جمع بندی آیا گفتن ذکر عوارض دارد؟

تب‌های اولیه

12 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
آیا گفتن ذکر عوارض دارد؟

با سلام یه سری از افراد میگن بعضی از اذکار عوارض داره من از آقایون روحانی پرسیدم نظرشون متفاوت بود یکی گفت ذکر خدا گفتن اشکالی نداره هر چی بیشتر بهتر اون یکی میگه نه بعضی ذکر ها مثل ذکر یونسیه نیاز به استاد داره. خلاصه بازار داغ یکی میگه شبه یکی میگه دروغ
حالا تکلیف من چیه که فکر میکردم در حال راه رفتن نشستن و خوابیدن دارم ذکر میگم کار درستی انجام میدم هم ثواب کردم هم به خدا نزدیک میشم هم آروم میشم .

مگه نه اینکه اهل بیت علیهم السلام می‌فرماید خدا را بسیار یاد کنید

یا اینکه خداوند می‌فرماید مرا بسیار یاد کنید

ممنون میشم کمک کنید با تشکر از شما

width: 700 align: center

[TD="align: center"]با نام و یاد دوست

[/TD]

[TD="align: center"][/TD]


کارشناس بحث: استاد بدیع

[TD][/TD]

hojjat1;1013534 نوشت:
با سلام یه سری از افراد میگن بعضی از اذکار عوارض داره من از آقایون روحانی پرسیدم نظرشون متفاوت بود یکی گفت ذکر خدا گفتن اشکالی نداره هر چی بیشتر بهتر اون یکی میگه نه بعضی ذکر ها مثل ذکر یونسیه نیاز به استاد داره. خلاصه بازار داغ یکی میگه شبه یکی میگه دروغ
حالا تکلیف من چیه که فکر میکردم در حال راه رفتن نشستن و خوابیدن دارم ذکر میگم کار درستی انجام میدم هم ثواب کردم هم به خدا نزدیک میشم هم آروم میشم .
مگه نه اینکه اهل بیت علیهم السلام می‌فرماید خدا را بسیار یاد کنید
یا اینکه خداوند می‌فرماید مرا بسیار یاد کنید
ممنون میشم کمک کنید با تشکر از شما


با سلام و عرض احترام

هر ذکر دارای دو جنبه است. جنبه اول که عمومی همه اذکار است ارتباطی است که میان مومن و خداوند ایجاد میکند و یاد خدا را در دل زنده میکند. برای به دست آوردن این جنبه از فوائد و آثار ذکر تفاوتی وجود ندارد که چه ذکری را چه زمانی و چه تعدادی بگوییم و یا به سفارش استاد باشد یا نه. آنچه مهم است اصل ارتباط با خداوند از طریق ذکر است و هر چه بیشتر گفته شود بهتر. خداوند متعال می فرمایند: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثيرا؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! ذکر خداوند را زیاد بگویید.»(1) در این آیه شریفه به مومنین توصیه شده است، ذکر خداوند را به کثرت و فراوانی بگویند.

اما جنبه دوم ذکر، اثر خاصی است که از لحاظ مادی و یا معنوی به دنبال دارد. اذکار غیر از رسالت عمومی و اصلی خود در ایجاد ارتباط میان بنده و خداوند به لحاظ معنا و مفهومی که دارند اثر تکوینی خاصی نیز به دنبال دارند.

امام صادق (علیه السلام) میفرمایند:

«عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لاَ يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لاَ يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَسْبُنَا اَللّهُ وَ نِعْمَ اَلْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اَللَّهَ جَلَّ جَلاَلُهُ يَقُولُ بِعَقِبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اَللّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اِغْتَمَّ كَيْفَ لاَ يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ لا إِلهَ إِلاّ أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ اَلظّالِمِين فَإِنِّي سَمِعْتُ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقِبِهَا فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّيْناهُ مِنَ اَلْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي اَلْمُؤْمِنِينَ وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لاَ يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اَللّهِ إِنَّ اَللّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اَللَّهَ جَلَّ وَ تَقَدَّسَ يَقُولُ بِعَقِبِهَا فَوَقاهُ اَللّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ اَلدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لاَ يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى ما شاءَ اَللّهُ لا قُوَّةَ إِلاّ بِاللّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اَللَّهَ عَزَّ اِسْمُهُ يَقُولُ بِعَقِبِهَا إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالاً وَ وَلَداً فَعَسى رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ مُوجِبَةٌ؛ شگفتم آيد از كسي كه از چهار چيز مي هراسد چرا به چهار چيز پناهنده نميشود! شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمي برد به فرموده خداي عز و جل: حسبنا الله و نعم الوكيل؛ خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبي است. زيرا شنيدم خداي جل جلاله به دنبال آن ميفرمايد: به واسطه نعمت و فضلي كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدي به آنان نرسيد. و شگفتم در كسي كه اندوهناك است چرا پناه نمي برد به فرموده خداي عز و جل: لا اله الا انت سبحانك اني كنت من الظالمين. زيرا شنيدم خداي عز و جل به دنبال آن ميفرمايد: در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مومنين را هم چنين مي رهانيم. و در شگفتم از كسي كه حيله اي در باره او به كار رفته چرا به فرموده خداي تعالي پناه نمي برد: و افوض امري الي الله ان الله بصير بالعباد؛ كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند به حال بندگان بينا است. زيرا شنيدم خداي بزرگ و پاك به دنبالش مي فرمايد خداوند او را از بديهايي كه در باره او به حيله انجام داده بودند نگه داشت. و در شگفتم از كسي كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود به فرمايش خداي تبارك و تعالی: ما شا الله لا قوه الا بالله؛ آنچه خدا خواست همان است و نيرويي جز به ياري خداوند نيست. زيرا شنيدم خداي عز اسمه به دنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مي بيني ولي اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد. كلمه عسي در اين آيه به معناي اميد تنها نيست بلكه به معناي اثبات و تحقق يافتن است».(2)

طبیعتا برخورداری از آثار خاصه هر ذکر منوط به علم و اطلاع بر آثار هر ذکر و استفاده بجا و به موقع از آن است که یا خود فرد باید این علم را داشته باشد و یا از محضر استادی استفاده کند.

ان شاالله در ادامه نکات بیشتری در این باره بیان خواهد شد.

پی نوشت ها:


  1. احزاب/ 41
  2. من لایحضره الفقیه، ج4، ص392و393.

بدیع;1014064 نوشت:
و شگفتم در كسي كه اندوهناك است چرا پناه نمي برد به فرموده خداي عز و جل: لا اله الا انت سبحانك اني كنت من الظالمين. زيرا شنيدم خداي عز و جل به دنبال آن ميفرمايد: در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مومنين را هم چنين مي رهانيم.

کلام امام صادق(ع) را اوردید که این ذکر از اندوه انسان را نجات می دهد، پس چرا عرفا می گویند گفتن این ذکر بدون اجازه استاد باعث بلایا می شود!؟

بدیع;1014064 نوشت:
طبیعتا برخورداری از آثار خاصه هر ذکر منوط به علم و اطلاع بر آثار هر ذکر و استفاده بجا و به موقع از آن است که یا خود فرد باید این علم را داشته باشد و یا از محضر استادی استفاده کند.

سلام

این استاد می تواند از خود ذکر یا تعداد یا محلش را ابداع کند یا باید از معصومین نقل کند!؟ مثلاً بگوید 2423 عدد فلان ذکر را ساعت 8 تا 12 بگو!!!

قدیما;1014076 نوشت:
کلام امام صادق(ع) را اوردید که این ذکر از اندوه انسان را نجات می دهد، پس چرا عرفا می گویند گفتن این ذکر بدون اجازه استاد باعث بلایا می شود!؟

کدام عارف فرموده؟

قدیما;1014077 نوشت:
سلام

این استاد می تواند از خود ذکر یا تعداد یا محلش را ابداع کند یا باید از معصومین نقل کند!؟ مثلاً بگوید 2423 عدد فلان ذکر را ساعت 8 تا 12 بگو!!!

در ذکری که از معصومین(علیهم السلام) به ما رسیده است و یا در آیه ای از آیات قرآن آمده است، نباید دخل و تصرفی صورت گیرد. در دعای غریق راوی کلمه ای (هر چند صحیح) را به دعا اضافه میکند و حضرت به او تذکر میدهد.

قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(علیه السلام) سَتُصِیبُکُمْ شُبْهَةٌ فَتَبْقَوْنَ بِلَا عَلَمٍ یُرَى وَ لَا إِمَامٍ هُدًى وَ لَا یَنْجُو مِنْهَا إِلَّا مَنْ دَعَا بِدُعَاءِ الْغَرِیقِ قُلْتُ کَیْفَ دُعَاءُ الْغَرِیقِ قَالَ یَقُولُ: یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِکَ فَقُلْتُ یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِکَ قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مُقَلِّبُ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ وَ لَکِنْ قُلْ کَمَا أَقُولُ لَکَ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِکَ(1)

عبد الله بن سنان از امام صادق (علیه السلام) نقل می کند که فرمود: به زودی شبهه ای برای شما رخ می دهد و بدون نشانۀ هدایت و امامی که دیده شود می مانید. در این زمان کسی نجات پیدا نمی کند مگر این که دعای غریق را بخواند؟ عبد الله بن سنان عرض کرد: آن دعا چیست؟ امام صادق(علیه السلام) فرمود: بگویید: «یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِکَ»؛ «ای خداوند! ای رحمان! ای مهربان! ای دگرگون کننده دل‏ها! دل مرا بر دینت پایدار کن» عبد الله بن سنان گفت: « یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ ثَبِّتْ قَلْبِی عَلَى دِینِکَ».

امام فرمود: درست است که خداوند مقلب القلوب و الابصار است اما دعا را همان گونه گه گفتم بگو!

پی نوشت:
1. (کمال الدین، ج۲، ص۳۵۲).

بدیع;1014078 نوشت:
کدام عارف فرموده؟

تعداد من درآوردی 3000 برای کاملین از سید هاشم حداد و عوارض ان را عزت الله مومنی از شاگردان رجبعلی خیاط از ایشان نقل کرده

موفق و سلامت باشید

قدیما;1014097 نوشت:
تعداد من درآوردی 3000 برای کاملین از سید هاشم حداد و عوارض ان را عزت الله مومنی از شاگردان رجبعلی خیاط از ایشان نقل کرده
موفق و سلامت باشید


با سلام
به هر حال اگر این نقل صحت داشته باشد چنین عوارضی ناظر به گفتن این ذکر همراه با عدد خاص و شرایط خاص است که در این صورت باید تحت نظر استاد کامل تجویز شود تا شرایط سالک به خوبی در نظر گرفته شده باشد.

بدیع;1014174 نوشت:
با سلام
به هر حال اگر این نقل صحت داشته باشد چنین عوارضی ناظر به گفتن این ذکر همراه با عدد خاص و شرایط خاص است که در این صورت باید تحت نظر استاد کامل تجویز شود تا شرایط سالک به خوبی در نظر گرفته شده باشد.

سلام

انشاءالله این نقل ها درست نباشد و اشتباه راویان باشد ولی اگر همچین نقل هایی درست باشد این سخنان و تجویز اذکار همانطور که در حدیثی که از کمال الدین نقل فرمودید امده مخالف نظر ائمه است و افرادی که نام بردم معصوم نیستند و اشتباه از انها سر می زند ولی احترامشان به عنوان دوستدار ائمه لازم است.

موفق و سلامت باشید

قدیما;1014180 نوشت:
سلام

انشاءالله این نقل ها درست نباشد و اشتباه راویان باشد ولی اگر همچین نقل هایی درست باشد این سخنان و تجویز اذکار همانطور که در حدیثی که از کمال الدین نقل فرمودید امده مخالف نظر ائمه است و افرادی که نام بردم معصوم نیستند و اشتباه از انها سر می زند ولی احترامشان به عنوان دوستدار ائمه لازم است.

موفق و سلامت باشید

با سلام

بله همین طور است.

البته این بزرگان ذکری ابداع نکردند و یا در ذکر ماثور از ائمه دخل و تصرفی نکردند. بلکه تعداد خاصی را با توجه به شرایط سالک به او توصیه کردند. کلیت این مطلب از روایات هم قابل استفاده است. مثل روایتی که توصیه میکند مستحبات را تا زمانی که اقبال قلب وجود دارد ادامه دهید. استاد سلوکی باید میزان آمادگی و اقبال قلبی شاگرد خود را بداند و با توجه به آن برنامه سلوکی دهد.

اما نکته مهم این است که متاسفانه برخی عارف نماها از این واقعیت(نقش استاد سلوکی در تعیین ذکر و تعداد آن و ..) سوء استفاده میکنند و برای فراخواندن مردم به سوی خود و وابسته کردن آنها بیش از حد بر این نقش پافشاری میکنند و بحث عوارض اذکار بدون استاد و ..... را بیش از حد بزرگنمایی میکنند.

