جمع بندی آیا شرور ، نتیجه و مکافات گناهان انسان در این دنیا هستند؟

تب‌های اولیه

10 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا شرور ، نتیجه و مکافات گناهان انسان در این دنیا هستند؟

سنت الهی تنبیه و مجازات

یکی دیگر از پاسخ های رایجی که به برهان شر داده میشود، سنت الهی تنبیه است.
افرادی که از این سنت برای رد برهان شر استفاده میکنند معتقدند شرّی که در دنیا وجود دارد نتیجه گناهانی است که انسانها مرتکب شده اند و شر موجود در دنیا تنها مکافات آن گناهان است. از نظر این افراد این کاملاً عادلانه است که خداوند مجرمین را مکافات کند. این دیدگاه بویژه در میان مسیحیان رایج است، چون آنها معتقدند هر آنچه مشکل در دنیا وجود دارد نتیجه گناهان انسانها است، انسانها گناهکار به دنیا می آیند و برای بخشیده شدن گناهانشان باید به مسیح ایمان بیاورند، این دیدگاه ممکن است از ریشه های زرتشتی مسیحیت گرفته شده باشد.

در پاسخ به این اعتراض میتوان گفت: نخست اینکه چرا خدا از اول اجازه گناه را داده است که بعد بخواهد بواسطه آن موجب تحقق شر شود؟ اجازه دادن به انسانها برای مرتکب شدن گناهان با علم به اینکه این گناهان سر انجام موجب وقوع شر میشود هیچ معنی جز شرور بودن خداوند نمیدهد، و این دقیقاً چیزی است که این برهان برای اثبات آن تلاش میکند.
دوم اینکه عادلانه بودن تنبیه الهی چه در این دنیا و چه در آخرت مورد توافق نیست و این نکته جای شک است. خداباور باید اثبات کند که اینکار عادلانه است (1).

سوم اینکه شرهایی در این جهان وجود دارد که وقوع آنها باعث رنج دیدن افراد بیگناه نیز میشود. گناه کودکانی که در بلایایی طبیعی (مثلا در افسانه طوفان نوح) کشته میشوند چیست؟ حتی اگر از خداباور بپذیریم که وقوع شر برای تنبیه افراد مجرم میتواند تا حدودی موجه باشد و لذا وقوع مقداری شر، اخلاقی باشد به هیچ عنوان نمی توان از او پذیرفت که رنج کشیدن و کشته شدن افراد بیگناه نیز بواسطه سنت الهی تنبیه اخلاقی است.
مسیحیان و برخی از سایر خداباوران معتقدند انسانها بواسطه ماجرای آدم و حوا با گناه ذاتی بدنیا می آیند و همگی گناهکارند و از این طریق میتوانند به این مسئله پاسخ دهند. اما این مسئله نیز چیزی را حل کند زیرا نمی توان پذیرفت که ژنتیکی و ارثی بودن گناه عادلانه باشد و از این گذشته واقعیت داشتن ماجرای آدم و حوا مورد توافق نیست و این ماجرا از نظر بی خدایان و خداباوران عاقل و بالغ کاملاً اسطوره ای است و افسانه ای بیش نیست، لذا خداباور ابتدا باید حقیقی بودن آن ماجرا را اثبات کند بعد از آن استفاده کند هر چند اگر چنین بکند نیز مسئله بطور کامل حل نخواهد شد.

نتیجه آنکه سنت تنبیه نمی تواند نشان دهد که تمامی شرهای موجود در جهان اخلاقی هستند، بنابر این این سنت نمی تواند برهان شر را رد کند.

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد قول سدید

[TD][/TD]

با سلام و عرض ادب و آرزوي توفيق روزافزون.

