دورهمی کاربران انجمن گفتگوی دینی

تب‌های اولیه

917 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
در زادالمعاد از جابربن عبدالله انصاری منقول است که گفت: در جمعه آخر ماه رمضان به خدمت حضرت رسول (ص) رسیدم. چون نظر آن حضرت بر من افتاد فرمود: این آخرین جمعه است از ماه مبارک رمضان، پس آن را وداع کن و بگو:   اَللَّهُمَّ لا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهِْد مِنْ صِیامِنا اِیّاهُ فَانْ جَعَلْتَهُ فَاجْعَلْنی مَرْحُوماً وَ لا تَجْعَلْنی مَحْرُوماً.   زیرا که هر کس این دعا را در این روز بخواند به یکی از دو خصلت نیکو ظفر می‌یابد یا به رسیدن به ماه رمضان آینده یا به آمرزش خدا و رحمت بی‌انتها.
سلام خیلی حرف دارم ولی حس میکنم  نباید چیزی بگم  مثلا می خوام بگم .... بعدش تو ذهنم میارم ی کاربری با ریش و ی ....نشسته بعدش حرف های منو میخونه فک کن با اون ریش و حالا بییاد مسئول و حالا بدترش این که ..خودتون میدونید دیگه باشه می ترسم   نمیتونم چیزی بگم نه که همه اینجا بزرگ شدن الا من یکی... بچه مچه هم که دیگه نمیاد خلاصه حالا از مدیر سایت هم نمیترسم ولی از کاربرای شبیه مدیر سایت میترسم  هیشکی نیست همه ماهی ی بار هم نمیان تنهایی نمیتونم حرف بزنم ...اصلا چقد اینجا ترسناک ... تنها جایی که راحتم مث باغ گل یا بهشت میممونه تایپیک شهداست اونجا خیلی راحت میشه حرف زد دوست داشتید برید تایپیک سید میثم    
سلااااام  عصر عید با عطر و بوی یاس کنار خانواده حال خوشی دارد دنیا را برایتان شاد و شادی را برایتان دنیا دنیا آرزومندم  عصرتون پراز  شکوفه های اجابت عیدتان مبارک
سلااااام  آقا من یادم رفته چه شکلی نقل قول میزدم تو این قالب Smile 
سلااااام خداقوت کسی اینجا نیست؟
guest said in سلام
سلام خیلی حرف دارم ولی حس میکنم  نباید چیزی بگم  مثلا می خوام بگم .... بعدش تو ذهنم میارم ی کاربری با ریش و ی ....نشسته بعدش حرف های منو میخونه فک کن با اون ریش و حالا بییاد مسئول و حالا بدترش این که ..خودتون میدونید دیگه باشه می ترسم   نمیتونم چیزی بگم نه که همه اینجا بزرگ شدن الا من یکی... بچه مچه هم که دیگه نمیاد خلاصه حالا از مدیر سایت هم نمیترسم ولی از کاربرای شبیه مدیر سایت میترسم  هیشکی نیست همه ماهی ی بار هم نمیان تنهایی نمیتونم حرف بزنم ...اصلا چقد اینجا ترسناک ... تنها جایی که راحتم مث باغ گل یا بهشت میممونه تایپیک شهداست اونجا خیلی راحت میشه حرف زد دوست داشتید برید تایپیک سید میثم
یافتم یافتم  سلااااام خوبید خوشید سلامتید ؟ هرچه میخواهد دل تنگت بووووگوووو نترس از کی میترسی:))))
اللیل والنهار said in سلام
یافتم یافتم  سلااااام خوبید خوشید سلامتید ؟ هرچه میخواهد دل تنگت بووووگوووو نترس از کی میترسی:))))
  سلام شما خوبید من می خواستم بگم عاشق تک تک اسکدینی های عزیز هستم و ارزوی سلامتی دارم برای همه  التماس دعا
guest said in یافتم یافتم 
اللیل والنهار said in سلام
یافتم یافتم  سلااااام خوبید خوشید سلامتید ؟ هرچه میخواهد دل تنگت بووووگوووو نترس از کی میترسی:))))
  سلام شما خوبید من می خواستم بگم عاشق تک تک اسکدینی های عزیز هستم و ارزوی سلامتی دارم برای همه  التماس دعا
