چیزی به نام تمکین عاطفی و وجوب آن ریشه فقهی ندارد و چنین چیزی که امروزه مطرح می شود در فقه وجود ندارد آنچه که در فقه هست حق مرد در تأمین نیاز جنسی خویش و وظیفه زن در قبال آن است
سجاد;98247 نوشت:
:moteajeb!:
با سلام خدمت کاربر محترم و تشکر از سئوال شما
از اظهارات حضرتعالی متعجب شدم در فقه از تمام نیاز های انسان در جامعه و خانواده بحث می شود نه فقط نیاز جنسی !
سلام علیکم ، منظور بنده فقه در حیطه خانواده بود ، البته بنده نیز وقتی متوجه شدم که در فقه و در حیطه ی خانواده فقط حول مسائل جنسی مسئله وجود دارد بسیار متعجب شدم، و از آنجایی که جامعه نیز از سلولهایی به نام خانواده تشکیل یافته طبیعی هست که نظریه (فروید) که معطوف به نیاز جنسی هست ، متبادر گردد.
قسمت دیگر سوالم را شفاف عرض می کنم که با توجه به اینکه زنان موجوداتی احساساتی هستند چرا در فقه در حیطه خانواده در مورد عواطف و احساسات زنان مسائل فقهی وجود ندارد ؟ آیا فقه بر اساس نیازها و طبیعت بشری هست؟ اگر بله چرا طبیعت احساسی زن در نظر گرفته نشده است؟
سلام علیکم ، منظور بنده فقه در حیطه خانواده بود ، البته بنده نیز وقتی متوجه شدم که در فقه و در حیطه ی خانواده فقط حول مسائل جنسی مسئله وجود دارد بسیار متعجب شدم، و از آنجایی که جامعه نیز از سلولهایی به نام خانواده تشکیل یافته طبیعی هست که نظریه (فروید) که معطوف به نیاز جنسی هست ، متبادر گردد.
قسمت دیگر سوالم را شفاف عرض می کنم که با توجه به اینکه زنان موجوداتی احساساتی هستند چرا در فقه در حیطه خانواده در مورد عواطف و احساسات زنان مسائل فقهی وجود ندارد ؟ آیا فقه بر اساس نیازها و طبیعت بشری هست؟ اگر بله چرا طبیعت احساسی زن در نظر گرفته نشده است؟
با سلام خدمت کاربر محترم سرکار tobeh و تشکر از ادامه بحث
در پاسخی که از حقیر نقل فرمودید هم وجود داشت که به دو جامعه کوچک و بزرگ خانواده و اجتماع در پاسخ اشاره کرده بودم .
بنابراین عرضم این است که احکام خانواده در فقه هم منحصر به موارد جنسی نیست و نمی دانم چطور حضرتعالی به این نتیجه رسیدید و آنرا مشابه نظرگاه فروید دانستید !
برای آشنایی بیشتر با احکام خانواده می توانید لینک زیر را پی گیری فرمایید :
بین دو تعبیر احساسی و حساس تفاوت هایی است که موجب می شود همان طور که عرض کردم ما از تعبیر اول در مورد جنس زن استفاده نکنیم ولی شما ظاهرا اصرار دارید از همین تعبیر استفاده نمایید !
در پاسخ گذشته برخی از مواردی که در فقه عاطفی بودن و جنسیت متفاوت زن در نظر گرفته شده است را عرض کردم که برخی از آنها مانند معاف بودن زنان از پرداخت هزینه منزل ویژه محیط خانواده بود و برخی از آنها هم عمومیتی داشت که خانواده را هم شامل می شد مانند اینکه در فقه هر کار سخت و مشقت داری از زن نفی شده و بر او واجب نیست مانند رسیدگی به فرزندان و تر و خشک کردن آنان و رسیدگی به کار منزل مانند پخت و پز و ...
