جمع بندی تجربه های بچه داری

تب‌های اولیه

130 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

[="Tahoma"]به دیگران اجازه ندهید فرزند شما را تربیت کنند.

زمانیکه زیر فشار دیگران فرزندتان را دعوا می کنید.
به خاطر حرف دیگران نوزادتان را بغل نمی کنید
به خاطر حرف دیگران و با وجود ناراحتی نوزادتان او را به مهمانی ها می برید.
زمانیکه هنوز فرزندتان آماده نیست به خاطر طعنه دیگران سعی می کنید فرزندتان را از پوشک بگیرید,

در حقیقت شما به دیگران اجازه میدهید فرزند شما را تربیت کنند, از دانش دیگران استقاده کید اما به دیگران اجازه ندهید فرزندتان را تربیت کنند.
رویا نوری

[="Tahoma"]در کودکي باید خواندن یاد گرفت و در جواني باید خواند تا یاد گرفت، برای اینکه در جواني به را حتی بخوانیم در کودکي یادگیریي باید همراه با شور و شوق و لذت باشد.

خواندن را براي کودک باید لذت بخش و نتیجه را رضایت بخش کرد.

کودک را باید کتاب خوان بار اورد نه درس خوان.

[="Tahoma"]یکی از دلایل مهم ایجاد فاصله میان فرزندان و والدین و به تبع آن از بین رفتن صمیمیت و اعتماد فرزندان به والدین ، این است که :

والدین بازی کردن با فرزندان را از برنامه فرزندپروری خود حذف کرده اند .

بازی های مورد علاقه و متناسب با سن فرزندتان را در برنامه فرزند پروی یتان قرار دهید

[="Tahoma"]_ «کی از همه خوشگل‌تره؟»
+ من، من، من
_«کی از همه زرنگ‌تره؟»
+من، من، من
_ «کی از همه عزیزتره؟»
+ من، من، من

این سوال و جواب‌های ریتمیک و شاد، اولین‌بار در برنامه‌های تلویزیونی کودک و بعد هم در مهدکودک‌ها مد شد.
عمو پورنگ و خاله شادونه می‌پرسیدند و بچه‌ها هم با یک شوق وصف‌ناپذیر، فریاد می‌زدند:
«من»!

واقعا چه‌کسی گفته کودک شما از همه بهتر، باهوش‌تر و زیباتر است؟
اصلا آیا نیازی به این مقایسه هست؟

متأسفانه مفهوم عزت‌نفس و خودشیفتگی، برای خیلی‌ها جانیفتاده.
عزت‌نفس، یعنی احساس ارزشمندی. اما خودشیفتگی همراه با احساس خودبزرگ‌بینی و تمایل شدید به استحقاق و... است. خودشیفته‌ها معمولاً عزت‌نفس بالایی ندارند.

تلقین صفات بهترین‌ها به بچه‌ها، الزاماً آنها را با احساس ارزشمندی بیشتر، بار نمی‌آورد، بلکه می‌تواند خودشیفتگی بیمارگونه را در کودکان، تقویت کند.

لازم نیست بین بچه‌های خودتان و دیگران، یک مرز پررنگ بکشید. طوری‌که انگار، درز آسمان باز شده و فقط کودک شما روی زمین آمده‌. رویای «بچه من یه‌طرف، بچه مردم، یه طرف دیگه»، می‌تواند پیامدهای منفی زیادی داشته باشد.

در پسِ آن شادی‌ها که «تو از همه بهتری»، یک غم بزرگ، نهفته است.
ممکن است کودکان، به‌غلط فکر کنند مستحق تمام خوبی‌ها و امتیازهایی هستند ‌که حق دیگران است. بعد آنها می‌ماند و طلبکاری ناتمام‌شان از زمین و زمان.

برای اینکه حال کودک‌تان خوب باشد، لازم است فعالانه به او گوش کنید، نیازهایش را به‌موقع و به‌اندازه برطرف کنید، دردسترس، پذیرنده و پاسخگو باشید.

[="Tahoma"]وقتی که مادر به مردان به چشم«افرادی خشن و بی فرهنگ که فقط به دنبال دعوا هستند» می نگرد، دراین صورت ممکن است فرزند پسرش نیز تمایل پیدا کند که درآینده زن باشد.

یکی از اصول تربیتی مهم این است که مخصوصا نباید پسر بچه ها را از بازی با عروسک یا به عبارتی «خاله بازی» منع کرد. چون ممکن است نتیجه معکوس بدهد.
زیرا معمولا ممنوعیت از یک کار به روش خیلی جدی و تحکمی، تمایل به انجام آن را در خفا بیشتر می کند.

اگر پسر بچه ای با عروسک بازی می کند، والدین فقط باید رفتارهای او را زیرنظر داشته باشند و شکل گیری شخصیت و هویت او را بررسی کنند.

همچنین زمانی که گرایش و علاقه نسبت به ارزش ها و تمایلات زنانه درکودک شکل گرفت، نباید از طرف والدین تشویق شود.

:curly_loop:در تمام موارد، تصویر مرد در قالب پدر، عمو، پدر بزرگ و... باید به نوبه خود، ذهنیتی مثبت را به کودک القا کند.

[="Tahoma"]کودکان لجبازی می‌کنند تا دیده شوند.
وقتی آنها را نمی‌بینید،
زورگویی می‌کنید،
پرخاشگری میکنید،
یا بدون پرسیدن نظر آنها،
کار خودتان را می‌کنید، در واقع فرزندتان را به سمت لجبازی سوق می‌دهید

[="Tahoma"]وقتی کودک دوم به دنیا می‌آید با کودک اول خود چگونه برخورد داشته باشیم؟

۱- در صورت امکان کودک اول را تا آخرین لحظه در جریان به دنیا آمدن کودک دوم قرار ندهید
۲- به کودک اول خود نگویید کودک دوم را برای تو آورده ایم.
۳- به کودک اول خود نگویید که او را آورده‌ایم تا با تو بازی کند
۴- تا حد امکان از لوازم و وسایل کودک اولی برای کودم دومی استفاده نکنید.
۵- موقع به دنیا آمدن کودک دوم برای کودک اول یک عروسک بزرگ بخرید و بگویید "اینو اون نی‌نی فرستاده و گفته تا من بزرگ بشم فعلا با این بازی کن"
۶- در موقع دیدار اقوام و آشنایان با کودک دوم، همه به کودک اول تبریک بگویند و برای هر دو کادو بیاورند.
۷- عکس‌های کودکی کودک اول‌تان را به خودش نشان بدهید و به او بگویید که در کودکی با او هم مثل کودک دوم برخورد شده است.
۸- قبل از بدنیا آمدن کودک دوم جای خواب کودک اول را عوض کنید

[="Tahoma"]كودك آزاري فقط صدمه زدن به جسم كودك نيست!

دست گذاشتن روي نقطه ضعف كودك وهدف گرفتن روح و روان اوبراي تنبيه هم نوعي كودك آزاري است!

فرزندان خود رابا روح و روان سالم تربيت كنيد




[=113]


بچه های زیر ۶ سال نبايد با واقعيت هاي خشن روبه رو شوند. دليل ندارد كه برنامه هايي كه بزرگسالان ميبينند را بچه ها هم ببينند.

سرما وآفت يكواقعيت بيروني هستند اما ما نبايد اجازه دهيم كه این سرما، وارد گلخانهٔ ما شود و گل هاي ما را از بين ببرد. وظيفهٔ ما حفاظت از فضا خانواده و دفاع از امنيت خانواده است.

عیدی گران ندهید
شاید همه نتوانند عیدی زیادی بدهند و اگر شما این کار را بکنید، امکان دارد باعث رقابت شود و حتی ارتباط بعضی خانواده ها را قطع کند. توصیه می کنیم مقدار کمی پول با توجه به سن و سال بچه ها برای عیدی در نظرگرفته شود؛ برای بچه های کوچک تر کمتر و برای بچه های بزرگ تر بیشتر.

مسخره نکنید
والدین باید به کودکانشان آموزش دهند تا انسان هایی قدردان باشند. اگر از عیدی کودک انتقاد و درباره کم یا زیاد بودن ارزش مادی آن صحبت نکنیم و شخص عیدی دهنده را قضاوت نکنیم، بلکه به فرزندمان فرهنگ تشکر کردن را بیاموزیم، این مهم انجام می پذیرد.

اسکناس نو و با تعداد بیشتر بدهید
سعی کنید قبل از فرارسیدن سال جدید، اسکناس های تازه و نو تهیه کنید و آن ها را به عیدی کودکان اختصاص دهید؛ چون اسکناس های نو، تأثیر مثبتی بر کودکان می گذارد. بسیار مشاهده شده که کودکان سنین پایین، از تعداد اسکناس ها بیشتر لذت می برند تا از مبلغ آن، پس بهتر است به کودکان سنین پایین، مبلغ عیدی را با اسکناس های ریزتر و نو هدیه کنید.

بگذارید عیدی شان را، بشمارند
کودکان از شمارش اسکناس ها هم لذت می برند و هم شمارش پول را یادمی گیرند. (آموزش غیرمستقیم)

آموزش دهیم
به کودکان آموزش دهیم که در ایام نوروز حتما به دیدن بزرگ ترها بروند، عید را به آن ها تبریک بگویند و در صورت دریافت عیدی تشکر کنند.

به چشم و هم چشمی میدان ندهید
به کودکان بیاموزیم که دادن عیدی از طرف بزرگ ترها جزو واجبات نیست و اگر بزرگ تری عیدی می دهد لطف می کند. از طرفی، عیدی دادن نباید جنبه رقابت به خود بگیرد.

عیدی ها را نگیرید
با کودکان صحبت کنید تا با عیدی شان، آن چه را که نیاز دارند، تهیه کنند. امروزه علم اقتصاد «قلک پول» در منزل را قبول ندارد و پول باید با سیستم اقتصادی و مالی کشور اتصال برقرار کند پس به کودکان بیاموزید تا پول های شان را در بانک نگه داری کنند. شاید برخی کودکان از این که پول های شان از آنان دور می شود، ناراحت شوند و در برابر آن، مقاومت کنند؛ صبر و حوصله، همراه با روشن کردن مسئله، بهترین شیوه رفتار با این کودکان است.

برایشان پس انداز کنید
عیدی های فرزندان را با نام خودشان در حساب قرض الحسنه پس انداز کنید تا سودی هم به آن تعلق بگیرد. بهتر است قسمتی از عیدی های فرزندتان را به حساب های مخصوص قرعه کشی اختصاص دهید. هنگام افتتاح حساب، او را هم به بانک ببرید تا احساس خوبی داشته باشد و با بانک آشنا شود. اگر کودکان دوقلو دارید، برای هرکدام، حساب جداگانه ای افتتاح کنید تا از همان آغاز کودکی، استقلال و انضباط اقتصادی را یاد بگیرند.

عیدی شان را خرج نکنید
تا حد ممکن عیدی فرزندان تان را صرف هزینه خود یا امور خانواده نکنید؛ چون این عمل، تأثیر بدی بر آنان دارد. هرگاه به ناچار از عیدی فرزندتان در کاری ضروری استفاده کردید، بهتر است مبلغی را به آن اضافه کنید و در موعد مقرر، به او تحویل دهید.

به طور مساوی عیدی بدهید
اگر در یک جلسه می خواهید به چند کودک عیدی دهید، سعی کنید به همگی به یک میزان عیدی هدیه دهید.

با احترام و نوازش عیدی بدهید
در هنگام عیدی دادن، بهتر است کودکان را ببوسید و دستی بر سرشان بکشید و با احترام، عیدی را تقدیم آنان کنید؛ چون تأثیر بسیار مطلوبی بر روح و روان شان می گذارد.

به آن ها بگویید اصل عیدی گرفتن مهم است
به طور معمول کودکان در محافل خانوادگی، از عیدی های خود صحبت می کنند. در این بین، شاید کودک شما عیدی کم تری دریافت کرده باشد و احتمال دارد از این وضعیت، نگران و ناراحت شود. در این صورت با او صحبت کنید و به او بیاموزید که مبلغ عیدی، مهم نیست بلکه مهم، اصل دریافت عیدی است.

مبلغ عیدی کودکان را نپرسید
هیچ گاه از کودکان فامیل یا دوستان، نخواهید مبلغ عیدی خود را به شما بگویند؛ چون احتمال دارد در چنین موقعی، کودک به دروغ متوسل شود.

