جمع بندی غیبت پشت سر میت توسط پیامبر معصوم

تب‌های اولیه

6 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
غیبت پشت سر میت توسط پیامبر معصوم

سلام ووقت بخیر
باتوجه روایت زیر به نظرتون در اینجا غیبت شخصی که مرده است انجام نشده؟ ویا آبروی مومن نرفته است؟
اگر شبیه همین کار را امروز یکی از علماء انجام میداد به نظرتون عمل منکری مرتکب نشده است؟ وقتی این کار در معرض دید همه صحابه انجام گرفته که بعضی از این عیب میت مطلع نبودند در این صورت غیبت وآبروی ریزی مومن اتفاق نیفتاده است؟
ایا ممکن این عمل در آن زمان غیبت ومنکرنباشد ولی اگر کسی شبیه همین کار را در زمان ما انجام دهد غیبت است؟

داش علي باباخان;1010138 نوشت:

سلام
ي سؤال حديثي داشتم درباره حديث زير
به رسول خدا (صلى الله علیه و آله )خبر دادند كه سعد بن معاذ فوت كرده. پیغمبر (ص) با اصحابشان از جاى برخاسته، حركت كردند. با دستور حضرت - در حالى كه خود نظارت مى فرمودند - سعد را غسل دادند.
پس از انجام مراسم غسل و كفن، او را در تابوت گذاشته و براى دفن حركت دادند.
در تشییع جنازه او، پیغمبر پابرهنه و بدون عبا حركت مى كرد. گاهى طرف چپ و گاهى طرف راست تابوت را مى گرفت، تا نزدیكى قبر سعد رسیدند. حضرت خود داخل قبر شدند و او را در لحد گذاشتند و دستور دادند سنگ و آجر و وسایل دیگر را بیاورند! سپس با دست مبارك خود، لحد را ساختند و خاك بر او ریختند و در آن خللى دیدند آنرا بر طرف كردند و پس از آن فرمودند:
- من مى دانم این قبر به زودى كهنه و فرسوده خواهد شد، لكن خداوند دوست دارد هر كارى كه بنده اش انجام مى دهد محكم باشد.
در این هنگام، مادر سعد كنار قبر آمد و گفت:
- سعد! بهشت بر تو گوارا باد
رسول خدا فرمود:
- مادر سعد! ساكت باش! با این جزم و یقین از جانب خداوند حرف نزن! اكنون سعد گرفتار فشار قبر است و از این امر آزرده مى باشد.
آن گاه از قبرستان برگشتند.
مردم كه همراه پیغمبر بودند، عرض كردند:
یا رسول الله! كارهایى كه براى سعد انجام دادید نسبت به هیچ كس دیگرى تاكنون انجام نداده بودید: شما با پاى برهنه و بدون عبا جنازه او را تشییع فرمودید.
رسول خدا فرمود:
ملائكه نیز بدون عبا و كفش بودند. از آنان پیروى كردم.
عرض كردند:
گاهى طرف راست و گاهى طرف چپ تابوت را مى گرفتید.
حضرت فرمود:
چون دستم در دست جبرئیل بود، هر طرف را او مى گرفت من هم مى گرفتم.
عرض كردند:
- یا رسول الله بر جنازه سعد نماز خواندید و با دست مباركتان او را در قبر گذاشتید و قبرش را با دست خود درست كردید، باز مى فرمایید سعد را فشار قبر گرفت؟
حضرت فرمود:
- آرى، سعد در خانه بداخلاق بود، فشار قبر به خاطر همین است. [1]

پی نوشت :
1.بحار الانوار ، ج 6، ص 220 و ج 22،

سپاسگزارم

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد بدیع

[TD][/TD]

reza64;1014039 نوشت:
سلام ووقت بخیر
باتوجه روایت زیر به نظرتون در اینجا غیبت شخصی که مرده است انجام نشده؟ ویا آبروی مومن نرفته است؟
اگر شبیه همین کار را امروز یکی از علماء انجام میداد به نظرتون عمل منکری مرتکب نشده است؟ وقتی این کار در معرض دید همه صحابه انجام گرفته که بعضی از این عیب میت مطلع نبودند در این صورت غیبت وآبروی ریزی مومن اتفاق نیفتاده است؟
ایا ممکن این عمل در آن زمان غیبت ومنکرنباشد ولی اگر کسی شبیه همین کار را در زمان ما انجام دهد غیبت است؟