در پناه حق باشید
اونقدر که بنده ی حقیر این مطالب رو دنبال کردم ، فقط فهمیدم دعوا به اصطلاح سر لحاف ملا نصر الدینه! یعنی مباحث اونقدر در هم تنیده که کلافش رو واقعا به سختی می شه باز کرد. به نظر من هر بحثی رو جدا کنیم و هر سوالی رو در موضع خودش مطرح کنیم. البته ظاهرا طرفداران حقوق تضییع شده ی خانمها بیشترن! با اینکه احتمالا تا چند صباح دیگه مردها هم مکتب مینیسم را علم می کنند. راستی می دونستید فمنیست ها به کلمه ی هیستوری به معنی تاریخ هم اعتراض دارند؟ چون بوده His Story در حالیکه باید باشد Her Story یکی نیست بگه به تو چه؟ تربچه!( این الان اند ادبیات طنز بود):khandeh!: اما جدای از شوخی بهتره بحثهای مهریه ، نفقه، ارث، دیه و حقوق متقابل، مدیریت مرد، نشوز و غیره هر کدام تفکیک بشه تا بشه یک به یک بحث کرد. لازمه به عرض برسونم قبل از این بحثها مواظب باشیم که آیا واقعا اسلام را با عقل پذیرفته ایم؟ چون تعبد روحیه ای است متعالی که پس از امتحانات بسیار الهی می شه به اون رسید. و نکنه ما هم چون یا زن هستیم یا مرد در عرصه ی منافع و خواست شخصی قلم بزنیم. بدانیم که خداوند خالق زن و مرد است و برای او تفاوت در تقواست « إن اکرمکم عندالله أتقاکم، همانا محبوب ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست» و « انا خلقناکم من ذکر أو انثی، ما شما را از مرد و زن خلق نموده ایم» و آیات دیگر الهی که نشاندهنده ی ارزش یکسان زن و مرد در آفرینش است و تفاوتها در نوع خلقت و نوع مسئولیت است . زن و مرد مثل هم نیستند ، لذا مسئولیت و حقوق متفاوتی مطابق با خلقتشان دارند. اما اگر ارزش زن را می خواهیم بدانیم کافیست به این سلام خدا توجه کنیم که یک زن را محور خلقت خطاب می فرماید: « السلام علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و السر المستودع فیها» سلام بر فاطمه و پدرش و شوی او و فرزندانش و ... پایدار و سربلند باشید!
بین دو تعبیر احساسی و حساس تفاوت هایی است که موجب می شود همان طور که عرض کردم ما از تعبیر اول در مورد جنس زن استفاده نکنیم ولی شما ظاهرا اصرار دارید از همین تعبیر استفاده نمایید !
بنده اصرار بر این گزینه ندارم ، در سراسر این سایت که از حقوق زنان سوال شده ، در پاسخ به گزینه احساساتی بودن تاکید شده ، بنده هم آن را مبنا قرار داده و عرض کردم اگر زنان احساساتی هستند ، چرا در فقه احساسات آنان در نظر گرفته نشده ، برای اینکه در فقه احساسات بانوان در نظر گرفته نشده ، خیلی زود مضع خود را عوض می کنید و از کلمه حساس استفاده می کنید ، که فکر نمی کنم بین حساس و احساساتی تفاوتی زیادی باشد.
کاربر مهمان خوش آمدید
سلام علیکم ، منظور بنده فقه در حیطه خانواده بود ، البته بنده نیز وقتی متوجه شدم که در فقه و در حیطه ی خانواده فقط حول مسائل جنسی مسئله وجود دارد بسیار متعجب شدم، و از آنجایی که جامعه نیز از سلولهایی به نام خانواده تشکیل یافته طبیعی هست که نظریه (فروید) که معطوف به نیاز جنسی هست ، متبادر گردد.
قسمت دیگر سوالم را شفاف عرض می کنم که با توجه به اینکه زنان موجوداتی احساساتی هستند چرا در فقه در حیطه خانواده در مورد عواطف و احساسات زنان مسائل فقهی وجود ندارد ؟ آیا فقه بر اساس نیازها و طبیعت بشری هست؟ اگر بله چرا طبیعت احساسی زن در نظر گرفته نشده است؟
با سلام خدمت کاربر محترم سرکار tobeh و تشکر از ادامه بحث
در پاسخی که از حقیر نقل فرمودید هم وجود داشت که به دو جامعه کوچک و بزرگ خانواده و اجتماع در پاسخ اشاره کرده بودم .
