جمع بندی تفاوت فردی که نماز می خونه و گناه می کنه با فردی که نماز نمی خونه و گناه می کنه در چیست؟

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
تفاوت فردی که نماز می خونه و گناه می کنه با فردی که نماز نمی خونه و گناه می کنه در چیست؟
سلام لطفا فرق کسی که نماز می خونه و گناه می کنه رو با کسی که نماز نمی خونه و گناه می کنه رو بفرمایید ؟فوررری
با نام و یاد دوست         کارشناس بحث: استاد مشکور
سلام   لطفا فرق کسی که نماز می خونه و گناه می کنه رو با کسی که نماز نمی خونه و گناه می کنه رو بفرمایید ؟فوررری
با سلام و ادب در پاسخ، نکاتی را تقدیم می کنیم: اولا قطعا تقیّد و اهتمام به نماز از طریق ارتباط روزانه، پنج وعده با خداوند در بازدارندگی انسان از بسیاری از گناهان فردی و اجتماعی مؤثر  است زیرا نماز در کلام پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) به نهر آبی تشبیه شده که ما روزانه پنج بار خود را در آن شستشو داده و پاک می کنیم.(1) کسی که شبانه روز پنج بار چنین می کند به راحتی تسلیم گناه و معصیت نمی شود. در نقطه مقابل، کسی که نماز نمی خواند بدلیل اینکه به راحتی امر خداوند و بزرگترین واجب الهی را ترک کرده که همین کار از گناهان کبیره است، فلذا بی هیچ دغدغه ای نیز تن به هر گناه و معصیتی می دهد. ثانیا قطعا شخص نمازخوان که گاهی در اثر غفلت، مرتکب گناه می شود اگر بطور کلی نماز را ترک کند گرفتاری و سقوطش در دره هولناک گناه، از کنترل وی خارج می شود. از آن سوی، فرد بی نماز گناهکار، اگر توبه کرده و به نماز روی بیاورد طعم شیرین تقوا و پرهیزگاری و ترک گناه و بیداری وجدان را خواهد چشید. ثالثا امید نجات فرد نمازخوان نسبت به فرد بی نماز بسیار بیشتر است همانگونه که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نسبت به جوان گناهکاری که نماز می خواند فرمود: « نماز، این جوان را نجات خواهد داد و او را از کارهای زشت منع خواهد کرد..»(2) و همان جوان بخاطر اهتمام به نماز، در نهایت موفق به توبه گردید و رستگار شد. رابعا نماز، موجب ریزش گناهان و از بین رفتن معاصی است چنانکه در روایت سلمان فارسی (رحمه الله) ذکر شده: «روزی با پیامبر اکرم زیر درختی نشسته بودیم، حضرت شاخه درخت را گرفته و تکان داد، برگهای درخت شروع به ریختن کرد ... وقتی علت را پرسیدیم، فرمود: به تحقیق، شخص مسلمان وقتی به نماز می ایستد گناهانش می ریزد همانطور که برگهای این درخت می ریزد.»(3) فلذا فرد نماز خوان نسبت به فرد بی نماز بیشتر در معرض رحمت و غفران الهی است. خامسا بر اساس احادیث، ملاک قبولی اعمال نیک بندگان، نماز است بر اساس فرمایش امام صادق (علیه السلام): «اگر در روز حساب، نماز انسان قبول شود، به پرونده اعمال وی رسیدگی و نیکی ها و حسنات دیگرش پذیرفته می‌شود اما اگر نماز شخص پذیرفته نشود (یا العیاذ بالله فردی نماز خوان نباشد) اعمال دیگرش نیز مردود خواهد بود.»(4) بعبارتی نماز را به گذرنامه تشبیه می کنند که هنگام ورود به مملکت دیگری بعنوان اولین و مهمترین مدرک، مورد بررسی قرار می گیرد که اگر شخص، فاقد آن باشد، به دیگر ویژگیها و امتیازات وی اعتنایی نمی کنند. بنابراین، حتی اگر در بدبینانه ترین وضعیت، گناهان فرد نمازخوان نسبت به فرد بی نماز برابر و یا حتی بیشتر باشد با این وجود احتمال نجات و برخورداری شخص نمازخوان از رحمت و غفران الهی بیشتر است. موفق باشید ... پی نوشت ها: 1. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، جلد ۲، صفحه7؛ کنز العمال ، متقی هندی، ج 7، ص ,291 حدیث 18931 . 2. علامه مجلسی، بحارالانوار، جلد 79، ص 198. 3. همان، ص 208. 4. ر.ک: من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج 1، ص 208.
