جمع بندی خالق معصیت کیست؟

تب‌های اولیه

49 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
خالق معصیت کیست؟
سلام وخسته نباشید.میدانیم خالق تمامی هستی خداست و هرچه که وجود دارد از خلقت اوست و تا خلق نشود وجود ندارد حال ایا روزی که شیطان از امر الاهی سرپیچی کرد و تکبر نمود شرارت و سرپیچی و عصیان و کبر وجود داشتند که شیطان بتواند از انها بهره برد ؟خالق سرپیچی و عصیان و کبر و حسد که بود که دستاویزی برای شیطان شد ؟حس تمایل به گناه و عصیان و ِِِِِ..شرارت افریننده ای داشت؟ یا در درون شیطان بود خود احساس سرپیچی احساس مبادرت کردن به گناه یعنی احساس هم افریننده ای دارد که کیست؟ سوال بنده از داشتن یا نداشتن اختیار در گناه نیست ..باید گناهی خلق شده باشد تا شیطان بتواند اختیار کند خالق عصیان و سرکشی و حسادت و... کیست؟
با نام و یاد دوست         کارشناس بحث: استاد مسلم
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و احترام
میدانیم خالق تمامی هستی خداست و هرچه که وجود دارد از خلقت اوست و تا خلق نشود وجود ندارد حال ایا روزی که شیطان از امر الاهی سرپیچی کرد و تکبر نمود شرارت و سرپیچی و عصیان و کبر وجود داشتند که شیطان بتواند از انها بهره برد ؟خالق سرپیچی و عصیان و کبر و حسد که بود که دستاویزی برای شیطان شد ؟حس تمایل به گناه و عصیان و ِِِِِ..شرارت افریننده ای داشت؟ یا در درون شیطان بود خود احساس سرپیچی احساس مبادرت کردن به گناه یعنی احساس هم افریننده ای دارد که کیست؟ سوال بنده از داشتن یا نداشتن اختیار در گناه نیست ..باید گناهی خلق شده باشد تا شیطان بتواند اختیار کند خالق عصیان و سرکشی و حسادت و... کیست؟
بله در این که هر چیزی آفریده ی خداوند است شکی وجود ندارد، یعنی تمام افعال و رفتارها به لحاظ وجودی، و از آن جهت که وجود دارند به خداوند منتسب هستند، اما از جهت خوب و بد بودنشان به فاعل مباشرشان انتساب دارند. توضیح آنکه خداوند گناه و نافرمانی خلق نمی کند، آنچه که خدا خلق کرده است شهوت، غضب، و عقل است. این امیال شهوانی و غضب کاملا حکیمانه بوده و خداوند آنها را آفریده است، اما اینکه انسان عقل را بر آنها حاکم کند تا در جای خودش از آنها بهره ببرد یا آنها را حاکم بر عقل کند این دیگر دست خود انسان یا شیطان است. ببینید مثال واضحش این است که خداوند شهوت را در درون انسان قرار داده تا مایه بقای نسل او باشد، اما اگر این انسان در پیروی از شهوت عقل را کنار بگذارد خب این میل که خداوند در درون او گذاشته که مشکل نداشته است، بلکه آن افراطی گری صاحب این میل است که ان را به جای لذت حلال، به لذت حرام تبدیل ساخته است. در مورد غرور و تکبری که شیطان داشت هم همین است، منتهی آن افراط در قوه غضبیه است، نه شهوت. به عبارت دیگر آنچه که از جانب خداوند خلق شده میل است، و این امیال هم به حق خلق شده، منتهی باید در جای خودش و به اندازه استفاده شود، افراط در استفاده از این امیال، و یا بهره وری از آنها در غیر جایگاهشان گناه نامیده میشود که کاملا بر عهده صاحب آن میل است. اما با این حال چون خداوند خالق این میل است میتوان گفت خالق این رفتارها خداست، اما از جهت خوب و بد بودن دیگر نمیشود به خدا نسبت داد، چون این خوب و بد بودن، یا به جا و بی جا استفاده کردن از آن انتخاب صاحب میل بوده است.
استاد مسلم گرامی سلام ،  ملاحظه میفرمایید با نادیده گرفتن و عدم انتشار برخی پست ها نمی‌توان ذهن جستجوگر و حقیقت طلب جوانان را مهار کرد زمانی شناخت ما از دنیا به محله و خانه های آن محدود میشد وقتی ایام محرم فرا می‌رسید جهان را سیاه‌پوش تصور میکردیم اما امروز با چند بار لمس گوشی همراه می‌توان به حجم انبوهی از اطلاعات دسترسی پیدا کرد که سوالات مختلفی را در اذهان ایجاد می‌کند پرسش هایی که پاسخ آنها تنها از دل مباحثه و تضارب آرا بیرون می‌آید و غفلت از این مهم ما را وادار به اقامه' ادله ای می‌کند که صرفا جنبه' اعتقادی داشته و نه تنها امکان اثبات عقلانی آنها وجود ندارد بلکه در مواردی بر آنها اشکال هم وارد است. انشااله که دوست عزیز پرسشگر پاسخ خود را دریافت کرده باشد و فرمایشات نغز جنابعالی زمینه ساز ایجاد ابهامات جدید نشده باشد با احترام و تشکر .   
ملاحظه میفرمایید با نادیده گرفتن و عدم انتشار برخی پست ها نمی‌توان ذهن جستجوگر و حقیقت طلب جوانان را مهار کرد زمانی شناخت ما از دنیا به محله و خانه های آن محدود میشد وقتی ایام محرم فرا می‌رسید جهان را سیاه‌پوش تصور میکردیم اما امروز با چند بار لمس گوشی همراه می‌توان به حجم انبوهی از اطلاعات دسترسی پیدا کرد که سوالات مختلفی را در اذهان ایجاد می‌کند پرسش هایی که پاسخ آنها تنها از دل مباحثه و تضارب آرا بیرون می‌آید و غفلت از این مهم ما را وادار به اقامه' ادله ای می‌کند که صرفا جنبه' اعتقادی داشته و نه تنها امکان اثبات عقلانی آنها وجود ندارد بلکه در مواردی بر آنها اشکال هم وارد است. انشااله که دوست عزیز پرسشگر پاسخ خود را دریافت کرده باشد و فرمایشات نغز جنابعالی زمینه ساز ایجاد ابهامات جدید نشده باشد با احترام و تشکر . 
بله، درست است. قطعا آزادی ابراز نظر در محیط های علمی و تضارب آراء موجب رشد میشود ولی باور کنید من در طول این سال های پاسخگویی با برخی کاربران برخورد کرده ام که اصلا دنبال پاسخ نبوده اند. فقط می آیند که حرف حق را نپذیرند.  
مسلم said in ملاحظه میفرمایید با نادیده
بله، درست است. قطعا آزادی ابراز نظر در محیط های علمی و تضارب آراء موجب رشد میشود ولی باور کنید من در طول این سال های پاسخگویی با برخی کاربران برخورد کرده ام که اصلا دنبال پاسخ نبوده اند. فقط می آیند که حرف حق را نپذیرند.  
