بررسی "یک دلیل عقلی" در ""برتری تکوینی مردان""

تب‌های اولیه

160 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
بررسی "یک دلیل عقلی" در ""برتری تکوینی مردان""

سلام :Gol:
یک آقایی رو دیدم که می گفت : مرد از لحاظ تکوینی بر زن برتری داره . گفتم : آقا این حرفها چیه ؟ این حرفها رو نزن خانومها حساس هستند ناراحت میشن .
گفت : من احساس ندارم من فقط عقل دارم لذا حرف شما رو متوجه نمی شم .
گفتم :خوب آقای عقل دلیلت چیه ؟
گفت: دلیل دارم :
گفتم: خوب بگو ببینم .
گفت :به یک شرط .
گفتم :به چه شرطی ؟
گفت : به این شرط که در بررسی اون خودت رو از غیر عقل خالی کنی .
گفتم : مگه میشه ؟
گفت : اگه نمی شه من هم نمی گم .
دیدم داره ازدستم میره .
گفتم : شرطت قبول .
گفت پس بشنو:

موجود کاملتر سعه وجودی بیشتری دارد
هر موجودی که سعه وجودی بیشتری دارد اثر برتر و بیشتری دارد
مردان نسبت به زنان اثر برتر و بیشتری داشته و دارند
پس مردان از زنان کاملترند

کمی فکر کردم . دیدم میشه به حرفش اشکال وارد کرد .
گفتم : آقای بی احساس ببخشید آقای عقل دلیل شما اشکال داره
گفت بگو :
گفتم : خورشید چقدر اثر داره ؟
گفت خیلی زیاد ؟
گفتم : ازمردها کمتر یا بیشتر ؟
گفت : بیشتر
گفتم : پس خورشید از مردها کاملتره
گفت : خیر
گفتم : چرا ؟
گفت : چون اثر خورشید برتر نیست فقط بیشتره
گفتم : اثر برتر چیه :
گفت : اثر برتر یعنی تاثیر در مرتبه والاتر وجود
گفتم : یعنی چه ؟
گفت : یعنی اینکه خورشید یک کتاب ننوشته و یک جمله به کسی یاد نداده یک اثر معنوی یا علمی نداره .
گفتم : خوب اگر اثر برتر نداره اثر بیشتر که داره
گفت : اثر برتر موجود رو در مرتبه بالاتر وجودی قرار میده لذا هرچند موجود دیگر اثر بیشتری در مرتبه پایینتر داشته باشه ، کاملتر نیست چون حائز مرتبه والاتر نشده وگرنه چنان اثر والاتری هم داشت
گفتم : یک اشکال دیگه
گفت : بگو
گفتم : از کجا معلوم که اثر مرد بیشتر بوده و هست
گفت : به شهادت تاریخ و زمان حال
گفتم : کدوم شهادت
گفت : همه پیامبران و اوصیاء اونها مرد بوده اند . اکثر دانشمندان و فلاسفه و عرفا مرد بوده اند . اکثر مخترعین مرد بوده اند . اکثر مکتشفین مرد بوده اند . اکثر افراد تحول ساز اجتماعی مرد بوده اند . اکثر فرمانروایان و سیاستمداران مرد بوده اند . اکثر علمای دینی مرد بوده اند ووووو
گفتم : خوب زنها هم دانشمند و فیلسوف و عارف ووو بوده اند
گفت : گفتم اکثرشان مرد بوده اند آنهم اکثر قابل توجه . لذا اثر بیشتر نشان از کمال بیشتره
گفتم : اگر زن نباشه مرد بوجود نمی آید و پرورش پیدا نمی کنه
گفت : خیلی چیزها در حیات و پرورش انسان موثر هستن . اگر هوا نباشه دو دقیقه بعد می میریم . اگر معلم و مربی نباشه ما علم یاد نمی گیریم همانطور که اگر مادر نباشه ما از لحاظ جسمی و عاطفی رشدنمی کنیم . لذا دخالت مادر در این امور مهم اما انحصاری نیست پدر هم مهمه .
گفتم : والله ما چند تا دوست داریم می ریم این حرفهای شما رو بهشون میگیم ببینیم اونا چی میگن شاید چیزهایی به فکر اونا برسه که به فکر من نمی رسه .
لبخندی زد .
گفتم : ا دیدی خندیدی ؟ تو احساس داری
گفت : لبخند عقله
گفتم : به چی ؟
گفت : میری این حرفها رو مطرح می کنی و بعضی ها به من بد و بی راه میگن .
گفتم : این خنده داره
گفت : آره
گفتم : چطور
گفت : میگن ثواب میدن به این بد و بیراه شنیدنها
گفتم : که چی ؟
گفت : خوشحالم از ثوابش
گفتم : تو دیگه کی هستی خداحافظ
گفت : موفق باشی
-----------
دوستان عزیز:hamdel: میخوام طوری جوابشو بدین که بره هیچوقت پیداش نشه ها
البته عجله نکنید
یکی یکی و خیلی محکم و منطقی:Sham:
راستی اصلا احساسی حرف نزنید اونی که من دیدم مثل آدم آهنی بود عاطفه سرش نمی شد :Nishkhand:
موفق باشید :Gol:


با سلام


مرحبا به ناصرنا، خوشحالم یکی دیگه از آقایون سایت علی رغم جو سنگین و شبه فمنیستی ای که خانم ها ایجاد کردن جرات کرد وارد این حوزه بشه:Labkhand:، بذارین من هم یه مطلب از خودم از تاپیک «من کدومو باور کنم ؟!! لطفا کارشناسا راهنماییم کنن .» نقل قول کنم...

ادعا اینه: برتری کلی مرد بر زن در سطوح تراز اول جهاتی مثل معنویت و عقلانیت، دوستان تعابیر «بطور کلی» و «سطوح تراز اول» رو در نظر داشته باشین، اما برخی از شواهد عینی:

نقل قول:
جهات معنوی و عقلانی نبوت و امامت روشنه، اما همه ی انبیا و امامان مرد بودن، آیا این فقط به این دلیل بوده که گاهی اوقات نبوت و امامت نیاز به توانایی های جسمی خاصی داره که با جسم مردانه سازگارتره؟ بحث راجع به قابلیت بطور کلی بیشتر برای دریافت وحی و الهام رو مسکوت بذاریم، اگر چه اون هم در جای خودش محل تامله، اما آیا این به این معنا نیست که جنس مرد برای ابلاغ وحی، تصمیم گیری های حکیمانه، صبر در برابر سختی های نبوت و امامت و... بطور کلی مناسبتره؟...


از لحاظ معنوی، در طول تاریخ و در فرهنگ های مختلف در برابر این همه عارف تراز اول مرد چند تا عارف تراز اول زن داشتیم؟ خیلی انگشت شمار...


از لحاظ عقلانی، در طول تاریخ در برابر اینهمه اندیشمند و متفکر تراز اول مرد چند تا اندیشمند و متفکر تراز اول زن داشتیم؟ اگه بگم تقریبا هیچی خیلی بیراه نگفتم!...


چقدر از مدیریت های کلان دست خانم هاست؟...


این رو هم در نظر بگیرین که در خیلی از انگشت شمار مواردی که خانم ها در اموری مثل مدیریت های کلان وارد شدن و موفق بودن یه جورایی از این نظر دیگه زن نبودن! و نوعی روحیه ی مردانه داشتن...


لطفا نگین به خانم ها فرصت داده نشده، من قبول دارم این بی تاثیر نبوده اما ریشه های اصلی این به برتری کلی مرد بر زن در این جهات در سطوح تراز اول بر می گرده، برای روشن تر شدن این مطلب صرف نظر از تامل در طبیعت این دو جنس مردانه و زنانه، الان که فرصت داده شده مثلا چند تا اندیشمند و متفکر تراز اول زن داریم؟ بگذریم که گاهی هم در باب محرومیت زنان در گذشته مبالغه میشه...


اصلا همین جا رو در نظر بگیرین، خانم ها در نسبت با آقایون چقدر در مباحث معرفتی سنگین شرکت می کنن؟، پاسخ آقایون در این تاپیک ها بطور کلی عقلانی تر و پخته تره یا خانم ها؟، اصلا چند تا از پاسخگوهای سایت خانمن؟...

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

به به بر دوستان بزرگوار وگرامی:Kaf:

بنده فعلا"به نیابت از بقیه ی زحمتکشان ومدیران وهمکاران خانم در خدمتم گر چه کسالت دارم :no: تا بعد خود این بزرگواران جهت پاسخگویی مفصل خدمت برسند:ok:

لطفا" سری به این آدرس بزنید پاسخ تا قسمتی کفایت میکند بزرگواران بسم الله .. این گوی واین میدان :makhfi::no:

آیا عقل زنان ناقص است؟

............................................................................ حق یارتان :roz:..................................................................................


خانم های بزرگوار این رو برای اطلاع بیشتر خودتون فقط و فقط:Labkhand: نقل قول می کنم
:farar::


صدرالمتالهین در اسفار اربعه می گه:

«و منها تولد الحیوانات المختلفه… بعضها للاکل… و بعضها للرکوب و الزینه… و بعضها للحمل… و بعضها للتجمل و الراحه… و بعضها للنکاح… و بعضها للملابس و البیت و الاثاث…»

(اسفار اربعه، جلد7، فصل13، ص136، مکتبه مصطفوی.)

«و از عنایات الهی در خلقت زمین، تولد حیوانات مختلف است… که بعضی برای خوردن اند… و بعضی برای سوار شدن و زینت… و بعضی برای بار کشیدن… و بعضی برای تجمل و آسایش… و بعضی برای نکاح و آمیزش… و بعضی برای تهیه ی پوشاک و خانه و اثاث…»

ملاهادی سبزواری در تعلیقه بر این عبارت صدرالمتالهین می گه:

«فی ادراجها فی سلک الحیوانات ایماء لطیف الی ان النساء لضعف عقولهن و جمودهن علی ادراک الجزئیات و رغبتهن الی زخارف الدنیا، کدن ان یلتحقن بالحیوانات الصامته حقا و صدقاً، اغلبهن سیرتهن الدواب و لکن کساهن صوره الانسان لئلایشمئز عن صحبتهن و یرغب فی نکاحن و من هنا غلب فی شرعنا المطهر جانب الرجال و سلطهم علیهن فی کثیر من الاحکام کالطلاق و النشوز و ادخال الضرر علی الضرر»

(همانجا، حاشیه ملاهادی سبزواری.)

«اینکه صدرالمتالهین زنان را در عداد حیوانات در آورده است اشاره ی لطیفی دارد به اینکه زنان به دلیل ضعف عقل و جمود بر ادراک جزئیات و میل و رغبت به زیورها و زینت های دنیا، حقا و عدلا نزدیک است که به حیوانات زبان بسته ملحق شوند، اغلبشان سیرت چهارپایان دارند ولی به آنان صورت انسان داده اند تا مردان از مصاحبت با آنها اکراه نداشته باشند و به نکاح با آنان راغب باشند و از همین جاست که شرع مطهر مردان را در کثیری از احکام، مثل طلاق و نشوز و ادخال ضرر بر ضرر، بر زنان غلبه و چیرگی داده است.»

اگه ترجمه ام اشکالی داشت دوستان اصلاح بفرمان...

seyedziya;104020 نوشت:

خانم های بزرگوار این رو برای اطلاع بیشتر خودتون فقط و فقط نقل قول می کنم:farar::

صدرالمتالهین در اسفار اربعه می گه:

«و منها تولد الحیوانات المختلفه… بعضها للاکل… و بعضها للرکوب و الزینه… و بعضها للحمل… و بعضها للتجمل و الراحه… و بعضها للنکاح… و بعضها للملابس و البیت و الاثاث…»

(اسفار اربعه، جلد7، فصل13، ص136، مکتبه مصطفوی.)

«و از عنایات الهی در خلقت زمین، تولد حیوانات مختلف است… که بعضی برای خوردن اند… و بعضی برای سوار شدن و زینت… و بعضی برای بار کشیدن… و بعضی برای تجمل و آسایش… و بعضی برای نکاح و آمیزش… و بعضی برای تهیه پوشاک و خانه و اثاث…»

ملاهادی سبزواری در تعلیقه بر این عبارت صدرالمتالهین می گه:

«فی ادراجها فی سلک الحیوانات ایماء لطیف الی ان النساء لضعف عقولهن و جمودهن علی ادراک الجزئیات و رغبتهن الی زخارف الدنیا، کدن ان یلتحقن بالحیوانات الصامته حقا و صدقاً، اغلبهن سیرتهن الدواب و لکن کساهن صوره الانسان لئلایشمئز عن صحبتهن و یرغب فی نکاحن و من هنا غلب فی شرعنا المطهر جانب الرجال و سلطهم علیهن فی کثیر من الاحکام کالطلاق و النشوز و ادخال الضرر علی الضرر»

(همانجا، حاشیه ملاهادی سبزواری.)

«اینکه صدرالمتالهین زنان را در عداد حیوانات در آورده است اشاره ی لطیفی دارد به اینکه زنان به دلیل ضعف عقل و جمود بر ادراک جزئیات و میل و رغبت به زیورها و زینت های دنیا، حقا و عدلا نزدیک است که در زمره ی حیوانات زبان بسته قرار گیرند، اغلبشان سیرت چهارپایان دارند ولی به آنان صورت انسان داده اند تا مردان از مصاحبت با آنها اکراه نداشته باشن و به نکاح با آنان راغب باشند و از همین جاست که در شرع مطهر ما مردان را در کثیری از احکام، مثل طلاق و نشوز و ادخال ضرر بر ضرر، بر زنان غلبه و چیرگی داده…»

اگه ترجمه ام اشکالی داشت دوستان اصلاح بفرمان...

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

خیر جناب سید ضیاء ترجمه علی الظاهر اشکالی ندارد .:Kaf:

اما دونکته ی مهم وقابل توجه :Sham::khandan:

اولا" شما که خودتان فیلسوف هستید واحتمالا" منظور جناب صدرالمتالهین را بهتر میفهمید (احتمال قریب به یقین ایشان زنان را به نمایندگی از آقایان حیوان ناطق معرفی فرموده اند ) چون تصورشان براین بوده که ظرفیت تحمل ایشان بیشتر است یا اینکه خواسته عقده ی حقارت(رانده شدن از بهشت) نسل آدم را جبران کند (راستی جناب سید به تاپیکی که که معرفی کردم سر زدید؟ )

ثانیا" جناب صدر المتالهین در نظریاتشان اشتباه هم کم نداشته اند و بسیاری از نظرات ایشان مخالف که دارد هیچ رد هم شده این هم یکی از آنها:ok!::!: (مگر ایشان معصوم بوده که حرفش حجت باشد ؟)

جناب ملا هادی سبزواری هم که شاید خواسته از ایشان به دلیل معروفیت عقب نماند حالا شما چطور به صحت و سندیت آن مطالب اعتبار کردید ؟

............................................................................ حق یارتان :roz:............................................................................................

••ostad••;104027 نوشت:
سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

خیر جناب سید ضیاء ترجمه علی الظاهر اشکالی ندارد .:Kaf:

اما دونکته ی مهم وقابل توجه :Sham::khandan:

اولا" شما که خودتان فیلسوف هستید واحتمالا" منظور جناب صدرالمتالهین را بهتر میفهمید (احتمال قریب به یقین ایشان زنان را به نمایندگی از آقایان حیوان ناطق معرفی فرموده اند ) چون تصورشان براین بوده که ظرفیت تحمل ایشان بیشتر است یا اینکه خواسته عقده ی حقارت(رانده شدن از بهشت) نسل آدم را جبران کند (راستی جناب سید به تاپیکی که که معرفی کردم سر زدید؟ )

ثانیا" جناب صدر المتالهین در نظریاتشان اشتباه هم کم نداشته اند و بسیاری از نظرات ایشان مخالف که دارد هیچ رد هم شده این هم یکی از آنها:ok!::!: (مگر ایشان معصوم بوده که حرفش حجت باشد ؟)

جناب ملا هادی سبزواری هم که شاید خواسته از ایشان به دلیل معروفیت عقب نماند حالا شما چطور به صحت و سندیت آن مطالب اعتبار کردید ؟

............................................................................ حق یارتان :roz:............................................................................................


