جمع بندی دعاهایی که مستجاب نمی شوند و سردرگمی که باقی می ماند!

تب‌های اولیه

14 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
دعاهایی که مستجاب نمی شوند و سردرگمی که باقی می ماند!

با عرض سلام وخسته نباشید
بنده انسان مدهبی هستم و همیشه سعی میکنم مشکلاتم رو با کمک از خدا و اهل بیت حل کنم اما تاکنون هر قدر دعا و نذر ونیاز کردم فایده ای نداشته هیچکدام از مشکلاتم حل نشده نمیدونم مشکل از کجاست . بعضیارو که میبینم یه نذری میکنن فوری حاجت میگیرن بهشون غبطه میخورم نمیدونم مشکل کارم از کجاست ؟ دیگه دارم نسبت به دین و خدا و همه چی دلسرد میشم . خیلی ناراحتم مگه نه اینکه خدا مهربانترین مهربانانه منم برای حاجاتم اهل بیت که به درگاهش آبرو واعتبار دارن شفیع قرار دادم اما دریغ از یک مورد حاجت گرفتن . الان با خدا قهرم نه نماز میخونم نه قرآن میدونم خدا به نماز من هیچ احتیاجی نداره اما میبینه من با مشکلاتم دارم عذاب میکشم اینهمه هم انسان با آبرو به درگاهش قسم دادم پس چرا هیچ گرهی باز نمیکنه در ضمن همه احادیث وروایات راجع به دعا کردن و مستجاب نشدن میدوتم ولطفا ازاینکه شاید به مصلحتم نیست که حاجتم برآورده نمیشه هم صحیت نکنید چون یقینا با مهربانی خدا جور درنمیاد که بندش در عذاب باشه .
لطفا راهنماییم کنیم ذهنم پر از علامت سواله

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد دلیل

[TD][/TD]

با سلام و تشکر از طرح سوال و بیان مشکل و نظراتتان که چند نکته را برای شروع بحث به استحضارتان می رسانم:

۱- این که مشکلات و خواسته ها و حاجت های خود را با خدا و اهل بیت مطرح می کنید بسیار عالی است ولی دعا کردن و بیان حرفهای دل و نیازها و ... همه هدف ما از دعا کردن نیست. یکی از دلایل ما برای دعا و عبادت شایسته دانستن خداست که برترین موجودات برای ستایش کردن و خوانده شدن می باشد. این طور نیست که خدا را بپرستیم فقط برای این که هر چه ما می خواهیم به ما بدهد. بلکه او را لایق و شایسته ستایش می دانیم و همان طور که اشاره کردید خدا به آن ها نیازی ندارد بلکه این ما هستیم که به بندگی و عبادت خدا نیاز داریم.

۲- قطعا خداوند به حال بندگان آگاه است و خواسته ها و نیازها و درددلهای نگفته آن ها را نیز می داند اما بیان این ها برای ما خوب و مناسب و بلکه لازم است و علاوه بر این که از نظر روحی و روانی می دانیم شنونده و پشتوانه ای داریم، می فهیم و یادآوری می کنیم که حرف ما را مورد توجه و نظر قرار می گیرد.

۳- خواسته ها و نیازهای ما دلایل و راه های خاص خود را دارد و مجرای امور سلسله علل و راه های طبیعی و ذاتی خود را دارد و قرار نیست که همه چیز از راه معجزه و عنایت ویژه انجام شود. بلکه خداوند نیز بنای انجام امور از راه معمولی و طبیعی است نه این که فکر کنیم اسباب و مسببات همیشه باید کنار رود و اتفاق خاصی بیفتد. مثلا آتش همیشه می سوزاند و اگر چیزی در آتش باشد طبیعتا می سوزد و موارد خیلی خیلی خاص برای حضرت ابراهیم علیه السلام پیش می آید.