نوشته اصلی توسط داش علي باباخان
سلام
ي سؤال حديثي داشتم درباره حديث زير
به رسول خدا (صلى الله علیه و آله )خبر دادند كه سعد بن معاذ فوت كرده. پیغمبر (ص) با اصحابشان از جاى برخاسته، حركت كردند. با دستور حضرت - در حالى كه خود نظارت مى فرمودند - سعد را غسل دادند.
پس از انجام مراسم غسل و كفن، او را در تابوت گذاشته و براى دفن حركت دادند.
در تشییع جنازه او، پیغمبر پابرهنه و بدون عبا حركت مى كرد. گاهى طرف چپ و گاهى طرف راست تابوت را مى گرفت، تا نزدیكى قبر سعد رسیدند. حضرت خود داخل قبر شدند و او را در لحد گذاشتند و دستور دادند سنگ و آجر و وسایل دیگر را بیاورند! سپس با دست مبارك خود، لحد را ساختند و خاك بر او ریختند و در آن خللى دیدند آنرا بر طرف كردند و پس از آن فرمودند:
- من مى دانم این قبر به زودى كهنه و فرسوده خواهد شد، لكن خداوند دوست دارد هر كارى كه بنده اش انجام مى دهد محكم باشد.
در این هنگام، مادر سعد كنار قبر آمد و گفت:
- سعد! بهشت بر تو گوارا باد
رسول خدا فرمود:
- مادر سعد! ساكت باش! با این جزم و یقین از جانب خداوند حرف نزن! اكنون سعد گرفتار فشار قبر است و از این امر آزرده مى باشد.
آن گاه از قبرستان برگشتند.
مردم كه همراه پیغمبر بودند، عرض كردند:
یا رسول الله! كارهایى كه براى سعد انجام دادید نسبت به هیچ كس دیگرى تاكنون انجام نداده بودید: شما با پاى برهنه و بدون عبا جنازه او را تشییع فرمودید.
رسول خدا فرمود:
ملائكه نیز بدون عبا و كفش بودند. از آنان پیروى كردم.
عرض كردند:
گاهى طرف راست و گاهى طرف چپ تابوت را مى گرفتید.
حضرت فرمود:
چون دستم در دست جبرئیل بود، هر طرف را او مى گرفت من هم مى گرفتم.
عرض كردند:
- یا رسول الله بر جنازه سعد نماز خواندید و با دست مباركتان او را در قبر گذاشتید و قبرش را با دست خود درست كردید، باز مى فرمایید سعد را فشار قبر گرفت؟
حضرت فرمود:
- آرى، سعد در خانه بداخلاق بود، فشار قبر به خاطر همین است. [1]

پی نوشت :
1.بحار الانوار ، ج 6، ص 220 و ج 22،

سپاسگزارم

با سلام و احترام

بدون شک غیبت و مخصوصا غیبت مرده یکی از شنیع ترین گناهان کبیره است. اما گفته های پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) که به فرموده خداوند و شهادت قرآن خطایی در آن راه ندارد نمی تواند غیبت باشد و یا حکم غیبت را داشته باشد. به عبارت دیگر یا موضوعا و یا حکما از غیبت خارج است. در توضیح این مطلب به چند نکته اشاره میکنم:

پیامبر اکرم(ص) به عنوان صاحب شریعت وظیفه خاصی در مرزبانی از حدود شرع و تبیین واقعیت های حساب و کتاب دارد. وقتی مادر سعد فرزند خود را بهشتی خواند پیامبر اکرم موضع گرفت و اجازه نداد درباره آخرت کسی پیشداوری شود. حضرت با موضع گیری خود عملا عدالت و دقت حساب و کتاب قیامت را متذکر شدند و اینکه صحابی پیامبر بودن و رضایت مادر و ...... دلیل نمی شود به سایر اعمال و گناهان فرد رسیدگی نشود.

