جمع بندی چرا حق مرد بر زن اینقدر غیر قابل توصیف است؟

تب‌های اولیه

140 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

باسمه اللطیف

عرض سلام و تبریک ایّام

الرحیل;1018796 نوشت:
زن چه انتظاری از همسرش دارد که با رعایت این آداب به آن خواهد رسید؟

ببینید این یک قاعده ی کلی است؛وقتی شما به قلب کسی نفوذ کردید و بر آن حاکم شدید

او مجری خواسته های شما می شود ولی باید مراقب بود مطالبات از همسر معقول،حق و مطابق توان او باشد

گرچه ارجح بی توقعی است.

پ.ن

البته مقصودم این نیست که با نیّت تأمین مطالبات باید آداب همسر داری را بجا آورد

بلکه منظورم این است که به دست آوردن دل همسر و جای گرفتن در قلب او بالتبع آثاری دارد

که قسمتی از آن مواردی است که ذکر گردید.

سلام علیکم

مسلم;1019624 نوشت:
احکام اسلامی که زمانمند نیستند، اسلام باید بهترین الگو را معرفی کرده و حکم خودش را بدهد، این جامعه است که باید خودش را با اجرای حکم تطبیق بدهد، نه بالعکس!

بله احکام اسلامی زمانمند نیستند. پس چطور این همه مردی که از همه لحاظ (جسمی، شرعی، قانونی،...) دستشون برای زور گفتن به زن باز بوده نادیده گرفته شدن و برای اون عده قلیلی که امکان عدم پذیرش مدیریت مرد رو داشتن این همه تاکید شده. واقعا طبیعیه که سوالی از پیامبر(ص) پرسیده بشه و ایشون جوابی بدن که خیلی برای اون موقع کارا نباشه و بیشتر به درد 1400 سال بعد بخوره؟ و تازه اثرش رو همون موقع ببینن و باز هم همچنان روی همون تاکیدات و اینکه زن هیچ حقی بیش از این نداره باقی بمونن؟

مسلم;1019624 نوشت:
این نیاز به بیان ندارد، هر مدیری که از قوانین و اختیاراتی که دارد سوء استفاده کند طبیعتا ظلم خواهد بود، خصوصا روایاتی که می فرماید: «انما الاعمال بالنیات»؛ عمل در گرو نیت است؛ یعنی اگر مردی ممانعتش از خروج زن به قصد آزار او باشد گناه کرده است.
علاوه بر اینکه آن بیان های عامی که مرد را از ظلم به زنش نهی کرده است شامل این هم میشود، چرا که ممانعت بی دلیل از خروج زن از خانه مصداق ظلم است،

خب شاید به قصد ظلم نباشه، بلکه از سر غیرت باشه؛ ولی در نهایت باعث آزار زن بشه
نهی شدید از خروج زن از خانه رو که حتی در آثار علمای اخلاق هم می بینیم

حبیبه;1019862 نوشت:
باسمه اللطیف

عرض سلام و تبریک ایّام

ببینید این یک قاعده ی کلی است؛وقتی شما به قلب کسی نفوذ کردید و بر آن حاکم شدید

او مجری خواسته های شما می شود ولی باید مراقب بود مطالبات از همسر معقول،حق و مطابق توان او باشد

گرچه ارجح بی توقعی است.

پ.ن

البته مقصودم این نیست که با نیّت تأمین مطالبات باید آداب همسر داری را بجا آورد

بلکه منظورم این است که به دست آوردن دل همسر و جای گرفتن در قلب او بالتبع آثاری دارد

که قسمتی از آن مواردی است که ذکر گردید.


سلام
«وقتی شما به قلب کسی نفوذ کردید و بر آن حاکم شدید

او مجری خواسته های شما می شود ». این عبارت این معنی را نمی دهد که اگر مجری خواسته های کسی شدید در قلبش نفوذ می کنید و بر آن حاکم می شوید. اگر هم بدهد معنی زیبایی ندارد. یک جور باج دادن عاطفی است. مرد با قدرت مردانه اش حرفش را جلو ببرد و زن با سیاست زنانه. نه از همفکری خبری هست نه همدلی نه مراقبت از خانواده
[SPOILER]
اصلا چرا باید دنبال این باشیم که شوهر مجری خواسته های زن شود؟ حالا گیریم که خواسته ها معقول و به حق و در توان او بود. مگر مدیریت را به مرد نسپرده ایم؟ این چه مدیری است که انتظار داشته باشیم هر چه ما بگوییم اطاعت کند؟ و از آن مهمتر، چه کسی قرار است حق بودن را مشخص کند؟ همان طور که مرد ممکن است اشتباه کند زن هم ممکن است اشتباه کند. این چه زندگی است که حالا با زور یا با سیاست، دو طرف دنبال به کرسی نشاندن حرف خودشان باشند؟ [/SPOILER]

از این صحبت ها که بگذریم. تفاوت رابطه زن و شوهر را با رابطه دیگر افراد جامعه در چه می بینید که به نظرتان این راهکار در خانواده قابل تجویز است؟ مثلا رابطه انسان در برابر یک انسان متمکن، یا مقام بالا دست، یا حتی حاکم؟

با سلام و احترام

الرحیل;1019914 نوشت:
چطور این همه مردی که از همه لحاظ (جسمی، شرعی، قانونی،...) دستشون برای زور گفتن به زن باز بوده نادیده گرفته شدن و برای اون عده قلیلی که امکان عدم پذیرش مدیریت مرد رو داشتن این همه تاکید شده.

بنده یک کمی سردر گم شدم، دست کدام مرد برای زور گفتن باز گذارده شده؟

الرحیل;1019914 نوشت:
واقعا طبیعیه که سوالی از پیامبر(ص) پرسیده بشه و ایشون جوابی بدن که خیلی برای اون موقع کارا نباشه و بیشتر به درد 1400 سال بعد بخوره؟ و تازه اثرش رو همون موقع ببینن و باز هم همچنان روی همون تاکیدات و اینکه زن هیچ حقی بیش از این نداره باقی بمونن؟

اصلا مهم نیس همان موقع عمل میشده یا نه، اما از همان موقع این احکام اسلام اعلام شد، نه برای آن زمان فقط، و نه برای امروز فقط، این که حکمی عمل نشود یا در جامعه ایمطرح شود که با جامعه آرمانی خیلی فاصله دارد اینها ربطی به صلاحیت حکم ندارد، ما بر سر احکام اسلامی سخن میگوییم، نه عرف این زمان و آن زمان

الرحیل;1019914 نوشت:
خب شاید به قصد ظلم نباشه، بلکه از سر غیرت باشه؛ ولی در نهایت باعث آزار زن بشه
نهی شدید از خروج زن از خانه رو که حتی در آثار علمای اخلاق هم می بینیم

ببینید اینها اشکالات مصداقی است آسیبی به اصل حکم در نگاه کلان نمیزند، مثلا مدیران حق دارند رفت و آمد کارمندان را بدانند و بازخواست کنند، حالا اگر یک مدیری دارد از این مسئله سوء استفاده می کند ما که نباید اصل حکم را زیر سوال ببریم، اما اسلام این حق را به زن داده است که اگر مردی شرایط زندگی را برای او دشوار کرده به صورت حقوقی پی گیری کند.

باسمه الذی مؤلف بین القلوب

سلام خواهرم

الرحیل;1019924 نوشت:
سلام
«وقتی شما به قلب کسی نفوذ کردید و بر آن حاکم شدید

او مجری خواسته های شما می شود ». این عبارت این معنی را نمی دهد که اگر مجری خواسته های کسی شدید در قلبش نفوذ می کنید و بر آن حاکم می شوید. اگر هم بدهد معنی زیبایی ندارد. یک جور باج دادن عاطفی است. مرد با قدرت مردانه اش حرفش را جلو ببرد و زن با سیاست زنانه. نه از همفکری خبری هست نه همدلی نه مراقبت از خانواده

پی نوشت عرایض گذشته برای رفع سوء تفاهم مذکور بود.

نباید محبت و تلطف را به حساب سیاست گذاشت؛خداوند به پیامبرش صلی الله علیه و آله می فرماید:

" فبما رحمه من الله لنت لهم ولو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک فاعف عنهم و استغفر لهم و شاورهم فی الامر...."

به جهت رحمت الهی با مردم مهربان شدی که اگر سختگیر و ترش رو بودی از اطرافت پراکنده می شدند......

