جمع بندی صحت احادیث کافی 1 (حیوانات و انسان های مسخ شده)

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
صحت احادیث کافی 1 (حیوانات و انسان های مسخ شده)
سلام با تشکر از پاسخگویی شما به سوال قبلی ام درباره اصول کافی: کتاب کافی در نزد شیعیان اما در خصوص برخی احادیثی که در کتاب اصول کافی آمده است که با قرآن تطابق ندارند و عقل من هم هیچ توجیهی برایش ندارد و این کمی من رو به شک انداخته لطفا این احادیث را توضیح بدهید    از ابوالحسن الرضا عليه السلام روايت کرده که گفته: فيل فرشته‌ي بسيار زناکاري بوده که مسخ گشته، گرگ اعرابي ديوثي بوده که مسخ شده، خرگوش در اصل زني بوده که به شوهرش خيانت کرده ودر پايان حيض غسل نکرده و مسخ شده، خفاش کسي بوده که خرماي مردم را مي‌دزديده، ميمون و خوک جمعي از بني اسرائيل بودند کـه در روز شنبه گناه کردند، مارماهي و سوسمار گروهي از بني اسرائيل بودند که به هنگام نزول سفره بر عيسي ابـن مريم عليه السلام ايمان نياوردند عده‌اي به دريا افتاده و عده‌اي به چاه و نابود شدند؛ عقرب هم شخص سخن‌چيني بوده، و خرس و زنبور گوشت فروشي بودند که در ترازو سرقت مي‌کردند. الکافي، ج 6 ص 246. این حدیث چه توضیح و توجیهی دارد؟؟؟
با نام و یاد دوست         کارشناس بحث: استاد صدرا
جمع بندی: پرسش: در کتاب کافی روایتی نقل شده که موجب تزلزل اعتقادی من شده است؛ چنانکه وی از امام رضا (علیه السلام) روایت نموده: «فيل فرشته‌ي بسيار زناکاري بوده که مسخ گشته، گرگ اعرابي ديوثي بوده که مسخ شده، خرگوش در اصل زني بوده که به شوهرش خيانت کرده ودر پايان حيض غسل نکرده و مسخ شده، ...». حال سوال من آن است که این روایت و یا روایات هم مضمون آن چه پاسخ قابل قبولی خواهند داشت؟ پاسخ: قرآن کریم بیانگر آن است که عده ای از گناهکاران به واسطه ی اصرار بر گناه در دنیا به گونه ای خاص مجازات شده و صورت و شکل ظاهری آنان تبدیل به صورت برخی از حیوانات شده است. این امر هر چند امری خارق عادت و بر خلاف نظام جاری طبیعت است؛ اما امری مخالف حکم عقل نیست. همچنین در برخی از روایات که در مقام بیان حکمت حرمت تعدادی از اصناف حیوانات بوده، اشاره به آن شده که مجازات دنیوی گروهی از گناهکاران آن بوده که تبدیل به حیواناتی شبیه این حیوانات شده اند. بر این اساس می توان گفت تشبیه صورت پذیرفته در این اخبار به لحاظ برخی از خصوصیاتی است که در این حیوانات ظهور بیشتری داشته است و چه بسا به سبب همین صفت بارز است که گروهی از گناهکاران به صورت آنها مسخ شده اند. توضیح: 1) بر اساس بیان قرآن کریم مسخ شدن گروهی از گنهکاران بنی اسرائیل امری قطعی است؛ چنانکه در این رابطه می فرماید: «وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِينَ اعْتَدَوْا مِنْكُمْ فِي السَّبْتِ فَقُلْنا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خاسِئِينَ»؛(1) «به طور قطع حال كسانى را از شما كه در روز شنبه نافرمانى و گناه كردند دانستيد، ما به آنها گفتيم به صورت بوزينه‏ هاى طرد شده ‏اى در آئيد». «فَلَمَّا عَتَوْا عَنْ ما نُهُوا عَنْهُ قُلْنا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خاسِئِين»؛(2) «(آرى،) هنگامى كه در برابر آنچه از آن نهى شده بودند سركشى كردند، به آنها گفتيم: «به شكل ميمون هايى طردشده در آييد!». « قُلْ هَلْ أُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذلِكَ مَثُوبَةً عِنْدَ اللَّهِ مَنْ لَعَنَهُ اللَّهُ وَ غَضِبَ عَلَيْهِ وَ جَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَ الْخَنازِيرَ وَ عَبَدَ الطَّاغُوتَ أُولئِكَ شَرٌّ مَكاناً وَ أَضَلُّ عَنْ سَواءِ السَّبِيلِ»؛ (3) «بگو: «آيا شما را به بدتر از [صاحبانِ‏] اين كيفر در پيشگاه خدا، خبر دهم؟ همانان كه خدا لعنتشان كرده و بر آنان خشم گرفته و از آنان بوزينگان و خوكان پديد آورده، و آنان كه طاغوت را پرستش كرده ‏اند. اينانند كه از نظر منزلت، بدتر، و از راه راست گمراه ‏ترند.» در اینکه حقیقت مسخ این گروه چگونه بوده، اکثر مفسرین قائل به تبدیل صورت ظاهری این افراد به صورت حیوانی همچون میمون و یا خوک بوده؛ اما در مقابل دیدگاه برخی از مفسرین است که آنان مسخ در این آیات را مسخ قلوب و سیرت با بقای صورت انسانی دانسته اند، به اینکه صورت ظاهری آنان همان صورت انسان بوده؛ اما صفات آن حیوانات در آنان ظهور و بروز نموده است.(4) 2) قرآن کریم به دو گروه از مسخ شدگان اشاره نموده که گروهی از آنان به میمون و گروهی از آنان به خوک تبدیل شدند؛ اما در روایات اصناف مسخ شدگان دوازده و یا سیزده گروه دانسته شده است؛ چنانکه در روایتی از امام علی بن الحسین (علیهما السلام) آمده است که آن حضرت فرمودند: «مسخ ‏شدگان از بنى آدم سيزده گروهند كه از آنهاست: ميمون، و خوك، و خفاش، و سوسمار، و خرس، و فيل، و كرم سياه، و مار ماهى، و عقرب، و سهيل(جانوری دریایی)‏، و خارپشت، و زهره‏ (جانوری دریایی)و عنكبوت».(5) همچنین بر اساس روایات اهل بیت (علیهم السلام) انسانهای مسخ شده پس از سه روز از بین رفته اند و حیوانات موجود از نسل آنها نمی باشند؛ بلکه شبیه آن حیواناتند. (6) 3) بر اساس روایات اهل بیت (علیهم السلام) حکمت حرمت اصنافی از حیوانات حرام گوشت شباهت آنان به حیوانات مسخ شده بیان شده است؛‌ چنانکه در روایتی از امام موسی بن جعفر (علیه السلام) در مورد حلال بودن گوشت فیل سؤال شد که آن حضرت در پاسخ فرمودند: خیر؛ زیرا که فیل چون نمونه است و خدا گوشت مسوخ و نمونه آنها را در شكل حرام كرده است».‏ (7) همچنین مرحوم کلینی (متوفی: 329هـ) در روایتی که سند آن با توجه به شواهد و قراین تقویت می گردد، از حضرت رضا (علیه السلام) روایت نموده است که آن حضرت در بیان مسخ شدن گروهی از افراد فرمودند: «فيل پادشاهی بسيار زناکار بود که مسخ گشته، گرگ اعرابی (شخص دور از فرهنگ) ديوثی بود که مسخ شد. خرگوش زنی بود که به شوهرش خيانت می نمود و از حیض و جنابت غسل نمی کرد. خفاش کسی بود که خرمای مردم را می‌دزديد. ميمون و خوک جمعی از بني اسرائيل بودند کـه در روز شنبه گناه کردند، مارماهی و سوسمار گروهی از بني اسرائيل بودند که به هنگام نزول سفره بر عيسي ابـن مريم (عليه السلام) ايمان نياوردند و گم شدند، عده‌ای در دریا افتادند و عده ای در خشکی؛ عقرب هم شخص سخن‌چيني بوده، و خرس و زنبور گوشت فروشی بودند که در ترازو سرقت مي‌کردند».(8) بر اساس این روایت گروهی از گناهکاران به واسطه ی گناهان خاصی که بر آن اصرار ورزیدند قبل از هلاکت در دنیا، صورت ظاهری (و یا حقیقت انسانی) خویش را از دست داده و شبیه حیواناتی شدند که در آن صفت حیوانی با آنان مشترک بودند. بر این اساس در فقه اهل بیت (علیهم السلام) حیوانات موجود که شبیه مسخ شدگانند حرام دانسته شده است. مرحوم شیخ صدوق در تبیین این اخبار می نویسد: «و اين حيواناتى كه اكنون مسوخ ناميده مى‏ شوند، نام مستعار و مجازى براى آنهاست و آنها به شكل مسخ ‏شده ‏هايى هستند كه خداوند گروهى را به سبب معصيت به آن شكل مسخ نموده و نعمت‏هايى را كه داشتند تغيير داد و خداوند خوردن گوشت آنها را حرام كرد تا از آنها استفاده نشود و عقوبت آنها كوچك شمرده نشود. اين حكايت از ابو الحسن محمد بن جعفر به من نقل شده است».(9) پی نوشت: 1. البقرة/65. 2. الاعراف/166. 3. المائدة/60. 