برای پاسخ به پرسش مذکور، توجه شما را به این نکات جلب می کنیم:

omid2424;1015709 نوشت:
افرادی که از این سنت برای رد برهان شر استفاده میکنند معتقدند شرّی که در دنیا وجود دارد نتیجه گناهانی است که انسانها مرتکب شده اند و شر موجود در دنیا تنها مکافات آن گناهان است. از نظر این افراد این کاملاً عادلانه است که خداوند مجرمین را مکافات کند. این دیدگاه بویژه در میان مسیحیان رایج است، چون آنها معتقدند هر آنچه مشکل در دنیا وجود دارد نتیجه گناهان انسانها است، انسانها گناهکار به دنیا می آیند و برای بخشیده شدن گناهانشان باید به مسیح ایمان بیاورند، این دیدگاه ممکن است از ریشه های زرتشتی مسیحیت گرفته شده باشد.

1. بخشی از شبهه مذکور، ناظر به آموزه های مسیحیت است. چون این آموزه ها قابل قبول نیست، به آنها و اشکالاتی که ناظر به آنها مطرح شده نمی پردازیم. این شبهه را تا جایی که به آموزه های اسلام مربوط است، پی می گیریم و مورد نقد و بررسی قرار می دهیم.


2. در آموزه های اسلامی به این اصل تصریح شده است که برخی از بلایا ناشی از گناهان و بدرفتاری های ما است: «عن مولانا امیرالمؤمنین (علیه السّلام) أنّه قال: تَوَقُّوا الذُّنُوبَ فَمَا مِنْ بَلِيَّةٍ وَ لَا نَقْصِ رِزْقٍ إِلَّا بِذَنْبٍ حَتَّى الْخَدْشِ وَ الْكَبْوَةِ وَ الْمُصِيبَة »‌(1) امام علی(علیه السّلام) فرمودند: از گناهان پرهیز کنید زیرا هیچ بلا و کاستی در رزق و روزی نیست مگر به خاطر گناه، حتی خراش برداشتن بدن، به رو افتادن به روی زمین و مصیبتی که انسان در زندگی پیدا می‌کند.
در این روایت نورانی امیر مؤمنان علی (علیه السّلام) درباره آثار دنیوی گناه این نکته را بیان می‌فرماید که آثار گناه منحصر به آخرت نیست، گاه آثار برخی از گناهان در همین دنیا ظاهر می‌شود.
خداوند افراد مؤمن را به خاطر گناهانشان - تا آنجا که شایستگی داشته باشند - در همین دنیا مجازات می‌کند تا در آخرت مجازات نشوند. ولی در مورد افراد غیر مؤمن مجازات آن‌ها از همین دنیا شروع می‌شود. لذا می‌فرماید بلاهایی که انسان می‌بیند، مثلاً روزی‌اش کم می‌شود، یا زمین می‌خورد و دستش خراش برمی‌دارد، همه به خاطر گناهانی است که انجام داده است. بعد حضرت به این آیه استدلال می‌کنند که می‌فرماید: «وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ»(2) هر مصیبتی که در زندگی پیدا می‌کنید به خاطر دستاوردها و نتیجه کارهای خودتان است.
البته این مطلب که بلاها بر اثر گناه ایجاد می‌شوند مربوط به انسان‌های عادی است، ولی در مورد اولیای خدا، مصیبت و بلا، درجه و کرامتی است که به آن‌ها ارزانی می‌شود. چنان چه در روایتی که قبلاً بیان شد، آمده بود که:
« إِنَّ الْبَلَاءَ لِلظَّالِمِ أَدَبٌ وَ لِلْمُؤْمِنِ امْتِحَانٌ وَ لِلْأَنْبِيَاءِ دَرَجَةٌ وَ لِلْأَوْلِيَاءِ كَرَامَة »(3)


