جمع بندی شرایط توبه حقیقی

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
شرایط توبه حقیقی
با سلام شرایط توبه را بفرمایید  توبه حقیقی که دیگر گول شیطان رانخوریم ..چه کنیم تا ایمانمان واقعی باشد که به سمت گناه نرویم
برچسب: 
با نام و یاد دوست         کارشناس بحث: استاد کافی
رسانه said in شرایط توبه حقیقی
با سلام شرایط توبه را بفرمایید  توبه حقیقی که دیگر گول شیطان رانخوریم ..چه کنیم تا ایمانمان واقعی باشد که به سمت گناه نرویم
باسمه تعالی با عرض سلام و خسته نباشید الف: «توبه» یکی از موضوعات مهم و اساسی است که در مکتب اسلام و همه‌ ادیان آسمانی بدان توجه شده و درباره آن فراوان سخن رفته است. اما اين توبه بر 4 ركن استوار است و هر كسي كه مي خواهد توبه اش مورد قبول خداوند واقع شود بايد  در زندگي خود اين 4 ركن را فراهم كند همان گونه كه امير المومنين(عليه‌السلام) در بيان اركان و اساس توبه مي فرمايد: «التَّوْبَةُ عَلَى‏ أَرْبَعَةِ دَعَائِمَ‏ نَدَمٍ بِالْقَلْبِ وَ اسْتِغْفَارٍ بِاللِّسَانِ وَ عَمَلٍ بِالْجَوَارِحِ وَ عَزْمٍ أَنْ لَا يَعُود (1) «توبه بر چهار پايه استوار است 1- پشيمانى درونى 2- استغفار زبانى 3- عمل با اعضا و جوارح 4- تصميم جدّى بر عدم بازگشت به گناه» توضیح آنکه: نخستين قدم توبه پشيمانى درونى است یعنی حقيقتاً در درون قلب و روح و جان شخص توبه کننده تحوّل و انقلابى رخ دهد و از گناهى كه مرتكب شده تنفّر پيدا كند و پشيمان گردد. قدم بعدی، هماهنگى قلب و زبان در تنفّر از گناه است. یعنی شخص توبه کار، اين تحوّل درونی را به وسيله زبانش، كه ترجمان قلب اوست، با استغفر لله ربی و اتوب الیه گفتن، آشكار نماید. گام دیگر آن است که اين حالت ندامت و پشيمانى قلبی، خود را در سایر اعضا و جوارح هم نشان بدهد و آن‏ها را به عكس العمل وادارد، تا انسان براى جبران گذشته از جهت حق الله و حق الناس اقدام نماید. اگر عبادتى را ترك كرده انجام دهد. اگر ترك آن عبادت قضا و كفّاره‌اى دارد بجا آورد و یا اگر غيبتى كرده، حلالیت بطلبد. اگر قلب مؤمنى را شكسته جبران كند. اگر مال مردم را تلف كرده، جبران نمايد. خلاصه هر حقّى از هر شخصى بر عهده اوست ادا كند.. ركن چهارهم،  تصميم جدی گرفتن به ترك گناه و عدم تکرار آن در آینده می باشد.
ب: برای این که بعد از توبه دچار لغزش نشوید، باید اهل محاسبه نفس باشید، امام صادق (علیه السلام) برای ورع، يازده اصل و پايه ذكر كرده‌اند، و اولين آن را محاسبه نفس بیان نموده‌اند: «اَصْلُ الْوَرَعِ دَوَامُ مُحَاسَبَةِ النَّفْسِ (2) اصل و ریشه ورع،دوام محاسبه نمودن نفس است.» اصل محاسبه که یکی از ملزومات اخلاقی و از راه‌های مهم مبارزه با نفس اماره قلمداد می‌گردد، اساس تهذیب و تصفیه باطن است. انسان تا محاسبه نفس نکند، به عیوب خود پی نمی‌برد، و تا به عیوب خویش آگاه نشود، در صدد اصلاح نفس بر نخواهد آمد. لذا امیرمؤمنان علی (علیه السلام ) در فرمایشی فرمودند: «ثَمَرَةُ الْمُحَاسَبَةِ إِصْلَاحُ النَّفْس‏ (3) میوه و نتیجه حساب گری، اصلاح نفس است» بر همین اساس هر شب قبل از خواب اعمال روزانه خود را مرور کنید، از اول صبح تا همان لحظه ای که می خواهید استراحت کنید. اگر خطایی نداشتید که سجده شکر به جا بیاورید و اگر خطایی داشتید، همان شب توبه کنید و در قدم بعدی به علت یا علل بروز آن خطا پی ببرید، یعنی چه اموری باعث شده که آن خطا را انجام دادید، آن علل را از بین ببرید، و همچنین برای خود جریمه سنگین مشخص کنید تا سختی ان جریمه مانع ارتکاب مجدد گناه شود. اگر این رویه را هر شب داشته باشید، به مرور بر هوای نفس خود غلبه خواهید کرد. پی نوشت: 1.بحار الأنوار( ط- بيروت)، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، دار إحياء التراث العربي‏، بيروت‏، 1403 ق‏،ج75،ص81. 2. نورى، حسين بن محمد تقى‏، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل‏،مؤسسة آل البيت عليهم السلام‏،قم‏،1408 ق‏،ج11،ص271. 3.تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد،غرر الحكم و درر الكلم‏،دار الكتاب الإسلامي‏،قم‏،1410 ق‏،ص329
نخستين قدم توبه پشيمانى درونى است یعنی حقيقتاً در درون قلب و روح و جان شخص توبه کننده تحوّل و انقلابى رخ دهد و از گناهى كه مرتكب شده تنفّر پيدا كند و پشيمان گردد.