سلام علیکم:Gol:


سرکار استاد گرامی حقیر که با تاکید غلیظ گفتم:ghati::
نقل قول:
خانم های بزرگوار این رو برای اطلاع بیشتر خودتون فقط و فقط:Labkhand: نقل قول می کنم:farar::
این بخشی از پست یکی مونده به آخر حقیر در تاپیک قبلیه(تاپیک «من کدومو باور کنم ؟!! لطفا کارشناسا راهنماییم کنن .») که از دست شما خانم های بزرگوار ازش متواری شدم:god::
نقل قول:
چرا بعضی از شما خانم ها گزارش های کج و کوله از مطالب حقیر می دین:Labkhand:، خدا رو شکر من خودم هستم مطالبم هم موجوده:Labkhand:

نقل قول:
ملا هادی سبزواری
اصلا تا قرن 21 هرکیو بگی از زن بدگفته
همه دانشمندا و فیلسوفا
همشون مرد بودن ،موقعی که درس میخوندن خواهراشون تو مطبخ داشتن ظرفا رو میشستن

شرایط و امکانات برابر نبوده که عدالت برقرار بشه
دخترای محدث قمی دوتاییشون محدث بودن
خیلیای دیگه که امکان برابر داشتن از مردا جلو زدن
زمان امام علی هم زنا دانش جنگ نداشتن برا همین نمیتونستن نظر بدن،نظر میدادن بیشتر جنگجوا رو گیج میکردن
مامان من اگه وقتی کامپیوترم خراب بشه نظر میده،چون چیزی سر در نمیاره اعصابم خورد میشه اگه به حرفش گوش کنم بدتر همه چی خراب میشه
موقع کنکور هم خیلی اذیت شدم،چون جای من نبود ،هربار به حرفش گوش کردم ،به بن بست خوردم

حسنیه کنیز یکی از اماما بود، از تمام مردا هم دانشمندتر بود

seyedziya;104031 نوشت:
سلام علیکم:Gol:

سرکار استاد گرامی حقیر که با تاکید غلیظ گفتم:ghati::این بخشی از پست یکی مونده به آخر حقیر در تاپیک قبلیه(تاپیک «من کدومو باور کنم ؟!! لطفا کارشناسا راهنماییم کنن .») که از دست شما خانم های بزرگوار ازش متواری شدم:god::

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

خوب بنده هم برای اطلاع بیشتر خانمها والبته (آقایان ) محترم سایت مطلب را گشاده عرض کردم خدمت دوستان :Narahat az:

جناب سید ضیاء بزرگوار ما اهالی سایت گفتگوی دینی معمولا" از شما انتظار توضیح وتفسیر داریم نه نقل قول .... حالا مطمئن باشیم خودتان هستید؟ یا شاید رمزتان را پیدا کرده اند وبه جای سید بزرگوارمان مطلب می نویسند؟ معمولا" منطق شما در سایت زبانزد بود والبته هست .

............................................................................ حق یارتان :roz:.............................................................................................

حامد;104001 نوشت:
گفت : چون اثر خورشید برتر نیست فقط بیشتره

سلام ، چقدر جالبه که این آدم آهنی هم به فکر برتری جویی هست ، نکنه زاییده فکر خود شماست:Khandidan!:

این پست را هر طور دوست دارید تفسیر کنید عقلانی یا احساسی ، مهم نیست.

سلام:Gol:
ضمن تشکر از حضور دوستان در این تاپیک
اما خواهشمندم از تکرار مجادلات قبلی در این تاپیک و طرح مباحث غیر مربوط پرهیز فرمایید
اینجا ادعا شده که یک برهان عقلی وجود داره
لطفا به نقد و بررسی همین برهان بپردازید
موفق باشید

seyedziya;104020 نوشت:

صدرالمتالهین در اسفار اربعه می گه
از عنایات الهی در خلقت زمین، تولد حیوانات مختلف است


seyedziya;104020 نوشت:

ملاهادی سبزواری در تعلیقه بر این عبارت صدرالمتالهین می گه :

«اینکه صدرالمتالهین زنان را در عداد حیوانات در آورده است اشاره ی لطیفی دارد به اینکه زنان به دلیل ضعف عقل و جمود بر ادراک جزئیات و میل و رغبت به زیورها و زینت های دنیا، حقا و عدلا نزدیک است که به حیوانات زبان بسته ملحق شوند، اغلبشان سیرت چهارپایان دارند ولی به آنان صورت انسان داده اند تا مردان از مصاحبت با آنها اکراه نداشته باشن و به نکاح با آنان راغب باشند و از همین جاست که شرع مطهر مردان را در کثیری از احکام، مثل طلاق و نشوز و ادخال ضرر بر ضرر، بر زنان غلبه و چیرگی داده است.»

با سلام و احترام

اصلا از حرف ها و تشبیهات ملاصدرا و ملا هادی سبزواری خوشم نیومد .

آذر بانو;104131 نوشت:
[=14]

با سلام و احترام

اصلا از حرف ها و تشبیهات ملاصدرا و ملا هادی سبزواری خوشم نیومد .

سلام ، قرار شده احساسی برخورد نشه ، در ثانی شما چرا تسلیم اسلام نیستی ، می بینم که دچار لغزش شدین!

tobeh;104137 نوشت:
سلام ، قرار شده احساسی برخورد نشه ، در ثانی شما چرا تسلیم اسلام نیستی ، می بینم که دچار لغزش شدین!


با سلام و احترام خدمت سرکار توبه گرامی

فکر نمی کنم بنده احساسی برخورد کرده باشم :Labkhand:

مگه حرف ملاصدرا و ملاهادی سبزواری حرف اسلامه که تسلیم باشم ؟!!!

حامد;104129 نوشت:
سلام ضمن تشکر از حضور دوستان در این تاپیک اما خواهشمندم از تکرار مجادلات قبلی در این تاپیک و طرح مباحث غیر مربوط پرهیز فرمایید اینجا ادعا شده که یک برهان عقلی وجود داره لطفا به نقد و بررسی همین برهان بپردازید موفق باشید

لطفا رعایت کنید تا تاپیک به نتیجه ای برسد

سلام به همه ی دوستان:Gol:


دوستان شاید اطلاع داشته باشن که حقیر تا حالا تو اینجور مباحث شرکت نکرده نبودم، از جمله به این دلیل که خیلی از اوقات این بحث ها حالت کل کل های سطحی می گیره، الان هم که وارد این بحث شدم بخاطر محافظه کاری ای بود که بین خیلی از ما در بیان واقعیت ها ایجاد شده، طوری که گاها متون دینی رو هم متناسب با اون تفسیر می کنیم، وظیفه ی ما قلب واقعیت ها و بزک کردن دین نیست بلکه بیان واقعیت هاست، خواه به مذاق افراد خوش بیاد یا نه، ایمانی که همراه تسلیم و عبودیت نباشه و تخته بند قلب واقعیت ها و بزک کردن باشه چندان ارزشی نداره، من زن نیستم و شاید نتونم شما رو کامل درک کنم اما فک می کنم اگه زن هم بودم باز سعی می کردم در برابر واقعیت ها تسلیم باشم، البته شاید اون موقع دیگه زن نبودم!، شوخی کردم:Labkhand:...


به هر ترتیب ادعای حقیر در اینجا برتری کلی مردان بر زنان در سطوح تراز اول جهاتی مثل معنویت و عقلانیت بود، این دیدگاه نمی گه هیچ زنی لزوما نمی تونه در جهاتی مثل معنویت و عقلانیت تراز اول باشه یا هیچ زنی به هیچ وجه نمی تونه مثل مردها در سطوح متوسط این جهات پیشرفت کنه، بنابراین راه برای صعود شما خانم های بزرگوار اسک دین به قله های معنویت و عقلانیت بازه، بسم الله:Labkhand:...


متاسفانه باید بگم ارزیابی شخصیم از میزان عقلانیت خانم ها در این تاپیک و تاپیک «من کدومو باور کنم ؟!! لطفا کارشناسا راهنماییم کنن .» این بوده که پاسخ های خانم ها خیلی از اوقات سطحی و ناپخته بوده و بی دقتی و کم حوصلگی در برخورد با مطالب حقیر و گزارش های کج و کوله و مغالطی از مطالب حقیر بی داد می کنه، به نظرم مطالب خانم ها در این دو تاپیک تلویحا ادعای ما رو تایید کرد، کافیه مطالب این دو تاپیک رو صادقانه بررسی بفرمایید...

چون می ترسم ادامه ی بحث حالت مجادله های سطحی بگیره اگه دوستان اجازه بدن به همین مباحث و مباحث مطرح در تاپیک «من کدومو باور کنم ؟!! لطفا کارشناسا راهنماییم کنن .» اکتفا کنم:Gol:...

seyedziya;104190 نوشت:
سلام به همه ی دوستان:Gol:

واقعیت ها و بزک کردن باشه چندان ارزشی نداره، من زن نیستم و شاید نتونم شما رو کامل درک کنم اما فک می کنم اگه زن هم بودم باز سعی می کردم در برابر واقعیت ها تسلیم باشم، البته شاید اون موقع دیگه زن نبودم!، شوخی کردم:Labkhand:...

به هر ترتیب ادعای حقیر در اینجا برتری کلی مردان بر زنان در سطوح تراز اول جهاتی مثل معنویت و عقلانیت بود، این دیدگاه نمی گه هیچ زنی لزوما نمی تونه در جهاتی مثل معنویت و عقلانیت تراز اول باشه یا هیچ زنی به هیچ وجه نمی تونه مثل مردها در سطوح متوسط این جهات پیشرفت کنه، بنابراین راه برای صعود شما خانم های اسک دین به قله های معنویت و عقلانیت بازه، بسم الله:Labkhand:...

متاسفانه باید بگم ارزیابی شخصیم از میزان عقلانیت خانم ها در این تاپیک و تاپیک «من کدومو باور کنم ؟!! لطفا کارشناسا راهنماییم کنن .» این بوده که پاسخ های خانم ها خیلی از اوقات سطحی و ناپخته بوده و بی دقتی و کم حوصلگی در برخورد با مطالب حقیر و گزارش های کج و کوله و مغالطی از مطالب حقیر بی داد می کنه، به نظرم مطالب خانم ها در این دو تاپیک تلویحا ادعای ما رو تایید کرد، کافیه مطالب این دو تاپیک رو صادقانه بررسی بفرمایید...

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش


اگر یک آقا برای شما پاسخ میداد که جناب صدرالمتالهین هم دچار تناقض گویی و ایراد نظر است باز هم همینطور برخورد می کردید ؟ یا از او سند ومدرک می خواستید ؟
اگر یک آقا به شما پاسخ میداد که شاید جناب ملا صدرا مفهوم حیوان ناطق بودن را مد نظر داشته باز هم شما همین طور برخورد می کردید ؟
این واقعا" یک توهین به ساحت بانوان است که اینطور جسورانه مطالب را سطحی مورد قضاوت قرار دهیم واگر هم مطلب
نقد شود از روی ذهنیت و باورهای قبلی در آن دقتی نشود .

یک خاطره : در سایت مشابه حدود یک سال فعال بودم در حالی که 99درصد اعضا فکر می کردند بنده آقا هستم وچنان پیامهای تقدیر وتشکری از اعضاء وحتی مدیران محترم دریافت میکردم که کم مانده بود خودم هم باورم بشود که ماهم( عالمی) هستیم !!!!
اما متاسفانه بعد از اینکه اعضاء ومدیران محترم متوجه شدند بنده یک خانم هستم یک باره علمم در نظر ایشان آب رفت . ودر حالیکه بنده را در تخیل یک آقا داشتند به عالم بودن میرساندند یک باره بادانشجویان ترم یک هم سطحم کردند ! جناب سید شما احتمالا" شاهد این مدعا بوده اید . لذا شما را دعوت به دقت در مطالبم میکنم .

ومطمئنم که شما اهل عمق هستید وبنده که معمولا" در مزاح هم سعی میکنم عمق نگر و عمق اندیش باشم .

مطلب دیگری هم که عرض کردم خدمت دوستان در تاپیک مشابه آیا عقل زنان ناقص است این بود که:

ملاک ؛ داشتن یک موهبت نیست بلکه ملاک اصل استفاده ی بهینه از ان موهبت است . کسی که پول زیاد دارد ثروتمند نیست چون در یک شب به بادش میدهد و کسی که بداند چگونه از پولش استفاده و محافظت کند بی نیاز وثروتمند است

وخانمها در عالم واقعیت از همان مقدار عقل(که البته در مورد مقدارش توافق نداریم ) استفاده ی بهینه را میبرند وعقل آقایان را هم در خدمت خودشان میگیرند و دارای عقل مضاعف میشوند آیا غیر از این است ؟

که اگر غیر از این بود ......

در ضمن یک نصیحت دوستانه به خانمهای محترم . عزیزان این مطالب آقایان محترم را زیاد جدی نگیرید . وبا تمام قوا سعی کنید عملا" خلاف آن را ثابت کنید که خداوند در قران کریم ملاک برتری را تقوا دانسته نه زن یا مرد بودن !!! گرچه هرکدام ویژگی ساختار منحصر به فرد ذاتی خود را دارند واز لحاظ فطری همسانند

.............................................................................. حق یارتان :roz:.........................................................................................

بعضیا فرض بر حماقت ما میذارن به خاطر همین اگه محکمترین حرفای دنیا رو هم بزنیم قبول نمیکنن ،آقای سیدضیا اصلا دلیلای منو نخوندن بعدم مدام میگه شما نفهمیدین
seyedziya

من همه دلیلای شما رو رد کردم
دیگه دلیلی نیست شما اصرار کنی که مردا برترن
توقع دارین ما رو از کرامت انسانی محروم کنین و عصبانی نشیم و اینجوری برخورد نکنیم؟
ما برای حقوقمون عصبانی میشیم شما آقایون برای دیر شدن غذا!

کدوم عقلش بیشتره؟

سلام مجدد:Gol:


فک کنم بد نیست این تذکر مختصر رو اضافه کنم، من احساس می کنم مطالبم گاها مورد سوءبرداشت قرار گرفته، شاید اینهم تا حدی تقصیر قلم خودم بوده، به دوستان توصیه می کنم مطالب حقیر در این تاپیک و تاپیک «من کدومو باور کنم ؟!! لطفا کارشناسا راهنماییم کنن .» و تاپیک «فقه و چالش های معاصر» رو کامل بخونن بعد قضاوت کنن، اگر چه باز در همین مجموع هم اونطور که دوست داشتم نظرم جامع و دقیق تقریر نشده...


بذارین حالا که اینهمه از خانم ها بد گفتم یکم هم ازشون دلجویی کنم:Labkhand:، البته این تظاهر نیست، بلکه واقعا بهش اعتقاد دارم، حقیر پیش از این در همون تاپیک «من کدومو باور کنم ؟!! لطفا کارشناسا راهنماییم کنن .» تاکید کردم که:
نقل قول:

اما صرف نظر از ترازهای اول معنویت، برتری معنوی باید تفصیل بیشتری داده بشه، مثلا همونطور که در جای دیگه هم گفتم زن بخصوص از حیث حس مادری معدن عاطفه است، این عاطفه اگه مدیریت عقلانی بشه یه فاکتور معنوی مهمه و از این نظر زن بطور کلی بر مرد برتره...