۴- بر این اساس باید علت های مادی و طبیعی را نیز در نظر داشت و مثلا اگر پدر و مادری نسبت به فرزند خود خسارت خاصی را وارد کردند و یا کوتاهی هایی را داشتند نباید آن را به پای خدا نوشت و یا اگر جامعه و مسوولان و اثرگذاران و افراد متنفذ اشتباهاتی را انجام دادند، نباید آن را به پای خدا و دین نوشت. لذا همه این نکات و دلایل را باید در نظر داشت.
عالم طبیعتی که در آن زندگی می کنیم، دارای محدودیت ها و اقتضائاتی است که قطعا دارای شرور و ناگواری های هست که گاهی گریزی از آن نیست و محدودیت های مادی و ذاتی این عالم موجب می شود که ناگواری هایی در آن وجود دارد.

۵- سختی ها و مشکلاتی که برای ما در این دنیا وارد می شود و گفته شد که گاهی گریزی از آن نیست اولا برای همگان وجود دارد و هر چند کم و زایاد است اما نکته فراگیر و همگانی است که بسیاری با آن ها مقابله کرده و خود را قوی تر از آن نشان داده و هرگز مغلوب سختی های زندگی نمی شوند. ثانیا بندگان خاص خدا و اولیای الهی از امامان و انبیا و دیگران دشواری هایشان از همه بیشتر بوده و بنا به دلایلی به ابتلا و مشکلاتی طاقت فرسا دچار می شدند که لازم است که سیره ایشان و لااقل علما و شهدا و انبیا و معصومان مطالعه و بررسی شود.

۶- این دشواری ها و مشکلات باعث تقویت و استواری بیشتر انسان می شود. چنان چه درختی که سختی کشیده و در بیابان زیر آفتاب سوزان است بسیار تنومندتر از نهالی است که کنار جوی آب بوده و هر روز نیز از آب جوی بهره مند می شود. لذا سختی ها باعث رشد و تعالی انسان می شود و صبر و تحمل در این راه علاوه بر اجر به سعادت و باز شدن گره ها منجر می شود که لازمه اش تلاش و استقامت در هدف و راه می باشد.

محیا 20;1015985 نوشت:
با عرض سلام وخسته نباشید
بنده انسان مدهبی هستم و همیشه سعی میکنم مشکلاتم رو با کمک از خدا و اهل بیت حل کنم اما تاکنون هر قدر دعا و نذر ونیاز کردم فایده ای نداشته هیچکدام از مشکلاتم حل نشده نمیدونم مشکل از کجاست .
بعضیارو که میبینم یه نذری میکنن فوری حاجت میگیرن بهشون غبطه میخورم نمیدونم مشکل کارم از کجاست ؟

دریغ از یک مورد حاجت گرفتن .

در ضمن همه احادیث وروایات راجع به دعا کردن و مستجاب نشدن میدوتم ولطفا ازاینکه شاید به مصلحتم نیست که حاجتم برآورده نمیشه هم صحیت نکنید چون یقینا با مهربانی خدا جور درنمیاد که بندش در عذاب باشه .
لطفا راهنماییم کنیم ذهنم پر از علامت سواله

با سلام

خود بخود که حاجات برآورده نمیشوند! حتما علتی و مانعی سر راه اجابت دعاها قرار دارد!

شما برخی حاجات خود را بعنوان نمونه نگفتید که معلوم شود مشکل از حاجت است یا ..؟ یا اصلا روی موانع استجابت دعا کار کردید مثلا اینکه رزق و مالتون حتما حلال باشه یا غیبت نکنید و...؟

کسب رزق و مال حلال، اعمال صالح،تهذیب نفس، کسب معرفت و... همه اینها در جلب عنایات الهی نقش دارد!

صبر کنید و به حکمت الٰهی اعتراض نکنید....دنیا سرگرمی و متاع فریبنده ای بیش نیست!....کل جواب سؤال شما به همین جمله خلاصه میشه.