استاد سلام و ارادت با ادای وظیفه و احترام به اساتید و کارشناسان صبور اسکدین حضور جنابعالی ارادت مضاعف دارم و همواره به استفاده از محضرتان بعنوان شاگرد اعتراف و افتخار کرده ام لطفا جسارتم را عفو کنید که عرض میکنم آنچه در خصوص انگیزه' حضور برخی کاربران فرمودید حتما صحیح است اما از جنابتان آموخته ام صفات جز' را نباید به کل تعمیم داده و در مورد کاربران پیشداوری کرد و فرموده اید ما مکلف به انجام تکلیف هستیم فارغ از اینکه هدایت حاصل شود یا نشود تلاش شما مصداق این بیت است : من آنچه شرط بلاغ است با تو میگویم تو خواه از سخنم پند گیر خواه ملال ممنون  
سلام برای پاسخ به پرسش استارتر در کنار این سوال : خالق معصیت کیست؟ باید بپرسیم : خالق اختیار کیست؟ (( باز داستان چیه که بحث به بیراهه رفته و پیش داوری ها مشکل ساز شد؟! ))
سلام و تشکر بخاطر پاسخ سوالم که جای بسی قدردانی داره.جواب کامل و منطقی بود و احتمالا اگر گفتمان این سوال ادامه میافت میپرسیدم پس اینهمه سیل و بلا و بیماری و درد و رنج و قحطی موجود در جهان مخلوق خدا هستند؟ و با تفکر در پاسخ قبلی شما میشود حدس زد که بله خالقشان خداست و دلایل قانع کننده ای برای خلق بلایا و جود دارد و شاید دچار طغیان شده و به صورت بلا به چشم ما میاینداستاد عزیز نفس ها و امیال رو که گناه میگردند رو با تدبیر پاسخ دادید ولی مدتیست که ذهنم درگیر شده که گویی نیرویی شر که دارای قدرت نیز هست به جنگ با انسان و خدا میپردازد و معاذبالله خالق شر و پلیدی هست این رو به تجربه لمس کردم بارها با شروع حس خرسندی و شادی به ناگه نیرویی پلید اوضاع رو به طور مدیریت شده برهم میزنه و جای حس قبلی رو زشتی و تاریکی و غم میگیره .اگر چنین نیرویی هست میتوان گفت خالق شرارت است چون شرارت هم رو به تکامل و فزونیست .پلیدی و بیماری هم اپدیت و بسیار بروز و متفاوت و پیچیده تر از قبل عمل میکنند...ممنون میشم من و از این سرگردانی با پاسخ خودتون رهایی دهید با تشکر
با ادای وظیفه و احترام به اساتید و کارشناسان صبور اسکدین حضور جنابعالی ارادت مضاعف دارم و همواره به استفاده از محضرتان بعنوان شاگرد اعتراف و افتخار کرده ام لطفا جسارتم را عفو کنید که عرض میکنم آنچه در خصوص انگیزه' حضور برخی کاربران فرمودید حتما صحیح است اما از جنابتان آموخته ام صفات جز' را نباید به کل تعمیم داده و در مورد کاربران پیشداوری کرد و فرموده اید ما مکلف به انجام تکلیف هستیم فارغ از اینکه هدایت حاصل شود یا نشود تلاش شما مصداق این بیت است : من آنچه شرط بلاغ است با تو میگویم تو خواه از سخنم پند گیر خواه ملال
 سلام و عرض ادب بله، ممنونم؛ من هم نسبت به شما خیلی خیلی ارادت دارم، اما به خاطر قوانین سایت ارادتم را نمی توانم در پست مستقلی بیان کنم، و به ناچار به زدن گزینه "می پسندم" در ذیل پست هایتان اکتفا می کنم
سلام و تشکر بخاطر پاسخ سوالم که جای بسی قدردانی داره.جواب کامل و منطقی بود و احتمالا اگر گفتمان این سوال ادامه میافت میپرسیدم پس اینهمه سیل و بلا و بیماری و درد و رنج و قحطی موجود در جهان مخلوق خدا هستند؟ و با تفکر در پاسخ قبلی شما میشود حدس زد که بله خالقشان خداست و دلایل قانع کننده ای برای خلق بلایا و جود دارد و شاید دچار طغیان شده و به صورت بلا به چشم ما میاینداستاد عزیز نفس ها و امیال رو که گناه میگردند رو با تدبیر پاسخ دادید ولی مدتیست که ذهنم درگیر شده که گویی نیرویی شر که دارای قدرت نیز هست به جنگ با انسان و خدا میپردازد و معاذبالله خالق شر و پلیدی هست این رو به تجربه لمس کردم بارها با شروع حس خرسندی و شادی به ناگه نیرویی پلید اوضاع رو به طور مدیریت شده برهم میزنه و جای حس قبلی رو زشتی و تاریکی و غم میگیره .اگر چنین نیرویی هست میتوان گفت خالق شرارت است چون شرارت هم رو به تکامل و فزونیست .پلیدی و بیماری هم اپدیت و بسیار بروز و متفاوت و پیچیده تر از قبل عمل میکنند...ممنون میشم من و از این سرگردانی با پاسخ خودتون رهایی دهید با تشکر
سلام محمد آقای عزیز نیازی به تشکر و قدردانی نیست، من هر کاری می کنم انجام وظیفه است در مورد سوالتون باید عرض کنم که خیلی مهم است اول ما شر رو تعریف کنیم. اصلا شر چی هست؟ این سوال خیلی به ما کمک می کنه که ببینیم آیا شر نیازی به خالق دیگری داره یا نه. اگر منظورمان از شر، مشکلات  و مصیبت ها و بیماری ها و مرگ و اینها باشه خب روشنه که اینها حاصل یک نسبت هستند. یعنی مثلا مار که مخلوق خداست و در جای خودش خیلی خوب و به جاست ممکن است ما را نیش بزند، پس مار بد نیست، مار برای ما بد است. خب این نسبت بد بودن این برای آن که چیز مستقلی در خارج نیست که خالق بخواهد. خالق ما و مار هر دو خداست، اما این برای آن ضرر دارد. این وسط چیز دیگری وجود ندارد که خالق بخواهد. یا مثلا مرگ، خب مرگ اصلا چیز بدی نیست، همه باید بمیرند، چون مرگ حق است، چیزی نیست که خدا راضی بدان نباشد تا دنبال خالق دیگری برای ان بگردیم. خلاصه آنکه این شرور و مشکلاتی که ما در دنیا می بینسیم حاصل تعارض قوانین و موجوداتی هستند که هر کدام در جای خودشان خوب هستند. مثلا نرمی بدن ما خوب است، چون اگر پوستمان مثل کرگدن بود اصلا نمیتوانستیم دست و پایمان را تکان بدهیم، از آن طرف سختی و محکمیِ فلزات هم خوب است، چون اگر سخت و محکم نبودند ما از آنها برای ساختن خانه و ماشین استفاده نمی کردیم. بنابراین هم نرمی بدن ما خوب است و هم سختی و محکمی فلزات، اما همین دوتایی که در جای خودش خوب است وقتی در تصادفات با هم برخورد می کند آهن سخت در بدن نرم انسان فرو میرود و آسیب میزند.  خب این نرمی بدن ما و سختی آهن هر دوتاش از خداست، نیازی به یک خالق دیگر نیست.   اما در مورد احساس ما، بله هم ذهن خود انسان، هم برخی انسان ها و هم شیاطین انگیزه های شرور آفرین وجود دارد. اینها را باید مدیریت کرد. نکته ای که لازم است عرض کنم این است که هرگز اجازه ندهید اینها در شما تاثیر بگذارند. نقش تلقینات نفسانی در روایات تأیید شده اند، نقش مثبت اندیشی و منفی اندیشی در روایات تأیید شده اند. بنابراین همیشه امیدوار باشید، به خدا حُسن ظن داشته باشید، مثبت اندیش و پر انرژی باشید و به خدا توکل کنید و واقعا بر این اعتقاد باشید هیچ چیزی نمیتونه حال شما رو بد کنه. چون خودتون رو سپردید به قدت بی انتهایی که خیرخواه شماست. بنابراین هی چی که پیش اومد با جان و دل می پذیرم  و و اقعا اون رو به مصلحت خودم میدانم، به قول بابا طاهر: «یکی درد و یکی درمان پسندد    //////// یکی وصل و یکی هجران پسندد» «من از درمان و درد و وصل و هجران    ///////    پسندم  آنچه را جانان پسندد» باز اگر نکته ای بود بنده با جان و دل در خدمتم
مسلم said in سلام و تشکر بخاطر پاسخ سوالم
اگر منظورمان از شر، مشکلات  و مصیبت ها و بیماری ها و مرگ و اینها باشه خب روشنه که اینها حاصل یک نسبت هستند. یعنی مثلا مار که مخلوق خداست و در جای خودش خیلی خوب و به جاست ممکن است ما را نیش بزند، پس مار بد نیست، مار برای ما بد است. خب این نسبت بد بودن این برای آن که چیز مستقلی در خارج نیست که خالق بخواهد. خالق ما و مار هر دو خداست، اما این برای آن ضرر دارد. این وسط چیز دیگری وجود ندارد که خالق بخواهد. یا مثلا مرگ، خب مرگ اصلا چیز بدی نیست، همه باید بمیرند، چون مرگ حق است، چیزی نیست که خدا راضی بدان نباشد تا دنبال خالق دیگری برای ان بگردیم. خلاصه آنکه این شرور و مشکلاتی که ما در دنیا می بینسیم حاصل تعارض قوانین و موجوداتی هستند که هر کدام در جای خودشان خوب هستند.
استاد سلام عذر میخوام اگر مانند دوست گرامی مطلب را نمیگیرم و قانع نمیشوم استراحتگاهی ساخته و در مسیر آن یک حلقه چاه حفر میشود بانی یکنفر است آیا اگر آسیبی وارد شود بانی مبری از خطاست جنابعالی اسباب شر را به خداوند نسبت میدهید ولی ارتباط آنها را به اختیار و انتخاب انسان گره میزنید این معنا در مواردی صحبح است ولی در مواقعی جبر است و بفرموده جنابتان یک مورد تناقض برای بطلان یک باور کافی است گاهی انسان با انتخاب خود شر بپا میکند و گاهی شر بسوی انسان میاید حکمت چیست؟ ممنون  
استاد سلام عذر میخوام اگر مانند دوست گرامی مطلب را نمیگیرم و قانع نمیشوم
 خواهش می کنم، اختیار دارید
استراحتگاهی ساخته و در مسیر آن یک حلقه چاه حفر میشود بانی یکنفر است آیا اگر آسیبی وارد شود بانی مبری از خطاست جنابعالی اسباب شر را به خداوند نسبت میدهید ولی ارتباط آنها را به اختیار و انتخاب انسان گره میزنید این معنا در مواردی صحبح است ولی در مواقعی جبر است و بفرموده جنابتان یک مورد تناقض برای بطلان یک باور کافی است گاهی انسان با انتخاب خود شر بپا میکند و گاهی شر بسوی انسان میاید حکمت چیست؟ ممنون
 مثال ما اشتباه است، چون اینجا دو چیز وجود دارد، یکی استراحتگاه، و دیگری چاه. خب اینجا عقل می گوید میتوان این استراحتگاه را ساخت اما آن چاه را نساخت! اما در بحث ما موضوع یکی است، اختیار است که برای بشر ضرورت دارد، و از طرفی بشر می تواند از آن استفاده خوب یا بد بکند
سلام.خیلی برام مهمه که موضوعی رو که سبب طرح سوال خالق شرارت کیست رو در اینجا برای دوستان خصوصا اقا مسلم عزیز بیان کنم تا علت قانع شدنم و ..ِِ..پوشیده نمونه.بنده با مطالعه کتب یهودیت عهد عتیق و مسیحیت عهد جدید با مباحثی جدید از شیطان و شرارت اشنا شدم که عنوان کردنش خارج از حوصله عزیزانه.ولی مطالعه این کتب که گاهی ابلیس رو دست نشانده خدا برای وسوسه و گاهی عنوان شورش بر علیه خداوند به دلیلی رازالود و سر به مهر بیان میکنند ..سوال خالق شرارت به ذهنم ررسوند .بارها با پیام به عالمان دو دین مذکور از چندین فرقه سوالم رو پرسیدم و در نهایت ناباوری در اخر از یهودیان پاسخی بجز اینکه کتابشان در گنجایش فهم انسان نیست و خدا برای خودش نوشته و روزی دو صفحه از اونرو مطالعه میکنه نشنیدم و در مسیحیت گفته شد که این یک راز کتاب مقدس هست و کسی دلیل قیام و شورش شیطان که باعث شرارتش شد رو نمیدونه ..ولی اسلام تنها دینی بود که پاسخ داد و عنوان کرد که کبر و غرور و .. مختص خداست و شیطان اون رو اموخت و استفاده غلطی ازش کرد و سبب گمراهی و ضلالتش شد ..حال پاسخ سه دین ابراهیمی رو با هم مقایسه و علت قانع شدنم رو دریابید با تشکر از فرصتی که به بنده میدهید
مسلم said in استاد سلام
استاد سلام عذر میخوام اگر مانند دوست گرامی مطلب را نمیگیرم و قانع نمیشوم
 خواهش می کنم، اختیار دارید
استراحتگاهی ساخته و در مسیر آن یک حلقه چاه حفر میشود بانی یکنفر است آیا اگر آسیبی وارد شود بانی مبری از خطاست جنابعالی اسباب شر را به خداوند نسبت میدهید ولی ارتباط آنها را به اختیار و انتخاب انسان گره میزنید این معنا در مواردی صحبح است ولی در مواقعی جبر است و بفرموده جنابتان یک مورد تناقض برای بطلان یک باور کافی است گاهی انسان با انتخاب خود شر بپا میکند و گاهی شر بسوی انسان میاید حکمت چیست؟ ممنون
 مثال ما اشتباه است، چون اینجا دو چیز وجود دارد، یکی استراحتگاه، و دیگری چاه. خب اینجا عقل می گوید میتوان این استراحتگاه را ساخت اما آن چاه را نساخت! اما در بحث ما موضوع یکی است، اختیار است که برای بشر ضرورت دارد، و از طرفی بشر می تواند از آن استفاده خوب یا بد بکند
سلام استاد مناقشه در مثال میفرمایید در کلام شما هم دو مخلوق بودند (انسان و مار) با یک آفریننده و در مثال بنده هم دو معلول بودند (هتل و چاه) با یک بانی استاد طوری اسباب شر را فقط به انتخاب انسان ربط می‌دهید انگار خدایی دیگر هستی را خلق کرده و سپس آنرا برای اداره' امور به خدای فعلی تحویل داده است و نسبت هایی که از تعامل و کنار هم قرار گرفتن مخلوقات حاصل می‌شود توسط خداوند قابل جرح و تعدیل نیست زیرا خداوند دخالتی در تعریف نقش مخلوقات نداشته و صرفا آنچه را تحویل گرفته مدیریت می‌کند !     