شقی ترین آدم ها در برابر عاطفه ی مادری تعظیم می کنن، به نظرم بطور کلی ما مردا باید عاطفه رو از شما یاد بگیریم و اصلا یکی از شئونات زن در جامعه چه به عنوان مادر و چه به عنوان همسر و... همین تلطیف روحیه ی جامعه است، یکی از فوائد ازدواج برای مرد هم همینه...

از دوستان می خوام سری به گروه

«ذکر یار» بزنن، موضوع این گروه دعا برای حضرت حجت(عج) و دوستانه، اکثریت غالب اعضای فعال اون خانم هستن، به نظرم دعای خالصانه برای دیگران از بارزترین مصادیق مکارم اخلاقه، مکارم اخلاقی که حضرت رسول(ص) فرمود من برای تکمیل اون مبعوث شدم، پیش از این اگه برنامه ی معنوی خاصی در گروه داشتیم، مثلا اختصاص مقداری از شبانه روز به عبادت خاصی، اکثریت قریب به اتفاق دوستانی که در برنامه شرکت می کردن خانم بودن، در اطراف خودم هم که نگاه می کنم از این دست مسائل رو فراوون می بینم...

seyedziya;104190 نوشت:
متاسفانه باید بگم ارزیابی شخصیم از میزان عقلانیت خانم ها در این تاپیک و تاپیک «من کدومو باور کنم ؟!! لطفا کارشناسا راهنماییم کنن .» این بوده که پاسخ های خانم ها خیلی از اوقات سطحی و ناپخته بوده و بی دقتی و کم حوصلگی در برخورد با مطالب حقیر و گزارش های کج و کوله و مغالطی از مطالب حقیر بی داد می کنه، به نظرم مطالب خانم ها در این دو تاپیک تلویحا ادعای ما رو تایید کرد، کافیه مطالب این دو تاپیک رو صادقانه بررسی بفرمایید...

جناب سید ضیاء اگر من ادعا کنم که مردان بی عقل هستند و هزارتا مرد بی عقل را مثال بزنم که ادعای مرا تایید میکند. و مطالبی که در این سایت میزنند و در سایت های دیگر میزنند را نشان آقایان دهم. این نشان میدهد که حرف من درست است؟
اون تاپیک هم خود آقایون باعث ایجاد اون وضع شدند. شما هم منظورتون را درست برسونید تا کسی اشتباه برداشت نکنه.

••ostad••;104202 نوشت:
سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش
بزرگوار ؛اگر دقت بیشتری مبذول میداشتید وبه گفته های خود ایمان داشتید مطالب بنده را نیز عموما" واز روی احساس برداشت نمی کردید همانگونه که اکثر قریب به اتفاق دوستان نیز همینطور برداشت کرده اند .
اگر یک آقا برای شما پاسخ میداد که جناب صدرالمتالهین هم دچار تناقض گویی و ایراد نظر است باز هم همینطور برخورد می کردید ؟ یا از او سند ومدرک می خواستید ؟
اگر یک آقا به شما پاسخ میداد که شاید جناب ملا صدرا مفهوم حیوان ناطق بودن را مد نظر داشته باز هم شما همین طور برخورد می کردید ؟
این واقعا" یک توهین به ساحت بانوان است که اینطور جسورانه مطالب را سطحی مورد قضاوت قرار دهیم واگر هم مطلب
نقد شود از روی ذهنیت و باورهای قبلی در آن دقتی نشود .
یک خاطره : در سایت مشابه حدود یک سال فعال بودم در حالی که 99درصد اعضا فکر می کردند بنده آقا هستم وچنان پیامهای تقدیر وتشکری از اعضاء وحتی مدیران محترم دریافت میکردم که کم مانده بود خودم هم باورم بشود که ماهم( عالمی) هستیم !!!!
اما متاسفانه بعد از اینکه اعضاء ومدیران محترم متوجه شدند بنده یک خانم هستم یک باره علمم در نظر ایشان آب رفت . ودر حالیکه بنده را در تخیل یک آقا داشتند به عالم بودن میرساندند یک باره بادانشجویان ترم یک هم سطحم کردند ! جناب سید شما احتمالا" شاهد این مدعا بوده اید . لذا شما را دعوت به دقت در مطالبم میکنم .
ومطمئنم که شما اهل عمق هستید وبنده که معمولا" در مزاح هم سعی میکنم عمق نگر و عمق اندیش باشم .
مطلب دیگری هم که عرض کردم خدمت دوستان در تاپیک مشابه آیا عقل زنان ناقص است این بود که:
ملاک ؛ داشتن یک موهبت نیست بلکه ملاک اصل استفاده ی بهینه از ان موهبت است . کسی که پول زیاد دارد ثروتمند نیست چون در یک شب به بادش میدهد و کسی که بداند چگونه از پولش استفاده و محافظت کند بی نیاز وثروتمند است
وخانمها در عالم واقعیت از همان مقدار عقل(که البته در مورد مقدارش توافق نداریم ) استفاده ی بهینه را میبرند وعقل آقایان را هم در خدمت خودشان میگیرند و دارای عقل مضاعف میشوند آیا غیر از این است ؟
که اگر غیر از این بود ......
در ضمن یک نصیحت دوستانه به خانمهای محترم . عزیزان این مطالب آقایان محترم را زیاد جدی نگیرید . وبا تمام قوا سعی کنید عملا" خلاف آن را ثابت کنید که خداوند در قران کریم ملاک برتری را تقوا دانسته نه زن یا مرد بودن !!! گرچه هرکدام ویژگی ساختار منحصر به فرد ذاتی خود را دارند واز لحاظ فطری همسانند

:yes:

ایول سرکار استاد.

با سلام خدمت همه دوستان سایت و تشکر از آغاز کننده تاپیک جناب حامد گرامی و همینطور جناب سید ضیاء گرامی

تمام خوانندگان و بازدید کنندگان محترم سایت توجه داشته باشند که نظراتی که در این تاپیک آورده شده است ، نظراتی صرفا عقلی و از دیدگاه براهین فلسفی و فلاسفه بزرگ مطرح شده است و این دیدگاه لزوما نظر اسلام نیست بلکه ادعای حقیر این است که دیدگاه اسلام خلاف این فرمایشات است .

در پناه حق باشید

seyedziya;104020 نوشت:
ملاهادی سبزواری در تعلیقه بر این عبارت صدرالمتالهین می گه: «فی ادراجها فی سلک الحیوانات ایماء لطیف الی ان النساء لضعف عقولهن و جمودهن علی ادراک الجزئیات و رغبتهن الی زخارف الدنیا، کدن ان یلتحقن بالحیوانات الصامته حقا و صدقاً، اغلبهن سیرتهن الدواب و لکن کساهن صوره الانسان لئلایشمئز عن صحبتهن و یرغب فی نکاحن و من هنا غلب فی شرعنا المطهر جانب الرجال و سلطهم علیهن فی کثیر من الاحکام کالطلاق و النشوز و ادخال الضرر علی الضرر» (همانجا، حاشیه ملاهادی سبزواری.) «اینکه صدرالمتالهین زنان را در عداد حیوانات در آورده است اشاره ی لطیفی دارد به اینکه زنان به دلیل ضعف عقل و جمود بر ادراک جزئیات و میل و رغبت به زیورها و زینت های دنیا، حقا و عدلا نزدیک است که به حیوانات زبان بسته ملحق شوند، اغلبشان سیرت چهارپایان دارند ولی به آنان صورت انسان داده اند تا مردان از مصاحبت با آنها اکراه نداشته باشن و به نکاح با آنان راغب باشند و از همین جاست که شرع مطهر مردان را در کثیری از احکام، مثل طلاق و نشوز و ادخال ضرر بر ضرر، بر زنان غلبه و چیرگی داده است


درست است که در احکام اسلامی در مسائلی که نیاز به نوعی مدیریت داشته است مردان قوام بر زنان قرار گرفته اند و مسئولیت کار به آنها سپرده شده است.

اما آیا این نکته دلیلی بر این است که از دیدگاه اسلام هم زنان به حیوانات ملحق هستند!!

تنها برداشتی که از این احکام اسلامی به نظر حقیر می شود کرد این است که خداوند بخاطر مصالحی از جمله قدرت مردان در مدیریت ها نسبت به زنان آنها را در این مسئله مقدم داشته است آیا این مسئله دلیل بر لحوق زنان به حیوانات یا شاهد آن است !!

سلام بر بقیةالله الاعظم ومنتظرانش

به تمام دوستان بزرگوار پیشنهاد میکنم که از این به بعد مطلب ارایه شده را بدون تعصب دنبال بفرمایند تا نتیجه ی واقعی و حقیقی از ان گرفته شود و حق مطلب آنچنان که مورد رضای حق است ادا شود

قطعا" خلقت ونوع آفرینش جسمانی وذاتی زن ومردمتفاوت است واین تفاوت از ملزومات این جهان هستی میباشد .

زیرا خداوند حکیم است و از معانی حکیم این است که حکیم فعل عبث وبیهوده انجام نمیدهد .

از طرفی اگر قرار بود خلقت زن ومرد مساوی باشد این یک خلقت بیهوده تلقی میشد چرا که قبلا" موجودی به نام مرد وبا خصوصیات منحصر آفریده شده بود وخلقت جدید یا باید متفاوت با مخلوق قبلی باشد یا مکمل مخلوق قبل !

وطبق آیات کریمه ی قران خلقت زن در مرحله ی بعد از خلقت مرد صورت گرفته .پس در اینجا منظور از این خلقت تکمیل نوع بوده ونه تغییر نوع !!! یعنی قرار بوده که نوع انسان کامل شود وخداوند به همین دلیل زن را آفرید . زن را آفرید تا مرد تنها نباشد . زن را آفرید تا محبت وعاطفه و گرما را بر جامعه ی انسانیت عرضه کند زن را افرید تا فرزندان نسل انسان را چه در بطن وچه در خارج با پیوند عاطفی و رفتاری تربیت کند ویک خلقت متفاوت نمیتواند این وظایف را بر عهده بکیرد بلکه باید این خلقت مکمل باشد تا بتواند این رسالتها را بپذیرد وانجام دهد .پس با این اوصاف زن مکمل انسانیت است نه متغیر انسانیت !

از انجا که دوستان مطالب را با حوصله ی کم دنبال میکنند فعلا" تا اینجا عمیق بررسی شود اگر اشکال است بفرمایید بحث کنیم تا ابهام بر طرف شود انشاءالله مطلب ادامه دارد .............

............................................................................ حق یارتنان :roz:...............................................................................

سجاد;104290 نوشت:
تنها برداشتی که از این احکام اسلامی به نظر حقیر می شود کرد این است که خداوند بخاطر مصالحی از جمله قدرت مردان در مدیریت ها نسبت به زنان آنها را در این مسئله مقدم داشته است آیا این مسئله دلیل بر لحوق زنان به حیوانات یا شاهد آن است !!
••ostad••;104299 نوشت:
از انجا که دوستان مطالب را با حوصله ی کم دنبال میکنند فعلا" تا اینجا عمیق بررسی شود اگر اشکال است بفرمایید بحث کنیم تا ابهام بر طرف شود انشاءالله مطلب ادامه دارد .............

سلام
کسی فریادهای ما را نمی شنود ؟
عزیزان و خردورزان محترم !
لطف بفرمایید به اصل موضوع تاپیک یعنی "بررسی دلیل عقلی" بپردازید

مباحث دیگر را می توان پس از رسیدن به یک نتیجه قابل قبول نیز مطرح کرد
بنده در مورد کلمات دو فیلسوف بزرگ جناب صدرا و جناب سبزواری یک توجیهی می کنم امیدوارم دوستان بپذیریند و آنرا ادامه ندهند .
بنده بارها عرض کرده ام باید به شرایط زمانی صدور کلمات از بزرگان توجه کرد
اگر این دو بزرگوار را از متعمقین در معارف و اندیشه ها بدانیم و فاصله جامعه روزشان از مباحث معرفتی و عقلی را در نظر بگیریم باید به آنها حق دهیم نسبت به اقشار مختلف جامعه خود اعتراضی ، تشری ، تنبیهی ، چیزی صادر شود که هم موجب بیداری ایشان و هم موجب فاصله گرفتن دیگران ازآن روش مذموم گردد
من مطمئنم در کلمات این دو بزرگوار نسب به مردم زمان خویش ( چه مرد و چه زن ) امثال این بیانات دیده میشود . چه اینکه عالم موظف به بیداری کردن مردم است و گاهی باید با تشر دیگران را بیدار کرد .
در نهج البلاغه هم امثال چنین کلماتی نسبت به مردم اهل زمانه هست . ظاهرا حضرت به کمیل می فرماید :
مردم سه گروهند : عالم ربانی ، سالک سبیل نجات و همج رعاع که معنای ساده همج رعاع یعنی گله گوسفند
خوب این کلمات با توجه به خلوت علی ع و کمیل و اوضاع آن زمان کاملا قابل قبول است بلکه امروز هم همینطور است
لذا با توجه به احترامی که نسبت به بزرگان دارید حمل کلمات ایشان را به این معانی خوش بینانه بپذیرید
لطفا ادامه بحث درباره دلیل عقلی پست اول تاپیک باشد
موفق باشید

حامد;104313 نوشت:
بنده بارها عرض کرده ام باید به شرایط زمانی صدور کلمات از بزرگان توجه کرد اگر این دو بزرگوار را از متعمقین در معارف و اندیشه ها بدانیم و انحطاط جامعه روزشان از مباحث معرفتی و عقلی را در نظر بگیریم باید به آنها حق دهیم نسبت به اقشار مختلف جامعه خود که از این کمالات بسی دور بودند اعتراضی تشری تنبیهی ، چیزی صادر شود که هم موجب بیداری ایشان و هم موجب فاصله گرفتن دیگران ازآن روش مذموم گردد من مطمئنم در کلمات این دو بزرگوار نسب به مردم زمان خویش ( چه مرد و چه زن ) امثال این بیانات دیده میشود . چه اینکه عالم موظف به بیداری کردن مردم است و گاهی باید با تشر دیگران را بیدار کرد . در نهج البلاغه هم امثال چنین کلماتی نسبت به مردم اهل زمانه هست . ظاهرا حضرت به کمیل می فرماید : مردم سه گروهند : عالم ربانی ، سالک سبیل نجات و همج رعاع که معنای ساده همج رعاع یعنی گله گوسفند خوب این کلمات با توجه به خلوت علی ع و کمیل و اوضاع آن زمان کاملا قابل قبول است بلکه امروز هم همینطور است لذا با توجه به احترامی که نسبت به بزرگان دارید حمل کلمات ایشان را به این معانی خوش بینانه بپذیرید

با تشکر از جناب حامد گرامی

فکر نکنم دوستان خلاف فرمایش شما در این باب که کلمات بزرگان را باید توجیه کرد ، نظری داشته باشند و این مطلب درستی است اما گاهی هم چنان کلمات دور از واقعیت است که جای هیچ توجیهی نمی ماند !

توجیه شما هم کار را اگر خراب تر نکند حامد عزیز بهتر نمی کند تشر در جایی درست است که مخاطب بیچاره بتواند با تشر اصلاح شود اما با توجه به نظراتی که به برخی از فلاسفه نسبت داده شده است ، تشر که خوب است پوست زنان را هم بکنند ، نمی توانند آنها را از ماهیت خود جدا کنند چون آنان جزء حیوانات قرار گرفته اند ....

البته این کلمات را جناب سید ضیاء که نقل فرمودند باید زحمت توجیه و تبیین آنرا هم می کشیدند.

این کلمات فلاسفه را نمی شود با کلمات مولا امیر المومنین علیه السلام مقایسه کرد ایشان عده ای از مردم را همج رعاع نامیده اند نه همه را که تعبیر بدون اشکالی است .