چنانچه محبت و آثار آن را بر سیاست و سوء استفاده حمل کنیم لابد معاذ الله باید بگوئیم خداوند هم پیامبرش را به باج دهی عاطفی

تشویق و به همان جهت تحسین نموده است.

اتفاقا وقتی جو حاکم بر خانواده محبت بود وفاق و همدلی و صمیمیت و همفکری و مشورت هم شکل می گیرد.


سلام
خب حق زن هم بر مرد خیلی زیاد
happy
اینهمه حق و حقوقی که خداوند برای زنان در نظر گرفته نادیده نگیرید
احکام اسلام در مورد زنان طوری که انگار هر زنی یک ملکه است و همسرش باید با او مثل یه ملکه و پرنسس رفتار کنه. این کم؟
@};-


الرحیل;1019490 نوشت:
کجا گفته شده بی دلیل زنانتان را از بیرون رفتن منع نکنید؟

ظاهر برخی روایات، توصیه به جلوگیری از خروج زن از خانه است اما طوری تفسیر می شوند که حداقل با خروج به هنگام ضرورت در تضاد قرار نگیرند. در اینجا چند مثال ذکر می کنم:
http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa8411
نقل قول:
نکته ای که لازم است متذکر شویم در مورد روایاتی است که نقل کرده اید:
1. رسول خدا از اصحاب خود پرسید: زن چیست؟ گفتند: عورت. گفت: زن چه زمانی به خدا نزدیکتر است؟ ندانستند. فاطمه این را شنید و گفت: زن آنگاه به خدا نزدیکتر است که در قعر خانه‌ باشد. باید توجه داشت که این سخن حضرت زهراء اشاره به یک معنای بلند دارد و آن این که تا زمانی که ضرورت ایجاب نکرده زن باید در منزل خود به وظیفه مهم مادری و همسری خود که همانا تربیت فرزندانی مؤمن، متعهد و خدمتگزار است بپردازد البته اگر در جایی خارج شدن از خانه و انجام وظیفه ای بزرگ تر از همسر داری و تربیت فرزند ضرورت داشت باید بدان بپردازد چنانکه خود آنحضرت این چنین عمل می کرد و در هنگام ضرورت از خانه خارج می شد و در مسجد خطبه می خواند و با صلابت تمام از اسلام و ولایت دفاع می کرد. پس منظور حضرت از قعر خانه اهمیت دادن به حضور جدی در صحنه خانواده و آنرا از هر کار غیر ضروری دیگری برتر دانستن است به نحوی که با اندک بهانه ای این وظیفه را ترک نکند.

ب. رسول خدا گفت: "زنان عورتند، آنها را در خانه حبس کنید." در بیان مراد رسول خدا (ص) از حبس زنان در خانه مراد زندان کردن نیست زیرا "حبس" در لغت عرب به معنی "اختصاص دادن" و مخصوص گردانیدن است.[8] با توجه به آنچه در معنای روایت قبل بیان کردیم معنای این روایت نیز روشن می شود که پیامبر اکرم (ص) می فرماید حتی المقدور زنان را برای وظایفی که در منزل برعهده دارند اختصاص بدهید و مسؤلیت های خارج از منزل بر عهده آنان نگذارید این در حالی است که در همان زمان پیامبر اکرم (ص) همسران خود را به همراه خود به جنگ می برد و یا وظیفه پرستاری و امداد رزمندگان را به زنان محول می کردند بنا بر این در مواقع ضرورت این سیره و روش پیامبر بهترین مفسر این حدیث است و بیانگر مراد و منظور پیامبر گرامی اسلام است. با توجه به این سیره پیامبر اسلام است امروزه همه فقیهان بر این عقیده اند که بسیاری از مشاغل نظیر پزشکی که با زنان سر و کار دارد برای زنانی که استعداد و توانایی آنجام آن را دارند، واجب کفایی است یعنی برای جلوگیری از هرگونه تماس با نامحرم لازم و واجب کفایی است که عده ای از زنان در رشته های مورد نیاز نظیر پزشک عمومی، دندان پزشکی، جراحی ، تخصص زنان ،رادیو لوژی، سونو گرافی و....تخصص لازم را کسب کنند تا زنان مجبور نباشند در این امور به پزشک مرد مراجعه نمایند. اما پس از تربیت افراد متخصص در حد کفایت و رفع نیاز جامعه است که زنان می توانند در منزل بنشینند و صرفاً به وظیفه همسر داری و مادری خود بپردازند.



در روایتی دیگر، به جلوگیری از خروج زنان از طریق خودداری از خرید لباس زیبا برای انان توصیه شده است، اما روایاتی هم داریم که توصیه به خرید لباسهایی در شان زن فرموده اند و این روایات بایستی در کنار هم دیده شوند:
https://www.porseman.com/article/%D8%AD%D8%AF%D9%8A%D8%AB-%C2%AB%D8%A7%D9%84%D9%86%D8%B3%D8%A7%D8%A1-%D8%B9%D9%88%D8%B1%D9%87-%D9%81%D8%A7%D8%AD%D8%A8%D8%B3%D9%88%D9%87%D9%86--%D8%AD%D8%A8%D8%B3-%D8%B2%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87/123435

برخی محققان هم احادیث اینچنینی را جعلی دانسته اند:
http://iqna.ir/fa/news/3692500/%D8%AF%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%84-%D8%AC%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B1%D8%A3%D9%87-%D8%B9%D9%88%D8%B1%D8%A9-%D8%B1%D8%AF%D9%BE%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D9%88%D9%81%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%A8%D8%B5%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86

مسلم;1019972 نوشت:
بنده یک کمی سردر گم شدم، دست کدام مرد برای زور گفتن باز گذارده شده؟

سلام علیکم
الان منظورتون اینه که کلا موضوع بحث یادتون رفته؟

مسلم;1019972 نوشت:
اصلا مهم نیس همان موقع عمل میشده یا نه، اما از همان موقع این احکام اسلام اعلام شد، نه برای آن زمان فقط، و نه برای امروز فقط، این که حکمی عمل نشود یا در جامعه ایمطرح شود که با جامعه آرمانی خیلی فاصله دارد اینها ربطی به صلاحیت حکم ندارد، ما بر سر احکام اسلامی سخن میگوییم، نه عرف این زمان و آن زمان

شما دارید میگید برای تاکید بوده، علتش هم این بوده که بعضی زنان این موضوعات رو نادیده می گیرند، وگرنه اصلش دوطرفه است، فقط نیاز به بیان نبوده!!
بالاخره چی؟ یک حکم صالح برای همه زمان هاست تا به جامعه آرمانی برسیم یا قسمت پررنگ شده ای از یک حکم دوطرفه؟ اگر مورد دوم باشه که خیلی جای عجیبی برای تاکید بوده. اگر هم مورد اول باشه پس کلا توضیحی که برای این روایت دادید زیر سوال میره و باید دنبال جواب جدیدی باشیم

مسلم;1019972 نوشت:
ببینید اینها اشکالات مصداقی است آسیبی به اصل حکم در نگاه کلان نمیزند، مثلا مدیران حق دارند رفت و آمد کارمندان را بدانند و بازخواست کنند، حالا اگر یک مدیری دارد از این مسئله سوء استفاده می کند ما که نباید اصل حکم را زیر سوال ببریم، اما اسلام این حق را به زن داده است که اگر مردی شرایط زندگی را برای او دشوار کرده به صورت حقوقی پی گیری کند.

در عین حال توصیه شده صبر کند

حبیبه;1020157 نوشت:
باسمه الذی مؤلف بین القلوب

سلام خواهرم

پی نوشت عرایض گذشته برای رفع سوء تفاهم مذکور بود.

نباید محبت و تلطف را به حساب سیاست گذاشت؛خداوند به پیامبرش صلی الله علیه و آله می فرماید:

" فبما رحمه من الله لنت لهم ولو کنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک فاعف عنهم و استغفر لهم و شاورهم فی الامر...."

به جهت رحمت الهی با مردم مهربان شدی که اگر سختگیر و ترش رو بودی از اطرافت پراکنده می شدند......

چنانچه محبت و آثار آن را بر سیاست و سوء استفاده حمل کنیم لابد معاذ الله باید بگوئیم خداوند هم پیامبرش را به باج دهی عاطفی

تشویق و به همان جهت تحسین نموده است.

اتفاقا وقتی جو حاکم بر خانواده محبت بود وفاق و همدلی و صمیمیت و همفکری و مشورت هم شکل می گیرد.