قطعا افرادی که از بدخلقی معاذ خبر داشتند شاهد این ماجرا بودند. تصور کنید پیامبر موضع گیری نمی کرد. چه ذهنیتی در آنها ایجاد می شد؟ آیا به عدالت خداوند و حقانیت اسلام تردید نمی کردند؟ پیش خود نمی گفتند فلانی یک عمر به ما ظلم و بدرفتاری کرد و چون صحابه پیغمبر بود بهشتی شد!

یکی از احتمالاتی که مطرح است این است که افرادی که در تشییع جنازه سعد حضور داشتند از سوء خلق او خبر داشتند و بدخلقی او چیزی کاملا عادی برای آنها بود. حتی بداخلاقی مرد با خانواده در جامعه عرب به نوعی ارزش تلقی می شد و به اقتدار و قدرت تفسیر می شد. بنابراین گفته پیامبر اکرم(ص) تنها ارتباط میان فشار قبر و بداخلاقی او را مشخص کرد. به عبارت دیگر عیب مخفی بر ملا نشد بلکه علت فشار قبر بیان شد.

حتی اگر هم این احتمال درست نباشد و برخی از افرادی که حاضر بودند از بدخلقی معاذ بی خبر بودند باز هم این امکان وجود دارد که مصالح مهم تری پیامبر را به بیان وضعیت سعد در دنیا و آخرت و ارتباط آن دو مجاب کرده باشد. حضرت در مقام تربیت اصحاب و حتی همه مسلمانان تا قیام قیامت هستند. ایشان تا وقتی جمعیت حاضر بر سر قبر حضور داشتند تنها در واکنش به حرف مادر سعد از فشار قبر سعد پرده بر میدارند. این خبر همه اصحاب را به فکر فرو میبرد که چرا سعد باید چنین وضعیتی را داشته باشد. در مسیر بازگشت تعدادی از اصحاب حضرت را همراهی میکنند و همین سوال را میرسند. حضرت در آنجا و به هدف تربیتی عامل فشار قبر را بیان میکنند.

در نهایت باید گفت شرایط و وظایف ویژه حضرت و علم غیبی که در این زمینه برای او حاصل شد چنین اقتضایی را داشته است و ما مجاز به انجام چنین کاری نیستیم.

reza64;1014039 نوشت:
سلام ووقت بخیر
باتوجه روایت زیر به نظرتون در اینجا غیبت شخصی که مرده است انجام نشده؟ ویا آبروی مومن نرفته است؟
اگر شبیه همین کار را امروز یکی از علماء انجام میداد به نظرتون عمل منکری مرتکب نشده است؟ وقتی این کار در معرض دید همه صحابه انجام گرفته که بعضی از این عیب میت مطلع نبودند در این صورت غیبت وآبروی ریزی مومن اتفاق نیفتاده است؟
ایا ممکن این عمل در آن زمان غیبت ومنکرنباشد ولی اگر کسی شبیه همین کار را در زمان ما انجام دهد غیبت است؟

سپاسگزارم

با سلام

به نظرم
ممنوعیت غیبت برای مقابله با فرهنگ تعارف و رودربایستی و فرهنگ نق زدن است.

حرمت غیبت برای رو در رو کردن افراد با هم و حل کردن مشکلات است نه فرار کردن از هم و پشت هم صحبت کردن.

اگر شمای نوعی با کسی مشکلی داری یا در او نقصی می بینی باید با آن فرد روبرو شوی و مشکلت را با او برطرف کنی.

البته در مواردی غیبت جایز است.
مثلا طرف ظالم است و نمیخواهد صدای مظلومیت شما شنیده شود لذا شما میتوانید ظلم او را آشکار کنید و غیبت کنید.

ممنوعیت غیبت،ممنوعیت نقد غیر منصفانه هم هست.
نقدی که طرف مقابل فرصت دفاع ندارد و حتی از نقد شما اطلاع ندارد.
پس هم باید به طرف مقابل اطلاع داد و هم به او فرصت دفاع کردن داد.
به همین دلیل غیبت مثل خوردن گوشت برادر مرده است.مرده قدرت دفاع ندارد.

