جمع بندی آسيب هاي معنويت گرايي

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آسيب هاي معنويت گرايي
سلام خدمت اعضای سایت  چرا برخی دچار توهم در معنویات میشن؟ایا ممکنه معنویات زیاد سازگار نباشه با روحیات طرف و طرف دچار خودبرتر بینی و توهم حتی مدعی دروغین کرامات و مهدویت و... بشه؟ آیا در رسیدن ه درجات معنوی بالا وجود استاد لازمه؟ برای فردی که شروع کرده به ایمان اوردن از چه درجه ای عبادت رو شروع کنه عبادات سنگین و طولانی برای چه کسی جایزه؟آیا عبادات طولانی وچله های مختلف ممکنه دچار اختلال در روحیات فردی بشه که زمینه ی این عبادات رو نداشته؟ آیا باید دید استعداد رسیدن به درجات معنوی بالا را دارد یا اینکه هرکسی با عبادات و ریاضت هامیتونه برسه؟ گوشه نشینی و انزوا و افسردگی بعد از عبادات طولانی ناشی از خود این عباداته یا ناشی از مشکل ازقبل در شخصیت فرد هستش؟؟
با نام و یاد دوست             کارشناس بحث: استاد کافی
Maryam59135 said in آسيب هاي معنويت گرايي
سلام خدمت اعضای سایت  چرا برخی دچار توهم در معنویات میشن؟ایا ممکنه معنویات زیاد سازگار نباشه با روحیات طرف و طرف دچار خودبرتر بینی و توهم حتی مدعی دروغین کرامات و مهدویت و... بشه؟
باسمه تعالی با عرض سلام و خسته نباشید علت اصلی را در نداشتن تهذیب نفس و مراقبه و محاسبه دائمی می توان دانست. علمای اخلاق برای تهذیب نفس چهار مرحله را یادآور می شوند که عبارتند از: مشارطه، مراقبه، محاسبه و معاتبه. 1) مشارطه (که به آن معاهده نیز گفته می شود)، یعنی با خود عهد و پیمان ببندید که در ادای وظایف و مسئولیت ها و تکالیفی که بر عهده شما گذاشته شده کوتاهی نکنید و به دستورهای پروردگار متعال پای بند باشید. متعهد شوید که در کارهای خیر و نیک، کوشا بوده، از امور ناپسند پرهیز نماید و چه مناسب و بجاست که هر روز صبح با خود تجدید عهد کنید که از عمر و سرمایه وجودی خویش بهره جویید و آن را بیهوده از دست ندهید. پس از این مرحله، باید با مراقبت خویش، بر عهدی که بسته اید، پای بند شوید؛ زیرا اهل ایمان، عهد شکن نخواهند بود؛ خدای متعال می فرماید:«وَ الَّذِینَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ (1) مؤمنان نسبت به امانت ها و عهد و پیمانشان پای بندند.» 2)مراقبه در این مرحله، هیچ گاه نباید خدای متعال را فراموش کنید. همواره باید بکوشید که به کار خود رنگ و صبغه الهی دهید. امیر المومنین (علیه السلام) درباره مراقبت می فرماید: «طُوبی لِمَن راقَبَ ربَّه و خافَ ذَنْبَه (2) خوشا بنده ای که پروردگارش را مراقب باشد و از گناه خود بترسد.» 3) محاسبه برای آن که انسان، خود و خدا را فراموش نکند و با خود بیگانه نشود و غرور بی جا در او به وجود نیاید، محاسبه لازم است. امیر المومنین (علیه السلام) درباره مراقبت می فرمایند: «حَاسِبُوا أَنْفُسَكُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا وَ وَازِنُوهَا قَبْلَ أَنْ تُوَازَنُوا (3) نفس هاى خود را محاسبه کنید، پیش از آن که از شما حساب خواسته شود و آن را بسنجید پیش از آن که شما سنجیده شوید.» بر همین اساس، هر شب قبل از خواب اعمال روزانه خود را مرور کنید، از اول صبح تا همان لحظه ای که می خواهید استراحت کنید. اگر خطایی نداشتید که سجده شکر به جا بیاورید و اگر خطایی داشتی، همان شب توبه کنید و در قدم بعدی به علت بروز ان خطا پی ببرید، یعنی چه امری