جمع بندی منم گدای فاطمه!

تب‌های اولیه

7 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
منم گدای فاطمه!
سلام  خداقوت ببخشید، جمله «منم گدای فاطمه» درست نیست؟؟!!!  ازنظر شرع ، دین، دل گدای اهل البیت بودن برای اینک نگاهش کنن، راه را نشون بدند... درست نیست؟
با نام و یاد دوست         کارشناس بحث: استاد بدیع
رسانه said in منم گدای فاطمه!
سلام  خداقوت ببخشید، جمله «منم گدای فاطمه» درست نیست؟؟!!!  ازنظر شرع ، دین، دل گدای اهل البیت بودن برای اینک نگاهش کنن، راه را نشون بدند... درست نیست؟
  با سلام در زیارت مخصوصه ماه رجب که از ناحیه مقدس امام زمان(عج) صادر شده است خطاب به ائمه اطهار(علیهم السلام) آمده است: «أَنَا سائِلُكُمْ وَآمِلُكُمْ فِيمَا إِلَيْكُمُ التَّفْوِيضُ ، وَعَلَيْكُمُ التَّعْوِيضُ ، فَبِكُمْ يُجْبَرُ الْمَهِيضُ ، وَيُشْفَى الْمَرِيضُ ، وَمَا تَزْدَادُ الْأَرْحَامُ وَمَا تَغِيضُ؛ إِنِّى بِسِرِّكُمْ مُؤْمِنٌ ، وَ لِقَوْلِكُمْ مُسَلِّمٌ ، وَعَلَى اللّٰهِ بِكُمْ مُقْسِمٌ فِى رَجْعِى بِحَوَائِجِى وَقَضَائِها وَ إِمْضَائِها وَإِنْجَاحِها وَ إِبْراحِها وَبِشُؤُونِى لَدَيْكُمْ وَصَلَاحِها؛ من درخواست کننده و آرزومند شما هستم. در آنچه اختیار و تغییرش به دست شماست؛ تنها به وسیله‌ی شما شکستگی جبران شود و بیمار درمان پذیرد.»(1) در این زیارت نامه همه ما نیازمند(سائل) و آرزومند(آمل) معصومین(علیهم السلام) خوانده شده ایم. البته در این باره نکاتی را باید مورد توجه قرار داد: پی نوشت:
  1. مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد، ج2، ص821.
  همانطوری که در ادامه زیارت نامه نیز آمده است، گدایی و نیازمندی به معصومین(علیهم السلام) در آن دسته از اموری است که اختیار آن به ایشان واگذار شده است. بنابراین نباید این گدایی به سر حد بندگی برسد و یکتایی خداوند متعال و ربوبیت او نادیده گرفته شود. امام صادق(علیه السلام) در این باره فرموده است: «اجْعَلُونَا عَبِيداً مَخْلُوقِينَ وَ قُولُوا فِينَا مَا شِئْتُمْ؛ آنچه میخواهید درباره فضیلت ما بگویید اما ما را از بنده بودن و مخلوق بودن خارج نسازید.»(1) پی نوشت:
  1. بصائر الدرجات، ج 1، ص 241.
