. مردها اساسا دایره تحریک پذیری شان متفاوت است، اما سوال اینجاست که در چنین شرایطی باید چه کرد؟ 1- باید کاملا عرصه را رها کرد و اصلا به تحریک شدن مردان اعتنا نکرد؟ 2- باید زنان را محبوس کرد تا هیچ مردی اصلا زنی را نبیند و صدای زنی را نشنود تا تحریک نشود. 3- حد وسطی که عموم مردان تحریک میشوند را گرفت و با ممنوعیت آن، حدودی را در این عرصه ترسیم کرد. اسلام گزینه سوم را برگزیده است، فکر می کنم شما هم با گزینه سوم موافق باشید. اما اینکه این محدوده و حد وسط کجاست، خب این را در اسلام خالق بشر که جنس زن و مرد را بهتر از هر کسی می شناسد تعیین کرده است.
سوال بعد اینکه اگر انگشت در دهان کردن توسط بانوان هنگام صحبت با نامحرم بمنظور جلوگیری از تحریک شنونده امروزه منسوخ و صدای زنان از اعتبار تحریک ساقط شده چه دلیلی وجود دارد که مثلا ورزش بانوان در صورت طی کردن مسیر صدا روزی فاقد جلوه های تحریک کننده نگردد آیا تصمیم های سلیقه ای در مصون نگهداشتن جامعه از انحراف اساسا کاربرد دارند؟ ممنون.در مورد صدای زنان، اولا اینکه می فرمایید از تحریک کنندگی افتاده است باور کنید اینطور نیست، ما که به عنوان مشاور مورد مراجعه بسیاری از جوانان قرار می گیریم به وضوح بسیاری از جوانان مجرد می گویند که تُن صدای زنان برایشان تحریک کننده است، بنابراین گمان نکنید که عادی شدن مسئله، به معنای تحریک کننده نبودن آن است. اما نکته مهمتر این است که صدای زنان از ابتدا هم به خاطر پایین بودن سطح تحریک کنندگی اش از سوی اسلام به عنوان حد و مرزی که رعایت آن ضروری باشد تعیین نشده بود، آنچه که قرآن از آن نهی فرموده است این است که زن با ناز و کرشمه حرف بزند. بنابراین اسلام در عین اینکه از همان ابتدا حرکات موزون برای زن در پیش نگاه مرد را ممنوع کرده، اما صحبت کردن زن با مرد را ممنوع نکرده است، چون اولی را برای عموم تحریک کننده می داند، و دومی را خیر.
مسلم said in سلام و احترام
سلام و احترامسلام و ارادت استاد فرمایش جنابعالی در حقیقت موید عرض بنده است شما هنوز برای صدای بانوان حد تحریک قائل هستید ولی در عمل هیچ محدودیتی در قانون پیش بینی نشده تا اثرگذاری صدای زنان بر مردان را کنترل نماید زیرا احتمالا وضع چنین قانونی به اعتبار مرد مسلمان ایرانی آسیب جدی وارد میکند از طرفی مشاهده' زنان در مواضع مختلف موجب قلیان احساس همه' مردان نمیشود و اگر هم بشود مردان مومن بسیاری تلاش میکنند اساساً به آن توجه نکنند با این حال اگر چنین محدودیتی را صحیح بدانیم لطفا شفاف پاسخ دهید ممانعت از حضور بانوان در ورزشگاهها که هیچ دستاوردی جز لطمه به اعتبار و آبروی مردان مسلمان این سرزمین ندارد با کدام توجیه منطقی و عقلانی صورت میگیرد آیا این قانون در ذهن دوستداران نظام که ایران اسلامی را الگویی برای استقرار حکومت مردم سالار مبتنی بر دین مبین قلمداد میکنند ایجاد تضاد نمیکند؟آیا در آموزه های اسلام حسن ظن به برادران و خواهران دینی توصیه نشده است؟ کدام شواهد و مدارک مستند منتج به این امر شده که مقام و حرمت زنان مسلمان با حضور در محیطهای ورزشی توسط مردان نادیده گرفته شده و شکسته میشود؟ اگر صرف اجتماع مردان و زنان دلیل این تصمیم است مستحضرید که در مراسم گوناگون بدون کمترین بی حرمتی به بانوان محترم اجتماعات مختلط تشکیل و بخوبی برگزار میشود لطفا راهنمایی فرمایید ممنون.