حقیر هم موافقم که به موضوع اصلی پرداخته شود اما به نظرم باید در حیطه وسیع تری اظهار نظر فرمایید که هم دلیل عقلی و هم شرعی مورد بحث قرار گیرد تا در ادامه بتوانیم به دیدگاه اسلام در این زمینه نزدیک تر شویم .

در پناه حق باشید

با سلام بر دوستان عزیزم:Gol:

تفاوت های مرد و زن از لحاظ جسمی و روانی:

میل مرد به ورزش و شکار و کارهای پر حرکت و جنبش بیش از زن است. احساسات
مرد مبارزانه و جنگی و احساسات زن صلح جویانه و بزمی است. مرد متجاوزتر و غوغاگرتر است و زن آرامتر و ساکت تر.

احساسات زن از مرد جوشانتر است. زن از مرد سریع الهیجان تر است، یعنی زن در مورد اموری که مورد علاقه یا ترسش هست زودتر و سریعتر تحت تأثیر احساسات خویش قرار میگیرد و مرد سرد مزاجتر از زن است. زن طبعا به زینت و زیور و جمال و آرایش و مدهای مختلف علاقه زیاد دارد.

برخلاف مرد، احساسات زن بی ثبات تر از مرد است، زن از مرد محتاط تر، مذهبی تر، پرحرف تر و ترسوتر و تشریفاتی تر است. احساسات زن مادرانه است، و این احساسات از دوران کودکی در او نمودار است، علاقه زن به خانواده و توجه ناآگاهانه او به اهمیت کانون خانوادگی بیش از مرد است.

بیشتر اوقات زن در علوم استدلالی و مسائل خشک عقلانی به پای مرد نمی رسد ولی در ادبیات، نقاشی و سایر مسائل که با ذوق و احساسات مربوط است دست کمی از مرد ندارد که هیچ از مردان هم بهتر عمل میکنند!

مرد بنده شهوت خویشتن است و زن در بند محبت مرد است. مرد زنی را دوست می دارد که او را پسندیده و انتخاب کرده باشد و زن مردی را دوست می دارد که ارزش او را درک کرده باشد و دوستی خود را قبلا اعلام کرده باشد.
مرد می خواهد شخص زن را تصاحب کند و در اختیار بگیرد و زن میخواهد دل مرد را مسخر کند و از راه دل او بر او مسلط شود.

صحبت های فوق کمی از تفاوت های فطری زنان و مردان بود...

اما هر کدام از ویژگی هایه بالا با یکدیگر قابله مقایسه نیست که مثلا بگیم بیشتر مردان که عقلشون در مسائل استدلالی بیشتر کار میکنه پس برتریه تکوینی دارند!!!!

این حرف ها درست نیست چون در مقابل زنان در کارهای هنری و ذوق طلب بهتر از مردان است!
هیچ یک از این تفاوت ها دلیل بر برتریه جنسی بر جنسه دیگه نیست...

خداوند در قرآن ملاک برتری را تقوا معرفی کرده اند...

سجاد;104321 نوشت:
...
البته این کلمات را جناب سید ضیاء که نقل فرمودند باید زحمت توجیه و تبیین آنرا هم می کشیدند.
...

سلام مجدد:Gol:


مثل اینکه این تاپیک دست از سر من بر نمی داره:Labkhand:، من به درخواست سرکار استاد و جناب سجاد و جهات دیگه، یه توضیح مختصری درباره ی اون صرفا:Labkhand: نقل قول بدم، شاید بهتر بود اون مطلب محل اشکال رو نقل قول نمی کردم چون فک کنم دیگه بعضی خانم ها سایه ی این بزرگواران رو هم با تیر بزنن:Labkhand: و این مطالب نحوه ی برخورد اونا با مطالب حکمی حقیقتا عمیقشون رو هم تحت الشعاع قرار بده...


تا جایی که خاطرمه(شاید دقیق نباشه) خود این بزرگواران دخترانی بسیار فاضل داشتند که به شخصه بر تعلیم و تربیتشون همت گماشته بودند، این بزرگواران در چند قرن قبل زندگی می کردند و برداشتشون از زن عمدتا متاثر از زنان اطراف خودشون بود که از جمله به دلیل محرومیتهای بطور کلی بیشتر از تعلیم و تربیت مناسب و... در نسبت با مردان، اکثرا قدرت تحلیل بسیار ضعیف تری داشتند...


برداشت سر دستی حقیر از اشاره ی حکیم سبزواری به نقصان عقل و جمود بر جزئیات در زنان اینه که از نظر انسان شناسی ایشان از جمله قوای انسان عقل و وهم و خیال و حسه، حس همین حواس ظاهری پنجگانه، اما خیال صورت های جزئی رو درک می کنه، مثلا صورت خیالی یه اسب خاص، وهم هم معانی جزئی رو درک می کنه، مثلا محبت جزئی زید به عمر(دقت کنین نگفتم مفهوم کلی محبت، گفتم محبت جزئی زید به عمر که یه معنای جزئیه و فقط یه مصداق داره)، عقل هم کارش ادراک کلیاته، مثلا مفاهیم کلی وجود و وحدت و ...، از نظر ایشان آنچه وجه ممیز انسان و حیوانه همین عقله، یعنی قوه ی ادراک معقولات و مفاهیم کلی، در بسیاری از حیوانات مثلا یه میمون، هم حس هست هم خیال و هم وهم، البته مثلا وهم انسان باز تحت الشعاع انسانیت اون قوی تر از وهم حیوانه، به هر ترتیب، این درک معقولات و مفاهیم کلی در نظر ایشان جایگاه خاصی داره و به یه معنا از شئون انسانیته، از طرف دیگه در نظر ایشان زنان بیشتر مشغول جزئیات هستند، بحث مربوط نسبت عقل با عواطف و علائق زنانه و... رو هم ضمیمه کنین، حالا با لحاظ این مقدمات درک این مطلب که چرا مرحوم سبزواری در شرح اون عبارت صدرالمتالهین می گن زنان نزدیک است به حیوانات ملحق شوند ساده تره، البته در شرح و ارزیابی این الگوی انسان شناختی دقت های زیادی هست که بخوام بیارم مطلب رو طولانی و پیچیده می کنه، برای هدف فعلی ما همین تصویر سر دستی و مسامحی اجمالا کفایت می کنه...


یه مطلب رو هم بگم که من این مطلب رو قبلا خونده بودم و الان از نت گرفتم و خودم ترجمه اش رو اصلاح کردم، در مطلب پیشینی که من خونده بودم تا جایی که خاطرمه اینطور اومده بود که مرحوم سبزواری در شرح این عبارت صدرالمتالهین؛ «کالنساء و الحیوانات...»، مطلبی قریب به اون مضمون رو آورده بودن، یعنی در یه بحث خاصی مرحوم صدرالمتالهین می گن؛ «مانند زنان و حیوانات»، یعنی زنان رو کنار حیوانات می یارن، متاسفانه این چند روز به نرم افزارام دسترسی ندارم که مطلب دقیق و کامل این دو بزرگوار رو بیارم...


اما سرکار استاد فرمودن همچنانکه حکما از انسان به عنوان حیوان ناطق یاد می کنن مراد ایشان هم شاید چنین چیزی باشه، یعنی حیوان رو جنس زن حساب کرده باشن، همچنانکه جنس مرده، اما از سیاق کلام مرحوم سبزواری معنای دیگه ای فهمیده میشه، بخوام خودمونی بگم قریب به همین معنایی که خودمون در عرف از حیوان می فهمیم!، البته خداییش حکیم سبزواری هم تو عبارت اولش می گه نزدیک است به حیوانات ملحق شوند نه اینکه به حیوانات ملحق شدند:Labkhand:، شوخی کردم جدی نگیرید، اما مطلب صدرالمتالهین رو خیلی بعید می دونم اینقدر رادیکال باشه...

یه نکته رو هم بگم که من دانشجوی فلسفه ام و تاملات عقلی برام جایگاه خاصی داره و خیلی از اوقات ناخودآگاه بخشی از معیارهای ارزشگذاری منه، این مطلب تلقی من در باب این مباحث رو هم تحت الشعاع قرار داده...


یه نکته ی دیگه راجع به اون نقل قول، ظاهرا بعضی از دوستان فک می کنن من بطور تلویحی اون نقل قول رو تایید کردم، درسته من کلی بد و بیراه گفتم به خانم ها (خدا از سر تقصیراتم بگذره:Labkhand:)، ولی خداییش دیگه همچین نظر رادیکالی راجع به خانم ها ندارم، باور کنین تقیه نمی کنم:Labkhand:...

انشاالله این آخرین پستم در این تاپیکه، من دیگه توبه کنم با خانم ها در بیفتم:Labkhand:، البته تجربه ی بسیار خوبی برای آینده بود، چون اگه در آینده این قبیل حرفا رو به همسر آینده ام بگم فک کنم تا آخر عمر از دلش پاک نشه، قابل توجه بقیه ی آقایون، عبرت بگیرین:Labkhand:...

سلام

سجاد;104321 نوشت:
توجیه شما هم کار را اگر خراب تر نکند حامد عزیز بهتر نمی کند تشر در جایی درست است که مخاطب بیچاره بتواند با تشر اصلاح شود اما با توجه به نظراتی که به برخی از فلاسفه نسبت داده شده است ، تشر که خوب است پوست زنان را هم بکنند ، نمی توانند آنها را از ماهیت خود جدا کنند چون آنان جزء حیوانات قرار گرفته اند ....

اگر ( با یک نظر خوشبینانه )کلمه زنان را بر اکثریت قریب به اتفاق زنان عصر این دو بزرگوار که بهره ای از فضل و علم و معرفت نداشته اند حمل کنید مشکل حل است یعنی حمل را شایع ( با توجه به مصادیق ) بگیرید نه اولی ( با توجه به مفهوم )
دیگر اینکه زنان هم بخشی از انسانها هستند لذا بین کلام سرزنشگرانه حضرت امیر ع با سایر کلمات بزرگان چندان تفاوتی نیست الا اینکه ایشان و کلامشان معصومند

hedi;104328 نوشت:
صحبت های فوق کمی از تفاوت های فطری زنان و مردان بود... اما هر کدام از ویژگی هایه بالا با یکدیگر قابله مقایسه نیست که مثلا بگیم بیشتر مردان که عقلشون در مسائل استدلالی بیشتر کار میکنه پس برتریه تکوینی دارند!!!! این حرف ها درست نیست چون در مقابل زنان در کارهای هنری و ذوق طلب بهتر از مردان است! هیچ یک از این تفاوت ها دلیل بر برتریه جنسی بر جنسه دیگه نیست... خداوند در قرآن ملاک برتری را تقوا معرفی کرده اند...


هرچند ویژگیهای زن را در مواردی می توان تایید کرد اما ظاهرا این خصوصیتها باعث قرار گرفتن او در راس امور تاثیر گذار درجامعه بشری نشده است و این از واضحات است که نیازی به دلیل و مدرک هم ندارد یعنی جزء مشهورات و متواترات بلکه وجدانیات است .
و اما در مورد ملاک تقوی
1- این از بحث ما خارج است دلیل ما عقلی است و مستند شما نقلی
2- تقوی ملاک برتری افراد نوع انسان نسبت به یکدیگر است نه ملاک برتری یک جنس نسبت به جنس دیگر یعنی اگر بگویید این زن خاص و آن مرد خاص کدامیک برترند می گوییم ببینید تقوای کدامیک بیشتر است اما با ملاک تقوی که نمی توان برتری جنسی را بر دیگری تعیین کرد . دقت بفرمایید
موفق باشید

:Gol:زنان ناقصات العقول اند یعنی چه؟

1- زنان کم عقلند
2-زنان بی عقلند
3-زنان ناقصند
4-زنان سرشار از عاطفه اند

ممکن است بگویید جواب 4 چه ربطی دارد ؟
اما جواب درست همین است
:Narahat az:مردان بی عاطفه اند
چیزی که عوض داره گله نداره:Kaf:

نقل قول:
ولی خداییش دیگه همچین نظر رادیکالی راجع به خانم ها ندارم، باور کنین تقیه نمی کنم

راس میگی؟:tavallod:
حالا دیگه بعدا خانومتو اذیت نمیکنی
نقل قول:
چون اگه در آینده این قبیل حرفا رو به همسر آینده ام بگم فک کنم تا آخر عمر از دلش پاک نشه، قابل توجه بقیه ی آقایون، عبرت بگیرین:Labkhand:...

محاله پاک بشه تا اخر عمر تو دلش میمونه
منکه فکر کردم دیدم اگه دراینده شوهرم چنین حرفایی بزنه یا حتی احتمال بدم اینجوری فکر میکنه و بروم نمیاره ، هیچوقت ازدلم پاک نمیشه شاید به طلاق هم بکشه
به خاطر همین داشتم کم کم مطمئن میشدم که خواستگارای مذهبی رو هیچ وقت قبول نکنم تازه تحقیرشون هم بکنم
اگه برا زن ارزش قائل بشن مطیع میشه، اگه این احترام واقعی باشه و ظاهری نباشه واقعا تاثیر داره اما اگه از حد یه آدم پایینترش بیارین خدا میدونه چه اتفاقی میفته

aa1389aa;104415 نوشت:
زنان ناقصات العقول اند یعنی چه؟ 1- زنان کم عقلند 2-زنان بی عقلند 3-زنان ناقصند 4-زنان سرشار از عاطفه اند ممکن است بگویید جواب 4 چه ربطی دارد ؟ اما جواب درست همین است مردان بی عاطفه اند چیزی که عوض داره گله نداره
منتقد;104421 نوشت:
راس میگی؟ حالا دیگه بعدا خانومتو اذیت نمیکنی
منتقد;104421 نوشت:
محاله پاک بشه تا اخر عمر تو دلش میمونه منکه فکر کردم دیدم اگه دراینده شوهرم چنین حرفایی بزنه یا حتی احتمال بدم اینجوری فکر میکنه و بروم نمیاره ، هیچوقت ازدلم پاک نمیشه شاید به طلاق هم بکشه به خاطر همین داشتم کم کم مطمئن میشدم که خواستگارای مذهبی رو هیچ وقت قبول نکنم تازه تحقیرشون هم بکنم اگه برا زن ارزش قائل بشن مطیع میشه، اگه این احترام واقعی باشه و ظاهری نباشه واقعا تاثیر داره اما اگه از حد یه آدم پایینترش بیارین خدا میدونه چه اتفاقی میفته

سلام
چی خواستیم و چی شد ؟؟!!
آقای عقل درست کردیم و بعد اسمشو گذاشتیم بی احساس آخر کار هم کردیمش لو لو ( آدم آهنی ) که بحث اینطوری نشه . نشد که نشد .
تا ببینیم دیگران چی میگن ؟
خدایا فرجی !
موفق باشید