شبهه تبعیض را رفع کنید
اگر کودک تان مشاهده کرد افرادی در دادن عیدی نسبت به او تبعیض قائل شدند، با او هم عقیده نشوید و سعی کنید این مسئله در خاطره و حافظه او باقی نماند.

عیدی مشترک ندهید
سعی کنید عیدی دو یا چند کودک را با یک اسکناس هدیه نکنید چراکه این کار برای آنان، مشکل و مشاجره ایجاد می کند.

دیر اقدام نکنید
هیچ گاه عیدی دادن کودکان را به تأخیر نیندازید، چراکه این وظیفه ماست که کودکان را هر چه زودتر و بیشتر شاد کنیم.

شستن قورباغه ای در کودکان یا "به شکل w نشستن" وضعیتی است که در میان بسیاری از کودکان شایع است. در این وضعیت نشستن، کودک روی باسن نشسته، زانوها را به عقب خم می کند، کف پاها برگردانده شده و پاها به طرفین باز می شوند و در کل پاها به شکل حرف انگلیسیw درمی آیند.

"آنوی تریویدی" متخصص بیماری های استخوان در لندن می گوید:شکل نشستن w یکی از علل اصلی ضعیف بودن باسن است و کودکانی که عادت به این شکل نشستن دارند دچار دردهای طولانی می شوند ، دردهایی که در دراز مدت ادامه خواهد داشت.اگر متوجه نشستن فرزندتان در این وضعیت به خصوص هنگام تماشای تلویزیون که اصولا مدت زیادی است به سرعت او را مجبور کنید تا وضعیت نشستنش را تغییر دهد.به گفته ی متخصصان این سبک نشستن تاثیر منفی مستقیم روی رشد استخوان ها و مفاصل پا دیده می شود.خانم "انوی" در گفتگو با میرر گفت :این موضوع در حقیقت امروزه به عنوان یک "اپیدمی جدید بهداشتی" شناخته می شود و حساسیت مسئله ایجاب می کند که والدین مرتبا در این مورد دقت کنند.وی افزود :نشستن به مدت طولانی به خصوص در کودکان که در سن رشد هستند در قسمت گردن ، شانه ها و قسمت فوقانی پشت فشار نامناسبی ایجاد می کند.

W شکل نشستن می تواند موجب دررفتگی استخوان لگن شود . همچنین این شکل نشستن می تواند در رفتگی استخوان لگن را دربرداشته و در بچه هایی که از پیش مشکلات استخوانی دارند، اگر گروه های عضلانی اصلی در وضعیت کوتاه شده قرار بگیرند، مشکلات استخوانی شان بدتر خواهد شد.

[=namnak]

منبع : بخش سبک زندگی نمناک /ن

[="Tahoma"]مطالعاتی که در سال 2012 انجام شد نشان می دهد، کودکانی که بین سن 7 تا 11 سال هستند، اگر برای پنج روز یک ساعت زودتر به رختخواب بروند بیشتر هوشیار می شوند و کمتر کج خلقی می کنند و همچنین کودکان نو پا حدودا 18 ماهه ، اگر حدود ساعت 10 شب بخوابند در روند عملکرد اجتماعی و حتی زبان آنها هم تاثیر دارد. ولی معنی آن این نیست که هر کودکی باید ساعت 7:30 بخوابد، این به فاکتورهای مختلفی اعم از سن و برنامه خواب بستگی دارد. آزمون و خطا انجام بدهید و متوجه شوید که کدام برای کودکتان مناسب تر است. سعی کنید کودکتان را چند شب 20 دقیقه زودتر به رختخواب بفرستید. اگر آن ها زود بخوابند زودتر هم بیدار می شوند.

[h=2]زود خوابیدن افراد را به سمت هوشیاری و سلامتی سوق می دهد[/h]

منبع : بخش سبک زندگی نمناک/ز.ن

دلایلی مبنی بر مضر بودن قلقلک کودکان وجود دارد. با این دلایل آشنا شوید و راه های جایگزین را یاد بگیرید. اغلب قلقلک دادن کودکان منجر به خنده و قهقهه های دوست داشتنی او می شود، اما نظریه های جالبی علیه آن وجود دارد. آیا این نظریه که قلقلک دادن کودکان زیان بار است حقیقت دارد؟ خندیدن کودک دلیل رضایت او نیست.

واکنش گمراه کننده کودک

اگر چه همه والدین هر از گاهی کودک خود را قلقلک داده اند، اما تنها، چون کودک می خندد به این معنی نیست که این کار را دوست دارد و لذت می برد. انسان ها به صورت خودکار و غیر ارادی در واکنش به قلقلک می خندند. حتی قلقلک دادن در تاریخ به عنوان نوعی شکنجه استفاده می شده در نتیجه به عنوان والدین بسیار مهم است که بدانید خنده کودکتان الزاما به معنی لذت بردنش نیست.

تاثیر قلقلک بر اختیار بدنعلاوه بر این حقیقت که ممکن است کودک شما قادر نباشد شما را مطلع کند که لذت می برد یا نه، اجبار کودک به اینکه بگذارد شما او را قلقلک دهید ممکن است پیغام خطرناکی راجع به بدنش به او دهد. به عبارت دیگر از دیدگاه کودک این تصور را تقویت می کند که بزرگتر حق دارد کاری را که می خواهد با بدن او انجام دهد حتی اگر کودک با این کار راحت نباشد. هر چقدر هم که ابتدایی به نظر برسد، بسیار مهم است که والدین از سن کم به فرزند خود بیاموزند که فقط خودش است که اختیار و کنترل بدنش را دارد.

راه های دیگری برای ارتباط فیزیکی انتخاب کنیدارتباط فیزیکی به معنای واقعی لمس کردن بین والدین و فرزند بسیار مهم است. انسان برای ادامه زندگی و شکوفایی به تماس فیزیکی نیاز دارد، اما راه های دیگری به جز قلقلک دادن برای تقویت این پیوند فیزیکی بین والدین و فرزند وجود دارد. می توانید این موارد را امتحان کنید:
مطالعه کردن: از کودک خود بپرسید که آیا دوست دارد روی پای شما بنشیند تا قصه بخوانید یا او برای شما داستانی تعریف کند.
ماساژ: برخی کودکان ممکن است از ارتباط از طریق ماساژ لذت ببرند. ماساژ در کودکان به آرام کردن نوزادان، افزایش وزن و تنظیم دمای بدن مرتبط است. شما می توانید تکنیک های ماساژ کودکان را با مقداری روغن دنبال کنید، اما در ابتدا مطمئن شوید که کودک دوست دارد.بازی هایی بر اساس بدن: اگر هدف شما لذت بردن از طریق جنب و جوش است از بازی های دیگری که بدن در آن ها درگیر است استفاده کنید. مثلا اسب سواری، عمو زنجیر باف و یا مسابقه بغل کردن. نکته اصلی این است که بگذارید کودک بازی را کنترل کند و تعیین کند که تا چه اندازه دوست دارد تماس فیزیکی وجود داشته باشد.

[=namnak]

برگرفته از فردا/ی

عواملی که احتمال بروز مشکلات بینایی کودکان را افزایش می دهد

[=namnak]این روزها کمتر کسی است که نداند معاینات دوره ای چشم پزشکی تا چه حد ضروری است و از بروز چه مشکلات و عوارضی پیشگیری می کند، اما خیلی ها هستند که هنوز نمی دانند چه عواملی باعث مشکلات بینایی کودکان می شود ما در این مطلب شما را با این عوامل آشنا می کنیم.

آشنایی با عواملی که مشکلات بینایی کودکان را افزایش می دهد

آیا تابحال بینایی کودکتان را تست کرده اید و یا به فکر معاینه چشم او افتاده اید،سنین کودکی طلایی ترین زمان برای رسیدگی به مشکلات بینایی اطفال هستند.معاینات سالانه بینایی سنجی که از نوزادی آغاز می شود برای کودکان مفید است. کودکانی که با مشکلات بینایی مواجه هستند بیشتر از یک بار در سال باید این معاینات را انجام دهند.

[=system]


[=namnak]عواملی که احتمال بروز مشکلات بینایی در کودکان را افزایش می دهد عبارت اند از:[=namnak]• داشتن وزن کم هنگام تولد و یا زودتر از موعد به دنیا آمدن.
• داشتن سابقه بیماری چشم در خانواده مانند آب مروارید.
• مادری که در دوران بارداری عفونت هایی از قبیل ایدز، سرخچه، تبخال و یا بیماری های مقاربتی داشته.


اهمیت تشخیص زود هنگام مشکلات بینایی کودکان

[=namnak]• مادری که شغل سختی دارد.
• داشتن مشکل سیستم عصبی که معمولاً با علائمی مانند تشنج یا کند شدن رشد آشکار می شود.
[=namnak]چقدر زودتر معاینه چشم میتواند نتیجه بخش باشد؟

[=namnak]پزشکان معمولا در بدو تولد تست بینایی انجام میدهند تا بتوانند مشکلات عمده در نوزادان را هرچه سریعتر تشخیص دهند. بعد از آن در سنین ورود به مدرسه ارزیابی چشم به طور منظم انجام میشود. علاوه بر همه اینها سالانه باید کودکان توسط پزشک اطفال معاینه شوند. آنها مواردی مانند ضعف بینایی و انحراف چشم را بررسی میکنند. اگر نور قرمز در چشمهای کودک دیده نشود ممکن است مشکلاتی مانند آب مروارید یا مسائل دیگری وجود داشته باشد. البته پزشکان باید درباره سابقه خانوادگی وجود مشکلات بینایی نیز سوال کنند. به طور کلی دستور العمل غربالگری کودکان میگوید نیازی به مراجعه به چشم پزشک نیست مگر اینکه مشکلی وجود داشته باشد. این مشکلات هم در معاینه هایی که پزشک اطفال انجام میدهد مشخص میشود.

برگرفته از

دکتر سلام
/ نی نی بان / ف


رشوه دادن به کودک برای ساکت کردن او

رشوه دادن به کودک از آن کارهایی است که ما خواسته یا ناخواسته گاهی آن را انجام میدهیم و اصلا به عواقب تلخ این کار فکر نمیکنیم. رشوه دادن به کودک اگرچه در لحظه باعث میشود که کودک ما آرام بگیرد و آبروی ما در یک جمع حفظ شود اما عواقبی که برای ما و کودک ما دارد تلخ تر از فواید لحظه ای آن است.
همۀ ما گاهی با شرایطی روبه رو می شویم که برای خلاص شدن از آن ناچار به فرزندمان رشوه می دهیم. آشفتگی و بی حوصلگی و گاهی نیز مصلحت گرایی، ما را وادار به چنین کاری می کند.

مثلاً برای مهمانی به خانۀ دوست خود رفته اید و پس از پایان مهمانی قصد دارید به خانه بازگردید. ناگهان فرزندتان اصرار می کند که آلبوم عکس خانوادگی دوست تان را ببیند، اما شرایط این کار مناسب نیست. او همچنان پافشاری می کند تا اینکه دم گوش او چیزی زمزمه می کنید.
اکنون به هدف لحظه ای و کوتاه مدت خود رسیده اید و می توانید به خانه برگردید. اما سپس از خود می پرسید:آیا کار درستی انجام داده ام؟ ایا این تنها کاری بود که می توانستم در آن لحظه انجام دهم؟

تنها سختگیرانه ترین روش های تادیبی پاسخی منفی به این پرسش می دهند.

رشوه دادن به کودک ما را برده خواسته های او میکند

ما توصیه می کنیم به کودکانتان رشوه ندهید، زیرا استفاده از آن موجب دورتر شدن هدفمان می شود. تعریف این هدف چنین است:آموزش کنترل علایق و اصلاح خویشتن به فرزندمان، به نحوی که بتواند تعارض های میان خود و دیگران را کاهش دهد.ما با رشوه دادن تنها توجه کودک را از یک موضوع خوشایند دیگری منحرف می کنیم. درست است که با این رفتار او را کنترل کرده ایم، اما در واقع خواسته ها و انتظارات او را افزایش داده ایم.