اگه هرکاری میکنیم یه همچین حس هایی بهمون دست نمیده و تو همین قدم اول موندیم باید چ کار کنیم؟=/ 
Savora said in نخستين قدم توبه پشيمانى درونى
نخستين قدم توبه پشيمانى درونى است یعنی حقيقتاً در درون قلب و روح و جان شخص توبه کننده تحوّل و انقلابى رخ دهد و از گناهى كه مرتكب شده تنفّر پيدا كند و پشيمان گردد.
اگه هرکاری میکنیم یه همچین حس هایی بهمون دست نمیده و تو همین قدم اول موندیم باید چ کار کنیم؟=/ 
باسمه تعالی با عرض سلام و خسته نباشید اگر انسان به زشتي و ضرر چيزي، باور و اعتقاد عميقي داشته باشد، حالت تنفر و انزجار به او دست می دهد. مثلا بعيد است كسي رغبت به نوشيدن اسيد يا خوردن فضولات انساني داشته باشد، چون يقين دارد مضر است و مشمئز كننده مي باشد. در واقع توجه به این نکته که هر معصیت و گناهی، یک ظاهر ملکی دارد و یک باطن ملکوتی، و توجه به باطن گناه، که زشتی، پلیدی، نجاست و پلشتی می باشد، در بروز حس تنفر، راهگشاست. به عنوان نمونه: الف: خوردن آتش حق تعالی در قرآن کریم، خطاب به ظالمانی که مال یتیم می خورند، می فرماید: « انَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَىٰ ظُلْمًا إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَارًا ۖ وَسَيَصْلَوْنَ سَعِيرًا (1) بی تردید کسانی که اموال یتیمان را به ستم می خورند، فقط در شکم های خود آتش می خورند، و به زودی در آتش فروزان در آیند.» ب: خوردن گوشت انسان مرده خداوند خطاب به کسانی که غیبت می کنند می فرماید: « وَلَا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضًا أَیُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ لَحْمَ أَخِیهِ مَیْتًا فَکَرِهْتُمُوهُ (2) و بعضى از شما غیبت بعضى نکند آیا کسى از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده‌اش را بخورد، از آن کراهت دارید.» ج: در روایتی از رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)، نیز وضعیت ده گروه از مردم در صحرای محشر که به صورت برزخی خود محشور می شوند، را بیان می فرمایند: 1. کسانی که در دنیا سخن چین بوده اند، به شکل میمون هستند. 2. کسانی که مال حرام می خوردند، به شکل خوک محشور می شوند. 3. کسانی که ربا میخورند، به صورت سرنگون شدن محشور می شوند؛ یعنی پاهایشان بالا و بر روی سر خود راه می روند. 4. فرمان روایان و قاضیانی که به ناحق حکم میکنند، کور محشور می شوند و سرگردان می شوند. 5. افراد مغرور و خودپسند، کر و لال هستند و هوش از سرشان پریده است. 6. قاضیانی که به گفته خود عمل نمی کنند، یا بدون اینکه شایستگی قضاوت داشته باشند در مسند قضاوت نشسته اند، زبان خويش را بر دندان مى گزند و از دهان آنان چـرك خـارج مـى شـود و اهـل مـحـشـر از آنـان پـرهـيز مى كنند. 7. کسانی که همسایه خود را آزار می دهند، با دست و پاهاى قطع شده محشور مى شـونـد. 8. کسانی که از مومنان بدگویی می کنند، بر شاخه هاى آتش آويـزان هستند. 9. کسانی که شهوت ران و خوشگذران هستند و حقوق الهی اموال خود را نمی پردازند، بعضى از مردار نيز مـتـعـفـن تـرنـد. 10. کسانی که فخر فروش و متکبرند، با لباس آغشته به مايع آتشين دوزخ پوشيده اند. (3) پی نوشت: 1.نساء/10. 2.حجرات/12. 3. أطيب البيان في تفسير القرآن، طيب، سيد عبد الحسين، انتشارات اسلام، تهران، 1378 ش، چاپ دوم، ج‏13، ص359.