من ممنونم که راهنمای ما هستید سابقه' جنابعالی در درک معانی و حتی جزئیات نشاندهنده' تواضع شما در این مطلب استخواهش می کنم بابک عزیز نظر لطف شماستاستاد نمیتوان در بحث تحریک مردان حکم قطعی صادر کرد شاید صحنه ای که برای عده ای محرک است جذابیتی برای مردان دیگر نداشته باشد که از ذکر دلایل آن صرف نظر میکنیم سوال این است حتی اگر بپذیریم ورزش بانوان با لباس مصوب فدراسیونها موجب تحریک مردان میشود (که البته جای بحث دارد) چرا از ورود زنان و دختران این سرزمین به ورزشگاهها ممانعت بعمل میآید اگر حقیقتا حضور بانوان در محیط های ورزشی محرک مردان است بهتر نیست کلا خروج جنس مونث ازخانه بدون چادر و روبنده ممنوع شود چون در ترددهای روزمره گاه صحنه هایی دیده میشود که در محیط های عمومی قابل مشاهده نیستحرف شما درست است بابک عزیز، هرگز نمی شود نسخه واحدی برای تمام مردان پیچید و گفت مثلا این صحنه برای همه مردان تحریک کننده است، همانطور که نمیتوان گفت برای هیچ مردی تحریک کننده نیست. مردها اساسا دایره تحریک پذیری شان متفاوت است، اما سوال اینجاست که در چنین شرایطی باید چه کرد؟ 1- باید کاملا عرصه را رها کرد و اصلا به تحریک شدن مردان اعتنا نکرد؟ 2- باید زنان را محبوس کرد تا هیچ مردی اصلا زنی را نبیند و صدای زنی را نشنود تا تحریک نشود. 3- حد وسطی که عموم مردان تحریک میشوند را گرفت و با ممنوعیت آن، حدودی را در این عرصه ترسیم کرد. اسلام گزینه سوم را برگزیده است، فکر می کنم شما هم با گزینه سوم موافق باشید. اما اینکه این محدوده و حد وسط کجاست، خب این را در اسلام خالق بشر که جنس زن و مرد را بهتر از هر کسی می شناسد تعیین کرده است.سوال بعد اینکه اگر انگشت در دهان کردن توسط بانوان هنگام صحبت با نامحرم بمنظور جلوگیری از تحریک شنونده امروزه منسوخ و صدای زنان از اعتبار تحریک ساقط شده چه دلیلی وجود دارد که مثلا ورزش بانوان در صورت طی کردن مسیر صدا روزی فاقد جلوه های تحریک کننده نگردد آیا تصمیم های سلیقه ای در مصون نگهداشتن جامعه از انحراف اساسا کاربرد دارند؟ ممنون.در مورد صدای زنان، اولا اینکه می فرمایید از تحریک کنندگی افتاده است باور کنید اینطور نیست، ما که به عنوان مشاور مورد مراجعه بسیاری از جوانان قرار می گیریم به وضوح بسیاری از جوانان مجرد می گویند که تُن صدای زنان برایشان تحریک کننده است، بنابراین گمان نکنید که عادی شدن مسئله، به معنای تحریک کننده نبودن آن است. اما نکته مهمتر این است که صدای زنان از ابتدا هم به خاطر پایین بودن سطح تحریک کنندگی اش از سوی اسلام به عنوان حد و مرزی که رعایت آن ضروری باشد تعیین نشده بود، آنچه که قرآن از آن نهی فرموده است این است که زن با ناز و کرشمه حرف بزند. بنابراین اسلام در عین اینکه از همان ابتدا حرکات موزون برای زن در پیش نگاه مرد را ممنوع کرده، اما صحبت کردن زن با مرد را ممنوع نکرده است، چون اولی را برای عموم تحریک کننده می داند، و دومی را خیر.
سلام و ارادت
استاد مسلم از فرمایشتان استفاده و عرض میکنم اگر هنوز صدای بانوان عامل تحریک است چرا هیچ محدودیتی برای کاهش تاثیر آن در قوانین اجتماعی پیش بینی نشده است حتی شاهد پخش قهقهه' خانمها از صدا و سیما هستیم بنظر میرسد جامعه به این نتیجه رسیده است که بانوان حق دارند مانند مردان شادی کنند و این احساس را بروز دهند و منقلب شدن دیگری دلیل منصفانه برای سلب این حق از زنان نیست در همین رابطه آیا دلیل منطقی، عقلانی و شرعی برای ممانعت از حضور خانمها در محیط های ورزشی و تماشای مسابقات وجود دارد؟ و چنانچه برای این محرومیت منافعی قائل شویم آیا از خسارتی که به اعتبار و شخصیت مردان مسلمان ایرانی وارد میشود بیشتر است؟ آیا جامعه ای که نمیتواند حضور زنان و مردان را در یک محیط مدیریت و تحمل کند قابلیت تبدیل شدن به الگوی سایر کشورهای مسلمان را دارد؟ اساسا با حضور زنان در ورزشگاهها چه اتفاقی ممکن است روی دهد که مانع آن میشویم؟ آیا میتوان ادعا کرد بانوانی که علاقمند به تماشای مسابقات هستند همگی دارای ایمان سست و کاهل در انجام فرائض هستند؟ و نکته آخر مسئولیت آسیبهایی که بواسطه این تصمیم به شان مرد مسلمان و مردم شریف ایران وارد میشود بر عهده' کیست؟ لطفا موضع خود و دین را شفاف و روشن در خصوص این موضوع بیان بفرمایید ممنون.