یک حکمت حرمت غیبت میتواند پوشاندن عیوب برادر مسلمان باشد.
یعنی ما نباید عیوب و نقائص برادر مسلمان خود را بر دیگران آشکار کنیم.
حتی اگر آشکار باشد نباید آن را بازگو کنیم.
اگر درست یادم باشد شخصی درباره مسلمان یا عده ای عیوب و اخلاقی را مطرح میکند و پیامبر ناراحت میشوند و میگویند ادامه ندهد زیرا با این کار ذهنیت خوب پیامبر نسبت به آنها خراب میشود. یعنی اصلا پیامبر دوست ندارد بدیهای واقعی افراد را بداند.

در این واقعه به نظرم اطلاع از بدخلقی توسط وحی الهی بوده و خداوند خواسته است عیب او آشکار شود و این امر به اطلاع خانواده او و مسلمانان رسیده است.

البته غیبت مرده با غیبت زنده متفاوت است. چون زنده میتواند حاضر باشد و از خود دفاع کند اما مرده نمیتواند.
به هر حال در این داستان پای وحی درمیان است و جایی برای دفاع نیست.
گویا خدا نخواسته عیب معاذ پوشیده باشد و عیب او را افشا کرده است.
گویا خدا اینجا ستار العیوب نبوده و گاهی خدا میخواهد گناه و عیب را افشا کند و ما می بینیم که برخی گناه میکنند و خدا عیب پوشی نمیکند و آبروی طرف می رود.

باسمه الولی

سلام علیکم

reza64;1014039 نوشت:
سلام ووقت بخیر
باتوجه روایت زیر به نظرتون در اینجا غیبت شخصی که مرده است انجام نشده؟ ویا آبروی مومن نرفته است؟
اگر شبیه همین کار را امروز یکی از علماء انجام میداد به نظرتون عمل منکری مرتکب نشده است؟ وقتی این کار در معرض دید همه صحابه انجام گرفته که بعضی از این عیب میت مطلع نبودند در این صورت غیبت وآبروی ریزی مومن اتفاق نیفتاده است؟
ایا ممکن این عمل در آن زمان غیبت ومنکرنباشد ولی اگر کسی شبیه همین کار را در زمان ما انجام دهد غیبت است؟

ولایت نبی خدا صلی الله علیه و آله به مؤمنان،از ولایت خودشان نسبت به جان و مال و عرض و آبرویشان بیشتر است

"النبی اولی بالمؤمنین من انفسهم"احزاب/6

این معنا در روایات نیز بیان شده است؛زمانی که در واقعه ی غدیر رسول خدا(ص) از مردم می پرسند آیا من بر ولایت شما

سزاوارتر از خود شما نیستم؟و مردم عرضه می دارند بله یا رسول الله:

أَلَسْتُ أَوْلى بِكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ؟ قالُوا: بَلى.

بنابراین شاید خبر پیامبر اکرم(ص)به خانواده ی سعد از وضعیت وی در برزخ،راهی برای گرفتن حلالیت به نیابت از سعد باشد.

ضمن اینکه حضرات پیامبر(ص) و علی (ع)پدر این امتند:"انا و علی ابوا هذه الامة"و پدر بر فرزند ولایت دارد.

پرسش: آیا در روایت زیر، غیبت شخصی که مرده است انجام نشده؟ آبروی مومن نرفته است؟

به رسول خدا (صلى الله علیه و آله )خبر دادند كه سعد بن معاذ فوت كرده. پیغمبر (ص) با اصحابشان از جاى برخاسته، حركت كردند. با دستور حضرت - در حالى كه خود نظارت مى فرمودند - سعد را غسل دادند
پس از انجام مراسم غسل و كفن، او را در تابوت گذاشته و براى دفن حركت دادند.
در تشییع جنازه او، پیغمبر پابرهنه و بدون عبا حركت مى كرد. گاهى طرف چپ و گاهى طرف راست تابوت را مى گرفت، تا نزدیكى قبر سعد رسیدند. حضرت خود داخل قبر شدند و او را در لحد گذاشتند و دستور دادند سنگ و آجر و وسایل دیگر را بیاورند! سپس با دست مبارك خود، لحد را ساختند و خاك بر او ریختند.
در این هنگام، مادر سعد كنار قبر آمد و گفت: سعد! بهشت بر تو گوارا باد! رسول خدا فرمود: مادر سعد! ساكت باش! با این جزم و یقین از جانب خداوند حرف نزن! اكنون سعد گرفتار فشار قبر است.
آن گاه از قبرستان برگشتند .مردم كه همراه پیغمبر بودند، عرض كردند:
یا رسول الله! كارهایى كه براى سعد انجام دادید نسبت به هیچ كس دیگرى تاكنون انجام نداده بودید .... بر جنازه سعد نماز خواندید و با دست مباركتان او را در قبر گذاشتید و قبرش را با دست خود درست كردید، باز مى فرمایید سعد را فشار قبر گرفت؟
حضرت فرمود: آرى، سعد در خانه بداخلاق بود، فشار قبر به خاطر همین است. (بحار الانوار ، ج 6، ص 220)

