جمع بندی عدالت در ارسال پیامبر

تب‌های اولیه

68 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
سایت جدید الحمدالله اینقدر افتضاح شده که نه میشود نقل قول کرد..نه میشود درست پست ها را خواند.  در جواب کارشناس محترم تنها میتوان همین را عرض کرد که فرمایشات شما همانند اغلب پاسخ های شما اصلا قابلیت ابطال پذیری ندارد. یعنی شما خود را قادر میدانید که هر ادعایی بفرمایید.  اگر قرار بر این باشد که شما به هر  نحو فقط چیزی را بفرمایید که کمکی به هیچکس نمیکند چه فایده ای دارد که سوالاتی هم مطرح شود. باور بفرمایید کسانی که این سوالات برایشان مطرح شده حقیقتا سوال دارند. چرا باید برای قاره آمریکا که یک پنجم کره زمین است هیچ رسولی نباشد. چرا باید همه رسل فقط در همین منطقه خاورمیانه زوم کرده باشند! این چه تناسبی با ادعای متون دینی دارد که شما میفرمایید که برای همه اقوام حتما رسولی ارسال شده.  وقتی که مابه ازا تاریخی برای آن نمیتوان یافت چه کمکی میکند که شما بفرمایید لابد فرستاده شده ما خبر نداریم یا اینکه بدترین حالت هم بفرمایید آن مردمان مستضعف میشوند حرجی هم بریشان نیست! خیالتان هم راحت شد! ما عرض میکنیم مناطق هندوچین حدود یک سوم جمعیت کره زمین را تشکیل میدهد  ولی دریغ از یک رسول! شما میفرمایید از کجا معلوم! شاید هم بوده ولی خبرش به ما و کلا خبرش به هیچکس حتی به خود اهالی چین هم نرسیده ! یعنی اصلا تصور هم نمیفرمایید شک هم نمیکنید که نکند واقعا خبری از هیچ رسولی آن مناطق نبوده است؟؟؟! مثلا اگر شما بفرمایید خدا حتی در کره مریخ و ماه و حتی سیصد چهارصد تا از کرات آسمانی هم برای هر کدام دویست سیصد تا پیامبر فرستاده ولی خبرش به ما نرسیده!!! ما میتوانیم حرفی بزنیم؟ آیا شما نمیتوانید این ادعا را بکنید؟ !میتوانید دیگر! اصلا خداوند برای کوتوله های زیر زمین هم حتما رسولی فرستاده! این شد استدلال؟! این شد رفع شبهه؟!
اینکه در هند و چین و اروپا و آفریقا و آمریکا پیامبری نیامده چندان هم عجیب نیست فکر ادعای نبوت نخستین بار در قوم بنی اسرائیل پدید آمد و همه پیامبران به جز محمد از همین قوم بوده اند اینکه چه عاملی سبب شده در این قوم ادعای نبوت صورت بگیرد دقیقا مشخص نیست اما در اینکه نزدیکی آنان به تمدن های بین النهرین و مصر در این ادعا ها تاثیر اساسی داشته شکی نیست چنانچه اکثر افسانه های ادیان این قوم مانند آدم و حوا و طوفان نوح از تمدن های بین النهرین مثل سومری ها اخذ شده است هنوز مشخص نیست دقیقا چه کسی واقعا اولین پیامبری بوده که وجود خارجی داشته اما با توجه به تناقض وجود آدم و نوح با شواهد تردیدی نیست که این دو نمیتوانند اشخاص حقیقی بوده باشند صحت وجود ابراهیم و موسی هم جای شک است در نهایت فردی به نام عیسی از همین قوم آیین مسیحیت را پدید آورد و پیروانش آن را در اروپا گسترش دادند و اگر این اتفاق نمی افتاد ادیان بنی اسرائیل امروزه نهایتا مثل باور های خرافی قبایل سرخ پوست پنداشته میشد اما محمد شاید تنها فرد غیر اسرائیلی باشد که ادعای نبوت کرده و دینش را گسترش داده است محمد از جوانی با مسافرت هایی که داشت با بسیاری از عقاید یهودیت و مسیحیت آشنا بود در مکه و عربستان آن زمان هم یهودی ها و مسیحی های زیادی زندگی میکردند در سن چهل سالگی فکر ادعای نبوت به ذهن محمد رسید در این باره دو دیدگاه وجود دارد یکی اعتقاد به اینکه محمد از روی طمع یا دلسوزی یه حال ملت عرب ادعای نبوت کرد و دیگر اینکه به دلیل بیماری خاص مثل اسکیزوفرنی خودش را پیامبر و دریافت کنند وحی دانست این