عرض سلام و ادب خدمت استاد گرانقدر یه سوال داشتم و اینکه لطفا اگر ایرادی توی تحلیل و برداشت هام هست بفرمایید به نظر میاد ترک برخی گناهان  انسان ها رو متمایز میکنه و به شدت باعث رشد معنوی انسان میشه آن هم بخاطر نوع و سختی خود گناه نیست بلکه بخاطر فشار روانی است که به انسان وارد می شود. چرا که این گناهان در محضر و یا با شراکت دیگران انجام می شود مثلا شرکت در مجالس عروسی مختلط...تا سال گذشته شرکت میکردی الان دیگه دوست نداری شرکت کنی ولی می ترسی نه بگی...می ترسی قبول نکنی....چون ممکنه سوژه بشی...مسخره ات کنند... و اینجاست که معنای واقعی عزت نفس مشخص می شود...خیلی از ما آدم ها ممکنه در طول زندگی مون به دنبال ترک گناه ها و انجام اعمالی که فشار چندانی به ما نمی آورند برویم ولی هرگز سراغ اصل کاری ها که انسان را رشد می دهند نرویم....مثلا خیلی از افراد مشهور مثل فوتبالیست و مجری و سلبریتی و ... هستند که در مواقعی که باید حرف بزنند نمی زنند چون می دانند از طرف جبهه ضد دین بیشتر تحت فشار قرار می گیرند تا جبهه متدینین...انسان های بدی نیستند نیت بدی هم ندارند ولی عافیت طلب شده اند...از عزت نفس واقعی برخوردار نیستند و نمی توانند آن حرفهایی که باید را بزنند برای همین برای اینکه نشان بدهند که اهل حق هستند شروع به حمله و انتقاد به آدم های درجه دو و سه میکنند ولی هیچوقت سراغ نفرات اصلی نمی روند...شاید خیلی از ما آدم ها هم عافیت طلب شده ایم...و همش میگیم بابا ول کن بیکاری خودتو الکی درگیر کنی واسه خودت دردسر درست کنی.... می خواستم از استاد کافی عزیز بپرسم چگونه می توانیم خود را به گونه ای تقویت کنیم که در مواجه با گناهانی که توضیح دادم از بیان آنچه بدان میل داریم فرار نکنیم و واقعا به خودمان افتخار کنیم..؟  
Shia Genius said in عرض سلام و ادب خدمت استاد
می خواستم از استاد کافی عزیز بپرسم چگونه می توانیم خود را به گونه ای تقویت کنیم که در مواجه با گناهانی که توضیح دادم از بیان آنچه بدان میل داریم فرار نکنیم و واقعا به خودمان افتخار کنیم..؟
باسمه تعالی با عرض سلام و خسته نباشید نمی توان نفس، را یله و رها کرد و توقع داشت در مواقع حساس، در دام گناه نیفتاد. لذا لازم است که انسان اهل مراقبه دائمی نفس باشد. مراقبه یعنی همواره و در همه جا خدا را حاضر و ناظر دانستن، زیر نظر گرفتن و تحت تسلط داشتن اوضاع و احوال، افکار و افعال خویشتن، توجه دائمی تیزهوشی و بیداری تام است؛ زیرا انسان، همیشه در معرض آفات و آسیب های پیدا و پنهان است، و لذا باید مراقبه نیز همیشگی و متناسب با مقامات و احوال او باشد. توجه انسان به اینکه پروردگار عالم در تمامی حالات بر او احاطه و اطلاع دارد، همان مراقبه است، و بزرگ ترین مصلحت بنده در این است که در هر نفسی بداند که در محضر خداست و خدای تعالی بر او رقیب و به او قریب است. خداوند در قرآن کریم می فرماید: «وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا فِي أَنْفُسِكُمْ فَاحْذَرُوهُ (1) بدانید که خداوند به ضمایر شما آگاه است پس نسبت به او مراقب اعمال خود باشید.» «سید بحرالعلوم» در تعریف مراقبه می‌فرماید: «مراقبه عبارت است از متوجه و ملتفت خود بودن در جمیع احوال، تا از آنچه بدان عازم شده و عهد کرده، تخلف نکند.»(2) از دیدگاه امام علی (علیه السلام) یکی از صفات بارز شخصی که مورد رحمت خداست مراقبه پروردگار است: «رَحِمَ‏ اللَّهُ‏ امْرَأً سَمِعَ‏ حُكْماً فَوَعَى‏ وَ دُعِيَ إِلَى رَشَادٍ فَدَنَا وَ أَخَذَ بِحُجْزَةِ هَادٍ فَنَجَا رَاقَبَ رَبَّهُ وَ خَافَ ذَنْبَه‏ (3) خدا رحمت كند مردى را كه سخن حكيمانه‏‌اى بشنود و بپذيرد، و چون براه راست خوانده شود بطرف آن برود، و كمر بند راهنما (رسول اكرم و ائمّه معصومين) را بگيرد. پی نوشت: 1.بقره/235. 2.بحرالعلوم، سید محمدمهدی؛ رساله سیر و سلوک (تحفة الملوک)، انتشارات علامه طباطبایى، چاپ چهارم، ۱۴۱۸ ق، ص ۱۵۰. 3.بحار الأنوار( ط- بيروت)، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏، 1110ق، دار احیاء التراث العربی، چاپ بیروت، 1403ق،ج66،ص310.
