خشونت علیه زنان را محکوم کنیم، به خاطرخواهر ها، مادرها و همسرهایمان

تب‌های اولیه

61 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
خشونت علیه زنان را محکوم کنیم، به خاطرخواهر ها، مادرها و همسرهایمان

دانشجویان دانشگاه «آلاسکا» در یک راهپیمایی سالانه در محکومیت تجاوزهای جنسی علیه زنان در این دانشگاه به راهپیمایی با کفش‏ های زنانه پرداختند.

این راهپیمایی که با نام «یک مایل پیاده روی با کفش‏های تو» نام دارد، در محکومیت تجاوزهای جنسی و اتفاقات خشونت باری که عیله زنان در سال‏ های گذشته رخ داده، هر ساله در این دانشگاه برگزار می شود و افراد گوناگونی درآن شرکت می کنند.

این مردان که حین راهپیمایی تلو تلو می خوردند، در طول راهپیمایی، اقدام به جمع آوری کمک مالی برای سازمان مردم نهادی که وظیفه آن حمایت از قربانیانی است که در سال‏ های گذشته مورد تجاوز جنسی قرار گرفته اند، می کنند.



یکی از شرکت کنندگان در این راهپیمایی گفت: ما مردان می خواهیم با این حرکت عمومی، خشونت علیه زنان را محکوم کنیم. خیلی ها در این جمع به من گفتند که در این راهپیمایی شرکت می کنیم، به دلیل خواهر ها، مادرها و همسرهایمان.



شرکت کنندگان در این راهپیمایی، با سر دادن شعار «سکوتت را بشکن» و «آلاسکا، به خشونت‏ های جنسی پایان می دهد»، حمایت خود را از قربانیان تجاوزات جنسی اعلام کردند.

منبع

به امید روزی که ما هم از زنان دفاع کنیم به خاطر خواهر ها ، مادرها و همسرهایمان!

tobeh;100435 نوشت:
یکی از شرکت کنندگان در این راهپیمایی گفت: ما مردان می خواهیم با این حرکت عمومی، خشونت علیه زنان را محکوم کنیم. خیلی ها در این جمع به من گفتند که در این راهپیمایی شرکت می کنیم، به دلیل خواهر ها، مادرها و همسرهایمان.

سلام
چه فایده ؟ اگر می زدند در چند بار مشروب فروشی یا چند کلوپ توزیع فیلمهای پورنو یا ناشر مجلات آنچنانی را خرد می کردند و آتش می زدند ریشه ها را مورد تهاجم قرار داده بودند
اما قیل و قال و جمع آوری کمک مالی برای قربانیان یعنی تجاورزکنندگان بدانید قربانیان شما حامیان زبانی و مالی دارند . همین
به عمل کار برآید
موفق باشیذ

حامد;100459 نوشت:
سلام
چه فایده ؟ اگر می زدند در چند بار مشروب فروشی یا چند کلوپ توزیع فیلمهای پورنو یا ناشر مجلات آنچنانی را خرد می کردند و آتش می زدند ریشه ها را مورد تهاجم قرار داده بودند
اما قیل و قال و جمع آوری کمک مالی برای قربانیان یعنی تجاورزکنندگان بدانید قربانیان شما حامیان زبانی و مالی دارند . همین
به عمل کار برآید
موفق باشیذ

سلام ، قصد من بررسی عملکرد این افراد نبود ، چه بسا اقدامات دیگری نیز انجام داده باشند ما بی اطلاعیم ، و مطمئنا هدف این گروه از حمایت قربانیان اون چیزی نبوده که شما فرمودید.

هدف بنده جمله زیر بوده:

tobeh;100448 نوشت:
به امید روزی که ما هم از زنان دفاع کنیم به خاطر خواهرها ، مادرها و همسرهایمان!

با سلام و احترام

با مطالعه ی این متن به یاد بخشی از مقاله ی "مردان در محاق زنان" افتادم :

فکر می کنم با گسترش فرهنگ فمینیسم و تساوی حقوق زن و مرد در تمامی امکانات این مشکل روز به روز گسترش بیشتری داشته باشه ...

و با شعار و راهپیمایی قابل حل نیست . امیدوارم در مرحله ی عمل اقدام کنند .

اقرارهای بعضی زنان فمنیست :

« ذکر اقرار هایی از برخی زنان که زمانی فمنیست بوده اند در اینجا جالب می نماید، زیرا فمنیسم هر چند در راستای حقوق زنان و بر خلاف میل مردان حرکت کرده است، اما آنچه نتیجه داده در واقع به نفع مردان، البته نه همه مردان بلکه مردان هوسباز و بی قید و بند بوده است.

خانم دانیل کرتیندن در این خصوص می نویسد:
« این مردان هستند که نفع بیشتری از تصمیم زنانشان مبنی بر مستقل بودن، کسب کرده اند. ایدئولوژی آزادی جنسی که اساس فمنیسم است تا کنون بهترین چیز برای مردان جوان بوده است... سکس، بدون منع اجتماعی، یا قبول هر گونه مسئولیت!»

سوزان فیلد در واشنگتن تایمز نوشت:
«ممکن است زنان مسئول تغییر قوانین مطلوب کیهانی بین ونوس و مریخ باشند، اما مردان به طور فزاینده ای از آن سود برده اند.
آنها آنچه را که آرزو داشته اند (یا لااقل بعضی را) به دست آورده اند:

آزادی از قید نان آوری خانه...
وقتی ونوس شروع به گوش کردن به ساعت بیولوژیکش می کند یا بدتر از آن حامله می شود، مریخ مجبور نیست برای فرار به لشگر خارجی بپیوندد. او می تواند به سمت یک زن جوان تر برود که حامله نیست و ساعت بیولوژیک او صدا نمی کند.
مرد از جانب دیگر دوستان مردش لکه دار نمی شود یا از جانب دیگر زنان مورد انتقاد واقع نمی شود یا...
آیا کسی تعجب نمی کند چرا شوونیستهای مرد توسط فمنیست های مرد جایگزین شده اند؟
همان طور که زنان فعالانه برای کسب برتری و قدرت، که قبلا در حوزه مردان بود تلاش می کنند، مردها نیز دوباره در جستجوی لذت پرستی هستند.

خوانندگان مجله سکسی playboy در بین مردان دانشگاهی 62 درصد بیشتر از 4 سال گذشته است....
بسیاری از مردان جوان این نسل، نقش پشتیبانی را که در کتاب مقدس توصیف می شود نمی فهمند، زیرا آنان توسط مادرانی پرورش یافته اند که توسط فمنیستها به آنها تلقین شده که نقش پدر به عنوان پشتیبان مفهومی بیگانه است.

مادران آنها آرزومند چنین نقشی بوده اند، اما آنها خود نمی دانند چگونه آن را به پسرانشان بیاموزند.

روز شنبه من در دفترم مشغول کار بودم، مرد جوانی از کارکنان فوکوس به دفترم آمد... او در رشته جامعه شناسی که در دانشگاه محلی در حال گذراندن آن بود دچار مشکل شده است.
او گفت که استاد از 200 دانشجوی کلاس نظرخواهی کرده و فقط 5 نفر گفتند که چنانچه ببینند زن جوانی مورد تجاوز واقع شده، در قضیه مداخله خواهند کرد.
گرچه این موضوع خوف انگیز است، اما شما باید دیدگاه ذهنی مردان جوانی را در نظر بگیرید که در سن رشد خود این پیام را توسط فمنیست ها آموخته اند: زنان با مردان برابرند، آنها می توانند از خود مراقبت کنند» ( پاسنو، 1384 : 118 )

به هر روی به منظور بازیابی جایگاه خانواده و ازدواج و ایجاد خانواده های جوانمردسالار باید پیش از آنکه بیش از این دیر شود دست به کار شد. [=B Lotus]... »

آذر بانو;101378 نوشت:

فکر می کنم با گسترش فرهنگ فمینیسم و تساوی حقوق زن و مرد در تمامی امکانات این مشکل روز به روز گسترش بیشتری داشته باشه ...

سلام علیکم ، تا زمانی که به مدافعین حقوق زنان دانسته یا ندانسته برچسب فمینیسم زده شود ، با توجه به روحیه محافظه کارییی که جامعه ما دارد ، اکثرافراد از حقوق زنان دفاع نخواهند کرد.

tobeh;101382 نوشت:
سلام علیکم ، تا زمانی که به مدافعین حقوق زنان دانسته یا ندانسته برچسب فمینیسم زده شود ، با توجه به روحیه محافظه کارییی که جامعه ما دارد ، اکثرافراد از حقوق زنان دفاع نخواهند کرد.


سلام علیکم جمیعا

توبه عزیز مقاله شما همراه با آرزوئی بود که نوشته بودید

tobeh;100448 نوشت:
به امید روزی که ما هم از زنان دفاع کنیم به خاطر خواهر ها ، مادرها و همسرهایمان!


علی الظاهر شما نیز به معضلی در جامعه اشاره دارید ولی دوست ندارید به شما انگ فمنیسم زده شود.

میشود دقیقا بگوئید در برابر چه نوع خشونتی باید اقدام کنیم ؟

یاحق

آذر بانو;101378 نوشت:

فمنیست :


سه گونه نظریه فمنیستی در پاسخ به سوال «درباره زنان چه می دانیم؟» شکل می گیرد:

1- نظریه های تفاوت : که در آن معتقدند که جایگاه و تجربه زنان در بیشتر موقعیتها، با جایگاه و تجربه مردان در همان موقعیتها تفاوت دارد.

2- نظریه های نابرابری : که در آن معتقدند جایگاه زنان در بیشتر موقعیتها، نه تنها متفاوت از جایگاه مردان است بلکه از آن کم بهاءتر و با آن نابرابر است.

3- نظریه های ستمگری : که در آن معتقد هستند که زنان علاوه بر نابرابر بودن و تفاوت داشتن از مردان تحت ستم نیز قرار دارند، یعنی تحت قید و بند ، تابعیت ، تحمیل ، سو استفاده و بدرفتاری مردان به سر می برند.

پس همه نظریه های فمنیستی در مرحله اول به تفاوت بین زن و مرد قائل هستند. ولی در تبیین و تشریح جایگاه آنها در مقابل مردان این نظریه ها ، دیدگاههای متفاوتی دارند.

tobeh;101382 نوشت:
سلام علیکم ، تا زمانی که به مدافعین حقوق زنان دانسته یا ندانسته برچسب فمینیسم زده شود ، با توجه به روحیه محافظه کارییی که جامعه ما دارد ، اکثرافراد از حقوق زنان دفاع نخواهند کرد.

با سلام و احترام

سرکار توبه گرامی بنده با گذاشتن این مقاله هیچ قصد برچسب زدن به افراد رو نداشتم :Labkhand: صرفاً جهت آگاهی بیشتر بود .

ضمن اینکه یادم رفت این رو قید کنم در پست اول ، که این مقاله صرفا جهت آگاهی بیشتر بود .

موفق و پیروز باشید

bina88;101384 نوشت:
علی الظاهر شما نیز به معضلی در جامعه اشاره دارید ولی دوست ندارید به شما انگ فمنیسم زده شود.

bina88;101384 نوشت:
میشود دقیقا بگوئید در برابر چه نوع خشونتی باید اقدام کنیم ؟

پاسخ ندادید.

bina88;101384 نوشت:

سلام علیکم جمیعا

میشود دقیقا بگوئید در برابر چه نوع خشونتی باید اقدام کنیم ؟

یاحق

1- تخصیص حقوق کمتر به زن نسبت به مرد در ازای کار برابر
2- سهمیه نابرابر در کنکور
3- تخصیص بودجه و اعتبارات نابرابر ورزشی
4- نادیده گرفتن زنان در آزمونهای استخدامی
5- محدودیت در اشتغال
6- محدودیت در انتخاب رشته تحصیلی
7- ..........