رشوه دادن به کودکان آنها را در رسیدن به بلوغ عاطفی دچار مشکل میکند

او در این شرایط هرگز یاد نمی گیرد احساساتش را به کنترل خود درآورد، اما برعکس، ما با استفاده از این روش نادرست او را تشویق می کنیم خواسته هایش را با افراط بیشتری مطرح کند. در نهایت او عادت می کند به هر آنچه می خواهد یا حتی چیزهای بسیار بیشتر از خواسته هایش دست یابد.
این روش به ندرت در بلند مدت آثار مثبتی خواهد داشت. هیچ فردی جز ما نمی تواند این موضوع را کاملاً مدیریت کند. مثلاً مادری برای مهار درگیری های موجود میان خود و فرزندش از رشوه کمک می گیرد. او به فرزندش قول می دهد در صورتی که رفتار خوبی داشته باشد، به او جایزه دهد.
اکنون مادر به قول های خود عمل می کند، اما فرزندش پس از مدتی بی میل می شود. نتیجه آن است که دختر پنج سالۀ این خانم دیگر رشوه را قبول نمی کند و در نهایت مادر در وضعیت بدتری نسبت به گذشته قرار می گیرد.
والدینی که برحسب عادت به فرزندان خود رشوه می دهند، دقیقاً مشابه افرادی هستند که به شدت فرزندانشان را تنبیه می کنند. در حقیقت چیزی بیش از رشوه دادن پشت این کار نهفته است.شاید خیلی بخشنده به نظر برسیم، ولی در حقیقت برای ترک دادن عادت های فرزندانمان ناچار از پرداخت هزینه هستیم. خلاص شدن از دست کودکان نوعی منزوی کردن آنها است و ظاهراً آنها نیز در آن لحظه از منزوی شدن خود مطلع نیستند.
زودرنجی و بی حوصلگی از دیگر نمونه های طرد کودک است که روابط ما را دچار مشکل می کند. کودک در این شرایط دیگر به راحتی توضیحات و رفتارهای ما را نمی پذیرد.تربیت کردن او زمانی که روابط مساعدی با ما نداشته باشد، بسیار مشکل تر خواهد شد. پس باید از هرگونه تنبیه شدید خودداری کنیم. افراط در همۀ رفتارها بسیار بد است؛ گرچه علائم منفی آن به زودی مشخص نمی شود.
رشوه دادن برحسب عادت کودکانمان را بردۀ خواسته هایشان می کند. آنها به دلیل عملکرد خوب ما و مسئولیت هایی که به آنها می دهیم با انگیزه نیستند، بلکه به دلایل غیر شخصی و مادی است که انگیزۀ شان همچنان باقی می ماند.در واقع، هنگامی که شما به کودک رشوه می دهید این پیام به او منتقل می شود:این عمل نباید هیچ ارزش درونی ای داشته باشد، تو حتماً باید به من هزینه ای بپردازی تا من آن را انجام دهم.
رشوه دادن، احترام و مسئولیت پذیری را به کودکان یاد نمی دهد؛ به جای احترام و مسئولیت پذیری، بسیاری از کودکان این دوره حسی از “مُحِق بودن ” را در وجود خود پرورش می دهند، که در طول زندگی آینده شان موجب ناخشنودی آنها خواهد شد.با این حال آنها نمی توانند بدون آموختن نحوۀ اصلاح، اولویت بندی و سازش خواسته های خود، از نظر عاطفی رشد کنند
ما با رشوه ندادن به فرزندانمان به بلوغ عاطفی آنها کمک می کنیم. اگر ما به رشوه دادن عادت کرده ایم، باید خیلی زود به آن پایان دهیم؛ حتی به بهای قشقرق به پا کردن مقطعی از سوی کودکمان.

[=namnak]

برگرفته از هفته نامه سلامتی / م.ف

تاثیرگذارترین رفتار والدین در ذهن کودکان ، بچه ها این رفتار پدر و مادرشان را هرگز فراموش نمی کنند

رفتار والدین در ذهن فرزندانشان نقش می بندد چرا که اولین و اصلی ترین الگوی بچه ها پدر و مادرهایشان است. دقتتان را بیشتر کنید چرا که کودکان تما رفتارهای شما را زیرنظر دارند. اگر فکر می کنید فرزندان رفتار والدین را نمی بینند و یا توجهی به انها ندارند سخت در اشتباهید .آیا می دانید که تاثیرگذارترین رفتارهای والدین که تا همیشه در خاطر کودکان خواهند ماند، کدامند؟ ما در این بخش از نمناک 8 نمونه از مهمترین های آنها را به شما معرفی می کنیم.

وقتی خودتان را برای او قربانی کردید
همسر و فرزندان شما بیشترین ارزش را در زندگی تان دارند، بنابراین شما حاضرید زندگی خودتان را برای آنها قربانی کنید. شاید فکر کنید که کسی قدر فداکاری های شما را نمی داند یا حتی آنها را به یاد نمی آورد اما اشتباه می کنید زیرا این اعمال تاثیر زیادی روی فرزندان تان خواهد گذاشت. آنها برای شمایی که آرزوهایتان را تنها به نفع آنها کنار گذاشته اید، ارزش و احترام زیادی قائل اند. آنها به یاد خواهند داشت که چگونه برای رفاه آنها تلاش کرده اید. در واقع، آنها از شما یاد می گیرند و محبت هایتان را در زندگی مستقل خود الگو قرار خواهند داد.

وقتی از او محافظت می کنید
وقتی کودک تان کابوس می بینید و از بی خوابی و ترس، به آغوش شما پناه می آورد، وقتی که ناراحت است و به او می گویید که هیچ مشکلی به وجود نخواهد آمد و همه چیز درست خواهد شد، یا زمانی که او را محکم در آغوش می گیرید و برای درمان بیماری اش به این در و آن در می زنید... تمام این لحظات را در خاطر او ثبت خواهید کرد. مطمئنا او تا ابد فراموش نخواهد کرد که تحت هر شرایطی خودتان را برای او قربانی کردید و دردهایش را به جان خریدید.
[=namnak]

وقتی او را نصیحت می کنید
زندگی بالا و پایین های بسیاری دارد و هر انسانی، حتی کودک شما، آن را تجربه خواهد کرد. اما از آنجا که تجربه های شما بیش از فرزندتان است، او شما را الگوی خود قرار می دهد و برای گرفتن نصیحت و پیشنهاد به شما رجوع می کند. اگر چه شما پاسخ تمام سوالات او را نمی دانید اما همین که از او حمایت می کنید، برایش امنیت و آرامش است. حتی اگر او به نصیحت های شما عمل نکند، باز هم آنقدر تاثیرگذار است که تا ابد قدردان تان خواهد بود.
سنت های قدیمی
این قوانین و سنت های خانوادگی است که شخصیت ما را شکل می دهند. آنها نسل به نسل منتقل می شوند و تاثیرات خود را روی هر فرد می گذارند. اگر شما به یک سنت اهمیت دهید، مطمئنا فرزندان تان نیز به آن اهمیت خواهند داد و همان طور که شما آنها را یاد فرزندان تان دادید، آنها نیز تمامی شان را به نسل بعد منتقل خواهند کرد. بنابراین قوانینی که در خانواده شما حاکم است، آنقدر اهمیت دارد که مسیر زندگی فرزندتان را مشخص می کند.

وقتی که در حال دعا کردن هستید
هر چیزی که بدان باور داشته باشید، هر زمانی که اعتقاداتتان را در مقابل فرزندان تان بیان کرده اید یا حتی وقتی که با خدایتان در حال راز و نیاز هستید، تما این لحظات در خاطر کودک تان ثبت خواهد شد. آن تصویر که روی زانوهایتان نشسته اید و دست هایتان را بهم قلاب کرده اید و از خدایتان آرزویی طلب می کنید، در قاب خیال فرزندتان حک خواهد شد. فرزند شما آنچه شما بدان اعتقاد دارید و برایتان با ارزش است را هیچگاه از خاطرش پاک نخواهد کرد.

آنگونه که با همسرتان برخورد می کنید
وقتی همسرتان را می بوسید، دست هایش را می گیرید یا که در مقابل کودک تان به او ابراز محبت می کنید، تاثیری روی فرزندتان خواهد گذاشت که تا ابد پایدار خواهد بود. او از تمام، حتی کوچک ترین، رفتارهای شما، چه خوب و چه بد، نت برداری می کند و در زندگی آینده اش از آنها درس می گیرد. بنابراین مراقب رفتارهای خود با همسرتان باشید زیرا شما تنها الگوی زندگی مشترک او هستید.
وقتی برای او زمان می گذارید
تعطیلات آخر هفته، مسافرت ها یا هر زمان اندکی که وقت تان را برای فرزندتان آزاد کردید، برای او خاطراتی با ارزش خواهد بود که تا ابد به زبان خواهد آورد. او در آینده به یاد می آورد که شما در جشن مدرسه اش شرکت کردید یا برای دیدن نمایش او، بلیط خریدید. حمایت شما در این شرایط برای او یک دنیا می ارزد.

وقتی از خنده نفس تان بند می آید
بهترین خاطرات ما مربوط به اتفاق هایی است که از خنده نفس مان بند می آید. این موضوع اگر در خانواده اتفاق افتد، ارزش بیشتری، به خصوص برای فرزندان، خواهد داشت. شاید کودک شما حتی به یاد نیاورد که چه موضوعی شما را آنقدر شاد و خندان کرد اما او چهره خندان تان را هیچگاه فراموش نخواهد کرد.

چرا کودکان از دکتر رفتن میترسند

کودکان معمولاً نگرانی خاصی از مراجعه به پزشک دارند که این ترس وصف‏ ناپذیر است. اما باید دید آیا پزشک به کودک صدمه می‏رساند؟ آیا کودک مجبور است لباسش را در آورد؟ آیا پزشک حتما به وی آمپول می‏زند؟ اینها همه تصورات باطلی است که ممکن است در ذهن کودک وجود داشته باشد.
اسم آمپول که می آید، چشم هایش پر از اشک شده وبه دامن مادر پناه می برد و نه نه می گوید. شروع به گریه می کند و به پزشک می گوید،آمپول نه، آقای دکتر! این حالات برای پدر و مادرانی که کودکشان از آمپول می ترسند، کاملا ملموس است. نکته مهم این است که در این مواقع باید چه رفتاری داشته باشیم؟
معمولاً در میان کودکان، ترس از پزشک، ترس از آمپول و به طور کلی ترس از درمان های پزشکی اضطراب ایجاد می کند. بعضی از این ترس ها در کودکان از تجربه تلخی که از مراجعه قبلی به پزشک داشته اند ناشی می شود. اما راهکار چیست؟ چه کنیم تا بچه های ما از مراجعه به پزشک و خدمات درمانی و تزریق، ترس نداشته باشند و بتوانند با رفتاری منطقی اینها را به عنوان ابزاری درمانی بپذیرند؟ در این مطلب راهکارهایی به شما پیشنهاد می شود.

راهکارهایی برای برطرف کردن ترس کودک از تزریق و راههای درمانی

لطفا پزشک را لولو نکنید

تزریق آمپول به عنوان راهکاری برای به دست آوردن سلامت در اختیار ماست. بسیاری از والدین این راهکار نجات بخش را به عنوان ابزاری برای ترساندن و هشدار دادن به کودک استفاده می کنند، نزدیک ترین عامل ناخوشایندی که در دسترس است، یعنی آمپول زدن و دکتر بردن را به عنوان راهکاری تربیتی به کار می گیرند. «اگه نشینی آمپول می زنیما»، «اگه غذاتو نخوری می ریم دکترها»، «آقای دکتر الان میاد آمپول می زنه» و جملاتی از این دست که والدین به کار می گیرند، عاملی می شود، برای تقویت ترس کودک در هنگام مراجعه به پزشک. لطفا کمی خلاق باشید، می توانید فرصت بازی کردن او را محدود کنید یا او را از دیدن برنامه تلویزیونی که دوست دارد محروم کنید.

ریشه ترس را بخشکانید

به هر حال معمولا مراجعه به پزشک و مراکز درمانی و تزریق آمپول با درد و بیماری همراه است و خواه ناخواه تجربه ناخوشایندی برای فرزند شما ایجاد می کند. شما با کارهایی می توانید ریشه های این تجربه ناخوشایند را در فرزندتان از بین ببرید. هنگامی که کودک سالم است و نیازی به پزشک ندارد، در برنامه بازی های کودک دکتر بازی را بگنجانید و با استفاده از اسباب بازی هایی که در بازار به راحتی پیدا می شود فضای مراجعه به پزشک و تزریق آمپول را برای او شبیه سازی کنید. گاهی مریض بشوید و از او بخواهید به شما آمپول بزند و گاهی به او آمپول بزنید. دقت کنید عکس العمل شما هنگامی که فرزندتان به شما آمپول می زند، همان عکس العملی خواهد بود که کودک در مقابل آمپول خواهد داشت.