سلام   لطفا فرق کسی که نماز می خونه و گناه می کنه رو با کسی که نماز نمی خونه و گناه می کنه رو بفرمایید ؟فوررری
سلام مجدد این هم پاسخی دیگر از منظری دیگر در تکمیل پاسخ قبلی: آدم چه اهل نماز باشد چه نباشد، مدام، در گیر و دار تلبیسات ابلیس پلید و وسوسه های هوای نفس است. تنها تفاوتهایی در این میان، ملحوظ است: اول. اهل نماز به راحتی تن به فریب شیطان نمی دهند اما بی نمازها، به اشارتی در خط شیطانند. دوم. اهل نماز، اگر هم گرفتار فریب شیطان شوند چند گامی همراهی نفس و شیطان کنند و به برهانی بازگردند. اما بی نمازها، تا به آخر کار بر عهد خویش با شیطان ثابت قدمند. سوم. گناه، سطح و عمقی دارد، اهل نماز از سطح و کفِ گناه فراتر نمی روند و بی نمازها، به اعماق هلاکت گناه فرو می افتند. و روز به روز بیشتر به دره های سقوط فرو می روند. چهارم. اهل نماز، بدلیل واجدیت سیم ارتباطی با خدا و بیداری وجدان، به محض افتادن در گامهای اولیه گناه، خود را در محکمه وجدان یافته و قبل و حین و بعد گناه، حالت ندامت و پشیمانی دارند و اما بی نمازها، نه به رشته ای با عالم بالا وصلند و نه وجدان بیداری دارند، فلذا نه تنها احساس پشیمانی نمی کنند بلکه دائما مترصد غور و غوص و تجربه بیشتر در اعماق گناهند. اینها بخش کوچکی از آثار و برکات تقید به نماز و نتایج درکات و هلکات بی نمازی است.
 سلام علیکم ممنون از جواب کامل و زیبایتان ماجور باشید.
جمع بندی پرسش: تفاوت کسی که نماز می خواند و گناه می کند با کسی که نماز نمی خواند و گناه می کند را بیان فرمایید؟ پاسخ: در پاسخ، نکاتی را تقدیم می کنیم: اولا قطعا تقیّد و اهتمام به نماز از طریق ارتباط روزانه، با خداوند در بازدارندگی انسان از بسیاری از گناهان فردی و اجتماعی مؤثر  است زیرا نماز در کلام پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) به نهر آبی تشبیه شده که ما روزانه پنج بار خود را در آن شستشو داده و پاک می کنیم.(1) کسی که شبانه روز پنج بار چنین می کند به راحتی تسلیم گناه و معصیت نمی شود. در نقطه مقابل، کسی که نماز نمی خواند بدلیل اینکه به راحتی امر خداوند و بزرگترین واجب الهی را ترک کرده که همین کار از گناهان کبیره است، فلذا بی هیچ دغدغه ای نیز تن به هر گناه و معصیتی می دهد. به عبارتی، اهل نماز به راحتی تن به فریب شیطان نمی دهند اما بی نمازها، به اشارتی در خط شیطانند. اهل نماز، اگر هم گرفتار فریب شیطان شوند چند گامی همراهی نفس و شیطان کنند و به برهانی بازگردند. اما بی نمازها، تا به آخر کار بر عهد خویش با شیطان ثابت قدمند. ثانیا قطعا شخص نمازخوان که گاهی در اثر غفلت، مرتکب گناه می شود اگر بطور کلی نماز را ترک کند گرفتاری و سقوطش در دره هولناک گناه، از کنترل وی خارج می شود. از آن سوی، فرد بی نماز گناهکار، اگر توبه کرده و به نماز روی بیاورد طعم شیرین تقوا