یا هو یا من لا هو الا هو

سلام و عرض ادب

ببینید انسان باید از درگاه خدا اولا نا امید نشه بعدش هم از خودش معرفت نشون بده چون قرار هست که خدا
مارو ازمایش کنه نه اینکه ما خدارو ازمایش کنیم

حالا جای من بودید چه میکردید من یه حاجتی داشتم و دارم که هر چقدر برای مستجاب شدنش دعا میکنم بیشتر ازش
دور میشم !خب چون یقینا مصلحت نیست دیگه اونقدر که وقتی ایه ی (امن یجیب المضطر اذا دعا و یکشف السو )رو میخونم گریه ام میگیره

ولی انسان باید صبور باشه حالا بعدا اگه صلاح باشه ادم از دلایل مستجاب نشدن دعاش هم اگاهی پیدا میکنه

محیا 20;1015985 نوشت:
فایده ای نداشته هیچکدام از مشکلاتم حل نشده

بنابراین دعا یکی از اهداف و اثرات کوچک آن اجابت و رسیدن به آن خواسته است
محیا 20;1015985 نوشت:
فوری حاجت میگیرن بهشون غبطه میخورم نمیدونم

اشتباه می کنید بسیاری حاجت نمی گیرند و یا به نوعی دیگر می گیرند
محیا 20;1015985 نوشت:
دریغ از یک مورد حاجت گرفتن

بزرگترین نعمتتان این است که توفیق داشتید که با خدا سخن بگویید و بتوانید خواسته ها و حرفهایتان را با حضرت حق مطرح کنید
محیا 20;1015985 نوشت:
الان با خدا قهرم نه نماز میخونم نه قرآن میدونم

نمازی که برای گرفتن حاجت باشه همان بهتر که خوانده نشود.
محیا 20;1015985 نوشت:
لطفا راهنماییم کنیم ذهنم پر از علامت سواله

متاسفانه مانند بسیاری حرفی گفته می شود و پیگیری و تقاضا وجود ندارد. شاید هم هدف این باشد که حرف دلی زده شود نه این که مشکل و گرهی باز شود!!

دلیل;1016693 نوشت:
اشتباه می کنید بسیاری حاجت نمی گیرند و یا به نوعی دیگر می گیرند

دلیل;1016693 نوشت:
بزرگترین نعمتتان این است که توفیق داشتید که با خدا سخن بگویید و بتوانید خواسته ها و حرفهایتان را با حضرت حق مطرح کنید

سلام

ولی اگر خدا دعای بسیاری رو مستجاب نمیکنه و بسیاری حاجت نمیگیرند انسان کم کم دلسرد میشه و لذت دعا کردن رو از دست میده.یعنی خدا میتونه هیچوقت از بند ه اش دلجویی نکنه؟
فقط این بندس که باید همه حال دست به دعا باشه؟ بدون اینکه توقع داشته باشه خدا نیازش رو برطرف کنه؟

Miss.Narges;1016705 نوشت:
ولی اگر خدا دعای بسیاری رو مستجاب نمیکنه و بسیاری حاجت نمیگیرند انسان کم کم دلسرد میشه و لذت دعا کردن رو از دست میده.یعنی خدا میتونه هیچوقت از بند ه اش دلجویی نکنه؟
فقط این بندس که باید همه حال دست به دعا باشه؟ بدون اینکه توقع داشته باشه خدا نیازش رو برطرف کنه؟

سلام
این به این دلیل است که ما از اول دعا رو به قصد اجابت شدن آن هم به معنایی که خود فکر می کنیم در نظر می گیریم.
اگر لذت ارتباط با خدا و هم صحبتی با پشتوانه ای بزرگ را بدانیم.
سعی کنیم دعاهای وارد شده را همراه با معنای آن بخوانیم که ببینیم چطور باید با حضرت حق صحبت کرد.
مناجات خمس عشر و یا حتی فرازهای دعای کمیل و یا ادعیه دیگر مانند ماه رجب و ... چه مضامینی دارد که ما فکر می کنیم باید به خواسته هایی که بیشتر هم مادی هستند برسیم؟

نفسی که می کشیم و سلامتی و امنتی و نعمت های زیاد و بزرگی داریم که غرق در آن ها هستیم و گاهی توجه نمی کنیم.