بنده نمی خواستم خشونتها را به طور خاص نام ببرم ولی به اصرار جناب بینا مجبور شدم ، ولی برای اینکه متوجه بشیم که کدام رفتارهای ما جزو رفتارهای خشونت آمیز هست انواع خشونت را در اینجا نام می برم و قضاوت رفتارها به عهده خود خواننده می باشد:

انواع خشونت:
خشونت به 8 گروه تقسیم شده است:
1- خشونت زبانی:
به کار بردن کلمات رکیک و دشنام، بهانه گیری پی در پی، داد و فریاد و بد اخلاقی و بی احترامی، رفتار تحریک آمیز و دستورهای پی در پی، قهر و صحبت نکردن.
2- 3- خشونت فیزیکی و روانی که به 2 گروه تقسیم می شوند.:
الف) شامل: گاز گرفتن، گرفتن و بستن زندانی کردن. چنگ انداختن، کشیدن مو، اخراج از خانه، کتک کاری، محروم کردن از غذا ....
ب) لگد و مشت زدن، کشیدن و هل دادن، محکم کوبیدن در، به هم زدن سفره و میز غذا و شکستن اشیاء منزل.
4- خشونت جنسی:
مجبور کردن به دیدن یا عکسهای خلاف اخلاق عمومی یا اجبار به روابط زناشویی غیر متعارف، مراعات نکردن بهداشت زناشویی و خودداری از بکارگیری روشهای پیشگیری از بارداری، مجبور کردن زن به سقط جنین، اجبار زن به حاملگی ناخواسته، متهم کردن زن به بی مبالاتی در مسائل ناموسی، شک و بد دلی.
5- خشونت اقتصادی:
جلوگیری از استقلال مالی و دخل و تصرف در اموال شخصی آنها و یا ندادن خرجی خانه و پول کافی.
6- خشونت حقوقی:
امتناع مرد از طلاق بر خلاف اصرار زن به متارکه، ازدواج مجدد شوهر و جلوگیری از نگهداری فرزندان توسط زن.
7-8- خشونت های فکری و آموزشی:
خشونت های مربوط به ممانعت از رشد اجتماعی- ایجاد محدودیت در ارتباط فامیلی- دوستانه و اجتماعی، ممانعت از تحصیل، کاریابی و اشتغال

tobeh;101401 نوشت:
- تخصیص حقوق کمتر به زن نسبت به مرد در ازای کار برابر

این باید از خانمهای پرسید که دم از استقلال مالی میزنن وا قعا چرا؟

tobeh;101401 نوشت:
- - محدودیت در اشتغال

اینو هم باید اقایون شاکی باشن

tobeh;101401 نوشت:
- محدودیت در انتخاب رشته تحصیلی

اینو هم باید اقایون شاکی باشن چون خیلی از رشته ها حق ندارن شرکت کنن

tobeh;101401 نوشت:
7- ..........

اینو هم باید اقایون شاکی باشن

tobeh;101401 نوشت:
1- تخصیص حقوق کمتر به زن نسبت به مرد در ازای کار برابر
2- سهمیه نابرابر در کنکور
3- تخصیص بودجه و اعتبارات نابرابر ورزشی
4- نادیده گرفتن زنان در آزمونهای استخدامی
5- محدودیت در اشتغال
6- محدودیت در انتخاب رشته تحصیلی
7- ..........

سلام علیکم جمیعا

1- طبق شرع اسلام تامین معاش خانواده با مرد است اگر با خانمها باشد حق با شماست ولی با این حال بنده شغلهای زیادی را نمیشناسم که تفاوت دستمزد در آن بین زن ومرد باشد بالاخص در ارگانهای دولتی و شرکتهای انشعابی ( بر اساس اصل 44 ) حقوقها و مزایا برابر است.

ضمنا قشر تحصیلکرده جامعه با درصد 55 به 45 به نفع خانمهاست که این دستمزدی بیشتر را برایشان به ارمغان می آورد.

در شغهائی هم حضور مرد کاربری بیشتری دارند نسبت به زن چون با روحیات و جنسیت او سازگار نیست لذا کاربری مردان بیشتر است که با این شرایط حق نیست که به زنان به اندازه مردان حقوق و دسمزد تعلق بگیرد.

و بالعکس

2- سهمیه کنکور خانمها کمتر است ولی همانطوریکه عرض شد نسبت ورودی به کنکور زن نسبت به مرد در ایران 55 به 45 درصد است.

3 - بودجه ورزشی ای که به هر رشته تعلق میگیرد به کنفدراسیونهای ورزشی سپرده شده آنها هم بر اساس ظرفیتها خرج میکنند.

مثلا فوتبال خانمها را نمیتوان با آقایان مقایسه کرد . اخیرا در ورزش تکواندو و چند رشته رزمی خانمها شایستگی نشان دادند خب بهشان بودجه بیشتری تعلق گرفت.

اما از لحاظ وجود اماکن ورزشی برای هر دو اینها کمبود مکان ورزشی وجود دارد( بدون توجه به میزان شایستگی و توانائی ).

4- نادیده گرفتن زنان در آزمونهای استخدامی ! حتما شما مورد خاصی را در نظر دارید والا من ندیدم کسی جنسیت پرست باشد و بگوید مرد باید باشد زن نه.

5- بله محدودیت در اشتغال وحود دارد چون فیزیک زنان و توانائیهایشان با مردها فرق میکند و امروزه این مردها هستند که شغلها را ایجاد میکنند و خانمها در تولید اشتغال سهم کمتری دارند.

6 - انتخاب رشته تحصیلی ؟ مثال ؟

7- اگر خانمها پرداخت مخارج خانواده را متقبل میشوند بفرمایند از ارثیه گرفته تا حقوق و دستمزد را برایشان تصحیح کنند.

در امریکای پیشرفته امروز از لحاظ صنعت و سرمایه حقوق و دستمزد زنان بالاخص در بخشهای صنعتی 2 سوم مردان است.

یعنی یک سوم کمتر از مردان.

دلیلش هم کارائی کمتر زنان در فعالیتهای اینچنینی است.

حداقل گاهی مواقع حقیقت را باید پذیرفت.

یاحق

bina88;101473 نوشت:

1- طبق شرع اسلام تامین معاش خانواده با مرد است اگر با خانمها باشد حق با شماست ولی با این حال بنده شغلهای زیادی را نمیشناسم که تفاوت دستمزد در آن بین زن ومرد باشد بالاخص در ارگانهای دولتی و شرکتهای انشعابی ( بر اساس اصل 44 ) حقوقها و مزایا برابر است.

در دستگاههای دولتی فقط مردان حق عائله مندی دریافت می کنند و مفهومش این هست که در ازای ساعات کاری برابر و وظایف برابری که بر اساس شرح وظایف توسط زنان و مردان انجام می گیرد، مردان دستمزد بیشتری دریافت می کنند!!!!

فرض کنید پدر شما دو پیراهن می دوزد مادرتان هم دو پیراهن می دوزد ، آیا این دو یکسان زحمت نمی کشند؟

bina88;101473 نوشت:

در شغهائی هم حضور مرد کاربری بیشتری دارند نسبت به زن چون با روحیات و جنسیت او سازگار نیست لذا کاربری مردان بیشتر است که با این شرایط حق نیست که به زنان به اندازه مردان حقوق و دسمزد تعلق بگیرد.

و بالعکس

خب پس از نظر شما باید به مردان آشپز و خیاط و ... دستمزد کمتری تعلق بگیرد؟!!

bina88;101473 نوشت:

در امریکای پیشرفته امروز از لحاظ صنعت و سرمایه حقوق و دستمزد زنان بالاخص در بخشهای صنعتی 2 سوم مردان است.

یعنی یک سوم کمتر از مردان.

دلیلش هم کارائی کمتر زنان در فعالیتهای اینچنینی است.

دلیلش ساعات کاری کمتر زنان نسبت به مردان هست، زیرا با توجه به فیزیک و توانایی زنان ، آنها ساعات کاری کمتری دارند.

bina88;101473 نوشت:

امروزه این مردها هستند که شغلها را ایجاد میکنند و خانمها در تولید اشتغال سهم کمتری دارند.


اشتغال خانمها با موانع زیادی روبروست ، که یکی از آنها موانع فرهنگی می باشد:
عوامل فرهنگي در همه ي جوامع به عنوان يک عامل تاثير گذار در شکل گيري پديده هاي اجتماعي شناخته شده اند.عوامل فرهنگي بر روابط انساني حاکم بر جوامع-وضع قوامين-نگرش افراد در زمينه ي شيوه ي زندگي و شخصيت افراد تاثير گذار است.اشتغال زنان به عنوان يک پديده ي اجتماعي و به عنوان يک متغير وابسته به طور جدي تحت تاثير عوامل فرهنگي مي باشد.از جمله عوامل فرهنگي بازدارنده ي اشتغال زنان:

تفاوت و تبعيض در فرايند اجتماعي شد زن و مرد در جامعه

کودک نوزاد پس از تولد موجودي بيولوژيکي است که رفتارهاي اکتسابي نقش هاي اجتماعي را هنوز کسب نکرده است. در اينجا بايد به تفاوتي که ميان جنس و جنسيت گذاشته مي شود توجه کرد.اصل مهمي که امروزه مطرح است نه تفاوت هاي جنسي ميان زن و مرد بلکه رفتارهاي جنسيتي مربوط به زن و مرد است.در تفاوت بيولوژيکي زن و مرد شک و ترديدي وجود ندارد و در مورد آن اختلاف نظري نيست اختلاف نظر از اينجا شروع مي شود که گروهي ادعا مي کنند همان گونه که بين مرد و زن تفاوت هايي بدني وجود دارددر رفتارها- نگرش ها و احساسات آن ها نيز تفاوت است و معتقد به صفاتي مانند عاطفي بودن-لطافت-علاقمندي به رسيدگي و مراقبت از ديگران و...از ويژگي هاي مرد است.
در واقع همه ي ما از سنين کودکي و قبل از آن که معني پسر بودن يا دختر بودن را بفهميم شروع به يادگيري نقشهايمان مي کنيم.همواره مردها از دوران کودکي براي مشاغل بيروني با ديدي عينيت گرا و واقع بينانه تربيت ميشوند.در حالي که زن ها براي فعاليت هاي خانگي که به ميزان زياد در انزواي اجتماعي است با ديدي ذهنيت گرا تربيت مي شوند.

حاکميت تفکر سنتي مرد سالاري در جامعه

اين باور که مردها تامين کننده ي اصلي و غالبا منحصر به فرد معيشت اقتصادي خانواده ي خود هستند در جامعه ي ما گسترده است.در اين تعبير زن ها به عنوان افرادي شناخته مي شوند که از نظر اقتصادي وابسته هستند و براي مراقبت از خانواده و کودکان در خانه مي مانند يا براي تامين مخارج اضافي زندگي و کسب درآمد بيش تر به کاري مي پردازند. وقتي اين باور که مرد تامين کننده است با بي کاري گسترده و نا کافي بودن فرصت هاي شغلي همراه مي شود نتيجه ي حاصله تبعيض عليه زنان را توجيه مي کند .اگر تعداد مشاغل آن قدر کم باشد که نتوان به همه ي متقاضيان کار پيشنهاد کرد پس اولويت داشتن شغل را بايد به مردان داد که نان آور خانواده محسوب مي شوند و نقش ثانويه ي زنان در بازار کار هم چنان ادامه مي يابد.