3. اینک به اشکالاتی می پردازیم که در شبهه به آن اشاره رفته بود و می تواند ناظر به این آموزه اسلامی نیز باشد:
الف. چرا خدا به انسانها اختیار داده تا مرتکب گناه و مستحق تنبیه شوند؟
ب. آیا عادلانه است خداوند شخصی را به خاطر گناهانش در دنیا یا آخرت تنبیه کند؟
ج. آیا عادلانه است که این شرور، به بی گناهان نیز سرایت یابد و آنها را نیز گرفتار سیل و بلایای طبیعی کند؟

omid2424;1015709 نوشت:
در پاسخ به این اعتراض میتوان گفت: نخست اینکه چرا خدا از اول اجازه گناه را داده است که بعد بخواهد بواسطه آن موجب تحقق شر شود؟ اجازه دادن به انسانها برای مرتکب شدن گناهان با علم به اینکه این گناهان سر انجام موجب وقوع شر میشود هیچ معنی جز شرور بودن خداوند نمیدهد، و این دقیقاً چیزی است که این برهان برای اثبات آن تلاش میکند.

الف. چرا خدا به انسانها اختیار داده تا مرتکب گناه و مستحق تنبیه شوند؟

برای پاسخ به این پرسش باید به این نکته توجه کرد که متفکران مسلمان مستند به علم و قدرت و خیرخواهی خداوند، معتقدند که خداوند بهترین خالق است و جز خیر نمی آفریند. از این رو، اگر انسان مختار است از این جهت است که این نحوه خلقت برای انسان بهترین بوده است. در واقع، چون اختیار کمالی از کمالاتی است که انسان می توانست آن را داشته باشد و از این طریق به تعالی و کمالات بیشتر دست یابد، خداوند خیرخواه این کمال را به او هدیه کرده است.
بله با شما موافقیم که برخی از انسانها بواسطه سوءاستفاده از این قدرت و اختیار، به گناه و شرور اخلاقی گرفتار می شوند و به همین جهت مستحق عذاب و تنبیه می شوند. اما این مطلب دلیل بر این نمی شود که خداوند را مقصّر بدانیم چرا که اختیار کمالی از کمالات بوده که انسان برای تعالی به آن نیازمند بوده و به همین جهت خداوند به او عطا کرده است. اگر این استدلال را بپذیریم که «باید اختیار را از انسانها سلب کرد چون برخی از مردم از آن سوءاستفاده کرده اند»؛ پس در این صورت، لازم است این استدلال را نیز بپذیریم که «باید قلم را از دست هر دانش آموزی گرفت چرا که برخی از آنها بواسطه قلم به چشم یکدیگر آسیب زده اند»!! آیا چنین کاری عادلانه و حکیمانه است؟!!(4)

omid2424;1015709 نوشت:
دوم اینکه عادلانه بودن تنبیه الهی چه در این دنیا و چه در آخرت مورد توافق نیست و این نکته جای شک است. خداباور باید اثبات کند که اینکار عادلانه است (1).

ب. آیا عادلانه است خداوند شخصی را به خاطر گناهانش در دنیا یا آخرت تنبیه کند؟

در پاسخ به این پرسش باید به این نکته متذکر شویم که به باور بسیاری از متفکران مسلمان، تنبیه و عذابی که انسان بواسطه بدرفتاریش به آن مبتلا می شود، تجسم عملش بوده است. اگر خداوند این عذاب را به خودش نیز نسبت می دهد از این جهت است که این ساختار علّی منتسب به خداست که هر کس به نتیجه بدرفتاری یا خوشرفتاری خودش برسد. بنابراین، اینطور نیست که خداوند شخص را عذاب کند بلکه این شخص است که خودش را به چنین عذابی مبتلا می سازد.(5) شبیه به راننده ای که با سرعت غیرمجاز رانندگی می کند و بواسطه تصادف شدید پایش را از دست می دهد. این آسیب نتیجه بدرفتاری خود او بوده و به همین جهت، معنا ندارد چنین شخصی به زیگفرد مارکوس(سازنده اولین ماشین بنزینی) اعتراض کند که چرا چنین وسیله ای را اختراع کرده است.

