جمع بندی وسوسه اعتقادی

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
وسوسه اعتقادی
سلام من چند وقت پیش کتاب یدر رابطه با امام علی ع و امام حسین ع مطالعه کردم و خب همش شیطان این شک رو در من ایجاد میکنه که از کجا میدونی چندین هزار سال پیش امامان وجود داشتن و خب اگر انسان گنج درونی داشته باشه شیطون همش میخواد انسان رو گمراه کنه و حتی گاهی وفتا بهم میگه که از کجا میدونی خدا وجود داره میدونم شاید به نظر برسه که این سوالات خیلی مسخره است و جوابی داده نشه ولی خب حس میکنم این دین فقط تقلیدیه و تصویر درستی از خدا بهم نشون داده نشده
با نام و یاد دوست           کارشناس بحث: استاد مسلم
جمع بندی پرسش: ایمان مثل گنجی در درون ماست و شیطان دائما می خواهد آن را از ما گرفته و ما را گمراه کند. شیطان این شک را در من ایجاد میکند که از کجا میدانی چندین هزار سال پیش امامان وجود داشته اند؟ شاید به نظر برسد که این سوالات مسخره است ولی خب حس میکنم دینم بدون پاسخ به این سوالات، تقلیدی هست. پاسخ: اینکه نسبت به اعتقاداتتان دغدغه مند هستید و آنها را به درستی گنج درونتان میدانید خیلی خوب است. سوالتون اصلا سوال مسخره ای نیست و یک دغدغه جدی خصوصا در میان قشر متدین هست. یعنی یک سوال نادر و کمیاب هم نیست بلکه ما بارها با این سوال برخورد داشته ایم. در این خصوص باید به چند نکته توجه بفرمایید: نکته اول: نکته اولی که باید توجه بفرمایید این است که شبهاتی که در مورد خدا، دین و ائمه(علیهم السلام) به ذهن انسان می آید گاهی از یک مسئله علمی و شبهه برخاسته اند که پاسخ به آنها در گرو بیان علمی آن مسئله است، و گاهی از وسواس ذهنی برخاسته اند، و منشأ روانشناختی دارند. اگر این شک و تردید در مورد وجود خدا و مانند آن به همراه یک شبهه خاص به ذهن شما می آید این شک، یک شک علمی است و باید برای رفع آن به این سوال و شبهه پاسخ داد، اما اگر هیچ سوال و شبهه خاصی در ذهن انسان نیست، اما دل بی قرار است، انسان مرتب به خودش می گوید نکند که خدا نباشد؟! نکند که امامان نبوده باشند! در اینجا این شک منشأ روانشناختی دارد و پاسخ های علمی کارایی چندانی ندارند. بنابراین یک گام مهم در این مسئله این است که نوع شکاکیت خودتان را بشناسید. نکته دوم: راه درمان شبهات علمی و مقاوم شدن در برابر آنها مطالعات دینی، مشورت با کارشناسان، و پرهیز از مراجعه به سایت ها و کتاب های گمراه کننده است. هر چقدر هم انسان به اعتقادات خودش باور داشته باشد بالاخره مطالعه کتاب ها، و خواندن مطالب سایت هایی که با تکنیک های روانشناختی و تحریک احساسات به دنبال بدبین کردن انسان هستند ذهن انسان را آلوده و مشوش خواهد کرد. بنابراین به جدّ از مطالعه این متون گمراه کننده بپرهیزید. فعلا باید باور خودتان را تقویت کنید، به همین منظور با کمک کارشناسان یک سیر مطالعاتی برای خودتان ترسیم کنید و در این مسیر با کارشناسان همواره در ارتباط باشید. اما راه مقابله با شکاکیت روانشناختی بی خیال درمانی است. ذهن انسان خیلی بازیگر است و انسان