با سلام. بنده هم دیدگاهی مشابه جناب بابک دارم. به طور مثال نحوه پخش موسیقی از صدا و سیما از گذشته تا اکنون به طور چشمگیری فرق کرده.
یکی از مسایل مهم زنان شاید در کشور ما این باشد که مهمترین مسئله زنان چیست؟ سیاستگذاران، برنامهریزان، مدیران اجرایی، پژوهشگران و محققان مسایل زنان چه چیز یا چیزهایی را میبایست در اولویت و خط اصلی کارهای خود قرار دهند؟ شاید پاسخ به این پرسش راهگشای کلیدی و مهمی برای ما و شما باشد. مطالبی که در پی میآید، بیان دیدگاههای تعدادی از کارشناسان در رابطه با مهمترین مسایل و مشکلات زنان در حال حاضر و بیان راهکارها در این زمینه است.
https://digitalmarketing-mohammad.blogsky.com/1399/11/04/post-1/%d9%85%d8%af%db%8c%d8%b1%db%8c%d8%aa-%d9%be%db%8c%d8%ac-%d8%a7%db%8c%d9%86%d8%b3%d8%aa%d8%a7%da%af%d8%b1%d8%a7%d9%85
SPENTA said in یکی از مسایل مهم زنان شاید در
یکی از مسایل مهم زنان شاید در کشور ما این باشد که مهمترین مسئله زنان چیست؟ سیاستگذاران، برنامهریزان، مدیران اجرایی، پژوهشگران و محققان مسایل زنان چه چیز یا چیزهایی را میبایست در اولویت و خط اصلی کارهای خود قرار دهند؟ شاید پاسخ به این پرسش راهگشای کلیدی و مهمی برای ما و شما باشد. مطالبی که در پی میآید، بیان دیدگاههای تعدادی از کارشناسان در رابطه با مهمترین مسایل و مشکلات زنان در حال حاضر و بیان راهکارها در این زمینه است. https://digitalmarketing-mohammad.blogsky.com/1399/11/04/post-1/%d9%85%d8%af%db%8c%d8%b1%db%8c%d8%aa-%d9%be%db%8c%d8%ac-%d8%a7%db%8c%d9%86%d8%b3%d8%aa%d8%a7%da%af%d8%b1%d8%a7%d9%85با سلام ضمن تشکر بابت مشارکت در بحث و احترام به نظرات شما موضوعی که مطرح فرمودید بیشتر از جانب مخالفان ورود بانوان به ورزشگاه ها و با هدف انحراف افکار عمومی عنوان میشود با این توجیه که آیا مشکل زنان حضور در محیط های ورزشی است و رفع این محرومیت همه' مشکلات آنها را حل میکند؟ درست شبیه دیدگاهی که معتقد است آیا مشکل جامعه بیرون بودن چند تار موی بانوان است؟ زنان یک جامعه دارای مطالبات یکسان نیستند که با نسخه ای واحد بتوان خواست همه را اجابت کرد ضمن اینکه تصمیم گیری در مورد مطالبه' بخشی از جامعه زنان مانع رسیدگی و حل دیگر مشکلات بانوان نیست بنظر میآید اولویت بندی خواست زنان بر اساس اهمیت حربه ای برای خرید زمان و شاید فراموش شدن اصل موضوع باشد ممنون.