omid2424;1015709 نوشت:
سوم اینکه شرهایی در این جهان وجود دارد که وقوع آنها باعث رنج دیدن افراد بیگناه نیز میشود. گناه کودکانی که در بلایایی طبیعی (مثلا در افسانه طوفان نوح) کشته میشوند چیست؟ حتی اگر از خداباور بپذیریم که وقوع شر برای تنبیه افراد مجرم میتواند تا حدودی موجه باشد و لذا وقوع مقداری شر، اخلاقی باشد به هیچ عنوان نمی توان از او پذیرفت که رنج کشیدن و کشته شدن افراد بیگناه نیز بواسطه سنت الهی تنبیه اخلاقی است.

ج. آیا عادلانه است که این شرور، به بی گناهان نیز سرایت یابد و آنها را نیز گرفتار سیل و بلایای طبیعی کند؟

برای رفع این شبهه کافی است به این نکته اساسی دقت کنیم که از منظر عقلی و دینی، شرور علل مختلفی دارند و اینطور نیست که هر شرّی ناشی از تنبیه باشد. برخی از شرور، لازمه ساختار علّی جهان هستند، و برخی نیز ناشی از تزاحمات مادی جهان، و برخی نیز برای امتحان کردن بندگان، و برخی نیز برای تعالی و استکمال بندگان و ... از این رو، نمی توان هر شرّی را ناشی از تنبیه دانست.

omid2424;1015709 نوشت:
نتیجه آنکه سنت تنبیه نمی تواند نشان دهد که تمامی شرهای موجود در جهان اخلاقی هستند، بنابر این این سنت نمی تواند برهان شر را رد کند.

بنابراین، ما نیز با شما موافقیم که «‌سنت تنبیه نمی تواند نشان دهد که تمامی شرهای موجود در جهان اخلاقی هستند» چرا که اساسا قرار نیست این سنت به تنهایی تمامی شرور را توجیه کند.


پی نوشت ها:
1. علامه مجلسی، بحارالانوار، انتشارات موسسه الوفاء، ج73، ص350
2. شوری: 30
3. علامه مجلسی، بحارالانوار، انتشارات موسسه الوفاء، ج67، ص235
4. برای مطالعه بیشتر، رک:
Davies, Brian, An introduction to philosophy of religion, oxford university press, 1993, p: 32-55.
5. برای مطالعه بیشتر، رک: قدردان قراملکی، محمدحسن، کاوشی در تجسم اعمال، کیهان اندیشه، 1375، شماره 68

پرسش:
یکی دیگر از پاسخ های رایجی که به برهان شر داده میشود، سنت الهی تنبیه است. افرادی که از این سنت برای رد برهان شر استفاده میکنند معتقدند شرّی که در دنیا وجود دارد نتیجه گناهانی است که انسانها مرتکب شده اند و شر موجود در دنیا تنها مکافات آن گناهان است. از نظر این افراد این کاملاً عادلانه است که خداوند مجرمین را مکافات کند. این دیدگاه بویژه در میان مسیحیان رایج است.
به این پاسخ چند اشکال وارد است: نخست اینکه چرا خدایی که خیرخواه است از اول اجازه گناه را داده است تا بنده به مکافاتش دچار شود؟ دوم اینکه عادلانه بودن تنبیه الهی چه در این دنیا و چه در آخرت مورد توافق نیست و این نکته جای شک است. خداباور باید اثبات کند که اینکار عادلانه است. سوم اینکه شرهایی در این جهان وجود دارد که وقوع آنها باعث رنج دیدن افراد بیگناه نیز می شود.
نتیجه آنکه سنت تنبیه نمی تواند نشان دهد که تمامی شرهای موجود در جهان اخلاقی هستند، بنابر این این سنت نمی تواند برهان شر را رد کند.