الهی هب لی کمال الانقطاع الیک ....

دلیل;1016707 نوشت:
این به این دلیل است که ما از اول دعا رو به قصد اجابت شدن آن هم به معنایی که خود فکر می کنیم در نظر می گیریم.
اگر لذت ارتباط با خدا و هم صحبتی با پشتوانه ای بزرگ را بدانیم.
سعی کنیم دعاهای وارد شده را همراه با معنای آن بخوانیم که ببینیم چطور باید با حضرت حق صحبت کرد.
مناجات خمس عشر و یا حتی فرازهای دعای کمیل و یا ادعیه دیگر مانند ماه رجب و ... چه مضامینی دارد که ما فکر می کنیم باید به خواسته هایی که بیشتر هم مادی هستند برسیم؟

منظور از دعا در کلام من لزوما اون ادعیه هایی که به زبان عربی هستند نبود بلکه خواسته های دل که به زبان خودمون از خدا میخواهیم بود.

محیا 20;1015985 نوشت:
با عرض سلام وخسته نباشید
بنده انسان مدهبی هستمجقق و همیشه سعی میکنم مشکلاتم رو با کمک از خدا و اهل بیت حل کنم اما تاکنون هر قدر دعا و نذر ونیاز کردم فایده ای نداشته هیچکدام از مشکلاتم حل نشده نمیدونم مشکل از کجاست . بعضیارو که میبینم یه نذری میکنن فوری حاجت میگیرن بهشون غبطه میخورم نمیدونم مشکل کارم از کجاست ؟ دیگه دارم نسبت به دین و خدا و همه چی دلسرد میشم . خیلی ناراحتم مگه نه اینکه خدا مهربانترین مهربانانه منم برای حاجاتم اهل بیت که به درگاهش آبرو واعتبار دارن شفیع قرار دادم اما دریغ از یک مورد حاجت گرفتن . الان با خدا قهرم نه نماز میخونم نه قرآن میدونم خدا به نماز من هیچ احتیاجی نداره اما میبینه من با مشکلاتم دارم عذاب میکشم اینهمه هم انسان با آبرو به درگاهش قسم دادم پس چرا هیچ گرهی باز نمیکنه در ضمن همه احادیث وروایات راجع به دعا کردن و مستجاب نشدن میدوتم ولطفا ازاینکه شاید به مصلحتم نیست که حاجتم برآورده نمیشه هم صحیت نکنید چون یقینا با مهربانی خدا جور درنمیاد که بندش در عذاب باشه .
لطفا راهنماییم کنیم ذهنم پر از علامت سواله

سلام محیاجان شاید بشه گفت این بزرگترین تجربه زندگی منه که برا کسی دیگه هم گفتمش و میخوام براتو‌هم بگم:
حاجتی داشتم ازخدا اما خودم واسش تلاشی نمیکردم اما متفاوت میدونستمش و انتظارمعجزه داشتم دوسه سال گذشت دعاکردم نمازخوندم چادری شدم کربلارفتم ختمای زیاد برداشتم
مشهدرفتم
روزه گرفتم
ولی هیییچی به هییچی
حتی بدتر هم شدم بنظرخودم؛ چون افسردگیم بیشترشد
وسواس گرفتم چنماه.
هیچ عصبی شده بودم بداخلاق٬
درس نمیخوندم.
تااینکه بخودم اومدم دیدم هیچ عمل تعبدی واسه من کاری نکرده
دیدم خدا کاری نمیکنه معجزه ای رخ نمیده وگرنه این همه سال اینکارو میکرد
بااون نیتای صاف من و اشکای نیمه شبام...
نمازشبم میخوندم هراز گاهی. ماه رمضون کلا تاصبح بیدار بدعا.
انگارکه نه انگار.