سلام بابک عزیز
استاد مسلم از فرمایشتان استفاده و عرض میکنم اگر هنوز صدای بانوان عامل تحریک است چرا هیچ محدودیتی برای کاهش تاثیر آن در قوانین اجتماعی پیش بینی نشده است حتی شاهد پخش قهقهه' خانمها از صدا و سیما هستیم بنظر میرسد جامعه به این نتیجه رسیده است که بانوان حق دارند مانند مردان شادی کنند و این احساس را بروز دهند و منقلب شدن دیگری دلیل منصفانه برای سلب این حق از زنان نیست در همین رابطه آیا دلیل منطقی، عقلانی و شرعی برای ممانعت از حضور خانمها در محیط های ورزشی و تماشای مسابقات وجود دارد؟ و چنانچه برای این محرومیت منافعی قائل شویم آیا از خسارتی که به اعتبار و شخصیت مردان مسلمان ایرانی وارد میشود بیشتر است؟ آیا جامعه ای که نمیتواند حضور زنان و مردان را در یک محیط مدیریت و تحمل کند قابلیت تبدیل شدن به الگوی سایر کشورهای مسلمان را دارد؟ اساسا با حضور زنان در ورزشگاهها چه اتفاقی ممکن است روی دهد که مانع آن میشویم؟ آیا میتوان ادعا کرد بانوانی که علاقمند به تماشای مسابقات هستند همگی دارای ایمان سست و کاهل در انجام فرائض هستند؟ و نکته آخر مسئولیت آسیبهایی که بواسطه این تصمیم به شان مرد مسلمان و مردم شریف ایران وارد میشود بر عهده' کیست؟ لطفا موضع خود و دین را شفاف و روشن در خصوص این موضوع بیان بفرمایید ممنونفکر می کنم بین چند مطلب خلط شده است: اول اینکه ما داریم برسر رفتار مسئولین و صدا و سیما بحث می کنیم؟ یا برسر حکم اسلام؟ دوم اینکه از ورزش کردن زنان صحبت می کنیم یا ورود زنان به ورزشگاه؟ اصلا بر فرض روزی برسد که صدا و سیما به جای قهقهه، مجریان بی حجاب را به قاب تصویر بیاورد، خب شما می خواهید به رفتار آنها استناد کنید؟ نکته دیگر اینکه اگر ملاک جواز یک رفتار، عادی شدن آن در جامعه است خب خط قرمزی دارد یا ندارد؟ بر فرض که بپذیریم هر محدودیتی که برداشته میشود کم کم عادی میشود، یعنی اگر لخت شدن کامل انسان ها در جامعه عادی شد باید آن را بپذیریم؟
سلام
استاد مسلم از ارادت من به جنابتان مطلع هستید ولی تقاضا میکنم بازی با الفاظ را دستمایه' استدلال قرار ندهید ملاحظه کاری و سکوت گاه تبعات ندارد و گاه همچون حسین ع را به مسلخ میبرد برادر بزرگوار این چه استدلالی است که میفرمایید مگر قرار است مردم لخت و عریان وارد ورزشگاه ها شوند(هر چند با سیاست های دگم و بی تفاوتی و سکوت بدون توجیه عقلانی و شرعی مدعیان چنین طغیانی بعید نیست) جنابعالی بگونه ای از صدا و سیما سخن میگویید که گویی یک رسانه معاند خارج نشین است! اخوی گرامی صدا و سیما رسانه ملی و رسمی نظام و منعکس کننده جریان فرهنگی حاکم بر کشور است مگر قرار نیست احکام اسلام در این سازمان ملاک عمل باشد که بین حکم دین و عملکرد مسئولین این رسانه مرزبندی میکنید سرور معظم با کدام دلیل هر مطالبه ای را به مخالفت با احکام گره میزنید فضای مجازی محیط حدس و گمان نیست اگر به حقانیت امری اعتقاد داریم باید توان اثبات و دفاع منطقی و عقلانی داشته باشیم. ممنون
مسلم said in سلام بابک عزیز
نکته دیگر اینکه اگر ملاک جواز یک رفتار، عادی شدن آن در جامعه است خب خط قرمزی دارد یا ندارد؟ بر فرض که بپذیریم هر محدودیتی که برداشته میشود کم کم عادی میشود، یعنی اگر لخت شدن کامل انسان ها در جامعه عادی شد باید آن را بپذیریم؟ارادت استاد تلاش کرده اید با هدایت بحث به جهت کاملا مخالف جای خود را در موضع حق مستحکم کنید استاد بنده در کدام مطلب اشاره داشتم که باید محدودیت ها را برداشت تا بمرور زمان عادی شود آنچه عرض شد دقیقا خلاف فرمایش شماست بنده عرض کردم وقتی رفتاری در جامعه رایج میشود شاهد سکوت متولیان احکام دین هستیم یعنی وقتی حرکت جامعه موجب نقض حکمی میشود دیگر اصراری بر اجرای آن حکم وجود ندارد و مثال هم آوردم در حقیقت خلط مبحث اینجاست که شما تصور میکنید تا محدودیت برداشته نشود احکام پابرجاست ولی شاهدیم وقتی اکثریت جامعه رفتاری را میپذیرد احکام هم با خواست جامعه همراه شده و منعطف میگردد خواه شرعی باشد یا عرفی. شما بهتر میدانید حکم روشنی در دین برای برخی محدودیت ها وجود ندارد قبح ورود بانوان به ورزشگاهها مانند خوردن و آشامیدن زنان در پنجاه سال پیش در انظار عمومی است مثلا خانمی اگر در خیابان بستنی میخورد وقیح و لاقید پنداشته میشد ولی امروز امری عادی و پذیرفته شده است بهتر نیست بجای اینکه منتظر بمانیم تا زمان مشکل را حل کند با اراده' خود چاره اندیشی کنیم تا هم حرمت مردم ایران حفظ شود و هم نظام بدلیل توجه به مطالبات مردم جایگاه محکمتری برای خود مهیا کند و زبان تمسخر دشمنان این آب و خاک را هم کوتاه نماییم.
