جمع بندی صحبتی امروزی و با نگاه انصاف درباره نقش اجتماعی زنان در جامعه اسلامی

تب‌های اولیه

30 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
صحبتی امروزی و با نگاه انصاف درباره نقش اجتماعی زنان در جامعه اسلامی

خَیْرُ لِلْنِّساءِ اَنْ لا یَرَیْنَ الرِّجالَ وَ لا یَراهُنَّ الرِّجالُ

بررسی سندی و دلالی حدیث فوق در این تاپیک توسط کارشناس محترم ارائه شده است:

بررسی سند و دلالت حدیث: «بهترین کار برای زنان آن است که مردی را نبیند و مردی او را نبیند»

تفسیرهای زیادی از این حدیث شده و هر کسی به نوعی سعی کرده این حدیث را در کنار نقش اجتماعی زنان قرار بدهد. بعضی گفته اند زنان می توانند در محیطی جدا از مردان کار کنند. برخی گفته اند این حدیث معنی دیگری دارد و حضرت زینب را مثال می زنند که در مقابل یزید و مردم کوفه سخنرانی کرد. برخی به طور کامل در درست بودن این حدیث شک می کنند. برخی هم سعی می کنند با ساختن احادیث جعلی در مورد حضرت فاطمه زهرا جوی ایجاد کنند که حضرت زهرا هم لباسش چادر نبود و آرایش می کرد و با صحابه مرد پیامبر صحبت می کرد و امثال این حرف ها.
بیایید کمی کلاه های خود را با رعایت انصاف قاضی کرده و با در نظر گرفتن بعضی احادیث دیگر در معنی و چگونگی عمل به این حدیث بیاندیشیم.
این حدیث جزو احادیث معتبر است و در ادامه آن پیامبر حضرت «فاطمه زهرا را پاره جگر خود نامید».

در حدیثی دیگر زمانی که پیامبر کارهای داخل خانه را به حضرت زهرا سپرد و کارهای خارج از خانه را به حضرت علی روایت می شود که حضرت زهرا بسیار خوشحال شد و خدا را سپاس کرد که با این تقسیم کار از مراودت با مردان معاف شده است.
تصور کنید طبق گفته برخی از دوستان ما حضرت زهرا به قول امروزی ها «روابط اجتماعی بالا»یی داشته و در کوچه و خیابان با صحابه پیامبر مشغول گفت گو و سلام و علیک می شده است و بعد مردم او را« پاک ترین زنان» می نامند! با هیچ عقل و انصافی جور در نمی آید که معصومی از اهل کسا بگوید بهترین کار برای زن ان است که مردی را نبیند و مردی او را نبیند و خود با صحابه مرد پیامبر ارتباط به قول شما اجتماعی داشته باشد.