سلام
من هنوز متوجه تلازم محبت و اطاعت (اون هم یک طرفه) نشدم. ضمن اینکه پیامبر(ص) هم از مردم اطاعت نمی کردند (و البته نباید هم می کردند). از اون بدتر اینکه بعضی مردم هم از ایشان اطاعت نمی کردند.
به نظرم کاربرد این آیه توی این بحث میتونه این باشه که خطاب به مردان گفته بشه که مهربان باشند و با زنانشان مشورت کنند تا زنانشان راحت تر بتوانند از آنان اطاعت کنند.

یا ودود;1020379 نوشت:
سلام
خب حق زن هم بر مرد خیلی زیاد
اینهمه حق و حقوقی که خداوند برای زنان در نظر گرفته نادیده نگیرید
احکام اسلام در مورد زنان طوری که انگار هر زنی یک ملکه است و همسرش باید با او مثل یه ملکه و پرنسس رفتار کنه. این کم؟

سلام happy

من دوست دارم نادیده نگیرم اما خود روایت که میگه در برابر هزار حق شوهر، زن یک حق هم ندارد
حق زن بر مرد چیه؟

فروردین;1020430 نوشت:
ظاهر برخی روایات، توصیه به جلوگیری از خروج زن از خانه است اما طوری تفسیر می شوند که حداقل با خروج به هنگام ضرورت در تضاد قرار نگیرند.

سلام علیکم
مساله همون ضرورته. راهپیمایی و انتخابات ضرورت حساب میشن اما عیادت و پرستاری از پدر یا شرکت در مراسم تشییع جنازه و تدفین و ترحیمش خیر.

الرحیل;1020448 نوشت:
مساله همون ضرورته. راهپیمایی و انتخابات ضرورت حساب میشن اما عیادت و پرستاری از پدر یا شرکت در مراسم تشییع جنازه و تدفین و ترحیمش خیر.

سلام بر شما
فکر می کنم صله رحم هم ضرورت محسوب بشه.

البته جدای از تفسیر باید احتمال جعلی رودن روایات هم در نظر گرفته بشه. به خصوص که توصیه های برخی روایات با بعضی وظایف شوهر در تضاد قرار میگیره.

دلایل جعلی بودن روایت «المرأه عورة»/ ردپای کوفیان و بصریان

...

عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی همدان در مقام جمع‌بندی این بحث بیان کرد: روایت «المرأة عورة»، که مبنای فقهی عالمان مسلمان علیه حضور زنان در اجتماع است، روایت نبوده و از فرهنگ سرزمین‏ تازه فتح شده ایران به اعراب رسیده است و اولین قائلان این اندیشه فقیهان کوفه و بصره بوده‏اند و اصل این اندیشه از ابن مسعود نشر یافته است. ابن‏ مسعود که فقیه کوفیان بوده و سخت‏ گیرانه‌‏ترین روایات علیه زنان را در این شهر پی‏ریزی کرده است، مبنای خوبی برای نقل این روایت از دیدگاه او است. این روایت قطعاً از پیامبر(ص) نبوده است و علاوه بر آنکه در کتب اصلی امامان مذاهب اهل سنت نبوده و در صحیحین نیامده جز ترمذی و در مستدرک حاکم نیز ذکر نشده است.
وی در انتها گفت: مضمون مشابه روایات اهل سنت از منابع زیدیه به منابع شیعه راه یافته است. گرچه وجه فقهی آن مورد توجه تا قرن هفتم نیز مورد استناد نبوده است. لذا ظهور این روایت در کوفه و رشد آن در بصره از نیمه دوم قرن دوم پی‏ریزی گردیده و در منابع روایی قرن سوم به بعد به ثبت رسیده است.
یادآور می‌شود در این کارگاه دو روایت دیگر نیز که مشتمل بر عدم حضور زنان در جامعه است نیز مورد نقادی قرار گرفت.

http://iqna.ir/fa/news/3692500/%D8%AF%D9%84%D8%A7%DB%8C%D9%84-%D8%AC%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%B1%D8%A3%D9%87-%D8%B9%D9%88%D8%B1%D8%A9-%D8%B1%D8%AF%D9%BE%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D9%88%D9%81%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%A8%D8%B5%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D9%86

نقل قول:
رسول خدا از اصحاب خود پرسید: زن چیست؟ گفتند: عورت. گفت: زن چه زمانی به خدا نزدیکتر است؟ ندانستند. فاطمه این را شنید و گفت: زن آنگاه به خدا نزدیکتر است که در قعر خانه‌ باشد.
http://www.islamquest.net/fa/archive/question/fa8411

این روایت هم به نظرم مشکوکه و نیاز به بررسی داره. اصحاب پیامبر می تونستند در پاسخ به سوال "زن چیست؟" صفات مختلفی رو ذکر کنند، اما اینکه فقط همین پاسخ به ذهن همه برسه منطقی نیست.

سلام

الرحیل;1020448 نوشت:
الان منظورتون اینه که کلا موضوع بحث یادتون رفته؟

نه اتفاقا، بنده دائما دارم عرض می کنم ظلم پذیری و انفعال در برابر ظلم هرگز از سوی اسلام توصیه نشده است، اما گذشت و کوتاه آمدن برای اصلاح امری مهم تر چرا.
اما در مقابل هرگز زور گفتن و ظلم از سوی مرد جایز شمرده نشده است، اگر شما جایی سراغ دارید که دست مرد برای ظلم و زور گفتن باز گذشاته شده بفرمایید.

الرحیل;1020448 نوشت:
علتش هم این بوده که بعضی زنان این موضوعات رو نادیده می گیرند

این موضوع یک مسئله فرهنگی نیست که منحصر در یک زمان خاص بوده باشد، بلکه به نظرم امروز حقوق مرد بیشتر پایمال میشود تا در گذشته!! به نظر میرسد علت این تأکید به خاطر احساسات زن که گاهی هیجانی شده و نسبت به مرد بد رفتاری می کند، و همچنین اهمیت حفظ جایگاه مرد به عنوان مدیر خانواده برگردد

الرحیل;1020448 نوشت:
بالاخره چی؟ یک حکم صالح برای همه زمان هاست تا به جامعه آرمانی برسیم یا قسمت پررنگ شده ای از یک حکم دوطرفه؟ اگر مورد دوم باشه که خیلی جای عجیبی برای تاکید بوده. اگر هم مورد اول باشه پس کلا توضیحی که برای این روایت دادید زیر سوال میره و باید دنبال جواب جدیدی باشیم

هم یک حکم صالح است برای همه زمان ها، و هم قسمت پررنگ شده ای از یک حکم دو طرفه، که نیازمند تأکید بیشتری است، از باب ضرورت هایی که به دو مورد از آن اشاره شد، و شاید حکمت های دیگری هم در ورای آن باشد، خلاصه امر عقل ستیزی نیست که به آن اشکال گرفته شود.

مسلم;1020503 نوشت:
و همچنین اهمیت حفظ جایگاه مرد به عنوان مدیر خانواده برگردد

آیا در همه شرایط، مرد باید مدیر خانواده باشه؟ اگر زن تحصیلکرده تر بود چی؟ یا شاید بهتر باشه بعضی تصمیم گیری ها به عهده مرد باشه و بعضی تصمیم گیری ها به عهده زن یا به شکل دیگری تقسیم کار بشه. شاید نشه یک توصیه کلی برای همه خانواده ها با شرایط مختلف داشت.

به نظرم اول باید تکلیف سند این احادیث مشخص بشه. بعد در مورد تفسیرشون یا دلالتشون بحث بشه.

فروردین;1020504 نوشت:
آیا در همه شرایط، مرد باید مدیر خانواده باشه؟ اگر زن تحصیلکرده تر بود چی؟ یا شاید بهتر باشه بعضی تصمیم گیری ها به عهده مرد باشه و بعضی تصمیم گیری ها به عهده زن یا به شکل دیگری تقسیم کار بشه. شاید نشه یک توصیه کلی برای همه خانواده ها با شرایط مختلف داشت.
به نظرم اول باید تکلیف سند این احادیث مشخص بشه. بعد در مورد تفسیرشون یا دلالتشون بحث بشه.

