جمع بندی وجوب حجاب برای زنان مومن يا مسلمان

تب‌های اولیه

25 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
وجوب حجاب برای زنان مومن يا مسلمان

قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا ۖ قُل لَّمْ تُؤْمِنُوا وَلَٰکِن قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا یَدْخُلِ الْإِیمَانُ فِی قُلُوبِکُمْ ۖ وَإِن تُطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا یَلِتْکُم مِّنْ أَعْمَالِکُمْ شَیْئًا ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ (حجرات/14)اعراب بادیه نشین گفتند: «ایمان آورده ایم.» بگو: «شما ایمان نیاورده اید، ولی بگویید اسلام آورده ایم، هنوز ایمان وارد قلوب شما نشده است. و اگر از خداو پیامبرش اطاعت کنید، چیزی از پاداش کارهای شما را فروگذار نمی کند، خداوند، آمرزنده و مهربان است.»

بنا بر آيه فوق ايمان با اسلام و درنتيجه مومن با مسلمان با هم تفاوت دارند


یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِّأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ ۚ ذَٰلِکَ أَدْنَیٰ أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ ۗ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا (احزاب/59)

ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: «جلبابها [= روسری های بلند ]خود را بر خویش فرو افکنند، این کار برای این که شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است. (و اگر تا کنون خطا و کوتاهی از آنها سر زده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده و مهربان است».

در تمام آيات حجاب صرفا مخاطب از زنان و دختران پيامبر اكرم (ص) و زنان مومن است و هيچ صحبتي در مورد زنان بي دين، يهودي و مسيحي و حتي زنان مسلمان غير مومن نشده و به نظر من همانقدر كه اجبار مردم يه مومن بودن منطقي است اجبار به حجاب واجب هم منطقي است.

با اين اوصاف به نظر شما آيا اجبار به حجاب شرعي با منطق قرآن سازگاري دارد؟ آيا مي توان همه زنان جامعه را مجبور به كاري كرد كه براي مومنان توصيه شده است؟ اگر حفظ حجاب براي همه زنان اجباري بود در آيه فوق ذكر نمي شد كه «اي پيامبر به زنان بگو»؟ به عبارت ديگر آيا مومن بودن در جامعه اسلامي اجباري است؟


width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد مسلم

[TD][/TD]

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و احترام و تشکر از سوال خوب شما

amir58;1015744 نوشت:
آيا اجبار به حجاب شرعي با منطق قرآن سازگاري دارد؟ آيا مي توان همه زنان جامعه را مجبور به كاري كرد كه براي مومنان توصيه شده است؟ اگر حفظ حجاب براي همه زنان اجباري بود در آيه فوق ذكر نمي شد كه «اي پيامبر به زنان بگو»؟ به عبارت ديگر آيا مومن بودن در جامعه اسلامي اجباري است؟

برای پاسخ به این سوال باید به چند نکته توجه بفرمایید:

نکته اول:

تعبیر مومن در قرآن کریم به همان معنای مسلمان است، نه آن معنایی از مومن که در عرف برداشت می کنیم، مگر آنکه قرینه ای در میان باشد که نشان دهد منظور قرآن مومنین واقعی است، وگرنه هر کجا که قرآن کریم تعبیر «یا ایها الذین آمنوا» را به کار برده است به معنای «یا ایها الذین اسلموا» است، این معنا را هم میتوان از خود آیات قرآن فهمید، و هم روایات به آن گواهی میدهند، به عنوان مثال قرآن کریم می فرماید:
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ الْكِتابِ الَّذي نَزَّلَ عَلى‏ رَسُولِهِ»؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! ایمان بیاورید به خدا و پيامبرش، و كتابى كه بر او نازل كرده، است‏.(نساء:136)
خب اگر منظور از یا ایها الذین آمنوا، مومنین باشد که دیگر امر به ایمان معنا ندارد، ما قرآن می فرماید ای کسانی که ایمان آورده اید، واقعا ایمان بیاورید.

علاوه بر اینکه امام صادق(علیه السلام) در پرسش و پاسخی از سوی جمیل در همین خصوص به این مسئله اشاره می فرمایند:
«َقَالَ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَ رَأَيْتَ مَا نَدَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِ الْمُؤْمِنِينَ مِنْ قَوْلِهِ- يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَ دَخَلَ فِي ذَلِكَ الْمُنَافِقُونَ مَعَهُمْ قَالَ نَعَمْ‏ وَ الضُّلَّالُ‏ وَ كُلُ‏ مَنْ‏ أَقَرَّ بِالدَّعْوَةِ الظَّاهِرَةِ»؛ جمیل مى گوید: من و طیار وارد بر امام صادق (ع) شدیم، طیار به آن حضرت عرض نمود: فدایت شوم، آیا منافقین مشمول خطاب «یا أیها الذین آمنوا» هستند؟ امام فرمود: بله، حتى گمراهان و هر کس دعوت آشکار اسلام را پذیرفته، داخل این آیه مى شود(الکافی، ج2، ص412)

نکته دوم:

نکته دیگر اینکه امر به ایمان و یا هر مسئله شخصی دیگری از سوی اسلام مورد تأیید نیست، اما اگر یک مسئله ای جنبه اجتماعی به خود گرفت چه؟ جان سخن اینجاست؛ هم به لحاظ عقلی، و هم به لحاظ شرعی زمانی میتوانیم بگوییم یک رفتار به خود انسان مربوط است و نباید انسان را به انجام آن اجبار کرد که آثار آن کاملا یک آثار شخصی باشد، در غیر این صورت آزادی برای انجام آن توجیهی نخواهد داشت، بنابراین به صرف اینکه مومنین توصیه به انجام یک رفتار شده اند دلیلی بر این نیست که دیگران مجاز هستند آزادانه آن را مرتکب شوند، به عنوان مثال خداوند مومنین را ازخیانت در حق خدا، رسول، و دیگران نهی می کند: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَخُونُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ وَ تَخُونُوا أَماناتِكُم‏»؛ ای کسانی که ایمان آورده اید به خدا و رسول و در امانت هایتان خیانت نکنید.(انفال:27) اما آیا این بدین منزله است که دیگران آزادند خیانت کنند؟
حجاب هم یک مسئله شخصی نیست، و قطعا در دیگران تأثیر دارد، همانطور که قرآن کریم تصریح می فرماید این حریم مایه پاکی قلوب مردان و زنان است:«ذلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِن‏»؛ اين كار(ارتباط از ورای حجاب) براى پاكى دلهاى شما و آنها بهتر است‏.(احزاب:53)

نکته سوم:
علاوه بر گناهان اجتماعی که در نکته پیشین ضرورت پرهیز از آن در جامعه اشاره شد، گناهان فردی هم وقتی به عرصه اجتماع آورده شوند دیگر فردی تلقی نخواهند شد، و حکومت حق دارد که مردم را به رعایت آنها الزام کند، به عنوان مثال روزه گرفتن یک عبادت شخصی است و هر کسی خواست می تواند نگیرد و مواخذه هم نمیشود، اگر کسی روزه نگرفت باید قضای آن را به جا آورد و کفاره نیز بپردازد، اما اگر کسی روزه خواری را به جامعه آورد اینجا دیگر چنین رفتاری از نگاه اسلام یک مسئله شخصی نیست، و لذا اسلام به مجازات چنین شخصی حکم کرده است.

حجاب هم علاوه بر اینکه همانطور که در نکته پیشین گذشت آثار اجتماعی دارد، اصلا خود زیر پا گذاشتن آن در جامعه یک جرم اجتماعی تلقی میشود، بله اگر خانمی در خانه خودش به هر دلیلی نخواست جلوی مهمانانش حجاب داشته باشد به خودش مربوط است و خدای خودش، اما اگر این بی حجابی را به جامعه آورد اینجا دیگر این جرم، یک جرم شخصی نیست، یک جرم اجتماعی است و حکومت حق دارد در این مسئله دخالت کند.

نکته چهارم:

نکته دیگر این که بدون شک حکومت می تواند برای امنیت شهروندان اموری را الزام، یا ممنوع کند، به عنوان مثال بستن کمربند ایمنی را برای شهروندان الزام کرده و در برابر ترک آن توبیخ کند.
از طرف دیگر پوشش نقش بی بدیلی در امنیت زنان دارد، عمده آنچه که موجب بالا رفتن آمار قتل و تجاوز علیه زنان میشود، تحریک مردان است که از طریق بینایی انجام گرفته است، و این به روشنی در اعتراف های کسانی که دست به چنین اقدام هایی زده اند دیده میشود.

این مسئله حتی در آمارها نیز خود را به روشنی نشان می دهد، به گونه ای که در کشوری چون سوئد که به لحاظ سطح رفاهیات عمومی جزء کشورهای برتر دنیاست، اما می بینیم به لحاظ آمار تجاوز به زنان نیز جزء ده کشور بالاترین میزان این جرم است. بنابراین فارغ از حکم شرع، طبق حکم عقل نیز یک حکومت حق دارد برای پیشگیری از وقوع چنین جرائمی، و برای حفظ امنیت زنان چنین قوانینی را الزام کند.

علاوه بر آنکه آزاد گذاشتن پوشش در ایران عواقب به مراتب بدتری را به ارمغان خواهد آورد، چرا که به لحاظ منطقی یا باید نگاه و روابط هر دو آزاد باشد، یا هر دو در چارچوب، اینکه ما نگاه را آزاد کنیم اما بعد بخواهیم روابط را در چارچوب نگه داریم نشدنی است، و نه تنها خود غربی ها، بلکه هیچ انسانی که توجه داشته باشد چنین نسخه ای را نخواهد پذیرفت.آنچه در غرب به عنوان دریچه ای برای ارضاء وجود دارد آزادی روابط و خارج از چارچوب است، اما در جامعه ای که به خاطر فرهنگ عمومی و دینی که بر جامعه حاکم است، مردم زیر بار روابط آزاد و خارج از چارچوب نمیروند، آزاد گذاردن پوشش جز فاجعه، ثمره ای نخواهد داشت.