دین هم به لطف جانشینان محمد به خصوص عمر در منطقه وسیعی از آسیا و آفریقا گسترش یافت اگر مسیحیت و اسلام گسترش نمی یافتند شاید امروز چیزی به نام دین وجود نداشت یا دست کم مطرح نبود ملت های چین و هند و آفریقا و آمریکا چون ارتباطی با مردم خاورمیانه نداشتند در نتیجه کسی هم از بین آنها به فکر ادعای نبوت نیفتاده ناکارآمدی ادیان ابراهیمی در زندگی بشر نخستین بار در دوره رنسانس در اروپا آشکار شد و در نهایت دست دین و کلیسا از زندگی مردم این قاره و به طبع آن قاره آمریکا کوتاه شد در سرزمین های اسلامی هم جز یکی دو کشور دین امری شخصی است
سلام Euclid گرامی
چنانچه اکثر افسانه های ادیان این قوم مانند آدم و حوا و طوفان نوح از تمدن های بین النهرین مثل سومری ها اخذ شده است
داستان نوح در حماسه گیلگمش هم اومده. اما از کجا معلوم که این بخش از حماسه گیلگمش از ادیان قبل از خودش اقتباس نشده باشه؟
در این باره دو دیدگاه وجود دارد یکی اعتقاد به اینکه محمد از روی طمع یا دلسوزی یه حال ملت عرب ادعای نبوت کرد و دیگر اینکه به دلیل بیماری خاص مثل اسکیزوفرنی خودش را پیامبر و دریافت کنند وحی دانست
و یک دیدگاه هم هست که ایشان واقعا دریافت کننده وحی بود ... بحث شما یک دیدگاه رو به صورت پیشفرض در نظر میگیره و حول اون بحث می کنه و در نهایت به همون دیدگاه پیشفرض می رسه که به این شیوه استدلال میگن مصادره به مطلوب. برای داشتن یک بحث درست باید همه نظرات مختلف مطرح بشه و بعد برای درستی و نادرستیشون دلیل بیاریم، نه اینکه از همون ابتدا حذفشون کنیم.
جناب فروردین چیزی که بنده گفتم این است که بررسی تاریخچه و دلایل نبوت به خوبی تراکم آن در خاورمیانه را توجیه میکند اما اینکه میفرمایید دیدگاه سومی درباره ادعای نبوت محمد وجود دارد مانند این است که بگوییم درباره علت باران دو دیدگاه وجود دارد یکی تبخیر آب دریا ها و سرد شدن ابر ها دیگر ارسال باران توسط خدا آیا دلیل دوم قابل پذیرش است و نیازی به بیان آن وجود دارد؟؟
با سلام خدمت شما دوست گرامی شما فرمودید: در جواب کارشناس محترم تنها میتوان همین را عرض کرد که فرمایشات شما همانند اغلب پاسخ های شما اصلا قابلیت ابطال پذیری ندارد. یعنی شما خود را قادر میدانید که هر ادعایی بفرمایید.  جواب: این مکتب ابطال گرایی که شما معیار صدق گزاره ها اخذ کرده اید یکی از مکاتب معرفت شناسی مردود در غرب است که فیلسوفان متعددی آن را رد کرده و نقض های فراوانی بر آن وارد است به عنوان مثال لاکاتوش یکی از ایراداتی که به  آن وارد می کند این است که ابطال پذیری خود متناقض است یعنی آیا ابطال پذیری خود قابلیت ابطال را دارد یا نه؟ پس لطفا معیار صدق دقیق تری از ابطال پذیری برای گزاره ها اخذ کنید. شما فرمودید: اگر قرار بر این باشد که شما به هر  نحو فقط چیزی را بفرمایید که کمکی به هیچکس نمیکند چه فایده ای دارد که سوالاتی هم مطرح شود. باور بفرمایید کسانی که این سوالات برایشان مطرح شده حقیقتا سوال دارند. چرا باید برای قاره آمریکا که یک پنجم کره زمین است هیچ رسولی نباشد. جواب: شما از کجا می خواهید ثابت کنید که خدا برای قاره آمریکا پیامبری نفرستاده است . خدای تبارک و تعالی می فرماید ما برای هر امتی پیامبری از خود آنها فرستادیم . مشکل شما این است که نقل تاریخی یک کتاب بی اصالت را قبول می کنید هر چند اگر قرینه ای برای خود نیاورده باشد آنگاه بیان محکم الهی که هیچ تردیدی در آن نیست را نمی پذیرید و به دیده انکار می نگرید. چرا گزاره های محکم و لا شک قرآن کریم را قبول نمی کنید؟!!    
