جمع بندی دستی از قبر خارج شد

تب‌های اولیه

3 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
دستی از قبر خارج شد

در روضه های این روزهای گفت میشه که وقتی حضرت علی(ع) حضرت زهرا(س) رو خواستن دفن کنند دستی از قبر خارج شد تا جسد رو تحویل بگیره وگفته میشه که این دست پیامبر بود
آیا این مضمون مستند به روایات معتبره؟

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد تذکره

[TD][/TD]

سوال :
در روضه های این روزهای گفته می شود که وقتی حضرت علی(علیه السلام) حضرت زهرا(سلام الله علیها) را خواستن دفن کنند دستی از قبر خارج شد تا جسد را تحویل بگیرد وگفته می شود که این دست پیامبر بود.آیا این مضمون مستند به روایات معتبر است؟

پاسخ:
این روایت در منابع ذیل وارد شده است (1)
وَ رُوِيَ‏ أَنَّهُ لَمَّا صَارَ بِهَا إِلَى الْقَبْرِ الْمُبَارَكِ خَرَجَتْ يَدٌ فَتَنَاوَلَهَا وَ انْصَرَفَ: و روایت شده است هنگامی که امیر مؤمنان علی(علیه السلام) جنازه همسر مظلومه‌اش را نزدیک قبر آورد، دستی از قبر بیرون آمد و آن جنازه را بر گرفته، بازگشت.
اولین منبعی که چنین رخدادی را گزارش کرده است، ابن شهرآشوب در کتاب المناقب خویش می‌باشد که در روایتی مرسل، چنین نقل کرده است: «هنگامی که امام علی(علیه السلام)، پیکر حضرت فاطمه(سلام الله علیها) را به سمت قبر مبارک برد، دستی از دل خاک خارج شده و او را تحویل گرفت و سپس ناپدید شد»
در هیچ روایتی صریحاً‌ سخن از دستی به میان نیامده که فاطمه(سلام الله علیها)را رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) تحویل بگیرد البته پیش از ابن شهر آشوب، کلینی در کتاب کافی گزارشی از جریان تدفین فاطمه زهرا (سلام الله علیها) نقل می‌کند که در آن، امام علی(علیه السلام) با پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) به گونه‌ای گفتگو و درد دل می‌کند‌ که گویا حضرتشان را در برابر خویش می‌بیند.(2)
در نتیجه اصل این روایت به خاطر مرسل بودن معتبر نیست ولی به صورت گفتگویی که گویای درد و دل باشد که حضرت علی
(علیه السلام) ، پیامبر (صلی الله علیه و آله) را روبروی خویش حس می کرد ممکن و صحیح می تواند باشد.