این مباحث شوخی نیست، شما اعترفات قاتل ستایش قریشی را ببینید، یک پسر 16، 17 ساله که در مدرسه جایزه اخلاق گرفته به خاطر تحریک شدن از طریق دیدن تصاویر مبتذل اقدام به تجاوز و قتل یک دختر خردسال می کند! این نشان میدهد که برای سلامت و انیت زنان در جامعه باید رفتارهای تحریک آمیز رابه حداقل رساند، نه اینکه تحریک شدن را آزاد گذاشت و مجرمین را مجازات کرد.
علاوه بر آثار سوء دیگری که این مسئله دارد، چون فروپاشی خانواده، بالا رفتن آمار بچه های طلاق، و تربیت ناصحیح آنها که در نسل بعد اثر خود را نشان خواهد داد.

نکته پنجم:

آنچه که علاوه بر نکات پیشینی میتوان به آن اشاره کرد این است که اصلا دخالت در پوشش مردم از سوی حکومت مسئله ای است که هیچ کسی منکر آن نیست؛ من از شما سوال می کنم اگر حکومت حق ندارد در خصوص پوشش دیگران دخالت کند، پس طبیعتا اگر کسی کاملا لخت به خیابان بیاید هم نباید دخالت کند! آیا کسی این را می پذیرد؟ حتی در غرب هم این پذیرفتنی نیست! در حکومت معصومین هم قطعا چنین چیزی پذیرفته نمیشد؛ پس هیچ کسی در اینکه حکومت حق دارد در اصل پوشش دیگران دخالت کند حرفی ندارد، نهایتا اختلاف در محدوده پوششی است که حکومت می تواند دخالت کند، نه در اصل آن! و از آنجا که اسلام محدوده تعیین نموده حکومت اسلامی هم در این مسئله باید به همان محدوده پایبند باشد.

مسلم;1015938 نوشت:
این مسئله حتی در آمارها نیز خود را به روشنی نشان می دهد، به گونه ای که در کشوری چون سوئد که به لحاظ سطح رفاهیات عمومی جزء کشورهای برتر دنیاست، اما می بینیم به لحاظ آمار تجاوز به زنان نیز جزء ده کشور بالاترین میزان این جرم است. بنابراین فارغ از حکم شرع، طبق حکم عقل نیز یک حکومت حق دارد برای پیشگیری از وقوع چنین جرائمی، و برای حفظ امنیت زنان چنین قوانینی را الزام کند.

اولا این امار رو باید در ایران هم در شرایطی که زنان به خاطر شرایط اجتماعی و ترس آبرو رفتن و ... بعلاوه خیانت های جنسی متاهل ها و زنا مجرد ها در قالب دوستی بررسی کرد که هیچ وقت چنین اماری منتشر نخواهد شد
دوما تجاوز در سوئد معنایش با تجاوز در ایران فرق دارد چون اونجا کسی که تجاوز میکند واقعا مریض جنسی هست زیرا امکان برقراری روابط از دبیرستان برای افراد فراهم بوده و هیچ مانع فرنگی و مذهبی ندارند پس کسی که در شرایطی که هر جوره میتواند سکس کند ولی تجاوز میکند معنای بیمار جنسی هست ولی در کشور ما چه فراوان دخترانی که به وعده ازدواج بکارت از دست دادن و از ترس ابرو صدایشان در نمی آید
پس اگر ظاهرا امار تجاوز در ایران کم است بخاطر اجباری بودن حجاب نیست و ذوق نکنید که ما مشکل جنسی در جامعه نداریم.

دوما ظاهرا شما در رفع نیازهای جنسی فقط حجاب و ازدواج را یاد گرفته اید و از هر آیه و حدیثی برای صحت بخشیدن به سخنانتان استفاده میکنید که عیبی ندارد چون همه این کار رو میکنند
فقط خواستم این نکته رو متذکر بشم که اگر فرضا امار رسمی تجاوز در ایران کم است علتش حجاب اجباری نظام نیست

amir58;1015744 نوشت:
[=ghbooklight]قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا ۖ قُل لَّمْ تُؤْمِنُوا وَلَٰکِن قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا یَدْخُلِ الْإِیمَانُ فِی قُلُوبِکُمْ ۖ وَإِن تُطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا یَلِتْکُم مِّنْ أَعْمَالِکُمْ شَیْئًا ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ (حجرات/14)[=ghbooklight][=ghbooklight]اعراب بادیه نشین گفتند: «ایمان آورده ایم.» بگو: «شما ایمان نیاورده اید، ولی بگویید اسلام آورده ایم، هنوز ایمان وارد قلوب شما نشده است. و اگر از خداو پیامبرش اطاعت کنید، چیزی از پاداش کارهای شما را فروگذار نمی کند، خداوند، آمرزنده و مهربان است.»

بنا بر آيه فوق ايمان با اسلام و درنتيجه مومن با مسلمان با هم تفاوت دارند

[=ghbooklight][=ghbooklight]یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِّأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ ۚ ذَٰلِکَ أَدْنَیٰ أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ ۗ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا (احزاب/59)

[=ghbooklight][=ghbooklight]ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: «جلبابها [= روسری های بلند ]خود را بر خویش فرو افکنند، این کار برای این که شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است. (و اگر تا کنون خطا و کوتاهی از آنها سر زده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده و مهربان است».

در تمام آيات حجاب صرفا مخاطب از زنان و دختران پيامبر اكرم (ص) و زنان مومن است و هيچ صحبتي در مورد زنان بي دين، يهودي و مسيحي و حتي زنان مسلمان غير مومن نشده و به نظر من همانقدر كه اجبار مردم يه مومن بودن منطقي است اجبار به حجاب واجب هم منطقي است.

با اين اوصاف به نظر شما آيا اجبار به حجاب شرعي با منطق قرآن سازگاري دارد؟ آيا مي توان همه زنان جامعه را مجبور به كاري كرد كه براي مومنان توصيه شده است؟ اگر حفظ حجاب براي همه زنان اجباري بود در آيه فوق ذكر نمي شد كه «اي پيامبر به زنان بگو»؟ به عبارت ديگر آيا مومن بودن در جامعه اسلامي اجباري است؟

[=ghbooklight][=ghbooklight]

با سلام

البته عبارت الذین امنوا
با
المومنین و المسلمین
المومنات و المسلمات
فرق می کند.

یعنی اگر دو عبارت الذین امنوا همتراز الذین اسلمو باشد
بدان معنا نیست که المومنین مثل المسلمین باشد.

می دانید ریشه این شبهه یا نقد از کجاست؟ شاید بتوانید علتش را بهتر متوجه شوید
من شنیدم ایت الله حیدری باشد ولی باید تحقیق کنم.
کدیور هم نقدهایی داشته است.
جستجویی کردم اما گویا منشا این مسئله ایت الله حیدری نیستند ولی شاید در مورد اجباری بودن انتقاداتی داشته باشند.
ایت الله مددی و مرحوم قابل هم انتقاداتی مطرح کردند

Ali407;1015958 نوشت:
اولا این امار رو باید در ایران هم در شرایطی که زنان به خاطر شرایط اجتماعی و ترس آبرو رفتن و ... بعلاوه خیانت های جنسی متاهل ها و زنا مجرد ها در قالب دوستی بررسی کرد که هیچ وقت چنین اماری منتشر نخواهد شد

با سلام علی عزیز
اتفاقا وضعی که شما اشاره می فرمایید را بنده هم تا حدودی قبول دارم، من هم از وضع جامعه ایران دفاع نکردم، و اتفاقا بسیار منتقد هستم، اما علت این وضع این است که جامعه ما هم کاملا اسلامی نیست، ما هم به نسخه اسلام عمل نکرده ایم، یعنی ما هم هرکجا دودی به چشممان رفته است به این خاطر است که از غرب تبعیت کرده ایم...

مسلم;1015938 نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام و احترام و تشکر از سوال خوب شما

برای پاسخ به این سوال باید به چند نکته توجه بفرمایید:

نکته اول:

تعبیر مومن در قرآن کریم به همان معنای مسلمان است، نه آن معنایی از مومن که در عرف برداشت می کنیم، مگر آنکه قرینه ای در میان باشد که نشان دهد منظور قرآن مومنین واقعی است، وگرنه هر کجا که قرآن کریم تعبیر «یا ایها الذین آمنوا» را به کار برده است به معنای «یا ایها الذین اسلموا» است، این معنا را هم میتوان از خود آیات قرآن فهمید، و هم روایات به آن گواهی میدهند، به عنوان مثال قرآن کریم می فرماید:
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ الْكِتابِ الَّذي نَزَّلَ عَلى‏ رَسُولِهِ»؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! ایمان بیاورید به خدا و پيامبرش، و كتابى كه بر او نازل كرده، است‏.(نساء:136)
خب اگر منظور از یا ایها الذین آمنوا، مومنین باشد که دیگر امر به ایمان معنا ندارد، ما قرآن می فرماید ای کسانی که ایمان آورده اید، واقعا ایمان بیاورید.