تفکيک جنسيتي

نقش دو گانه زنان در خانه و محل کار و پذيرش نقش زنان به عنوان مادر و همسر و عدم باور جامعه به توانايي زنان در اداره ي امور مشکل زنان در ارتباط با اشتغال از اين جا شروع مي شود که يک تقسيم کار نه چندان درست پيش آمده است.به اين صورت که ادارهي امور داخل خانه صرفا وظيفه ي زنان است.تصور عمومي و خانوادگي در مورد کار کردن زن اين است که زني که کار مي کند خودش دوست دارد کار کند و ظاهرا روي درآمدي که او کسب مي کند و اتفاقا موثر هم هست اصلا حساب نمي شود.به اين ترتيب زنان شاغل عملا دو برابر شوهرانشان کار مي کنند و از دو طرف تحت فشارند.اين گونه فعاليت ها به ميزان غيبت زن ها –نوع مشاغلي که زن ها براي آن مناسب شناخته مي شوند و هم چنين توانايي آنها براي پذيرش اشتغال در بخش جديد تاثير مي گذارد.

bina88;101473 نوشت:

3 - بودجه ورزشی ای که به هر رشته تعلق میگیرد به کنفدراسیونهای ورزشی سپرده شده آنها هم بر اساس ظرفیتها خرج میکنند.

مثلا فوتبال خانمها را نمیتوان با آقایان مقایسه کرد . اخیرا در ورزش تکواندو و چند رشته رزمی خانمها شایستگی نشان دادند خب بهشان بودجه بیشتری تعلق گرفت.



موانع پیشرفت ورزش بانوان؟
ورزش زنان برای پیشرفت نیاز به کمک های مالی دارد و در این زمینه هیچ اقدامی انجام نمی شود. این در حالی است که ضرورت توجه به ورزش زنان و سرمایه گذاری در این امر در بسیاری ازکشورهای توسعه یافته از پیش نیازهای توسعه پایدار در این بخش محسوب می شود. چین به عنوان یکی از قدرت های ورزش دنیا در المپیک هرساله بیشترین مدال ها را به دست می آورد و اگر خوب دقت کنیم، متوجه می شویم که بیش از نیمی از این مدال ها متعلق به ورزشکاران زن این کشور است. چینی ها دریافته اند سرمایه گذاری در ورزش زنان می تواند همانند ورزش مردان نتیجه دهد. روسیه یکی از کشورهایی است که در زمینه ورزش زنان سرمایه گذاری های زیادی کرده است و نتیجه این سرمایه گذاری ها این است که در بسیاری از مسابقات بین المللی تعداد مدال های بانوان ورزشکار از ورزشکاران مرد این کشور بیشتر است و…
اگرچه در سال های اخیر در ایران نیز زنان ورزشکار در بسیاری از رشته های ورزشی توانسته اند جواز حضور در مسابقات برون مرزی را پیدا کنند و تا حدود زیادی رشد کرده اند اما مشکلات مالی، نداشتن محل تمرین، بالا بودن هزینه های بسیاری از رشته های ورزشی و… موجب کناره گیری بسیاری از تیم های ورزشی بانوان از صحنه رقابت شده است و به نظر می رسد با توجه به نبودن اسپانسر و حمایت کننده مالی، ورزش زنان در ایران به بن بست رسیده است.
مشکل بزرگ تیم های بانوان این است که اسپانسر ندارند و چون مسابقات پخش تلویزیونی ندارد، کمتر باشگاه و کارخانه ای تمایل دارند در ورزش بانوان سرمایه گذاری کنند. . این در حالی است که مسئولان باشگاه ها و صاحبان صنایع معتقدند مسابقات بانوان هیچ بازخورد رسانه ای ندارد و به همین دلیل حاضر به حمایت تیم های ورزشی بانوان نیستند.
. طبق مصوبه سازمان ۳۰ درصد بودجه باید به بانوان اختصاص یابد و با این شرایط فدراسیون ها قادر به تامین هزینه های ورزشکاران زن نیستند، به طور مثال فدراسیون دو و میدانی قادر به پرداخت هزینه های زنان دونده تهرانی نیست و این گروه از ورزشکاران برای اجاره سالن های ورزشی با مشکل روبه رو هستند. این تنها مشکل زنان دونده نیست، بسیاری از ورزشکاران زن برای ورزش کردن با کمبود فضاهای ورزشی مواجهند و این در حالی است که تیم های ملی بانوان در بسیاری از رشته ها فعال است و در مسابقات برون مرزی شرکت دارند. ورزشکاران زن ایرانی در زمین های غیراستاندارد و شرایط نامساعد ورزش می کنند و در پیست ها و زمین های بین المللی و استاندارد جهانی مسابقه می دهند. حقوقی دریافت نمی کنند و مجبورند مخارج ورزش کردنشان را از جیب بپردازند. با این اوصاف به نظر می رسد تنها متولی ورزش کشور است که می تواند به اوضاع نابسامان ورزش زنان نظم دهد. یکی از مهم ترین مهارت های مدیران ورزشی شناسایی منابعی است که به حل مشکلات ورزش کمک می کند. این منابع شامل منابع انسانی و منابع مالی، منابع لوازم کار، منابع تسهیلاتی است. هر سازمان ورزشـی برای پیشبرد برنامه ها و پروژه های خود نیاز به حمایت مالی دارد؛ بخش مهم این منابع از محل منابع دولتی تأمین می شود. درآمدهای دیگری نیز از سوی سازمان های بین المللی و درآمدهای بازاریابی، حق عضویت ها، اعانات، قابل حصول است. نبود مدیریت علمی و نداشتن تعامل جهانی و منطقه ای یکی از مشکلاتی است که ورزش ایران با آن روبه روست. علاوه بر آن مدیریت منایع مالی و تخصیص بودجه مسئله بسیار مهمی است که در دنیای امروز ورزش باید به آن توجه کرد. به طور حتم مسئولان سازمان تربیت بدنی با مدیریت صحیح بودجه و سرمایه گذاری صحیح آن در رشته های مختلف ورزشی می توانند از هدر رفتن بودجه ورزشی کشور جلوگیری و راهی برای خروج ورزش زنان از این بن بست پیدا کنند.

tobeh;101474 نوشت:
فرض کنید پدر شما دو پیراهن می دوزد مادرتان هم دو پیراهن می دوزد ، آیا این دو یکسان زحمت نمی کشند؟


سلام علیکم جمیعا

خب الان این شغلی که گفتید (خیاطی ) با موضوع اعتراض شما همخوانی دارد والا بنده در بغیر زا سری کاری جای دیگه ندیدم بازدهی برابر حقوق نابرابر.

البته باز این نظر کارفرماهاست . زنان میتوانند از حق اجتماعی خود در برابر کار برابر در قبال مردان دفاع کرده و سندیکا ایجاد نمایند.

tobeh;101477 نوشت:
خب پس از نظر شما باید به مردان آشپز و خیاط و ... دستمزد کمتری تعلق بگیرد؟!!


فکر کنم بهترین آشپزها و خیاطان مردها هستند اشتباه میکنم بفرمائید اصلاح کنم.

شغل دیگری مثال بزنید بجز مامائی

tobeh;101478 نوشت:
دلیلش ساعات کاری کمتر زنان نسبت به مردان هست، زیرا با توجه به فیزیک و توانایی زنان ، آنها ساعات کاری کمتری دارند.

دقیقا . اگر در امریکا و اروپا ساعات کمتری به خانمها میدهند ارتباط مستقیم با تونائی جسمیشان دارد.والا فمنیستها پوست از سر صاحبان کار میکنند.

tobeh;101482 نوشت:
اشتغال خانمها با موانع زیادی روبروست ، که یکی از آنها موانع فرهنگی می باشد:

شاید دلایل فرهنگی را موانعی بزرگ بدانیم ولی بزرگتر از دلایل فرهنگی ماهیت اخلاقی زنان است.

در مورد

tobeh;101482 نوشت:
نقش دو گانه زنان در خانه و محل کار


صحبت کردید.
میدانید که زنان بر اساس غریضه ای خدادادی نیاز به یک تکیه گاه دارند و یکی از دلایلی که ازدواج میکنند این است که مرد را بعنوان تکیه گاه به هنگام تنهائی خود میبینند.

خب زنانیکه با این احساس در درون خود بخواهند ایجاد شغل هم کنند انگار که دارند قله اورست را فتح میکنند پس کاری است که هر کسی از پسش بر نمی آید.

نمیگویم هیچکدامشان نمیتوانند ولی اکثر قریب به اتفاقشان این مشکل را دارند .

در عوض زنانی را هم خود من میشناسم که مثلا رفته اند آموزشگاه کامپیوتر باز کرده اند و خودشان تحصیلکرده دانشگاه علمی کاربردی اند 5 نفرند و 3 نفر ایشان ازدواج نکرده اند .

اینها معذوراتی که شما نام بردید را داشته اند ولی بزرگترین مشکلشان آن معذورات نبود که گفتید.

مثلا در یکی از مواردش که خودم در جریان بودم پرداخت اجاره بصورت ماهیانه مورد اجاره برایشان ممکن نبود یکی از دوستان زحمت یک وام را برایشان کشید.

نترسیدند و با حساب کتاب و جسارتی که ریشه در توکلشان داشت کار را انجام دادند.

سوال : حتی اگر معذورات فرهنگی بر طرف شود آیا شما در خود میبینید چنین کایر بکنید ؟

یاحق

bina88;101473 نوشت:

1- طبق شرع اسلام تامین معاش خانواده با مرد است اگر با خانمها باشد حق با شماست ولی با این حال بنده شغلهای زیادی را نمیشناسم که تفاوت دستمزد در آن بین زن ومرد باشد بالاخص در ارگانهای دولتی و شرکتهای انشعابی ( بر اساس اصل 44 ) حقوقها و مزایا برابر است.

tobeh;101474 نوشت:
در دستگاههای دولتی فقط مردان حق عائله مندی دریافت می کنند و مفهومش این هست که در ازای ساعات کاری برابر و وظایف برابری که بر اساس شرح وظایف توسط زنان و مردان انجام می گیرد، مردان دستمزد بیشتری دریافت می کنند!!!!

فرض کنید پدر شما دو پیراهن می دوزد مادرتان هم دو پیراهن می دوزد ، آیا این دو یکسان زحمت نمی کشند؟

bina88;101594 نوشت:

خب الان این شغلی که گفتید (خیاطی ) با موضوع اعتراض شما همخوانی دارد والا بنده در بغیر زا سری کاری جای دیگه ندیدم بازدهی برابر حقوق نابرابر.

سلام علیکم ، مثل اینکه شما پستها را به دقت مطالعه نمی کنید.

bina88;101473 نوشت:

اما از لحاظ وجود اماکن ورزشی برای هر دو اینها کمبود مکان ورزشی وجود دارد( بدون توجه به میزان شایستگی و توانائی ).

از این لحاظ مشکلات خانمها دو چندان هست ، زیرا آقایون در هر مکانی قادر به تمرین می باشند ولی بانوان از لحاظ مکان محدودیت دارند. و این باعث افت آنها در ورزش می شود. از طرف دیگر اکثر مربیان مرد هستند، و این هم یکی از موانع پیشرفت ورزش بانوان هست.

مشکلاتی که کلا سرراه بانوان هست نسبت به مشکلات آقایان بیشتر هست برای همین آنها از پیشرفت بازمی مانند ، همانگونه که مثال زدید بهترین آشپزها و بهترین ورزشکاران و بهترین دانشمندان مرد هستند، و این به علت وجود مشکلات مضاعف بانوان نسبت به آقایان می باشد نه اینکه بانوان را متهم به عدم اخلاق و عدم توانایی و عدم شایستگی و .... نمایید.

bina88;101473 نوشت:

ضمنا قشر تحصیلکرده جامعه با درصد 55 به 45 به نفع خانمهاست که این دستمزدی بیشتر را برایشان به ارمغان می آورد.

