جمع بندی برابری زن و مرد از دید پرودگار

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
برابری زن و مرد از دید پرودگار

سلام و عرض ادب و احترام خدمت دوستان عزیز ،

جالب است بدانید که کلمه مرد در قرآن مجید 24 مرتبه و همچنین کلمه زن هم در قرآن 24 بار امده است همانند کلمات :
دنیا 115 ، آخرت 115 / زندگی 145 ، مرگ 145/ سود 50 ، زیان 50 / و ...
و نکته جالبتر اینجاست که کلمه زمین(خشکی) 13 مرتبه و کلمه دریا 32 مرتبه آمده است پس 45=13+32 :
0.7111111 =32/45 پس می شود 71.11111 درصد% و 0.28888889=13/45 که میشود 28.88889 درصد %
که دانش بشری اخیرا ثابت نموده که آب 71.111 درصد و خشکی 28.88889 درصد از زمین را تشکیل می دهد
پس می توان گفت دستور خداوند برابری زن و مرد است ؛
همانطور که خداوند در چندین آیه فرموده است که « مِن ذکر او انثی» « چه مرد و چه زن »
و در برابر کار ها زنان را همچون مردان مسؤل دانسته و آنان را برابر دانسته
و می فرماید که هر کس مسؤل کار خویش است .
همچنین از نظر خداوند زنان در مسائل اقتصادی همچون مردان می توانند فعالیت کنند و مالک هر چیزی بشوند که با تلاش خود کسب کرده اند
در آیه : «للرّجال نصیبٌ مما اکتسبوا وللنّساء نصیبٌ مما اکتسبن»
«برای مردان از آنچه ]به اختیار] کسب کرده اند بهره ای است، و برای زنان [نیز] از آنچه [به اختیار ]کسب کرده اند بهره ای است.»

«لها ما کَسَبَتْ و علیها ما اکْتَسَبَتْ» آنچه [از خوبی] به دست آورد به سود او، و آنچه [از بدی] به دست آورد به زیان اوست.

و در آیه دیگر خداوند حکیم به بهترین شیوه ممکن برابری زن و مرد را در همه جوانب بیان می نماید:

«هُنّ لباسٌ لکم وانتم لباسٌ لهنَّ»
«آنان برای شما لباسی هستند و شما برای آنان لباسی هستید».

خداوند تنها تقوا را ملاک ارزش و معیار سنجش بین انسان ها قرار داده و آن را سبب امتیاز و برتری معین کرده
و خویشتن داران وکسانی که خود را از دام هوس و بزهکاری حفظ کرده اند
و در محدوده الهی گام برداشته اند چه مرد و چه زن را برتر و گرامی ترین می داند.
پس خداوند تقوا را سبب امتیاز دانسته و تنها به آن ارج می نهد.

بنابراین از نگاه خداوند زنان همانند مردان می توانند از تمامی مزایای زندگی و وظایف اجتماعی برخوردار شوند و هیچ یک از این ها با هم تفاوت ندارند بلکه هر دو آزادند و مسئول اعمال نیک و بد خویش اند.

با توجه به این نگاه پروردگار ، چرا در جامعه وسخنان مراجع هیچ برابری دیده نمی شود ؟

برچسب: 

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد مغیث

[TD][/TD]

محمدرضا سعیدی;1025522 نوشت:
جالب است بدانید که کلمه مرد در قرآن مجید 24 مرتبه و همچنین کلمه زن هم در قرآن 24 بار امده است همانند کلمات :
دنیا 115 ، آخرت 115 / زندگی 145 ، مرگ 145/ سود 50 ، زیان 50 / و ...
و نکته جالبتر اینجاست که کلمه زمین(خشکی) 13 مرتبه و کلمه دریا 32 مرتبه آمده است پس 45=13+32 :
0.7111111 =32/45 پس می شود 71.11111 درصد% و 0.28888889=13/45 که میشود 28.88889 درصد %
که دانش بشری اخیرا ثابت نموده که آب 71.111 درصد و خشکی 28.88889 درصد از زمین را تشکیل می دهد
پس می توان گفت دستور خداوند برابری زن و مرد است ؛
همانطور که خداوند در چندین آیه فرموده است که « مِن ذکر او انثی» « چه مرد و چه زن »
و در برابر کار ها زنان را همچون مردان مسؤل دانسته و آنان را برابر دانسته
و می فرماید که هر کس مسؤل کار خویش است .