باعث  شده که ان خطا را انجام دادید، ان علت را از بین ببرید و همچنین برای خود جریمه سنگین مشخص کنید تا سختی ان جریمه مانع ارتکاب مجدد گناه شود. اگر این رویه را هر شب داشته باشید، به مرور بر هوای نفس خود غلبه خواهید کرد 4) معاتبه بعد از مراحل سه گانه ای که گفته شد، معاتبه و انتقاد از خویش است. در این مرحله آدمی باید خود را مورد عتاب و خطاب و سرزنش قرار دهد. او در این مرحله خود را محاکمه و از کرده های خویش توبه و استغفار می کند و برای جبران کوتاهی هایش اقدام عملی می نماید. ب: اندیشیدن در عواقبی که رذایل اخلاقی با خود به دنبال دارند، از اصلی‌ترین عوامل بازدارنده انسان از ابتلای به آنها و یا عادتِ به آنهاست. چرا که گاهی انسان‌ها بدون توجه به پیامدهای بیماری‌های اخلاقیِ خود، شیفته این عاداتِ گناه‌آلود شده و قادر بر ترک آنها نیست. ج: سیر مطالعاتی کتاب های اخلاقی برای خود مشخص نمایید: 1-قلب سلیم، اثر آیة الله شهید سید عبدالحسین دستغیب. 2-گناهان کبیره، اثر آیة الله شهید سید عبدالحسین دستغیب 3-اخلاق الهی، اثر آیة الله مجتبی تهرانی. 4-مراحل اخلاق در قرآن، اثر آیة الله عبدالله جوادی آملی 5-نقطه های آغازین در اخلاق عملی، اثر آیة الله محمد رضا مهدوی کنی. 6-به سوی خود سازی، اثر آیة الله محمد تقی مصباح یزدی 7-اخلاق و راه سعادت، اثر بانو مجتهده امین 8-گناه شناسی، اثرحجة الاسلام و المسلمین محسن قرائتی. پی نوشت: 1.مومنون/8. 2.ليثى واسطى، على بن محمد، عيون الحكم و المواعظ (لليثي)، دار الحدیث، قم،1376ش،ص314. 3.تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، تصنيف غرر الحكم و درر الكلم‏، دفتر تبلیغات،ایران، قم، 1366ش،ص236.    
Maryam59135 said in آسيب هاي معنويت گرايي
آیا در رسیدن ه درجات معنوی بالا وجود استاد لازمه؟
باسمه تعالی هدف نهایی عرفان، کسب معرفت برای اصلاح نفس و تزکیه روح است. روشن است که وجود استاد و بهره مند شدن از راهنمایی های او کمک مؤثری به سالک می کند. راهنمایی های او در روند تهذیب نفس بسیار مؤثر و مفید است؛ اما نبود آن، مانع سیر و سلوک و اقدام برای تهذیب نیست. گرچه بسياري از ارباب سير و سلوك و علما و دانشمنداني كه در اين راه گام برداشته و تعليمات قرآن و سنت را راهنماي خويش قرار داده (نه كساني كه راه و روش از خود اختراع كرده و بدعت گذار باشند)، عقيده دارند كه رهروان كمال و فضيلت و تقوا و اخلاق و قرب الي الله بايد زير نظر استاد مسیر را طی كنند، ولي این بدان معنا نيست كه با نبود استاد خصوصي اخلاق، قرب الي الله كه هدف اصلي و نهايي سير و سلوك است، امكان حصول نداشته باشد. چه بسيارند كساني كه با استفاده از آيات قرآن كه بهترين و رساترين موعظه‏ هاي اخلاق را در بردارد و نیز روايات اسلامي و كلمات بزرگان در كتاب‏هاي اخلاق و التزام عملي به آن‏ها، اين راه را پيموده و به مقامات والايي رسيده ‏اند. اگر انسان با خلوص نيت، عزم راسخ داشته باشد كه خود را به گونه ‏اي تربيت كند كه خدا خواسته و پيامبر (صلي الله وعليه و آله) به آن دعوت كرده است، يعني بخواهد انسان الهي شود، در اين راه تلاش و كوشش نمايد و به وظيفه اسلامي خود عمل كند، مسلّماً به نتيجه كه قرب الي الله است، مي‏رسد. چنانچه در اين راه نياز به استاد باشد، خدا استادی را به او مي‏رساند. با وجود کتاب‏ها و تعالیم اخلاقی برگرفته از سخنان معصومین (علیهم السلام) و دعاهای