با ارادت استاد مسلم گرامی
از آنجا که شما را برادری با هوش و فراست میدانم تصور نمیکنم ندانید در مورد چه موضوعی صحبت میکنیم در مورد تصمیمات اشتباهی صحبت میکنیم که هویت و اعتبار مردم ایران را هدف قرار داده است شما مختار به پذیرش آنچه عرضه میشود هستید ولی اگر توقع دارید سایرین هم مثل شما رفتار کنند باید با دلیل عقلانی آنها را مجاب نمایید بنده در پست خود چند سوال طرح کردم که همگی بی پاسخ ماند ولی جواب پرسش شما یک کلمه است : بله! اگر جامعه ای را که داعیه' مسلمانی دارد بگونه ای هدایت کنیم که روزی همگی عریان شوند اگر توان تغییر نداشته باشیم چاره ای جز پذیرش آن نداریم و اگر حیات ما وابسته به لخت شدن باشد قطعا لخت هم میشویم اینگونه مثالها ارزش قیاسی و اعتبار عقلانی ندارند و صرفا برای تهییج احساسات عوامانه بکار برده میشوند تا به جامعه تلقین نمایند که رفع محدودیت ها ما را به جایی میرساند که برهنه در برابر هم ظاهر شویم چندی پیش یکی از شبکه های معاند با قصد تخریب وجهه' نظام، از افراد شناخته شده در ورزش جهان میپرسید : شما میدانید در ایران خانمها نمیتوانند وارد ورزشگاه ها شوند؟ جواب یک نفر حقیقت تلخی را آشکار و میزان آسیبی که به اعتبار مردم و بویژه مردان این کشور وارد میشود را روشن کرد جواب این بود: مگه ورزشگاهها درب ورودی ندارند!
سلام و عرض ادب
استاد مسلم از ارادت من به جنابتان مطلع هستید ولی تقاضا میکنم بازی با الفاظ را دستمایه' استدلال قرار ندهید ملاحظه کاری و سکوت گاه تبعات نداردبنده هم ارادت دارم من واقعا دنبال بازی با الفاظ نبودم اگر چنین مطلبی از کلام من برداشت میشود واقعا عذرخواهی می کنم
اخوی گرامی صدا و سیما رسانه ملی و رسمی نظام و منعکس کننده جریان فرهنگی حاکم بر کشور است مگر قرار نیست احکام اسلام در این سازمان ملاک عمل باشد که بین حکم دین و عملکرد مسئولین این رسانه مرزبندی میکنیدببینید من حرف شما را قبول دارم که باید صدا و سیما جلوه اسلام باشد ، اما باید واقع بین باشیم، عمدتا چنین چیزی که ما توقع داریم اتفاق نمی افتد، به همین خاطر من از رفتار هیچ کسی و هیچ سازمانی دفاع نمی کنم، مگر معصومین که عملشان 100 درصد مطلبق با اسلام است، وگرنه هر کسی غیر از آن ممکن است رفتاری خلاف اسلام داشته باشد. من مدفع اسلام هستم و رفتارها را با اسلام می سنجم، به همین خاطر در بسیاری از موارد خودم منتقد صدا و سیما هستم، در بسیاری از موارد خودم منتقد دولت اسلامی ایران هستم، در بسیاری از موارد خودم منتقد سازمان فرهنگ و ارشاد اسلامی هستم و...