خدا خالق شر است: قطعاً همه شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، و کاهش در مالها و جانها و میوه‌ها، آزمایش می‌کنیم؛ و بشارت ده به استقامت‌کنندگان! نسبی و عدمی توهمی بیش نیست.  همه بازیچه شدیم در یک کنسول بازی به اسم دنیا که در ایفای نقش جبری هستیم. از بیرون بازی کننده درحال بازی با کاراکترهای ماست لذتش را می برد.  
سلام 
مناقشه در مثال میفرمایید در کلام شما هم دو مخلوق بودند (انسان و مار) با یک آفریننده و در مثال بنده هم دو معلول بودند (هتل و چاه) با یک بانی
ببینید بابک عزیز انسان و مار ، هر دو در جای خودشان نیکو و به جا هستند، اما چاه در کنار هتل چه ضرورتی دارد؟ بله اگر این چاه هم گریزناپذیر باشد اشکالی متوجه عدالت بانی نیست.
استاد طوری اسباب شر را فقط به انتخاب انسان ربط می‌دهید انگار خدایی دیگر هستی را خلق کرده و سپس آنرا برای اداره' امور به خدای فعلی تحویل داده است و نسبت هایی که از تعامل و کنار هم قرار گرفتن مخلوقات حاصل می‌شود توسط خداوند قابل جرح و تعدیل نیست زیرا خداوند دخالتی در تعریف نقش مخلوقات نداشته و صرفا آنچه را تحویل گرفته مدیریت می‌کند! 
 نه،من نمیخواهم نقش خدا را انکار کنم، میگویم دنیا را از زاویه دید خدا هم ببینید، انسان یا باید اختیار داشته باشد و شرور هم باشد، یا اصلا هیچی نباشد! یا باید قانون جاذبه با خوبی ها و بدی هایش باشد یا اصلا نباشد! 
خدا خالق شر است: قطعاً همه شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، و کاهش در مالها و جانها و میوه‌ها، آزمایش می‌کنیم؛ و بشارت ده به استقامت‌کنندگان! نسبی و عدمی توهمی بیش نیست. 
آنچه می فرمایید با نسبی و عدمی بودن شر ناسازگار نیست؛ کسی نمیگوید چون شر نسبی و عدمی است پس کار خدا نیست! اتفاقا نسبی و عدمی بودن شر برای اثبات توحید و نفی ثنویت و دوگانگی است، یعنی برای اثبات این است که این شرور وجود مستقلی نیستند که نیاز به یک خالقی جز خدا داشته باشند. اما بحث عدالت چیز دیگری است؛ کسی نمی گوید که این شرور خارج از قدرت خداست که شما به این آیه استناد می فرمایید؛ ما می گوییم خلاف عدالت نیست  
اگر بگیم خالق شر خداست سوالی ذهن و درگیر میکنه که برای چی خدا شر و خلق کرده و حتما پاسخ اینکه برای امتحان و ازمایش بشر .پس اگه کسی بگه شیطان ماموری از جانب خداست برای انجام ازمایش و به چالش کشیدن بشر بیراهه نگفته..این مضمونی از چند ایه تورات::شیطان به نزد خدا امد و خداوند از او پرسید وقتی در زمین بودی حال بنده خوب ما ایوب را چطور دیدی؟شیطان گفت از تمام نعمات عالم بهره مندش کردی پس او هم شاکر توست خدا گفت تمام نعماتی که به وی دادم را بگیر و هرچه خواهی کن فقط جانش در امان باشد .. و ادامه ماجرا که بلایای زیادی سر ایوب میاد.برگردیم اول افرینش انسان .' که شیطان رانده شده به یکباره وارد بهشت میشه و با فریب حوا میوه ممنوعه خورده میشه.'خیلی کار راحت شد چون اگه بپرسن شیطان تو بهشت چیکار میکرد و چه جوری وارد شد با این اوصاف میگیم ماموریت از طرف خدا داشته که ادم و ازمایش کنه. و اگه کسی پرسیدکه چطور خدا هم شر و خلق کرده هم ماموری مثل شیطان براش گذاشته و ادم بی تجربه و خام رو در بوته ازمایش سیب ممنوعه و مجازاتی در اندازه اخراج از بهشت  قرار بده میپرسن این چه جور عدالتیه ؟بنده جوابی ندارم'دوستان بنده معلومات شما رو ندارم ولی بیایید با هم به امروز خود نگاه کنیم .بیشتر شیطان در زندگی و خانه ما دیده میشه یا خدا ؟روزی که ویدیو وارد بازار  ایران شد ممنوع بود چون شده بود دستاویز شیطان فیلما پر بود از صحنه های غیر اخلاقی . اونموقع کسی با ویدیو روضه نگاه نمیکرد و تا امروز سی دی و ماهواره و اینترنت همه اومدن ولی اول دستاویز شیطان شدن تا بعد از چند سال ادیان و مذاهب هم وارد این عرصه شدن و ‌کانال زدن..نکته اینجاست که شیطان همیشه چند گام از نمایندگان خدا جلوتره معاذبالله از خدا جلو زده..اینجاست که یا ما به ناچار شیطان را مامور خدا بدونیم و خالق شر و بدی رو هم خود خدا که خود پرسش هایی لاینحل بجا میزاره ..یا عقب نشینی کرده و بگیم نمیدونیم شرارت چه جوری بوجود اومد ه و خود را ملزم به پاسخ تمام سوالات ندونیم چون علم ما ریشه تجربی داره و لدنی نیست..با سپاس
[quote comment=1051500] خدا خالق شر است: قطعاً همه شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، و کاهش در مالها و جانها و میوه‌ها، آزمایش می‌کنیم؛ و بشارت ده به استقامت‌کنندگان! نسبی و عدمی توهمی بیش نیست.  همه بازیچه شدیم در یک کنسول بازی به اسم دنیا که در ایفای نقش جبری هستیم. از بیرون بازی کننده درحال بازی با کاراکترهای ماست لذتش را می برد سلام از ایه شریفه برداشت کردید که خالق شر خداست . ولی ایه میفرماید شما را با ... شر ازمایش میکنیم و نفرموده خلق کردیم.مثلا ممکن است وسیله ایی وجود داشته باشد ولی سازنده اون من نباشم ولی بدلیل موجودی ت  غیر قابل انکار و فعال بودن  از اون وسیله با حکمت و عقل استفاده کنم . هم وسیله ای برای ازمایش شود و هم بهانه ای برای اجر و پاداش و سود ..اگر نادرست ایه رو متوجه شدم یا بد معنی کردم بندرو راهنمایی بفرمایید
مسلم said in خدا خالق شر است:
خدا خالق شر است: قطعاً همه شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، و کاهش در مالها و جانها و میوه‌ها، آزمایش می‌کنیم؛ و بشارت ده به استقامت‌کنندگان! نسبی و عدمی توهمی بیش نیست. 