با سلام فروردین عزیز
ببینید مدیریت مرد بر خانواده امری است که تصریح قرآن است: «الرجال قوامون علی النساء»(نساء:34)
حکمت آن هم تحصیلات مرد و مانند آن نیست، مردها معمولا به لحاظ قدرت ریسک بالا، توان رقابت، قدرت جسمی، کنترل بر احساسات و عواطف هیجانی، مدیریت بحران ها و مانند آن تواناتر هستند.
نکته دیگر این که مدیریت به معنای دیکتاتوری نیست، بالاخره هر جمعی یک مدیر میخواهد که ضمن مشورت باید تصمیم نهایی را بگیرد،

اما با این حال این کلیّت مسئله است و عموما اینطور است که مردها توان مدیریتی بالاتری دارند، اما بالاخره در این مسائل روانشناحتی استثناء هم ممکن است، به همین خاطر اگر در خانواده ای واقعا مرد احساس کرد همسرش توان مدیریتی بالاتری از او دارد و در مشورت با مشاورین هم همین مسئله تأیید شد مشکلی از باب مدیریت زن وجود ندارد اما اصل اولی مدیریت مرد است. این هم نه از باب برتری، بلکه از باب تناسب وظیفه با توانایی ها

مسلم;1020527 نوشت:
اما با این حال این کلیّت مسئله است و عموما اینطور است که مردها توان مدیریتی بالاتری دارند، اما بالاخره در این مسائل روانشناحتی استثناء هم ممکن است، به همین خاطر اگر در خانواده ای واقعا مرد احساس کرد همسرش توان مدیریتی بالاتری از او دارد و در مشورت با مشاورین هم همین مسئله تأیید شد مشکلی از باب مدیریت زن وجود ندارد اما اصل اولی مدیریت مرد است. این هم نه از باب برتری، بلکه از باب تناسب وظیفه با توانایی ها

فکر می کنم منظور شما اینه که اگر مرد بخواد، می تونه به زن اجازه مدیریت بده.
آبا درست برداشت کردم؟

الرحیل;1020448 نوشت:
روایت که میگه در برابر هزار حق شوهر، زن یک حق هم ندارد
روایت دیگری هم از پیامبر(ص) هست که می‌فرمایند بیشترین خیر و خوبی در زنان است

Reza-D;1020619 نوشت:
روایت دیگری هم از پیامبر(ص) هست که می‌فرمایند بیشترین خیر و خوبی در زنان است

سلام
اگه بخوایم فرض بگیریم که هر دو هستند چرا به یک طرف توجه میشه، چون امثال این احادیث انگشت شمار هستند ولی امثال روایاتی که نقل قول گرفتید تعداد خیلی زیادی دارند و ببنابراین بیشتر تو چشم میان و سوال میشن
از نظر درون دینی و برون دینی هم نگاه کنیم درون دینی نمیتونیمم بگیم چون اینا هستند بقیه جعلین چون باید یک سازو کاری ایجاد کرد که تا حالا نبوده و کار قوی ای میخواد، چون خیلیهاشون حتی مستند فتواها میشند. از نظر برون دینی هم من فرضا یک آدم شدیدا ضد زن و سختگیری باشم هر روزم زنم رو بزنم ممکنه بعضی روزها هم تعریف کنم از نظر برن دینی لازم نیست فکر کنید حتما یکی درسته، ولی اگه بخوایم درون دینی نگاه کنیم که همه احادیث رو کاملا هماهنگ و موید هم بگیریم چون از نظر اعتقادی نباید در زندگی و احادیث ائمه تناقضی دیده بشه، میشه از نظر خود دینی نگاه کرد که میگه این حدیث که گفتید ضعیف هست سندش

فروردین;1020540 نوشت:
فکر می کنم منظور شما اینه که اگر مرد بخواد، می تونه به زن اجازه مدیریت بده.
آبا درست برداشت کردم؟

نه اینکه لزوما مرد مدیریت را به زن تفویض کند، طبیعتا مدیریت خانواده یک مقام و منصب رسمی نیست که کسی رسما برای آن نصب شود، خود به خود آن کسی که مدیرتر است مدیریت را بر عهده می گیرد، امروز هم هیچ مردی نمی گوید من مدیر هستم! بلکه تصمیمات کلان زندگی در نهایت از سوی او اتخاذ میشود.
بنابراین زنی که مدیرتر از شوهر باشد می تواند حتی به گونه ای که مرد گمان کند دارد زندگی را مدیریت می کند، هم مردش و هم زندگی اش را مدیریت می کند ممکن هم هست علنی زندگی را در دست بگیرد و مرد هم چون می بیند زنش تواناتر است تصمیمات زن را بپذیرد.

باسمه اللطیف

سلام و تبریک ایّام

الرحیل;1020448 نوشت:
سلام
من هنوز متوجه تلازم محبت و اطاعت (اون هم یک طرفه) نشدم.

اطاعت زن از همسرش در بعض امور مشخص است که در شریعت ثابت است و حکم قران و رسول صلی الله علیه و آله

به آن تعلق گرفته پس شک و شبهه ای در آن نیست.

الرحیل;1020448 نوشت:
ضمن اینکه پیامبر(ص) هم از مردم اطاعت نمی کردند (و البته نباید هم می کردند).

اطاعت نمی کردند چون مردم ملزم به اطاعت از حضرتش بودند اما مشورت می کردند و از طریق وحی به آن دستور داده شدند:

"وشاورهم فی الأمر..."

الرحیل;1020448 نوشت:
از اون بدتر اینکه بعضی مردم هم از ایشان اطاعت نمی کردند.

بله بسیار هم بد؛مظاهر نفس باید از صاحبان عقول تبعیت کنند آنهم عقل کل عالم امکان.

الرحیل;1020448 نوشت:
به نظرم کاربرد این آیه توی این بحث میتونه این باشه که خطاب به مردان گفته بشه که مهربان باشند و با زنانشان مشورت کنند تا زنانشان راحت تر بتوانند از آنان اطاعت کنند.

مدلول آیه عام است.

ضمن اینکه مطیع بودن زن در برابر مرد آنهم در موارد مشخص دلیل بردگی و اسارت وی و تحکم مرد نسبت به وی نیست

بلکه صلاح زن و نظام خانواده در آن است.

مسلم;1020637 نوشت:

بنابراین زنی که مدیرتر از شوهر باشد می تواند حتی به گونه ای که مرد گمان کند دارد زندگی را مدیریت می کند، هم مردش و هم زندگی اش را مدیریت می کند ممکن هم هست علنی زندگی را در دست بگیرد و مرد هم چون می بیند زنش تواناتر است تصمیمات زن را بپذیرد.

جناب مسلم، فرمایش شما در مورد یک مرد نرمال و بافرهنگ صحیحه. در خیلی از موارد هر دو طرف به رشد اجتماعی کافی رسیده اند که بتونند اختلافات رو رفع کنند و به یک رابطه سازنده برسند. اما موارد منفی هم وجود داره.

مواردی هست که مثلا یک مرد شکاک، موقع بیرون رفتن از خانه در را قفل می کرده و راههای ارتباطی مثل تلفن رو هم می بسته. موضع قانون و شرع در چنین مواردی به چه صورته؟

این موردی که گفتم توی شهرهای امروزی کم پیش میاد، اما مناطقی هم وجود دارند که رفتارهای این چنینی عادی در نظر گرفته میشه و شاید خود خانمها هم این رو پذیرفته اند. آیا برنامه ای برای تعدیل اینجور رفتارها پیشنهاد شده؟

فروردین;1020721 نوشت:
مواردی هست که مثلا یک مرد شکاک، موقع بیرون رفتن از خانه در را قفل می کرده و راههای ارتباطی مثل تلفن رو هم می بسته. موضع قانون و شرع در چنین مواردی به چه صورته؟

این موردی که گفتم توی شهرهای امروزی کم پیش میاد، اما مناطقی هم وجود دارند که رفتارهای این چنینی عادی در نظر گرفته میشه و شاید خود خانمها هم این رو پذیرفته اند. آیا برنامه ای برای تعدیل اینجور رفتارها پیشنهاد شده؟

بله قطعا پیش بینی شده است، اسلام یک بابی را به نام "عسر و حرج" برای حق طلاق زن گشوده است که هر موضوع غیر مترقبه ای که زندگی را بر این زن سخت کند را شامل میشود، چه از سر رفتارهای خودآگاه مرد باشد، یا رفتارهایی که از سر وسواس فکری و یا مشکلات روانی مرد نشأت گرفته است.