خب مسلما نیروی متخصص چه مرد و چه زن دستمزد بیشتری دریافت خواهد کرد.

bina88;101594 نوشت:

شاید دلایل فرهنگی را موانعی بزرگ بدانیم ولی بزرگتر از دلایل فرهنگی ماهیت اخلاقی زنان است.

اگر امکان داشته باشد ، در این مورد که ماهیت اخلاقی زنان مانع هست توضیح دهید.

tobeh;101983 نوشت:
اگر امکان داشته باشد ، در این مورد که ماهیت اخلاقی زنان مانع هست توضیح دهید.

سلام علیکم جمیعا

توضیح دادم در مورد روحیه زنان و نیاز به تکیه گاه که در زنان وجود دارد و این موهبتی است که بانی پایداری خانواده میشود و مرد در عوض نیاز به یک همسخن همنشین و همدم همراه همراز و هم... دارد.

این خلقی است که در زنان است لذا اینکه به تنهائی و بدون پشتوانه بخواهند کارآفرینی کنند احتمال کمتری دارد.

یاحق

با سلام بر دوستان عزیزم:Gol:

guest;101453 نوشت:
اینو هم باید اقایون شاکی باشن چون خیلی از رشته ها حق ندارن شرکت کنن

میشه چند تا رشته مثال بزنید؟؟؟!!!
تا جایی که من اطلاع دارم به جز مامایی حتی در پزشکی (زیر شاخه ی زنان و زایمان) هم دانشجوی مرد میگیره (البته خیلی کم اما مهم اینه که میگیره!)

hedi;102121 نوشت:
با سلام بر دوستان عزیزم:gol:

میشه چند تا رشته مثال بزنید؟؟؟!!!
تا جایی که من اطلاع دارم به جز مامایی حتی در پزشکی (زیر شاخه ی زنان و زایمان) هم دانشجوی مرد میگیره (البته خیلی کم اما مهم اینه که میگیره!)

سرکار هدی ، جایی برای بحث وجود ندارد این ناعدالتی ها کاملا واضح و مشخصه.

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

45 نوع‌ خشونت‌ خانگی علیه زنان در ایران (مربوط به سال 84 )
پژوهشگران‌ این‌ طرح‌ ملی(پژوهش‌ ملی‌ بررسی‌ خشونت‌ خانگی‌ میزان‌ تاثیر شغل‌، درآمد ماهیانه‌ خانوار، زبان‌ مادری‌ و محل‌ بزرگ‌ شدن‌ را بر خشونت‌ خانگی‌ )‌ برای‌ اندازه‌گیری‌ شاخص کلی‌ خشونت‌ خانگی‌ علیه‌ زنان‌ در ایران‌ از 45 مقیاس‌ استفاده‌ کرده‌اند که‌ تعدادی‌ از آنها عبارتند از : به‌ کاربردن‌ کلمات‌ رکیک‌، صحبت‌های‌ بیرون‌ از نزاکت‌ و دشنام‌، بهانه‌گیری‌های‌ پی‌ در پی‌، داد وفریاد و بد اخلاقی‌، ایجاد فشارهای‌ روحی‌ و روانی‌ با رفتار آمرانه‌ و تحکم‌ آمیز، تهدید به‌ کشتن‌، محروم‌ کردن‌ از غذا، کتک‌ کاری‌ مفصل‌، مجبور کردن‌ به‌ کارهای‌ خلاف‌ عرف‌، شرع‌ و قانون‌، جلوگیری‌ از استقلال‌ مالی‌ و مجبور کردن‌ به‌ دیدن‌ عکس‌ و فیلم‌های‌ مبتذل‌ و اجبار به‌ روابط‌ زناشویی‌ ناخواسته‌. در گزارش‌های‌ نهایی‌ طرح‌ ملی‌ بررسی‌ پدیده‌ خشونت‌ خانگی‌، هر یک‌ از گویه‌ها در سه‌ مرحله‌ مورد اندازه‌گیری‌ قرار گرفتند. در مرحله‌ اول‌، میزان‌ وقوع‌ خشونت‌ خانگی‌ از اول‌ زندگی‌ مشترک‌ تا کنون‌ و در مرحله‌ دیگر طرز تلقی‌ پاسخگویان‌ از وقوع‌ خشونت‌ مورد نظر، مورد ارزیابی‌ قرار گرفت‌ و هر کدام‌ از این‌ آمارها به‌ تفکیک‌ کل‌ افراد موردمطالعه‌ و افراد آسیب‌ دیده‌ )در گیر خشونت‌(، ارایه‌ شده‌ است‌.
براساس‌ یافته‌های‌ این‌ پژوهش‌ ملی‌،‌‌ هر زنی‌ در طول‌ زندگی‌ مشترک‌ خود تاکنون‌ با خشونت‌ خانگی‌ درگیر بوده‌، بطور متوسط‌ هفت‌ مورد از انواع‌ این‌ خشونت‌ها را تجربه‌ کرده‌ است‌.
یکی‌ از انواع‌ این‌ خشونت‌ها استفاده‌ از تهدیدهای‌ متفاوت‌ و ایجاد مخاطره‌ است‌. 5\23 درصد از زنان‌ مورد مطالعه‌ در این‌ پژوهش‌ اعلام‌ کرده‌اند که‌ از اول‌ زندگی‌ مشترک‌ تاکنون‌ درگیر این‌ نوع‌ از خشونت‌ بوده‌اند که‌ مفهوم‌ آن‌ تهدید و شکایت‌ به‌ پلیس‌ و دادگاه‌، ایجاد محدویت‌ در تماس‌های‌ تلفنی‌ و رفت‌ و آمدهای‌ روزانه‌، تهدید به‌ آزار و اذیت‌، تهدید به‌ ترک‌ کردن‌ خانه‌ و حتی‌ اقدام‌ به‌ خودکشی‌ و... است‌.



tobeh;102725 نوشت:
به‌ کاربردن‌ کلمات‌ رکیک‌، صحبت‌های‌ بیرون‌ از نزاکت‌ و دشنام‌، بهانه‌گیری‌های‌ پی‌ در پی‌، داد وفریاد و بد اخلاقی‌، ایجاد فشارهای‌ روحی‌ و روانی‌ با رفتار آمرانه‌ و تحکم‌ آمیز، تهدید به‌ کشتن‌، محروم‌ کردن‌ از غذا، کتک‌ کاری‌ مفصل‌، مجبور کردن‌ به‌ کارهای‌ خلاف‌ عرف‌، شرع‌ و قانون‌، جلوگیری‌ از استقلال‌ مالی‌ و مجبور کردن‌ به‌ دیدن‌ عکس‌ و فیلم‌های‌ مبتذل‌ و اجبار به‌ روابط‌ زناشویی‌ ناخواسته‌.

:hey:

bina88;102018 نوشت:
مرد در عوض نیاز به یک همسخن همنشین و همدم همراه همراز و هم... دارد.

معنیه هم سخن و هم نشین و .... را هم فهمیدیم!!!!!!!!

..........................................................................................................................................

[="darkred"]سلاممممممم بر همه دوستان عزیز
الان تو اسکدین چنتا تاپیک پشت سر هم خوندم که دعواشون سر همین قضیه بود
حقوق زنان
حقوق مردان

حالا جالب اینجاست که هر جنسیتی طرف خودشو میگیره[/]
[="indigo"]زنان مدافع زنان
مردان مدافع مردان
کسی نمیتونه منکر بشه در جامعه امروزی چه تو ایران و چه در جهان،نه حقوق زن آنچنان که باید رعایت میشه نه حقوق مرد
در واقع همه چیز برمیگرده به[/]
[="purple"]درک متقابل
اگه امروز من چون خانم هستم طرف زنها رو میگیرم بدون درک متقابل و صرفا با یک نگاه یک جانبه
چشمها را باید شست جور دیگر باید دید
فقط کافیه من خودمو بذارم جای طرف مقابل[/]
[="blue"]در اسلام سعی شده مساوات رعایت بشه
حقوق زن=حقوق مرد
حالا اینکه تو جامعه ما رعایت نمیشه
ی مشکل دیگه س[/]
[="sienna"]از توبه عزیز برای دادن اطلاعات مفیدش تشکر میکنم
اما خواهشا یک جانبه به قاضی نرید
من چیزی که امروز دارم تو خونواده ها میبینم
پدیده زن سالاریه[/]

tobeh;102725 نوشت:
به‌ کاربردن‌ کلمات‌ رکیک‌، صحبت‌های‌ بیرون‌ از نزاکت‌ و دشنام‌، بهانه‌گیری‌های‌ پی‌ در پی‌، داد وفریاد و بد اخلاقی‌، ایجاد فشارهای‌ روحی‌ و روانی‌ با رفتار آمرانه‌ و تحکم‌ آمیز، تهدید به‌ کشتن‌، محروم‌ کردن‌ از غذا، کتک‌ کاری‌ مفصل‌، مجبور کردن‌ به‌ کارهای‌ خلاف‌ عرف‌، شرع‌ و قانون‌، جلوگیری‌ از استقلال‌ مالی‌ و مجبور کردن‌ به‌ دیدن‌ عکس‌ و فیلم‌های‌ مبتذل‌ و اجبار به‌ روابط‌ زناشویی‌ ناخواسته‌

[="darkred"]گاهی این خشونتها بر علیه مردهاست
ثانیا واقعا این ظلم ب مردها نیست که ما انتظار داشته باشیم نون دربیارن و بعد خودمون همه شغلها رو اشغال کنیم؟
خدا وکیلی صفحه آگهی روزنامه ها رو دیدید؟
حتی برای تخلیه چاه و تعمیراتی هم خانم میخوان
یعنی عملا بیکار شدن آقایون
ادامه دارد..[/]

نقل قول:
اما خواهشا یک جانبه به قاضی نرید
من چیزی که امروز دارم تو خونواده ها میبینم
پدیده زن سالاریه


نقل نوشته اصلی توسط : tobehبه‌ کاربردن‌ کلمات‌ رکیک‌، صحبت‌های‌ بیرون‌ از نزاکت‌ و دشنام‌، بهانه‌گیری‌های‌ پی‌ در پی‌، داد وفریاد و بد اخلاقی‌، ایجاد فشارهای‌ روحی‌ و روانی‌ با رفتار آمرانه‌ و تحکم‌ آمیز، تهدید به‌ کشتن‌، محروم‌ کردن‌ از غذا، کتک‌ کاری‌ مفصل‌، مجبور کردن‌ به‌ کارهای‌ خلاف‌ عرف‌، شرع‌ و قانون‌، جلوگیری‌ از استقلال‌ مالی‌ و مجبور کردن‌ به‌ دیدن‌ عکس‌ و فیلم‌های‌ مبتذل‌ و اجبار به‌ روابط‌ زناشویی‌ ناخواسته‌

گاهی این خشونتها بر علیه مردهاست


با سلام
تاریخ وضعیت دادگاهها و ضعیت امروز رو خیلی بهتر مشخص میکنه. از شما دوست گرامی هم خواهش میکنم شما تند نرین زن سالاری اگر شماتعریفی ازش ارائه بدین و شیوه اجراش مشخص میشه که چرا و چطور بوجود میاد و ایا زن برای سالار شدن یه سری رفتارها رو بروز میده یا برای از بین بردن همین مردسالاری
اکثریت جوامع امروز و تاریخ انواع خشونت ها و بی عدالتی رو در حق دو قشر زنان و کودکان همواره شاهد بود و برخیش علل طبیعی داره مثل زور و قدرت و برخیش علل عرفی و باورهای غلط چنانچه اگر زنی برخلاف باور غلطی حرکت و یا حتی فکر کنه هزار برچسب هم بهش الصاق میشه البته وضعیت بسته به اقشار مختلف متفاوته و ممکنه در مرفهین بی درد یا متجددین ظاهرا زن سالاری و عدم مردانگی در مردان باشه ولی باز هم این نفی خشونت علیه بانوان حتی در همین اقشار متجدد رو نمیکنه
.. یا حق

بی دل;103018 نوشت:
البته وضعیت بسته به اقشار مختلف متفاوته و ممکنه در مرفهین بی درد یا متجددین ظاهرا زن سالاری و عدم مردانگی در مردان باشه .. یا حق

خدمتتون عرض می کنم که در این قشر هم زن سالاری وجود نداره و خشونت علیه خانمها وجود داره ، نمونه آن :

من مدت دو ساله ازدواج کردم. توی این مدت چند بار از همسرم کتک خوردم ولی در حدی نبوده که جراحت ایجاد کنه.
مثلا" هیچوقت سیلی یا مشت نزده در حد زدن با دست بوده درد داشت ولی جزئی بوده. اما باعث شده من کمی دست به عصا با اون رفتار کنم و اون احساس امنیت اولیه رو در کنارش نداشته باشم.