و پرهیزگاری و ترک گناه و بیداری وجدان را خواهد چشید. از طرفی نیز، گناه، سطح و عمقی دارد، اهل نماز از سطح و کفِ گناه فراتر نمی روند و بی نمازها، به اعماق هلاکت گناه فرو می افتند. و روز به روز بیشتر به دره های سقوط فرو می روند. ثالثا امید نجات فرد نمازخوان نسبت به فرد بی نماز بسیار بیشتر است همانگونه که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نسبت به جوان گناهکاری که نماز می خواند فرمود: « نماز، این جوان را نجات خواهد داد و او را از کارهای زشت منع خواهد کرد..»(2) و همان جوان بخاطر اهتمام به نماز، در نهایت موفق به توبه گردید و رستگار شد. در حقیقت، اهل نماز، بدلیل واجدیت سیم ارتباطی با خدا و بیداری وجدان، به محض افتادن در گامهای اولیه گناه، خود را در محکمه وجدان یافته و قبل و حین و بعد گناه، حالت ندامت و پشیمانی دارند و اما بی نمازها، بدلیل وجدان خفته و فقدان سیم ارتباطی با خداوند، نه تنها احساس پشیمانی نمی کنند بلکه دائما مترصد غور و غوص و تجربه بیشتر در اعماق گناهند. رابعا نماز، موجب ریزش گناهان و از بین رفتن معاصی است چنانکه در روایت سلمان فارسی (رحمه الله) ذکر شده: «روزی با پیامبر اکرم زیر درختی نشسته بودیم، حضرت شاخه درخت را گرفته و تکان داد، برگهای درخت شروع به ریختن کرد ... وقتی علت را پرسیدیم، فرمود: به تحقیق، شخص مسلمان وقتی به نماز می ایستد گناهانش می ریزد همانطور که برگهای این درخت می ریزد.»(3) فلذا فرد نماز خوان نسبت به فرد بی نماز بیشتر در معرض رحمت و غفران الهی است. خامسا بر اساس احادیث، ملاک قبولی اعمال نیک بندگان، نماز است بر اساس فرمایش امام صادق (علیه السلام): «اگر در روز حساب، نماز انسان قبول شود، به پرونده اعمال وی رسیدگی و نیکی ها و حسنات دیگرش پذیرفته می‌شود اما اگر نماز شخص پذیرفته نشود (یا العیاذ بالله فردی نماز خوان نباشد) اعمال دیگرش نیز مردود خواهد بود.»(4) بعبارتی نماز را به گذرنامه تشبیه می کنند که هنگام ورود به مملکت دیگری بعنوان اولین و مهمترین مدرک، مورد بررسی قرار می گیرد که اگر شخص، فاقد آن باشد، به دیگر ویژگیها و امتیازات وی اعتنایی نمی کنند. بنابراین، حتی اگر در بدبینانه ترین وضعیت، گناهان فرد نمازخوان نسبت به فرد بی نماز برابر و یا حتی بیشتر باشد با این وجود، احتمال نجات و برخورداری شخص نمازخوان از رحمت و غفران الهی بیشتر است. پی نوشت ها: 1. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، قم، 1416، جلد ۲، صفحه7؛ کنز العمال ، متقی هندی، دارالکتب العلمیه، بیروت، 1419، ج 7، ص ,291، حدیث 18931. 2. علامه مجلسی، بحارالانوار، دار احیاء التراث العربی، بیروت، بی تا، جلد 79، ص 198. 3. همان، ص 208. 4. ر.ک: من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق، نشر صدوق، تهران، 1367، ج 1، ص 208.
موضوع قفل شده است