آنچه می فرمایید با نسبی و عدمی بودن شر ناسازگار نیست؛ کسی نمیگوید چون شر نسبی و عدمی است پس کار خدا نیست! اتفاقا نسبی و عدمی بودن شر برای اثبات توحید و نفی ثنویت و دوگانگی است، یعنی برای اثبات این است که این شرور وجود مستقلی نیستند که نیاز به یک خالقی جز خدا داشته باشند. اما بحث عدالت چیز دیگری است؛ کسی نمی گوید که این شرور خارج از قدرت خداست که شما به این آیه استناد می فرمایید؛ ما می گوییم خلاف عدالت نیست  
سلام علیکم.استاد عزیز بنده در اول سوال خالق شر رو عنوان کردم و مورد شیطان رو پیش کشیدم که از بحث فلسفی عدمی یا نسبی بودن شر دور بمانیم و بجاست که یاداور شویم که بحث فلسفی شر قرنهاست که جایگاه مجادله هست و راه بجایی نبرده و پر از اشکال و نقص هست.. شما فرمودید خالق شر خداست حال چطور افریننده خیر مطلق و خیرخواه مطلق افریدگار شر بشود بسی جای تامل دارد ولی فرض بر پذیرش فرموده شما.'.در ادامه فرمودید که با عدالت خدا تمایزی ندارد.' سوال ایا خدا خیر و شر را به اندازه و به یک میزان و برابر خلق کرده یا یکی را بر دیگری فزونی داده که احتملا جواب میشود خیر بر شر برتری دارد ولی در واقعیت از شروع باداستان هابیل و قابیل تا امروز شر چیرگی و برتری بیشتری داشته در دنیای امروز خودمان قابل لمس هست که حتما تقصیر گردن انسان و اختیار میافتد ولی نکته اینجاست که تمایل انسان به شرارت سوق دارد یا به خیر اگر به خیر است پس با این شرارت فراگیر رو به افسون که ایمان و باور بخدا رو هر روز سست تر کرده چه کنیم تا کنون پیروز میدان کدام بودند ایا خالق شر تمایل انسان به شرارت رو بیشتر از خیر تقسیم کرده؟اگر نه چرا قلوب انسانها بی ایمان وسست ایمان شده که در این خلا شر جای گیرد..اینکه شر عدمی هست و در جای خلا و نیستی و تباهی که در ان چیزی خلق نشده جای میگیرد که مساله را جور دیگری پیچیده میکند و ان نقصان در افرینش است.حال که بنگریم سپاه شرارت  تا دندان مسلح هر روز یارگیری بیشتری میکند و بر توانش میافزاید و گویی خلق شرارت چیرگی بیشتری بر خلق خیر داشته یا پذیرش انسانی طوری افریده شده که گرایش بیشتری به شر دارد.پس با این اوصاف اتفاقا عدالت خدا مورد سوال قرار میگیرد که چگونه خیرخواه مطلق شری عظیم افریده و قلوبی سست برای پذیرش ان حتی به اختیار .استاد سخنم به درازا کشید که پوزش میطلبم ولی اصل سوال به انواع شر و فلسفه ان ربطی نداشت و شیطان طرح شد که به حاشیه نریم.و اگه صدا و تریبون و علم و اگاهی بیشتری داشتم لااقل به علمای اسلام یاداور میشدم که دلیلی وجود ندارد که پاسخ تمام پرسش ها رو بدن اونهم سوالی که جوابش  در هیچ جای ایات و روایات بیان نشده و بحث فلسفی رو راهکار قرار ندن..از صبر و شکیبایی و متانت و بردباری شما استاد عزیز که با خلق علوی و حوصله به پرسشها که گاهی به بیراهه میروند پاسخ مدبرانه میدهید کمال تشکر رو دارم و از خدا برایتان سلامتی و طول عمر با عزت و فزونی رزق حلال و... خواستارم .و اجرکم عندالله
سلام شاید بزرگترین اشکالی که می‌توان بر متفکران اسلامی و علمای دین وارد کرد ورود به حوزه' ناشناخته' ماهیت الهی است در حقیقت برخلاف هشدار خداوند که ابزار در اختیار انسان را برای درک و فهم چنین معنایی اساساً کارآمد نمی‌داند تلاش شده تا تعریفی مطابق با عقلانیت از خداوند ارائه شود و این تعریف آنقدر با واقعیت فاصله دارد که پذیرش اصل وجود را هم دچار تردید کرده است برای انسان ایمان به هست خداوند بقدر کافی تولید انگیزه می‌کند که نیازی به وارد شدن در مسیر ناشناخته ها نداشته باشد زیرا گره هایی که عقل توان گشودن آنها را ندارد تبدیل به خرافه می‌کند تا شاید از این طریق انسان را مجاب به پذیرش الگویی کند که اساساً قادر به تعریف آن نیست. با باز شدن پای خرافات به تعالیم الهی تناقض شکل می‌گیرد و این تناقض ها در نهایت انسان را به لبه' پرتگاه خطرناک بی ایمانی هدایت می‌کند.   
اگر بگیم خالق شر خداست سوالی ذهن و درگیر میکنه که برای چی خدا شر و خلق کرده و حتما پاسخ اینکه برای امتحان و ازمایش بشر 
سلام محمد عزیز بحث شر اگرچه در نگاه برخی به عنوان یک مسئله حل نشدنی مطرح می شود ولی قرن هاست که در فلسفه اسلامی حل شده است. من خودم سالهاست که این مسئله و شبهه برایم کاملا حل شده است و در این خصوص هیچ ابهامی ندارم. منشأ سوالات شما هم یک سری پیش فرض های نادرست است... اول اینکه بهشتی که حضرت آدم(ع) در آن ساکن بوده ، آن بهشت اخروی نبوده که بگوییم چطور خداوند شیطان را به آن راه داده است، چون کسی که وارد آن بهشت جاویدان شود اصلا از آن خارج نخواهد شد، و همچنین خداوند از ابتدا آدم را برای دنیا خلق کرد: «انی جاعل فی الارض خلیفه»  نکته دوم اینکه کاری که شیطان میکند کار خاصی نیست که او را مأمور الهی بدانیم، یعنی کار خدا بدون شیطان لنگ نمی ماند، گمراه کردن و هدایت کردن کاری است که همه انسان ها و همه اجنه می توانند انجام دهند، به همین خاطر در سوره ناس از شیاطین انسانی و جنی به خدا پناه می بریم: «الذی یوسوس فی صدور الناس * من الجنة و الناس» همین که انسان تمایلات مثبت و منفی و امیال انسانی و حیوانی دارد برای امتحان او کافیست نیازی به یک عامل خارجی نیست، اما شیطان یک انتخاب است، انتخاب راهی برای گمراه کردن دیگران که بقیه هم چنین اختیاری دارند، چه انسان ها و چه اجنه. از آنجا که انسان و اجنه اختیار دارند هم میتوانند گمراه بشوند و هم گمراه کنند، هم میتوانند هدایت بشوند و هم هدایت کنند، و همین در مورد سایر شرور و مشکلات و مصیبت ها نیز در پست های پیشین پاسخ را عرض کرده ام، از تلاز این شرور با نظام مادی جهان، تا ضرورت وقوع این شرور برای حفظ قوانین و...
خالق شر خداست حال چطور افریننده خیر مطلق و خیرخواه مطلق افریدگار شر بشود بسی جای تامل دارد 
شما که عدمی و نسبی بودن شر را قبول ندارید، یک مثال از شرور بزنید که وجودی باشد و مستقیما هم منتسب به خدا باشد... هر چه خدا افریده خیر است، و شرور لوازم گریز ناپذیر آن هستند که نه خالق مستقلی می طلبند، و نه اینکه به خدا نسبت داده می شوند. مثلا خدا خورشید را برای نور آفریده، اما نمیشود کاری کرد که این خورشید به سایه منتهی نشود. خورشید به ناچار سایه را ایجاد خواهد کرد اما خدا خورشید را بدین خاطر خلق نکرده است. خدا اختیار را برای انسان و اجنه افریده است و این کاملا خوب و قابل دفاع است، اما همین اختیار میتواند به ظلم منتهی شود. خدا این اختیار را به خاطر سوء استفاده های از آن خلق نکرده اما این گریزناپذیر است. نمیشود انسان ها هم اختیار داشته باشند و هم مجبور باشند که خوب باشند!!
ولی در واقعیت از شروع باداستان هابیل و قابیل تا امروز شر چیرگی و برتری بیشتری داشته در دنیای امروز خودمان قابل لمس هست
شما چطور از داستان هابیل و قابیل  چیرگی شر را نتیجه می گیرید؟! در همان حادثه ای که می فرمایید حداقل 6 انسان وجود داشته اند: آدم، حوا، هابیل و همسرش، و قابیل و همسرش؛ اما از میان این 6 نفر فقط قابیل بود که شر بود، پس این چیرگی کجاست؟! از اغاز افرینش تا کنون همیشه حق و خیر حاکم بوده و هست و خواهد بود...  