اضافه کنم همسر من تحصیلکرده ، جوان، خوشتیپ و جذاب و دارای موقعیت اجتماعی خوبی هست و از نظر مالی و احساسی چیزی برای من دریغ نمیکنه. به قول معروف چو عیبش را گفتی حسنش را نیز بگو. اما منو با اینکارش رنجونده.

من اگر هنوز کنارش زندگی میکنم چون دوستش دارم ، چون با عشق ازدواج کردم. نه مازوخیسم دارم، نه بدون اجازه اش کاری انجام میدم، نه آزارش میدم. فقط بعضی وقتها افکارمون و رفتارهامون با هم نمی خونه و وقتی حریفم نمیشه از قدرت بدنیش سوء استفاده میکنه. من هم بالاخره میتونم بزنمش یا به پلیس تلفن بزنم یا با برادرم یا پدرم تماس بگیرم ولی اینکارو نمیکنم چون نمیخوام خوردش کنم. بعدش هم از کاری که کرده پشیمان میشه ،حتی گاهی گریه میکنه و عذر خواهی میکنه.

شما وقتی این مطالب رو مینویسید باعث میشید روی مردها باز بشه و کارهای اشتباهشون رو پیش خودشون توجیح کنند. به این فکر کنید که چند تا مرد جوان مجرد این مطالب رو میخونند؟ خوب اینها میخوان در آینده ازدواج کنند. باید فرهنگ سازی کنید نه زن ستیزی.

به نظر من بیشتر مردها از روی عصبانیت ، ناتوانی در کنترل رفتار ،خود خواهی، عدم داشتن منطق درست و تربیت و آموزشهای رفتاری ناصحیح در درون خانواده و باز بودن دستشون از لحاظ قانونی ،دست روی زن خودشون بلند میکنن. کمتر کسی به جنبه دینی این مسئله حتی فکر میکنه.

http://www.askdin.com/showpost.php?p=97661&postcount=31

بی دل;103018 نوشت:
با سلام
اکثریت جوامع امروز و تاریخ انواع خشونت ها و بی عدالتی رو در حق دو قشر زنان و کودکان همواره شاهد بود و برخیش علل طبیعی داره مثل زور و قدرت و برخیش علل عرفی و باورهای غلط چنانچه اگر زنی برخلاف باور غلطی حرکت و یا حتی فکر کنه هزار برچسب هم بهش الصاق میشه البته وضعیت بسته به اقشار مختلف متفاوته و ممکنه در مرفهین بی درد یا متجددین ظاهرا زن سالاری و عدم مردانگی در مردان باشه ولی باز هم این نفی خشونت علیه بانوان حتی در همین اقشار متجدد رو نمیکنه
.. یا حق

کاش که فقط یک بار با تامل مقاله "مردان در محاق زنان" رو میخوندید .

برای بنده که خیلی جالب و قابل تامل بود
و به نظرم امروزه حقوق آقایون خیلی بیشتر از حقوق خانمها از بین رفته ...

یک بخش این مقاله رو که در پست دهم تاپیک هست براتون میذارم که مربوط به همین بحث هست .



*************************

... البته این دعوی فمنیست ها که در تاریخ همواره بر آنها ظلم شده است، حتی اگر قابل اثبات هم باشد تنها بخشی از حقیقت است؛
زیرا مردان نیز در طول تاریخ همواره مورد ظلم و ستم مستکبران و مستبدان بوده اند و حتی شاید این مستبدان گاهی از خون زن ها و کودکان می گذشتند اما هیچ گاه از خون مردان نمی گذشتند و با شدیدترین وجه ممکن آنها را مجازات می کردند.

متاسفانه بسیاری از دیگر ادعاهای فمنیستی نیز چنین است؛
مثلا آنها مدعی می شوند که زن تاکنون تنها نقش همسر فداکار و مادر دلسوز را داشته است. این سخن اگر درست باشد با کمی تامل متوجه می شویم که مردان و پدران ما نیز تاکنون همین وضعیت را داشته اند؛
یعنی تنها دغدغه و همتشان کار و کوشش خستگی ناپذیر برای رفاه و آسایش خانواده شان، چه همسر و چه فرزندان، بوده است و آنها نیز چیزی بیشتر از همسر فداکار و پدر دلسوز نبودند.

همچنین فمنیست ها مدعی اند که آنها در برابر کار در منزل مزدی دریافت نمی کردند. اگر چه از نظر شریعت اسلام زن می تواند برای کاری که در منزل می کند، طلب مزد نماید اما حقیقت این است که اکثریت مردان نیز هر چه دستمزد می گرفتند خرج زن و فرزند خود می کردند و بخش بسیار ناچیز آن را برای خود ذخیره می نمودند.
در واقع بسیاری از دعاوی و شعارهای فمنیست ها چنین است. یعنی در بادی امر بدیهی و بی شک و شبهه می نماید ولی با کمی مطالعه و تعمق متوجه می شویم که این دعاوی ظلم و ستم چندان هم بدیهی و غیر قابل تردید نیستند.

باید اذعان کرد سودای فمنیست ها از طرح چنین مطالبی به حاشیه کشاندن مردها و دست یافتن به مزایا و حقوق بیشتر در کنار تکلیف و وظایف کمتر است.

یکی از حربه هایی که زنان فمنیست از آن تاکنون بیشترین بهره را گرفته اند حربه "مظلوم نمایی" است، آنها با استفاده از این حربه و متهم کردن مردان به ظلم در حق زنان گام به گام مردان را از سطح جامعه پس زدند؛

خانم هلن فیشر، که خود از فمنیست های معروف است در کتابی با عنوان "جنس اول" از این حربه زنان سخن به میان می آورد:
«در جوامع غربی زنان با شرکت در گردهم آیی ها و سخنرانی های بین المللی، راهپیمایی ها، دیدار با نمایندگان مجلس و جلب نظر موافق آنها برای تصویب قوانین مورد نظر، نوشتن مقالات مختلف و سایر فعالیتهای مشابه، در جهت احقاق حقوق جنسی و باروری خویش تلاش می کنند. علاوه بر این در حال حاضر اکثر دعوی های مربوط به خشونت های جنسی را زنان مطرح می کنند و در بسیاری از این موارد نیز دادگاهها به نفع آنان رای می دهند. زنان با این گونه تلاش ها وکلا، قضات، روزنامه نگاران، سیاستمداران و سایر اقشار مردم را وادار می سازند تا درباره قوانین و عرف مربوط به مسایل جنسی مطابق معیارهای زنان بیندیشند» (فیشر، 1381 : 313 )

این سخنان از یکی از سردمداران فمنیست خود بهترین شاهد بر مدعای ما مبنی بر اینکه زنان فمنيست با مظلوم نمایی در تلاش برای پیش برد مقاصد خود و تبدیل خود به جنس اول (همان طور که از عنوان کتاب خانم فیشر مشخص است) و تبدیل مردان به جنس حاشیه ای و دوم می باشند.

خود خانم فیشر معتقد به نوعی انقلاب جنسیتی به نفع زنان نیز هست و در همین کتاب جنس اول به نقل از رابرت فرانکوئر و فیرلی دیکنسون چنین می آورد: «تنها آینده ای که می توان برای انقلاب جنسی نوین پیش بینی کرد این است که زنان ، و نه مردان هدایت امور را به دست خواهند گرفت.» ( فیشر، 1381 : 341 )

...



نکته ی مهم : کسی یه وقت فکر نکنه بنده متهمش کردم به فمنیست بودن ، منظورم این هست این افکار نشات گرفته از عقاید فمنیستها هست که در جامعه ی دینی رسوخ کرده

موفق باشید

[="darkred"]خب دوستان عزیزمن توبه جونم ،بی دل مهربون
من اول یادآوری کنم
که من هم یک زن هستم و بهش افتخار میکنم و مطمئنم حقوق زنان پایمال میشه(حقوق مردان هم)
همین امروز ی خانمی اومده بود دادگاه که شوهرش زن دیگه ای گرفته بود و این خانم رو مجبور کرده که ازش جدا بشه تا فقط نفقه یک زنشو بده[/]
[="sienna"]اما دوستان متقابلا من تو همین دادگاه و محیط های خونوادگی
آقایونی رو دیدم که نه به خاطر اینکه حرف زنشونو گوش میدن نههه
به خاطر اینکه حتی اختیار خودشونو ندارن داغون شدن[/]
[="darkorange"]من اگه مردها رو درک میکردم همین درک متقابل که گفتم
میدونستم بدترین خفت و بدبختی برای یک مرد اینکه اختیار خودشو نداشته باشه غروری براش نمونده باشه و...
و برای ی مرد این مسائل بدتر ازینه که بزنی تو گوشش یا انواع خشونتها رو پیاده کنی
اصلا دیگه نمیشه اسمشو بذاری مرد[/]

tobeh;103021 نوشت:
به این فکر کنید که چند تا مرد جوان مجرد این مطالب رو میخونند؟ خوب اینها میخوان در آینده ازدواج کنند. باید فرهنگ سازی کنید نه زن ستیزی.

[="indigo"]توبه جوونم من کاملا درک میکنم چی میگی من خودم اگه خارجه بودم حتما فمنیست میشدم اما آجی نمیخوام نسل آقایون منقرض بشه
ما در آینده مردهایی داشته باشیم که درون اونها دیگه خبری از غرور مردانه نباشه.همچین مردی رو تصور کنید؟[/]

بی دل;103018 نوشت:
اکثریت جوامع امروز و تاریخ انواع خشونت ها و بی عدالتی رو در حق دو قشر زنان و کودکان همواره شاهد بود و

[="blue"]حالا چون قبلا این موارد بوده چون در گذشته رسم ساتی و سوزوندن خانمها بوده
ما امروز باید تلافیشو سر آقایون دربیاریم؟؟؟
یا حق[/]

آذر بانو;103027 نوشت:

منظورم این هست این افکار نشات گرفته از عقاید فمنیستها هست که در جامعه ی دینی رسوخ کرده

سلام مجدد ، آذربانوی گرامی این افکار از آگاهی زنان به خود و جایگاهشان در جامعه و هستی باز می گردد.

گل گیسو;103028 نوشت:

توبه جوونم من کاملا درک میکنم چی میگی من خودم اگه خارجه بودم حتما فمنیست میشدم اما آجی نمیخوام نسل آقایون منقرض بشه
ما در آینده مردهایی داشته باشیم که درون اونها دیگه خبری از غرور مردانه نباشه.همچین مردی رو تصور کنید؟

بنده در پی از بین بردن غرور مردانه نیستم ، مگر احقاق حق خانمها ، غرور مردانه را از بین می بره؟!!!!!!!!!!!غروری که بر اساس حق کشی به دست بیاد از بین بره بهتره!

