جمع بندی حقوق زن در اسلام (قسمت اول)

تب‌های اولیه

57 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تجاوز در صورت نشوز زن، خطرات دیگری هم دارد مثل تاثیر بد روی فرزندی که متولد میشود. در روایتی به تاثیر تجاوز بر فرزند اشاره شده بود که در صورت امکان روایت را پیدا خواهم کرد.  
سلام خسته نباشید خدمت استاد مسلم   استاد جسارتا شما گفتید تمام فقها نظر آیت الله مظاهری رو دارند بله در حد برطرف کردن نیاز متعارف شوهر بله اما در مورد برطرف کردن نیاز متعارف زن خیر بعضی اونو تا چهارماه واجب دونستند واست در صورت کثرت شهوت بنابراحتیاط واجب ، قبل از چهارماه واجب دانستند    خب جسارتا میشه اینو توضیح بدید؟   ضمن اینکه منظور از برطرف کردن نیاز متعارف شوهر چیست؟ این متعارف بودن به لحاظ کیفیت است یا به لحاظ کمیت یا هر دو؟   منظور من اینه که دفعات درخواست نزدیکی که شوهر می خواد(فقط دفعات نه کیفیت) از حد متعارف خارج هست خب آیا در این مورد هم باز باید زن نیاز شوهر را به طور کامل برطرف کند یا تا همان حد متعارف هست؟(منظورم متعارف از نظر دفعات نزدیکی هست نه کیفیت نزدیکی)   بعد این متعارف بودن به معنای زمان و مکان هست یا به معنای خوب و نیکو بودن هست؟   بعد اینکه این فتوای آیت الله مظاهری با تحقیقات علمی سازگاری دارد؟
استاد جسارتا شما گفتید تمام فقها نظر آیت الله مظاهری رو دارند بله در حد برطرف کردن نیاز متعارف شوهر بله اما در مورد برطرف کردن نیاز متعارف زن خیر بعضی اونو تا چهارماه واجب دونستند واست در صورت کثرت شهوت بنابراحتیاط واجب ، قبل از چهارماه واجب دانستند  خب جسارتا میشه اینو توضیح بدید؟ ضمن اینکه منظور از برطرف کردن نیاز متعارف شوهر چیست؟ این متعارف بودن به لحاظ کیفیت است یا به لحاظ کمیت یا هر دو؟ منظور من اینه که دفعات درخواست نزدیکی که شوهر می خواد(فقط دفعات نه کیفیت) از حد متعارف خارج هست خب آیا در این مورد هم باز باید زن نیاز شوهر را به طور کامل برطرف کند یا تا همان حد متعارف هست؟(منظورم متعارف از نظر دفعات نزدیکی هست نه کیفیت نزدیکی) بعد این متعارف بودن به معنای زمان و مکان هست یا به معنای خوب و نیکو بودن هست؟ بعد اینکه این فتوای آیت الله مظاهری با تحقیقات علمی سازگاری دارد؟
ملاک در این مسائل عُرف هست، نه دقت عقلی! ثانیا اگر به آنچه که از شناخت زن و مرد در پست های متعدد عرض کردم توجه بفرمایید مسئله از بیخ  وبن حل میشود. و ثالثا اینکه عرض کردم با توجه به سن کم شما ورود به این مسائل برای شما زود است، هنوز جنس مونث شناختی ندارید.  آنچه بنده عرض کردم حاصل شناخت جنس مونث از طریق مشاوره های مختلف در خصوص مشکلات خانوادگی در مناطق مختلفی که برای تبلیغ رفته ایم، و نیز تعریف حالات روانی جنس مونث و مذکر از کتب رواشناسی است که بنده به خاطر نوشتن یک مقاله آنها را مطالعه کردم. همه این موضوعات برای شما حل خواهد شد، اجازه بدهید سنتان کمی بالاتر برود، و اگر خیلی عجله دارید به کتاب های شناخت روح و روان زن و مرد مراجعه کنید.  
