جمع بندی نماز معیار قبولی اعمال؟

تب‌های اولیه

8 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
نماز معیار قبولی اعمال؟
سلام من یک سوال دارم در اینترنت میخوندم که نوشته بود خدا اول به نماز شخص نگاه میکنه اگه شخص تارک نماز باشه اعمال خوب دیگه اش رو قبول نمیکنند و ثوابی براش نمینویسند ایا این گفته درسته؟ به نظرم این خیلی سخت گیرانس و اگه اینطوری باشه خیلی از مردم که میدونیم نماز نمیخونند به جهنم میرند چون اصلا ثوابی در نامه اعمالشون نیست!!! ممنون
با نام و یاد دوست         کارشناس بحث: استاد بدیع
سلام من یک سوال دارم در اینترنت میخوندم که نوشته بود خدا اول به نماز شخص نگاه میکنه اگه شخص تارک نماز باشه اعمال خوب دیگه اش رو قبول نمیکنند و ثوابی براش نمینویسند ایا این گفته درسته؟ به نظرم این خیلی سخت گیرانس و اگه اینطوری باشه خیلی از مردم که میدونیم نماز نمیخونند به جهنم میرند چون اصلا ثوابی در نامه اعمالشون نیست!!!
با سلام و احترام در پاسخ به سوال شما ابتدا باید میان انجام و صحت یک واجب و قبولی و کمال آن تفکیک قائل شویم. انجام و صحت یک واجب باعث میشود تکلیف از عهده انسان برطرف شود و در رابطه با آن عمل دچار عذاب و عقاب نشود. اما قبولی عمل باعث میشود مستحق ثواب شود. بنابراین انجام واجبات به صورت صحیح زمینه ساز رفع عقاب و رهایی از دوزخ است. اما قبولی واجبات زمینه ساز کسب ثواب و دخول به بهشت است. درباره نماز نیز همین دو مرحله متصور است. انجام نماز و صحت آن یک مرتبه است و قبولی آن مرتبه دیگر. مثلا کسی که بدون طهارت نماز بخواند نمازش صحیح نیست اما کسی که بدون حضور قلب نماز بخواند نمازش مقبول نیست. بنابراین در پاسخ به سوال شما باید عاقبت فرد بی نماز و فردی که نمازش مورد قبول قرار نمی گیرد به صورت جداگانه بررسی شود و اینکه هر یک چه تاثیری در سایر اعمال فرد و قبولی آنها دارد.  
عاقبت فرد بی نماز در سوره مبارکه مدثر آمده است وقتی از اهل دوزخ سوال میشود که چه چیزی شما را جهنمی کرده است؟ پاسخ می دهند که ما نمازخوان نبودیم! «ما سَلَكَكُمْ في‏ سَقَر قالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّين‏؛ چه چیز شما را راهی جهنم نمود؟ گفتند ما نمازخوان نبودیم.»(1) البته ترک نماز معمولا با انکار دین و تکذیب قیامت همراه است. به همین خاطر چنین مجازاتی برای آن در نظر گرفته شده است و در روایات مساوی کفر عنوان شده است. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) می فرمایند: «بَيْنَ الْعَبْدِ وَ بَيْنَ الْكُفْرِ تَرْكُ الصَّلَاة؛ میان بنده و کفر فاصله ای جز ترک نماز نیست.»(2) امام صادق(علیه السلام) نیز درباره رابطه  کفر و بینمازی فرموده است: «هَارُونُ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام‏ وَ سُئِلَ مَا بَالُ الزَّانِي لَا تُسَمِّيهِ كَافِراً وَ تَارِكُ‏ الصَّلَاةِ قَدْ سَمَّيْتَهُ كَافِراً وَ مَا الْحُجَّةُ فِي ذَلِكَ فَقَالَ لِأَنَّ الزَّانِيَ وَ مَا أَشْبَهَهُ إِنَّمَا يَفْعَلُ ذَلِكَ لِمَكَانِ الشَّهْوَةِ لِأَنَّهَا تَغْلِبُهُ وَ تَارِكُ‏ الصَّلَاةِ لَا يَتْرُكُهَا إِلَّا اسْتِخْفَافاً بِهَا وَ ذَلِكَ لِأَنَّكَ لَا تَجِدُ الزَّانِيَ يَأْتِي الْمَرْأَةَ إِلَّا وَ هُوَ مُسْتَلِذٌّ لِإِتْيَانِهِ إِيَّاهَا قَاصِداً إِلَيْهَا وَ كُلُّ مَنْ تَرَكَ الصَّلَاةَ قَاصِداً إِلَيْهَا فَلَيْسَ يَكُونُ قَصْدُهُ لِتَرْكِهَا اللَّذَّةَ فَإِذَا نُفِيَتِ اللَّذَّةُ وَقَعَ الِاسْتِخْفَافُ وَ إِذَا وَقَعَ الِاسْتِخْفَافُ وَقَعَ الْكُفْرُ؛ شنيدم از آن حضرت كه در پاسخ اين سؤال كه چرا شما زناكار را كافر نمی نامی ولى تارك نماز را كافر میخوانی؟ فرمود: چون زناكار اين كار را به خاطر غلبه شهوت انجام میدهد. ولى تارك نماز آن را ترك نمی کند جز از روى استخفاف (و سبك شمردن دستور خداوند). زناکاری که نزد زنى می رود از نزديكى با او طلب لذت كند و هدفش کامیابی است. ولى هر كه نماز را ترك كند هدفش در ترك آن لذت نيست. پس دلیلی جز استخفاف ندارد و هر گاه استخفاف شود كفر واقع شود.»(3) پی نوشت: 1. مدثر، 42و43. 2. بحار الأنوار، ج‏79، ص202. 3. الکافی، ج2، ص386.  
درباره تاثیر ترک نماز در سایر اعمال صالح فرد نیز حضرت می فرماید: «مَنْ تَرَكَ صَلَاتَهُ حَتَّى تَفُوتَهُ مِنْ غَيْرِ عُذْرٍ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُه؛ کسی که بدون هیچ عذری نمازش را ترک کند تا قضا شود اعمالش نابود می شود.»(1) این آثاری که برای بی نمازی وجود دارد همه ناشی از اهمیت نماز و نقش محوری آن در دینداری فرد است. در این باره رسول مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) فرموده است: «مَثَلُ الصَّلَاةِ مَثَلُ عَمُودِ الْفُسْطَاطِ إِذَا ثَبَتَ‏ الْعَمُودُ نَفَعَتِ الْأَطْنَابُ وَ الْأَوْتَادُ وَ الْغِشَاءُ وَ إِذَا انْكَسَرَ الْعَمُودُ لَمْ يَنْفَعْ طُنُبٌ وَ لَا وَتِدٌ وَ لَا غِشَاءٌ؛ نماز ستون دین است و مثل آن همانند ستون خیمه است که هرگاه ستون باشد میخ ها و طنابها ثابت و محکم اند و وقتی که ستون بیفتد و بشکند دیگر میخ و طنابی پا برجا نیست.»(2) تاثیر منفی بی نمازی در پذیرش و ثبت اعمال صالح فرد ممکن است از چند جهت باشد. جهت اول اینکه فرد بی نماز نمی تواند برای اعمال صالحی که انجام میدهد قصد قربت داشته باشد و آن را نهایتا از روی نیت انسانی و نه انگیزه الهی انجام میدهد. طبیعی است که انجام یک عمل از روی نیت انسانی آثار وضعی و دنیوی خود را دارد که شامل حال بی نمازی که این اعمال را انجام میدهد نیز می شود. اما چون انگیزه الهی در آن نبوده است از خداوند نیز انتظار پاداش و امید ثواب نخواهد داشت. جهت دوم این است نماز در رأس همه دستورات الهی قرار دارد. یعنی اولین و مهم ترین چیزی که خداوند از بنده مومن خود انتظار دارد اقامه نماز است و همه واجبات و اعمال صالح در مراتب بعدی قرار می گیرند. حال کسی که نماز را ترک کند و اعمال صالح دیگر را انجام دهد به این معنا است که خواسته اصلی مولایش را نادیده گرفته است و به سراغ انجام خواسته های فرعی او رفته است. طبیعی است که در کسب رضایت مولای خود توفیق چندانی حاصل نمی کند. جهت سوم تاثیر واقعی بی نمازی در حبط و نابودی سایر اعمال است. به این معنا که ترک نماز باعث سلطه شیطان و سلب توفیق انجام اعمال صالح میشود. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودده اند: «لَا يَزَالُ الشَّيْطَانُ هَائِباً لِابْنِ آدَمَ ذَاعِراً مِنْهُ مَا صَلَّى الصَّلَوَاتِ الْخَمْسَ لِوَقْتِهِنَّ فَإِذَا ضَيَّعَهُنَّ اجْتَرَى عَلَيْهِ فَأَدْخَلَهُ فِي الْعَظَائِمِ؛ شیطان همواره از پسر آدم وحشت دارد و فاصله می گیرد تا زمانی كه نمازهاى پنجگانه‏ اش را در وقتش به جا می آورد. پس هرگاه آنها را ضایع كرد بر او جرات پیدا می كند و او را بر گناهان بزرگ وارد می سازد.»(3) پی نوشت ها:   1. بحار الأنوار، ج‏79، ص202. 2. الكافی، ج‏3، ص266. 3. ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ، ص 230.