بسم الله الرحمن الرحیم

المتقدّم لهم مارق، و المتأخّر عنهم زاهق، و اللّازم لهم لاحق‏

هر كس بر آنان پيشى گيرد از دين خارج گشته، و هر كس از آنان عقب ماند و از ايشان تبعيّت ننمايد، به هلاكت مبتلا مى‏گردد، و تنها كسى كه پيوسته همراه آنان باشد به ايشان‏ مى‏پيوندد.
متأسفانه همیشه هر افراطی، تفریطی به دنبال داشته، شاید گزافه نباشد اگر بگوییم آنچه فمینیست را بوجود آورد نه شریعت مقدس اسلام و رسول الله بود و نه مذهب و مرام علوی بلکه به اقرار تاریخ و به استناد سنّت؛ اسلام به گردن زنان حق حیات دارد، هم حیات جسمی و هم حیات شخصیتی. آنچه فمینیست را پدید آورد رفتارهای ظالمانه ای بوده و هست که چه در گذشته و چه در زمان حال و چه از نوع شرقی و چه غربی آن با این صنف از بشر صورت گرفته.
اگر قرآن کریم زن و مرد را بشر معرفی نموده:
يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى‏ -
اى گروه مردم بدرستى ما شما را از مردى و زنى (آدم و حوا) آفريديم
دیگران خیلی اشتباه فرموده اند که یکی را انسان و دیگری را حیوان معرفی نموده اند.
هم چنان که اگر اسلام برای هر یک حقوق و تکالیف و وظایفی مشخص نموده خیلی بیجاست که تفاوتها را نادیده بیانگاریم.
به نظر حقیرنگاه تبعیض آمیز جنسیتی به نوع بشر نگاه شیطانی است. یعنی اگر بخواهیم در حقوق و تکالیفی که خداوند برای هریک از زن و مرد تعیین فرموده تنها با ملاک جنسیتی قضاوت کنیم مرتکب همان اشتباهی می شویم که ابلیس شد.
چرا که ابلیس وقتی مکلّف به انجام سجده بر آدم شد به جای آن که خدا را در پس این فرمان ببیند و تنها به خاطر خواست و رضای او اقدام به انجام وظیفۀ محوّله نماید. بحث جنسیت را پیش کشید و از روی تکبر و غرور خود را برتر دید و از فرمان الهی تمرّد نمودقَالَ يَإِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَن تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَىَّ أَسْتَكْبرَْتَ أَمْ كُنتَ مِنَ الْعَالِينَ(75) قَالَ أَنَا خَيرٌْ مِّنْهُ خَلَقْتَنىِ مِن نَّارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِن طِينٍ(76)گفت: «اى ابليس! چه چيز مانع تو شد كه بر مخلوقى كه با قدرت خود او را آفريدم سجده كنى؟! آيا تكبّر كردى يا از برترينها بودى؟! (برتر از اينكه فرمان سجود به تو داده شود!)» (75)گفت: «من از او بهترم مرا از آتش آفريده‏اى و او را از گِل
دوستان عزیز همۀ ما اعم از مرد و زن باید خود را مکلّف به انجام وظیفه ای بدانیم که خداوند متعال بر ما محوّل نموده و تمام دقّت خود را صرف انجام صحیح آن وظیفه قرار دهیم اینکه چه کسی برتر است نیز از نوع و شکل تکالیفی که خداوند تعیین نموده مشخص نمی شود بلکه از شکل و نحوۀ انجام درست تکالیف که همانا تقواست فهمیده می شود.
إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبيرٌ.
محققا گرامى‏ترين شما (نزد پروردگار) پرهيزكارترين شما خواهند بود زيرا كه خداوند عالم است‏.
از اینکه خداوند فرمود الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساء مردها را بر زنها تسلطى است‏ یا فرمود َ وَ لَهُنَّ مِثْلُ الَّذي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ لِلرِّجالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌو براى آنان، همانند وظايفى كه بر دوش آنهاست، حقوق شايسته‏اى قرار داده شده و مردان بر آنان برترى دارند.
برتری جنسیتی فهمیده نمی شود بلکه نوعی تعییین تکلیف و تعیین حوزۀ اختیارات است. همانطور که مراد از ِ نَوَاقِصُ الْإِيمَانِ نَوَاقِصُ الْحُظُوظِ نَوَاقِصُ الْعُقُول‏، صرفا و صرفا توصیف است و نه تحقیر یک جنس خاص پس نباید تحقیر گروهی را نتیجه گیری کرد. بلکه غرض به دست آوردن ملاک و معیاری برای تعامل بهتر ما با محیط پیرامون ماست. همان گونه که هر علمی با توصیف هر چه بهتر جهان آفرینش سعی دارد یه انسان بیاموزد به نحو بهتر و مطلوب تری از توانایی ها و استعدادهای موجود در جهان بهره ببرد. (لطفا دوباره با دقت بیشتر بخوانید)
همچنین،به نظرم این خیلی سطحی نگری است که ما بخواهیم از این فرمایش حضرت رسول که فرمود: «اگر قرار بود که امر ميكردم كسى كه براى ديگرى سجده كند، هر آينه امر مي نمودم به اينكه زن براى شوهر خود سجده كند.» برتری جنسیتی یکی و پستی و حقارت دیگری را نتیجه گیری کنیم.
به نظر حقیر همۀ اینها، تنها به این بر می گردد که در پشت این فرامین و سفارشات، مصالحی نهفته درصدد تعیین حقوق و تکالیف ماست که همه اعم از زن و مرد موظف به انجام آنها به بهترین نحو می باشیم. مردها باید در مقابل وظایف پیش رویشان تنها خدا راببینند و نه زن و مؤنث را و زن ها نیز در مقابل وظایف پیش رویشان تنها خدا را ببینند و نه مرد و مذکّر را.و همه باور داشته باشیم که نهایتا خیر و سعادت ما در انجام فرامین الهی است.
اگر وظیفۀ سربازی رفتن و جهاد و کار و تأمین معاش و نفقۀ خانواده و پرداخت مهریه بر عهدۀ مرد است. واگر وظیفۀ تمکین و زایش و حفظ حجاب و نیکو شوهرداری کردن تخصّص زن است. واگر تنها مردان موظف به شرکت در جمعه و جماعت و تشییع جنازه اند و یا زنان از مرجعیت و قضاوت و تصدی فرمانداری معافند و... نباید چنین پنداشت که مراد جدّی خداوند از وضع چنین قوانینی سختگیری بر یک جنس و شرافت بخشی بر جنس دیگر است. وضع همۀ این خصایص و ضوابط چه در عالم تکوین و جه در عالم تشریع همگی نهایتا در راستای سعادت بشر است. وپاداش و عقاب نیز به دست همان است که خود آفریده و خود تعیین تکلیف نموده.
حسن ختام عرایضم کلامی نورانی از امام المتقین علیه السلام:
راست و چپ گمراهى است،
و راه ميانه جاده اصلى است،
كتاب ماندگار الهى و آثار نبوت بر اين راه است،
و گذرگاه سنّت از اين راه است،
و بازگشت كار همه به اين جايگاه است.
مدّعى به ناحق هلاك شد،
و دروغ باف زيان ديد.
آن كه در برابر حق بايستد به هلاكت رسد.
و در جهالت انسان همين بس كه اندازه خود را نشناسد.
ريشه‏اى كه بر تقوا روييده نابود نگردد،
و زراعت قومى كه آب تقوا خورده تشنه نشود.
پس (براى دورى از فتنه) در خانه‏ها بمانيد،
و امور بين خود را اصلاح كنيد،
توبه پيش روى شماست.
نبايد هيچ ستايشگرى جز خدا را بستايد،
و هيچ ملامتگرى جز خود را ملامت نمايد.
نهج البلاغه، خطبۀ 16

سلام

رسا;104454 نوشت:
دیگران خیلی غلط فرموده اند که یکی را انسان و دیگری را حیوان معرفی نموده اند.

متاسفانه عزیزان نصیحت بارکش این تاپیک رو گوش ندادند . وگرنه لازم نبود به بعضی مطالب جواب بدهیم .
جناب رسا
اگر منظورتان از غلط کرده ها جناب صدرا و سبزواری است . آن دو بزرگوار در نسبت دادن چیزی به طائفه ای از بشر از قرآن کریم پیشی نگرفتند . چون قرآن کریم در وصف گروهی از این بشر می فرمایند : هم کالانعام بل اضل سبیلا : آنها همچون چارپایان بلکه گمراهتر از ایشانند .
امیدوارم انصاف علمی را رعایت فرموده و استوانه های علوم و معارف را کمتر از خود نپندارید

رسا;104454 نوشت:
به نظر حقیرنگاه تبعیض آمیز جنسیتی به نوع بشر نگاه شیطانی است.

مگر نصی در خصوص برابری تکوینی بین دو جنس زن و مرد هست که خلافش قول شیطان باشد . اگر بود که می آوردید و این همه مطلب نمی نوشتید نه ؟
رسا;104454 نوشت:
چرا که ابلیس وقتی مکلّف به انجام سجده بر آدم شد به جای آن که خدا را در پس این فرمان ببیند و تنها به خاطر خواست و رضای او اقدام به انجام وظیفۀ محوّله نماید. بحث جنسیت را پیش کشید و از روی تکبر و غرور خود را برتر دید و از فرمان الهی تمرّد نمود

این بحث در این تاپیک جایی ندارد چون مبنای برهان ما نه حقوق بوده و نه تکلیف . اتفاقا شیطان خیلی دقیق بود و از فرمان و تکلیف به سجده دانست که خدای متعال آدم را از او برتر می داند و صرفا بخاطر تکبرش آن دلیل واهی ( برتری آتش نسبت به خاک ) را آورد
رسا;104454 نوشت:
اینکه چه کسی برتر است نیز از نوع و شکل تکالیفی که خداوند تعیین نموده مشخص نمی شود بلکه از شکل و نحوۀ انجام درست تکالیف که همانا تقواست فهمیده می شود. إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبيرٌ.

می توانید توضیح دهید از این آیه چگونه می توان برتری یا تساوی دو جنس مرد و زن نسبت به هم را دانست ؟
رسا;104454 نوشت:
محققا گرامى‏ترين شما (نزد پروردگار) پرهيزكارترين شما خواهند بود زيرا كه خداوند عالم است‏. از اینکه خداوند فرمود الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساء مردها را بر زنها تسلطى است‏ یا فرمود َ وَ لَهُنَّ مِثْلُ الَّذي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ لِلرِّجالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌو براى آنان، همانند وظايفى كه بر دوش آنهاست، حقوق شايسته‏اى قرار داده شده و مردان بر آنان برترى دارند. برتری جنسیتی فهمیده نمی شود بلکه نوعی تعییین تکلیف و تعیین حوزۀ اختیارات است

ما بحث ادله نقلی را شروع نکرده ایم و احساس می کنیم نیازی هم نیست وگرنه این مطلب شما در حد یک ادعا قابل نقد و بررسی بود .
رسا;104454 نوشت:
همانطور که مراد از ِ نَوَاقِصُ الْإِيمَانِ نَوَاقِصُ الْحُظُوظِ نَوَاقِصُ الْعُقُول‏، صرفا و صرفا توصیف است و نه تحقیر یک جنس خاص

آفرین توصیف است . ما هم نمی گوییم تحقیر . اما توصیف برای چه ؟ توصیف برای توصیف یا برای بیان ویژگیهای تکوینی ؟ آیا از آن نمی توان مرتبه تکوینی استنباط کرد ؟
پیامبر ص علی ع را به جامعیت اوصافی که در انبیاء بود توصیف فرمودند حال اگر کسی به دلیل عقلی جامعیت اوصاف ، برتری علی ع بر انبیاء را نتیجه بگیرد می خواهد سایر انبیاء را تحقیر کند ؟ این چه نگاهی است ؟

رسا;104454 نوشت:
بلکه غرض به دست آوردن ملاک و معیاری برای تعامل بهتر ما با محیط پیرامون ماست.

آیا تعیین مراتب تکوینی با تعامل بهتر منافات دارد یا مناسبت ؟
رسا;104454 نوشت:
برتری جنسیتی یکی و پستی و حقارت دیگری را نتیجه گیری کنیم.

تعیین مراتب به هدف تحقیر فقط یک نوع بدبینی افراطی نسبت به این بررسی علمی است
رسا;104454 نوشت:
به نظر حقیر همۀ اینها، تنها به این بر می گردد که در پشت این فرامین و سفارشات، مصالحی نهفته درصدد تعیین حقوق و تکالیف ماست که همه اعم از زن و مرد موظف به انجام آنها به بهترین نحو می باشیم. مردها باید در مقابل وظایف پیش رویشان تنها خدا راببینند و نه زن و مؤنث را و زن ها نیز در مقابل وظایف پیش رویشان تنها خدا را ببینند و نه مرد و مذکّر را.و همه باور داشته باشیم که نهایتا خیر و سعادت ما در انجام فرامین الهی است.

گر چه تعبد را قبول داریم اما این شعار که دین همین است و دیگر هیچ . سوال نکنید . کنکاش نکنید . فقط خدا می داند و رسول وووو یک نوع مانع تراشی برای جویندگان حقایق چیزی دیگری نیست
رسا;104454 نوشت:
راست و چپ گمراهى است، و راه ميانه جاده اصلى است، كتاب ماندگار الهى و آثار نبوت بر اين راه است، و گذرگاه سنّت از اين راه است،

نصایح ارزشمندی است . آویزه گوشمان . اما همین آقا فرمود : التفکر مراه صافیه . و ما در این مراه صافیه دنبال حقایق هستی هستیم . اگر اشتباهی هم کردیم انشاء الله از آنها باشیم که پرنده آسمان و ماهی دریا برایمان استغفار کنند .
موفق باشید

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و سپاس

حامد;104459 نوشت:
سلام نقل نوشته اصلی توسط : رسا دیگران خیلی غلط فرموده اند که یکی را انسان و دیگری را حیوان معرفی نموده اند. متاسفانه عزیزان نصیحت بارکش این تاپیک رو گوش ندادند . وگرنه لازم نبود به بعضی مطالب جواب بدهیم . جناب رسا اگر منظورتان از غلط کرده ها جناب صدرا و سبزواری است . آن دو بزرگوار در نسبت دادن چیزی به طائفه ای از بشر از قرآن کریم پیشی نگرفتند . چون قرآن کریم در وصف گروهی از این بشر می فرمایند : هم کالانعام بل اضل سبیلا : آنها همچون چارپایان بلکه گمراهتر از ایشانند . امیدوارم انصاف علمی را رعایت فرموده و استوانه های علوم و معارف را کمتر از خود نپندارید

چطور شد شما یک کلمۀ غلط فرمودند را در قبال این دو بزرگوارتاب نیاوردید بعد چطور توقع دارید بنده در مقابل کسانی که تا حتی از مادر انبیاء و اولیاء الهی با عنوان حیوان یاد می کنند سکوت کنم؟

آیا شما زنان پدرانتان را مصداق اولئک کالانعام بل هم اضل می دانید؟! یا اینکه مصداق این شریفه کفار عنود و لجوجند؟!

حامد;104459 نوشت:
نقل نوشته اصلی توسط : رسا به نظر حقیرنگاه تبعیض آمیز جنسیتی به نوع بشر نگاه شیطانی است. مگر نصی در خصوص برابری تکوینی بین دو جنس زن و مرد هست که خلافش قول شیطان باشد . اگر بود که می آوردید و این همه مطلب نمی نوشتید نه ؟

بنده هیچ گاه قائل به برابری تکوینی زن و مرد نبوده و نیستم که در این صورت دیگر تفاوت میان زن و مرد معنا نداشت

حامد;104459 نوشت:
نقل نوشته اصلی توسط : رسا چرا که ابلیس وقتی مکلّف به انجام سجده بر آدم شد به جای آن که خدا را در پس این فرمان ببیند و تنها به خاطر خواست و رضای او اقدام به انجام وظیفۀ محوّله نماید. بحث جنسیت را پیش کشید و از روی تکبر و غرور خود را برتر دید و از فرمان الهی تمرّد نمود این بحث در این تاپیک جایی ندارد چون مبنای برهان ما نه حقوق بوده و نه تکلیف . اتفاقا شیطان خیلی دقیق بود و از فرمان و تکلیف به سجده دانست که خدای متعال آدم را از او برتر می داند و صرفا بخاطر تکبرش آن دلیل واهی ( برتری آتش نسبت به خاک ) را آورد

این که تشخیص شیطان دقیق بود یا نبود مهم نیست او موظف به اطاعت بود که نکرد. ضمنا آگاهی او نسبت به برتری آدم تنها جرمش را سنگین تر می کند و اگر شیطان آگاه بر این برتری نبود و تمرّد می کرد شاید جرمش سبکتر بود.
حامد;104459 نوشت:
نقل نوشته اصلی توسط : رسا اینکه چه کسی برتر است نیز از نوع و شکل تکالیفی که خداوند تعیین نموده مشخص نمی شود بلکه از شکل و نحوۀ انجام درست تکالیف که همانا تقواست فهمیده می شود. إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبيرٌ. می توانید توضیح دهید از این آیه چگونه می توان برتری یا تساوی دو جنس مرد و زن نسبت به هم را دانست ؟

بلی به صدر همین آیه توجه فرمایید:
يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى‏... إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُم‏.