علاوه بر اینکه امام صادق(علیه السلام) در پرسش و پاسخی از سوی جمیل در همین خصوص به این مسئله اشاره می فرمایند:
«َقَالَ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَ رَأَيْتَ مَا نَدَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِ الْمُؤْمِنِينَ مِنْ قَوْلِهِ- يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَ دَخَلَ فِي ذَلِكَ الْمُنَافِقُونَ مَعَهُمْ قَالَ نَعَمْ‏ وَ الضُّلَّالُ‏ وَ كُلُ‏ مَنْ‏ أَقَرَّ بِالدَّعْوَةِ الظَّاهِرَةِ»؛ جمیل مى گوید: من و طیار وارد بر امام صادق (ع) شدیم، طیار به آن حضرت عرض نمود: فدایت شوم، آیا منافقین مشمول خطاب «یا أیها الذین آمنوا» هستند؟ امام فرمود: بله، حتى گمراهان و هر کس دعوت آشکار اسلام را پذیرفته، داخل این آیه مى شود(الکافی، ج2، ص412)

نکته دوم:

نکته دیگر اینکه امر به ایمان و یا هر مسئله شخصی دیگری از سوی اسلام مورد تأیید نیست، اما اگر یک مسئله ای جنبه اجتماعی به خود گرفت چه؟ جان سخن اینجاست؛ هم به لحاظ عقلی، و هم به لحاظ شرعی زمانی میتوانیم بگوییم یک رفتار به خود انسان مربوط است و نباید انسان را به انجام آن اجبار کرد که آثار آن کاملا یک آثار شخصی باشد، در غیر این صورت آزادی برای انجام آن توجیهی نخواهد داشت، بنابراین به صرف اینکه مومنین توصیه به انجام یک رفتار شده اند دلیلی بر این نیست که دیگران مجاز هستند آزادانه آن را مرتکب شوند، به عنوان مثال خداوند مومنین را ازخیانت در حق خدا، رسول، و دیگران نهی می کند: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَخُونُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ وَ تَخُونُوا أَماناتِكُم‏»؛ ای کسانی که ایمان آورده اید به خدا و رسول و در امانت هایتان خیانت نکنید.(انفال:27) اما آیا این بدین منزله است که دیگران آزادند خیانت کنند؟
حجاب هم یک مسئله شخصی نیست، و قطعا در دیگران تأثیر دارد، همانط رو که قرآن کریم تصریح می فرماید این حریم مایه پاکی قلوب مردان و زنان است:«ذلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِن‏»؛ اين كار(ارتباط از ورای حجاب) براى پاكى دلهاى شما و آنها بهتر است‏.(احزاب:53)

نکته سوم:
علاوه بر گناهان اجتماعی که در نکته پیشین ضرورت پرهیز از آن در جامعه اشاره شد، گناهان فردی هم وقتی به عرصه اجتماع آورده شوند دیگر فردی تلقی نخواهند شد، و حکومت حق دارد که مردم را به رعایت آنها الزام کند، به عنوان مثال روزه گرفتن یک عبادت شخصی است و هر کسی خواست می تواند نگیرد و مواخذه هم نمیشود، اگر کسی روزه نگرفت باید قضای آن را به جا آورد و کفاره نیز بپردازد، اما اگر کسی روزه خواری را به جامعه آورد اینجا دیگر چنین رفتاری از نگاه اسلام یک مسئله شخصی نیست، و لذا اسلام به مجازات چنین شخصی حکم کرده است.

حجاب هم علاوه بر اینکه همانطور که در نکته پیشین گذشت آثار اجتماعی دارد، اصلا خود زیر پا گذاشتن آن در جامعه یک جرم اجتماعی تلقی میشود، بله اگر خانمی در خانه خودش به هر دلیلی نخواست جلوی مهمانانش حجاب داشته باشد به خودش مربوط است و خدای خودش، اما اگر این بی حجابی را به جامعه آورد اینجا دیگر این جرم، یک جرم شخصی نیست، یک جرم اجتماعی است و حکومت حق دارد در این مسئله دخالت کند.

نکته چهارم:

نکته دیگر این که بدون شک حکومت می تواند برای امنیت شهروندان اموری را الزام، یا ممنوع کند، به عنوان مثال بستن کمربند ایمنی را برای شهروندان الزام کرده و در برابر ترک آن توبیخ کند.
از طرف دیگر پوشش نقش بی بدیلی در امنیت زنان دارد، عمده آنچه که موجب بالا رفتن آمار قتل و تجاوز علیه زنان میشود، تحریک مردان است که از طریق بینایی انجام گرفته است، و این به روشنی در اعتراف های کسانی که دست به چنین اقدام هایی زده اند دیده میشود.

این مسئله حتی در آمارها نیز خود را به روشنی نشان می دهد، به گونه ای که در کشوری چون سوئد که به لحاظ سطح رفاهیات عمومی جزء کشورهای برتر دنیاست، اما می بینیم به لحاظ آمار تجاوز به زنان نیز جزء ده کشور بالاترین میزان این جرم است. بنابراین فارغ از حکم شرع، طبق حکم عقل نیز یک حکومت حق دارد برای پیشگیری از وقوع چنین جرائمی، و برای حفظ امنیت زنان چنین قوانینی را الزام کند.

علاوه بر آنکه آزاد گذاشتن پوشش در ایران عواقب به مراتب بدتری را به ارمغان خواهد آورد، چرا که به لحاظ منطقی یا باید نگاه و روابط هر دو آزاد باشد، یا هر دو در چارچوب، اینکه ما نگاه را آزاد کنیم اما بعد بخواهیم روابط را در چارچوب نگه داریم نشدنی است، و نه تنها خود غربی ها، بلکه هیچ انسانی که توجه داشته باشد چنین نسخه ای را نخواهد پذیرفت.آنچه در غرب به عنوان دریچه ای برای ارضاء وجود دارد آزادی روابط و خارج از چارچوب است، اما در جامعه ای که به خاطر فرهنگ عمومی و دینی که بر جامعه حاکم است، مردم زیر بار روابط آزاد و خارج از چارچوب نمیروند، آزاد گذاردن پوشش جز فاجعه، ثمره ای نخواهد داشت.

این مباحث شوخی نیست، شما اعترفات قاتل ستایش قریشی را ببینید، یک پسر 16، 17 ساله که در مدرسه جایزه اخلاق گرفته به خاطر تحریک شدن از طریق دیدن تصاوی مبتذل اقدام به تجاوز و قتل یک دختر خردسال می کند! این نشان میدهد که برای سلامت و انیت زنان در جامعه باید رفتارهای تحریک آمیز رابه حداقل رساند، نه اینکه تحریک شدن را آزاد گذاشت و مجرمین را مجازات کرد.
علاوه بر آثار سوء دیگری که این مسئله دارد، چون فروپاشی خانواده، بالا رفتن آمار بچه های طلاق، و تربیت ناصحیح آنها که در نسل بعد اثر خود را نشان خواهد داد.

نکته پنجم:

آنچه که علاوه بر نکات پیشینی میتوان به آن اشاره کرد این است که اصلا دخالت در پوشش مردم از سوی حکومت مسئله ای است که هیچ کسی منکر آن نیست؛ من از شما سوال می کنم اگر حکومت حق ندارد در خصوص پوشش دیگران دخالت کند، پس طبیعتا اگر کسی کاملا لخت به خیابان بیاید هم نباید دخالت کند! آیا کسی این را می پذیرد؟ حتی در غرب هم این پذیرفتنی نیست! در حکومت معصومین هم قطعا چنین چیزی پذیرفته نمیشد؛ پس هیچ کسی در اینکه حکومت حق دارد در اصل پوشش دیگران دخالت کند حرفی ندارد، نهایتا اختلاف در محدوده پوششی است که حکومت می تواند دخالت کند، نه در اصل آن! و از آنجا که اسلام محدوده تعیین نموده حکومت اسلامی هم در این مسئله باید به همان محدوده پایبند باشد.

سوره نساء (آیه ۱۳۶)

يَآ أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوٓا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَىٰ رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِيٓ أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ وَمَنْ يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَمَلَآئِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيدًا (١٣٦)

ترجمه حجت الاسلام قرائتی
ای كسانی كه ایمان آورده‌اید! به خداوند و پیامبرش و كتابی كه بر پیامبرش نازل كرده و كتابی كه پیشتر فرستاده است، (به همه‌ی آنها) ایمان (واقعی) بیاورید. و هر كس به خدا و فرشتگان و كتب آسمانی و پیامبرانش و روز قیامت كفر ورزد پس همانا گمراه شده است، گمراهی دور و درازی.(۱۳۶)

برگزیده تفسیر نمونه - آیت الله مکارم
شأن نزول:
(آیه 136) از ابن عبّاس نقل شده كه این آیه درباره جمعی از بزرگان اهل كتاب مانند عبداللّه بن سلام و اسد بن كعب و برادرش اسید بن كعب و جمعی دیگر نازل گردید. آن‌ها خدمت پیامبر اسلام (ص) رسیدند و گفتند: ما به تو و كتاب آسمانی تو و موسی و تورات و عُزیر ایمان می‌آوریم ولی به سایر انبیا و كتاب‌های آسمانی ایمان نداریم.
آیه نازل شد و به آن‌ها تعلیم داد كه باید به همه ایمان داشته باشید.
تفسیر:
با توجّه به شأن نزول، روی سخن در آیه به جمعی از مؤمنان اهل كتاب است كه پس از قبول اسلام، روی تعصّب‌های خاصّی، تنها اظهار ایمان به مذهب سابق خود و آیین اسلام می‌كردند. قرآن به آن‌ها توصیه می‌كند كه تمام پیامبران و كتب آسمانی را به رسمیت بشناسند زیرا همه از سوی یك مبدأ مبعوث شده‌اند. از این رو آیه می‌گوید: «[="#FF0000"]ای كسانی كه ایمان آورده‌اید! به خدا و پیامبرش، و كتابی كه بر او نازل كرده، و كتب (آسمانی) كه پیش از این فرستاده است، ایمان (واقعی) بیاورید[/]» (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللّهِ وَ رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِی نَزَّلَ عَلَی رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِی أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ).
در پایان آیه سرنوشت كسانی را كه از این واقعیت‌ها غافل شوند بیان كرده می‌فرماید: «كسی كه خدا و فرشتگان او و كتاب‌ها و پیامبرانش و روز و اپسین را انكار كند، در گمراهی دور و درازی افتاده است» (وَ مَنْ یَكْفُرْ بِاللّهِ وَ مَلاَئِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ وَالْیَوْمِ الْاَخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلاَلاً بَعِیدًا).
در حقیقت، ایمان به پنج اصل در این آیه لازم شمرده شده است. یعنی علاوه بر ایمان به مبدأ و معاد، ایمان به كتب آسمانی و انبیا و فرشتگان نیز لازم است.

