جمع بندی چرا زنا زاده باید از ارث محروم بشه؟

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چرا زنا زاده باید از ارث محروم بشه؟
  سلام علیکم بعضی از مردم فکر می‌کنن که زنازاده چون از راه نامشروع به‌دنیا اومده، بچه پدر و مادرش حساب نمی‌شه و احکام بقیه بچه‌ها، مثل محرمیت به عمو، دایی، خاله، عمه و... رو نداره. زنازاده دقیقاً مثل بقیه بچه‌هاست و همه احکام اونا، مثل محرمیت، نفقه، سرپرستی و... رو داره؛ تنها فرقشون اینه که نه حرام‌زاده از پدر و مادرش ارث می‌بره، نه پدر و مادر از اون ارث می‌برن.   بیچاره اخه مگه چه گناهی داشته ؟ کاش پدرو مادر عقاب میشدن ارث بچه بهشون نمیرسید نه اینکه این بیچاره ارث پدر و مادر نداشته باشه ؟ دلیل چیه ؟
با نام و یاد دوست         کارشناس بحث: استاد مسلم
جمع بندی __________________________ پرسش: به چه دلیل زنازاده از ارث محروم است؟ مگر فرزند گناهی مرتکب شده است که به جای پدر و مادر او باید عقوبت شود؟ دلیل این محرومیت چیست؟ پاسخ: برای پاسخ به این سوال باید به دو نکته توجه بفرمایید: نکته اول: این عدم ارث بردن فرزند حرامزاده از پدر و مادر یک حکم مورد اتفاق در میان فقهای شیعه نیست، بلکه برخی فقها معتقدند که چنین فرزندی اگرچه از پدرش ارث نمی برد، اما از مادرش ارث می برد. نکته دوم: این عدم ارث بردن فرزند حرام زاده از پدر و مادرش از باب عقوبت و مجازات نیست، نباید گمان شود که این مسئله مجازاتی است که خدا به خاطر این جرم روابط نامشروع در نظر گرفته است، تا سوال پیش بیاید که این فرزند که گناهی نداشته است! بلکه حکمت این حکم از باب نفی آثار است، یعنی ارث از لوازم و تبعات تشکیل خانواده و  فرزندآوری است، اما اسلام روابط نامشروع را به عنوان تشکیل خانواده و شکل گیری نسبت ها نمی داند تا همان اثار ازدواج را اینجا هم جاری سازد. بنابراین اصلا بحث مواخذه و مجازات نیست. سخن در این است که برقرای ارث میان اینها یعنی پذیرش مشروعیت آن ارتباط نامشروع. اما با این حال اسلام نسبت به حقوق فردی این شخص بی اعتنا نبوده است، به همین خاطر نفقه و هزینه های جاری این فرزند را بر عهده پدر نهاده است، و پدر تا زنده است باید مخارج این فرزند را بپردازد، اما ارتباط اجتماعی او با این خانواده را نمی پذیرد تا به این تولد نامشروع رسمیت نداده باشد. حکمت رفتار اسلام هم روشن است. اسلام با بی اعتبار دانستن نسبت در چنین ارتباط هایی به دنبال حفظ خانواده است، می داند که حکم به الحاق این فرزند به فرزندان مشروع گام پررنگی در عادی سازی آن و فرق نداشتن آن با ازدواج دارد، به همین خاطر ضمن حفظ حقوق شخصی آن فرزند حقوق اجتماعی که مربوط به اعضای خانواده است را در این میان ملغی می داند. علاوه بر اینکه این برخورد خودش گامی در راستای کاهش وقوع جرائم است، به همین خاطر تا بشود آثار گناه را کم می کند. در مورد زنا یک فرزندی به دنیا آمده که حمل کردن آثار فرزندی بر آن یادآور ارتباط این زن و مرد است. خلاصه نباید در اینجا با نگاه احساسی و عاطفی قضاوت کرد.
موضوع قفل شده است