احساس نیازمندی به معصومین(علیهم السلام) نباید جایگزین تلاش فرد و توکل او بر خدا شود و او را به سرباری برای امامان تبدیل کند. از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است: «اشْتَدَّتْ حَالُ رَجُلٍ مِنْ أَصْحَابِ النَّبِيِّ (صلی الله علیه و آله) فَقَالَتْ لَهُ امْرَأَتُهُ لَوْ أَتَيْتَ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَسَأَلْتَهُ‏ فَجَاءَ إِلَى النَّبِيِّ (صلی الله علیه و آله) فَلَمَّا رَآهُ النَّبِيُّ (صلی الله علیه و آله) قَالَ مَنْ سَأَلَنَا أَعْطَيْنَاهُ وَ مَنِ اسْتَغْنَى أَغْنَاهُ اللَّهُ فَقَالَ الرَّجُلُ مَا يَعْنِي غَيْرِي فَرَجَعَ إِلَى امْرَأَتِهِ فَأَعْلَمَهَا فَقَالَتْ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) بَشَرٌ فَأَعْلِمْهُ‏ فَأَتَاهُ فَلَمَّا رَآهُ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) قَالَ مَنْ سَأَلَنَا أَعْطَيْنَاهُ وَ مَنِ اسْتَغْنَى أَغْنَاهُ اللَّهُ حَتَّى فَعَلَ الرَّجُلُ ذَلِكَ ثَلَاثاً ثُمَّ ذَهَبَ الرَّجُلُ فَاسْتَعَارَ مِعْوَلًا ثُمَّ أَتَى الْجَبَلَ فَصَعِدَهُ فَقَطَعَ حَطَباً ثُمَّ جَاءَ بِهِ فَبَاعَهُ بِنِصْفِ مُدٍّ مِنْ دَقِيقٍ فَرَجَعَ بِهِ فَأَكَلَهُ ثُمَّ ذَهَبَ مِنَ الْغَدِ فَجَاءَ بِأَكْثَرَ مِنْ ذَلِكَ فَبَاعَهُ فَلَمْ يَزَلْ يَعْمَلُ وَ يَجْمَعُ حَتَّى اشْتَرَى مِعْوَلًا ثُمَّ جَمَعَ حَتَّى اشْتَرَى بَكْرَيْنِ وَ غُلَاماً ثُمَّ أَثْرَى‏ حَتَّى أَيْسَرَ فَجَاءَ إِلَى النَّبِيِّ (صلی الله علیه و آله) فَأَعْلَمَهُ كَيْفَ جَاءَ يَسْأَلُهُ وَ كَيْفَ سَمِعَ النَّبِيَّ (صلی الله علیه و آله) فَقَالَ النَّبِيُّ (صلی الله علیه و آله) قُلْتُ لَكَ مَنْ سَأَلَنَا أَعْطَيْنَاهُ وَ مَنِ اسْتَغْنَى أَغْنَاهُ اللَّهُ؛ مردى از اصحاب پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله حال زندگيش سخت شد. همسرش گفت: ای كاش خدمت پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله ميرفتى و از او چيزى ميخواستى، مرد خدمت پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله آمد و چون حضرت او را ديد فرمود: هر كه از ما سؤال كند به او عطا كنيم و هر كه بی نيازى جويد خدايش بی‏نياز كند. مرد با خود گفت: مقصودش جز من نيست، پس به سوى همسرش آمد و به او خبر داد. زن گفت رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله هم بشر است (و از حال تو خبر ندارد) او را آگاه ساز، مرد خدمتش آمد و چون حضرت او را ديد فرمود: هر كه از ما سؤال كند به او عطا كنيم و هر كه بى‏نيازى جويد خدايش بی‏نياز كند و تا سه بار آن مرد چنين كرد. سپس رفت و كلنگى عاريه كرد و به جانب كوهستان شده بالاى كوه رفت و قدرى هيزم بريد و بياورد و به نيم چارك آرد فروخت و آن را به خانه برد و بخورد. فردا هم رفت و هيزم بيشترى آورد و فروخت و همواره كار ميكرد و اندوخته می نمود تا خودش كلنگى خريد، باز هم اندوخته كرد تا دو شتر و غلامى خريد و ثروتمند و بی‏ نياز گشت. آنگاه خدمت پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله آمد و گزارش داد كه چگونه براى سؤال آمد و چه از پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله شنيد: پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله فرمود، من كه به تو گفتم: هر كه از ما سؤال كند به او عطا كنيم و هر كه بی ‏نيازى جويد خدايش بی ‏نياز كند.»(1) پی نوشت:
  1. الکافی، ج، ص139.