4. «مسخت قلوبهم و لم يمسخوا قردة. و إنما هو مثل ضربه اللّه كَمَثَلِ الْحِمارِ يَحْمِلُ أَسْفاراً [الجمعة: 5] و رواه ابن جرير عن المثنى، عن أبي حذيفة و عن محمد بن عمر الباهلي و عن أبي عاصم عن عيسى عن ابن أبي نجيح عن مجاهد به». 5. ابن بابويه، محمد بن على، الخصال، 2جلد، جامعه مدرسين - قم، چاپ: اول، 1362ش، ج2، ص493.: «....عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ (علیه السلام) قَالَ‏ الْمُسُوخُ‏ مِنْ بَنِي آدَمَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ صِنْفاً مِنْهُمُ الْقِرَدَةُ وَ الْخَنَازِيرُ وَ الْخُفَّاشُ‏ وَ الضَّبُّ وَ الدُّبُّ وَ الْفِيلُ وَ الدُّعْمُوصُ وَ الْجِرِّيثُ وَ الْعَقْرَبُ وَ سُهَيْلٌ وَ قُنْفُذٌ وَ الزُّهَرَةُ وَ الْعَنْكَبُوت‏». 6. ابن بابويه، محمد بن على، ترجمه عيون أخبار الرضا عليه السلام، 2جلد، نشر صدوق - تهران، چاپ: اول، 1372 ش،‌ج1، ص555.: «عن علی بن الحسین (علیه السلام) انه قال: ...فَمَا زَالُوا كَذَلِكَ‏ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ‏ ثُمَ‏ بَعَثَ‏ اللَّهُ‏ عَلَيْهِمْ مَطَراً وَ رِيحاً فَجَرَفَتْهُمْ إِلَى الْبَحْرِ وَ مَا بَقِيَ مَسْخٌ بَعْدَ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ وَ أَمَّا الَّذِينَ تَرَوْنَ مِنْ هَذِهِ الْمُصَوَّرَاتِ بِصُوَرِهَا فَإِنَّمَا هِيَ أَشْبَاهُهَا لَا هِيَ بِأَعْيَانِهَا». 7. برقى، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، 2جلد، دار الكتب الإسلامية - قم، چاپ: دوم، 1371 ق، ج2، ص311.: «عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَسْلَمَ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ خَالِدٍ قَالَ‏ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ مُوسَى (علیه السلام) هَلْ يَحِلُّ أَكْلُ لَحْمِ الْفِيلِ فَقَالَ لَا فَقُلْتُ وَ لِمَ قَالَ لِأَنَّهُ مَثُلَةٌ وَ قَدْ حَرَّمَ اللَّهُ لُحُومَ الْأَمْسَاخِ وَ لُحُومَ مَا مُثِّلَ بِهِ فِي صُوَرِهَا». 8. كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، الكافي (ط - الإسلامية)، 8جلد، دار الكتب الإسلامية - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق، ج6، ص246.: «مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الْأَشْعَرِيِّ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا (علیه السلام) قَالَ الفیل مَلِكاً زَنَّاءً وَ الذِّئْبُ مَسْخٌ كَانَ أَعْرَابِيّاً دَيُّوثاً وَ الْأَرْنَبُ مَسْخٌ كَانَتِ امْرَأَةً تَخُونُ زَوْجَهَا وَ لَا تَغْتَسِلُ مِنْ حَيْضِهَا وَ الْوَطْوَاطُ مَسْخٌ كَانَ يَسْرِقُ تُمُورَ النَّاسِ وَ الْقِرَدَةُ وَ الْخَنَازِيرُ قَوْمٌ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ اعْتَدَوْا فِي السَّبْتِ وَ الْجِرِّيثُ وَ الضَّبُّ فِرْقَةٌ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَمْ يُؤْمِنُوا حَيْثُ نَزَلَتِ الْمَائِدَةُ عَلَى عِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ (علیه السلام) فَتَاهُوا فَوَقَعَتْ فِرْقَةٌ فِي الْبَحْرِ وَ فِرْقَةٌ فِي الْبَرِّ وَ الْفَأْرَةُ فَهِيَ الْفُوَيْسِقَةُ وَ الْعَقْرَبُ كَانَ نَمَّاماً وَ الدُّبُّ وَ الزُّنْبُورُ كَانَتْ لَحَّاماً يَسْرِقُ فِي الْمِيزَان».‏ 9. ابن بابويه، محمد بن على، الخصال / ترجمه جعفرى، 2جلد، نسيم كوثر - قم، چاپ: اول، 1382ش، ج2، ص495.: «و هذه الحيوانات التي تسمى المسوخ فالمسوخية لها اسم مستعار مجازي بل هي مثل ما مسخ الله عز و جل على صورتها قوما عصوه و استحقوا بعصيانهم تغيير ما بهم من نعمة و حرم الله تبارك و تعالى لحومها لكيلا ينتفع بها و لا يستخف بعقوبتها حكيت لي هذه الحكاية عن أبي الحسين محمد بن جعفر الأسدي رضي الله عنه‏».
موضوع قفل شده است