سلااااام  خوبم خداروشکر آفلین هااا نترس حرفتو راحت بزن Smile خب از اون جایی که نمیدونم همچنان خانم بودی یا آقا عاشق بقیه هم باشید فعلا عاشق من یکی نباشید:)))) یه خبر خوشحال کننده اینکه من قوانین یادم رفته تو این مدت که نبودم عاشق اسکدینی ها بودن خلاف قوانین بود؟:)))))
اللیل والنهار said in یافتم یافتم 
guest said in یافتم یافتم 
اللیل والنهار said in سلام
یافتم یافتم  سلااااام خوبید خوشید سلامتید ؟ هرچه میخواهد دل تنگت بووووگوووو نترس از کی میترسی:))))
  سلام شما خوبید من می خواستم بگم عاشق تک تک اسکدینی های عزیز هستم و ارزوی سلامتی دارم برای همه  التماس دعا
سلااااام  خوبم خداروشکر آفلین هااا نترس حرفتو راحت بزن Smile خب از اون جایی که نمیدونم همچنان خانم بودی یا آقا عاشق بقیه هم باشید فعلا عاشق من یکی نباشید:)))) یه خبر خوشحال کننده اینکه من قوانین یادم رفته تو این مدت که نبودم عاشق اسکدینی ها بودن خلاف قوانین بود؟:)))))
  ببخشید منظورتون از آفلاین ها چیه ..؟      
guest said in یافتم یافتم 
ببخشید منظورتون از آفلاین ها چیه ..؟
سلام وقت بخیر  خخخخ آفلین= آفرین  هااااا = آره، بله  چه دختری هستی بلد نیستی اینا رو Lol چرا حالا پست رو ویرایش زدی یکم شو خوندم برگشتم بقیه رو بخونم حذف کردی چون حدس میزدم حذف کنی قبلش اسکرین شات گرفتم Smile  ولی حسابی دلتون پر بود هاااا  الانم از دست من ناراحتی؟ 
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم عجل لولیک الفرج سلام علیکم و رحمه الله و برکاته چه قامتش عوض شده این سایت حذف پست چطوری است؟ است سر زدن به دوستان قدیم چگونه است؟ جناب معصومی که رفته اند هنوز  مدیر سایت کی هستند همان؟ اری اسک دین سایت خاطرات جوانی. یا علی(س)
عجب عجب تو به افرین میگی افلین ... میدونستم میای می خونی نمیخواستم همه حرفامو بخونن معلومه اگرم خوندی با دقت نخوندی ..گفتم با دخترا فرق دارم در ضمن نمیدونستم افلین ها کجاش لوس بیشتر مشکوک هاااا واسه شیراز ... اگه به جنسیتم گیر ندی  نه ناراحت نیستم ..اگرم بازم پست های قبلیمو خونده باشی من از تو توی پست اولم معذرت خواستم   
رستگاران said in بسم الله الرحمن الرحیم
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم عجل لولیک الفرج سلام علیکم و رحمه الله و برکاته چه قامتش عوض شده این سایت حذف پست چطوری است؟ است سر زدن به دوستان قدیم چگونه است؟ جناب معصومی که رفته اند هنز آیا مدیر سایت کی هستند همان؟ اری اسک دین سایت خاطرات جوانی. یا علی(س)
سلام همه قدیمی ها هستن  فقط ترخدا یبار جملتو چک کن گفتی ایا مدیر سایت کی هستند ؟  
guest said in بسم الله الرحمن الرحیم
رستگاران said in بسم الله الرحمن الرحیم
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم عجل لولیک الفرج سلام علیکم و رحمه الله و برکاته چه قامتش عوض شده این سایت حذف پست چطوری است؟ است سر زدن به دوستان قدیم چگونه است؟ جناب معصومی که رفته اند هنز آیا مدیر سایت کی هستند همان؟ اری اسک دین سایت خاطرات جوانی. یا علی(س)
سلام همه قدیمی ها هستن  فقط ترخدا یبار جملتو چک کن گفتی ایا مدیر سایت کی هستند ؟  
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم عجل لولیک الفرج سلام علیکم و رحمه الله و برکاته خدارا شکر که هستند یاد دوران مدیریت سرکار روز و شب Smile توی چت باکس سایت بخیر توی این قالب نمی شه پست رو حذف کرد؟ ممنون از تذکرتان. اصلاح می کنم یا علی(س)