ما عرض میکنیم مناطق هندوچین حدود یک سوم جمعیت کره زمین را تشکیل میدهد  ولی دریغ از یک رسول! شما میفرمایید از کجا معلوم! شاید هم بوده ولی خبرش به ما و کلا خبرش به هیچکس حتی به خود اهالی چین هم نرسیده ! یعنی اصلا تصور هم نمیفرمایید شک هم نمیکنید که نکند واقعا خبری از هیچ رسولی آن مناطق نبوده است؟؟؟!
ما نمی گوییم شاید خدا پیامبری فرستاده باشد بلکه می گوییم حتما پیامبری برای آنها فرستاده است و دلیل ما هم آیه قرآن است : « و ان من امّة الا خلا فیها نذیر؛ در هر امتی نذیر و هشدار دهنده ای وجود دارد». نیز:« لقد بعثنا فی كلّ أمة رسولاً أنِ اعبدوا الله و اجتنبوا الطاغوت؛ در هر امتی پیامبری فرستادیم (تا به مردم بگویند) كه خدا را بپرستید و از بت دوری كنید ». این که نام پیامبرهای همه امت ها در قرآن نیامده به دلیل این است که قرار نبوده که نام همه پیامبر ها در قرآن باشد و قرآن در حدی از پیامبر ها نام برده است که جنبه هدایتی داشته باشد و الا قرآن کتاب تاریخ انبیاء نیست که نمام همه را بیاورد برای همین خدا این نکته را به پیامبر یاد آور می شود: « و رسلاً لم نقصصهم علیك؛ پیامبرانی كه داستان آن ها را برایت بازگو ننمودیم ».   از طرفی احادیث متعددی داریم کهبیان می کند که پیامبر هایی برای سیاه پوست ها آمده که حضرت امیر از آنها یاد می کند. قرآن مجید تنها از 25 تن از انبیای الاهی نام برده است. شاید به همین تعداد و یا کمتر در روایات آمده باشد. این تعداد اندک کجا و "124000 "که در روایات به عنوان عدد انبیا آمده است کجا؟ این قرآن است که در یک جا می فرماید: "ما داستان بعضی از پیامبران را نقل کردیم و داستان بعضی دیگر را نقل نکردیم".      
مثلا اگر شما بفرمایید خدا حتی در کره مریخ و ماه و حتی سیصد چهارصد تا از کرات آسمانی هم برای هر کدام دویست سیصد تا پیامبر فرستاده ولی خبرش به ما نرسیده!!! ما میتوانیم حرفی بزنیم؟ آیا شما نمیتوانید این ادعا را بکنید؟ !میتوانید دیگر!   اصلا خداوند برای کوتوله های زیر زمین هم حتما رسولی فرستاده!   این شد استدلال؟! این شد رفع شبهه؟!  
 بله هر کجا قومی و ملتی افراد مختار و مکلف باشند بدون شک خدا برای آنها حجت خود را می فرستند و الا حجت در حق آنها تمام نشده و بحث ثواب و عقاب در حق آنها منتفی خواهد شد : وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّىٰ نَبْعَثَ رَسُولًا . استدلال به آیات قطعی قرآن یک استدلال کامل است.
