جمع بندی بدن برزخی

تب‌های اولیه

13 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بدن برزخی
باسلام. لطفا" بفرمایید بدن برزخی از چه تشکیل شده است؟آیا تشکیل بدن برزخی به این دنیا ربط دارد؟ یعنی تشکیل بدن برزخی به اعمال وکارهای زندگی این دنیایی قبل از مرگ بستگی دارد؟ اگر دارد چگونه ؟ وبه چه اعمالی وکارهای بستگی دارد؟آیا شکل آن بدن برزخی مثل شکل بدن این دنیایی است؟توضیح بفرمایید. مخصوصا"با استفاده از بیانات دینی وائمه علیه السلام.باتشکر.
با نام و یاد دوست         کارشناس بحث: استاد قول سدید
با سلام و عرض ادب و آرزوی سلامتی و تندرستی دوست عزیز پرسش شما از بخش های مختلفی تشکیل شده است. در ادامه، ذیل هر یک از آنها مختصرا پاسخی تقدیم می شود:
بخش اول: لطفا بفرمایید بدن برزخی از چه تشکیل شده است؟ با عنایت به آموزه های دینی، مسلم دانسته شده که میان دنیا و قیامت، برزخ وجود دارد و هر انسانی بعد از مرگ و ترک بدن مادی، به سرای دیگر وارد شده و دارای حیات برزخی می گردد.(1) اما با این حال، متفکران مسلمان درباره این امر که روح آدمی در برزخ، با چه بدنی همراه است، اختلاف نظر دارند. در واقع، حقیقت بدن برزخی مورد اختلاف واقع شده است: گروهی آن را مثالی می دانند و گروهی نیز آن را همین بدن دنیوی موجود در قبر تلقی می کنند. توضیح بیشتر این که گروهی از متفکران مسلمان بر این باورند که بدنی که دارای حیات برزخی است همین بدن دنیوی ساکن در قبر است که تماما یا بعضی از اجزایش در قبر دارای حیات می شود و از فشار قبر و یا نعمات برزخی برخوردار می شود.(2) اما طبق دیدگاه دیگر بدن برزخی بدن مثالی است نه بدن دنیوی. از این منظر، آدمی در لحظه پیدایش، مادی محض است اما به مرور زمان متکامل شده و دارای ابعاد دیگری همچون جسم مثالی و روح می شود. روح و جسم مثالی و جسم مادی سه بُعد متفاوت از یک حقیقت هستند نه این که سه مقوله کاملا متمایز از همدیگر باشند. روح آدمی بعد از مرگ از بدن مادی جدا می شود اما همچنان جسم و بدن مثالی دارد؛ چنانکه همچنان روح دارد. از این رو، آدمی بعد از مرگ، وجودی روحانی با بدن مثالی دارد به گونه ای که اگر کسی او را در سرای دیگر ببیند، می گوید این فرد همان فردی است که در دنیا می شناختم. بدن مثالی همان خصایص بدن مادی را دارد جز این که مادی نیست و حتی بعد از مرگ و ترک بدن مادی نیز با روح همراهی و ملازمت دارد(3). برخی از محققان نیز در جمع این دو دیدگاه، به این دیدگاه سوم سوق یافتند که برخي از وقايع برزخ مثل فشار قبر و سؤال و جواب قبر، با جسم دنيوي است اما ادامه حیات برزخی با جسم مثالي است.(4)  
بخش دوم: آیا تشکیل بدن برزخی به این دنیا ربط دارد؟ ... با عنایت به آنچه گذشت مشخص می شود طبق دیدگاه اول، بدن برزخی همین بدن دنیوی است ولی طبق دیدگاه دوم بدن برزخی بدن مثالی آدمی است که برخلاف بدن دنیوی که تابع شرایط و عوامل طبیعی است، متاثر از افعال و اوصاف اختیاری آدمی است.(5) با عنایت به توضیحاتی که گذشت، مشخص است که پاسخ به این پرسش بنا بر دیدگاه سوم چه چیزی است.