رستگاران said in بسم الله الرحمن الرحیم
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم عجل لولیک الفرج سلام علیکم و رحمه الله و برکاته خدارا شکر که هستند یاد دوران مدیریت سرکار روز و شب Smile توی چت باکس سایت بخیر توی این قالب نمی شه پست رو حذف کرد؟ ممنون از تذکرتان. اصلاح می کنم یا علی(س)
سلااااام وقت بخیر  عجب مدیریتی هم داشتم همه شاکی هستن Lol پایین پست گزینه حذف ندارید؟
گزینه حذف رو کاربران ندارن؟  
guest said in عجب عجب تو به افرین میگی
عجب عجب تو به افرین میگی افلین ... میدونستم میای می خونی نمیخواستم همه حرفامو بخونن معلومه اگرم خوندی با دقت نخوندی ..گفتم با دخترا فرق دارم در ضمن نمیدونستم افلین ها کجاش لوس بیشتر مشکوک هاااا واسه شیراز ... اگه به جنسیتم گیر ندی  نه ناراحت نیستم ..اگرم بازم پست های قبلیمو خونده باشی من از تو توی پست اولم معذرت خواستم
سلااااام  آفلین چی چی شیراز؟ متوجه نشدم  خداروشکر که دلخور نیستید دیگه Lol
اللیل والنهار said in گزینه حذف رو کاربران ندارن؟ 
گزینه حذف رو کاربران ندارن؟  
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم عجل لولیک الفرج سلام علیکم و رحمه الله و برکاته به استناد این عکس خیر اما با زدن ویرایش یک دکمه حذف هست که گویا کاربران دسترسی ندارند. یا علی(س)
اللیل والنهار said in بسم الله الرحمن الرحیم
رستگاران said in بسم الله الرحمن الرحیم
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم عجل لولیک الفرج سلام علیکم و رحمه الله و برکاته خدارا شکر که هستند یاد دوران مدیریت سرکار روز و شب Smile توی چت باکس سایت بخیر توی این قالب نمی شه پست رو حذف کرد؟ ممنون از تذکرتان. اصلاح می کنم یا علی(س)
سلااااام وقت بخیر  عجب مدیریتی هم داشتم همه شاکی هستن Lol پایین پست گزینه حذف ندارید؟
سلام چت باکس بود بهتر بود  سایت زنده تر بود با جناب مسعود چه بحث هایی داشیم هست هنوز؟ کبوتر حرم و کاپیتان چی هستند؟ لبخند اومده هنوز؟ به گاست گرامی هم که هنوز مشکوکید که دخترند یا پسر. اللهم عجل لولیک الفرج. یاعلی(س)
جناب رستگاران هستند بعضیاشون الیل اره خداروشکر این اهنگ تقدیم به هر کی دوس داشت اهنگه..   اینجوری که من آخه دلمو دادم برا تو اینجوری دلم داره هی میکنه هواتو عاشقت شدم کسی ام نمیاد به جا تو توی دل من آخه حک شد اون چشاتو    
در صبح روز نبرد، سقراط خـود را مـهیای جـنگی خونین کرد یعنی پیاز خرید و به زعم سـربازان، پیـاز شجاعت را می‌افزاید. ولی متأسفانه هیچگونه تأثیر مستقیم، یا بهرحال هیچگونه اثر فوری مشاهده نکرد. و اینچنین به میدان کشیده شد-به هـنگ سـنگین اسـلحه که افراد در حال درجا زدن در زمینی باتلاقی بودند و مرتبا در آن فرو می‌رفتند. در پیـش و پس او جـوانان دهاتی یونانی تلوتلو می‌خوردند، آنها او را متوجه کردند که زرادخانه‌های یونان سپرها را برای افراد چاقی چون او بـسیار کـوچک سـاخته‌اند. سقراط خود نیز به این فکر افتاده بود، منتهی در اطرافش افراد پهـنی بـودند، کـه آن سپرهای باریک و مسخره، تنها قسمتی از اندامشان را می‌پوشاند. فیلسوف نفس‌زنان در زمین باتلاقی می‌دوید. همه‌چیز به آن بستگی داشت که او فاصلهٔ زیادی به دست آورد انـشاء الله جـوانان خوب و سر براه در پشـت سـر او بتوانند برای مدتی حملهٔ دشمن را دفع کنند. ناگهان احساس دردی