به هیچ وجه قصد ندارم نقش اجتماعی زنان را زیر سوال ببرم. با بیان این حرف فقط خواستم کمی با انصاف باشیم. روابط زنان در حد «ضرورت» اشکال ندارد. ولی به شرطی حد ضرورت را مطابق نفس خود تعریف نکنیم! به عنوان مثال وقتی می توان هنگام خرید کالایی را از قفسه برداشت و روی پیشخوان مغازه گذاشت و کارت کشید و بدون هیچ کلامی از مغازه خارج شد، حد ضرورت با انصاف شما کجاست؟ نه با نفس اماره شما؟ و یا وقتی در محیط اداری تنها می توان با چند کلمه بله، خیر، بسیارخوب، و عدد و رقم همه کارها را انجام داد، حد ضرورت با انصاف شما و نه با نفس اماره شما کجاست؟
در مورد حضرت زینب می دانیم که او در اسارت بوده و به زور به حضور یزید آورده شده و در جلو مردم و او به پیامبر و امامش توهین شده و اگر پاسخی ندهد جای تعجب است. در ثانی اگر حضرت زینب با صدای نازک و با سلام و احوال پرسی و روابط اجتماعی بالا پاسخ یزید را داده بود اینگونه از سخنرانی او تحت عنوان «کوبنده» یاد نمی شد!
بیایید کمی تخصصی تر به این مساله نگاه کنیم. در آیه «كُلٌّ يَعْمَلُ عَلى‌ شاكِلَتِهِ» راز و سری نهفته است که چشم هایی را که خدا می خواهد باز شوند را باز خواهد کرد. هر کسی بر اساس شاکله خود عمل می کند. لزومی ندارد همه زنان آن گونه باشند که فاطمه زهرا بود و گفت که بهترین زنان اینگونه اند. هیچ صحبتی از باید باشند نشده است. اتفاقا نباید همه آن گونه باشند و خدا هم سر این مساله را خوب می داند. اگر همه بخواهند آن گونه باشند که فاطمه زهرا گفته است، دیگر نه پزشک خانمی نه راننده تاکسی خانمی نه فروشنده خانم و نه کارمند خانمی وجود خواهد داشت! و اگر هم زنی بخواهد آنگونه که حضرت زهرا گفته باشد، در جامعه ای که همه کارها را مردها انجام می دهند نخواهد توانست از چشم مردان دور باشد!
توجه کنید که عبارات بالا به این معنی نیست که باید یک عده بد باشند تا یک عده بتوانند خوب باشند! خدا در ادامه آیه «كُلٌّ يَعْمَلُ عَلى‌ شاكِلَتِهِ» تصمیم گیری در مورد خوب بودن و بد بودن افراد را فقط در حوزه تصمیم خودش بیان کرده و گفته «فَرَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدى‌ سَبِيلًا».
شما یا جزو دسته اول هستید که می خواهید سپر بلای خوبی خانم ها شوید و یا جزو دسته دوم که می خواهم به همان خوبی باشید که حضرت فاطمه زهرا فرموده. «اجر هر دسته با خداست به شرطها و شروطها!»
اگر جزو دسته اول هستید لطفا در مورد اعمال خودتان تبلیغ نکنید و سعی نکنید بگویید حضرت فاطمه زهرا چادری نبود و با صحابه مرد حرف می زد و آرایش می کرد! و لطفا سعی نکنید زن های دسته دوم را به راه خودتان هدایت کرده و به آن ها روابط اجتماعی بالا آموزش دهید! نیت خود را خدمت به خدا و خلق خدا قرار داده حتی الامکان در روابط اجتماعی بالای خود از رفتارهای ناپسند که خدا دوست ندارد بپرهیزید تا خدا اجر شما را بدهد. در پرانتز می گویم که اگر هنوز هم به خدا و پیامبر ایمان دارید، ممکن است خدا شما را از سر رحمت به خاطر روابط اجتماعی بالایتان مواخذه نکند، ولی گناه امر به منکر و نهی از معروف مصداق «صد عن سبیل الله» است و گناهی نابخشودنی است. و برای کسانی که خدای نکرده می خواهند با نسبت دادن آرایش و مراودت با مردان و چادر نداشتن و امثال این ها به حضرت فاطمه زهرا وجدان خود را راحت کرده و خود را پاک نشان دهند در پرانتز می گویم که حضرت فاطمه زهرا از اهل کسا و آل عبا و پاره تن پیامبر است و هر کسی به هر عنوانی به مقام او توهین کرده و جایگاه او را پایین بیاورد به پیامبر توهین کرده و به هیچ وجه نمی خواهم وضع چنین کسی را در روز قیامت توصیف کنم!
اگر جزو دسته دوم هستید، دیگر روابط اجتماعی بالا و نقش اجتماعی زن و مانند آن را به خدا واگذار کرده و به گفته فاطمه زهرا عمل کنید. این که سلام واجب است و خوشرویی در اسلام توصیه شده و مانند این ها را کنار بگذارید. جهت اطلاع شما در حدیث معتبر حضرت علی به زن های جوان سلام نمی کرد «وَ کَانَ یَکْرَهُ أَنْ یُسَلِّمَ عَلَى الشَّابَّةِ مِنْهُنَّ» تا اگر زن جوانی بنا بر حیا نخواهد سلام کند مجبور به این کار نشود. پس سلام واجب است یک حرف بیشتر نیست! می خواهید یا مجبورید به سر کار بروید؟ اشکالی ندارد. من خانمی را می شناسم که در اداره خود به هیچ مرد همکار خود سلام نمی کند و بجز بله خیر و باشه و عدد و رقم هیچ صحبتی با هیچ مردی نمی کند ولی انچنان کار خود را خوب انجام می دهد که با کمک خدا از همه کارمندان دیگر معتبرتر است. این نتیجه ایمان به خداست. می خواهید یا مجبورید به خرید بروید؟ اشکالی ندارد. بسیاری فروشگاه های زنجیره ای فروشنده ندارند و صندوق دار آن ها خانم است. حتی اگر فروشنده مرد است می توان کالا را برداشت روی میز گذاشت کارت بانکی را کشید و نهایتا یک عدد چهاررقمی را به زبان آورد! می خواهید تاکسی بگیرید؟! مشکلی نیست! خدا را شکر به برکت حکمت خدا این روزها راننده های خانم حتی در نرم افزارها کم نیستند. و البته اگر خانم ها از هم حمایت نکنند دیگر انتظاری از مردان نخواهد رفت!
توجه کنید که «لا اکراه فی الدین». مجبور نیستید و هیچ کس هم شما را مجبور نخواهد کرد بهترین باشید. فقط تعریف بهترین بودن رو اونجور که نفستون می گه عوض نکنید. با انصاف باشید و به پاکی ها احترام بگذارید تا خدا هم در مورد شما با رحمت قضاوت کنه.
اسلام دین تقوی است. هر کسی بیشتر از خدا حساب ببره و بیشتر از نفسش بترسه و دوری کنه بالاتر می ره. حساب کتاب های احادیث برای شماست که بیاندیشید. «یک لحظه تقوی به هفتاد سال عبادت و هزاران انفاق مال می ارزه». چون انفاق از مالی اه که خدا بخشیده و تقوی در مورد شخص شخیص خود شماست که اصل کار خلقت و امتحان خدا هستید. بدانید و آگاه باشید که «احب العباد الی الله الاتقیاء الاخفیاء» و « ان التقوی منتهی رضی الله من عباده» و «أَفْضَلُ اَلدِّينِ اَلْوَرَعُ.».
بدانید و آگاه باشید که «کسانى که دوست دارند زشتی‌ها در میان مردم با ایمان شیوع یابد، عذاب دردناکى براى آنان در دنیا و آخرت است و خداوند مى‌داند و شما نمى‌دانید» (سوره نور آیه 19)
آقایون روشنفکر و آزاداندیش از شما هم یک خواسته منصفانه و مطابق با حقوق بشر غربی دارم. اگر خانمی نمی خواد به شما سلام کنه و باهتون حرف بزنه، مطابق اصول اخلاقی و آزادی اندیشه و حقوق بشر غربی باید به حقوق و عقاید شخصی اش احترام گذاشته و از حریم شخصی او به عنوان یک انسان آزاد فاصله گرفته و از روی منبر اخلاق و انسانیت به تفسیر نفس خودتون پایین بیایید تا فرهنگ بالایی داشته باشید.
به طور خلاصه، این یک حرف حقه که بهترین زن اونی اه که نه مردی رو ببینه نه مردی اونو ببینه، هر چند تعداد چنین فرشته هایی صفر یا به اندازه انگشتان یک دست باشند، و چه مردان جامعه ما لیاقت چنین زنانی رو داشته چه نداشته باشند! یادتون باشه «لَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ اُخْرَی».
خوب اگر تا اینجای متن را خوانده اید حتما جزو سه دسته از افراد هستید: دسته اول که این نوشته ها رو قبول نداشته و اونها رو به به مسایل سیاسی و جنسیتی و هزار چیز دیگر ربط می دهند!! از این دسته محترم خواهشمندم که دیگر به خواندن ادامه ندهند چون دیگر کاری با ایشان ندارم! دسته دوم کسانی هستند که «اگر دین ندارند لااقل آزاده اند» و با انصاف در مورد حرف های من فکر می کنند ولی خوب به هر حال دوست ندارند به همه بخش های آن عمل کنند. با کمال احترام به فرهنگ بالای ایشان از آن ها تنها یک تقاضا دارم و آن هم این است که با همان فرهنگ بالای خود به خوبی و پاکی و عقاید و حریم دیگران احترام گذاشته و از ترویج راه و روش خود و تحمیل خود به حریم شخصی دیگران پرهیز کنید. با دسته دوم نیز دیگر حرفی ندارم و ایشان را به خدای بزرگ می سپارم. دسته سوم کسانی هستند که ادعای دوستی اهل بیت و تقلید از حضرت فاطمه زهرا داشته و حدیث کسا می خوانند و برای تعجیل در فرج امام زمان دعا می کنند. شما احتمالا چادری و محجبه هستید. اگر جزو دسته ای هستید که چادر را برای منافع شخصی یا خوشگلی و یا هر نیت دیگر جز رضایت خدا و حضرت زهرا به سر کرده اید مجددا شما را به خدای بزرگ می سپارم. در غیر این صورت از شما می خواهم، به خاطر شادی پیامبر و فاطمه زهرا و برای تعجیل در فرج امام زمان و برای ترویج فرهنگ درست زهرایی در جامعه حدیث « خَیْرُ لِلْنِّساءِ اَنْ لا یَرَیْنَ الرِّجالَ وَ لا یَراهُنَّ الرِّجالُ » را به معنی واقعی کلمه سرلوحه کار خود قرار داده و بگذارید همه ببینند که می شود کارمند بود و چادری بود و به هیچ مردی سلام نکرد و جز بله خیر و باشه و عدد و رقم کلامی با نامحرم سخن نگفت، می شود به خرید رفت و جز رمز کارت بانکی حرفی به زبان نیاورد، می شود روابط اجتماعی بالا با مردان نامحرم را به خاطر خدا ترک کرد و مورد احترام همه نیز قرار گرفت زیرا که «ان العزه لله جمیعا»، می شود سوار ماشین هیچ مرد نامحرمی نشد و به همه کارها نیز رسید، می شود با هیچ آشنا و فامیل نامحرم سلام و احوال پرسی نکرد و از همه نیز عزیزتر و گرانقدرتر بود، و می شود آنگونه که فاطمه زهرا گفته بود تا به دیگران نیز نشان داد که مهربانی زهرایی یعنی چه. مهربانی این نیست که با هر نامحرم مهربان باشیم.«ان المومنون اخوه» یعنی مردان مومن برادرند نه این که مردان و زنان مومن خواهر و برادرند!! مهربان بودن یعنی مانند فاطمه زهرا لباس عروسی به زن مسمند ببخشیم نه این که با مردان نامحرم مهربان باشیم !! بگذارید فرهنگ پاک زهرایی ترویج شود و بدانید که این فرهنگ چنان نورانی و قوی است که هیچ بدی و ناپاکی در مقابل آن یارای ماندن ندارد و«جاء الحق و زهق الباطل» را با چشمان خود ببینید. شاید خدا آنقدر مهربان باشد که زنی را به خاطر محجبه نبودن در آتش نیاندازد، و قطعا این کار را نخواهد کرد، ولی اگر در قیامت به بهشت رفتید و در آنجا لباس مندرس و کثیفی به تن داشتید و اعتراض کردید که خدایا همه اهل بهشت لباس زیبا دارند و من لباس کثیف و مندرس و من شرم دارم در میان آن ها ظاهر شوم و ندا رسید که «این لباس مندرس و ناپاک عفت و حیای توست که خودت به تن خودت دوخته ای» چه خاکی بر سرتان می ریزید!!!؟؟؟ ممکن است خدای مهربان شما را به خاطر سلام و احوال پرسی و بگو بخند با همکار نامحرم تان به بهانه روابط اجتماعی بالا در آتش نیاندازد و قطعا نیز این کار را نخواهد کرد، ولی اگر روز قیامت وارد بهشت شدید و غذایی به شما دادند که در آن تکه های مدفوع بود و ناله کردی که خدایا چرا در غذای بهشتی من تکه های مدفوع است؟ و ندا رسید که «این مدفوع و نجاست متعلق به همان نامحرمی است که در دنیا با لذت و با حرص تناول می کردی پس اکنون نیز که چشمانت باز شده با لذت میل کن» چه خاکی بر سرتان خواهید ریخت؟؟!! آیا وقت آن نرسیده دست از اطاعت نفس اماره برداریم و با توسل به آیه «یرید الله لیذهب عنکم الرجس و یطهرکم تطهیرا» از تمام نجاست ها دوری کرده و خود و جامعه امام زمان را پاک کنید؟ آیا وقت آن نرسیده که به رفتارهای ناپاک و نجس نهیب بزنید که «انی بریء منکم»؟ آیا وقت آن نرسیده دست از عمل به آنچه مردم می خواهند برداشته و به عمل به آنچه خدا می خواهد بپردازیم؟ آیا وقت آن نرسیده که به جای مقصر دانستن زمین و آسمان در بارش بلاها بر سرتان و بر سر جامعه یک بار بگویید «لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین»؟
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد مغـیث

[TD][/TD]


nevisande;1023033 نوشت:
صحبتی امروزی و با نگاه انصاف درباره نقش اجتماعی زنان در جامعه اسلامی

خَیْرُ لِلْنِّساءِ اَنْ لا یَرَیْنَ الرِّجالَ وَ لا یَراهُنَّ الرِّجالُ

بررسی سندی و دلالی حدیث فوق در این تاپیک توسط کارشناس محترم ارائه شده است:

بررسی سند و دلالت حدیث: «بهترین کار برای زنان آن است که مردی را نبیند و مردی او را نبیند»

تفسیرهای زیادی از این حدیث شده و هر کسی به نوعی سعی کرده این حدیث را در کنار نقش اجتماعی زنان قرار بدهد. بعضی گفته اند زنان می توانند در محیطی جدا از مردان کار کنند. برخی گفته اند این حدیث معنی دیگری دارد و حضرت زینب را مثال می زنند که در مقابل یزید و مردم کوفه سخنرانی کرد. برخی به طور کامل در درست بودن این حدیث شک می کنند. برخی هم سعی می کنند با ساختن احادیث جعلی در مورد حضرت فاطمه زهرا جوی ایجاد کنند که حضرت زهرا هم لباسش چادر نبود و آرایش می کرد و با صحابه مرد پیامبر صحبت می کرد و امثال این حرف ها.
بیایید کمی کلاه های خود را با رعایت انصاف قاضی کرده و با در نظر گرفتن بعضی احادیث دیگر در معنی و چگونگی عمل به این حدیث بیاندیشیم.
این حدیث جزو احادیث معتبر است و در ادامه آن پیامبر حضرت «فاطمه زهرا را پاره جگر خود نامید».

با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات؛ از اینکه با ما همراه هستید سپاسگزارم.


دوست عزیز و همراه گرامی، پاسخ شما با توجه به نقطه نظراتتان در دو قسمت ارائه میگردد.