مسلم;1020757 نوشت:
بله قطعا پیش بینی شده است، اسلام یک بابی را به نام "عسر و حرج" برای حق طلاق زن گشوده است که هر موضوع غیر مترقبه ای که زندگی را بر این زن سخت کند را شامل میشود، چه از سر رفتارهای خودآگاه مرد باشد، یا رفتارهایی که از سر وسواس فکری و یا مشکلات روانی مرد نشأت گرفته است.

سلام وقت بخیر
ایا مرد حق ندارد همسرش را از بیرون رفتن منع کند؟
من همسرم را از بیرون رفتن منع میکنم در‌خانه هم تلفن نداریم
اصلا دوست ندارم همسرم بدون اجازه من از خانه بیرون برود
مشکل شرعی در مواضع من وجود دارد؟

شما فرض کنید من نفقه زن را میدهم مهریه را هم داده ام
همسر به کجا باید شکایت کن تحت چه عنوانی ؟میتوانید شرایط حقوق فقه و اسلامی ان را بیان کنید

سید محمد جواد;1020866 نوشت:
ایا مرد حق ندارد همسرش را از بیرون رفتن منع کند؟
من همسرم را از بیرون رفتن منع میکنم در‌خانه هم تلفن نداریم
اصلا دوست ندارم همسرم بدون اجازه من از خانه بیرون برود
مشکل شرعی در مواضع من وجود دارد؟

شما فرض کنید من نفقه زن را میدهم مهریه را هم داده ام
همسر به کجا باید شکایت کن تحت چه عنوانی ؟میتوانید شرایط حقوق فقه و اسلامی ان را بیان کنید

منع از خروج از منزل اگر بی دلیل باشد اگرچه اطاعت بر زن واجب است به لحاظ شرعی، اما به لحاظ اخلاقی مصداق آزار دیگران بوده و گناه است. مرد مدیر است و از باب مدیریت اجازه او شرط شده است، نه اینکه مالک باشد و بتواند بی دلیل همسرش را حبس کند!

نفقه و مهریه هم از باب وظیفه مرد است، وگرنه اگر مردی مهریه و نفقه را هم بپردازد اما زندگی را به گونه ای با رفتارش بر زن سخت کند که مصداق «عسر و حرج»ی قابل اعتنا باشد دادگاه برای زن حق طلاق قائل خواهد شد.

مسلم;1020986 نوشت:
منع از خروج از منزل اگر بی دلیل باشد اگرچه اطاعت بر زن واجب است به لحاظ شرعی، اما به لحاظ اخلاقی مصداق آزار دیگران بوده و گناه است. مرد مدیر است و از باب مدیریت اجازه او شرط شده است، نه اینکه مالک باشد و بتواند بی دلیل همسرش را حبس کند!

نفقه و مهریه هم از باب وظیفه مرد است، وگرنه اگر مردی مهریه و نفقه را هم بپردازد اما زندگی را به گونه ای با رفتارش بر زن سخت کند که مصداق «عسر و حرج»ی قابل اعتنا باشد دادگاه برای زن حق طلاق قائل خواهد شد.

به دادگاه های خانواده و‌وکلای طلاق اشنایی دارید قربان؟
میدانید یکی از راه های طلاق گرفتن بدون پرداخت مهریه چیست؟

همین جریان که عرض کردم،
مرد ،زن را به نقطه ای بی در و‌پیکر از شهر میبردبدون تلفن در‌خانه وحق خروج‌زن را نمیدهد

زن وقتب بدون اطلاع از خانه خارج میشود و مخصوصا وقتی بچه را با خودش به خانه پدرش میبرد ،مرد خیذی راحت با ۱۱۰تماس میگیردوصورت جلسه فراربه هکراه فرزند و عدم تمکین را پر میکند ودردادگاه ارائه میدهد
نه برادر من حاکم شرع در دادگاه هیچحق طلاقی را برای زن در صورت عدم اجازه خروج‌شوهر صادر نمیکند و ان را عسر وحرج نمیخواند
البته تا جایی که من به چشم دیده ام

مسلم;1020986 نوشت:
منع از خروج از منزل اگر بی دلیل باشد اگرچه اطاعت بر زن واجب است به لحاظ شرعی، اما به لحاظ اخلاقی مصداق آزار دیگران بوده و گناه است.

شما منع خروج زن از خانه را غیر اخلاقی می دانید، برخی آن را مستحب می دانند و برخی حتی منع از خروج غیر ضروری زن را واجب دانسته اند. سایت زیر نظرات مختلف رو مرور کرده:
https://fa.mfeb.ir/taqrir/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%AD%D8%A8%D8%B3-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86/
نقل قول:
نظریه­ ی دیگر التزام به وجوب و استثناء موارد ضرورت است بدین معنا که منع از خروج زن واجب است اما در موارد ضرورت شرعی یا عرفی مثل صله ارحام و تهیه ما یحتاج ضروری، خروج او مانعی ندارد. این نظر نیز از عبارت علامه مجلسی فهمیده می شود که فرمود : «و یدل على لزوم منعهن من الخروج عن البیوت من غیر ضروره».

پس ممکنه یک عالم دینی حقی رو برای زن قائل باشه که یک عالم دینی دیگه اون حق رو در نظر نگیره. در این موارد، قانون بر اساس کدام نظر عمل می کنه؟

سید محمد جواد;1021022 نوشت:
به دادگاه های خانواده و‌وکلای طلاق اشنایی دارید قربان؟
میدانید یکی از راه های طلاق گرفتن بدون پرداخت مهریه چیست؟

همین جریان که عرض کردم،
مرد ،زن را به نقطه ای بی در و‌پیکر از شهر میبردبدون تلفن در‌خانه وحق خروج‌زن را نمیدهد

زن وقتب بدون اطلاع از خانه خارج میشود و مخصوصا وقتی بچه را با خودش به خانه پدرش میبرد ،مرد خیذی راحت با ۱۱۰تماس میگیردوصورت جلسه فراربه هکراه فرزند و عدم تمکین را پر میکند ودردادگاه ارائه میدهد
نه برادر من حاکم شرع در دادگاه هیچحق طلاقی را برای زن در صورت عدم اجازه خروج‌شوهر صادر نمیکند و ان را عسر وحرج نمیخواند
البته تا جایی که من به چشم دیده ام

بله دقیقا
من هم موارد خیلی خیلی زیادی دیدم که نه تنها طلاق ندادن بلکه حتی از زیر مهریه عندالمطالبه هم در رفتن ....
مثلا یکی از مواردی که تو عقدنامه برای دل خوش کردن زنان درج شده که به زوجه وکالت در طلاق داده میشه اعتیاد مرد هست ولی به زوجه قبل از عقد گفته نمیشه که حتما شوهرت باید اعتیاد به چندتا ماده مخدر داشته اون هم باید اثبات کنی زندگی برات خیلی سخت و غیر قابل تحمل شده تا شااااااااید قاضی لطف کرد بعد حداقل دو سه سال دوندگی تو دادگاه حکم طلاق داد !
خانم ده تا نامه پزشک قانونی داره استخونای چند قسمت از بدنش شکسته میره دادگاه آقای قاضی میگه کو شاهد ؟! کمتر کسی میاد جلو اطرافیان همسرشو کتک برنه بعد تازه میگن باید چندتا شاهد هم داشته باشی ....
اینجا زن فقط باید شانس داشته باشه شوهر خوب از آب در بیاد وگرنه حقی نداره یه مهریه هست که اونم راه های زیادی واسه ندادنش هست یا اینکه میشه قسط بندی رو طولانیش کرد جوری که مهریه دادن و ندادن فرقی نداشته باشه ...

فکر نمیکنم ما روایتی داشته باشیم که عسر و حرج در خروج زن از خونه وجود داشته باشه بلکه میتونم بگم مطمئنم وجود نداره. جزو مسائل کلی هست و باید توجه داشت که عسر و حرج بهانه فرار از واجبات و محرمات نیست و بعضی از احکام در ذات خودشون عسر و حرج دارند مثلا جهاد و سربازگیری موقع جنگ رو فرد نمیتونه بگه عسر و حرج داره نره. منظور عسر و حرج خیلی شدید هست که معمولا خیلی به ندرت اتفاق می افته و نباید برای اکثر مردم هم باشه. در زمینه اجازه خروج زن من روایتی دیدم که فکر میکنم از نظر دینی سند صحیحی هم داره که برای عیادت پدر در شرف مرگ یا مراسم فوت پدر هم بدون اجازه شوهر نمیشه رفت.