سلام ببینید مثلا من کسایی رو میشناسم که مسلمونند و نماز نمیخونند اما مثلا به فقرا کمک میکنند و یک نیم نگاهی هم به خدا دارند که خدا رو خوشحال کنند ایا اینها هم همه اعمالشون حبط میشه یا بخاطر اون عملشون که یکمی هم نیت قربت و خوشحالی خدا داشته ثواب میگیرند؟
سلام ببینید مثلا من کسایی رو میشناسم که مسلمونند و نماز نمیخونند اما مثلا به فقرا کمک میکنند و یک نیم نگاهی هم به خدا دارند که خدا رو خوشحال کنند ایا اینها هم همه اعمالشون حبط میشه یا بخاطر اون عملشون که یکمی هم نیت قربت و خوشحالی خدا داشته ثواب میگیرند؟
 سلام به شما با توجه به پست های قبلی و ایات و روایاتی که بیان شد جایگاه نماز در منظومه اعمال نیک و تاثیر آن در قبولی و رد سایر اعمال مشخص شد. در تکمیل آن به بیانی از امیرالمومنین (علیه السلام) نیز اشاره میکنم. حضرت به محمد بن ابی بکر می فرماید: «صَلِّ الصَّلَاةَ لِوَقْتِهَا الْمُؤَقَّتِ لَهَا وَ لَا تُعَجِّلْ وَقْتَهَا لِفَرَاغٍ وَ لَا تُؤَخِّرْهَا عَنْ وَقْتِهَا لِاشْتِغَالٍ وَ اعْلَمْ أَنَّ كُلَّ شَيْ‏ءٍ مِنْ عَمَلِكَ‏ تَبَعٌ‏ لِصَلَاتِك‏؛ نماز را در وقت معيّنش بخوان، و به خاطر بيكارى پيش از وقت اقامه نكن، و به علّت كار داشتن از وقت مقرّرش تأخير مينداز، و بدان که همه اعمال تو تابع نماز است.»(1) بنابراین کسی که مثال او را زدید ترک واجب کرده و سنت بجا می آورد. نمی دانم چگونه میتواند نیت قربت و خشنود کردن خدا را داشته باشد در حالی که مهم ترین خواست الهی را نادیده گرفته است. به هر حال اعمال خیر چنین فردی بدون پاداش نخواهد ماند. اما اگر قرار باشد بدون توبه از دنیا برود و در آخرت اهل دوزخ شود پاداش اعمال خیر او نیز در دنیا به او داده میشود و به صورت ثواب اخروی برای او ذخیره نخواهد شد.  پی نوشت: 1.نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص384.