ارزنده رسیده از آنان، گام‏های بسیار بلندی می‏ توان در این زمینه برداشت. انسان می تواند با مطالعه آن کتاب ها و عمل کردن به احکامش و پایبندی دقیق به دستورات دین، به ویژه ترک گناهان و انجام واجبات، به خصوص اقامه نمازها در اول وقت، خود ر ادر معرض نسیم الطاف الهی قرار می دهد و از الطاف و رحمت های خاص خداوندی بهره مند گردد؛ چه آن که خود فرموده است: «وَ الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا؛ (1) آنان که در راه ما کوشش کنند، قطعا آن ها را (برای رسیدن ) به راه ما هدایت می کنیم».  بنابراین، اگر واقعاً استاد خوبی نصیب انسان شود، بسیار سودمند خواهد بود؛ اما اگر دسترسی به استاد خوب و مطمئن ممکن نبود، باید سطح آگاهی دینی خود را بالا ببرد. و به آنچه دانسته است، عمل کند. اگر چنین کند، خداوند به تدریج آگاهی‏ های او را افزون تر می‏ سازد و خلأ استاد را پر می‏ کند در پایان، مطالعه کتاب های ذیل را توصیه می کنیم: 1- معراج السعاده، مرحوم نراقی. 2- چهل حدیث، مرحوم امام خمینی. 3- پرواز در ملکوت ( ترجمه آداب الصلاة امام خمینی، مترجم سید احمد فهری. 4- اخلاق عملی، مرحوم آیت الله مهدوی کنی. 5- رساله لقاءالله، مرحوم میرزا جواد ملکی تبریزی. 6- عرفان اسلامی، شهید مطهری. 7- نامه ها برنامه ‏ها،علامه حسن زاده آملی. 8- اخلاق در قرآن، آیت الله ناصر مکارم شیرازی . پی نوشت: 1. عنکبوت (29)، آیه 69.
Maryam59135 said in آسيب هاي معنويت گرايي
برای فردی که شروع کرده به ایمان اوردن از چه درجه ای عبادت رو شروع کنه عبادات سنگین و طولانی برای چه کسی جایزه؟آیا عبادات طولانی وچله های مختلف ممکنه دچار اختلال در روحیات فردی بشه که زمینه ی این عبادات رو نداشته؟ آیا باید دید استعداد رسیدن به درجات معنوی بالا را دارد یا اینکه هرکسی با عبادات و ریاضت هامیتونه برسه؟
باسمه تعالی آن‌چه مهم جلوه می‌کند، و باید دنبال آن باشیم؛ تزکیه و طهارت نفس است، که آن‌هم در گرو تعبد و تقید به دستورات شریعت و احکام دین در قابل انجام واحبات و ترک محرمات به دست ‌می‌آید، و به فرموده علامه طباطبایی (ره): «بزرگترین ریاضت دینداری است. لذا کاری‌ که مرتاضان هندی انجام می‌دهند و بعضی قوایشان را نابود می‌کنند، این هنر نیست! هنر آن است‌که شهوت و غضب و سایر قوا باشند اما تحت کنترل دستورات دین و عقل قرار بگیرند.» (1) بعد از مقید بودن به این مرحله، انجام مستحبات و ترک مکروهات توصیه می شود، و در این زمینه اعتدال، با توجه به شرایطی که هر کسی دارد، باید رعایت شود. توضیح آنکه: یکی از اموری که در شکوفایی جان و طهارت نفس انسان مفید است، و از سقوط او در جهت بعد معنوی جلوگیری می‌کند، عادت داشتن نسبت به انجام دادن کارهای خیر است. امام محمّد باقر (علیه السلام) در این زمینه می‌فرمایند: «...عَوِّدُوا أَنْفُسَكُمْ‏ الْخَيْر(2) خودتان را به کارهای خیر، عادت دهید.» در واقع، اگر چه هر عملی که برای رضای خدا انجام شود، محبوب الهی خواهد بود، ولی آن‌چه که از خود عمل صالح، مهم‌تر است، استمرار آن می‌باشد. زیرا این تداوم، موجب تاثیر گذاری مثبت بر جان انسان می‌گردد. به عنوان مثال اگر در جایی آب به صورت قطره قطره، ولی مداوم، بر سنگی بچکد، بالأخره در سنگ اثر خواهد کرد. در حالی که اگر مقدار عظیمی آب یک دفعه بر آن سنگ ریخته شود، تأثیر چندانی در سنگ نخواهد داشت. به عبارتی عمل خیر اگر کم باشد، ولی همیشگی