اینکه در هند و چین و اروپا و آفریقا و آمریکا پیامبری نیامده چندان هم عجیب نیست فکر ادعای نبوت نخستین بار در قوم بنی اسرائیل پدید آمد و همه پیامبران به جز محمد از همین قوم بوده اند اینکه چه عاملی سبب شده در این قوم ادعای نبوت صورت بگیرد دقیقا مشخص نیست اما در اینکه نزدیکی آنان به تمدن های بین النهرین و مصر در این ادعا ها تاثیر اساسی داشته شکی نیست چنانچه اکثر افسانه های ادیان این قوم مانند آدم و حوا و طوفان نوح از تمدن های بین النهرین مثل سومری ها اخذ شده است هنوز مشخص نیست دقیقا چه کسی واقعا اولین پیامبری بوده که وجود خارجی داشته اما با توجه به تناقض وجود آدم و نوح با شواهد تردیدی نیست که این دو نمیتوانند اشخاص حقیقی بوده باشند صحت وجود ابراهیم و موسی هم جای شک است در نهایت فردی به نام عیسی از همین قوم آیین مسیحیت را پدید آورد و پیروانش آن را در اروپا گسترش دادند و اگر این اتفاق نمی افتاد ادیان بنی اسرائیل امروزه نهایتا مثل باور های خرافی قبایل سرخ پوست پنداشته میشد اما محمد شاید تنها فرد غیر اسرائیلی باشد که ادعای نبوت کرده و دینش را گسترش داده است محمد از جوانی با مسافرت هایی که داشت با بسیاری از عقاید یهودیت و مسیحیت آشنا بود در مکه و عربستان آن زمان هم یهودی ها و مسیحی های زیادی زندگی میکردند در سن چهل سالگی فکر ادعای نبوت به ذهن محمد رسید در این باره دو دیدگاه وجود دارد یکی اعتقاد به اینکه محمد از روی طمع یا دلسوزی یه حال ملت عرب ادعای نبوت کرد و دیگر اینکه به دلیل بیماری خاص مثل اسکیزوفرنی خودش را پیامبر و دریافت کنند وحی دانست این دین هم به لطف جانشینان محمد به خصوص عمر در منطقه وسیعی از آسیا و آفریقا گسترش یافت اگر مسیحیت و اسلام گسترش نمی یافتند شاید امروز چیزی به نام دین وجود نداشت یا دست کم مطرح نبود ملت های چین و هند و آفریقا و آمریکا چون ارتباطی با مردم خاورمیانه نداشتند در نتیجه کسی هم از بین آنها به فکر ادعای نبوت نیفتاده ناکارآمدی ادیان ابراهیمی در زندگی بشر نخستین بار در دوره رنسانس در اروپا آشکار شد و در نهایت دست دین و کلیسا از زندگی مردم این قاره و به طبع آن قاره آمریکا کوتاه شد در سرزمین های اسلامی هم جز یکی دو کشور دین امری شخصی است  
بیان حرف های غیر منطقی و بدون شاهد و دلیل ، نه کاری دارد و نه معونه ای . فقط سستی فکر گوینده اش را می رساند و بس. در زمان پیامبر گرامی اسلام هم عده ای این نسبت ها را به پیامبر می دادند ولی در کوتاه زمانی در مقابل تحدی قرآن به عجز و ناتوانی و سستی پندار خود اذعان کردند. مشکلی نیست! اگر شما ادعا می کنید پیامبر مانند افراد عادی بشر بوده و قرآن کلام اوست (از یک بشر عادی صادر شده) شروع کنید مثل این دست ساخته بشر را بیاورید . اصلا مهم نیست که هزاران نفر را هم به استخدام بگیرید هر چقدر هم که زمان می خواهید صرف کنید! ولی نخواهید توانست . ادعای افرادی چون شما ادعای بی پایه و اساسی است که هیچ دلیل برای خود ندارید . واضح است که منشا انکارهای شما در این پست از بی خدا انگاری عالم است و از بی خدا انگاران چیزی جز این انتظار نیست. ولی باز هم می گویم ادعا کردید این قرآن کلام پیامبر ماست و منشا ماورایی ندارد پس همه را به کمک بطلبید و مثل آن را بیاورید. از این گذشته از قطعیات تاریخی این است که پیامبر اسلام درس نخوانده و قدرت خواندن و نوشتن نداشت از این چنین فردی چگونه می توان پذیرفت که یک کتاب جامع با این همه زوایای فقهی و کلامی فلسفی و طبیعت شناختی و جامعه شناختی و انسان شناختی و.