سلام خسته نباشید خوبید ان شاءالله ؟ ببخشید مزاحم شدم   خب استاد زن هم نیاز داره و نیازش با مرد برابری هم می کنه و گاهی بیشتر میشه   منتهی این نیاز خودشو به صورت شهوت نشون نمیده بلکه به صورت نیاز عاطفی خودشو نشون میده    استاد جسارتا نگفتید که این متعارف بودن برای کیفیت رابطه هست ( یعنی کار هایی که در رابطه انجام میشه ) یا کمیت رابطه هست ( تعداد دفعاتی که رابطه انجام میشه هست این متعارف بودن برای کدوم هست؟   ضمن اینکه دقت کنید اکثر نیاز های جنسی و عاطفی زن در حیطه امر مستحب قرار گرفتن   خب من دارم میگم که زن هم باید نیازش به نحو احسنت رفع بشه ، چرا باید در حیطه مستحب قرار بگیره؟   واسه همین میگم رفع نیاز زن در حد متعارف حکم خوبی هست ولی بعضی از فقها حکم دیگری دادند    ضمن اینکه اگر نیاز زن برطرف نشه با گفته صریح قرآن که میگه عاشروهن بالمعروف در تضاد هست   در ضمن میشه لطفا و خواهشا چند تا از آن کتب رو که درباره روح و روان زن هست معرفی کنید؟   بعد یک سوال از شما داشتم   کدوم حکم به لحاظ علمی درسته؟   رفع نیاز زن در حد متعارف یا وجوب حداقل یکبار نزدیکی با زن در هر چهار ماه و در صورت کثرت شهوت زن ، به طوری که نتواند تحمل نماید ، بااحتیاط واحب قبل از چهارماه   کدوم یکی از حکم های بالا مطابقت بیشتری با واقعیت و علم دارند و به طور کلی صحیح تر هستند؟
سلام من پاسخ تمامی این سوالات را در پست های پیشین داده ام... از تفاوت در روحیات زن و مرد... تا تفاوت در سنخ ارضای نیازهای عاطفی و جنسی... که ار دقت می فرمودید پاسخ را گرفته بودید به هر حال چون سن شما هم مناسب طرح این مسائل نیست تمایلی به ادامه بحث در این خصوص ندارم
جمع بندی پرسش: در مورد حقوق زن و مرد چند سوال مطرح است، اول اینکه چرا در هر زمان و به هر شکلی برطرف کردن نیاز جنسی مرد بر زن واجب است، اما برطرف کردن نیاز های عاطفی زن به این صورت بر مرد واجب نیست؟ دوم اینکه چرا اگر شوهری در حق همسرش بد کرده باشد و هنوز از دل زن در نیاورده باشد بر زن واجب است که اطاعت کنه؟ و سوال سوم: اگر زن قبل از چهار ماه نیاز جنسی داشته باشه ولی نیازش به حدی نباشه که به گناه بیفته چر اطاعت از زن بر شوهر واجب نیست؟ پاسخ: در این خصوص باید به چند نکته توجه بفرمایید: نکته اول: نکته اول اینکه سنخ ارضای جنسی و عاطفی با هم متفاوت است. ارضای نیازهای عاطفی در گرو یک رفتار خاص نبوده و به شفافیت ارضای جنسی نیست. همین لبخند، هم نشینی برای گفتگو، اخلاق خوب، و ابراز علاقه مرد بخشی از ارضای عاطفی زن است. بنابراین این هر زمانی و هر مکانی در ارضای نیازهای عاطفی معنا ندارد. ارضای نیازهای عاطفی یک خط سیر کلی است، مقطعی و لحظه ای نیست. در مورد ارضای عاطفی زن، مرد به لحاظ شرعی موظف است با همسرش مهربان و خوش اخلاق باشد، قرآن هم صراحتا می فرماید: «ٍ وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ؛ با زنان خوب و شایسته رفتار کنید»(1) بنابراین در اصل این توجه به برآوردن نیاز عاطفه زن شکی وجود ندارد، اما در مورد مصداق شناسی متناسب با روحیات زن تا به حال ندیدیم روی این مسئله از نگاه فقهی مطالعه ای شده باشد و مراجع به این بحث ورود کرده باشند. ولی اصل مسئله قطعا مورد تایید اسلام است.   نکته دوم: در مورد سوال دومتان باید عرض کنیم ریشه همه مشکلات و اختلافات خانوادگی و اجتماعی در همین است که انسان ها دنبال جبران و مقابله به مثل هستند و از این طریق می خواهند دیگران را ادب کنند و طبیعتا نتیجه عکس می گیرند. اگرچه به ظاهر محروم کردن مرد از نیاز جنسی اش روش خوب و به نفع زن به نظر می آید، اما قطعا به عذرخواهی و پشیمانی مرد منتهی نشده، بلکه موجب طغیان او می شود و اختلاف زن و شوهر را شدیدتر کرده و آنها را از هم دورتر می کند و گاهی به خشونت مرد علیه زن منتهی می شود. در مقابل هیچ چیزی مثل ارضای جنسی مرد نمی تواند محبت او را جلب کند، بنابراین اتفاقا گذشت زن و مسئولیت پذیری او در این خصوص موجب میشود که حتی چه بسا مرد از رفتارش عذرخواهی کند. البته برعکس آن هم همین است، اگر زنی در برابر نیاز مرد تمکین نکرد، راهش جلب عاطفه و محبت به زن است، همانطور که عرض شد کلید ارضای جنسی مرد جلب عاطفه زن است، و کلید جلب عاطفه شوهر، ارضای جنسی