فهمیدم سوره رعد آیه ۱۱ ش درسته که میگه خدا باهمه مهربونیش سرنوشت هیچ قومی رو تغییر نمیده تاخودشون تغییر نکنن فهمیدم حرف اون آقایی که تو همین اسکدین گفت درسته گفت هزارسال هم بگذره چیزی درست نمیشه خدا بهمون عقل داده وقتی چنبارضرردیدی این مشکل توئه که بخودت نمیای .
منم فهمیدم هزارسال دیگه هم تمام اینکارارو انجام بدم برام اتفاقی نمیفته
البته اون دعاها و اعمال باعث میشدن من کاراشتباهی انجام ندم و واقعا خدا هوامو مخصوص داشت

اصلا همینکه لااقل بخودم اومدم هم از همونابود اما خب خود اصل قضیه درست نمیشد ونمیشه٬ که از غافلی خودمون بود وهست.
من بعداون بخودم اومدم و خداروشکر خیلی چیزا درست شد دیگه
هیچی هم بدتر از تنبلی و بیکاری نیست اما خب خدا هیچکدومشو هیچ بهانه ای رو واقعا نمیپذیره لااقل منیکه خودم تجربه شو دارم میدونم که نمیپذیره هیچ بهانه ای رو هیچ مشکلی رو...

محیا 20;1015985 نوشت:
با عرض سلام وخسته نباشید
بنده انسان مدهبی هستم و همیشه سعی میکنم مشکلاتم رو با کمک از خدا و اهل بیت حل کنم اما تاکنون هر قدر دعا و نذر ونیاز کردم فایده ای نداشته هیچکدام از مشکلاتم حل نشده نمیدونم مشکل از کجاست . بعضیارو که میبینم یه نذری میکنن فوری حاجت میگیرن بهشون غبطه میخورم نمیدونم مشکل کارم از کجاست ؟ دیگه دارم نسبت به دین و خدا و همه چی دلسرد میشم . خیلی ناراحتم مگه نه اینکه خدا مهربانترین مهربانانه منم برای حاجاتم اهل بیت که به درگاهش آبرو واعتبار دارن شفیع قرار دادم اما دریغ از یک مورد حاجت گرفتن . الان با خدا قهرم نه نماز میخونم نه قرآن میدونم خدا به نماز من هیچ احتیاجی نداره اما میبینه من با مشکلاتم دارم عذاب میکشم اینهمه هم انسان با آبرو به درگاهش قسم دادم پس چرا هیچ گرهی باز نمیکنه در ضمن همه احادیث وروایات راجع به دعا کردن و مستجاب نشدن میدوتم ولطفا ازاینکه شاید به مصلحتم نیست که حاجتم برآورده نمیشه هم صحیت نکنید چون یقینا با مهربانی خدا جور درنمیاد که بندش در عذاب باشه .
لطفا راهنماییم کنیم ذهنم پر از علامت سواله

نمیگم نمازو ترک نمیکردی بهرحال قرار نیست همه ما ازاول عارف باشیم
و گاهی برای اینکه عاشق خداباشی لازمه کافرشی و اینکه
شک مقدمه یقینه.
اگر تونستی نمازتو شروع کن اما بنظرم اول باید مسائل دیگه ای برات روشن شن تو اول باید خودتو بشناسی خیلی خوب خودمم دنبالشم باید رو باورهات کار کنی٬ بعد بری سراغ اعمال تعبدی.
واقعااینکه میگی هیچکدوم از مشکلاتت حل نمیشه
هم خودش جای بحث داره

Miss.Narges;1016715 نوشت:
منظور از دعا در کلام من لزوما اون ادعیه هایی که به زبان عربی هستند نبود بلکه خواسته های دل که به زبان خودمون از خدا میخواهیم بود.