وو صادر شود!! وجه این اعجاز قرآن آن قدر بالا بوده که حتی غیر مسلمان ها نیز به آن اعتراف کرده اند: نویسنده مقاله "قرآن" در دایرةالمعارف بریتانیا می‌نویسد:بسیاری از سوره‌های قرآن بدون شک آنچنان دارای قوت بیان است که حتی برای خواننده غیرمسلمان قابل تقدیر است و قرآن از نظر زیبایی فن بیان ، در مقام اول قرار دارد
حرف شما این است که اگر الهی بودن قرآن را قبول ندارید مثل آن را بیاورید که بنده این استدلال را قبول ندارم و در پستی جداگانه آن را نقد خواهم کرد بهتر است موضوع این پست منحرف نشود
سلام به همه دوستان عزیز blush ، حالا من هم طبق نظریه خودم چند تا نظر میدم شاید شامل رحمت خدا شدیم و جواب توی این نظریه ها بود : 1- اولا در زمان های قدیم دوستان اشخاص خیلی کم بودند یعنی جمعیت خیلی کم بود و کشورهای دیگه هم مثل امریکا بر اثر مهاجرت افراد از کشورهای مختلف بوجود آمد . یعنی اشخاص مختلف از کشورهای مختلف و شهر های مختلف مهاجرت کردند تولید مثل کردند فرهنگ سازی کردند بومی سازی کردند و کشورهای جدید و جامعه های جدید رو بوجود اوردن خلاصه کلام فکر نکنم کسی نبوده باشه که مورد عنایت خداوند برای درک دین نبوده باشه و ... خودتون بقیه داستان رو حدس بزنید خوشحال میشم اگه بفهمید داستان این امتحان چی میتونه باشه . 2- افراد زیاد به صورت متفکر و روشن فکر در هر جامعه ای بدنیا میاند که در طلب یافتن خدا هستند و تحقیقات زیادی در مورد مسائل دینی می کنند اگه مردم اون جامعه واقعا می خواستند تا الان دنیا پر از مذاهب گوناگون نبود . مخلص کلام خود مردم دلشون می خواد مذهبی باشند آیا و خدا رو بشناسند یا نمی خواهند آیا ؟ و اگر روشن فکری در مورد حقیقت خدای شناخته شده حرفی بزنه مثل مسلمان هایی که آتششون زدند آیا زنده خواهند ماند کشور هایی که زیر سلطه سیا ست های ظالمانه کشورهای غربی و یا بهتر بگم سیاست مدارهای ظالم کشور های قدرتمند که میخشون رو در طول تاریخ در کشورهای مختلف کوبیدند ؟ آیا این سیاست مدارها می گذارند انسانها با هم برابر باشند تا قدرتهای سیاسی ظالمانشون ضعیف تر بشه ؟ دوست دارم بیشتر تحقیق کنید و سعی کنید عزیزان من دین رو بهتر بفهمید از همه سپاسگذارم هر کس دوست داره عاقبت من بهشتی باشه یه لایک بده مرسی قربون همتون heart
راستی این هم بگم بخاطر اینکه ادیت نداره و من عادت دارم پست رو پیش پیش بدم و ادیت کنم اینم شانسه منه دیگه . دین اسلام یک حقیقت مشخص هستش که از هر طریقی نگاه کنی یک دین روشنگر و خواهان برابری بین انسانهای عالم هستش . اگر ادیان شناخته شده و اصلی در تمام دنیا یکسان اجرا میشد چه بسی انسانهای زیادی خواهان دوستی و صلح بین جوامع بودند و خیلی از این سودجوایی های دشمنانه سیاست های احمقانه وا ظالمانه و کثیف جواب نمی داد . حالا برید پیدا کنید خدا پیامبر اضافی نیاز داشت یا چند تا انسان عاقل که مذاهب اصلی رو در دنیا تبلیغ و حمایت کنند . خدا به انسان شعور داد امیدوارم همه از این شعور بهرمند بشیم الهی آمین .heart یادتون نره برای امرزیده شدن من دعا کنید مرسی .