باشد، اثرش از عمل زیاد ولی موقتی، بیشتر خواهد بود. مثلاً کسی که هر روز فقط یک صفحه قرآن بخواند، ارزش این عمل، پیش خدا بیشتر از قرآن خواندن کسی است که در عرض یک ماه چند ختم قرآن کند و یازده ماه دیگر به هیچ عنوان سراغ آن نرود. نور کم و ضعیف یک فانوس برای ​کسی که در مسیر تاریک و ظلمانی قرار دارد، مفیدتر است از روشن شدن یک لحظه‌ای نور یک پراژکتور، زیرا نور آن فانوس اگر چه ضعیف است، ولی چون دوام دارد، بالاخره شخص را به مقصد می رساند و از خطر گمراهی نجات می‌دهد. حق تعالی به این امر مهم این‌گونه اشاره می‌فرماید: «...فَاعْبُدْهُ وَاصْطَبِرْ لِعِبَدَتِهِ(3) خدا را عبادت کن و البته در راه عبودیت او صبر و استقامت داشته باش» امام محمّد باقر (علیه السلام) نیز در این رابطه می‌فرمایند: الف: «أَحَبُّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ- عَزَّ وَ جَلَّ- مَا دَاوَمَ‏ عَلَيْهِ‏ الْعَبْدُ وَ إِنْ قَلَّ‏َّّ (4) پیش خداوند عزّوجلّ، هیچ چیز محبوب تر از عملی نیست که بر آن مداومت شود، هر چند که کم باشد.» ب: «إنّي اُحِبُّ أن أدُومَ عَلَى العَمَلِ إذا عَوَّدْتُهُ نَفسي ... و إنَّ أحَبَّ الأعمالِ إلَى اللّه ِ ما دِيمَ عَلَيها(5)هر گاه به كارى [عبادى ]عادت كنم دوست دارم بر آن مداومت ورزم... محبوب‌ترين كارها در پيش‌گاه خداوند كارى است كه با مداومت همراه باشد.» بنابراین مهم تر از خود عمل، تداوم و مستمر انجام دادن آن، و خودداری از افراط و تفریط است که: «رهرو آن نیست گهی تند و گهی خسته رود رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود» بنابراین در عبادات مستحبی افراط نکنید و همیشه حال و نشاط را حفظ کنید. پی‌نوشت: 1-محیطی، علی، صراط سلوک، انتشارات قائم آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، ص131. 2.مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏، بحار الأنوار( ط- بيروت)،دار إحياء التراث العربي‏،بيروت‏،1403 ق،ج46 ص244. 3.مریم/65. 4. كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق‏،كافي( ط- دار الحديث)، دار الحديث‏،قم‏،ق 1429، ج3ص212. 5. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏، بحار الأنوار( ط- بيروت)،دار إحياء التراث العربي‏،بيروت‏،1403 ق‏، ج84 ص37.    
Maryam59135 said in آسيب هاي معنويت گرايي
گوشه نشینی و انزوا و افسردگی بعد از عبادات طولانی ناشی از خود این عباداته یا ناشی از مشکل ازقبل در شخصیت فرد هستش؟؟
باسمه تعالی اسلام دین رهبانیت و گوشه نشینی و عزلت صرف نیست. اسلام دین دنیا و آخرت است. هنر این است که ما در میان جمع باشیم و بتوانیم کشیک نفس بکشیم که در کنج عزلت بودن و گناه نکرن هنر نیست. امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: «الْعَارِفُ‏ شَخْصُهُ‏ مَعَ‏ الْخَلْقِ‏ وَ قَلْبُهُ مَعَ اللَّه‏ (1) عارف، جسمش در ميان مردم است و دلش با خداوند متعال» «از برون در میان بازارم/وز درون خلوتی است با یارم» شاهد گویای این امر، سبک زندگی اهل بیت (علیهم السلام) است که در اوج مدارج عرفانی بودند با شدت عباداتی که داشتند، اما در عین حال در میان مردم زندگی می کردند و حشر و نشر با افراد جامعه خویش داشتند. موفق باشید. پی نوشت: 1.مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏، بحار الأنوار( ط- بيروت)،دار إحياء التراث العربي‏،بيروت‏،1403 ق‏، ج3،ص14.  