بخش سوم: آیا شکل آن بدن برزخی مثل شکل بدن این دنیایی است؟ طبق دیدگاه اول مشخص است که بدن برزخی همان بدن دنیوی است و به همین جهت، سوال منتفی است. اما طبق دیدگاه دوم و سوم، این سوال مطرح می شود که شکل و شمایل بدن مثالی چگونه است. بنا بر برخی از روایات، بعد از مرگ، روح آدمی به چیزی ملحق می شود که صورت و قالبش، مثل صورت و قالب بدن دنیوی است و آدمی می خورد و می آشامد.(6) این تعبیر نشان می دهد که بدن برزخی، همین بدن دنیوی نیست اما با این حال، به آن بی‌شباهت نیست. از سوی دیگر، بنا بر تجسم اعمال و تاثیر نفس و فضایل و رذایل آن در برساختن بدن مثالی، هر کسی بدن مثالی خاصی دارد که بیش از آن که شباهت به بدن دنیوی‌اش داشته باشد، به وضعیت روحی او شباهت دارد.(7) این بدن مثالی نه بعد از مرگ، بلکه در همین دنیا متولد شده اما چون آدمی اشراف خوبی به آن ندارد، آن را کاملا درک نمی کند مگر این که بواسطه مرگ، پرده ها کنار رفته و چشمان آدمی به حقیقت گشوده شوند. در همین راستا، ابا بصير می‌گوید به امام باقر (علیه السلام) عرض کردم: چقدر امسال حاجی به حج آمده است! فرمودند: «مَا أَكْثَرَ الضَّجِيجَ‏ وَ أَقَلَّ الْحَجِيج‏»(8)؛ سر و صدا خیلی است، امّا حاجی کم است. می‌گوید نفهمیدم منظور امام باقر (علیه السلام) چیست؟ ایشان فرمودند: از درز انگشت‌هایم نگاه کن. نگاه کردم دیدم که تعداد زيادي حیوان در حال طوافند و در بين آنها تعداد بسيار کمي انسان هم هستند. بنابراین، بدن مثالی آدمی شبیه به بدن دنیوی است و همین کارکردها را دارد اما شکل و شمایلش بر حسب سبک زندگی آدمی در دنیا است؛ کسی که خوب و نیک رفتار می کند و به اوصاف و اخلاق حسنه مزیّن شده، صورت نیکو می یابد و کسی که بدرفتاری کرده و به اخلاق زشت گرفتار شده، صورت زشت می یابد. این صورت نیک و زشت، در همین دنیا با آدمی است اما بعد از مرگ عیان می شود.
پی نوشت ها: 1. مومنون: 99-100 2. سید مرتضی، الذخيرة في علم الكلام، مؤسسه النشرالاسلامي، 1411ق، ص529؛ شیخ مفید، المسائل السرويۀ، قم، المؤتمرالعالمي للشيخ المفيد، 1413ق، ص67-68 3. برای مطالعه بیشتر، رک: عبودیت، عبدالرسول، درآمدی بر نظام حکمت صدرایی، انتشارات سمت، 1392ش، ج3، فصل 22 و 23 4. علامه مجلسی، بحارالانوار، مؤسسة الوفاء، بيروت، 1404 ق، ج6، ص270-271 5. صدرالمتالهین، الاسفار الاربعه فی الحکمه المتعالیه، انتشارات دار احیاءالتراث العربی، 1981م، ج9، ص31 6. علامه مجلسی، بحارالانوار، مؤسسة الوفاء، بيروت، 1404 ق، ج6، ص229 و ص253 7. صدرالمتالهین، الاسفار الاربعه فی الحکمه المتعالیه، انتشارات دار احیاءالتراث العربی، 1981م، ج9، ص18-19 8. علامه مجلسی، بحارالانوار، مؤسسة الوفاء، بيروت، 1404 ق، ج46، ص261
با سلام. با تشکر از شما جناب استاد که سوال ما را پاسخ دادید.وبخصوص با راهنمایی که به سوره مومنون ، ارجا فرمودید ما به جوابمان رسیدیم. واما یک سوال دیگر نیز داشتم وآن این که: عوالم هستی چندتا هستند؟ وبرچه اساسی تقسیم بندی شده اند؟وآیا روایت واحادیثی دراین مورد وجود دارد؟ لطفا"با توجه به احادیث باز توضیح بفرمائید.باتشکر .
با سلام و عرض ادب و احترام خدا را شاکرم که به پاسخ مطلوب دست یافتید. اما درباره پرسش اخیری که مرقوم فرمودید باید عرض شود: طبق آئین نامه اسک دین، برای پرهیز از آشفتگی مباحث و طرح نظرات مختلف و ایجاد پستهای ناهماهنگ و سهل الوصول بودن دستیابی به اطلاعات در باب هر موضوع و ... مقرّر شده در هر تاپیک فقط درباره یک موضوع گفتگو شود و پرسشهای جدید در پاپیکهای بعدی پیگیری شوند. با عنایت به همین مطلب، ممنون می شوم این پرسش را مستقلا ارسال بفرمایید تا در اسرع وقت پاسخگوی شما دوست عزیز باشیم. از خداوند متعال بهترین ها را برایتان آرزومندم.