به بچه ها دروغ نگوییداگر شما برای آنکه فرزندتان بی تابی و گریه کمتری بکند به دروغ به او بگوییدکه «دکتر آمپول ننوشته» یا «من قول می دم که دکتر آمپول نده» یا هنگام زدن آمپول به او بگویید «آمپول که درد نداره»، کودک لحظاتی بعد با واقعیت مسئله رو به رو شده و متوجه می شود که نزدیک ترین و مهم ترین اشخاص زندگی اش به او دروغ گفته اند، در این حالت او ضمن اینکه مجددا بی تابی و گریه خواهد کرد، اعتماد و تکیه ای هم که به شما به عنوان والدین داشته را از دست می دهد. در رابطه با آمپول هم به جای اینکه بگویید آمپول درد نداره» بگویید:«آمپول کمی درد داره اما من مطمئنم که تو خیلی شجاعی و می تونی این درد کوچیک رو تحمل کنی.»

هنگام تزریق آمپول

تمام مواردی که برای کنترل ترس کودکان از دکتر اشاره کردیم در کنترل ترس آنها از آمپول هم می تواند کاربرد داشته باشد. هنگامی که کودک می خواهد آمپول بزند حتما موارد زیر را رعایت کنید:
سعی کنید شخصی وارد و توانمند را پیدا کنید تا کودک درد کمتری متحمل شود.
در لحظه تزریق با کودک صحبت کنید و سعی کنید حواس او را از تمرکز روی بحث تزریق و درد پرت کنید. می توانید از او بخواهید که از یک تا 10 بشمرد.
می توانید از شجاعت او تعریف کنید یا کلمات آرامش بخش و جرات دهنده در گوش او زمزمه کنید.
یک اسباب بازی یا عروسکی که کودک به آن علاقه دارد را همراه خود به محل تزریق ببرید و حواس کودک را در آن لحظه پرت کنید.
بیهوده سعی نکنید کودک را ساکت کنید. پرسنل درمانی به گریه بچه ها عادت دارند و گریه فرزند شما را دلیلی بر کوتاهی و بی مسئولیتی شما در تربیت فرزندتان نمی دانند.
پس از تزریق و درصورت رفتار مناسب کودک، او را با بازخورد مثبت، به صورت گفتاری یا با هدیه ای کوچک تشویق کنید.
هرگز کودک را به یکباره در موقعیت تزریق آمپول قرار ندهید و فضا را از دقایقی قبل برایش آماده کنید.
در نهایت ترس کودک را با پزشک درمیان بگذارید تا از سوزن های تزریقی نازک تر استفاده کند تا درد کمتری را احساس کند.
با کودکتان همدردی کنید. اگر قرار است از او آزمایشی گرفته شود، همراه او در اتاق بمانید، او را در آغوش بگیرید و بگذارید حضور شما را احساس کند.
استفاده از راهکارهای مطرح شده در این نوشته تا حد زیادی برای غلبه بر ترس کودک از پزشک و تزریقات و کادر پزشکی کمک می کند. اما درصد اندکی از بچه ها هستند که ترس از عوامل درمانی و تزریق در آنها تبدیل به یک ترس خاص و ریشه دار شده. چنین بچه هایی آنچنان مقاومت و گریه می کنند که امکان تزریق آمپول یا ویزیت پزشک را از بین می برند و استفاده از همه راهکارهای ممکن هم کمکی به بهتر شدن اوضاع نمی کند. در این صورت شما باید در نخستین فرصت به سراغ یک روانشناس بالینی بروید تا او با تکنیک های خاص روانشناختی، ترس ریشه دوانده در وجود کودک را درمان کند.

[=namnak]

برگرفته از تبیان-/ ر

گفتار درمانی برای کودکان و نوجوانان ، تمرین، فعالیت و نکاتی برای والدین

بعضی از کودکان ،می توانند صحبت کنند، اما گفتار وکلمات را نمیتوانند روان ادا کنند ، آنها نمیتوانند افکار خود را در یک جمله کامل بیان کنند، چون کلمات یا هجاهای صوتی را بصورت شکسته میگویند که این امر ،باعث میشود نتوانند گفتگوی صریحی داشته باشند ؛ این مشکلات به عنوان یک مانع، برای برقراری ارتباط با کودک به شمار می رود و در بعضی موارد می تواند اعتماد به نفس اطفال را نسبت به خود کمتر کند این مسائل را می توان از طریق گفتار درمانی مورد بررسی و درمان قرار داد .در این بخش از نمناک درباره گفتار درمانی برای کودکان صحبت می کند و برخی از بازی ها و فعالیت هایی را که می توانید در خانه انجام دهید،را ذکر کرده است.

گفتار درمانی چیست و کودکی که نیاز به گفتار درمانی دارد چه مشخصاتی دارد

گفتار درمانی، یک روش مداخله زبان است که بر بهبود گفتار کودک، توانایی وی در تشخیص گفتار و غلبه بر مشکلات مانند بیان ضعیف، اختلال (تکرار صدا، کلمه یا عبارت)، و اختلالات واجی و صدا، تمرکز دارد این، کمک می کند که کودک بتواند از طریق زبان کلامی و غیر کلامی بیان بهتری داشته باشد ؛این تمرکز بر روی:تفسیر و روایی برای شکل دادن به صداها، کلمات و واج ها قرار دارد.کودکان مبتلا به مشکلات گفتاری، در سخن گفتن معمولا از روحیه ی بالایی برخوردار نیستند . گفتار درمانی جهت کمک به کودکان در مورد این مشکل ، این مسئولیت را بر عهده دارد. تنظیم حجم صدا برای کودکانی که بااین مشکل مواجه هستند ،اغلب کودکانی که دچار این مشکل هستند معمولا یا از کمترین میزان حجم صدای خود استفاده میکنند و یا بیشترین میزان حجم صدا . تمرکز اصلی در گفتار درمانی بر میزان حجم صدای تولید شده برای رفع ناهنجاری های گفتاری در کودک بشمار میرود و همینطور از طریق تصویر ، علامت و شکل نوشتاری .

کودکانی که از اختلالات گفتاری رنج می برند، انتقال پیام به دیگران با استفاده از کلمات، جملات و نوشتن برای آنها دشوار است ؛ آنها، همچنین تلاش می کنند که گرامر را به درستی استفاده کنند و کلمات را در جمله بیان کنند و حوادث را توصیف کنند. هدف از گفتار درمانی، این است که در این زمینه ها تمرین کنند و به طور کلی، کودکان تمایلی به صحبت کردن یا صحبت کردن با وقفه ندارند. دشوار است که آنچه را که می خواهند بگویند، را درک کنید اما این بدان معنا نیست که کودک نیاز به درمان دارد.چگونه باید متوجه شویم که کودکمان نیاز به گفتار درمانی دارد

نیاز است بدانید در چه سطحی از مشکل هایی از این قبیل ، گفتار درمانی مورد نیاز است .. در اینجا چند معیار وجود دارد:1. کودک شما نیاز به گفتار درمانی دارد چون :

  • دیگران سخت متوجه میشوند که فرزند شما چه می گوید.
  • فرزند شما در سخن گفتن و یا ترجمه افکار خود،با کلمات، مبارزه می کند.
  • صحبت کودک با لکنت، تکرار، طولانی شدن و بلوک ها مختل می شود.
  • فرزند شما بر روی مهارت های اجتماعی، مانند دوست داشتن، برقراری ارتباط مستقیم، یادگیری مهارت های بازی و مشارکت با دیگران دچار نقصان است .

2. کودک شما ممکن است تلفظ کامل داشته باشد و همچنین ممکن است در خواندن نیز بسیار سریع باشد ، اما آنها هنوز هم می توانند به گفتار درمانی نیاز داشته باشند تا مهارت های زبان عملگرایانه خود و یا فرایند استفاده از زبان را به درستی در سناریوهای اجتماعی برای گفتگو، یافتن دوستان جدید و یا درخواست های ساده بیاموزند .3. کودک، ممکن است به علت ناتوانی یا شرایط پزشکی، مانند؛ اوتیسم یا اختلال شنوایی نیز به گفتار درمانی نیاز داشته باشد؛ زیرا این بیماری توانایی برقراری ارتباط را تحت تاثیر قرار می دهد. در موارد فوق، با آسیب شناس گفتار زبان (SLP) ،مشورت کنید. SLP، اغلب خدمات این کودکان را در سن نوجوانی آغاز می کند، و طی سال های مدرسه ادامه می یابد حتی اگر فرزند شما در یک سرویس گفتار درمانی ،ثبت نام شود، ممکن است نیاز باشد که تمرینات گفتاری در خانه را برای حمایت از درمان انجام دهید.چه زمانی مراجعه به یک گفتار درمانگر الزامی است

1 - کم شنوایی یا ناشنوایی2 - اشکال در تلفظ اصوات گفتاری3 - اختلال در بلع4 - تاخیر در شروع گفتار در کودکان5 - در صورت تشخیص بروز هر یک از اختلالات فلج مغزی، اوتیسم، اختلال یادگیری6 - عدم برقراری ارتباط کلامی یا غیر کلامی از سوی کودک7 - اشکال در درک کلام

انجام گفتار درمانی در منزل توسط والدین

یکی از مهم ترین کارهایی که باید انجام شود، این است که از هر گونه نظر منفی در مورد صحبت کردن فرزندتان جلوگیری شود اگر فرزند شما لکنت داشته باشد، او را تحت فشار قرار ندهید در عوض، نکات زیر را دنبال کنید:کودک خود را تشویق به صحبت کردن، کنید:از کودک خود سوالات تحریک کننده ای بپرسید ، مانند:"چطور برای دوستت کادو میگیری ؟" با پرسیدن سوالاتی که پاسخ دقیقی را میطلبد، شما فرزند خود را تشویق می کنید تا ایده های خود را بیان کند.

با دقت گوش کنید :به فرزند خود بادقت گوش دهید، حتی اگر زمان زیادی میبرد تا یک جمله را به طور کامل ادا کند هنگامی که شما گوش می دهید، فرزند شما اعتماد به نفس میگیرد و سعی می کند تا به صورت روان صحبت کند.شما می توانید این تمرین را امتحان کنید:فرزند خود و دوستان یا خواهر و برادران خود را با هم بچرخانید و یک دایره ایجاد کنید ، یک جمله را به یک کودک بگویید و آن را به دیگران منتقل کنید و غیره. در نهایت، جمله اعلام شده توسط آخرین کودک باید همان باشد که شما به اولین کودک گفته اید .

بهترین تکنیک ها ، تمرینات و روشهای گفتار درمانی در منزل

فرزند خود را مجبور به خواندن کنید :یک کتاب داستان جالب بخرید یا یک قطعه خبری جذاب برای فرزندتان پیدا کنید و از او بخواهید آن را با صدای بلند بخواند ، از او بخواهید این کار را برای یی یا دوبار تکرار کند چنین فعالیت هایی، مهارت های زبانی را تقویت می کند.یک ارزیابی داشته باشید :کودک خود را ارزیابی کنید و ببینید که چه زمان هایی کودک تاخیر دارد این کار به شما این امکان را میدهد، که متوجه شوید فرزند شما تنها دچار اختلالات گفتاریست یا دیگر مشکلاتی نیز با خود به همراه دارد .شما می توانید با مقایسه عملکرد فرزندتان با نقاط عطف عادی در کودکان این سن، تجزیه و تحلیل کنید.

مناطق هدف:اهدافی را که میخواهید مورد بررسی قرار داده و درمان کنید را انتخاب کنید ، اهداف را قابل دسترس برای هر دو شما و فرزندتان کنید . تمرکز بر اهداف خاص سنی که کودکان آن سن به طور معمول به آن دسترسی دارند.در یک زمان برروی یک صدا تمرکز کنید :از مشکلات ساده تر شروع کرده و کم کم به موضوعات پیچیده تر بپردازید ، اگر می خواهید به فرزندتان آموزش دهید که چگونه به درستی از صدا استفاده کنید، ابتدا با نشان دادن چگونگی صدای اول ، سپس تدریس هجاها ، سپس به کلمات و در نهایت از این کلمات در جملات و مکالمه استفاده کنید. شما می توانید چندین فعالیت را امتحان کنید تا صحبت کردن فرزندتان را بهبود بخشد اما به یاد داشته باشید که فرزند شما باید از آنها لذت ببرد ؛ آنها، ممکن است در صورت احساس خستگی، همکاری نکنند.