حرف شما این است که اگر الهی بودن قرآن را قبول ندارید مثل آن را بیاورید که بنده این استدلال را قبول ندارم و در پستی جداگانه آن را نقد خواهم کرد بهتر است موضوع این پست منحرف نشود
با سلام  سخن این است که اولا تاریخ بشر گویای این مطلب است که در طول اعصار مختلف افرادی آمده اند و ادعای نبوت کرده اند و معجزاتی برای این ادعای خود آورده اند ثانیا اگر بگویید که نقل های تاریخی را قبول ندارید ما می گوییم سخن کتابی که داعیه تحدی دارد را بجز تحدی نمی توان پاسخ داد. کتابی به نام قرآن متضمن انواع و اقسام قصص انبیاء پیشین آمده است و ادعا دارد که از سوی خداست و راحت ترین راه را برای معارضین خود قرار داده و گفته اگر شک دارید که قران کتاب خدا نیست (کتاب بشر است) یک بشری پیدا شود و مثل آن را بیاورد !! اگر مثل آوری نشود (که 1400 سال است که نشده است) نشان می دهد که این کتاب از سوی خدا است سخن ها و قصص آن همه معتبر است. اگر قبول کردید که این کتاب قرآن کتاب خداست چگونه داستان های انبیاء در ان را غیر واقعی معرفی می کنید؟!!  
با سلام در تاپیک زیر تحدی قرآن نقد شد: http://askdin.com/node/87543
با سلام   در تاپیک زیر تحدی قرآن نقد شد:
با سلام در تاپیک مورد نظر چند اشکال سطحی به تحدی وارد شده بود که توسط کارشناس مربوطه پاسخ داده شده است .  
یک کامنت میگذاری و جناب مثلا کارشناس بعد از دو هفته برای رفع مسئولیت یک پاسخ بی سر و ته میدهد اگر شما آن پست را مطالعه کرده بودید نمیگفتید اشکالات توسط کارشناس پاسخ داده شد چون ایشان فقط دو اشکال را پاسخ دادند که هر دو هم نقد شد و در نهایت گفتند به دلیل طولانی شدن موضوع پست جمع بندی خواهد شد در این سایت سوالی مطرح میکنی و کارشناس هم با سرچی در سایت های همسایه یک پاسخ سطحی را کپی میکند و در نهایت هم فقط کارشناس ها از پاسخ های یکدیگر قانع میشوند نه کاربران تازه پاسخ هم بعد از دو هفته داده میشود حتی اگر با اسب هم میرفتی قم زودتر به پاسخت میرسیدی تا این سایت لابد بابت این کارشناسی گوهربار حقوق چند میلیونی هم میگیرید
یک کامنت میگذاری و جناب مثلا کارشناس بعد از دو هفته برای رفع مسئولیت یک پاسخ بی سر و ته میدهد اگر شما آن پست را مطالعه کرده بودید نمیگفتید اشکالات توسط کارشناس پاسخ داده شد چون ایشان فقط دو اشکال را پاسخ دادند که هر دو هم نقد شد و در نهایت گفتند به دلیل طولانی شدن موضوع پست جمع بندی خواهد شد در این سایت سوالی مطرح میکنی و کارشناس هم با سرچی در سایت های همسایه یک پاسخ سطحی را کپی میکند و در نهایت هم فقط کارشناس ها از پاسخ های یکدیگر قانع میشوند نه کاربران   تازه پاسخ هم بعد از دو هفته داده میشود حتی اگر با اسب هم میرفتی قم زودتر به پاسخت میرسیدی تا این سایت لابد بابت این کارشناسی گوهربار حقوق چند میلیونی هم میگیرید
بحث تحدی بارها در این سایت پاسخ داده شده است مخصوصا این سری از شبهاتی که شما درباره تحدی زحمت کشیدید نمی دانم از کدام سایت و یا کانال کپی کردید قبلا بارها جواب داده شده است . اگر مشکلی با تحدی دارید می توانم در تاپیکی جداگانه خدمت باشم .  