جمع بندی پرسش: سلام من شنیدم خدا اول به نماز شخص نگاه میکند. اگر شخص تارک نماز باشه اعمال خوب دیگه اش را قبول نمیکند و ثوابی برایش نمی نویسد. آیا این گفته درست است؟ به نظرم این خیلی سخت گیرانه است. اگر اینطوری باشد خیلی از مردم که نماز نمیخوانند به جهنم میروند. پاسخ: نماز در منظومه اعمال نیک نقشی محوری دارد و تاثیر آن در قبولی و رد سایر اعمال انکار ناپذیر است. امیرالمومنین (علیه السلام) به محمد بن ابی بکر می فرماید: «صَلِّ الصَّلَاةَ لِوَقْتِهَا الْمُؤَقَّتِ لَهَا وَ لَا تُعَجِّلْ وَقْتَهَا لِفَرَاغٍ وَ لَا تُؤَخِّرْهَا عَنْ وَقْتِهَا لِاشْتِغَالٍ وَ اعْلَمْ أَنَّ كُلَّ شَيْ‏ءٍ مِنْ عَمَلِكَ‏ تَبَعٌ‏ لِصَلَاتِك‏؛ نماز را در وقت معيّنش بخوان، و به خاطر بيكارى پيش از وقت اقامه نكن، و به علّت كار داشتن از وقت مقرّرش تأخير مينداز، و بدان که همه اعمال تو تابع نماز است.»(1) عاقبت انسان تا حد زیادی به اقامه و یا ترک این فریضه گره خورده است. در سوره مبارکه مدثر آمده است وقتی از اهل دوزخ سوال میشود که چه چیزی شما را جهنمی کرده است؟ پاسخ می دهند که ما نمازخوان نبودیم! «ما سَلَكَكُمْ في‏ سَقَر قالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّين‏؛ چه چیز شما را راهی جهنم نمود؟ گفتند ما نمازخوان نبودیم.»(2) البته ترک نماز معمولا با انکار دین و تکذیب قیامت همراه است. به همین خاطر چنین مجازاتی برای آن در نظر گرفته شده است و در روایات مساوی کفر عنوان شده است. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) می فرمایند: «بَيْنَ الْعَبْدِ وَ بَيْنَ الْكُفْرِ تَرْكُ الصَّلَاة؛ میان بنده و کفر فاصله ای جز ترک نماز نیست.»(3) امام صادق(علیه السلام) نیز درباره رابطه  کفر و بینمازی فرموده است: «هَارُونُ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام‏ وَ سُئِلَ مَا بَالُ الزَّانِي لَا تُسَمِّيهِ كَافِراً وَ تَارِكُ‏ الصَّلَاةِ قَدْ سَمَّيْتَهُ كَافِراً وَ مَا الْحُجَّةُ فِي ذَلِكَ فَقَالَ لِأَنَّ الزَّانِيَ وَ مَا أَشْبَهَهُ إِنَّمَا يَفْعَلُ ذَلِكَ لِمَكَانِ الشَّهْوَةِ لِأَنَّهَا تَغْلِبُهُ وَ تَارِكُ‏ الصَّلَاةِ لَا يَتْرُكُهَا إِلَّا اسْتِخْفَافاً بِهَا وَ ذَلِكَ لِأَنَّكَ لَا تَجِدُ الزَّانِيَ يَأْتِي الْمَرْأَةَ إِلَّا وَ هُوَ مُسْتَلِذٌّ لِإِتْيَانِهِ إِيَّاهَا قَاصِداً إِلَيْهَا وَ كُلُّ مَنْ تَرَكَ الصَّلَاةَ قَاصِداً إِلَيْهَا فَلَيْسَ يَكُونُ قَصْدُهُ لِتَرْكِهَا اللَّذَّةَ فَإِذَا نُفِيَتِ اللَّذَّةُ وَقَعَ الِاسْتِخْفَافُ وَ إِذَا وَقَعَ الِاسْتِخْفَافُ وَقَعَ الْكُفْرُ؛ شنيدم از آن حضرت كه در پاسخ اين سؤال كه چرا شما زناكار را كافر نمی نامی ولى تارك نماز را كافر میخوانی؟ فرمود: چون زناكار اين كار را به خاطر غلبه شهوت انجام میدهد. ولى تارك نماز آن را ترك نمی کند جز از روى استخفاف (و سبك شمردن دستور خداوند). زناکاری که نزد زنى می رود از نزديكى با او طلب لذت كند و هدفش کامیابی است. ولى هر كه نماز را ترك كند هدفش در ترك آن لذت نيست. پس دلیلی جز استخفاف ندارد و هر گاه استخفاف شود كفر واقع شود.»