هر یک از تمریناتی که ما به اشتراک می گذاریم، کودک را درگیر و تحریک می کند.1. فلش کارت ها :چند فلش کارت در مقابل کودک خود قرار داده و از او بخواهید که آنچه را که میبیند، سریعا بخواند و بگوید ،با چند کارت شروع کنید و تعداد تصاویر را به سرعت افزایش دهید.اگر فرزند شما با کلمات خاصی مبارزه کند، شما درک می کنید که در آن شما باید زمان بیشتری را سرمایه گذاری کنید.کارت های مخصوص کودکان سوالات ساده ای را برای کودک شما به همراه دارد ، یک کارت را انتخاب کنید و به آرامی یک مکالمه در مورد آن آغاز کنید . این استراتژی ممکن است به ایجاد یک مکالمه ی خوب با فرزند شما بیانجامد .

سؤالاتی مانند :"الان دوست داری چه هدیه ای بگیری ؟" ،"اگر می توانستی یک چیز را در مورد مدرسه تغییر دهی، این چه چیزی است؟" تمرین با آیینه بهترین تکنیک گفتار درمانی در منزل

2. تمرین با آیینه:آیینه، میتواند یه انعکاس عملی از صحبت کردن برای کودک باشد ، اغلب کودکان طرز صحیح استفاده از دهان برای ادای صحیح کلمات را نمیدانند ، صحبت کردن در مقابل یک آینه، کمک می کند تا یک کودک ببیند چگونه دهان خود را در هنگام ساخت این صدای خاص، حرکت دهد. در مقابل آینه ایستاده و هر صدا را برای کودک خود تولید کنید ؛ سپس، به آنها کمک کنید تفاوت ها را از طریق آینه تشخیص دهند.

لی لی بازی کنید:این بازی، باعث می شود کودک شما 9 بار کلمه تکرار کند با کلماتی که می خواهید فرزندتان را تمرین دهید ،شروع کنید. یک زمین لی لی با 9 شماره ترسیم کنید و هربارکه کودک میخواهد بازی کند ،یک کلمه را به او بگویید تا با هر بار پریدن آن را تکرار کرده و بازی کند . دور جدید را با کلمه ی جدید آغاز کنید . شما می توانید با کلمات کمتری شروع کنید و آنها را به تدریج افزایش دهید هنگامی که آنها با گفتن کلمات به درستی بازی را کامل می کنند، آنها را با هدیه ای خوشحال کنید این کار اعتماد به نفس کودک را افزایش می دهد. تمرینات و روشهای گفتار درمانی در منزل

4. توپ بازی کنید ( استپ هوایی ) :توپ را برای کودک خود پرتاپ کرده و هربار یک کلمه را بگویید که کودک شما نیز آن را تکرار کند

5. پیاده روی :اگر در جایی با بچه خود راه می روید، برای هر تکرار درست کلمه ، یک قدم به جلو بردارید. میتوانید این کار را در پارک یا مسیر های مختلف دیگر انجام دهید علاوه بر بازی کردن با فرزندتان، فرزندان شما نیاز دارند که ماهیچه های دهان خود را نیز ورزش دهند .تمرینات حرکتی دهانی در گفتار درمانی

تمرینات حرکتی دهانی به استفاده از عضلات درون دهان، از جمله لب ها، گونه ها، فک و زبان اشاره می کند ، تمام این قسمت ها ،به عضلاتی متصل می شوند، که می توانند قوی یا ضعیف باشند، هماهنگ یا غیر هماهنگ باشند. ما نیاز به مهارت های حرکتی دهانی بسیار قوی داریم ،تا بتوانیم صحبت کنیم، بخوریم ببلعیم و یا بنوشیم ، در ادامه این بخش از نمناک، تمرینات حرکتی دهانی مختلفی که برای بچه هایتان برای راحتی در خانه انجام می شود، را بیان میکنیم .1. حرکات لب:این حرکات ، لب را برای یک ورزش عالی برای بچه ها آماده میکند ؛ بگو، اوو، سپس eee ترکیب "oo-e". همه این صداها ، الگوهای مختلف حرکتی دارند.از بچه بخواهید که لبخند بزند، آرام بگیرد و تکرار کند کودک در حالی که لب ها را باز نمی کند، می تواند گونه های خود را باد کند. همینطور میتواند یکی از لپ های خود را باد کرده و دیگری را عادی نگه دارد و این کار را تکرار کند همین کار را با لبهای بالا و پایین نیز میتوان انجام داد ، برای نوشیدن از کودک خود بخواهید به جای لیوان از نی استفاده کند .

2. حرکات زبان ، چند حرکت چرخشی برای زبان:از کودک خود بخواهید چند صدای زبانی را تمرین کند ، مانند :ت ت ت ت تد د د د د د دپ پ پ پ پبگو "برو" با اغراقاز کودک خود بخواهید زبانش را بیرون و معلق نگه دارد و سپس با قرار دادن روی لب یا دندان، به آن استراحت دهد.

3. حرکات گونه:شما می توانید عضلات گونه ی کودک را با این حرکات تقویت کنید:از کودک خود بخواهید که لب های خود را بسته و گونه های خود را منقبض کند .یک "o" را با لب ساخته و دهان را به صورت دایره ای حرکت دهد و مجددا تکرار کند ، برای نوشیدن آب از نی استفاده کند.چند تمرین دیگر گفتار درمانی برای مهارت های حرکتی دهان

4. حباب بسازید:از کودک خود بخواهید بادکنک باد کند ، این کار علاوه بر کنترل تنفس به تقویت عضلات صورت و لب ها نیز کمک میکند .5. ساز دهنی بزنید:نواختن ساز دهنی، به کنترل تنفس و فشار لب ها کمک میکند ، اگر کنترل تنفس کودک شما ضعیف است ، از او بخواهید صدای قویتری با ساز دهنی ایجاد کند ، واگر لب های او ضعیف است ، بر نواختن نت ها در زمان های مختلف تمرکز کنید .

6. کره بادام زمینی یا یک خوردنی شیرین خوشمزه :چه کسی کره بادام زمینی را دوست ندارد؟ به اطراف لب های کودک خود بمالید تا آنها را لیس بزند ، کره را از یک گوشه به سمت دیگر مالیده تا زبان از یک طرف به سمت دیگر حرکت کند.بازی هایی در زمینه گفتار درمانی و کمک به تقویت تکلم کودک

علاوه بر این فعالیت ها، شما می توانید بچه خود را تشویق به گفتگو و صحبت کردن در جمع کنید ،فعالیت های گفتاری متناسب با سن در اینجا برخی از فعالیت هایی که می توانید در خانه امتحان کنید را بیان میکنیم . به یاد داشته باشید که بچه ها به طور طبیعی صحبت می کنند و بنابراین شما نباید بر آنها فشار وارد کنید این فعالیت ها ،ممکن است تنها در صورتی انجام شود که کودک آنها را دوست داشته باشد پس کودک را مجبور نکنید این فعالیت ها را انجام دهد.تولد تا 2 سال:در این سن، کودک نمیتواند حرف بزند، اما صداهای دیگر را میسازد از این رو ،نمیتوانید بدانید که آنها نیاز به درمانهای گفتاری دارندیاخیر اگر می خواهید نوزادتان را تشویق کنید تا صداها یی را بسازد ، می توانید تمرینات زیر را انجام دهید. صدایی مانند با ، ما ، دا ، را بسازد در نهایت، کودک شما ممکن است آنها را تکرار کند پس از هر بار که کودک شما یک صدایی را میسازد به او پاسخ دهید تا کودک بیش از پیش به ساختن صداهای بیشتر علاقه مند شود

به کودک دست زدن را بیاموزید :هنگام حمام کردن، قدم زدن یا تغذیه با کودک خود صحبت کنید شما می توانید در مورد هر چیزی صحبت کنید از حرکات مانند تکان دادن و اشاره کردن استفاده کنید. با کودک ،در مورد صداهای حیوانات صحبت کنید، مانند:"سگ می گوید:" هاپ ".2 تا 4 سال:با وضوح صحبت کنید تا کودک آن را از شما یاد بگیرد آنچه که کودک شما صحبت می کند را تکرار کنید، تا کودک شما بداند که متوجه صحبت او میشوید به کلماتی که او میگوید ، از خودتان کلماتی اضافه کنیدمانند :آب انبه ؟ من آبمیوه دارم .من آب انبه دارم . آب انبه میخوای ؟

هنگامی که با کودک خود صحبت میکنید، از کلمات خوب و مخصوص سنین بالا استفاده کنید ، به کودک خود کمک کنید، تا سوال کند و پاسخ دهد ، گاهی با او بازی بله و خیر انجام دهید ، ممکن است به جملاتی از قبیل ؛ من میتوانم پرواز کنم ، درخت میتواند صحبت کند و ... بر بخورید که باز هم با بله و خیر جواب دهید . اشیایی را در یک جعبه قرار داده و از کودک خود بخواهید یکی از آنها را از جعبه بیرون آورده و نام آن را بگوید و همینطور طرز استفاده از را بیان کند . شما ،همچنین می توانید از اسباب بازی های مخصوص برای صحبت کردن و کتاب های آموزش گفتار درمانی نیز، استفاده کنید.برای شروع گفتار درمانی، عجله نکنید به آنها فرصت دهید تا مهارت های صحبت کردن خود را بهبود ببخشند ، شما باید در حالی که به کودک کمک می کنید تا صحبت کند، صبور و مثبت نگر باشید. کودکان ،هنگامی که والدینشان با آنها همدردی می کنند بیشترین بهره را می برند.

[=namnak]

منبع : بخش سبک زندگی نمناک / ن / ف

[=system]

کودکان چرا افسردگی میگیرند؟

افسردگی در کودک و بزرگسال معنای مشابهی ندارد و نشانه های هر کدام متفاوت است. به طور کلی ، افسردگی عبارت است از احساس درماندگی و به بن بست رسیدن.
اخیرا چیزهای زیادی در مورد افزایش موارد افسردگی در کودکان سنین 12 تا 17 سال گفته می شود. در خیلی از موارد دلیل این افسردگی در کودکان این بوده که به جای یافتن دلیل اصلی و حل کردن موضوع، داروهایی با تاثیر روان گردانی بسیار بالا که عوارض جانبی خطرناکی نظیر تمایل به خودکشی و افکاری برای ارتکاب قتل، خشونت و افسردگی به همراه دارند، برای آنها تجویز شده است.

بچه ها، نوجوانان و بزرگسالانی که این داروها را مصرف می کنند، می گویند که کم کم از خودشان بدشان می آید ولی دیگر نمی دانند چه کار بکنند. خواب آنها دچار مشکل می شود و احساس سستی می کنند. حتی با اضافه وزن عجیبی روبرو می شوند که آنها را به سوژه مسخره کردن بقیه بچه ها تبدیل می کند. یا ممکن است اصلا میل به غذا نداشته باشند. اغلب افرادی که از این داروها استفاده کرده و سپس آنها را کنار گذاشته اند، سراغ داروهایی با تاثیر مشابه رفته اند و ریتالین و آدرال را در بازار سیاه خریداری کرده اند. حتی گاهی سراغ داروهای ضد افسردگی بزرگسالان رفته اند. به والدینی که بچه های خود را در معرض چنین خطرهایی قرار می دهند، به ندرت در مورد عوارض جانبی این داروه هشدارهای لازم داده می شود. اما افسردگی در کودکان چه معنایی می دهد و واقعا چیست؟ افسردگی یک مشکل است. افسردگی یک مشکل است. به همین سادگی.معنای مشکل این استاول اینکه یک نفر قصد داشته تا کاری برای ایجاد تاثیری خاص انجام دهد. قصدی در جهت مقابله با آن تصمیم درکنار آن رخ می دهد وقصد وغرض اولیه را متوقف کرده و این توقف شخص را نگران می کند. شخص در حال حاضر یک مشکل دارد و آن مشکل به ظاهر غیر قابل حل شخص را ناراحت می کند. حالا چه بزرگسال و چه بچه باشد. فرد نمی تواند از فکر کردن در مورد آن دست بردارد، خوب غذا نمی خورد یا غذاهای مفید و موثر را در برنامه غذایی خود قرار نمی دهد. این فرایند او را بیمار کرده و به او آسیب می زند. افراد در این شرایط خسته می شند و بدن آنها احساس گرسنگی کرده و زندگی همراه با نگرانی را پیش می برد. درحالیکه توجه فرد روی مشکلش زوم شده، دقت کافی به میحط اطراف نداشته و بیمار می شود. افراد روز به روز بیشتر ناراحت شده و حتی بی احساس می شوند. این افسردگی است.