کافی said in گوشه نشینی و انزوا و افسردگی
Maryam59135 said in آسيب هاي معنويت گرايي
گوشه نشینی و انزوا و افسردگی بعد از عبادات طولانی ناشی از خود این عباداته یا ناشی از مشکل ازقبل در شخصیت فرد هستش؟؟
باسمه تعالی اسلام دین رهبانیت و گوشه نشینی و عزلت صرف نیست. اسلام دین دنیا و آخرت است. هنر این است که ما در میان جمع باشیم و بتوانیم کشیک نفس بکشیم که در کنج عزلت بودن و گناه نکرن هنر نیست. امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: «الْعَارِفُ‏ شَخْصُهُ‏ مَعَ‏ الْخَلْقِ‏ وَ قَلْبُهُ مَعَ اللَّه‏ (1) عارف، جسمش در ميان مردم است و دلش با خداوند متعال» «از برون در میان بازارم/وز درون خلوتی است با یارم» شاهد گویای این امر، سبک زندگی اهل بیت (علیهم السلام) است که در اوج مدارج عرفانی بودند با شدت عباداتی که داشتند، اما در عین حال در میان مردم زندگی می کردند و حشر و نشر با افراد جامعه خویش داشتند. موفق باشید. پی نوشت: 1.مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏، بحار الأنوار( ط- بيروت)،دار إحياء التراث العربي‏،بيروت‏،1403 ق‏، ج3،ص14.  
    عالی بود 
جمع بندی پرسش: الف: چرا برخی دچار توهم در معنویات می شوند؟ آیا ممکن است معنویات زیاد با روحیات طرف سازگار نباشد و طرف دچار خود برتربینی و توهم حتی مدعی دروغین کرامات و مهدویت و... بشود؟ ب: آیا در رسیدن به درجات معنوی بالا وجود استاد لازم است؟ پاسخ: الف:علت اصلی را در نداشتن تهذیب نفس و مراقبه و محاسبه دائمی می توان دانست. علمای اخلاق برای تهذیب نفس چهار مرحله را یادآور می شوند که عبارتند از: مشارطه، مراقبه، محاسبه و معاتبه. ب: هدف نهایی عرفان، کسب معرفت برای اصلاح نفس و تزکیه روح است. روشن است که وجود استاد و بهره مند شدن از راهنمایی های او کمک مؤثری به سالک می کند. راهنمایی های او در روند تهذیب نفس بسیار مؤثر و مفید است؛ اما نبود آن، مانع سیر و سلوک و اقدام برای تهذیب نیست. گرچه بسياري از ارباب سير و سلوك و علما و دانشمنداني كه در اين راه گام برداشته و تعليمات قرآن و سنت را راهنماي خويش قرار داده (نه كساني كه راه و روش از خود اختراع كرده و بدعت گذار باشند)، عقيده دارند كه رهروان كمال و فضيلت و تقوا و اخلاق و قرب الي الله بايد زير نظر استاد مسیر را طی كنند، ولي این بدان معنا نيست كه با نبود استاد خصوصي اخلاق، قرب الي الله كه هدف اصلي و نهايي سير و سلوك است، امكان حصول نداشته باشد. چه بسيارند كساني كه با استفاده از آيات قرآن كه بهترين و رساترين موعظه‏ هاي اخلاق را در بردارد و نیز روايات اسلامي و كلمات بزرگان در كتاب‏هاي اخلاق و التزام عملي به آن‏ها، اين راه را پيموده و به مقامات والايي رسيده ‏اند. اگر انسان با خلوص نيت، عزم راسخ داشته باشد كه خود را به گونه ‏اي تربيت كند كه خدا خواسته و پيامبر (صلي الله وعليه و آله) به آن دعوت كرده است، يعني بخواهد انسان الهي شود، در اين راه تلاش و كوشش نمايد و به وظيفه اسلامي خود عمل كند، مسلّماً به نتيجه كه قرب الي الله است، مي‏رسد. چنانچه در اين راه نياز به استاد باشد، خدا استادی را به او مي‏رساند. با وجود کتاب‏ها و تعالیم اخلاقی برگرفته از سخنان معصومین(علیهم السلام) و دعاهای ارزنده رسیده از