سلام استاد عزیز مثال شیطان رو در سوالم مطرح کردم که نگاه فلسفی و عدمی و شخصیتی و جهالتی در گمراهی شیطان نقشی نداشته باشه و بجای ان از ایات و روایات معصومین ع بهره ببریم وگرنه فلاسفه یک اجماع متحد و یک شکل ارائه ندادند و حتی ناقض یکدیگرند و فلسفه در جایگاه شیعی معنایی ندارد و اما شر قابیل رو پاسخ فرمودید که منظور بنده تعداد افراد شرور  ویا خیر در این مثال نبود بلکه پیروزی شر قابیل بر خیر هابیل بود. بهشت ادم و حوا رو بهشتی غیر از بهشت اخروی بیان فرمودید که سندی ذکر بفرمایید تا بنده هم در تناقض ان سندی بیاورم در بین مفسرین و علما اختلاف نظر در اینباره وجود دارد و شما نمیتوانید بدون در نظر گیری همه نظرات فقط از باب رفع سوالم و پاسخ سلیقه ای فقط یکنظر رو عنوان کنید و بهش استناد کنید.و در اصل میفرمایید از اول قرار بوده انسان در زمین جای بگیرد .پس چرا  از اول وارد زمین نشده و به بهشت حال چه زمینی و چه برزخی یا اخروی فرستاده شد  پس میتوان نتیجه گرفت که اقامت ادم فقط اقامتی چند روزه بوده و که با تدبیری از قبل و با بهانه ای رانده شد . و اگر شیطان حوا رو فریب نداده بود نقشه ی از پیش تعیین شده عملی نمیشد اینجاست که بنده میگم چه ایرادی هست که شیطان هم مامور خدا باشه . مگه تمام گردش کائنات و عوامل طبیعی و ... و مرگ همه ماموری از جانب خداوند ندارند  و حال شما یک امر عنوان بفرمایید که خدا مستقیما و بدون مامور انجام میدهد که میفرمایید برای شر خدا نیاز به مامور ندارد. و اگر شیطان کاری انجام نمیدهد و فقط تمایلات انسانی اثر گذار است پس از شر شیطان بخدا پناه بردن کاری بس بیهوده است طبق فرمایشتان شیطان بک بهانه برای گناه کردن ما ادمهاست و فقط نام بدی از شیطان بجا مانده و بس ولی مگر نه اینکه تمام کائنات هر کدام ماموری از طرف خدا دارد پس مامور شر که راکد نشود وهمیشه بپا شود چرا شیطان نباشد ؟در اولین ماموریت هم فریب حوا و بهانه برای رانده شدن ادم از بهشت و همان بهشتی که شما در نظر دارید..بنده شر رو منتسب به خدا نمیدونم که مثالی برای شر منتسب به پروردگار بیاورم و بنده فقط چشمم و اعتقادم از ایات مبین قران و ائمه اطهار هست نه به علم یونان و نه فلاسفه.فرمودید شر لازمه مخلوقات خداست و جزع لوازم ضروری ان .پعنی کلاپتان میشود اجبار تابعیت قوانین ماده در خلقت خدا که بنده میگم ذات قوانین حاکم بر جهان ماده هم جزع خلقت خدا هست و لزومی بر چگونگی ان نیست .استاد نگاه فلاسفی و مثال فلسفی را کنار بگذارید و در هر مورد بسته به نیاز جواب مقطعی ندهید انجا که لازم است مثال خورشید و جای دیگر مثال که خورشید پاسخگو نیست مثالی دیگر. شرارت رو همه داریم با پوست و گوشت و استخوانخودمون لمس میکنیم ظلم و جنایت ' چپاول مللی که کودکانش از گرسنگی میمیرند ترور و کشتار بیگناهان انهم به نام خدا ' اشغال سرزمین ها و صاحب شدن شان' ساخت هزاران بمب بیولوژیکی و اتمی و بکارگیری انها 'فریب انسانها با کتب دینی تحریف شده و چپاول شان که در افریقا به کرات دیده میشه 'سوق دادن انسان به بی ایمانی فحشا همجنس گرایی با اسباب رسانه ' دستکاری ژنتیکی مواد غذایی و تراریخته برای عقیم کردن نسل بشر' تحریف کتاب های اسمانی و سودجویی از ان 'دست درازی به بیت المال مردم ویا سرقت شخصی ' تخریب اماکن مقدسه ' پاشیدن بذر بی ایمانی و اتییست و خداناباوری و حتی تبلیغ جنگ با خدا در رسانهای جمعی اینترنت و ماهواره 'پخش تصاویر پورن طوری که در دسترس کودکان هم قرار بگیره 'دین ستیزی با اشکال و انواع مختلف فقط به هدف کنار گذاشتن خداوند '.' اینها نمونه های شری هست که اگر با دست انسان و فریب شیطان وجود دارند ولی خالقی داشته و اکنون سرکرده ای.و گویی اگر بیماری و قحطی و زلزله و سونامی وانواع بیماری های فراگیر و ... را هم به انها بیفزاییم  میشود شری عظیم که دامن گیرمان شده.استاد شیطان در زمین ما نعره میکشد غوغا میکند  .استاد گرامی من هم دوست دارم خیر پیروز باشد ان شالله ولی نمیتونم چشم به حقایق ببندم .نمیشه ندید که صدها کودک سیاه پوست بخاطر نداشتن حتی یک لقمه نان از گرسنگی میمیرند و کشورها گندمشان را به دریا میریزند و.... ابتدای طرح سوال تاکیدم بر نداشتن منظور مساله اجبا رو اختیار بود و مسلم هست  همه این شرهایی که گفتمدر اول خلق شده بعد دستاویز قرار گرفته .سرور گرامی چرا شما از ایات و روایات به پرسشم پاسخ ندادید و به فلسفه رو اوردید. اگر در کتب اصلی اسلامی پاسخی هست  که با دیده منت و سر تعظیم پذیرا هستم و اگر نیست بفرمایید در کتب اسلامی به ان اشاره نشده  و ما هم قدرت درک و علت اونرو نمیدونیم...سوالات و تفکرات من پیش فرض درستی دارن ولی شما با دید مقطعی و پوشاندن قسمتی از حقیقت که مثلا بهشت زمینی بوده و عنوان نکردن دو دیدگاه دیگر مفسیرین و روایات اونرو نادرست خوندید..بنده بجرات میتونم بگم شیطان قسم یاد کرده ‌ه انسان رو به هر شکلی و وسیله ای فریب بده و به تباهی و فساد و بی ایمانی بکشه چون این مطلب رو در ایات و روایات خوندم و به حقیقتش ایمان دارم و اون و لمس میکنم چون کلام خداست نه کلام فلاسفه البته که پیروزی نهایی با خیر است و وعده پروردگار ولی اکنون شر بر ما انسانها چیره گشته و در اخر چه شیطان مامور و یا مغضوب خداوند برپا کننده شر است و برای افرینش خداوند ملزومی و بایدی و قانون پیش نوشته ای که خدا الزاما در خلق خود داشته باشد وجود ندارد و در ید قدرت لایزال اوست که جهان را طوری بیافریند که مستلزم وجود شر یا شر طبیعی  نباشد والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
امیرالمومنین علی ع در نهج البلاغه خطبه نخست میفرماید خدا به ادم وعده داد او را به بهشت بازمیگرداند .. بازگشت مستلزم سکونت قبلی و بیرون رانده شدن و بازگشت پس میتوان گفت همان بهشت موعود بوده که البته اختلاف نظر وجود دارد.پیش فرض من نادرست نبوده و حتی طرح موضوع کردم و سوال نبود و کلامم این بود که اگر شخصی سوال کرد .... . و حال انکه شخص سوال کننده اعتقادش بر بهشت اخروی و سندش کلام امیرالمومنین باشد . لذا جنابعالی احتمالا این سه دیدگاه مختلف درباره بهشت ادم و حوا رو فراموش کرده بودید که اینطور با یقین طرح سوال بندرو اشتباه دونستید 
استاد حتما و کرارا خوتان هم شنیدید که زمین لرزه و زلزله های ویرانگر مستلزم طبیعت زمین هست و علت زلزله جمع شدن گازهای زیرزمینی و تحط فشار قرار دادن پوسته های بیرونی زمین و بالاخره نیاز به بیرون زدن و نتیجه ان تکان گسل ها و وقوع زمین لرزه است یا در پدیده طوفان  ویا خشکسالی همه مستلزم طبیعی جهان مادی هستند و طوری بیان میشود که گویی معاذبالله خدا راهکاری برای افرینش جهانی مادی به گونه ای که مستلزم بدی ها نباشد نداشته.ولی یادمان باشد خداوند از هیچ جهان رو خلق کرد و هر ذاتی در طبیعت که اراده کرده قرار داده و لزوما طبق قاعده و قانونی ناموجود جهان مادی را مستلزم  و جبری فیزیکی قرار دادن  اشتباه استدر نظر گرفتن اینکه اگر جبر و قانونی فیزیکی هم حکم فرماست به خواست افریدگار است و میتوانسته نباشد ...البته و موکدانه بنده نظرم از شر بیشتر مواردی که پیش از این نوشتم بوده ولی این مطلب را گفتم که فلسفه با وجود قبول وجود خداوند و انکار نکردن ان جتی در فلسفه اسلامی در مباحث از یاد میبرند که اجبار و لزومی برای هر گونه خلق کردن خدا وجود ندارد چه جهان مادی چه قوانین ان و ملزوماتش
لطفا این نوشته در دید عموم گذاشته نشه 
چشم، من متن شما رو برای خودم کپی کردم و همانطور که درخواست کرده بودید از دید مخاطبین حذف کردم ان شاء الله به زودی پاسخ شما رو عرض خواهم کرد...
سلام استاد مسلم گرامی با احترام به تصمیم شما در رعایت ملاحظات سایت توقع پاسخ ندارم اما اغلب استدلالهای شما اعتقادی و قابل اثبات یا رد نیست اگر ادعا شود در فاصله صد میلیون سال نوری از زمین سیاره ای وجود دارد که تنها یک سکنه' مادام العمر دارد همچون برخی سخنان جنابتان نمی‌توان قاطعانه آنرا رد یا اثبات نمود مستحضر هستید در فلسفه چنین ادعاهایی چه نامیده می‌شود که حرمت شما مانع بیان است.     
باسلام چه مباحث  مبهمی است.بلاحره چه شد؟ خیر وشر را یا هر دو را خدا آفریده است؟ یا خیر؟ ولی خدا درآیه در قرآن فرموده است : ما از هرچیزی جفت  آفریدیم. لطفا"دراین مورد هم توضیح بفرمایید. یاعلی مدد
سلام دوست عزیز alireza1 بابت پیچیدگی ای که در بحث بخاطر کمبود علم بنده پیش اومده پوزش میخوام ..اشاره به ایه شریفه فرمودید البته که اساتید صحیحتر از بنده پاسخ میدن ولی تا جایی که اطلاع دارم منظور ایه جهان مادی و از ان مهمتر اشاره ای به نر و ماده بودن و تولید مثل و یا برای انسان جفتی که در کنار ان ارام گیرد ..خیر و شر دو نیروی متضاد و علیه و مقابل هم هستند و ابدا در چارچوب منظور و مفهوم ایه جا نمیگیرند ..خداوند خیر نامنتهی ست و هرچه هست خیر است ولی در خلقت شر توضیحات اساتید بندرو قانع نکرد در صورتی که من هم قادر به پاسخ خالق شر کیست نیستم ولی روزی که شیطان گفت قسم به عزت و جلال تو که همه بندگانت را گمراه میکنم که گمراهی هم از شر است اگر شیطان خالق شر رو خدا میدونست که چنین تهدیدی نمیکرد..که شاید خدا در پاسخش می فرمود من خود برای امتحان انسان مسیر گمراهی و شر رو خلق کردم و بود یا نبود تو تاثیری نخواهد داشت و در راستای هدف ما از خلقت شر قدم برمیداری. . در واقع شیطان خالق شررو تهدید به برپا کردن شر نمیکنه .یا حق 'علی نگهدارت
سلام وممنون جناب محمد313 باید کمی فکرکنم وهمچنین پژوهش کنم تا به نتیجه برسم.حق نگهدارت خدایارت یاعلی
سلام در ادیان مختلف مفاهیم خیر و شر با عناوین گوناگون مطرح و تقابل میان آنها به شکل‌های مختلف روایت شده است ما معتقدیم آنچه هست منسوب به خداست اما منشا شر را خدا نمیدانیم در حقیقت این تصور که شر با اراده مستقیم خدا در زندگی انسان ها عینیت یافته و در ذات طبیعت حضور دارد را باطل می‌دانیم اما تحقق این باور نیازمند اثبات از طریق ادله عقلانی و استدلالهای مشترک میان ادیان است که انشااله در محضر استاد مسلم گرامی مطرح خواهد شد.   
