جمع بندی تفاوت (فرض) با (واجب) در فقه مذاهب
تبهای اولیه
در مطالعات فقهی به دو واژه (فرض) و (واجب) برخورد نمودم. آیا این دو واژه از دیدگاه مذاهب فقهی (شیعه و اهل سنت) دارای بار معنایی واحدی اند؟ یا خیر متفاوت هستند.با سلام و عرض ادب علماى اماميّه (1) و همچنين شافعيه، (2) مالكيه و اكثر حنابله (3)، حكم تكليفى را بر پنج نوع «وجوب»، «استحباب»، «حرمت»، «كراهت» و «اباحه»، تقسیم نموده اند؛ اما در این میان حنفی مذهبان احکام تکلیفی را به هفت (4) يا هشت (5) نوع تقسيم نمودهاند. آنان در كنار وجوب، قسم ديگرى بنام «فرض» ذكر كرده اند و در كنار حرمت، «كراهت تحريمى» را نیز بر شمرده اند و بين آن و كراهت اصطلاحى «كراهت تنزيهى» فرق گذاشته اند و نيز «سنّت مؤكّده» و «سنّت غير مؤكده» را در بحث استحباب مطرح كرده اند. بر این اساس از دیدگاه جمهور فقیهان اهل سنت و همچنین شیعه، بین «فرض» و «وجوب» تفاوتی نیست و این دو در اصطلاح دارای یک بار معنایی بوده؛ اما از دیدگاه حنفی مذهبان بار معنایی این دو کلمه متفاوت است. در این که تفاوت میان این دو واژگان از دیدگاه احناف چیست اقوالی گفته شده که عبارتند از:
- فعلى كه طلب الزامى آن با دليل قطعى ثابت شود «فرض» نامیده می شود و فعلى كه طلب الزامى آن به دليل ظنّى معتبر ثابت گردد «واجب» محسوب مى شود. (6)
- مطابق اين تعريف «فرض» مترادف با ضرورى دين و «واجب» مترادف با غير ضرورى دين است. (7)
- آن چه با قرآن ثابت شده باشد فرض است و آن چه با حديث و اجماع و عقل ثابت شده «واجب» نام دارد. (8)
- بعضى نيز گفته اند: طلب الزامى اگر مؤكد باشد و اهميّت فراوانى داشته باشد نام آن فرض است و گرنه به آن واجب مى گويند.(9)
- فرض در واجباتى است كه وجوب آن با حكم شارع است ولى «واجب» اعمّ از آن است و به واجباتى نظير شكر منعم كه وجوبش از طريق عقل به اثبات رسيده نيز اطلاق مى شود. (10)
جمع بندی
پرسش:
در مطالعات فقهی به دو واژه (فرض) و (واجب) برخورد نمودم. آیا این دو واژه از دیدگاه مذاهب فقهی (شیعه و اهل سنت) دارای بار معنایی واحدی اند؟ یا خیر متفاوت هستند.
پاسخ:
علماى اماميّه (1) و همچنين شافعيه، (2) مالكيه و اكثر حنابله (3)، حكم تكليفى را بر پنج نوع «وجوب»، «استحباب»، «حرمت»، «كراهت» و «اباحه»، تقسیم نموده اند؛ اما در این میان حنفی مذهبان احکام تکلیفی را به هفت (4) يا هشت (5) نوع تقسيم نمودهاند.
آنان در كنار وجوب، قسم ديگرى بنام «فرض» ذكر كرده اند و در كنار حرمت، «كراهت تحريمى» را نیز بر شمرده اند و بين آن و كراهت اصطلاحى «كراهت تنزيهى» فرق گذاشته اند و نيز «سنّت مؤكّده» و «سنّت غير مؤكده» را در بحث استحباب مطرح كرده اند.
بر این اساس از دیدگاه جمهور فقیهان اهل سنت و همچنین شیعه، بین «فرض» و «وجوب» تفاوتی نیست و این دو در اصطلاح دارای یک بار معنایی بوده؛ اما از دیدگاه حنفی مذهبان بار معنایی این دو کلمه متفاوت است.
در این که تفاوت میان این دو واژگان از دیدگاه احناف چیست اقوالی گفته شده که عبارتند از:
- فعلى كه طلب الزامى آن با دليل قطعى ثابت شود «فرض» نامیده می شود و فعلى كه طلب الزامى آن به دليل ظنّى معتبر ثابت گردد «واجب» محسوب مى شود. (6)
- مطابق اين تعريف «فرض» مترادف با ضرورى دين و «واجب» مترادف با غير ضرورى دين است. (7)
- آن چه با قرآن ثابت شده باشد فرض است و آن چه با حديث و اجماع و عقل ثابت شده «واجب» نام دارد. (8)
- بعضى نيز گفته اند: طلب الزامى اگر مؤكد باشد و اهميّت فراوانى داشته باشد نام آن فرض است و گرنه به آن واجب مى گويند.(9)
- فرض در واجباتى است كه وجوب آن با حكم شارع است ولى «واجب» اعمّ از آن است و به واجباتى نظير شكر منعم كه وجوبش از طريق عقل به اثبات رسيده نيز اطلاق مى شود. (10)