تلاش کرده اید با هدایت بحث به جهت کاملا مخالف جای خود را در موضع حق مستحکم کنید استاد بنده در کدام مطلب اشاره داشتم که باید محدودیت ها را برداشت تا بمرور زمان عادی شود آنچه عرض شد دقیقا خلاف فرمایش شماستببخشید، پس ظاهرا من درست متوجه منظور شما نشده ام
شما تصور میکنید تا محدودیت برداشته نشود احکام پابرجاست ولی شاهدیم وقتی اکثریت جامعه رفتاری را میپذیرد احکام هم با خواست جامعه همراه شده و منعطف میگردد خواه شرعی باشد یا عرفی. شما بهتر میدانید حکم روشنی در دین برای برخی محدودیت ها وجود ندارد قبح ورود بانوان به ورزشگاهها مانند خوردن و آشامیدن زنان در پنجاه سال پیش در انظار عمومی است مثلا خانمی اگر در خیابان بستنی میخورد وقیح و لاقید پنداشته میشد ولی امروز امری عادی و پذیرفته شده است بهتر نیست بجای اینکه منتظر بمانیم تا زمان مشکل را حل کند با اراده' خود چاره اندیشی کنیم تا هم حرمت مردم ایران حفظ شود و هم نظام بدلیل توجه به مطالبات مردم جایگاه محکمتری برای خود مهیا کند و زبان تمسخر دشمنان این آب و خاک را هم کوتاه نماییم.در جایی که حکم روشنی وجود ندارد بند هم اصراری بر پافشاری بی خودی بر یک حکم ندارم، اما در جایی که حکم روشنی وجود دارد شما چه راهکاری پیشنهاد میدهید؟ اگر معتقدید باید محکم پای حکم ایستاد پس ما اصلا اختلاف نظری با هم نداریم
اینگونه مثالها ارزش قیاسی و اعتبار عقلانی ندارند و صرفا برای تهییج احساسات عوامانه بکار برده میشوندشاید ظاهر کلامم آنطور که میفرمایید باشد، اما واقعا چنین قصدی نداشته ام
ولی جواب پرسش شما یک کلمه است : بله! اگر جامعه ای را که داعیه' مسلمانی دارد بگونه ای هدایت کنیم که روزی همگی عریان شوند اگر توان تغییر نداشته باشیم چاره ای جز پذیرش آن نداریم و اگر حیات ما وابسته به لخت شدن باشد قطعا لخت هم میشویماگر منظورتان این است که مهمتر از محدود کردن های رفتاری، توجیه محدودیت ها و فرهنگ سازی است خب 100 درصد حرفتان درست است، بنده مطلق مخالف این حرف نیستم. این در مقام رفتاری است. اما درمقام حکم بالاخره حتی اگر ما بد رفتار کرده و مردم را به سمت زیر پا گذاشتن احکام الهی سوق دهیم، بالاخره حکم خدا تغییر نمی کند، فکر می کنم شما هم با این حرف موافق باشید. بنابراین اگر من سخنان شما را در این سه پست پایانی تان درست فهمیده باشم به نظر میرسد اختلاف نظری بین ما نباشد
استاد مسلم گرامی
سلام به شما و دوستان محترمی که خواننده این پست هستند استاد بنده نه میتوانم و نه تمایل دارم بتوانم در حضور شما از حق سخن بگویم و مدافع آن باشم بارها گفته ام و ابایی از تکرار آن ندارم که با افتخار شاگردی شما را میپذیرم و اگر در مواضعی مخالفت هایی بروز میکند بحساب تحریض به دانستن بیشتر بگذارید این فرمایش شما که من مدافع اسلام هستم من را بیاد یکی از مراجع بزرگ معاصر انداخت که شاید مخالفت آشکار با موضوع مبارزه با نظام پادشاهی نداشتند ولی در آن مشارکت هم نمیکردند و وظیفه خود را تبلیغ و نشر آموزه های دین و هر کس را مسئول اعمال خود میدانستند اما اسلام انقلابی که حضرت امام ره پایه گذاری کردند ما را مکلف میکند در برابر رفتارهای مخالف با مصالح اسلام و مسلمین ملاحظه کاری و سکوت نکنیم بویژه اگر در کشور خودمان باشد ضمن اینکه توصیه' اکید دین سنجش اعمال با عقلانیت است وقتی عملی نه توجیه شرعی دارد نه عقلانی و منافع اندک آن در مقایسه با آسیب های بیشماری که بر وجهه و اعتبار مسلمان ایرانی وارد میشود قابل اعتنا نیست نباید جنابعالی و امثال جنابتان از تمام امکانات خود برای اصلاح امور استفاده نمایید بهرحال مطالبه ای مطرح است و ما یا باید با دلایل شرعی و عقلانی مخالفت خود را توجیه کنیم یا کمک کنیم مطالبه تحقق یابد نظاره گر بودن و سکوت با انقلابی بودن نسبتی ندارد سکوت و بی تفاوتی اقشار مذهبی در اینگونه موارد حداقل ضررش این است که متولیان را متوجه تصمیمات اشتباه نمیکند و آنان با تصور سلامت تصمیم بر خطای خود پافشاری میکنند اگر اقشار مذهبی میل به حضور در مکانی ندارند نباید در برابر قوانینی که مانع حضور سایرین بدون دلیل شرعی و عقلی در مکانی میشود سکوت کنند آنهم زمانیکه میدانند موضع گیری آنها در اصلاح امور بیشترین تاثیر را دارد از راهنمایی ها و تذکرات شما بسیار ممنونم و انشااله همه ما در انجام آنچه مکلفیم ثابت و استوار باشیم اجرتون محفوظ.