را نسبت به آنچه که نسبت به آن حساس است تحریک می کند. مثلا شما هرگز در وجود پادشاهان ساسانی و هخامنشی یا اسکندر و تیمور به شک نمی افتید، چون ذهن شما روی بود و نبود آنها حساسیتی ندارد، اما همین که روی چیزی حساس بشوید ذهن شما هم روی آن حساس می شود. حساسیت ذهن مثل لثه ملتهب است که هر چه بیشتر آن را تحریک کنید بیشتر ملتهب میشود. خود خداوند هم این را میدانسته و به همین خاطر حتی در روایات متعدد هم آمده است که افکار شرک آلودی که ناخواسته به ذهن انسان می آیند بخشیده شده و گناهی بر انسان نوشته نمیشود. بنابراین نباید بیخودی روی آنها حساس شوید، چون این حساسیت که البته برخاسته از غیرت دینی است کار را نه تنها بهتر نمی کند بلکه این وسواس ذهنی را در انسان ماندگارتر و ریشه دارتر می کند. این افکار، گناه هم نیستند، چه برسد به این که شرک و کفر باشند. اگر ترکیبی از شک علمی و روانشاختی در درون شما هست، با پاسخ محکم به تمامی ابهاماتی که در ذهن دارید پاسخ بدهید و آنها را روی یک کاغذ بنویسید و سپس دیگر به این مسله فکر نکنید. هر بار که ذهنتان به سمت شک و شهه رفت به خودتان بگویید من تکلیف این مسئله را روی کاغذ مشخص کرده ام، پس فعلا تا شبهه  وسوال جدیدی وجود ندارد این مسئله جای فکر کردن ندارد و لازم نیست به ان فکر کنم. با توجه به اینکه اعتقادتان را گنج درونتان میدانید من احتمال میدهم مشکل شما بیشتر وسواس های ذهنی باشد تا شک و تردیدهای علمی، و این نوع شکاکیت روانشناختی یا وسواس های ذهنی بیشتر به کارشناسان مشاوره مربوط میشود، بنابراین اگر احساس می کنید شکتان بیشتر از این نوع است حتما از کارشناسان مشاوره کمک بگیرید. نکته سوم: اما در مورد وجود امامان باید توجه بفرمایید که اعتبار یک گزاره تاریخی بستگی به میزان شواهد تاریخی و نقل های آن دارد، اگر  چند نفر در طول تاریخ یک واقعه را بیان کنند خب طبیعتا انسان به یقین نمیرسد، و هر چقدر شدت گزارش ها و شواهد تاریخی بیشتر باشد بر اطمینان و یقین انسان افزوده میشود. مثلا اگر یک نفر به شما بگوید سر خیابان تصادف شده شاید باور نکند، اما اگر شدند ده نفر، و بعد 100 نفر و... دیگر جای تردید برای شما نمی ماند. امروز در جمعیت بیش از یک میلیارد نفری مسلمانان چه شیعه و چه اهل سنت حتی یک نفر در وجود امام علی(علیه السلام) و امام حسین(علیه السلام) تردیدی ندارد. اگر در گذشته وجود این امامان مورد اختلاف می بود طبیعتا امروز هم مسلمانان دو دسته میشدند، اما یک دست بودن همه آنان نشان میدهد در وجود ایشان هیچ اختلافی نبوده است که امروز هم باقی مانده باشد. نکته دیگر شواهد تاریخی مثل حرم و بارگاه ایشان است، نمیشود بی خودی یک دفعه یک حرم و بارگاه را ساخت!! دقت کنید مثلا ما اگر امروز بی خودی وسط شهر یک حرم بسازیم مردم این زمان میفهمند این بیخودی ساخته شده و آن را برای آیندگان نقل می کنند. اما در مورد حرم امامان هیچ کسی حتی اهل سنت و کافران و مشرکین نگفته اند که این حرم ها بی خودی ساخته شده اند و کسی در آنها دفن نشده است!
موضوع قفل شده است