دعا در اصل به معنای خواندن و صدازدن می باشد که هر نوع خواندنی که به حضرت حق و یا به واسطه اولیای الهی باشد دعا گفته می شود. ستایش، گله، تعریف، حرف دل، نیاز و خواسته دنیوی و اخروی و ... همگی دعا می باشد که ذیل آن می گنجد.

خواسته دل را به خدا گفتن نیز بسیار خوب و عالی است و درخواست های کوچک نیز باید از خدا خواسته شود چنان چه نمک غذا نیز می تواند از خدا خواسته شود اما نباید دعا را محدود به چیزی کنیم.

نکته مهم دیگر این که ادعیه ای که به عربی برای ما بیان شده بسیار معارف بزرگ و والایی دارد و همه نیازهای ما را پوشش می دهد حتی خواسته های جزئی و مادی و محدود. چنان چه دعای عالیه المضامین و مانند آن جامعیتی دارد و برای همگان دعا می کند.

توصیه می کنم همین دعاهایی را که وارد شده است به زبان فارسی و در واقع ترجمه آن ها را بخوانیم و با مضامین بلند آن آشنا شویم. یعنی فقط ترجمه دعا نیز خیلی به ما کمک می کند. ماه شریف رجب نیز که دعاهای بسیار بیشتری دارد و تامل در این ادعیه نیز مانند دعاهای دیگری مثل صحیفه سجادیه ومناجات خمس عشر، می تواند انسان را آماده ماه مبارک رمضان نموده و فرصتی باشد تا از ادعیه فصل عبادت و مضامین بلند آن استفاده کنید.

با عرض تبریک حلول ماه رجب و اعیاد آن از همه عزیزان التماس دعا داریم.

پرسش:
چرا دعاها و خواسته های ما برآورده نمی شود؟ مشکلات عذاب آور را چرا خدا حل نمی کند؟ مگر خداوند مهربان نیست و توصیه نکردند که حاجاتتون رو از خدا و اولیای الهی بخواهید؟

پاسخ:
۱- این که مشکلات و خواسته ها و حاجت های خود را با خدا و اهل بیت «علیهم السلام» مطرح می کنید بسیار عالی است ولی دعا کردن و بیان حرفهای دل و نیازها و ... همه هدف ما از دعا کردن نیست. یکی از دلایل ما برای دعا و عبادت شایسته دانستن خداست که برترین موجودات برای ستایش کردن و خوانده شدن می باشد. این طور نیست که خدا را بپرستیم فقط برای این که هر چه ما می خواهیم به ما بدهد. بلکه او را لایق و شایسته ستایش می دانیم و خدا به آن ها نیازی ندارد بلکه این ما هستیم که به بندگی و عبادت خدا نیاز داریم.

۲- قطعا خداوند به حال بندگان آگاه است و خواسته ها و نیازها و درددل های نگفته آن ها را نیز می داند اما بیان این ها برای ما خوب و مناسب و بلکه لازم است و علاوه بر این که از نظر روحی و روانی می دانیم شنونده و پشتوانه ای داریم، می فهیم و یادآوری می کنیم که حرف ما را مورد توجه و نظر قرار می گیرد.

۳- خواسته ها و نیازهای ما دلایل و راه های خاص خود را دارد و مجرای امور سلسله علل و راه های طبیعی و ذاتی خود را دارد و قرار نیست که همه چیز از راه معجزه و عنایت خیلی خاص و ویژه انجام شود. بلکه خداوند نیز بنای انجام امور از راه معمولی و طبیعی است نه این که فکر کنیم اسباب و مسببات همیشه باید کنار رود و اتفاق خاصی بیفتد. مثلا آتش همیشه می سوزاند و اگر چیزی در آتش باشد طبیعتا می سوزد و موارد خیلی خاص مانند نسوختن حضرت ابراهیم علیه السلام به دلایل خاص پیش می آید.
امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:«أَبَى اللَّهُ أَنْ يُجْرِيَ الْأَشْيَاءَ إِلَّا بِالْأَسْبَابِ فَجَعَلَ لِكُلِّ سَبَبٍ شَرْحاً وَ جَعَلَ لِكُلِّ شَرْحٍ عِلْماً وَ جَعَلَ لِكُلِّ عِلْمٍ بَاباً نَاطِقاً؛ خداوند ابا دارد که اشیاء را جاری کند به جز به وسیله اسباب. به همین دلیل، برای هر سببی، شرحی قرار داده است و برای هر شرحی، علمی قرار داده است و برای هر علمی، دروازه‌ ناطقی قرار داده است.» (۱)