گل گیسو;103028 نوشت:
همین امروز ی خانمی اومده بود دادگاه که شوهرش زن دیگه ای گرفته بود و این خانم رو مجبور کرده که ازش جدا بشه تا فقط نفقه یک زنشو بده
اما دوستان متقابلا من تو همین دادگاه و محیط های خونوادگی
آقایونی رو دیدم که نه به خاطر اینکه حرف زنشونو گوش میدن نههه
به خاطر اینکه حتی اختیار خودشونو ندارن داغون شدن

شما که در دادگاه تشریف دارید بفرمایید فراوانی کدوم بیشتره؟

گل گیسو;103028 نوشت:
من خودم اگه خارجه بودم حتما فمنیست میشدم

سلام علیکم ، مگه اسلام چشه ؟ منهای احادیث جعلی و سوء استفاده های افراد جاهل، اسلام بیشترین ارزش را به زن می دهد.

bina88;102018 نوشت:

این خلقی است که در زنان است لذا اینکه به تنهائی و بدون پشتوانه بخواهند کارآفرینی کنند احتمال کمتری دارد.



تاثیر نابرابری جنسیتی بر کار آفرینی

طی سالهای اخیر میزان قابل ملاحظه ای از اندیشه ها و آرای اجتماعی ، در زمینه مسائل و محدودیت های اشتغال زنان بوده است ،اولویت جامعه برای حرکت در مسیر توسعه اقتصادی پدیده کار آفرینی است .نابرابری جنسیتی موجود در جامعه زنان ایران که بیشترجنبه اجتماعی و فرهنگی دارد از قابلیت کار آفرینی آنان میکاهد . برای ظهور فعالیتهای کار آفرینانه وجود زمینه و شرایط فرهنگی، اجتماعی مناسب ضروری است .
زنان نیمی از جمعیت جهان راتشکیل می دهند ولی سهم آنان در نرخ اشتغال بسیار پایین تر از این میزان است . امروزه با تغییرات جمعیت شناختی ،اجتماعی و اقتصادی ،اشتغال زنان ورفع موانع تحقق آن ضروری است .موانع کار آفرینی زنان به شناسایی محدویت ها افزایش کارایی فردی واجتماعی کمک میکند .
عوامل محدود کننده کارآفرینی زنان :
بخشی از هویت انسان تحت تاثیر جنسیت او شکل میگیرد .صرف نظراز تفاوت های طبیعی که اعضای دو جنس از جنبه های جسمانی و روانی دارند ،جامعه نیز به نوبه خود بر دامنه این تفاوت ها می افزایند . اگر تفاوت های طبیعی دو جنس مبنای ارزش گذاری و امتیاز دهی باشد در این صورت نابرابری جنسیتی به وجود می آید. زمانی که جامعه با زنان به شیوه های نابرابرنه برخورد میکند یعنی در مقایسه با مردان آنان رابا ویژگی های ضعیف یا منفی توصیف میکنند یا اگر امکان دستیابی به فرصت ها و منابع ارزشمند اجتماعی را به خاطر زن بودن آنان محدود کنند در این صورت بتدریج این مولفه های جزئی از خود پنداره هویت زنان می گردد. اداراک منفی یا ضعیف از خود ،عزت نفس پایین ارزیابی ضعیف از توانایی های خود احتمال شکل گیری ساختار روانی و شخصیتی مساعد کارآفرینی را کاهش میدهد.
در صورتی یک فرد را می توان کار آفرین نامید که در اندیشه تغییر و بهبود شرایط کارش باشد ،فکری نو در سر داشته باشد واز قدرت رهبری در جهت هدف برخوردارگردد که در شرایط نابرابری جنسیتی این ویژگی های کمتر در زنان شکل می گیرد و اگر نسبت کمی از زنان شاغل کار افرین هستند باید یکی از دلایل ان را نابرابری جنسیتی در ساختار روانی و شخصیتی زنان دانست .
برچسب های جنسیتی که بر نوعی نابرابری میان مرد و زن دلالت دارد بر انگیزه ها ، علایق ،نیروهای درونی و شخصیتی زنان تاثیر گذاشته و موجب نزول عزت نفس در آنان میگردد . گاهی اوقات نوآوری ، پیشگامی و توان محقق ساختن طرح ها و اندیشه ها ی نو که از لوازم کارآفرین است به علت ناهماهنگی نقش ها در زن صورت نمیگیرد ،درنتیجه این ناهماهنگی باعث کاهش تمرکز زنان در فعالیتهای حرفه ای شان می گردد .
از آنجا که رهبری و مدیریت که جز خصوصیات فرد کار آفرین است کمتر در زنان مشاهده میشود، موجب کاهش فعالیتهای کار آفرینانه در آنان میشود و گاهی اوقات تصورات ضعیفی که زنان از خود دارند موجب میشود تا از بر عهده گرفتن این مسئولیت امتناع کنند .
گیدنز نابرابری در اشتغال زنان و مردان را در سه حوزه :جداسازی شغلی ،تمرکز در کار نیمه وقت و شکاف دستمزد می داند، به طوری که بسیاری از شغلها به صورت جنسیتی تفکیک یافته اند ،بسیاری از زنان با مانع بزرگی در اشتغال یعنی ناامنی روبرو هستند به همین دلیل کارهای موقت بیشتر بر عهده زنان و کارهای دائمی بر عهده مردان است .
نابرابری جنسیتی در کار آفرینی:
در نظر گرفتن تفاوتهای فردی و جنسیتی در اشتغال از نکات بسیار مهم در امر اشتغال زنان و مردان است . در بسیاری از موارد توجیهات جنسی مبنای غیر معقول دارند ، بدین معنی که در اغلب موسسات در بکار گیری افراد در مشاغل ترجیح با مردان است بدون آنکه توجیه و دلیل منطقی برای ترجیح وجود داشته باشد .
به نظر میرسد زنان در موقعیت های مختلف کاری در ارتباط با توانایی های خود به باور لازم نرسیده اند. زنان در بازار کار سرمایه کمتر و بهره وری پایین تری دارند.در واقع زنان به علت درگیری با امور خانواده نیروی جدیدی محسوب نمی شوند. همین امر موجب بهره وری پایین تر آنان گردیده است و منجر به دریافت دستمزد کمتر در آنان شده است .
جامعه به نقش زنان در پوشش مادر و یا همسر معترفند اما باور اینکه زنان نمی توانند فعالیتهایشان را در چارچوب خانه محدود کننده ساده نیست .حضور زنان دربازار کار به خاطر دریافت نفقه ،تشریفاتی و غیر واقعی است .
بنابر این در خصوص کارآفرینی و اشتغال در زنان خلاقیت از یک سو و خودباوری از سوی دیگر از جمله پیش نیازهای آن است .خلاقیت لازمه کار آفرینی است ،خلاقیت به معنی به وجود آوردن یا توانایی آفرینش چیزی تازه است ،عنصر بدعت و نوآوری ملاک خلق بودن است . خودباوری به معنی دوست داشتن و احترام گذاشتن به خود به عنوان یک مجموعه تعریف شده است .
پس تا زمانی که زنان خود به توانایی های خود اعتماد نداشته باشند، خودباوری در آنان به وجود نمی آید و تا زمانی که نابرابری های جنسیتی برطرف نگردد کار آفرینی در زنان شکل نمی گیرد .

[="darkorchid"]سلامممممممم دوباره بر دوستان حق پذیر اسک دین[/]

tobeh;103036 نوشت:
بنده در پی از بین بردن غرور مردانه نیستم ، مگر احقاق حق خانمها ، غرور مردانه را از بین می بره؟!!!!!!!!!!!غروری که بر اساس حق کشی به دست بیاد از بین بره بهتره!

[="darkred"]درسته توبه جان حق با شماست اما پدیده ای که امروز با اسم زن سالاری شکل گرفته چیز دیگه ای میگه
و نتیجه ش پایمال کردن شخصیت و غرور یک مرده
شما حتما تو دروبرتون ازین خونواده ها دیدید که برای کوچیکترین تصمیم گیری هم مرد خانواده حق نداره نظرشو بگه در واقع حتی نمیتونه نظر بده [/]
[="indigo"]ما ی ضرب المثل داریم که میگه حرف اول و اخر با فلانیه ،تو زن سالاری مرد اصلا حرف نمیزنه که بخواد اول و وسط و آخر گنجونده بشه اونوقت از ی مرد چی میمونه؟؟؟[/]

tobeh;103038 نوشت:
شما که در دادگاه تشریف دارید بفرمایید فراوانی کدوم بیشتره؟

[="blue"]راستش الان بحث مهریه تو دادگاه خانواده خیییلیی داغه
یعنی همه دعوا سر مهریه اس
اخرشم هیشکی به حقش نمیرسه ها
فقط همدیگرو اذیت میکنن و کینه شون بیشتر میشه[/]

tobeh;103237 نوشت:
سلام علیکم ، مگه اسلام چشه ؟ منهای احادیث جعلی و سوء استفاده های افراد جاهل، اسلام بیشترین ارزش را به زن می دهد.

[="navy"]اتفاقا به خاطر همین گفتم اگه خارجه بودم(یعنی تو ی کشور غیر مسلمان)
چون درین صورت خیلی کم احتمال داشت که با اسلام ناب آشنا بشم اسلامی که به قول توبه عزیز بیشترین ارزش رو به زن میده
و میرفتم تو جرگه فمنیستی که فقط داعیه دفاع از حقوق زنان رو داره اما در عمل...[/]
[="darkorchid"]اونوقت از بزرگترین نعمت های خدا غافل میشدم[/]

گل گیسو;103246 نوشت:
شما حتما تو دروبرتون ازین خونواده ها دیدید که برای کوچیکترین تصمیم گیری هم مرد خانواده حق نداره نظرشو بگه در واقع حتی نمیتونه نظر بده

با سلام خدمت دوستان عزیزم:Gol:
والا دور و اطراف ما بیشتر داریم خانواده هایی رو میبینیم که حتی برای کوچکترین تصمیم زن و مرد با هم مشورت میکنند و تصمیم میگیرند!

گل گیسو;103246 نوشت:
درسته توبه جان حق با شماست اما پدیده ای که امروز با اسم زن سالاری شکل گرفته چیز دیگه ای میگه و نتیجه ش پایمال کردن شخصیت و غرور یک مرده

گل گیسوی عزیز!:hamdel:
شما که انقدر خوب زن سالاری رو محکوم میکنی مرد سالاری را هم محکوم کن!!!
هیچ یک از این دو خوب نیست...

آذر بانو;103027 نوشت:
البته این دعوی فمنیست ها که در تاریخ همواره بر آنها ظلم شده است،

آذر بانوی عزیز!:hamdel:
هر وقت تاپیک مربوط به زنان و مردان بود شما بحثه فمنیست ها رو به وسط آوردین!
چرا فکر میکنید هر کسی از حق زنان دفاع کرد فمنیست است؟؟؟؟!!!!!

به قول توبه ی بزرگوار::hamdel:

tobeh;103030 نوشت:
آذربانوی گرامی این افکار از آگاهی زنان به خود و جایگاهشان در جامعه و هستی باز می گردد.