سلام . اقا بابک از نوشتتون پیداست که معلومات بالایی دارید سخنتون عالمانه و حکیمانه و قابل تامل بود . از شما صمیمانه بخاطر متانت در گفتار سپاس گذارم در پناه حق باشید و استوار و سلامت..استاد مسلم که بنده تازگی افتخار اشنایی با مباحث و رفع شبهات ایشون رو دارم از هر لحاظ چه علمی و چه اخلاقی نمونه و الگو هستنند .انشاالله فرصت بیشتری داشته باشن تا کسب فیض ما هم  ازشون بیش از پیش باشه.یا علی مدد
مسلم said in لطفا این نوشته در دید عموم
لطفا این نوشته در دید عموم گذاشته نشه 
چشم، من متن شما رو برای خودم کپی کردم و همانطور که درخواست کرده بودید از دید مخاطبین حذف کردم ان شاء الله به زودی پاسخ شما رو عرض خواهم کرد...
سلام علیکم استاد عزیز و گرامی و صبور و تشکر بخاطر متانت در پاسخ هاتون ..استاد مطلبی که خدمتتون عرض کردم .. باعث رنج و درد فراوانی در زندگیم شده و اگر اجازه بفرمایید از طریق همین راه و یا هر طریق ارتباطی که فقط خودتون مطالعه کنید عنوان کنم .. که اگر وقت گرانبها تون و صرف کنید و اجازه بدید تمام عمر دعا گو و سپاس گذارم ..بلکه با راهنمایی شما که امیدوارم سبب خیر و گره گشایی از اسباب الهی باشه ازین درد و رنج که امانم و بریده خلاص بشم..یا علی مدد..  لطفا این مطلب در نظر دید عموم قرار نگیره
محمد.313 said in سلام . اقا بابک از نوشتتون
سلام . اقا بابک از نوشتتون پیداست که معلومات بالایی دارید سخنتون عالمانه و حکیمانه و قابل تامل بود . از شما صمیمانه بخاطر متانت در گفتار سپاس گذارم در پناه حق باشید و استوار و سلامت..استاد مسلم که بنده تازگی افتخار اشنایی با مباحث و رفع شبهات ایشون رو دارم از هر لحاظ چه علمی و چه اخلاقی نمونه و الگو هستنند .انشاالله فرصت بیشتری داشته باشن تا کسب فیض ما هم  ازشون بیش از پیش باشه.یا علی مدد
سلام محمد. 313 عزیز البته این لطف و تواضع شماست که مرا لایق چنان صفاتی میدانید و ممنونم در حقیقت همه' ما تشنه' دانستن هستیم و تلاش می‌کنیم با ورود به مرزهای مبهم و ناشناخته اطلاعات بیشتری برای هدایت و مدیریت رفتار کسب کنیم در این مسیر بهره بردن از دانش دوستانی چون استاد مسلم نعمت بزرگی است. اجازه دهید از باب یادآوری در خصوص آنچه ذهن شما را درگیر کرده عرض کنم شاید مهمترین پیش فرض در تعریف مفاهیم هستی از نگاه دین این باشد که دین نه می‌تواند و نه ادعا دارد که قادر است برای هر سوال پاسخی ارائه دهد بینش دینی ادعا دارد ابزار شناخت انسان در دنیا محدود است و بطور طبیعی نمیتوان آنچه خارج از توان بشر است را درک کرد و تنها با کمک خداوند و از طریق وحی به پیامبران و الهام به سایر انسانها چنین امری ممکن می‌شود و نباید از دین انتظار داشت برای هر سوال پاسخی عقلانی و منطقی داشته باشد این نکته صافی بین مؤمنین و منکرین است زیرا پذیرش امر معقول برای همه آسان است دین امری اعتقادی و انتخابی است و اگر هم مقدور بوده اراده ای برای مجاب کردن عقلانی انسان برای پذیرش دین وجود ندارد ممنون.   
 
استاد مسلم گرامی با احترام به تصمیم شما در رعایت ملاحظات سایت توقع پاسخ ندارم اما اغلب استدلالهای شما اعتقادی و قابل اثبات یا رد نیست اگر ادعا شود در فاصله صد میلیون سال نوری از زمین سیاره ای وجود دارد که تنها یک سکنه' مادام العمر دارد همچون برخی سخنان جنابتان نمی‌توان قاطعانه آنرا رد یا اثبات نمود مستحضر هستید در فلسفه چنین ادعاهایی چه نامیده می‌شود که حرمت شما مانع بیان است.
خواهش می کنم، ممنونم از شما  من متوجه فرمایش شما نشدم، واقعا ملاحظات سایت حتی اگر باشد در این خصوص من ملاحظاتی حس نمی کنم آنچه که شما می فرمایید در مورد سکنه مادام العمر یک ادعاست، اما ودتان می فرمایید سخنان بنده از سنخ استدلال است. ما یک اصولی داریم که اتفاقا با براهین عقلی و به صورت قطعی اثبات میشوند، اینطور نیست که متکی به برهان نباشند که بگوییم صرفا یک ادعاست که قابل رد یا اثبات نیست  
چه مباحث  مبهمی است.بلاحره چه شد؟ خیر وشر را یا هر دو را خدا آفریده است؟ یا خیر؟ ولی خدا درآیه در قرآن فرموده است : ما از هرچیزی جفت  آفریدیم. لطفا"دراین مورد هم توضیح بفرمایید.
ببینید هر چیزی که وجود دارد را خدا آفریده است، و هر چیزی که آفریده یا خیر محض است، یا خیر وخوبی اش بر بدی اش غلبه دارد... شر ناشی از یک نگاه نسبی گرایانه یا مقایسه ای است. مثلا مار خب یک موجود خوب است، چون اگر نبود جوندگان آسیب های جبران ناشدنی به محیط زیست می زدند اما همین مار برای انسان ممکن است سبب شر باشد. بنابراین نمیتوانیم بگوییم مار بد است، بلکه درست تر این است که بگوییم مار برای ما بد است. پس خدا چیزی به نام شر نیافریده، بلکه شر از ارتباط بین دو پدیده یا دو قانون حاصل میشود. متوجه شدید؟ در مورد آنکه می فرماید همه چیز را جفت آفریدیم ربطی به بحث شر ندارد، خیر و شر که جفت نیستند 
سلام علیکم استاد عزیز و گرامی و صبور و تشکر بخاطر متانت در پاسخ هاتون ..استاد مطلبی که خدمتتون عرض کردم .. باعث رنج و درد فراوانی در زندگیم شده و اگر اجازه بفرمایید از طریق همین راه و یا هر طریق ارتباطی که فقط خودتون مطالعه کنید عنوان کنم .. که اگر وقت گرانبها تون و صرف کنید و اجازه بدید تمام عمر دعا گو و سپاس گذارم ..بلکه با راهنمایی شما که امیدوارم سبب خیر و گره گشایی از اسباب الهی باشه ازین درد و رنج که امانم و بریده خلاص بشم..یا علی مدد..  لطفا این مطلب در نظر دید عموم قرار نگیره
سلام محمد عزیز پست های شما نشان میدهد که با مشکلات بزرگ و عدیده ای که از آنها تا حد زیادی بی اطلاعم روبرو هستید، اما دو نکته باید در این خصوص دقت بفرمایید: اول اینکه محیط انجمن یک محیط عمومی است و نمیتوان پست ها را از دید عموم مخفی نگه داشت، هر پسی که شما ارسال کنید در اینجا را همه می بینند، البته طرح مشکلات در اینجا اشکالی ندارد، چون کسی، کسی را نمی شناسد. ولی با این حال اگر مطلب خصوصی ای  وجود دارد که اصرار دارید مخفی بماند اینجا ارسال نکنید، بلکه در پیم خصوص برای من بفرستید. دوم اینکه ما وقتی می گوییم خالق شرور کسی جز دا نیست، بدین معنا نیست که میگوییم خدا شرور را خلق کرده است! می گوییم خدا یک چیزهای خوبی خلق کرده که گاهی شروری همراه آنهاست و از آنها جدا شدنی نیست. مثلا ببینید خداوند یا باید به انسان ها اختیار نمیداد که در این صورت آفرینش انسان فایده ای نداشت ، یا اینکه به انسان اختیار میداد. طبیعتا وقتی انسان ها اختیار داشته باشند بخشی از آنها در حق دیگران ظلم خواهند کرد همانطور که کسی در حق شما ظلم کرده است. خب این خاصیت اختیار است، در حق اهل بیت(ع) هم ظلم کردند، در حق مردم یمن و فلسطین و بحرین هم ظلم شده، کسی نیست که بگوید به من ظلم نشده، اما خدا در برابر این ظلم ها چه باید بکند؟ یا باید ظالمین را نابود کند و یا اختیار را از آنها سلب کند که در این صورت امتحان و جدا کردن انسان های خوب از بد معنا ندارد، یا اینکه انسان ها را ازاد بگذارد و در آخرت به صورت عادلانه حسابرسی کند، و خداوند همین را انتخاب کرده است. گمان نکنید پاداشی که در آخرت خواهید گرفت کمتر از دنیاست، ممکن است در دنیا بخشی از حق ما را بخورند، اما ما قراربوده در یک زمان محدود دنیوی از این نعمت بهره مند شویم، اما خدا آن را برای یک زندگی نامحدود ما ذخیره می کند تا از آن بهره ببریم. روز قیامت فقط شالمین مجازات نمیشوند، بلکه مظلویم هم حق خود را باز می گیرند.