 سلام دوباره استاد ، ما هم برای شما آرزوی تندرستی وسلامتی از خدای منان خواهانیم وامیدواریم همیشه موفق باشید. درمورد سوال هم حق باشماست باید دریک تاپیک جداگانه می کردم به ذهنم رسید ولی این کار را نکردم. ولی انشاء الله این پرسش را مستقلا" ارسال می کنم. با آرزوی توفیق وسلامتی برای شما وهمکارانتان.
ممنونم از لطف شما. اگر سوالی نیست، تاپیک را جمع بندی کنم. در پناه خداوند متعال، موفق و پیروز و سلامت باشید.
سلام استاد گرامی دیگر دراین تاپیک سوالی ندارم درتاپیک تازه سوال پرسیدم. ممنون از پاسختان.می توانید تاپیک را جمع بندی کنید.با تشکر ازشما.. یاعلی
جمع بندی پرسش  بدن برزخی از چه تشکیل شده است؟ آیا تشکیل بدن برزخی به این دنیا ربط دارد؟ یعنی تشکیل بدن برزخی به اعمال وکارهای زندگی این دنیایی قبل از مرگ بستگی دارد؟ اگر دارد چگونه ؟ و به چه اعمال و کارهای بستگی دارد؟ آیا شکل آن بدن برزخی مثل شکل بدن این دنیایی است؟ توضیح بفرمایید. مخصوصا با استفاده از بیانات دینی وائمه (علیه السلام). پاسخ این پرسش از بخش های مختلفی تشکیل شده است که در ادامه هر یک از آنها مختصرا پاسخی تقدیم می شود:   بخش اول: لطفا بفرمایید بدن برزخی از چه تشکیل شده است؟ با عنایت به آموزه های دینی، مسلم دانسته شده که میان دنیا و قیامت، برزخ وجود دارد و هر انسانی بعد از مرگ و ترک بدن مادی، به سرای دیگر وارد شده و دارای حیات برزخی می گردد.(1) اما با این حال، متفکران مسلمان درباره این امر که روح آدمی در برزخ، با چه بدنی همراه است، اختلاف نظر دارند. در واقع، حقیقت بدن برزخی مورد اختلاف واقع شده است: گروهی آن را مثالی می دانند و گروهی نیز همین بدن دنیوی موجود در قبر. توضیح بیشتر این که: گروهی از متفکران مسلمان بر این باورند که بدنی که دارای حیات برزخی است همین بدن دنیوی ساکن در قبر است که تماما یا بعضی از اجزایش در قبر دارای حیات می شود و از فشار قبر و یا نعمات برزخی برخوردار می شود.(2) اما طبق دیدگاه دیگر بدن برزخی بدن مثالی است نه بدن دنیوی. از این منظر، آدمی در لحظه پیدایش، مادی محض است اما به مرور زمان متکامل شده و دارای ابعاد دیگری همچون جسم مثالی و روح می شود. روح و جسم مثالی و جسم مادی سه بُعد متفاوت از یک حقیقت هستند نه این که سه مقوله کاملا متمایز از همدیگر باشند. روح آدمی بعد از مرگ از بدن مادی جدا می شود اما همچنان جسم و بدن مثالی دارد؛ چنانکه همچنان روح دارد. از این رو، آدمی بعد از مرگ، وجودی روحانی با بدن مثالی دارد به گونه ای که اگر کسی او را در سرای دیگر ببیند، می گوید این فرد همان فردی است که در دنیا می شناختم. بدن مثالی همان خصایص بدن مادی را دارد جز این که مادی نیست و حتی بعد از مرگ و ترک بدن مادی نیز با روح همراهی و ملازمت دارد(3). برخی از محققان نیز در جمع این دو دیدگاه، به این دیدگاه سوم سوق یافتند که برخي از وقايع برزخ مثل فشار قبر و سؤال و جواب قبر، با جسم دنيوي است اما ادامه حیات برزخی با جسم مثالي است.(4)   بخش دوم: آیا تشکیل بدن برزخی به این دنیا ربط دارد؟ ... با عنایت به آنچه گذشت مشخص می شود طبق دیدگاه اول، بدن برزخی همین بدن دنیوی است ولی طبق دیدگاه دوم بدن برزخی بدن مثالی آدمی است که برخلاف بدن دنیوی که تابع شرایط و عوامل طبیعی است، متاثر از افعال و اوصاف اختیاری آدمی است.(5) با عنایت به توضیحاتی که گذشت، مشخص است که پاسخ به این پرسش بنا بر دیدگاه سوم چه چیزی است.   بخش سوم: آیا شکل آن بدن برزخی مثل شکل بدن این دنیایی است؟ طبق دیدگاه اول مشخص است که بدن برزخی همان بدن دنیوی است و به همین جهت، سوال منتفی است. اما طبق دیدگاه دوم و سوم، این سوال مطرح می شود که شکل و شمایل بدن مثالی چگونه است. بنا بر برخی از روایات، بعد از مرگ، روح آدمی به چیزی ملحق می شود که صورت و قالبش، مثل صورت و قالب بدن دنیوی است و آدمی می خورد و می آشامد.(6) این تعبیر نشان می دهد که بدن برزخی، همین بدن دنیوی نیست اما با این حال، به آن بی‌شباهت نیست. از سوی دیگر، بنا بر تجسم اعمال و تاثیر نفس و فضایل و رذایل آن در برساختن بدن مثالی، هر کسی بدن مثالی خاصی دارد که بیش از آن که شباهت به بدن دنیوی‌اش داشته باشد، به وضعیت روحی او شباهت دارد.(7) این بدن مثالی نه بعد از مرگ، بلکه در همین دنیا متولد شده اما چون آدمی اشراف خوبی به آن ندارد، آن را کاملا درک نمی کند مگر این که بواسطه مرگ، پرده ها کنار رفته و چشمان آدمی به حقیقت گشوده شوند. در همین راستا، ابا بصير می‌گوید به امام باقر (علیه السلام) عرض کردم: چقدر امسال حاجی به حج آمده است! فرمودند: «مَا أَكْثَرَ الضَّجِيجَ‏ وَ أَقَلَّ الْحَجِيج‏»(8)؛ سر و صدا خیلی است، امّا حاجی کم است. می‌گوید نفهمیدم منظور امام باقر (علیه السلام) چیست؟ ایشان فرمودند: از درز انگشت‌هایم نگاه کن. نگاه کردم دیدم که تعداد زيادي حیوان در حال طوافند و در بين آنها تعداد بسيار کمي انسان هم هستند. بنابراین، بدن مثالی آدمی شبیه به بدن دنیوی است و همین کارکردها را دارد اما شکل و شمایلش بر حسب سبک زندگی آدمی در دنیا است؛ کسی که خوب و نیک رفتار می کند و به اوصاف و اخلاق حسنه مزیّن شده، صورت نیکو می یابد و کسی که بدرفتاری کرده و به اخلاق زشت گرفتار شده، صورت زشت می یابد. این صورت نیک و زشت، در همین دنیا با آدمی است اما بعد از مرگ عیان می شود.   پی نوشت ها: 1. مومنون: 99-100 2. سید مرتضی، الذخيرة في علم الكلام، مؤسسه النشرالاسلامي، 1411ق، ص529؛ شیخ مفید، المسائل السرويۀ، قم، المؤتمرالعالمي للشيخ المفيد، 1413ق، ص67-68 3. برای مطالعه بیشتر، رک: عبودیت، عبدالرسول، درآمدی بر نظام حکمت صدرایی، انتشارات سمت، 1392ش، ج3، فصل 22 و 23 4. علامه مجلسی، بحارالانوار، مؤسسة الوفاء، بيروت، 1404 ق، ج6، ص270-271 5. صدرالمتالهین، الاسفار الاربعه فی الحکمه المتعالیه، انتشارات دار احیاءالتراث العربی، 1981م، ج9، ص31 6. علامه مجلسی، بحارالانوار، مؤسسة الوفاء، بيروت، 1404 ق، ج6، ص229 و ص253 7. صدرالمتالهین، الاسفار الاربعه فی الحکمه المتعالیه، انتشارات دار احیاءالتراث العربی، 1981م، ج9، ص18-19 8. علامه مجلسی، بحارالانوار، مؤسسة الوفاء، بيروت، 1404 ق، ج46، ص261
موضوع قفل شده است