عواملی که می توانند منجر به افسردگی بچه شوندکمبود خواب: به دلیل رواج برنامه های تلویزیونی، کامپیوترها و بازی های کامپیوتری، متوجه شدم که بچه ها دیرتر و دیرتر به تخت خواب می روند. بزرگسالان هم قربانی چنین مشکلی بوده و معمولا نمونه بدی برای بچه های خود هستند. بدن یک کودک به هشت ساعت خواب نیاز دارد. درواقع بیش از این مقدار به خواب نیاز دارد. این زمانی است که بدن رشد می کند و به خودش شکل می دهد. بدون این زمان، بدن از جای دیگری انرژی کسب می کند. بدنی که خسته است، در افت روحی شخص تاثیر می گذارد. در مورد بچه های جوان، والدین چنین چیزی را به خوبی از نزدیک می بینید و خودشان به آن اعتراف می کنند. اگر شما و بچه 14 ساله شما، خواب کافی ندارید، حس بی رمقی و بی حالی پیدا می کنید. وقتی شخص بزرگ تر می شود، این به یک عادت هراز گاه او تبدیل می شود و به این خاطر رخ می دهد که بدن خوب استراحت نکرده است.

کمبود غذای مقوی: کمبود غذای مقوی هم می تواند بدن را به حالت خمودگی ببرد. وقتی بدن تغذیه خوبی ندارد، فرد تمایل به سست و کرخت بودن و ناراحتی و بی احساس بودن دارد.

کمبود تمرینات متناسب: سیستم فعلی رایج در مدراس به خصوص در آمریکا، زنگ تفریح بین کلاس ها را کم و کمتر کرده است. زمانی 45 دقیقه کلاس درسی و سپس زمانی کوتاه برای توپ بازی کردن یا طناب بازی، سپس 45 دقیقه کلاس دوباره و زمان ناهار وجود داشت که بچه ها درآن با دوستان خود بازی می کردند. سپس 45 دقیقه دیگر آموزشی و بعد حضور در سالن ورزش و تمرینات جسمانی دیگر. امروز اما ساعات آموزشی به شش تا هشت ساعت در روز تبدیل شده اند. بچه ها با دوستان خود سرگرم هستند و اجازه حرف زدن و بازی کردن با آنها در کلاس را دارند و دیگر زمان ورزش در حیاط به زمان حرف زدن در مورد مسایل مختلف تبدیل شده است.

امید;1001780 نوشت:
علل مشکلات رفتاری کودکان

3- بی توجهی به رفتار پسندیده
4- مشاهده رفتار دیگران : قدرت فراگیری بچه ها بسیار بالاست و خیلی زود رفتار اطرافیان را دنبال می کنند . بچه ها با مشاهده رفتار دیگران چیزهای زیادی می آموزند . بنابراین یک کودک می تواند بیاموزد تنها راهی که می تواند توجه دیگران را به خود جلب کند یا موجب بروز واکنشی در والدین شود ، این است که رفتار بد خود را تشدید کند . برای مثال اگر کودکی در خانه صدای پدر و مادر خود را بشنود که کارهای خود را با این شیوه ( بالا بردن صدا ) پیش می برند ، یاد می گیرد که این شیوه موثر است و می تواند از این شیوه برای پیش برد مسائل خود استفاده می کند.


فرزندان تان از شما تقلید می کنند. این را به خاطر داشته باشید.


5- دستور دادن زیاد : نحوه دستور دادن ما به بچه ها می تواند نقش مهمی در رفتارهای آنها داشته باشد . برای مثال گاهی ممکن است ما به بچه ها زیاد دستور بدهیم . وقتی ما به کودک دستور می دهیم ، برای او یک موقعیت انتخاب ایجاد می کنیم که به دستور ما گوش دهد و همکاری کند یا به درخواست ما گوش ندهد و نافرمانی کند . وقتی شما به بچه ها دستورات زیاد می دهید به همان نسبت زمینه های نافرمانی و بدرفتاری آنها را فراهم می کنید .
6- کم دستور دادن : از سوی دیگر کم دستور دادن هم می تواند برای بچه ها مشکلاتی را ایججاد کند . برای مثال اگر به کودک خود دستور العمل های کافی در زمینه عبور از خیابان را نیاموزیم ، او نمی تواند به راحتی و بی خطر از خیابان عبور کند .

7- دستورات خیلی زیاد : همچنین ما با سخت تر کردن دستور العمل ها سطح توقعاتمان را از بچه ها بالا برده ایم . برای مثال این توقع خیلی زیاد است که از یک کودک سه ساله انتظار داشته باشیم که یک اتاق به هم ریخته را بدون کمک کسی مرتب کند.
8- دستورات در زمان نامناسب : دلیل دیگری که با بچه ها برای انجام دستوراتمان درگیر می شویم ، این است که در زمان نامناسب به آنها دستور می دهیم . برای مثال اگر کودکی غرق تماشای برنامه مورد علاقه تلویزیونی خود است ، زمان مناسبی نیست که از او بخواهیم کاری را انجام دهد و به احتمال زیاد دچار مشکل خواهیم شد .
9- دستورات مبهم : همچنین ممکن است دستورات ما خیلی مبهم باشد . وقتی دستورات را به صورت مبهم یا خواهش به کودک انتقال می دهیم ، کودک متوجه نمی شود کاری که انجام می دهد ؛ درست است یا نادرست . برای مثال اگر بگوییم " عزیزم ! دوست داری به حمام بروی ؟ " این عبارت نوعی درخواست از کودک است . بنابراین آمادگی این را هم داشته باشیکم که بگوید : " نه متشکرم " .

ادامه دارد...

10- زبان غیرکلامی : گاهی اوقات ما با حرکاتمان پیامی را می رسانیم که با دستور شفاهی که می خواهیم بدهیم ، هماهنگی ندارد . برای مثال اگر در حالی که از کودکی می خواهیم کاری انجام دهد ، به او بخندیم یا به بچه ای که در حال نافرمانی است ، با خنده دستوری دهیم ؛ او معنی این دستور را نخواهد فهمید . همچنین کودکان دستوراتی که از فاصله دور به آنها داده می شود را کمتر اطاعت می کنند .

11- پیام های احساسی : پیام های احساسی معمولا به این معنی است که ما کودک را به عنوان مشکل در نظر می گیریم نه رفتار او را . لقب بد دادن ، ناسزا گفتن یا ایجاد احساس گناه در کودکان می تواند سبب آزردگی و ناسازگاری آنها شود .
12- تنبیه بی اثر : تنبیه بی اثر : یکی از مهم ترین علل بدرفتاری کودکان ، نحوه تنبیه و کنترل والدین است . این نکته بسیار مهم است و والدین باید کاملا رعایت کنند .
13- تنبیه هایی که عمل نمی شوند : تهدید به تنبیه و عمل نکردن به آن یک مشکل عمده است . اگر دستورات والدین بدون مشخص کردن پیامدهای لازم مربوط باشد ، کودکان می آموزند که می توانند به دستورات بی توجهی کنند .

14 - تنبیه در حال عصبانیت : مشکل دیگر تنبیه در حال عصبانیت است . در این شرایط همیشه احتمال از دست دادن کنترل و آسیب رساندن به کودک وجود دارد .
همچنین تنبیه ممکن است یک نوع پاسخ در شرایط بحرانی باشد. در این صورت، واکنش در شرایط بحرانی، ممکن است دیر یا بیش از حدّ و افراطی باشد. گاهی والدین صبر می کنند و در زمانی به رفتار کودک عکس العمل نشان می دهند که حرکات او غیرقابل تحمل شده باشد . در این زمان احتمال بروز واکنش بیش از حد وجود دارد .
15- تنبیه به صورت گاه و بیگاه :
قوانینی که برای کنترل رفتار کودک قرا داده شده اند، باید اجرا شوند. اگر این قوانین پیگیری نشوند، پدر و مادر برای اِعمال کنترل بر رفتار کودک، از تنبیه گاه و بیگاه اشتفاده می کنند و این باعث بروزِ مشکلاتِ رفتاریِ کودکان می شود.

16- باورها و انتظارات : باید به خاطر داشته باشیم که باورها ، رفتارها و توقعات ما از کودکان بر نحوه تربیت ما تاثیرگذار هستند. در زیر سه باور و تأثیر آنها در تربیت فرزندان را ذکر می کنم:

- باور: این طبیعی است ... :
وقتی والدین مشکلات کودکان را طبیعی فرض می کنند و برخورد مناسب با آن ندارند ، اصلاح این مشکل در آینده سخت خواهد بود .
- باور: این عمدی است ... :
این تصور می تواند موجب عصبانیت ما شود و در شرایطی که باید برخورد آرامی داشته باشیم ، واکنش شدیدی نشان دهیم .

- باور: من مادر/پدر بدی هستم ... :
این افکار می تواند باعث ایجاد گناه و افسردگی در والدین شود و طبیعی است که آنها نتوانند با کودکان خود برخورد آرام و با حوصله ای داشته باشند . کودکان به محیطی گرم و با محبت احتیاج دارند . اما به هر حال بعضی از کودکان در محیطی پر تنش رشد می کنند . قرار گرفتن در چنین شرایطی برای کودکان خیلی تلخ و دلخراش است و این قطعا می تواند روی رفتار آنها تاثیر گذارد . روحیات والدین روی رفتار کودکان تاثیر می گذارد . اگر مادری احساس افسردگی ، خستگی ، عصبانیت ، اضطراب یا درماندگی داشته باشد ، برایش خیلی سخت خواهد بود که در تربیت فرزندان خود آرام و صبور باشد . در این شرایط کنترل رفتار کودکان و داشتن برخورد قاطع و مصمم با آنها مشکل تر خواهد بود .

استرس بخشی از زندگی هر روز ماست . همه ما گاهی با مشکلاتی در زندگی روبرو می شویم . اما رفتار ما با کودکان باید ثابت باشد و وجود استرس در خانواده می تواند این ثبات در رفتار را به هم بزند . اگر شما مشکلات جدی یا طولانی مدت روحی ، اضطرابی یا ارتباطی دارید ، بهتر است با متخصص مشورت کنید . تمام رفتارهای کودکان تاثیر گرفته از محیط خانواده نیست و والدین نباید خودشان را به خاطر تمام رفتارهای کودکان سرزنش کنند .
ارتباط کودکان با دوستانشان و مشکلاتی که با درس خواندن و مدرسه دارند ، می تواند مشکلات رفتاری برای آنها ایجاد کند . همچنین مطالبی که از طریق تلویزیون ، فیلم ، کامپیوتر و کلا رسانه می بینند ، می خوانند یا می شنوند ؛ روی رفتار آنها تاثیر می گذارد . ما به عنوان والدین وظیفه داریم بر روی آنچه که کودکانمان می خوانند یا می بینند نظارت داشته باشیم .

ادامه دارد...

سلام
من فرزند ندارم . یعنی هنوز ازدواج نکرده ام. اما یکی از مهمترین مسائلی که می خواهم برایتان بگویم این است که هیچ وقت هیچ شخصی را توی سر کودک نزنید. فکر نکنید که مثلا اگر کودکتان کار بدی انجام داد و کاری مخالف اسلام انجام داد یا به دلیل این که فلان شخصیت ، شخص مذهبی بزرگی است حق دارید فرزندتان را تحقیر کنید. من خودم در کودکی به شدت از ناحیه ی مادرم به واسطه ی مسائل مذهبی تحقیر شدم. مادر من خیلی از شخصیت ها را توی سر من می کوبید. من زمانی که کلاس پنجم دبستان بودم یادمه که یک بار عکس یکی از شهدا را که مادرم به زور توی اتاقم به دیوار وصل کرده بود به واسطه ی عقده ای که نسبت به آن شهید داشتم با حرص و نفرت پاره کردم. هیچ وقت حالت خودم را نسبت به آن شهید یادم نمی رود. زیرا مرا به خاطر او تحقیر کردند. حتی الان هم که بزرگ شده ام و می دانم که اون شهید آدم خوب و والامقامی بوده و اشکال از مادر من بوده است باز ته قلبم وقتی عکس اون شهید رو می بینم مقداری بغض نسبت به او دارم. برادر من به خاطر همین توی سر زدن ها امروز نسبت به دین و اسلام روی خوشی نشان نمی دهد. متاسفانه یکی از بنیادی ترین اصول در تربیت حداقل نسل ما (دهه هفتادی ها) عنصر تحقیر بود. من خیلی زحمت کشیدم تا توانستم تحقیرهایی که از ناحیه ی مادرم شدم را در روح خودم ازبین ببرم. البته هنوز ته نشین هایی از عقده ی حقارت در من باقی مانده است. شاید کسانی که من را توی این سایت می شناسند باورشان نشود که من در دوران کودکی بچه ای به شدت عقده ای بودم. عقده ی حقارت. همیشه فکر می کردم که من آدم پست و کثیفی هستم. همیشه فکر می کردم که خدا از من بدش می آید. البته این ها مال کودکی بود و من با تمرین زیاد اثرات عقده ای بودن در جان و روح خودم را تاحد زیادی از بین برده ام. غیر از این مسئله که در ازدواج مقداری کمال گرا شده ام و تا حدی به زنان بدبین هستم و ترس عجیبی از ازدواج دارم.