شدید کرد-کف پای چپش می‌سوخت-فکر کرد اصلا نمی‌تواند این درد را تحمل کند. ناله‌کنان خود را به زمین انداخت، اما فریاد درد تازه‌ای از او بـلند شـد. مشوش به اطراف خود نگریست و همه‌چیز را دریافت-آنجا خارستان بود. زمین پست پر از خارهای نوک تیز بود. «حالا باید به پایم فرو بروی؟» با چشمانی اشک‌آلود به اطراف نگریست تا جایی بـدون خـار پیدا کـند و بنشیند پیش از آنکه برای دومین‌بار به زمین بیفتد، روی یک پا لنگ‌لنگان، به دور خود می‌چرخید. مجبور بود فورا خـار را بیرون بکشد. برایش غیرممکن بود که خود را حرکت دهد، حاضر بود هر کاری کند تا آن درد را حتی برای یک‌بار در کف پا احساس نکند، نمی‌دانست چـه بـاید بـکند. ناگهان شروع به فریاد کشیدن کرد. به عـبارت دقـیقتر، شنید که دارد فریاد می‌کشد، شنید که از قفسهٔ سینه‌اش صدایی چون صدای شیپور بیرون می‌آید: «بیایید اینجا هنگ سه-بـه آنـها نـاز شصت نشان دهید- بیایید بچه‌ها.» هم‌زمان خود را دید که شـمشیر به دست دور خود می‌چرخد-و در برابر او در آن خارستان یک سرباز ایرانی نیزه‌ای به دست، نیزه را به طرف او انداخت و سقراط یـقهٔ او را گـرفته و بـه زمین کوبیدش. سقراط برای بار دوم فریاد کشیدن خود را شنید، که فـرمان مـی‌داد: «بچه‌ها یک وجب هم عقب‌نشینی نکنید، آنها را در دست داریم، آنجایی که آنها را می‌خواستیم، این ... را -کـراپولوس بـا نـفر ششمی به جلو-نولوس تو به سمت راست هرکس که عقب نـشینی کـند پوسـت از سرش می‌کنم» در کمال تعجب از همراهان خود دو نفر را دید که با نفرت به او نگاه مـی‌کردند. آرامـ گـفت: فریاد بکشید. شما را به خدایان سوگند فریاد بکشید.» یکی از آن دو نفر زبانش بند آمده بـود و دیـگری واقعا شروع کرد به فریاد کشیدن ایرانی که جلوی آنها به خاک افـتاده بـود بـه سختی خود را بلند کرد و به خارستان گریخت. از بیشه ده دوازده نفری تلوتلو خوران خسته و درمـانده مـی‌آمدند. ایرانیان از صدای فریادها پا به فرار گذاشتند آنها از کمینگاه دشمن در هراس بودند. یکی از هـموطنان از سـقراط کـه هنوز روی زمین نشسته بود پرسید: «اینجا چه خبر است؟» «هیچی، فقط اینطور اینجا نایستید. مـرا نـگاه نکنید، بهتر است به اینطرف و آنطرف بدوید و دستور بدهید، تا دشمن نـفهمد کـه تـعداد ما کم است.» مرد مکث‌کنان گفت: «بهتر است فرار کنیم.» سقراط اعتراض‌کنان فریاد زد: «یک قـدم هـم بـرنمی‌گردید، مگر شما را ترس برداشته است؟» اگر بخت یارش نبود و می‌ترسید حرفهایش در سربازان اثـری نـداشت. چه در همان زمان از دور صدای کاملا مشخص سواره نظام شنیده شد که به زبان یونانی حرف مـی‌زدند و فـریادهای وحشیانه می‌کشیدند. هرکس می‌داند ایرانیان در این روز چه شکستی خوردند و به کلی نـابود شـدند. آنها جنگ را به پایان رساندند. بخشی از رمان برشت بنام سقراط زخمی  
 ۱. بیت‌الاحزان ۲. آرامگاه امامان ۳. دختران پیامبر ۴. همسران پیامبر ۵. عقیل و عبدالله بن جعفر ۶. مالک و نافع ۷. ابراهیم فرزند پیامبر ۸. حلیمه سعدیه. بقیع پیش از تخریب 
سلام باز این جا رفت تو سکوت  
سلام.چرا سوال مارا جواب نمی دهید؟ الان چندروزی است که پرسیدم.. لطقا" سوالاتم را کارشناس محترم پاسخ بگویند.ممنون. یاعلی
AliRaza1 said in سلام.چرا سوال مارا جواب نمی
سلام.چرا سوال مارا جواب نمی دهید؟ الان چندروزی است که پرسیدم.. لطقا" سوالاتم را کارشناس محترم پاسخ بگویند.ممنون. یاعلی