سید محمد جواد;1021022 نوشت:
به دادگاه های خانواده و‌وکلای طلاق اشنایی دارید قربان؟
میدانید یکی از راه های طلاق گرفتن بدون پرداخت مهریه چیست؟

همین جریان که عرض کردم،
مرد ،زن را به نقطه ای بی در و‌پیکر از شهر میبردبدون تلفن در‌خانه وحق خروج‌زن را نمیدهد

زن وقتب بدون اطلاع از خانه خارج میشود و مخصوصا وقتی بچه را با خودش به خانه پدرش میبرد ،مرد خیذی راحت با ۱۱۰تماس میگیردوصورت جلسه فراربه هکراه فرزند و عدم تمکین را پر میکند ودردادگاه ارائه میدهد
نه برادر من حاکم شرع در دادگاه هیچحق طلاقی را برای زن در صورت عدم اجازه خروج‌شوهر صادر نمیکند و ان را عسر وحرج نمیخواند
البته تا جایی که من به چشم دیده ام

من اگرچه تخصص حقوق ندارم اما در این خصوص بی اطلاع هم نیستم، ولی باتوصیفی که شما از مسئله داشتید متوجه شدم اطلاعاتم از شما بیشتر است
اینکه زن از خانه خارج شود و مرد زنگ بزند 110 و فرم عدم تمکین پر کند و دادگاه هم حکم کند که میتوانی بدون پرداخت مهریه اش او را طلاق دهی و... که خودتان هم میدانید صحیح نیست!! هرگز این سخنان موجب جواز طلاق بدون مهریه نخواهد شد، چون عدم تمکین نهایتا موجب برداشتن نفقه از عهده مرد خواهد شد آن هم تا زمانی که زن تمکین نکند!

علاوه بر اینکه زن نباید در چنین مواقعی از خانه خارج شود، چون خود این بهانه دست مرد می دهد، به جای اینکه به خانه پدرش برود، او باید بزرگان را خبردار کند و با ریش سفیدی مسئله را حل کند، یا اینکه در خانه شوهر بماند و از طریق قانونی و دادگاه مشکلش را پی گیری کند.

فروردین;1021029 نوشت:
شما منع خروج زن از خانه را غیر اخلاقی می دانید، برخی آن را مستحب می دانند و برخی حتی منع از خروج غیر ضروری زن را واجب دانسته اند. سایت زیر نظرات مختلف رو مرور کرده:
https://fa.mfeb.ir/taqrir/%D8%A8%D8%...6%D8%A7%D9%86/

فروردین;1021029 نوشت:
پس ممکنه یک عالم دینی حقی رو برای زن قائل باشه که یک عالم دینی دیگه اون حق رو در نظر نگیره. در این موارد، قانون بر اساس کدام نظر عمل می کنه؟

میدانید که دو بحث متفاوت است، تمامی آن روایات به مسئله عدم اختلاط برمی گردد، نه اینکه زن را از روی دل بخواهی در خانه حبس کنیم!!

Bahar_Mj;1021033 نوشت:
خانم ده تا نامه پزشک قانونی داره استخونای چند قسمت از بدنش شکسته میره دادگاه آقای قاضی میگه کو شاهد ؟! کمتر کسی میاد جلو اطرافیان همسرشو کتک برنه بعد تازه میگن باید چندتا شاهد هم داشته باشی ....

سرکار خانم بهار در هر جرمی اینگونه است، شما توقع دارید که وقتی برای دادگاه چیزی اثبات نشده حکم دهد؟ یا در خانه هر زن و شوهری یک مأمور هم بگذارند؟ نه واقعا راهکار شما برای این مسئله چیست؟ فرض کنید شما قاضی این پرونده هستید، به عنوان قاضی چه راهی پیشنهاد می کنید؟
مثلا اگر دو نفر آمدند و یکی گفت نفر دومی دست و پایم را شکسته دلتان برای او میسوزد و سریع می پذیرید؟ خب آن طرف را هم احتمال بدهید، اگر دروغ گفته باشد چه؟ بحثهای حقوقی که احساسات بردار نیست، ادله خشک محض است.
زن باید در این موارد زرنگ باشد تا بتواند اثبات کند، راه های متعددی دارد که من نمیخواهم وارد این مقوله بشوم، اما اگر زن با یک وکیل مشورت کند راه هایی که مسئله را اثبات کند یا مرد را به اقرار و اعتراف بکشاند وجود دارد. ولی اینکه تقصیر نداشتن ادله را به گردن قانون یا قاضی بیندازیم منطقی نیست.
در تمام دنیا تا جرمی اثبات نشود برای آن بار حقوقی قائل نیستند، این مختص اسلام و نظام حقوقی اسلامی نیست.

مسلم;1021058 نوشت:
هرگز این سخنان موجب جواز طلاق بدون مهریه نخواهد شد، چون عدم تمکین نهایتا موجب برداشتن نفقه از عهده مرد خواهد شد آن هم تا زمانی که زن تمکین نکند!

بله. در سایتهای مشاوره حقوقی هم که سرچ کردم همینو نوشته.

مسلم;1021060 نوشت:
میدانید که دو بحث متفاوت است، تمامی آن روایات به مسئله عدم اختلاط برمی گردد، نه اینکه زن را از روی دل بخواهی در خانه حبس کنیم!!

امکان داره بیشتر توضیح بفرمائید؟
مثلاً آیا ممکنه مرد ادعا کنه که به خاطر عدم اختلاط مانع از خروج همسرش شده؟

Bahar_Mj;1021033 نوشت:
بله دقیقا
من هم موارد خیلی خیلی زیادی دیدم که نه تنها طلاق ندادن بلکه حتی از زیر مهریه عندالمطالبه هم در رفتن ....
مثلا یکی از مواردی که تو عقدنامه برای دل خوش کردن زنان درج شده که به زوجه وکالت در طلاق داده میشه اعتیاد مرد هست ولی به زوجه قبل از عقد گفته نمیشه که حتما شوهرت باید اعتیاد به چندتا ماده مخدر داشته اون هم باید اثبات کنی زندگی برات خیلی سخت و غیر قابل تحمل شده تا شااااااااید قاضی لطف کرد بعد حداقل دو سه سال دوندگی تو دادگاه حکم طلاق داد !
خانم ده تا نامه پزشک قانونی داره استخونای چند قسمت از بدنش شکسته میره دادگاه آقای قاضی میگه کو شاهد ؟! کمتر کسی میاد جلو اطرافیان همسرشو کتک برنه بعد تازه میگن باید چندتا شاهد هم داشته باشی ....
اینجا زن فقط باید شانس داشته باشه شوهر خوب از آب در بیاد وگرنه حقی نداره یه مهریه هست که اونم راه های زیادی واسه ندادنش هست یا اینکه میشه قسط بندی رو طولانیش کرد جوری که مهریه دادن و ندادن فرقی نداشته باشه ...

من از دادگاه خانواده میتونم راحت مثال زنده بزنم
اگر‌کارشناسان حس میکنند این موارد وجود ندارد
سه چهار موردی از شش ماهه دوم سال قبل میتوانم معرفی کنم دوستانپیگیری کنند بلکم کمکی انجام بشود

واقعا در قوانین ایران در زمینه خانواده در حق زن ظلم خالص انجام میشود

مسلم;1021058 نوشت:
من اگرچه تخصص حقوق ندارم اما در این خصوص بی اطلاع هم نیستم، ولی باتوصیفی که شما از مسئله داشتید متوجه شدم اطلاعاتم از شما بیشتر است
اینکه زن از خانه خارج شود و مرد زنگ بزند 110 و فرم عدم تمکین پر کند و دادگاه هم حکم کند که میتوانی بدون پرداخت مهریه اش او را طلاق دهی و... که خودتان هم میدانید صحیح نیست!! هرگز این سخنان موجب جواز طلاق بدون مهریه نخواهد شد، چون عدم تمکین نهایتا موجب برداشتن نفقه از عهده مرد خواهد شد آن هم تا زمانی که زن تمکین نکند!

علاوه بر اینکه زن نباید در چنین مواقعی از خانه خارج شود، چون خود این بهانه دست مرد می دهد، به جای اینکه به خانه پدرش برود، او باید بزرگان را خبردار کند و با ریش سفیدی مسئله را حل کند، یا اینکه در خانه شوهر بماند و از طریق قانونی و دادگاه مشکلش را پی گیری کند.