[="Tahoma"][="DarkSlateGray"]

مهر...;1017342 نوشت:
عیدی گران ندهید
شاید همه نتوانند عیدی زیادی بدهند و اگر شما این کار را بکنید، امکان دارد باعث رقابت شود و حتی ارتباط بعضی خانواده ها را قطع کند. توصیه می کنیم مقدار کمی پول با توجه به سن و سال بچه ها برای عیدی در نظرگرفته شود؛ برای بچه های کوچک تر کمتر و برای بچه های بزرگ تر بیشتر.

مسخره نکنید
والدین باید به کودکانشان آموزش دهند تا انسان هایی قدردان باشند. اگر از عیدی کودک انتقاد و درباره کم یا زیاد بودن ارزش مادی آن صحبت نکنیم و شخص عیدی دهنده را قضاوت نکنیم، بلکه به فرزندمان فرهنگ تشکر کردن را بیاموزیم، این مهم انجام می پذیرد.

اسکناس نو و با تعداد بیشتر بدهید
سعی کنید قبل از فرارسیدن سال جدید، اسکناس های تازه و نو تهیه کنید و آن ها را به عیدی کودکان اختصاص دهید؛ چون اسکناس های نو، تأثیر مثبتی بر کودکان می گذارد. بسیار مشاهده شده که کودکان سنین پایین، از تعداد اسکناس ها بیشتر لذت می برند تا از مبلغ آن، پس بهتر است به کودکان سنین پایین، مبلغ عیدی را با اسکناس های ریزتر و نو هدیه کنید.

بگذارید عیدی شان را، بشمارند
کودکان از شمارش اسکناس ها هم لذت می برند و هم شمارش پول را یادمی گیرند. (آموزش غیرمستقیم)

آموزش دهیم
به کودکان آموزش دهیم که در ایام نوروز حتما به دیدن بزرگ ترها بروند، عید را به آن ها تبریک بگویند و در صورت دریافت عیدی تشکر کنند.

به چشم و هم چشمی میدان ندهید
به کودکان بیاموزیم که دادن عیدی از طرف بزرگ ترها جزو واجبات نیست و اگر بزرگ تری عیدی می دهد لطف می کند. از طرفی، عیدی دادن نباید جنبه رقابت به خود بگیرد.

عیدی ها را نگیرید
با کودکان صحبت کنید تا با عیدی شان، آن چه را که نیاز دارند، تهیه کنند. امروزه علم اقتصاد «قلک پول» در منزل را قبول ندارد و پول باید با سیستم اقتصادی و مالی کشور اتصال برقرار کند پس به کودکان بیاموزید تا پول های شان را در بانک نگه داری کنند. شاید برخی کودکان از این که پول های شان از آنان دور می شود، ناراحت شوند و در برابر آن، مقاومت کنند؛ صبر و حوصله، همراه با روشن کردن مسئله، بهترین شیوه رفتار با این کودکان است.

برایشان پس انداز کنید
عیدی های فرزندان را با نام خودشان در حساب قرض الحسنه پس انداز کنید تا سودی هم به آن تعلق بگیرد. بهتر است قسمتی از عیدی های فرزندتان را به حساب های مخصوص قرعه کشی اختصاص دهید. هنگام افتتاح حساب، او را هم به بانک ببرید تا احساس خوبی داشته باشد و با بانک آشنا شود. اگر کودکان دوقلو دارید، برای هرکدام، حساب جداگانه ای افتتاح کنید تا از همان آغاز کودکی، استقلال و انضباط اقتصادی را یاد بگیرند.

عیدی شان را خرج نکنید
تا حد ممکن عیدی فرزندان تان را صرف هزینه خود یا امور خانواده نکنید؛ چون این عمل، تأثیر بدی بر آنان دارد. هرگاه به ناچار از عیدی فرزندتان در کاری ضروری استفاده کردید، بهتر است مبلغی را به آن اضافه کنید و در موعد مقرر، به او تحویل دهید.

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام علیکم و رحمه الله و برکاته
قسمت آخر متن در مورد اضافه کردن به پول مصرف شده
جایز است و اشکالی ندارد؟
یاعلی(س)[/]

رستگاران;1018516 نوشت:
قسمت آخر متن در مورد اضافه کردن به پول مصرف شده
جایز است و اشکالی ندارد؟

سلام

اینکه پدر عیدیِ فرزند را بگیرد و در هنگام برگرداندنِ مبلغ به آن اضافه کند، اگر «ربای قرضی» نیز شمرده شود، بنا بر فتوای عده ای از مراجع تقلید (مرحوم آیت الله امام خمینی، آیات عظام سیستانی، مکارم، خامنه ای) جایز است.
گرفتنِ عیدی و اضافه کردنِ مبلغی به آن فقط در صورتی ربای قرضی به شمار می رود که پدر و فرزند قرار بگذارند که «پدر این مبلغ را به عنوان قرض می گیرد و بعد از مدت معینی اصل پول را به همراهِ مقدارِ اضافه ای به فرزند برمی گرداند». این ربای قرضی است که بنا بر فتوای عده ای از مراجع تقلید بین پدر و فرزند جایز است. اما اگر پدر و فرزند قراری برای پرداخت مبلغِ اضافه نداشته باشند، پدر می تواند مبلغی به عنوان هدیه پرداخت کند و این ربای قرضی نمی باشد. بنا بر فتوای مراجع تقلید مستحب است فرد قرض گیرنده، هنگام پرداختِ دِینِ خود مبلغی اضافه پرداخت کند.

امید;1001780 نوشت:
علل مشکلات رفتاری کودکان

راه های حلّ مشکلات رفتاری کودکان :

1- بی توجهی ارادی : در این روش وقتی کودک رفتار بد اما نه چندان مهمی را انجام می دهد ، به طور ارادی به او بی توجهی می کنید . این روش خصوصا وقتی مفید است که پدر یا مادر احساس کنند کودک این کار را برای جلب توجه انجام می دهد؛ مثلا صداهای عجیب در می آورد یا ناله می کند و یا شکلک در می آورد . رفتارهای آزار دهنده کوچکِ زیادی از این قبیل هستند که بهترین راه برخورد با آنها بی توجهی است.

وقتی می خواهید بی توجهی نشان دهید، باید نکاتی را رعایت نمایید:
- با کودک صحبت نکنید.
- به او نگاه نکنید.
- تا وقتی رفتارش را ادامه می دهد، به او بی توجه بوده و واکنش نشان ندهید.
به محض اینکه کودک رفتار درست را نشان داد ، به او توجه کرده و تشویقش کنید . به خاطر داشته باشید که بعضی وقت ها که بی توجهی می کنیم، ممکن است کودک به جای رفتار مناسب بدتر رفتار کند. اما باید همچنان بی توجه بوده و مقاومت کنید. نهایتا کودک در می یابد که این رفتار واکنشی از سوی شما در پی نخواهد داشت.
نحوه دستور دادن ما می تواند تعیین کننده باشد. از همین روی نکات زیادی می تواند به شما در موثر بودن دستوراتتان کمک کند.

2- دستورات آرام و واضح : در صورت امکان تا زمان مناسب صبر کنید؛ مثلا تا وقتی که کودک کاری را تمام کند. این کار همکاری را بیشتر خواهد کرد.
- دستورات را آرام و واضح بگویید. - در صورت لزوم دستور را تکرار کنید.

وقتی می خواهید کودکتان کاری انجام دهد از این مراحل پیروی کنید:
- کاری که مشغول آن هستید را موقف کنید.
- نزدیک کودک بروید. به اندازه یک بازو با او فاصله داشته باشید.
- تا سطح مقابل چشم های او خم شوید.
- اسمش را صدا کنید.
- به صورت دقیق به او بگویید که چه کاری را از او می خواهید (دستور را دقیق بیان کنید).
- حدود پنج ثانیه برای همکاری به او فرصت دهید.
- دور نشوید و کودک را نگاه کنید.
- در صورت انجام دستور تشویقش کنید.

3- خلوت کردن : خلوت کردن یک روش کوتاه و مفید است تا به کودکانمان بیاموزیم رفتار صحیح را انجام دهند . بارها مشاهده می کنید که کودک به تذکرات شما بی توجه بوده و همچنان کار خود را دنبال می کند . در این موارد می توانید وسیله ای که مانع کار شما بوده را به عنوان پیامد رفتارش از او بگیرید یا از کودک بخواهید که در گوشه مشخصی از همان اتاق بنشیند . می توانید از بچه های بزرگ تر بخواهید که دو یا سه دقیقه در روی زمین یا صندلی در محل مشخص شده بنشینند . برای کودکان نوپا از هجده ماهگی به بعد تخت خوابشان جای خوبی برای خلوت کردن است.

وقتی رفتار بدی را می بینید، بلافاصله وارد عمل شوید. به کودک نزدیک شوید. توجهش را به خود جلب کنید و دقیقا بگویید که چه باید انجام دهد. اگر رفتار بد را متوقف نمود، او را به خاطر حرف گوش کردن تشویق کنید. اما اگر مشکل ادامه پیدا کرد ، به او بگویید اشتباهش چیست و پیامدش خلوت کردن است. وقتی کودک را وادار به خلوت کردن می کنید به اعتراضاتش بی توجه باشید، با او جر و بحث نکنید و غر نزنید. به کودک بگویید برای مدت تعیین شده باید در خلوت بماند و وقتی این زمان تمام شد، می تواند به سراغ کارش برگردد. به محض اینکه رفتار درستی نشان داد ، او را تشویق کنید.


خلوت کردن کودک

خلوت کردن کوتاه مدت مفیدتر از بلند مدت است . یک دقیقه برای کودکان دو ساله ، دو دقیقه برای سه تا پنج ساله و نهایتا پنج دقیقه برای کودکان پنج تا ده ساله کافی است . به خاطر داشته باشید زمانی که کودک در خلوت است نباید به او بی توجهی کرد و اگر آرام ننشست و قانون را رعایت نکرد ، اخراج باید برایش اجرا شود.

ادامه دارد...

4- اخراج: اخراج یعنی دور کردن کودک برای مدتی کوتاه از محلی که مشکل در آن پیش آمده است. از این روش می توان به دنبال خلوت کردن و وقتی کودک در مدت خلوتْ آرام نمی نشیند استفاده کرد یا به عنوان پیامدی برای بدرفتاریهای جدی تر مثل قشقرق به پا کردن یا حرکات خشونت آمیز که باعث آزار رساندن به دیگران می شود. اخراج یک شیوه سازنده است و به کودک کمک می کند تا بیاموزد چگونه حرکاتش را کنترل کند و رفتار مناسبی را جایگزین کند. شما هم به عنوان والد باید آرام باشید و این روش به هر دو طرف فرصتی می دهد تا آرامش خود را به دست اورند.

انتخاب اتاقی که برای اخراج استفاده می شود ، خیلی مهم است . نباید سرگرم کننده باشد. پس اتاق خود کودک محل مناسبی نیست. باید امن بوده و نور کافی و هوای مناسب داشته باشد. قبل از استفاده محل را باید آماده نمایید. ابتدا هر چیز خطرناکی را از محلّ خارج کنید. سپس قوانین اخراج و علت این تنبیه را برای کودک بازگو نمایید و آنگاه آنرا اجرا کنید.



استفاده از راه پله به عنوان محلّ اخراج



قبل از استفاده از روش اخراج:
- مراحل را برای کودک شرح دهید .
- شرح دادن مراحل اخراج را زمانی که کودک بدرفتاری ندارد انجام دهید.
- مطمئن شوید که کودک این مراحل را فهمیده است و باید آرام بنشیند تا اجازه خروج از محل اخراج را داشته باشد.