سلام وقت به خیر  موضوع تاپیکتون رو بفرمایید تا پیگیری بشه
سلام . موضوع تاپیکم عوالم هستی است. لطفا" پاسخ دهید. ونیز چند تا سایت مذهبی ومعرفتی معرفی کنیدکه درباره  همچنین سولاتی مقالات ویا نوشته ها ویا پاسخهای  داشته باشد..ممنون ازشما یاعلی
مشخص نیست چه کسی یا چه کسانی دراین دوره زمانه خوب است یابد؟ همه آینه یکدیگرشده اند.اما آینه ها چه رنگی اند؟خورشید طاوع می کندوتاریکی ازمیان می روداما آینه ها نمی درخشندچرا؟چرا ؟ چرا؟ لطفا" نوشته ما را تفسیریامعنی کنید.یاهرکسی هرنظری یابرداشتی دارد لطفا"بنویسد.بانشکر. یاحق  
AliRaza1 said in سلام . موضوع تاپیکم عوالم
سلام . موضوع تاپیکم عوالم هستی است. لطفا" پاسخ دهید. ونیز چند تا سایت مذهبی ومعرفتی معرفی کنیدکه درباره  همچنین سولاتی مقالات ویا نوشته ها ویا پاسخهای  داشته باشد..ممنون ازشما یاعلی
  چون سوالتون پاسخ مشابه داشته لینک موضوع مشابه همونجا براتون ارسال شده
اختلال ocd ( وسواس فکری و رفتاری )  
  • شستشوگرها از آلودگی می‌ترسند. آنها معمولا دست‌های‌شان را به طور مکرر می‌شویند.
  • وارسی‌کننده‌ها به طور مکرر، کارهایی را که عدم اطمینان از انجام آنها می‌تواند خطرآفرین یا آسیب‌زا باشد، چک می‌کنند، مواردی از قبیل قفل کردن درها یا بستن شیر اجاق گاز.
  • شکاک‌ها از این می‌ترسند که اگر کاری را درست یا بی‌عیب و نقص انجام ندهند، مجازات می‌شوند.
  • شمارشگر‌ها و برنامه‌ریزها دائما به نظم و ترتیب فکر می‌کنند و ممکن است درباره‌ی اعداد، رنگ‌ها یا ترتیب‌های خاص، خرافاتی در ذهن داشته باشند.
  • ذخیره‌سازها از این می‌ترسند که چیزی را دور بیندازند، مبادا دوباره به آن احتیاج پیدا کنند. آنها به طور وسواس‌گونه، چیزهایی را که نیاز ندارند یا استفاده نمی‌کنند، ذخیره (احتکار) می‌کنند.
داشتن افکار و رفتارهای وسواس‌گونه به معنی این نیست که شما حتما دچار اختلال وسواس فکری-عملی هستید. در افرادی که OCD‌ دارند، این افکار و رفتارها موجب اضطراب شدید، صرف وقت زیاد و اختلال در زندگی و روابط روزانه می‌شود.  مثلا ممکن است برای اطمینان از بسته بودن شیر اجاق گاز، بیست بار به سمت گاز رفته و آن را چک کنید، یا از ترس آلودگی، دست‌های‌تان را به حد افراط بشویید. اکثر افرادی که دچار اختلال وسواس فکری-عملی (OCD) هستند، هم وسواس فکری دارند و هم وسواس عملی، اما برخی افراد، فقط یکی از این دو را تجربه می‌کنند.   افکار وسواس‌گونه‌ی رایج در اختلال وسواس فکری-عملی عبارتند از:
  • ترس آلوده شدن توسط میکروب‌ها، خاک یا مواد آلوده‌ی دیگر
  • ترس از دست دادن کنترل و آسیب رساندن به خود یا دیگران
  • افکار و تصورات واضح یا شدید جنسی
  • تمرکز بیش از حد روی اخلاقیات
  • ترس از دست دادن یا نداشتن چیزهایی که شاید زمانی به آنها نیاز پیدا کنید
  • نظم و ترتیب: این ایده که هر چیزی باید «درست» سر جای خودش قرار بگیرد
  • خرافات: توجه بیش از حد به چیزهایی که خوش‌یمن یا بدیمن خوانده می‌شوند
وسواس رفتاری در مبتلایان ocd فکری - عملی :
  • بررسی مجدد و افراطی چیزهایی از قبیل قفل‌ها، وسایل و کلیدهای برق و غیره
  • تماس مکرر با اعضای خانواده برای اطمینان از صحت و سلامت آنها
  • شمردن، ضرب گرفتن با انگشت یا پا، تکرار کلمات خاص و انجام کارهای بی‌معنای دیگر برای کاهش اضطراب 