پرسش: درباره عوارض ذکر حرف های متناقضی شنیده ام. یک نفر می گفت ذکر خدا گفتن اشکالی ندارد. هر چی بیشتر بهتر. برخی آقایون می گویند ذکر یونسیه نیاز به استاد دارد و بدون اذن نمی توان گفت. مگر آیات و روایات ما را به گفتن ذکر ترغیب نکردند؟

پاسخ: هر ذکر دارای دو جنبه است. جنبه اول که عمومی همه اذکار است ارتباطی است که میان مومن و خداوند ایجاد میکند و یاد خدا را در دل زنده میکند. برای به دست آوردن این جنبه از فوائد و آثار ذکر تفاوتی وجود ندارد که چه ذکری را چه زمانی و چه تعدادی بگوییم و یا به سفارش استاد باشد یا نه. آنچه مهم است اصل ارتباط با خداوند از طریق ذکر است و هر چه بیشتر گفته شود بهتر است.

خداوند متعال می فرمایند: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثيرا؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! ذکر خداوند را زیاد بگویید.»(1) در این آیه شریفه به مومنین توصیه شده است، ذکر خداوند را به کثرت و فراوانی بگویند.

اما جنبه دوم ذکر، اثر خاصی است که از لحاظ مادی و یا معنوی به دنبال دارد. اذکار غیر از رسالت عمومی و اصلی خود در ایجاد ارتباط میان بنده و خداوند به لحاظ معنا و مفهومی که دارند اثر تکوینی خاصی نیز به دنبال دارند.

امام صادق (علیه السلام) میفرمایند:

«عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لاَ يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لاَ يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَسْبُنَا اَللّهُ وَ نِعْمَ اَلْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اَللَّهَ جَلَّ جَلاَلُهُ يَقُولُ بِعَقِبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اَللّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اِغْتَمَّ كَيْفَ لاَ يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ لا إِلهَ إِلاّ أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ اَلظّالِمِين فَإِنِّي سَمِعْتُ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقِبِهَا فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّيْناهُ مِنَ اَلْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي اَلْمُؤْمِنِينَ وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لاَ يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اَللّهِ إِنَّ اَللّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اَللَّهَ جَلَّ وَ تَقَدَّسَ يَقُولُ بِعَقِبِهَا فَوَقاهُ اَللّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ اَلدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لاَ يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى ما شاءَ اَللّهُ لا قُوَّةَ إِلاّ بِاللّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اَللَّهَ عَزَّ اِسْمُهُ يَقُولُ بِعَقِبِهَا إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالاً وَ وَلَداً فَعَسى رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ مُوجِبَةٌ؛ شگفتم آيد از كسي كه از چهار چيز مي هراسد چرا به چهار چيز پناهنده نميشود! شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمي برد به فرموده خداي عز و جل: حسبنا الله و نعم الوكيل؛ خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبي است. زيرا شنيدم خداي جل جلاله به دنبال آن ميفرمايد: به واسطه نعمت و فضلي كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدي به آنان نرسيد. و شگفتم در كسي كه اندوهناك است چرا پناه نمي برد به فرموده خداي عز و جل: لا اله الا انت سبحانك اني كنت من الظالمين. زيرا شنيدم خداي عز و جل به دنبال آن ميفرمايد: در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مومنين را هم چنين مي رهانيم. و در شگفتم از كسي كه حيله اي در باره او به كار رفته چرا به فرموده خداي تعالي پناه نمي برد: و افوض امري الي الله ان الله بصير بالعباد؛ كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند به حال بندگان بينا است. زيرا شنيدم خداي بزرگ و پاك به دنبالش مي فرمايد خداوند او را از بديهايي كه در باره او به حيله انجام داده بودند نگه داشت. و در شگفتم از كسي كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود به فرمايش خداي تبارك و تعالی: ما شا الله لا قوه الا بالله؛ آنچه خدا خواست همان است و نيرويي جز به ياري خداوند نيست. زيرا شنيدم خداي عز اسمه به دنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مي بيني ولي اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد. كلمه عسي در اين آيه به معناي اميد تنها نيست بلكه به معناي اثبات و تحقق يافتن است».(2)

طبیعتا برخورداری از آثار خاصه هر ذکر منوط به علم و اطلاع بر آثار هر ذکر و استفاده بجا و به موقع از آن است که یا خود فرد باید این علم را داشته باشد و یا از محضر استادی استفاده کند.

پی نوشت ها:


  1. احزاب/ 41.
  2. ابن بابويه، محمد بن علی381) ق)‏، من لا يحضره الفقيه، مصحح: غفارى، على اكبر، قم، جامعه مدرسین، ج4، ص392و393.
موضوع قفل شده است