آنان، گام‏های بسیار بلندی می‏ توان در این زمینه برداشت. انسان می تواند با مطالعه آن کتاب ها و عمل کردن به احکامش و پایبندی دقیق به دستورات دین، به ویژه ترک گناهان و انجام واجبات، به خصوص اقامه نمازها در اول وقت، خود را در معرض نسیم الطاف الهی قرار می دهد و از الطاف و رحمت های خاص خداوندی بهره مند گردد؛ چه آن که خود فرموده است: «وَ الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا؛ (1) آنان که در راه ما کوشش کنند، قطعا آن ها را (برای رسیدن ) به راه ما هدایت می کنیم».  بنابراین، اگر واقعاً استاد خوبی نصیب انسان شود، بسیار سودمند خواهد بود؛ اما اگر دسترسی به استاد خوب و مطمئن ممکن نبود، باید سطح آگاهی دینی خود را بالا ببرد. و به آنچه دانسته است، عمل کند. اگر چنین کند، خداوند به تدریج آگاهی‏ های او را افزون تر می‏ سازد و خلأ استاد را پر می‏ کند. در پایان، مطالعه کتاب های ذیل را توصیه می کنیم: 1- معراج السعاده، مرحوم نراقی. 2- چهل حدیث، مرحوم امام خمینی. 3- پرواز در ملکوت ( ترجمه آداب الصلاة امام خمینی، مترجم سید احمد فهری. 4- اخلاق عملی، مرحوم آیت الله مهدوی کنی. 5- رساله لقاءالله، مرحوم میرزا جواد ملکی تبریزی. 6- عرفان اسلامی، شهید مطهری. 7- نامه ها برنامه ‏ها،علامه حسن زاده آملی. 8- اخلاق در قرآن، آیت الله ناصر مکارم شیرازی .   پی نوشت: 1. عنکبوت (29)، آیه 69.
جمع بندی پرسش: الف: برای فردی که شروع کرده به ایمان آوردن از چه درجه ای عبادت را شروع کند؟ عبادات سنگین و طولانی برای چه کسی جایز است؟ آیا عبادات طولانی و چله های مختلف ممکن است در روحیات فردی که زمینه این عبادات را نداشته اختلال ایجاد کند؟ آیا باید دید استعداد رسیدن به درجات معنوی بالا را دارد یا اینکه هرکسی با عبادات و ریاضت ها می تواند برسد؟ ب: گوشه نشینی و انزوا و افسردگی بعد از عبادات طولانی ناشی از خود این عبادات است؟ یا ناشی از مشکل در شخصیت فرد؟ پاسخ: الف: آن‌چه مهم جلوه می‌کند، و باید دنبال آن باشیم؛ تزکیه و طهارت نفس است، که آن‌هم در گرو تعبد و تقید به دستورات شریعت و احکام دین در قالب انجام واحبات و ترک محرمات به دست ‌می‌آید، و به فرموده علامه طباطبایی (ره): «بزرگترین ریاضت دینداری است. لذا کاری‌ که مرتاضان هندی انجام می‌دهند و بعضی قوایشان را نابود می‌کنند، این هنر نیست! هنر آن است‌ که شهوت و غضب و سایر قوا باشند اما تحت کنترل دستورات دین و عقل قرار بگیرند.» (1) بعد از مقید بودن به این مرحله، انجام مستحبات و ترک مکروهات توصیه می شود، و در این زمینه اعتدال، با توجه به شرایطی که هر کسی دارد، باید رعایت شود. توضیح آنکه: یکی از اموری که در شکوفایی جان و طهارت نفس انسان مفید است، و از سقوط او در جهت بعد معنوی جلوگیری می‌کند، عادت داشتن نسبت به انجام دادن کارهای خیر است. امام محمّد باقر (علیه السلام) در این زمینه می‌فرمایند: «...