دوست عزیز اتفاقا اطلاعات تئوری شما صد در صد بیشتر است
موردی که مثال زدم در دم که انجام نمیشود
شما خودتان فصول تنفسی دادگاه های خانواده و‌ سیستم فرسایشی ان را میدانید
دوست گرامی میخواهید من مورد مستند خدمت حضرت عالی معرفی کنم از نزدیک موضوع را لمس کنید؟
ضعف شدید در قوانین خانواده ایران باعث این سواستفادها میشود
شما یک سر تشریف ببرید خدمت یک مددکار خانواده ،نکات جالبی میشنوید

فروردین;1021082 نوشت:
امکان داره بیشتر توضیح بفرمائید؟
مثلاً آیا ممکنه مرد ادعا کنه که به خاطر عدم اختلاط مانع از خروج همسرش شده؟

بله، اما آن اختلاطی که می گوید واقعا باید اختلاط باشد، توهم اختلاط نباشد.
البته این مباحث از مباحث حقوقی است، یکی از مصادیق عسر و حرج سوء رفتار مداوم با زن است که عرفا قابل تحمل نباشد، اما تشخیص این مسئله با قاضی است.

سید محمد جواد;1021100 نوشت:
من از دادگاه خانواده میتونم راحت مثال زنده بزنم
اگر‌کارشناسان حس میکنند این موارد وجود ندارد
سه چهار موردی از شش ماهه دوم سال قبل میتوانم معرفی کنم دوستانپیگیری کنند بلکم کمکی انجام بشود

سید محمد جواد;1021102 نوشت:
شما خودتان فصول تنفسی دادگاه های خانواده و‌ سیستم فرسایشی ان را میدانید
دوست گرامی میخواهید من مورد مستند خدمت حضرت عالی معرفی کنم از نزدیک موضوع را لمس کنید؟

من دقیق متوجه منظورتان نمیشوم، شفاف و جزئی بفرمایید از چه چیزی مثال بزنید؟
طولانی شدن روند رسیدگی به پرونده ها که مختص دادگاه های خانواده نیست، البته بخشی از این طولای شدن در دادگاه های خانواده به منظور تلاش برای حفظ خانواده است.
اینکه جرم مرد هم باید اثبات شود که چیز بدی نیست. در همه دادگاه های دنیا باید جرم اثات شود تا بار حقوقی بر آن حمل شود.

مسلم;1021159 نوشت:
من دقیق متوجه منظورتان نمیشوم، شفاف و جزئی بفرمایید از چه چیزی مثال بزنید؟
طولانی شدن روند رسیدگی به پرونده ها که مختص دادگاه های خانواده نیست، البته بخشی از این طولای شدن در دادگاه های خانواده به منظور تلاش برای حفظ خانواده است.
اینکه جرم مرد هم باید اثبات شود که چیز بدی نیست. در همه دادگاه های دنیا باید جرم اثات شود تا بار حقوقی بر آن حمل شود.


شاید نحوه عنوان من بد باشد
کلا پروسه طلاق برای مرد بسیار راحتت است تا زن
یا شاید مواردی که من دیده ام اینگونه است

مسلم;1021158 نوشت:
بله، اما آن اختلاطی که می گوید واقعا باید اختلاط باشد، توهم اختلاط نباشد.

اختلاط در چه حدی؟
در این مورد هم اختلاف نظر وجود داره. برخی گفتگوی زن و مرد را جز در مواقع ضرورت نهی کرده اند و خرج نشدن زن از خانه را توصیه کرده اند. بعضی دیگر، معاشرت زن و مرد را با در نظر گرفتن مسائل شرعی بدون اشکال دانسته اند. حالا کدام دیدگاه مبنای قضاوت قرار میگیره؟
https://hawzah.net/fa/Magazine/View/3992/6912/83313/%D9%85%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D9%85%D9%88%D8%B6%D9%88%D8%B9-%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D9%84%D8%A7%D8%B7-%D8%B2%D9%86-%D9%88-%D9%85%D8%B1%D8%AF-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85

مسلم;1021158 نوشت:
یکی از مصادیق عسر و حرج سوء رفتار مداوم با زن است که عرفا قابل تحمل نباشد، اما تشخیص این مسئله با قاضی است.

در مناطقی که محدود کردن زن به صورت عرفی پذیرفته شده و بعضاً خود خانمها هم این شیوه را پذیرفته اند، آیا برنامه فرهنگی برای تغییر این شیوه پیشنهاد میشه؟

فروردین;1021223 نوشت:
اختلاط در چه حدی؟
در این مورد هم اختلاف نظر وجود داره. برخی گفتگوی زن و مرد را جز در مواقع ضرورت نهی کرده اند و خرج نشدن زن از خانه را توصیه کرده اند. بعضی دیگر، معاشرت زن و مرد را با در نظر گرفتن مسائل شرعی بدون اشکال دانسته اند. حالا کدام دیدگاه مبنای قضاوت قرار میگیره؟
https://hawzah.net/fa/Magazine/View/...84%D8%A7%D9%85

نمیدانم واقعا فروردین عزیز، اینها مباحث حقوقی هستند و از حیطه کلام خارج، طبیعتا اظهار نظر بنده کارشناسانه نخواهد بود
من نمیدونم آنچه که در قوانین به عنوان مبنا اتخاذ شده چی هست، باید با یک وکیل یا قاضی صحبت بشه که این مسئله در چه حدی باید باشه تا مصداق عسر و حرج پیدا کند.

فروردین;1021223 نوشت:
در مناطقی که محدود کردن زن به صورت عرفی پذیرفته شده و بعضاً خود خانمها هم این شیوه را پذیرفته اند، آیا برنامه فرهنگی برای تغییر این شیوه پیشنهاد میشه؟

خب بستگی به میزان محدودیت داره، اگر شدید نباشه خب لزومی نداره، اما این مسائل باید با فرهنگ سازی و به مرور حل بشه، طبیعتا رسانه و ارتباطات اجتماعی کم کم اثر خودش رو میگذاره، اما اینکه به صورت رسمی و قانون فرهنگ سازی بشه نه، بعید میدونم

پرسش:
چرا در روایات حق مرد بر زن اینقدر غیرقابل وصف بیان شده است؟ یعنی زن این قدر به مرد احتیاج دارد؟ به گونه ای القاء شده که اگر مردی به زنش خوبی کند خیلی لطف کرده، اما زن وظیفه اش است! علت این تبعیض ها چیست؟


پاسخ:

در خصوص سوالتان باید به چند نکته توجه کرد:

نکته اول:
روایاتی که وظایف زن و مرد را در قبال یکدیگر ترسیم نموده اند نه از باب بیان برتری یکی بر دیگری هستند، و نه از باب احتیاج زن به مرد، و نه مباحثی مانند آن! قرآن تصریح می فرماید زن و مرد هیچگونه برتری ای بر یکدیگر ندارند مگر در تقوا: «يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى‏ وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ» (1)
پیامبر(صلی الله علیه و آله) نیز فرموده اند: «الْمَرْأَةُ الصَّالِحَةُ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ رَجُلٍ غَيْرِ صَالِح‏»؛ یک زن صالح از هزار مرد ناصالح برتر است.(2)
بنابراین مباحث حقوقی و وظائفی که زن و مرد در رابطه با یکدیگر دارند صرفا تقسیم وظائف و ترسیم حقوق متناسب با توانایی ها و استعدادها، آن هم صرفا در زندگی دنیوی است، نه برتری و نیازمندی و مانند آن.

نکته دوم:
اینطور نیست که مطلقا جایگاه زن و حقوق او از جایگاه و حقوق مرد پایین تر دانسته شده باشد، به عنوان مثال اگر در خانواده حق شوهر در برابر زن بالاتر دانسته شده است، اما در مقابل حق مادر بسیار بالاتر از حق پدر دانسته شده است، و این به خوبی نشان می دهد که نگاه اسلام در تبیین حقوق جنسیتی نیست، چرا که اگر صرف جنسیت ملاک برتری می بود قطعا باید حقوق پدر را نیز بالاتر از حقوق مادر قرار می داد.