لطفا فقط قرآنی جواب بدهید
استدلال های جامعه شناسی و روان شناسی مورد نظرم نیست چون هم خیلی جای بحث داره و هم نمیخواهم بحث از تفسیر قرآنی منحرف بشه

بیت المعمور;1015959 نوشت:
با سلام

البته عبارت الذین امنوا
با
المومنین و المسلمین
المومنات و المسلمات
فرق می کند.

یعنی اگر دو عبارت الذین امنوا همتراز الذین اسلمو باشد
بدان معنا نیست که المومنین مثل المسلمین باشد.

می دانید ریشه این شبهه یا نقد از کجاست؟ شاید بتوانید علتش را بهتر متوجه شوید
من شنیدم ایت الله حیدری باشد ولی باید تحقیق کنم.
کدیور هم نقدهایی داشته است.
جستجویی کردم اما گویا منشا این مسئله ایت الله حیدری نیستند ولی شاید در مورد اجباری بودن انتقاداتی داشته باشند.
ایت الله مددی و مرحوم قابل هم انتقاداتی مطرح کردند

شما لطف کن منطق بحث رو جواب بده، برام مهم نیست چه کسی این بحث رو اولین بار مطرح کرده
به فرمایش امیر المومنین علیه السلام (اگه قبولشون داشته باشی) نبین که میگوید، ببین چه میگوید

بیت المعمور;1015959 نوشت:
با سلام

البته عبارت الذین امنوا
با
المومنین و المسلمین
المومنات و المسلمات
فرق می کند.

یعنی اگر دو عبارت الذین امنوا همتراز الذین اسلمو باشد
بدان معنا نیست که المومنین مثل المسلمین باشد.

می دانید ریشه این شبهه یا نقد از کجاست؟ شاید بتوانید علتش را بهتر متوجه شوید
من شنیدم ایت الله حیدری باشد ولی باید تحقیق کنم.
کدیور هم نقدهایی داشته است.
جستجویی کردم اما گویا منشا این مسئله ایت الله حیدری نیستند ولی شاید در مورد اجباری بودن انتقاداتی داشته باشند.
ایت الله مددی و مرحوم قابل هم انتقاداتی مطرح کردند

شما لطف کن منطق بحث رو جواب بده، برام مهم نیست چه کسی این بحث رو اولین بار مطرح کرده
به فرمایش امیر المومنین علیه السلام (اگه قبولشون داشته باشی) نبین که میگوید، ببین چه میگوید

amir58;1016320 نوشت:
شما لطف کن منطق بحث رو جواب بده، برام مهم نیست چه کسی این بحث رو اولین بار مطرح کرده
به فرمایش امیر المومنین علیه السلام (اگه قبولشون داشته باشی) نبین که میگوید، ببین چه میگوید

برادر گرامی

من نیز میخواهم منطق بحث را پاسخ بدهم.

به همین جهت از شما پرسیدم می دانید چه علمایی موافق اجباری کردن حجاب هستند؟ چه علمایی موافق نظر فوق هستند؟
چرا؟ تا به استدلال آنها دست یابیم....
هیچ گاه نگفتم شما برو از آنها تقلید کن...یا شخصیت آنها علت پذیرش قولشان باشد!

قرآن می فرماید

الزمر
الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ
ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺳﺨﻦ ﺭﺍ ﻣﻰ ﺷﻨﻮﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺑﻬﺘﺮﻳﻨﺶ ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ، ﺍﻳﻨﺎﻧﻨﺪ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﻫﺪﺍﻳﺘﺸﺎﻥ ﻛﺮﺩﻩ ، ﻭ ﺍﻳﻨﺎﻥ ﻫﻤﺎﻥ ﺧﺮﺩﻣﻨﺪﺍﻧﻨﺪ .(١٨)

بنده نیز به تبعیت از قرآن می خواهم بدانم استدلال علمایی که مخالف حجاب اجباری هستند چیست؟

عرض کردم می توانید برای گرفتن پاسخ سوالتان به استدلال این علما گوش فرا دهید

فرمایش امیر المومنین علیه السلام نیز همین است
که به استدلال علمایی که مخالف حجاب اجباری هستند گوش دهید نه اینکه به شخصیت انها توجه کنید...

تا جایی که بنده می دانم حتی علمای معروف عصر حاضر نیر حجاب را بر غیر مسلمان، لازم نمی دانند ( چون اشاره کردید به زنان یهودی و مسیحی و بی دین عرض میکنم)

در مورد مسلمان و مومن نیز بخصوصه
شنیدم که نظر خاصی مطرح شده اما دقیقا به استدلالش دست نیافتم
لذا از شما پرسیدم آیا می دانید نظر کیست؟ تا بلکه به استدلالش پی ببریم و اگر پاسخی دارد پیدا کنیم....

amir58;1015744 نوشت:
[=ghbooklight]قَ.

با اين اوصاف به نظر شما آيا اجبار به حجاب شرعي با منطق قرآن سازگاري دارد؟ آيا مي توان همه زنان جامعه را مجبور به كاري كرد كه براي مومنان توصيه شده است؟ اگر حفظ حجاب براي همه زنان اجباري بود در آيه فوق ذكر نمي شد كه «اي پيامبر به زنان بگو»؟ به عبارت ديگر آيا مومن بودن در جامعه اسلامي اجباري است؟

[=ghbooklight][=ghbooklight]

پاسخ منطقی که به ذهن بنده می آید

طبق آیه قرآن، حجاب اگر واجب باشد بر مومنان و نهایتا مسلمانان واجب است.

پس زنان کافر، یهودی و مسیحی را شامل نمی شود.
در تاریخ هم سندی بر اجبار آنها نداریم.
همانطور که خودتان هم اشاره کردید قرآن نفرمود '' زنان'' تا شامل یهوی و مسیحی و اینها بشود بلکه فرمود '' زنان مومن''
اما در خصوص ایمان و اسلام
آیا مقصود وجوب حجاب بر مومنان است نه مسلمانان
به نظرم استدلال کارشناس درست است و تفاوتی میان مسلمان و مومن نیست.

لکن نکته ای وجود دارد
اگر ما می گوییم
نماز و روزه و حج و زکات و خمس بر غیر مسلمان واجب نیست.
به این معنا نیست که آنها در صورت تقصیر یا عمد در کفر، از سوی خدا مواخذه نخواهند شد.

اما وظیفه ما در قبال مسلمان با غیر مسلمان متفاوت است.
مثلا مسلمان خمس و زکات می دهد
اما خداوند میگوید از اهل کتاب جزیه بگیرید

اگر الان حجاب اجباری است وجه شرعی ندارد
بله برخی میگویند از باب جلوگیری از فساد و مانند اینها، غیر مسلمان باید حجاب اسلامی داشته باشد.

اما این اجبار به واسطه این نیست که آنها مجبورند مسلمان باشند یا به واسطه وجوب حجاب بر آنها نیست...
بلکه به خاطر جلوگیری از فساد، حجاب را بر غیر مسلمان اجبار می کنیم. نه به خاطر آیه حجاب مثلا... چون آیه حجاب ربطی به کفار ندارد...

amir58;1016318 نوشت:
لطفا فقط قرآنی جواب بدهید

با سلام و عرض ادب
ببینید برادر عزیزم باور کنید آنچه که بنده عرض کردم نظر شخصی بنده نیست، این مسئله از مسلّمات بین علما است، اما باز هم به روی چشم، همانطور که خواستید فقط قرآنی جواب میدهم:

اولا شأن نزول هرگز آیه را تخصیص نمیزند، قرآن کریم در این آیه می فرماید ای کسانی که ایمان آورده اید؛ بعد آنها را به ایمان به خدا!!! به نبوت حضرت محمد(ص)!!!!!!!! به قرآن!!!!!!!! و سپس به ایمان به سایر کتاب های آسمانی دعوت می کند!!!!! اگر امر منحصر در آنچه که شما می فرمایید بود دیگر اینکه کسانی که ایمان آورده اند را به ایمان به خدا و نبوت پیامبر(ص) و قرآن کند معنا نداشت!! فقط باید می فرمود: ای کسانی که به خدا و پیامبرش و قرآن ایمان آورده اید، به کتاب های آسمانی پیشین هم ایمان بیاورید!!