بنابراین عرضم این است که احکام خانواده در فقه هم منحصر به موارد جنسی نیست و نمی دانم چطور حضرتعالی به این نتیجه رسیدید و آنرا مشابه نظرگاه فروید دانستید !
برای آشنایی بیشتر با احکام خانواده می توانید لینک زیر را پی گیری فرمایید :
http://www.balagh.net/persian/feqh/library/30/index.htm
بین دو تعبیر احساسی و حساس تفاوت هایی است که موجب می شود همان طور که عرض کردم ما از تعبیر اول در مورد جنس زن استفاده نکنیم ولی شما ظاهرا اصرار دارید از همین تعبیر استفاده نمایید !
در پاسخ گذشته برخی از مواردی که در فقه عاطفی بودن و جنسیت متفاوت زن در نظر گرفته شده است را عرض کردم که برخی از آنها مانند معاف بودن زنان از پرداخت هزینه منزل ویژه محیط خانواده بود و برخی از آنها هم عمومیتی داشت که خانواده را هم شامل می شد مانند اینکه در فقه هر کار سخت و مشقت داری از زن نفی شده و بر او واجب نیست مانند رسیدگی به فرزندان و تر و خشک کردن آنان و رسیدگی به کار منزل مانند پخت و پز و ...
در پناه حق باشید
اونقدر که بنده ی حقیر این مطالب رو دنبال کردم ، فقط فهمیدم دعوا به اصطلاح سر لحاف ملا نصر الدینه!
یعنی مباحث اونقدر در هم تنیده که کلافش رو واقعا به سختی می شه باز کرد.
به نظر من هر بحثی رو جدا کنیم و هر سوالی رو در موضع خودش مطرح کنیم. البته ظاهرا طرفداران حقوق تضییع شده ی خانمها بیشترن! با اینکه احتمالا تا چند صباح دیگه مردها هم مکتب مینیسم را علم می کنند. راستی می دونستید فمنیست ها به کلمه ی هیستوری به معنی تاریخ هم اعتراض دارند؟ چون بوده His Story در حالیکه باید باشد Her Story
یکی نیست بگه به تو چه؟ تربچه!( این الان اند ادبیات طنز بود):khandeh!:
اما جدای از شوخی بهتره بحثهای مهریه ، نفقه، ارث، دیه و حقوق متقابل، مدیریت مرد، نشوز و غیره هر کدام تفکیک بشه تا بشه یک به یک بحث کرد.
لازمه به عرض برسونم قبل از این بحثها مواظب باشیم که آیا واقعا اسلام را با عقل پذیرفته ایم؟ چون تعبد روحیه ای است متعالی که پس از امتحانات بسیار الهی می شه به اون رسید. و نکنه ما هم چون یا زن هستیم یا مرد در عرصه ی منافع و خواست شخصی قلم بزنیم. بدانیم که خداوند خالق زن و مرد است و برای او تفاوت در تقواست « إن اکرمکم عندالله أتقاکم، همانا محبوب ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست» و « انا خلقناکم من ذکر أو انثی، ما شما را از مرد و زن خلق نموده ایم» و آیات دیگر الهی که نشاندهنده ی ارزش یکسان زن و مرد در آفرینش است و تفاوتها در نوع خلقت و نوع مسئولیت است . زن و مرد مثل هم نیستند ، لذا مسئولیت و حقوق متفاوتی مطابق با خلقتشان دارند.
اما اگر ارزش زن را می خواهیم بدانیم کافیست به این سلام خدا توجه کنیم که یک زن را محور خلقت خطاب می فرماید:
« السلام علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و السر المستودع فیها» سلام بر فاطمه و پدرش و شوی او و فرزندانش و ...
پایدار و سربلند باشید!
بنده اصرار بر این گزینه ندارم ، در سراسر این سایت که از حقوق زنان سوال شده ، در پاسخ به گزینه احساساتی بودن تاکید شده ، بنده هم آن را مبنا قرار داده و عرض کردم اگر زنان احساساتی هستند ، چرا در فقه احساسات آنان در نظر گرفته نشده ، برای اینکه در فقه احساسات بانوان در نظر گرفته نشده ، خیلی زود مضع خود را عوض می کنید و از کلمه حساس استفاده می کنید ، که فکر نمی کنم بین حساس و احساساتی تفاوتی زیادی باشد.