حامد;104459 نوشت:
نقل نوشته اصلی توسط : رسا همانطور که مراد از ِ نَوَاقِصُ الْإِيمَانِ نَوَاقِصُ الْحُظُوظِ نَوَاقِصُ الْعُقُول‏، صرفا و صرفا توصیف است و نه تحقیر یک جنس خاص آفرین توصیف است . ما هم نمی گوییم تحقیر . اما توصیف برای چه ؟ توصیف برای توصیف یا برای بیان ویژگیهای تکوینی ؟ آیا از آن نمی توان مرتبه تکوینی استنباط کرد ؟ پیامبر ص علی ع را به جامعیت اوصافی که در انبیاء بود توصیف فرمودند حال اگر کسی به دلیل عقلی جامعیت اوصاف ، برتری علی ع بر انبیاء را نتیجه بگیرد می خواهد سایر انبیاء را تحقیر کند ؟ این چه نگاهی است ؟

مسلما نخیر. از تجمیع فضایل، تحقیر دیگران به دست نمی آید اما در حیوان خواندن زنان نه تنها تحقیر زنان که تحقیر مردان و حتی خودتان نهفته است. شما چگونه حاضرید با یک حیوان در زیر یک سقف و بر سر یک سفره بنشینید و ازدواج کنید و ...
حامد;104459 نوشت:
نقل نوشته اصلی توسط : رسا بلکه غرض به دست آوردن ملاک و معیاری برای تعامل بهتر ما با محیط پیرامون ماست. آیا تعیین مراتب تکوینی با تعامل بهتر منافات دارد یا مناسبت ؟

وقتی شما همسرتان را یک انسان بدانید با او تعامل بهتری می توانید داشته باشید یا معاذالله یک حیوان؟!

aa1389aa;104415 نوشت:
:Gol:زنان ناقصات العقول اند یعنی چه؟

1- زنان کم عقلند
2-زنان بی عقلند
3-زنان ناقصند
4-زنان سرشار از عاطفه اند

ممکن است بگویید جواب 4 چه ربطی دارد ؟
اما جواب درست همین است
:Narahat az:مردان بی عاطفه اند
چیزی که عوض داره گله نداره:Kaf:

فکر می کنم اگر بخوایم در مقابل، مطلبی رو هم مطرح کنیم باید بگیم :

مردان ناقص العاطفه هستند نه بی عاطفه !


ولی این مورد هم به نظر من درست نیست :Labkhand:

چون حکمت خداوند تبارک و تعالی زیر سوال میره !

خداوند حکیم هر صفت و نعمت و ... در هر حدی (کم ، زیاد ، متوسط) به بندگانش داده در کمال حکمت و مصلحت و خیر بوده .

اینکه زنان عاطفی تر از آقایون هستند و گاها احسایات شون بر عقل غلبه می کنه دلیل بر بی عقلی شون نیست

و اینکه آقایون با اصول عقلانی منطقی تر برخورد می کنند و گاهی احساسات و عواطف رو نادیده میگیرن دلیل بر بی عاطفگی شون نیست .


موفق باشید :Gol:

رسا;104477 نوشت:
چطور شد شما یک کلمۀ غلط فرمودند را در قبال این دو بزرگوارتاب نیاوردید بعد چطور توقع دارید بنده در مقابل کسانی که تا حتی از مادر انبیاء و اولیاء الهی با عنوان حیوان یاد می کنند سکوت کنم؟ آیا شما زنان پدرانتان را مصداق اولئک کالانعام بل هم اضل می دانید؟! یا اینکه مصداق این شریفه کفار عنود و لجوجند؟!

سلام قولا من رب رحیم
اتفاقا در رعایت ادب نسبت به زنان بلند مرتبه تاریخ مثل مادران انبیاء و اولیاء این بزرگواران اولی ترند لذا آن توجیهی که ما ارائه کردیم ( تشر به زنان هم عصر خودشان ) مساله را حل می کند .
مستحضر هستید که همین جناب صدرای بزرگ در کهک قم مهجور و ساکن بودند و هرچند وقت یک بار با ادب تمام و با پای برهنه به زیارت حضرت فاطمه معصومه مطهره مشرف می شدند و حتی فرموده اند که بعضی اصول سنگین معرفتی را خدای متعال در حرم این بانوی باعظمت به من عنایت فرمود .
من فکر می کنم امثال جناب صدرا به رعایت این مطالب اولی تر از امثال ما هستند لذا فهم کلام ایشان بهتر از رد آن است

و اما استشهاد به آیه اولئک کالانعام برای بیان این مطلب بود که در کلام معصوم و سراسر نور قرآن نیز چنین نسبتی به طایفه ای از انسانها ( ولو کفار ) وجود دارد حال اگر بر مبنا و به انگیزه دیگر این مطلب در خصوص طایفه ای دیگر از انسانها ( ولو مردان ) بیان شود نمی تواند بلافاصله رد شود بلکه باید مبنا و هدف مشخص و نقد شود نه اینکه به صرف استعمال رد شود
البته مستحضرید که ما داریم به توصیه حضرت امیر ع در خصوص حمل کلام برادران بر احسن وجوه عمل می کنیم بخصوص که این برادران بسی بزرگوارند

رسا;104477 نوشت:
بنده هیچ گاه قائل به برابری تکوینی زن و مرد نبوده و نیستم که در این صورت دیگر تفاوت میان زن و مرد معنا نداشت

بحث ما هم همین است . ما هم قائل نیستیم لذا داریم با برهان عقلی آنرا ثابت می کنیم
رسا;104477 نوشت:
این که تشخیص شیطان دقیق بود یا نبود مهم نیست او موظف به اطاعت بود که نکرد. ضمنا آگاهی او نسبت به برتری آدم تنها جرمش را سنگین تر می کند و اگر شیطان آگاه بر این برتری نبود و تمرّد می کرد شاید جرمش سبکتر بود.

نه مطلب این است که شیطان فهمید مبنای این تکلیف خاص یعنی سجده به معنای برتری آدم بر اوست . لذا برداشت برتری از بعضی تکالیف غیر عقلانی نیست
رسا;104477 نوشت:
بلی به صدر همین آیه توجه فرمایید: يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى‏... إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُم‏.

اما نظر بنده غیر از این است . آیه در صدد تعیین ملاک برتری در تشریع است وگرنه تقوی را ملاک آن قرار نمی داد چون تقوی به لحاظ احکامو دستورات شرعی است نه ویژگیهای تکوینی پس نمی توان ملاک تشریع را در تکوین مناط قرار داد ضمن اینکه تقوی معیار برتری افراد نسبت به یکدیگر است نه افراد به حسب جنسشان
رسا;104477 نوشت:
مسلما نخیر. از تجمیع فضایل، تحقیر دیگران به دست نمی آید اما در حیوان خواندن زنان نه تنها تحقیر زنان که تحقیر مردان و حتی خودتان نهفته است. شما چگونه حاضرید با یک حیوان در زیر یک سقف و بر سر یک سفره بنشینید و ازدواج کنید و ...

ما توجیه وجیه استعمال این لفظ را بیان کردیم
رسا;104477 نوشت:
وقتی شما همسرتان را یک انسان بدانید با او تعامل بهتری می توانید داشته باشید یا معاذالله یک حیوان؟!

وقتی زن و مرد برتری های تکوینی که چه بسا مبنای تقدیمات شرعی است باور داشته باشند پذیرش آن احکام برایشان ساده تر و منطقی تر است
آذر بانو;104583 نوشت:
اینکه زنان عاطفی تر از آقایون هستند و گاها احسایات شون بر عقل غلبه می کنه دلیل بر بی عقلی شون نیست و اینکه آقایون با اصول عقلانی منطقی تر برخورد می کنند و گاهی احساسات و عواطف رو نادیده میگیرن دلیل بر بی عاطفگی شون نیست .

با تشکر از مطلب شما به عرض می رساند بحث ما در خصوص عقل نیست . اگر مطلبی در خصوص برهان دارید بیان بفرمایید
موفق در پناه حق

نقل قول:
از اینکه خداوند فرمود الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساء مردها را بر زنها تسلطى است‏ یا فرمود َ وَ لَهُنَّ مِثْلُ الَّذي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَ لِلرِّجالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌو براى آنان، همانند وظايفى كه بر دوش آنهاست، حقوق شايسته‏اى قرار داده شده و مردان بر آنان برترى دارند.
مگه این درباره بارداری نیست؟

مگه آیه اش درباره حاملگی نیست بعد میگه زنا باید موقع طلاق عده نگه دارن بعد برای اینکه غر نزنن میگه برای اونها همونقدری که مسئولیت دارن حق وجود داره ولی مردان بر اونها از جهاتی برتری دارن

چون مثلا باردار نمیشن هیچ وقتم نیازی ندارن عده نگاه دارن یعنی بعضی موقعا مردا برتری دارن ولی اون چیزی که شما میگین نیست

نقل قول:
این که تشخیص شیطان دقیق بود یا نبود مهم نیست او موظف به اطاعت بود که نکرد. ضمنا آگاهی او نسبت به برتری آدم تنها جرمش را سنگین تر می کند و اگر شیطان آگاه بر این برتری نبود و تمرّد می کرد شاید جرمش سبکتر بود.
مقایسه بدی بود،یعنی آدم میتونه به درجات بالا برسه اما شیاطین روح الهی ندارن زنها هم مثل مردا نیستن که این چیزا بهشون داده شده باشه

پس حیوونا هم نباید اعتراض کنن چون هم
بازم تایید هم شان خوانی زن و حیوان میشه

آخه نتیجه حرف شما خیلی شبیه این بود دیگه

من فکر میکردم برتری یعنی به خاطر همون دلیلی که حجاب برای مردا لازم نیست کارای اجتماعی بشتر رو دوششونه و برای مدیریتم مناسبترن
بازم سوالای جدید ،خدایا کی تموم میشه شبهه های من:Ghamgin:

سجده کردن بر آدم فقط ظاهری بود یه امتحان بوده برای شیطون که خدا میخواست رسواش کنه همه بفهمن دروغ میگه
خدا به فرشته ها که ایراد میگیرن میگه: من چیزیو میدونم که شما نمیدونین
تو چنتا کتاب خوندم که منظورش ریای شیطون بوده چون خیلی پنهانه

ایناها اینم حرف منو تایید میکنه:
نقل قول:
نه مطلب این است که شیطان فهمید مبنای این تکلیف خاص یعنی سجده به معنای برتری آدم بر اوست . لذا برداشت برتری از بعضی تکالیف غیر عقلانی نیست

با سلام:Gol:


انگار قسمت نیست ما با این تاپیک خداحافظی کنیم:Labkhand:...

اجازه بدین تیر خلاص رو با تقریر این برهان بزنم، امیدوارم از صراحت لهجه ام دلخور نشین، حقیر تجربه و مهارت بعضی از دوستان بزرگوار کارشناس رو ندارم که با پنبه سر ببرم:Cheshmak:...

علی(ع) در خطبه ی 80 نهج البلاغه زنان رو در نسبت با مردان بطور کلی ناقص العقل می دونه، لطفا تحت تاثیر جو فعلی توجیهات تکلف آمیز نکنین، من دو جهت این نقصان رو از دو حیث نظری و عملی تبیین می کنم...

قبل از اون این تذکر رو بدم که این تفکیک رادیکال ما بین معنویت و عقلانیت بر مبنای حقیر مسامحیه، ولی فعلا مجال باز کردن این نیست...

اما از جهت عقل نظری، زنان در نسبت با مردان بطور کلی قدرت انتزاع و تحلیل کمتری دارند، این مطلب روشنه، کافیه نگاهی به اطراف خودتون بندازین، تا جایی که حقیر می دونم در طول تاریخ در مثلا علوم فلسفی منطقی ریاضی و... در برابر اینهمه دانشمند تراز اول مرد یه دانشمند تراز اول زن نداشتیم، در دوره ی جدید هم که اینهمه مجال داده شده به زنها باز وضع تقریبا به همین شکله، دقت کنین منظورم از دانشمند تراز اول

مثلا مدرس جزء فلسفه تو فلان دانشگاه آزاد نیست، منظورم کسانی مثل صدرالمتالهین و ابن سینا و خواجه نصیر و...، این رو هم بگم که در همون تدریس فلسفه هم حقیر تنها استاد خانمی که داشتم که البته استاد مدعو بود نه رسمی کارش صرفا تکرار مقلدانه و طوطی وار مطالب حکما بود، که نه تنها همراه با تحلیل خاصی نبود که همراه با فهم دقیقی هم نبود، همینطور تا جایی که حقیر می بینم قاطبه ی دختران هم رشته ای من هم دیدگاه من رو تایید می کنن، البته اینها شاید خوب جزوه بنویسن و حفظ کنن و نمره ی خوبی بیارن اما از حیث فهم عمیق و قدرت تحلیل...، همچنانکه پیش از این گفتم در همین سایت هم می تونین ملاحظه کنین ببینین خانم ها در نسبت آقایون چقدر در مباحث معرفتی سنگین مشارکت می کنن، پاسخ های خانم ها در این تاپیک ها بطور کلی عقلانی تر و پخته تره یا آقایون، و...

اما به لحاظ عقل عملی، علائق و عواطف سرشار زنانه رو در نظر بگیرین، آیا کسی که علائق و عواطفش رو عقلش بیشتر پرده می اندازه از این نظر بطور کلی به حکمت و عقل عملی نزدیک تره یا کسی که کمتر چنینه؟، آیا از جمله به این دلیل نیست که اسلام برای مرد شئون مدیریتی خاصی قائل شده؟، مثلا مرد مدیر خانواده است، همینطور زن نمی تونه حاکم، مرجع، قاضی و... بشه؟ و...، یکی از نشانه های آخرالزمان نشستن زنان بر مسند اموره، فک می کنین چرا مثلا در ماجرای انتصاب چند وزیر زن در کابینه ی دولت اینهمه مراجع اعتراض کردن؟، فک می کنین چرا به مشورت با زنان در امور کلان بطور کلی چندان روی خوشی نشون داده نشده؟ و...، توجه به زخارف دنیوی به تعبیر حکیم سبزواری رو چکار کنیم؟، فک می کنین اینهمه علاقه مثلا به فلزی مثل طلا عقلانیه؟ و...

به خانم های بزرگوار توصیه می کنم اگه می خواین مثل قبل بطور تلویحی ادعای ما رو تایید نکنین شواهد ملموس و عینی رو انکار نکنین و پاسخ ما رو بدون حاشیه و عقلانی بدین، اگر چه به احتمال خیلی زیاد بحث های آتی هم رویه ای شبیه مباحث قبل خواهد داشت...

seyedziya;104647 نوشت:
در طول تاریخ در مثلا علوم فلسفی منطقی ریاضی و... در برابر اینهمه دانشمند تراز اول مرد یه دانشمند تراز اول زن نداشتیم

با سلام خدمت دوستان عزیزم:Gol:
اولا که این خیلی بی انصافیه که موقعیت و راه پیشرفت خانم ها و آقایان را چه در گذشته و چه در حال با هم مقایسه کنیم!!!

چون این دیگه واسه همه واضحه که محدودیت هایی برای خانم ها برای پیشرفت در این زمینه ها بوده و به تازگی میبینیم که کمی راه پیشرفت از نظره علمی برای بانوان هموار شده اما با این وجود انتظاره بیهوده ای هست که از خانم ها توقع داشته باشیم به این سرعت به ابو علی سینا تبدیل شوند!!! ( جای تعجب اینه که چرا دیگر از طرف آقایون هم ابو علی سینا ندیدیم!!!)