  • صرف زمان زیادی برای نظافت و شست‌و‌شو
  • حساسیت بیش از حد به نظم و ترتیب محیط پیرامون
  • جمع‌آوری خرت و پرت‌هایی مثل روزنامه‌های قدیمی یا ظروف خالی غذا
  برشی از مقاله بیماری وسواس فکری و چگونگی و راه های درمان آن
سالروز شهادت سید میثم تراهی را گرامی میداریم دوستان می تونن برای خوندن زندگی نامه تشرف ببرن توی تایپیک        
حالا خودمونیم ی پست الکی هیشکیو کوچیک نکرده  این همه سال دارم تو تایپیک سید میثم مینویسم. یکی از شماها نیومده ی حرفی چیزی بنویسه اولا خیلی از دوستان میومدن ولی الان چن سال هیشکی ی پست ی تشکر هیچی که معلوم بشه وقتی ی تایپیک این همه سال اپ میشه دوستان استقبال میکنن  مگه ما تو تایپیکا چن تا تایپیک شهدا داریم که رو اسکرول هستش یا اپ میشن والا برا خودم نمیگم برا شماها میگم  من که راهمو پیدا کردم  امیدوارم شما هم ی شهید یا چنتا داشته باشید بیاد به من بگید مطمئن باشید من پایم ی نفر تو اسکدین فقط پایه اینجور کارا بود که اونم معلوم نشد چه بلایی سرش اومد  شایدم هست یا سایت نمیاد یا اگه میاد خودشو نشون نمیده  هستن دوستان که بنا بر مصلحت یهو نا پدید میش انشالله که موفق باشند چی میگفتم به کجا کشید...
ای داد از دلم ...اخه دل وامونده پیش تو که جامونده این یعنی عشق ای داد از دلم ...بین این همه ادم دلم به تو دادم این یعنی عشق
خوب اینجا انگارشد واس ما   
خدایا ی کاری کن من کاری نکنم اینجارو هم ببندن مث ... خدایا کمک کن مث بچه خوب پست بزارم خدایا کمک کن فقط اهنگهای مجاز بزارم   شیطونی نکنم ..خدایا کمک کن همچنان ....      
دوستی مترسک و کلاغ مساوی مرگ مزرعه حواسمون باشه ..
سلااااام بچه ها احوال محوالتون؟  پارسال دوست امسال آشنا؟  یا پارسال آشنا امسالم باز آشنا؟  چه خبرا؟  
گوشیم  افتاد شیکست   هنگیده فقط میشه باهاش اهنگ گوش کرد و ..جواب تل بدی تمام.. کیا الان میگن حقته،؟
یکی از جاهای ترسناک حداقل برای من ترسناک باغ ها و ویلاهای بزرگ هستش یه روز پاییزی رو تجسم کنید هوا ابری باشه همه برگ ها ریخته باشن  کف زمین پر از برگ یکم هم نم بارون زده باشه روش یه کلاغ هم بالای درخته هوا هم داره تاریک میشه همه جا سکوت   شاید هر دو سه کیلومتر اونورتر شاید ی ویلای دیگه باشه  درختها همه جارو تاریک کردن ۵ تا اتاق خواب داره هر کدومش اندازه ی خونست ..ی نشیمن پیچ در پیچ ..کمد های بزرگ که بخوای درشونو باز کنی ۳ نفر ادم توش جا میشن.. معلوم نیست شب که خوابیدی اگه کسی بخواد ترو بکشه کسی صداتو میشنوه  
guest said in گوشیم 
گوشیم  افتاد شیکست   هنگیده فقط میشه باهاش اهنگ گوش کرد و ..جواب تل بدی تمام.. کیا الان میگن حقته،؟
خوبه دیگه،  بیشتر از این چی میخواین؟   
سلام و عرض ادب حضور عزیزان ، بنظر میرسد محدود کردن حوزه ی فعالیت سامانه ی اسکدین به امر پرسش و پاسخ از جذابیت این سایت فرهنگی کاسته است زیرا عبارت " پرسش و پاسخ" حامل این معناست که آنچه را شما نمیدانید ما میدانیم بنظرم اگر این نگاه از بالا به پایین تعدیل شود و سایت محیطی برای تبادل نظر تعریف شود شاهد استقبال بیشتر خواهیم بود در آنصورت کارشناسان محترم و زحمتکش میتوانند آموزه های خود را در قالب مباحثه به کاربران ارایه نمایند امروزه سیاست غالب بر سایت ها باید بگونه ای باشد که بتواند کاربر کم حوصله را ظرف چند ثانیه جذب نماید موید باشید.