نکته دوم که مهم تر است این است که لازمه حرف شما این است که مخاطب تمام این آیات فقط مومنین باشند، نه مسلمانان:

«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَأْكُلُوا الرِّبَوا»؛ اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد! ربا نخوريد(آل عمران:130)
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ »؛ اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد! شراب و قمار و بتها و ازلام [نوعى بخت‏ آزمايى‏]، پليد و از عمل شيطان است، از آنها دورى كنيد(مائده:90)
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَخُونُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ وَ تَخُونُوا أَماناتِكُم‏»؛ اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد! به خدا و پيامبر خيانت نكنيد! و (نيز) در امانات خود خيانت نکنید(انفال:27)
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا ما لَكُمْ إِذا قيلَ لَكُمُ انْفِرُوا في‏ سَبيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ أَ رَضيتُمْ بِالْحَياةِ الدُّنْيا مِنَ الْآخِرَةِ »؛ اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد! چرا هنگامى كه به شما گفته مى‏ شود: «به سوى جهاد در راه خدا حركت كنيد!» بر زمين سنگينى مى‏ كنيد (و سستى به خرج مى‏ دهيد)؟! آيا به زندگى دنيا به جاى آخرت راضى شده ‏ايد؟(توبه:38)
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُون‏»؛ اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد! چرا سخنى مى‏ گوييد كه عمل نمى‏ كنيد؟(صف:2)
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْباطِلِ إِلاَّ أَنْ تَكُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ مِنْكُمْ وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُم‏»؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد! اموال يكديگر را به باطل (و از طرق نامشروع) نخوريد مگر اينكه تجارتى با رضايت شما انجام گيرد. و خودكشى نكنيد(نساء:29)
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَ رَسُولِه‏»؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد! چيزى را بر خدا و رسولش مقدّم نشمريد(و پيشى مگيريد)(حجرات:1)
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ كَرْهاً »؛ اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد! براى شما حلال نيست كه از زنان، از روى اكراه (و ايجاد ناراحتى براى آنها،) ارث ببريد(نساء:19)
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُون‏»؛ اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد! آن گونه كه حق تقوا و پرهيزكارى است، از خدا بپرهيزيد! و از دنيا نرويد، مگر اينكه مسلمان باشيد(آل عمران:102)

طبق بیان شما رعایت این امور بر مسلمانان واجب نیست، چون فقط مومنین به آنها فراخوانده شده اند!!!
علاوه بر اینکه طبق این آیات چطور میشود مومنین کسانی باشند که به جای جهاد به زمین بچسبند و اهل جهاد نباشند، اهل گفتن آن چیزی باشند که عمل نمی کنند، اهل تقدم بر پیامبر(ص) باشند، اهل ربا و خمر و میسر و خیانت باشند، چون تمام اینها شأن نزول دارد که اتفاق افتاده و سپس آیه نازل شده است.
و علاوه بر اینکه اگر تمام این احکام قرآن که با «یا ایها الذین آمنوا» آمده برای مومنین است، پس احکام مسلمین کجا آمده است؟ شما یک جا در قرآن به ما نشان بدهید که قرآن داشته باشد احکام عمومی مسلمین را بگوید که برای عموم مسلمانان است نه فقط مومنین!!!

کسی که قرآن را به صورت کلی بنگرد و بخواند می فهمد که قرآن کریم در خطاب های «یا ایها الذین آمنوا» دارد احکام اسلامی را بیان می کند، احکامی که بر تمام مسلمانان رعایت آنها واجب است، ما نمیتوانیم حجاب را از این عام جدا کرده و بگوییم این یکی فقط مختص مومنین است.

بیت المعمور;1016332 نوشت:
عرض کردم می توانید برای گرفتن پاسخ سوالتان به استدلال این علما گوش فرا دهید

فرمایش امیر المومنین علیه السلام نیز همین است
که به استدلال علمایی که مخالف حجاب اجباری هستند گوش دهید نه اینکه به شخصیت انها توجه کنید...

ببخشيد منظورتون رو اشتباه متوجه شده بودم

بیت المعمور;1016334 نوشت:
اما این اجبار به واسطه این نیست که آنها مجبورند مسلمان باشند یا به واسطه وجوب حجاب بر آنها نیست...
بلکه به خاطر جلوگیری از فساد، حجاب را بر غیر مسلمان اجبار می کنیم. نه به خاطر آیه حجاب مثلا... چون آیه حجاب ربطی به کفار ندارد...

سوال من هم دقيقا همينه
يعني مسائل مربوط به جلوگيري از فساد رو خدا نميدانسته و ما ميدانيم
شديم دايه مهربان تر از مادر
دايره كساني كه خدا گفته حجاب رو رعايت كنند گسترش ميدهيم تا جامعه لطمه نبيند

بیت المعمور;1015959 نوشت:
با سلام

البته عبارت الذین امنوا
با
المومنین و المسلمین
المومنات و المسلمات
فرق می کند.

یعنی اگر دو عبارت الذین امنوا همتراز الذین اسلمو باشد
بدان معنا نیست که المومنین مثل المسلمین باشد.

می دانید ریشه این شبهه یا نقد از کجاست؟ شاید بتوانید علتش را بهتر متوجه شوید
من شنیدم ایت الله حیدری باشد ولی باید تحقیق کنم.
کدیور هم نقدهایی داشته است.
جستجویی کردم اما گویا منشا این مسئله ایت الله حیدری نیستند ولی شاید در مورد اجباری بودن انتقاداتی داشته باشند.
ایت الله مددی و مرحوم قابل هم انتقاداتی مطرح کردند


سلام علیکم
انتقاداتشون چیا بوده؟

مسلم;1016338 نوشت:
طبق بیان شما رعایت این امور بر مسلمانان واجب نیست، چون فقط مومنین به آنها فراخوانده شده اند!!!

خدا قوت، از وقتي كه براي من صرف كرديد متشكرم
با معلوماتي كه امروز دارم قانع شدم (در مورد مومن و مسلمان) و براي ادامه بحث نياز به مطالعه بيشتري دارم
فقط دو پرسش باقي مي ماند يكي اينكه از طريق قرآن لزوم طبعيت غير مسلمين از قوانين مسلمين (در جامعه مسلمين) را اثبات كنيد و دوم اينكه در صورتي كه واجب و اجباري نبودن حجاب براي كنيزان را تاييد مي فرماييد به هر طريقي كه مايليد اثبات كنيد بين مفسده اجتماعي يي حجابي كنيز و زن آزاد تفاوت وجود دارد.

amir58;1016365 نوشت:
سوال من هم دقيقا همينه
يعني مسائل مربوط به جلوگيري از فساد رو خدا نميدانسته و ما ميدانيم
شديم دايه مهربان تر از مادر
دايره كساني كه خدا گفته حجاب رو رعايت كنند گسترش ميدهيم تا جامعه لطمه نبيند

با سلام
به شخصه با اجباری کردن حجاب ، حداقل برای غیر مسلمان موافق نیستم.

الرحیل;1016366 نوشت:
سلام علیکم
انتقاداتشون چیا بوده؟

با سلام

خوب انتقاداتشون گسترده است
و بهتره جستجو کنید... : ایت الله حیدری و مددی و قابل و کدیور و شاید افرد دیگر...
مثلا مرحوم قابل اصلا حجاب رو مستحب میدونه فکر کنم..
در اجباری نبودن برای غیر مسلمان که به نظرم منتقدان خیلی بیشتر هستند

با سلام و عرض ادب

amir58;1016365 نوشت:
سوال من هم دقيقا همينه
يعني مسائل مربوط به جلوگيري از فساد رو خدا نميدانسته و ما ميدانيم
شديم دايه مهربان تر از مادر
دايره كساني كه خدا گفته حجاب رو رعايت كنند گسترش ميدهيم تا جامعه لطمه نبيند

ما هیچ منعی از جانب دین نداریم، اینطور نیست که دین منع کرده باشد و یا مخالفین نگرش الزام به حجاب دلیل شفافی برای رد این دیدگاه از سوی قرآن یا روایات داشته باشند. اگر چنین چیزی روشن بود که ما حرفی نداشتیم!

amir58;1016367 نوشت:
دو پرسش باقي مي ماند يكي اينكه از طريق قرآن لزوم طبعيت غير مسلمين از قوانين مسلمين (در جامعه مسلمين) را اثبات كنيد

ببینید اولا همانطور که عرض شد هرگز اینطور نیست که دین در مخالفت با این الزام نظر داده باشد.
ثانیا: در قوانین اجتماعی تبعیت غیر مسلمین از قوانین اجتماعی مسلمین واجب است، این وجوب، وجوب شرعی نیست وجوب اجتماعی است؛ حرمت شرب خمر در جامعه، حرمت قمار، روزه خواری و مانند آن، اینها احکامی نیست که اسلام ارتکاب آنها در جامعه حتی از سوی غیر مسلمانان را بپذیرد.
حجاب هم از احکام اجتماعی اسلام است، نه احکام فردی، بله اگر غیر مسلمین در خانه خودشان شراب بنوشند، قمار کنند یا بدحجاب باشند با ایشان برخورد نمیشود حتی اگر ارتکاب این مسائل کشف شود، اما اگر این مسائل را به جامعه آوردند با ایشان برخورد میشود.

نکته دیگر همان اصل عقلی که عرض کردم در خصوص این که ما بیش از سه نسخه نمی توانیم بپیچیم، اول هم نگاه محدود و هم رابطه محدود؛ دوم: هم نگاه آزاد و هم رابطه آزاد، و اما نسخه سوم هیچ کسی نه در شرق و نه در غرب معتقد به این نیست که نگاه آزاد باشد اما رابطه محدود!! نگاه دوم هم با فرهنگ دینی و ملّی ما سازگار نیست، پس می ماند نسخه اول. خواهش می کنم این دلیل عقلی را دست کم نگیرید

amir58;1016367 نوشت:
دوم اينكه در صورتي كه واجب و اجباري نبودن حجاب براي كنيزان را تاييد مي فرماييد به هر طريقي كه مايليد اثبات كنيد بين مفسده اجتماعي يي حجابي كنيز و زن آزاد تفاوت وجود دارد.