پاسخ: بدون شک غیبت و مخصوصا غیبت مرده یکی از شنیع ترین گناهان کبیره است. اما گفته های پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) که به فرموده خداوند و شهادت قرآن خطایی در آن راه ندارد نمی تواند غیبت باشد و یا حکم غیبت را داشته باشد. به عبارت دیگر یا موضوعا و یا حکما از غیبت خارج است. در توضیح این مطلب به چند نکته اشاره میکنم:

پیامبر اکرم(ص) به عنوان صاحب شریعت وظیفه خاصی در مرزبانی از حدود شرع و تبیین واقعیت های حساب و کتاب دارد. وقتی مادر سعد فرزند خود را بهشتی خواند پیامبر اکرم موضع گرفت و اجازه نداد درباره آخرت کسی پیشداوری شود. حضرت با موضع گیری خود عملا عدالت و دقت حساب و کتاب قیامت را متذکر شدند و اینکه صحابی پیامبر بودن و رضایت مادر و ...... دلیل نمی شود به سایر اعمال و گناهان فرد رسیدگی نشود.

قطعا افرادی که از بدخلقی معاذ خبر داشتند شاهد این ماجرا بودند. تصور کنید پیامبر موضع گیری نمی کرد. چه ذهنیتی در آنها ایجاد می شد؟ آیا به عدالت خداوند و حقانیت اسلام تردید نمی کردند؟ پیش خود نمی گفتند فلانی یک عمر به ما ظلم و بدرفتاری کرد و چون صحابه پیغمبر بود بهشتی شد!

یکی از احتمالاتی که مطرح است این است که افرادی که در تشییع جنازه سعد حضور داشتند از سوء خلق او خبر داشتند و بدخلقی او چیزی کاملا عادی برای آنها بود. حتی بداخلاقی مرد با خانواده در جامعه عرب به نوعی ارزش تلقی می شد و به اقتدار و قدرت تفسیر می شد. بنابراین گفته پیامبر اکرم(ص) تنها ارتباط میان فشار قبر و بداخلاقی او را مشخص کرد. به عبارت دیگر عیب مخفی بر ملا نشد بلکه علت فشار قبر بیان شد.

حتی اگر هم این احتمال درست نباشد و برخی از افرادی که حاضر بودند از بدخلقی معاذ بی خبر بودند باز هم این امکان وجود دارد که مصالح مهم تری پیامبر را به بیان وضعیت سعد در دنیا و آخرت و ارتباط آن دو مجاب کرده باشد. حضرت در مقام تربیت اصحاب و حتی همه مسلمانان تا قیام قیامت هستند. ایشان تا وقتی جمعیت حاضر بر سر قبر حضور داشتند تنها در واکنش به حرف مادر سعد از فشار قبر سعد پرده بر میدارند. این خبر همه اصحاب را به فکر فرو میبرد که چرا سعد باید چنین وضعیتی را داشته باشد. در مسیر بازگشت تعدادی از اصحاب حضرت را همراهی میکنند و همین سوال را میرسند. حضرت در آنجا و به هدف تربیتی عامل فشار قبر را بیان میکنند.

در نهایت باید گفت شرایط و وظایف ویژه حضرت و علم غیبی که در این زمینه برای او حاصل شد چنین اقتضایی را داشته است و ما مجاز به انجام چنین کاری نیستیم.

موضوع قفل شده است