________________
1.ابن شهر آشوب، محمد بن على‏، المناقب، ابن شهر آشوب‏، ناشر: علامه‏، قم‏، سال 1379 ه. ق‏، نوبت چاپ اول‏ ،ج‏3 ص365 ؛ بحرانى اصفهانى، عبد الله بن نور الله‏، عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآيات و الأخبار و الأقوال( مستدرك سيدة النساء إلى الإمام الجواد، محقق / مصحح: موحد ابطحى اصفهانى، محمد باقر،ناشر: مؤسسة الإمام المهدى، ايران؛ قم‏، سال چاپ: 1413 ق‏، نوبت چاپ: اول‏، ج‏11-قسم-2-فاطمة، ص1085 ؛مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏، بحار الأنوار( ط- بيروت)، محقق / مصحح: جمعى از محققان‏، ناشر: دار إحياء التراث العربي‏، چاپ: بيروت‏، سال چاپ: 1403 ق‏، نوبت چاپ: دوم‏ ، ج43 ص 184.
2.أَحْمَدُ بْنُ مِهْرَانَ رَحِمَهُ اللَّهُ رَفَعَهُ وَ أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ الشَّيْبَانِيِّ قَالَ حَدَّثَنِي الْقَاسِمُ بْنُ مُحَمَّدٍ الرَّازِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ الْهُرْمُزَانِيُ‏ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ (علیه السلام) قَال‏ لَمَّا قُبِضَتْ فَاطِمَةُ دَفَنَهَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ(علیه السلام) سِرّاً وَ عَفَا عَلَى مَوْضِعِ قَبْرِهَا ثُمَّ قَامَ فَحَوَّلَ وَجْهَهُ إِلَى قَبْرِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَقَالَ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنِّی وَ السَّلَامُ عَلَيْكَ عَنِ ابْنَتِكَ وَ زَائِرَتِكَ وَ الْبَائِتَةِ فِی الثَّرَى بِبُقْعَتِكَ وَ الْمُخْتَارِ اللَّهُ لَهَا سُرْعَةَ اللِّحَاقِ بِكَ قَلَّ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِيَّتِكَ صَبْرِی وَ عَفَا عَنْ سَيِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ تَجَلُّدِی إِلَّا أَنَّ لِی فِی التَّأَسِّی بِسُنَّتِكَ فِی فُرْقَتِكَ مَوْضِعَ تَعَزٍّ فَلَقَدْ وَسَّدْتُكَ فِی مَلْحُودَةِ قَبْرِكَ وَ فَاضَتْ نَفْسُكَ بَيْنَ نَحْرِی وَ صَدْرِی بَلَى وَ فِی كِتَابِ اللَّهِ لِی أَنْعَمُ الْقَبُولِ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ قَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِيعَةُ وَ أُخِذَتِ الرَّهِينَةُ وَ أُخْلِسَتِ الزَّهْرَاءُ فَمَا أَقْبَحَ الْخَضْرَاءَ وَ الْغَبْرَاءَ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَمَّا حُزْنِی فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَيْلِی فَمُسَهَّدٌ وَ هَمٌّ لَا يَبْرَحُ مِنْ قَلْبِی أَوْ يَخْتَارَ اللَّهُ لِی دَارَكَ الَّتِی أَنْتَ فِيهَا مُقِيمٌ كَمَدٌ مُقَيِّحٌ وَ هَمٌّ مُهَيِّجٌ سَرْعَانَ مَا فَرَّقَ بَيْنَنَا وَ إِلَى اللَّهِ أَشْكُو وَ سَتُنْبِئُكَ ابْنَتُكَ بِتَظَافُرِ أُمَّتِكَ عَلَى هَضْمِهَا فَأَحْفِهَا السُّؤَالَ وَ اسْتَخْبِرْهَا الْحَالَ فَكَمْ مِنْ غَلِيلٍ مُعْتَلِجٍ بِصَدْرِهَا لَمْ تَجِدْ إِلَى بَثِّهِ سَبِيلًا وَ سَتَقُولُ وَ يَحْكُمُ اللَّهُ وَ هُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ سَلَامَ مُوَدِّعٍ لَا قَالٍ وَ لَا سَئِمٍ فَإِنْ أَنْصَرِفْ فَلَا عَنْ مَلَالَةٍ وَ إِنْ أُقِمْ فَلَا عَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِمَا وَعَدَ اللَّهُ الصَّابِرِينَ وَاهَ وَاهاً وَ الصَّبْرُ أَيْمَنُ وَ أَجْمَلُ وَ لَوْ لَا غَلَبَةُ الْمُسْتَوْلِينَ لَجَعَلْتُ الْمُقَامَ وَ اللَّبْثَ لِزَاماً مَعْكُوفاً وَ لَأَعْوَلْتُ إِعْوَالَ الثَّكْلَى عَلَى جَلِيلِ الرَّزِيَّةِ فَبِعَيْنِ اللَّهِ تُدْفَنُ ابْنَتُكَ سِرّاً وَ تُهْضَمُ حَقَّهَا وَ تُمْنَعُ إِرْثَهَا وَ لَمْ يَتَبَاعَدِ الْعَهْدُ وَ لَمْ يَخْلَقْ مِنْكَ الذِّكْرُ وَ إِلَى اللَّهِ يَا رَسُولَ اللَّهِ الْمُشْتَكَى وَ فِيكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَحْسَنُ الْعَزَ
امام حسین (علیه السلام) فرمود: چون فاطمه (علیه السلام) وفات كرد، امير المؤمنين (علیه السلام) او را مخفیانه به خاك سپرد و جاى قبرش را ناپديد كرد و سپس ايستاد و رو به قبر رسول خدا (ص) كرد و گفت: درود بر تو اى رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، از طرف من و از طرف دخترت كه به دیدار تو آمده در كنار تو زیر خاك خفته است، بر تو درود باد و خدا براى او خواست كه هر چه زودتر به تو رسد، ای رسول خدا شكيبائى من در مورد دختر برگزيده ات كم، و بردباری من درباره سرور زنان جهانیان از بین رفته است، اما برای من پیروی از سنت تو [كه همان صبر باشد] در جدایی تو موجب تسلیت است. (ای پیامبر خدا) من تو را در قبرت خوابانيدم و جان تو میان گلو و سینه ام درآمد (جان دادى). آرى در كتاب خدا بهترين پذيرائى برای من است كه «همه ما از خداییم و به سوی او باز می گردیم» امانت پس گرفته شد و گروى، دريافت شد و زهراء از دست رفت. ای رسول خدا، چقدر آسمان و زمين زشت است، ای رسول خدا اندوه من همیشگی است و شبم همه در بى‏خوابى گذرد و غمى دارم كه از دل نرود مگر اين كه خدا برايم همان خانه بقائى را برگزيند كه تو در آن جاى دارى، غصه‏اى دلخون كن و اندوهى هيجان خيز و غم انگيز، چه زود ميان ما جدائى انداخت. من به خدا شكايت می برم، [ و ای رسول خدا ] دخترت به تو می گوید كه امّتت براى بردن خلافت همدست شدند، خوب از او پرسش كن و گزارش وضع را از او بخواه، چه بسا اندوهگینی كه دلش مالامال از غم و اندوه است و راهى براى پراكندن آن (شدت اندوه خود) نمی یابد و خواهی گفت: و خدا [درباره آن] قضاوت مى‏كند و او بهترين قضاوت‏ كننده‏ها است. درود وداع ‏كننده ‏اى كه نه دل باز گرفته و نه خسته شده، اگر بر گردم از ملال و خسته شدن نيست و اگر در اينجا بمانم از بدگمانى به وعده‏ اى كه خدا به صابران داده نيست. واى، واى شكيبائى مبارك تر و زيباتر است، اگر چيرگى دشمنان زورگو نبود [ و بيم سرزنش آنان نمى‏رفت و ترس از غلبه آنها بر قبرت نداشتم ]، اقامت و ماندن بر سر قبرت را چون معتكفان ملازمت مى‏كردم و چون زن بچه مرده بر مرگ جانگداز تو شيون مى‏نمودم. [ ای رسول خدا ] در برابر نظاره خدا، دخترت مخفیانه دفن شود و حق او برده شود و ارث او دریغ شود با اين كه عهد تو با مردم دير نشده و يادت كهنه نگرديده، ای رسول خدا به سوى خدا شِكوه بايد و درباره حضرت تو تسليت نيك شايد، درود و رضوان خدا بر تو و بر فاطمه باد.
کلینى، محمد بن یعقوب‏، الکافی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم‏، 1407ق
، ج ‏1، ص 458 – 459

موضوع قفل شده است