جمع بندی نقد اسپینوزا بر هدایتگری کتاب مقدس

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نقد اسپینوزا بر هدایتگری کتاب مقدس
سلام  فیلسوفی مطرح وجود دارد به نام باروخ اسپینوزا که در خانواده ای مذهبی و یهودی به دنیا امد او مشغول فلسفه شد و جزء مطرح ترین خرد گرایان است  ایشون میگه همه ی ادیان ساختگی هستند و دلیلشون اینه: ۰۱ کتاب های مقدس همگی در آیاتی وابسته به شرایط و محل نزول و حدیث  هستند به طوری که کتاب مقدس خاصیت هدایت خود را از دست می دهد و محدود به شرایط نزول می شود اگر کسی وجه نزول را نفهمد آیه را هم نمی فهمد  اولا کتاب مقدس محدود میشه به وجه نزول دوما وجه نزول در جاهای متعددی مورد اختلافه (مثلا آیه ولایت) و در بعضی جا ها وجه نزول مجهول است و به طور کامل وجه نزول را نمی دانیم بنابراین کتاب مقدس به جای اینکه هدایت کند با وابستگی به وجه نزول تفرقه و گمراهی می اندازه به جای اینکه هدایت کند  ثالثا کسی که به شان نزول دسترسی نداشته باشه مثلا در روستایی یا جایی است نمی تونه فقط بر اساس کتاب مقدس هدایت بشه پس این کتاب ناقصه  ایشون همه ی کتاب های مقدس را با همین سه دلیل زیر سوال می بره بنده از کارشناسی این مسائل را سوال کردم اما ایشون جواب حکیمانه ای نداد  نظر شما چیه؟
با نام و یاد دوست             کارشناس بحث: استاد مسلم
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و احترام
فیلسوفی مطرح وجود دارد به نام باروخ اسپینوزا که در خانواده ای مذهبی و یهودی به دنیا امد او مشغول فلسفه شد و جزء مطرح ترین خرد گرایان است  ایشون میگه همه ی ادیان ساختگی هستند و دلیلشون اینه: ۰۱ کتاب های مقدس همگی در آیاتی وابسته به شرایط و محل نزول و حدیث  هستند به طوری که کتاب مقدس خاصیت هدایت خود را از دست می دهد و محدود به شرایط نزول می شود اگر کسی وجه نزول را نفهمد آیه را هم نمی فهمد  اولا کتاب مقدس محدود میشه به وجه نزول دوما وجه نزول در جاهای متعددی مورد اختلافه (مثلا آیه ولایت) و در بعضی جا ها وجه نزول مجهول است و به طور کامل وجه نزول را نمی دانیم بنابراین کتاب مقدس به جای اینکه هدایت کند با وابستگی به وجه نزول تفرقه و گمراهی می اندازه به جای اینکه هدایت کند  ثالثا کسی که به شان نزول دسترسی نداشته باشه مثلا در روستایی یا جایی است نمی تونه فقط بر اساس کتاب مقدس هدایت بشه پس این کتاب ناقصه  ایشون همه ی کتاب های مقدس را با همین سه دلیل زیر سوال می بره بنده از کارشناسی این مسائل را سوال کردم اما ایشون جواب حکیمانه ای نداد  نظر شما چیه؟
  در خصوص تفسیر سخنان اسپینوزا در مورد «خدا» اختلاف نظر وجود دارد، برخی او را منکر خدای ادیان میدانند، و برخی فهم او را دقیق ترین فهم از خدای ادیان توصیف می کنند. خصوصا با توجه به اینکه اسپینوزا از سوی یهودیان طرد شد انگیزه برای اتهام بی خدایی به او شدت گرفت. به هر حال در این که واقعا آنچه فرمودید به اسپینوزا قابل انتساب باشد خودش محل بحث است، و باید سخن ایشان به صورت دقیق دیده شود. اسپینوزا البته اشکالاتی به سند کتاب مقدس یهود دارد اما بنده ندیده ام که به نقد تمام کتاب های آسمانی و قرآن کریم ورود کرده باشد. اما به هر حال در خصوص این اشکال فارغ از اینکه استنادش به اسپینوزا درست باشد یا خیر باید به چند نکته توجه بفرمایید: نکته اول: این که فهم برخی از آیات در گروی توجه به شأن نزول آنهاست حرفی نیست، اما اینکه بگوییم هیچ آیه ای بدون توجه به شأن نزول آن قابل فهم نیست قطعا حرف نادرستی است. بسیاری از احکام و اخلاقیات ناظر به زمان و مکان خاصی نیست و قرآن یا سایر کتب آسمانی دارند از یک حقیقت سخن می گویند. دعوت به توحید، دعوت به اخلاص، دعوت به خوش اخلاقی با مردم، دعوت به احترام والدین و مسائلی مانند آن اصلا در گرو فهم شأن نزول آیات نیست. بنابراین عمده تعالیم کتب آسمانی برای عموم مردم قابل فهم است، چه شهری باشند، و چه در دور افتاده ترین روستاها. مثلا شما همین امروز تصور کنید آیا آیات قرآن برای یک روستایی قابل فهم نیست؟ به جز یک بخش محدود، آنچه مهم تر بوده و تاثیر بنیادی تری دارد مثل توحید و معاد و مانندآن کاملا واضح و شفاف است.   نکته دوم: نکته دوم اینکه اختلاف در شأن نزول ها هرگز به معنای این نیست که امکان تشخیص شأن نزول صحیح وجود نداشته نباشد. اینکه مردم در آن اختلاف می کنند در عمده موارد به خاطر تکیه به پیش فرض ها و پیش داوری هاست. وگرنه در عمده موارد قرائن محکم حداقل در خصوص قرآن کریم وجود دارد. به عنوان مثال در مورد همین آیه ولایت که فرمودید سعدالدین تفتازانی که از بزرگترین علمای اهل سنت است می گوید: «نزلت باتفاق مفسرین فی علی بن ابیطالب؛ به اتفاق مفسرین این آیه در شأن علی(ع9 نازل شده است   نکته سوم: آنچه که ابزار انتقال معناست، زبان و سخن گفتن است. بنابراین اگر می شود به گونه ای سخن گفت که نیاز به شأن نزول نباشد پس چرا کتب آسمانی را به صورت کامل وابسته به شأن نزول معرفی می کنیم؟ ما انسان ها امروزه به راحتی با هم حرف می زنیم، سخنان یکدیگر را برای هم نقل می کنیم، کتاب هایی که غربی ها و شرقی ها نوشته اند را ترجمه می کنیم و...؛ و در هیچ کجا ندانستن شأن نزول ما را در فهم معنا دچار مشکل نمی کند.  
Amirreza123 said in نقد اسپینوزا بر هدایتگری کتاب مقدس
سلام  فیلسوفی مطرح وجود دارد به نام باروخ اسپینوزا که در خانواده ای مذهبی و یهودی به دنیا امد او مشغول فلسفه شد و جزء مطرح ترین خرد گرایان است  ایشون میگه همه ی ادیان ساختگی هستند و دلیلشون اینه: ۰۱ کتاب های مقدس همگی در آیاتی وابسته به شرایط و محل نزول و حدیث  هستند به طوری که کتاب مقدس خاصیت هدایت خود را از دست می دهد و محدود به شرایط نزول می شود اگر کسی وجه نزول را نفهمد آیه را هم نمی فهمد  اولا کتاب مقدس محدود میشه به وجه نزول دوما وجه نزول در جاهای متعددی مورد اختلافه (مثلا آیه ولایت) و در بعضی جا ها وجه نزول مجهول است و به طور کامل وجه نزول را نمی دانیم بنابراین کتاب مقدس به جای اینکه هدایت کند با وابستگی به وجه نزول تفرقه و گمراهی می اندازه به جای اینکه هدایت کند  ثالثا کسی که به شان نزول دسترسی نداشته باشه مثلا در روستایی یا جایی است نمی تونه فقط بر اساس کتاب مقدس هدایت بشه پس این کتاب ناقصه  ایشون همه ی کتاب های مقدس را با همین سه دلیل زیر سوال می بره بنده از کارشناسی این مسائل را سوال کردم اما ایشون جواب حکیمانه ای نداد  نظر شما چیه؟
سلام ، با کسب اجازه از محضر استاد مسلم گرامی ، دیدگاه این فیلسوف هلندی به اختصار نفی کتب آسمانی و به تبع آن ادیان الهی است ایشان منکر نزول وحی از جانب خداوند به قلب پیامبران بوده و کتب آسمانی را ساخته و پرداخته' ذهن بشر میداند و برای اثبات این ادعا به مفاهیم مطرح شده در کتب الهی اشاره، آنها را متاثر از شرایط زمانی و مکانی دانسته و نقش هدایتگر و جهان شمول آنها را در همه' زمانها انکار میکند. برخلاف شهرت خردگرایی اسپینوزا این استدلال بیشتر بر پایه' سفسطه استوار است تا عقلانیت زیرا برای تکذیب حقیقت امری ابتدا لازم است شاخص های حقیقت بوضوح تبیین و تعریف گردد . بزبان تمثیل زمانی میتوان ادعا نمود که گل و خاک از استحکام و مقاومت لازم برای خانه سازی برخوردار نیست که تعریف واحد و مشترک از شاخص های یک خانه' محکم ارایه داده و مثلا سیمان را بعنوان کاملترین و مناسب ترین نمونه برای تحقق ساخت بنای محکم بعنوان جایگزین خاک و گل معرفی نمود ممنونم .    