سلام و عرض ادب
سلام به شما و دوستان محترمی که خواننده این پست هستند استاد بنده نه میتوانم و نه تمایل دارم بتوانم در حضور شما از حق سخن بگویم یا مدافع آن باشم بارها گفته ام و ابایی از تکرار آن ندارم که با افتخار شاگردی شما را میپذیرم و اگر در مواضعی مخالفت هایی بروز میکند بحساب تحریض به دانستن بیشتر بگذاریدممنونم آقا بابک عزیز من که چیزی بلد نیستم، شما لطف دارید، و من لازم میدونم از لطف و عنایت شما تشکر کنم
نباید در برابر قوانینی که مانع حضور سایرین بدون دلیل شرعی و عقلی در مکانی میشود سکوت کنند آنهم زمانیکه میدانند موضع گیری آنها در اصلاح امور بیشترین تاثیر را دارد از راهنمایی ها و تذکرات شما بسیار ممنونم و انشااله همه ما در انجام آنچه مکلفیم ثابت و استوار باشیم اجرتون محفوظ.بله، دقیقا همانطور ا ست که شما می فرمایید: سکوت در برابر انحرافات به بهانه اسلامی بودن انقلاب و حکومت ما، هم جفا در حق اسلام است و هم در حق حکومت. این حکومت با همت و تلاش مردم مومن و انقلابی بنا شده، و بقای آن هم در گرو همت همین مردم است، باید از انحراف ها جلوگیری کنند.
کلام آخر :
سلام به همه
آنچه در خصوص مطالبات بانوان مطرح شد و راهنمایی های استاد مسلم زیرمجموعه' بحث بزرگتری است که تحت عنوان حق حاکمیت تعریف میشود عده ای معتقدند حکومت نباید در انتخاب مردم دخالت کند و باید اجازه دهد هر فرد مطابق سلیقه و باورهایش زندگی کند عقاید این گروه ذیل شعار به زور نباید یا نمیتوان مردم را به بهشت برد تعریف میشود در مقابل عده' بیشتری بر این باورند که مردم به راهنمایی و هدایت نیاز دارند و لازم است راههای مفسده انگیز مسدود شود تا سلامت جامعه در مقابل محرک های فاسد بیمه شود. با نگاه اجمالی به این دو نظر با قاطعیت میتوان گفت راه صحیح هدایت و تشویق مردم به دور ماندن از هر رفتار مفسده انگیز است و حاکمیت باید تلاش کند ضمن مسدود کردن مبادی فساد راههای جایگزین که امنیت روحی و جسمی مردم را تضمین میکند و در ایجاد نشاط در جامعه موثر است پیش بینی نماید. در فرآیند هدایت جامعه اما دو نکته وجود دارد اول اینکه از سخت گیری های بیمورد و سلیقه ای پرهیز شود و صرفا بر اساس حدس و گمان برای مردم محدودیت ایجاد نشود (مانند ممنوعیت ورود بانوان به ورزشگاه ها) و دومین نکته که مهمتر است متولیان امر هدایت و ارشاد جامعه لازم است خود و بستگانشان از هر اتهامی که مبین تمایل آنها به استفاده از امکانات محدود شده برای مردم است مبرا باشند کوچکترین تردید و شبهه در پایبندی مسئولین امر به آنچه خود توصیه میکنند اساس این تفکر را سست و غیرقابل قبول مینماید مثلا وقتی یک مسئول خانم در ورزشگاه یک کشور خارجی حضور پیدا میکند یا خانواده دیپلمات های ایرانی وارد ورزشگاه میشوند در حقیقت خودمان به دنیا اعلام میکنیم مردم ما به حدی از بلوغ و رشد اجتماعی نرسیده اند که خانمها وارد ورزشگاه شوند و از طرفی خود را ملتی پیشرو و بصیر میدانیم آنچه روشن است حکم صریح در حرمت این رفتار وجود ندارد و قبح آن بیشتر برخاسته از نگاه سنتی و عرفی میباشد و بدون شک در آینده این مطالبه باورهای سنتی را کنار زده و بعنوان پدیده ای اجتماعی پذیرفته میشود پیش از انقلاب کلمه ترکیبی عشقبازی در معنای خاص کاربرد داشت و بزبان آوردن آن قبیح بود ولی امروز آنرا از زبان مجریان صدا و سیما و در معنایی دیگر میشنویم نکته' قابل توجه اینست که تجربه نشان داده رفتارهایی که بدون توجیه دینی یا عقلی، صرفا بر اساس سنت و عرف قبیح شناخته میشوند برای همیشه ممنوع و محدود باقی نمانده و با گذشت زمان به رفتاری عادی در جامعه بدل میشوند موید باشید.