به نام ایزد منان

سلام به شما کاربر گرامی؛

در پاسخ به استدلال شما چند نکته حائز اهمیت است:

اول: به نظر میرسد در استدلال اولیه و با توجه به صغری و کبری، نتیجه حاصله صحیح نمی باشد. در فرمایش شما صغرای مساله تعداد تکرار دنیا و آخرت، زن و مرد، مرگ و زندگی و... است.

کبری را برابری در تکرار الفاظ تصور کرده اید.

و نتیجه را برابری حقوق زن و مرد.

در حالی که این تکرار الفاظ به نوعی نشان دهنده اعجاز کلام وحی بوده و مؤید این مطلب نیست که چون تکرار لفظ " ذکر و انثی " (زن ومرد) از نظر تعداد در قرآن برابر است پس در حقوق هم برای زن و مرد برابری قائل شویم.

دوم: خطاب قرآنی که ناظر بر کرامت انسانی است یکسان می باشد. به عبارت دیگر زن و مرد از نظر قرآن در کرامت انسانی برابرند و در حقوق اجتماعی که حاکی از وضعیت محقق موجود جامعه انسانی است تفاوت وجود دارد اما این تفاوت دال بر نابرابری نیست بلکه ناشی از حکمت و مصلحت اجتماعی است.

سوم: در قرآن احکامی که ناظر بر حیات اجتماعی است تفاوت حقوق زن و مرد را متذکر می شود اما این تفاوت به معنای فراتر بودن کرامت انسانی مرد نسبت به زن نیست بلکه هردو کرامت انسانی یکسانی دارند ولی به تناسب مصلحت اجتماعی حقوق متفاوتی خواهند داشت.
در قرآن به تفاوتهای حقوقی زن و مرد اشاره شده است و در نگاه پروردگار نیز زن و مرد از نظر حقوقی برابر نیستند. اما این تفاوت در حقوق که در حوزه های خانوادگی و اجتماعی وجود دارد به معنای اجحاف در حق زن یا فراتر بودن حقوق مردان نیست بلکه بنا بر مصلحت ها و حکمتهایی ست که خداوند در نظر گرفته است.

چهارم: اگر هم برابری در حقوق برای زن و مرد در نظر گرفته شود این برابری ضرورتا به نفع زن یا مرد نیست. حقوق و تکالیف هرکدام باید به نحوی باشد که مصلحت آنها را تامین کند و الا صرف اینکه برای دو موجود که دارای تفاوت های مختلف هستند، حقوق و تکالیف برابر جعل کنند علاوه بر اینکه هیچ حسنی ندارد، عملی هم نیست. بنابراین اصل تفاوت در حقوق و تکالیف پذیرفتنی است ولی در مصادیق آن می توان حرف و نقد داشت.

محمدرضا سعیدی;1025522 نوشت:
و در آیه دیگر خداوند حکیم به بهترین شیوه ممکن برابری زن و مرد را در همه جوانب بیان می نماید:

«هُنّ لباسٌ لکم وانتم لباسٌ لهنَّ»
«آنان برای شما لباسی هستند و شما برای آنان لباسی هستید».

این آیه نیز ناظر بر برابری زن و مرد نیست بلکه آیه می فرماید: {هُنَّ لِبَاسٌ لَكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنّ}؛ آنان براى شما لباسى هستند و شما براى آنان لباسى هستيد.

قرآن کريم رابطه زن و شوهر را به لباس تشبيه نموده است. اين تشبيه هم براي فلسفه و ضرورت ازدواج مطالبي دارد، هم براي انتخاب همسر و هم براي ادامه زندگي.

به عنوان نمونه:

-لباس بايد در طرح و رنگ و جنس مناسب انسان باشد همسر نيز بايد کفو انسان و متناسب با فکر، فرهنگ و شخصيت انسان باشد.لباس عيوب انسان را مي پوشاند؛ هر يک از زن و مرد نيز بايد عيوب و نارسايي هاي يکديگر را بپوشانند.
-لباس،انسان را از سرما و گرما حفظ مي کند وجود همسر نيز کانون خانواده را گرم و زندگي را از سردي خارج مي کند.
-در هواي سرد لباس ضخيم و در هواي گرم لباس نازک استفاده مي شود هر يک از دو همسر نيز بايد اخلاق و رفتار خود را متناسب با نياز روحي طرف مقابل تنظيم کند. اگر مرد عصباني است با لطافت با او برخورد کند و اگر زن خسته است مرد با او مدارا کند.
-انسان بايد لباس خود را از آلودگي حفظ کند هر يک از دو همسر نيز بايد ديگري را از آلوده شدن به گناه حفظ کند.
-نياز زن و مرد به يکديگر دو طرفه است و هر يک براي پوشش نيازهاي جسمي خود به ديگري نياز دارند.
و....