نقل حدیث چنین است:

«روزی خاتم پیامبران (صلی الله علیه و آله)، در جمع مسلمانان سؤال کرد: مرا خبر دهید که بهترین چیز برای زنان کدام است؟ [بسیاری از حاضران جواب‌هایی دادند که مورد تأیید قرار نگرفت تا اینکه] حضرت زهرا (علیها‌السلام) عرض کردند: (خَیْرُ لِلْنِّساءِ اَنْ لا یَرَیْنَ الرِّجالَ وَ لا یَراهُنَّ الرِّجالُ) بهترین چیز برای زنان آن است که مردی را نبینند و مردی هم آنان را نبیند .
جواب صحیح فاطمه زهرا (علیها السلام ) پس از ناتوانی حاضران، چنان پیامبر(صلی الله علیه و آله) را به وجد آورد که فرمود:
« فاطمه پاره تن من است.» (1)
در مورد این روایت نکاتی مورد توجه است که خدمت شما عرض میکنم:
اول: این روایت از لحاظ سندی بطور مرسل نقل گردیده و سلسله راویان آن معلوم نیست.در ضمن در کتب حدیثی اربعه نیز ثبت نشده است. (2) و برخی از علما حکم این حدیث را اخلاقی میدانند.(3)
دوم: این روایت از هیچ حکم الزامی بر فعل یا ترک خبر نمی دهد، بلکه ناظر به فضیلتی استحبابی است.
سوم: به نظر میرسد این حدیث پیام متعالی صحیح و بلندی دارد که حفظ حریم و دوری از اختلاط و روابط فساد زاست و این پیام در احادیث فراوان دیگری نیز تکرار شده است.
چهارم: خیریت و افضلیت مطرح شده در این حدیث، نسبی و غالبی است یعنی در غالب اوقات و بیشتر در برخوردها و فعالیتها بهتر است زن طوری رفتار و عمل نماید که با مردی مواجه نشود، مردی هم با او مواجه نگردد. در بسیاری از محیط های اجتماعی، آموزشی، خدماتی، سیاسی و اداری؛ زن میتواند و شایسته است از اختلاط و همنشینی و گفتگوی صمیمی با مردان خودداری ورزد و از این موارد غیر ضروری فتنه انگیز اجتناب کند. اما مواردی هست که مواجه شدن زن با مرد و سخن گفتن با وی لازم و ضرورری است مانند میدان کسب علم زنان از مردانی که همرتبه علمی آنان در بین زنان یافت نمیشود و برعکس. یا مواجه شدن برای امربه معروف و نهی از منکرف سفارش به حق، صبر و... ترک چنین مواردی نه تنها خیریت و افضلیت ندارد بلکه مذموم است و از شمول حدیث خارج میباشد.
پنجم: سخن حضرت در مورد فضیلت خودداری از دیدن مردان و دیده شدن توسط آنان ناظر به دیدن و دیده شدن غالب افراد است که دیدارها و ملاقات هایشان با شائبه گناه و فساد همراه است. بهتر آن است که حتی الامکان از این ملاقات ها و گفتگوها احتراز شود. اما اگر زنانی محترمانه و با حفظ کرامت در اجتماع ظاهر شوند و به انجام اعمال مفید اجتماعی بپردازند، اگرچه لازمه چنین حضوری دیدن و دیده شدن توسط مردان بیگانه است اما حضور بهتر از خودداری از آن است.
از سوی دیگر توجه شما را به این نکته جلب مینمایم که زنان پیامبر(صلی الله علیه و آله) با مردان دیگر مواجه میشدند، قرآن نیز آنها را نهی نکرد بلکه آداب رفتار محترمانه را به آنها آموخت.
همچنین صحابه بزگواری چون سلمان فارسی، ابوذر غفاری و جابر بن عبدالله انصاری خدمت حضرت زهرا(علیها السلام) می رسیدند و از ایشان علم می آموختند، حتی سلمان در کارهای منزل به حضرت یاری میرساندند.

پی نوشت ها:

1. بحار الانوار، ج43، ص92.
2. موسوعة الامام الخویی، ج32، ص39.
3. نظام النکاح فی الشریعه الاسلامیة الغراء، جعفر سبحانی، ج1،ص61.


nevisande;1023033 نوشت:
ولی اگر در قیامت به بهشت رفتید و در آنجا لباس مندرس و کثیفی به تن داشتید و اعتراض کردید که خدایا همه اهل بهشت لباس زیبا دارند و من لباس کثیف و مندرس و من شرم دارم در میان آن ها ظاهر شوم و ندا رسید که «این لباس مندرس و ناپاک عفت و حیای توست که خودت به تن خودت دوخته ای» چه خاکی بر سرتان می ریزید!!!؟؟؟ ممکن است خدای مهربان شما را به خاطر سلام و احوال پرسی و بگو بخند با همکار نامحرم تان به بهانه روابط اجتماعی بالا در آتش نیاندازد و قطعا نیز این کار را نخواهد کرد، ولی اگر روز قیامت وارد بهشت شدید و غذایی به شما دادند که در آن تکه های مدفوع بود و ناله کردی که خدایا چرا در غذای بهشتی من تکه های مدفوع است؟ و ندا رسید که «این مدفوع و نجاست متعلق به همان نامحرمی است که در دنیا با لذت و با حرص تناول می کردی پس اکنون نیز که چشمانت باز شده با لذت میل کن» چه خاکی بر سرتان خواهید ریخت؟؟!! آیا وقت آن نرسیده دست از اطاعت نفس اماره برداریم و با توسل به آیه «یرید الله لیذهب عنکم الرجس و یطهرکم تطهیرا» از تمام نجاست ها دوری کرده و خود و جامعه امام زمان را پاک کنید؟ آیا وقت آن نرسیده که به رفتارهای ناپاک و نجس نهیب بزنید که «انی بریء منکم»؟ آیا وقت آن نرسیده دست از عمل به آنچه مردم می خواهند برداشته و به عمل به آنچه خدا می خواهد بپردازیم؟ آیا وقت آن نرسیده که به جای مقصر دانستن زمین و آسمان در بارش بلاها بر سرتان و بر سر جامعه یک بار بگویید «لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین»؟

و اما قسمت دوم پاسخ شما:

دلیل بر مدعای قسمت پایانی سخن شما چیست؟ اگر بر فرض دلیلی داشته باشید پاسخ شما یطور مختصر اینگونه است:
یکی از نعمتهای بهشت، خوردنیهایی است که خداوند برای بهشتیان فراهم نموده است. قرآن کریم بعضی از ویژگی های خوراکی های بهشتی را بیان نموده است؛ جهنمیان به خوردنی های بهشت طمع می ورزند. در سوره اعراف آیه 50 میفرماید:

(وَنَادَىٰ أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِيضُوا عَلَيْنَا مِنَ الْمَاءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ ۚ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى الْكَافِرِينَ).

در تفسیر نمونه (1) جمله مما رزقکم الله ( ازآنچه خدا به شما روزی داده) که تعبیری است سربسته و توام با یک نوع ابهام، نشان میدهد که حتی دوزخیان نمیتوانند از ماهیت و انواع نعمتهای بهشتی آگاه شوند.
و نیز در آیه 62 سوره مریم میفرماید: (لَّا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا إِلَّا سَلَامًا ۖ وَلَهُمْ رِزْقُهُمْ فِيهَا بُكْرَةً وَعَشِيًّا).
در بهشت هرگز گفتار لغو و بیهوده ای نمیشنوند و جز سلام در آنجا سخنی نیست و هر صبح و شام، روزی آنان در بهشت مقرر است.
و در آیات 20 و 21 سوره واقعه میفرماید: (وَ فاكِهَةٍ مِمَّا يَتَخَيَّرُونَ وَ لَحْمِ طَيْرٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ).
و همواره از انواع میوه ها و گوشتها از هر نوع که بخواهند در اختیارشان میگذاریم. تعبیر " مما یشتهون" (از آنچه بخواهند) نشان میدهد که بهشتیان در انتخاب نوع و کمیت و کیفیت خوراکی های بهشتی کاملا آزادند و هر آنچه بخواهند از حلال و طیب در اختیار دارند.

لذا دوست عزیز طبق آیات قرآن که دلالت بر پاکی بهشت و نعمتهای آن میکند سخن شما مبنی بر وجود مدفوع در غذای بهشتی دور از صواب و مخالف نص صریح قرآن کریم است.

پی نوشت:
1. تفسیر نمونه، ج6،ص193.

در پناه قرآن موید و منصور باشید

مغیث;1023443 نوشت:
جواب صحیح فاطمه زهرا (علیها السلام ) پس از ناتوانی حاضران، چنان پیامبر(صلی الله علیه و آله) را به وجد آورد که فرمود:
« فاطمه پاره تن من است.» (1)

مغیث;1023443 نوشت:
این روایت از لحاظ سندی بطور مرسل نقل گردیده و سلسله راویان آن معلوم نیست.در ضمن در کتب حدیثی اربعه نیز ثبت نشده است. (2) و برخی از علما حکم این حدیث را اخلاقی میدانند.(3)

سلام

با توجه به اینکه فرمودید روایت مرسل هست .پس این گفته پیامبر که فاطمه پاره تن من است هم مرسل هست؟

مغیث;1023443 نوشت:
«روزی خاتم پیامبران (صلی الله علیه و آله)، در جمع مسلمانان سؤال کرد: مرا خبر دهید که بهترین چیز برای زنان کدام است؟ [بسیاری از حاضران جواب‌هایی دادند که مورد تأیید قرار نگرفت تا اینکه] حضرت زهرا (علیها‌السلام) عرض کردند: (خَیْرُ لِلْنِّساءِ اَنْ لا یَرَیْنَ الرِّجالَ وَ لا یَراهُنَّ الرِّجالُ) بهترین چیز برای زنان آن است که مردی را نبینند و مردی هم آنان را نبیند .
جواب صحیح فاطمه زهرا (علیها السلام ) پس از ناتوانی حاضران، چنان پیامبر(صلی الله علیه و آله) را به وجد آورد که فرمود:
« فاطمه پاره تن من است.»

بی ادعا;1023533 نوشت:
سلام

با توجه به اینکه فرمودید روایت مرسل هست .پس این گفته پیامبر که فاطمه پاره تن من است هم مرسل هست؟

باسلام.