جمع بندی پرسش: چرا خدا هم زمان سی یا چهل تا پیامبر که همه حامل کتاب مشابهی باشند به نقاط مختلف ارسال نکرده تا به این صورت حقانیت پیامبران بیشتر برای مردم ثابت شود و عدالت در ارسال رسل رعایت شود؟  آیا خدا نمی توانسته حقانیت خود و پیامبران را به روشهای محکمتری ثابت کند؟ پاسخ: 1. روش و سنت خداوند در تبلیغ دین یک روش عقلائی است؛ یعنی خداوند از روش اعجاز و قدرت تکوینی خود در این راه استفاده نکرده که همه‌ی مسائل دینی را در قلب تک تک افراد انسان‌ها الهام کند؛ بلکه مانند همه‌ی عقلا و صاحب منصبان فردی را به عنوان پیک و نماینده‌ی خود به سوی مردم می‌فرستد و از طریق او پیام خود را به مردم می‌رساند. 2. پیامبران نیز در تبلیغ دین از قدرت نبوت و مافوق طبیعی استفاده نمی‌کردند، یعنی از راه اعجاز پیام را به تمام افراد نمی‌رساندند، بلکه آنها نیز از روش‌های عقلایی بهره ‌می‌جستند؛ یعنی می‌فرمودند: حاضران مطالب را به غائبان برسانند؛ زیرا هیچ پیامبری نمی‌تواند حتی با تمام افراد موجود در منطقه سکونت خود نیز مستقیم و بدون واسطه دائماً در ارتباط باشد. 3. بنابراین اصل و اساس در مسئله پیامبری، رساندن دین و آیین به مردم و اتمام حجت است و نه لزوماً سکونت در یک منطقه. 4. حال که بسیاری از افراد قوم پیامبر با واسطه، دین را دریافت می‌کردند و همین مقدار در رساندن دین و اتمام حجت کافی بود، افراد دیگر از اقوام و مناطق دیگر نیز همین حکم را دارند که اگر محتوای پیام الهی به روش‌های عقلایی به دست آنها رسیده باشد، در اتمام حجت بر آنها کافی است. 5. امروزه تقریباً هیچ منطقه‌ مهمی از جهان را نمی‌توان یافت که غیر از حجت عقل، حجت‌های دیگر الهی حتی مرتبه‌ی پایین و ضعیف، تحقق نیافته باشد. 6. واقعیت خارجی نیز آن است که گاهی پیروان یک دین در غیر سرزمین اصلی بیشتر از پیروان همان دین در منطقه‌ای می‌باشد که دعوت از آنجا آغاز شده است. مثلاً بیشترین پیروان دین مسیحیت امروزه در اروپا و آمریکا وجود دارند، در حالی‌که حضرت عیسی(علیه السلام) در خاورمیانه دعوت خویش را آغاز کرد. و نیز اندونزی که هزاران کیلومتر دورتر از نقطه آغازین نبوت پیامبر(صلی الله علیه و آله) بوده و نیز زبان مردم آنجا کاملاً متفاوت با زبان وحی است، اکنون پرجمعیت‌ترین منطقه مسلمان نشین به شمار می‌آید. هدف اصلی بعثت پیامبران رسانیدن پیام هدایت از سوی خدا به مردم و هدایت مردم است و خدا برای این کار از روش های عقلایی استفاده می کند و به گونه ای عمل می کند که اتمام حجت شود وتصمیم گیری برای قبول و یا رد این حجت الهی از سوی مردم اختیاری باشد. (پس مهم اتمام حجت است) قرآن می فرماید: « يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالإِنسِ أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي وَيُنذِرُونَكُمْ لِقَاء يَوْمِكُمْ هَذَا قَالُواْ شَهِدْنَا عَلَى أَنفُسِنَا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَشَهِدُواْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كَانُواْ كَافِرِينَ » (آن گاه خدا گوید) ای گروه جن و انس، مگر برای هدایت شما از جنس خود شما رسولانی نیامدند که آیات مرا برای شما می‌خواندند و شما را از مواجه شدن با این روز سخت می‌ترساندند؟ آنها (با نهایت پشیمانی) جواب دهند که ما (به جهالت و بدی) بر خود گواهی می‌دهیم. و زندگانی دنیا آنها را مغرور ساخت و در آن حال (می‌فهمند و) بر خود گواهی می‌دهند که به راه کفر می‌رفتند. (1) حال اگر این اتمام حجت با فرستادن یک سفیر و یا مبلغ از سوی پیامبر ، برای منطقه ای باشد این هدف تامین شده است و نیازی به فرستادن پیامبرهای بیشتری نیست و فرستادن پیامبر بیشتر لغو می نمایاند. در زمان پیامبران قبلی یک پیامبر اصلی (صاحب شریعت ) و چندین پیامبر تبلیغی بودند که آن شریعت را تبلیغ می کردند و در سطح جامعه خود به همان اندازه معجزه داشته و آن دین را تبلیغ می کردند. ما با علم ناقص خود نمی توانیم بفهمیم که در کجا برای اتمام حجت پیامبر اضافه ای نیاز است بلکه از آنجا که می دانیم خدا حکیم و علیم و قدیر است یقین داریم که تعداد ، مکان و زمان پیامبران حکیمانه است. « اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ »  خدا بهتر می داند که رسالت خود را کجا قرار دهد.(2) شاید بگویید که چه می شود مثلا بیست پیامبر همزمان باهم و هرکدام به زبانی متفاوت همین قران را به سوی مردم ببرند در این صورت شک مردم نسبت به خدایی نبودن قران کمتر می شدو اتفاقا یک روش عقلایی و بسیار هوشمندانه برای ادعای نبوت می باشد. جواب این که : این یعنی قرآنی به زبان فارسی، قرآنی به زبان انگلیسی، قرآنی به زبان فرانسوی ، قرآنی به زبان هندی ، مالایی، ...!! این کار چند تالی فاسد دارد: 1- هر قومی با هر لهجه و زبانی یک قرآن با همان زبان خود می خواست و این یعنی این که هر زبانی یک پیامبر! و این کار اصلا حکیمانه نیست 2- در طول زمان های آینده زبان های متعددی از لهجه ها و گویش های جدید متولد می شوند پس تا آخر الزمان باید پیامبران متعددی با گویش های مختلف ظهور کنند که این کتاب قرآن را به آن زبان بیاورند و این کار بسیار غیر حکیمانه است. و با ختم نبوت ناسازگار است. 3- این کار باعث می شد که مدعیان دروغین نبوت زیاد شوند و هر شیادی با یک لهجه منحصر به فرد در میان قوم خود ادعای پیامبری و آوردن قرآن به آن زبان را بکند و هیچ معیاری برای شناخت سره از نا سره وجود نداشته باشد. 4- قرآن یک حقیقت واحد با وجه اعجازی خاص است و اگر در زبان دیگری وارد شود دیگر معجزه و قابل تحدی نخواهد بود. پس آوردن قرآن با زبان های دیگر جنبه اعجازی و تایید دین واحد را نخواهد داشت. در حالی که بارها خدا در قرآن تحدی کرده است. «قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلی أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ كانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیراً» بگو که اگر جن و انس متّفق شوند که مانند این قرآن کتابی بیاورند هرگز نتوانند مثل آن آورند هر چند همه پشتیبان یکدیگر باشند. (3) 5- یکی از مهمترین تالی فاسد های این نظریه معیار تطبیق کتاب های متعدد با کتاب اصلی (قرآن ) است و این که بودن کتاب های متعدد موجب تعدد تفسیر و تاویل در بین مردم خواهد شد و آن یکسانی متن را که لازمه دین جاوید است را از بین خواهد برد. مثلا مالایی ها کتابشان را اصلی و کتاب دیگران را فرعی خوانده و تعالیم آن را بهتر می دانستند و انگلیسی ها همچنین و می شد یک دین با هزاران تفسیر و فرقه . و ده ها تالی فاسد دیگر که این پیشنهاد شما را غیر حکیمانه می نمایاند. پی نوشت ها: 1- انعام: 130. 2- انعام: 124. 3- اسراء: 88.
موضوع قفل شده است