آنچه شما بدان استناد کرده اید سخن خودتان را هم نقد می کند، چون حجاب برای مومن ترین کنیزان هم واجب نبوده و نیست
اما در خصوص اینکه چرا حجاب برای کنیزان لازم نیست: ببینید کنیزان زنانی بوده اند که در خانه ها به خدمت گرفته میشدند و طبیعتا جایگاه اجتماعی و نوع پوشش آنها به خاطر وظایفشان به گونه ای بوده که معمولا کسی نگاه حرام به آنها نداشته است، همانطور که شهید مطهری(ره) به این مسئله اشاره داشته اند(مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، نشر صدرا، تهران، ج19، ص489) بنابراین آنچه که به نظر بنده مانعی برای درک درست مسئله میشود تفاوت و تخالف عُرف زمان برده داری با زمان ما است، ما واقعا نمیتوانیم کنیز را و نوع نگاه مردم با آن را تصور کنیم، ذهنمان مستقیم میرود سراغ خدمتکار و مانند آن در حالی که واقعا این دو خیلی با هم تفاوت دارند!

خدمتکار یک زن است که همسر دارد و باید جاذبه های جنسی خود را برای همسرش حفظ کند، حتی اگر تا ساعت ها کار کند بعد از آن برای خودش است، حتی در آن ساعاتی که کار می کند هم برای درآمدزایی است، درآمدش برای خودش است، وگرنه بیکار که نیست برای مردم کار کند، یعنی به دنبال ارتقاء جایگاه خودش است وگرنه به جای کار کردن مینشست در خانه! علاوه بر اینکه جایگاه اجتماعی او قابل مقایسه با جایگاه کنیز نیست؛ اما کنیز مملوک است، خودش و کارش برای مالکش است، انگیزه ای برای رسیدن به چهره خود و جلوه گری برای همسر ندارد!یعنی اینطور نیست که ساعتی را برای خود داشته باشد.

اما کنیز متعلق به شخص دیگری است، چه در خانه کار کند و چه در بیرون از خانه، درآمدش متعلق به مالک است؛ دید مردم هم به او متفاوت است، ما نمونه این نگاه را در ماجرای زلیخا و یوسف می بینیم که زلیخا به خاطر دلبستگی به برده اش از جانب زنان مصری مورد تمسخر قرار گرفت، این نوع نگاه زنان مصری خیلی قرینه خوب و مهمی است، به خوبی نشان دهنده این تفاوت نوع نگاه در آن جوامع پیشین است؛ در حالی که این مسئله امروزه برای ما قابل درک و هضم نیست، به همین خاطر من معتقدم استبعادی که در این مسئله وجود دارد به خاطر این است که ما نمی توانیم درست، جایگاه و فعالیت و شرایط کنیزان را تصور کنیم.

نکته دیگر اینکه عدم وجوب حجاب یک حکم اولیه است، یعنی همانطور که در نکته پیشین گذشت به خاطر نوع زندگی کنیزان و نگاه دیگران به آنها بوده است، پس اگر به خاطر تغییر شرایط جامعه یا شرایط خاص شخص نگاه کننده این نگاه مفسده آفرین باشد طبیعتا باید پوشش رعایت شود، همانطور که پوشش صورت برای خانم ها واجب نیست اما مراجع تقلید فرموده اند اگر زنی احساس کرد که نامحرمی با قصد لذت جویی به صورت او نگاه حرام میکند باید صورتش را بپوشاند.(http://www.pasokhgoo.ir/node/92792)

و نیز در روایتی از حضرت صادق(ع) نقل شده است:
«لَا يَحِلُّ لِلْمَرْأَةِ أَنْ يَنْظُرَ عَبْدُهَا إِلَى شَيْ‏ءٍ مِنْ جَسَدِهَا إِلَّا إِلَى شَعْرِهَا غَيْرَ مُتَعَمِّدٍ لِذَلِك‏»؛ برای زن جایز نیست که برده اش به بدن او نگاه کند مگر موی او به شرط آنکه نگاه با قصد نباشد. (کلینی، محمد، الكافي، دار الكتب الإسلامية، تهران، چاپ چهارم، 1407ق، ج5، ص531)

در این روایت هم اینکه زنی جلوی برده اش موی خود را نپوشاند مشروط بر این دانسته شده که نگاه برده، یک نگاه عادی باشد، در غیر این صورت زن باید موی سرش را بپوشاند.
بنابراین آزاد بودن حجاب کنیزان به این معنا نیست که اسلام زمینه نگاه حرام و مفسده را باز گذاشته باشد، بلکه چون این مسئله یعنی نگاه حرام نسبت به کنیزان احتمالش بسیار کمتر است، اسلام نیز تشخیص این امر را بر عهده کنیز گذاشته که اگر این وصف مفسده انگیز وجود داشت و کسی به او نگاه حرام میکرد خودش را بپیوشاند.
به عبارت دیگر هم زن آزاد و هم کنیز برخی اعضاء را باید بپوشانند و برخی اعضاء را لازم نیست، یعنی در اصل این حکم اختلافی بین این دو نیست، فقط اختلاف در محدوده است، زن آزاد صورت را لازم نیست بپوشاند اما کنیز موهایش را هم لازم نیست بپوشاند.

علت اینکه پوشاندن این اعضاء واجب نیست به این خاطر نیست که اسلام معتقد است نگاه لذت جویانه به موهای کنیز مهم نیست! بلکه از این باب است که کمتر تحریک کننده هستند.حال زن آزاد اگر دید کسی به صورتش از روی قصد لذت نگاه می کند باید آن را بپوشاند، یعنی ملاک این حکم، ممانعت از یک لذت جویی حرام است، که این ممانعت از طریق پوشاندن عضوی است که پوشاندنش قبلا واجب نبوده، حالا همین مسئله با همین ملاک و معیار دقیقا در مورد یک کنیز اتفاق افتاده و دارد یک لذت جویی حرام اتفاق می افتد، خب طبیعتا حکم اسلام ملاک و معیارش روشن است.

الرحیل;1016366 نوشت:
انتقاداتشون چیا بوده؟

بیت المعمور;1016375 نوشت:
ایت الله حیدری و مددی و قابل و کدیور و شاید افرد دیگر...

ابتدا باید جایگاه اشخاص و صاحب نظر بودنشان در فقه اثبات شود و سپس به سخنشان استناد شود!
وقتی ما می گوییم در حجاب اختلافی نیست سخن از علامه حلی ها و شیخ انصاری ها و مراجع تقلید در طول تاریخ است، اما آیا این اسامی که برده شد می توانند صاحب نظر تلقی شوند؟ حیف نیست اسم امثال کدیور در کنار این فقهای به نام قرار بگیرد؟!

مسلم;1016400 نوشت:
ابتدا باید جایگاه اشخاص و صاحب نظر بودنشان در فقه اثبات شود و سپس به سخنشان استناد شود!
وقتی ما می گوییم در حجاب اختلافی نیست سخن از علامه حلی ها و شیخ انصاری ها و مراجع تقلید در طول تاریخ است، اما آیا این اسامی که برده شد می توانند صاحب نظر تلقی شوند؟ حیف نیست اسم امثال کدیور در کنار این فقهای به نام قرار بگیرد؟!

اولا که در این بحث همانطور که استدلال من نوعی ارزشمند است و ما می توانیم آن را در این تاپیک مطرح کنیم
به همان میزان بلکه بیشتر، استدلال علمای مذکور ارزشمند است.

دوما ما خواستیم به استدلال این افراد اشاره کنیم نه شخصیت آنها...
یادتان نرود گفتگوی بین بنده و استارتر
آیه احسن القول و روایت امیر المومنین علیه السلام

سوما این اشخاص مجتهد هستند و آیت الله حیدری فراتر از مجتهد هستند. اگر محقق هم بودند کافی بود
کنایه زدن به شخصیت کدیور نشان دهنده تعصب شماست...
ما برای فهمیدن استدلال ، تعصب را دخالت نمی دهیم...
اینجا هم تالار احکام نیست...

یا حق..

بیت المعمور;1016430 نوشت:
اولا که در این بحث همانطور که استدلال من نوعی ارزشمند است و ما می توانیم آن را در این تاپیک مطرح کنیم

بله درست می فرمایید، من با این فرمایش شما مخالف نیستم
بنده به شما اشکال نگرفتم، آنچه که بنده عرض کردم تا مطلبی روشن شود این است که برخی میگویند مثلا اصل حجاب یا ضرورت آن مورد اختلاف بین فقهاست و بعد به امثال این آقایان استناد می کنند، خب چنین حرفی قطعا صحیح نیست! ما در مقام استدلال می توانیم استدلال ها را بشنویم اما وقتی میخواهیم دیدگاهی را اتفاقی، یا اختلافی بین فقها بدانیم باید فقیه بودن شخص مخالف محرز بشود!
وگرنه اگر من الان خودم را مجتهد اعلام کرده و بعد بگویم نماز صبح سه رکعت است، کسی بهایی نمیدهد و نمیگوید در تعداد رکعات نماز صبح بین فقها اختلاف است!!

بیت المعمور;1016430 نوشت:
کنایه زدن به شخصیت کدیور نشان دهنده تعصب شماست...

ضمن اینکه بنده به کدیور کنایه نزدم، فقط طبق آنچه که در قسمت بالای همین پست عرض کردم، گذاشتن نام کدیور در کنار نام فقهای بزرگ اسلام را جفا در حق آنها می دانم.