در مرسل بودن قسمت اول روایت که می فرماید: (خَیْرُ لِلْنِّساءِ اَنْ لا یَرَیْنَ الرِّجالَ وَ لا یَراهُنَّ الرِّجالُ

اختلافی نیست، اما این موضوع خللی به عبارت آخر روایت که می فرماید: ( فاطمه بضعه منی) وارد نمیکند چرا که این عبارت دوم روایت منحصرا در این حدیث ذکر نشده و در فضایل حضرت صدیقه کبری (سلام الله علیها) باید دانست که این عبارت با همین الفاظ ضمن روایات متعددی ذکر شده است به حدی که می توان ادعا کرد این عبارت دارای «تواتر لفظی» است. قابل توجه است که روایاتی که در بردارنده این عبارت هستند مختلفند؛ یعنی اینگونه نیست که این عبارت تنها به یک مناسبت و یا تنها با یک سلسله سند ذکر شده باشد. بلکه به مناسبت های مختلف با اسناد مختلف در کتب روایی شیعه آمده است. برای نمونه:


  • کتاب سلیم بن قیس هلالی، ج2، ص869
  • تفسیر فرات کوفی، ص20
  • جعفریات، ص95
  • امالی شیخ صدوق، ص104
  • امالی شیخ مفید، ص260
  • امالی شیخ طوسی، ص24

از سوی دیگر، این عبارت علاوه بر «تواتر لفظی» دارای «تواتر معنوی» است. یعنی روایاتی با این مضمون که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فاطمه زهرا را بسیار گرامی می داشت و خشمگین شدن او را موجب خشمگینی خود و خدای متعال می دانست، بسیار است.

یکی از مهم ترین پشتوانه های تواتر این روایت این است که با وجود اینکه این عبارت از فضایل اهل بیت (علیهم السلام ) محسوب می شود، نه تنها در کتب شیعه مذکور است، بلکه در کتب معتبر اهل سنت از جمله صحیح بخاری نیز موجود می باشد.

اما این که چرا این روایت در کتب اربعه معتبر شیعه ذکر نشده، چون روش صاحبان کتب اربعه حدیثی بیشتر بر گردآوری احادیث فقهی بوده نه احادیث اعتقادی. از جمله قابل توجه است که شیخ صدوق (نگارنده من لایحضر) و شیخ طوسی (نگارنده تهذیب و استبصار) این روایت را در سایر کتب خود ذکر کرده اند. به طور کلی مرسل بودن یک روایت علت إعراض صاحبان کتب اربعه از این روایت و سایر روایات دیگر نیست. همانگونه که وجود هر روایت در کتب اربعه به معنای متصل بودن سند آن نیست. چه آنکه روایات زیادی در این کتب به صورت مرسل آمده است.

nevisande;1023033 نوشت:
بهترین کار برای زنان آن است که مردی را نبیند و مردی او را نبیند

سلام به همه
آنچه که بیشتر از همه به اسلام یا هر آئین و اعتقادی که هدفش رسیدن به حق و حقیقت است
(با چشم پوشی از اختلافات این عقاید با اسلام) ضربه زده بی‌شک دو چیز است

(( افراط و تفریط ))

نه این صحیح است که مردها بخواهند به عنوان جنس برتر برای زنان تصمیم بگیرند و آنها را کوچکتر از خود بشمارند
نه این درست است که به اسم حقوق زن، راه را برای عقاید شبه فمنیسم باز کرد

نه این درست است که زن در خانه حبس شود و به اسم غیرت و دین، او را از حقوق صددرصدی یک انسان محروم کنیم
نه این درست است که به اسم آزادی و دموکراسی، زنها مدام در بیرون از خانه باشند و لباسشان هر روز آب برود


نه این صحیح است که به زن بگوئیم حق نداری حقوقت را مطالبه کنی
نه این صحیح است که به اسم دفاع از زنان، مردها را از حقوقشان محروم کنیم


نه این درست است که اجازهء فعالیت‌های اجتماعی، ورزشی و هنری را از زنان سلب کنیم
نه این صحیح است که زنان تمام هدف زندگیشان فقط رقابت با مردها باشد آن هم به هر قیمتی

[="Times New Roman"][="Black"]

Reza-D;1023628 نوشت:

نه این صحیح است که مردها بخواهند به عنوان جنس برتر برای زنان تصمیم بگیرند و آنها را کوچکتر از خود بشمارند


احسنت بر شما
واقعا خوشحالم که مردان روشنفکری مانند شما در سایت حضور دارند که جایگاه والای زن را به خوبی میشناسند
Reza-D;1023628 نوشت:

نه این درست است که به اسم حقوق زن، راه را برای عقاید شبه فمنیسم باز کرد

برای شما متاسفم که برابری زن و مرد را یک عمل قبیح قلمداد میکنید

اینکه زنان فقط حقوق خودشان را می خواهند توقع زیادی است ؟

Reza-D;1023628 نوشت:

نه این درست است که زن در خانه حبس شود و به اسم غیرت و دین، او را از حقوق صددرصدی یک انسان محروم کنیم


از اینکه خداوند به بنده توفیق داد تا با مرد خردمند و آزاد اندیشی مانند شما آشنا بشوم خدارا هزار مرتبه شکر میکنم

واقعا که غیرت و مردانگی به حبس کردن زنان نیست و زنها باید آزاد باشند

Reza-D;1023628 نوشت:

نه این درست است که به اسم آزادی و دموکراسی، زنها مدام در بیرون از خانه باشند و لباسشان هر روز آب برود


معرفی میکنم. رضا دودانگه. متخصص فراری دادن مردم از اسلام
ننگ بر شما و تفکر شما
همین افراد متحجر و تندرویی مانند شما هستند که مردم را از دین اسلام فراری می دهند

و به دنبال زندانی کردن زنها در خانه هستند و تفکر شما هم از همان اعراب جاهلی نشات میگیرد که دختران را زنده به گور میکردند

Reza-D;1023628 نوشت:

نه این صحیح است که به زن بگوئیم حق نداری حقوقت را مطالبه کنی

خوشبحال همسر شما که چنین مردی منصف و متفکری دارد

همیشه از پست های شما خوشم می آمد و لذت می بردم از اینکه همیشه انصاف را رعایت میکنید

Reza-D;1023628 نوشت:

نه این صحیح است که به اسم دفاع از زنان، مردها را از حقوقشان محروم کنیم


آقا رضا چند وقته خیلی تغییر کردید و دارید از راه راست منحرف میشید

متاسفم که شخصیت منحرف و پلید شما رو دیر شناختم

Reza-D;1023628 نوشت:

نه این درست است که اجازهء فعالیت‌های اجتماعی، ورزشی و هنری را از زنان سلب کنیم


تا وقتی انسان های جنتلمنی مثل شما در ایران هستند هنوز جای امیدواری هست

که زنها هم بالاخره بتوانند به درصد از حقوق طبیعی و خدادای شان برسند

Reza-D;1023628 نوشت:

نه این صحیح است که زنان تمام هدف زندگیشان فقط رقابت با مردها باشد آن هم به هر قیمتی

زنها هیچ رقابتی با مردان ندارند و فقط حقوق خودشان را می خواهند

حقوق طبیعی و عادی و جزیی و پیش پا افتاده زنان شامل تمام مواردی می شود که زنان تعیین میکنند

و حقوق هر زن را خودش می تواند به صورت سفارشی تعیین کند و ممکن است با زنان دیگر متفاوت باشد

من فکر میکنم شما قبلا عضو ساواک بودید و بعد از انقلاب تغییر چهره دادید

چون به شدت به دنبال حبس و شکنجه و لگدمال کردن حقوق زنان هستید

و همیشه زن را ابزاری برای برطرف کردن نیاز های مرد می دیدید

برای شما متاسفم و شما را نخواهم بخشید

[SPOILER]
آنچه مطالعه کردید چهره حقیقی برخی خانم های سایت و خانم های خارج از سایت است:khandeh!:
[/SPOILER][/]

Im_Masoud.Freeman;1023751 نوشت:
احسنت بر شما
واقعا خوشحالم که مردان روشنفکری مانند شما در سایت حضور دارند که جایگاه والای زن را به خوبی میشناسند

Im_Masoud.Freeman;1023751 نوشت:
متاسفم که شخصیت منحرف و پلید شما رو دیر شناختم

سلام مسعود عزیز
تشکر بابت این پست عالی؛ بهتر از این نمیشد این موضوع را شرح داد گل

متاسفانه دروغ‌های شیرین فریبنده؛ برای برخی از خانمها بسیار جذاب‌تر است از حقیقتی که به مذاق آنها خوش نیاید

مغیث;1023443 نوشت:


با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات؛ از اینکه با ما همراه هستید سپاسگزارم.

دوست عزیز و همراه گرامی، پاسخ شما با توجه به نقطه نظراتتان در دو قسمت ارائه میگردد.