گدایی نباید تنها تداعی کننده جنبه های نیازمندی و وابستگی مالی و مادی باشد. معصومین(علیهم السلام) واسطه همه فیوضات الهی هستند. بنابراین همانطور که شفای جسم از آنان طلب می شود باید شفای قلب نیز از آنان خواسته شود. چنانچه کلید خوشبختی دنیا به دست آنان است سعادت اخروی را نیز هدیه می دهند. امیرالمومنین(علیه السلام) در تعبیر زیبایی می فرمایند: «أَيُّهَا النَّاسُ سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي، فَلَأَنَا بِطُرُقِ السَّمَاءِ أَعْلَمُ مِنِّي بِطُرُقِ الْأَرْضِ؛ اى مردم از من بپرسيد پيش از آنكه مرا نيابيد. من به راه هاى آسمان داناتر از راه هاى زمين ام».(1) راه های آسمان میتواند کنایه از مسیرهای هدایت باشد که امیرالمومنین(علیه السلام) از مردم میخواهد سوال ها و درخواست های خودشان را در این باره قرار دهند. پی نوشت: 1. نهج البلاغه، خطبه 189.
جمع بندی پرسش: آیا گفتن جمله «منم گدای فاطمه» درست است؟ از نظر شرعی گدای اهل البیت بودن برای اینکه نگاهش کنند چه حکمی دارد؟ پاسخ: در زیارت مخصوصه ماه رجب که از ناحیه مقدس امام زمان(عج) صادر شده است خطاب به ائمه اطهار(علیهم السلام) آمده است: «أَنَا سائِلُكُمْ وَآمِلُكُمْ فِيمَا إِلَيْكُمُ التَّفْوِيضُ، وَعَلَيْكُمُ التَّعْوِيضُ، فَبِكُمْ يُجْبَرُ الْمَهِيضُ، وَيُشْفَى الْمَرِيضُ، وَ مَا تَزْدَادُ الْأَرْحَامُ وَمَا تَغِيضُ؛ إِنِّى بِسِرِّكُمْ مُؤْمِنٌ، وَ لِقَوْلِكُمْ مُسَلِّمٌ، وَعَلَى اللّهِ بِكُمْ مُقْسِمٌ فِى رَجْعِى بِحَوَائِجِى وَقَضَائِها وَ إِمْضَائِها وَ إِنْجَاحِها وَ إِبْراحِها وَ بِشُؤُونِى لَدَيْكُمْ وَ صَلَاحِها؛ من درخواست کننده و آرزومند شما هستم. در آنچه اختیار و تغییرش به دست شماست؛ تنها به وسیله‌ی شما شکستگی جبران شود و بیمار درمان پذیرد.»(1) در این زیارت نامه همه ما نیازمند(سائل) و آرزومند(آمل) معصومین(علیهم السلام) خوانده شده ایم. البته در این باره نکاتی را باید مورد توجه قرار داد: نکته اول: همانطوری که در ادامه زیارت نامه نیز آمده است، گدایی و نیازمندی به معصومین(علیهم السلام) در آن دسته از اموری است که اختیار آن به ایشان واگذار شده است. بنابراین نباید این گدایی به سر حد بندگی برسد و یکتایی خداوند متعال و ربوبیت او نادیده گرفته شود. امام صادق(علیه السلام) در این باره فرموده است: «اجْعَلُونَا عَبِيداً مَخْلُوقِينَ وَ قُولُوا فِينَا مَا شِئْتُمْ؛ آنچه میخواهید درباره فضیلت ما بگویید اما ما را از بنده بودن و مخلوق بودن خارج نسازید.»(2) نکته دوم: احساس نیازمندی به معصومین(علیهم السلام) نباید جایگزین تلاش فرد و توکل او بر خدا شود و او را به سرباری برای امامان تبدیل کند. از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است: «اشْتَدَّتْ حَالُ رَجُلٍ مِنْ أَصْحَابِ النَّبِيِّ (صلی الله علیه و آله) فَقَالَتْ لَهُ امْرَأَتُهُ لَوْ أَتَيْتَ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَسَأَلْتَهُ‏ فَجَاءَ إِلَى النَّبِيِّ (صلی الله علیه و آله) فَلَمَّا رَآهُ النَّبِيُّ (صلی الله علیه و آله) قَالَ مَنْ سَأَلَنَا