عَوِّدُوا أَنْفُسَكُمْ‏ الْخَيْر(2) خودتان را به کارهای خیر، عادت دهید.» در واقع، اگر چه هر عملی که برای رضای خدا انجام شود، محبوب الهی خواهد بود، ولی آن‌چه که از خود عمل صالح، مهم‌تر است، استمرار آن می‌باشد. زیرا این تداوم، موجب تاثیر گذاری مثبت بر جان انسان می‌گردد. به عنوان مثال اگر در جایی آب به صورت قطره قطره، ولی مداوم، بر سنگی بچکد، بالأخره در سنگ اثر خواهد کرد. در حالی که اگر مقدار عظیمی آب یک دفعه بر آن سنگ ریخته شود، تأثیر چندانی در سنگ نخواهد داشت. به عبارتی عمل خیر اگر کم باشد، ولی همیشگی باشد، اثرش از عمل زیاد ولی موقتی، بیشتر خواهد بود. مثلاً کسی که هر روز فقط یک صفحه قرآن بخواند، ارزش این عمل، پیش خدا بیشتر از قرآن خواندن کسی است که در عرض یک ماه چند ختم قرآن کند و یازده ماه دیگر به هیچ عنوان سراغ آن نرود. نور کم و ضعیف یک فانوس برای ​کسی که در مسیر تاریک و ظلمانی قرار دارد، مفیدتر است از روشن شدن یک لحظه‌ای نور یک پراژکتور، زیرا نور آن فانوس اگر چه ضعیف است، ولی چون دوام دارد، بالاخره شخص را به مقصد می رساند و از خطر گمراهی نجات می‌دهد. حق تعالی به این امر مهم این‌گونه اشاره می‌فرماید: «...فَاعْبُدْهُ وَاصْطَبِرْ لِعِبَدَتِهِ(3) خدا را عبادت کن و البته در راه عبودیت او صبر و استقامت داشته باش» امام محمّد باقر (علیه السلام) نیز در این رابطه می‌فرمایند: الف: «أَحَبُّ الْأَعْمَالِ إِلَى اللَّهِ- عَزَّ وَ جَلَّ- مَا دَاوَمَ‏ عَلَيْهِ‏ الْعَبْدُ وَ إِنْ قَل‏َّّ (4) پیش خداوند عزّوجلّ، هیچ چیز محبوب تر از عملی نیست که بر آن مداومت شود، هر چند که کم باشد.» ب: «إنّي اُحِبُّ أن أدُومَ عَلَى العَمَلِ إذا عَوَّدْتُهُ نَفسي ... و إنَّ أحَبَّ الأعمالِ إلَى اللّه ِ ما دِيمَ عَلَيها(5)هر گاه به كارى [عبادى ]عادت كنم دوست دارم بر آن مداومت ورزم... محبوب‌ترين كارها در پيش‌گاه خداوند كارى است كه با مداومت همراه باشد.» بنابراین مهم تر از خود عمل، تداوم و مستمر انجام دادن آن، و خودداری از افراط و تفریط است که: «رهرو آن نیست گهی تند و گهی خسته رود رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود» بنابراین در عبادات مستحبی افراط نکنید و همیشه حال و نشاط را حفظ کنید. ب: اسلام دین رهبانیت و گوشه نشینی و عزلت صرف نیست. اسلام دین دنیا و آخرت است. هنر این است که ما در میان جمع باشیم و بتوانیم کشیک نفس بکشیم که در کنج عزلت بودن و گناه نکرن هنر نیست. امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: «الْعَارِفُ‏ شَخْصُهُ‏ مَعَ‏ الْخَلْقِ‏ وَ قَلْبُهُ مَعَ اللَّه‏ (6) عارف، جسمش در ميان مردم است و دلش با خداوند متعال» «از برون در میان بازارم/وز درون خلوتی است با یارم» شاهد گویای این امر، سبک زندگی اهل بیت (علیهم السلام) است که در اوج مدارج عرفانی بودند با شدت عباداتی که داشتند، اما در عین حال در میان مردم زندگی می کردند و حشر و نشر با افراد جامعه خویش داشتند. پی‌نوشت ها: 1-محیطی، علی، صراط سلوک، انتشارات قائم آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، ص131. 2.مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏، بحار الأنوار( ط- بيروت)،دار إحياء التراث العربي‏،بيروت‏،1403 ق،ج46 ص244. 3.مریم/65. 4. كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق‏،كافي( ط- دار الحديث)، دار الحديث‏،قم‏،ق 1429، ج3ص212. 5. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏، بحار الأنوار( ط- بيروت)،دار إحياء التراث العربي‏،بيروت‏،1403 ق‏، ج84 ص37. 6.همان، ج3،ص14.
موضوع قفل شده است