نقل حدیث چنین است:

«روزی خاتم پیامبران (صلی الله علیه و آله)، در جمع مسلمانان سؤال کرد: مرا خبر دهید که بهترین چیز برای زنان کدام است؟ [بسیاری از حاضران جواب‌هایی دادند که مورد تأیید قرار نگرفت تا اینکه] حضرت زهرا (علیها‌السلام) عرض کردند: (خَیْرُ لِلْنِّساءِ اَنْ لا یَرَیْنَ الرِّجالَ وَ لا یَراهُنَّ الرِّجالُ) بهترین چیز برای زنان آن است که مردی را نبینند و مردی هم آنان را نبیند .
جواب صحیح فاطمه زهرا (علیها السلام ) پس از ناتوانی حاضران، چنان پیامبر(صلی الله علیه و آله) را به وجد آورد که فرمود:
« فاطمه پاره تن من است.» (1)
در مورد این روایت نکاتی مورد توجه است که خدمت شما عرض میکنم:
اول: این روایت از لحاظ سندی بطور مرسل نقل گردیده و سلسله راویان آن معلوم نیست.در ضمن در کتب حدیثی اربعه نیز ثبت نشده است. (2) و برخی از علما حکم این حدیث را اخلاقی میدانند.(3)
دوم: این روایت از هیچ حکم الزامی بر فعل یا ترک خبر نمی دهد، بلکه ناظر به فضیلتی استحبابی است.
سوم: به نظر میرسد این حدیث پیام متعالی صحیح و بلندی دارد که حفظ حریم و دوری از اختلاط و روابط فساد زاست و این پیام در احادیث فراوان دیگری نیز تکرار شده است.
چهارم: خیریت و افضلیت مطرح شده در این حدیث، نسبی و غالبی است یعنی در غالب اوقات و بیشتر در برخوردها و فعالیتها بهتر است زن طوری رفتار و عمل نماید که با مردی مواجه نشود، مردی هم با او مواجه نگردد. در بسیاری از محیط های اجتماعی، آموزشی، خدماتی، سیاسی و اداری؛ زن میتواند و شایسته است از اختلاط و همنشینی و گفتگوی صمیمی با مردان خودداری ورزد و از این موارد غیر ضروری فتنه انگیز اجتناب کند. اما مواردی هست که مواجه شدن زن با مرد و سخن گفتن با وی لازم و ضرورری است مانند میدان کسب علم زنان از مردانی که همرتبه علمی آنان در بین زنان یافت نمیشود و برعکس. یا مواجه شدن برای امربه معروف و نهی از منکرف سفارش به حق، صبر و... ترک چنین مواردی نه تنها خیریت و افضلیت ندارد بلکه مذموم است و از شمول حدیث خارج میباشد.
پنجم: سخن حضرت در مورد فضیلت خودداری از دیدن مردان و دیده شدن توسط آنان ناظر به دیدن و دیده شدن غالب افراد است که دیدارها و ملاقات هایشان با شائبه گناه و فساد همراه است. بهتر آن است که حتی الامکان از این ملاقات ها و گفتگوها احتراز شود. اما اگر زنانی محترمانه و با حفظ کرامت در اجتماع ظاهر شوند و به انجام اعمال مفید اجتماعی بپردازند، اگرچه لازمه چنین حضوری دیدن و دیده شدن توسط مردان بیگانه است اما حضور بهتر از خودداری از آن است.
از سوی دیگر توجه شما را به این نکته جلب مینمایم که زنان پیامبر(صلی الله علیه و آله) با مردان دیگر مواجه میشدند، قرآن نیز آنها را نهی نکرد بلکه آداب رفتار محترمانه را به آنها آموخت.
همچنین صحابه بزگواری چون سلمان فارسی، ابوذر غفاری و جابر بن عبدالله انصاری خدمت حضرت زهرا(علیها السلام) می رسیدند و از ایشان علم می آموختند، حتی سلمان در کارهای منزل به حضرت یاری میرساندند.

پی نوشت ها:

1. بحار الانوار، ج43، ص92.
2. موسوعة الامام الخویی، ج32، ص39.
3. نظام النکاح فی الشریعه الاسلامیة الغراء، جعفر سبحانی، ج1،ص61.

سلام ممنون. خیلی جامع و کامل بود، من بخشهاییش رو نمیدانستم.

[=arial]با سلام

هیچ کدام از آیات بیان شده نمی تواند منکر این حقیقت باشد که عذاب آخرت عین عمل ما در دنیا و نتیجه مستقیم آن است.
با هیچ عقل و منطق و با عدل خداوند سازگار نیست که عده ای علی رغم اعمال خوبی که مرتکب شده اند به دلیل برخی اعمال زشت خود در آتش جهنم افکنده شوند و یا عده ای علی رغم رفتارهای زشت و ناپسند خود به خاطر برخی اعمال خوب خود به بهشت و نعمت بی پایان راه یابند.

آیه [=arial]
(وَنَادَىٰ أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِيضُوا عَلَيْنَا مِنَ الْمَاءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ ۚ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى الْكَافِرِينَ).
تنها اشاره به این دارد که نعمت بهشت بر کافران حرام است. ولی کسی که با نامحرم بگو و بخند کرده و حرص خوردن نجاست در دنیا دارد کافر نیست و بر عکس بسیاری از ایشان ادعای ایمان و دین و مذهب و رعایت واجبات و نذر و نذورات هم دارند!

با توجه به متن صریح قران و نظر تمامی علما بهشت و نعمات آن دارای سطح های مختلفی است. آیه 62 سوره مریم : (لَّا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا إِلَّا سَلَامًا ۖ وَلَهُمْ رِزْقُهُمْ فِيهَا بُكْرَةً وَعَشِيًّا). هیچ تناقضی با وجود سطوح دیگری از بهشت که در آن لغو و کاستی رزق باشد ندارد و مختص بندگان بسیار پاک خداست که در سطحی از نعمات بهشتی هستند که در آن هیچ لغو و بی هوده ای نمی شنوند!

همین مساله در مورد آیات 20 و 21 سوره واقعه : (وَ فاكِهَةٍ مِمَّا يَتَخَيَّرُونَ وَ لَحْمِ طَيْرٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ). نیز صدق می کند. و باز هم با مشاهده نتیجه مستقیم اعمال در آخرت تناقضی ندارد.

«لا تَعْتَذِرُوا الْیَوْمَ إِنَّما تُجْزَوْنَ ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»: (التحریم: 7) این آیه بیان می کند که امروز (قیامت) هر عذابی ببینید نتیجه مستقیم و عین عمل شماست.
فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ ، وَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرّاً يَرَهُ‏
بیان می کند که امکان ندارد که شما عمل ناپسندی انجام دهید حتی اگر ذره ای باشد و نتیجه آن را نبینید.

«ثُمَّ تُوَفَّى کُلُّ نَفْسٍ ما کَسَبَتْ» الآیة: (البقره: 281) بیان می کند که انسان هر عملی که انجام داده همان را عینا خواهد دید. «یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ»: (آل عمران: 30) این آیه می گوید انسان هر نوع عمل بدی انجام دهد را خواهد دید.

پس به نظر شما آیه «ما یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ» که در مورد خوردن مال یتیم است به این معنی است که اگر کسی تمام عمر کار خیر کرده و در این میان کمی از مال یتیم بخورد یا به بهشت خواهد رفت و علی رغم آتشی که خورده هیچ لغوی نخواهد شنید و جز میوه های بهشتی نخواهد خورد و یا علی رغم تمام عمر خود که در خیر گذرانده با سر به جهنم افکنده خواهد شد و چون کافران نعمت بهشتی بر او حرام می شود؟ و یا شاید خواهید گفت به گوشه جهنم منتقل می شود که نسوزد و تنها در دلش آتش می گیرد و بعد که پاک شد به بهشت می رود؟

چگونه است که زن یا مردی که با نهایت حرص و لذت به خوردن نجاست مردان در دنیا مشغول است در آن دنیا به خاطر این عمل با او همچون کافران برخورد شود و یا بر خلاف گفته خدا عین عمل خود که خوردن نجاست و مدفوع مردان است را نبیند؟

از خدا بترسید و با گرفتن ژست کارشناس مذهبی از بیدار شدن بندگان خدا جلوگیری نکنید که این کار مصداق صد عن سبیل الله و به انحراف کشیدن جامعه اسلامی است.

بسیار متاسفم برای کارشناسان مذهبی که اصل حدیث بدین محکمی را زیر سوال می برند و بعد حرف ها و شایعاتی را نقل می کنند که حتی هیچ منبعی به محکمی منبع اصل حدیث هم ندارند!!!

وقتی صحبت از حدیث (خَیْرُ لِلْنِّساءِ اَنْ لا یَرَیْنَ الرِّجالَ وَ لا یَراهُنَّ الرِّجالُ) می شود، جواب نفس اماره ما این است کهاین روایت از لحاظ سندی بطور مرسل نقل گردیده و سلسله راویان آن معلوم نیست!!! ولی وقتی صحبت از تهمت زدن به حضرت زهرا می شود که (صحابه بزگواری چون سلمان فارسی، ابوذر غفاری و جابر بن عبدالله انصاری خدمت حضرت زهرا(علیها السلام) می رسیدند و از ایشان علم می آموختند، حتی سلمان در کارهای منزل به حضرت یاری میرساندند) هیچ منبعی برای آن ذکر نمی شود و سلسله راویان آن مورد بررسی قرار نمی گیرد!!!

وای بر ما که تنها مرجع تقلیدمان نفس اماره ماست که می خواهیم جامعه رو به فحشا برود تا مبادا چندین رابطه کثیفی که داشتیم از بین نرود و زنان از ناپاکی اعمال زشت ما مردان آگاه و روشن نشوند!