سلام درک مفاهیم خیر و شر از نگاه دین.     
سلام در مورد بلایای طبیعی آنچه ما می‌دانیم علت وقوع است.   
مسلم said in خدا خالق شر است:
خدا خالق شر است: قطعاً همه شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، و کاهش در مالها و جانها و میوه‌ها، آزمایش می‌کنیم؛ و بشارت ده به استقامت‌کنندگان! نسبی و عدمی توهمی بیش نیست. 
آنچه می فرمایید با نسبی و عدمی بودن شر ناسازگار نیست؛ کسی نمیگوید چون شر نسبی و عدمی است پس کار خدا نیست! اتفاقا نسبی و عدمی بودن شر برای اثبات توحید و نفی ثنویت و دوگانگی است، یعنی برای اثبات این است که این شرور وجود مستقلی نیستند که نیاز به یک خالقی جز خدا داشته باشند. اما بحث عدالت چیز دیگری است؛ کسی نمی گوید که این شرور خارج از قدرت خداست که شما به این آیه استناد می فرمایید؛ ما می گوییم خلاف عدالت نیست  
آفرین. بنده هم همینو گفتم. کار خداست. خوبه اعتراف کردید. حالا سفسطه اینجا شروع میشه که خیر مطلق چه طور گذاشته این اتفاق بیفته بهانه اختیار را بیان می کنید. اختیار! که خودتون به بین الامرین اعتقاد دارید اما موقع شرور که میشه چون جوابی ندارید اختیار تام بیان می کنید. دقت کنید اختیار تام یعنی تفویض ! یعنی شرک ! یا چرندیاتی که بعضی ها از ملاصدرا درباب عدمی و ... ذکر می کنند. موجودی عالم که آه و ناله را آگاه است اما ابا دارد پازل دنیا را جوری بچیند که یک آفریقایی زیر مگس و فقر از گرسنگی ناله سر ندهد. تجاوز نشود . بمب سر کسی نریزد. که چه ؟ که بازی اش بهم نخورد. بالاخره ژانر اکشن هیجان انگیز است. انگار نمی توانست مظلوم را امکانات دهد که در برابر ظالم بایستد. میلیاردها بدبخت در جهان وجود دارد.  
سلام.عکسی که چند سال پیش مشهور شد تصویری بود از یک کودک افریقایی که از گرسنگی نفسهای اخرش رو میکشید و تقریبا از حال رفته بود و یک کرکس یا لاشخور چند متر اونطرف تر منتظر مرگ کودک کمین نشسته بود خبر نگار این عکس جمله ای زیر این تصویر نوشت که جهان رو به فکر فرو برد اون جمله این بود'.'.خدا روزی دهنده است'.'.ولی مشخص نبود که روزی کرکس یا روزی رسان کودک در حال مرگ...نگاه فلسفی به اعتقادات و پرسشهای دینی و خالق شر رو خدا دونستن چیزی جز بیراهه رفتن نیست..این تصویر چنان تاثیری در اروپا و کشورهای مسیحی در ذهن جامعه ایجاد کرد که کلیسا با پاسخهای فلسفی رو به لرزه دراورد و مدتها ادامه داشت ..بهتر این هست که پاسخهای اعتقادی یا از قران یا احادیث معتبر باشند یا از پاسخ دادن امتنا کرده و علم ناقص و نداشتن  قدرت درک همه مفاهیم رو به سوال کننده یادی اوری کرد...اگر علم فلسفه پاسخ گوی بشر بود نیازی به ارسال رسولان و انبیا نبود..نگاه فلسفی یک نگاه انسان محور است و بس
خداعادل است و خدا حکیم است. اگرانسان ازحدودی که خداوند برای اودراین جهان معین فرموده است تجاوزنکند هیچ شری هم پدیدارنمی شود. پس مقوله شر برمی گردد به خود انسان وهواهایهای نفسانیش. وآن سوالی راهم مطرح کردیم قصدهم این بود که دربحثها از آیات قرآن وروایات واحادیث معصومین علیه السلام  نیز استفاده شود. یاعلی
استاد مسلم سلام.فرمودید خصوصی ارسال کنم محدودیت کلمات اجازه نداد حال موضوع را همینجا بیان میکنم در صورت امکان از دید عموم حذف گردد..چندین سال پیش یک همسایه کفتر باز داشتیم که بعلت همین عملش بنده با اون درگیر شدم .بعد از مدتی شنیدم که به گفته خودش در منزل بنده حشراتی رها کرده که بندرو ملزم به خودکشی و خودسوزی میکنه.. چون اثری از حشره ندیدم به فراموشی سپرده شد..دو روز قبل فوت مادرم خدا بیامرز  به من نکته ای گفت و این بود که از دوران کودکی ایه ای از قران برای من هر روز تلاوت میکرده که از شر حشرات در امان باشم و افزود که ترس از این داره که بمیره و من گرفتار حشرات موذی بشم و خیلی با اصرار ادرس ایه رو گفت و بارها با تکرار اینکه هر روز اونرو بخونم .بعلت وخامت حالش از علت اینکه چرا بنده در گزند احتمالی حشرات از کودکی بودم و چطور ازین مقوله مطلع شده خودداری کرد و به اینده موکول کرد که تا ابد هم رازی سر به مهر خواهد ماند نکته اینکه ایه از یادم رفت.. ولی چند ماه بعد فوت شر مقرر به سراغم اومد و با گزیدگی انواع حشراتی که در عمرم نامشون رو نشنیده بودم مواجه شدم..با سمپاشی و دکتر و دوا تا همین امروزیعنی دو سال و نیم درگیرم ..هر کاری که لازم بود کردم تا از شر اینها راحت بشم .شدت گزیدگی بارها منرو راهی بیمارستان کرده ...لذا خواهشی که از شما دارم اگر حدس میزنید که ایه سفارش شده از طرف مادرم کدوم ایه بوده که بفرمایید تا همیشه دعا گویتان باشم..نکته دیگر اینکه این شر ناخواسته و با اراده همسایه وارد شده و باور کنید نه خیری در پشت ان هست نه طاقت و توان بنده در این حد..انواع حشراتی که غیر از صدمات جبران ناپذیر و حتی احتمال مرگ فایده ای برایم ندارند ..تا جایی که به یاد دارم نه به کسی ظلم کردم نه ازاری رسوندم و نه... و بنا به دلایلی مطمینم که اینها شری از طرف شیطان هستن ..فکر کنم مطلب با مختصر توضیحم روشن شده ..لطفا در صورت امکان نام ایه احتمالی رو بیان بفرمایید .. و حتما علت طرح سوالم که خالق شر کیست با گفتن این موضوع روشن گردیده ...در صورت امکان برای خجاتی که از این شر بوجود امده دارم و همیشه پنهانش کردم لطفا این مطلب از دید عموم مستور شود ممنون و اجرکم عندالله
سلام به همه دوستان خصوصا Alireza1 البته که خدا عادل و حکیم هست و طرح سوال بنده هم درست همین مساله را عنوان کرده . فرمودی شر از پافراتر گذاردن انسان از حدش پدید میاد که اگر فرصت کردید یکبار دیگه سوال بندرو مطالعه کنید که اصل سوال شیطان و تمایلش به شر بود.. بنده امشب متوجه شدم کهدر طرح سوالم که خالق شر کیست یک اشتباه سهوی و البته به ناچار مرتکب شدم ..منظور بنده از خالق افریننده مطلق و مدبر و حکیم و عادل نیست و متوجه نبودم که با عنوان کلمه خالق خواننده ناخواسته گرایش ذهنی به افریننده عادل و حکیم و مقتدر پیدا میکنه بلکه جایگزین لغوی برای کلمه خالق نیست.. خلقت تخریب و نابودگری خالقی توانا و حکیم و مقتدر نیاز نداره مثلا یک ‌کامپیوتر بسیار مدرن سازنده ای عالم میطلبه ولی همان کامپیوتر میتونه بوسیله یک دیوانه به زمین زده بشه و تخریب... .شاید خلق شر خالقی غیر پرودگار عالم و هستی بخش داشته که نه عالم نه مقتدر نه عادل نه حکیم نه .... بوده و خلقت شر نیاز به خالقی عظیم نداره و در حد افرینندگی و خدا بودن نیست که با قدرتی برابر با خدای متعال قرار بگیره و جدالی بینشون بوجود بیاد که جهان هستی نابود بشه... اگر بازهم ایرادی و یا اشکالی در طرح مطلب کردم استاد مسلم عزیز تذکر و راهنمایی لازم و در صورت صلاح دید بیان بفرمایند
آفرین. بنده هم همینو گفتم. کار خداست. خوبه اعتراف کردید. حالا سفسطه اینجا شروع میشه که خیر مطلق چه طور گذاشته این اتفاق بیفته بهانه اختیار را بیان می کنید. اختیار! که خودتون به بین الامرین اعتقاد دارید اما موقع شرور که میشه چون جوابی ندارید اختیار تام بیان می کنید.دقت کنید اختیار تام یعنی تفویض ! یعنی شرک ! 