أَعْطَيْنَاهُ وَ مَنِ اسْتَغْنَى أَغْنَاهُ اللَّهُ ... ؛ مردى از اصحاب پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله حال زندگيش سخت شد. همسرش گفت: ای كاش خدمت پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله ميرفتى و از او چيزى ميخواستى، مرد خدمت پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله آمد و چون حضرت او را ديد فرمود: هر كه از ما سؤال كند به او عطا كنيم و هر كه بی نيازى جويد خدايش بی ‏نياز كند. مرد با خود گفت: مقصودش جز من نيست، پس به سوى همسرش آمد و به او خبر داد. زن گفت رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله هم بشر است (و از حال تو خبر ندارد) او را آگاه ساز، مرد خدمتش آمد و چون حضرت او را ديد فرمود: هر كه از ما سؤال كند به او عطا كنيم و هر كه بی نيازى جويد خدايش بی‏ نياز كند و تا سه بار آن مرد چنين كرد. سپس رفت و كلنگى عاريه كرد و به جانب كوهستان شده بالاى كوه رفت و قدرى هيزم بريد و بياورد و به مقداری آرد فروخت و آن را به خانه برد و بخورد. فردا هم رفت و هيزم بيشترى آورد و فروخت و همواره كار ميكرد و اندوخته می نمود تا خودش كلنگى خريد، باز هم اندوخته كرد تا دو شتر و غلامى خريد و ثروتمند و بی‏ نياز گشت. آنگاه خدمت پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله آمد و گزارش داد كه چگونه براى سؤال آمد و چه از پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله شنيد: پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله فرمود، من كه به تو گفتم: هر كه از ما سؤال كند به او عطا كنيم و هر كه بی ‏نيازى جويد خدايش بی ‏نياز كند.»(3) نکته سوم: گدایی نباید تنها تداعی کننده جنبه های نیازمندی و وابستگی مالی و مادی باشد. معصومین(علیهم السلام) واسطه همه فیوضات الهی هستند. بنابراین همانطور که شفای جسم از آنان طلب می شود باید شفای قلب نیز از آنان خواسته شود. چنانچه کلید خوشبختی دنیا به دست آنان است سعادت اخروی را نیز هدیه می دهند. امیرالمومنین(علیه السلام) در تعبیر زیبایی می فرمایند: «أَيُّهَا النَّاسُ سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي، فَلَأَنَا بِطُرُقِ السَّمَاءِ أَعْلَمُ مِنِّي بِطُرُقِ الْأَرْضِ؛ اى مردم از من بپرسيد پيش از آنكه مرا نيابيد. من به راه هاى آسمان داناتر از راه هاى زمين ام».(4) راه های آسمان میتواند کنایه از مسیرهای هدایت باشد که امیرالمومنین(علیه السلام) از مردم میخواهد سوال ها و درخواست های خودشان را در این باره قرار دهند.   پی نوشت ها: 1. طوسی، محمد بن الحسن(460 ق)، مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، بیروت، موسسه فقه الشیعة، ج2، ص821. 2. صفار، محمد بن حسن‏(290ق)، بصائر الدرجات في فضائل آل محمّد صلّى الله عليهم، مكتبة آية الله المرعشي النجفی، قم، ج 1، ص 241. 3. کلینی، محمد بن یعقوب(329 ق)الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج، ص139. 4. شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، محقق: صبحی صالح، هجرت، قم، خطبه 189.
موضوع قفل شده است