بدانید و آگاه باشید که «کسانى که دوست دارند زشتی‌ها در میان مردم با ایمان شیوع یابد، عذاب دردناکى براى آنان در دنیا و آخرت است و خداوند مى‌داند و شما نمى‌دانید» (سوره نور آیه 19)

بالفرض هم که حضرت سلمان به حضور حضرت زهرا رسید و حضرت دعای دفع تب را به وی آموخت که در این حدیث بسیار شک بیشتری است تا در حدیث (خَیْرُ لِلْنِّساءِ اَنْ لا یَرَیْنَ الرِّجالَ وَ لا یَراهُنَّ الرِّجالُ). چشمان کور خود را باز کنید و به چند سوال زیر با انصاف پاسخ دهید:

1- چگونه ممکن است حضرت زهرا حرف از فضیلت و عمل مستحبی ای بزند که خود آن را رعایت نکند؟!!
2- چگونه ممکن است حضرت زهرا که از مقابل نابینایی برخواست و گفت او بوی من را می شنود در انجام کارهای خانه با سلمان فارسی همراهی کند!!؟؟
3- چطور است که سلسله راویان اصل حدیث را چک می کنید که آن را زیر سوال ببرید ولی مثال های نقضی می زنید که هیچ در اعتبار آن ها اعتمادی نیست؟!!
4- بالفرض که چنین باشد. آموزش یک دعای تب از زنی به پاکی حضرت زهرا به مردی به پاکی سلمان فارسی چه ارتباطی به شما دارد که جز نجاست و نفس اماره در ارتباط با زنان به هیچ چیز دیگری نمی اندیشید؟ شما سلمان فارسی باشید و بعد از زنان پاک دعای رفع تب بیاموزید!! چرا با ژست های کارشناس مذهبی می خواهید فحشا را در جامعه رواج دهید؟ چرا نمی گذارید مردم با چشم باز و با انصاف خود متنی را بخوانند شاید تعداد کمی از آن ها بیدار شده و دست از ناپاکی ها بردارند؟ چه منفعتی در روابط باز تمامی زنان با شما هست که با هر وسیله ای می خواهید به آن دست یابید؟

بدانید و آگاه باشید که «کسانى که دوست دارند زشتی‌ها در میان مردم با ایمان شیوع یابد، عذاب دردناکى براى آنان در دنیا و آخرت است و خداوند مى‌داند و شما نمى‌دانید» (سوره نور آیه 19)

اگر نمی دانید لااقل بگوییید نمی دانیم و از خدا بترسید

nevisande;1023033 نوشت:
لی اگر روز قیامت وارد بهشت شدید و غذایی به شما دادند که در آن تکه های مدفوع بود و ناله کردی که خدایا چرا در غذای بهشتی من تکه های مدفوع است؟ و ندا رسید که «این مدفوع و نجاست متعلق به همان نامحرمی است که در دنیا با لذت و با حرص تناول می کردی پس اکنون نیز که چشمانت باز شده با لذت میل کن» چه خاکی بر سرتان خواهید ریخت؟؟!!

پناه بر خدا از این توصیفات سخیف و دور از واقع از بهشت
هرگز هیچ پلیدی در بهشت راه ندارد، و غذای بهشتیان پاک پاک است، هیچ ایه قران، یا روایت یا دلیل عقلی بر این مدعا وجود ندارد
ایا به خدا و بهشتش نسبتی می دهید که بدان علم ندارید؟

[=eshiatrad_ttf]ولا تقولوا علی الله الا الحق

nevisande;1023033 نوشت:
شاید خدا آنقدر مهربان باشد که زنی را به خاطر محجبه نبودن در آتش نیاندازد، و قطعا این کار را نخواهد کرد،

این قطعیت را از کدام ایه یا روایت به دست اوردید؟!

یا من رزقنی و ربانی;1024115 نوشت:
این قطعیت را از کدام ایه یا روایت به دست اوردید؟!

شما عدم قطعیت را از کدام ایه و روایت بدست اورده اید ؟

بله به قول دوست عزیز دیگری شما این عدم قطعیت را از کدام آیه استنباط می کنید. حال که قطعا را در جمله بنده قرمز کردید کلمه شاید را هم در آن قرمز می کردید!!!

در ضمن بسیاری از آیات قران به این اشاره می کنند که مجازات عین عمل و متناسب با آن است و آتش عذاب کافران و کسانی است که با خدا دشمنی کرده و یا سد راه مومنان به راه خیر می شوند نه عذاب زنی که محجبه نباشد و یا یا نامحرم ارتباطات نامناسب داشته باشد.

به عنوان مثال در آیه ای به این اشاره شده که خوردن مال یتیم عین خوردن آتش است.

من تنها برای روشن شدن ذهن و بیدار شدن وجدان خواننده از عبارت بهشت استفاده کردم وگرنه چه کسی گفته که در روز قیامت شما یا قطعا به بهشت می روید و در آن جا و در هر درجه ای باشید هیچ چیز بدی نخواهید دید و یا قطعا به جهنم می روید و در آن جا با هر درجه ای حتما در آتش خواهید سوخت؟

مگر نه این که خدا در آیه ای مثال زده که غیبت کردن مانند خوردن گوشت برادر مرده شماست؟ آیا غیر از این است که در روز قیامت که چشم باطن شما روشن شد به شما وحی می شود که این جسد همان است که در دنیا گوشت تن او را خوردی پس حالا نیز از آن تناول کن؟

از هر انسان پاکی بپرسید که مثل خوردن مال حرام چیست تا به شما بگویند مثل آن مانند خوردن چیزی پلید و کثیف و یا آتش است.

از هر انسان پاکی بپرسید که مثل حرفهای ناپاک و غیر ضروری و از روی هوس زدن با نامحرم چیست تا به شما بگویند انگار دارد مدفوع او را با لذت می خورد.

چشمان خود را باز کنید و انقدر آیات و احادیث را به نفع نفس خود تفسیر به رای نکنید و از مثقال ذره اعمال پلید خود بترسید و آن ها را ترک کنید و با خود حساب و کتاب نکنید که چون اعمال خوب زیادی انجام داده اید حتما به بهشت می روید و آن جا هم همه چیز برای شما خوب است!!

من یعمل مثقال ذره شر یره و من یعمل مثقال ذره خیر یره

یا من رزقنی و ربانی;1024113 نوشت:
پناه بر خدا از این توصیفات سخیف و دور از واقع از بهشت
هرگز هیچ پلیدی در بهشت راه ندارد، و غذای بهشتیان پاک پاک است، هیچ ایه قران، یا روایت یا دلیل عقلی بر این مدعا وجود ندارد
ایا به خدا و بهشتش نسبتی می دهید که بدان علم ندارید؟

[=eshiatrad_ttf]ولا تقولوا علی الله الا الحق

در ثانی شما مساله و موضوع اصلی بحث را رها کرده و فقط نگران این هستید که اگر در دنیا نجاست نامحرم را تناول کردید در آخرت خدای نکرده آن را تناول نکنید؟! خوب باشد ! اگر فکر می کنید برای این کار به جهنم می روید هر جور میل شماست! ولی به هر حال اصل مساله را نفی نمی توان کرد!

معلوم هست چی رو به چی دارید ، ربط میدید؟

**گلشن**;1024117 نوشت:
شما عدم قطعیت را از کدام ایه و روایت بدست اورده اید ؟

توجه داشته باشید که اولا عام نیاز به اثبات ندارد، بلکه وقتی کسی تخصیص می زند باید برای تخصیص زدنش سند ارائه کند
ثانیا به جز کسانی که بواسطه قران یا چهارده معصوم به ما گفته شده انها در بهشتند یا جهنم حق نداریم بگوییم فلانی در بهشت است حتما، یا حتما فلانی در جهنم است.
روایت هم داریم که نقل به مضمون می کنم

[=nassim-regular]سعد بن معاذ مرد بسیار خوبی بود که در جنگ خیبر زخمی و سپس شهید شد و پیامبر (ص) شخصا او را دفن نمود و در مراسم تشیع به احترامش با پای پیاده آمد و احترام زیادی به وی نمود تا جایی که مادر سعد بن معاذ گفت: گوارا باد بر تو بهشت. که پیامبر (ص) در پاسخ وی گفت: [=nassim-regular]چه حرفی بود که زدی[=nassim-regular] همین الان قبر او را فشار داد چون در منزل با زن و بچه اش بد اخلاق بوده است.


nevisande;1024126 نوشت:
در ثانی شما مساله و موضوع اصلی بحث را رها کرده و فقط نگران این هستید که اگر در دنیا نجاست نامحرم را تناول کردید در آخرت خدای نکرده آن را تناول نکنید؟!

نفستان عملتان را برایتان زینت داده، و زشتی ها را برایتان اراسته.وگرنه اینگونه به دور از ادب و تقوی سخن نمی گفتید.

استاد مغیث پاسخ و ادله کافی به شما ارائه کردند اما مسئله ان است که خود را غیورتر از معصومین میدانید!

nevisande;1024123 نوشت:
بله به قول دوست عزیز دیگری شما

او که با لفظ عزیز خطابش می کنید در مشخصاتش اعلام کرده که خانم است! اینگونه از غیرت دم میزنید که نامحرم را عزیز خطاب می کنید؟!

بهترین راه برای کوبیدن چیزی دفاع بد کردن از ان است همان که شما در حال انجامش هستید کوبیدن غیرت و حیا

مرسله بودن رو در مقام افتاء به عنوان تکلیف الزامی ، با مرسله بودن روایت در مقام اصل استحبابی و حمل آن بر اساس تساهل در سنن ، دو چیز کاملا متفاوته ،
و کسی که کمترین اطلاع از درایة الحدیث داشته باشه ، این طور وارد بحث نمیشه ،
حالا بدون هیچ تعصبی ، اگه دوست دارید وارد میدان بحث بشید ،بسم الله ، البته با قواعد علمی خودش ، و الا این همه نظر شخصی دادن بر اساس تعصب به ظاهر دینی کار هر کسی هست

nevisande;1023860 نوشت:
با هیچ عقل و منطق و با عدل خداوند سازگار نیست که عده ای علی رغم اعمال خوبی که مرتکب شده اند به دلیل برخی اعمال زشت خود در آتش جهنم افکنده شوند و یا عده ای علی رغم رفتارهای زشت و ناپسند خود به خاطر برخی اعمال خوب خود به بهشت و نعمت بی پایان راه یابند.

سلام به شماه همراه گرامی

بزرگوار، به نظر می رسه اگه به جای خدا تصمیم نگیریم برای ما بهتر باشه!!

خداوند صفاتی دارد به نام "رحمانیت" و "رحیمیت" .

شما از کجا مطمئنید کسی که علی رغم اعمال خوب به دلیل ارتکاب برخی اعمال زشت در آتش جهنم افکنده میشه؟! شاید خدا از فضلش همون برخی رو هم ببخشه. البته درباره همه این موضوع صدق نمیکنه ولی با این حال ما نمیتونیم در قضاوت و تصمیم خدا درباره بنده هاش اظهار نظر کنیم.