خلاصه اینکه هدف بنده، نقد سخن شما نبود، فقط نکته ای بود که ذکر آن را ضروری دانستم@};-

مسلم;1016454 نوشت:

ضمن اینکه بنده به کدیور کنایه نزدم، فقط طبق آنچه که در قسمت بالای همین پست عرض کردم، گذاشتن نام کدیور در کنار نام فقهای بزرگ اسلام را جفا در حق آنها می دانم.
@};-

اگر کنایه نبود پس ذکر کردن نام یک مسلمان محقق یا مجتهد در کنار مجتهدان دیگر جفا در حق آنها نیست.

نهایتا شما می توانید بگویید اخلاقا و از روی احترام به جایگاه علمی دیگران، بین اینها تفکیک کنید.
مثلا مجتهدان بزرگ مثل حیدری
مجتهدان معمولی مثل مددی
محقق دینی حجه الاسلام کدیور

این میشود نکته اخلاقی ...

بهتر بود این طور می گفتید
این اسامی از حیث علمی در یک رتبه نیستند
بنده به عنوان کارشناس رتبه بندی می کنم....

اما اینکه بگویید جفا در حق آنها است و از این دست تعبیرات، درست نیست..

مسلم;1016454 نوشت:

بنده به شما اشکال نگرفتم، آنچه که بنده عرض کردم تا مطلبی روشن شود این است که برخی میگویند };-

اگر اشکال به بنده نیست بهتر نیست از بنده نقل قول نکنید؟

به هر حال بنده اصل حجاب را قبول دارم
آن را واجب می دانم.

اما وجوب با اجبار متفاوت است.
عموم منتقدان درباره اجبار صحبت کردند نه درباره وجوب...

آنها به هر دلیل اجبار را قبول ندارند...

اگر ما گفتیم در اجبار به حجاب بین علما اختلاف است حرف نا به جایی نبوده است...
به هر حال اجبار به حجاب گویا از مسائل مستحدثه باشد و قبلا مورد بحث نبوده است...
بله مراجع بزرگ و مشهور تا جایی که بنده می دانم می گویند از قوانین تبعبت کنید....
و مستندشان هم ظاهرا همان مفاسد و مصلحت ها است...
حالا تفصیل ماجرا را بی اطلاعم...

اگر به سخن بنده ایراد دارید نقل بگیرید.

پرسش:
بنا بر آيه شریفه 14 حجرات مومن با مسلمان تفاوت دارد، و با توجه به اینکه قرآن کریم در آیه 59 سوره احزاب زنان مومن رابه حجاب فراخوانده است، الزام زنان بي دين، يهودي و مسيحي و حتی زنان مسلمان غير مومن به حجاب چه توجیهی دارد؟ آيا مي توان همه زنان جامعه را به كاري مجبور كرد كه براي مومنان توصيه شده است؟ پس چرا کنیزان به رعایت حجاب الزام نمی شوند؟

پاسخ:
برای پاسخ به این سوال باید به چند نکته توجه بفرمایید:

نکته اول:
تعبیر مومن در قرآن کریم به همان معنای مسلمان است، نه آن معنایی از مومن که در عرف برداشت می کنیم، مگر آنکه قرینه ای در میان باشد که نشان دهد منظور قرآن مومنین واقعی است، وگرنه هر کجا که قرآن کریم تعبیر «یا ایها الذین آمنوا» را به کار برده است به معنای «یا ایها الذین اسلموا» است، این معنا را هم میتوان از خود آیات قرآن فهمید، و هم روایات به آن گواهی میدهند، به عنوان مثال قرآن کریم می فرماید:
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ الْكِتابِ الَّذي نَزَّلَ عَلى‏ رَسُولِهِ»؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! ایمان بیاورید به خدا و پيامبرش، و كتابى كه بر او نازل كرده، است‏.(1) خب اگر منظور از یا ایها الذین آمنوا، مومنین باشد که دیگر امر به ایمان به خدا و رسول معنا ندارد، اما قرآن می فرماید ای کسانی که ایمان آورده اید، واقعا ایمان بیاورید.

همچنین لازمه حرف شما این است که مخاطب تمام آیاتی که با تعبیر «یا ایها الذین آمنوا» احکامی را بیان فرموده اند، فقط مومنین باشند، نه مسلمانان، آیاتی چون:
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَأْكُلُوا الرِّبَوا»؛ اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد! ربا نخوريد(2)

«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَيْسِرُ وَ الْأَنْصابُ وَ الْأَزْلامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطانِ فَاجْتَنِبُوهُ »؛ اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد! شراب و قمار و بتها و ازلام [نوعى بخت‏ آزمايى‏]، پليد و از عمل شيطان است، از آنها دورى كنيد(3)

«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَخُونُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ وَ تَخُونُوا أَماناتِكُم‏»؛ اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد! به خدا و پيامبر خيانت نكنيد! و (نيز) در امانات خود خيانت نکنید(4)

«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْباطِلِ إِلاَّ أَنْ تَكُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ مِنْكُمْ وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُم‏»؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد! اموال يكديگر را به باطل (و از طرق نامشروع) نخوريد مگر اينكه تجارتى با رضايت شما انجام گيرد. و خودكشى نكنيد(5)

«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ كَرْهاً »؛ اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد! براى شما حلال نيست كه از زنان، از روى اكراه (و ايجاد ناراحتى براى آنها،) ارث ببريد(6)

«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُون‏»؛ اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد! آن گونه كه حق تقوا و پرهيزكارى است، از خدا بپرهيزيد! و از دنيا نرويد، مگر اينكه مسلمان باشيد(7)

اگر مخاطب این آیات فقط مومنین هستند چطور میشود که در عین مومن بودن، اهل ربا و خمر و میسر و خیانت باشند؟ علاوه بر اینکه اگر تمام این احکام قرآن که با «یا ایها الذین آمنوا» آمده صرفا برای مومنین است، پس احکام مسلمین کجا آمده است؟ شما یک جا در قرآن به ما نشان بدهید که قرآن داشته باشد احکام عمومی مسلمین را بگوید که برای عموم مسلمانان است نه فقط مومنین!

امام صادق(علیه السلام) نیز در پاسخ به سوال شخصی به نام طیار در همین خصوص به این مسئله اشاره می فرمایند:
«قَالَ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَ رَأَيْتَ مَا نَدَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِ الْمُؤْمِنِينَ مِنْ قَوْلِهِ- يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَ دَخَلَ فِي ذَلِكَ الْمُنَافِقُونَ مَعَهُمْ قَالَ نَعَمْ‏ وَ الضُّلَّالُ‏ وَ كُلُ‏ مَنْ‏ أَقَرَّ بِالدَّعْوَةِ الظَّاهِرَةِ»؛ جمیل مى گوید: من و طیار وارد بر امام صادق (علیه السلام) شدیم، طیار به آن حضرت عرض نمود: فدایت شوم، آیا منافقین مشمول خطاب «یا أیها الذین آمنوا» هستند؟ امام فرمود: بله، حتى گمراهان و هر کس دعوت آشکار اسلام را پذیرفته، داخل این آیه مى شود(8)

نکته دوم:
نکته دیگر اینکه امر به ایمان و یا هر مسئله شخصی دیگری از سوی اسلام مورد تأیید نیست، اما اگر یک مسئله ای جنبه اجتماعی به خود گرفت چه؟ جان سخن اینجاست؛ هم به لحاظ عقلی، و هم به لحاظ شرعی، زمانی میتوانیم بگوییم یک رفتار به خود انسان مربوط است و نباید انسان را به انجام آن اجبار کرد که آثار آن کاملا یک آثار شخصی باشد، در غیر این صورت آزادی برای انجام آن توجیهی نخواهد داشت.

بنابراین به صرف اینکه مومنین توصیه به انجام یک رفتار شده اند دلیلی بر این نیست که دیگران مجاز هستند آزادانه آن را مرتکب شوند، به عنوان مثال خداوند مومنین را ازخیانت در حق خدا، رسول، و دیگران نهی می کند: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَخُونُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ وَ تَخُونُوا أَماناتِكُم‏»؛ ای کسانی که ایمان آورده اید به خدا و رسول و در امانت هایتان خیانت نکنید.(9) اما آیا این بدین منزله است که دیگران آزادند خیانت کنند؟ حجاب هم یک مسئله شخصی نیست، و قطعا در دیگران تأثیر دارد، همانطور که قرآن کریم تصریح می فرماید این حریم مایه پاکی قلوب مردان و زنان است:«ذلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِن‏»؛ اين كار(ارتباط از ورای حجاب) براى پاكى دلهاى شما و آنها بهتر است‏.(10)

نکته سوم:
علاوه بر گناهان اجتماعی که در نکته پیشین ضرورت پرهیز از آن در جامعه اشاره شد، گناهان فردی هم وقتی به عرصه اجتماع آورده شوند دیگر فردی تلقی نخواهند شد، و حکومت حق دارد که مردم را به رعایت آنها الزام کند، به عنوان مثال روزه گرفتن یک عبادت شخصی است و هر کسی خواست می تواند نگیرد و مواخذه هم نمیشود، اگر کسی روزه نگرفت باید قضای آن را به جا آورد و کفاره نیز بپردازد، اما اگر کسی روزه خواری را به جامعه آورد اینجا دیگر چنین رفتاری از نگاه اسلام یک مسئله شخصی نیست، و لذا اسلام به مجازات چنین شخصی حکم کرده است.