اما باز هم خانم ها مثله همیشه گل کاشتن!:ok:






10زن دانشمند:

۱- ماری کوری برنده جایزه نوبل فیزیک اتمی به عنوان بزرگترین دانشمند زمان

۲-هیپاتیا از اسکندریه نخستین زن ریاضیدان برجسته جهان

۳-آدا، کنتس لاولس و نویسنده اولین برنامه رایانه ای جهان

۴- لیز میتنر مکتشف شکاف هسته ای

۵-سوفی ژرمین یکی از بزرگترین ریاضیدانان جهان،

۶-ریچل کارسون بنیانگذار جنبش جهانی محیط زیست

۷-عصب شناس ایتالیایی ریتا روی مونتاکلینی

۸-بنیانگذار تکنیک پرتو ایکس، دوروتی هادکین

۹-روزالاین فرانکلین بیوفیزیکدان در کشف دی ان ای

۱۰-هایفیلددانشمندان زنی است که بنیانگذاران علوم مدرن به شمار می روند



10زن فیلسوف:

۱-هیپارچیا : فیلسوف زن کلبی

۲-"ته آنو"

۳-"دیو تیما"

۴- "آسپاسیا"

۵- سيمون دو بووار

۶-کریستینا هوف سومرز فیلسوف آمریکایی

7-هلن سیکسو

8-هانا آرنت

۹-یرمنگام

10-رژین پی‌یترا

10 زن برتر اقتصادی:

1-الیزابت وارن
2- سوز اورمان
3-ماریا شریور
4-شیلا بیر
5-موریل سیبرت
6-سوزان کیتینگ7
-جین چتزکی
8-کاترین فینی
9-استفانی نلسون
10-مری شایپرو

دوستان عزیزم فراموش نکنید که باهوشترین دختر جهان -ویکتوریا کوی- 11 سال سن داره :


این دختربچه ۱۱ ساله پس از تستی که در «منسا» (سازمان افرادی با ضریب هوشی بالا) نشان داد که از افرادی چون اینشتین، استفان هاوکینگ و بیل گیتس باهوش تر است. ویکتوریا کوی با ضریب هوشی ۱۶۲ در حال حال حاضر بالاترین ضریب هوشی در جهان را از آن خود کرده است.

همونطور که دوستان می بینن نحوه ی تقریر مطالب و ادبیات حقیر با جناب حامد فرق می کنه، در رابطه با مطالب جناب حامد یه سری دقت ها هست که آوردن همه اش بحث رو طولانی می کنه برای همین فقط به چند تا که مهمتر به نظر می یاد بطور مختصر اشاره می کنم، ظاهرا نقد آقایون رو هم آقایون باید متکفل بشن:Labkhand:، شوخی کردم به دل نگیرید:Gol:...


جناب حامد، ادعای شما «برتری تکوینی مرد بر زنه»، در یکی از پست ها در پاسخ به سرکار هدی هم فرمودین:
نقل قول:
2- تقوی ملاک برتری افراد نوع انسان نسبت به یکدیگر است نه ملاک برتری یک جنس نسبت به جنس دیگر یعنی اگر بگویید این زن خاص و آن مرد خاص کدامیک برترند می گوییم ببینید تقوای کدامیک بیشتر است اما با ملاک تقوی که نمی توان برتری جنسی را بر دیگری تعیین کرد .

شما در استدلالتون باید مثل حقیر تفصیل بدین، یعنی بگین برتری از فلان جهت خاص، در غیر اینصورت باید گفت دلیلتون اخص از مدعاست، چرا که در استدلالتون تنها به برتری در جهات خاصی اشاره کردین، از این نظر حقیر تعبیر «برتری تکوینی» رو چندان دقیق نمی دونم، با توجه به قول شما مبنی بر پذیرش تقوا به عنوان مناط برتری افراد، در بحث از برتری طبایع هم باید همین ملاک رو داشته باشین و از این نظر هیچ تفاوتی بین افراد و طبایع نیست، با توجه به اینکه گفتیم تفاوتی میان افراد و طبایع از حیث مناط برتری نیست و با توجه به قول شما مبنی بر مناط بودن تقوا در برتری تکوینی افراد بطور عام، شما باید همچنین ملزم به مناط بودن تقوا در برتری تکوینی طبایع بطور عام هم بشین، به نظر حقیر می یاد که تقوا مناط برتری تکوینی از حیث اخلاقیه(از ظاهر کلام شما چنین تخصیصی به حیث اخلاقی بر نمی یاد و صرفا به برتری تکوینی اشاره شده)، البته تقوا رو باید خیلی عام و لطیف معنا کرد، از طرف دیگه بنا به ادعای شما مبنی بر برتری تکوینی طبیعت مرد بر طبیعت زن همه ی افراد طبیعت مردانه باید از این حیث که مرد هستند به برتری تکوینی برتر از همه ی افراد طبیعت زنانه از این حیث که زن هستند باشند، اما این واضح البطلانه، حال ملاک برتری رو هر چی بدونیم، مثلا کسی که ملزم به ملاک تقوا شده باید نشون بده که همه ی افراد طبیعت مردانه از این جهت که مرد هستند از همه ی افراد طبیعت زنانه از این جهت که زن هستند با تقواترند، پس باید مطلب رو مثل حقیر به این شکل تقریر کنین که مردان «بطور کلی» در «فلان جهت خاص» از زنان برترند، اما اگه در توجیه این مطلب از غلبه ی کمی و عددی مردان در سطوح تراز اون جهت استفاده کردین باید قید «در سطوح تراز اول» رو هم اضافه کنین، یعنی باید بگین مردان بطور کلی در سطوح تراز اول فلان جهت خاص از زنان برترند، وگرنه دلیلتون باز اخص از مدعاست، البته در صورتی که بشه نوعی ارتباط میان این سطوح تراز اول اون جهت خاص و برتری کلی اون طبیعت در اون جهت خاص برقرار کرد در حد همون ربط و نسبت میشه از اون به عنوان شاهدی بر برتری کلی اون طبیعت در اون جهت خاص استفاده کرد، کاری که حقیر در مواردی کردم...


باز در همون پست در پاسخ به سرکار هدی فرمودین:
نقل قول:
و اما در مورد ملاک تقوی
1- این از بحث ما خارج است دلیل ما عقلی است و مستند شما نقلی

به نظرم میشه ملاک تقوا رو بازتقریر عقلانی کرد...


در یکی از پستها در پاسخ به این مطلب جناب رسا:
نقل قول:

بلی به صدر همین آیه توجه فرمایید: يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى‏... إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُم‏.
فرمودین:
نقل قول:
اما نظر بنده غیر از این است . آیه در صدد تعیین ملاک برتری در تشریع است وگرنه تقوی را ملاک آن قرار نمی داد چون تقوی به لحاظ احکامو دستورات شرعی است نه ویژگیهای تکوینی پس نمی توان ملاک تشریع را در تکوین مناط قرار داد ...

برتری تشریعی مورد نظر شما همون برتری تکوینی از حیث اخلاقیه، آنچه مناط ارزش اخلاقی انسان و مبنای اصلی سعادت اونه هم همینه...

با سلام خدمت دوستان عزیزم:Gol:

با تشکر از جناب سید ضیاء بخاطر پستشون:Gol:

من جواب جناب حامد رو ندادم چون با عقاید ایشون در تاپیک های مختلف آشنا شدم و ترجیح دادم دوستان و کارشناسانه عزیز بررسی کنند...

اما یک نکته رو میخوام بگم:

نقل قول:
با ملاک تقوی که نمی توان برتری جنسی را بر دیگری تعیین کرد .

با ملاکه تقوا نمیتوان برتریه جنسی بر جنسه دیگر را تعیین کرد چون اصلا برتری ای نیست!!!
شما میخواین بعضی از ویژگی هایه مردان را دلیل بر برتریشون بدونین!

حامد;104411 نوشت:
هرچند ویژگیهای زن را در مواردی می توان تایید کرد

ویژگی های زنان به دلیله نوعه آفرینششون است و مورد تاییده خداوند بوده چون خداوند انسان رو اشرف مخلوقات قرار داده (دقت کنید انسان نه مردان!!!) و خداوند نظر خواهی نکردن که شما بفرمایین در بعضی موارد میشه تایید کرد!!!!!!!!

اگر هم شما میخواین این حرف رو بزنید چرا نمیگویین هر چند ویژگی های زنان و مردان را در مواردی میشه تایید کرد؟؟!!!

آیا همه ی ویژگی های مردان از نظره شما (!!!) قابله تاییده؟؟!!!

حامد;104411 نوشت:
اما ظاهرا این خصوصیتها باعث قرار گرفتن او در راس امور تاثیر گذار درجامعه بشری نشده است

دوستانی که فکر میکنید که برتریه تکوینی نسبت به زنان دارید و بعضی از این خصوصیاتتون باعث شده در راس امور تاثیر گذار در جامعه ی بشری قرار داشته باشین (ملاکتون کدام خصوصیاته خدا داند!!!!!!!!!!!!!!!!) فراموش نکنید:

از دامن زن , مرد به معراج میرود...

جناب حامد خانواده اولین و مهم ترین بنیاد جامعه ی بشری است و خودتان با وجدان خودتان قضاوت کنید که چه کسی در تربیته افراد جامعه در خانواده نقشه مهم تر و پر رنگ تر دارد!!!!

seyedziya;104647 نوشت:
اجازه بدین تیر خلاص رو با تقریر این برهان بزنم، امیدوارم از صراحت لهجه ام دلخور نشین، حقیر تجربه و مهارت بعضی از دوستان بزرگوار کارشناس رو ندارم که با پنبه سر ببرم... علی(ع) در خطبه ی 80 نهج البلاغه زنان رو در نسبت با مردان بطور کلی ناقص العقل می دونه، لطفا تحت تاثیر جو فعلی توجیهات تکلف آمیز نکنین، من دو جهت این نقصان رو از دو حیث نظری و عملی تبیین می کنم... قبل از اون این تذکر رو بدم که این تفکیک رادیکال ما بین معنویت و عقلانیت بر مبنای حقیر مسامحیه، ولی فعلا مجال باز کردن این نیست... اما از جهت عقل نظری، زنان در نسبت با مردان بطور کلی قدرت انتزاع و تحلیل کمتری دارند، این مطلب روشنه، کافیه نگاهی به اطراف خودتون بندازین، تا جایی که حقیر می دونم در طول تاریخ در مثلا علوم فلسفی منطقی ریاضی و... در برابر اینهمه دانشمند تراز اول مرد یه دانشمند تراز اول زن نداشتیم، در دوره ی جدید هم که اینهمه مجال داده شده به زنها باز وضع تقریبا به همین شکله، دقت کنین منظورم از دانشمند تراز اول مثلا مدرس جزء فلسفه تو فلان دانشگاه آزاد نیست، منظورم کسانی مثل صدرالمتالهین و ابن سینا و خواجه نصیر و...، این رو هم بگم که در همون تدریس فلسفه هم حقیر تنها استاد خانمی که داشتم که البته استاد مدعو بود نه رسمی کارش صرفا تکرار مقلدانه و طوطی وار مطالب حکما بود، که نه تنها همراه با تحلیل خاصی نبود که همراه با فهم دقیقی هم نبود، همینطور تا جایی که حقیر می بینم قاطبه ی دختران هم رشته ای من هم دیدگاه من رو تایید می کنن، البته اینها شاید خوب جزوه بنویسن و حفظ کنن و نمره ی خوبی بیارن اما از حیث فهم عمیق و قدرت تحلیل...، همچنانکه پیش از این گفتم در همین سایت هم می تونین ملاحظه کنین ببینین خانم ها در نسبت آقایون چقدر در مباحث معرفتی سنگین مشارکت می کنن، پاسخ های خانم ها در این تاپیک ها عقلانی تر و پخته تره یا آقایون، و... اما به لحاظ عقل عملی، علائق و عواطف سرشار زنانه رو در نظر بگیرین، آیا کسی که علائق و عواطفش رو عقلش بیشتر پرده می اندازه از این نظر بطور کلی به حکمت و عقل عملی نزدیک تره یا کسی که کمتر چنینه؟، آیا از جمله به این دلیل نیست که اسلام برای مرد شئون مدیریتی خاصی قائل شده؟، مثلا مرد مدیر خانواده است، همینطور زن نمی تونه حاکم، مرجع، قاضی و... بشه؟ و...، یکی از نشانه های آخرالزمان نشستن زنان بر مسند اموره، فک می کنین چرا مثلا در ماجرای انتصاب چند وزیر زن در کابینه ی دولت اینهمه مراجع اعتراض کردن؟، فک می کنین چرا به مشورت با زنان در امور کلان بطور کلی چندان روی خوشی نشون داده نشده؟ و...، توجه به زخارف دنیوی به تعبیر حکیم سبزواری رو چکار کنیم؟، فک می کنین اینهمه علاقه مثلا به فلزی مثل طلا عقلانیه؟ و... به خانم های بزرگوار توصیه می کنم اگه می خواین مثل قبل بطور تلویحی ادعای ما رو تایید نکنین شواهد ملموس و عینی رو انکار نکنین و پاسخ ما رو بدون حاشیه و عقلانی بدین، اگر چه به احتمال خیلی زیاد بحث های آتی هم رویه ای شبیه مباحث قبل خواهد داشت...


با سلام خدمت سید ضیاء گرامی

تمام مطالبی که در تبیین ضعف عقلانی زنان در دو حوزه عقل نظری و عملی بیان فرمودید تنها ظرفیت فی الجمله بالاتر مردان در عقلانیت را مطرح می کند نه برتری !


از امیر المومنین علیه السلام سئوال کردند شاعرترین شاعران کیست ؟ حضرت فرمودند شاعران که در یک میدان مسابقه نداده اند تا ما بتوانیم شاعرترین آنها را مشخص کنیم ...

برای کشف برتری یک گروه بر گروه دیگر باید دو گروه را در میدانی با امکانات و ظرفیت مساوی بکار گرفت ، گیریم امکانات خانم ها و آقایان با هم مساوی باشد که هیچ وقت چنین نبوده است اما قطعا ظرفیت آنها با هم مساوی نیست در این شرایط تشخیص برتر اگر می خواهد عادلانه باشد با تعدیل امکانات و استعداد امکان دارد و در غیر این صورت محال است .

عرض حقیر برای شما روشن است اما بگذارید برای واضح تر شدن مطلب برای خوانندگان محترم مثالی روشن بزنم .

اگر ما بخواهیم بفهمیم که آقای الف بخشنده تر است یا آقای ب باید چند عامل را در نظر بگیریم :


1. مقدار بخشش هر کدام
2. شرایط هر کدام
3. مقدار ثروت هر کدام


اگر فرض کنیم آقای الف هفتصد هزار تومان و آقای ب ، پانصد هزار تومان انفاق کرده اند و شرایطشان هم مساوی بود اما مقدار ثروت آقای الف دو برابر مقدار ثروت آقای ب بود دیگر نمی توان صرفا با در نظر گرفتن مقدار بخشش آقای الف حکم به برتری او داد و او را بخشنده تر نامید بلکه اتفاقا آقای ب بخشنده تر است چرا که با نیمی از ثروت آقای الف انفاقی بالنسبه فزون تر داشته است .

این مطلب را بخاطر این عرض کردم که شما در بیان مطالبتان پا از حوزه برتری ظرفیتی فراتر گذاشته به مقایسه رفتاری زن و مرد (علاقه به طلا و غیره ) پرداخته اید که با عرضی که داشتم اینگونه رفتار های زنانه نمی تواند محطی برای کشف غیر عاقلانه بودن چنین رفتارهایی باشد.

seyedziya;104684 نوشت:
برتری تشریعی مورد نظر شما همون برتری تکوینی از حیث اخلاقیه، آنچه مناط ارزش اخلاقی انسان و مبنای اصلی سعادت اونه هم همینه...