بذاریم خدا، خدایی کنه و ما اگه خیلی هنرمندیم بنده باشیم!

لطفا با این اطمینان خاطر از اطلاق تقسیم بهشت و جهنم و ورود بندگان به هریک از اینها صحبت نفرمایید این به نوعی دخالت در کار خداست.

nevisande;1023860 نوشت:
آیه
(وَنَادَىٰ أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِيضُوا عَلَيْنَا مِنَ الْمَاءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ ۚ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى الْكَافِرِينَ).
تنها اشاره به این دارد که نعمت بهشت بر کافران حرام است. ولی کسی که با نامحرم بگو و بخند کرده و حرص خوردن نجاست در دنیا دارد کافر نیست و بر عکس بسیاری از ایشان ادعای ایمان و دین و مذهب و رعایت واجبات و نذر و نذورات هم دارند!


در این آیه تاکید و روی سخن ما بر نعمتها و ارزاق بهشتی و پاکی آنها بود که شما آنها را زیر سوال برده بودید. و اشاره ای به اختصاص آن به کافر یا غیر کافر نکردیم.

و این اختصاص بحث جداگانه ای می طلبد که جای آن در این تاپیک نیست.

nevisande;1023860 نوشت:
پس به نظر شما آیه «ما یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ» که در مورد خوردن مال یتیم است به این معنی است که اگر کسی تمام عمر کار خیر کرده و در این میان کمی از مال یتیم بخورد یا به بهشت خواهد رفت و علی رغم آتشی که خورده هیچ لغوی نخواهد شنید و جز میوه های بهشتی نخواهد خورد و یا علی رغم تمام عمر خود که در خیر گذرانده با سر به جهنم افکنده خواهد شد و چون کافران نعمت بهشتی بر او حرام می شود؟ و یا شاید خواهید گفت به گوشه جهنم منتقل می شود که نسوزد و تنها در دلش آتش می گیرد و بعد که پاک شد به بهشت می رود؟

اگر کسی مال یتیم بخورد و بنا بر مجازات وی باشد ابتدا د رجهنم به حساب او رسیدگی می شود سپس به بهشت منتقل می شود ولی در بهشت غذای مدفوع دار به او نمی دهند!
اگر قرار باشد علاوه بر آتش چنین غذایی هم میل کند در جهنم است نه بهشت!

آیه قرآن می فرماید: " إِنَّ مَعَ العُسرِ يُسرًا" قطعا پس از سختی آسانی است.

هر گنهکاری که مستوجب عقاب باشد ابتدا در پیشگاه خداوند در جهنم حسابرسی می شود سپس به خاطر اعمال نیکش به بهشت منتقل شده و از نعمات پاک بهشتی متنعم می شود.

آیه تفسیر دارد توصیه می شود به تفاسیر مراجعه فرمایید.

nevisande;1023860 نوشت:
چگونه است که زن یا مردی که با نهایت حرص و لذت به خوردن نجاست مردان در دنیا مشغول است

استناد این تعبیر شما چیست که در پست ها مکررا تکرار میفرمایید؟!

nevisande;1023861 نوشت:
وقتی صحبت از حدیث (خَیْرُ لِلْنِّساءِ اَنْ لا یَرَیْنَ الرِّجالَ وَ لا یَراهُنَّ الرِّجالُ) می شود،

همانطور که ملاحظه می فرمایید، روایت نفرموده یوجب علی النساء بلکه فرموده: خیر للنساء.

یعنی حدیث کسی را الزام به این امر نمی کند، بله میفرماید برای زنان بهتر است به عبارتی یک پیشنهاد استحبابی از جنبه اخلاقی است نه واجب شرعی که اجبار باشد.

در پست های قبل نیز مفصلا توضیح داده شد که ما هم این سخن را می پذیریم که برای زنان بهتر است تنها در حد ضرورت با مردان نامحرم گفتگو و برخورد داشته باشند و از گفتگو و دیدار های فساد انگیز خودداری ورزند. ولی این روایت مانع حضور و فعالیت اجتماعی زنانی که حفظ حرمت میکنند و حدود شرعی را در ارتباط با نامحرم رعایت می کنند؛ نمی شود.

nevisande;1023861 نوشت:
وقتی صحبت از تهمت زدن به حضرت زهرا می شود که (صحابه بزگواری چون سلمان فارسی، ابوذر غفاری و جابر بن عبدالله انصاری خدمت حضرت زهرا(علیها السلام) می رسیدند و از ایشان علم می آموختند، حتی سلمان در کارهای منزل به حضرت یاری میرساندند) هیچ منبعی برای آن ذکر نمی شود و سلسله راویان آن مورد بررسی قرار نمی گیرد!!!

چرا تهمت؟ این چه برداشتی است که می فرمایید؟

از حضرت زهرا (علیها السلام) حدیث نقل کرده اند که علاوه بر امیرمؤمنان، امام حسن، امام حسین، حضرت زینب و ام کلثوم ( علیهم السلام) عده نسبتا زیادی حدیث نقل نموده اند که نشان مرجعیت علمی آن حضرت برای اصحاب دارد. افراد زیر جزء ناقلین حدیث از آن حضرت هستند:

1 - سلمان فارسی 2 - ابوذر غفاری 3 - جابر بن عبدالله انصاری 4 - عبدالله بن مسعود 5 - عمار بن یاسر 6 - حکم بن ابی نعیم 7 - عمرو بن الشرید 8 - حذیفة بن الیمان 9 - ربعی بن حراش 10 - انس بن مالک 11 - ابوسعید خدری 12 - ابن ابی ملیکه 13 - ابو ایوب انصاری 14 - ابوهریره 15 - بشیر بن زید 16 - سهل بن سعد انصاری 17 - شبیب بن ابی رافع 18 - عباس بن عبدالمطلب 19 - عبدالله بن عباس 20 - عوانة بن الحکم 21 - قاسم بن ابی سعید خدری 22 - هشام بن محمد 23 - یحیی بن جعده 24- زینب دختر ابو رافع 25 - عایشه 26 - ام سلمه 27 - اسماء بنت عمیس 28 - سلمی ام رافع

به روایات این عده می توان در دلائل الامامة، بشارة المصطفی، امالی شیخ طوسی، کفایة الاثر، مسند فاطمه و ده ها کتاب دیگر دست یافت.[1]

برخی از این افراد همچون سلمان[2]، عمار[3] و جابر بن عبدالله انصارى[4] از آن حضرت اطلاعات و رازهاى غیبى شنیده یا اذکار و دعاهاى مخصوص آموخته اند.

پی نوشت ها:


[/HR]

1. محمدجواد طبسی، فاطمه (ع) و نقل حدیث از پیامبر (ص)، مبلغان، شهریور 1380، شماره 20.
2. مجلسی ، بحارالانوار ج 43 ، ص 66.
3. عیون المعجزات، ص 54 و بحار، ج 43، ص 8.
4. جابر حدیث معروف لوح را از آن حضرت نقل نموده است. رک ابن بابويه، على بن حسين‏، الإمامة و التبصرة من الحيرة، مدرسة الإمام المهدى عجّل الله تعالى فرجه الشريف، قم‏، 1404 ق‏، ص 103.

nevisande;1023861 نوشت:
چرا با ژست های کارشناس مذهبی می خواهید فحشا را در جامعه رواج دهید؟ چرا نمی گذارید مردم با چشم باز و با انصاف خود متنی را بخوانند شاید تعداد کمی از آن ها بیدار شده و دست از ناپاکی ها بردارند؟ چه منفعتی در روابط باز تمامی زنان با شما هست که با هر وسیله ای می خواهید به آن دست یابید؟

در این مورد نمیخواهم با شما وارد بحث شوم فقط به همین مقدار بسنده می کنم که این صحبت شما تهمت آشکاری است و نیز با تکیه بر برداشت های شخصی و احساسی خود دیگران را قضاوت نکرده و گمان بد نبرید که خداوند در سوره حجرات می فرماید:

(یا اََیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجتَنِبُوا كَثِیراً مِنَ الظَّنِّ اِنَّ بَعضَ الظَّنِّ اِثمٌ). یعنی:‌ای کسانی که ایمان آورده‌اید‏ از بسیاری از ظنّ و گمان، دوری نمایید. همانا بعضی از گمان‌ها


گناه است.


سلام به همه همراهان گرامی؛

با توجه به اینکه به اندازه کافی در تاپیک بحث و گفتگو انجام شده و به پاسخ شبهه پرداخته شده است لذا بحثِ بیشتر موجب خارج شدن از موضوع اصلی تاپیک و منجر به جدال و مِراء می شود، بنابراین موضوع جهت جمع بندی بسته می شود.

اگر کاربری در این زمینه سوال دارد لطفا پرسش خود را در تاپیک جدیدی مطرح نماید.

در پناه قرآن موید و منصور باشید.

جمع بندی

 

پرسش اول: با توجه به حدیث: " (خَیْرُ لِلْنِّساءِ اَنْ لا یَرَیْنَ الرِّجالَ وَ لا یَراهُنَّ الرِّجالُ)، بهترین چیز برای زنان آن است که مردی را نبینند و مردی هم آنان را نبیند؛ آیا بهتر نیست خانمها به فرمایش حدیث عمل کنند و به هیچ مردی حتی سلام نکنند و تنها جز با گفتن بله، خیر و باشه و عدد و رقم، هیچ صحبتی با هیچ مردی نکنند؟! چرا که این نتیجه ایمان به خداست. 

پاسخ: با توجه به اینکه کاربر محترم نظرخود را درباره روایت ذکر کرده اند لازم است ابتدا حدیث مورد بررسی واقع شود.