:ok:

hedi;103278 نوشت:

با سلام خدمت دوستان عزیزم:gol:
والا دور و اطراف ما بیشتر داریم خانواده هایی رو میبینیم که حتی برای کوچکترین تصمیم زن و مرد با هم مشورت میکنند و تصمیم میگیرن


سلام
در واقع شما با يك جمله همان زندگي مشترك در دين سلام را توضيح دادين.
دوستان عزيز ميدونن كه در زندگي مشترك دوكلمه من و تو معني نداره بلكه هر دوفرد يه كلمه ميگن:
نه من و نه تو بلكه ما.

گل گیسو;103251 نوشت:
یعنی همه دعوا سر مهریه اس
اخرشم هیشکی به حقش نمیرسه ها

خب دقیقا مشکل همین جاست که خانمها حتی از طریق قانون هم به حق و حقوقشون نمی رسند چه برسه به عرف و اجتماع!

حالا شما بفرمایید زن سالاریه!
ضمنا اگر شما می خواهید زن سالاری را بررسی کنید یک تاپیک مجزا ایجاد کنید.

نقل قول:
دوستان عزيز ميدونن كه در زندگي مشترك دوكلمه من و تو معني نداره بلكه هر دوفرد يه كلمه ميگن:
نه من و نه تو بلكه ما.
بلکه خیلیا خوب رفتار کنن اینکه اشتباه و نقص قانون رو توجیه نمیکنه!
تو حالت عادی و زندگی با دوست داشتن ممکنه خیلیا از حقشون بگذرن و خطاهای همدیگه رو فراموش کنن
ولی وقتی حرف گرفتن حق و حقوق پیش میاد،که لازم میشه به قانون مراجعه کنیم،میبینیم که توش تبعیض وجود داره و نمیتونیم حقمون رو بگیریم،تو حالت عادی ممکنه همون حقا مثل تک زنه بودن به خاطر دوست داشتن رعایت بشه ولی وقتی شوهر زن دوم بگیره و دیگه زنش رو دوست نداشته باشه،اون وقته که میرسیم به قانون

منتقد;103404 نوشت:
وقتی حرف گرفتن حق و حقوق پیش میاد،که لازم میشه به قانون مراجعه کنیم،میبینیم که توش تبعیض وجود داره


خشونت قانونی مولفه ای دیگر از خشونت :
قوانین خانواده، بازتولید خشونت ساختاری علیه زنان
گفتگوی مریم رحمانی با جامعه شناس دکتر شهلا اعزازی
قانون خانواده، قانون مجازات اسلامی، صیغه، مهریه، تمکین، سنگسار، قتل های ناموسی، و قوانین مربوط به چندهمسری، موضوعات مهم و سرنوشت سازی هستند که طی پانزده سال اخیر، دغدغه بسیاری از فعالان خشونت پرهیز جنبش زنان در ایران بوده است. به خصوص که این قوانین و مقررات، به طور اتوماتیک باعث اشاعه خشونت علیه زنان و سرکوب قانونی و سیستماتیک آنان است.
و حالا طرح مجدد ماده 23 لایحه حمایت از خانواده در مجلس شورای اسلامی مجالی است برای نگاه دوباره به قانون خانواده و موضوع چندهمسری، و نقد و بررسی دیگرباره ی این قوانین با «دکتر شهلا اعزازی»، جامعه شناسی که سالهای متمادین و به طور خستگی ناپذیر در حوزه قوانین خانواده و نقد خشونت خانگی کار کرده است. در این گفتگوی کوتاه که توسط مریم رحمانی صورت گرفته، این قوانین از منظر «خشونت ساختاری که علیه زنان اعمال می کنند» بررسی و نقد شده اند.
خانم دکتر اعزازی باتوجه به اینکه شما درباره خشونت خانگی سالها کار کرده اید چقدر لایحه حمایت از خانواده (به خصوص ماده23) درباره ازدواج مجدد و شروط آن: 1- رضايت همسر اول، 2 ـ عدم قدرت همسر اول به ايفاي وظايف زناشويي، 3 - عدم تمکين زن از شوهر مطابق با حکم دادگاه، 4 - ابتلاي زن به جنون يا امراض صعب العلاج، 5 - محکوميت قطعي زن در جرائم عمدي به مجازات يک سال زندان يا جزاي نقدي که بر اثر عجز از پرداخت، منجر به يک سال بازداشت شود، 6 - ابتلاي زن به هرگونه اعتياد مضر حال خانواده، به تشخيص دادگاه، 7 - سوءرفتار يا سوءمعاشرت زن به حدي که ادامه زندگي را براي مرد غيرقابل تحمل کند، 8 - ترک زندگي خانوادگي از طرف زن به مدت شش ماه، 9 -عقيم بودن زن، 10 – و بالاخره غايب شدن زن (به مدت يک سال)، را شما به چه دلایل و مستنداتی مروج خشونت خانگی و قوانینی علیه زنان می دانید؟ به نظر شما این قوانین به چه آسیب های اجتماعی دامن خواهد زد که بازتولید کننده خشونت علیه زنان در جامعه خواهد بود؟
ببینید، اصولا در جامعه ی ما خشونت، قانونی است. مواردی هست که مروج خشونت علیه زنان است مثل قانون مجازات اسلامی که قتل های ناموسی را دامن می زند. هم قوانین ما، هم فرهنگ ما خشونت تیپ بوده است. درسالهای اخیر این فرهنگ خشونت توسط حکومت ترویج هم شده است مثل قانون چندهمسری. چرا ناگهان چند همسری را بزرگ کردند و صیغه را که برخلاف نگرش جامعه است تا این اندازه اهمیت می دهند و وارد باورهای فرهنگی مردم می کنند. خشونت زمانی رخ می دهد که تضاد علایق وجود داشته باشد. چندهمسری به یقین برای جامعه شهری و مدرن، تضاد علایق دارد. زن راضی نیست، مردها هم از حق قانونی خود استفاده می کنند پس مشکل به وجود می آید. چند همسری به وجود آورنده خشونت است. به نظر من شرایط ازدواج مجدد با حق طلاقی که به مرد داده شده شبیه است. مثل عدم تمکین، بیماری لاعلاج زن، و... همه این قوانین غیر انسانی و تبعیض آمیز است. فکر کنید مثلا زنی که دچار سرطان می شود نیاز به شرایط آرامی دارد مرد به جای کمک به او برای بهتر شدن روحیه اش به او پشت کند و زن دیگر بگیرد تا از حق حقوقی خودش استفاده کرده باشد، خب این رفتار، هم زیر پا گذاشتن حقوق انسانی زن و هم اعمال خشونت علیه زن است.
یا زنی که به یک سال زندان محکوم شده نیاز به حمایت شوهر دارد تا بتواند بعد از خارج شدن از زندان به زندگی عادی برگردد. معمولا زنان در زندان دچار افسردگی می شوند حالا اگر شوهرش هم او را رها کند این کار افسردگی زن را صد چندان می کند نمی گویم دو چندان. تمام بندهای این ماده خشونتی است که نسبت به زنان صورت می گیرد. نفس موجودیت این قانون، اعمال خشونت ساختاری به زنان توسط شوهرانشان است. این قوانین اصل تفاهم و دوستی را از بین می برد. زن دیگر به شوهرش اعتماد ندارد. این قانون دارد فرهنگ سازی می کند و خشونتی نامرئی روی زن اعمال می شود . زنان از هر رفتاری که گمان می برند مخالف میل شوهراست پرهیز می کنند تا مبادا زن دیگری اختیار کند . دولت با این قوانین اعمال خشونت می کند و زنها را وادار می کند نه فقط از شوهرشان اطاعت کنند بلکه امیال خودشان را هم کنار بگذارند. این قانون بر روی بسیاری از زنان که وابستگی اقتصادی به شوهرانشان دارند یا حتی وابستگی صددرصد ندارند تاثیر می گذارد. این قانون نه تنها به یک مرد اجازه ارباب مطلق بودن می دهد حتی به مردهایی هم که ازدواج مجدد نمی کنند هم اجازه ارباب بودن می دهد. این خشونت ساختاری است که روابط زن و شوهر را از بین می برد. حتی اگر مردها از این قانون استفاده نکنند این قانون به منزله تهدید دائمی علیه زنان محسوب می شود. در تعریف خشونت علیه زنان تهدید هم نوعی خشونت است تهدیدی که آرامش و امنیت زندگی را از بین می برد.
خانم دکتر اعزازی نظرتان درباره کارکرد «مهریه» در جامعه در حال حاضر چیست؟ آیا مهریه را مانعی در مقابل خشونت بیشتر علیه زنان می دانید یا مهریه می تواند به خشونت ها دامن بزند و چگونه؟
قانون گذاران ما انگار درک نمی کنند که مفهوم خانواده تغییر کرده است. در دوران ماقبل مدرن خانواده واحد تولید بود و تمایل مرد و زن به هم ضرورت نداشت. مرد به زن نیاز داشت که در کار به او کمک کند و فرزند آوری کند زن هم کسی را می خواست که معاش او را تامین کند. بنابراین مهریه، جهیزیه، و شیربها در دنیا به شکل های مختلف وجود داشت اما این مفاهیم در دنیای معاصر کارکردشان را از دست داده اند. زن و مرد الان به دلیل علاقه باهم ازدواج می کنند. مهریه، شیربها و جهیزیه کارکردشان را در غرب از دست داده اند. در ایران هم 30 سال پیش این مفاهیم داشت اهمیت خود را از دست می داد. حداقل در بین تحصیل کردگان و اقشار متوسط جامعه، زن و مرد کار می کردند و با هم وسایل مورد نیازشان را می خریدند و مهریه بی ارزش شده بود.
60-70 سال پیش مهریه چیز غیر منقول بود که موقع عقد داده می شد، چند دانگ خانه، مزرعه، دام یا حق آب و نظایر اینها، که البته داشت کم رنگ می شد. اما 30سال پیش نگاه سنتی به ازدواج دوباره رواج داده شد، زن به خانه شوهر می رود، مردباید خرج زن را بدهد و زن تنها ارضا کننده غرایض جنسی مرد است. در نگاه سنتی به ازدواج تامین معاش زن و تامین نیاز جنسی مرد مطرح است وقتی نگاه به خانواده را اینگونه می بینند مساله مهریه های بالا پیش می آید. وقتی تبلیغ می کردند مهریه حق زن است(چون حق دیگری زن در قوانین ندارد) و مدام گفتند مهریه عندالمطالبه است نتیجه اش این مهریه های نجومی شد.مهریه بالا در ذهن نوعروسان ما نبود در ذهن آنها این موضوع که حق شان را بگیرند وجود نداشت در نتیجه این نگاه چرخه مهریه گرفتن، زندانی شدن مردان بوجود آمد. بعد هم برای اینکه مردان زندانی نشوند سقف برای مهریه تعیین کنند آن هم براساس مواردی که بسیار تحقیر کننده زنان است. به نظر من دولت حق دخالت در این امور را ندارد چرا که به حوزه خصوصی مربوط می شود اگرچه از اساس مهریه را اشتباه می دانم.
برداشت و نگاه خانواده ها نسبت به مهریه، با برداشت و نگاه فقهی درباره مهریه متفاوت است. دخترها معتقدند نمایشگر علاقه مرد است (از مهر می آید) و خانواده ها هم مهریه بالا را به دو دلیل می گذارند یکی اینکه مرد نمی تواند دخترشان را به راحتی طلاق دهد و دوم اینکه اگر طلاق داد دختر شان می تواند خوب زندگی کند. بسیار خوب وقتی دولت وظیفه تامین زندگی زوج ها را به دوش خانواده ها می اندازد این موارد پیش می آید.از بعد دیگر من فکر می کنم ازدواج باید براساس محبت باشد نه براساس ترس از مهریه بالای زن اگرچه کسانی هم که مهریه بالا داشتند برای جداشدن مجبور شده اند مهریه شان را ببخشند. از طرف دیگر خانواده ای که مشکل دارد اما مرد به خاطر مهریه بالای زن او را طلاق نمی دهد خانواده توخالی است که بیشترین ضربه را به فرزندان حتی خود زن و مرد می زند. از جهت دیگر گرفتن قسطی مهریه هم فایده به حال زن ندارد چرا که عملا آنقدر مقدار ناچیزی در ماه به زن می دهند که بدرد زن نمی خورد بنابراین مهریه حالا هم عملا کارکردی برای زن ندارد.
اصولا در جامعه ای که زن اصلا پایگاه اجتماعی ندارد حتی زنان تحصیلکرده که شغل خوب هم دارند پایگاه پایین تری نسبت به مردان دارند و حتی در سنینی زن مجرد پایگاه اجتماعی پایین تری نسبت به زن متاهل دارد. یکی از راه های نشان دادن پایگاه اجتماعی از طریق مهریه،جشن عروسی مفصل نه از طریق کار و تحصیل برای زن است.جای تاسف دارد که دختران ما را وادار کردند ارزش خودشان را با پول بسنجند.
بماند تحقیری که تعبیر فقهی مهریه (که در حقیقت پولی دربرابرخدمات جنسی زن است) نسبت به زنان روا می دارد. رابطه جنسی بین دو نفر باید براساس میل دو طرف باشد نه اینکه زن همیشه آماده برای این خدمات باشد و نوعی از خشونت علیه زنان محسوب می شود. تجاوز به زنان در دوره ای خارج ازخانواده بود الان تجاوزات از طرف شوهر می گیرد و صورت قانونی هم دارد.
دکتر اعزازی برخی معتقدند (مثل خانم دکتر راکعی) قوانین مدون ایران هیچ کدام مروج خشونت علیه زنان نیستند بلکه این فرهنگ سنتی است با رنگ و لعاب مذهبی که مروج خشونت علیه زنان می شود نظر شما چیست؟
در دوران گذشته حقوق انسانی و حقوق بشر در جوامع مختلف مطرح نبود، به تدریج با پیشرفت جوامع و بالاتر رفتن درجه انسانیت، میزان خشونت در جوامع کاهش پیدا کرد . اما در ایران قوانین ما حامی فرهنگی است که داشت کم کم تغییر می کرد. تا 10 سال پیش قتل های ناموسی در استان های خاصی روی می داد اما الان درتهران هم روی می دهد. می بینیم در همین تهران جلسه خانوادگی تشکیل می دهند و به پسر عموی دختر ماموریت می دهند او را بکشد یعنی فرهنگی که در حال اضمحلال بود با کمک قوانینی که مجرم را مجازات نمی کند و در واقع با حمایت از آنها دوباره بازگشته است. آیا از دل سنگسار و تمکین چیزی غیر از خشونت بیرون می آید؟
استاد، با توجه به قوانین بین المللی درباره محو همه اشکال خشونت علیه زنان، چه تغییری باید در لایحه حمایت از خانواده منظور شود تا شاهد توقف چرخه خشونت علیه زنان در ایران باشیم؟
خشونت همه جا وجود دارد تفاوت ایران با دیگر کشورها این است که آنها سعی می کنند این چرخه را قطع کنند زیرا اگر به موقع این خشونت در یک خانواده قطع نشود مثل سنگی که داخل آب می اندازید پخش می شود . متوقف کردن خشونت راه حل های خیلی عمومی دارد که با فرهنگ جامعه باید منطبق باشد مثل تغییر قوانین، تشدید مجازات خشونت کنندگان، ایجاد خانه های امن، فرهنگ سازی برای حساس کردن مردم نسبت به خشونت و تقبیح خشونت. اما بعد از 15 سال، لایحه ای تدوین می شود که خشونت علیه زنان را تشدید می کند به جای آنکه مجازات مجرم را تسهیل کند متاسفانه کاری می کند که اعمال خشونت آمیز، طبیعی به نظر برسد.
به جای فرهنگ سازی علیه خشونت، رفتارهای خشن را ترویج می کنند. به جای ایجاد خانه امن برای زنان، صیغه را ترویج می کنند. در حقیقت دولت کار مخالف قانون مبارزه با خشونت را انجام می دهد. تا چه زمانی می توان برای پدیده های آسیب آفرین در جامعه از راه حل های سنتی استفاده کرد، راه حلی که با شرایط جدید نمی خواند و خودش مشکلات دیگری را بوجود می آورد.
خانم دکتر اعزازی با تشکر و سپاس از وقتی که برای این مصاحبه اختصاص دادید
http://zanefarda.blogspot.com/2010/02/blog-post_7239.html