اوست. بنابراین در هنگام اختلافات به جای ترک مسئولیت باید از این کلید بهره بُرد، نه اینکه آن را کنار گذاشت. مباحث رفتاری وابسته به شناخت روحیات و روان زن و مرد است و کوچکترین اشتباهی در وضع قوانین حقوقی به جای بهتر کردن شرایط، آن را مانندآتش زیر خاکسترٰ شعله ور می سازد. البته روشن است که منظور این نیست که زن و مرد با عصبایت به وظایفشان عمل کنند!! منظور این است که با گذشت و مهربانی همچنان به وظیفه شان عمل کنند و مطمئن باشند که این راه برای اصلاح همسرشان، کارآمد تر و کارسازتر است. قطعا اثر این گذشت را در شیرین شدن زندگیشان خواهند دید، ولی اگر خلاف این را عمل کنند قطعا درد و رنج بیشتری خواهند کشید.                                                                                                         نکته سوم: در خصوص سوال سومتان هم باید بین احکام و اخلاق تفکیک قائل شد. احکام، حقوق حداقلی و کف کار است، وگرنه آنچه در نگاه اسلام اهمیت بیشتری دارد اخلاق است. مثلا اگرچه زن حق نفقه و مهریه دارد و مرد اجازه خروج از منزل و مانند آن، اما اسلام هرگز دوست ندارد زن و مرد این حقوقشان را بر سر هم بکویند! بلکه اگر از این حقوق برای آزار همسرشان استفاده کنند قطعا در آخرت گنهکار هستند، مثلا مردی بی جهت از خروج همسرش از خانه جلوگیری کند. در این مسائل هم همینطور است، آنچه به لحاظ حقوق جنسی زن واجب است رابطه جنسی حداقل در هر چهارماه یک بار است اما اگر نیاز زن بیش از این بود و مرد بی جهت و به قصد آزار زن آن را ترک کند اخلاقا گنهکار است و روز قیامت بازخواست می شود   نکته چهارم: اما در مورد  اینکه به لحاظ فقهی تمیکن جنسی بر مرد واجب نیست احتمالات متعددی مطرح است مانند اینکه: الف) مضر بودن رابطه برای مرد ارتباط جنسی برای مرد مضر است، همانطور که  امام علی(علیه السلام) می فرمایند: «مَنْ أَرَادَ الْبَقَاءَ وَ لَا بَقَاءَ... لْيُقِلَّ غِشْيَانَ النِّسَاء؛ هر کسی خواهان بقا و عمر طولانی است از ارتباط جنسی با زنان بکاهد» چرا که بخشی از عناصر مغذی چون «روی» و مانند آن را از بدن مرد دفع می کند و قوای مرد را تحلیل می برد، به همین خاطر مربیان در مسابقات مهم ورزشی، ورزشکاران مرد را از ارتباط جنسی در ایام مسابقات نهی می کنند. بنابراین از آنجا که رابطه جنسی برای مرد ضرر دارد، مرد حق دارد آن را عقب بیندازد و به یک حداقل اکتفا کند، و کسی به آن حداقل که حق دو طرف حفظ شود علم و آگاهی ندارد جز خداوند که این مدت را چهارماه یکبار تعیین فرموده است. ب) گرایش های جنسی مرد توصیه های اسلام هدفمند است. مثلا در مورد پدر و مادر به فرزندان خیلی سفارش می کند اما برعکسش را خیر؛ به این گستردگی سفارش نمی کند. چون نگاه پدر و مادر به فرزندان با نگاه فرزندان به والدین متفاوت است و یک طرف باید این همه تاکید بشود. چون پدر و مادر لقمه از دهان خودشان میزنند و در دهان فرزندانشان می گذارند، جانشان را برای فرزندانشان میدهند بنابراین این همه توصیه به مهربانی با فرزندان لغو است. در مورد نیاز جنسی زن هم همینطور است، آن کسی را که باید نسبت به مسائل جنسی توصیه کرد زن است چون نیاز جنسی اش پشت نیاز عاطفی اش است، وگرنه مرد که نیاز جنسی اش مقدم است اصلا نیاز به توصیه ندارد!! او را باید کنترل کرد که غرق در نیاز جنسی نشود و به نیازهای عاطفی همسرش هم توجه داشته باشد! به همین خاطر در مشاوره ها و محاکم قضایی کمتر مشاهده شده که زنی نسبت به کمیّت رابطه جنسی با همسرش شاکی باشد. اگر نگاه کنید مردها از حقوق جنسی شان محروم میشوند و زن ها از حقوق عاطفی شان، به همین خاطر اسلام به مرد توصیه های عاطفی دارد، و به زن توصیه های جنسی ج) نقش زن در رابطه جنسی گرچه وجوب رابطه جنسی بر مرد هر چهارماه یکبار است، اما دلبری کردن و متمایل کردن مرد به رابطه جنسی بر عهده زن است که اتفاقا به این امر سفارش شده است، از طرفی مضاجعه و خوابیدن در یک بستر نیز از حقوق زن است، بنابراین با توجه به آنچه که از نیاز جنسی در مردان گفته شد اگر زن کیفیت ارتباط با مرد را بلد باشد این مضاجعه به مواقعه تبدیل میشود. پی نوشت ها:
  1. نساء:19/4.
  2. صدوق، عیون اخبارالرضا(علیه السلام)، نشر جهان‏، تهران، چاپ اول، 1378، ج2، ص38.
 
موضوع قفل شده است