 نقل حدیث چنین است: روزی خاتم پیامبران (صلی الله علیه و آله)، در جمع مسلمانان سؤال کرد: مرا خبر دهید که بهترین چیز برای زنان کدام است؟ [بسیاری از حاضران جواب‌هایی دادند که مورد تأیید قرار نگرفت تا اینکه] حضرت زهرا (علیها‌السلام) عرض کردند: (خَیْرُ لِلْنِّساءِ اَنْ لا یَرَیْنَ الرِّجالَ وَ لا یَراهُنَّ الرِّجالُ) بهترین چیز برای زنان آن است که مردی را نبینند و مردی هم آنان را نبیند. جواب صحیح فاطمه زهرا (علیها السلام ) پس از ناتوانی حاضران، چنان پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) را به وجد آورد که فرمود: «فاطمه پاره تن من است.» (1) در مورد این روایت نکاتی مورد توجه است که خدمت شما عرض می شود: 

اول: این روایت از لحاظ سندی بطور مرسل نقل گردیده و سلسله راویان آن معلوم نیست. در ضمن در کتب حدیثی اربعه نیز ثبت نشده است. (2) و برخی از علما حکم این حدیث را اخلاقی میدانند(3) 

دوم: این روایت از هیچ حکم الزامی بر فعل یا ترک خبر نمی دهد، بلکه ناظر به فضیلتی استحبابی است.

 سوم: به نظر میرسد این حدیث پیام متعالی صحیح و بلندی دارد که حفظ حریم و دوری از اختلاط و روابط فساد زاست و این پیام در احادیث فراوان دیگری نیز تکرار شده است. 

چهارم: خیریت و افضلیت مطرح شده در این حدیث، نسبی و غالبی است یعنی در غالب اوقات و بیشتر در برخوردها و فعالیتها بهتر است زن طوری رفتار و عمل نماید که با مردی مواجه نشود، مردی هم با او مواجه نگردد. در بسیاری از محیط های اجتماعی، آموزشی، خدماتی، سیاسی و اداری؛ زن میتواند و شایسته است از اختلاط و همنشینی و گفتگوی صمیمی با مردان خودداری ورزد و از این موارد غیر ضروری فتنه انگیز اجتناب کند. اما مواردی هست که مواجه شدن زن با مرد و سخن گفتن با وی لازم و ضرورری است مانند میدان کسب علم زنان از مردانی که همرتبه علمی آنان در بین زنان یافت نمیشود و برعکس. یا مواجه شدن برای امربه معروف و نهی از منکر سفارش به حق، صبر و... ترک چنین مواردی نه تنها خیریت و افضلیت ندارد بلکه مذموم است و از شمول حدیث خارج میباشد. 

پنجم: سخن حضرت در مورد فضیلت خودداری از دیدن مردان و دیده شدن توسط آنان ناظر به دیدن و دیده شدن غالب افراد است که دیدارها و ملاقات هایشان با شائبه گناه و فساد همراه است. بهتر آن است که حتی الامکان از این ملاقات ها و گفتگوها احتراز شود. اما اگر زنانی محترمانه و با حفظ کرامت در اجتماع ظاهر شوند و به انجام اعمال مفید اجتماعی بپردازند، اگرچه لازمه چنین حضوری دیدن و دیده شدن توسط مردان بیگانه است اما حضور بهتر از خودداری از آن است. از سوی دیگر توجه شما را به این نکته جلب مینمایم که زنان پیامبر(صلی الله علیه و آله) با مردان دیگر مواجه میشدند، قرآن نیز آنها را نهی نکرد بلکه آداب رفتار محترمانه را به آنها آموخت. همچنین صحابه بزگواری چون سلمان فارسی، ابوذر غفاری و جابر بن عبدالله انصاری خدمت حضرت زهرا(علیها السلام) می رسیدند و از ایشان علم می آموختند، حتی سلمان در کارهای منزل به حضرت یاری میرساندند. از حضرت زهرا (علیها السلام) عده نسبتا زیادی حدیث نقل نموده اند که نشان مرجعیت علمی آن حضرت برای اصحاب دارد.

افراد زیر جزء ناقلین حدیث از آن حضرت هستند: 1 - سلمان فارسی 2 - ابوذر غفاری 3 - جابر بن عبدالله انصاری 4 - عبدالله بن مسعود 5 - عمار بن یاسر 6 - حکم بن ابی نعیم 7 - عمرو بن الشرید 8 - حذیفة بن الیمان 9 - ربعی بن حراش 10 - انس بن مالک 11 - ابوسعید خدری 12 - ابن ابی ملیکه 13 - ابو ایوب انصاری 14 - ابوهریره 15 - بشیر بن زید 16 - سهل بن سعد انصاری 17 - شبیب بن ابی رافع 18 - عباس بن عبدالمطلب 19 - عبدالله بن عباس 20 - عوانة بن الحکم 21 - قاسم بن ابی سعید خدری 22 - هشام بن محمد 23 - یحیی بن جعده 24- زینب دختر ابو رافع 25 - عایشه 26 - ام سلمه 27 - اسماء بنت عمیس 28 - سلمی ام رافع.

به روایات این عده می توان در دلائل الامامة، بشارة المصطفی، امالی شیخ طوسی، کفایة الاثر، مسند فاطمه و ده ها کتاب دیگر دست یافت.(4) برخی از این افراد همچون سلمان(5)، عمار(6) و جابر بن عبدالله انصارى(7) از آن حضرت اطلاعات و رازهاى غیبى شنیده یا اذکار و دعاهاى مخصوص آموخته اند. 

 

پرسش دوم: با توجه به اینکه گفته شد روایت (خَیْرُ لِلْنِّساءِ اَنْ لا یَرَیْنَ الرِّجالَ وَ لا یَراهُنَّ الرِّجالُ) مرسل است آیا ادامه حدیث که می فرماید: «فاطمه پاره تن من است» نیز مرسل و فاقد اعتبار است؟ 

پاسخ: در مرسل بودن قسمت اول روایت که می فرماید: (خَیْرُ لِلْنِّساءِ اَنْ لا یَرَیْنَ الرِّجالَ وَ لا یَراهُنَّ الرِّجالُ)؛ اختلافی نیست، اما این موضوع خللی به عبارت آخر روایت که می فرماید: ( فاطمه بضعه منی) وارد نمیکند چرا که این عبارت دوم روایت منحصرا در این حدیث ذکر نشده و در فضایل حضرت صدیقه کبری (سلام الله علیها) باید دانست که این عبارت با همین الفاظ ضمن روایات متعددی ذکر شده است به حدی که می توان ادعا کرد این عبارت دارای «تواتر لفظی» است. قابل توجه است که روایاتی که در بردارنده این عبارت هستند مختلفند؛ یعنی اینگونه نیست که این عبارت تنها به یک مناسبت و یا تنها با یک سلسله سند ذکر شده باشد. بلکه به مناسبت های مختلف با اسناد مختلف در کتب روایی شیعه آمده است. برای نمونه: 

  • کتاب سلیم بن قیس هلالی، ج2، ص869 
  • تفسیر فرات کوفی، ص20 
  • جعفریات، ص95
  • امالی شیخ صدوق، ص104
  • امالی شیخ مفید، ص260 
  • امالی شیخ طوسی، ص24

از سوی دیگر، این عبارت علاوه بر «تواتر لفظی» دارای «تواتر معنوی» است. یعنی روایاتی با این مضمون که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فاطمه زهرا(علیها السلام) را بسیار گرامی می داشت و خشمگین شدن او را موجب خشمگینی خود و خدای متعال می دانست، بسیار است. یکی از مهم ترین پشتوانه های تواتر این روایت این است که با وجود اینکه این عبارت از فضایل اهل بیت (علیهم السلام ) محسوب می شود، نه تنها در کتب شیعه مذکور است، بلکه در کتب معتبر اهل سنت از جمله صحیح بخاری نیز موجود می باشد. اما این که چرا این روایت در کتب اربعه معتبر شیعه ذکر نشده، چون روش صاحبان کتب اربعه حدیثی بیشتر بر گردآوری احادیث فقهی بوده نه احادیث اعتقادی. از جمله قابل توجه است که شیخ صدوق (نگارنده من لایحضر) و شیخ طوسی (نگارنده تهذیب و استبصار) این روایت را در سایر کتب خود ذکر کرده اند. به طور کلی مرسل بودن یک روایت علت إعراض صاحبان کتب اربعه از این روایت و سایر روایات دیگر نیست. همانگونه که وجود هر روایت در کتب اربعه به معنای متصل بودن سند آن نیست. چه آنکه روایات زیادی در این کتب به صورت مرسل آمده است.

 

پی نوشت ها:

1. مجلسی،محمد باقر،بحار الانوار، دار احیاء التراث العربی، بیروت – لبنان، ج43، ص92.

2. خوئی، ابوالقاسم، موسوعة الامام الخویی، محقق: موسوی خلخالی، محمد رضا،التوحید للنشر، قم- ایران، ج32، ص39.

3. سبحانی تبریزی، جعفر، نظام النکاح فی الشریعه الاسلامیة الغراء،موسسه امام صادق (علیه السلام)،ق – ایران،1375، ج1،ص61.

4. طبسی، محمد جواد ، فاطمه (علیها السلام) و نقل حدیث از پیامبر (صلی الله علیه و آله)، مبلغان، شهریور 1380، شماره 20.

5. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار،دار احیاء التراث العربی، بیروت- لبنان، ج 43 ، ص 66.

6. ابن عبدالوهاب، حسین، عیون المعجزات،مکتبة الداوری، قم- ایران، ص 54 و بحار، ج 43،ص 308.

7. جابر حدیث معروف لوح را از آن حضرت نقل نموده است. رک ابن بابويه، على بن حسين‏، الإمامة و التبصرة من الحيرة، مدرسة الإمام المهدى عجّل الله تعالى فرجه الشريف، قم‏، 1404 ق‏، ص 103.