۴- بر این اساس باید علت های مادی و طبیعی را نیز در نظر داشت و مثلا اگر پدر و مادری نسبت به فرزند خود خسارت خاصی را وارد کردند و یا کوتاهی هایی را داشتند نباید آن را به پای خدا نوشت و یا اگر جامعه و مسوولان و اثرگذاران و افراد متنفذ اشتباهاتی را انجام دادند، نباید آن را به پای خدا و دین نوشت. لذا همه این نکات و دلایل را باید در نظر داشت.
عالم طبیعتی که در آن زندگی می کنیم، دارای محدودیت ها و اقتضائاتی است که قطعا دارای شرور و ناگواری هایی نیز هست و گاهی گریزی از آن نیست. بنابراین محدودیت های مادی و ذاتی این عالم موجب می شود که ناگواری هایی در آن وجود دارد.

۵- سختی ها و مشکلات اولا برای همگان وجود دارد و هر چند کم و زیاد است اما فراگیر و همگانی است که گروهی با آن ها مقابله کرده و خود را قوی تر از آن نشان داده و هرگز مغلوب سختی های زندگی نمی شوند. ثانیا بندگان خاص خدا و اولیای الهی از امامان و انبیا و دیگران دشواری هایشان از همه بیشتر بوده و بنا به دلایلی به ابتلا و مشکلاتی طاقت فرسا دچار می شدند که لازم است که سیره ایشان و لااقل علما و شهدا و انبیا و معصومان مطالعه و بررسی شود.
امام صادق (ع) به سَدیر صیرفی فرمودند: « إِنَّ اللَّهَ إِذَا أَحَبَّ عَبْداً غَتَّهُ بِالْبَلَاءِ غَتّاً وَ إِنَّا وَ إِیاکُمْ یا سَدِیرُ لَنُصْبِحُ بِهِ وَ نُمْسِی؛ همانا خدا هر که را دوست بدارد او را به شدّت در بلا می پیچد ؛ و ما و شما ای سَدیر روز را با بلا آغاز و با بلا به سر می بریم » (۲)
هر که در این بزم مقرب تر است جام بلا بیشترش می دهند

۶- این دشواری ها و مشکلات باعث تقویت و استواری بیشتر انسان و ایمان و عزم او می شود. چنان چه درختی که سختی کشیده و در بیابان زیر آفتاب سوزان است بسیار تنومندتر از نهالی است که کنار جوی آب بوده و هر روز نیز از آب جوی بهره مند می شود. لذا سختی ها باعث رشد و تعالی انسان می شود و صبر و تحمل در این راه علاوه بر اجر، به سعادت و باز شدن گره ها منجر می شود که لازمه اش تلاش و استقامت در هدف و راه می باشد موفقیت و پیروزی نهایی و در نهایت آسانی همراه سختی قطعا خواهد آمد؛ چنان چه در قرآن خداوند بیان می کند که: «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا؛ همانا به همراه هر سختی آسایش و راحتی است.» (۳)

پی نوشت ها:
۱- محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، تحقیق میرزا حسن کوچه‌باغی، منشورات الأعلمی، ۱۴۰۴ق/۱۳۶۲ش، تهران، ج ۱، ص ۶.
۲- محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ ق، چهارم، تهران، ج۲، ص۲۵۳.
۳- سوره انشراح، آیه ۵.

موضوع قفل شده است