چن روز پیش یک خبر از یک نماینده مجلس درباره میانگین آی کیو جمعیتی ایران منتشر شد و بعد  نماینده اصلاح کردن خبر دستکاری شده من نگفتم آی کیو ایرانی ها اول انقلاب ۱۰۴ بود الان  ۶۸ است بلکه گفتم ذخیره ژنتیک کاهش پیدا کرده و جمعیت رو به پیری میرود و جمعیت نخبگانی کشور افت خواهد کرد .    حقیقتش یه چن روزیه توی عدد ۶۸ گیرم . شامپانزه ۶۲ باشه ما بشیم ۶۸ ! قیمت مسکن کاهش پیدا میکنه ، درخت و موز گرون میشه  در عوض  سیر و پیاز ارزون میشه لباس ارزون میشه کرایه تاکسی و و اتوبوس و مترو و ارزون میشه برنج و روعن و نون هزینه تحصیلی مدرسه و دانشگاه کلا ارزون  اینجوری میشه ارزونی رو برگردوند ، برای موز و درخت بعد یه فکری میکنیم به معیشت فشار نیاد  
فاتح said in چن روز پیش یک خبر از یک
چن روز پیش یک خبر از یک نماینده مجلس درباره میانگین آی کیو جمعیتی ایران منتشر شد و بعد  نماینده اصلاح کردن خبر دستکاری شده من نگفتم آی کیو ایرانی ها اول انقلاب ۱۰۴ بود الان  ۶۸ است بلکه گفتم ذخیره ژنتیک کاهش پیدا کرده و جمعیت رو به پیری میرود و جمعیت نخبگانی کشور افت خواهد کرد .    حقیقتش یه چن روزیه توی عدد ۶۸ گیرم . شامپانزه ۶۲ باشه ما بشیم ۶۸ ! قیمت مسکن کاهش پیدا میکنه ، درخت و موز گرون میشه  در عوض  سیر و پیاز ارزون میشه لباس ارزون میشه کرایه تاکسی و و اتوبوس و مترو و ارزون میشه برنج و روعن و نون هزینه تحصیلی مدرسه و دانشگاه کلا ارزون  اینجوری میشه ارزونی رو برگردوند ، برای موز و درخت بعد یه فکری میکنیم به معیشت فشار نیاد  
سلام فاتح منم شنیدم این موضوع رو،  نمیدونم سندیت داره یا نه.   آی کیو رو توی سیستم های مختلفی میگن،  باید دید توی چه سیستمی بوده،  ولی معروفترینش همینه که تقریبا باید بین ۱۱۰ تا ۱۳۰ باشه و ادمهای باهوش بالاتر از ۱۵۰ هستند.   
سلام علیکم بله ، در این تعریف و رویکرد ، سنجش آی کیو فردی مد نظر نیست . استعداد میانگین جامعه با توجه به شاخصه هایی سنجش میشه . مثلا یک شاخص سنجشش ، محاسبه درصد و نسبت افراد جوان از پیره . اگر جوان بیشتر باشه و جامعه سیر به جوانی داشته باشه ، نمره بالاتری میگیره ،  شاخص دیگش جوایز علمیه معتبر جهانی ، دیگری میزان تحصیلات میانگین و چند شاخص دیگه که در جمع یک میانگین و میسازن ، میشه عدد میانگین آی کیو جمعیتی . واس ما فعلا داره رو به ارزونی میره    
روزگارانی اینجا خیلی خوب بود،  الان مثل شهرهای متروکه شده،  کسی نیست.  ادم رغبت نمیکنه شرکت کنه توی بحث.  حتی مسئول های سایتم دیگه دیر دیر میان سر میزنن.  نمیدونم چرا به حرف بچه ها گوش نکردن، شایدم خب مهم نیست.  