پاسخ:
برای پاسخ به پرسش مذکور، توجه شما را به این نکات جلب می کنیم:

1. بخشی از شبهه مذکور، ناظر به آموزه های مسیحیت است که قابل قبول نیست و به همین جهت، به آنها نمی پردازیم. این شبهه را تا جایی که به آموزه های اسلام مربوط است، پی می گیریم و مورد نقد و بررسی قرار می دهیم.

2. در آموزه های اسلامی به این اصل تصریح شده است که برخی از بلایا ناشی از گناهان و بدرفتاری های ما است: «عن مولانا امیرالمؤمنین (علیه السّلام) أنّه قال: تَوَقُّوا الذُّنُوبَ فَمَا مِنْ بَلِيَّةٍ وَ لَا نَقْصِ رِزْقٍ إِلَّا بِذَنْبٍ حَتَّى الْخَدْشِ وَ الْكَبْوَةِ وَ الْمُصِيبَة »‌(1) امام علی(علیه السّلام) فرمودند: از گناهان پرهیز کنید زیرا هیچ بلا و کاستی در رزق و روزی نیست مگر به خاطر گناه، حتی خراش برداشتن بدن، به رو افتادن به روی زمین و مصیبتی که انسان در زندگی پیدا می‌کند.
در این روایت نورانی امیر مؤمنان علی (علیه السّلام) درباره آثار دنیوی گناه این نکته را بیان می‌فرماید که آثار گناه منحصر به آخرت نیست، گاه آثار برخی از گناهان در همین دنیا ظاهر می‌شود.
خداوند افراد مؤمن را به خاطر گناهانشان - تا آنجا که شایستگی داشته باشند - در همین دنیا مجازات می‌کند تا در آخرت مجازات نشوند. ولی در مورد افراد غیر مؤمن مجازات آن‌ها از همین دنیا شروع می‌شود. لذا می‌فرماید بلاهایی که انسان می‌بیند، مثلاً روزی‌اش کم می‌شود، یا زمین می‌خورد و دستش خراش برمی‌دارد، همه به خاطر گناهانی است که انجام داده است. بعد حضرت به این آیه استدلال می‌کنند که می‌فرماید: «وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ»(2) هر مصیبتی که در زندگی پیدا می‌کنید به خاطر دستاوردها و نتیجه کارهای خودتان است.
البته این مطلب که بلاها بر اثر گناه ایجاد می‌شوند مربوط به انسان‌های عادی است، ولی در مورد اولیای خدا، مصیبت و بلا، درجه و کرامتی است که به آن‌ها ارزانی می‌شود. چنان چه در روایتی که قبلاً بیان شد، آمده بود که:
« إِنَّ الْبَلَاءَ لِلظَّالِمِ أَدَبٌ وَ لِلْمُؤْمِنِ امْتِحَانٌ وَ لِلْأَنْبِيَاءِ دَرَجَةٌ وَ لِلْأَوْلِيَاءِ كَرَامَة »(3)

3. اینک به اشکالاتی می پردازیم که در شبهه به آن اشاره رفته بود و می تواند ناظر به این آموزه اسلامی نیز باشد:
3/1. چرا خدا به انسانها اختیار داده تا مرتکب گناه و مستحق تنبیه شوند؟
3/2. آیا عادلانه است خداوند شخصی را به خاطر گناهانش در دنیا یا آخرت تنبیه کند؟
3/3. آیا عادلانه است که این شرور، به بی گناهان نیز سرایت یابد و آنها را نیز گرفتار سیل و بلایای طبیعی کند؟

