جمع بندی بیان واقعیتی که عیب نیست بلکه ویژگی فرد است آیا غیبت هست؟

تب‌های اولیه

5 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بیان واقعیتی که عیب نیست بلکه ویژگی فرد است آیا غیبت هست؟
سلام خدمت شما  بعضی سخنان که در گفت و گوها میگوییم مشخص نیست که غیبت هستند یا نه مثلا پ با لحن شوخی به دوستم بگویم که 《استاد فلانی باز از خواب بیدار شد و شروع کرد به حرف زدن در گروه کلاسی》 چون در این ایام از این مسئله که بعضی استاد هایمان از صبح زود انتظار دارند در گروه کلاسی حاضر باشیم و در بحث های درسی شرکت کنیم گلایه مندیم با همکلاسیها از سر شوخی از این حرفها میزنیم که وای استاد فلانی از صبح آنلاین میشود و حرف میزند... این حرف را نه برای مسخره کردن و بیان عیب استاد گفتم نه با عصبانیت درباره او حرف زدن بلکه با لحن شوخی که عجب استادهایی داریم از صبح شروع میکنند به حرف زدن درباره درس.. آیا این کلام به منزله غیبت است و من که چند بار اینکار را کرده ام باید توبه کنم؟ و آیا در هر شرایطی که حرف فرد غایب را برای شوخی کردن بزنیم گناه غیبت است؟ لطفا در مورد اون مثالی که گفته ام بگویید غیبت است یا خیر چون از این موارد پیش میاید در گفت و گوهام در این روزها نمیدانم غیبت بوده اند یا خیر.ممنون از شما
با نام و یاد دوست         کارشناس بحث: استاد حنیف
سلام خدمت شما  بعضی سخنان که در گفت و گوها میگوییم مشخص نیست که غیبت هستند یا نه مثلا پ با لحن شوخی به دوستم بگویم که 《استاد فلانی باز از خواب بیدار شد و شروع کرد به حرف زدن در گروه کلاسی》 چون در این ایام از این مسئله که بعضی استاد هایمان از صبح زود انتظار دارند در گروه کلاسی حاضر باشیم و در بحث های درسی شرکت کنیم گلایه مندیم با همکلاسیها از سر شوخی از این حرفها میزنیم که وای استاد فلانی از صبح آنلاین میشود و حرف میزند... این حرف را نه برای مسخره کردن و بیان عیب استاد گفتم نه با عصبانیت درباره او حرف زدن بلکه با لحن شوخی که عجب استادهایی داریم از صبح شروع میکنند به حرف زدن درباره درس.. آیا این کلام به منزله غیبت است و من که چند بار اینکار را کرده ام باید توبه کنم؟ و آیا در هر شرایطی که حرف فرد غایب را برای شوخی کردن بزنیم گناه غیبت است؟ لطفا در مورد اون مثالی که گفته ام بگویید غیبت است یا خیر چون از این موارد پیش میاید در گفت و گوهام در این روزها نمیدانم غیبت بوده اند یا خیر.ممنون از شما
  بسم الله الرحمن الرحیم عرض سلام و احترام غیبت تعریفی دارد و شرایطی؛ که در صورت تحقق این شرایط، غیبت مصداق پیدا می کند. اما اگر تمام یا یکی از شرایط وجود نداشت، غیبت نیست. غیبت در اصطلاح به این معناست که شخصی از عیب دیگری مطلع شده و آن را در غیاب او، با دیگران در میان بگذارد؛ به طوری که اگر به گوش او برسد، ناراحت شود.  امام صادق (علیه السلام) فرموده اند: «الغِيبَةُ أن تقولَ في أخيكَ ما سَتَرَهُ اللّهُ علَيهِ ، و أمّا الأمرُ الظاهِرُ فيهِ مِثلُ الحِدَّةِ و العَجَلَةِ فلا»؛ غيبت آن است كه درباره برادرت چيزى بگويى كه خداوند آن را پوشيده نگه داشته است؛ اما [سخن گفتن از] خصلتهاى آشكارى چون تندخويى و شتابزدگى، غيبت نيست. (۱) و عیب یک مفهوم عرفی ست که می تواند در فرهنگ های مختلف، متفاوت باشد. در مورد سوال شما به طور خاص، به نظر نمی رسد که گفتن چنین چیزی، به شوخی، بیانِ‌ عیب محسوب شده و این کار مصداق غیبت باشد. در عین حال خودتان بهتر می توانید این را متوجه شوید.         پی نوشت: ۱. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، مترجم شیخی، حمیدرضا، موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، قم؛ ج ۸؛ ص ۵۸۴
  جمع بندی پرسش: برخی صحبت هایی که به صورت شوخی بیان شده و برای مسخره کردن یا بیان عیب نیست، مصداق غیبت محسوب می شود؟ مثل شوخی هایی که در مورد اساتید در کلاس آنلاین گفته می شود. آیا باید توبه کرد؟   پاسخ: غیبت تعریفی دارد و شرایطی؛ که در صورت تحقق این شرایط، غیبت مصداق پیدا می کند. اما اگر تمام یا یکی از شرایط وجود نداشت، غیبت نیست. غیبت در اصطلاح به این معناست که شخصی از عیب دیگری مطلع شده و آن را در غیاب او، با دیگران در میان بگذارد؛ به طوری که اگر به گوش او برسد، ناراحت شود. امام صادق (علیه السلام) فرموده اند: «الغِيبَةُ أن تقولَ في أخيكَ ما سَتَرَهُ اللّهُ علَيهِ ، و أمّا الأمرُ الظاهِرُ فيهِ مِثلُ الحِدَّةِ و العَجَلَةِ فلا»؛ غيبت آن است كه درباره برادرت چيزى بگويى كه خداوند آن را پوشيده نگه داشته است؛ اما [سخن گفتن از] خصلتهاى آشكارى چون تندخويى و شتابزدگى، غيبت نيست. (۱) و عیب یک مفهوم عرفی ست که می تواند در فرهنگ های مختلف، متفاوت باشد. در مورد سوال شما به طور خاص، به نظر نمی رسد که گفتن چنین چیزی، به شوخی، بیانِ‌ عیب محسوب شده و این کار مصداق غیبت باشد. در عین حال خودتان بهتر می توانید این را متوجه شوید.   پی نوشت: ۱. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، مترجم شیخی، حمیدرضا، موسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، قم؛ ج ۸؛ ص ۵۸۴
موضوع قفل شده است