این جمله عجیب است یا بهتر بگویم من نفهیدم چطور اصول اخلاقی اسلام که بستر تزاید تقواست و قطعا جزء تشریعیات است می تواند حیثیتی برای برتری تکوینی باشد !!!

نقل قول:
مثلا کسی که ملزم به ملاک تقوا شده باید نشون بده که همه ی افراد طبیعت مردانه از این جهت که مرد هستند از همه ی افراد طبیعت زنانه از این جهت که زن هستند با تقواترند، پس باید مطلب رو مثل حقیر به این شکل تقریر کنین که مردان «بطور کلی» در «فلان جهت خاص» از زنان برترند،
نقل قول:
تمام مطالبی که در تبیین ضعف عقلانی زنان در دو حوزه عقل نظری و عملی بیان فرمودید تنها ظرفیت فی الجمله بالاتر مردان در عقلانیت را مطرح می کند نه برتری !

ظریفتشون هم هیچ فرقی نداره ،یعنی خدا یه یکی ظرفیت بیشتری برای تقوا داده؟
تقوا خودش یه کماله،هرکی ظرفیت بیشتر داشته باشه تقواش بیشتر میشه یعنی خدا تبعیض قائل شده؟
ان اکرمکم عندالله اتقکم

نقل قول:
برای کشف برتری یک گروه بر گروه دیگر باید دو گروه را در میدانی با امکانات و ظرفیت مساوی بکار گرفت ، گیریم امکانات خانم ها و آقایان با هم مساوی باشد که هیچ وقت چنین نبوده است اما قطعا ظرفیت آنها با هم مساوی نیست در این شرایط تشخیص برتر اگر می خواهد عادلانه باشد با تعدیل امکانات و استعداد امکان دارد و در غیر این صورت محال است .
این در مورد چیزای دیگه است ،اینجا اگه اصل رو بر کمتر بودن ظرفیت زنها برای تقوا قرار بدیم ،مشکل پیش میاد ،ربطیم به برتری هایی که سیدضیا میگه نداره

این یه تبعیض میشه
با چیزی که قرآن میگه تناقض داره قرآن میگه فطرت همه یکیه ایرادی نداره دیگه ظرفیت چه ضیغه ایه شما درآوردین؟؟

منتقد;104739 نوشت:
ظریفتشون هم هیچ فرقی نداره ،یعنی خدا یه یکی ظرفیت بیشتری برای تقوا داده؟ تقوا خودش یه کماله،هرکی ظرفیت بیشتر داشته باشه تقواش بیشتر میشه یعنی خدا تبعیض قائل شده؟ ان اکرمکم عندالله اتقکم

با تشکر از سرکار منتقد محترم

بحث راجع به ظرفیت برای تقوا نیست ! بلکه راجع به ظرفیت عقلانی صرف است و خداوند هم تفاوت قائل شده است بین مردان و زنان نه تبعیض !

یعنی ظرفیت های متفاوتی به مردان و زنان داده است تا بتوانند در سایه این تفاوت ها که قهرا موجب نقصان هر کدام در نقطه قوت دیگری خواهد بود به هم نیازمند بوده و زندگی را در کنار هم ادامه دهند .

با این توضیح ، تفاوت مرد و زن موجب نیاز هر یک به دیگری است که به سادگی برتری مطلق جنسیتی و تکوینی مرد بر زن مورد ادعای دوستان را رد می کند .


در پناه حضرت حق باشید

نقل قول:
بحث راجع به ظرفیت برای تقوا نیست ! بلکه راجع به ظرفیت عقلانی صرف است و خداوند هم تفاوت قائل شده است بین مردان و زنان نه تبعیض !

یعنی ظرفیت های متفاوتی به مردان و زنان داده است تا بتوانند در سایه این تفاوت ها که قهرا موجب نقصان هر کدام در نقطه قوت دیگری خواهد بود به هم نیازمند بوده و زندگی را در کنار هم ادامه دهند .

سلام
منم از شما تشکر میکنم:Gol:

این تفاوتها به معنای نقصان نیست ،درسته؟
تکیمل کننده هم هستند،درسته؟
پس تفاوت ظرفیت عقلانی صرف نیست تفاوتها در مسائل دیگه است؟

چون کم ظرفیت تر بودن مغز و عقل زنان یه تبعیض حساب میشه. که بعضیا ازش اینجوری برداشت کردن که زن از نظر قوه تفکر و تعقل پایین تر از مرده ولی معناش این نیست، مثلا مردا تو سریع تر تصمیم گرفتن تبحر دارن زنا تو برنامه ریزی بلند مدت.
معناش میشه این دیگه؟
پس دیگه برتری نیست،تکیمل کنندگیه؟

منتقد;104748 نوشت:
سلام منم از شما تشکر میکنم این تفاوتها به معنای نقصان نیست ،درسته؟ تکیمل کننده هم هستند،درسته؟ پس تفاوت ظرفیت عقلانی صرف نیست تفاوتها در مسائل دیگه است؟ چون کم ظرفیت تر بودن مغز و عقل زنان یه تبعیض حساب میشه. که بعضیا ازش اینجوری برداشت کردن که زن از نظر قوه تفکر و تعقل پایین تر از مرده ولی معناش این نیست، مثلا مردا تو سریع تر تصمیم گرفتن تبحر دارن زنا تو برنامه ریزی بلند مدت. معناش میشه این دیگه؟ پس دیگه برتری نیست،تکیمل کنندگیه؟


با سلام خدمت سرکار منتقد گرانقدر

تکمیل کنندگی مرد و زن نسبت به یکدیگر نکته صحیحی است که باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد و در این آیه شریفه هم به ظرافت بیان شده است :
هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُن‏ (1)
و همین تکمیل کنندگی در زمانی شکل می گیرد که طرف مقابل نقصی در همان زمینه داشته باشد آیه مورد نظر نشان می دهد که هم مرد و هم زن نقص هایی دارند که بواسطه یکدیگر کامل می شوند و این عین عدالت است نه تبعیض .


اینکه نقص مرد دقیقا کجاست و نقص زن دقیقا در چه مورد است جای تحقیق و بحث بیشتری دارد که اکنون به سادگی نمی توان به آن دست یافت اما آنچه اجمالا در جنس زن و جنس مرد غیر قابل انکار است قوت مرد در استفاده از عقلانیت و ضعف زن در استفاده از آن و همینطور به عکس قوت زن در استفاده از عواطف و ضعف مرد در استفاده از آن .

البته ناگفته نماند نکته مهمی را که هنوز در آن تردید دارم و برایم واضح نیست ولی بخاطر بحث با جناب سید ضیاء با ایشان همراهی کردم ، این است که آیا قوت مرد در استفاده از عقلانیت ، ناشی از قوت ظرفیت عقلانیت اوست یا خیر و همینطور در زن آیا ضعف او در استفاده از عقلانیت نشانه ضعف قوای دماغی او یا غلبه عوامل دیگر است ؟!

به هر حال نقصان ظرفیت هم اگر باشد مطلق نیست و نمی تواند نشانه برتری یک جنس بر جنس دیگر باشد.

در پناه حضرت حق باشید

پی نوشت:
1. بقره 187

seyedziya;104684 نوشت:
با توجه به قول شما مبنی بر پذیرش تقوا به عنوان مناط برتری افراد، در بحث از برتری طبایع هم باید همین ملاک رو داشته باشین و از این نظر هیچ تفاوتی بین افراد و طبایع نیست، با توجه به اینکه گفتیم تفاوتی میان افراد و طبایع از حیث مناط برتری نیست و با توجه به قول شما مبنی بر مناط بودن تقوا در برتری تکوینی افراد بطور عام، شما باید همچنین ملزم به مناط بودن تقوا در برتری تکوینی طبایع بطور عام هم بشین،
seyedziya;104684 نوشت:
برتری تشریعی مورد نظر شما همون برتری تکوینی از حیث اخلاقیه، آنچه مناط ارزش اخلاقی انسان و مبنای اصلی سعادت اونه هم همینه...

سلام
با تشکر از دقت نظرهای جناب سید ضیاء
خوب است بحث تقوی را در جایگاه خودش مطرح کنیم و آنرا با برهان ارائه شده قاطی نکنیم در عین حال می گوییم :
منظور از برتری جنسی مرد آن استعدادهای شکوفا شده اوست که منجر به تاثیرگذاری برتر و بیشتر در جامعه بشری می شود .
اما از آنجا که افراد این جنس از لحاظ برخورداری از استعدادها یکسان نیستند چه بسا که افرادی از آن نسبت به افراد جنس زن در مرتبه پایینتری قرار دارند اما من حیث المجموع جنس مرد از لحاظ آثار برتر از زن است و همین اندازه در اثبات برتری تکوینی اش کفایت می کند .
و اما تقوی به عنوان یک ملاک تشریعی فقط به شکوفایی استعدادهای انسانی توجه دارد و به میزان برخورداری از استعدادها و میزان تاثیر گذاری خارجی آن توجه ندارد لذا میزان تقوی میزان فردی است و نمی توان با آن برتری تکوینی یک جنس بر جنس دیگر را تعیین کرد مگر اینکه به اندیشه ساده ای بگوییم : برآیند تقوای افراد دو جنس ملاک برتری آنها به لحاظ میزان تقوی است . البته هرچند این راه حل ساده امکان پذیر است ولی واضع معیار تقوی چنین منظوری نداشته است .

hedi;104714 نوشت:
با ملاکه تقوا نمیتوان برتریه جنسی بر جنسه دیگر را تعیین کرد چون اصلا برتری ای نیست!!!

خوب پس ملاک تقوی برای تعیین کدام برتری است یعنی اصلا ملاک برتری نیست ؟
hedi;104714 نوشت:
اگر هم شما میخواین این حرف رو بزنید چرا نمیگویین هر چند ویژگی های زنان و مردان را در مواردی میشه تایید کرد؟؟!!!

منظور ما واضح بود . یعنی ما بعضی ویژگیهایی که طرف مقابل ذکر کرده بود پذیرفتیم اما ادعای ما برتری و بیشتری آثار مرد بود که ایشان به آن نظری نکرده بودند
hedi;104714 نوشت:
دوستانی که فکر میکنید که برتریه تکوینی نسبت به زنان دارید و بعضی از این خصوصیاتتون باعث شده در راس امور تاثیر گذار در جامعه ی بشری قرار داشته باشین (ملاکتون کدام خصوصیاته خدا داند!!!!!!!!!!!!!!!!)

روشنترین آن تاثیرگذاری انبیاء و اولیاء در جامعه بشری است که بیشترین و ارزشمندترین تاثیرات است که همه مرد بودند
hedi;104714 نوشت:
جناب حامد خانواده اولین و مهم ترین بنیاد جامعه ی بشری است و خودتان با وجدان خودتان قضاوت کنید که چه کسی در تربیته افراد جامعه در خانواده نقشه مهم تر و پر رنگ تر دارد!!!!

در برهان جواب این اشکال آمده است
سجاد;104717 نوشت:
برای کشف برتری یک گروه بر گروه دیگر باید دو گروه را در میدانی با امکانات و ظرفیت مساوی بکار گرفت ، گیریم امکانات خانم ها و آقایان با هم مساوی باشد که هیچ وقت چنین نبوده است اما قطعا ظرفیت آنها با هم مساوی نیست در این شرایط تشخیص برتر اگر می خواهد عادلانه باشد با تعدیل امکانات و استعداد امکان دارد و در غیر این صورت محال است .

عرصه تکوین عرصه بروز و ظهور توانایی ها و برتریهاست به نظر ما عرصه ابراز وجود زن و مرد یکسان بوده ولی مرد به لحاظ برتری اش فائق آمده و مدیریت جامعه بشری را بدست گرفته است . حتی حضور بیشتر فعلی زنان هم به تجویز مردان بوده است . خوب همه اینها نشانه برتری است
از دوستان عزیز باز تقاضا می کنیم که از حوزه نقد برهان خارج نشده و مباحث دیگر را وارد تاپیک نکنند . حقیقتا تا الان نقد قابل توجهی به برهان نشده و من نمی دونم به آدم آهنی چی بگم .
موفق باشید

حامد;104775 نوشت:
عرصه تکوین عرصه بروز و ظهور توانایی ها و برتریهاست به نظر ما عرصه ابراز وجود زن و مرد یکسان بوده ولی مرد به لحاظ برتری اش فائق آمده و مدیریت جامعه بشری را بدست گرفته است . حتی حضور بیشتر فعلی زنان هم به تجویز مردان بوده است . خوب همه اینها نشانه برتری است

با تشکر از حامد عزیز :Gol:

اگر مطلب بالا را هم برهانی کنید شاید بتوان راجع به آن اظهار نظر کرد اینکه بگوییم عرصه وجود زن و مرد یکسان است از کجا ؟ دلیل این نکته چیست؟

شما خوب می دانید اگر اثبات نفرمایید که عرصه ابراز وجود زن و مرد یکسان بوده نتیجه هم که بر آن استوار کرده اید یعنی برتری تکوینی مرد بر زن هم ثابت نخواهد شد !! چرا که برتری تکوینی مرد بر زن بدون داشتن شرایط مساوی در ابراز وجود قابلیت اثبات ندارد .

موفق باشید

با سلام:Gol:

حامد;104775 نوشت:
خوب پس ملاک تقوی برای تعیین کدام برتری است یعنی اصلا ملاک برتری نیست ؟

جناب حامد منظوره من مشخص بود:

hedi;104714 نوشت:
ا ملاکه تقوا نمیتوان برتریه جنسی بر جنسه دیگر را تعیین کرد چون اصلا برتری ای نیست!!!

ملاکه تقوا برای همه ی انسان هاست و بدون توجه به جنسه آنها
اگر مطالعه میفرمودید متوجه میشدید که گفتم جنسی بر جنسه دیگر برتری ندارد

شما این جمله را از قوله خودتان فرمودید:

نقل قول:
هرچند ویژگیهای زن را در مواردی می توان تایید کرد

که من جوابتان را دادم!

حامد;104775 نوشت:
روشنترین آن تاثیرگذاری انبیاء و اولیاء در جامعه بشری است که بیشترین و ارزشمندترین تاثیرات است که همه مرد بودند

جناب حامد اولا انبیاء و اولیاء معصوم بودند (مردانه گنه کاره امروز را چه به مقایسه و نتیجه گیری!!!) و درسته که مرد بودند اما این دلیل بر این نمیشه که به دلیله برتری تکوینیه مردان انبیاء و اولیاء خداوند مرد انتخاب شده اند.

پیشنهاد میکنم درباره ی دلایله مرد بودن این بزرگواران اطلاعاته خودتون رو ارتقاء دهید چون در اینجا جایه این نیست که در این باره توضیح بدم.

در ضمن شما بهتره درباره ی تاثیر گذاری مانند حضرت خدیجه (س),حضرت زهرا (س), حضرت زینب (س) ,حضرت معصومه (س) و دیگر بانوانه الگو در جامعه ی بشری هم لطف کنید و مطالعه ی بیشتری انجام دهید!

حامد;104775 نوشت:
اگر فرض بگیریم که
حامد;104775 نوشت:
مردان با توانایی های جسمی و روحی خود زنان را از رشد و شکوفایی بازداشتند همین خود به معنای برتری اوست

اگر اینگونه باشد چرا راهه دور برویم؟؟؟!!!
هیتلر از همه ی مردان برتری تکوینی بیشتری داشت!!!
قابل توجه دوستان:
دیکتاتوری = برتری تکوینی!!!

در آخر آرزو میکنم که شهامت این را پیدا کنید که بگویید من همان مردی هستم که دلایله برتری تکوینی را آورده ام!
آمین

موضوع قفل شده است