لذا نتیجه گیری از این آیه بر برابری زن و مرد در همه جوانب صحیح به نظر نمی رسد.

محمدرضا سعیدی;1025522 نوشت:
بنابراین از نگاه خداوند زنان همانند مردان می توانند از تمامی مزایای زندگی و وظایف اجتماعی برخوردار شوند و هیچ یک از این ها با هم تفاوت ندارند بلکه هر دو آزادند و مسئول اعمال نیک و بد خویش اند.

با توجه به این نگاه پروردگار ، چرا در جامعه وسخنان مراجع هیچ برابری دیده نمی شود ؟

- ما معتقدیم که خدای متعال حکیم است و بر اساس صلاح بندگان احکام را قرار داده است.

- بی تردید زن و مرد از جهت ویژگی های جسمی و روحی متفاوت اند.

- این تفاوت ها باعث می شود که زن و مرد از جهت حقوقی وضع ناهمگونی داشته باشند.

به نظر استاد شهید مطهری روابط حقوقی خانوادگیِ زن و مرد در دیدگاه قرآن ویژگی هایی دارد که با قوانین بشری متفاوت است.

زن و مرد از این جهت که تساوی کامل در انسانیّت دارند و از ارزش یکسانی برخوردارند در امور معنوی یکسانند.

{مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ}؛ هر كس عمل صالح انجام دهد در حالى كه مؤمن باشد، خواه مرد يا زن به او حيات پاكيزه مى ‏بخشيم، و پاداش آنها را به بهترين اعمالى كه انجام مى ‏دادند خواهيم داد. (1)

و از جهت تفاوت های طبیعی و غریزی در مسائل حقوقی, وظایف, تکالیف, مجازات ها و… وضع مشابهی ندارند.

استاد مطهری, تساوی حقوق زن و مرد را حقیقتی مسلّم دانسته است, امّا تشابه و همانندی را نادرست و غیرممکن شمرده است, زیرا با توجّه به ساختار آفرینشی زن و مرد و ویژگی ها و نیازهای جسمی و روحی آنان, حقوق مشابه, نه ممکن است و نه سزاوار, بلکه شایسته است که زن حقوق متناسب با خود را به دست آورد, و در حدودی که طبیعت زن و مرد تفاوت داشته و اقتضا می کند حقوق آنان نیز تفاوت داشته باشد. این سخن با عدالت و حقوق فطری سازگار است و سعادت انسان با چنین منطقِ هماهنگ با آفرینش تأمین می شود, زیرا زن و مرد با توانایی ها و نیازهای متفاوتی که از طبیعت گرفته اند در عرصه اجتماعی, خانواده و… ظاهر می شوند, بنابراین با سندهایی که قانون طبیعی و چگونگی آفرینش به زن و مرد داده, حقوق هریک مشخص می شود.(2)

- سرپیچی از این قانونمندی سبب ظلم به زن یا مرد می شود. با نادیده گرفتن تفاوت طبیعی و چشم بر واقعیّت بستن به حق انسانی تجاوز می شود, این سرپیچی ممکن است با شعارهای فریبنده ای چون حقوق مشابه زن و مرد باشد.

- فلسفه تفاوت حقوق زن و مرد
شکّی نیست که با نگاه ابتدایی در فقه اسلامی, برخی نابرابری ها میان حقوق زن و مرد دیده می شود, ولی چنان که یادآور شدیم, بهتر است از آن به (تفاوت های حقوقی) تعبیر کرد, زیرا هر تفاوتی ناگزیر تبعیض و ستم نیست, چنان که هر برابری, همانندی و تساوی نیز به طور قطع عدالت و انصاف نمی باشد.

پی نوشت ها:


[/HR]
1. نحل،97.
2
. شهید مطهری، نظام حقوق زن در اسلام صفحه 122.

جمع بندی

پرسش:

از نگاه خداوند زنان همانند مردان می توانند از تمامی مزایای زندگی و وظایف اجتماعی برخوردار شوند و هیچ یک از این ها با هم تفاوت ندارند بلکه هر دو آزادند و مسئول اعمال نیک و بد خویش اند. با توجه به این نگاه پروردگار ، چرا در جامعه وسخنان مراجع هیچ برابری دیده نمی شود ؟

پاسخ:

زن و مرد از نظر قرآن در کرامت انسانی برابرند و در حقوق اجتماعی که حاکی از وضعیت محقق موجود جامعه انسانی است تفاوت وجود دارد اما این تفاوت دال بر نابرابری نیست بلکه ناشی از حکمت و مصلحت اجتماعی است.