جمع بندی پرسش: گفته شده «باروخ اسپینوزا» که یکی از مطرح ترین خرد گرایان است معتقد است همه ی ادیان ساختگی هستند. دلیل ایشان این است که کتاب های مقدس همگی در آیاتی وابسته به شرایط و محل نزول و حدیث  هستند به طوری که کتاب مقدس خاصیت هدایت خود را از دست می دهد و محدود به شرایط نزول می شود و اگر کسی وجه نزول را نفهمد آیه را هم نمی فهمد. از طرف دیگر وجه نزول در بسیاری از موارد مورد اختلاف و مجهول است. علاوه بر اینکه برخی انسان ها که به منابع مطالعاتی دسترسی ندارند اصلا نمی توانند به همین وجه نزول های مورد اختلاف دست پیدا کنند.   پاسخ: در خصوص تفسیر سخنان «اسپینوزا» در مورد «خدا» اختلاف نظر وجود دارد، برخی او را منکر خدای ادیان میدانند، و برخی فهم او را دقیق ترین فهم از خدای ادیان توصیف می کنند. خصوصا با توجه به اینکه «اسپینوزا» از سوی یهودیان طرد شد انگیزه برای اتهام بی خدایی به او شدت گرفت. به هر حال در این که واقعا آنچه فرمودید به «اسپینوزا» قابل انتساب باشد خودش محل بحث است، و باید سخن ایشان به صورت دقیق دیده شود. «اسپینوزا» البته اشکالاتی به سند کتاب مقدس یهود دارد اما بنده ندیده ام که به نقد تمام کتاب های آسمانی و قرآن کریم ورود کرده باشد. اما به هر حال در خصوص این اشکال فارغ از اینکه استنادش به «اسپینوزا» درست باشد یا خیر باید به چند نکته توجه بفرمایید:   نکته اول: اینکه آیات و فهم آنها وابسته به شأن نزول باشد دلالتی بر این ندارد که ادیان ساختگی باشند!! ساختگی بودن دین یعنی دین منشأ الهی نداشته باشد، اما فهم ناپذیری دین، یعنی ممکن است منشأ الهی داشته باشد، اما فقط برای مردم همان زمان قابل فهم است و به درد مردم این زمان نمیخورد. بنابراین منشأ دین، و فهم دین دو مقوله کاملا جدای از هم هستند و اثبات یا ابطال یکی به معنای اثبات یا ابطال دیگری نیست.   نکته دوم: این که فهم برخی از آیات در گرو توجه به شأن نزول آنهاست حرفی نیست، اما اینکه بگوییم هیچ آیه ای بدون توجه به شأن نزول آن قابل فهم نیست قطعا حرف نادرستی است. بسیاری از احکام و اخلاقیات ناظر به زمان و مکان خاصی نیست و قرآن یا سایر کتب آسمانی دارند از یک حقیقت سخن می گویند که برای همه قابل فهم است. موضوعاتی مانند دعوت به توحید، دعوت به اخلاص، دعوت به خوش اخلاقی با مردم، دعوت به احترام والدین و مسائلی مانند آن اصلا در گرو فهم شأن نزول آیات نیست. بنابراین عمده تعالیم کتب آسمانی برای عموم مردم قابل فهم است، چه شهری باشند، و چه در دور افتاده ترین روستاها. مثلا شما همین امروز تصور کنید آیا آیات قرآن برای یک روستایی قابل فهم نیست؟ به جز یک بخش محدود، آنچه مهم تر بوده و تاثیر بنیادی تری دارد مثل توحید و معاد و مانند آن کاملا واضح و شفاف است.   نکته سوم: نکته سوم اینکه اختلاف در شأن نزول ها هرگز به معنای این نیست که امکان تشخیص شأن نزول صحیح وجود نداشته نباشد. اینکه مردم در آن اختلاف می کنند در عمده موارد به خاطر تکیه به پیش فرض ها و پیش داوری هاست. وگرنه در عمده موارد قرائن محکم حداقل در خصوص قرآن کریم وجود دارد. به عنوان مثال در مورد آیه ولایت و شأن نزول آن علی رغم اختلافات اما سخنان برخی از بزرگان اهل سنت به خوبی گویای مسئله است و کار شأن نزول را تمام می کند. «سعدالدین تفتازانی» که از بزرگترین علمای اهل سنت است می گوید: «نزلت باتفاق المفسرين في علي بن أبي طالب (رضي اللّه عنه) حين أعطى السائل خاتمه و هو راكع في صلاته‏؛ به اتفاق مفسرین این آیه در شأن علی بن ابیطالب(علیه السلام) نازل شده است آنگاه که در رکوع نماز انگشترش را به فقیری داد.(1)   نکته چهارم: آنچه که ابزار انتقال معناست، زبان و سخن گفتن است. بنابراین اگر می شود به گونه ای سخن گفت که نیاز به شأن نزول نباشد پس چرا کتب آسمانی را به صورت کامل وابسته به شأن نزول معرفی می کنیم؟ ما انسان ها امروزه به راحتی با هم حرف می زنیم، سخنان یکدیگر را برای هم نقل می کنیم، کتاب هایی که غربی ها و شرقی ها نوشته اند را ترجمه می کنیم و...؛ و در هیچ کجا ندانستن شأن نزول ما را در فهم معنا دچار مشکل نمی کند. بنابراین اینکه ما فهم یک کلام را منحصر در آگاهی از شأن نزول بدانیم، در حقیقت خارج کردن زبان از آن هدفی است که برای آن ایجاد شده است.   پی نوشت ها: 1. تفتازانی، سعدالدین، شرح المقاصد، الشريف الرضي‏، قم، چاپ اول، 1409، ج5، ص270.  
موضوع قفل شده است