3/1. چرا خدا به انسانها اختیار داده تا مرتکب گناه و مستحق تنبیه شوند؟
برای پاسخ به این پرسش باید به این نکته توجه کرد که متفکران مسلمان مستند به علم و قدرت و خیرخواهی خداوند، معتقدند که خداوند بهترین خالق است و جز خیر نمی آفریند. از این رو، اگر انسان مختار است از این جهت است که این نحوه خلقت برای انسان بهترین بوده است. در واقع، چون اختیار کمالی از کمالاتی است که انسان می توانست آن را داشته باشد و از این طریق به تعالی و کمالات بیشتر دست یابد، خداوند خیرخواه این کمال را به او هدیه کرده است.
بله با شما موافقیم که برخی از انسانها بواسطه سوءاستفاده از این قدرت و اختیار، به گناه و شرور اخلاقی گرفتار می شوند و به همین جهت مستحق عذاب و تنبیه می شوند. اما این مطلب دلیل بر این نمی شود که خداوند را مقصّر بدانیم چرا که اختیار کمالی از کمالات بوده که انسان برای تعالی به آن نیازمند بوده و به همین جهت خداوند به او عطا کرده است. اگر این استدلال را بپذیریم که «باید اختیار را از انسانها سلب کرد چون برخی از مردم از آن سوءاستفاده کرده اند»؛ پس در این صورت، لازم است این استدلال را نیز بپذیریم که «باید قلم را از دست هر دانش آموزی گرفت چرا که برخی از آنها بواسطه قلم به چشم یکدیگر آسیب زده اند»!! آیا چنین کاری عادلانه و حکیمانه است؟!!(4)

3/2 آیا عادلانه است خداوند شخصی را به خاطر گناهانش در دنیا یا آخرت تنبیه کند؟
در پاسخ به این پرسش باید به این نکته متذکر شویم که به باور بسیاری از متفکران مسلمان، تنبیه و عذابی که انسان بواسطه بدرفتاریش به آن مبتلا می شود، تجسم عملش بوده است. اگر خداوند این عذاب را به خودش نیز نسبت می دهد از این جهت است که این ساختار علّی منتسب به خداست که هر کس به نتیجه بدرفتاری یا خوشرفتاری خودش برسد. بنابراین، اینطور نیست که خداوند شخص را عذاب کند بلکه این شخص است که خودش را به چنین عذابی مبتلا می سازد.(5) شبیه به راننده ای که با سرعت غیرمجاز رانندگی می کند و بواسطه تصادف شدید پایش را از دست می دهد. این آسیب نتیجه بدرفتاری خود او بوده و به همین جهت، معنا ندارد چنین شخصی به زیگفرد مارکوس(سازنده اولین ماشین بنزینی) اعتراض کند که چرا چنین وسیله ای را اختراع کرده است.

3/3. آیا عادلانه است که این شرور، به بی گناهان نیز سرایت یابد و آنها را نیز گرفتار سیل و بلایای طبیعی کند؟
برای رفع این شبهه کافی است به این نکته اساسی دقت کنیم که از منظر عقلی و دینی، شرور علل مختلفی دارند و اینطور نیست که هر شرّی ناشی از تنبیه باشد. برخی از شرور، لازمه ساختار علّی جهان هستند، و برخی نیز ناشی از تزاحمات مادی جهان، و برخی نیز برای امتحان کردن بندگان، و برخی نیز برای تعالی و استکمال بندگان و ... از این رو، نمی توان هر شرّی را ناشی از تنبیه دانست. بنابراین، ما نیز با شما موافقیم که «‌سنت تنبیه نمی تواند نشان دهد که تمامی شرهای موجود در جهان اخلاقی هستند» چرا که اساسا قرار نیست این سنت به تنهایی تمامی شرور را توجیه کند.

پی نوشت ها:
1. علامه مجلسی، بحارالانوار، انتشارات موسسه الوفاء،1403ق، ج73، ص350
2. شوری: 30
3. علامه مجلسی، بحارالانوار، انتشارات موسسه الوفاء، 1403ق، ج67، ص235
4. برای مطالعه بیشتر، رک:
Davies, Brian, An introduction to philosophy of religion, oxford university press, 1993, p: 32-55.
5. برای مطالعه بیشتر، رک: قدردان قراملکی، محمدحسن، کاوشی در تجسم اعمال، کیهان اندیشه، 1375، شماره 68

موضوع قفل شده است