اخراج :
- وقتی مشکلی رخ می دهد ، سریع وارد عمل شوید.
- نزد کودک بروید و توجهش را به خود معطوف کنید.
- به او بگویید چه رفتاری را باید متوقف کند و به جای آن چه کاری را باید انجام دهد.
- اگر به حرف شما گوش کرد، او را تشویق کنید .
- اگر همکاری نکرد، اشتباهش را گوشزد کنید و پیامدش را بگویید؛ مثلا کاری را که خواستم انجام ندادی و حالا باید اخراج شوی و او را بلافاصله اخراج کنید.
- سعی کنید آرام ولی جدی باشید.
- اگر کودک برای رفتن مقاومت کرد، او را بغل کنید و به محل مورد نظر ببرید.

وقتی کودک اخراج می شود ، قوانین را برایش بازگو کنید . یعنی بگویید باید دو دقیقه آرام باشد تا به او اجازه بیرون آمدن بدهید. می توانید در را باز بگذارید. اما اگر کودک سعی کرد که خارج شود، می توانید در را ببندید. وقتی کودک در آن محل است، به تمام بدرفتاری هایش بی توجهی کنید. شما باید برای داد و بی داد او خود را آماده کنید. شاید جیغ بکشد، لگد بزند و فریاد بزند. اما باید آمادگی آنرا داشته باشید که مقاومت کنید. اگر کودک احساس کند به حرکاتش توجه می شود و کسی به داد و بی دادش گوش می کند، دفعه بعد در زمان اخراجش سر و صدا راه خواهد انداخت.

بعد از زمان اخراج :
- درباره اتفاقی که افتاده صحبت نکنید.
- برای کودک سرگرمی فراهم کنید.
- اگر رفتار خوبی داشت تشویقش کنید.
- در صورت لزوم اخراج را تکرار کنید.

وقتی از اخراج استفاده می کنید، باید حواستان به دفعات این کار باشد. پس هر بار که کودک را اخراج می کنید و مدتی که طول می کشد تا آرام شود را یادداشت کنید. باید توجه داشته باشید که در طی دو هفته اول تعداد دفعات اخراج باید کاهش پیدا کند. مثلا اگر در روز اول کودک چهار تا پنج بار اخراج شد، در انتهای هفته اول باید نیاز کمتری برای اخراج او باشد. اگر بعد از دو هفته استفاده از این روش، مشکل همچنان ادامه داشت، بهتر است با متخصصین مشورت کنید.


پایان

پرسش:

اصول تربیت صحیح کودک چیست؟

پاسخ:

هر کودکی ساختار ژنتیکی منحصر به فردی را به ارث می برد. کودکان علاوه بر خصوصیات ظاهری مثل رنگ چشم و مو، ممکن است خلق و خوی خود را نیز از والدین به ارث ببرند. خلق خوی فرد در دو سال اول زندگی می تواند نشان دهنده یِ مشکلات رفتاری در آینده باشد. شاید یکی از مهم ترین عوامل، محیطِ خانواده است .

ما به عنوان والدین نمی توانیم ساختار ژنتیکی کودکانمان را تغییر دهیم؛ اما می توانیم روی محیط خانواده کنترل هایی داشته باشیم و بسیاری از مسائلی که در خانواده اتفاق می افتد، می تواند موجب ایجاد مشکلات رفتاری در بچه ها شود.
برای تربیت فرزندانی سالم باید نکاتی را مورد توجه داشت:

- تشویق کودک باید برنامه ریزی شده باشد:
اگر فرزندتان در حال بدرفتاری یا بی ادبی است، چیزی به عنوان جایزه ندهید. این کار باعث تشویق او به ادامه رفتار اشتباهش می شود. همچنین با این عمل، کودک می آموزد اگر می خواهد به جایزه دست یابد، باید بدرفتاری کند. تنها زمانی به فرزندتان جایزه بدهید که رفتاری مطلوب از خود نشان می دهد. وقتی کودک رفتاری مطلوب انجام می دهد، فورا با دادن جایزه ای کوچک یا به صورت کلامی او را تشویق نمایید.
- دستورات تان را به صورت آرام و واضح و روشن به کودک بگویید:
دستورات والدین باید به صورت آرام داده شوند. کودک نمی تواند معنای جملاتی که سریع گفته می وند را بفهمد. همچنین دستورات باید واضح و روشن باشند. وقتی دستورات را به صورت مبهم یا خواهش گونه به کودک انتقال می دهیم، کودک متوجه نمی شود کاری که انجام می دهد، درست است یا نادرست. برای مثال اگر بگویید:" عزیزم! دوست داری به حمام بروی؟"؛ این عبارت نوعی درخواست از کودک است. بنابراین آمادگی این را هم داشته باشید که بگوید : " نه متشکرم.
- به میزان مناسب به کودک دستور دهید:
نحوه دستور دادن ما به بچه ها می تواند نقش مهمی در رفتارهای آنها داشته باشد. برای مثال گاهی ممکن است ما به بچه ها زیاد دستور بدهیم. وقتی ما به کودک دستور می دهیم، برای او یک موقعیت انتخاب ایجاد می کنیم که به دستور ما گوش دهد و همکاری کند یا به درخواست ما گوش ندهد و نافرمانی نماید. وقتی شما به بچه ها دستورات زیاد می دهید به همان نسبت زمینه های نافرمانی و بدرفتاری آنها را فراهم می کنید. از سوی دیگر کم دستور دادن هم می تواند برای بچه ها مشکلاتی را ایجاد کند. برای مثال اگر به کودک خود دستور العمل های کافی در زمینه عبور از خیابان را نیاموزیم، او نمی تواند به راحتی و بی خطر از خیابان عبور کند.
توجه داشته باشید که دستورات شما باید با سنّ کودک تناسب داشته باشند. برای مثال این توقع خیلی زیاد است که از یک کودک سه ساله انتظار داشته باشیم که یک اتاق به هم ریخته را بدون کمک کسی مرتب کند.

- در زمان مناسب به کودک دستور دهید:
یک دلیل که با بچه ها برای انجام دستوراتمان درگیر می شویم، این است که در زمان نامناسب به آنها دستور می دهیم. برای مثال اگر کودکی غرق تماشای برنامه مورد علاقه تلویزیونی خود است، زمان مناسبی نیست که از او بخواهیم کاری را انجام دهد و به احتمال زیاد دچار مشکل خواهیم شد.
- هنگام دستوردادن به کودک، زبان غیرکلامی خود را با کلامتان هماهنگ نمایید:
گاهی اوقات ما با حرکاتمان پیامی را می رسانیم که با دستور شفاهی که می خواهیم بدهیم، هماهنگی ندارد. برای مثال اگر در حالی که از کودکی می خواهید کاری انجام دهد ، به او بخندید یا به بچه ای که در حال نافرمانی است، با خنده دستوری دهید، او معنی این دستور را نخواهد فهمید. همچنین کودکان دستوراتی که از فاصله دور به آنها داده می شود را کمتر اطاعت می کنند.
- پیام های احساسیِ منفی به کودک ندهید:
پیام های احساسیِ منفی معمولا به این معنی است که ما کودک را به عنوان مشکل در نظر می گیریم نه رفتار او را. لقب بد دادن، ناسزا گفتن یا ایجاد احساس گناه در کودکان می تواند سبب آزردگی و ناسازگاری آنها شود.

- از تنبیه بدنیِ کودک خودداری نمایید:
تنبیه بدنی یکی از عواملی است که پرخاشگر شدن کودکان در آینده را تحت تاثیر قرار می دهد. آن چه در موردِ رفتارِ نامطلوب کودک ، موثر واقع می شود ؛ روشی است که رابطه مثبت با والدین را پرورش دهد ، سلامت روانی کودک را ارتقا بخشد و میل به درونی کردنِ ارزش ها ، توصیه ها و موارد ممنوع والدین را افزایش دهد.
به جای استفاده از تنبیه بدنی، اگر به صورت صحیح از تقویت کننده های مثبت و نیز رویدادهای بیرونی _ مانند تحسین و رقابت _ که علاوه بر انگیزش بیرونی به انگیزه درونی کودک کمک می کنند؛ استفاده نمایید، شاهدِ خودداری کودک از تکرار رفتار نامطلوب و افزایش انگیزه در انجام تکالیف سودمند می باشید. در صورت اصرار کودک بر رفتار نامطلوب، می توانید از تنبیه های ملایم، همچون روش خلوت کردن استفاده نمایید.
خلوت کردن یک روش کوتاه و مفید است تا به کودکان بیاموزند رفتار صحیح را انجام دهند. والدین بارها مشاهده می کنند که کودک به تذکراتشان بی توجه بوده و همچنان کار خود را دنبال می کند. در این موارد می توانند وسیله ای که مانع کار بوده را به عنوان پیامد رفتار کودک از او بگیرند یا از کودک بخواهند که در گوشه مشخصی از اتاق بنشیند. محروم کردن ، فقدان دسترسی به تقویت کننده های مثبت در مدت زمانی کوتاه، مشروط به رفتار مشکل آفرین تعریف می شود. نتیجه محروم کردن، کاهش در احتمال بعدی رفتار مشکل آفرین است. خلوت کردن نیز نوعی محروم کردن است که کودک را از دسترسی به تقویت کننده های مثبت دور نگه می دارد. البته باید توجه داشته باشید که هرگاه از محروم کردن استفاده می کنید، باید یک شیوه تقویت نیز به کارگیرید. شیوه محروم کردن، میزان رفتار مشکل آفرین را کاهش می دهد و تقویت نیز رفتار مقابل را به منظور جایگزین کردن به جای رفتار مشکل آفرین افزایش می دهد.

- الگوی خوبی برای فرزندتان باشید:
قدرت فراگیری بچه ها بسیار بالاست و خیلی زود رفتار اطرافیان را دنبال می کنند. بچه ها با مشاهده رفتار دیگران چیزهای زیادی می آموزند. یک کودک می تواند بیاموزد تنها راهی که می تواند توجه دیگران را به خود جلب کند یا موجب بروز واکنشی در والدین شود، این است که رفتار بد خود را تشدید کند. برای مثال اگر کودکی در خانهْ بشنود که پدر و مادرش کارهای خود را با بالا بردن صدا پیش می برند، یاد می گیرد که این شیوه موثر است و می تواند از این شیوه برای پیش برد مسائل خود استفاده کند.
والدین مهم ترین منبع برای آموزش و تربیت فرزند می باشند. آموزش و تربیت فرزند تنها از راه توصیه و سفارش محقّق نمی شود. «الگوپذیریِ فرزند از والدین» موضوعی است که در آموزش و تربیت فرزند نقش اساسی دارد. تقلید فرزند از پدر و مادر امری جبری است. یعنی طبیعتِ کودک او را به سوی تقلید از والدین سوق می دهد. پدر و مادر با رفتارها و گفتارهایشان می توانند هم اثر خوب و مثبت و هم اثر بد و منفی روی فرزند خود بگذارند. البته رفتار عملی از گفتار تأثیر بیشتری در تربیت فرزند دارد. به همین خاطر پدر و مادر باید در رفتارهای خود دقت زیادی به خرج دهند و تا می توانند رفتارهای درست و نیکو در تعامل با فرزند داشته باشند. در احادیثی که از حضرات معصومین (صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین) به دست ما رسیده نیز به این مسأله تصریح و اشاره شده است. حضرت امام صادق (صلوات الله و سلامه علیه) می فرماید:«كُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِكُمْ لِیَرَوْا مِنْكُمُ الْوَرَعَ وَ الِاجْتِهَادَ وَ الصَّلَاةَ وَ الْخَیْرَ فَإِنَّ ذَلِكَ دَاعِیَةٌ». یعنی «مردم را با غير زبان خود دعوت كنيد، تا پارسايى و سخت كوشى و نماز و خوبى را از شما ببينند؛ زيرا اينها، خود[بهترين] مبلّغ هستند»(1). یکی از این مردم، فرزند خود انسان است. پس در تعامل با فرزند نیز بیش از هر چیز باید از رفتارهای درست و صحیح بهره جست. اگر والدین در گفتار خود فرزندشان را به انجام کارهای نیک توصیه نمایند، اما در عمل خلافِ آن را انجام دهند، فرزند با معیارهای دوگانه در رفتارهای والدین مواجه می شود. مثلا والدینی که از فرزندشان می خواهند همیشه راست بگوید و هیچ وقت دروغ نگوید، هنگامی که در عمل دروغ می گویند، الگوهای بدی برای فرزندشان هستند و لزوم صادق بودن را در نظر فرزندِ خود زیر سؤال می برند.

پی نوشت:
1: کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج3، ص224، جهان آرا، تهران، 1387

موضوع قفل شده است