مانند روایتی که امام سجاد(علیه السلام) نقل می فرمایند که مردی نزد پیامبر(صلی الله علیه و آله) آمده و اظهار داشت: ‌ای رسول خدا! من مردی گنهکار و آلوده به معصیت هستم و از انجام هیچ گناهی فروگذاری نکرده‌ام، آیا امید آمرزش برایم هست؟ رسول خدا (صلی الله علیه و آله) پرسید: آیا پدر و مادرت زنده هستند؟ مرد گفت: فقط پدرم زنده است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: برو با او خوشرفتاری کن. آن مرد رفت و پیامبر (صلی الله علیه و آله) بعد از رفتن او فرمود: « لَوْ كَانَتْ أُمُّه‏»؛ ای کاش مادرش زنده بود! (3)

در روایت دیگری از پیامبر(صلی الله علیه و آله) در مورد حق پدر سوال میشود، حضرت می فرمایند اینکه تا زنده هستی از او اطاعت کنی، و هنگامی که از حق مادر سوال میشود، می فرماید: «هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ لَوْ أَنَّهُ عَدَدَ رَمْلِ عَالِجٍ وَ قَطْرِ الْمَطَرِ أَيَّامَ الدُّنْيَا قَامَ بَيْنَ يَدَيْهَا مَا عَدَلَ ذَلِكَ يَوْمَ حَمَلَتْهُ فِي بَطْنِهَا»؛ هیهات! هیهات! که بتوانی حق مادر را ادا کنی؛ هر آینه اگر به اندازه ریگ های بیابان عالج [صحرائی در عربستان] و دانه های باران به مادر خدمت کنی و از وی قدردانی کرده و بنده وار در پیش او بایستی، این همه خدمات تو به اندازه زحمات وی در هنگامی که در رحم او بودی و سنگینی تو را تحمل می کرد نخواهد بود.(4)

نکته سوم:
هرگز اینطور نیست که به زن توصیه شده باشد که با شوهرش مهربان باشد و حقوق او را رعایت کند، اما به مرد چنین توصیه هایی در خصوص زنش نشده باشد. لطف کردن در حق همسر وظیفه هر دوی آنهاست، ما از این نظر هیچ تفاوتی بین زن و مرد نداریم. همانطور که به زن اجازه داده نشده حقوق شوهر را زیر پا گذاشته یا در حق او بی احترامی کند، همانطور بر مرد واجب است حقوق زن را ادا کرده و احترام همسرش را نگه دارد، همانطور که پیامبر(صلی الله علیه و آله) می فرمایند: «أَصْنَافٌ لَا يُسْتَجَابُ دُعَاؤُهُمْ رَجُلٌ تُؤْذِيهِ امْرَأَتُهُ‏»؛ چند گروه دعایشان مستجاب نمیشود، از جمله مردی که همسرش را آزار دهد.(5)
و نیز فرموده اند: «مَنْ ضَرَبَ امْرَأَةً بِغَيْرِ حَقٍّ فَأَنَا خَصْمُهُ يَوْمَ الْقِيَامَة»؛ هر کسی زنی را به ناحق بزند من روز قیامت (به حمایت از آن زن) در مقابل او خواهم بود. (6)

نکته چهارم:
تمام تفاوت هایی که در حقوق زن و مرد ترسم شده است، نه از باب برتری و فضیلت دادن، بلکه از باب حکمت های دیگری است که در ورای آنها وجود دارد گاهی از باب تفاوت های جنسیتی است، به عنوان نمونه این که می بینید این قدر بر حقوق جنسی مرد تأکید شده نه از این بابت است که اسلام خواسته طرف مردان را بگیرد، بلکه از باب تفاوت زن و مرد در نیازهای جنسی است، نیاز جنسی مرد مقدم بر نیاز عاطفی اوست، و در زن برعکس است، یعنی نیاز عاطفی او مقدم بر نیاز جنسی اوست، به همین خاطر اسلام وقتی به زن در مورد شوهرش توصیه می کند عمدتا توصیه هایش جنسی است، اما وقتی به مرد در مورد حقوق زنش توصیه می کند عموما توصیه هایش عاطفی است.

علاوه بر اینکه این غریزه جنسی در مرد به مراتب قوی تر، و تهاجمی تر است، به گونه ای که شما تا کنون نشنیده اید زنی به خاطر رابطه جنسی یک مرد را کشته باشد، اما بارها می بینیم که مردی حاضر شده برای ارضاء غریزه اش دست به تجاوز و سپس قتل بزند!! ما نباید این تفاوت ها را برتری ببینیم.
البته اینجا بحث تأکید است وگرنه نیاز جنسی زن هم بی توجه قرار نگرفته است، همان طور که اگر زن هم نیاز جنسی ضروری داشت بر مرد واجب است به این نیاز او توجه کند.(7)

گاهی هم این تفاوت حقوقی ناظر به آثار آنهاست، به عنوان نمونه اگرچه مادر و پدر هر دو باید در خانواده حرمت داشته باشند، و بر حفظ حرمت هر دو تأکید شده است، اما آنچه که موجب تأکید بیشتر بر حق شوهر شده است، از نقش تربیتی و حفظ عنصر اقتدار و مدیریت خانواده نشأت گرفته است که پدر در این خصوص جایگاه ویژه ای دارد، وگرنه مطلقا سخن از برتری و مانند آن نیست!

مدیریت خانواده با مرد است، و شکستن حرمت وی در حکم شکستن بنیان خانواده است، اگر حرمت پدر که حافظ حرمت های اعضای خانواده است بشکند، بقیه حرمت ها هم حفظ نخواهد شد، و پدر نقش اقتدار خودش را در تربیت و مدیریت خانواده از دست خواهد داد، همان طور که حفظ اقتدار مدیر در هر مجموعه ای اینچنین است.

تفاوت دیگر میان زن و مرد این است که آنچه که از سوی مردان بیشتر همسرشان را تهدید می کند خشونت و کتک زدن و همچنین تنگ گرفتن به لحاظ معیشت است، و آنچه از جانب زن، شوهرش را تهدید می کند عمدتا بی احترامی های نشأت گرفته از غلبه احساسات است؛ طبیعتا عمده توصیه های اسلام به مرد این است که علیه همسرش خشونت نداشته باشد، کتک نزند، و در معیشت بر او تنگ نگیرد و در مقابل به زن توصیه می کند به شوهرش بی احترامی نکرده و در امور زندگی از او اجازه بگیرد، پس این تفاوت ها صرفا تأکیداتی است که متناسب با شناخت خداوند از زن و مرد صادر شده است، وگرنه بدین معنا نیست که زن حق دارد شوهرش را کتک بزند! یا مرد حق دارد در حق همسرش بی احترامی کند.

نکته پنجم:
احکامی که در روایات بیان شده است، در حقیقت ترسیم خط قرمزهاست، نه اینکه اسلام دوست داشته باشد زن و مرد حقوقشان را بر سر یکدیگر بکوبند!! اسلام میخواهد زن و شوهر مانند علی(سلام الله علیه) و فاطمه(سلام الله علیها) یک روح در دو بدن باشند که اصلا حق من و حق تو بینشان مطرح نباشد، بنابراین این احکام حقوقی برای زن و شوهرهای ناسازگار و به عنوان کف کار است که حداقل به این حقوق پایبند باشند.
زن و شوهر باید ملاک رفتار با یکدیگر را اخلاق قرار دهند، نه احکام! به عنوان مثال اگرچه اجازه خروج از منزل زن به مرد داده شده اما اگر مردی بی جهت زنش را از خروج از خانه منع کند قطعا گناه کرده است. همچنین اینکه زن توصیه به کار خانه شده است به لحاظ اخلاقی است، وگرنه به لحاط احکامی وظیفه او نیست، به همین خاطر اگر آن را ترک کند گناهی بر او نخواهد بود و مواخذه نمیشود، اما اگر آن را انجام دهد پاداش خواهد داشت.

پی نوشت ها:
1. حجرات:13/49.
2. دیلمی، حسن بن محمد، ارشاد القلوب، الشريف الرضي‏، قم، چاپ اول، 1412ق، ج1، ص175
3. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، دار إحياء التراث العربي‏، بیروت، چاپ دوم، 1403ق، ج71، ص82
4. میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، مؤسسة آل البيت‏(ع)، قم، چاپ اول، 1408ق، ج15، ص203
5. بحارالانوار، ج100، ص224
6. ارشاد القلوب، ج1، ص175
7. پرسش سوم در: https://www.sistani.org/persian/qa/0966/#13233 ؛ مکارم شیرازی، ناصر، رساله توضیح المسائل، بخش احکام عقد دائم، مساله 2067

موضوع قفل شده است