سلام بچه ها خوبین خوشین مخلص همگی عاشق اسکدین
راستی اینو یادم رفت بگم بعد اون 4 تا پست قبلی گوشیه نازنیم سوخت  باید یکی دیگه بخرم اومدم با لپ تاپ اونم وینش پرید دود شد رفت هوا هاردش مشکل پیدا کرده الانم با یه کام دیگه اومدم اینجوریا   MY LOVE ASKDIN
آن روز چه چیزی در طرف دیگر حیوان بارکش ما میگذارند !؟    راویان اسرار و طوطیان شیرین سخن و شکّر گفتار ، چنین نقل کرده اند که فیلسوفی بدیدار عارفی رفت و ازو پرسید : امر را در کشف الهی چگونه یافتی ؟ آیا همان است که فکر و نظر به ما اعطا کرده است ؟ عارف گفت : بلی و نه ! ارواح از اجساد خود پرواز میکنند و گردن ها از بدن هایشان جدا می شوند . دو یار قرار ملاقاتی دیگر گذاشتند که ، میسر نشد تا زمانی که خبر فوت فیلسوف به عارف میرسد و او برای تشییع فیلسوف میرود بسال ۵۹۵ هجری قمری فیلسوف در مراکش فوت کرده بود و وصیت کرده بود که او را برای دفن به زادگاهش قرطبه ببرند  . لذا جسد او را دید که بر یک طرف حیوان بارکشی نهادند و برای تعادل ، تالیفات فیلسوف را بر طرفی دیگر عارف چنین میگفت که من در آنجا  بی حرکت ، ایستاده بودم !   ==================== فتوحات مکیه ، ابن عربی ، محی الدین ، ج ۱ ص ۱۵۳
guest said in دوستی مترسک و کلاغ مساوی مرگ
دوستی مترسک و کلاغ مساوی مرگ مزرعه حواسمون باشه ..
کلاغهامترسک را می شناسندومترسک کلاغها را نمی شناسد.چرا؟چون کلاغها جاندرانند ومترسک بی جان. مرزعه تنها وقتی می میرد که آب به آن نرسد. ازبی آبی میمیردنه ازدوستی کلاغها بامترسک . پس حواسمون به گفته هاودیدهها وشنیدههایمان باشد.
آقا بعضی از این غزلهای حافظ خیلی خیلی استادانه هستند.  فکر کنم این غزل حافظ دیگه سرامد همه ی غزل هاش از تکنیک و ایهام و اینا باشه.  فکر نکنم نمونه ی این شعر توی ادبیات فارسی باشه و شایدم جهان.   فکر کنم این غزل به تنهایی اندازه ی ده هزار بیت ارزش داشته باشه.    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند .  .  .   
AliRaza1 said in دوستی مترسک و کلاغ مساوی مرگ
guest said in دوستی مترسک و کلاغ مساوی مرگ
دوستی مترسک و کلاغ مساوی مرگ مزرعه حواسمون باشه ..
کلاغهامترسک را می شناسندومترسک کلاغها را نمی شناسد.چرا؟چون کلاغها جاندرانند ومترسک بی جان. مرزعه تنها وقتی می میرد که آب به آن نرسد. ازبی آبی میمیردنه ازدوستی کلاغها بامترسک . پس حواسمون به گفته هاودیدهها وشنیدههایمان باشد.
عجب ببین این جملرو من که نگفتم ولی هر کی گفته منظوری داشته یا خواسته با ی جمله کوتاهانسان رو به فکر واداره و بهش ی نکته در مورده دوستی بده این همه میگن دوستی گرگ و میش مگه تو واقیعت داریم که شما گیر دادی به جان دار نبودن ی مترسک؟ مگه تو واقیعیت میشه ی گوسفند دستشو قلاب کنه گردنه اقا گرگ بگن و بخندن بعد گرگ اونو بخوره؟ اصلا مگه کلاغ تو واقعیت میتونه با مترسک دوست بشه این ها جملاتی هستن که وادار میکنن ما رو تو دوستی هامون مقایسه داشته باشیم واقعا خیلی باهوشی چطور فهمیدی ی مزرعه از بی ابی میمیره؟ ی مزرعه از خیلی چیزها میمیره یکیش بی ابی هستش انقد به مخت فشار نیار میترکه ی وقت