در قرآن احکامی که ناظر بر حیات اجتماعی است تفاوت حقوق زن و مرد را متذکر می شود اما این تفاوت به معنای فراتر بودن کرامت انسانی مرد نسبت به زن نیست بلکه هردو کرامت انسانی یکسانی دارند ولی به تناسب مصلحت اجتماعی حقوق متفاوتی خواهند داشت. در قرآن به تفاوتهای حقوقی زن و مرد اشاره شده است و در نگاه پروردگار نیز زن و مرد از نظر حقوقی برابر نیستند. اما این تفاوت در حقوق که در حوزه های خانوادگی و اجتماعی وجود دارد به معنای اجحاف در حق زن یا فراتر بودن حقوق مردان نیست بلکه بنا بر مصلحت ها و حکمتهایی ست که خداوند در نظر گرفته است.

اگر هم برابری در حقوق برای زن و مرد در نظر گرفته شود این برابری ضرورتا به نفع زن یا مرد نیست. حقوق و تکالیف هرکدام باید به نحوی باشد که مصلحت آنها را تامین کند و الا صرف اینکه برای دو موجود که دارای تفاوت های مختلف هستند، حقوق و تکالیف برابر جعل کنند علاوه بر اینکه هیچ حسنی ندارد، عملی هم نیست. بنابراین اصل تفاوت در حقوق و تکالیف پذیرفتنی است ولی در مصادیق آن می توان حرف و نقد داشت.

ما معتقدیم که خدای متعال حکیم است و بر اساس صلاح بندگان احکام را قرار داده است. بی تردید زن و مرد از جهت ویژگی های جسمی و روحی متفاوت اند. این تفاوت ها باعث می شود که زن و مرد از جهت حقوقی وضع ناهمگونی داشته باشند.  به نظر استاد شهید مطهری روابط حقوقی خانوادگیِ زن و مرد در دیدگاه قرآن ویژگی هایی دارد که با قوانین بشری متفاوت است. زن و مرد از این جهت که تساوی کامل در انسانیّت دارند و از ارزش یکسانی برخوردارند در امور معنوی یکسانند.

"مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ"؛(1)

هر كس عمل صالح انجام دهد در حالى كه مؤمن باشد، خواه مرد يا زن به او حيات پاكيزه مى ‏بخشيم، و پاداش آنها را به بهترين اعمالى كه انجام مى ‏دادند خواهيم داد.

 و از جهت تفاوت های طبیعی و غریزی در مسائل حقوقی, وظایف, تکالیف, مجازات ها و… وضع مشابهی ندارند. استاد مطهری, تساوی حقوق زن و مرد را حقیقتی مسلّم دانسته است, امّا تشابه و همانندی را نادرست و غیرممکن شمرده است, زیرا با توجّه به ساختار آفرینشی زن و مرد و ویژگی ها و نیازهای جسمی و روحی آنان, حقوق مشابه, نه ممکن است و نه سزاوار, بلکه شایسته است که زن حقوق متناسب با خود را به دست آورد, و در حدودی که طبیعت زن و مرد تفاوت داشته و اقتضا می کند حقوق آنان نیز تفاوت داشته باشد. این سخن با عدالت و حقوق فطری سازگار است و سعادت انسان با چنین منطقِ هماهنگ با آفرینش تأمین می شود, زیرا زن و مرد با توانایی ها و نیازهای متفاوتی که از طبیعت گرفته اند در عرصه اجتماعی, خانواده و… ظاهر می شوند, بنابراین با سندهایی که قانون طبیعی و چگونگی آفرینش به زن و مرد داده, حقوق هریک مشخص می شود.(2)

سرپیچی از این قانونمندی سبب ظلم به زن یا مرد می شود. با نادیده گرفتن تفاوت طبیعی و چشم بر واقعیّت بستن به حق انسانی تجاوز می شود, این سرپیچی ممکن است با شعارهای فریبنده ای چون حقوق مشابه زن و مرد باشد. - فلسفه تفاوت حقوق زن و مرد شکّی نیست که با نگاه ابتدایی در فقه اسلامی, برخی نابرابری ها میان حقوق زن و مرد دیده می شود, ولی چنان که یادآور شدیم, بهتر است از آن به (تفاوت های حقوقی) تعبیر کرد, زیرا هر تفاوتی ناگزیر تبعیض و ستم نیست, چنان که هر برابری, همانندی و تساوی نیز به طور قطع عدالت و انصاف نمی باشد.

 

پی نوشت ها:

1. نحل،97.

2. شهید مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، انتشارات صدرا، 1389، چاپ 55، تهران، ص 122.

موضوع قفل شده است