جمع بندی
پرسش:
چرا ورزش کردن زنان حتی تمرین های نمایشی گروهی در پارک برای زنان مشکل دارد؟
پاسخ:
هیچ کدام از علما و مراجع با ورزش کردن زنان مخالف نبوده، و نگفته اند که ورزش کردن برای بانوان مشکل دارد، آنچه که از آن نهی شده است ورزش کردن در پیش نگاه نامحرم است. حکمت آن هم روشن است، ترس از تحریک و به گناه انداختن دیگران، و در مقابل به خطر افتادن امنیت زنان و بالا رفتن آمار خشونت. چرا که افزایش خشونت و تحریک در جامعه رابطه متقابل دارد.
شاید این مسئله از نگاه زنان عجیب بیاید اما باید پذیرفت که زن و مرد با هم تفاوت دارند. آنچه در نگاه زنان اصلا تحریک کننده نیست، ممکن است در نگاه مردان بسیار تحریک کننده باشد، چون عامل تحریک در مردان اصلا احساسات مثبت پیشینی نیست. مردان میتوانند حتی از زنی که از او متنفر هستند به لحاظ جنسی لذت ببرند در حالی که این برای زنان چندش آور است و به همین خاطر رابطه با مردی که با او پیوند عاطفی ندارند در حکم تجاوز است. نگاه مهمترین عامل تحریک در مردان است. البته اینطور نیست که همه مردان دنبال دیدن و تحریک شدن باشند، اما بالاخره تعداد قابل توجهی اهل تقوا نیستند، بنابراین همین که خوف و ترس به گناه انداختن دیگران در میان باشد باید از ورزش کردن در محافل عمومی پرهیز کرد.
جنس مرد اگر بخواهد با قصد لذت نگاه کند اصلا توجهی به این ندارد که اسم این کار ورزش است یا رقص، هر حرکت موزونی از سوی زنان برای مرد ممکن است تحریک کننده باشد، چه ما اسمش را بگذاریم رقص، و چه بگذاریم ورزش و نرمش. بنابراین اصلا اسم آن رفتار مهم نیست، تحریک کنندگی اش مهم است، اگر ورزش کردن مانند پیاده روی باشد که چنین رنگ و بویی به خودش نگیرد خب طبیعتا اشکالی ندارد.
به طور کلی نمی شود نسخه واحدی برای دامنه تحریک پذیری در جامعه پیچید، اساسا دایره تحریک پذیری انسان ها متفاوت است، در چنین شرایطی باید چه کرد؟
1- باید کاملا عرصه را رها کرد و اصلا به تحریک شدن اعتنا نکرد؟
2- باید زنان را محبوس کرد تا هیچ مردی اصلا زنی را نبیند و صدای زنی را نشنود تا تحریک نشود.
3- حد وسطی که برای عموم انسان ها تحریک کننده است را گرفت و با ممنوعیت آن، حدودی را در این عرصه ترسیم کرد.
اسلام گزینه سوم را برگزیده است. اما اینکه این محدوده و حد وسط کجاست، خب این را در اسلام خالق بشر که جنس زن و مرد را بهتر از هر کسی می شناسد تعیین کرده است.
البته فارغ از آنچه به لحاظ اصل حکم گذشت، بخشی از این امر هم بر می گردد به مسئولین که باید مکان های ورزشی و پارک هایی اختصاصی برای ورزش کردن بانوان ایجاد کنند.