نکته دیگر، محاسبه نفس است. اصل محاسبه که یکی از ملزومات اخلاقی و از راه‌های مهم مبارزه با نفس اماره قلمداد می‌گردد، اساس تهذیب و تصفیه باطن است. انسان تا محاسبه نفس نکند، به عیوب خود پی نمی‌برد، و تا به عیوب خویش آگاه نشود، در صدد اصلاح نفس بر نخواهد آمد. لذا امیرمؤمنان علی (علیه السلام) در فرمایشی فرمودند: «ثَمَرَةُ الْمُحَاسَبَةِ إِصْلَاحُ النَّفْس‏ (1) میوه و نتیجه حساب گری، اصلاح نفس است» امام صادق (علیه السلام) در بیانی طریقه محاسبه نفس را بیان فرموده‌اند: «يا ابنَ جندب، حَقٌّ على كُلِّ مُسْلِم يَعْرِفُنا أنْ يَعرِضَ عَمَلَهُ في كلِّ يوم و لَيْلَة على نَفْسِهِ فَيَكُونُ محاسِبَ نَفْسِهِ، فَاِنْ رَأى حَسَنةً إِسْتَزادَ مِنْها و إنْ رَأى سَيِّئَةً اسْتَغْفَرَ مِنْها لِئَلاّ يُخُزى يَومَ القيمةِ (2) اى پسر جندب، بر هر مسلمانى كه ما را مى‌شناسد، لازم است كه در هر روز و شب، اعمالش را بر خود عرضه بدارد و از نفس خود حساب بكشد؛ اگر كار خوبى در آنها يافت، بر آن بيفزايد و اگر كار زشتى يافت، طلب بخشايش نمايد تا در قيامت دچار رسوايى نگردد.» طبق اين روايت، انسان بايد در محاسبه نفس خود توجه داشته باشد، که اگر كار خوبى انجام داده، و از عهده وظایف خویش برآمده، آن‌را لطفی از جانب خدا بداند، و از او توفيق بخواهد كه آن امور را بيش‌تر انجام دهد، و اگر هم لغزش و خطایی در اعمال خود مشاهده  نماید، در صدد توبه و تدارک بر آید. مثلا، اگر عمل واجبی از او فوت شده، قضا نمايد يا اگر حقى از كسى ضايع ساخته، ادا كند و يا چنان‌چه كار زشت ديگرى انجام داده، آن را جبران نمايد. این محاسبه دائمی نفس، سبب می گردد که مهار نفس را در دست داشته باشیم و آن را مدیریت نماییم. پی نوشت: 1. تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد،غرر الحكم و درر الكلم‏،دار الكتاب الإسلامي‏،قم‏،1410 ق‏،ص329. 2. ابن شعبه حرانى، حسن بن على،تحف العقول‏، جامعه مدرسين‏،قم‏،1404 / 1363 ق‏،ص301.    