(4) درباره تاثیر ترک نماز در سایر اعمال صالح فرد نیز حضرت می فرماید: «مَنْ تَرَكَ صَلَاتَهُ حَتَّى تَفُوتَهُ مِنْ غَيْرِ عُذْرٍ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُه؛ کسی که بدون هیچ عذری نمازش را ترک کند تا قضا شود اعمالش نابود می شود.»(5) این آثاری که برای بی نمازی وجود دارد همه ناشی از اهمیت نماز و نقش محوری آن در دینداری فرد است. در این باره رسول مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) فرموده است: «مَثَلُ الصَّلَاةِ مَثَلُ عَمُودِ الْفُسْطَاطِ إِذَا ثَبَتَ‏ الْعَمُودُ نَفَعَتِ الْأَطْنَابُ وَ الْأَوْتَادُ وَ الْغِشَاءُ وَ إِذَا انْكَسَرَ الْعَمُودُ لَمْ يَنْفَعْ طُنُبٌ وَ لَا وَتِدٌ وَ لَا غِشَاءٌ؛ نماز ستون دین است و مثل آن همانند ستون خیمه است که هرگاه ستون باشد میخ ها و طنابها ثابت و محکم اند و وقتی که ستون بیفتد و بشکند دیگر میخ و طنابی پا برجا نیست.»(6) تاثیر منفی بی نمازی در پذیرش و ثبت اعمال صالح فرد ممکن است از چند جهت باشد. جهت اول اینکه فرد بی نماز نمی تواند برای اعمال صالحی که انجام میدهد قصد قربت داشته باشد و آن را نهایتا از روی نیت انسانی و نه انگیزه الهی انجام میدهد. طبیعی است که انجام یک عمل از روی نیت انسانی آثار وضعی و دنیوی خود را دارد که شامل حال بی نمازی که این اعمال را انجام میدهد نیز می شود. اما چون انگیزه الهی در آن نبوده است از خداوند نیز انتظار پاداش و امید ثواب نخواهد داشت. جهت دوم این است نماز در رأس همه دستورات الهی قرار دارد. یعنی اولین و مهم ترین چیزی که خداوند از بنده مومن خود انتظار دارد اقامه نماز است و همه واجبات و اعمال صالح در مراتب بعدی قرار می گیرند. حال کسی که نماز را ترک کند و اعمال صالح دیگر را انجام دهد به این معنا است که خواسته اصلی مولایش را نادیده گرفته است و به سراغ انجام خواسته های فرعی او رفته است. طبیعی است که در کسب رضایت مولای خود توفیق چندانی حاصل نمی کند. جهت سوم تاثیر واقعی بی نمازی در حبط و نابودی سایر اعمال است. به این معنا که ترک نماز باعث سلطه شیطان و سلب توفیق انجام اعمال صالح میشود. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودده اند: «لَا يَزَالُ الشَّيْطَانُ هَائِباً لِابْنِ آدَمَ ذَاعِراً مِنْهُ مَا صَلَّى الصَّلَوَاتِ الْخَمْسَ لِوَقْتِهِنَّ فَإِذَا ضَيَّعَهُنَّ اجْتَرَى عَلَيْهِ فَأَدْخَلَهُ فِي الْعَظَائِمِ؛ شیطان همواره از پسر آدم وحشت دارد و فاصله می گیرد تا زمانی كه نمازهاى پنجگانه‏ اش را در وقتش به جا می آورد. پس هرگاه آنها را ضایع كرد بر او جرات پیدا می كند و او را بر گناهان بزرگ وارد می سازد.»(7) پی نوشت ها: 1. شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، محقق: صبحی صالح، هجرت، قم، ص384. 2. مدثر، 42و43. 3. مجلسی، محمد باقر(1110ق)، بحار الانوار، بیروت، دار احیا التراث العربی، ج‏79، ص202. 4. کلینی، محمد بن یعقوب(329 ق)الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج2، ص386. 5. مجلسی، محمد باقر(1110ق)، بحار الانوار، بیروت، دار احیا التراث العربی، ج‏79، ص202. 6. کلینی، محمد بن یعقوب(329 ق)الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج‏3، ص266. 7. ابن بابويه، محمد بن على‏(381ق)، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، دار الشريف الرضي للنشر، قم، ص 230.
موضوع قفل شده است