temp عزیز من احساسات شما را از بابت رنج هایی که می بینید و ناراحت می شوید درک می کنم، اما در بحث قضاوت اگر ذره ای این احساسات وارد شود رهزنی می کند. امر بین الامرین قطعا به معنای تفویض نیست، اما آن را شما جبر معنا می کنید؟ خیر مطلق در مقام ذات است، اما در مقام فعل نمیشود مادی باشد و خیر مطلق باشد! مثل این است که شما می گویید خدا یک سری اشیاء کروی خلق کند و بعد آنها را طوری روی هم بچیند که بین آنها فاصله نباشد! خب این نشدی است! من و شما هر چقدر هم بر سر اختیار چانه زنی کنیم اما انصافا در درون خودمان می فهمیم که اختیار داریم. همین که آمده اید اینجا ما را قانع کنید و حرفتان را بزنید یعنی ما را برای پذیرش پاسختان مختار می دانید، وگرنه معنا ندارد کسی برای قانع کردن یک شخص مجبور پا پیش بگذارد. بنابراین احساسات پاکتان و حس نوع دوستی تان که قطعا به خاطر رنج از این مشکلات روز قیامت پاداش خواهد داشت را در مقام قضاوت کنترل کرده و کاملا با نگرش عقلانی محض فکر کنید
 موجودی عالم که آه و ناله را آگاه است اما ابا دارد پازل دنیا را جوری بچیند که یک آفریقایی زیر مگس و فقر از گرسنگی ناله سر ندهد. تجاوز نشود . بمب سر کسی نریزد. که چه ؟ که بازی اش بهم نخورد. بالاخره ژانر اکشن هیجان انگیز است. انگار نمی توانست مظلوم را امکانات دهد که در برابر ظالم بایستد. میلیاردها بدبخت در جهان وجود دارد.
گاهی ما از زاویه دید خودمان به مسائل نگاه می کنیم و چنان احساساتی می شویم که حاضر هستیم دنیا را به هم بریزیم که این اتفاقات ناگوار نیفتد اما وقتی از نگاه کلان و خدایی نگاه می کنیم می بینیم این که هر کجا می خواهد ظلمی اتفاق بیفتد خدا مداخله کند آیا واقعا فضایی برای امتحان و رشد می ماند؟ اگر من خواستم چاقو در تن کسی کنم فرو نرود! اگر کسی را گرسنه نگه داشتم خود به خود سیر شود! اگر پول و ثروت کسی را گرفتم کیسه پول از آسمان برای او بیفتد، و همچنین ظالمین فوری مجازات شوند! خب اینطوری واقعا جهان خوب میشود؟ انسان توان ظلم کردن و نکردن دارد تا با ظلم نکردن رشد کند؟
اگر علم فلسفه پاسخ گوی بشر بود نیازی به ارسال رسولان و انبیا نبود..نگاه فلسفی یک نگاه انسان محور است و بس
سلام محمد عزیز در مورد سخنتان بستگی به تعریفتا از فلسفه دارد، اگر منظورتان فلسفه خاصی است مثل برخی مکاتب فلسفی غرب، بله حرفتان درست است، اما فلسفه در معنای عام به معنای مشی عقلانی است، بنابراین اصلا مخالف آیات و روایات نیست که آن را در برابر انبیاء و رسولان قرار بدهیم.  اینکه من می گویم ما حکمت رفتارهای خدا را نمیدانیم، اینکه میگویم خدا باید فضای امتحان و رشد حفظ کند؟ اینکه می گوییم این سختی ها روز قیامت جبران میشود و... همه برگرفته از آیات و روایات است.
چون اثری از حشره ندیدم به فراموشی سپرده شد..دو روز قبل فوت مادرم خدا بیامرز  به من نکته ای گفت و این بود که از دوران کودکی ایه ای از قران برای من هر روز تلاوت میکرده که از شر حشرات در امان باشم و افزود که ترس از این داره که بمیره و من گرفتار حشرات موذی بشم و خیلی با اصرار ادرس ایه رو گفت و بارها با تکرار اینکه هر روز اونرو بخونم .بعلت وخامت حالش از علت اینکه چرا بنده در گزند احتمالی حشرات از کودکی بودم و چطور ازین مقوله مطلع شده خودداری کرد و به اینده موکول کرد که تا ابد هم رازی سر به مهر خواهد ماند نکته اینکه ایه از یادم رفت.. ولی چند ماه بعد فوت شر مقرر به سراغم اومد و با گزیدگی انواع حشراتی که در عمرم نامشون رو نشنیده بودم مواجه شدم..با سمپاشی و دکتر و دوا تا همین امروزیعنی دو سال و نیم درگیرم ..هر کاری که لازم بود کردم تا از شر اینها راحت بشم .شدت گزیدگی بارها منرو راهی بیمارستان کرده ...لذا خواهشی که از شما دارم اگر حدس میزنید که ایه سفارش شده از طرف مادرم کدوم ایه بوده که بفرمایید تا همیشه دعا گویتان باشم..نکته دیگر اینکه این شر ناخواسته و با اراده همسایه وارد شده و باور کنید نه خیری در پشت ان هست نه طاقت و توان بنده در این حد..انواع حشراتی که غیر از صدمات جبران ناپذیر و حتی احتمال مرگ فایده ای برایم ندارند ..تا جایی که به یاد دارم نه به کسی ظلم کردم نه ازاری رسوندم و نه... و بنا به دلایلی مطمینم که اینها شری از طرف شیطان هستن ..فکر کنم مطلب با مختصر توضیحم روشن شده ..لطفا در صورت امکان نام ایه احتمالی رو بیان بفرمایید .. و حتما علت طرح سوالم که خالق شر کیست با گفتن این موضوع روشن گردیده ...در صورت امکان برای خجاتی که از این شر بوجود امده دارم و همیشه پنهانش کردم لطفا این مطلب از دید عموم مستور شود ممنون و اجرکم عندالله
محمد عزیز دو نکته باید خدمت شما عرض کنم: نکته اول: اگر حرف مرا قبول دارید و به من اعتماد دارید صادقانه به شما عرض می کنم، برادرانه عرض می کنم، باور کنید که این مشکل یک مشکل حقیقی نیست، به نظرم 99 درصد نشأت گرفته از تلقینات نفسانی است. امام صادق(ع) در روایتی می فرمایند اگر به خرافات هم اعتقاد داشته باشید در زندگی شما تاثیرگذار میشوند». روشن است که این اثر به خاطر تلقین ما به خودمان است. سخن همسایه آغاز این تلقین بوده است، و حرف پایانی مادرتان هم ب این تلقین افزوده است و موجب شده کم کم در درون خودتان آثار حرف آن همسایه را احساس کنید. خواهش می کنم از کنار این حرفم با بدبینی عبور نکنید، باور کنید بدون اطلاع حرف نمیزنم، احتمال بدهید حرفم درست باشد و روی آن تأمل بیشتری بکنید. موارد متعددی از این سنخ تاثیرات وجود داشته و دارد. نکته دوم: اگر باز هم حرفم را قبول ندارید و یا اینکه می خواهید از باب محکم کاری آیه ای که مادرتان می گوید را هم بخوانید بدانید اگر آیه ای در این خصوص تاثیر گذار بوده است حتما آیه 255 سوره بقره و همان آیت الکرسی است، آن ر ازیاد بخوانید، فوق العاده در دفع آفات تاثیر دارد.
جمع بندی پرسش: میدانیم خالق تمام هستی خداست و هرچه که وجود دارد از خلقت اوست و تا خلق نشود وجود ندارد. حال آیا روزی که شیطان از امر خدا سرپیچی کرد و تکبر نمود، خالق این سرپیچی و عصیان و کبر و حسد که بود که دستاویزی برای شیطان شد؟ حس تمایل به گناه و عصیان و شرارت آفریننده ای داشت؟ باید گناهی خلق شده باشد تا شیطان بتواند آن را اختیار کند؛ خالق عصیان و سرکشی و حسادت کیست؟ پاسخ: بله در این که هر چیزی آفریده ی خداوند است شکی وجود ندارد، یعنی تمام افعال و رفتارها به لحاظ وجودی، و از آن جهت که وجود دارند به خداوند منتسب هستند، اما از جهت خوب و بد بودنشان به فاعل مباشرشان انتساب دارند. توضیح آنکه خداوند گناه و نافرمانی خلق نمی کند، آنچه که خدا خلق کرده است شهوت، غضب، و عقل است. این امیال شهوانی و غضب کاملا حکیمانه بوده و خداوند آنها را آفریده است، اما اینکه انسان عقل را بر آنها حاکم کند تا در جای خودش از آنها بهره ببرد یا آنها را حاکم بر عقل کند این دیگر دست خود انسان یا شیطان است. شهوت مایه جلب منفعت است، و غضب مایه دفع مفسده ها و آنچه مضر است می باشد. خداوند شهوت را در درون انسان قرار داده تا مایه بقای نسل او باشد، اما اگر این انسان در پیروی از شهوت عقل را کنار بگذارد خب این میل که خداوند در درون او گذاشته که مشکل نداشته است، بلکه آن افراطی گری صاحب این میل است که آن را به جای لذت حلال، به لذت حرام تبدیل ساخته است. همچنین خداوند غضب را در درون ما قرار داد تا آنچه که برای انسان مضر است از خودمان دور کنیم، اما غرور و تکبر افراط در قوه غضبیه است، یعنی آنها حاکم بر عقل شده اند، به جای حاکمیت عقل بر آنها.  به عبارت دیگر آنچه که از جانب خداوند خلق شده میل است، و این امیال هم به حق خلق شده، منتهی باید در جای خودش و به اندازه استفاده شود، افراط در استفاده از این امیال، و یا بهره وری از آنها در غیر جایگاهشان گناه نامیده میشود که کاملا بر عهده صاحب آن میل است. اما با این حال چون خداوند خالق این میل است میتوان گفت خالق این رفتارها خداست، اما از جهت خوب و بد بودن دیگر نمیشود به خدا نسبت داد، چون این خوب و بد بودن، یا به جا و بی جا استفاده کردن از آن انتخاب صاحب میل بوده است.  
موضوع قفل شده است