حجاب هم علاوه بر اینکه همانطور که در نکته پیشین گذشت آثار اجتماعی دارد، اصلا خود زیر پا گذاشتن آن در جامعه یک جرم اجتماعی تلقی میشود، بله اگر خانمی در خانه خودش به هر دلیلی نخواست جلوی مهمانانش حجاب داشته باشد به خودش مربوط است و خدای خودش، اما اگر این بی حجابی را به جامعه آورد اینجا دیگر این جرم، یک جرم شخصی نیست، یک جرم اجتماعی است و حکومت حق دارد در این مسئله دخالت کند.

نکته چهارم:
نکته دیگر این که بدون شک حکومت می تواند برای امنیت شهروندان اموری را الزام، یا ممنوع کند، به عنوان مثال بستن کمربند ایمنی را برای شهروندان الزام کرده و در برابر ترک آن توبیخ کند. از طرف دیگر پوشش نقش بی بدیلی در امنیت زنان دارد، عمده آنچه که موجب بالا رفتن آمار قتل و تجاوز علیه زنان میشود، تحریک مردان است که از طریق بینایی انجام گرفته است، و این به روشنی در اعتراف های کسانی که دست به چنین اقدام هایی زده اند دیده میشود.

این مسئله حتی در آمارها نیز خود را به روشنی نشان می دهد، به گونه ای که در کشوری چون سوئد که به لحاظ سطح رفاهیات عمومی جزء کشورهای برتر دنیاست، اما می بینیم به لحاظ آمار تجاوز به زنان نیز جزء ده کشور بالاترین میزان این جرم است. بنابراین فارغ از حکم شرع، طبق حکم عقل نیز یک حکومت حق دارد برای پیشگیری از وقوع چنین جرائمی، و برای حفظ امنیت زنان چنین قوانینی را الزام کند.

علاوه بر آنکه آزاد گذاشتن پوشش در ایران عواقب به مراتب بدتری را به ارمغان خواهد آورد، چرا که به لحاظ منطقی یا باید نگاه و روابط هر دو آزاد باشد، یا هر دو در چارچوب، اینکه ما نگاه را آزاد کنیم اما بعد بخواهیم روابط را در چارچوب نگه داریم نشدنی است، و نه تنها خود غربی ها، بلکه هیچ انسانی که توجه داشته باشد چنین نسخه ای را نخواهد پذیرفت.آنچه در غرب به عنوان دریچه ای برای ارضاء وجود دارد آزادی روابط و خارج از چارچوب است، اما در جامعه ای که به خاطر فرهنگ عمومی و دینی که بر جامعه حاکم است، مردم زیر بار روابط آزاد و خارج از چارچوب نمیروند، آزاد گذاردن پوشش جز فاجعه، ثمره ای نخواهد داشت.

این مباحث شوخی نیست، شما اعترفات قاتل ستایش قریشی را ببینید، یک پسر 16، 17 ساله که در مدرسه جایزه اخلاق گرفته به خاطر تحریک شدن از طریق دیدن تصاویر مبتذل اقدام به تجاوز و قتل یک دختر خردسال می کند! این نشان میدهد که برای سلامت و امنیت زنان در جامعه باید رفتارهای تحریک آمیز رابه حداقل رساند، نه اینکه تحریک شدن را آزاد گذاشت و مجرمین را مجازات کرد. علاوه بر آثار سوء دیگری که این مسئله دارد، چون فروپاشی خانواده، بالا رفتن آمار بچه های طلاق، و تربیت ناصحیح آنها که در نسل های بعد اثر خود را نشان خواهد داد.

نکته پنجم:
آنچه که علاوه بر نکات پیشینی میتوان به آن اشاره کرد این است که اصلا دخالت در پوشش مردم از سوی حکومت مسئله ای است که هیچ کسی منکر آن نیست؛ براستی اگر حکومت حق ندارد در خصوص پوشش دیگران دخالت کند، پس طبیعتا اگر کسی کاملا لخت به خیابان بیاید هم نباید دخالت کند! آیا کسی این را می پذیرد؟ حتی در غرب هم این پذیرفتنی نیست! در حکومت معصومین هم قطعا چنین چیزی پذیرفته نمیشد؛ پس هیچ کسی در اینکه حکومت حق دارد در اصل پوشش دیگران دخالت کند حرفی ندارد، نهایتا اختلاف در محدوده پوششی است که حکومت می تواند دخالت کند، نه در اصل آن! و از آنجا که اسلام محدوده تعیین نموده حکومت اسلامی هم در این مسئله باید به همان محدوده پایبند باشد.

نکته ششم:

اما در خصوص اینکه چرا حجاب برای کنیزان لازم نیست، ببینید کنیزان زنانی بوده اند که در خانه ها به خدمت گرفته میشدند و طبیعتا جایگاه اجتماعی و نوع پوشش آنها به خاطر وظایفشان به گونه ای بوده که معمولا کسی نگاه حرام به آنها نداشته است، همانطور که شهید مطهری(ره) به این مسئله اشاره داشته اند(11)
به نظر می رسد آنچه که مانعی برای درک درست مسئله میشود تفاوت و تخالف عُرف زمان برده داری با زمان ما است، ما واقعا نمیتوانیم کنیز را و نوع نگاه مردم با آن را تصور کنیم، ذهنمان مستقیم میرود سراغ خدمتکار و مانند آن در حالی که واقعا این دو خیلی با هم تفاوت دارند!

خدمتکار یک زن است که همسر دارد و باید جاذبه های جنسی خود را برای همسرش حفظ کند، به دنبال ارتقاء جایگاه خودش است، اما کنیز متعلق به شخص دیگری است، چه در خانه کار کند و چه در بیرون از خانه، درآمدش متعلق به مالک است؛ دید مردم هم به او متفاوت است، ما نمونه این نگاه را در ماجرای زلیخا و یوسف می بینیم که زلیخا به خاطر دلبستگی به برده اش از جانب زنان مصری مورد تمسخر قرار گرفت، این نوع نگاه زنان مصری خیلی قرینه خوب و مهمی است، به خوبی نشان دهنده این تفاوت نوع نگاه در آن جوامع پیشین است؛ در حالی که این مسئله امروزه برای ما قابل درک و هضم نیست، به همین خاطر من معتقدم استبعادی که در این مسئله وجود دارد به خاطر این است که ما نمی توانیم درست، جایگاه و فعالیت و شرایط کنیزان را تصور کنیم.

نکته دیگر اینکه عدم وجوب حجاب یک حکم اولیه است، یعنی همانطور که در نکته پیشین گذشت به خاطر نوع زندگی کنیزان و نگاه دیگران به آنها بوده است، پس اگر به خاطر تغییر شرایط جامعه یا شرایط خاص شخص نگاه کننده این نگاه مفسده آفرین باشد طبیعتا باید پوشش رعایت شود، همانطور که پوشش صورت برای خانم ها واجب نیست اما مراجع تقلید فرموده اند اگر زنی احساس کرد که نامحرمی با قصد لذت جویی به صورت او نگاه حرام میکند باید صورتش را بپوشاند.(12)

و نیز در روایتی از حضرت صادق(ع) نقل شده است:
«لَا يَحِلُّ لِلْمَرْأَةِ أَنْ يَنْظُرَ عَبْدُهَا إِلَى شَيْ‏ءٍ مِنْ جَسَدِهَا إِلَّا إِلَى شَعْرِهَا غَيْرَ مُتَعَمِّدٍ لِذَلِك‏»؛ برای زن جایز نیست که برده اش به بدن او نگاه کند مگر موی او به شرط آنکه نگاه با قصد نباشد. (13)

در این روایت هم اینکه زنی جلوی برده اش موی خود را نپوشاند مشروط بر این دانسته شده که نگاه برده، یک نگاه عادی باشد، در غیر این صورت زن باید موی سرش را بپوشاند. بنابراین آزاد بودن حجاب کنیزان به این معنا نیست که اسلام زمینه نگاه حرام و مفسده را باز گذاشته باشد، بلکه چون این مسئله یعنی نگاه حرام نسبت به کنیزان احتمالش بسیار کمتر است، اسلام نیز تشخیص این امر را بر عهده کنیز گذاشته که اگر این وصف مفسده انگیز وجود داشت و کسی به او نگاه حرام میکرد خودش را بپیوشاند.

به عبارت دیگرعلت اینکه پوشاندن این اعضاء واجب نیست به این خاطر نیست که اسلام معتقد است نگاه لذت جویانه به موهای کنیز مهم نیست! بلکه از این باب است که کمتر تحریک کننده هستند. حال زن آزاد اگر دید کسی به صورتش از روی قصد لذت نگاه می کند باید آن را بپوشاند، یعنی ملاک این حکم، ممانعت از یک لذت جویی حرام است، که این ممانعت از طریق پوشاندن عضوی است که پوشاندنش قبلا واجب نبوده، حالا همین مسئله با همین ملاک و معیار دقیقا در مورد یک کنیز اتفاق افتاده و دارد یک لذت جویی حرام اتفاق می افتد، خب طبیعتا حکم اسلام ملاک و معیارش روشن است.

پی نوشته ها:
1. نساء:136/4.
2. آل عمران:130/3.
3. مائده:90/5.
4. انفال:27/8.
5. نساء:29/4.
6. نساء:19/4.
7. آل عمران:102/3.
8. کلینی، محمد، الكافي، دار الكتب الإسلامية، تهران، چاپ چهارم، 1407ق، ج2، ص412
9. انفال:27/8.
10. احزاب:53/33.
11. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، نشر صدرا، تهران، ج19، ص489.
12. http://www.pasokhgoo.ir/node/92792
13. الکافی، ج5، ص531

موضوع قفل شده است