جمع بندی پرسش: توبه حقیقی که دیگر گول شیطان رانخوریم چگونه است؟ چه کنیم تا ایمانمان واقعی باشد که به سمت گناه نرویم؟ پاسخ: الف: «توبه» یکی از موضوعات مهم و اساسی است که در مکتب اسلام و همه‌ ادیان آسمانی بدان توجه شده، و درباره آن فراوان سخن رفته است. اما اين توبه بر چهار ركن استوار است، و هر كسي كه مي خواهد توبه اش مورد قبول خداوند واقع شود، بايد در زندگي خود اين چهار ركن را فراهم كند، همان گونه كه امير المومنين (عليه‌السلام) در بيان اركان و اساس توبه مي فرمايد: «التَّوْبَةُ عَلَى‏ أَرْبَعَةِ دَعَائِمَ‏ نَدَمٍ بِالْقَلْبِ وَ اسْتِغْفَارٍ بِاللِّسَانِ وَ عَمَلٍ بِالْجَوَارِحِ وَ عَزْمٍ أَنْ لَا يَعُود (1) توبه بر چهار پايه استوار است: 1- پشيمانى درونى 2- استغفار زبانى 3- عمل با اعضاء و جوارح 4- تصميم جدّى بر عدم بازگشت به گناه» توضیح آنکه: نخستين قدم توبه پشيمانى درونى است یعنی حقيقتاً در درون قلب و روح و جان شخص توبه کننده تحوّل و انقلابى رخ دهد و از گناهى كه مرتكب شده تنفّر پيدا كند و پشيمان گردد. قدم بعدی، هماهنگى قلب و زبان در تنفّر از گناه است. یعنی شخص توبه کار، اين تحوّل درونی را به وسيله زبانش، كه ترجمان قلب اوست، با استغفر لله ربی و اتوب الیه گفتن، آشكار نماید. گام دیگر آن است که اين حالت ندامت و پشيمانى قلبی، خود را در سایر اعضا و جوارح هم نشان بدهد و آن‏ها را به عكس العمل وادارد، تا انسان براى جبران گذشته از جهت حق الله و حق الناس اقدام نماید. اگر عبادتى را ترك كرده انجام دهد. اگر ترك آن عبادت قضا و كفّاره‌اى دارد بجا آورد و یا اگر غيبتى كرده، حلالیت بطلبد. اگر قلب مؤمنى را شكسته جبران كند. اگر مال مردم را تلف كرده، جبران نمايد. خلاصه هر حقّى از هر شخصى بر عهده اوست ادا كند.. ركن چهارهم،  تصميم جدی گرفتن به ترك گناه و عدم تکرار آن در آینده می باشد. ب: برای این که بعد از توبه دچار لغزش نشوید، باید اهل محاسبه نفس باشید، امام صادق (علیه السلام) برای ورع، يازده اصل و پايه ذكر كرده‌اند، و اولين آن را محاسبه نفس بیان نموده‌اند: «اَصْلُ الْوَرَعِ دَوَامُ مُحَاسَبَةِ النَّفْسِ (2) اصل و ریشه ورع،دوام محاسبه نمودن نفس است.» اصل محاسبه که یکی از ملزومات اخلاقی و از راه‌های مهم مبارزه با نفس اماره قلمداد می‌گردد، اساس تهذیب و تصفیه باطن است. انسان تا محاسبه نفس نکند، به عیوب خود پی نمی‌برد، و تا به عیوب خویش آگاه نشود، در صدد اصلاح نفس بر نخواهد آمد. لذا امیرمؤمنان علی (علیه السلام ) در فرمایشی فرمودند: «ثَمَرَةُ الْمُحَاسَبَةِ إِصْلَاحُ النَّفْس‏ (3) میوه و نتیجه حساب گری، اصلاح نفس است.» بر همین اساس هر شب قبل از خواب اعمال روزانه خود را مرور کنید، از اول صبح تا همان لحظه ای که می خواهید استراحت کنید. اگر خطایی نداشتید که سجده شکر به جا بیاورید و اگر خطایی داشتید، همان شب توبه کنید و در قدم بعدی به علت یا علل بروز آن خطا پی ببرید، یعنی چه اموری باعث شده که آن خطا را انجام دادید، آن علل را از بین ببرید، و همچنین برای خود جریمه سنگین مشخص کنید، تا سختی آن جریمه مانع ارتکاب مجدد گناه شود. اگر این رویه را هر شب داشته باشید، به مرور بر هوای نفس خود غلبه خواهید کرد. پی نوشت: 1.محمد باقر بن محمد تقى، بحار الأنوار (ط- بيروت)، مجلسى، دار إحياء التراث العربي‏، بيروت‏، 1403 ق‏،ج75،ص81. 2.نورى، حسين بن محمد تقى‏، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل‏،مؤسسة آل البيت عليهم السلام‏،قم‏،1408 ق‏،ج11،ص271. 3.تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد،غرر الحكم و درر الكلم‏،دار الكتاب الإسلامي‏،قم‏،1410 ق‏،ص3.
موضوع قفل شده است