tobeh;101382 نوشت:
سلام علیکم ، تا زمانی که به مدافعین حقوق زنان دانسته یا ندانسته برچسب فمینیسم زده شود ، با توجه به روحیه محافظه کارییی که جامعه ما دارد ، اکثرافراد از حقوق زنان دفاع نخواهند کرد.

با سلام و تشکر:Gol:

توجه به نکاتی که در ادامه تقدیم میشود، تا حدود زیادی نوع جهت گیری در جهت دفاع منطقی از حقوق مشروع زنان را روشن می کند؛ به یقین، نه هر دفاعی به معنای افتادن در دام اندیشه های فمینیستی است و نه هر دفاعی مورد تأیید اسلام است. پس دفاع از حقوق زن و مرد، در چارچوب قوانین و حقوق اساسی و موضوعه، حق مسلم هر زن و مرد است و اسلام و حکومت اسلامی نیز بعنوان مدافع حقوق زن و مرد، از هیچ تلاشی در جهت استیفای این حقوق، فروگذار نمی کند، گر چه وجود مشکلاتی در نوع قوانین، و در مرحله اجراء منتفی نیست اما این به معنای نفی کلی وجود قوانینی به نفع زنان و نفی اهتمام حکومت در تحقق این حقوق نیست.

اصولاً این افراط گری ها که حقوق زنان را با کلی گویی، حقوقی از دست رفته و زائل می دانند و قوانین موجود را بصورت کلی له مردان و علیه زنان می نامند، از سوی هر کسی و با هر قصدی، خواسته یا ناخواسته مطرح شود، شائبه و شبهه دفاع از اندیشه های فمینیستی را تشدید می کند. (پس در ادبیات دفاعی مان تجدید نظر کنیم)


برای این منظور، در گام اول باید مرز بین دفاع از حقوق زنان از منظر اسلام را از دفاع فمینیست ها جدا کرد، و مراقب بود به دام هر نوع شعارگرایی و احساساتی شدن و افراط گرائی که مشی فمینیست هاست نیفتاد.

گفتنی است اینگونه بحث ها در گذشته و در زمان مرحوم شهید مطهری نیز مطرح بوده است, امّا نه به اندازه امروز که گروه های فمنیست تلاش های جدّی دارند و تشکل هایی را پدید آورده اند که زنان را به گزینش صفات مردانه تشویق می کنند, و سعی در جایگزینی زن به جای مرد در همه عرصه ها دارند, و برای دست یابی به برابری زن و مرد خواستار تجدید ساختار جامعه شده اند, زیرا نظام کنونی جامعه به گمان آنها حاصل قرن ها تسلط مردانه است. اینان خواستار نابودی گرایش ها و پندارهای سنّتی هستند و راه حلی که برای احقاق حقوق زن پیشنهاد می کنند, یک نوع راه حل ضدّدینی است که باید هرگونه توصیه ای که دین, طبیعت, سنّت یا خانواده ارائه می دهد در آن نادیده گرفته شود.


خطری که در دفاع هایی از این دست دیده می شود افتادن ناخواسته درکام فمینیستها است که اندیشه ای ضد دینی است، و در حالیکه گمان می کنیم خیلی منطقی و مستدل و به حق از حقوق زنان دفاع می کنیم، در واقع داریم از اندیشه های ضددینی فمینستی دفاع می کنیم.




بدون شک همان گونه که در گذشته دیدگاه های مردسالاری و تحقیرآمیز نسبت به زنان, به زیان هم مردان و هم زنان انجامیده است, باورهای افراطی فمنیسم با ایده زن سالاری و زن مداری نیز بیش از پیش به زیان زن و مرد خواهد بود. نگرش متعادل قرآن, نه آن تفریط را برمی تابد و نه این افراط را.

از نظر قرآن زن و مرد در انسانیّت برابرند, ولی از دو گونه خصلت برخوردارند. این دوگانگی از ساختار جسمانی و عاطفی آن دو سرچشمه گرفته است, همان گونه که آزادی و برابری انسان ها از طبیعت آنها الهام گرفته, دوگانگی کارآیی و وظایف آنها نیز از ساختمان وجودی آن دو ریشه یافته است. و به تعبیر استاد مطهری:




(زن و مرد دو ستاره اند در دو مدار مختلف, هرکدام باید در مدار خود و فلک خود حرکت کند… شرط اصلی سعادت هریک از زن و مرد و در حقیقت جامعه بشری, این است که دو جنس هر یک در مدار خویش به حرکت خود ادامه دهند. آزادی و برابری آن گاه سود می بخشد که هیچ کدام از مدار و مسیر طبیعی و فطری خویش خارج نگردند. آنچه در آن جامعه ناراحتی آفریده قیام برضدّ فرمان فطرت و طبیعت است نه چیز دیگر.)(
مطهری, مرتضی, نظام حقوق زن در اسلام, انتشارات صدرا, قم, ۲۵.)

و از انجائیکه این موضوع به غایت امری تخصصی و به صورت خاص و اخص مرتبط با اندیشه های دینی است باید توسط عالمان دینی در بطن و متن دین و احکام الهی، مورد واکاوی قرار گیرد.

اظهار و نظر کلی و معطوف بر احساسات پاک و بی قصد و غرض، از سوی برخی زنان و مردان مؤمن، گر چه در جهت بخشیدن و سازش و پردازش موضوع مؤثر است اما بررسی عمیق مطلب و اتخاذ نتایج منطبق بر حقایق و واقعیات و مصالح فرد و جامعه که بیش از هر امری در دایره دین حاصل است و حفظ و صیانت ان از خطر انحراف و تحریف به اندیشه های فمینیستی و ضد دینی باید بر عهده عالمان و کارشناسان دینی نهاده شود.

بی شک برداشتهای شخصی و غیر عالمانه و غیر کارشناسانه از این موضوع پر اهمیت، نه تنها مسیر بررسی و نتیجه گیری را از انچه مورد پسند و اعتنای دین، خصوصاً اسلام عزیز است منحرف می سازد، شائبه و خطر افتادن در دام مکاتب غربی و اندیشه های سکولاری و فمینیستی را به شدت افزایش می دهد.

موفق باشید ...:Gol::Gol::Gol:



صدیق;104885 نوشت:

با سلام و تشکر:gol:


و از انجائیکه این موضوع به غایت امری تخصصی و به صورت خاص و اخص مرتبط با اندیشه های دینی است باید توسط عالمان دینی در بطن و متن دین و احکام الهی، مورد واکاوی قرار گیرد.

سلام علیکم
خب به نظر می یاد یکی از جنبه های این موضوع علوم دینی می باشد ، علوم دیگری نیز می توانند این موضوع را به صورت تخصصی مورد بررسی و نقد قرار دهند ، از جمله حقوق ، جامعه شناسی ، روانشناسی و ....

نقل قول:
دفاع از حقوق زنان آری، ترویج اندیشه های فمینیستی خیر

موضوع اندیشه های فمینیستی همان دفاع از حقوق زنان می باشند، تفکیک این دو امکان پذیر نمی باشد. مگر در مواردی که با ایدئولوژی خاصی همراه باشد.
و البته ما به عنوان مسلمان هر گونه بی عدالتی را مذمت می کنیم.

موضوع قفل شده است